emamian
دیدگاه قرآن درباره صرفه جویی و مصرف
صرفه جویی به مفهوم مصرف چیزی به شکل درست و مناسب آن است. این مساله برای ایجاد تعادل میان درآمد و هزینه بسیار مهم و اساسی است و در حوزه اقتصاد خانواده نیز می تواند تاثیرگذار و سرنوشت ساز باشد. با این همه، صرفه جویی علاوه بر اینکه در حوزه اقتصاد شخصی معنا و مفهوم می یابد در حوزه اقتصاد عمومی نیز معنا دارد.
بر همین اساس است که امام خمینی (رحمه الله) مصرف زیاد و بیش از نیاز در آب و برق را نه تنها نادرست و حرام می داند، بلکه آن را ضمان آور دانسته و شخص را نسبت به جامعه مدیون می شمارد.
قرآن نیز به این مساله از ابعاد مختلف پرداخته است؛ زیرا قرآن کتاب هدایت و راهنمایی آدمی به سوی کمال است و به مساله اقتصادی که ارتباط تنگاتنگی با مساله آسایش و آرامش دارد، توجه داشته و برای این که انسان در مسیر کمالی حرکت کند، به مساله اقتصاد و روش های مناسب و درست کسب درآمد و هزینه های آن نیز پرداخته است. بازخوانی نگرش و تحلیل قرآن می تواند در این زمینه برای دست یابی به شیوه های درست کمک کند.
مفهوم صرفه جویی
در علم اقتصاد چون سخن از تولید و توزیع و مصرف است، واژه صرفه جویی به معنای مصرف درست و مناسب چیزی است که در اختیار شخص قرار دارد و در ازای آن کار و یا هزینه ای پرداخت شده است. بنابراین صرفه جویی در ارتباط با مصرف چیزی است که دارای مالیت می باشد و انسان در قبال آن کار و یا هزینه ای می پردازد.
صرفه جویی، کم مصرف کردن نیست
عده ای صرفه جویی را به معنای کم مصرف کردن معنا کرده اند، ولی به نظر می رسد این معنا نمی تواند اقتصادی باشد؛ زیرا هدف از تولید یک شیء اقتصادی، مصرف آن است و مصرف چیزی زمانی به وقوع می پیوندد که آدمی به آن نیاز داشته باشد و با مصرف آن چیز نیازی از نیازهای وی برآورده می شود. بنابراین شخص لازم است تا در حد نیاز و برآورد آن، چیزی را مصرف نماید و کم مصرف کردن نمی تواند نیاز وی را برآورده سازد، مگر آن که در مساله نیاز به نیازهای اساسی و نیازهای غیر اساسی و یا نیازهای لازم و غیر لازم توجه داده شود. در این صورت می توان گفت که مصرف چیزی می بایست در حد برآورد نیازهای اساسی و لازم باشد.
دیدگاه اقتصاددانان درباره صرفه جویی
به هرحال صرفه جویی ارتباط تنگاتنگی با مسأله مالیت و مقدار تولید و توزیع دارد. هر چیزی که ازنظر مالی ارزشمند و از نیاز بشر به آن بیش تر باشد درباره نحوه و چگونگی مصرف آن نیز مسایل و مطالب بیش تری مطرح می شود.
اقتصاددانان درباره نحوه مصرف به این نکته توجه می دهند که مراد از صرفه جویی، کم مصرف کردن نیست؛ زیرا می بایست در هر چیزی که بخشی از نیاز آدمی را برطرف می سازد به مقدار موردنیاز از آن استفاده کرد. بنابراین شخص می بایست در حد نیاز طبیعی خود از هر چیز اقتصادی استفاده کند. تنها مسأله ای که اقتصاددانان آن را مطرح می سازند این است که در زمان بحران های اقتصادی و کاهش توزیع و یا تولید چیزی، می بایست به حد اقل بسنده کرد و درحد رفع حاجت و نیاز ضروری از آن استفاده نمود تا فرصت بیش تری به دیگران داده شود.
در حقیقت در زمان بحران سخن از مصرف درحد ضرورت و رفع نیاز است ولی این بدان معنا نیست که شخص آن چیز را کم مصرف کند. صرفه جویی در این زمان به شکل ضرورت خود را تحمیل می کند و اگر در زمان های دیگر صرفه جویی به معنای مصرف درست و متناسب از کالای اقتصادی است در زمان بحران این نکته از جهات دیگر مورد تأکید قرار می گیرد تا شخص به حد ضرورت بسنده کرده و به قول معروف به مستحبات نپردازد.
به سخن دیگر صرفه جویی در همه حال و هر زمانی چه بحران و چه غیربحران به معنای مصرف درست کالای اقتصادی همانند آب و برق است، ولی در زمان بحران تنها برآورد نیازها درحد ضرورت به معنای صرفه جویی است که نوعی محدودیت را نیز سبب می شود که تحمیلی از سوی بحران است.
بنابراین صرفه جویی ازنظر اقتصاددانان به معنای استفاده درست و مناسب از کالای اقتصادی و بهره وری و آگاهی نسبت به نیازهای واقعی است.
قرآن و صرفه جویی
اصولا نگاه قرآن به مسئله اقتصادی نگاهی در راستای بهره وری مناسب و درست از امکانات و وسایلی است که خداوند در اختیار بشر به طور مستقیم و یا با تولید و کار قرار داده است. از این رو از مردم می خواهد که هر چیزی را درست و به شکل مناسب آن مورد استفاده قرار داده و از اتراف و تبذیر و عدم بهره مندی از آن خودداری ورزند.
به سخن دیگر در اسلام همواره سخن از اقتصاد است. اقتصاد که از واژه قصد گرفته شده به معنای میانه روی و اعتدال است. از این رو بنیاد امور در حوزه تولید و توزیع و مصرف کالا در بینش و نگرش قرآنی میانه روی است.
هرگونه رفتارهای بیرون از این چارچوب از نظر قرآن نه تنها نادرست و نابهنجار، بلکه گناه و گاه جرم قانونی تلقی می شود. همان گونه که زیاده روی و اتراف و اسراف و تبذیر امری مردود و نادرست و گناه شمرده شده است، همینطور عدم استفاده از نعمت های حلال خداوند و عدم بهره مندی از آن در راستای آسایش و آرامش و کمال، امری مذموم و ناپسند دانسته شده و شخص مورد نکوهش و توبیخ قرار گرفته است که چرا حلال خدا را بر خود حرام می سازد و از آن ها بهره مند نمی شود؟
خداوند در آیاتی چون «... كُلُواْ مِن ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَ ءَاتُواْ حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ وَ لَا تُسرِْفُواْ إِنَّهُ لَا يحُِبُّ الْمُسرِْفِين» (141 سوره انعام) از مردم می خواهد که از اسراف و تبذیر دوری ورزیده و هزینه های خویش را در چارچوب اعتدالی قرار دهند. در آیه «... و كُلُواْ وَ اشرَْبُواْ وَ لَا تُسرِْفُواْ إِنَّهُ لَا يحُِبُّ الْمُسرِْفِين» (31 سوره اعراف) از مردم می خواهد که از نعمت های خداوند استفاده کرده و از آن بخورند و بیاشامند ولی اسراف نکنند؛ زیرا اسراف امری ناپسند در نزد خداوند است و اهل اسراف را خداوند دوست نمی دارد.
ضرورت اعتدال در مصرف
آیه 141 سوره انعام به مسئله اعتدال در مصرف اشاره دارد که همان معنای صرفه جویی و بهینه سازی مصرف در اقتصاد امروز جهان است. خداوند در این آیه اعتدال در مصرف و دوری از اسراف و تبذیر را اصلی مهم در هزینه کرد اموال اقتصادی برشمرده و در آیه 31 سوره اعراف و نیز 26 سوره اسراء و همچنین 67 سوره فرقان برآن تأکید می ورزد.
درحقیقت ازنظر اسلام و قرآن، اعتدال در مصرف و میانه روی و صرفه جویی به معنای مصرف درست و متناسب، اصلی اساسی و از اصول نخستین اقتصاد اسلامی می باشد که مؤمنان برای دست یابی به کمال شخصی و جمعی و امت اسلامی برای رسیدن به جامعه نمونه و برتر می بایست آن را در نظام اقتصادی خویش درنظر گیرند.
از آن جایی که قرآن کتاب هدایت آدمی و جامعه بشری به سوی تعالی و کمال است، برنامه ها و نظام اقتصادی آن نیز در همین چارچوب می باشد. از این رو خداوند بر لزوم وسیله قرار گرفتن ابزارهای اقتصادی برای تحصیل امر معنوی واخروی تأکید می کند و می کوشد تا با جمع میان دنیا و آخرت در حوزه اقتصادی مردم را به سوی کمال سوق دهد.(1)
اگر از نظر اسلام، سلامت اقتصادی و پرهیز از فسادانگیزی در حوزه اقتصادی (2) و تصحیح روابط اقتصادی جامعه، هم پای مسایل اعتقادی و عبادی در صدر برنامه های پیامبران قرار دارد (3) این امر نمی تواند جز با صرفه جویی و بهینه سازی مصرف همراه باشد؛ زیرا اقتصاد در هرحال بستری برای تکامل بشری است و به عنوان هدف ابزاری و یا میانی مطرح می باشد که می بایست آدمی با بهترین شیوه مصرف و استفاده درست و مناسب، خود را در جایی قرار دهد که بتواند رشد و کمال خویش را ادامه دهد. از این رو همان اندازه که اسراف و اتراف و تبذیر، زشت و ناپسند است، استفاده نکردن درست از نعمت های خداوندی نیز به معنای نادیده گرفتن ابزارهای کمالی است.
ازنظر قرآن، اقتصاد و ثروت مایه قوام جامعه است (4) و امور ا قتصادی و معیشتی مردم جایگاهی مهم در حد مسایل اعتقادی و عبادی دارد (5) و براین اساس می بایست همگان، از شخص و جامعه و دولت، در مسیر اقتصاد سازنده و مثبت حرکت کنند تا فرصت های برابر برای همگان جهت دست یابی به همه ابزارهای رشد و تکامل فراهم آید. بنابراین هرکسی که با مصرف زیاد و اتراف و تبذیر و اسراف بخشی از ابزارهای رشدی و کمالی را از میان ببرد، می بایست پاسخ گوی خدا و جامعه انسانی باشد.
صرفه جویی در بحران
چنان که گفته شد صرفه جویی در زمان بحران معنا و مفهوم تازه ای پیدا می کند. اگر جامعه ای دچار بحران در یک یا چند کالای اقتصادی شد، می بایست همگان چنان تلاش کنند تا از آن برهند. در این زمان است که صرفه جویی گاه به معنای مصرف کم در حد اعتدال و میانه است که تنها نیازهای اساسی و اصلی شخص و یا جامعه پاسخ داده شود.
در آیات «قَالَ تَزْرَعُونَ سَبْعَ سِنِينَ دَأَبًا فَمَا حَصَدتمُْ فَذَرُوهُ فىِ سُنبُلِهِ إِلَّا قَلِيلًا مِّمَّا تَأْكلُُون - ثمَُّ يَأْتىِ مِن بَعْدِ ذَالِكَ سَبْعٌ شِدَادٌ يَأْكلُْنَ مَا قَدَّمْتُمْ لهَُنَّ إِلَّا قَلِيلًا مِّمَّا تحُْصِنُونَ» (48-47 ، یوسف) خداوند به ضرورت صرفه جویی در زمان بحران های اقتصادی اشاره می کند و در بر لزوم برنامه ریزی ازسوی دولت مردان برای مقابله و یا حل بحران های اقتصادی تأکید می ورزد.
این آیات ضمن اشاره به مسئولیت های دولت نشان می دهد که عوامل طبیعی بوجودآورنده بحران نمی تواند توجیه گر رفتارهای دولت باشد و دولت ها موظف هستند که حتی برای شرایط فوق العاده چون خشکسالی برنامه ریزی کنند.
بنابراین بهره مندی از ابزارهای پیش بینی اوضاع و آمادگی دایمی برای حالت های فوق العاده، از ضروریات و مسئولیت های دولت است که در آیه مورد اشاره قرار گرفته است.
لزوم جیره بندی از ارزا ق و کالاهای اقتصادی در وضعیت کمبود و تنگناهای اقتصادی از مطالبی است که در آیات 60 سوره بقره و نیز 160 سوره اعراف بدان توجه داده شده است.
لزوم نظارت حکومت و دولت بر امور اقتصادی از تولید گرفته تا توزیع و مصرف آن ازجمله وظایف و مسئولیت های دولت است که در آیه 47 و 55 سوره یوسف آمده است.(6) مدیریت توزیع و اصلاح در تولید و توزیع و مصرف به عنوان وظایف پیامبران و دولت های اسلامی امری است که در آیات مختلف به ویژه 84 تا 86 سوره هود (7) و آیات دیگر بدان اشاره شده است.
از همه این مطالب و بسیاری مطالب و آیات دیگر که در حوصله این نوشتار نیست می توان دریافت که وظیفه همگانی ایجاب می کند تا در مصرف درست و بهینه کالاهای اقتصادی تلاش کنیم و هریک از ما موظف است تا براساس چارچوب های مورد پذیرش اقتصادی عمل کند و در مصرف کالای اقتصادی زیاده روی و اسراف نکند.
نویسنده: باقر علیخانی
___________________________
پی نوشت:
1. «رَبَّنَا ءَاتِنَا فىِ الدُّنْيَا حَسَنَةً وَ فىِ الاَخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنَا عَذَابَ النَّار»(بقره، 201).
2. «وَ يَاقَوْمِ أَوْفُواْ الْمِكْيَالَ وَ الْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ وَ لَا تَبْخَسُواْ النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَ لَا تَعْثَوْاْ فىِ الْأَرْضِ مُفْسِدِين»(هود، 85).
3. «فَأَوْفُواْ الْكَيْلَ وَ الْمِيزَانَ وَ لَا تَبْخَسُواْ النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَ لَا تُفْسِدُواْ فىِ الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا ذَالِكُمْ خَيرٌْ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِين»(اعراف، 85).
4. «وَ لَا تُؤْتُواْ السُّفَهَاءَ أَمْوَالَكُمُ الَّتىِ جَعَلَ اللَّهُ لَكمُْ قِيَامًا وَ ارْزُقُوهُمْ فِيهَا وَ اكْسُوهُمْ وَ قُولُواْ لَهُمْ قَوْلًا مَّعْرُوفًا»(نساء، 5).
5. «وَ ءَاتىَ الْمَالَ عَلىَ حُبِّهِ ذَوِى الْقُرْبىَ وَ الْيَتَامَى وَ الْمَسَاكِينَ وَ ابْنَ السَّبِيلِ وَ السَّائلِينَ وَ فىِ الرِّقَابِ وَ أَقَامَ الصَّلَوةَ وَ ءَاتىَ الزَّكَوةَ»(بقره، 177).
6. «قَالَ اجْعَلْنىِ عَلىَ خَزَائنِ الْأَرْضِ إِنىِّ حَفِيظٌ عَلِيم»(یوسف، 55).
