از جولیان آسانژ تا ادوارد اسنودن
شاید تا همین چند روز پیش کمتر کسی نام ادوارد اسنودن را شنیده بود ولی اکنون او به یکی از موضوعات مطرح در رسانه های جهان تبدیل شده است. دادگستری آمریکا این پیمان کار سابق سازمان امنیت ملی آمریکا (ان اس ای) را به جاسوسی، دزدی و تغییر در اسناد محرمانه متهم کرده است.
اطلاعاتی که آقای اسنودن درز داد از برنامه های گسترده سازمان امنیت ملی آمریکا در جمع آوری اطلاعات شخصی افراد در فضای مجازی پرده برداشت. حضور او در هنگ کنگ و روسیه با واکنش آمریکا مواجه شد و آمریکا خواستار استرداد او از این دو کشور شد. اینک اسنودن از ونزوئلا درخواست پناهندگی کرده است و منتظر دریافت پناهندگی از این کشور است. در رابطه با اهمیت این موضوع و تاثیر آن بر روابط آمریکا با روسیه و اروپا با محمد فرهاد کلینی کارشناس ارشد مسائل استراتژیک گفتگو کرده ایم که در زیر می خوانید:
مدتی است که ادوارد اسنودن کارمند سابق سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) به یکی از سوژه های خبری رسانه های دنیا تبدیل شده است. این مسئله از چه جهت حائز اهمیت است؟ آیا این پدیده ای نوین در دنیای دیپلماتیک است؟
این موضوع بیش آنکه یک موضوع دیپلماتیک باشد بیشتر به یک انتقام در حوزه نبرد پنهان اطلاعاتی مربوط می شود. اینکه این انتقام شخصی است یا توسط یک سیستم ثالت مرکب صورت گرفته است قابل بررسی است و بایستی کارشناسان امنیتی قضاوت نهایی کنند. از سوی دیگر امروز با توجه درخواست پناهندگی اسنودن از کشورهای گوناگون این موضوع به حوزه حقوق کنسولی وبین المللی نیر کشیده شده است و حتی با توجه به اقدام هم پیمانان امریکا در اروپا در بازرسی از هواپیمای رئیس جمهور بولیوی درشبه جزیره ایبریا ،این موضوع به یک واکنش لاتینی در برابر آتلانتیکی نیز کشیده شد.
می توان گفت که ما دوره جدیدی از رقابت و آشوب اطلاعاتی و هدایت محیط سیاسی را شاهد هستیم و با توجه به تمرکزطلبی حداکثری و شبکه ای شدن سیستم های کسب اطلاعات نوع آسیب های اطلاعاتی و ضربه های امنیتی نیز پر هزینه شده است. صعود توان اطلاعاتی به همان انداره که کیفیت تصاعدی پیدا کرده است همزمان سقوط اطلاعاتی نیز پرشتاب و تنازلی شده است. درصورت تخمین حداقلی، آنتروپی نظام پر قدرت اطلاعاتی امریکا افزایش پیدا کرده است.
افشاگری های اسنودن چه تاثیری بر چهره آمریکا در سراسر جهان گذاشته است؟
تاکنون اتفاقات متوالی در جامعه امریکا افزایش پیدا کرده است که منجر شده امنیت اطلاعاتی و مدنی درونی آمریکا از یک سو و جایگاه و چهره امریکا از بیرون از سوی دیگر، از ثبات قبلی برخوردار نباشد و مقامات آمریکایی نیازمند یک بازخوانی دقیق تر از آنچه که تاکنون انجام داده اند هستند. این موضوع مسئولیت اقای جان کلاپر مدیر جامعه اطلاعاتی امریکا را بیشتر می کند. ترکیبی از تهدیداتcomint (اطلاعات سیگنالی) و humanint (اطلاعات انسانی) با cyberint (اطلاعات سایبری) اتفاق افتاده است. جوامع مدرن به همان انداره که به فرصت ها وبرتری های تکنولوژیک می رسند زودتر از دیگران نیزبا تهدیدات نوین روبرو می شوند.
در حالی که امریکا هنوز از ماجرای ویکی لیکس خلاصی پیدا نکرده است وارد موضوع ادوارد اسنودن کارمند سابق سازمان جاسوسی آمریکا شده و امروزه منجر به اعتراض جوامع سیاسی جهان حتی کشورهای غربی که مورد هدف دستگاه اطلاعاتی امریکا قرار گرفته اند می شود. بحران اطلاعاتی تبدیل به بدبینی دولت های اروپایی شده است و آنها نیز نیاز دارند تا برای حفظ چهره خود لب به اعتراض بگشایند چون مجبورند پاسخگوی مردم خود باشند.
