
emamian
قدس شریف گوهر درخشان ادیان الهی است
«آخوند عبدالجلیل فرهمند» با اشاره به جایگاه بالای قدس در بین ادیان و مذاهب مختلف، اظهار کرد: این شهر در طول تاریخ نزد ادیان مختلف الهی به عنوان شهری مقدس شناخته شده و همگان با دیده احترام به آن نگاه می کنند.
به گفته وی؛ قدس از نخستین مکان هایی در طول تاریخ بشریت بوده که اجتماع انسانی در آن شکل گرفته و از اهمیت خاصی به لحاظ جغرافیایی و سکونت برخوردار بوده است.
رابط فرهنگی مرکز اسلامی گلستان با اذعان بر جایگاه ویژه قدس در تاریخ و تمدن اسلامی، تصریح کرد: نام این شهر مقدس بارها در قرآن کریم تکرار شده و آنرا با عبارت هایی مانند «بابرکت»
و «مبارک» یاد کرده است.
وی، افزود: سرزمین فلسطین تنها سرزمینی است که در کتاب مقدس مسلمانان از آن به عنوان سرزمین مقدس ذکر شده است.
به گفته وی؛ بیت المقدس قبل از اسلام رنگ و بوی مسیحی و یهودی داشت؛ ولی از زمانی که به تصرف مسلمانان درآمد با فرهنگ و تمدن اسلامی عجین شد و به همین خاطر بعد از یورش جهان مسیحیت در زمان جنگ های صلیبی، سرداران مسلمان سعی و اهتمام فراوانی برای بازپس گیری آن نشان دادند.
آخوند فرهمند با اعلام اینکه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، فلسطین در اولویت های نظام قرار گرفت، ابراز کرد: امام خمینی (ره) با نامگذاری آخرین جمعه ماه مبارک رمضان به نام روز جهانی قدس بار دیگر امت اسلامی را بر اهمیت جایگاه این سرزمین مقدس معطوف ساخت.
وی، ادامه داد: سیاست جمهوری اسلامی تاکنون در قبال فلسطین هیچ تغییری نکرده و از اهداف و آرمان های آن کوتاه نمی آید.
هشدار خطیب مسجد الاقصی به صهیونیستها درباره تداوم تعرض به این مسجد
شیخ «عکرمه صبری» خطیب «مسجدالاقصی» امروز جمعه در سخنانی به رژیم صهیونیستی درباره تداوم تعرض به این مسجد هشدار داد و گفت: به صهیونیستها درباره برگزاری مراسم ذبح و قربانی، هشدار میدهیم.
رمضان مجمع فضائل و کرامات است
«آخوند احمد قربانپور» در جلسه تفسیر قرآن کریم که در حوزه علمیه خاتم الانبیاء شهر فراغی برگزار شد، با تلاوت آیه 185 سوره مبارکه بقره اظهار کرد: وظیفه مسلمان است که فضائل انسانی را در جامعه نشر دهد و در ماه رمضان این کار را می توان به بهترین نحو انجام داد.
به گفته وی؛ روزه داری و انجام عبادات دیگر در ماه رمضان باعث الفت و همبستگی بین مسلمانان می شود، انسان ها در این ماه به همدیگر نزدیکتر شده و کینه و کدورت ها را دور می سازند.
مدیر حوزه علمیه خاتم الانبیاء فراغی با بیان اینکه رمضان ماه پر خیر و برکتی است، تصریح کرد: ضروری است با استفاده از معنویت بی نظیری که در این ماه وجود دارد قرب و درجات الهی را نصیب خود کنیم.
وی افزود: رمضان اوقات روحانی بی نظیری دارد، همه لحظات و دقایق آن ارزشمند است، دنیا مزرعه آخرت است و باید از فرصت هایی طلایی که در اختیار انسان قرار می گیرد نهایت استفاده شود.
به گفته وی؛ در این ماه شریف موقع سحری اوقات ارزشمندی برای انجام راز و نیاز با خداوند و خواندن نماز مستحبی و تهجد است.
آخوند قربانپور، قرآن کریم را که کتابی ملکوتی و نجات دهنده انسان دانست و گفت: در ماه رمضان تا می توانید قرآن تلاوت کنید که هر آیه آن به اندازه 70 ختم ثواب دارد؛ ولی در شب های قدر
ثواب خواندن هر «حرف» آن همانند ختم قرآن ثواب دارد.
وی ادامه داد: این کتاب آسمانی در ماه رمضان نازل شده واین خود دلیل مهمی بر معنویت و نورانیت این ماه است.
مدیر حوزه علمیه خاتم الانبیاء شهر فراغی، روزه داری در رمضان را علاج بسیاری از دردهای انسان دانست و گفت: بزرگان دین ریشه بسیاری از بیماری ها را مرتبط با معده می دانستند، امروزه دانشمندان کشف کرده اند که اگر انسان به مدت 9 ساعت گرسنه بماند سلول های بیمار انسان از بین می روند.
وی افزود: انسان روزه دار تشنگی و گرسنگی را تحمل می کند تا رضایت خداوند را کسب کند و موقع افطار فقط با یک خرما گرسنگی اش رفع می شود.
به گفته وی؛ همانگونه که نمازهای مانده انسان قضا دارد حق و حقوق پایمال شده مردم نیز باید ادا شد، رمضان زمان مناسبی برای صله رحم با خویشاوندان و نزدیکان است.
آخوند قربانپور با تأکید بر اینکه رمضان فرصت مغتنمی برای رسیدگی و دستگیری از محرومان است، گفت: خداوند در برابر کمکی که به نیازمندان انجام می دهیم چندین برابر آنرا به ما می دهد.
وی ادامه داد: انسان نیکوکار در رسیدگی به حال نیازمندان و دستگیری از آنان نقش پل و رابط طلایی را ایفا می کند.
به گفته وی؛ صالحی شدن فرزندان، گشایش در کسب و کار و سلامتی بدن از نتایج خوب رسیدگی به حال مستمندان است.
این روحانی اهل سنت شرق گلستان در پایان خاطر نشان کرد: جایز نیست انسان به بهانه های واهی روزه داری را ترک کرده و از فضائل و برکات بی پایان این ماه بی نصیب باشد.