7. «وَ لَا تَنقُصُواْ الْمِكْيَالَ وَ الْمِيزَانَ إِنىِّ أَرَئكُم بخَِيرٍْ وَ إِنىِّ أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ مُحيط»(هود، 84).
رژیم موقت|۱۳- شکافهای ساختاری اسرائیل و هراس صهیونیستها از انزوای جهانی
کتاب «رژیم موقت مفهوم و پژوهشهای تخصصی» که توسط مرکز مطالعات و پژوهشهای الاتحاد تالیف و منتشر شده، در مباحثی تخصصی به بررسی پدیده فروپاشی رژیم موقت صهیونیستی پرداخت است. این کتاب در فصل اول مفهوم رژیم موقت و اذعان شخصیتهای مختلف بینالمللی و صهیونیستی به این موضوع را مورد اشاره قرار داده و در فصلهای بعدی به بررسی ساختارهای امنیتی و تشکیلاتی سرویسهای جاسوسی و نظامی رژیم صهیونیستی پرداخته و در ادامه بحرانهای فراروی اسرائیل که منجر به این فروپاشی میشود را برشمرده است.
بخش سیزدهم
شکافهای ساختاری رژیم موقت اسرائیل
در این بخش قصد داریم شکافهای ساختاری رژیم صهیونیستی و تاثیر تهدیدات داخلی و خارجی بر امنیت اسرائیلیها را با تواجه به دادههای شورای امنیت داخلی این رژیم و نتایج نظرسنجیهای انجام شده از شهرکنشینان صهیونیست مورد بررسی قرار دهیم. مهمترین سوالاتی که در این بخش مطرح میگردد به این شکل است: تهدیدات موجودیتی که رژیم موقت از آن رنج میبرد کدامند؟ آسیبهای ناشی از این تهدیدات برای صهیونیستها چیست؟ شاخصهای فروپاشی اسرائیل کدامند؟ شکافهای ساختاری اسرائیل چگونه شکل گرفته است؟
تهدیدات موجودیتی
طبق تحقیقاتی که توسط مراکز مطالعاتی رژیم موقت انجام شده، تهدیدات موجودیتی علیه این رژیم را میتوان به دو بخش داخلی و خارجی تقسیم کرد. ما در اینجا میخواهیم با ارزیابی خلاصه مطالعات مراکز اسرائیلی مهمترین چالشهایی که این رژیم با آن مواجه است را مورد بررسی قرار دهیم.
تهدیدات خارجی-تهدید اول: ایران هستهای
در مطالعه استراتژیک سالانه رژیم صهیونیستی برای سال 2022 که توسط مرکز امنیت داخلی این رژیم تهیه شده، آمده است که ایران در قلب چالشهای اسرائیل قرار دارد. ایران به تلاشهای خود برای تبدیل شدن به یک قدرت هستهای ادامه میدهد و تواناییهای لازم در این زمینه را نیز دارد. به دنبال آن ایران همچنان مصمم است تا گزینههای نظامی برای تهدید علیه اسرائیل را در مناطق مختلف و در طول مرزها فعال کند و گروههای وابسته به ائتلاف ایران در منطقه، اسرائیل را در محاصره موشکها و پهپادها و موشکهای دقیق قرار دادهاند.
در بحبوحه مذاکرات مربوط به احیای توافق هستهای ایران، رژیم موقت صهیونیستی در حالت از نگرانی به سر میبرد. مرکز مطالعاتی «آنفه» رژیم صهیونیستی در گزارشی به این منظور اشاره میکند که در پرونده هستهای ایران، چه یک توافق جزئی اتفاق بیفتد چه یک توافق طولانی و چه حتی مذاکرات از هم بپاشد همه اینها برای اسرائیل تاثیر منفی خواهد داشت.
بر اساس این پژوهش؛ در این شرایط اسرائیل باید به گفتگوی تضمینی با دولت آمریکا جهت اتخاذ یک استراژی جامع شامل ایجاد تهدید نظامی و افزایش فشارها در ابعاد مختلف علیه ایران ادامه دهد. همچنین در صورت لزوم باید استراتژی جنگ بین جنگها که اسرائیل در سوریه شکل داده بود برای مقابله با نفوذ ایران در منطقه نیز به کار رود و در اینجا ما نیاز به تشکیل ائتلافهای منطقهای ضمن توافقهای عادیسازی با کشورهای عربی برای محدود کردن گامهای ایران داریم.
در مطالعه قبلی این مرکز صهیونیستی در سال 2020 آمده بود که ظهور ایران هستهای منجر به چند قطبی شدن خاورمیانه میگردد که در کوتاه مدت و بلند مدت پیامدهای منفی برای اسرائیل خواهد داشت؛ به ویژه اگر ایران بخواهد همچنان به پیشرفتهای خود در برنامه هستهای همزمان با تقویت قدرت نظامی خود ادامه دهد.
ائتلاف منطقهای ضد اسرائیل و ناتوانی تلآویو در مقابله با موشکهای مقاومت
ائتلاف متشکل از دشمنان رژیم موقت در منطقه قدرت و انگیزه لازم برای ایجاد یک تهدید موجودیتی علیه این رژیم را دارد. مراکز مطالعاتی رژیم صهیونیستی در این زمینه به جنگ آینده در جبهه شمالی فلسطین اشغالی اشاره میکنند و این تهدید به عنوان یک چالش نظامی بزرگ در منطقه شمالی در راس دغدغههای اسرائیل قرار گرفته است. نگرانی اسرائیلیها در این زمینه مربوط به گسترش محور مقاومت و تشدید تنشها میان این محور با رژیم موقت است.
طبق مطالعات صورت گرفته توسط مراکز صهیونیستی درباره تهدیدات موجودیتی علیه این رژیم، حملات پهپادی و حملات سایبری از جانب دشمنان اسرائیل میتواند سامانههای دفاعی و کار موسسات اسرائیل را مختل کند. بر اساس این مطالعه، بزرگترین دشمن اسرائیل که میتواند این تهدیدات را علیه آن شروع کند در وهله نخست ایران و بعد از آن گروههای متحد این کشور در منطقه هستند. از جمله تهدیدات نظامی خارجی که در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفته، تهدید فوری و ملموس و محتملی است که اسرائیل در حال حاضر با آن مواجه شده و میتواند ضربه بزرگی به ارتش اسرائیل و زیرساختهای کابینه آن وارد کند. این تهدید مربوط به پیشرفت تکنولوژی میان دشمنان اسرائیل به ویژه در صنعت موشکهای دقیق است که نیاز اسرائیل را به تقویت سامانههای دفاعی خود برای مقابله با موشکهایی که از هر طرف اسرائیل (فلسطین اشغالی) را هدف قرار خواهند داد، بیشتر میکند.
«اودی دکل» مدیر مرکز نیروهای ذخیره ارتش رژیم صهیونیستی هشدار میدهد که جبهه داخلی اسرائیل در جنگ آینده در معرض خطر هزاران موشک از جمله موشکهای دقیق و پهپادهای هجومی از جبهههای مختلف لبنان و سوریه و غرب عراق و نیز نوار غزه قرار خواهد گرفت و ما در جبهه شمالی با جنگی همه جانبه مواجه خواهیم بود که نسبت به دورههای قبل بسیار دشوار است.
سناریوهای جنگ اسرائیل در جبهه شمالی فلسطین اشغالی آنگونه که این مسئول ارتش رژیم صهیونیستی توصیف میکند به شکل زیر خواهد بود:
الف) جنگ سوم با لبنان: این جنگ در برخی موارد مشابه جنگهای سابق با این کشور خواهد بود؛ جنگهایی که از سال 1982 تا 2006 اتفاق افتاد.
ب) جنگ در جبهه شمالی در دو بعد اصلی وضعیت متفاوتی با جنگهای قبلی خواهد داشت:
بعد اول: حزبالله دشمن اصلی اسرائیل است اما سایر گروههای وابسته به محور «شیعی» (محور مقاومت) به شکل جدی متمرکز بر جبهه شمالی اسرائیل (فلسطین اشغالی) هستند و در نبرد مقابل اسرائیل شرکت خواهند کرد. ارتش سوریه نیز قدرت نظامی خود را تقویت کرده است.
-در بعد دوم که مربوط به هدف قرار دادن عمق اسرائیل (فلسطین اشغالی) است، نیروهای محور مقاومت از غرب عراق اسرائیل را هدف قرار میدهند.
ج) جنگ با ایران: در این سناریو ایران به شکل مستقیم وارد جنگ با اسرائیل میشود و موشکهای بالستیک و موشکهای دریایی از جانب ایران به سمت اهداف در اسرائیل (اراضی اشغالی) شلیک میشود. اما در هر صورت سناریو جنگ جامع در جبهه شمالی با محور مقاومت محتملترین سناریو پیش روی اسرائیل است.
انزوای اسرائیل در نتیجه تحریمهای بینالمللی
طبق مطالعات مراکز صهیونیستی، فراخوانها و ایجاد کمپینهایی با هدف تحریم اسرائیل و اقدامات فلسطینیان در رد توافقهای سازش و یا اقدامات قانونی که هویت «دولت دموکراتیک» را از اسرائیل سلب میکند و تاثیر آن بر همپیمانان غربی تلآویو، سناریو انزوای اسرائیل را محتمل میکند. این وضعیت ممکن است تغییر گستردهای در موضع آمریکا نسبت به اسرائیل به وجود آورده و به موقعیت بینالمللی آن ضربه بزند.
تهدیدات داخلی-تهدید اول: مردم فلسطین
عرصه ملتهب فلسطین همواره چالشی خطرناک برای رژیم صهیونیستی که تلاش دارد خود را به عنوان یک «کشور یهودی دموکراتیک و امن» معرفی کند، محسوب میشود. طبق مطالعه استراتژیک مرکز مطالعات امنیت داخلی رژیم صهیونیستی برای سال 2022، این تهدید خطرات ملموسی بر اسرائیلیها به ویژه در سطح امنیتی دارد و در شرایطی است که تشکیلات خودگردان فلسطین نیز همچنان در حال ضعیف شدن بوده و به درجهای رسیده که قدرت عمل ندارد. همزمان با آن وضعیت مناطق فلسطینی تبدیل به چالش بزرگی در موضع سیاسی و قانونی رژیم موقت شده است.
این تحقیق مرکز مذکور صهیونیستی نشان میدهد که بر خلاف ادعاهای کابینههای مختلف اسرائیل طی سالهای گذشته پرونده فلسطین در حاشیه اولویتهای این رژیم قرار ندارد و یک دغدغه اصلی برای تلآویو است. همچنین شعارهای مربوط به کاهش درگیری با فلسطینیان که توسط کابینههای اسرائیل مطرح میشود توهمی بیش نیست و این مسئله در خلال درگیری با حماس در جنگ 2021 غزه کاملا مشهود بود.
بر این اساس هشدارهای زیادی درباره وضعیت امنیتی در کرانه باختری مطرح میشود که در معرض انفجار قرار دارد. همچنین تداوم ضعف تشکیلات خودگردان فلسطین منجر به خارج شدن اوضاع از کنترل این تشکیلات شده و در سایه ناتوانی آن در مقابله با نسل جوان فلسطین در کرانه باختری، انگیزه فلسطینیان برای عملی کردن آرمان خود در تشکیل دولت واحد فلسطینی بیشتر میشود. همزمان با آن انتقادات از اسرائیل به دلیل شکست تلاشهای آن در رسیدن به راه حل «دو دولتی» افزایش یافته و این شرایط امکان اتخاذ اقداماتی علیه این راه حل و معرفی اسرائیل به عنوان یک رژیم آپارتاید را بیشتر میکند.
طبق نظر مجموعهای از نویسندگان اسرائیلی، استراتژی این رژیم در مدیریت درگیری در عرصه فلسطین 4 پیامد اصلی برای صهیونیستها خواهد داشت:
- در وهله نخست احتمال دارد حکومت و مشروعیت تشکیلات خودگردان فلسطین بیش از پیش ضعیف و وجهه محمود عباس در میان فلسطینیان سیاهتر شود که نتیجه آن افزایش عملیاتهای مسلحانه فلسطینیها خواهد بود. در سایه عدم وجود چشمانداز سیاسی احتمال از بین رفتن ایده سازش با فلسطینیان وجود دارد. همزمان با آن اوضاع در نتیجه ادغام ساکنان فلسطینی و یهودی در کرانه باختری پیچیدهتر میشود و امکان بیشتری برای ایجاد دولت واحد فلسطینی فراهم میگردد.
- در وهله دوم حماس سیطره خود بر نوار غزه را گسترش خواهد دارد و این همزمان با تنزل جایگاه تشکیلات خودگردان فلسطین در کرانه باختری است که در پی آن حماس تلاش خواهد کرد بر این منطقه نیز مسلط گردد.
-کم شدن توجهات بینالمللی و منطقهای به مسئله درگیری فلسطینیان و اسرائیلیها و عدم وجود هیچ فشاری برای ارائه راهکار سیاسی یا ایجاد سازش میان دو طرف، ناامیدی طرفداران ایده سازش را بیشتر کرده و به موازات آن انگیزه را برای حامیان مقاومت مسلحانه فلسطینیان در برابر اسرائیل بیشتر میکند.
-علیرغم عدم وجود هیچگونه راهکار سیاسی عملی در کوتاهمدت و بلندمدت، مسئله فلسطین همچنان عامل اصلی شکاف سیاسی بین اسرائیلیهاست؛ مسئلهای که تنشها میان یهودیان و اعراب را در سراسر اراضی فلسطینی و قدس اشغالی و اراضی 1948 افزایش داده و حتی ممکن است روابط اسرائیل با دولت آمریکا را نیز تحت تاثیر قرار دهد؛ آن هم در شرایطی که خطر تبدیل شدن ایران به قدرت هستهای و تهدیدات در جبهه شمالی برای اسرائیل همچنان پابرجاست.
رژیم موقت|۱۲ ـ چالشهای فزاینده داخلی رژیم اسرائیل و هراس تلآویو از ورود به درگیری نظامی
کتاب «رژیم موقت مفهوم و پژوهشهای تخصصی» که توسط مرکز مطالعات و پژوهشهای الاتحاد تألیف و منتشر شده، در مباحثی تخصصی به بررسی پدیده فروپاشی رژیم موقت صهیونیستی پرداخته است. این کتاب در فصل اول مفهوم رژیم موقت و اذعان شخصیتهای مختلف بینالمللی و صهیونیستی را به این موضوع مورد اشاره قرار داده و در فصلهای بعدی به بررسی ساختارهای امنیتی و تشکیلاتی سرویسهای جاسوسی و نظامی رژیم صهیونیستی پرداخته و در ادامه بحرانهای فراروی اسرائیل را که منجر به این فروپاشی میشود برشمرده است.
