emamian
هیل: ایران به یک ابرقدرت پهپادی تبدیل شده است
پایگاه خبری «هیل»، نزدیک به کنگره آمریکا در یادداشتی نوشته ایران در حال تبدیل شدن به یک ابرقدرت پهپادی است. این پایگاه خبری نوشته ایران در حال ایجاد زرادخانهای از پهپادهای بومی است.
نشریه اطلاعرسانی کنگره آمریکا به خبری از خبرگزاری تسنیم در تاریخ 21 تیرماه مبنی بر اینکه «نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با استفاده از پهپادهای مهاجر6 و بمبهای قائم مواضع تروریستها در کردستان عراق را در هم کوبید» استناد کرده و مینویسد: «تهدید پهپادهای ایران فقط به آبهای ساحلی ایران یا کشورهای همجوار با آن محدود نمیشود.»
«هیل» به سخنان «سید حسن نصرالله»، دبیر کل حزبالله لبنان اشاره کرده و نوشته این گروه گفته در جنگ آتی با اسرائیل از پهپادهایش استفاده خواهد کرد. نصرالله در سخنرانی هفته گذشته گفته که حزبالله صاحب پهپادهایی جدید و پیشرفته است. به نوشته این پایگاه، حزبالله برای اولین بار از پهپادهای «مرصاد» خود استفاده کرد.
رسانه آمریکایی استفاده متحدان ایران در منطقه از پهپادهای پیشرفته را تهدیدی برای آمریکا و متحدانش ارزیابی کرده و نوشته است: «به نظر میرسد فناوری پهپادی ایران پیشرفتهتر میشود. ایران از دهه 1980 اقدام به ساخت نیرویی از پهپادهای بومی کرده است.»
اتحاد و یکدلی مسلمانان، سبب قدرتنمایی جهان اسلام میشود
امام جمعه اهلسنت ارومیه با تاکید بر مقابله جهان اسلام با قدرتهای بزرگ استکباری گفت: بیگانگان در پی اختلافافکنی بین ممالک اسلامی هستند در حالی که اتحاد و یکدلی مسلمانان، سبب قدرتنمایی جهان اسلام میشود.
ماموستا عبدالقادر بیضاوی امروز در آیین عبادی سیاسی نماز جمعه اهلسنت ارومیه با دعوت نمازگزاران به رعایت تقوای الهی و دوری از محرمات اظهار کرد: همه فرایض مانند نماز، روزه، حج و زکات که خداوند متعال آن را بر مسلمانان واجب کرده، براساس حکمت است.
وی تصریح کرد: مسلمانان باید اعمال عبادی خود، به خصوص نماز را به جای آورده و به یکدیگر کمک کنند و با هم باشند تا رضایت الهی را کسب کنند.
امام جمعه اهلسنت ارومیه با تاکید بر مقابله جهان اسلام با قدرتهای بزرگ بیان کرد: بیگانگان در پی اختلافافکنی در بین ممالک اسلامی بوده و متاسفانه موفق نیز شدهاند بنابراین پیروان مذاهب اسلامی باید بیش از پیش با یکدیگر متحد بوده و از اختلاف و درگیری اجتناب کنند.
وی مسلمانان را به اتحاد دعوت کرد و افزود: مقاومت رمز پیروزی مسلمانان در مقابل دشمنان است و اتحاد و یکدلی آنان، سبب قدرتنمایی جهان اسلام میشود.
چرا نبايد نام اصلي امام زمان(عج) (م ح م د) را به كار برد؟!
در زمان پيامبر گرامي اسلام احاديثي از ايشان نقل شده كه فرمودند :فرزندي از فرزندان من ظهور مي كند كه اسم او اسم من و كنيه او كنيه من است. امام حسن عسكري (عليه السلام) اسم فرزند خود را (م ح م د) گذارد .اما وضع به گونه اي فراهم شد كه به حسب ظاهر امام زمان را به اين نام صدا نزنند ، زيرا اين امر خطر جاني وي را در پي داشت. به خاطر حفظ جان امام از نام بردن وي نهي شده است . در روايات نيز به همين مطالب اشاره شده است.
در اصول كافي رواياتي آمده كه از بردن نام حضرت و مشخص كردن مكان ايشان نهي كرده است.
« سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ الْعَسْكَرِيَّ ع يَقُولُ الْخَلَفُ مِنْ بَعْدِي الْحَسَنُ فَكَيْفَ لَكُمْ بِالْخَلَفِ مِنْ بَعْدِ الْخَلَفِ فَقُلْتُ وَ لِمَ جَعَلَنِيَ اللَّهُ فِدَاكَ قَالَ إِنَّكُمْ لَا تَرَوْنَ شَخْصَهُ وَ لَا يَحِلُّ لَكُمْ ذِكْرُهُ بِاسْمِهِ فَقُلْتُ فَكَيْفَ نَذْكُرُهُ فَقَالَ قُولُوا الْحُجَّةُ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ سَلَامُهُ ؛ امام هادي عليه السلام فرمود:با جانشين فرزندم حسن، چگونه خواهيد بود؟ او را نخواهيد ديد و نام بردن او جائز نيست. پرسيدند: پس چگونه از او ياد كنيم؟ حضرت فرمود:بگوييد: حجّت آل محمد درود خدا بر او ».(1)
« عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الصَّالِحِيِّ قَالَ سَأَلَنِي أَصْحَابُنَا بَعْدَ مُضِيِّ أَبِي مُحَمَّدٍ ع أَنْ أَسْأَلَ عَنِ الِاسْمِ وَ الْمَكَانِ فَخَرَجَ الْجَوَابُ إِنْ دَلَلْتُهُمْ عَلَي الِاسْمِ أَذَاعُوهُ وَ إِنْ عَرَفُوا الْمَكَانَ دَلُّوا عَلَيْهِ؛(2) ابوعبدالله صالحي مي گويد: دوستان ما بعد از شهادت امام عسكري (ع) از من درخواست كردند از اسم و مكان حضرت سؤال كنم. جواب آمد: اگر آنان را بر اسم او راهنمايي كني، آن را پخش مي كنند. اگر مكان او را معيّن كني، دشمنان را به آن جا راهنمايي مي كنند.
بر همين اساس است كه برخي باور دارند در زمان غيبت كبري - به دليل اينكه جان امام در خطر نيست -بردن نام حضرت اشكالي ندارد. چون امروزه تمامي افراد نام حضرت را مي دانند حتّي علماي اهل سنّت نام ايشان را در كتاب هاي شان آورده اند.نوشتن و گفتن نام حضرت چه به طور خصوصي يا در محافل عمومي اشكالي ندارد.(3)برخي از عالمان ديني احاديثي را كه بر عدم جواز نام بردن امام زمان دلالت دارند، مخصوص دوران غيبت صغري ميدانند و ياد نام ايشان را در غيبت كبري جائز ميدانند (4).
البته برخي ذكر نام حضرت را - در زمان غيبت كبري را - نيز جائز نميدانند، زيرا در اين روايات از جمله در توقيعي (نامه) حضرت حجّت (ع) ميفرمايد: « هر كس مرا نام ببرد، بين مردم ملعون است».( 5). در برابر اين عقيده، بعضي ميگويند منع توقيع مربوط به دوره غيبت صغري است.
در مجموع به نظر مي رسد بردن نام ايشان الان مشكلي ندارد ، مگر اينكه بخواهيم احتياط كنيم.
پي نوشت ها:
1. مرحوم كليني، اصول كافي،انتشارات دارالكتب الاسلاميه ، ج1 ،ص333.
2.همان.
3. مجلةحوزه، شمارة 70 - 71، ص 90، با تلخيص و اضافات.
4 . همان .
5. صدوق، كمالالدين و تمام النعمة ، قم . مؤسسة نشر إسلامي وابسته به جماعة مدرسين ، ص.648 .
مسجد شجره، میقات زائران مدینه منوره به مکه مکرمه
مسجد شجره که مسجد ذوالحلیفه یا میقات ابیارعلی نیز نامیده می شود، از مساجد تاریخی منطقه مدینه است، پیامبر گرامی اسلام (ص) هنگام رفتن به مکه مکرمه، در زیر درخت سمره نماز خواند و به همین مناسبت، آن را مسجد شجره می نامند.
