اقتدار ملی در اندیشه‌ی امام خمینی(3)

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)

اقتدار ملی در اندیشه‌ی امام خمینی(3)در اندیشه‌ی سیاسی امام، مسئله‌ی وحدت جایگاه بسیار مهم و محوری دارد و در هر موضوعی نقش محوری پیدا می‌‌کند. در افزایش اقتدار ملی نیز اتحاد و انسجام بین اقشار مختلف مردم، بین حکومت و مردم و بین نهادهای دولتی و مسئولین سیاسی یک امر بسیار اساسی است.

در قسمت اول این مقاله، مفهوم اقتدار مورد بررسی قرار گرفت و در قسمت دوم به مهم‌ترین عوامل اقتدارزای ملی پرداخته شد. در ادامه، نقش اتحاد و انسجام ملی و نیروی مسلح قوی و مجهز و نقش رهبری در تولید اقتدار مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

در اندیشه‌ی سیاسی امام، مسئله‌ی وحدت جایگاه بسیار مهم و محوری دارد و در هر موضوعی نقش محوری پیدا می‌کند. در افزایش اقتدار ملی نیز اتحاد و انسجام بین اقشار مختلف مردم، بین حکومت و مردم و بین نهادهای دولتی و مسئولین سیاسی یک امر بسیار اساسی است.

از نظر ایشان، دشمن اصلی این اتحاد، فساد اخلاقی و خودخواهی است که منجر به تفرقه و تشتت و در نهایت ذلت ملی می‌شود: «آن‏ روز آسیب به ما مى‌‏رسد که از باطن بگندیم؛ افراد باطنشان بگندد و این گند هم سرایت کند و یک دسته‌‏اى را از بین ببرد و متعفن کند. آن دسته، دسته‌‌ی دیگر را آن دسته، دسته‌‌ی دیگر را. آن‌‌وقت است که کودتا مى‌‏شود و از بین مى‌‏روید، آن وقت است که ممالک بزرگ به شما طمع مى‌‏کنند و با دست خودتان شما را از بین مى‏‌برند. غالب آن جاهایى که این دولت‌‌هاى بزرگ و این قدرت‌‌هاى فاسد غلبه کرده‏‌اند بر مردم، با دست خود مردم به مردم غلبه کرده‌‏اند. کم اتفاق مى‌‏افتد که یک دولتى بیاید، بریزد و خودش بخواهد کارى را انجام بدهد. همیشه نشسته‌‏اند آنجا توطئه مى‌‏کنند، آدم‌‏تراشى مى‌‏کنند در خود ملت. اگر توانستند از خود ملت یک بساطى درست مى‏کنند و ملت را از بین مى‌‏برند، کشورها را از بین مى‌‏برند.» «بالاخره، اساس یک کشورى با اتحاد مردمش [محکم‏] مى‌‏شود. استقلال یک کشورى اگر بخواهد حفظ بشود، باید مردم احساس کنند که ما استقلال مى‌‏خواهیم. آزادى یک کشورى باید مردم احساس کنند که ما آزادى مى‏‌خواهیم، تنفر [داشته باشند] از اینکه ما در تحت رهبرى و ‌ـ‌نمى‌‏دانم‌ـ‌ در تحت ذلت کشورهاى دیگر باشیم براى شکم‌‌مان... همه‌‌ی طمع‌‌ها [براى‏] این است که توجه کنند، این را با او دعوا بدهند؛ این قاضى را با آن قاضى، این حاکم را با آن حاکم، آن استاندار را با آن استاندار، مردم را با آن‌‌ها، امام جمعه‌‏ها را با مردم، مردم را با امام جمعه‏‌ها، از این حرف‌‌ها. اگر این مسائل پیش بیاید، بترسید که به زودى ‌ـ‌خداى نخواسته‌ـ‌ عنایات خدا از ما سلب بشود و ما برگردیم به همان حال فضاحتى که آن وقت بود، به حالى که جوان‌‌هاى ما را مى‌‏بردند تا به‌کلى تباه کنند، مى‏‌بردند تا تمام حیثیت انسانى را از آن‌‌ها بگیرند.»

به همین دلیل از نظر ایشان باید «اولاً الهى بشویم، در راه خدا خدمت بکنیم، خودمان را فرمانبر از خدا بدانیم و خودمان را از او و به سوى او بدانیم و دنبال همین معنا، آن‌وقت آن مسئله‌ی دوم، که وحدت و انسجام است، حاصل مى‌‏شود؛ براى اینکه تفرقه از شیطان است و وحدت کلمه و اتحاد از رحمان است. وقتى که شما الهى شدید، رحمانى شدید، توجه به خدا داشتید، دنبال او دیگر تفرقه حاصل نمى‏شود، اختلاف حاصل نمى‏‌شود.»