بخش دوازدهم
نقشه استراتژیک منطقه و پیامدهای آن برای رژیم صهیونیستی
چالشهای امنیت داخلی رژیم صهیونیستی در دوره اخیر بهشکل قابلتوجهی افزایش یافته و همزمان با آن دشمنان این رژیم به تقویت قدرت خود پرداختهاند و همین مسئله اسرائیلیها را مجبور کرده است از ترس هزینه گزافی که باید بپردازند و بهدلیل چالشهای فزاینده داخلی از ورود به درگیری نظامی اجتناب کنند، این در حالی است که تهدیدات استراتژیک علیه امنیت رژیم صهیونیستی در برابر قدرتهای بزرگ منطقه افزایش یافته است.
هرچند سال گذشته نیروهای سرویس امنیتی رژیم صهیونیستی توانستند اسرای جنبش جهاد اسلامی را که از زندان امنیتی جلبوع فرار کرده بود دوباره بازداشت کنند اما فرار این اسرا آرامش امنیتی صهیونیستها را از بین برده اوضاع را در معرض انفجار قرار داد.
کرانه باختری
در کرانه باختری، رژیم صهیونیستی تلاش میکند واقعیت این منطقه را بر اساس آرامش امنیتی بهبود ببخشد؛ بهطوری که مانع از انجام عملیاتهای مقاومتی گسترده فلسطینیان ضد اسرائیل شود، در مقابل جنبش حماس تلاش دارد این معادله صهیونیستها را به چالش بکشد و همزمان با تنزل جایگاه ابومازن (محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین) موقعیت خود را در جامعه فلسطینی بهبود ببخشد و حماس همچنان در تلاش برای بازیابی قدرت خود در کرانه باختری است. در نوار غزه اسرائیل تلاش دارد با میانجیگری مصر اوضاع را آرام نگه دارد و در شرایط فعلی بهنفع هیچ یک از طرفها در این منطقه نیست که وارد جنگ جدیدی شوند، البته همزمان با این شرایط حماس همچنان در تلاش است مبارزه با اسرائیلیها را در سطح بالایی حفظ کند و شاید این وضعیت در زمانی نزدیک منجر به وقوع یک جنگ دیگر شود.
چالشهای اسرائیل در سطح امنیتی
در سطح چالشهای خارجی، ایران به تقویت و تثبیت قدرت و نفوذ خود در منطقه ادامه میدهد که این مسئله تهدید بزرگی برای اسرائیل به وجود آورده است، بعد از آن عراق و یمن نیز تبدیل به عرصههای چالشبرانگیز جدید برای رژیم صهیونیستی شدهاند و در این میان ایران قدرت محور مقاومت را همچنان بیشتر میکند، حزبالله لبنان نیز بهعنوان یکی از بزرگترین متحدان ایران، از تهدیدات راهبردی علیه اسرائیل محسوب میگردد.
عقبنشینی آمریکا از افغانستان
بازتاب خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان بهشکل قابلتوجهی روی دوستان ایالات متحده بهویژه همپیمانان منطقهای آن منعکس شد و سؤالاتی را درباره ادامه حضور نظامی آمریکا در عراق و سوریه و تلاش واشنگتن برای احیای توافق هستهای با ایران و تشدید تحریمهای تحمیلشده علیه سوریه به وجود آورد، این درحالی است که آمریکا هیچ استراتژی مشخصی در قبال این پروندهها ترسیم نکرده است و این وضعیت منجر به بروز تحرکات منطقهای در اردوگاهِ مقابل واشنگتن شد.
سوریه
آمریکا سال گذشته به مصر و اردن اجازه داد گاز و برق خود را از طریق خط لولههای سوریه به لبنان ارسال کنند؛ اما واشنگتن در عین حال آماده کاهش تحریمهای خود علیه نظام بشار اسد نیست و استراتژی تازهای در قبال سوریه طراحی نکرده است، در این مرحله پیشبینی نمیشود که نیروهای آمریکایی از شرق سوریه عقبنشینی کنند. عقبنشینی واشنگتن از افغانستان که فرماندهی ستاد مشترک ارتش آمریکا آن را یک شکست راهبردی توصیف کرد مانعی در برابر خروج نیروهای آمریکایی از سوریه و عراق دستکم در مرحله فعلی به وجود آورده است، این درحالی است که اردن و مصر و کشورهای حوزه خلیج فارس در تلاش برای احیای روابط خود با نظام بشار اسد در سوریه هستند و به این منظور از ابزارهای اقتصادی و سیاسی استفاده میکنند، بهعنوان مثال پادشاه اردن در 3 اکتبر 2021 با بشار اسد گفتگو و تأکید کرد که اردن از ثبات و حاکمیت سوریه حمایت میکند، این مسئله گام مهمی در نزدیک کردن دو کشور و در عین حال اعتراف به مشروعیت نظام بشار اسد بود.
لبنان
تلاشهای بینالمللی برای تحقق ثبات نظام سیاسی لبنان درحالی ادامه دارد که کشورهایی چون آمریکا و فرانسه نمیتوانند ادامه حضور قدرتمند حزبالله در دولت جدید لبنان را انکار کنند. حزبالله همچنان به تثبیت قدرت سیاسی و نظامی خود در لبنان بدون هیچ مشکلی ادامه میدهد و دولت نجیب میقاتی، نخستوزیر لبنان نیز نه تمایل و نه قدرت محدود کردن گامهای حزبالله را دارد، همزمان با آن قدرت نظامی حزبالله و تسلیح آن به موشکهای دقیق و دیگر سلاحهای پیشرفته همچنان ادامه دارد.
پیامدهای تحولات داخلی و خارجی بر امنیت صهیونیستها
همانطور که گفته شد کشورهای عربی بهتدریج درحال بازیابی روابط خود با نظام بشار اسد هستند و واشنگتن نیز نمیتواند با این موضوع مخالفت کند، از طرف دیگر عدم وجود یک استراتژی روشن و منطقی از جانب ایالات متحده در قبال دمشق موجب شده است تحریمهای آمریکا علیه سوریه حالت فرسایشی به خود بگیرد و وضعیت نظام سوریه را در سطح منطقهای و بینالمللی بهبود ببخشد، در این شرایط اسرائیل احساس میکند که باید راهبرد جدیدی در قبال پرونده سوریه پیش بگیرد و از آمریکا بخواهد تا فرصت از دست نرفته، وضعیت سوریه را بهگونهای تغییر دهد که مطابق با منافع امنیت داخلی اسرائیل باشد.
افزایش قدرت حزبالله در لبنان
افزایش قدرت حزبالله تحت حمایت دولت لبنان یک تهدید راهبردی درجه اول برای اسرائیل محسوب میشود و این رژیم نتوانسته است مانع از انتقال سلاح از سوریه به لبنان شود، در این شرایط صهیونیستها باید یک تصمیم راهبردی اتخاذ و بررسی کنند که؛ آیا توان وارد کردن یک ضربه پیشگیرانه و پذیرفتن خطر ورود به جنگ را دارند یا اینکه در برابر قدرت حزبالله تسلیم میشوند؟
از سوی دیگر استراتژی جنگ بین جنگها که رژیم صهیونیستی از دهههای گذشته دنبال میکند متمرکز بر استفاده از قدرت این رژیم بوده اما قدرت طرفهای مقابل را نادیده گرفته است و اسرائیلیها نمیتوانند از این روش علیه قدرت دشمنهای خود استفاده کنند و از ورود به یک جنگ فراگیر هراس دارند، این وضعیت یک معضل بزرگ برای اسرائیل به وجود آورده و نیاز آن را به تقویت استراتژیهای خود بیشتر کرده است.
پیام دبیر کل حزب الله لبنان به صهیونیستها: از همان راهی که آمدید، بازگردید
«سید حسن نصرالله»، دبیر کل حزب الله لبنان، در این ویدئو میگوید: «پیام روشن و صریح مقاومت آن است که عملیات جهادی در فلسطین اشغالی به صهیونیستهایی که از نقاط مختلف جهان برای اشغال فلسطین آمدهاند، تاکید میکند که فلسطین برای آنها سرزمین شیر و عسل نیست، بلکه سرزمین مرگ و خسارت و خون است. اسرائیلیهای اشغالگر باید به همراه خانوادههای خود از هر جا که آمدهاند، به همانجا بازگردند. این هدف مقاومت و پیام مقاومت در فلسطین است.»
صبح روز شنبه «محمد علیوات»، نوجوان 13 ساله فلسطینی در شهرک سلوان دست به عملیات تیراندازی زد که طی آن دو شهرکنشین مجروح شدند. این در حالی است که شامگاه جمعه نیز «خیری علقم» جوان فلسطینی در عملیات شهادت طلبانه در قدس اشغالی، 8 صهیونیست را کشته و 12 صهیونیست دیگر را زخمی کرد.
این دو عملیات پاسخی به جنایت اشغالگران در روز پنجشنبه (6 بهمن ماه) علیه فلسطینیان در جنین و انتقام خون شهدای جنین بود. نظامیان صهیونیست روز پنجشنبه در یورش به جنین 9 فلسطینی از جمله یک زن سالمند را به شهادت رساندند و 20 نفر دیگر را نیز زخمی کردند.
رژیم صهیونستی به دنبال برهم زدن وحدت میان کشورهای اسلامی است
محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی که عصر روز گذشته (شنبه، ۸ بهمنماه) به منظور شرکت در هفدهمین اجلاس پارلمانی سازمان همکاریهای اسلامی وارد الجزیره شده بود، در نخستین ساعات بامداد امروز مورد استقبال رسمی ابراهیم بوغالی رئیس مجلس الجزایر قرار گرفت و گفت و گویی در بدو ورود با وی داشت.
قالیباف در ابتدای این دیدار ضمن ابراز خرسندی از حضور در الجزایر، گفت: مجموعه مسئولان ایران چه در مجلس و چه دولت و چه مردم ایران نگاهی مثبت و نزدیک نسبت به مردم الجزایر و مسئولان این کشور دارند.
رئیس مجلس شورای اسلامی در ادامه با بیان اینکه انقلاب دو کشور باعث قرابت بیشتر ملتها نیز شد، گفت: امیدواریم گسترش روابط میان دو کشور چه در حوزه دولت و چه در حوزه پارلمان بتواند به گسترش روابط در حوزههای اقتصادی و فرهنگی، همچنین وحدت جهان اسلام و مبارزه با رژیم صهیونیستی و دفاع از مردم مظلوم فلسطین بیانجامد.
وی در ادامه با ابراز امیدواری از ثمربخشی نتیجه این اجلاس، عنوان کرد: این روزها دولتهای غربی به دنبال اسلام هراسی و مبارزه با مسلمانان بوده و با آتش زدن قرآن به همه مسلمانان توهین کردند همچنین فشارهای دولت جدید اسرائیل به مردم فلسطین نیز افزایش یافته است، البته فلسطینیها نیز در این روزها درس بزرگی به آنها دادند لذا امیدواریم این کنفرانس با میزبانی شما کنفرانس مؤثری برای مقابله با طراحیهای دشمنان باشد.
قالیباف در ادامه با تأکید بر اینکه قطعاً موضوع فلسطین موضوع اول جهان اسلام است، یادآور شد: ما کشورهای اسلامی باید متوجه باشیم که رژیم صهیونیستی به دنبال این است که موضوع فلسطین را از دستورکار جهان اسلام خارج کند. آنها به دنبال این هستند که وحدت میان کشورهای اسلامی را بر هم زده و ارتباط دولتهای اسلامی با رژیم صهیونیستی را برقرار و آن را تابوشکنی کنند.
وی افزود: دولتهای اسلامی و مخصوصاً امتها باید به گونهای هزینه این کار را بالا ببرند که هیچ دولت اسلامی جرأت برقراری ارتباط با رژیم صهیونیستی را نداشته باشد.
رئیس مجلس شورای اسلامی در پایان ضمن تشکر از دولت و مجلس الجزایر که در میان کشورهای عربی و اسلامی در حوزه فلسطین پیشتاز هستند، خاطرنشان کرد: امروز: سوریه کشور خط مقدم جبهه مقاومت است از این رو از مواضع شما در این خصوص هم تشکر میکنیم.
رئیس مجلس الجزایر: ما به دستاوردهای جمهوری اسلامی افتخار میکنیم
ابراهیم بوغالی نیز در این دیدار ضمن تشکر از حضور قالیباف برای شرکت در این اجلاس، گفت: ما به دستاوردهای جمهوری اسلامی در حوزههای مختلف افتخار کرده و خواهان تقویت روابط میان دو ملت هستیم.
رئیس مجلس کشور الجزایر ادامه داد: ما در سطح پارلمانهای دو کشور خواهان تحکیم روابط میان یکدیگر به خصوص در حوزه تجاری هستیم و اینکه مجلس شورای اسلامی و مجلس خلق ملی الجزایر بتوانند بیشتر با هم همکاری کنند.
وی در ادامه آرمان فلسطین را مسأله جوهری و اصلی دانست و افزود: ما در اجلاس اتحادیه عرب که در الجزایر برگزار شد توانستیم این آرمان را به جایگاه اصلی خود به عنوان مسأله اصلی جهان اسلام بازگردانیم.
بوغالی اضافه کرد: الجزایر تلاش میکند تا کشور فلسطین بتواند به عضویت کامل در سازمان ملل دربیاید. در این بین خواسته ما از گروههای فلسطینی این است که با هم متحد باشند که این اتحاد باعث قدرت آنها برای ایستادگی در برابر رژیم صهیونیستی میشود.
وی در ادامه با بیان اینکه تمامی تجاوزها علیه اسلام و قرآن سوزی اخیر نشان میدهد اسلام عین حق و حقیقت است، گفت: ما با چالشهای این چنینی روبرو هستیم و این چالشها این مسئولیت را برای ما و همه مسلمانان میآورد که با جدیت تصویر درستی از اسلام نشان دهیم، دینی که پر از محبت است و مسلمانان در آن هیچ گاه نگاه خصمانه به غیرمسلمانان ندارند.
رئیس مجلس کشور الجزایر در پایان با بیان اینکه باید سازوکارهایی برای حمایت از دین اسلام که یک دین برحق است بیاندیشیم، ابراز داشت: دشمنان تلاش دارند از ارزشهای دین اسلام بکاهند اما موفق نمیشوند لذا باید رهیافتی برای حفاظت از مسلمانان داشته باشیم. مطمئن باشید تا زمانی که ایران و الجزایر برقرار هستند، آرمان فلسطین از دستورکار کشورهای اسلامی حذف نخواهد شد.
انقلاب اسلامی ندای وحدت را در جهان طنین انداز کرد
آخوند حاج عبدالجبار میرابی مدیر حوزه علمیه اهل سنت حامد قره تپه ترکمن استان گلستان در آستانه ایام الله دهه فجر، اظهار داشت: خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: "وَإِن تَعُدُّواْ نِعْمَةَ اللّهِ لاَ تُحْصُوهَا"؛ اگر بخواهيد نعمت هاي خدا را بشماريد، نمي توانيد شمارش كنيد؛ انقلاب اسلامی نعمات فراوانی را به ما هدیه نموده است که به دلیل ازدیاد، شمارش آن از وسع ما خارج است.