در راه خروج از مدینه منوره به سمت مکه مکرمه، در فاصله هشت کیلومتری مسجد النبی (ص) درجنوب مدینه، منطقه ذوالحلیفه قرار دارد که مسجد شجره، یا میقات یا مسجد ذوالحلیفه یا میقات ابیارعلی نیز نامیده می شود. مسجد شجره محلی است که رسول خدا (ص) هنگام رفتن به مکه ، در زیر درخت سمره نماز خواند و به همین مناسبت، آن را مسجد شجره می نامند.
این مسجد از مساجد بسیارمهم خارج از مدینه و میقات کسانی است که از مدینه منوره عازم حج یا عمره می شوند. کسانی که قصد ورود به مکه معظمه و بیت الله الحرام را دارند چه ساکن و چه مسافر باشند، بدون بستن احرام حق ورود به این شهر را ندارند. مسجد شجره درقرن هشتم دچار خرابی شد، اما همچنان مورد استفاده بود. گویا در بنای اولیه، شبستان و صحن داشته، اما در قرون هشتم و نهم تنها دیواری گرد آن بوده است. این مسجد در دوره عثمانی در سال 1058 قمری، به دست یکی از مسلمانان هند بازسازی شد و مناره ای برای آن ساختند.
مسجد شجره در روزگار ملک فهد بن عبدالعزیز باردیگر بازسازی شد و منطقه بسیار وسیعی به مسجد و امکانات جانبی مانند پارکینگ اختصاص یافت، این مسجد در حال حاضر 26 هزار مترمربع زیربنا دارد که با احتساب امکانات جانبی، مساحت آن به 90 هزار مترمربع می رسد.
مسجد شجره، یکی از زیباترین معماری ها را در میان مساجد بازسازی شده مدینه منوره دارد و پس از مسجدالنبی، یکی از بزرگترین و زیباترین مساجد مدینه به شمار می رود.
علائم و نشانههای قیامت در کلام پیامبر(ص)
علیّ بن إبراهیم می گوید: نقل کرد برای من پدرم"إبراهیم بن هاشم" از سلیمان بن مسلم خَشّاب از عبدالله بن جَریح مکّی از عطاء بن أبی ریاح از عبدالله بن عبّاس که او گفت: ما با رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم در حجّة الوداع به حجّ مشرّف شدیم.
رسول خدا صلی الله علیه و آله حلقه درِ خانه خدا را گرفت و رو به ما نموده و با سیمای مبارکش ما را مخاطب قرار داد.
و گفت: آیا می خواهید من شما را به علائم و نشانههای قیامت باخبر کنم؟
و در آن هنگام نزدیک ترین افراد به رسول خدا(ص) سلمان بود، و گفت: ای رسول خدا! بله ما میخواهیم ما را باخبر کنی!
پس از آن رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود: بدرستی که از علامات قیامت آن است که مردم نماز را خراب میکنند، و از شهوات پیروی مینمایند، و تمایلشان به سوی هوای نفسانی است، مال را بزرگ میشمرند، و دین را به دنیا میفروشند.
و در چنین شرائط و موقعیّتی، همانطور که نمک در آب حلّ میشود، دل مؤمن و اندرون او آب میشود و حلّمی گردد؛ چون منکرات را در برابر دیدگان خود میبیند، و قدرت تغییر و اصلاح آنها را ندارد...»
متن حدیث:
فَقَالَ: أَلاَ أُخْبِرُکُمْ بِأَشْرَاطِ السَّاعَةِ؟وَ کَانَ أَدْنَی النَّاسِ مِنْهُ یَوْمَئِذٍ سَلْمَانُ رَضِیَ اللَهُ عَنْهُ، فَقَالَ: بَلَی یَا رَسُولَ اللَهِ!
فَقَالَ صَلَّی اللَهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ: إنَّ مِنْ أَشْرَاطِ الْقِیَامَةِ، إضَاعَةَ الصَّلَوةِ، وَ اتِّبَاعَ الشَّهَوَاتِ، وَ الْمَیْلَ مَعَ الاْ هْوَآءِ، وَ تَعْظِیمَ الْمَالِ، وَ بَیْعَ الدِّینِ بِالدُّنْیَا؛ فَعِنْدَهَا یُذَابُ قَلْبُ الْمُؤْمِنِ وَ جَوْفُهُ کَمَا یَذُوبُ الْمِلْحُ فِی الْمَآءِ، مِمَّا یَرَی مِنَ الْمُنْکَرِ فَلاَ یَسْتَطِیعُ أَنْ یُغَیِّرَهُ...