بنابراین می توان گفت که بر اساس این اتفاقات دیگر امریکا برای جهان همانند دوران جنگ سرد با مرغ کنتاکی وهمبرگرمک دونالد وشلوارجین و موسیقی راک و... معرفی نمی شود. در دوران اول اوباما تصمیم گرفته شد تا نماد دیپلماسی عمومی امریکا را با آیفون و استیو جابز معرفی کنند ولی زندان گوانتانمو و حملات هواپیماهای بدون سرنشین و فاجعه های اطلاعاتی اجاره این تحرک را از آمریکا گرفته است. امروز نماد استیو تبدیل به اسنودن شده است. اقای جان کری بسیار تلاش دارد تا در این خصوص چاره اندیشی کند. نگاه اقای جان کری دموکرات به دیپلماسی عمومی امریکا با خانم کاندولیزا رایس جمهوریخواه بسیار تفاوت دارد و اگر تفاوت های این دو را نبینیم باید در شناخت خود تجدید نظر کنیم.
در پروژه ای که اسنودن در آن مشارکت داشته است ایران به عنوان یکی ازاهداف اولیه بوده است وفکر نمی کنم این کارت تبریک کاخ سفید برای تهران باشد. بدیهی است که ایران بایستی از حقوق خود دفاع کند. آنها هنوز هم در صدد عذرخواهی از کشورهای اسیب دیده از حملات اطلاعاتی برنیامده اند.
آیا این مسئله بر روابط فراآتلانتنیک هم تاثیرگذار خواهد بود؟
اروپا همواره، خصوصا بعد از جنگ جهانی دوم، سایه سنگین امریکا را بر سرخود احساس کرده است و اگرچه در اوایل دهه نود میلادی قرن گذشته با اراده جدیدی از اتحادیه اروپا روبرو شد و اروپا با سپر یورو در برابر شمشیر دلار ظاهر شد ولی در طی اغاز دهه دوم قرن میلادی جدید بار دیگر خیز جدید امریکا را احساس می کند. واگرایی در اتحادیه اروپا و بحران مالی این قاره، بر وضعیت اروپا به عنوان یک شریک تاثیر گذاشته است.
به هر حال این موضوع نیز دلیلی دیگر برای بیان اعتراض اروپا به امریکا است ولی به یاد داشته باشید که اروپا آن هنگام که با زندان های سازمان جاسوسی آمریکا در اروپا مواجه شد به صورت محترمانه و نه بعنوان یک مجروح اطلاعاتی با امریکا سخن گفت. اقای اوباما به هنگام معرفی راهبرد سایبری امریکا اعلام کرد که حمله سایبری را به عنوان اعلام جنگ تلقی می کند ولی به نظرمی رسد اروپا این حمله به خرانه اطلاعاتی وهویتی خود را در حد یک سرقت تلقی می کند.
عدم استرداد اسنودن از سوی روسیه به یکی از مسائل اختلاف برانگیز بین آمریکا و روسیه تبدیل شده است. این مسئله تا چه اندازه می تواند بر این روابط تاثیر گذار باشد؟
طبیعی است که روسیه در غم امریکا شریک نیست. رفتن اسنودن به هنگ کنگ در ابتدا بوی خوراک چینی را برای امریکایی ها تداعی می کرد. بعد از حملات تبلیغاتی و مقصر سازی چین و امریکا در جنگ اطلاعاتی و در دستورکار دو کشور قرار گرفتن این موضوع و حرکت آرام برای تغییر رقابت به همکاری سایبری برای برخی از کشورهای بزرگ کلوپ قدرت قابل بلعیدن نبود. کیش کردن اطلاعاتی امریکا می تواند دلایل دیگری در کشورهای دیگری داشته باشد. قضاوت پیرامون برخی از این رقابت ها معمولا سالها بعد پس از باز کردن آرشیوهای سازمان های اطلاعاتی اتفاق می افتد و سپس تبدیل به اموزش و انتقال تجربه و رقیب شناسی در دانشگاه های آجر سفید امنیتی می شود.
در نگاه راهبردی، تحمل مسائل و اختلاف بین آمریکا و روسیه در هر موضوعی متفاوت است و تابع یک دلیل نیست. صبر روسی در دفاع، با سرعت عمل امریکایی در تهاجم، مختصات رقابت خود را ایجاد می کند. مکتب روسی در محدود کردن رقیب تخصص دارد و شگرد مکتب امریکایی در بهره گیری از رقیب است. تاثیر بر وهم و فهم متقابل گاهی مهمتر از برد و باخت فوری است.
