
emamian
خورشید امامت در دوران حضور و غیبت
تفاوت نور و تاریکی بر همگان مشهود بوده و نیاز به بیان ندارد. نور خورشید با تابش خود بر روی زمین فواید متعددی را به ارمغان میآورد و زمین بدون تابش خورشید قابل تصور نیست. امام معصوم علیهالسلام نیز همانند خورشید بر اهل آن نورافشانی کرده و برکاتش را بر اهل زمین به ارمغان میآورد. در روایات نیز امام به خورشید تشبیه شده است. امام رضا علیهالسلام در این راستا میفرماید: «الْإِمَامُ كَالشَّمْسِ الطَّالِعَةِ الْمُجَلِّلَةِ بِنُورِهَا لِلْعَالَم»؛[1] «امام همچون خورشید تابناکى است که نورش جهان را فراگرفته است».
همانطور که زمین بدون خورشید از بین میرود و متصور نیست، بدون امام نیز زمین از بین میرود و از هم میپاشد. امام صادق علیهالسلام میفرماید: «لَوْ بَقِيَتِ الْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ لَسَاخَت»؛[2] «اگر زمين بدون امام باقی بماند در هم فرومیریزد».
اکنونکه بیان شد زمین بدون امام باقی نمیماند، شاید برخی با این سؤال مواجه شوند که در دوران غیبت امام زمان علیهالسلام چرا زمین از بین نمیرود؟!
پاسخ اینگونه است؛ چنانکه زمان ابری بودن آسمان، هوا همچنان روشن و نورانی بوده و زمین از نور خورشید بهرهمند میشود در دوران غیبت نیز مردم از وجود امام زمان علیهالسلام بهرهمند میشوند. رسول خدا در وصف دوران غیبت میفرماید: «و الّذي بَعَثَني بالنّبوّةِ، إنّهم لَينتَفِعونَ بهِ و يَستَضيؤونَ بنورِ وَلايتِهِ في غَيبتهِ كانْتِفاعِ النّاسِ بالشَّمسِ و إنْ جَلّلَها السَّحابُ»؛[3] «سوگند به آنکه مرا به پيامبرى برانگيخت، آنان از وجود او بهرهمند میشوند و در روزگار غيبتش از نور ولايت او پرتو میگیرند، همچنان كه مردم از خورشيدِ نهان در پسِ ابر، بهرهمند میشوند».
در نتیجه خورشید امامت در هر حالتی برای مردم، نور و برکت است؛ حال امام حاضر باشد یا غائب.
پینوشت:
[1]. جعفر بیاتی، الأخلاق الحسينية، انوار الهدی، ص18.
[2]. شیخ کلینی، کافی، اسلامی، ج1، ص179.
[3]. علامه مجلسی، بحارالانوار، مؤسسه الوفاأ، ج52، ص93
حضرت علیاکبر(ع) الگوی جوانان منتظر
هرچند یک جوان برای همه اقشار جامعه از مرد و زن، پیر و جوان میتواند الگو باشد؛ ولی بیتردید تناست بین آنها آثار بیشتری دارد؛ بنابراین حضرت علیاکبر علیهالسلام بهترین الگو برای جوانان در راستای پیمودن راه سعادت و تنظیم کردن برنامه زندگی خواهد بود.
جوانی بهترین زمان برای حرکت و تلاش در جهت فتح قلههاست و چه زیباست که جوان امروز، زندگی خویش را با الگو گرفتن از بزرگانی همچون حضرت علیاکبر علیهالسلام پرشورتر کرده و خود را آماده ظهور امام زمان علیهالسلام کند.
ایمان و معرفت حضرت علیاکبر علیهالسلام
معرفت و شناخت، نخستین امری است که انسان را از عموم جامعه ممتاز کرده و او را انسان خاص و دوستداشتنی میکند. امام رضا علیهالسلام فرمود: «أَنَّ الْمَعْرِفَةَ التَّصْدِيقُ وَ التَّسْلِيمُ وَ الْإِخْلَاصُ فِي السِّرِّ وَ الْعَلَانِيَة»؛[1] «معرفت و شناخت، تصدیق[حقائق]، تسلیم[خدا و اهلبیت] و اخلاص[در همه امور] است چه آشکارا و چه مخفیانه».