آخوند میرابی افزود: به عنوان نمونه از نعمات بیکران الهی می توان به تقویت پتانسیل روحیه انقلابی در جوانان این مرز و بوم اشاره نمود که با شعار ما می توانیم به دنبال علم و پژوهش حرکت کردند و به علومی پیشرفته دست یافتند و آن را در تمام عرصه های بین المللی و دانشگاهی به نمایش گذاشتند.
وی ادامه داد: در این راستا انقلاب اسلامی به دنیا ثابت کرد که با وحدت و همبستگی می توان از کشور و وطن خود به خوبی محافظت کرد و با کار آفرینی و تلاش این کشتی را به ساحل آرامش رساند.
مدیر حوزه علمیه اهل سنت حامد قره تپه ترکمن استان گلستان تصریح کرد: یکی دیگر از دستاوردهای انقلاب اسلامی، ایجاد وحدت ، برادری و اخوت ، همبستگی و یکپارچگی میان علمای فریقین است که بحمدلله در عمل نیز این موضوع را به جهانیان ثابت کردیم و این الگوی صحیح را پایه گذاری نمودیم.
وی در پایان تاکید کرد: باید به این نکته توجه داشت که علی رغم منفی بافی های مستکبرین عالم دراین امر مهم، تنها کشورایران اسلامی توانست به این نعمت وحدت و تقریب به خوبی عمل نماید البته ایران اسلامی بسیار تلاش دارد با ارسال سفیران و علمای خود به کشورهای مختلف، بتواند میان اهل سنت و تشیع در کشورهای اسلامی ایجاد وحدت و انسجام نماید که به فضل الهی با بیانات و رهنمودهای مقام معظم رهبری این افتخار نصیب امت ایران گردیده است که گامی موثر در وحدت امت اسلامی داشته باشند.
الجزایر پیشنهاد داد؛ ایجاد سازوکاری برای حل و فصل اختلافات بین کشورهای اسلامی
«رشید زین» نماینده پارلمان الجزایر از پیشنهاداین کشور مبنی بر ایجاد کمیتهای برای بررسی اختلافهای اسلامی ـ اسلامی و حلو فصل مسالمتآمیز آنها در نشست مقدماتی هفدهمین کنفرانس اتحادیه مجالس کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی خبرداد.
«رشید زین» نماینده پارلمان الجزایر در اتحادیه مجالس کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی در گفتوگوی مطبوعاتی که در حاشیه برگزاری هفدهمین کنفرانس این اتحادیه برگزار شد، اظهار داشت: الجزایر پیشنهادی را مبنی بر ایجاد کمیتهای برای بررسی اختلافهای اسلامی ـ اسلامی و حلو فصل مسالمتآمیز آنها ارائه کرده است.
زین ادامه داد: الجزایر همچنین پیشنهاداتی در رابطه با توسعه مکانیسمهای مشترک برای همراهی با مؤسسات نوظهور، حفاظت از نوآوریهای جوانان مسلمان و تحقیقات علمی، ایجاد مرکزی برای امنیت فکری و فرهنگی در دانشگاه الجزایر، برای حمایت از جوانان در برابر فضای مجازی و ایجاد بینش واحد اسلامی در رابطه با این موضوع را مطرح کرده است.
در همین رابطه «اورهان آتالای»نماینده پارلمان ترکیه در گفت و گو با خبرنگاران گفت: پیشنهاد الجزایر در رابطه با حلو فصل اختلافات میان کشورهای اسلامی پیشنهاد مهم و قابل توجهی است.
وی با اشاره به بررسی مسأله اقلیتهای مسلمان و اسلام هراسی در نشستهای مقدماتی، به ویژه اقدامات تحریکآمیز اخیر علیه مسلمانان و سوزاندن قرآن کریم در سوئد و هلند، گفت: در بیانیه پایانی به همه این مسائل اشاره خواهد شد.
نشستهای مقدماتی هفدهمین کنفرانس اتحادیه مجالس کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی شامگاه شنبه به کار خود پایان داد.
بررسی وضعیت و آخرین تحولات فلسطین و جنایات رژیم اسرائیل در حق ملت فلسطین از مهمترین موضوعات این کنفرانس است.
بیانات در دیدار مداحان اهلبیت علیهمالسلام
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
خیلی خوش آمدید. شروع اینجور مجالس با خودمان است، ختمش با خدا است.(۲) امروز خیلی جلسهی خوبی بود؛ جدّاً، حقّاً، بهرهمند شدیم. انوار و فیوضاتِ وجودِ مبارکِ فاطمهی زهرا، سیّدةالنساء، صدّیقهی کبریٰ (سلام الله علیها)، فضا را انباشته؛ خدا را شکر! محبّت و ارادت و شوق دلهای پاک شما به اُمّ الائمّة النّجباء قطعاً تأثیرات بنیانی خواهد داشت در همهی اموری که در پیش داریم در زندگیمان؛ در امور شخصی، در امور عمومی، در آیندهی این کشور. من در جمع شما مدّاحان اهلبیت (علیهم السلام) که حقیقتاً مفتخرید به اینکه مدّاح این بزرگواران هستید ــ که «مادحِ خورشید مدّاحِ خود است»(۳) ــ مایلم اوّلاً یادآوری کنم افتخار بزرگ شما را؛ افتخار کنید به این خصوصیّت و سعی کنید همهی شما شرایط مدّاحی این انوار مقدّسه را هر چه بیشتر تأمین کنید، هم در خودتان، هم در مستمعینتان.
امروز، من فقط چند جمله در مورد مسئلهی مدّاحی میخواهم عرض بکنم. مدّاحی میراث ما است، میراث شیعه است. بله، معلوم نیست که کُمیت و دعبل و سیّد حمیری مثلاً با آهنگ میخواندند [یا نه]، امّا شعر میگفتند، شعر میخواندند، معارف اهلبیت را منتشر میکردند. شما آمدهاید این را تبدیل کردهاید به یک هنر مرکّب. مدّاحی، امروز، یک هنر ترکیبی است. «هنر است» یعنی زیبایی است؛ هنر، زیبایی است دیگر؛ هم زیبایی است، هم زیباسازی است. شما چند هنر را با هم جمع کردهاید که مجموع اینها میشود مدّاحی. صدای خوش؛ این اوّل. بعد، شعر خوب، از لحاظ شعری؛ این دو. بعد، آهنگ خوب؛ این سه. البتّه هر کدام از اینها یک خصوصیّاتی، شرایطی، حدودی دارد که بعضی از آنها را عرض میکنم. بعد، مضمون خوب، محتوای خوب؛ چون شعر خوب یک مسئله است، محتوای خوب یک مسئلهی دیگر است. ممکن است یک شعری خیلی خوب باشد، امّا محتوای آنچنان برجستهای نداشته باشد یا محتوای درستی نداشته باشد؛ یعنی در محتوا اشکال باشد. ما در شعرهای بسیار خوبمان از اینجور شعرها داریم که شعر خوب است، امّا محتوا بیاشکال نیست. من یک شعری را از صائب یادداشت کرده بودم که بخوانم؛ میگوید:
نسازد لنترانی چون کلیم از طور مأیوسم
نمکپروردهی عشقم زبانِ ناز میدانم
وقتی که به حضرت موسیٰ فرمودند «لَن تَرانی»،(۴) خب دیگر رها کرد؛ این میگوید من مأیوس نمیشوم. قشنگ بود، ولی غلط بود؛ یعنی خدای متعال، ذات اقدس الهی (جلّ جلاله)، ناز کرده گفته «لَن تَرانی»! نه، «لَن تَرانی»، «لَن تَرانی» است دیگر؛ در کلام خدا مبالغه وجود ندارد. خب شعر به این قشنگی است، امّا مضمون، مضمون نادرست. پس ما اینجا دو چیز داریم: یک شعر خوب، یک مضمون خوب و محتوای خوب که همهی اینها را شما باید در نظر بگیرید.
البتّه به نظرم الان چهل سال است که این جلسه تشکیل میشود؛ امروز که من نگاه میکنم، نسبت به سالهای قبل، از لحاظ نوع مدّاحی و شعری که خوانده میشود، کاری که انجام میگیرد خیلی پیشرفتهتر و بهتر است؛ در این شکّی نیست، امّا میخواهم عرض بکنم که به اینها باید توجّه کنید. خب این شد یک هنر مرکّب؛ کار شما یک هنر مرکّب است، هنر هم که زیبایی است. این را ما از متون دینیمان داریم؛ متون دینی ما یعنی قرآن، نهجالبلاغه، صحیفهی سجّادیّه و بسیاری از دعاها. دربارهی قرآن فرمود «ظاهِرُهُ اَنیق»؛ «اَنیق» به معنای زیبا نیست، به معنای زیبای شگفتآور است. ظاهِرُهُ اَنیق؛ قرآن اینجوری است، از لحاظ زیبایی و هنر نظیر ندارد. تقریباً بهترین اشعار عرب، شیرینترین، زیباترین و فصیحترین شعر عرب مال دورهی جاهلی و مخضرمین(۵) است؛ اینها در زمان نزول قرآن بودند، زنده بودند، [امّا] هیچ کدام نتوانستند یک ذرّه ایراد بگیرند یا بگویند ما هم میتوانیم مثل این را بگوییم. قرآن چند بار گفته «فَأتوا بِسورَةٍ مِن مِثلِه»؛(۶) یک آیهاش را هم نتوانستند بیاورند. نهجالبلاغه در نهایتِ فخامت و استحکام و زیبایی است؛ صحیفهی سجّادیّه همینطور؛ دعای ابوحمزهی ثمالی، دعای روز عرفهی امام حسین و دعاهای گوناگون، در نهایتِ زیبایی است؛ این هنر شما دنبالهی آن هنر است. جامع بودن این هنر به این است که همهی بخشهایش زیبا باشد؛ فقط زیبایی ظاهری کافی نیست، محتوا هم بایستی زیبا باشد، همچنان که فرمود «ظاهِرُهُ اَنیقٌ وَ باطِنُهُ عَمیق»؛(۷) باطن قرآن عمیق و پُر از محتوا است. حالا ما از خودمان، از شماها، توقّع نداریم که یک چنین جرئتی به خودمان بدهیم، مثلاً فرض کنید بگوییم ما هم میتوانیم؛ نه، این شیوهی کار است؛ یعنی ظاهر، زیبا و باطن، پُرمحتوا و محکم.
آهنگ هم همینجور است؛ من مخصوصاً بنا داشتم، یعنی در یادم نگه داشتم که این را به شما مدّاحهای عزیز بگویم. آهنگ مفهوم دارد، معنا منتقل میکند؛ یعنی شما اگر چنانچه یک آهنگی را اجرا کنید که لفظ هم نداشته باشد ــ مثلاً بعضیها با حنجرهشان آهنگ تولید میکنند یا بعضی با این وسایل و سازها آهنگ ایجاد میکنند ــ زبان ندارد، امّا معنا دارد، معنایی را منتقل میکند؛ آهنگ اینجوری است. یک آهنگ هست که شجاعت را القا میکند؛ این آهنگی که ایشان(۸) میخواند «ای لشکر صاحبزمان آماده باش، آماده باش»، اگر این کلمه را هم نخوانند، این لحن، لحن آمادهسازی است. یک آهنگ هست که افسردگی میآورد، افسرده میکند انسان را، مأیوس میکند انسان را؛ اینها فرق میکند. یک آهنگ هست که انسان را به گناه میکشاند؛ خیلی از آهنگها که قبلاً اینها را در ترانههای مربوط به دستگاههای موسیقی تنظیم کرده بودند، از این قبیل است. این دستگاههای موسیقیِ معروف، هر کدام یک ترانهای قبلش دارد که این آهنگ، ترانه را القا میکند به آن خواننده؛ این ترانهها اغلب، ترانههای نامناسب است. مواظب باشیم شعری که میخوانیم، آهنگی که میخوانیم، مدّاحیای که میکنیم ــ چه آنجایی که مصیبت میخوانیم، چه آنجایی که سینه میزنیم، چه آنجایی که مدح میخوانیم ــ با اینها مخلوط نشود؛ این نکتهی مهمّی است؛ من اصرار دارم به این توجّه کنید.
پس بنابراین، محتوا باید خوب باشد، کالبد شعر هم باید خوب باشد. قوارهی شعر، کالبد شعر، ظاهر شعر باید خوب باشد؛ این، سطح فکر مخاطب را بالا میبرد. اگر بهترین مضامین را شما در یک شعرِ سست بریزید و ارائه کنید، تأثیرش خیلی کاهش پیدا میکند. ذهن مخاطب را عادت بدهید به اینکه با ادبیّات فاخر اُنس پیدا کند؛ این به رشد فکری جامعه کمک میکند. من چند سال قبل از این، در همین جلسه اشاره کردم به بعضی از غزلهای صائب(۹) که غزلهای عشقی نیست، غزلهای حکمتی است، پُر از حکمت است، شعر هم در نهایت استحکام و زیبایی است؛ [خوب است] اینها را آدم پیدا کند بخواند. الحمدلله حالا بعضی از شعرا شعرهای خیلی خوبی میگویند در این زمینه.
در مدّاحی، علاوه بر معرفتآموزی، احساسبرانگیزی هم هست؛ این هم نکتهی مهمّی است. [مدّاحی] معرفتآموزی دارد؛ یعنی شما با شعری که میخوانید درس میدهید. خیلی از چیزها را ما پای مدیحهخوانی مدّاحان یاد میگیریم که خودمان آنها را قبلاً به زبان عادّی بارها گفتهایم به دیگران، حالا که مدّاح با صدای خوش و با آهنگ خوب همان مضمون را میخواند، ما یک چیز تازهای کأنّه میشنویم و میفهمیم و یاد میگیریم. معرفتآموزی دارد، البتّه در امتداد منبر؛ مدّاحی منبر نیست؛ یک طبیعت دیگر است، یک حقیقت دیگر است. هم این است، هم احساسبرانگیزی است. این مسئلهی احساس را نباید دستِکم گرفت. خصوصیّت ما شیعیان این است که در تعالیم ما و معرفتآموزی ما، از اوّل تا آخر، احساس وجود دارد، انباشتهی از احساس است؛ دیگران کمتر دارند. ذکر مصیبتمان احساس است، مدحخوانیمان احساس است، دعایمان احساس است، زیارتمان احساس است؛ احساسات را برانگیخته میکنند. البتّه احساس اگر بدون تعقّل باشد، فایده ندارد. حُسن کار معرفتآموزی متون شیعی این است که در کنار برانگیختن احساس، عمق معرفتی را هم به انسان اهدا میکند؛ این خصوصیّتی است که در غیر شیعه من ندیدهام؛ یعنی تا آنجا که من اطّلاع دارم، ندیدهام. البتّه هر کدام از این ادیان مختلف و مذاهب مختلف ــ اسلامی و غیر اسلامی ــ یک چیزهایی دارند، امّا آن اوج متعلّق به شیعه است. من یک وقتی دعاهای رایج بین غیر شیعه را از مسلمین نگاه میکردم ــ که در یکی از کتابهای زمخشری مفصّل ذکر کرده دعاها را ــ دیدم اگر ما مثلاً فرض کنید ده سطر از دعای عرفهی امام حسین را یا دعای چهلوهفتم صحیفهی سجّادیّه را بغل اینها بگذاریم، ده سطر آنها از همهی اینها بیشتر مطلب دارد، بیشتر روح دارد.