گفتنی است؛ سلسله جلسات تفسیری آخوند قربانپور در مناسبت ها و ایام مختلف سال برگزار شده و علاقمندان بسیاری از شهرها و روستاهای مختلف در آن شرکت می کنند.
معرفی بهترین خوراکیها برای رفع عطش و تشنگی در ماه رمضان
روزه داران در فاصله افطار و سحر باید آب مورد نیاز بدن خود را تامین کنند تا در طول روز و ساعت های روزه داری دچار تشنگی و سردرد ناشی از آن نشوند.
برای تامین آب مورد نیاز بدن تنها لازم نیست آب بنوشید بلکه با نوشیدن برخی از شربت ها و آب میوه ها و نکاتی که در این بخش آورده شده است می توانید عطش خود را رفع کنید.
آب آلبالو، ضدتشنگی ماه رمضان
برای رفع عطش و تشنگی در ماه رمضان نوشیدن آب میوه های طبیعی و مصرف میوه و سبزیجات بسیار موثر است، زیرا علاوه بر تامین آب بدن ویتامین های مورد نیاز بدن را نیز تامین می کند. یکی از آب میوه های طبیعی برای رفع عطش مصرف آب آلبالو است.
آلبالو دارای آهن، کلسیم، فسفر، پتاسیم، منگنز، مس، کلر، گوگرد، منیزیم، سدیم، روی، ویتامین های A، B، C و D می باشد. برای رفع تشنگی در ماه رمضان و کم کردن التهاب از آلبالو یا آلوی تازه و رسیده استفاده نمایید و آلبالو نارس مصرف نکنید زیرا باعث سوء هاضمه در شخص می شود.
شما می توانید آب آلبالو را بگیرید و از این آب میوه خوشمزه و طبیعی استفاده کنید. آلبالو خون را صاف و پوست را روشن و صاف می کند. افراد دارای فشار خون بالا می توانند با خوردن آب آلبالو فشار خونشان را کاهش و کنترل نمایند زیرا آلبالو ادرار آور می باشد و پتاسیم موجود در آن سبب می شود نمک در عروق باقی نماند.
آب هندوانه:
استفاده از آب هندوانه بهترین پیشنهاد برای روزه دارانی است که احساس تشنگی آن ها بعد از افطار همچنان باقی مانده است.
شربت تمبر هندی با عسل:
این شربت علاوه بر رفع تشنگی سبب رفع یبوست در ماه رمضان می شود. برای تهیه این شربت، تمبر هندی را خیس و صاف کرده و سپس آن را با عسل ترکیب و مصرف کنید.
شربت خاکشیر و تخم شربتی:
یکی دیگر از نوشیدنی های ضد عطش شربت خاکشیر و تخم شربتی است، زیرا خاکشیر و تخم شربتی می توانند آب را درون دانه های خود نگه دارند و به تدریج آن را به بدن برسانند.
شربت سکنجبین:
برای کاهش تشنگی در طول ساعات روزه داری در فاصله افطار تا سحر شربت سکنجبین را به تنهایی یا با اضافه کردن سکنجبین به خاکشیر مصرف کنید.
دم کرده نعناع:
بین افطار تا سحر برای رفع تشنگی دم کرده برگ خشک نعناع و یا مخلوط آن با عسل نوشیدنی عالی است. برای تهیه شربت نعناع نیز شکر و آب به نسبت دوبه یک را جوشانده و مقداری عرق نعناع و آب لیمو ترش اضافه نمایید و بگذارید خنک شود و سپس مصرف کنید.
عرق کاسنی:
کاسنی خاصیت خنک کنندگی بدن را دارد. برای تامین آب بدن نوشیدنی هایی مانند خاکشیر را باکمی کاسنی و گلاب مخلوط و سپس استفاده نمایید.
دم کرده لیمو عمانی با گل گاو زبان و نبات:
برای رفع عطش و آرامش و خواب مناسب در شب دم کرده لیمو عمانی با گل گاو زبان و نبات عالی است.
مخلوط زردآلوی تازه همراه با عسل:
برای رفع عطش و سنگینی معده زردآلوی تازه را با عسل و آب مخلوط کرده و بنوشید. در کل شما می توانید میوه های مختلف را داخل آب بریزید و بنوشید.
شربت آبلیمو:
برای رفع عطش مصرف شربت آبلیمو مفید است، زیرا سبب ترشح بزاق شده و احساس تشنگی را در روزه داران برطرف می کند.
عرق شاتره:
برای رفع عطش و افزایش مقاومت بدن در برابر گرما نوشیدن 2 یا 3 فنجان عرق شاتره در افطارهای ماه مبارک رمضان مفید است.
ماء الشعیر خانگی:
برای رفع عطش و خارج شدن عفونت ها از بدن ماء الشعیر خانگی تهیه کنید. برای تهیه این ماء الشعیر ابتدا یک لیوان جو را با 14 لیوان آب خیس کرده و روی اجاق گاز قرار دهید، به محض شکفته شدن جوها آن را از روی حرارت برداشته و از صافی رد کنید. وقتی نوشیدنی تان کمی سرد شد، آن را به حالت نیم گرم بنوشید.
چند پیشنهاد مفید دیگر برای رفع تشنگی در ماه رمضان
1- در ماه رمضان زیر نور آفتاب نایستید و حتی الامکان در مناطق سایه دار و خنک بایستید و از پوشش کلاه استفاده کنید.
2- در ماه رمضان ورزش ملایم کنید و فعالیت های بدنی را کاهش دهید.
3- در فاصله یک ساعت پس از افطار 8 لیوان مایعات خنک و آب را به مرور تا هنگام خواب بنوشید و از خوردن آب یخ اجتناب کنید.
4- از نوشیدن چای، قهوه و نوشابه ها به دلیل دارا بودن سطح بالایی از شکر و کافئین خودداری کنید، زیرا این نوشیدنی ها سبب از دست رفتن سریع آب بدن می شوند.
5- از خوردن برخی مواد غذایی و شیرینی های مصنوعی مانند زولبیا و بامیه که سبب افزایش غلظت مایعات بدن و تشدید احساس تشنگی می شوند، خودداری کنید و به جای آن خرما بخورید.
6- نوشیدن آب زیاد در هنگام سحر تأثیری در پیشگیری از تشنگی ندارد، زیرا بدن آب اضافی را دفع می کند.
