emamian
بیانات در دیدار مردم آذربایجان شرقی
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
از خداوند متعال بقا و دوام این روحیههای برجسته و ممتاز را که در این جمعِ حاضر مشاهده میکنیم، استدعا میکنیم و طلب میکنیم. خوشامد عرض میکنم به همهی حضّار محترم، بخصوص خانوادهی معظّم شهیدان و مسئولان محترم. رئیسجمهور(۲) محترم هم به مقتضای خوی مردمی در این جمع حضور دارند.
لازم میدانم قبل از هر سخنی یاد کنم از امام جمعهی شهید و فقیدمان، مرحوم آقای آلهاشم که سال گذشته در همین جلسه در اینجا بیانات متین، با بیان فصیح و پُرمغز بیان کردند. خداوند انشاءالله درجات ایشان را عالی کند و خوشا به سعادت خدمتگزارانی که پایان کارشان اینچنین، با این شیوه به ارادهی الهی انجام میگیرد. همچنین یاد کنم از استاندار جوان و انقلابی و محبوب آذربایجان(۳) که ایشان هم جزو شهدای آن حادثه هستند و دیگرِ شهیدان عزیزی که در حادثهی تلخ گذشته از دست ملّت ایران گرفته شدند.
روز بیستونهم بهمن سال ۵۶، آنچه اتّفاق افتاد، حادثهی بزرگی بود. من امروز مایلم با نگاه به مردمی که آن حادثه را آفریدند، چند کلمهای عرض بکنم؛ چون افتخارات آذربایجان، از جهات مختلف، خیلی زیاد و متعدّد است و بنده مکرّر در مکرّر دربارهی این مطالب با شما عزیزان، مردم آذربایجان سخن گفتهام. امروز، جوان تبریزی ما که اوضاع منطقه را میبیند، میشناسد، دشمنان را، دوستان را تشخیص میدهد، در مقابل عربدههای یک نفر از آن طرف و زوزههای یک نفر از این طرف هیچ احساس ترسی نمیکند، احساس انفعالی نمیکند، [بلکه] احساس قدرت میکند.
جوان آذربایجانی، جوان تبریزی، امروز در مقابل این حوادثی که افراد کارکشتهی سیاست را متزلزل میکنند، مثل کوه میایستد؛ این جوان [باید] بداند که این روحیه میراث چه کسانی است، متعلّق به چه حادثهای است. اگر جوان ما ــ که دوران انقلاب را درک نکرده و از بیستونهم بهمن، جز یک نام و یک حادثه چیزی در خاطر ندارد ــ نداند که گذشتهی این مجموعه و مردمی که این حادثه را به وجود آوردند، این واقعهی عظیم را ایجاد کردند، که بودند، چه بودند، چه کار میکردند، با چه روحیهای در میدان حاضر میشدند، روایتهای غلطِ ساختهی دشمن بر ذهنها غالب خواهد شد؛ من امروز روی این نکته میخواهم یک مقداری عرایضی بکنم و تکیه کنم.
آذربایجان و تبریز در واقع سدّ مستحکم ایران در دورههای مختلف در قبال تعرّض و تجاوز بیگانگان بوده. در مواردی، به خاطر اینکه مرکزنشینان و پایتختنشینان بیعرضگی به خرج دادند، مأموران دولتهای تزاری یا عثمانی بر مناطقی از آذربایجان، حتّی بر خود تبریز مسلّط شدند امّا این مردم تبریز بودند که توانستند با ایستادگی خود، با صبر خود، در مقابل دشمن رفتاری را دنبال کنند که دشمن را مجبور به فرار بکنند. مأموران تزاری اصرار میکردند به ستّارخان که بالای خانهات پرچم سفید بزن تا از تعرّض نیروهای روس ــ که در آنجا بودند ــ محفوظ بمانی؛ ستّارخان گفت: من زیر بیرق ــ به تعبیر او «بیدق» ــ اباالفضلالعبّاسم؛ من زیر بیرق هیچ کس دیگر نمیروم.
در دورههای متعدّدی از سوی آدمهایی ــ که نمیتوان درست اینها را مأمور بیگانه دانست لکن به هر حال منحرف بودند و دستی در دستگاههای دولتی زمان طاغوت داشتند ــ تلاش میشد با تکیه بر خصوصیّات قومی، با یک نگاه ضدّ دینی و بهاصطلاح سکولاریستی، یک هویّت غیر اسلامی به آذربایجان بدهند؛ آنچه در مقابل این حرکت اتّفاق افتاد، برای چشمهای بینا درسآموز است. در همان دورانی که این تلاشها انجام میگرفت، تبریز گوهرهای درخشانی از قبیل علّامهی طباطبائی،(۴) از قبیل علّامهی امینی،(۵) شخصیّت برجستهی ادبی و هنریای از قبیل استاد محمّدحسین شهریار و امثال اینها را تحویل جامعهی ایران داد و نام ایران را، عنوان ایران را، اعتبار ایران را بالا برد. در دستگاههای مختلف اینجوری است.
یکی از خصوصیّات ممتاز آذربایجان که حوادثی از قبیل حادثهی مهمّ بیستونهم بهمن را به وجود آورد، ایمان اسلامی و غیرت دینی مردم آذربایجان بود. مردم تبریز و همهی کسانی که از شهرستانهای دیگرِ استان در آن روز در تبریز بودند و در آن حرکت شرکت کردند، این حادثه را به وجود آوردند. بزرگی حادثه فقط به این نیست که رژیم طاغوت مجبور شد در مقابل مردم، تانک در خیابانها بیاورد؛ بزرگی حادثه به این است که این حرکت توانست الگویی بشود برای سراسر ایران، و مردم ایران در شهرهای مختلف این حرکت را تکرار کنند و حرکت انقلابی عظیم سال ۵۷ اتّفاق بیفتد؛ عظمت حادثه اینجا است.
یکی از خصوصیّات مهمّ مردم تبریز و آذربایجان عبارت است از پیشتازی در مسائل مختلف. در حوادث گوناگون، پیشتازی آذربایجان را ما دیدهایم، ملاحظه کردهایم؛ میدانیم که در قضایای مختلف ــ چه قضایای علمی و فرهنگی، چه قضایای سیاسی، چه قضایایی که در دفاع از کشور ممکن است برای یک کشور پیش بیاید ــ اینها پیشتاز بودند، اینها بودند که حرکت را آغاز کردند و شروع کردند. این خصوصیّت این مردم است؛ جوانِ امروز باید بداند اینها را. این میراث ایستادگی و احساس قدرت و احساس توان و عدم انفعال در مقابل حوادث ــ که امروز این احساس را جوان آذربایجانی و تبریزی ما دارد ــ یادگار آن دوران است.