خب، همین حالت احساس در معرکههای حسّاس کشور به داد کشور رسید؛ یکیاش دفاع مقدّس. در دفاع مقدّس، این مدّاحها بودند، این شعرگوها بودند، این شاعرهای خوب بودند که واقعاً توانستند فضا را آماده کنند برای آن حماسهی بزرگ. من این بیت شعر را بارها در مورد همین مسئله تکرار کردهام:
عشّاق را به تیغ زبان گرم میکنیم
چون شمع، تازیانهی پروانهایم ما(۱۰)
وصف حال شما است: «چون شمع، تازیانهی پروانهایم». در مراسم اعزام بسیجیها و دیگران به جبهه، در شبهای عملیّات، در صبحگاههای نظامی، در تشییع پیکر شهدا، در مراسم ختم شهدا، در مسجد، در حسینیّه، در میدان جنگ، همه جا مدّاحی نقش بزرگ خودش را ایفا میکرد، دلها را آماده میکرد، فضا را معنوی میکرد. آن نورانیّتی که در منطقهی دفاع مقدّس ما حضور داشت ــ که در هیچ جای دنیا و در هیچ وقت تاریخ، جز در صدر اسلام، سابقه ندارد ــ بخش عمدهای از آن مربوط به همین مدّاحیها بود، بخشی هم مربوط به بعضی از عوامل دیگر. در سالهای بعد از جنگ هم تا امروز همینجور؛ مدّاحی نقشآفرینی کرده؛ در قضایای گوناگون، در فتنهی ۸۸، در نهم دی، در موارد گوناگون، مدّاحی نقش ایفا کرده.
اینکه من تکرار میکنم، برای شما تکرار میکنم؛ برای اینکه شما به عنوان مدّاح بدانید کجا ایستادهاید، بدانید چه کار میکنید و چه کار میتوانید بکنید؛ مقصودم این است. الحمدلله عدّه هم زیاد است. اوایل که ما این جلسه را تشکیل میدادیم، با صد نفر یا دویست نفر این جلسه تشکیل میشد؛ امروز هزاران نفر در سراسر کشور، با تسلّط بر شگردهای گوناگونِ جذبِ مخاطب، مشغول کار مدّاحیاند. خب این یک پدیدهای است در کشور، این چیز کوچکی نیست؛ از این باید استفاده کرد. چه کسی استفاده کند؟ مقصود استفادهی مسئولین دولتی و زید و عمرو و بندهی حقیر و دیگری نیست؛ مقصود استفادهی کشور، استفادهی نظام، استفادهی انقلاب است. انقلاب باید استفاده کند؛ انقلاب محتاج پیشرفت است، محتاج تحوّل روزبهروز است. شما میتوانید در این زمینه نقش ایفا کنید؛ حرف من این است. شما باید مبارزهی با طاغوت را، مبارزهی با ظالم را، مبارزهی با استکبار را، مبارزهی با فساد را در فضای کشور منتشر کنید. اشکال کار ما در بسیاری از جاها این است که دستور میدهیم، نصیحت میکنیم، استدلال میکنیم، منطق میآوریم، اثر نمیکند؛ چرا؟ برای اینکه فضای عمومی فضای متناسب با آنچه ما خواستهایم نیست. من بارها تکرار کردهام «فرهنگسازی»؛ فرهنگسازی یعنی همین کاری که شما میتوانید بکنید. یک جا لازم است فضای کشور فضای استقامت در مقابل دشمن باشد، یک جا لازم است فضای هجوم به دشمن باشد، یک جا لازم است فضای پیروی از دانش و علم باشد، یک روز لازم است فضای تعقّل و تدبّر باشد؛ فضاسازی باید بشود. من راجع به «خانواده» به شما گفتم، راجع به «فرزندآوری» به شما گفتم؛ نقشی که شما در این زمینه میتوانید ایفا کنید از نقش وزارت بهداشت و سازمان بهداشت و مانند اینها خیلی بیشتر است. میتوانید فضا به وجود بیاورید، میتوانید بصیرتدهی کنید، میتوانید امیددهی کنید. امروز میبینید که یکی از مهمترین شگردهای دشمن تزریق ناامیدی است. کجا؟ در مهمترین نقطهی وجودی کشور، یعنی جوانان که آنها را با انواع شیوهها و طرق و شگردها مأیوس کنند. شما میتوانید درست ضدّش عمل کنید، امیددهی کنید؛ شما میتوانید در فکر و عمل هدایت کنید، منتها خب شرط دارد.
اگر بخواهید این توفیقات نصیب شما بشود، شرط لازم و اوّلش این است که دغدغهی هدایتِ مردم را داشته باشید. دغدغهی مدّاح این باشد که مخاطب خودش را میخواهد هدایت کند، [نه] پول و شهرت و جایگاه اجتماعی و مانند اینها؛ حالا نمیگویم بکلّی ــ ماها آنجوری نیستیم، آدمهای ضعیفی هستیم، بکلّی نمیتوانیم خودمان را برکنار کنیم ــ امّا [آنها] تحتالشّعاع باشد؛ دغدغهی اصلی، هدایتِ مردم باشد. شما وقتی که شعر را حفظ میکنید یا روی کاغذ مینویسید که بخوانید، وقتی دعوت مجلس را قبول میکنید، وقتی میروید روی منبر مینشینید، همهی فکرتان این باشد که میخواهید مخاطب را هدایت کنید؛ این شرطِ اوّل است.
شرط دوّم معرفتاندوزی است.
ذات نایافته از هستی بخش
کِی تواند که شود هستیبخش(۱۱)
اگر خود انسان مبانی معرفتی مستحکمی در درون نداشته باشد، بعید است که بتواند در دیگران معرفت ایجاد کند. خودمان را [تقویت کنیم]. شماها جوانید، شماها باحوصلهاید، شماها وقت دارید؛ مطالعه کنید، کتاب بخوانید؛ هم کتاب شعر، هم کتاب نثر؛ کتابهای شهید مطهّری را بخوانید، کتابهای اخلاق را بخوانید، کتابهای حدیث را بخوانید، تفسیر بخوانید. ما تفسیرهای خوبی داریم؛ اگر به عربی هم مسلّط نیستید، تفسیرهای فارسیِ خیلی خوبی امروز در دسترس همه هست.
یک شرط دیگر این است که بهروز باشید. شرایط جهانی روزبهروز دارد تغییر پیدا میکند. بهروز باشید، [تحلیل] حوادث را در حیطهی ذهن خودتان و در حیطهی فکر خودتان حاضر و موجود داشته باشید. عزیزان من! ما امروز یا مواجه با یک پیچِ تاریخیِ مهم هستیم یا در دلِ یک پیچِ تاریخیِ مهم داریم حرکت میکنیم؛ این دوّمی شاید درستتر باشد. دنیا دارد تغییر میکند، [آن هم] تغییرات اساسی؛ تغییرات اساسی و بزرگ را نمیشود در ظرف یک هفته و یک ماه و یک سال فهمید؛ اینها بتدریج انجام میگیرد. باید مسلّط باشید ببینید در دنیا چه دارد اتّفاق میافتد، در کشور چه اتّفاقی دارد میافتد.
الان [مثلاً] همین قضایای اخیر؛ من یک جمله دربارهی این قضایای اخیر بگویم. در این قضایای اخیر، نقشهی دشمن نقشهی جامعی بود، [امّا] محاسبهی دشمن محاسبهی غلطی بود؛ این مهم است. نقشهی دشمن نقص نداشت، منتها محاسبهی دشمن برای پیاده کردن این نقشه محاسبهی غلطی بود. اینکه میگوییم «نقشهی دشمن نقشهی جامعی بود»، یعنی همهی عوامل مسلّطی را که یک قدرت میتواند برای اخلال و تخریب در یک کشوری به کار ببرد به کار انداخت، همهی این عوامل را ردیف کرد. عامل اقتصادی وجود داشت که البتّه وضعیّت اقتصادی کشور هم خوب نبود، خوب نیست و مشکل معیشت مردم زمینهای بود که آنها بتوانند از این عامل استفاده کنند. عامل امنیّتی، نفوذ، تیمهای جاسوسی از همه طرف. غوغای ایرانهراسی در دنیا؛ از چند ماه قبل، تبلیغات ایرانهراسی به شکلهای مختلف به وسیلهی دستگاههای تبلیغاتی دشمن، آمریکا و صهیونیسم و کلّاً استکبار جهانی شروع شد؛ این هم یک عامل تخریب است. همراه کردن بعضی عناصر داخلی با خودشان؛ این هم از مدّتی پیش شروع شد که این هم یک عامل مهمّی است. یک کسی را در کشور با انگیزههای مختلف، انگیزهی قومی، انگیزهی مذهبی، انگیزهی سیاسی، انگیزههای شخصی [که مثلاً] چرا به سلام من درست جواب ندادید، چرا من را فلان جا نگذاشتید [فریب بدهند]، از اینها استفاده کنند، اینها را آماده کنند برای همراهی. عامل تبلیغات فراگیر؛ تلویزیونها، ماهوارهها، فضای مجازی، اینترنت. اینها عواملی است که دشمن همهی اینها را ردیف کرد. بنده به عنوان یک آدمی که این مسائل را نگاه میکنم و زیر نظر دارم و میفهمم، در دلم به مهندسی خوب دشمن آفرین گفتم! خوب مهندسی کرده بود؛ همه چیز را در جای خود، به اندازهی خود، آماده کرده بود. چرا موفّق نشد؟ چون یک پایهی دیگر، یعنی محاسبهاش، غلط بود. بله، این کارها همه کارهای مهمّی است، کارهای مؤثّری است، در یک کشورهایی هم اثر میگذارد، [امّا] اینجا نتوانست؛ چون محاسبهای که روی ایران اسلامی کرده بود محاسبهی درستی نبود. من دو سه مورد از غلط بودن محاسبهی دشمن را میگویم، قبلاً هم در صحبتها اجمالاً به بعضی از آنها اشاره کردهام.(۱۲)
خیال میکرد ملّت ایران به خاطر مشکلات اقتصادی ــ که وجود دارد ــ با نقشهی براندازی و تجزیهطلبی دشمن همراهی خواهد کرد؛ این یک محاسبه است که غلط بود. خیال میکرد با فحش و بددهنی و اهانتهای گوناگون میتواند مسئولین کشور را از میدان خارج کند، منفعل کند. وقتی یک خرده بدگویی شد، هتّاکی شد، بعضیها منفعل میشوند دیگر. محاسبهی غلطی بود. خیال کردند با وسوسهها و هیاهوها میتوانند مسئولان سطح بالای کشور را دچار اختلاف نظر کنند؛ یکی بگوید این کار را بکنیم، یکی بگوید نکنیم، بینشان اختلاف بیفتد؛ این مشکلی که الان در خود آمریکا هست، در رژیم صهیونیستی هست، در بعضی از کشورهای دیگر هست که این اختلافات نمیگذارد کارهای بزرگ را انجام بدهند؛ خیال میکردند میتوانند این اختلاف را ایجاد کنند. محاسبه کرده بودند، [امّا] محاسبهی غلطی بود. خیال میکردند میتوانند با دلارهای نفتی فلان کشور مزدور آمریکا ارادهی جمهوری اسلامی را تحت تأثیر قرار بدهند. اشتباه کردند؛ ارادهی قوی جمهوری اسلامی از همهی این عواملِ قدرتِ آنها قویتر بود، عزمشان راسختر بود؛ محاسبهی آنها محاسبهی غلطی بود. خیال میکردند با اینکه چند عنصر خودفروخته را تشویق کنند که بروند پناهنده بشوند به این کشور یا به آن کشور و علیه کشور خودشان لجنپراکنی کنند، این موجب میشود جوانهای ما ناامید بشوند؛ اشتباه کردند؛ رفتند پناهنده شدند، لجنپراکنی هم کردند، کسی به آنها اعتنائی نکرد. این محاسباتِ دشمن بود، محاسباتِ غلطی بود. چهل سال است که دشمن، با انواع طرق، علیه نظام جمهوری اسلامی تلاش میکند و چون محاسباتش غلط بوده و غلط است، تا حالا شکست خورده، در این قضیّه هم شکست خورد، در آینده هم هر وقت اقدام کند شکست خواهد خورد.
خب، این دربارهی دشمن؛ امّا ما هم خودمان حواسمان باشد! ما هم مغرور نشویم، ما هم غفلت نکنیم، غافل نشویم بگوییم خب قضایا تمام شد، از میدان عقب نرویم، در میدان باشیم. ما هم بدانیم آن چیزی که ملّت را نگه میدارد امید است و وحدت؛ اتّحاد میان آحاد مردم. بله، سلایق مختلفی وجود دارد، اختلافات نظر در مسائل گوناگون وجود دارد، امّا دربارهی اسلام، دربارهی نظام، دربارهی انقلاب، وحدت نظر بین مردم هست؛ نگذاریم این وحدت نظر از بین برود. به اختلافات کمک نکنیم؛ اختلافات قومی، اختلافات مذهبی، تحریک احساسات یک گروهی علیه یک گروه دیگر. هر کس در زمینهی خدشهی به اتّحاد ملّت حرکتی انجام بدهد برای دشمن کار کرده، در نقشهی دشمن کار کرده، در زمین دشمن بازی کرده؛ این را همه توجّه داشته باشند! منبری باشد، مدّاح باشد، روحانی باشد، دانشگاهی باشد، نویسنده باشد، شاعر باشد؛ هر کسی باشد. دشمن را دستِکم نگیریم؛ دشمن هست. آن روزی که شما آن قدر قوی بشوید که دشمن مأیوس بشود، آن روز میتوانید یک آسودگی و آسایش خاطری پیدا کنید. باید سعی کنیم قوی بشویم؛ این تأکید و تکرار و اصرار این حقیر برای اینکه کشور باید قوی بشود به خاطر این است. باید دشمن را مأیوس کرد. بحمدالله ملّت با معنویّت، با کمک الهی، با هدایت الهی، در خدمت انقلابند، پشت سر انقلابند، پشت سر نظامند، کمک میکنند. عوامل خوبی داریم، نهادهای مؤثّر و بسیار مفیدی داریم، روزبهروز رشحات انقلاب در خارج از مرزهای کشور بیشتر بُروز میکند.
یک نکتهای که میخواستم بگویم و حالا یادم آمد، مسئلهی آمیختن مدّاحی با سرود است که اخیراً این کار باب شده و کار خیلی خوبی است. سرودهای خوبی گفته میشود. همین سرود «[سلام] فرمانده» سرود خوبی بود. دیدید جاهای دیگر این سرود را ترجمه کردند، بازخوانی کردند؛ در بعضی از کشورها ــ که البتّه خبرهایش منعکس نشد، امّا ما اطّلاع پیدا کردیم ــ همان [چیزی را] که بچّهها اینجا خوانده بودند، با همان زبان فارسی در کشورشان تکرار میکردند، در حالی که زبان فارسی را هم بلد نبودند امّا همان را تکرار میکردند. اینها عواملی است که میتواند به اقتدار این کشور کمک کند.