7- از میوه هایی چون زردآلو و هلو استفاده کنید، زیرا این میوه ها درد و ناراحتی ناشی از اسید معده را کم کرده و مواد معدنی از دست رفته ناشی از تعریق را جبران خواهند کرد.
8- به روزه دارای توصیه می شود از مصرف مقدار زیاد نمک در غذاهای خود خودداری کرده زیرا غذاهایی که دارای مقادیر زیاد نمک و فلفل و یا ادویه های دیگر است، نیاز بدن را برای نوشیدن آب افزایش می دهد.
9- در طول ماه مبارک رمضان نوشابه و تمامی نوشیدنیهای گاز دار را فراموش کنید.
10-آب میوه های غیر طبیعی دارای رنگ های مصنوعی و مقادیر زیاد شکر است و برای سلامت افراد مضر بوده و باعث ایجاد آلرژی می شود پس تا حتی الامکان از مصرف این نوشیدنی ها خودداری کنید.
بهترین مواد غذایی برای جلوگیری از پیری سلولی
علاوه بر بسیاری از شیوههای زندگی که پیری را به تاخیر می اندازند، گنجاندن غذاهای غنی از مواد مغذی در رژیم غذایی شما نیز یک روش موثر است. نمیتوانیم از پیری جلوگیری کنیم، اما حداقل میتوانیم آن را کاهش دهیم. بهترین مواد غذایی برای جلوگیری از پیری سلولی، داشتن یک رژیم غذایی مناسب و متعادل است.
تغذیه قدرتهای زیادی دارد، آنها میتوانند از سیستم ایمنی بدن محافظت کنند، التهاب را کاهش دهند، کیفیت پوست را بهبود بخشند و خیلی چیزهای دیگر. مواد مغذی مانند آنتی اکسیدان ها، مواد معدنی و ویتامینها وجود دارند که اثر ضد پیری در بدن ما دارند.
زعفران
زعفران یک ادویه زرد است. این ادویه علاوه بر این که یکی از گرانترین ادویههای دنیا است، یکی از سالمترینها نیز است. حاوی مواد شیمیایی گیاهی مختلفی مانند کروسین و کروستین است که دارای خواص آنتی اکسیدانی هستند و از DNA در برابر پیری محافظت میکنند. همه اینها زعفران را به یک کمک کننده عالی در مبارزه با پیری تبدیل میکنند.
آووکادو
بسیاری از مردم این میوه را به خاطر چربیهای تک غیر اشباع سالم و فیبر آن دوست دارند که به سیر ماندن کمک میکنند. به علاوه، آووکادو سرشار از مواد مغذی دیگری مانند مواد معدنی، پروتئین، فیبر محلول، فیتواسترول ها، پلی فنول ها، کاروتنوئیدها، امگا ۳ و ویتامینهای B، C، E و K است. آووکادو با این محتوا سطح کلسترول و قند خون را متعادل میکند و از سلامت مغز، چشم و قلب حمایت میکند.
گل سرخ
گل سرخ حاوی آنتی اکسیدانهایی است که با رادیکالهای آزاد مبارزه میکند و توانایی بدن برای تولید کلاژن را افزایش میدهد. پروتئینی که بدن با افزایش سن بیشتر از دست میدهد و برای داشتن پوستی زیبا و کشیده ضروری است.
روغن زیتون
از نظر فواید سلامتی، روغن زیتون حاوی مقادیر زیادی آنتی اکسیدان، فیتواسترول و ویتامین است و نشان داده شده که از سلامت پوست و مغز حمایت میکند و سطح کلسترول و فشار خون را متعادل میکند. علاوه بر این، یک مطالعه نشان میدهد که بین رژیم غذایی مدیترانهای که مبتنی بر روغن زیتون است با طول عمر، رابطه وجود دارد.
قارچ
غذاهای حاوی ویتامین D زیادی وجود ندارد. قارچ یکی از مواد غذایی حاوی ویتامین D است. برخی از انواع قارچها نیز حاوی مواد مغذی هستند که اثرات ضد سرطانی دارند.
بلوبری
آنتی اکسیدانها و ویتامین C موجود در زغال اخته به تولید کلاژن کمک میکنند که از پیری پوست جلوگیری میکند. همچنین منبع خوبی از فیبر است که به حفظ سطح قند خون و کلسترول سالم کمک میکند. زغال اخته مملو از آنتوسیانین است که نقش مهمی در مغز و سلامت کلی ایفا میکند و تحقیقات ارتباط بین آنتوسیانینها و پیری سالم را نشان میدهد.
آجیل خشک
آجیل با محتوای پروتئین بالا نیز میتواند از پیری سلولی جلوگیری کند. به ویژه بادام هندی سرشار از پروتئین، مس و منیزیم است و همچنین حاوی چربیهای سالم است. فندق و گردو را نیز میتوان ترجیح داد.
چای سبز
این گیاه یک نوشیدنی معمولی نیست، یک نوشیدنی بسیار سالم پر از مواد مختلف است. چای سبز به حفظ سلولهای سالم در بدن کمک میکند؛ و از آنها در برابر آسیب و استرس محافظت میکند. این به لطف آنتی اکسیدانهای معروف به فلاونوئیدها اتفاق میافتد که نقش مهمی در محافظت از DNA دارند. چای سبز همچنین حاوی اپی گالوکاتچین گالات (EGCG) است که ممکن است به کاهش وزن اضافی و کاهش التهاب در بدن کمک کند. بنابراین، قطعا به شما کمک میکند جوانتر به نظر برسید.
حبوبات
حبوبات به عنوان یک منبع غنی از فیبر شناخته میشوند که برای هضم خوب بسیار مهم است. آنها برای کند کردن پیری عالی هستند. به غیر از فیبر، آنها حاوی مواد معدنی مانند ویتامین B، کلسیم، آهن، منیزیم، روی و اسیدهای آمینه ضروری هستند. حبوباتی مانند لوبیا، لوبیا چشم بلبلی، نخود یا عدس را در منوی غذایی خود بگنجانید.
میوههای قرمز
میوههای قرمز رنگ مانند توت فرنگی و شاه توت حاوی پلی فنلها و آنتوسیانینهای بسیار خاصی هستند. آنها حافظه و تمرکز را بهبود میبخشند و همچنین با پیری درون سلولی مقابله میکنند. منبع بسیار خوبی از ویتامین C هستند و از پیری پوست جلوگیری میکنند.