امام حسین علیهالسلام درباره علیاکبر علیهالسلام میفرماید: «خَلُّوا سَبِيلَه فَإِنَّهُ مَمْسُوسٌ فِي ذَاتِ اللَّه»؛[2] «راه را بر او باز کنید؛ زیرا او مجذوب و شیفته نسبت به ذات خداوند[مخلوط شدن گوشت و خون او با محبت الهی] است».
نخستین حرکت جوان امروز باید در راستای شناخت خدا و معرفت باشد؛ زیرا این امر زیربناییترین و اساسیترین آموزههایی است که سعادت او را تضمین میکند.
آمادگی حضرت علیاکبر علیهالسلام برای جانفشانی
از خصوصیات جوانی این است که اگر حق برای او روشن شد و به آن باور قلبی پیدا کرد تا پای جان و با شجاعت از آن دفاع میکند؛ همانگونه که حضرت علیاکبر علیهالسلام هنگامی که دید پدرش آیه «إِنَّا لِلّه وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ» را میخواند، با ادب از پدر پرسید: پدرجان! فدایت شوم، چرا کلمه استرجاع را خواندید؟ امام حسین علیهالسلام فرمود: دیدم هاتفی را که ندا میکرد که مرگ، این کاروان را بدرقه میکند.
بعد از اینکه علیاکبر علیهالسلام حقانیت راهشان را از پدر پرسید فرمود: «فَاِنَنَّا اِذَاً مَا نُبَالِی اَن نَمُوتَ مُحِقِّینَ»؛ «اگر مسیر ما حق است، دیگر هیچ ترسی از مرگ نداریم».[3]
آری! شایسته است که جوان امروز، با الگو قرار دادن جوانانی مانند حضرت علیاکبر علیهالسلام فرزند برومند امام حسین علیهالسلام، خود را برای همراهی دولت سرتاسر حقیقت امام زمان علیهالسلام آماده کند؛ زیرا بیشتر یاران و اصحاب امام زمان علیهالسلام را جوانان تشکیل میدهند.[4]
پینوشت:
[1]. الفقه المنسوب الیالامام الرضا علیهالسلام، مؤسسةآلالبیت، ص65.
[2]. بیضون، لبیب، موسوعة كربلاء، مؤسسةالاعلمی، ج2، ص117.
[3]. مفید، محمدبن محمد، الارشاد، کنگره شیخ مفید، ج۲، ص۸۲.
[4]. طوسی، محمدبن الحسن، الغیبة، دارالمعارف الاسلامیة، ص576.
روش برخورد پیامبر (ص) با ماه شعبان
در قسمتی از صلوات شعبانیه می خوانیم «... الَّذِی کَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ یَدْأَبُ فِی صِیَامِهِ وَ قِیَامِهِ فِی لَیَالِیهِ وَ أَیَّامِهِ بُخُوعاً لَکَ فِی إِکْرَامِهِ وَ إِعْظَامِهِ إِلَى مَحَلِّ حِمَامِهِ؛ یعنی «و رسولت صلى الله علیه و آله (در ماه شعبان) جهد و کوشش بسیار به نماز و روزه در شبها و روزهاى این ماه داشت و براى فروتنى به درگاه تو این ماه را تا به آخر محترم و گرامى مى داشت.
در این فراز رفتار رسول خدا صلی الله علیه و آله در قبال ماه شعبان روزهداری و قیام برای عبادت در شب و روز این ماه بود. ایشان این عمل را به جهت تکریم و تعظیم یا بزرگداشت ماه شعبان انجام می داد، منتها در این مسیر «باخعانه» رفتار می کردند: «بُخُوعاً لَکَ فِی إِکْرَامِهِ وَ إِعْظَامِهِ». «باخع» از مادّه «بَخع» به معنای هلاک کردن خود از شدت غم و اندوه است. این عبارت را در آیه سوم سوره شعرا میبینیم، آنجا که خداوند خطاب به پیامبرش فرمود «لَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَفْسَکَ أَلَّا یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ»؛ یعنی (ای پیامبر) شاید تو می خواهی برای اینکه آنان ایمان نمی آورند، خود را از شدت اندوه هلاک کنی!
بنابراین معنای این فراز اینگونه می شود که پیامبر صلی الله علیه و آله به جهت تکریم، تعظیم و بزرگداشت ماه شعبان، خود را به شدت به مشقت می انداخت به گونه ای که روزها به روزهداری می پرداختند و شبها برای خدا برای عبادت قیام می کردند. دلیل این سختکوشی در عمل ماه شعبان هم قطعاً آمادگی جهت ورود به ماه مهمانی خدا یعنی ماه مبارک رمضان بود.
