emamian
اهمیت انتظار فرج در کلام امام علی (ع)
انتظار ظهور منجی، به معنای امید برای نهادینه شدن عدل جهانی و برپایی حکومتی است که در آن ظلم و ستم ریشهکن شود و انسانها در سایه عدالت و معنویت زندگی کنند. این باور نهتنها در دین اسلام، بلکه در تمام ادیان الهی و حتی در برخی مکاتب فکری و فلسفی دیده میشود. آموزههای دینی، انتظار را بهعنوان یک حالت فعال و پویای انسانی معرفی کردهاند که فرد را به اصلاح خود و جامعه وادار میکند.
در ادیان دیگر نیز، مفهوم انتظار بهگونهای متفاوت اما با هدفی مشترک یعنی تحقق عدالت و رهایی بشر از ظلم و فساد بیان شده است. در مسیحیت، بازگشت حضرت مسیح (ع) نویدبخش برقراری صلح و نجات بشریت است. در یهودیت، انتظار برای آمدن ماشیح (مسیحای موعود) همچنان زنده است و در آیینهای دیگری همچون زرتشتی و بودایی نیز بشارت ظهور منجی برای اصلاح جهان داده شده است. این مسئله نشان میدهد که امید به آیندهای روشن و پر از عدالت، یک میل فطری در انسانهاست که در قالب ادیان و مکاتب گوناگون تجلی یافته و همگان را به سوی تلاش برای تحقق آن دعوت میکند.
در دین اسلام انتظار ظهور منجی مفهومی عمیق و سازنده است که تنها به امیدواری محدود نمیشود، بلکه انسان را به سوی اصلاح فردی و اجتماعی سوق میدهد. این انتظار، نیرویی محرک برای حرکت در مسیر عدالت و حقطلبی است و از دیدگاه اسلامی، یکی از برترین عبادات به شمار میآید. فرد منتظر نهتنها به بهبود وضعیت جامعه میاندیشد، بلکه با تلاش مداوم در جهت تحقق آرمانهای الهی، خود را نیز برای یاری حکومت عدل آماده میسازد.
در آموزههای اسلامی، انتظار فرج نه یک حالت انفعالی، بلکه مسئولیتی فردی و اجتماعی است که انسان را از یأس و بیتفاوتی دور نگه میدارد. امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرماید
«انْتَظِرُوا الْفَرَجَ وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ فَإِنَّ أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَجِ مَا دَاوَمَ عَلَيْهِ الْمُؤْمِنُ.» یعنی منتظر فرج (امام عصر) باشید و از رحمت خدا نا امید نشوید، (اشاره به آیه87 یوسف) زیرا محبوبترین اعمال نزد خدای عز و جل، انتظار فرج است، مادامی که مؤمن بر آن مداومت داشته باشد.
در این روایت، ابتدا به انتظار فرج و نهی از یأس از رحمت الهی تأکید شده که نشاندهنده نقش حیاتی امید در زندگی مؤمنان است. سپس، انتظار فرج بهعنوان محبوبترین عمل نزد خداوند معرفی شده، اما این انتظار نباید به حالتی منفعلانه و صرفاً آرزومندانه محدود شود، بلکه باید با مداومت و پایداری همراه باشد. این مداومت به معنای تلاش مستمر برای اصلاح فردی و اجتماعی، ایستادگی در برابر ناملایمات و آمادگی برای ظهور منجی است. در واقع، این حدیث نهتنها به جنبه اعتقادی انتظار، بلکه به بعد عملی آن اشاره دارد و نشان میدهد که انتظار واقعی، یک مسیر تربیتی و حرکتی دائمی در جهت تحقق عدالت الهی است.
بنابراین مفهوم انتظار در اسلام، تنها به دعا و آرزو محدود نمیشود، بلکه نیازمند آمادگی، بصیرت و اقدام عملی است. منتظر واقعی کسی است که شرایط ظهور را با اصلاح خود، گسترش آگاهی و مقابله با ظلم و فساد فراهم میکند. از اینرو، انتظار فرج در حقیقت یک سبک زندگی است که فرد را به پویایی و تلاش در مسیر آرمانهای الهی وامیدارد و او را از رخوت و نا امیدی رها میکند.
در نگاه کلی، انتظار ظهور منجی در تمام ادیان الهی وجود دارد و هر یک به نوعی نوید تحقق عدالت جهانی را دادهاند. اما آنچه انتظار اسلامی را متمایز میکند، تأکید بر آمادگی و مبارزه با ناملایمات به جای صِرف امیدواری است. در واقع، این مفهوم پلی میان ایمان و عمل ایجاد میکند و از منتظران میخواهد که خود را شایستهی تحقق وعدهی الهی کنند.
راهپیمایی ۲۲ بهمن پیام اتحاد ملت ایران به تهدیدهای احمقانه دشمن
رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار دانشمندان، مسئولان و متخصصان صنعت دفاعی، با تأکید بر استمرار نوآورانه پیشرفتهای دفاعی، راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال را قیام مردمی و حرکت بزرگ ملی در زیر بمبارانهای رسانهای دشمن خواندند و با تجلیل و تشکر صمیمانه از مردم گفتند: ملت اتحاد خود را فریاد زد و در مقابل تهدیدات مکرر دشمن، هویت، شخصیت، توان و پایداری ایرانیان را نشان داد.
قبل از این دیدار، حضرت آیتالله خامنهای فرمانده کل قوا به مدت یک ساعت از نمایشگاه اقتدار ۱۴۰۳ که شامل آخرین دستاوردها و توانمندیهای دانشمندان و متخصصان صنعت دفاعی کشور بود، بازدید کردند. در این نمایشگاه تجهیزات پیشرفته و فناوریهای جدید بهکار رفته در آنها، در حوزههای پدافند هوایی، موشکهای بالستیک و کروز، مهمات هوشمند، فضایی، پهپاد و هوایی، شناورهای دریایی و انرژی به نمایش گذاشته شده بود.
ایشان پس از بازدید از نمایشگاه در جمع دانشمندان، مسئولان و متخصصان صنعت دفاعی با تبریک میلاد با سعادت حضرت بقیهالله الاعظم(عج)، نیمه شعبان را حقیقتاً عیدی جهانی و بشری نامیدند و افزودند: مژده عدالت، امید به استقرار عدالت و ظهور منجی آرزوی همیشگی بشر در طول تاریخ بوده و این آرزو بدون تردید محقق خواهد شد.
ایشان ۲۲ بهمن را عید بزرگ و تاریخی ملت ایران دانستند و با تبریک این روز تحولآفرین افزودند: در هیچ انقلابی سابقه ندارد که بعد از ۴۶ سال ملت در سالروز انقلابشان به خیابانها بیایند و جشن بگیرند.
رهبر انقلاب حضور همه قشرهای ملت و زن و مرد و کودک و پیر و جوان را در هوای سرد و سوزناک، قیام ملی و مردمی خواندند و گفتند: مراسم امسال از مهمترین و برجستهترین جشنهای سالگرد انقلاب بود.
رهبر انقلاب سخنان صریح و راهگشای رئیس جمهور در مراسم ۲۲ بهمن را مکمل حرکت عظیم ملت خواندند و افزودند: رئیس جمهور محترم حرف دل مردم و آنچه را لازم بود، بیان کرد.
حضرت آیتالله خامنهای با یادآوری بمباران تبلیغاتی و جنگ نرم موذیانه و بیوقفه دشمن علیه صاحبان انقلاب یعنی «ملت ایران» و علیه قهرمان ۲۲ بهمن یعنی «امام خمینی»، افزودند: ملت در چنین شرایطی، بههنگام و فرصتشناس در همه شهرها و روستاها به خیابان آمد و حرفها و مواضع خود را بیان کرد.