بیانات در دیدار مسئولان نظام
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین.
خیلی متشکّریم از خدای متعال که این لطف را در حقّ ما کرد که بتوانیم یک بار دیگر، ولو به صورت محدود، در جمع شما مسئولان و متصدّیان و کارگزاران نظام در این ایّام مبارک، ماه مبارک رمضان حضور پیدا کنیم و انشاءالله به برکت اخلاص شما، صفای شما، دعای شما برکات الهی را بتوانیم به دست بیاوریم و مشمول الطاف الهی بشویم. از جناب آقای رئیسجمهور هم خیلی متشکّرم؛ گزارش خوبی بود که ایشان دادند و انشاءالله بتوانند کارها را با همین شکل و با شتاب مناسب در زمان مناسب انشاءالله پیش ببرند.
عرایضی که من آماده کردهام تا عرض بکنم خدمت شما عزیزان، چند جمله تذکّرات معنوی است به مناسبت ماه رمضان که در واقع تذکّر در درجهی اوّل به خود این حقیر است؛ بگوییم تا شاید انشاءالله دل خودمان تحت تأثیر قرار بگیرد؛ چون بیشتر از همهی شما خود بنده احتیاج دارم به این تذکّرات. یک بخش توصیههایی است مربوط به کار شما، روحیهی شما، احساس شما که مسئولین بخشهای مختلف کشور هستید؛ یک بخش هم سفارشهای کاری و عملیّاتی است در زمینهی چند مسئله، بر حسب تجربه و بر حسب نگاهی که به مسائل هست.
در مورد آن تذکّرات، اوّلاً عرض میکنم یکی از درخواستهای ما در این ماه که در دعاهای مأثور منعکس است، نیّت صادقه است؛ در دعای روزهای ماه مبارک رمضان [آمده]: وَ القُوَّةَ وَ النَّشاطَ وَ الاِنابَةَ وَ التَّوبَةَ ... وَ النِّیَّةَ الصّادِقَة.(۲) این نیّت صادقه خیلی مهم است. صادقانه قرار بگذاریم با خودمان، با خدای خودمان که در راه درست، راهی که اعتقاد داریم راه صحیح است، قاطعانه، بدون احساس خستگی حرکت کنیم؛ نیّت صادقه این است. اگر انشاءالله شما در این ماه نورانی این نیّت صادقه را در خودتان ایجاد کنید و تقویت کنید، این یک کمکی خواهد بود، یک توانی خواهد بود برای ادامهی راه در طول دوران مسئولیّتتان و این نیّت صادقه شما را کمک خواهد کرد که حرکت کنید و پیش بروید.
یکی از چیزهایی که در این ماه، در دعاهای این ماه ــ در دعاهای سحر، در دعاهای روز، در دعاهای شب ــ مکرّر تکرار شده، مسئلهی طلب مغفرت الهی است؛ از خدا بخشش خواستن، استغفار؛ در تعبیرات دعاها [آمده]: هَذَا شَهرُ المَغفِرَة؛(۳) شهر مغفرت است. طلب مغفرت کردن خیلی در این دعاها تکرار میشود و پُرتکرار است. خب، استغفار یعنی چه؟ یعنی معذرتخواهی. از خدای متعال معذرت میخواهیم. از خیلی از کارها، از بسیاری از کردهها و نکردههای خودمان از خدای متعال باید معذرت بخواهیم.
این معذرتخواهی که طبعاً با آن نیّت صادقه همراه است، در شما یک صفایی ایجاد میکند، یک طهارتی ایجاد میکند که این صفا و طهارت، رحمت الهی را جلب میکند. ماها باید تلاشمان این باشد که رحمت الهی و برکت الهی را جلب کنیم. در دعا میخوانیم: اَللهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ موجِباتِ رَحمَتِک؛(۴) یک موجباتی وجود دارد که اینها رحمت الهی را به وجود میآورد و متوجّه انسان میکند. در همهی میدانهای زندگی این استغفار اثر دارد؛ حالا [مثلاً] در مسائل جاری زندگی در سورهی هود [میفرماید]: وَ یا قَومِ استَغفِروا رَبَّکُم ثُمَّ توبوا اِلَیهِ یُرسِلِ السَّماءَ عَلَیکُم مِدرارا؛ یعنی خدای متعال برکات آسمانی را بر شما نازل میکند؛ بعد [میفرماید]: وَ یَزِدکُم قُوَّةً اِلىٰ قُوَّتِکُم؛(۵) نیروی شما را هم افزایش میدهد، قوّت شما را افزایش میدهد؛ این خیلی مهم است. این هم مسئلهی شخصی نیست؛ مسئلهی عمومی است، مسئلهی ملّی است.
از این آیه روشنتر و واضحتر، تأثیر استغفار در یکی از سختترین میدانهای زندگی یعنی میدان مبارزهی آشکار با دشمن است که در این آیهی شریفه، در سورهی مبارکهی آلعمران میفرماید: وَ کَأَیِّن مِن نَبیٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبّیّونَ کَثیرٌ فَما وَهَنوا لِما اَصابَهُم فی سَبیلِ اللهِ وَ ما ضَعُفوا وَ مَا استَکانوا وَ اللهُ یُحِبُّ الصّابِرین، (۶) وَ ما کانَ قَولَهُم اِلّا اَن قالوا رَبَّنَا اغفِر لَنا ذُنوبَنا وَ اِسرافَنا فی اَمرِنا؛یعنی این کسانی که در میدان جنگ [همراه] با پیغمبران مجاهدت میکردند ــ که اینجا ضمناً جهت حرکت پیغمبران هم معلوم میشود؛ تصوّر نشود که پیغمبران در خانهها نشسته بودند، یا مثلاً همیشه در مساجد و معابد و مانند اینها [بودند]؛ نخیر ــ در میدانهای جنگی که پیغمبران میرفتند و با دشمنان مبارزه میکردند، این ربّیّون یا ربّانیّون و خداپرستان و محورهای خداپرستی دعایشان این بود: رَبَّنَا اغفِر لَنا ذُنوبَنا وَ اِسرافَنا فی اَمرِنا وَ ثَبِّت اَقدامَنا وَ انصُرنا عَلَى القَومِ الکافِرین؛(۷) یعنی رابطهی استغفار با جنگ، با ثبات قدم، با نصرت؛ این است دیگر؛ استغفار این جور است.