البتّه شما وقتی وارد این میدان شدید ــ که همه هم بحمدالله وارد این میدان هستید ــ یک عدّهای به شما ارادت پیدا میکنند، امّا یک عدّهای هم با شما دشمن میشوند. استکبار با شما دشمن میشود، عوامل استکبار با شما دشمن میشوند، علیه شما کارشکنی میکنند، علیه شما اقدام میکنند؛ خب بکنند؛ این دشمنی یک چیزی است که وجود دارد. آن چیزی که جوهر شما را نشان میدهد و میتواند تکلیف نهایی را فراهم کند ایستادگی شما است، استقامت شما است، توکّل شما است. گفت:
گرم است به هم پشت رقیبان پِی قتلم
ای عشق دلافروز دل من به تو گرم است(۱۳)
خب، ظهر شد دیگر؛ انشاءالله که خداوند همهی شماها را موفّق بدارد. حتماً دعایتان میکنم؛ شما هم ما را دعا کنید.(۱۴)
پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، برکات خودت را به برکت نام مبارک زهرای مرضیّه بر این جمع و بر این ملّت نازل بفرما.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
(۱ در ابتدای این دیدار، شماری از مدّاحان به ذکر فضائل و مناقب حضرت فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) پرداختند.
بیانات در دیدار مردم قم
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
خیلی خوشآمدید برادران عزیز، خواهران عزیز؛ تجدید دیدار حضوری با مردم عزیز قم، برای ما بسیار شیرین و مطلوب است. بنده فراموش نمیکنم، یعنی همیشه در ذهنم هست حضور مردم عزیز قم را در سالهای متمادی در این حسینیّه، با آن شور، با آن هیجان، با آن احساسات، با آن بینشِ روشن در زمینههای مختلف. خب دو سه سالی محروم بودیم؛ امسال بحمدالله مجدّداً در خدمت شما هستیم.
بزرگداشت نوزدهم دی سال ۵۶، هر سال تکرار میشود؛ باید هم بشود، باید هم استمرار داشته باشد؛ در آینده هم باید این رشتهی نورانی دوام پیدا کند؛ چرا؟ چون حادثه، یک حادثهی تحوّلیِ بزرگ بود، حادثهی عادی نبود. زنده نگه داشتن حوادث تحوّلیِ تاریخ وظیفهی همه است. حالا بعد عرض خواهم کرد که در حوادث بزرگ تاریخی، یا یک تجربهی گرانبها هست یا تبیین یک سنّت الهی در طبیعت هست. هر کدام از اینها در خور توجّه، در خور استفادهی تاریخی ملّتها است؛ لذا باید زنده نگه داشته بشود.
چرا میگوییم نوزدهم دی قم یک حادثهی تحوّلآفرینِ تاریخی است؟ چون شروع و سرآغاز یک جهاد بزرگ است. از اینجا یک جهاد بزرگی در سراسر کشور آغاز شد که هدف این جهاد هم این بود که ایران عزیز را از هاضمهی غرب بیرون بکشد؛ ایران را که زیر دست و پای فرهنگ مُعوج و غلط غربی و زیر تسلّط سیاسی و نظامی غربی له شده بود، بیرون بکشد، مستقلّش کند، هویّت تاریخی ایران را احیا کند. هویّت تاریخیِ ایران، ایرانِ اسلامی است؛ از اوّل بُروز اسلام تا امروز، شما کدام ملّتِ دیگر را سراغ دارید که در زمینهی علوم مختلف، در زمینهی فلسفه، در زمینهی فقه، در زمینهی علوم گوناگون، به قدر ایرانیها به اسلام خدمت کرده باشند؟ مراجعه کنید به این کتاب عزیز و مغتنم خدمات [متقابل] اسلام و ایرانِ مرحوم شهید مطهّری. این هویّتِ اسلامی ایران گم شده بود؛ اگر کسی میآمد در خیابانهای تهران راه میرفت ــ حالا فقط تهران هم نه، خیلی از شهرهای دیگر؛ حتّی در یک جاهایی از مشهد ما ــ احساس نمیکرد اینجا یک کشور اسلامی است، اینجا یک مردم مسلمانی زندگی میکنند؛ اینجوری کرده بودند.
این جهادی که آغاز شد ــ که شعلهی اوّل آن جهاد در قم سر کشید ــ برای این بود که ایران را از آن وضع نجات بدهد؛ به هویّت اصلی خود، به هویّت واقعی خود، به هویّت تاریخی خود، به هویّت افتخارآمیز خود آن را برگرداند. البتّه ممکن است آن کسانی که آن روز در متن حادثه بودند، به اهمّیّت این کار توجّه نداشتند؛ احساس تکلیف کردند ــ که حالا عرض خواهم کرد ــ آمدند وسط میدان. شاید توجّه نداشتند ــ لااقل همهی آنها توجّه نداشتند ــ که چه کار دارند میکنند؛ چه حرکت عظیمی را دارند رقم میزنند؛ آنها نمیدانستند امّا قضایای تاریخی را، حوادث تاریخی را اگر بخواهیم تعریف کنیم، باید با نگاه به گذشته و آیندهی آن، تعریف کنیم. حادثهی قم از چه به وجود آمد و چه دنبالههایی داشت؛ این اهمّیّت حادثه را و میزان و قدر و قیمت این قضیّه را نشان میدهد. خب، این واقعیّت حادثهی نوزدهم دی سال ۵۶ قم است.
حادثه، حادثهی بسیار عظیمی است؛ این باید زنده بماند؛ این حادثه نباید از حافظهی تاریخ پاک بشود و کمرنگ بشود. البتّه راهبرد جریان باطل، کتمان ایّامالله یا کمرنگ کردن اینجور حوادث است. راهبرد جریان باطل این است که نگذارد این جور روزها، این جور حادثهها زنده بمانند، نورافشانی کنند. از نظر جبههی باطل این ایّام غالباً کتمان میشوند یا انکار میشوند؛ حتّی به انکار هم میرسد! روز بیستودوّم بهمن کتمان میشود، روز سیزدهم آبان، روز نوزدهم دی، روز نهم دی، روز بیستونهم بهمن ــ قضیّهی تبریز ــ روز تشییع شهید سلیمانی، روز تشییع شهید حُججی، اینها همه ایّامالله هستند؛ اینها را میخواهند کتمان کنند. اینها هر کدام یک مشعلی هستند که از نظر جریان باطل باید خاموش بشوند. جریان باطلی که در مقابل شما، در مقابل این ملّت، در مقابل این انقلاب قرار دارد، این مشعلها را برنمیتابد؛ اینها را باید نابود کند، مشعلها را خاموش کند. این درست نقطهی مقابل قرآن است؛ قرآن ما را به یاد و ذکر اینگونه حوادث امر میکند: وَ اذکُر فِی الکِتابِ مَریَمَ اِذِ انتَبَذَت مِن اَهلِها مَکاناً شَرقیّا؛(۱) حادثهی مهمّ [حضرت] مریم نباید فراموش بشود؛ این باید در تاریخ بماند. وَ اذکُر فِی الکِتابِ اِبراهیم،(۲) وَ اذکُر فِی الکِتابِ موسیٰ،(۳) وَ اذکُر عَبدَنا اَیّوب،(۴) وَ اذکُر عَبدَنا داودَ ذَا الاَید،(۵) وَ اذکُر اَخا عادٍ اِذ اَنذَرَ قَومَهُ بِالاَحقاف؛(۶) شاید ده مورد یا بیشتر در قرآن این جوری دارد: وَ اذکُر، وَ اذکُر. یک جاهایی هم که کتمان میکردند، پیغمبر خدا مأمور میشود از زبان اینها بیرون بکشد: وَ سئَلهُم عَنِ القَریَةِ الَّتی کانَت حاضِرَةَ البَحر؛(۷) مخفی میکنید قضیّهی روز «سَبت» را؟ از آنها بپرس قضیّهی آن تقلّبی که با خدا میخواستید انجام بدهید، سر خدا را کلاه بگذارید و خدای متعال شما را به قِرَده(۸) و خنازیر(۹) تبدیل کرد. میخواهید یادمان برود و ندانیم؟ وَ سئَلهُم عَنِ القَریةِ الَّتی کانَت حاضِرَةَ البَحر؛ از آنها بپرس و جواب بگیر؛ این منطقِ قرآن است.
خب حالا این حوادث، همین طور که عرض کردیم، یا متضمّن یک تجربهی تاریخی است ــ که خب اگر چنانچه شما با خدا از سرِ مکر و حیله وارد شدید، وَ اللهُ خَیرُ الماکِرین؛(۱۰) خدای متعال از شما [بهتر مکر میورزد]؛ اِنَّهُم یَکیدونَ کَیدًا * وَ اَکیدُ کَیدًا؛(۱۱) خیلی خب، [حالا که] وارد میدان خدا میشوید، خدا مالکالمُلک است؛ این یک تجربهای است که در زندگیِ تاریخیِ بشر اتّفاق افتاده؛ منِ آدمِ زندهی در این دوران باید این را بدانم، باید بفهمم؛ آن تجربهای که بر سر اصحاب سَبت آمد، من باید بدانم [و کار آنها را] نباید دیگر تکرار کنم ــ و یا متضمّن یک سنّت الهی است. وقتی که کسانی قیامت را منکر میشوند، قضیّهی اصحاب کهف پیش میآید؛ خدای متعال افرادی را سیصد و اندی سال میخواباند، بعد بیدار میکند، نشان میدهد که ببینید اینجوری است. یا قضایای متعدّد دیگری که در قرآن زیاد هست. تدبّر در قرآن ما را به خیلی از این حقایق میرساند؛ این چیزهایی که میتواند چراغ راه ما در این دورهی زندگیمان قرار بگیرد. ما بالاخره یک اوّلی داریم و آخری داریم؛ در این مدّت باید تلاش کنیم، کار کنیم. اتّفاقاً دورهی ما دورهی حسّاس و مهمّی هم هست. این دورهای که من و شما داریم در آن زندگی میکنیم، بخصوص شما جوانها [باید] به این دوره خیلی اهمّیّت بدهید؛ این دوره، دورهی حسّاس و مهمّی است. از این سنّتهای الهی خیلی باید بهره ببرید. خب، پس اهمّیّتِ حادثه این است.
در خودِ حادثهی نوزدهم دی هم درسهایی هست. بنده غالباً به بعضی از این حوادث، در این صحبتهایی که با مردم عزیز قم داشتم، یک اشارهای کردهام امّا اگر کسی یک نگاه جامع بکند به این حادثه، [میفهمد] حادثهی خیلی عجیبی است؛ این حادثه متضمّن درسهایی است. قضیّه اینجوری شروع میشود ــ که خب اینها را میدانید دیگر؛ این چیزها را همه میدانند ــ یک مقالهی سخیفی به دستور خود دربار یعنی به دستور آن بالابالاییهای رژیم طاغوت ــ کار این وسطیها و این پایینیها نبود؛ از آن بالا ــ علیه امام و متضمّن اهانت به امام بزرگوار، که تبعید بود و در نجف بود، و تازه هم فرزندش به شهادت رسیده بود، از دنیا رفته بود، چاپ میشود. مردم همدردی کردند با امام بزرگوار به خاطر درگذشت این فرزند محترم و معزّز ــ حاج آقا مصطفیٰ واقعاً آدم برجستهای بود ــ اینها دیدند باید یک کاری بکنند، [ولی] بیعقلی کردند، به دست خودشان برای خودشان مشکل درست کردند و آمدند این مقاله را منتشر کردند. فَاَتاهُمُ اللهُ مِن حَیثُ لَم یحتَسِبوا؛(۱۲) از جایی که گمان نمیکردند، سیلی را خوردند.
خب حالا مقاله منتشر شد. معمولاً حدود ساعت دو بعدازظهر این روزنامه چاپ میشد. تا از تهران برسد به قم، مثلاً دو ساعت هم طول میکشید. این مالِ کِی است؟ روز هفدهم دی. به مجرّد اینکه این روزنامه رسید به قم و مردم نگاه کردند دیدند یک چنین چیزی است، یک عدّه بیرون آمدند؛ یعنی شروع قضیّه از هفدهم دی است. سریع عکسالعمل نشان دادند، آمدند بیرون در خیابان، تعدادی از شمارههای این روزنامه را گرفتند آتش زدند، اظهار نفرت کردند؛ این روزِ هفدهم است. صبح هجدهم نوبت طلبهها است؛ درس و بحث را تعطیل کردند، آمدند در خیابان به صورت دستهجمعی به طرف منزل مراجع [حرکت کردند]؛ تا شب حرکت طلّاب طول کشید و بارها در این یک روز، درگیری و برخورد با نظامیهای رژیم و مأمورین رژیم رخ داد. روز نوزدهم دی که روز اصلی حادثه است، مردم وارد میدان شدند؛ جوانها آمدند، بازاریها آمدند، مردم عادی آمدند، همه آمدند. دستگاه طاغوت برای سرکوب مردم همیشه آماده بود؛ آنها هم وارد میدان شدند، یک تعدادی را شهید کردند، تعداد زیادی را زخمی کردند، عدّهای را کتک زدند، بالاخره حادثه آن روز با شهید شدن و مانند اینها تمام شد، امّا [در واقع] تمام نشد، شروع شد؛ این شروع بود. متن حادثه را من برای شما نقل کردم.
قم با این کار پرچمدار انقلاب شد. قم مفتخر به این است که اوّلین پرچمِ برافراشتهی عملیِ انقلاب را بر دوش کشیده. البتّه اوّلِ نهضت هم ــ که سال ۴۱ نهضت شروع شد، ۱۵ سال قبل از این تاریخ ــ قمیها جلوتر از دیگران بودند، لکن آن وقت هنوز مسئله آن چنان پخته و سنجیده و بهنهایترسیده نبود؛ امّا اینجا دیگر در شروع انقلاب و حرکت بزرگ انقلاب، قمیها پرچمدار شدند، پیشتاز شدند؛ چون مؤمن بودند، چون برای خدا وارد شدند. اگر برای خدا نباشد، انسان چطور سینهاش را در برابر گلوله نگه میدارد؟ مگر بدون اعتقاد به حقیقت وجود باریتعالی و حقّ باریتعالی ممکن است کسی اینجور خودش را در مقابل خطر به این بزرگی قرار بدهد؟ چون مؤمن بودند، چون ایمان به خدا داشتند، خدا به کارشان برکت داد. این کار ظرف یک روز، دو روز، سه روز، همین طور که عرض کردم شروع شد و بظاهر تمام شد، امّا تمام نشد، کشور را مشتعل کرد؛ اوّل تبریز، بعد جاهای دیگر.
