emamian
رئیسی در پاسخ به تماس پوتین: تقویت همکاری پایدار اقتصادی ایران و روسیه موجب رونق اقتصادی منطقه میشود
آیتالله سید ابراهیم رئیسی عصر امروز شنبه در پاسخ به تماس تلفنی «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه از تمایل روسیه برای تقویت همکاریهای اقتصادی با جمهوری اسلامی ایران استقبال کرد و گسترش پیوندهای زیرساختی از جمله تقویت و توسعه خطوط مواصلاتی در حوزه اوراسیا را موجب رونق روابط تجاری و همکاریهای اقتصادی در منطقه دانست.
رئیس جمهور با اشاره به افزایش رفت و آمدهای دیپلماتیک و اقتصادی میان دو کشور، رایزنیهای سیاسی و اقتصادی را در ارتقای سطح روابط و تقویت همکاریهای فیمابین حائز اهمیت دانست.
«ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه نیز در این مکالمه تلفنی با تاکید بر جایگاه ویژه جغرافیایی ایران، کریدور شمال –جنوب را در کاهش زمان و هزینههای حمل بار موثر دانست و گفت: این مسیر ترانزیتی به مسیری جذاب برای اقتصاد و تجارت در جهان تبدیل خواهد شد.
پوتین همچنین با اشاره به سفر هیئت 100 نفره تجاری روسیه به تهران بهعنوان سفر سومین هیئت بزرگ اقتصادی روسی به ایران خاطرنشان کرد: ایران و روسیه ظرفیت ها و زمینه های فراوانی برای گسترش تعاملات با یکدیگر دارند.
رئیس جمهور روسیه با اشاره به حادثه تروریستی شیراز یک بار دیگر با دولت و ملت ایران ابراز همدردی و تروریسم را در هر شکلی محکوم کرد.
۵ ماده غذایی که به دیابتیها توصیه می شود
افرادی که مبتلا به دیابت هستند، باید با بررسی و تحت کنترل داشتن سطح قندخون خود، برنامه غذایی دقیقی داشته باشند.
این مواد غذایی شامل:
مصرف ماهی دو بار در هفته، از بیماران مبتلا به دیابت در برابر ابتلا به مشکلات کلیوی محافظت می کند.
مصرف سبزیجاتی که برگهای تیره دارند، مانند اسفناج، خطر ابتلا به دیابت نوع ۲ را تا ۱۴ درصد کاهش می دهد.
گوجهفرنگی سرشار از آنتی اکسیدان است و بهتر است بیماران دیابتی به طور مرتب از آن مصرف کنند.
کلم بروکلی حاوی مقدار زیادی ویتامین A و C است که خاصیت آنتی اکسیدانی دارند.
در هر ۵۰ گرم آووکادو، ۸۰ کالری انرژی، ۶ گرم چربی سالم و انواع ویتامینها و مواد معدنی وجود دارند.
7 ماده غذایی برای حفظ طراوت پوست در هوای سرد
با وجود استفاده از با کیفیتترین محصولات پوستی، آسیبهای پوستی بخصوص خشکی پوست اتفاقی است که هر کسی ممکن است آن را در فصول سرد سال تجربه کند؛ اما چگونه میتوان جلوی اینگونه آسیبهای پوستی را گرفت؟
این آسیبها با مصرف برخی مواد غذایی که منجر به هیدراته نگه داشتن بدن میشوند، امکان پذیر است. ضمن این که مصرف این گونه غذاها منجر به پدیدار شدن سلولهای تازه شده و به دنبال آن بافت پوست یکدست خواهد شد.
این اقلام غذایی شامل موارد زیر است:
میگو
یکی از غذاهای دارای بالاترین سطح روی است و منجر به تعمیر پوست با تولید کلاژن میشود. دیگر غذاهای غنی از «روی» عبارتند از گوشت گاو، لوبیا و جوانه گندم.
روغن زیتون
حاوی ویتامین E و چربیهای اشباع نشده به علاوه اسیدهای چرب امگا ۳ است و یک نیروگاه تغذیهای برای حفظ سلامت پوست محسوب میشود. مصرف روغن زیتون پوست را در برابر اگزما و اشعه ماوراء بنفش خورشید نیز محافظت میکند.
خیار
سیلیس، در سبزیجات غنی از آب مانند خیار منجر به افزایش رطوبت و قابلیت ارتجاعی پوست میشود. خیار همچنین سرشار از ویتامینهای آ و ث برای تسکین پوست و مبارزه با آسیبهای پوستی است.
ماهی
ماهیهای چرب مانند ماهی آزاد، قزل آلا و ساردین حاوی مقادیر بالای اسیدهای چرب امگا ۳ هستند و مصرف آنها منجر به حفظ رطوبت و تقویت پوست میشود. کمبود امگا ۳ در مقابل خشکی پوست را به همراه دارد. اگر مصرف ماهی برایتان امکان پذیر نیست، از دانههای بذر کتان و یا گردو برای رساندن امگا ۳ به بدن میتوانید بهره بگیرید.