اگر انسان به معنای واقعی کلمه از خدای متعال به خاطر خطاها و کوتاهیها و مانند اینها طلب مغفرت کند و معذرتخواهی کند، خدای متعال جواب میدهد دیگر؛ این، صریح آیهی قرآن است. آن وقت پاسخ خدای متعال به اینهایی که استغفار کردند و به خدای متعال گفتند که ما را نصرت بده، این بود: فَآتَاهُمُ اللهُ ثَوابَ الدُّنیا وَحُسنَ ثَوابِ الآخِرَة؛(۸) قبل از آخرت، در دنیا پاسخ اینها را داد، به خاطر استغفاری که کرده بودند. پس درس قرآن شد مدد گرفتن از استغفار برای پیروزی در میدانهای گوناگون؛ یعنی نگاهمان به استغفار این نباشد که مثلاً فقط برای گناهان شخصی و برای شستشوی دل خودمان استغفار کافی است؛ نه، استغفار در میدانهای ملّی، در میدانهای بزرگ اجتماعی کارکرد دارد، تأثیر دارد و ما را به توفیقات بزرگ میرساند.
خب حالا از چه چیز استغفار کنیم؟ یک دسته خلافهایی است که انجام دادهایم، گناهانی است که ــ به تعبیر بنده ــ گناهان چارواداری است؛ [مثل] دروغ و غیبت و نگاه حرام و لمس حرام و غصب و امثال اینها؛ یک بخشی اینها است؛ یک بخش، گناهان باطنی است: وَ ذَروا ظاهِرَ الاِثمِ وَ باطِنَهُ اِنَّ الَّذینَ یَکسِبونَ الاِثمَ سَیُجزَونَ بِماکانوا یَقتَرِفون؛(۹) آن گناهان باطنی است که حالا آنها هم بحث دیگری دارد؛ یک دسته هم گناهانی است که به معنای ترک فعل است؛ فعل نیست، ترک فعل است؛ یک کاری را باید انجام میدادیم [امّا] انجام ندادیم. عزیزان من! خیلی از ماها مبتلای به این آخری هستیم؛ خیلی کارها را باید انجام میدادیم، حرفی را باید میگفتیم، اقدامی را باید میکردیم، امضائی را باید میکردیم، یک جایی بایستی یک حرکتی انجام میدادیم [امّا] انجام ندادیم؛ بر اثر تنبلی، بر اثر کسالت، بر اثر بیاعتنائی به وظیفه انجام ندادیم؛ این گناه است؛ [از] این سؤال [میشود]. لذا در دعای مکارم الاخلاق [آمده]: وَ استَعمِلنِی بِما تَسأَلُنی غَداً عَنه؛(۱۰) مرا به کار ببر در آنجایی که فردا از من سؤال خواهی کرد.
یکی از چیزهایی که بنده مکرّر به آن توجّه کردهام و گاهی هم گفتهام و از آن موارد تکاندهندهی قرآن است، ماجرای حضرت یونس (علیه الصّلاة و السّلام)، این پیغمبر بزرگ الهی است: وَ ذَا النّونِ اِذ ذَهَبَ مُغاضِبا؛ خب، چرا مغاضِب بود؟ برای خاطر اینکه قومش کافر بودند، هر چه میگفت گوش نمیکردند، سالها ــ حالا بنده نمیدانم چند سال ــ در بین این قوم دعوت کرد [ولی] اثر نکرد، او هم عصبانی شد، ناراحت شد و ترک کرد آنها را. خب، اگر مقایسه کنیم با ترک فعلهایی که ما انجام میدهیم، اصلاً این کار بزرگی به نظر نمیرسد امّا خدای متعال همین کار را مورد مؤاخذه قرار میدهد: فَظَنَّ اَن لَن نَقدِرَ عَلَیه؛(۱۱) خیال کرد ما سختگیری نخواهیم کرد بر او؛ چرا، سختگیری میکنیم. سختگیریاش هم این بود که رفت و [محبوس شد]؛ و آن وقت در یک جای دیگر قرآن میفرماید که «فَلَو لا اَنَّهُ کانَ مِنَ المُسَبِّحین، لَلَبِثَ فی بَطنِهِ اِلىٰ یَومِ یُبعَثون»؛(۱۲) چه خبر است! برای ترک فعل اگر این تسبیح و این تضرّع و [این ذکر] «سُبحانَکَ اِنّی کُنتُ مِنَ الظّالِمین» که گفت نمیبود، تا قیامت بایستی زندانی میماند، محبوس میماند. البتّه دنبال این آیه یک بشارتی هم وجود دارد: فَنادى فِی الظُّلُماتِ اَن لا اِلهَ اِلّا اَنتَ سُبحانَکَ اِنّی کُنتُ مِنَ الظّالِمینَ، فَاستَجَبنا لَهُ وَ نَجَّیناهُ مِنَ الغَمِّ وَ کَذٰلِکَ نُنجِی المُؤمِنین؛(۱۳) این «وَ کَذٰلِکَ نُنجِی المُؤمِنین» بشارت به من و شما است؛ یعنی ما هم با تسبیح و تحمید و با استغفار و با اقرار به گناه و با معذرتخواهی از پروردگار میتوانیم به نجات دست پیدا کنیم. خب، پس بنابراین استغفار، هم از ارتکاب عمل ممنوعه است، هم از کمکاری و بیعملی و سوء مدیریّت است؛ برای هر دوی اینها لازم است.
یک نکتهای که وجود دارد، این است که ما به کارگزاران در نظام جمهوری اسلامی اطلاق میکنیم «مسئول»؛ میگوییم مسئول؛ مسئول یعنی چه؟ یعنی ما مورد سؤال قرار میگیریم؛ از چه؟ از کردهها و نکردهها مورد سؤال قرار میگیریم.