"تفسیر المیزان، ج 5 ،ص432 تا 435"
برای نورانیت قلب و روح چه اعمالی مفید است؟
قلبها همانند بدنها ملول و کسل میشوند، پس با کسب تازههای دانش و حکمت و دست یافتن به حقایق و معارف نو ملالت و کسالت آن را از بین ببرید
نورانیت قلب
براساس روایات رسیده از معصومان علیهمالسلام امور زیر جهت زدودن زنگارهای درونی و نورانیت قلب و روح مفید است:
1 - قرائت قرآن:
پیامبر میفرماید: "دل انسان مانند آهن زنگار میگیرد. صیقلی کردن و زنگارزدایی آن به وسیلة قرآن است"[1].
2 - کسب حکمت و اطلاعات نو از معارف دینی:
علی علیهالسلام فرمود: "قلبها همانند بدنها ملول و کسل میشوند، پس با کسب تازههای دانش و حکمت و دست یافتن به حقایق و معارف نو ملالت و کسالت آن را از بین ببرید"[2].
3 - تقویت و تحکیم ایمان و خالص کردن آن:
علی علیهالسلام میفرماید: "با ایمان نقطهای نورانی در قلب ظاهر میشود. هر اندازه ایمان افزون گردد، آن نقطه نورانی، روشنتر و زیادتر میگردد."[3].
در کلام دیگری میفرماید: "زینت و آرایة قلبها،خالص کردن ایمان است"[4].
4 - پیوسته در ذکر خدا بودن:
علی علیهالسلام میفرماید: "استدیموا الذکر فانه ینیر القلب؛ مداومت به ذکر خدا داشته باشید که دل را نورانی میکند"[5].
5 - به کارگیری اندیشه و تفکر، سبب بینایی قلب میگردد.
امام حسن مجتبی علیهالسلام میفرماید: "بر شما باد به فکر کردن و اندیشه نمودن که باعث حیات قلب اهل بصیرت و کلید درهای حکمت است"[6].
6 - تقوا:
علی علیهالسلام میفرماید: " تقوا داروی بیماریهای دل، روشنایی بخش قلبها، درمان دردهای بدن، پاک کننده پلیدیهای روح، روشنایی بخش تاریکی چشم و امنیت دهنده در نا آرامیها است"[7].
- حزن و گریه از خوف الهی و فرجام گناهان، قلب را نورانی میکند:
امام باقر علیهالسلام میفرماید: "استجلب نور القلب بدوام الحزن"[8].
- دیدار و همنشینی با علما نیکوکاران و اهل تقوا، سبب آبادی و نورانیت قلب میگردد[9].
امور دیگری همانند نماز اول وقت، نماز شب و سحرخیزی نیز در نورانیت قلب مؤثر است.
پی نوشت:
[1] .احسانبخش ، صادق، آثار الصادقین، روابط عمومی ستاد نماز جمعه گیلان ، ج18، ص 129.
[2] . امام على بن ابى طالب علیه السلام، نهج البلاغه، انتشارات دار الهجره قم ، قصار 197 .
[3] . همان ، ص 518 .
[4] . احسانبخش ، صادق، آثار الصادقین، روابط عمومی ستاد نماز جمعه گیلان ، چاپ اول ، 1368 ه ش ، ج18، ص 122.
[5]. عبدالواحد بن محمد تمیمى آمدى، غرر الحکم و درر الکلم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى قم، 1366 هجرى شمسی، ص 189 .
[6] . علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بیروت - لبنان، 1404 هجرى قمری، ج75، ص 119 .
[7] . امام على بن ابى طالب علیه السلام، نهج البلاغه، انتشارات دار الهجره قم ، ص 313 .
[8] . علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بیروت - لبنان، 1404 هجرى قمری، ج75، ص 162 .
[9] . عبدالواحد بن محمد تمیمى آمدى، غرر الحکم و درر الکلم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى قم، 1366 هجرى شمسی، ص 430 .
حضورنماینده ولی فقیه در جمع ایرانیان احرام پوش در مسجد شجره
نماینده ولی فقیه و سرپرست حجاج ایرانی دوشنبه شب در مسجد شجره که میقات زائران مدینه منوره به مکه مکرمه است، با زائران ایرانی احرام پوش دیدار کرد و در جمع آنان نماز خواند.