ایشان با قدردانی از حضور جوانان شاداب در راهپیمایی سراسری ۲۲ بهمن گفتند: از اعماق دل به جوانان عزیز دلبسته هستم و امیدوارم به فضل الهی، رحمت خداوند بر این ملت گسترش یابد و آیندهای بهتر در انتظار این ملت دانا، شجاع و آگاه باشد.
رهبر انقلاب در ادامه سخنانشان، نمایشگاهی را که قبل از این دیدار، بازدید کرده بودند، از بهترین و برترین نمایشگاهها دانستند و با تشکر عمیق از مجاهدتهای یکایک دانشمندان، متخصصان و مسئولان و کارکنان صنایع دفاعی، افزودند: ملت نیز باید ممنون این فرزندان توانای خود باشد.
ایشان، مسئله دفاع از ملت و امنیت کشور را بسیار مهم خواندند و گفتند: قدرت دفاعی ایران امروز زبانزد است، دوستان انقلاب به آن میبالند و دشمن از آن در هراسند و این واقعیت برای یک کشور، حائز اهمیت است.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به دورانی که قلدرهای جهانی اقلام دفاعی مورد نیاز کشور را حتی به چند برابر قیمت به ایران نمیفروختند، گفتند: اکنون همان زورگویان به ایران میگویند تجهیزات نظامی نفروش و میان آن «نمیفروشیم» تا این «نفروشید»، فاصله بسیار زیادی است که به برکت تلاشهای دانشمندان و ذهنهای ورزیده متخصصان جوان، پر شده است.
ایشان پیشرفتهای چشمگیر دفاعی را بخصوص با توجه به تحریم مستمر دشمنان، فوقالعاده برشمردند و گفتند: شرایط صنعت دفاعی ایران بگونهای است که هر قطعهای به ما ندهند، جوانان، بهترش را در داخل تولید میکنند.
فرمانده کل قوا در بخش دیگری از سخنانشان در بیان نکاتی درباره ضرورت و الزامات استمرار پیشرفتها در صنعت دفاعی گفتند: پیشرفتهای صنعت دفاعی باعث ارتقاء رتبه قدرت دفاعی ما در جهان شد اما این به معنای توقف و قناعت به وضع کنونی نیست؛ چرا که ما کار را از نقطه صفر شروع کردیم و با وجود تلاشها و دستاوردهای فراوان، هنوز در بسیاری از موارد با خطوط مقدم فاصله داریم.
ایشان دستیابی به خطوط مقدم نظامی را برگرفته از دستور قرآنی «و اعدوا لهم مااستطعتم من قوه» -یعنی آمادگی حداکثری و مستمر در مقابل دشمن- و لازمه دفاع از کشور در مقابل بدخواهان دانستند و افزودند: پیشرفتها باید در همه بخشهای نظامی ادامه یابد. مثلاً اگر در دورهای، حدی از دقت برای موشکها در نظر گرفته بودیم و امروز نیازمند افزایش آن هستیم، این کار باید انجام شود.
رهبر انقلاب، تمرکز بر نوآوری و متوقف نشدن در سازوکارهای رایج را از دیگر الزامات پیشرفت صنعت دفاعی برشمردند و گفتند: ابتکار و نوآوری، پایان ندارد. البته نوآوری به معنی توانایی ساخت یا تکمیل کارهای دیگران نیست بلکه باید سراغ کارهای انجامنشده و بالفعل کردن امکانات شناختهنشده در طبیعت رفت همچنانکه با کشف نیروی الکتریسیته، اینترنت و هوش مصنوعی دریچههای جدیدی از علوم به روی جهان گشوده شد.
ایشان پیشرفت واقعی را در گرو نوآوری و بکارگیری نیروهای جوان، مؤمن، انقلابی، دانشمند، توانمند و با استعداد دانستند و گفتند: ایمان به انسان قوت و توان میدهد و او را در صراط مستقیم باقی نگه میدارد و انقلابی بودن نیز به معنی باور داشتن به تحول عظیم سیاسی و اجتماعی است که به برکت انقلاب اسلامی در کشور ایجاد شده است.
حضرت آیتالله خامنهای در توصیهای دیگر، دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی نیروهای مسلح را به سوق دادن تحقیقات به سمت تأمین نیازهای دفاعی کشور سفارش کردند و افزودند: در برخی دانشگاهها، همّت اساتید به نگارش و انتشار مقاله است و توجهی به این نمیشود که آن مقاله چه نیازی از کشور برطرف میکند که در مراکز تحقیقاتی نیروهای مسلح از این آفت برحذر باشید.
رهبر انقلاب در پایان، قدرت فکر، ابتکار، نوآوری و توانایی تحقیق و ساخت را از نعمتهای الهی و درخور شکر و سپاس قلبی، زبانی و عملی خواندند.
در ابتدای این دیدار وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح حضور پرشور ملت ایران در راهپیمایی ۲۲ بهمنماه را مایه قوت قلب متخصصان و دانشمندان عرصه دفاعی کشور برشمرد.
امیر سرتیپ عزیز نصیرزاده ضمن اشاره به روند تحقیقات، طراحی و تولید انواع تسلیحات پیشرفته و غافلگیرکننده، گزارشی از دستاوردهای غیرنظامی صنایع دفاعی، احداث پارکهای فناوری دفاعی و همچنین مشارکت علمی صنعت دفاعی کشور با سایر صنایع دارای فناوری برتر بیان کرد.
عواملی که خشکی پوست را تشدید میکنند
خشکی پوست از مشکلاتی است که به طور معمول در فصول پاییز و زمستان تشدید میشود.
این عارضه میتواند بسیار آزاردهنده و مشکلآفرین باشد به ویژه در مواقعی که به دلیل شیوع بیماریهای ویروسی نظیر آنفلوآنزا و درنتیجه تاکید بر شستوشوی بیشتر دستها به منظور رعایت بهداشت فردی، احتمال خشکی پوست نیز افزایش مییابد.
از این رو مرطوب نگه داشتن پوست برای پیشگیری از این عارضه از اهمیت زیادی برخوردار است.
روشهای خانگی مختلفی برای رفع خشکی پوست وجود دارد که از آن میان میتوان به استفاده از روغنهای گیاهی و نیز پیروی از رژیمهای غذایی سالم و مصرف مایعات بیشتر اشاره کرد.
همچنین استفاده از نرم کنندهها و مرطوب کنندهها به طور مرتب بعد از استحمام نیز به جلوگیری از خشکی پوست کمک میکند.
با این حال برخی عادتها یا اقدامات فردی هستند که ممکن است بدون اینکه بدانیم به تشدید خشکی و التهاب پوست دامن بزنند؛ لذا با آگاهی از تاثیر این عادتها و اصلاح آنها میتوان از بروز یا تشدید این عارضه جلوگیری کرد. برخی از این عوامل تشدیدکننده خشکی پوست عبارتند از:
- خاراندن پوست
- استفاده بیش از حد از دستگاههای تهویه هوا
- اصلاح با استفاده از تیغ صاف یا بدون ژل اصلاح
- دوش گرفتن و حمام کردن بیش از حد
- مالش محکم حوله روی پوست هنگام خشک کردن آن
- دوش گرفتن و استحمام با آب بیش از حد داغ
- استفاده از لوسیونهای حاوی الکل
- پوشیدن لباسهایی که با پوست اصطکاک زیاد دارند
- تماس مکرر با مواد شوینده در موارد غیرضروری
- قرار گرفتن در معرض حرارت مستقیم بخاری یا آتش
- قرار گرفتن در معرض باد شدید بدون پوشاندن پوست
چرا طمع انسان را حقیر میکند؟
امیرالمؤمنین علیه السلام در کلامی نورانی به پیامد سوء رذیله اخلاقی «طمع» اشاره نموده و می فرماید:
«أَزْرَی بِنَفْسِهِ مَنِ اسْتَشْعَرَ الطَّمَعَ» ۱
هر کس طمع را پیشه کند، خود را حقیر ساخته است.