یکی از خصوصیّات آذربایجان و تبریز، الگوسازی است؛ خود این حادثه یک الگو بود. شخصیّتهایی که در آذربایجان، در تبریز نقش آفریدند، هر کدام یک الگو هستند؛ الگوهای ممتاز که از یاد تاریخ ایران و ملّت ایران نمیروند. ثقةالاسلام،(۶) عالِم روحانی یا شیخ محمّد خیابانی، عالِم روحانی، اینها در مقابل دخالت بیگانه، جان خودشان را از دست دادند. شخصیّتهایی مثل ستّارخان و باقرخان در حادثهی مشروطه پیشتاز بودند، و برای قهرمانانِ حرکتِ عظیمِ مشروطه در ایران و انقلاب مشروطه الگو شدند. در دفاع مقدّس، جوانان برجستهی آذربایجان ــ که یک نمونهی آنها شهیدان باکری(۷) هستند ــ نمونه شدند. در ادبیّات، در فرهنگ، در علم، در آذربایجان نمونه زیاد داریم. در یک دورهای، تعداد علمای بزرگی که حوزهی علمیّهی تبریز توانست به جامعه تقدیم کند، از همهجای کشور بجز اصفهان، بیشتر و بالاتر بود. دو شهرِ تبریز و اصفهان، از لحاظ برونداد علمای بزرگ و برجسته در میان همهی حوزههای علمیّه و شهرهای بزرگ کشور نمونهاند، ممتازند. این خصوصیّت مردمی است که این حادثه را آفریدند و این حوادث را آفریدند. بنابراین جوانِ امروزِ آذربایجان، مرد و زنِ امروزِ تبریز باید خصوصیّت «ایمان و غیرت دینی»، خصوصیّت «پیشتازی»، خصوصیّت «الگوسازی» را میراث ماندگار اخلاقی و اجتماعی خودشان بدانند و از آنها برای پیشرفت کشور ــ که حالا عرض خواهم کرد آنچه امروز ما نیاز داریم چیست ــ استفاده کنند.
برادران عزیز، خواهران عزیز! ما به برکت تلاش جوانانمان، دانشمندانمان، فنّاوران ماهرمان، امروز از لحاظ دفاع سخت، از لحاظ تهدیدِ سختافزاریِ دشمن نگرانی و مشکل نداریم. امروز بحمدالله خود ما هم میدانیم، دوستان ما هم میدانند، دشمنان ما هم میدانند که ایران اسلامی از لحاظ تواناییهای مقابله با تهدیدهای سخت، در یک سطح عالی قرار دارد و مردم از این جهت احساس امنیّت میکنند. بنابراین مسئلهی امروز ما تهدید سختافزاری دشمن نیست.
امّا یک تهدید مهمّ دیگری وجود دارد که باید برای آن آماده شد و آن، تهدید نرمافزاری است. امروز دشمنان ما اعتراف میکنند که به این نتیجه رسیدهاند که اگر بخواهند بر ملّت ایران فائق بیایند، اگر بخواهند جمهوری اسلامی را از مواضع قدرتمندانهی خودش عقب برانند، راهش این است که در داخل کشور، در داخل ملّت مشکل ایجاد کنند، مردم را دچار مشکلات و تهدیدات نرمافزاری کنند.
تهدید نرمافزاری چیست؟ تهدید نرمافزاری یعنی دستکاری کردن افکار عمومی مردم، یعنی ایجاد اختلاف، یعنی ایجاد تردید در محکمات انقلاب اسلامی؛ این تهدید نرمافزاری است. تهدید نرمافزاری یعنی ایجاد تردید در پایداری در مقابل دشمن؛ این کار را دارند میکنند. به فضل الهی، تا امروز موفّق نشدهاند؛ تا امروز وسوسهی دشمن نتوانسته دل مردم ما را تکان بدهد، جوانان ما را از عزم و از حرکت باز بدارد. نمونهاش همین راهپیمایی عظیم روز بیستودوّم بهمن؛ کجای دنیا چنین چیزی وجود دارد؟ بعد از چهل و چند سال از پیروزی انقلاب، روز پیروزی انقلاب را آحاد مردم ــ نه نیروهای مسلّح، نه مسئولین، [بلکه] تودهی مردم، آحاد مردم، بدنهی ملّت ــ اینجور گرامی بدارند و با این حجم عظیم وارد میدان بشوند؛ و ۴۶ سال با همهی مشکلاتی که وجود دارد ــ مردم مشکلاتی دارند، توقّعاتی دارند، توقّعات بهحقّی دارند ــ امّا اینها مانع نمیشود از اینکه از انقلابشان دفاع کنند. معنای این چیست؟ معنایش این است که تهدید نرمافزاری دشمن هم تا امروز در این کشور و در این ملّت کارساز نبوده. حرف من این است که نگذارید این حیلهی دشمن که همچنان ادامه دارد، در آینده هم اثر کند.
صاحبان دستگاههای تبلیغاتی، صاحبان بیان، صاحبان قلم، اصحاب هنر، اصحاب دانش، آن کسانی که در دستگاههای رسمی آموزش و رسانه و هنر و مانند اینها مسئولیّت دارند، آحاد جوانان ما که با فضای مجازی ارتباط دارند، اینها بایستی تلاششان را متوجّه به این بکنند که ببینند دشمن بر روی چه نقطهای تکیه میکند و انگشت میگذارد، از چه راهی میخواهد در ذهن مردم و در افکار عمومی مردم نفوذ کند، آن راه را ببندند؛ تولید محتوا کنند؛ صاحبان اندیشه تولید فکر و اندیشه کنند و با این کار خودشان در مقابل دشمن بِایستند؛ امروز این [کار] از دفاع سختافزاری مهمتر است. در دفاع سختافزاری اگر نقصی ایجاد بشود، با حرکت نرمافزاری میشود آن نقص را جبران کرد، آن ضعف را برطرف کرد ــ که بارها این کار انجام گرفته ــ امّا اگر چنانچه در دفاع نرمافزاری مشکل داشته باشیم، مشکل را ابزارهای سختافزاری برطرف نمیکنند؛ به این توجّه باید کرد.