آجیل
سرشار از ویتامین E به عنوان آنتی اکسیدانی است که ناجی محصولات مراقبت از پوست محسوب میشود. ویتامین E محافظ پوست در برابر آسیب های ناشی از استرس اکسیداتیو است و مانند اسیدهای چرب امگا ۳ منجر به محافظت از پوست در برابر آسیبهای اشعه UV خورشید نیز میشود.
آووکادو
مانند آجیل، آووکادو نیز مقادیر بالای ویتامین E و سایر آنتی اکسیدانها را دارد. این میوه از چربیهای اشباع نشده غنی است و مصرف آن منجر به حفظ رطوبت پوست میشود ضمن این که پیری زودرس پوست را به تاخیر میاندازد و فرایند التهاب را در بدن کاهش میدهد.
سیب زمینی شیرین
به همراه سایر محصولات غذایی که حاوی ریشه هستند، غنی از بتاکاروتن و ویتامین آ است؛ یکی از مغذیترین مواد برای پیشگیری از خشک شدن پوست است. ویتامین آ به تعمیر آسیبها در سطح بافت و جلوگیری از پیری زودرس پوست کمک میکند.
چهار عملی که ایمان را کامل می کند
امام صادق علیهالسّلام:
أرْبَعٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ کَمَلَ إِیمَانُهُ وَ إِنْ کَانَ مِنْ قَرْنِهِ إِلَی قَدَمِهِ ذُنُوباً لَمْ یَنْقُصْهُ ذَلِکَ وَ هِیَ الصِّدْقُ وَ أَدَاءُ الْأَمَانَةِ وَ الْحَیَاءُ وَ حُسْنُ الْخُلُقِ
چهار چیز است که در هر که باشد، ایمانش کامل است و اگر از سر تا پایش غرق در گناه باشد، چیزی از ایمان او نکاهد؛
آنها عبارتند از:
راستگویی،
امانتداری،
حیا
و اخلاق نیکو.
بحارالأنوار، ج ۶۴، ص ۲۹۵
شفاعتکنندگان چگونه شفاعت می کنند؟
- سؤال
شفاعت کنندگان روز قیامت چه کسانی هستند و چگونه شفاعت می کنند؟
- پاسخ
کلمة شفاعت در لغت به معنای جفت شدن و کنار هم قرار گرفتن دو چیز است.[۱] در اصطلاح کلامی نیز شفاعت به معنای وساطت اولیا و برگزیدگان الهی، برای رساندن بندگان به فیض رحمت و مغفرت الهی و دستگیری و نجات آنان است.[۲]
شهید مطهری می گوید: شفاعت اقسامی دارد که برخی از آنها نادرست و ظالمانه است و در دستگاه الهی وجود ندارد ولی برخی، صحیح و عادلانه است و در دستگاه الهی نیز وجود دارد. نوع نادرست شفاعت که به دلایل عقلی و نقلی مردود شناخته شده این است که گناهکار بتواند وسیله ای برانگیزد و به توسط آن از نفوذ حکم الهی جلوگیری کند، درست همان طوری که در پارتی بازی های اجتماعات منحطّ بشری تحقق دارد. اما شفاعت صحیح که تأیید کنندة قانون و حافظ نظام است و آیات و روایات زیادی از طریق شیعه و سنی وجود آن را اثبات می کند بر دو گونه است: ۱. شفاعت «رهبری» یا شفاعت «عمل». ۲. شفاعت «مغفرت» یا شفاعت «فضل».
شفاعت رهبری، شفاعتی است که شامل نجات از عذاب و نیل به حسنات و حتی بالا رفتن درجات می باشد. شفاعت مغفرت، شفاعتی است که تأثیر در از بین بردن عذاب و در مغفرت گناهان است و حداکثر ممکن سبب وصول به حسنات و ثواب ها هم بشود، ولی بالا برندة درجة شخص نخواهد بود، و رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ دربارة این قسم از شفاعت فرمود: «من شفاعتم را برای گناهکارانی از امتم که مرتکب گناه کبیره شده اند ذخیره کرده ام، اما نیکوکاران مورد مؤاخذه قرار نمی گیرند.»[۳]
اما اینکه چه کسانی شفاعت می کنند؟ از جمله شفاعت کنندگان پیغمبران می باشند و در اینکه رسول گرامی اسلام دارای مقام شفاعت می باشد تردیدی نیست و اهل سنت و شیعه نیز در آن اتفاق نظر دارند.
