علاءالدین بروجردی رئیس ادوار کمیسیون امنیت ملی مجلس طی یادداشت شفاهی که در اختیار این خبرگزاری قرار داده به تحلیل ابعاد سفر اخیر آیتالله رئیسی به چین پرداخته است.
سفر اخیر رئیسجمهور به چین را میتوان از دو زاویه مورد پردازش و تحلیل قرار داد؛ زاویه اول شرایط کنونی منطقه است. از طرفی آمریکا بعد از نقض عهد خلاف مقررات بینالمللی در خروج از برجام و اعمال مجدد تحریمهای ظالمانه علیه ایران و در کنار آن کشورهای اروپایی و همپیمانانشان که فاقد استقلال سیاسی بوده و ملزم به تبعیت از آمریکا هستند، تحریمهای گستردهای علیه ایران اعمال کردند. آنها تصور داشتند ما زیر بار تحریمها توان مقاومت نخواهیم داشت و ناگزیر به خواستههای آنان تن میدهیم؛ البته این تصور چندینبار آزمایش شده و شکستخوردهست و آنان هنوز در این کجراهه سِیر میکنند.
از سوی دیگر جنگ روسیه و آمریکا و مجموعهی غرب که به لحاظ جغرافیایی در اوکراین واقعشده باید در نظر گرفته شود؛ واقعیت این است که جنگ آمریکا و ناتو علیه روسیه در حال انجام است. این واقعه نوعی زورآزمایی است که سعی میکنند ظهور و بروز قدرتهای جدید را با تصور استمرار حاکمیت تکقطبی آمریکا در جهان مانع شوند؛ روسیه در خط مقدم این جبهه است. در حال حاضر شاهد تلاش آمریکا و مجموعهی غرب برای وارد کردن همین فشار به چین و ایران بهعنوان محورهای قدرتهای نوظهور در منطقه و سطح جهان هستیم.
سفر به چین در شرایط فعلی حائز اهمیت بود؛ چین کشوری است که هیچگونه سوءپیشینه تاریخی با ایران ندارد و روابط دو کشور در سالهای بعد از انقلاب رو به رشد و قابل توجه بوده است. سیاست راهبردی هر دو کشور که تبلور آن را در سند 25 ساله میبینیم، استمرار و تقویت روابط گسترده است. انجام این سفر پیام مهمی برای آمریکا و غرب دارد که «ایران تسلیم تحریمها نخواهد شد و راه تعامل و پیشرفت برای ما باز است»؛ و آنها عملاً شرکتهای خود را تحریم کردند و ما در حداکثر توان از ظرفیت چین در راستی منافع ملیمان استفاده میکنیم.
لازم به ذکر است رابطه ما با چین بهخاطر بدیِ رابطه با آمریکا و غرب نیست بلکه تصمیم ما در تقویت روابط با چین راهبردی و درازمدت است و مقام معظم رهبری به این سیاستگذاری عنایت ویژهای دارند. دولتها هم باید این سیاست را دنبال کنند، چراکه سیاست هوشمندانه و مبتنی بر منافع ملی ایران است.
حال به خود سفر میپردازیم،؛ میتوان گفت چینیها سنگ تمام گذاشتند و با توجه به حاشیههای سفر آقای شیجینپینگ به عربستان، بهگونهای تلاش در جهت جبران مافات داشتند که این نکته در بیانیه مشترک سران ایران و چین و تأکید آنها بر تمامیت ارضی ایران در پایان سفر محسوس است. شاهد بودیم چینیها برخورد بسیار گرمی داشته و این سفر در سطح دولتی با استقبال رسمی انجام گرفت و آقای رئیسی با تمام مقامات عالیرتبه دیدار داشت.
گفتوگو با شرکتهای بزرگ چینی اهمیت دیگری دارد، چراکه بخش عظیمی از ظرفیت اقتصادی چین در اختیار این شرکتهاست. خروجی مذاکرات و گفتوگوهای پیشهیئت سفر که با حضور آقای صفری در رأس مسئولان وزارتخانهها به پکن انجام شده بود، 20 توافق در زمینههای مختلف است که به امضا رسید.
ما از این تحول مثبت در روابطمان خرسندیم و باید با جدیت آن را ادامه دهیم؛ عملیاتیسازی توافقات باید مد نظر باشد و نیاز است دولت سازوکار مشخصی مانند کمیته پیگیری مصوبات سفر را تشکیل دهد. باید بتوانیم این مصوبات را وارد مرحله عمل کنیم تا در زمان سفر رئیس جمهور چین به کشورمان که به دعوت رسمی آقای رئیسی انجام خواهد گرفت، بخش مهمی از این توافقات را عملیاتی کرده باشیم.
چین امروز به لحاظ توان اقتصادی به سرعت جایگاه آمریکا را میگیرد و میتوان گفت از نظر فناوریهای نوین جهانی کلیه توانمندیهای آمریکا و اروپا در چین محقق شده است. بهعنوان مثال هواپیمای ایرباس در شانگهای و سایر برندهای جهانی در این کشور تولید میشود؛ چینیها سالهاست تکنولوژی دنیا را در دست گرفته و در بخشی رشتهها در دنیا از آمریکا و غرب جلو هستند، مسائل مانند هوش مصنوعی، قطار سریعالسیر و سفر به مریخ که هنوز روسها هم به این مهم دستنیافتهاند.
چین دارای ظرفیت عظیمی بوده و ما میتوانیم از آن استفاده کنیم؛ باید فرصت را مغتنم شمرده و عملا نشان دهیم چین در سیاست خارجی ما گزینهی بهترین است. بعضاً هستند کسانی در داخل کشور که فکر میکنند حتما باید با غرب رابطه داشت، ما مخالفتی با این مسئله نداریم ولی آزموده را آزمودن خطاست؛ چند بار باید این اشتباه را تکرار کرد؟ دیدیم که آمریکا در قضایای اخیر رسما اعلام کرده سیاست براندازی جمهوری اسلامی را دنبال میکند و اروپاییها هم از او تبعیت کردند. در دولت قبل شاهد بودیم شرکتهای بزرگ نفتی مانند توتال به کشور آمدند ولی وقتی ترامپ بازی را بهم زد، ایران را ترک کردند.
آمریکاییها بهشدت «چینهراسی» و «چینستیزی» را هدایت میکنند و برخی هم در داخل فریب آن را میخورند؛ ملت هوشیار ما باید توجه داشته باشد که آمریکاییها تلاش میکنند دو ظرفیت شرق و غرب آسیا در کنار هم قرار نگیرد. ضمنا اخیرا و در این سفر تمایل چین برای عضویت ایران در گروه بریکس مطرح شده است؛ عضویت ما در این مجموعه ضروری و مفید خواهد بود. چراکه نیمی از جمعیت جهان و ظرفیتهای اقتصادی خوبی در آن وجود دارد. تصمیم ما در عرصه سیاست خارجی حضور در این مجموعه است؛ همانگونه که در سازمان همکاریهای شانگهای عضو شدیم و مراحل قانونی آن هم طی شد.