جوانهای ما خودشان را با مفاهیم انقلاب، با بیانات امام، با آنچه در طول این سالهای متمادی از انقلاب و از خصوصیّات انقلاب گفته شده آشنا کنند، مأنوس کنند. انقلاب ما به معنای حقیقی کلمه مبارزهی نور با ظلمت بود، مبارزهی حق با باطل بود. انقلاب درصدد اعتلای ایران، اعتلای ملّت ایران و عظمت آیندهی ایران و نشان دادن هویّت ملّت ایران بوده؛ امروز هم همان است. بحمدالله تا امروز موفّق شدهایم، تا امروز در این راه توانستهایم پیش برویم. بله، به اهدافی که انقلاب برای ما ترسیم کرده، به طور کامل دست پیدا نکردهایم. ما امروز در زمینهی عدالت عقبیم، در زمینهی شکافهای اجتماعی عقبیم، در بعضی از مسائل گوناگون اصولی عقبیم که باید بیشتر تلاش کنیم، پیش برویم، لکن انقلاب توانسته است خود را به عنوان یک هویّت مستقل، به عنوان یک پایگاه عظیم و امیدبخش برای ملّتهای منطقه بلکه حتّی برخی از ملّتهای فرامنطقه حفظ کند، نگه دارد. عصبانیّت مستکبرین عالم و مستعمرین عالم و عناصر پلیدی که زیر نامهای خوب دارند جنایت میکنند، از جمهوری اسلامی به خاطر همین است که جمهوری اسلامی توانسته بماند، توانسته بِایستد، توانسته مشت محکم خود را به اینها نشان بدهد.
بعضی در تحلیلهای ناقص دوست میدارند اینجور وانمود کنند که ملّت ایران، خودش به دست خودش دشمن درست میکند؛ اینجور نیست. اگر شما میبینید دستگاههای سیاستگذارِ آمریکای جبّار به طور دائم دارند علیه ملّت ایران تلاش میکنند، به خاطر این نیست که شما «مرگ بر آمریکا» میگویید؛ این به خاطر آن است که ایران به همّت این مردم، به فداکاری این مردم، توانسته است خودش را از یوغِ اسارتِ قدرتِ استعمارگر خارج کند؛ دشمنی با ملّت ایران به خاطر این است. از ملّت ایران عصبانی هستند به خاطر اینکه زیر بار تحمیل آنها نمیرود. آنها عادت کردهاند تحمیل کنند؛ میشنوید [میگویند]: فلان جا را به ما بدهید، فلان محل را به اسم ما بکنید! این کلام آنها است؛ عمل آنها خیلی سختتر، خیلی زشتتر، خیلی بدتر است. غارتگری ثروتهای ملّتها، تسلّط بر ارادهی ملّتها جزو جنایات بزرگ مستکبرین، در رأس آنها آمریکا و شبکهی پیچیدهی صهیونیسم است. اینها نمیتوانند ببینند یک ملّتی مثل ملّت ایران بر روی پای خودش بِایستد و علیه ظلم آنها، علیه دخالت آنها، علیه تجاوز آنها اعتراض کند، نظام تشکیل بدهد و این نظام را بتواند چهل و چند سال نگه دارد و روزبهروز قویتر کند؛ اینها این را نمیتوانند ببینند.
امروز مخاطب من، در درجهی اوّل، شما جوانان آذربایجان و جوانان تبریز هستید، امّا این سخن خطاب به همهی جوانان کشور است: امروز مسئولیّت شما حفظ این روحیه، تقویت این حرکت و پیشرفت در راه رسیدن به اهدافی است که انقلاب معیّن کرده. ما به جوانها امیدوار هستیم و انشاءالله در همهی بخشها این حرکت عظیم مردمی پیشرفت خواهد کرد. خداوند شما را حفظ کند، خداوند انشاءالله برکات خودش را بر شما مردم عزیز، بر مردم تبریز و مردم آذربایجان نازل کند.
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته
چرا دنیای فانی هرگز ما را راضی نمیکند؟
چرا با وجود اعتقاد به آخرت ابدی، باز هم در دنیای فانی به دنبال رضایت هستیم؟ این سوالی است که ریشه در فطرت انسان دارد. دنیای گذرا با لذتهای زودگذرش نمیتواند ما را کاملاً سیراب کند، در حالی که امید به زندگی جاودان آخرت، ما را به تلاش و صبر در این دنیا وامیدارد. این مقاله به بررسی این تضاد جذاب و دلایل آن میپردازد.
چرا در دنیای فانی رضایت نداریم، با آنکه آخرت ابدی را نیز قبول داریم؟ این سوالی است که ذهن بسیاری از انسانها را به خود مشغول کرده است.
چرا با وجود اعتقاد به زندگی ابدی در آخرت، باز هم در دنیای فانی به دنبال رضایت و خوشبختی هستیم؟
دلایل متعددی برای این موضوع وجود دارد که در ادامه به برخی از آنها اشاره میکنیم:
۱. طبیعت انسان: انسان موجودی است که همواره به دنبال کمال و بهترینهاست. این میل به کمال در وجود انسان باعث میشود که هیچگاه به وضع موجود راضی نباشد و همواره به دنبال بهبود شرایط خود باشد.
۲. دنیای فانی: دنیای فانی، دنیایی است که در آن همه چیز گذرا و ناپایدار است. لذتها و خوشیهای این دنیا زودگذر هستند و نمیتوانند رضایت دائمی را برای انسان به ارمغان بیاورند.
۳. آخرت ابدی: آخرت، دنیایی است که در آن همه چیز ثابت و پایدار است. لذتها و خوشیهای آخرت دائمی هستند و میتوانند رضایت واقعی را برای انسان به ارمغان بیاورند.
۴. تفاوت بین دنیا و آخرت: دنیا و آخرت دو دنیای متفاوت هستند. دنیا، دنیای عمل و تلاش است و آخرت، دنیای نتیجه و پاداش. در دنیا انسان باید تلاش کند و زحمت بکشد تا به موفقیت برسد، اما در آخرت، نتیجه اعمال خود را خواهد دید.
۵. امید به آخرت: امید به آخرت، یکی از عواملی است که باعث میشود انسان در دنیا تلاش کند و به سختیها و مشکلات آن صبر کند. انسان امیدوار است که در آخرت، پاداش صبر و تلاش خود را خواهد گرفت.
با توجه به دلایل فوق، میتوان گفت که چرا انسان در دنیای فانی رضایت ندارد، با آنکه آخرت ابدی را نیز قبول دارد. انسان فطرتاً به دنبال کمال و بهترینهاست و دنیای فانی نمیتواند رضایت دائمی را برای او به ارمغان بیاورد. امید به آخرت و پاداشهای آن، باعث میشود که انسان در دنیا تلاش کند و به سختیها و مشکلات آن صبر کند.
