تونس دو سال پس از بهار عربی

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)

آیا این انقلاب نجات پیدا خواهد کرد؟

دکتر زامل سعیدی،کارشناس مسائل تونس در یادداشتی برای با اشاره به بحران های موجود در تونس پس از انقلاب نسبت به هرج و مرج سیاسی در این کشور هشدار می دهد.

انقلاب های ملت های عرب که با آغاز خود در ژانویه 2011 از تونس، اصطلاح «بهار عربی» را به ارمغان آورده و موجب سقوط رژیم های دیکتاتور در مصر و لیبی و یمن شد این تصور را در اذهان بسیاری از صاحبنظران ایجاد کرد که منطقه خاورمیانه شاهد پی ریزی استراتژی جدید و طراحی نقشه سیاسی نوینی خواهد بود. این روزها در دومین سالگرد این انقلاب های مردمی، تحولات منطقه خاورمیانه شاهد حالتی از احتقان، سرخورگی انقلابیون ، به هم ریختگی سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی و تشدید روز افزون اختلافات درون جامعه، به نحو بی سابقه ای است. در این یادداشت تلاش شده نیم نگاهی به وضعیت تونس به عنوان مادر این انقلاب ها انداخته شود:

عادل خذری جوان 27 ساله تونسی در دومین سالگرد انقلاب تونس که با خودسوزی محمد البوعزیزی، دیگر جوان سرخورده تونسی آغاز شده بود‏، در آتش حکومت تونس و هیزم فقر و بدبختی خود سوخت. خذری برای نشان دادن اعتراض جوانان تونسی به تعامل غیر مناسب حکومت با اوضاع اقتصادی و معیشتی ملت‏، در خیابان بورقیبه و دقیقاً در مقابل ساختمان تاریخی تئاتر تونس خودسوزی کرد تا خاطره خودسوزی البوعزیزی را زنده نگه دارد. خودسوزی خذری با نیل رأی اعتماد حکومت جدید تونس به ریاست علی العریض همزمان شد و این امر علامت خوبی برای حکومت جدید تونس که شک و تردیدهای فراوانی نسبت به موفقیت آن در خارج کردن تونس از اوضاع بحرانی جاری وجود دارد، بشمار نمی آید.

شاید پایه شک و تردید نسبت به موفقیت حکومت جدید ناشی از آن باشد که این حکومت نسخه ای برابر اصل از کابینه سابق به ریاست حمادی الجبالی نخست وزیر مستعفی تونس می باشد که بزرگترین عیب آن، عدم فراگیری همه نیروهای سیاسی فعال در صحنه تونس است. زیرا تنها از ائتلاف سه حزب تشکیل شده است و علیهذا فاقد پشتوانه مردمی نیرومند به شمار می آید.

علی العریض که اکنون نخست وزیر تونس شده و پیش از آن وزیر کشور بود در تاریخ 2012/06/01 اعلام کرد که وزارت کشور که مسئول بسط امنیت در جامعه تونس است، قانون «وضعیت فوق العاده» را به موقع اجرا می گذارد تا با بهم ریختگی اوضاع امنیتی در شهرهای تونس مقابله کند.

اعلام علی العریض و تأکید وی بر این که به نیروهای پلیس دستور داده شده است تا در راه برقراری امنیت در جامعه تونس از همه امکانات بهره بگیرند، حتی اگر کار به استفاده از اسلحه گرم منتهی شود، به عنوان اقدام وزیر کشور در جهت محدود کردن آزادی های عمومی، مورد انتقاد احزاب و دستجات سیاسی، از جمله سلفی های تونس واقع شد.

باجی قائد السبسی، رئیس «جنبش ندای تونس» و نخست وزیر اسبق این کشور که اکنون در صف اپوزیسون جای دارد، جنبش اسلامی النهضه را متهم کرده است که به واسطه شورای خود امور کشور را اداره می کند.

سبسی حکومت العریض را همان حکومت الجبالی با همان چهره ها دانست و گفت : تنها تغییر حاصله، ارجاع وزارت خانه های اعمال کننده حق حاکمیت دولت به افرادغیر وابسته به احزاب بوده است. زیرا اگر وزیر کشور بعنوان نمونه، وابسته به طیف سیاسی معینی باشد، افکار عمومی تونس نمی تواند نسبت به شفافیت و بی طرفی انتخابات آینده پارلمانی مشکوک نباشد.