شرح:
واژه «طمع» به معنای بیش از حق خود طالب بودن و گرفتن مواهب زندگی از دست دیگران است و تعبیر به «استشعر» که به معنای پوشیدن لباس زیرین است اشاره به این است که طمع را به خود چسبانده و از آن جدا نمی شود؛ بدیهی است که افراد طماع برای رسیدن به مقصود خود باید تن به هر ذلتی بدهند و دست سؤال به سوی هر کس دراز کنند و شخصیت خود را برای نیل به اهداف طمعکارانه خود بشکنند. ۲
وعده چشم روشنی در قرآن
خداوند در قرآن کریم وعده چشم روشنی به بندگان مؤمن خویش داده است؛ وعده ای که برای کسی آشکار نیست. چنانچه می فرماید:
«فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْیُنٍ جَزَاءً بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ.» ۳
هیچ کس نمیداند چه پاداشهای مهمّی که مایه روشنی چشمهاست برای آنها نهفته شده، این پاداش کارهایی است که انجام میدادند.
برای مزیّن شدن به این چشم روشنی، یکی از سفارشات، دوری از طمع است. چنانچه امام صادق علیه السلام می فرماید:
«إِنْ أَرَدْتَ أَنْ تَقَرَّ عَیْنُکَ وَ تَنَالَ خَیْرَ اَلدُّنْیَا وَ اَلْآخِرَةِ فَاقْطَعِ اَلطَّمَعَ عَمَّا فِی أَیْدِی اَلنَّاسِ.» ۴
اگر می خواهی که چشمت روشن شود و به خیر دنیا و آخرت دست یابی، چشم طمع از آنچه دیگران دارند برکَن.
راه ریشه کن کردن طمع
راه مبارزه با طمع، قناعت است. اگر کسی به آنچه که دارد قانع و راضی باشد، هرگز دچار طمع نمی گردد. امام صادق علیه السلام برای تقویت حسّ قناعت اینگونه بیان می فرماید:
«اُنْظُرْ إِلَی مَنْ هُوَ دُونَکَ وَ لاَ تَنْظُرْ إِلَی مَنْ هُوَ فَوْقَکَ.» ۵
به پایین دست خود نگاه کن، نه به بالا دست خود.
آری، اگر انسان در امور دنیوی به کسانی که از نظر مادی در سطحی پایین تر از او هستند بنگرد، حسّ شکر، رضایت و قناعت در او زنده و یا تقویت شده و از سوی دیگر می تواند حسّ طمع و زیاده خواهی را ریشه کن کند.
اگر چه در امور معنوی، باید بالعکس عمل نمود و همیشه به افراد بالادست نگریست.
عزّت به قناعت است، خاری به طمع
با عزّت خود بساز و خاری نطلب
پی نوشت ها:
۱. نهج البلاغه، حکمت ۲.
۲. پیام امام امیرالمؤمنین، ج ۱۲، ص ۳۱.
۳. سوره سجده، آیه ۱۷.
۴. بحارالانوار، ج ۷۰، ص ۱۶۸.
۵. مشکاة الأنوار فی غررالأخبار، جلد ۱، صفحه ۷۲.
طولانی شدن انتظار ظهور منجی چه فایدهای برای پویایی و پیشرفت جامعه دارد؟
برای پاسخ به این پرسش مهم، باید به ابعاد مختلف مفهوم انتظار و آثار و برکات آن توجه کنیم.
امام سجاد (ع) در روایتی عمیق و پرمعنا میفرماید که خداوند به منتظران واقعی، چنان عقل و فهم والایی عطا میکند که دوران غیبت برای آنها همچون زمان حضور و مشاهده امام است.
* انتظار، در تمام جنبههای زندگی فردی و اجتماعی انسان تأثیرگذار است
این روایت نورانی نشان میدهد که منتظران واقعی از چنان بصیرت و درک عمیقی برخوردار میشوند که حتی در زمان غیبت، حضور امام را با تمام وجود درک میکنند.
به همین دلیل است که به فرموده امام سجاد (ع)، «انسانهای عصر انتظار، برترین مردمان هر زمان هستند».
انتظار در معنای حقیقی خود، مفهومی چند بعدی و عمیق است که در تمام جنبههای زندگی فردی و اجتماعی انسان تأثیرگذار است.
در بُعد نظامی، منتظر واقعی موظف است همواره آمادگی خود را حفظ کند. این آمادگی نه به معنای انفعال و نشستن در خانه با یک سلاح، بلکه به معنای تلاش مستمر برای تقویت قوای دفاعی است.
همانطور که قرآن کریم میفرماید: «وَأَعِدُّوا لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَیْلِ»؛ این آیه شریفه تأکید میکند که قوای نظامی منتظران باید همواره در حال رشد و شکوفایی باشد.
در بُعد اجتماعی، انتظار به انسان هویت و آرمان میبخشد. این مفهوم چنان عمیق و تأثیرگذار است که امروزه در حوزههای مختلف علمی مورد مطالعه قرار میگیرد.
مطالعات بینرشتهای متعددی در زمینه تأثیر انتظار بر بهداشت روان و کاهش آسیبهای اجتماعی انجام شده است.
این مطالعات نشان میدهند که انتظار فرج، تأثیرات مثبت و سازندهای بر سلامت روان فرد و جامعه دارد.
در روایات متعددی، پاداش منتظران واقعی بیان شده است. طبق این روایات، کسی که در انتظار امام زمان (عج) باشد، همچون کسی است که در خیمه آن حضرت حضور دارد.
در روایتی دیگر، منتظر واقعی همانند کسی است که در رکاب پیامبر اکرم (ص) به شهادت رسیده است. این پاداشهای عظیم نشاندهنده اهمیت و البته دشواری مسیر انتظار است.
* انتظار حقیقی، موجب پویایی و فعال شدن جامعه میگردد
انتظار در معنای حقیقی خود، کارکردهای متعددی در حوزههای مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی دارد. نکته بسیار مهم این است که در روایات، انتظار به عنوان «افضل الاعمال» (برترین اعمال) معرفی شده است.
این تعبیر نشان میدهد که انتظار صرفاً یک حالت روحی یا یک اندیشه نیست، بلکه یک عمل است - و نه یک عمل معمولی، بلکه برترین عمل.
اگر فرمودند «افضل الاعمال انتظار الفرج» و نفرمودند «افضل الحالات» یا «افضل الافکار»، به این معناست که انتظار باید در عمل و رفتار منتظر تجلی پیدا کند.
انتظار به معنای حرکت و تلاش مستمر است. طبق آیه شریفه «وَأَن لَّیْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَیٰ»، انسان تنها از سعی و تلاش خود بهره میبرد.
بنابراین، انتظار واقعی به معنای نشستن منفعلانه در خانه و انتظار کشیدن نیست، بلکه باید در تمام اعمال و رفتار منتظر تجلی پیدا کند.
گاهی این شبهه مطرح میشود که آیا انتظار باعث رکود جامعه نمیشود؟
در پاسخ باید گفت که اتفاقاً برعکس است. امروزه در آثار متعددی از جمله کتابهایی با عنوان «انتظار پویا» تبیین شده که انتظار حقیقی نه تنها باعث رکود نمیشود، بلکه موجب پویایی و فعال شدن جامعه میگردد.
وقتی میدانیم امام زمان (عج) برای اصلاح جامعه تشریف میآورند، وظیفه داریم زمینهساز این ظهور باشیم. منتظر مصلح باید خود صالح باشد، همانطور که قرآن کریم میفرماید:
«أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ»؛ این نوع نگاه به انتظار، جامعه را به سمت رشد، صلاح و رستگاری سوق میدهد.