البته باید توجه داشت که این بدان معنا نیست که انسان نباید در دنیا به دنبال رضایت و خوشبختی باشد؛ بلکه باید تلاش کند تا در دنیا نیز زندگی خوبی داشته باشد؛ اما نباید تمام امید و آرزوی خود را به این دنیا ببندد و از آخرت غافل شود.
در پایان، میتوان گفت که انسان باید بین دنیا و آخرت تعادل برقرار کند. هم باید برای دنیای خود تلاش کند و هم برای آخرت خود.
چگونه توبه رابطه بنده و معبود را زیباتر میکند؟
یکی از اموری که در نزد خداوند متعال محبوب است، توبه است؛ لذاست که امام سجاد علیه السلام اینگونه از خداوند مسئلت می کند:
«اللَّهُمَّ ... صَیِّرْنَا إِلَی مَحْبُوبِکَ مِنَ التَّوْبَةِ.» ۱
خدایا! راه ما را به سوی توبه که محبوبِ توست تغییر ده.
شرح:
توبه، مظهر لطف و رحمت بی منتهای الهی است.
توبه، یعنی اینکه خداوند هرگز راضی به جدایی از بنده اش نیست؛ لذاست که مسیر بازگشت بنده خدا در هر لحظه و هر مکانی به سوی معبود باز است.
در روایتی بسیار قابل تأمل، امام باقر علیه السلام در باب فضیلت توبه اینگونه می فرمایند:
«خداوند متعال نسبت به توبه بنده اش شادمانتر است از مردی که در شبی تاریک، در یک بیابان، مَرکب و توشه اش را گم کرده و ناگاه پیدایش کند.» ۲
نکته قابل تأمل تر این است که توفیق این توبه و بازگشت به سوی معبود نیز از جانب خود معبود است!
قرآن در این باره می فرماید:
«ثُمَّ تَابَ عَلَیْهِمْ لِیَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ.» ۳
سپس خدا رحمتش را شامل حال آنها نمود، (و به آنان توفیق داد) تا توبه کنند؛ خداوند بسیار توبهپذیر و مهربان است.
در واقع، توبه انسان در میان دو توبه خداوند قرار گرفته است. در ابتدا، خداوند متعال توفیق عجز، انابه و درخواست بازگشت را به بنده خود عطا می کند، سپس بنده توبه می کند و در نهایت، خداوند متعال توبه او را از سرِ رحمت خویش می پذیرد.
به راستی که این خدا، ستودنی است.
اما آنچه که رابطه بین بنده و معبود را در این «بازگشت»، قابل تأمل تر و شگفت انگیز تر می کند، قدم هایی است که خداوند برای شخص تائب بر می دارد.
اولین قدم الهی برای شخص توبه کننده این است که توبه او را می پذیرد.
«هُوَ الَّذِی یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ.» ۴
او کسی است که توبه را از بندگانش میپذیرد.
در قدم بعدی، خداوند، گناهان و زشتی های او را می بخشد.
«وَ یَعْفُوا عَنِ السَّیِّئاتِ.» ۵
و بدیها را میبخشد.
در قدم بعدی، همه گناهان و زشتی های بنده اش را تبدیل به زیبایی و حسنه می کند.
«فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ.» ۶
خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدّل میکند.
و اما آخرین قدم الهی، زیباترین قدم است. خداوند به شخص توبه کننده می فرماید: «دوستَت دارم.»
«إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ.» ۷
خداوند، توبهکنندگان را دوست دارد.
به راستی که آیا می توان از چنین معبودی جدا بود؟
مو از قالوا بلی تشویش دیرم
گنه از برگ و باران بیش دیرم
اگر لاتقنطوا دستم نگیره
مو از یاویلنا اندیش دیرم ۸
پی نوشت ها:
۱. صحیفه سجادیه، دعای نهم.
۲. بحارالانوار، ج ۶، ص ۹۰.
۳. سوره توبه، آیه ۱۱۸.
۴. سوره شوری، آیه ۲۵.
۵. همان.
۶. سوره فرقان، آیه ۷۰.
۷. سوره بقره، آیه ۲۲۲.
۸. باباطاهر.
طواف خانه خدا؛ دایرهای از عشق، بندگی و نزدیکی به خداوند
طواف خانه خدا حرکت در دایرهای از عشق و بندگی است که از هر قدم آن، نور ایمان و تواضع در دل انسان میتابد. این تجربهی روحانی و معنوی، بیشتر از یک عبادت ساده است؛ یک فرآیند عمیق از خودشناسی و نزدیکی به خالق است. وقتی که زائر در اطراف کعبه، این بنای مقدس و نمادین، میچرخد، در حقیقت در یک فرآیند معنوی قرار دارد که به او اجازه میدهد تا درک عمیقتری از محدودیتهای انسانی و بیپایانی خداوند داشته باشد.
در میان جمعیتی که هر کدام در جستجوی خود و در مسیری مشابه، به سمت خانه خدا حرکت میکنند، انسان حس میکند که بخشی از یک جریان عظیم است؛ جریانی که نه تنها در زمان و مکان محدود نمیشود، بلکه در ابعاد روحانی بیپایان است. هر قدم در این طواف، به معنای قدم گذاشتن به سوی خداوند و درک معنای واقعی بندگی است. در هر چرخش، زائر با خود و با خداوند روبرو میشود، گویی در هر دوری که میزند، به دایرهی بیپایان عشق الهی نزدیکتر میشود. این فرآیند، نه تنها حرکت جسمانی است، بلکه حرکت روحانی است که انسان را از سطح ظاهری به عمق وجودی خود میبرد.
وقتی که در میان این جمع عظیم طوافکنندگان قرار میگیریم، دل انسان از درک این حقیقت که همه به سوی یک مقصد واحد در حرکتاند، آرامش پیدا میکند. در این لحظات، انسان خود را جزئی از یک جماعت جهانی میبیند که در جستجوی همان هدف است: نزدیکی به خداوند و رسیدن به حقیقت. در این جمع، گویی هیچکدام تنها نیستند؛ هر فرد در کنار دیگری، با قلبی یکسان به سوی نور حرکت میکند. هر حرکت در این طواف، یادآور این است که هیچکدام از ما به تنهایی قادر به درک و فهم عظمت خداوند نیستیم، بلکه در کنار یکدیگر، در این حرکت دایرهای، به حقیقت نزدیک میشویم.