در روایتی از امام صادق ـ علیه السّلام ـ آمده است که هیچ یک از انبیاء و رسل شفاعت نمی کنند تا اینکه خدا به آنها اجازه دهد به جز پیغمبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ که خدا قبل از قیامت اجازه شفاعت را به او داده است و شفاعت نخست، برای او و امامان از فرزندان او سپس برای انبیاء است.[۴] به یقین امامان معصوم نیز شفاعت خواهند کرد و روایاتی بر این معنی دلالت دارند که برخی از آنها را ذکر می کنیم:
از امام صادق ـ علیه السّلام ـ درباره آیه شریفه (فمالنا من شافعین و لا صدیق حمیم)[۵] (کافران گویند) پس برای ما نه شفیعانی هست و نه دوستان صمیمی. فرمود: شفیعان ائمه هستند و دوستان از مؤمنین.[۶] و روایات بسیاری درباره شفاعت حضرت فاطمه (س) و فرزندان او غیر از ائمه هدی و مؤمنان حتی بچه های سقط شده آنها نیز وارد شده است.[۷] پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: فقرای از شیعیان علی و خاندان علی را پس از او سبک مشمارید که هر یک از آنان عده ای همچون قبایل ربیعه و مضر را شفاعت می کنند.[۸] از جمله شفیعان علماء و شهدا می باشند.
حضرت امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمودند: چون روز قیامت شود خداوند عالم و عابد را برانگیزد، پس به عالم می گویند بایست و برای مردم شفاعت کن به پاداش اینکه آنان را نیکو تربیت کردی...[۹] از جمله شفیعان، زائران قبر امام حسین ـ علیه السّلام ـ هستند.
امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمودند: ... به زوّار قبر امام حسین ـ علیه السّلام ـ گفته می شود دست هر که را که دوست دارید بگیرید و آنها را به بهشت ببرید...[۱۰] و از جمله شفاعت کنندگان ملائکه می باشند[۱۱] همان طور که قرآن کریم نیز شفاعت می کند.[۱۲] بنابر آنچه گفته شد نامبردگان زیر شفاعت می کنند: پیغمبران، امامان معصوم، حضرت زهرا(س)، ملائکه، شهدا، علماء، مؤمنین، بچه های سقط شده مؤمنان، اولاد حضرت زهرا(س) (غیر از ائمه هدی) و زائران قبر امام حسین ـ علیه السّلام ـ و قرآن کریم.
حال که شفاعت کنندگان معین و بیان شدند اینک به چگونه شفاعت نمودن آنان می پردازیم: اعمال و کردارهایی که انسان در دنیا مرتکب می گردد، در جهان دیگر تجسم و تمثّل پیدا می کنند و حقیقت عینی آنها جلوه گر می شود و علاوه بر این روابط نیز مجسم می گردد؛ روابط معنوی ای که در این جهان بین مردم برقرار است در آن جهان صورت عینی و ملکوتی پیدا می کنند.
زمانی که یک انسان سبب هدایت انسانی دیگر می شود رابطه پیروی و رهبری در میان آنان در رستاخیز به صورت عینی در می آید.
در مورد گمراه ساختن و اغواء هم همین طور است. فرعون که در این جهان، گمراه و پیشوای گمراهان بوده، در آن جهان نیز به صورت قائد و امام آنان مجسم می شود و واسطة قوم خود در رسانیدن به دوزخ و آتش می شود.[۱۳] براساس این معنای شفاعت است که رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ شفیع امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ و حضرت زهرا (س) می باشد و آنها شفیع حسنین ـ علیهما السلام ـ و هر امامی شفیع امام دیگر و شفیع شاگردان و پیروان خویش است؛ سلسله مراتب محفوظ است و روی همین حساب است که حتی علما از کسانی که مورد تعلیم و هدایت ایشان قرار گرفته اند شفاعت می کنند.
یک سلسلة مرتبط و پرانشعابی به وجود می آید که گروه های کوچک به بزرگتر می پیوندند و در رأس سلسله حضرت رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ است و علت اینکه در روایات داریم که امام حسین ـ علیه السّلام ـ از خلق کثیری شفاعت می کند این است که در این جهان، مکتب امام حسین ـ علیه السّلام ـ بیش از هر مکتبی موجب احیاء دین و هدایت مردم شده است.[۱۴]
مرحوم علامه طباطبایی در این باره می نویسد: تأثیر شفاعت کننده در امر شفاعت یک تأثیر گزاف و بی جهت نیست بلکه باید شخص شفاعت کننده به چیزی متوسل شود که مؤثر گردد و شفاعت کننده از خدا نمی خواهد که از مقام مولویت و آقائی خود نسبت به بنده اش صرف نظر کرده یا حکم و قانون مجازات خود را ابطال کند، بلکه می گوید استدعا دارم از این بنده درگذری چه اینکه بزرگ و مهربان و کریمی، نه از عقاب او سودی می بری و نه گذشت از گناه او تو را زیانی می رساند، با این که بنده ای است کوچک و نادان، بیچاره و پریشان، پس از او درگذر؛ یا به واسطه این که منی شفاعت کننده در نزد تو مقام و منزلت دارم و آن ایجاب می کند تقاضای مرا پذیرفته و از خطای او درگذری و او را ببخشی.[۱۵]
گفتنی است با توجه به این که شفاعت همان مغفرت الهی است که وقتی به خداوند که منبع و صاحب خیرها و رحمت هاست نسبت داده می شود با نام «مغفرت» خوانده می شود و هنگامی که به وسائط و مجاری رحمت منسوب می گردد نام «شفاعت» به خود می گیرد، واضح می گردد که هر شرطی برای شمول مغفرت هست برای مشمول شفاعت نیز هست.