این انتظار پویا و سازنده است که میتواند جامعه را به سمت آمادگی برای ظهور منجی عالم بشریت هدایت کند و زمینههای لازم برای تحقق حکومت عدل جهانی را فراهم سازد.
معنویت و نسل جدید؛ چگونه دین را برای نوجوانان شیرین کنیم؟
حجت الاسلام محمد تقیان، کارشناس خانواده و نوجوان به عواملی چون نقش خانواده در تربیت دینی فرزند و عوامل موثر دیگر در تأثیر در تقویت و تضعیف نوجوان به نماز و فرایض دینی را نام برد و به برخی ازین شبهات رایج در بین نوجوانان پاسخ داد.
یکی از مشکلاتی که برخی از خانواده های متدین و مذهبی با آن مواجه هستند، عدم پایبندی بعضی از فرزندان به فرایض دینی است و سؤالی که در این رابطه مطرح می شود، این پرسش است که چه عواملی میتواند باعث شود برخی از این نوجوانان به بیدینی روی آورده و نماز را ترک کنند؟ که در این راستا گفتوگویی را با حجت الاسلام محمد تقیان، کارشناس خانواده و نوجوان انجام دادیم که تقدیم شما مخاطبان فرهیخته خواهد شد:
بسم الله الرحمن الرحیم، یکی از مهمترین دلایل این پدیده، عدم شناخت کافی والدین مذهبی از نسل جدید است. جوانان امروز با نسل گذشته بسیار متفاوتاند. جهانبینی، اهداف، آرزوها، و حتی نحوهی تعریفِ موفقیت و آیندهی آنها با نسلهای قبل تفاوت فاحشی دارد.
والدین اغلب با نگاهی سنتی و با انتظارات و توقعاتی که منطبق با واقعیتِ نسلِ امروز نیست، به فرزندان خود نگاه میکنند و همین مسئله، باعث بروزِ درگیری و فاصله میشود.
بسیاری از جوانان، الگوهای خود را در فضای مجازی جستجو میکنند و این مسئله نیز بر پیچیدگیِ این موضوع میافزاید.
نقش پررنگ فضای مجازی در در تربیت نسل جدید
نقش فضای مجازی بسیار تعیینکننده است. جوانان امروز در فضایی رشد کردهاند که الگوهای رفتاری، فکری و حتی اعتقادی متنوع و گاه متناقضی را در معرض دید دارند. این حجم از اطلاعات و الگوهای گوناگون، میتواند آنها را دچار سردرگمی کرده و در نتیجه منجر به فاصله گرفتن از اعتقادات سنتی خانوادگی شود؛ همچنین، خودشیفتگی و خودخواهی که به عنوان یکی از ویژگیهای بارز نسل جدید مطرح میشود، نیز بر این مسئله دامن میزند.
تربیت ناهمگون، عاملی موثر در بیدینی نسل جدید
تربیت فرزندان در جامعهی ما متاسفانه پراکنده و ناهمگون است. مدرسه، دوستان، فامیل، رسانهها و والدین هر کدام بخشی از تربیت کودک را بر عهده دارند، بدون آنکه ارتباط و هماهنگیِ لازم بین آنها وجود داشته باشد.
این ناهماهنگی و عدمِ انسجام در تربیت، میتواند باعث سردرگمی و در نهایت فاصله گرفتن از ارزشهای دینی شود، اگر والدین نتوانند نقش هدایتگر خود را در این میان بهخوبی ایفا کنند، فرزندان به راحتی تحت تأثیر عوامل مختلف قرار میگیرند.
تناقض رفتار و گفتار والدین؛ عاملی موثر در بیدینی نسل جدید
وجود تناقض در رفتار و گفتار والدین یکی از مهمترین نکات است؛ بسیاری از فرزندان خانوادههای مذهبی شاهد تناقض میان حرف و عمل والدین خود هستند؛ اختلافات خانوادگی، دعواها، اضطراب و نگرانیهای والدین که گاهی با ادعای پایبندی به دین و نماز همراه است، میتواند سوالات اساسی و مهمی را در ذهن فرزندان ایجاد کند.
به عنوان مثال، جوانی میگفت: "اگر نماز باعث آرامش است، چرا پدر و مادرم که نماز میخوانند اینقدر مضطرب و نگران هستند؟" اینجاست که اثر عبادت والدین در زندگیشان زیر سوال میرود؛ اگر والدین صرفا به انجام ظاهری اعمال دینی بسنده کنند، بدون آنکه این اعمال در اخلاق و رفتارشان اثرگذار باشد، فرزندان به سادگی آنها را الگوی مناسبی برای خود نمیدانند.
به نظر من، شناخت نسل جدید، ایجاد ارتباط صمیمانه و همدلانه با فرزندان، تربیت منسجم و یکپارچه با مشارکت مدرسه، خانواده و جامعه، و همچنین توجه به تاثیر رفتار و کردار خود والدین، میتواند گامهای موثری در پیشگیری از این پدیده باشد. والدین باید تلاش کنند که در عمل نیز الگوی مناسبی برای فرزندانشان باشند.
* ما در بحث تمایل جوانان به نماز و عبادت شاهد این هستیم که برخی از والدین با وعدههایی نظیر “نماز بخوان تا در زندگیات به مشکل نخوردهای” تلاش میکنند فرزندانشان را به انجام نماز ترغیب کنند. آیا این نگرش تأثیری بر جوانان دارد و چطور میتوان به این مسئله نگاه کرد؟
اثرات وعدههای غیرواقعگرایانه روی گرایش جوانان به نماز
در بحث تمایل جوانان به نماز و عبادت، نکتهای مطرح شده که توجه به آن ضروری است. گاهی مشاهده میشود که به جوانان میگوییم: «نماز بخوان تا در زندگیات به مشکل نخوری».
این موضوع قابل تأمل است. این دیدگاه که نمازخواندن کمکی به رفع مشکلات زندگی میکند، میتواند برای جوانان خطرناک باشد. وقتی به آنها گفته میشود که «نماز بخوان و به آرزوهایت برسی»، در واقع تصور میکنند که اگر عبادت کنند، تمام چالشها و گرفتاریهای زندگی حل خواهد شد.
اما واقعیت چیز دیگریست؛ جوانان ما با وجود نماز خواندن، ممکن است همچنان با مشکلاتی مانند بیماری، گرفتاریهای مالی یا فشارهای اقتصادی مواجه شوند.
مشاهده میشود که حتی والدینی که خود متدین و نمازخوان هستند، همچنان با چالشهای جدی روبرو هستند. این تجارب توهمات موجود در ذهن جوانان را تشدید میکند، آنها به این نتیجه میرسند که اگرچه نماز میخوانند، اما زندگیشان همچنان دچار مشکل است.
باید توجه داشته باشیم که تشویق به نماز خواندن نباید به این شکل باشد. به جای آنکه به جوانان بگوییم: «نماز بخوان تا در زندگی مشکل نداشته باشی»، باید بگوییم: «نماز بخوان چون این کار وظیفه ماست و خداوند آن را بر ما واجب کرده است». این رویکرد به آنها کمک میکند تا با انتظار واقعیتری نسبت به نماز و عبادت مواجه شوند. در نهایت، آیا دعای ما مستجاب شود یا نشود، موضوعی است که از اراده الهی سرچشمه میگیرد و در دست ما نیست.
این رویکرد شاید بهظاهر مثبت به نظر بیاید، اما در واقع یک باور اشتباه است. وقتی به جوانان گفته میشود که هرکس نماز بخواند، زندگیاش بدون مشکل خواهد بود، به نوعی واقعیت را تحریف کردهایم. نگاهی به تاریخ زندگی انبیا و اولیا الهی نشان میدهد که آنان نیز با مشکلات و چالشهای بسیار زیادی مواجه بودهاند. حتی اهل بیت (ع) نیز در زندگیشان با مصیبتها و بلاها روبهرو بودند.