«همه‌ی فکر این معنا باشید، دنبال این باشید که دائماً درصدد این باشید که اخوت خودتان‏ را حفظ کنید. بین خودتان اخوت ایجاد کنید، روحانیون در فکر این باشند که همه با هم اخوت داشته باشند و ملت را داشته باشند و حفظ کنند. ملت هم باید فکر این معنا باشند که همه با هم با روحانیون و غیر آن، همه با هم باشند. مادامى‌که این وضع از براى شما باشد، شما پیروزید. اگر یک روزى، خداى نخواسته، این رمز پیروزى را از شما گرفتند، دیگر براى شما چیزى باقى نمى‏‌ماند. محتاج به اینکه خیلى قدرت اعمال بشود ندارد، یک کودتاى کوچکى از یک منافقى، از یک چیزى، کار را تمام مى‌‏کند.»

 

نیروی مسلح قوی و مجهز

امام، همزمان با تأکید بر عواملی چون استقلال ملی، اتحاد همه‌جانبه و اتکا به مردم از نقش نیروهای مسلح غافل نمی‌شوند. ایشان نقش ارتش و نیروهای نظامی را در اقتدار نظامی مهم می‌دانند؛ به همین دلیل بر تقویت نیروهای مسلح تأکید مکرر دارند و هشدار می‌دهند که توجه به عوامل دیگر نباید موجب غفلت از این موضوع بشود:

«من به‌عنوان فرمانده‌ی کل قوا، به مسئولین و تصمیم‌گیرندگان نیز دستور مى‌‏دهم که در هیچ شرایطى از تقویت نیروهاى مسلح و بالا بردن آموزش‌هاى عقیدتى و نظامى و توسعه‌ی تخصص‌هاى لازم و خصوصاً حرکت به طرف خودکفایى نظامى غفلت نکنند و این کشور را براى دفاع از ارزش‌هاى اسلام ناب و محرومین و مستضعفین جهان در آمادگى کامل نگه دارند و مبادا توجه به برنامه‌‏هاى دیگر موجب غفلت از این امر حیاتى گردد که مطمئناً غفلت از تقویت بنیه‌ی دفاعى کشور، طمع تهاجم و تجاوز بیگانگان و نهایتاً تحمیل جنگ‌ها و توطئه‌‏ها را به دنبال مى‏آورد.»

اما همزمان و مثل سایر موارد، منشأ اصلی اقتدار در نیروهای مسلح را ایمان و اعتقاد می‌دانند: «ارتش و سایر نیروهاى مسلح در دوران بازسازى باید به اصل بازسازى معنوى و اعتقادى نیز توجه کافى داشته باشند، چرا که همه در میدان نبرد و کارزار آموخته و تجربه کرده‌‏اند که معنویت و ایمان چقدر در پیروزی‌ها و موفقیت‌ها و بالا بردن توان و استقامت نیروها مؤثر است.

 

نقش رهبری و حکومت در اقتدار

در اندیشه‌ی سیاسی امام، رأس نظام و رهبری حکومت نقشی بسیار مهم و اساسی در اقتدار ملی دارد. در اندیشه‌ی ایشان، اساساً بهره‌گیری از منابع و امکانات موجود منوط به توانمندی رهبران نظام است. بر همین اساس، عامل اصلی عدم ثبات و وابستگی و در نهایت ضعف اقتدار ملی ایران در زمان پهلوی را در رأس حکومت می‌دیدند: «نمى‌‏توانید شما بگویید که ایران باید قدرتمند باشد و قدرتمند است و اگر شاه برود، قدرت از بین مى‌‏رود. ما مى‌‏خواهیم که این کسى که این ضعف را از براى ایران آورده، قدرت را به هدر داده است، این برود.»

«من یک وقتى که در یک عکسى که در سال‌هاى سابق دیدم که محمدرضا پهلوى مقابل یکى از رؤساى جمهور آمریکا ایستاده بود که الآن اسم او را یادم نیست {لیندون جانسون} من دیدم مثل یک عبد ضعیف ایستاده است در مقابل یک قدرتمند؛ عینک برداشته است این‌طور و اصلش به او نگاه نمى‌‏کند، نگاهش را به آن طرف انداخته است و این هم مثل یک بچه مکتبى مقابل معلم ایستاده است و من این قدر ناراحت شدم که وضع ما به اینجا رسیده است که یک کسى که دارد به ما حکومت مى‏کند، سلطنت مى‏کند، در مقابل... یک اجنبى که احتیاج دارد به این کشور احتیاج دارد، به سرمایه‌‏هاى این کشور، این‌طور بایستد.

خوانده شده 2305 مرتبه