از نظر عقلی شرط مغفرت چیزی جز قابلیت داشتن شخص برای آن نیست و از نظر متون دینی این اندازه مسلم است که کفر به خدا و شرک مانع مغفرت است. قرآن کریم می فرماید: خدا شرک را نمی آمرزد و آنچه پایین تر از شرک است برای هر کس که بخواهد می بخشد. البته برای نیل به شفاعت شرایط دیگری نیز ذکر شده است و آنچه گفته شد شرط ضروری است.»
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
۱. معاد در قرآن، ج۵، آیت الله جوادی آملی.
۲. آموزش عقاید آیت الله مصباح یزدی.
۳. انسان از آغاز تا انجام، علامه طباطبایی.
پی نوشت ها:
[۱] . راغب اصفهانی، مفردات، انتشارات مرتضوی، چاپخانه حیدری، چاپ دوم، ص ۲۷۰.
[۲] . سبحانی، جعفر، الهیات، چاپ دوم، قم، نشر مرکز جهانی علوم اسلامی، ج ۴، ص۳۴۴.
[۳] . مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، چاپ پنجم، انتشارات صدرا، ج ۱، ص ۲۴۷.
[۴] . طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان تر جمه موسوی همدانی، ج ۱، ص ۲۳۸.
[۵] . شعرا/ ۱۰۰.
[۶] . موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، ترجمة سیدمهدی حائری قزوینی، چاپ نگین، ج ۱، ص ۴۵۳؛ و مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۸، ص۴۲.
[۷] . تفسیر المیزان، همان.
[۸] . مکیال المکارم، همان، ص ۴۵۴، و بحارالانوار، ج ۸، ص ۵۹.
[۹] . همان، بحارالانوار، همان.
[۱۰] . مکیال المکارم، همان، ص ۴۴۴ و ۴۴۵، و بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۲۷.
[۱۱] . تفسیر المیزان، همان، ص ۲۲۷.
[۱۲] . مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج ۱، ص ۲۵۴.
[۱۳] . همان، ص ۲۵۰.
[۱۴] . مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، انتشارات صدرا، ج ۱، ص ۲۵۲.
[۱۵] . طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ترجمه مکارم شیرازی، ج ۱، ص ۲۱۰.
«مسجد شاه عباس»
مسجد شاه عباس یکی از مشهورترین بناهای معماری نه تنها در شهر گنجه ، بلکه در سراسر آذربایجان محسوب می شود.
قدمت بزرگترین مسجد در گنجه که مسجد شاه عباس نام دارد به قرن 17 برمی گردد. این مسجد توسط شیخ بهاءالدین از نوادگان نظامی گنجوی شاعر و اندیشمند مشهور ، طراحی شده است.
مسجد شاه عباس به شکل یک مکعب از آجر قرمز ساخته شده است و ضخامت دیوارهای آن به سه متر می رسد.

این مسجد شامل یک نمازخانه است که توسط یک جدا کننده بزرگ به دو نیمه (برای مردان و زنان) تقسیم شده است و اتاقهای کوچک در مجاور آن قرار دارند.پنجره های مسجد شاه عباس با مشبک های طرح دار تزئین شده اند و زیبایی خاصی به این مسجد بخشیده اند.
این مسجد دارای یک منبر منحصر به فرد است که از انواع مختلف چوب اما بدون حتی یک میخ ساخته شده و با مینیاتورهای زیبا تزئین شده است. این مسجد همچنین گنبدی به قطر 17 متر دارد.
بعدها، حمام چوکیاک در نزدیکی مسجد ساخته شد که به عنوان یکی از بهترین کاروانسراهای آذربایجان شناخته می شود.
شیخ بهاءالدین منجم بزرگی بود و دانش خود را در ساخت مسجد به کار برد:هنگام ظهر سایه ای که بر دیوار غربی می افتاد ناپدید می شد، که این امر زمان نماز ظهر را برای مسلمانان نشان می داد و این شیوه دارای دقت مطلق برای تشخیص اذان ظهر بود.