بنابراین گفته برخی از جوانان به این نتیجه میرسند که اگر والدینشان که نماز میخوانند، با مشکلاتی مواجه هستند، پس آنان هم حق دارند که از نماز دوری کنند.
بعضی مواقع افراد بی نمازی را میبینند که از لحاظ اقتصادی و مالی وضعیت بهتری دارد، این قضاوتهای سطحی میتواند به ایجاد شبهه در دل جوانان منجر شود.
* بنابراین چطور میتوان این شبهات را پاسخ داد؟
یکی از نکات کلیدی این است که باید به جوانان توضیح دهیم که انسانها در زندگی دنیوی، خواه نماز بخوانند یا نخوانند، با چالشها و مصیبتها روبهرو خواهند بود. قرآن کریم صراحتاً در آیه إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَیٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ
میگوید که نماز انسان را از فحشا و منکر دور میکند، اما این به معنای زندگی بدون مشکل نیست؛ در حقیقت، ممکن است هرچه ایمان فرد به خداوند بیشتر باشد، او به آزمونها و مشکلات بیشتری دچار شود.
بنابراین میتوان گفت که درک درست از هدف خلقت و قوانین الهی میتواند به جوانان کمک کند تا با تمایل بیشتری به نماز و عبادت نزدیک شوند و با دلایل منطقی و علمی به سمت نماز و عبادت روی آورند. اگر آنها بیاموزند که زندگی کردن در این دنیا همواره با چالش و سختی همراه است، میتوانند از عبادتی برخوردار شوند که نه تنها در سختیها بلکه در راحتیها هم موید و محکم باشند.
* یکی از مسائلی که جوانان به آن اشاره میکنند، این است که میگویند خدا به نماز ما نیاز ندارد. این عقیده میتواند تأثیر زیادی بر تمایل آنها به عبادت داشته باشد. آیا این نگرش درست است؟
بله، این یکی از شبهات رایج است که باید به آن پرداخته شود. جوانان ممکن است تصور کنند که اگر نماز میخوانند، در واقع نفعی به خدا میرسانند در حالی که خداوند بینیاز است؛ بهانههایی چون اینکه آدم باید دلش پاک باشد و نیازی به نماز نیست، از دیگر سوءتفاهمهایی است که وجود دارد. باید گفت که اگر ما به خورشید یا غذا نیاز داریم و نفعی هم برای آنها ندارد، این به چه معناست؟
بنابراین، میتوان گفت که باید جوانان را متوجه کنیم که نماز در واقع برای خود آنان سودمند است.
نماز همانند نشستن در زیر نور خورشید است. ما برای نور خورشید نیاز داریم و با قرار گرفتن زیر آن، تنها به خود نفع میدهیم. در مورد غذا هم به همین نحو است. بنابراین، باید روشن کنیم که نماز و عبادت به نوعی نیاز روحی و روانی خود ماست.
دل پاک و نماز/ آیا دل پاک به تنهایی کفایت میکند؟
* برخی جوانان معتقدند که اگر دل پاک باشد، نیازی به نماز نیست. پاسخ شما به این شبهه چیست؟
این یک تصور غلط است. دوست داشتن واقعی خداوند باید در عمل تجلی یابد. افرادی که میگویند دوستت دارم ولی کار خود را میکنند، در واقع دروغ میگویند. محبت به خداوند باید با عمل همراه باشد و نماز یکی از نشانههای این محبت است.
از مهمترین راهکارها ی رفع این شبهات این است که باید به جوانان آموزش دهیم و شبهات آنها را مورد بررسی قرار دهیم. مثلاً میتوان توضیح داد که قلب پاک باید نشان عملی داشته باشد همانطور که وقتی به پدر میگوییم دوستش داریم، این باید با عمل همراه باشد، محبت به خدا نیز باید با انجام عبادتهایی مانند نماز نشان داده شود. اینگونه میتوانیم به جوانان کمک کنیم تا نسبت به نماز و عبادت نگرش صحیحتری پیدا کنند و از اهمالکاری در این زمینه جلوگیری کنیم.
اهمیت خواندن نماز و ذکر و عبودیت خداوند به زبان عربی
برخی افراد بر این باورند که میتوانند نماز را به زبان فارسی یا هر زبانی که با آن احساس راحتی میکنند، بخوانند. آنها میگویند ارتباط با خداوند باید آزاد باشد و هر کسی میتواند به شیوهای که برایش دلنشین است، با خالق خود سخن بگوید. در واقع، مناجات و دعا با هر زبانی اشکالی ندارد، اما باید توجه داشت که نماز به عنوان یک عبادت خاص و نشانهای از عبودیت انسان، اصول و قواعد خاص خود را دارد.
نماز صرفاً یک ارتباط با خدا نیست؛ بلکه یک بیانیهای از بندگی و تسلیم است. اگر میخواهیم نشان دهیم که بنده خداوند هستیم، باید مطابق با آنچه که معبود ما پسندیده و به آن رضایت دارد، عمل کنیم. به تعبیر بهتر، همانطور که وقتی یک دستگاه الکترونیکی را خریداری میکنیم، باید دستورالعملهای موجود در دفترچه راهنما را به دقت دنبال کنیم، در عبادت نیز باید به دستورات خالقمان تمکین کنیم. ما نمیتوانیم در این زمینه خودسرانه عمل کنیم؛ بنابراین خدای متعال که ما را خلق کرده، دستوراتی معین برای ما در نظر گرفته است.
در مورد نماز، زبانی که در آن کلمات معتبر و معصوم وجود دارد، زبان عربی است. کلمات و جملات عربی نه تنها نشانه عبودیت ماست، بلکه اثر و تاثیر خاصی را نیز در خود نهفته دارند. فرض کنید که در دعا میگوییم "یارازق"، این کلمه اثرات خاص خود را دارد و معادل فارسی آن، یعنی "رزقدهنده" ، که گفتن رزق دهنده این تأثیر را نخواهد داشت. به همین دلیل است که ما نمیتوانیم نماز را با ترجمههای فارسی انجام دهیم.
درواقع، در غیر از نماز، ما میتوانیم با زبانهای مختلف و به شیوههای دلخواه خود با خداوند حرف بزنیم، اما چون نماز یک عبادت ویژه است، لازم است که بر اساس دستورات و کلمات مقدسی که خداوند مقدر کرده است، اجرا شود. این انضباط معنوی ما را به درک عمیقتری از عبودیت و بندگی نزدیکتر میکند.
نقش دوستان در تقویت یا تضعیف رابطه جوانان با نماز
* به جز خانواده چه عوامل دیگری بر تضعیف یا تقویت انجام وظایف دینی چون خواندن نماز تأثیرگذار است؟
یکی از دلایل اصلی این موضوع، ارتباطات اجتماعی جوانان است. اگر دوستان جوانان افرادی باشند که به مسائل مذهبی اهتمامی ندارند، این ارتباط بهطور طبیعی بر رفتار مذهبی آنها تأثیر خواهد گذاشت. همه ما میدانیم که دوستان و همنشینها نقش مهمی در شکلگیری دیدگاه ها و رفتارهای ما دارند. به همین دلیل، والدین میتوانند با صحبت درباره انتخاب دوستان، به فرزندان کمک کنند تا افراد مذهبی و متدین را برای دوستی انتخاب کنند.
بعضی از والدین با خانوادههایی ارتباط دارند که دیدگاههای دینی خاصی ندارند یا حتی گاهی اوقات رفتارهای اهانتآمیز نسبت به نماز و مسائل مذهبی از خود نشان میدهند بنابراین جوانان وقتی از سوی دوستان خود مسخره میشوند که در حال برپایی نماز هستند، دچار تردید میشوند و این ممکن است منجر به عدم تمایل به انجام این فریضه شود.