در دل این طواف، دعای "ربنا آتنا فی الدنیا حسنة و فی الآخرة حسنة" به زبان جاری میشود و در دل هر زائر، نوری از امید و آرامش میافروزد. این دعا، نه تنها آرزوی دنیوی و اخروی است، بلکه تأملی عمیق در مورد روح انسان و نیازهای معنوی اوست. هر کلمه از این دعا، در دل انسان بازتاب مییابد و او را به یاد میآورد که در این جهان، علاوه بر تلاش برای بهبود وضعیت دنیوی، باید به دنبال کمال روحانی و تقوا باشد.
یکی از زائران که کنار من در حال طواف بود، با صدای آرام و پر از ایمان به من گفت: "این حرکت دایرهای نمادی از بیپایانی عشق به خداست." در آن لحظه، اشکهای من جاری شد. این جمله، به عمق قلبم رسید، چرا که احساس کردم در این دایره، تنها انسان نیست که به حرکت در میآید، بلکه عشق به خداوند است که او را در این مسیر هدایت میکند. هر دوری که به دور خانه خدا میزنیم، گویی به سوی بیپایانی حرکت میکنیم که هیچگاه پایان نمییابد. این حرکت نه تنها به سمت خداوند است، بلکه در مسیر درک بیپایانی از محبت و رحمت الهی قرار داریم.
این تجربهای است که نه تنها در آن لحظات خاص، بلکه در طول زندگی انسان تأثیر میگذارد. طواف خانه خدا، فرصتی است برای رهایی از محدودیتهای دنیوی، برای فراموش کردن دنیا و مادیات و بازگشت به حقیقت وجودی خود. در این لحظات، انسان میفهمد که بندگی خداوند نه تنها در عبادات ظاهری است، بلکه در درک این حقیقت که انسان در برابر عظمت خداوند بسیار کوچک است، ولی در عین حال در آغوش رحمت بیپایان خداوند قرار دارد.
این طواف، در واقع یک سفر روحانی است که انسان را از هر گونه گناه و اشتباهی پاک میکند. این حرکت دایرهای، نمادی از حرکت روح انسان به سمت پاکی، کمال و نور است. در این لحظات، انسان به حقیقت پی میبرد که خداوند نه تنها بزرگ است بلکه در تمام جزئیات زندگی انسان حضور دارد. طواف خانه خدا به نوعی راهی است برای رهایی از گرفتاریها، برای به دست آوردن آرامش و برای نزدیک شدن به خداوند در عمیقترین لایههای وجود انسان.
این لحظات در طواف خانه خدا، لحظاتی هستند که هیچگاه فراموش نمیشوند. در این لحظات، انسان درک میکند که عشق به خداوند یک فرآیند بیپایان است، که در آن انسان در هر حرکت خود به سوی کمال نزدیکتر میشود. این طواف، نه تنها یک حرکت جسمانی، بلکه یک سفر روحانی است که انسان را به عمق وجود خود و به حقیقت نزدیک میکند.
هجرت به سوی خدا؛ سفری از تاریکی به نور با حج
در دنیای پر از تکاپو و دگرگونی، هیچ شکی در نزدیکی بیکران خداوند به بندگانش وجود ندارد. او همیشه در کنار ماست، در هر لحظه و در هر پنهانی از دلها و ذهنها. اما گناهان و تعلقات دنیوی، همچون پردههای ضخیم و تاریک، این حقیقت ناب و لایتناهی را از چشم دل ما میپوشانند. در حقیقت، خودخواهیها و خطاهای انسانی هستند که این نزدیکی را مخفی میسازند و در اعماق دل، آگاهی از این حقیقت را به چالش میکشند.
برای رهیدن از این حصار، باید همچون گفته حافظ، «تو خود حجب خویش حافظ از میان برخیز»، از خویشتن فاصله گرفت. این دعوتی عمیق است که به انسان هشدار میدهد تنها در صورتی میتواند به حقیقت برسد که از هر آنچه که خود را از آن میداند عبور کند. هجرت، نه فقط به معنای ترک مکان، بلکه به معنای ترک افکار، تعلقات، و حتی هویتهای دروغین است. در این سفر روحانی، انسان باید از خواستههای مادی و دنیوی عبور کند، باید از خودخواهیها و توهماتش رها شود و خود را در نور بیپایان خداوند غرق کند.
هجرت به سوی خداوند؛ درک حقیقت در خانه کعبه
اسلام، با به تصویر کشیدن هجرت به سوی خدا در قالب سفر به خانه خدا، این معنا را به شکلی بسیار روشن در مقابل چشمان ما قرار میدهد. کعبه، تنها یک بنای سنگی نیست، بلکه نمادی است از سفر جمعی انسانها به سوی حقیقتی که در تمام وجودشان نهفته است. در موسم حج، انسان نه فقط به مکانی خاص میرود، بلکه به سفری درونی گام مینهد که در آن میتواند به آرامش، حقیقت و رهایی دست یابد.
در این مسیر، حج همچون دریچهای است که به انسان امکان میدهد «پلهپله تا ملاقات خدا» نزدیک شود. سفر به سوی خدا، همانطور که در قرآن آمده، فرار از غیر خدا به سوی اوست. فرار به سوی خدا یعنی رها شدن از تمام چیزهایی که ما را از حقیقت جدا میسازد. خدا در هر جا و در هر لحظه حاضر است، و این سفر، انسان را از بندهای درونی خود و از دنیاهای مادی رها میکند و به سوی نور جاویدان سوق میدهد.
ایام حج، همچون دورهای از تطهیر است که در آن انسان از تمامی زنگارهای گناه و پلیدیهای درونی پاک میشود. حج، تولدی دوباره است، تولدی که انسان را از عالم ماده به عالم معنا انتقال میدهد. در این سفر، هر گامی که برداشته میشود، انسان را از خودبینی و تعلقات دنیوی دور میکند و به نزدیکترین حالت به حقیقت میرساند.
گویی انسان در این مسیر به سوی نور الهی حرکت میکند، نوری که از دل کعبه و از هر گوشهای از عالم وجود میتابد. این نور، تمام زشتیها و پلیدیهای درونی انسان را پاک میکند و او را به جایی میبرد که گویی تازه از مادر متولد شده است.