این مسجد همچنین با داشتن مجرای هوایی پیچیده تنها با یک اجاق کوچک گرم می شد و این سیستم گرمایش تا دهه های اول قرن بیستم کار می کرد.در سال 1776 هم دو مناره به ساختمان مسجد اضافه شد.مقبره جواد خان متعلق به آخرین حاکم خانجه گنجه نیز در قلمرو مسجد وجود دارد.
مسجد شاه عباس برای مدتی طولانی دارای یک مدرسه بود مدرسه و میرزا شفیع واضح، شاعر آذربایجانی در آنجا خطاطی می کرد.
وزارت فرهنگ آذربایجان به تازگی ویدئویی را در مورد مسجد شاه عباس در قالب پروژه «میراث اسلامی خود را بشناسیم» منتشر کرد و چشم اندازی از تاریخچه این مسجد را ارائه داد.
گونهشناسی برخورد امیرمومنان(ع) با مخالفان
گونهشناسی برخورد امیرمومنان (ع) با مخالفان | انسان همواره میتواند با مطالعه سیره امامان معصوم علیهمالسلام به شاخصههایی درباره نحوه رفتار صحیح برسد. از همین رو بررسی چگونگی برخورد امیرمومنان علیهالسلام با مخالفان میتواند برای تعیین رفتار مناسب در این زمینه چراغ راهمان باشد.
مواجهه مولای متقیان با افراد و گروههای مختلفی که با ایشان به مخالفت پرداختهاند، یکسان نبوده و مطابق با شرایط زمانی و مکانی، تصمیمات خاصی توسط ایشان صادر میشد. با این حال میتوان در یک تقسیمبندی کلی رفتار حضرت با مخالفان را ذیل دو دسته بیان نمود:
1. مخالفانی که ساکت بودند و یا صرفا به مبارزه سیاسی میپرداختند:
حضرت با این افراد با سعه صدر و مماشات برخورد میکردند. ایشان منعی برای اظهار نظر این افراد ایجاد نکرده و دیدگاه خود را با زور بر ایشان تحمیل نمینمودند. به عنوان نمونه پس از این که حضرت امیر علیهالسلام به اصرار مردم، تصدی امر حکومت را پذیرفت، تعداد اندکی از سران شهر از بیعت با ایشان خودداری کردند. سعد بن ابی وقاص، اسامة بن زید و محمد بن مسلمه انصاری از جمله این افراد بودند. امام علی علیهالسلام این افراد را مجبور به بیعت ننموده، آزادی آنها را سلب نکرده و آنان را از حقوقشان محروم نساختند.[1]
امام اول شیعیان رفتار مشابهی در مورد کسانی داشتند که به اظهار مخالفت با ایشان میپرداختند. ایشان در واکنش به رفتار «خریت بن راشد» که به مخالفت علنی با ایشان پرداخت و عرض کرد من از شما اطاعت نخواهم کرد، رفتار تندی نشان نداده و او را به گفتگو دعوت کردند. با این حال او به محضر حضرت نیامد و امام علیهالسلام نیز متعرض او نشدند. ایشان در پاسخ اصحابی که خواستار دستگیری خریت بودند فرمودند: «اگر این کار را با هر کس که به او گمان بد داریم، انجام دهیم، زندانها را از آنها پر میکنیم و من برای خود جایز نمیدانم که بر مردم یورش برم و آنان را زندان و مجازات کنم تا اینکه مخالفت خود را با ما اظهار کنند».[2]
2. معترضانی که به شورش مسلحانه دست زدند:
امیرمومنان علی علیهالسلام در مواجهه با کسانی که امنیت جامعه را به خطر میانداختند، رفتار متفاوتی را در پیش داشتند. ایشان در مواجهه با این گونه افراد به اقدام عملی دست زده و آنان را مجازت میکردند. جنگهای جمل و نهروان از جمله اقدامات حضرت علیهالسلام در مورد شورشیان بوده است.
جالب اینکه این امام بزرگوار تا زمانی که نشانه فتنهگری در این افراد ظاهر نمیشد با ایشان مدارا مینمودند. به همین دلیل اصحاب جمل تا زمانی که عزم غارت بصره و ایجاد ناامنی نکردند و اصحاب نهروان تا زمانی که دست به شمشیر نبردند، از سوی حضرت مورد تعرض واقع نشدند.[3] اما زمانی که فتنه آشکار گردید حضرت نیز دست به سلاح برده و به مقابله نظامی با آنان پرداختند.

به طور خلاصه از رفتار امیرمومنان علیهالسلام در این موارد چند نکته به دست میآید:
یک. در مواجهه با مخالفان تا جایی که امکان دارد باید با تحمل برخورد کرد و تلاش نمود تا آنان را با بیان نیک هدایت و اصلاح کرد.