این فراز از صلوات شعبانیه نشان می دهد که سیره و روش زندگانی پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت وحی علیهم السلام با امور روزمره ما بسیار تفاوت دارد؛ در جایی که برترین مخلوق خدا که به اذن الله تمام علم و قدرت و حکمت خداوند در دستان اوست، اینچنین مشغول عبادت است، عمده ما انسان ها در پیچ و خم زندگانی دنیا صرفاً به دنبال یک لقمه نان می گردیم و نماز و عبادت را هم از سر عادت انجام می دهیم؛ در حالی که اگر امور روزمره خود را با نیت های خدایی و با نیت صالحیت انجام دهیم، امید است اعمال ما جزو عبادت محسوب شود؛ از این جهت گاهی انسان با یک اصلاح نیت می تواند جنس عمل خود را ارتقاء دهد.
توصیه اسلام به خواندن آیةالکرسی برای دوری از شیطان
ملحدان و اسلامستیزان که توانایی تحلیل صحیح گزارههای معارف اسلامی را ندارند، به گمان باطلشان به دنبال یافتن تناقض در باورهای اسلامی میباشند. شبهه آنان این است که مسلمانان با خواندن آیةالکرسی سعی میکنند که شیطان را از خود دور سازند، در حالیکه شیطان از خود خدا نترسید چه رسد به نام او.
در پاسخ به این شبهه به چند نکته اشاره میشود:
الف- مروری کوتاه بر سرنوشت ابلیس به روشنی نشان میدهد که او رانده شدن خویش از درگاه الهی را به پای آدم علیهالسلام نوشته بود. از این رو با صراحت به خداوند گفت: «قالَ أَ رَأَيْتَكَ هذَا الَّذِي كَرَّمْتَ عَلَيَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ إِلَّا قَلِيلًا»؛[1] «ابلیس به خدا گفت: «آيا ملاحظه كردى، اين كسى را كه بر من برترى دادى؟ اگر مرا تا روز قیامت زنده بگذاری، جز اندكى از فرزندانش را، حتماً منحرف و ريشهكن خواهم ساخت». از آن پس بود که ابلیس تمام تلاش و حیله خود را به هدف نابودی نسل آدم بهکار بست.
ب- هدف از آفرینش انسان، مشخص شدن خوب از بد و مؤمن از کافر است و این هدف فقط با اراده و اختیار انسان معنا پیدا میکند، پس خدا به انسان عقل و اندیشه داد تا بتواند در برابر مکر و حیله ابلیس و دوستانش تصمیم صحیح را بگیرد. البته شیاطین اجازه ندارند به صورت مستقیم، انسان را نابود کند؛ بلکه صرفاً از مسیر وسوسه و گمراه ساختن انسان به هدف شوم خود میپردازند.[2]
ج- ابلیس به خوبی میداند که عاقبتی جز عذاب جاودان ندارد، بنابراین تلاش میکند تا هر جا که بتواند انسانهای بیشتری را با خود به جهنم بکشاند. اینجاست که خداوند افزون بر قدرت عقل و اندیشه، مسیرهای نجات از مکر شیطان و دور ساختن او را به انسان نشان میدهد.
آیةالکرسی یکی از بهترین گشایشها و راههای نجات در برابر نیرنگ شیاطین است؛ زیرا بهترین آیه و قله آیات قرآن کریم میباشد[3] و قرآن نیز جز نور و روشنایی برای مؤمنان ندارد. در حقیقت، انسان مؤمن با خواند آیةالکرسی خود را در پناه اسم اعظم خداوند قرار میدهد و بیتردید وعده خداوند حق است که انسان مؤمن را از دام شیطان دور میسازد.
البته انسان مؤمن میداند که این راه و مسیر کاملا موقت و شکننده است؛ زیرا شیاطین در کمین هستند و شبانه روز، منتظر فرصت برای ایجاد لغزش در زندگی مؤمنان میباشند.
پینوشت:
[1]. اسراء، 62.
[2]. اسراء، 65.
[3]. مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، ج89، ص267، دار إحياء التراث العربي.