حجت الاسلام والمسلمین سیدعبدالفتاح نواب در جریان این دیدار در فضایی دوستانه و صمیمی با زائران ایرانی سخن گفت و زائران با ایشان عکس یادگاری گرفتند و به پرسشهای مطرح شده از سوی برخی از آنها پاسخ داد.
آقای «علی رضا رشیدیان» رییس سازمان حج و زیارت، حجت الاسلام والمسلمین «سیدجواد مظلومی» معاون فرهنگی بعثه مقام معظم رهبری و جمعی از مسئولان عملیات حج تمتع 98، سرپرست حجاج ایرانی را در این بازدید همراهی می کردند.
نماینده ولی فقیه در امور حج وزیارت، به محض ورود به مسجد شجره، خود را در میان لبخندها و آغوش زائران سفیدپوشی یافت که خوشحال از شوق زیارت دوست، برای آغاز مناسک عمره تمتع آماده می شدند.
زائران با قدردانی از خدمات و تسهیلات ارایه شده برای حجاج ایرانی در جریان اقامت شش روزه در مدینه منوره، بارها از مسئول بعثه مقام معظم رهبری و رئیس سازمان حج وزیارت تشکر کردند و به او و همه دست اندرکاران امور حج، «خدا قوت» گفتند.
یک زائر میانسال از کاروانی از استان خوزستان به حجت الاسلام والمسلمین نواب گفت:« ما از شما و همه مدیران که برای زیارت در مدینه و انجام حج زحمت کشیده اند، تشکر می کنیم. دستتان درد نکند.»
بسیاری دیگر از زائران از کاروانهایی از خوزستان، یزد، آذربایجان، لرستان و دیگر مناطق کشور که در زمره دو هزار زائر احرام پوش مسجد شجره بودند، نیز ضمن مصافحه با نماینده ولی فقیه و ابراز رضایت از خدمات ارایه شده، برای وی، مقام معظم رهبری و همه خدمتگزاران نظام دعا کردند.
یکی از زائران هم وقتی دید حجت الاسلام والمسلمین نواب بر خلاف دیگران، لباس احرام نپوشیده است، از او پرسید: آیا شما هم حاجی می شوید؟
نماینده ولی فقیه هم با لبخند توضیح داد:« دعا کنید.»
سرپرست حجاج ایرانی در ادامه گفت که او برای پیگیری برخی امور ناچار است فعلا در مدینه بماند و در روزهای بعد به مکه خواهد آمد.
چندتن از زائران نیز سوالات شرعی خود را با نماینده ولی فقیه مطرح کردند و یکی از جانبازان از او خواست پیغامش را در باره ایثارگران و جانبازان به مقام معظم رهبری برساند.
یک زائر 9 ساله از میبد یزد نیز که با پدر و مادر برای انجام مناسک حج در مسجد شجره حاضر شده بود، از سرپرست حجاج ایرانی درخواست دیدار با رهبر معظم انقلاب را داشت.
حجت الاسلام والمسلمین نواب همراه با این جمعیت خوشحال و مشتاق، نماز جماعت مغرب و عشا را در مسجد شجره اقامه کرد و سپس، در مراسم بدرقه آنان که با اتوبوسهای بین شهری به مکه منتقل می شدند، حضور یافت.
آقای رشیدیان رییس سازمان حج و زیارت به سرپرست حجاج ایرانی کفت که اتوبوسهای یادشده از کیفیت، تجهیزات و امکانات بسیار مناسبی برخوردار هستند.
وی گفت: چهار شرکت معتبر عربستانی با استفاده از حدود 60 دستگاه اتوبوس که زیر پنج سال عمردارند ، هر روز کاروانهای زائران ایرانی را از مدینه منوره به مکه مکرمه می برند.
کار انتقال حجاج ایرانی از مدینه به مکه از روز شنبه گذشته – دو روز پیش – آغاز شده است.
زائران یادشده که در گروه حجاج «مدینه قبل» قرار دارند، به مدت پنج شب و شش روز در مدینه منوره به زیارت مرقد پیامبر (ص) و ائمه مظلوم بقیع (ع) مشرف می شوند و ضمن بازدید از دیگراماکن تاریخی و زیارتی شهر پیامبر، طبق یک برنامه مشخص، برای انجام مناسک عمره تمتع به مکه مکرمه می روند.