حالا چند نکته در این حرکت وجود دارد که من میخواهم سه چهار نکته را عرض بکنم. اینها درس است برای ما. ببینید، ما در یک دوران عجیبی زندگی میکنیم؛ حالا کسی نمیتواند به طور دقیق محاسبه کند، امّا واقعاً مبالغه نیست که بگوییم ملّت ایران و جمهوری اسلامی نسبت به آن روزهای اوّل، امروز صدها برابر پیشرفتهتر، قویتر، آگاهتر، پُربینشتر و مسلّطتر بر امور است. حوادث دنیا هم امروز با آن روز خیلی فرق دارد؛ حوادث عجیبی در دنیا حاکم است؛ یک چیزهایی که باورکردنی نبود، امروز دارد تحقّق پیدا میکند؛ در دنیای غرب، در دنیای شرق، منتهاالیه شرق عالم، منتهاالیه غرب عالم، نیمکرهی شمالی، نیمکرهی [جنوبی]، همه جا. اصلاً یک اوضاع عجیبی است دنیا؛ میبینید. از این تجربههای آن روز باید استفاده کنیم؛ این تجربهها کهنه نمیشوند.
نکتهی اوّل، سرعت عمل است. [مردم قم] زود احساس تکلیف کردند. گاهی اوقات مشکل ما این است که تکلیف را زود تشخیص نمیدهیم؛ باید بیایند بنشینند، با ما حرف بزنند، استدلال کنند، و کارهایی مانند اینها؛ [خب] وقت میگذرد. سرعت عمل مردم [قم] در احساس تکلیف که وقتی نگاه کردند دیدند که اینجور دارد حرکت میشود، فهمیدند باید چه کار کنند، آمدند میدان. دکّاندار آمد، بازاری آمد، طلبه آمد، فضلا آمدند، بزرگانی از حوزه وارد شدند، مردم معمولیِ عادی آمدند در میدان؛ بسرعت احساس تکلیف کردند.
نکتهی دوّم، خطرات بزرگ این کار را ــ که این خطرات را میدانستند و میشناختند ــ به جان خریدند، پذیرفتند. معلوم است که شما وقتی در رژیمی مثل رژیم طاغوت، با آن ظلم، با آن بیرحمی، با آن سنگدلی بیایی در خیابان [خطر دارد]؛ سنگدلی آنها را دیده بودیم و مردم دیده بودند؛ پانزدهم خرداد را دیده بودند، حوادث بعدی را [دیده بودند]. در همین قم، غیر از دوّم فروردین سال ۴۲ که قضایای مدرسهی فیضیّه است، در سال ۵۴ هم یک حادثهی بزرگِ مهمّ دیگری در مدرسهی فیضیّه به وجود آمد؛(۱۳) مردم اینها را دیده بودند؛ این جور نبود که غافل باشند؛ خطرات را میدانستند امّا به جان خریدند، خطر را پذیرفتند، وارد میدان شدند. بالاخره بدون خطرپذیری نمیشود وارد کارهای بزرگ شد.
نکتهی بعدی این است که بهنگام حرکت کردند. ببینید! من بارها این را در جمعهای مختلف عرض کردهام که در یک خطّ تولید، ممکن است بیست نفر کارگر ردیف ایستادهاند، این محصول صنعتی دارد روی این خط حرکت میکند، هر کدام یک کاری باید انجام بدهند؛ یکی باید یک چکّش بزند، یکی باید یک پیچ را بگرداند، یکی باید یک چیزی را بگذارد، یکی باید یک چیزی را بردارد؛ در لحظهی خودش باید این کار را انجام بدهند. اگر این جسم ــ که شما یکی از این بیست نفری هستید که پشت خطّ تولید ایستادهاید ــ از جلوی شما عبور کرد، شما ده ثانیه بعد به فکر افتادید، از دست رفت دیگر، کار تمام میشود. بهلحظه باید انجام داد. توّابین برای انتقام خون مطهّر امام حسین آمدند جنگیدند، کشته شدند، همهی آنها کشته شدند امّا در تاریخ اینها را مدح نمیکنند؛ چرا؟ چون دیر جنبیدند. شما که میخواستید خون خود را در راه امام حسین بدهید، چرا در اوّل محرّم، دوّم محرّم نیامدید که اقلّاً یک کاری صورت بدهید؟ آنجا میایستید تماشا میکنید، امام حسین به شهادت میرسد، بعد دلتان میسوزد، آن وقت میآیید در میدان! [نتیجهی] کار را بهنگام انجام ندادن این است. کار را بهنگام باید انجام داد.
نباید غفلت کنیم از وظیفهای که عقل و شرع به عهدهی ما گذاشته؛ باید بدون تأخیر وارد میدان بشویم. تأخیر نباید داشته باشیم. آن وقت به تناسب اهمّیّتی که آن کار دارد، خطرات را به جان بخریم. بالاخره در هر حادثهای، هر خطری را نباید انسان به جان بخرد؛ بعضی از حوادث هست که اینقدر اهمّیّت ندارد که انسان جانش را به خطر بیندازد. به تناسب اهمّیّت حادثه، خطرِ مترتّب بر ورود در میدان را به جان بخریم. مشکل آن وقتی به وجود میآید که ما در این وظایف اختلال ایجاد میکنیم: به سرعت احساس تکلیف نمیکنیم، بهنگام وارد نمیشویم، خطر را به جان نمیخریم، ملاحظه میکنیم؛ این [طوری] است.
اگر چنانچه این شرایط را رعایت بکنیم، پیشرفت قطعی است؛ یعنی تردید نکنید. نمونهاش سالهای دفاع مقدّس است. بنده باز هم برای چندمین بار سفارش میکنم شرح حال این خانوادههای شهدایِ دوران دفاع مقدس یا دفاع از حرم اهلبیت را بخوانید، ببینید چه سختیهایی را اینها متحمّل شدند. این جوان، همسر عزیزش، فرزند نور چشمش را رها میکند میرود برای اداء تکلیف. در دفاع مقدّس هزارها [نفر] اینجوری رفتند وارد میدان شدند؛ خب نتیجه چه میشود؟ نتیجه این میشود که یک دیوانهای مثل صدّام با امکانات فراوان وارد میدان میشود، آمریکا کمکش میکند، اروپا کمکش میکند، ناتو کمکش میکند، شوروی کمکش میکند، کشورهای مرتجع عرب مثل ریگ پول به پایش میریزند، آخرش هم هیچ غلطی نمیتواند بکند و دست از پا درازتر برمیگردد. وقتی ما یک جوانی مثل جوانهای دورهی دفاع مقدّس در میدان داریم که پشتشان گرم به آن ایمان است و یک کسی مثل امام دست و بازوی اینها را میبوسد، نتیجه این میشود که پیشرفت حتمی است. بله، جنگ احزاب بود و در این جنگ احزاب ایران پیروز شد؛ یعنی همهی قدرتهای دنیا دست به دست هم دادند که ایران را تجزیه کنند، خوزستان را جدا کنند، فلان جا را جدا کنند، [امّا] یک وجب از خاک کشور را نتوانستند ببَرند؛ این چیز کمی است؟ این پیروزی کوچکی است؟ وقتی حرکت میکنیم، احساس تکلیف میکنیم، خطر را قبول میکنیم، وارد میدان میشویم، نتیجه این است دیگر؛ این تجربهی ما است.
یک نکتهی دیگری که در این حادثهی [نوزدهم دی] قم هست، این است که چرا رژیم طاغوت که میدانست مردم به این شخصیّت عظیم دلبسته هستند، به خودش جرئت داد و این کار را کرد؟ چون پشتش به آمریکا گرم بود. وَ اتَّخَذوا مِن دونِ اللهِ آلِهَةً لَعَلَّهُم یُنصَرون* لا یَستَطیعونَ نَصرَهُم وَ هُم لَهُم جُندٌ مُحضَرون؛(۱۴) پشتش به کارتِر گرم بود. چند روز قبل از همین حادثهی قم، کارتر اینجا با شاه ملاقات کردند(۱۵) و عرقخوری کردند، و در حال مستی از شاه تعریف کرد؛ تعریف مفصّل. گفت اینجا جزیرهی ثبات است و مانند این حرفها؛ پشتش به او گرم بود. وقتی که یک چنین پشتگرمیهای غلطی وجود دارد، نتیجه همین است؛ او به دردش نمیخورد. لا یَستَطیعونَ نَصرَهُم؛ آن کسانی که به نیروی کفر متّکی هستند ــ ببینید نمیگویم با نیروی کفر مراوده میکنند؛ نه، ما هم با نیروی کفر مراوده داریم ــ اگر به نیروی غیرخدا متّکی باشند، نتیجهاش این است. خب، این از آن طرف.
از این طرف هم مردم در واقع با رژیم طاغوت مبارزه میکردند، امّا در واقع با آمریکا مبارزه میکردند، در واقع با کارتر مبارزه میکردند. حضور آمریکا در ایرانِ آن روز یک چیز عجیب و غریبی است. به نظر من، شما جوانهای عزیز که تشریف دارید و آن وقتها را ندیدهاید و شاید بعضیهایتان در کتابها خوانده باشید، خیلیها در کتابها هم نخواندهاند ــ متأسّفانه بچّههای ما کم مطالعه میکنند ــ نمیدانند مقدار نفوذ چقدر بود؛ آمریکا مسلّط بر همهی اوضاع کشور بود.
ببینید؛ سال ۴۳ ــ سیزده سال قبل از حادثهی نوزدهم دی و چهارده سال قبل از پیروزی انقلاب ــ امام را از قم تبعید کردند؛ چرا امام را تبعید کردند؟ امام یک نطقی کرده بود؛ در این نطق، مگر امام چه گفته بود؟ امام در این نطق علیه کاپیتولاسیون، یعنی مصونیّت آمریکاییها در ایران صحبت کرده بود؛ به آمریکا حمله کرده بود. در آن نطق، امام میفرمایند ــ مضمون فرمایش ایشان این است ــ که اگر چنانچه شاه ایران یک سگ آمریکایی را در خیابان زیر بگیرد، باید مؤاخذه بشود امّا اگر چنانچه یک آشپز آمریکایی شاه ایران را در خیابان زیر بگیرد، کسی حق ندارد مؤاخذهاش کند! کاپیتولاسیون این است. امام به این حمله کرد، برای این سرِ دستگاهها داد کشید. آن وقت، امام را به خاطر این [سخنان] تبعید کردند! حالا تبعید امام سیزده سال طول کشید امّا تبعیدِ مادامالعمر بود؛ از نظر آنها تبعید، تبعیدِ مادامالعمر بود. حالا خوشبختانه انقلاب پیروز شد، امام سیزده سال بعد برگشتند داخل کشور. یعنی نفوذ آمریکا در این کشور تا این حد بود. خب، مردم علیه چنین نفوذی قیام کردند؛ علیه چنین قدرت متنفّذی در کشور قیام کردند.
یک نکتهی دیگر هم من در مورد این حادثهی قم عرض بکنم و آن، این است که چه در این حادثه، چه در جریانی که در دنبالهی این حادثه رخ داد و پیش آمد، افراد یا گروهها و جریانهای پُرمدّعا و بیریشه نتوانستند نفوذ کنند؛ این خیلی مطلب مهمّی است. [اینجا] مثل مشروطه نشد؛ مشروطه را علما راه انداختند، برای رفع استبداد راه انداختند، افرادِ معلومالحال یا مجهولالحالی وارد میدان شدند، راه را کج کردند به طرف سفارت انگلیس! آنجا رفتند. برای درخواستی که مال مردم عادی بود، سفارت انگلیس واسطه شد. وقتی آدمهای ناباب وارد یک نهضت میشوند، [نتیجه] این میشود. در نهضت قم، چنین چیزی اتّفاق نیفتاد؛ در جریانی که با این نهضت راه افتاد، چنین جریانی اتّفاق [نیفتاد]. همه، [حتّی] آن کسانی که مخالف هم بودند، مرعوب شدند؛ مرعوبِ مردم، مرعوبِ این حرکت عظیم، مرعوبِ آن نهیبهای امام. انسان در نجف در مجلس درس طلبگی بنشیند، آنچنان فریادی بزند که دنیا را بلرزاند! ما امام را هم درست نشناختیم؛ شخصیّت امام [را درست نشناختیم]. این حرکت، حرکتی بود که دیگران نتوانستند واردش بشوند؛ مرعوبش شدند. حتّی آنهایی که مخالف بودند ــ در ایران کمونیستها بودند، افراد گوناگون بودند که دلشان با این نهضت، با این حرکت نبود ــ نه جرئت میکردند مخالفت کنند، نه جرئت میکردند واردش بشوند؛ چون حرکتِ مردم حرکتِ عظیمی بود. اینهایی که من عرض میکنم، تجربههای شخصیِ از نزدیکِ بنده است؛ که آنچه از نزدیک دیدم، آنچه میدانم را دارم به شما عرض میکنم.
خب، حالا چرا نتوانستند نفوذ کنند؟ خود این هم یک نکتهی مهمّی است. چرا جریانهای دیگر نتوانستند وارد بشوند، اخلال کنند، نفوذ کنند؟ علّت، این بود که سردمدار این حرکت، در رأس این حرکت، شخصیّتهای دینی بودند؛ شخصیّتهای دینی با جرئت وارد میدان شدند. در همهی شهرها ــ در تهران، در قم، در جاهای دیگر، در مشهدِ ما همین طور ــ علمای بزرگ، شخصیّتهای موجّه دینی وارد میدان شدند و اینها شدند پرچم. در شهرهای مختلف، ما اینها را دیدیم. یک عدّه از علما هم که اینجا و آنجا تبعیدی بودند، هر جا که تبعید بودند، آنجا را همراه کردند با خودشان، با حرفهای خودشان و همهی دلها را متوجّه خودشان کردند.
بالاخره انقلاب اسلامی و این حرکت عظیم که از قم شروع شد، توانست ایران را از پنجهی غارتگر و خونین آمریکا نجات بدهد. درست است که حرکت، حرکت ضدّ پادشاهی و ضدّ دربار و ضدّ حکومت فاسد وابستهی خبیث بود، و خب بحمدالله سرنگون هم کردند، امّا در واقع ایران را از حلقوم آمریکا بیرون کشید. من مقصودی دارم از بیان این حرف. ایران را از زیر پنجهی آمریکا خارج کرد و این شد پایه و اساس دشمنی آمریکا با ایران. ببینید؛ اینکه میگویند فلان حادثه، فلان قضیّه موجب شد که آمریکاییها با ما دشمن بشوند، [اشتباه است.] بعضیها هم حالا بعد از چهل سال میگویند چرا آمریکاییها را با خودتان دشمن میکنید! ما داریم دشمن میکنیم؟ چهل سال است دارد ]دشمنی میکند[، به خون ما تشنه است! ما حالا داریم آمریکا را دشمن میکنیم؟
آمریکاییها از [همان] روز اوّل شروع کردند. یک سندی اخیراً منتشر شده ــ که برای من آوردند؛ ظاهراً همین چند هفته پیش ــ از یک مرکز معتبر آمریکایی؛ که اسناد مهمّی را مثلاً بعد از گذشت سی چهل سال منتشر میکند. این [مرکز] یک سندی را منتشر کرده که میگوید در دسامبر ۱۹۷۹ یعنی حدود ده ماه بعد از پیروزی انقلاب ما ــ انقلاب در فوریهی [سال] ۷۹ مسیحی پیروز شد؛ این در دسامبر است؛ حدود ده ماه تقریباً فاصله است ــ کارتر یک دستوری میدهد به سازمان سیا؛ دستور این است که جمهوری اسلامی ایران را سرنگون کنید. این مال آن روز است؛ یعنی همان اوایل انقلاب، رئیسجمهور آمریکا دستور سرنگونی جمهوری اسلامی ایران را ــ با خواب آشفتهای که لابد دیده ــ به سازمان سیا صادر میکند. آن وقت نکتهی جالب توجّه این است که ذکر میکند به چه وسیله ساقط کنید.