بنابراین باید گفت روابط امریکا با روسیه تابع الگوی رقابت وهمکاری است ولی اینکه رقابت بصورت جداگانه وهمکاری از سوی دیگر هر کدام چه سهمی و در چه دربازه زمانی مطرح می شود را بایستی کارشناسان امنیتی به صورت حرفه ای و جداگانه نظر بدهند.
اسنودن در مصاحبه اختصاصی با هفته نامه اشپیگل آلمان گفته است که سازمان امنیت ملی آمریکا و اسرائیل هر دو به اتفاق هم اقدام به نگارش بدافزار استاکس نت کرده و از آن علیه برنامه هسته ای ایران در نطنز استفاده کردند. این افشاگری تا چه اندازه مهم است؟ آیا ایران می تواند بر اساس این افشاگری علیه آمریکا به اقدام حقوقی دست بزند؟
اسنودن افشاگری نکرده است بلکه یک واقعیت و حقیقت را تکرار کرده است. در گذشته مقامات مسئول ایرانی در این خصوص موضع گیری کرده اند. مشکل اسنودن برای امریکا موضوعی فراتر از موضوع بدافزار استاکس نت است. چنانچه می دانید او اطلاعات طبقه بندی شده ای از برنامه های فوق سری ان اس ای از جمله برنامه شنود پریزم را در گاردین و واشینگتن پست مطرح کرد. در پروژه ای که اسنودن در آن مشارکت داشته است ایران به عنوان یکی از اهداف اولیه بوده است و فکر نمی کنم این کارت تبریک کاخ سفید برای تهران باشد.
بدیهی است که ایران بایستی از حقوق خود دفاع کند. آنها هنوز هم در صدد عذرخواهی از کشورهای اسیب دیده از حملات اطلاعاتی برنیامده اند. از سوی دیگر بایستی گفت که ایران نباید به تنهایی اقدام حقوقی بکند. مگر فقط ایران قربانی بوده است؟ امروزه اروپا و... امریکا را به استفاده نامشروع از تکنولوژی اطلاعاتی در جهان معرفی می کنند و بایستی جامعه جهانی در این خصوص اعلام نظر کند. مسئله صرفا برعلیه ایران نبوده است و ایران نیز مسئول پرداخت هزینه های همه دولت های دیگر نیست.
ما اکنون در گذار دنیای وب سوم و چهارم هستیم و تفاوت سرعت در گذار بین کشورهای مختلف بوجود امده است. انسان دوم دجیتالی وساخت روح مجازی در دستور کار نبرد سایبری است. شورشگران "بی دلیل و با دلیل اطلاعات دیجیتالی" در حال ظهور هستند و هنوز جوامع بشری فاقد حقوق کافی و فرهنگ لازم برای گام گذاشتن در این دوره وعصر جدید هستند. قانونگذاران صرفا از بعد جرائم فوری و متعارف حرکت های محدودی داشته اند. دنیای جدید ما برای ایجاد یک ثبات قابل محاسبه، نیازمند همکاری هرچه بیشتر است. انتخاب رویکرد غلط باعث هرج ومرج بیشتر در جهان می شود واین مطلوب فرزندان و فردای همه ما نیست. جهان نباید در دشمنی از یکدیگر سبقت بگیرد. این سبک منجر به سیاست باخت- باخت خواهد شد و همانند تغییر ابشار دیتا به شلیک نامتعارف دیتا به همه جهان است.
دولت ونزوئلا دریافت درخواست پناهندگی سیاسی ادوارد اسنودن را تایید کرده است. آیا آمریکا می تواند مانع از پناهنده شدن او به ونزوئلا شود؟
در جهان خیلی از چهره های اطلاعاتی بنا به دلایل مختلف و انگیره های مختلف به کشورهای دیگر پناهنده می شوند و مصونیت می گیرند ولی در صورتی که این فرد برای هر دو کشور مجرم شناخته شود کشور متقاضی می تواند در صورت وجود قرارداد استرداد مجرمین با کشور میزبان پناهندگی وارد مذاکره شود و خواستار استرداد او شود.
منظور شما از مانع شدن طیفی از پاسخ را بوجود می آورد و ربایش ادوارد اسنودن را می تواند در ذهن تداعی کند. فکر کنم این موضوع برای امریکا امری حیثیتی است و امریکا به هر کاری برای مهار این وضعیت و پیشگیری از تکرار این وقایع دست خواهد زد تا اتفاقات مشابه برای ماموران خود در آینده را مدیریت کند. آنها نمی خواهند تا ادوارد اسنودن تبدیل به الگویی موفق در فرار از دستگاه اطلاعاتی امریکا شود.