تشخیص و پذیرش آزادانه مسیر، آمادگی عمومی برای ظهور
غیبت امام زمان علیهالسلام مانند غیبت بسیاری از پیامبران قبل، دارای حکمتها و آثار فراوانی است که برخی از آنها در متون دینی اشاره شده است. غیبت حضرت دارای حکمتهایی مانند نبودن در بیعت دیگران، حفظ جان امام، امتحان انسانها، متولد شدن انسانهای مؤمن و... است.[1]
آمادگی عمومی مردم برای پذیرش امام علیهالسلام، یکی دیگر از حکمتهای غیبت امام زمان علیهالسلام است؛ زیرا یکی از شرایط ظهور، آمادگی عمومی مردم برای پذیرش شرایط ظهور است؛ یعنی خود مردم باید با شناخت مسیر و انتخاب آزادانه آن، خود را برای ظهور آماده کنند و این امر با وجود امام در هر زمان منافات ندارد.
عدم تنافی تشخیص مسیر هدایت با وجود امام
تشخیص مسیر و انتخاب آن در ابتدای امر مهم است تا انسان با اختیار کامل بپذیرد؛ ولی در ادامه، برای گمراه نشدن، نیازمند امام است؛ بنابراین باید به چنان رشدی برسد که قادر به تشخیص راه و انتخاب آزادانه آن و به دور از هرگونه اجبار باشد؛ ولی هرگز از امام و هدایتهای او بینیاز نخواهد شد؛ زیرا انسان در هر حال نیازمند واسطه است و سنت الهی بر این تعلق گرفته است که برای ارتباط با خدا، واسطههایی وجود داشته باشد[2] تا برنامهها و پیامهای رستگاری بشر را در دنیا و آخرت به گوش او برساند که به او «واسطه فیض» گفته میشود، پس به هر اندازه که انسان در تشخیص مسیر قوی باشد، باز برای رسیدن به سعادت، نیاز به دریافت پیامهای الهی دارد؛ بنابراین در هر زمان و شرایطی نیاز به امام وجود دارد.
غفلت از حس نیاز به امام
بهطورمعمول انسانها با امور مادی و حس روبهرو هستند و تنها چیزهایی را باور میکنند که در حیطه حس و تجربه آنها بگنجد، غافل از اینکه همه چیز قابل سنجش در آزمایشگاهها نخواهد بود، بیشک اموری وجود دارد که عموم انسانها با آن سر و کار دارند؛ ولی مانند غفلت ماهی از آب، از آن غافلاند. این در حالی است که در موارد فراوانی مردم از وجود امام بهرهمند میشوند؛ ولی از آن غفلت دارند. امام صادق علیهالسلام در مورد بهرهمندی از امام غایب فرمود: «كَمَا يَنْتَفِعُونَ بِالشَّمْسِ إِذَا سَتَرَهَا السَّحَابُ»؛[3] «همانگونه که از خورشید بهره میبرند، زمانی که ابرها آن را میپوشانند»؛ بنابراین اینکه کسی نیازمندی خویش به امام را حس نمیکند، دلیل بر عدم نیاز وی به امام نیست.
بنابراین هر چه قدر هم که انسانها از نظر تشخیص مسیر درست و راه صحیح، پیشرفت کنند، باز هم نیازمند وجود امام و رهبر در همه جهات هستند؛ زیرا برای پیمودن راه سعادت، نیاز به راهنمایی دارند که در هر لحظه انتخابهایش مطابق با مصلحت است.
پینوشت:
[1]. حکمتهای غیبت.
[2]. مائده: 35.
[3]. صدوق، محمدبنعلی، الامالی، کتابچی، ص186.
ویژگیهای جامعه اسلامی در عصر انتظار
برگزارى مراسم عيد سعيد ولادت امام زمان؛ حضرت مهدی علیهالسلام و تشكيل مجالس جشن، دعا و سخنرانى، شعر و مديحهخوانى در ايام خجسته نيمه شعبان از فرصتهاى بسيار عزيز و مغتنم است كه بايد از آن براى تبليغات اسلامى و امامشناسى بهره برد.
روح و جان عاشقان اهلبیت علیهمالسلام در این روزها بیشتر رنگوبوی مهدوی به خود گرفته و روحيه انتظار و آمادهسازی جهت ظهور آخرین ذخیره الهی افزونتر میگردد. بنابراین بر همگان چه مردم و چه مسئولان لازم است که نسبت به هويت ولايى و اسلامى جامعه رسيدگى کنند و ابعاد مختلف جامعه در موضوعات اخلاقی، نظامی، سياسی، اقتصادی و فرهنگی را رشد داده و نقاط ضعف را برطرف و نقاط قوت را تقویت کنند.