البتّه این «سؤال» در عرف و ادبیّات سیاسی دنیا «سؤال مردم» گفته میشود، امّا بالاتر از این و مهمتر از این، «سؤال خدا» است؛ این در جمهوری اسلامی مهمتر است. البتّه سؤال مردم هم مهم است و از ارکان مردمسالاری دینی است، احساس مسئولیّت در مقابل مردم از ارکان نظام جمهوری اسلامی و مردمسالاری است، لکن بمراتب مهمتر از آن، احساس مسئولیّت در مقابل خدا است. اِلٰهی ارحَمنى اِذَا انقَطَعَت حُجَّتى وَ کَلَّ عَن جَوابِکَ لِسانی وَ طاشَ عِندَ سُؤالِکَ اِیّاىَ لُبّى؛(۱۴) در قیامت این جوری است: سؤال میکنند، جواب نداریم؛ یک استدلالهایی پیش خودمان کردهایم، میگوییم، استدلالها را باطل میکنند، آنجا میفهمیم که استدلال درست نیست. [مثلاً اگر بپرسند] چرا این کار را کردی؟ چرا نکردی؟ یک استدلالی پیش خودمان داریم، آنجا مطرح میکنیم، [امّا] جوابی نیست. اِنقَطَعَت حُجَّتى وَ کَلَّ عَن جَوابِکَ لِسانی وَ طاشَ عِندَ سُؤالِکَ اِیّاىَ لُبّى ــ در دعای شریف ابوحمزه است ــ این جوری است دیگر. حتّی آنجایی که مسئولی از دسترسیِ سؤالِ مردم و نظارتِ مردم دور است، آنجا خدا هست؛ کمااینکه کاری هم که شما میکنید، خدمتی هم که میکنید، همین جور است. بنده مکرّر به مجموعههای خدمتگزار دستگاههای مختلف ادارهی کشور که با بنده مواجه شدهاند گفتهام؛ گفتهام آن نیم ساعت وقتی که شما اضافهی بر مدّت مسئولیّت میگذارید، هیچ کس نمیفهمد، حتّی مافوقتان هم مطّلع نمیشود، یک کلمه تشکّر زبانی هم از شما نمیکند، امّا خدا میبیند. نکردهها هم همین جور است، کار خطا هم همین جور است.
این جملهی امام بزرگوار ما که «عالم محضر خدا است»(۱۵) خیلی حرف مهمّی است! واقعاً خدای متعال علوّ درجات بدهد به آن قلب سرشار از معرفت. عالم محضر خدا است، محلّ حضور خدا است؛ «محضر» یعنی محلّ حضور خدا است. همه جا خدا هست؛ هر جایی که هستیم، تنها هستیم، در جمع هستیم، در دلمان، تصوّراتمان، تخیّلاتمان، نیّتهایمان، همه در حضور خدای متعال است. اساس مسئولیّت این است: حضور الهی؛ اساس مسئولیّت اجتماعی و مسئولیّت سیاسی این است. بدانید تصمیمی که میگیرید، امضائی که میکنید، امضائی که نمیکنید، کاری که انجام میدهید، کاری که انجام نمیدهید، همه در مقابل چشم حضرت حق است: وَ کُنتَ اَنتَ الرَّقیبَ عَلَىَّ مِن وَرائِهِم وَ الشّاهِدَ لِما خَفِىَ عَنهُم.(۱۶)
یک نکتهای که لازم است عرض کنم در این جلسهی صمیمی و خودمانی و خوب، این است که من و شما که مسئولیّت داریم در نظام جمهوری اسلامی، اگر فرضاً حتّی در زندگی شخصی خودمان هم آن جور هستیم ــ حالا مثلاً گاهی انسان خیلی تقیّدات زیادی ندارد ــ وقتی وارد جرگهی کارگزاری شدیم، بایستی مراقبتمان بالا برود. شما مثلاً اهمّیّتی به نماز شب و نافلهی شب و سحرخیزی و مانند اینها نمیدادید؛ [امّا] حالا که مدیر شدید باید اهمّیّت بدهید. باید آن چیزی را که شما را به خدا متّصل میکند، در دورهی مسئولیّت افزایش بدهید. من و شما در فعل و ترک خودمان بایستی حضور پروردگار را حس کنیم؛ اگر این [طور] شد، آن وقت برکات الهی نازل خواهد شد. همان آیهی شریفهی سورهی هود که برکات آسمان بر ما نازل خواهد شد. برکات آسمان فقط باران نیست؛ همه چیز، [از جمله] رحمت الهی: خَیرُکَ اِلَینا نازِل.(۱۷) و این توجّه من و شما، هم برای مردم، برای نظام جمهوری اسلامی و برای کشور مفید است، هم برای خودمان؛ دل خود ما را هم به معنویّت نزدیک میکند، به حیات طیّبهی الهی نزدیک میکند. خب این هم حالا این تذکّراتی که عرض کردم که بنده خودم بیش از همهی شما به این تذکّرات احتیاج دارم. خداوند انشاءالله توفیق بدهد، کمک کند که انشاءالله این تذکّرات در دل خود ما اثر کند.
و امّا توصیهها؛ من چند توصیه به شما برادران و خواهران عزیزی که وارد این میدان کارگزاری شدهاید ــ چه در مجلس، چه در دولت، چه در دستگاههای گوناگون که یک جمعیّت تازهنفسی که حالا وارد میدان شدند، و بخصوص جوانها ــ [دارم؛] بخصوص جوانها که خب خوشبختانه خِیل نسبتاً عظیمی از جوانها در بدنهی مجموعههای نظام حضور پیدا کردهاند که این خیلی خرسندکننده و خوشحالکننده است اگر با این مراقبتها همراه باشد.
توصیهای که من امروز میخواهم عرض بکنم، توجّه به دو آسیب است: یک آسیب، آسیب غرور است؛ یک آسیب، آسیب انفعال است. اینها دو آسیب است که شماها خیلی باید مراقب باشید این دو آسیب را.