آنها پیش از حرکت به سوی مکه در مسجد شجره، لباس احرام بر تن می کنند.
زائران احرام پوش پس از به جای آوردن نماز جماعت مغرب همراه با دیگر حاجیان کشورهای مختلف در مسجد شجره، نماز عشا را نیز در حیاط مسجد به امامت نماینده بعثه مقام معظم رهبری به جای آوردند. زائران کاروانها سپس لبیک گویان در فضایی معنوی و روحانی رهسپار مکه مکرمه شدند.
مسجد شجره که مسجد ذوالحلیفه یا میقات ابیار علی نیز نامیده می شود، از مساجد تاریخی منطقه مدینه است که در هشت کیلومتری جنوب غربی مسجدالنبی و در مسیر مکه قرار دارد. این مسجد، میقات کسانی است که برای عمره تمتع و عمره مفرده از مدینه به مکه می روند.
میقات در فرهنگ اسلامی محل احرام بستن است و در مجموع، پنج نقطه با مسافتهای مختلف در جهات مختلف مکه، میقات زائران خانه خدا به شمار می رود.
مسجد شجره، پس از مسجدالنبی، یکی از بزرگترین و زیباترین مساجد مدینه به شمار می رود. این مسجد در حال حاضر 26 هزار مترمربع زیربنا دارد که با احتساب امکانات جانبی، مساحت آن به 90 هزار مترمربع می رسد.
از آنجا که طبق نظر مراجع، حرکت شیعیان در روز به سوی مکه مکرمه با ماشین های سرپوشیده، کفاره دارد، همه زائران ایرانی ترجیح می دهند شب هنگام وارد میقات شده و پس از پوشیدن احرام، رهسپار خانه خدا شوند.
مسافت مدینه تا مکه 425 کیلومتر است و طی آن با اتوبوس حدود چهار ساعت طول می کشد.
علامه محمد تقي قمي : ايجاد اتحاد به معني تجديد عظمت اسلام است
علامه محمد تقي قمي از پيشوايان وحدت :
رفع اختلاف ميان مسلمانان و ايجاد اتحاد به معني تجديد عظمت اسلام است ... اختلاف در غير اصول دين ضرري به ايمان نمي رساند و هيچ كس را از دايره اسلام خارج نخواهد ساخت .
هشدار درباره آزمایش خداوند در نهج البلاغه
امیرالمؤمنین (ع) فرمود چه بسیار کسانی که خداوند نام نیکشان را بر زبانها اندازد و فریفته شوند.
خداوند بر اساس برنامه آفرینش و در سیر کمال بشریت، انسان را در صحنههای گوناگون زندگی میآزماید؛ از این رو عمر انسان سراسر آزمایش الهی است و در مراحل مختلف زندگی خواسته یا ناخواسته، آزمونهای پی در پی را پشت سر میگذارد. آیات متعددی از قرآن حاکی از ابتلای انسان در صحنههای مختلف زندگی است. از جمله اینکه در آیه35 سوره انبیاء فرمود: کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ وَ نَبْلُوکُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَیْرِ فِتْنَةً وَ إِلَیْنا تُرْجَعُون؛ هر کسى چشنده مرگ است و ما شما را [چنانکه سزاوار است] به خیر و شر [ که تهیدستى و ثروت، سلامت و بیمارى ، امنیت و بلاست ] آزمایش مىکنیم و به سوى ما بازگردانده مىشوید.
بر اساس منابع دینی انسانها گاهی با مال و جان و گاهی با حوادث طبیعی مثل سیل، زلزله، قحطی و ... مورد آزمون الهی قرار میگیرند تا در این فرآیند به نقصانهای ایمانی، اخلاقی و رفتاری خویش پی ببرند؛ چرا که نوع بشر با قرارگیری در صحنههای سخت زندگی خصلت درونیاش آشکار میشود؛ حال یا با صبر و استقامت در صدد رفع آن بر میآید و یا بیتفاوت از کنار آنها عبور میکند.