هیچ جامعهای نباید پیش از ظهور امام معصوم علیهالسلام خود را عاری و خالی از نقص و عیب بداند، در غیر این صورت، هیچگاه در اندیشه اصلاح نواقص فردی و اجتماعی نخواهد بود. پیامد وجود چنین جامعهای که به ظاهر شعار اسلام میدهد، آن است که نگرانی و رنجش خاطر ولی امر مسلمانان که در پرده غیبت به سر میبرد، برایش اهمیت ندارد.
جامعه منتظر و جامعه اسلام ناب، پيرو ولايت اهلبيت عليهمالسلام است و در تمام زوایای مربوط به اندیشه و هویت، شعارش اسلام است؛ از هر سو که به این جامعه نظر شود، به اسلام منتهى میشود. مسئولان متعهد و مؤمن در جامعه منتظر، مشروعيت هر برنامه را در این جامعه، با هدایتها و ارشادهای قوانین اسلام مورد سنجش قرار میدهند.
جامعه منتظر، تمدنش اسلامى و برگرفته از قرآن مجيد است که میفرماید: «بر سخنى كه ميان ما و شما يكسان است، بیایید كه جز خداوند را نپرستيم و چيزى را بر او شريک نگردانيم»،[1] «بهراستی، ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شماست».[2] در سنت نبوی نیز آمده که فرمود: «هیچ برتری برای عرب نسبت به عجم وجود ندارد».[3]
جامعه منتظر، به جاهليتهای پيش از اسلام که نمود آن در برهنگی و بیبندباری بود، افتخار نمیكند؛ بلكه پيوند خود را با آنها قطع میسازد و ترویج چنین فرهنگی را بازگشت به عقب و قهقرا میداند. در جامعه منتظر، زن و مرد مؤمن با یکدیگر در ایجاد یک هويت اسلامى همیاری میکنند. هرچند در چنین جامعهای بانوان دارای كرامت ويژه و خاص هستند، اما با مردان بيگانه اختلاط ندارند. خلاصه آنکه جامعه منتظر، جامعه حجاب، عفت، پارسايى است و از هرگونه رفتار ناپسند ظاهری و باطنی که خلاف شریعت اسلامی است، پرهیز میکند.
پینوشت:
[1]. آلعمران، 64.
[2]. حجرات، 13.
[3]. مسند احمد بن حنبل، ج38، ص474، مؤسسة الرسالة.
معنای سلام در استعمالات قرآنی
انسان در زندگی خود اعمال و رفتارهای مختلفی اعم از خوب یا بد از خود بروز میدهد. یکی از این صفات بد و نکوهش شده غرور و خودپسندی است. غرور و خودپسندی هم در منابع دینی و هم براساس طبع انسانی نکوهش شده میباشد. امیرالمؤمنین علیهالسلام درباره انسان مغرور میفرماید: «العُجبُ يُفسِدُ العَقلَ»؛[1] «عجب و خودپسندی عقل را فاسد میکند».
خودپسندی باعث میگردد انسان رفتارها و کردار خود را برتر از دیگران بداند. خودپسندی گاهی اوقات به اندازهای میرسد که حتی شخص کلام خدا را نیز قبول نکرده و مخالفت نماید؛ بهعنوانمثال برخی از مردم با تکیه بر اموری مانند دانش و یا مدرک علمی دچار خودبینی شده و فکر کنند هر چه میگویند درست است. نمونه این مطلب ادعای یک روشنفکر است که میگوید: اعراب قبل از اسلام هنگام داخل شدن به روستایی سلام داده و با این لفظ خود را تسلیم جن و یا بت آن روستا میکردند؛ ازاینرو سلام در زبان عربی به معنای تسلیم شدن است و ما فارسیزبانان باید به جای آن از واژه «درود» استفاده نماییم.
این فرد بدون هیچگونه دقت در منابع اعم از قرآن و روایات این شبهه را مطرح میکند و اگر لحظهای بدون هیچ غرضورزی نسبت به دین مبین اسلام در این منابع دقت میکرد، شاید اینگونه سخن نمیگفت؛ ازاینرو برای روشن شدن مطلب نکاتی را بیان میکنیم.