سبسی اضافه کرد : نخبگان تونس با تقسیم جامعه تونس به قشرهای اسلامی،لائیک و کافر مخالفند و حرفشان این است که مردم تونس از 14 قرن پیش تا به امروز مسلمان بوده اند، و حرف ما این است که اجرای دمکراسی مستلزم قبول گردشی بودن حکومت است وگرنه دمکراسی به سلطه طلبی تبدیل خواهد شد.

مشارالیه همچنین گفته است که مخالف حکومت النهضه نیست ولی به شرط اینکه النهضه دیگران را در اداره کشور دخالت دهد و از همکاری آن ها بهره بگیرد. زیرا هیچ یک از احزاب فعلی تونس به تنهایی قادر به اداره این کشور نمی باشد.

وضعیت اجتماعی فعلی تونس حکایت از آن دارد که از دیدگاه مردم، نه احزاب اسلام گرا و نه دیگر احزاب لائیک یا چپگرا، قدرت ارائه راه حل برای بحران کشور، بویژه در بخش های اقتصادی و معیشتی را ندارند ، حتی اتحادیه سندیکاهای کارگری تونس، پس از اینکه دعوت اتحادیه از کارگران برای اعتصاب عمومی با شکست مواجه شد، قدرت و نفوذ همیشگی خود را در تونس بعد از استقلال (سال1956) از دست داده است.

اوضاع اقتصادی بیشترین فشار را بر جوامع بهار عربی وارد می کند. بر اساس آمار منتشر شده از سوی صندوق بین المللی پول، اقتصادهای ضعیف کشور هایی که صحنه بهار عربی بوده اند، طی دو سال آینده به 300 میلیارد دلار نیاز دارند تا بتوانند برنامه های توسعه خود را دنبال کنند. ولی بسیاری از ناظران معتقدند که نه تنها مبلغ فوق الذکر تأمین نخواهد شد، بلکه حتی کمک هایی که قدرت های اقتصادی برتر، وعده آن را به کشورهای بهار عربی داده بودند و مبلغ آن خیلی کمتر از 300 میلیارد مورد نظر می باشد، قابل حصول به نظر نمی رسد.

در این زمینه کافی است به این نکته اشاره شود که کشورهای غربی که خود درگیر بحران های متعدد اقتصادی بوده و ادامه حرکت رشد و نمو در این کشورها زیر سؤال رفته است، در جریان کنفرانس سران دوویل (فرانسه) در ماه مه 2012، متعهد شدند که مبلغ 20 میلیارد دلار به کشورهای میزبان بهار عربی کمک کنند ، ولی قبل از عمل به تعهد فوق، وضعیت تغییر یافت و مبلغ مذکور به مبلغ ناچیزی کاهش یافت.

بعضی از کارشناسان بر این عقیده اند که در کشورهای بهار عربی، دیکتاتورها توسط مردم سرنگون شدند ولی بهم ریختگی عمومی جای آن ها را گرفته و این کشورها بیشتر از گذشته غرق در بحران و آشوب شده اند. تونس یکی از این کشورها است که در آن با عنایت به ساختار فرهنگی ، نزدیکی به اروپا و ادامه فرهنگ فرانسوی در این کشور، حضور بیش از یک میلیون تونسی در فرانسه که درصد قابل توجهی از آنان نخبگان تحصیلکرده به شمار می آیند، فشار به هیأت حاکمه محسوس تر به نظر می رسد، مخصوصاً اگر حزبی یا حرکتی بخواهد دیدگاه های اعتقادی خود را عملی سازد. اظهارات شیخ راشد غنوشی رهبر جنبش اسلامی النهضه در روزهای نخستین پیروزی انقلاب تونس و سقوط بن علی که تا حدودی با موازین شرعی تطبیق نمی کرد، ناشی از همین وضعیت فرهنگی خاص تونس است.

در پایان باید گفت که خروج تونس از بحران جاری نیازمند مشارکت همه یا اکثریت نیروهای سیاسی در اداره کشور است و مردم تونس در انتظار انتخابات پارلمانی آینده کشور خود هستند که حکومتی کارآمد بر سر کار آمده و تونس در مسیر توسعه پایدار قرار بگیرد.

خوانده شده 1561 مرتبه