غرور، ابزار شیطان است. غرور، غرّه شدن، ابزار شیطان است. مَناشئ(۱۸) مختلفی هم دارد، و فرق نمیکند منشأ آن چه باشد: یک وقت منشأ آن همین پست و مقامی است که شما گرفتهاید. فرض کنید شما در یک نقطهی دوردستی مشغول کار بودید، حالا آمدهاید در یک مدیریّت بالایی قرار گرفتهاید، مثلاً در مجلس یا در دولت یا در نهادهای انقلابی یا در نیروهای مسلّح. این، انسان را مغرور میکند که یک جایگاهی پیدا کرده؛ یک منشأ غرور این است. یک منشأ غرور موفّقیّتها است. توفیقی پیدا میکنید، در کاری که انجام میدهید پیشرفتی پیدا میشود، اینجا انسان مغرور میشود به خودش که ما توانستیم این کار را انجام بدهیم. یک منشأ غرور، غرّه شدن به لطف الهی و توجّهات الهی است که خیلی در دعاها و حتّی در قرآن [آمده]: وَ لا یَغُرَّنَّکُم بِاللَهِ الغَرور؛(۱۹) غَرور ــ که شیطان است ــ شما را به خدا غرّه نکند. غرّه شدن به خدا یعنی چه؟ این معنایش آن است که انسان از طرف خدا احساس خاطرجمعی مطلق بکند، دیگر هیچ ملاحظهکاریای نداشته باشد؛ [مثلاً بگوید] «ما که جزو خیل دوستان اهلبیت هستیم؛ خدا با ما کاری ندارد»! این غرّه شدن به خدا است. وَ الشَّقاءُ الاَشقىٰ لِمَنِ اغتَرَّ بِک،(۲۰) دعای صحیفهی سجّادیّه است ــ گمان میکنم دعای چهل و ششم ــ دعای روز جمعه: وَ الشَّقاءُ الاَشقى لِمَنِ اغتَرَّ بِک؛ پروردگارا! کسی که به تو غرّه بشود، شقاوتش از همه بالاتر است؛ این غرّه شدن است؛ مغرور شدن این است.
مغرور نشوید؛ مغرور نشوید. این غرور اگر پیدا شد، طلیعهی شکست است، طلیعهی سقوط است؛ این غرور از هر جهتی از این مناشئی(۲۱) که عرض کردیم پیدا بشود، مقدّمهی سقوط انسان است. انسان وقتی که یک چنین غروری پیدا کرد، هم در درون خود ساقط میشود، هم در اجتماع ساقط میشود، هم آن حرکت اجتماعیای که حول و حوش او به وجود آمده، از بین میرود و ساقط میشود. این آیهی شریفهی «لَقَد نَصَرَکُمُ اللهُ فی مَواطِنَ کَـثیرَةٍ وَ یَومَ حُنَینٍ اِذ اَعجَبَتکُم کَثرَتُکُم فَلَم تُغنِ عَنکُم شَیئًا وَ ضاقَت عَلَیکُمُ الاَرضُ بِما رَحُبَت» [در این مورد است]. جنگ حنین اوّلین جنگی بود که بعد از فتح مکّه پیغمبر وارد آن جنگ شدند؛ جمعیّت زیادی هم با پیغمبر بودند. بر خلاف جنگ بدر که مثلاً ۳۱۳ نفر بودند، اینجا چندین هزار از تازهمسلمانها، مسلمانهای مهاجر و انصار، پیروز از فتح مکّه و مانند اینها، رفتند طرف طائف، [برای] جنگ حنین. [وقتی] نگاه کردند دیدند جمعیّت زیاد است، مغرور شدند. خدای متعال اینها را به خاطر آن مغرور شدن، شکست. وَ ضاقَت عَلَیکُمُ الاَرضُ بِما رَحُبَت؛ زمین با همهی گسترهای که داشت، بر شما تنگ شد؛ ثُمَّ وَلَّیتُم مُدبِرین؛(۲۲) فرار کردید. یکی از جاهایی که جمعیّت از حول و حوش پیغمبر فرار کردند و فقط امیرالمؤمنین و چند نفر دیگر دُور پیغمبر ماندند، همین جنگ حنین بود؛ مثل جنگ اُحد. خب [نتیجهی] غرّه شدن، این است دیگر. البتّه بعد خدای متعال به آنها نصرت داد و توانستند پیروز بشوند لکن [ثمرهی] غرّه شدن به خود و مانند اینها این است؛ یعنی انسان را ساقط میکند؛ هم ما را ساقط میکند و شخص خودمان را ساقط میکند، هم آن مجموعهای را که بر محور حرکت ما دارد حرکت میکند، ساقط میکند و از بین میبرد. لذاست که در دعای کمیل یکی از چیزهایی که شما میخوانید و از خدای متعال میخواهید، این است: اَن تَجعَلَنی بِقِسمِکَ رَاضِیاً قانِعاً وَ فی جَمیعِ الاَحوالِ مُتَواضِعا.(۲۳) مغرور نشوید، در همهی احوال تواضع داشته باشید. تواضع یعنی فروتنی؛ نقطهی مقابلِ غرّه شدن است؛ این را انسان از خدا در دعای کمیل میخواهد.
یکی از اشکالات غرور اگر در ما به وجود بیاید، این است که ما را از مردم دور میکند. غرور و مغرور شدن به خود، ما را از مردم دور میکند. مردم در نظرمان کوچک میشوند؛ تحقیر میکنیم مردم را و طبعاً از آنها دور میشویم.
ما را دربارهی خودمان دچار توهّم میکند؛ خودمان را بیشتر از آنچه هستیم میپنداریم و تصوّر میکنیم؛ آفت غرور این است. وقتی ما خودمان را از آنچه هستیم بیشتر دانستیم، خطاهای خودمان در نظرمان کوچک میشود. خب همه خطا داریم، همه هم در دل خودمان اعتراف میکنیم که خطا داریم؛ یک مواردی هم دقیقاً میدانیم که در فلان قضیّه، فلان قضیّه، فلان قضیّه، خطا کردیم امّا این خطاها در چشممان کوچک میشود؛ در حالی که اگر همین خطاها در دیگری باشد در چشممان بزرگ میآید امّا خطای خودمان در چشم خودمان کوچک میشود. وقتی خطا کوچک شد، از تصحیح خطا غافل میشویم؛ خطا را تصحیح نمیکنیم و در همان خطا ادامه میدهیم و باقی میمانیم. ببینید؛ اینها دنبالههای مغرور شدن است؛ چقدر در اینها اشکال هست!
ما را از شنیدن انتقاد خیرخواهانه محروم میکند. حالا یک وقت هست که یک کسی از روی غرضورزی یک چیزی به ما میگوید، ممکن است ما مثلاً فرض کنید طاقت نیاوریم، عصبانی بشویم امّا یک وقت هم که خیرخواهانه از ما انتقاد میکنند، ما دیگر گوش شنیدن نخواهیم داشت. خب این ، آن آسیب اوّل، [یعنی] مغرور شدن.