معنی لغوی:
دهخدا در کتاب لغت خود مینویسد: «سلام به معنی بَهی که در درود بر کسی گویند، یعنی سلامت و بیگزند باشید و نیز تهنیت، تحیت، درود و خیر».[2]
معنی اصطلاحی:
در اصطلاح دینی نیز سلام به معنای سلامتی و یا دعای خیر و سلامتی است، چنانکه خداوند وقتی اراده کرد آتش، ابراهیم خلیل را نسوزاند خطاب به آتش فرمود: «يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ»؛[3] «ای آتش! بر ابراهیم سرد و سالم باش». در آیه شریفه دیگری نیز خداوند متعال خطاب به بهشتیان میفرماید: «ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ آمِنِينَ»؛[4] «با سلامت و ايمنى در آنجا داخل شويد».
خداوند متعال در آیات مختلف به انبیا و سایر بندگان خویش سلام میدهد. به عنوان مثال به حضرت ابراهیم میفرماید: «سَلَامٌ عَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ».[5] در آیه شریفه دیگر میفرماید: «سَلَامٌ عَلَى نُوحٍ فِي الْعَالَمِينَ»؛[6] «درود بر نوح در ميان جهانيان» و در آیه دیگری بر تمام فرستادگانش سلام میفرستد: «وَسَلَامٌ عَلَى الْمُرْسَلِينَ»؛[7] «و سلام بر رسولان».
خداوند در آیه شریفه دیگری پیامبر خود را نیز امر میکند که بر مؤمنین سلام نماید: «وَإِذَا جَاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِنَا فَقُلْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ»؛[8] «و چون كسانى كه به آيات ما ايمان دارند، نزد تو آيند، بگو: «درود بر شما»».
دقت در این آیات بطلان ادعای مطرح شده را مشخص میکند، زیرا در همه این استعمالات سلام به معنای سلامتی است، علاوه بر آن طبق این ادعا باید سلام خدا بر پیامبران و رسولان را تسلیم شدن خداوند بر آنها معنا نماییم و یا این که در آیه آخر بگوییم خدا فرمان میدهد رسول خدا تسلیم مؤمنان شود؛ اما هیچ عاقلی این برداشت را از آیات نمیکند.
درنتیجه، آیات قرآنکریم و معنای «سلام» مشخص میکنند که دیدگاه مطرح شده در شبهه ادعایی بیش نبوده و معنا همان درود و درخواست سلامتی برای طرف مقابل است.
پینوشت:
[1]. تمیمی الآمدی، غررالحكم و دررالكلم، دارالکتب الاسلامی، ص44.
[2]. لغت نامه دهخدا، واژه سلام.
[3]. انبیا: 69.
[4]. حجر: 46.
[5]. صافات: 109.
[6]. صافات: 79.
[7]. صافات: 181.
[8]. انعام: 54.
چگونه بدانم عملم خالص است؟
امام جعفر صادق (علیه السلام):
اَلْعَمَلُ الْخالِصُ الّذی لاتُریدُ اَنْ یَحْمَدَکَ عَلَیْهِ اَحَدٌ إلاَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ
عمل خالص آن عملی است که دوست نداری درباره آن، احدی جز خدای سبحان از تو تعریف و تمجید کند.
الکافی : ۲/۱۶/۴
فواید نوشیدن آب گرم برای هضم غذا چیست؟
در اینجا ۷ روشی که نوشیدن آب گرم میتواند به طور بالقوه به هضم بهتر کمک کند آورده شده است.
۱. آنزیمهای گوارشی را تحریک میکند
وقتی آب گرم وارد معده میشود، به فعال شدن آنزیمهای گوارشی کمک میکند و هضم راحتتر را تسهیل میکند. آب گرم با تحریک ترشح آنزیمهای گوارشی به عنوان یک محرک طبیعی برای سیستم گوارش عمل میکند. آنزیمها نقش مهمی در تجزیه مواد غذایی به قطعات کوچکتر ایفا میکنند و باعث جذب مواد مغذی میشوند.
۲. استرس را مدیریت میکند
استرس میتواند تأثیر قابل توجهی بر سلامت دستگاه گوارش داشته باشد و منجر به علائمی مانند سوء هاضمه، گرفتگی معده و اسهال شود. نوشیدن آب گرم میتواند به تقویت آرامش و کاهش سطح استرس کمک کند، که به نوبه خود میتواند به هضم غذا کمک کند. گوپال توضیح میدهد: گرمای آب اثر تسکیندهندهای بر بدن دارد و میتواند به آرامش سیستم عصبی کمک کند و مشکلات گوارشی را کاهش دهد.