دو. نمیتوان با استناد به رحمت و رافت در مواجهه با کسانی که امنیت جامعه را به خطر انداختهاند، ساکت ماند و با کسانی که حاضر به گفتگو نبوده و خرابکاری میکنند مماشات کرد.
پینوشت:
[1]. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج4، ص8-11.
[2]. ابواسحاق ابراهیم بن محمد ثقفی، الغارات، سلسله انتشارات انجمن آثار ملی، ج1، ص332-335.
[3]. مجله حکومت اسلامی، سیره امیرمومنان علیهالسلام در برخورد با مخالفان جنگ طلب، محمدحسین مهوری، سال1379، شماره17.
دعوت مخفیانه به اسلام، تدبیری شجاعانه
در آغازِ بعثت پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله [بنا بر نظر متداول و معروف]، دعوت به اسلام به شکل مخفیانه و سری انجام میشد. این دعوت بنابر نقل مورخان بین 4 تا 5 سال به طول انجامید.[1] پیرامون این مسئله سؤالات و شبهاتی مطرحشده است؛ دعوت مخفیانه چگونه با ازجانگذشتگی و شجاعت پیامبران الهی سازگار دارد؟ آیا این شیوه دعوت، قبل از پیامبر در بین دیگر پیامبران الهی سابقه داشته است؟
ماهیت دعوت
برای پاسخ به این مطالب، دقت در ماهیت بعثت راه گشاست. ماهیت و هدف بعثت هدایت انسانها بهسوی سعادت و نجات است تا خوشبختی در هر دوجهان برای بشر تأمین گردد. اگر دعوت علنی در این جهت باشد و به هدایت کمک کند، بهترین کار دعوت آشکار است، اما گاهی دعوت مستقیم و علنی فقط قطع شدن راه هدایت را بهدنبال دارد و باعث به خطر افتادن جان پیامبران و یارانشان میشود، به شکلی که این فدا کردن جان، هیچ بُعد تبلیغی برای دین خدا و هدایت ندارد. بنا بر نظر معروف، پیامبر مکرم اسلام صلیاللهعلیهوآله با دعوت مخفیانه ابتدا کادر سازی نمودند و با تربیت گروهی معدود، اما آگاه به قوانین اسلام و ماهر در تبلیغ منتظر فرصت برای آشکارسازی رسالت خویش بودند. گرچه در همین مدت نام اسلام و خبر از دین جدید در مکه پیچیده بود، ولی به دلیل فعالیت پنهان مسلمانان، مشرکان مکه اقدام خاصی علیه حضرت و دیگر مسلمانان انجام ندادند.[2]
بیباکی یا شجاعت
هر اقدامی که در آن جان و مال به خطر میافتد، شجاعانه محسوب نمیشود. مرز بین شجاعت که صفتی پسندیده و موردستایش عاقلان است با بیباکی و اقدامات دیوانهوار، بسیار باریک است. مصلحان بزرگ تاریخ در جریان مبارزات خود علیه جهل و ظلم از روشهای مختلف استفاده میکنند، گاهی نیاز به پنهان شدن و گاهی نیاز به عقبنشینی است. نه دعوت مخفیانه و نه هجرت از مکه به مدینه، هیچکدام نشاندهنده ترس نیستند، بلکه عقلانیت در مسیر مبارزه را میفهمانند. آنچه باعث تفکیک بین دیوانگی و شجاعت میشود چراغ عقل و وحی است و تناسب اقدام باهدف را باعقل یا وحی میتوان دریافت. پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله نیز بهمقتضای حکمت و اطاعت از دستور خداوند به شیوههای مختلف دین اسلام را تبلیغ کردند.
سابقه مخفیکردن اعتقاد در عصر انبیاء پیشین
بنا بر آیات قرآن دعوت مخفیانه در بین انبیاء الهی و اصحاب و طرفداران ایشان در گذشته نیز وجود داشته و این امر اختصاصی به اسلام ندارد. داستان تبلیغ یوسف پیامبر علیهالسلام در مصر، در فضایی که مشرکان کاملاً مسلط هستند، این مطلب را نشان میدهد. ایشان از فرصتهای کوتاه و ویژه برای دعوت به توحید استفاده میفرمود و برای مثال در زندان هنگامیکه از او تعبیر خواب خواسته شد، دعوت به توحید را مطرح کرد.[3] قرآن از مؤمنی در میان فرعونیان گزارش میکند که باعث نجات جان موسی علیهالسلام میشود که ایمان خود را در میان فرعونیان پنهان میکرده است.[4]
نتیجه اینکه دعوت مخفیانه پیامبر صلیاللهعلیهوآله نظر معروف بین تاریخنگاران است و این مسئله نهتنها با شجاعت ایشان منافاتی نداشته، بلکه متناسب با شرایط زمانه و هدف رسالت بوده است. علاوه بر این دعوت پنهانی مردم به توحید در میان انبیاء قبل از اسلام نیز سابقه داشته است.