اوّلین نقطهای که ذکر میکند تبلیغات است؛ پروپاگاندا. میگوید تبلیغ کنید علیه جمهوری اسلامی. به نظرتان این سیاست آشنا نیست؟ تبلیغ علیه جمهوری اسلامی؛ تبلیغ در دنیا، تبلیغ در افکار عمومی، تبلیغ در داخل کشور. این کاری بوده که آن روز اینها شروع کردند؛ تبلیغات. البتّه فقط تبلیغات نبود؛ تحریم هم بود، جاسوسی هم بود، نفوذ هم بود، زمینهسازی برای کودتای نظامی هم بود، از این چیزها هم بود، امّا اوّل تبلیغات را اسم میآورد، میگوید با تبلیغات. این تا امروز ادامه دارد؛ از سال ۷۹ میلادی ــ که میشود سال ۵۸ ــ تا امروز، ۴۳ سال است که این سیاست آمریکا ادامه دارد؛ سیاست هدفگیری سرنگونی جمهوری اسلامی. به چه وسیله؟ به وسیلهی تحریم، به وسیلهی نفوذ، به وسیلهی فشار حدّاکثری، به وسیلهی ایجاد اتّحادهای ضدّایرانی، ایرانستیزی، اسلامستیزی، شیعهستیزی؛ به این وسیلهها، و در رأسش به وسیلهی تبلیغات. الان ۴۳ سال است که آمریکاییها این کار را دارند میکنند و تا همین امروز این کار دارد انجام میگیرد.
البتّه معلوم است که دشمن موفّق به نیّت شوم خودش نشد. جمهوریِ اسلامیِ آن سالها کجا، جمهوریِ اسلامیِ امروز با ریشههای محکمی که نه فقط در کشور، [بلکه] در منطقه دوانده کجا! استحکامی که امروز به فضل الهی و به حول و قوّهی الهی جمهوری اسلامی دارد، قابل مقایسهی با آن روز نیست؛ امّا اینها ضربه زدند به ما، این کارها حرکت ما را کُند کرد، ما میتوانستیم جلوتر از این باشیم. اینها جنایت کردند. هشت سال جنگ را بر ما تحمیل کردند؛ این جنایت است. خب کشوری که هشت سال همهی نیروهای خودش را متمرکز میکند برای دفاع از کشور، این نیروها میتوانست در سازندگی مصرف بشود، میتوانست کشور را پیش ببرد، میتوانست فقر را ریشهکن کند. فقط جنگِ تحمیلی نیست؛ فشار هست، تحریم هست؛ اینها همه مؤثّر است، اینها همه مؤثّر بوده. خباثتهایی کردند که حرکت جمهوری اسلامی را کُند کنند.
خب حالا میشود ما جبران کنیم این کُندی را؟ بله، عقیدهی بنده این است که میتوانیم. ما باید بیشتر کار کنیم، بهتر مدیریّت کنیم، مجاهدت خستگیناپذیر کنیم؛ راهش این است. میتوانیم جبران کنیم؛ این جور نیست که نشود جبران کرد. کمااینکه در یک بخشهایی، به توفیق الهی، همین کارها شده؛ این کارها در بخشهای علمی شده، در بخشهای دفاعی شده، در خیلی از بخشهای تولیدی شده که حالا شرح کارهایی که انجام گرفته [مفصّل است]. به برکت کار جهادی، به برکت ایمان و اعتقاد کارکنان، به برکت شب و روز نشناختن و شبانهروزی کار کردن، کارهای بزرگی انجام گرفته. در همهی بخشها باید این کار انجام بگیرد؛ میتوانیم.
خب من یک اشاره به اغتشاشهای اخیر بکنم. در اغتشاشهای اخیر هم دست دشمن خارجی عیان بود که حالا یک عدّهای انکار کردند. تا آدم میگوید «دشمن خارجی»، برای اینکه یک جناحی را یا یک شخصی را یا یک گروهی را یا یک دولتی را به زمین بزنند، فوراً آن را انکار میکنند، یعنی [میگویند] «نخیر، تقصیر شما است»؛ ولی نه، دست خارجیها واضح بود، معلوم بود. آن کار آمریکاییها، آن کار اروپاییها، کشورهای مختلف اروپایی؛ هر کدام یک جوری در این قضیّه وارد شدند؛ به طور عیان، آشکار، نه مخفی. معلوم شد که چه کسانی در این قضیّه دخالت دارند؛ در اغتشاشهای اخیر هم اینجوری بود. نمیشود ندیده گرفت اینها را. خب، اینجا هم مهمترین بخش کار، تبلیغات بود؛ اینجا هم مهمترین بخش حرکت دشمن مسئلهی تبلیغات بود. مِن شَرِّ الوَسواسِ الخَنّاسِ * اَلَّذی یُوَسوِسُ فی صُدورِ النّاسِ * مِنَ الجِنَّةِ وَ النّاس.(۱۶) وسواس فقط مال جن نیست؛ ناس هم وسوسه میکند، وسواس میکند. فضای مجازی را دیدید؛ رسانههای خارجی از غربی و عربی و عبری و امثال اینها را ملاحظه کردهاید دیگر. بنابراین اینجا هم نقش اوّل مال تبلیغات بود.
خب یک عدّهای اینجور میخواستند وانمود بکنند و خارجیها در تبلیغاتشان اینجور وانمود میکردند که این اغتشاشاتی که حالا یک عدّهای، تعدادی میآیند در خیابانها و فریاد میکشند و فحش میدهند و یک جایی را [خراب میکنند] و یک شیشهای را میشکنند و یک سطل زبالهای را آتش میزنند و مانند اینها، اینها مخالف با ضعفهای کشورند؛ ضعفهای مدیریّتی، ضعفهای اقتصادی، ضعفهایی مانند اینها؛ نه، بنده به شما عرض بکنم قضیّه عکس است. این کسانی که آمدند وارد اغتشاشات شدند و اینها را راه انداختند، هدفشان برطرف کردن ضعفهای کشور نبود؛ هدفشان از بین بردن نقطههای قوّت کشور بود. اینها میخواستند نقاط قوّت ما را از بین ببرند: امنیّت ما را ــ امنیّت یکی از نقاط قوّت کشور ما است ــ مسئلهی تحصیل علم را؛ ما دائم افتخار میکنیم که از لحاظ علمی چنین پیشرفت کردهایم؛ خب تحصیل علم در کجا است؟ در مراکز تحصیلی، مراکز علمی، مراکز تحقیقی است دیگر؛ اینها این مراکز را هدفگیری کردند که تعطیل کنند که تحصیل علم انجام نگیرد؛ امنیّت نباشد، تحصیل علم نباشد، رشد تولید داخلی نباشد. ما [شعار] امسال را هم اوّل سال مثل دو سه سال قبل اعلان کردیم تولید، با یک شیوهی خاصّی و از یک نگاه خاصّی. تولید در امسال یک حرکت خوبی داشته. همین چند ماه پیش از این، در همین حسینیّه یک جمعی آمدند ــ در تلویزیون هم پخش شد ــ شرح دادند کارهای تولیدی بزرگی را که دارند انجام میدهند در داخل کشور که سابقه نداشته.(۱۷) همین جا ایستادند توضیح دادند، که پخش شد. اینها را میخواهند متوقّف کنند؛ اینها را میخواستند متوقّف کنند. یا مسئلهی گردشگری را [ضربه بزنند]. یکی از سیاستهای دولت مثلاً گردشگری بوده که گردشگری یک درآمد خوبی است که تازه داشت راه میافتاد، شروع میشد؛ این را میخواستند متوقّف کنند. نقاط قوّت را میخواستند متوقّف کنند وَالّا بله، ما مشکل اقتصادی داریم، مشکل معیشتی مردم را داریم؛ شکّی نیست؛ آیا مشکل اقتصادی با آتش زدن سطل آشغال حل میشود؟ با آمدن و اغتشاش کردن در خیابان حل میشود؟ اینها نمیخواستند نقاط ضعف را از بین ببرند؛ اینها میخواستند نقاط قوّت را از بین ببرند. خب، بلاشک اینها خیانت بود و دستگاههای مسئول هم با خیانت برخورد جدّی و عادلانه میکنند، و باید هم بکنند. من دو کلمهی کوتاه در آخر میخواهم عرض بکنم:
یکی این مسئلهی «جهاد تبیین» که حالا بارها و بارها بنده تکرار کردهام، باز هم تکرار میکنم. دشمن در رأس نقشههایش تبلیغات است؛ به قول خودشان پروپاگاندا است. علاجِ پروپاگاندا «تبیین» است، تبیین حقیقت از زبانهای مختلف، از حنجرههای مختلف، با تعبیرات مختلف، با ابتکارات مختلف؛ تبیین. وسوسهای را که روی آن جوان یا نوجوان اثر میگذارد، چه میتواند برطرف کند؟ باتوم که نمیتواند برطرف کند،؛ آن وسوسه را تبیین میتواند برطرف کند. این مطلب اوّل. جهاد تبیین را جدّی باید گرفت. همه، در حوزه، در دانشگاه، در صداوسیما بالخصوص، در مطبوعات، در هر جایی که شما ایستادهاید و یک شعاع پیرامونیای دارید و میتوانید روی آن اثر بگذارید، باید تبیین انجام بگیرد؛ تبیین درست، تبیین صحیح.
دوّم اینکه هدفهای بزرگ محتاج کارهای بزرگ است. باید کارهای بزرگ انجام بگیرد، باید کارهای تحوّلی انجام بگیرد. به نظر من میتواند انجام بگیرد. مسئولین مؤمنی وجود دارند، مسئولین پُرکار و پُرتلاشی وجود دارند؛ میتواند کارهای تحوّلی انجام بگیرد. خود انقلاب بزرگترین تحوّل بود. کارهای مقدّمات انقلاب، هر کدام یک کار تحوّلی بود. اینها بود که ما را توانست از آن گردنههای سخت عبور بدهد. بعد از این هم، چه در زمینهی اقتصاد، چه در زمینهی فرهنگ، چه در زمینهی امنیّت، چه در زمینهی علم، چه در زمینههای گوناگون، کارهای تحوّلی و بزرگ لازم است. به نظر من این کار ممکن است: آدمش را داریم، مسئولینش را داریم، کشور بحمدالله جوانهای خوبی دارد. در همین دانشگاهها و در بسیاری از حوزههای علمیّه در سراسر کشور و در بین مردم گوناگون و طبقات گوناگون، افرادی هستند که میتوانند کار کنند؛ کارهای مبتکرانه، کارهای نوآورانه و کارهای تحوّلی.
امیدواریم انشاءالله خداوند متعال همهی شما و ما را در آنچه وظیفهمان است موفّق کند.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
نقش والدین در مدیریت حسادت کودکان
حسادت میل درونی انسان به حذف و نابودی امتیازهای دیگران است. حسادت یکی از صفات ناپسند و ریشه بسیاری از خطاها و دشمنیهاست. اگر میل به حذف و نابودی امتیازهای دیگران نباشد و فرد درصدد کسب امتیاز متشابه برای خود باشد، رقابت مثبت (یا غبطه) نامیده میشود. حسادت گاه میان برادر و خواهر و گاه با دیگران است و در کودکان در سن ۳ الی ۴ سالگی به اوج خود میرسد. فرد حسود دائماً در حال آشفتگی درونی است. در روایتی از امیرمؤمنین علی علیهالسلام چنین آمده است که فرمود:«لاراحَةَ لِحسود»[1] برای حسود، هرگز راحتی و آسایشی نیست»؛ بدون تردید فرد حسود به آرزویش که سلب امتیاز دیگران است نمیرسد و دائماً در محاسبات خود دچار ناکامی میشود .
هرچند حسادت از صفات طبیعی در وجود هر فرد است، اما اگر جنبه افراطی به خود بگیرد، دامنگیر شده و بسیار آسیبرسان است. آسیبی که گاهی از برخی رفتارهای والدین ایجاد شده و موجب شعلهور شدن آتش حسادت در کودکان میشود. در ادامه نکاتی در این زمینه برای آگاهی والدین بیان میشود:
1. بین فرزندانتان تبعیض قائل نشوید؛ در حضور و جلو چشمان سـایـر بـرادران و خواهران یکی را بیش از دیگران مورد لطف و محبت خود قرار ندهید.
2. هرگز فرزندان خود را باهم و با دیگری مقایسه نکنید. هرکس شخصیت خاص خود را دارد. توقع و انتظارتان متناسب با توانایی، هوش، استعداد و علاقهمندی فرزندتان باشد.
3. به فرزندان خود بفهمانید که باوجود نواقصشان، دوستشان دارید.
4. با تأیید رفتار درست و تقویت نقاط مثبت در فرزندانتان، اعتماد به نفس به وجود آورید. امکاناتی جهت کسب تجارب مفید و تازه فراهم کنید تا قابلیتهای فرزندانتان پرورش یافته و احساس کنند که با ارزشاند.
5. با رفتار پسندیده خود، سرمشق و الگوی خوبی برای فرزندانتان باشید.
6. به فرزندانتان شیوههای صحیحی برای رفع نقاط ضعف و پذیرش واقعیتهای خود بیاموزید.
7. هنر دوست داشتن را از فرزندانتان دریغ نکنید. وجود رفتار احترامآمیز بین پدر و مادر باعث میشود کودک به دیگران احترام بگذارد و آنها را دوست داشته باشد.
8. اصلاح رفتار فرزند، نیاز به صبر و شکیبایی دارد. حسادت حسی نیست که یکروزه در فرزندتان به وجود آمده باشد که انتظار داشته باشید در زمان کوتاهی از بین برود.[2]
بنابراین وجود حسادت در کودکان امری طبیعی است؛ تنها باید توجه داشته باشیم این حس طبیعی را به حسی افراطی تبدیل نکنیم. بدون تردید والدین نقش بهسزایی در مدیریت این حس درونی کودک دارند. توجه به نکات بالا کمک زیادی به والدین در تربیت کودکی سالم و کاهش حس حسادت در وجود او دارد.
پینوشت:
[1]. مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربي، بیروت، 1403ق، ج75، ص10.
[2]. عابدی، محمدرضا و گوهری انارکی، مسعود، نسخههای راهنمای خانواده، نشر جهاد دانشگاهی اصفهان، 1376ش.