تاثیر همدلی و ایجاد رابطه صمیمی بین والدین و نوجوان در تربیت دینی
خانواده یکی از ارکان اصلی تربیت دینی است. متأسفانه، بسیاری از خانوادهها فقط تمرکز دارند بر اینکه فرزندانشان نماز بخوانند، ولی باید بدانند که تربیت دینی مقدماتی دارد. یکی از مهمترین این مقدمات، ایجاد رابطهای صمیمی با فرزندان است. ما میگوییم که رابطه مقدمه تربیت است. هرچه والدین بتوانند ارتباط نزدیک و محبتآمیزی با فرزندانشان برقرار کنند و خود را در دل آنها محبوب کنند، احتمال بیشتری وجود دارد که فرزندان سخنان و آموزههای آنها را بپذیرند.
وقتی والدین با فرزندانشان صمیمی شوند و آنها را درک کنند، فرزندان راحتتر میتوانند با آنها درد و دل کنند. متأسفانه، گاهی والدین به جای همدلی، فرزندان را سرزنش میکنند یا به آنها انتقاد میزنند، این رفتارها جزو بزرگترین موانع برقراری ارتباط مؤثر هستند و میتواند باعث شود فرزندان حتی از بیان نیازها و مشکلات خود امتناع کنند. اگر بتوانیم فضایی ایجاد کنیم که فرزندان احساس راحتی و پذیرش کنند،
نقش ارتباط در تربیت دینی جوانان
ارتباط، یکی از بزرگترین ارکان تربیت دینی است. بدون برقراری ارتباط مؤثر با جوانان، نمیتوانیم تأثیر مثبتی در زندگی آنها بگذاریم. قرآن کریم نیز بر اهمیت دوستی و ارتباط تأکید دارد و میفرماید: «و المؤمنون و المؤمنات بعضهم أولیا بعض». این آیه بیانگر آن است که مؤمنین و مؤمنات باید با یکدیگر ارتباطی نزدیک و دوستانه برقرار کنند. وقتی ارتباط و دوستی وجود داشته باشد، زمینهساز ایجاد تأثیرات مثبت و آموزههای دینی فراهم میشود.
اهمیت رابطه دوستانه در امر به معروف و نهی از منکر
از طریق دوستیهای صمیمانه، میتوان امر به معروف و نهی از منکر را به بهترین نحو انجام داد. در واقع، اولین قدم در تربیت دینی، ایجاد روابط دوستانه و صمیمی است. اگر فرزندان شما احساس کنند که واقعاً دوستشان دارید و به آنها اهمیت میدهید، پذیرش نظر شما برای آنها بسیار راحتتر خواهد بود. برای اینکه این دوستیها شکل بگیرند، باید با فرزندان همدلی کنیم، با آنها همراهی کنیم و به درک نیازها و احساسات آنها بپردازیم.
ایجاد یادگاریهای مثبت در محیطهای مذهبی
یکی از راههای مؤثر در ترغیب جوانان به سمت دین، قرار دادن آنها در محیطهای مذهبی است. فرزندان خود را به کانونهای فرهنگی در مساجد، بسیج و دیگر مکانهای عبادی ببرید و تلاش کنید خاطرههای خوشی از این فضاها برای آنها بسازید. مثلاً میتوانید پس از یک بازدید از مسجد، برای فرزندان هدیهای کوچک تهیه کنید. این تجربیات مثبت باعث میشود که آنها به یادگار داراییهایی از این محیط احساس کنند و در آینده، با میل و رغبت بیشتری به اینگونه مکانها بروند.
تأثیر زیارتگاهها و حرمهای معصومین
حضور در زیارتگاهها و حرمهای معصومین نیز میتواند نقش بسزایی در ایجاد علاقه به دین و آداب و رسوم مذهبی داشته باشد. سفر به مکانهای مقدس مانند کربلا و مشهد، میتواند به ایجاد پیوندهای عاطفی قدرتمند میان جوانان و دین کمک کند. با ایجاد این ارتباط و فضاسازی مثبت، فرزندان به سمت جماعت مسجد و ارزشهای دینی گرایش پیدا خواهند کرد.
در نهایت، محیطی که فرزندان در آن قرار میگیرند، تأثیر بسزایی در شکلگیری شخصیت و گرایشهای مذهبی آنها خواهد داشت. اگر محیطها به گونهای باشند که تنها احساس خستگی و آزار را منتقل کنند، ممکن است جوانان از آن دور شوند. اما اگر فضایی مثبت و دلنشین ایجاد کنیم، به طور قطع روحیه دینی آنها تقویت خواهد شد.
* چه برنامه هایی برای تقویت فرایض دینی پیش از بلوغ باید انجام داد؟
برای ترویج فرایض دینی در میان پسران قبل از رسیدن به دوره نوجوانی و بلوغ، لازم است که رویکردی ملایم و همراه با شادی و نشاط را در پیش بگیریم. اولین قدم، پرهیز از سختگیریهای غیرضروری در مورد انجام واجبات دینی است. ما باید به حداکثرها راضی شویم و از کودکانمان انتظار داشته باشیم که در حد توان خود به انجام فرایض دینی بپردازند.
باید فضایی شاد و با نشاط در خانه و همچنین در محیط بیرون برای فرزندانمان فراهم کنیم. آنها باید احساس کنند که داشتن یک خانواده مذهبی، نه تنها یک شانس، بلکه منبع شادی و رضایت است. امروزه کودکان در مدارس و محیطهای اجتماعی دیگر میبینند که برخی از همسالانشان از طریق رفتارهای نادرست و غلط به شادابی میرسند. ما باید دین را به شکلی به فرزندان القا کنیم که آنان درک کنند زندگی مذهبمدار میتواند سرشار از شادی و خوشی باشد.
ما میتوانیم با ایجاد محیطهایی شاد، مانند رفتن به کوه، دشت، پیادهروی و همچنین استفاده از استخر یا مشارکت در فعالیتهای فرهنگی، پیامی مثبت به فرزندانمان منتقل کنیم. بسیار مهم است که بچهها به این باور برسند که به عنوان افراد متدین، از بسیاری از تفریحات و شادیها محروم نیستند. ما نیز میتوانیم در کنار دیانت، شاد زندگی کنیم، بخندیم و از تفریحات سالم لذت ببریم.
این رویکرد نه تنها به تقویت ارتباطات خانوادگی کمک میکند، بلکه باعث میشود فرزندان ما در آینده دید مثبتی نسبت به دین داشته باشند و احساس کنند که دین میتواند منبعی برای شادی و نشاط باشد. در نهایت، برنامهریزی برای ایجاد این فضاسازیهای مثبت و شاداب میتواند یکی از بهترین راهها برای نزدیک کردن فرزندان به فرایض دینی باشد.
حج و انقلاب؛ شب بیستودوم بهمن در سرزمین وحی
نجوای لبیک، در امتداد فریاد آزادی
زائران ایرانی در گوشه و کنار مسجدالحرام، گامهایشان را آرام بر زمین میگذارند. برخی گرداگرد کعبه طواف میکنند، برخی دستهایشان را به نشانه دعا بالا بردهاند، و برخی، درست مقابل قبلهگاه توحید، با چشمانی خیس، خاطرات سالها پیش را مرور میکنند.
این شب، شب خاصی است؛ امشب چهلوششمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران است. کیلومترها دورتر، در خیابانهای ایران، مردمی که فرزندان همان انقلابیونی هستند که روزی در این شب فریاد پیروزی سر دادند، حالا پرچمهای سهرنگ ایران را به دست گرفته و در جشن انقلاب شرکت کردهاند. اما اینجا، در جوار کعبه، زائران ایرانی این شب را جور دیگری میگذرانند.