پینوشت:
[1]. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، بیروت، دارالوفاق، ۱۳۷۵ق، ج۱، ص403.
[2]. همان، السیرة النبویة، بیروت، دارالوفاق، ۱۳۷۵ق، ج۱، ص169.
[3]. سوره یوسف، آیه39.
[4]. سوره غافر، آیه28.
روشهاي ساده روايي براي شيرين تر شدن زندگي مشترك
راهكارهاي تحكيم مودت و ايجاد زندگي شيرين:
1) گذشت و اغماض:
از ميان توصيه هايي كه اسلام به زن و شوهر كرده، گذشت و اغماض هر يك از لغزشها و كج خلقيهاي ديگري و چشمپوشي و ناديده گرفتن اشتباهات و خطاهاي يكديگر در درجه اوّل قرار دارد.
2) به بهترين نامي كه او دوست دارد صدايش كند.
اسلامي ميخواهد همواره تنور عشق و محبت و صفا و صميميت ميان زن و شوهر گرم باشد، از اين رو توصيه ميكند با واژه ها و نامي يكديگر را صدا كنند كه همسر خيلي خوش دارد.
3) سلام كردن:
زن و شوهر در سلام گفتن به همديگر پيشي بگيرند. هنگام وارد شدن به خانه با صداي بلند و با خوش رويي، و نشاط و محبت آميز سلام بگويد و موقع بيرون رفتن از خانه، با همان كيفيت خداحافظي كند، حتي هنگامي كه از خواب بيدار ميشوند، به همديگر سلام كنند.
4) پيشواز و بدرقه رفتن:
لازم است كه زن هنگام بيرون رفتن شوهر او را بدرقه كند و مرد با نشاط با همسرش خداحافظي نمايد. موقع داخل شدن به خانه به استقبال شوهرش رود و اگر چيزي خريده، از دستش بگيرد وخدا قوّتي به او بدهد. شوهر نيزخسته نباشيد بگويد و خدا قوّتي به همسرش بدهد و از كارها و زحماتش تقدير وتشكر كند.
روزي مردي خدمت پيامبر اسلام (ص) آمد و عرض كرد:
همسري دارم كه هرگاه وارد خانه ميشوم، به استقبال من ميآيد و چون خارج ميشوم، بدرقهام مي كند. هنگامي كه مرا ناراحت ببيند ميگويد: اگر براي مخارج زندگي ناراحتي، بدان كه خدا روزي ما را تضمين كرده، پس بيجهت غصه نخور، اگر براي آخرت ناراحتي، خدا غصهات را زيادتر كند.
پيامبر(ص) فرمود: " خداوند روي زمين كارگزاراني دارد و همسر شما يكي از عاملان و كارگزاران خدا روي زمين است. خداوند به خاطر زن استقبال و بدرقه و حرفهايش، نصف پاداش شهدا را به او عنايت ميكند."
5) سخن محبت آميز هنگام تندي و خشونت:
گفتگو و سئوال و پاسخ زن و شوهر بايد مؤدبانه، محبت آميز و صميمي باشد و در برابر كلمات تند و خشني كه گاه از همسر خود ميشنود، متانت، حوصله و بزرگواري نشان دهد تا صحنه نزاع به مجلس شوخي، و ميدان رزم و ستيز به مجلس بزم تبديل شود.
مؤثر تر از كلمات و واژهها براي ايجاد محبت و نفرت، آهنگ صدا، حركات دست و چشم و ابرو و ساير اعضا يا سكوتهاي به جا و طرز نگاه كردن به همسر است.
6) نظافت و تميزي شوهران:
اسلام براي دلگرم شدن زنان به زندگي و جلب محبت آنان به مردان توصيه ميكند كه لباس و سر و وضع خود را تميز و اصلاح كنند؛ مسواك بزنند و آراسته و پاكيزه باشند تا زنان شان به نامحرم تمايل پيدا نكنند.
پيامبر اكرم(ص) در دنباله اين حديث ميفرمايد: "گروهي از مردان بنياسرائيل چنين نكردند، در نتيجه زنانشان ازآنان دلسرد شدند و با گرايش به نامحرم به زنا رو آوردند.
6) آرايش و پيرايش زنان براي شوهران:
اسلام به زنان توصيه مي كند كه خود را براي همسران در منزل زينت و آرايش كنيد و با لباس و آرايش در زيباترين چهره و قيافه نزد شوهران جلوهگري نماييد تا همسرانتان به زنان نامحرم دل نبندند. نيز بانوان را از ظاهر كردن آرايش و پيرايششان نزد نامحرم نهي كرده است. امام صادق (ع) فرمود: "سزاوار نيست كه زن هيچ گاه، حتي در پيري و كهنسالي، بدن خود را بدون زينت گذارد، اگر چه با آويزان كردن گردن بندي باشد، چنان كه سزاوار نيست كه (چشم و ابرو ) دست آنان بدون رنگ باشد".