حج، فرصتی برای رهایی از گناهان: نور الهی و بازگشت به اصل وجود
به همین دلیل است که گفته شده است: «مردم موظفند به زیارت خانه خدا بروند، پیش از آنکه با آلوده شدن به گناه، آن نور الهی حج از ایشان رخت بربندد.» حج، فرصتی است که نباید از دست برود. در این زمان خاص، انسان میتواند از تمام پلیدیها و گناهان رها شود و به نورانیترین حالت خود برسد. اما اگر این فرصت گرانبها نادیده گرفته شود، نور الهی که از این سفر بر دل انسان میتابد، ممکن است خاموش شود و انسان مجدداً در لایههای تاریک نفس گرفتار بماند.
حج، بیشتر از یک سفر ظاهری، یک سفر درونی است. این سفر، مسیر تحول و تکامل روحانی است، جایی که انسان باید از هر آنچه که او را از خداوند دور میکند، جدا شود و تنها در جستجوی او باشد. در این سفر، هر گام به سوی خداوند، انسان را از تمامی زوایای تاریک نفس آزاد میکند و به حقیقتی متعالی میرساند. این سفر، نه تنها رهایی از گناهان است، بلکه رسیدن به حقیقتی است که در وجود هر انسان نهفته است: نزدیکی به خداوند، یگانه حقیقت که هر جستجویی به سوی او باز میگردد
رزمندهای که سید حسن نصرالله مسئول گزینش او بود
محمد قطرانی فعال فرهنگی در یادداشتی به مناسبت تشییع سید حسن نصرالله نوشت:
کنار آتش روشن در شومینه، در خانهی سرد سید نشسته بودیم. خانهشان در روستایی زیبا، نزدیکی نبطیه، قرار داشت. مانند بسیاری از جنوبیها، آنها هم خانه و کاشانه را ترک کرده بودند و بهتازگی بازگشته بودند.
سید مرا به سهرهای دعوت کرده بود، همراه با برخی رزمندگان حزب، تا دربارهی حال و آیندهی مقاومت صحبت کنیم. سهره کاملاً عربی بود! سید، آن سید دیگر، و برادر دیگر، سیگار را با سیگار روشن میکردند و من آخرش حساب تعدادشان را از دست دادم!
پدرخانم سید، که از دههی ۸۰ میلادی عضو حزبالله بود و از قضا سید حسن نصرالله مسئول گزینش او بود، حرفهای شنیدنی بسیاری از گذشته و حال حزب داشت. در میان صحبتهایش، خاطرهای تعریف کرد که پیشتر بخشی از آن را از زبان یکی از برادران سپاه که مدتی در لبنان فرماندهی کرده بود، شنیده بودم.
میگفت وقتی قرار بود در همان دههی ۸۰ عملیاتی بزرگ تحت عنوان عملیة البدر الکبری انجام شود، سید عباس موسوی به برادران ایرانی گفته بود: «شما انگار حواستان نیست که ما کلاً چند نفر هستیم؟ کل موجودیت حزب چیزی در حدود ۳۰۰ نفر است و این عملیات یعنی از بین رفتن همهی ما!» در نهایت، نقشهی عملیات کمی تغییر کرد، اما در عین پیروزیهای بزرگ، شهدای فراوان، مجروحان بسیار، و اسیران متعددی نیز حاصل این عملیات شد.
حزب ۳۰۰ نفرهی آن روز، امروز، پس از حدود ۴۰ سال، به کجا رسیده است؟ بهجرئت میتوان گفت که امروز دیگر تفاوتی میان هویت شیعی و هویت حزبالله وجود ندارد؛ امروز همهی شیعیان، در تفکر و در ساختار، حزباللهاند. حزب، سازمانی دارد که حتی شهادت ابرمردی همچون سید حسن نصرالله نیز آن را از پا نمیاندازد.
امروز مقاومت، هویت جدانشدنی شیعیان لبنان شده است، حتی افرادی مانند نبیه بری و حزب امل، که روزگاری در حرب الإخوة سلاح بر روی حزب کشیده بودند، نیز اکنون در پروژه و برنامهی آن جای گرفتهاند. اینها نتیجهی چیست؟ صبر، برنامهریزی بلندمدت، و استقامت انسانهای بزرگی چون شهید امت، شهید سید حسن نصرالله.
اگرچه حزبالله روزهای سختی را میگذراند، اما پیشتر روزهای بسیار سختتری را، با توانی بهمراتب کمتر، پشت سر گذاشته است. این عوعوی سگهای آمریکایی نیز در لبنان خواهد گذشت، و آنچه باقی خواهد ماند، مقاومت است و مقاومت است و مقاومت!
رهبر انقلاب: گسترش روابط با همسایگان، سیاست قطعی ایران است
حضرت آیتالله خامنهای در دیدار امیر قطر و هیئت همراه با تاکید بر اینکه گسترش روابط با همسایگان، سیاست قطعی جمهوری اسلامی است، گفتند: یکی از سیاستهای اعلامی دولت آقای پزشکیان نیز گسترش روابط با همسایگان است و به لطف خداوند در این زمینه کارهای خوبی انجام گرفته است.
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر امروز در دیدار شیخ تمیم بن حمد بن خلیفه آل ثانی امیر قطر و هیئت همراه، با تاکید بر اینکه گسترش روابط با همسایگان، سیاست قطعی جمهوری اسلامی است، گفتند: یکی از سیاستهای اعلامی دولت آقای پزشکیان نیز گسترش روابط با همسایگان است و به لطف خداوند در این زمینه کارهای خوبی انجام گرفته و پیشرفتهایی نیز حاصل شده است و آقای عراقچی وزیر محترم امورخارجه در این عرصه فعال و پرتحرک است.
رهبر انقلاب اسلامی اظهار امیدواری کردند: توافق های انجام شده در تهران به سود هر دو کشور باشد و دو طرف بتوانند بیش از پیش به وظایف همسایگی خود عمل کنند.
حضرت آیتالله خامنهای در این دیدار همچنین با اشاره اظهارات امیر قطر درباره مسایل منطقه، افزودند: ما کشور قطر را یک کشور دوست و برادر میدانیم اگرچه همچنان مسائل مبهم و حل نشدهای همچون بازگرداندن مطالبات ایران که از کره جنوبی به قطر منتقل شد، باقی است و میدانیم هم اینکه مانع اصلی عملی شدن توافقی که در این زمینه انجام شده بود، آمریکا است.
ایشان خاطرنشان کردند: ما اگر جای قطر بودیم، به فشارهای آمریکا اعتنا نمیکردیم و مطالبات طرف مقابل را باز میگرداندیم و همچنان انتظار چنین اقدامی را از جانب قطر داریم.
رهبر انقلاب اسلامی تاکید کردند: تفاوتی میان روسای جمهور آمریکا نیست.