اما گاهی افراد با صفات نهفته در وجودشان مورد ابتلا قرار میگیرند؛ منتها وجه تمایز این نوع آزمون با آزمونهای قبلی اینگونه است که فرد ممکن است در تشخیص آن با چالش مواجه شود به گونهای که در وهله اول توانایی تشخیص آن را نخواهد داشت. به عنوان مثال عمده انسانها وقتی به نعمتی دست مییابند، دچار نوعی سرمستی شده و به طور قطع در بلندمدت تبدیل به غرور و خودبرتربینی میشود. یا حتی ممکن است افراد به دلیل خصلتهای خوبی که خداوند در وجود ایشان به ودیعه نهاده است، بدون اینکه ابراز کنند، از درون دچار خودبرتربینی شوند. امیرالمؤمنین (ع) در یک روایت به مصادیق دیگر این نوع از ابتلائات اشاره میکند. حضرت در این روایت فرمود:
چه بسا کسى که با نعمتهایى که به او رسیده، به دام افتد و دچار استدراج شود (یعنی به تدریج به سوی عمق رذالت پیش رود)؛ کَمْ مِنْ مُسْتَدْرَجٍ بِالْإِحْسَانِ إِلَیْهِ
و چه بسیار کسی که چون خداوند گناهانشان پوشیده دارد، مغرور شوند؛ وَ مَغْرُورٍ بِالسَّتْرِ عَلَیْهِ
و چه بسیار کسانی که خداوند نام نیکشان را بر زبانها اندازد و فریفته شوند؛ وَ مَفْتُونٍ بِحُسْنِ الْقَوْلِ فِیهِ
خداوند کسى را همانند آنکه مهلتش داد، مورد آزمایش قرار نداد؛ خداى عزّ و جلّ فرماید: «ما فقط به ایشان مهلت مىدهیم تا بر گناه خود بیفزایند» [سوره آل عمران (3)، آیه 178] وَ مَا ابْتَلَى اللَّهُ سُبْحَانَهُ أَحَداً بِمِثْلِ الْإِمْلَاءِ لَهُ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ إِنَّما نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدادُوا إِثْما. (حکمتی از نهجالبلاغه؛ تحف العقول، النص، ص203)
این چهار نعمتى که امام علیهالسلام در این گفتار حکیمانه به آن اشاره کرده (احسان پروردگار، پوشاندن خطاها، ذکر خیر بر زبان انسانها و مهلت دادن) قدر مشترکى دارد و آن این است که همه اینها در لباس نعمت است؛ اما در بسیارى از افراد سبب غفلت مىشود.
جمله اول اشاره به افراد طغیانگر و فاسد و مفسدى است که خداوند به آنها نیکى فراوان مىکند و ناگهان همه را از آنها مىگیرد تا مجازاتشان دردناکتر باشد.
جمله دوم اشاره به کسانى است که خدا بر اعمال زشت آنها پرده مىافکند اما آنها به جاى استفاده از این ستر الهى، مغرور مىشوند و به کارهاى خلاف خود همچنان ادامه مىدهند و ناگهان خداوند پرده را بر مىافکند و آنها را رسوا مىسازد.
جمله سوم اشاره به کسانى است که ذکر خیر آنها بر زبان همه مردم جارى مىشود و اینها براثر آن غافل مىگردند و این غفلت سبب انحراف آنان مىشود، ناگهان خداوند وضع آنها را آشکار مىسازد و ذکر خیر تبدیل به ذکر شر مىشود.
جمله چهارم اشاره به کسانى است که کارهاى خلاف انجام مىدهند؛ ولى خداوند همچنان به آنها مهلت مىدهد؛ اما این مهلت الهى نهتنها سبب بیدارىشان نمىگردد بلکه بر غفلت آنها مىافزاید و ناگهان خداوند مهلت را از آنان مىگیرد و چنان مبتلایشان مىسازد که رسواى خاص و عام شوند.
لزوم پرهیز از گمان بد نسبت به دیگران
پرهیز از گمان بد به دیگران در واقع حفظ کرامتی است که خداوند به انسان عطا کرده است چرا که گمان نامناسب به دیگران نوعی لطمه به شخصیت و کرامت افراد محسوب میشود.
همه ما ممکن است در برخوردهای اجتماعی خود نسبت به رفتارهای دیگران دچار پیشداوریهایی شویم و پس از مدتی به عدم صحت آن پی ببریم؛ این رفتار به خودی خود اثر وضعی نامطلوبی بر زندگی فرد میگذارد و به مرور زمان قلب را دچار قساوت میکند.