۳. یبوست را برطرف میکند
یکی از قابل توجهترین فواید آب گرم برای هضم، توانایی آن در کاهش یبوست است. آب گرم به نرم شدن مدفوع و تحریک حرکات روده کمک میکند و عبور مواد زائد را از روده بزرگ آسانتر میکند. اگر روزانه دچار یبوست میشوید آب گرم را با معده خالی بنوشید.
۴. نفخ و گاز معده را کاهش میدهد
نفخ و گاز مشکلات گوارشی رایجی هستند که میتوانند ناراحت کننده باشند. گوپال توصیه میکند: «نوشیدن آب گرم برای کاهش این علائم با ارتقای هضم بهتر و کاهش تجمع گاز در رودهها». این اتفاق میافتد، زیرا آب گرم ماهیچههای دستگاه گوارش را شل میکند و به خروج گازهای به دام افتاده کمک میکند.
۵. به سمزدایی کمک میکند
آب گرم میتواند با دفع سموم و مواد زائد از سیستم گوارش، از فرآیند سم زدایی طبیعی بدن پشتیبانی کند. هنگامی که با معده خالی مصرف شود، آب گرم میتواند به شروع فرآیند سم زدایی با تحریک حرکات روده و ترویج دفع مواد زائد کمک کند. علاوه بر این، آب گرم عرق کردن را تشویق میکند، که روش دیگری است که بدن سموم را دفع میکند.
۶. شما را هیدراته نگه میدارد
هیدراته ماندن برای هضم بهتر ضروری است و نوشیدن آب گرم میتواند راه دلپذیرتری برای اطمینان از مصرف مقدار کافی مایعات در طول روز باشد. گوپال میگوید: "اگر بدن شما کم آب باشد، ممکن است دفع مدفوع برای شما دشوار باشد. " بنابراین مطمئن شوید که به خوبی هیدراته شده اید.
هیدراته ماندن از مشکلات گوارشی جلوگیری میکند.
۷. جذب مواد مغذی را بهبود میبخشد
جذب مناسب مواد مغذی برای هضم بهتر ضروری است. به گفته گوپال، «آب گرم تضمین میکند که مواد مغذی به طور موثر از غذا استخراج شده و در جریان خون جذب میشوند. این میتواند مشکلات گوارشی را از بین ببرد.»
بهترین زمان برای نوشیدن آب گرم چه زمانی است؟
بهترین زمان برای نوشیدن آب گرم صبحها با معده خالی است. این به شروع متابولیسم شما کمک میکند، به هضم کمک میکند و بدن شما را هیدراته میکند.
علاوه بر این، مصرف آب گرم قبل از غذا میتواند هضم غذا را تقویت کرده و با ایجاد احساس سیری بیشتر از پرخوری جلوگیری کند.
آب گرم همچنین در فصل زمستان یا بعد از فعالیت بدنی برای حفظ دمای بدن و تامین مایعات مفید است.
الحاق ناوهای شهید صیاد شیرازی و شهید باقری به نیروی دریایی سپاه
این دو شناور رادارگریز و از کلاس شهید سلیمانی هستند که چندی پیش نیز شناور ابومهدی المهندس از این کلاس رونمایی و به نیروی دریایی سپاه الحاق شد.این شناورهای اقیانوس پیما از نوع بدنه کاتاماران و با سرعت 45 گره و با موشکهای متعدد آفندی و پدافندی و مجهز به سامانه موشک پدافندی عمود پرتاب نواب و موشکهای کروز با برد 700 کیلومتر هستند و همچنین قابلیت حمل 3 شناور سبک موشک انداز و یک بالگرد رزمی مسلح را دارند.این 2 شناور سپاه دارای 67 متر طول و 20 متر عرض و 600 تن وزن با 4 موتور و 5 هزار 500 مایل دریانوردی قابلیت دریانوردی دارند.شناور شهید باقری در مرکز تخصصی شناوری ندسا در بوشهر ساخته شده است.شناور شهید صیاد شیرازی مجهز به موشکهای پدافندی برد بلند صیاد و موشک پدافندی نواب است.