در این دیدار که مسعود پزشکیان رئیس جمهور نیز حضور داشت، شیخ تمیم بن حمد بن خلیفه آل ثانی امیر قطر ضمن اظهار خرسندی از دیدار با رهبر انقلاب اسلامی از مواضع جمهوری اسلامی در حمایت از مستضعفان جهان و مردم فلسطین قدردانی کرد و خطاب به رهبر انقلاب گفت: هیچگاه ایستادگی جنابعالی در کنار مردم فلسطین فراموش نخواهد شد.
امیر قطر با اشاره به شرایط خاص و سخت منطقه، این شرایط را نیازمند همکاری بیشتر کشورهای منطقه دانست.
شیخ تمیم بن حمد بن خلیفه آل ثانی همچنین با اشاره به توافقهای انجام شده میان ایران و قطر از جمله احداث تونلی در زیر آب، میان دو کشور، خاطرنشان کرد: بر اساس توافق انجام شده، کمیسیون مشترک دو کشور بزودی فعال خواهد شد و در آینده نزدیک حجم مبادلات اقتصادی افزایش خواهد یافت.
امیر قطر: نیازمند مشورت در خصوص تحولات و چالشهای منطقه هستیم
«تمیم بن حمد آل ثانی»، امیر قطر در نشست خبری با مسعود پزشکیان رئیس جمهور کشورمان در مجموعه تاریخ فرهنگی سعدآباد تهران، ضمن تشکر از رئیس جمهور کشورمان به خاطر میزبانی و پذیرایی از هیئت قطری گفت: خیلی خوشحال هستم که امروز به تهران آمدم، در زمانی که ما شاهد هستیم منطقه ما با تحولات و چالشهایی روبرو است که نیازمند هماهنگی و مشورت در خصوص آن است.
وی افزود: سفر اخیر رئیس محترم جمهوری اسلامی ایران به قطر فرصت خیلی مهم برای این بود تا بتوانیم روابط برادرانه و تاریخی خود را گسترش دهیم. روابطی که بر پایه حسن همجواری میان دو کشور است و ما اطمینان داریم ادامه ظهور سفرها میتواند به گسترش هرچه بیشتر این روابط کمک کند.
امیر قطر تصریح کرد: امروز گفتگوهایی را با رئیس جمهور محترم اسلامی ایران در خصوص زمینهای مختلف همکاری بین دو کشور داشتم و تاکید کردیم که باید فرصتهای همکاری بیشتری را میان خود ایجاد کنیم، به خصوص در زمینههای اقتصادی و تجاری. همچنین ما بر اهمیت پیگیری نتایج نشستهای کمیسیون اقتصادی میان دو کشور که اخیراً منعقد شده است، تاکید کردیم؛ مهمترین این تصمیمات و نتایج افزایش حجم تجارت میان دو کشور بود به گونهای که بتواند اهداف ما را محقق کند. علاوه بر آن تلاش میکنیم روابط خود را در همه زمینهها گسترش دهیم.
بن حمد آل ثانی خاطرنشان کرد: ما همچنین در خصوص شرایط سختی که منطقهمان با آن دست و پنجه نرم میکند صحبت کردیم و همچنین در خصوص مسائل منطقهای و بینالمللی که مورد اهتمام مشترکمان است صحبت کردیم.
وی ادامه داد: ما توافق کردیم که بهترین راه برای حل نزاعهایی که در حال حاضر وجود دارد، گفتگوهای سازنده است و در این راستا ما استقبال میکنیم. از آنچه که آقای رئیس جمهور فرمودند در خصوص اینکه ما به دنبال روابط سازنده با کشورهای شورای همکاری [خلیج فارس] هستیم؛ روابطی که مبتنی بر روابط مشترک منافع مشترک و حسن همجواری باشد. همچنین تاکید و پشتیبانی میکنیم از این رویکردی که جمهوری اسلامی ایران دارد و پشتیبانی میکنیم از روابط همسایگی که بر اساس احترام متقابل باشد.
امیر قطر گفت: همچنین ما حمایت میکنیم از تفاهمهایی که منجر به حمایت استقرار ثبات و شکوفایی در منطقه شود.
تمیم بن احمد آل ثانی در خصوص قضیه فلسطین اظهار داشت: مسئله فلسطین در صدر صحبتها و پروندههایی بود که ما در خصوص آن گفتگو کردیم و بر لزوم پایبندی توافق آتش بس در غزه و اینکه طرفها باید بر اجرای مراحل این توافق متعهد باشند، تاکید کردیم.
وی ادامه داد: همچنین [در گفتگوهایمان با رئیس جمهور ایران] بر اهمیت اینکه کمکهای انسان دوستانه به برادران ما در غزه برسد، تاکید کردیم.
امیر قطر گفت: من خدمت رئیس محترم جمهوری اسلامی ایران تاکید کردم که کشور قطر و شرکای آن، در خصوص میانجیگری برای موفقیتآمیز بودن این توافق متعهد هستند، تا این توافق گامی اساسی برای اینکه آتش بس همیشگی و پایدار در غزه باشد [و نیز] بتوانیم شاهد ورود و تضمین کمکهای انسان دوستانه به غزه، باشیم.
وی خاطر نشان کرد: به عبارتی دیگر [این توافق] به درد و رنج مردم غزه پایان دهد و آن را آماده بازسازی و همچنین کمک کند و به اینکه به راهحلی عادلانه و پایدار و جامع در خصوص فلسطین برسیم، چون ملت بزرگ فلسطین ملتی است که جانفشانیها و فداکاریهای بسیاری را در دهههای گذشته انجام داده است و بدون شک به کمتر از این مسئله راضی نیست.
امیر قطر در خصوص سوریه اظهار کرد: همچنین ما در خصوص اهمیت موفق بودن روند سیاسی جامع در سوریه صحبت کردیم. دولت و کشور قطر بر پشتیبانی خود بر هرگونه تلاشی که منجر به نزدیکتر کردن دیدگاهها که منجر به راهحلهای عادلانه و متوازن شود که حقوق کشورها را تضمین کند و توسعه و شکوفایی را در منطقه گسترش دهد، تاکید میکند.
تمیم بن حمد آل ثانی در پایان سخنان خود گفت: بار دیگر به خاطر حسن استقبالی که آقای رئیس از ما به عمل آوردند تشکر میکنم و همینطور برای ملت برادر ایران آرزوی پیشرفت و رفاه را دارم.
شایان ذکر است امیر قطر به دعوت همتای ایرانی خود برای دیدار با مقامات عالی رتبه کشورمان در رأس هیئتی بلندپایه امروز به تهران آمد.