زیارتی که هدیهای است برای شهدا
پیرمردی که چهرهاش آفتابخوردهی روزگار است، در صحن مسجدالحرام ایستاده. محاسنش سپید شده اما نگاهش پر از نور و امید است. دستهایش را به آرامی به پرده کعبه میساید و با صدایی که میلرزد، میگوید:
"خدایا! این حج، این زیارت، این لحظهها، همه را به روح شهدای انقلاب هدیه میکنم. به آنهایی که جانشان را دادند تا اسلام زنده بماند، تا ایران بماند، تا ما بتوانیم آزادانه همینجا، در خانهات بایستیم و با تو سخن بگوییم."
اشک در چشمانش حلقه زده. وقتی از او درباره انقلاب میپرسم، لبخند تلخی میزند و میگوید " :آن روزها که مردم برای انقلاب به خیابانها آمده بودند، کسی فکرش را نمیکرد که چهلوشش سال بعد، در چنین شبی، در خانه خدا، یادشان زنده باشد. اما خدا میداند که یادشان در دل ما همیشه زنده است. امشب کنار کعبه، برایشان فاتحه خواندم. کاش میدانستند که مردم هنوز مدیونشان هستند."
خاطرهای از ۱۷ شهریور؛ روزی که خیابانها خونین شد
در مراسمی که در هتل به مناسبت جشن پیروزی انقلاب گرفته شد، مرد میانسالی نشسته که چهرهاش حکایت از سالهای دور دارد. انگار غرق در خاطرات شده است. وقتی از او درباره ۲۲ بهمن میپرسم، آهی میکشد و آرام زمزمه میکند" :من آن روزها جوانی ۲۰ ساله بودم... ۱۷ شهریور، میدان ژاله... هنوز هم وقتی چشمانم را میبندم، تصویر آن روز جلوی چشمانم زنده میشود. مردم بیسلاح در خیابانها، جوانهایی که پرچم در دست داشتند، و ناگهان صدای رگبار گلولهها..."
چشمانش خیس میشود. ادامه میدهد" :کنارم دو نفر تیر خوردند. یکیشان پسری بود که شاید بیشتر از ۱۷ سال نداشت، فقط نگاهش را به آسمان دوخته بود. گاز اشکآور همه جا را گرفته بود، نفسها سنگین شده بود، اما بین تمام آن دود و اشک، انگار نور انقلاب را میدیدم. حالا که اینجایم، دلم میخواهد ثواب این حج را نثار همانهایی کنم که برای آزادی جان دادند. آنهایی که ما را به اینجا رساندند."
یک شب، یک عهد؛ ادامه راه شهدا
چند زائر ایرانی در گوشهای از نمازخانه هتل حلقه زدهاند و در حال ذکر گفتن و قرائت قرآن ، یکی از آنها میگوید" :امشب شب انقلاب است. ما کیلومترها دورتر از وطنیم، اما دلمان در ایران است. بیایید عهد کنیم که راه شهدا را ادامه دهیم. ما اگر امروز اینجا در خانه خدا هستیم، اگر آزادانه میتوانیم زیارت کنیم، اگر میتوانیم با آرامش در کشورمان زندگی کنیم، همه را مدیون خونهایی هستیم که برای اسلام ریخته شد."
و ناگهان، زمزمههای "اللهم عجل لولیک الفرج" را ندا می دهند. گویی صدای ملت ایران است که در این شب بزرگ، از مکه تا تهران را دربرمیگیرد.
زیارت با طعم انقلاب
زائران ایرانی، دل در گرو کعبه دارند و یاد وطن. این حج، تنها یک سفر زیارتی نیست، بلکه سفری است در امتداد آرمانهای انقلاب. بسیاری از آنها امشب با یاد شهدا طواف کردند، دعا کردند، گریستند و عهد بستند که ادامهدهنده راهی باشند که در ۲۲ بهمن ۵۷ به پیروزی رسید.
امشب، در شب پیروزی، دلهایشان در مکه اما نگاهشان به ایران است، به خیابانهایی که چهلوپنج سال پیش در چنین شبی، غرق در شادی آزادی شد...
آب زمزم؛ معجزهای الهی که روح و جسم را سیراب میکند
این معجزهای از آسمان که در دل زمین جوشید، نه فقط یک منبع آب، بلکه نشانهای از لطف بیپایان خداوند است که در هر قطرهاش داستانی از ایمان و باور نهفته است. در دنیای پر از آشوب و تشنگیهای جسمی و روحی، آب زمزم همچون نوری است که دلها را از تاریکیها میرهاند و بر آنها تجلی ایمان میبخشد. در هر جرعه از آن، نه تنها بدن سیراب میشود، بلکه روح در آغوشی از آرامش و معنویت استراحت میکند و احساس میکند که به سرچشمهای از حقیقت پیوسته است.
در دل تاریخ اسلام، زمانی که حضرت هاجر در دل بیابانهای خشک مکه با کودک خود اسماعیل تنها ماند، خداوند رحمت خود را در دل زمین جاری ساخت. این آب، که در دل صحرا به نشانهای از الطاف الهی و پاسخ به نیاز انسانی جوشید، هماکنون همچنان جاری است و هر ساله میلیونها مسلمان را به خود میخواند. آن لحظه که حضرت هاجر به خداوند پناه برد و در دل شب از دل بیابان فریاد زد، خداوند در پاسخ به این دعا، زمزم را برای او فرستاد. این داستان، تنها یک روایت تاریخی نیست، بلکه در هر لحظه از آن، حقیقتی بزرگ نهفته است؛ اینکه در دل تاریکیهای زندگی، همیشه نوری از خداوند برای هدایت و آرامش وجود دارد.
آن هنگام که نخستین جرعه از آب زمزم را نوشیدم، دیگر تنها طعم آب نبود که بر زبانم مینشست؛ طعمی از ایمان، از معجزه، از نور و از ارتباطی روحانی که هرگز تجربه نکرده بودم. در آن لحظه، گویی روحی تازه در درونم دمیده شد. جسمم از تشنگی رهایی یافت، اما آنچه بیشتر از همه برایم جالب بود، آرامشی بود که در دل و جانم گسترده شد. گویی در دل آن آب، زمزمههای حقیقت نهفته بود. در همان لحظه، گفتم: "خدایا، مرا از این نعمت بیپایان بینصیب نگذار. این آب، نه فقط سیرابکننده جسم است، بلکه جانم را از عطش معنوی سیراب میکند."
آب زمزم و اتصال به رحمت الهی
یکی از زائران در کنارم ایستاده بود و با نگاهی عاشقانه به آب زمزم اشاره کرد. گفت: "این همان آبی است که خداوند برای هاجر و اسماعیل فرستاد. هر قطرهاش پر از برکت و هر جرعهاش پیامی از رحمت الهی است." در دل این سخنان، حقیقتی عمیقتر از هر چیزی که در زندگی تجربه کرده بودم، جاری شد. در آن لحظه، دریافتم که هر قطره از این آب، همچون یک ارتباط روحانی است با آفریننده هستی. آبی که نه فقط تشنگی جسمانی، بلکه تشنگی روحی انسان را نیز رفع میکند. در دل انسانهایی که از این آب مینوشند، بهراستی ندای قرب و اتصال به ذات الهی به گوش میرسد.
آب زمزم تنها یک نعمت فیزیکی نیست، بلکه در دل خود پیامی از پاکی و خلوص دارد. این آب به انسانها یادآوری میکند که در دل زندگی پر از گرد و غبار، همیشه میتوان به سرچشمهای پاک دست یافت که همهچیز را به روشنایی و حقیقت باز میگرداند. برای من، هر جرعه از این آب همچون دعوتی به زندگیای است که در آن میتوان همواره از خلوص و پاکی الهی بهره برد. آرزو کردم که این پاکی، این روشنایی و این برکت همواره در زندگیام جاری باشد و از آن بهرهبرداری کنم.