پیامبر (ص) در مذمت گمان بد فرمود: «سه چیز است که وجود آن در مؤمن پسندیده نیست، و راه فرار دارد، از جمله سوء ظن است که راه فرارش این است که به آن جامه عمل نپوشاند؛ ثَلَاثٌ فِی الْمُؤْمِنِ لَا یُسْتَحْسَنُ وَ لَهُ مِنْهُنَ مَخْرَجٌ فَمَخْرَجُهُ مِنْ سُوءِ الظَّنِّ أَنْ لَا یُحَقِّقَهُ؛ (سفینة البحار، ج5، ص392)
اهمیت پرهیز از سوء ظن به حدی است که خداوند در آیه12 سوره حجرات این مسئله را یادآور شده و میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِ إِثْمٌ ...؛ اى اهل ایمان، از بسیارى از گمانها بپرهیزید ؛ زیرا برخى از گمان ها گناه است».
نکته اول اینکه ایمان، با سوءظن و تجسّس و غیبت سازگار نیست. براى دورى از گناهان حتمى، باید از گناهان احتمالى اجتناب کنیم؛ بنابراین از آنجایى که برخى گمانها گناه است، باید از بسیارى گمانها؛ (کَثیراً مِنَ الظَّنِ) دورى کنیم. لذا در این آیه منظور از "کَثِیراً مِنَ الظَّنِ" گمانهاى بد است که نسبت به گمانهاى خوب در میان مردم بیشتر است لذا از آن تعبیر به کثیر شده و گرنه حُسن ظن و گمان خیر نه تنها ممنوع نیست بلکه مستحسن است، چنان که قرآن مجید در آیه 12 سوره نور مىفرماید: «لَوْ لا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَیْراً؛ چرا هنگامى که آن نسبت ناروا را شنیدید مردان و زنان با ایمان نسبت به خود (و کسى که همچون خود آنها بود) گمان خیر نبردند؟» نکته قابل توجه اینکه نهى از کثیرى از گمانها شده، ولى در مقام علت مىگوید زیرا "بعضى" از گمانها گناه است؛ این تفاوت تعبیر ممکن است از این جهت باشد که گمانهاى بد بعضى مطابق واقع است و بعضى مخالف واقع؛ آنکه مخالف واقع است مسلماً گناه است و لذا تعبیر به «إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ» شده است، بنابراین وجود همین گناه کافى است که از همه بپرهیزد.
نکته دیگر اینکه در جامعه ایمانى، اصل بر اعتماد و کرامت انسانهاست و این کرامت را خداوند به انسان بخشید آنجا که فرمود: «وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنی آدَمَ؛ به یقین فرزندان آدم را کرامت دادیم». از این جهت پرهیز از گمان بد به دیگران در واقع حفظ کرامتی است که خداوند به انسان عطا کرده است چرا که گمان نامناسب به دیگران نوعی لطمه به شخصیت و کرامت افراد محسوب میشود.
در مقابل آن، حُسن ظن قرار دارد؛ یعنی انسان تا جایی که ممکن است باید گمان خود نسبت به دیگران را خیر قرار دهد. در روایتی این خصلت را از بهترین سجایای اخلاقی بر شمردهاند. در این باره امیرمؤمنان علیهالسلام فرمود: «حُسْنُ الظَّنِّ مِنْ اَفْضَلِ الْسَّجایا وَاَجْزَلِ الْعَطایا ؛ حسن ظن از بهترین صفات انسانى و پربارترین مواهب الهى است». همچنین در دیگر روایت یکی از ثمرات آن را سبکی اندوه انسان معرفی کرده و فرمود: «حُسْنُ الظَنِّ یُخَفِّفُ الهَمَّ وَ یُنجْى مِنْ تَقَلُّدِ الاْثْمِ؛ حسن ظن اندوه را سبک مى کند، و از آلوده شدن به گناه رهایى مى بخشد». (عیون الحکم و المواعظ (للیثی)، ص228) جلب محبت، رستگاری، گرهگشایی، آرامش دل،و سلامتی در دین از دیگر فوائد حُسن ظن است که در روایات به آنها اشاره شده است.