7) تهيه هديه و سوغات:
زن و شوهر لازم است به بهانه هاي مختلف زمينه فراهم كردن خوشحالي همديگر را فراهم سازند، مثلاً در سالگرد تولد، ازدواج ، يا اعياد مذهبي و هنگام بازگشت از سفر با تهيه هدايا و سوغات اسباب خوشحالي همديگر را فراهم كنند.
8) عيب پوشي و رازداري :
يكي از ويژگيهاي همسران شايسته و وفادار، رازداري است. زن و شوهر بايد حافظ اسرار يكديگر باشند، چنان كه قرآن ميفرمايد "لباس" يكديگر باشند و عيب ها و ضعفها و كمبودهاي زندگي را براي ديگران اگر چه نزديكترين فرد باشد نقل نكنند. بدانند افشاي عيب و اسرار همسر خيانت تلقي ميگردد.
خداوند يكي از همسران پيامبر(ص) را به خاطر افشاي سرّ همسرش مورد نكوهش و ملامت قرار مي دهد و در صورت تكرار وي را به طلاق تهديد ميكند.
9) اظهار محبتها و دوستيها :
زن و شوهر بايد بدانند كه روي كره زمين نزديكتر از همسرش به او، كسي نيست؛ پس اگر سعادت و خوشبختي ميخواهند، لذت و صفاي زندگي ميطلبند، غمخوار و دلسوز يكديگر باشند و محبت ها را از درون دل خود به زبان جاري كنن و محبت و علاقه قلبي خود راابراز نمايند.
پيامهاي سوره فرقان آيات 68الي 70
1- بالاترين مدال براى انسان، مدال بندگى خداست. «وَ عِبادُ الرَّحْمنِ» زيرا انتساب به بىنهايت، انسان را بالا مىبرد.
2- رفتار هر كس، نشان دهندهى شخصيّت اوست. عِبادُ الرَّحْمنِ ... يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً (بندگان خاص خداوند، مظهر تواضع هستند.)
3- اسلام، دين جامعى است كه حتّى براى چگونه راه رفتن برنامه دارد. «يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً»
4- ايمان واعتقاد انسان، در رفتار شخصى او مؤثّر است. عِبادُ الرَّحْمنِ ... يَمْشُونَ
5- تواضع، ثمرهى بندگى و نخستين نشانهى آن است. «هَوْناً»
6- سرچشمهى مدارا و نرمخويى بندگان خدا، ايمان است، نه ترس و ضعف آنان. عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ ...
7- وقار و نرمى از بارزترين صفات مؤمن است. يَمْشُونَ ... هَوْناً
8- تواضع نسبت به همهى مردم لازم است. (نسبت به زن و مرد، كوچك وبزرگ، دانا و نادان). يَمْشُونَ ... هَوْناً ... قالُوا سَلاماً
9- با جاهلان مقابله به مثل نكنيد. «إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً»
10- مُدارا و حلم و حوصله، از صفات بارز مؤمنان است. «قالُوا سَلاماً»
تفسير نور، ج6، ص: 280
11- تواضع بايد هم در عمل باشد، يَمْشُونَ ... هَوْناً، هم در كلام، «قالُوا سَلاماً» و هم در عبادت. «سُجَّداً وَ قِياماً»
12- با افراد نادان و فرومايه مجادله نكنيد. «قالُوا سَلاماً» (آنان سخنى در شأن خود مىگويند، ولى شما سخنى عالمانه و كريمانه بگوييد)
13- بهترين وقت عبادت، شب است و بين شب ونماز ومناجات، رابطه محكمى است. «يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ» (فضاى آرام، دورى از ريا، تمركز فكر، از بركات شب است)
14- شب زندهدارى و استمرار و تداوم عبادت، نشانهى بندگان خاصّ خداوند است. (فعل مضارع «يَبِيتُونَ» نشانهى استمرار است)
15- آنچه به عبادت ارزش مىدهد، اخلاص است. «لِرَبِّهِمْ»
وَ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذابَها كانَ غَراماً «65»
آنان كه مىگويند: پروردگارا! عذاب جهنّم را از ما بازگردان كه عذاب آن دامنگير است.
إِنَّها ساءَتْ مُسْتَقَرًّا وَ مُقاماً «66»
به درستى كه دوزخ، جايگاه و منزلگاه بدى است.
منبع:تفسير نور، ج6، ص: 279