آب زمزم فراتر از یک منبع آب است. این آب، همچون نوری از آسمان است که دلها را از کدورتها پاک میکند و به آنها معنای واقعی زندگی را میآموزد. این آب نه تنها به جسم انسان جان میبخشد، بلکه به روح او نیز حیات میدهد. در هر قطره از آن، حقیقتی از وجود الهی نهفته است و هر گامی که زائران در کنار این آب برمیدارند، گویی گامی به سوی آگاهی و روشنایی است. آب زمزم، برای همه کسانی که با دل صاف و ایمان کامل از آن مینوشند، یادآور میشود که در هر شرایطی، رحمت و هدایت خداوند همواره در دسترس است.
حج؛ در جستجوی حقیقت و تعالی روحانی در دل سرزمین وحی
مناسک میثاقی است که جان انسان با پروردگار جهان میبندد. این سفر نه تنها سفری جسمانی به سرزمین وحی است، بلکه پروازی روحانی است که دلها را از خاک به آسمانها میبرد و انسان را به خانهی عشق الهی میرساند. حج، فرصتی است برای رهایی از بندهای دنیوی و بازگشت به منبعی که از آن آفریده شدهایم. در این سفر، انسان همهی فاصلهها را میبرد و در برابر عظمت خداوند متعال، سر به تسلیم میساید.
در حج، چیزی جز عشق و بندگی باقی نمیماند. اینجا رنگها و نژادها از هم فرو میریزند، زبانها و لهجهها بیمعنا میشوند، و تنها یک حقیقت باقی میماند: عشق به خداوند یکتا. حج، دروازهای است به سوی آزادی روحانی، جایی که انسان از زنجیرهای تعلقات دنیوی رها میشود و با همهی وجود، در آغوش معشوق جاودانه خویش فرومیرود.
حج، هجرتی است به سوی نور، به سوی روشنایی حقیقی. در این سفر، انسان از تاریکیهای درون عبور میکند و در برابر نوری بیپایان ایستاده میشود. این سفر نه فقط تغییرات بیرونی را به همراه دارد، بلکه در عمق جان، تحولی شگرف و الهی ایجاد میکند. حج، همچون درختی است که در دل شبهای تار، درختِ جان انسان را به شکوفه مینشاند و او را به سوی آسمانهای بلند هدایت میکند.
اما مناسک حج، تنها طوافهایی بیجان و ساده نیست. این مناسک، حرکات عاشقانهای است که روح انسان را در دایرهای از عشق و عبادت غرق میکند. در حج، انسان از همهی تعلقات دنیوی فارغ میشود و فقط در سایهی لطف الهی آرام میگیرد. این سفر، درست همچون یک عبور از دروازههای تنگ دنیا به سوی آزادی بیکران است، جایی که فرد از خود رهایی مییابد و با حقیقت خود روبهرو میشود.
حج، همچون دریایی است که به عمق آن هیچگاه نمیتوان رسید. هر قطرهای از این دریا، معرفت جدیدی را به انسان میآموزد و دلها را در چشمهسار حکمت و عرفان سیراب میکند. همچنان که قرآن، دریایی از حکمت و معرفت است، مناسک حج نیز برای هر مسلمان فرصتی است برای شستن زنگارهای دل و طهارت روح. در این سفر، انسان به درک معنای حقیقی عبادت میرسد و از درون، به وحدت با خداوند متعال میپیوندد.
حج، جشنی است از انساندوستی و تعالی اخلاقی. در این سفر، مسلمانان به گرد هم میآیند و همبستگیای بیپایان را تجربه میکنند. در حج، اتحاد و انسجام امت اسلامی نه تنها به نمایش گذاشته میشود، بلکه دلیلی است برای تجدید پیمانی مشترک با خداوند. این سفر، نه فقط یک تکلیف، بلکه فرصتی است برای درک عمق عشق و عطوفت الهی و برای پیوندی روحانی با دیگر انسانها.
و در نهایت، حج، گلی است که در دشت بیکران هستی شکوفا میشود. گلی که در دل شبهای تار، با تابش آفتاب شریعت به سوی نور گام میزند. این گل، نشانگر همگرایی انسانهاست، همگراییای که نه فقط مرزهای جغرافیایی را میشکند بلکه مرزهای روحانی را نیز از میان برمیدارد. در حج، کوههای گناه فرو میریزند، و دلها از گناه پاک میشوند. این سفر، بهار دلهای پژمردهای است که در طواف کعبه دوباره زنده میشود و در دریاچهی محبت الهی غرق میگردد.
پیروزی انقلاب اسلامی بر پایه دین و وحدت مذاهب رقم خورد
شیخ عبدالواحد خواجوی، امام جمعه اهل سنت شیراز، در وبینار "نقش مذاهب اسلامی در پیروزی انقلاب اسلامی با شعار انقلاب اسلامی؛ وحدت اقوام و ادیان الهی، امید به آینده" به اهمیت دین و مذهب در شکلگیری جوامع اسلامی اشاره کرد و گفت: همه مذاهب اسلامی شاخههایی از درخت تنومند اسلام هستند و در حقیقت، وحدت به معنای انسجام امت اسلامی است.
وی تأکید کرد که خداوند متعال در قرآن کریم و پیامبر اکرم (ص) ابعاد و آرمانهای دین و نظام اسلامی را مشخص کردهاند و میتوان گفت که یکی از شاخصههای مهم دین، وجود یک رهبر دینی و معنوی است، تصریح کرد: در انقلاب اسلامی ایران، وجود رهبری دینی و سیاسی که جامع الشرایط، ایثارگر و با تدبیر باشد، میتواند ملت را متحد کند.
شیخ خواجوی در ادامه با استناد به آیات قرآن، بر اهمیت وحدت در اسلام تأکید کرد و گفت: خداوند در سوره مؤمنون آیه ۵۲ میفرماید: ‹وَإِنَّ هَٰذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاتَّقُونِ›. همچنین در سوره انبیا آیه ۹۲ آمده است: ‹إِنَّ هَٰذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ›. این آیات تأکید دارند که امت اسلامی یکپارچه است و مسلمانان باید از هرگونه تبعیض، شرک، کفر و نفاق پرهیز کنند.
وی افزود: همه مذاهب اسلامی، اعم از شیعه و سنی، در یک راستا حرکت میکنند و موفقیت انقلاب اسلامی ایران، مرهون وجود رهبری واحد، شجاع، خردمند و با بصیرت بود که توانست مردم را متحد کند.
امام جمعه اهل سنت شیراز، با اشاره به نقش رهبری در انقلاب اسلامی، اظهار داشت: قدرت، توان و حمایت مردم از رهبری، همراهی با او و توکل به خداوند از جمله عوامل کلیدی موفقیت انقلاب اسلامی بود که باعث شد همه اقوام و مذاهب در کنار یکدیگر قرار بگیرند.
وی تأکید کرد: بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، نظریهپرداز اصلی این حرکت عظیم بود و بر اساس دستورات قرآن کریم حکم و عمل میکرد. نفوذ کلامی، حکمت و خردمندی امام راحل، تأثیر قابلتوجهی در ایجاد تغییرات اجتماعی و انسجام ملی داشت.
شیخ خواجوی در پایان تصریح کرد: پیروزی انقلاب اسلامی بر اساس دین رقم خورد، نه بر اساس مذهب. این انقلاب نشان داد که همه مذاهب اسلامی و تمامی آزادیخواهان جهان، حول محور یک خدا و یک دین متحد شدهاند. انقلاب اسلامی الگویی برای همبستگی و انسجام امت اسلامی است که باید از آن پاسداری کرد.
