پزشکیان: ثمره ۱۵ ماه مقاومت ملت فلسطین، شکستن ابهت قدرتها در مقابل خون بیگناهان بود
رئیس جمهوری شکستن ابهت قدرتهای بزرگ در مقابل خون انسانهای بیگناه را ثمره ۱۵ ماه مقاومت ملت فلسطین عنوان کرد و گفت: هر چه تلاش و هر قدر هزینه میشد، باز هم به این شکل عیان و موثر ذات و چهره جنایتکار و نسلکش رژیم صهیونیستی و حامیانش برای جهانیان آشکار نمیشد.
مسعود پزشکیان رئیس جمهوری شامگاه چهارشنبه در دیدار «زیاد نخاله» دبیرکل جنبش جهاد اسلامی فلسطین، با تبریک پیروزی مقاومت و ملت فلسطین بر دشمن صهیونیستی و نیز تسلیت به مناسبت شهادت جمع زیادی از مردم و فرماندهان و رزمندگان مقاومت فلسطینی اظهار داشت: شکستن ابهت قدرتهای بزرگ در مقابل خون انسانهای بیگناه، ثمره ۱۵ ماه مقاومت ملت فلسطین بود.
رئیس جمهوری با بیان اینکه هر چه تلاش و هر قدر هزینه میشد، باز هم به این شکل عیان و موثر ذات و چهره جنایتکار و نسلکش رژیم صهیونیستی و حامیانش برای جهانیان آشکار نمیشد، افزود: ننگ این جنایات به هیچ وجه از چهره رژیم صهیونیستی و حامیانش پاک نخواهد شد.
پزشکیان با اشاره به تلاشهای دشمنان برای ایجاد و تقویت اختلاف میان امت اسلامی و در میان مردم کشورهای اسلامی تصریح کرد: عمیقا باور دارم که باید دست به دست هم دهیم و اختلاف و تفرقه را کنار بگذاریم، چرا که رژیم صهیونیستی و حامیانش دقیقا روی اختلافات ما انگشت گذاشته و از اختلافات بین ما علیه خودمان سواستفاده میکنند.
رئیس جمهوری با بیان اینکه جمهوری اسلامی ایران همواره در کنار مردم فلسطین و مقاومت اسلامی خواهد ایستاد، گفت: کشورهای اسلامی باید در کنار یکدیگر، ملت فلسطین و مردم غزه را یاری کنند تا این منطقه را به شایستگی بازسازی کنند؛ اطمینان دارم که اگر با یکدیگر متحد و منسجم باشیم، به حول و قوه الهی میتوانیم همه مشکلات را پشت سر بگذاریم.
دبیرکل جنبش جهاد اسلامی فلسطین نیز در این دیدار با بیان اینکه ملت قهرمان فلسطین با مقاومت خود افتخاری آفرید که تا ابد بر سینه امت اسلامی میدرخشد، خاطرنشان کرد: جنبش جهاد اسلامی از ابتدای عملیات طوفانالاقصی دوشادوش برادران خود در جنبش حماس و دیگر گروههای مقاومت ایستاد. همچنین قدردان حمایتهای بیبدیل جمهوری اسلامی ایران هستیم و از رشادتهای برادران خود در حزبالله لبنان نیز قدردانی میکنیم.
زیاد نخاله اظهار کرد: امروز دشمن صهیونیستی به دنبال این است که آنچه را نتوانست در میدان نظامی به دست بیاورد، در میدان سیاسی کسب کند و حامیان این رژیم، در این عرصه نیز در حال بسترسازی برای موفقیت او هستند و این هوشیاری بیشتر ما را طلب میکند.
طرح احمقانه آمریکا برای غزه به هیچجا نخواهد رسید
حضرت آیتالله خامنهای در این دیدار با تبریک پیروزی مقاومت در غزه، تاکید کردند: کار بزرگ رهبران و رزمندگان مقاومت فلسطین در «اتحاد و انسجام» و «ایستادگی» در مقابل دشمن و به پیش بردن روند پیچیده مذاکرات و همچنین صبر و استقامت مردم، مقاومت را در منطقه سربلند کرد.
رهبر انقلاب، پیروزی مقاومت اسلامی و مردم غزه در برابر دشمن صهیونیستی و آمریکایی را بسیار با عظمت توصیف و خاطرنشان کردند: این پیروزی یک نصاب جدیدی را در مبارزات مقاومتی بهوجود آورد.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به برخی طرحهای احمقانه آمریکایی و یا برخی طرحهای دیگر در مورد غزه و فلسطین،گفتند: این طرحها به هیچ جایی نخواهند رسید و همانهایی که یکسال و نیم پیش مدعی نابود کردن مقاومت در مدت زمان کوتاه بودند، اکنون اسرای خود را در گروههای کوچک از رزمندگان مقاومت تحویل میگیرند و در مقابل تعداد زیادی از اسرای فلسطینی را آزاد میکنند.
ایشان، شیوه مقاومت برای تحویل دادن اسرای صهیونیست را مجسّم کننده عظمت مقاومت در مقابل چشم جهانیان خواندند و افزودند: اکنون افکار عمومی جهانی به نفع فلسطین است و در این شرایط هیچ طرحی بدون رضایت مقاومت و مردم غزه، به سرانجام نخواهد رسید.
در این دیدار «زیاد النَّخالة» دبیرکل جهاد اسلامی فلسطین ضمن تبریک پیروزی بزرگ مقاومت در غزه به رهبر انقلاب، این پیروزی را مرهون حمایتهای همیشگی جمهوری اسلامی و همچنین هدایتهای شهید سید حسن نصرالله دانست و گفت: مقاومت فلسطین در یکسال و نیم گذشته درواقع درحال جنگ با آمریکا و غرب بود و بهرغم نابرابر بودن توازن قوا، مقاومت فلسطین توانست به پیروزیهای بزرگی دست یابد.
دبیرکل جهاد اسلامی فلسطین، «وحدت و انسجامِ» میدانی و سیاسی گروههای مقاومت فلسطینی و لبنانی را یکی از عوامل تاثیرگذار در پیروزی غزه برشمرد و ضمن ارائه گزارش از آخرین تحولات غزه و کرانه باختری و روند مذاکرات و توافق بدست آمده، تاکید کرد: ما هیچگاه مسیر مقاومت را فراموش نخواهیم کرد و بهعنوان سربازان مقاومت، این مسیر را ادامه خواهیم داد.