آسیب دوّم چه بود؟ انفعال. انفعال نقطهی مقابل مغرور شدن است که آن هم بیماری است، آن هم آسیب است، آن هم بیچارهکننده است. انفعال یعنی چه؟ یعنی روحیهی ضعیف، خود را ناتوان پنداشتن، ناتوانپنداری خود، احساس کنند که دیگر [نمیتوانند]. احساس بنبست در امور، احساس عدم امکان فرج، انفعال است. یأس از رحمت الهی یکی از آثار این [انفعال] است که یکی از گناهان کبیره است. لَا تَیاَسوا مِن رَوحِ الله؛(۲۴) از گناهانی که ذکر میکنند جزو گناههای کبیره است، یأس از رحمت الهی است. این ناشی از انفعال است که انسان احساس بنبست کند و بگوید دیگر هیچ کار نمیشود کرد؛ این سمّ خطرناکی است. برای مدیر یک مجموعه، برای مسئول یک مجموعه واقعاً سم است که احساس بنبست کند. و دشمنان هم خیلی روی این سعی میکنند و القاء میکنند این معنا را؛ به همهی ماها، [به شکلها و] جورهای مختلف؛ با ملاقات، با گفتگو، با شعار، با مصاحبه، با خبر، با بعضی از فعّالیّتهای عملیّاتی سعی میکنند در طرف مقابل خودشان ــ حالا هر کسی که هست ــ ایجاد یأس و انفعال و بنبست و مانند اینها بکنند. این هم این [آسیب] است.
البتّه ما در مقابل این حالت دوّمین آسیب [یعنی] انفعال، دستمان باز است؛ یعنی ما راه مقابلهی با این انفعال را الحمدلله در نظام جمهوری اسلامی داریم. اوّلاً وعدههای الهی است، آیات قرآن که وعدههای تخلّفناپذیر پروردگار است. در سورهی مبارکهی آلعمران بعد از آنکه احساسات دشمن را در مقابل ما و نسبت به ما افشا میکند و میگوید: اِن تَمسَسکُم حَسَنَةٌ تَسُؤهُم وَ اِن تُصِبکُم سَیِّئَةٌ یَفرَحوا بِها، بعد میگوید: وَ اِن تَصبِروا وَ تَتَّقوا لا یَضُرُّکُم کَیدُهُم شَیئًا؛(۲۵) قرآن راه مقابلهی با دشمن را به ما نشان میدهد: «صبر» و «تقوا». حالا من در مورد تقوا عرض میکنم که منظور از آن در یک چنین مواردی چیست. بنابراین ما هم یقین داریم به اینکه وعدهی قرآن، وعدهی صادقی است؛ یعنی اندک تردیدی و شکّی در این وجود ندارد. اِن تَصبِروا وَ تَتَّقوا لا یَضُرُّکُم کَیدُهُم شَیئًا؛ یعنی کِید آنها هیچ تأثیری در شما نخواهد گذاشت و شما را عقب نخواهد [راند]؛ این وعدهی الهی است.
اوّلاً صبر در «وَ اِن تَصبِروا وَ تَتَّقوا» یعنی چه؟ صبر، یعنی خسته نشدن. در خیلی از این ترجمههای فارسی مثلاً صبر را به استقامت [معنا کردهاند]؛ درست است؛ یعنی خسته نشدن. اگر بردباری هم میگویند، یعنی همین خسته نشدن. صبر به این معنا است: یعنی خسته نشوید؛ صبر در عبادت هم همین جور است، صبر در مقابل معصیت هم همین جور است ــ یک معصیتی است که جذّاب است برای انسان، دائم او را میکِشد، مدام انسان مقاومت میکند؛ این مقاومت، آدم را خسته میکند و بعد تسلیم هوای نفْس میشود؛ صبر یعنی خسته نشدن ــ در مقابل مصیبت همین جور است، در مقابل دشمن همین جور است؛ صبر یعنی این. از میدان در نرفتن و خارج نشدن، صبر است.
تقوا یعنی چه؟ یعنی مراقبت کامل؛ تقوا در همه جا معنایش این است. فَاِنَّ خَیرَ الزّادِ التَّقوىٰ؛(۲۶) تقوا در هر جا که در قرآن هست، یعنی مراقبت کامل؛ مثل مراقبت آن کسی که با لباس بلند ــ مثل لباسهای ما [روحانیّون] ــ در یک خارزاری دارد حرکت میکند؛ خب مراقب است که خار دامن او را نگیرد؛مراقبت قدمبهقدم، گامبهگام. هم نگاه کند زیر پای خودش، هم نگاه کند ببیند آنجایی که خار کمتر است در این فضا کجا است و به آن سمت برود؛ هم زیر پایش را نگاه کند، هم چشمانداز داشته باشد؛ این تقوا است. آن وقت «تقوَی الله» که معمولاً تعبیر میشود به اینکه انسان از خدا بترسد و امثال اینها، به همین [معنی] است دیگر؛ ترس از خدا یعنی این؛ یعنی با دقّت مراقب باشید که برخلاف فرمان خدا، امر و نهی خدا عمل نشود؛ این تقوا است. در یک چنین مواردی که [قرآن] «اِن تَصبِروا وَ تَتَّقوا» میفرماید، یک خصوصیّتی وجود دارد: این تقوا، تقوای در مقابل دشمن است. یعنی مراقب بودن؛ مراقب دشمن، مراقب حرکت او، مراقب حرکت خودتان در مقابل او، مراقب مانور او و تحرّکاتی که دارد، مراقب کاری که از شما صادر میشود که ممکن است حاکی از غفلت شما باشد؛ تقوا یعنی این. این چیزی که امیرالمؤمنین میفرماید: اِنَّ اَخَا الحَربِ الاَرِقُ وَ مَن نامَ لَم یُنَم عَنه،(۲۷) یعنی بیدار بودن، حواس جمع بودن؛ تقوا در اینجا این است. همان معنای عمومی تقوا است، منتها شکلش در اینجا به این صورت است: مراقب دشمن باشید. در هر مسئلهای این است؛ در دیپلماسی تقوا لازم است، در امور اقتصادی تقوا لازم است، در مسئلهی امنیّت تقوا لازم است، در همهی اینها تقوا لازم است؛ در مسائل گوناگون؛ و در هر کدامی هم تقوا به تناسب خود آن است. با کمک پروردگار، از خدای متعال کمک خواستن و مراقبت دقیق را انجام دادن. خب این حالا دستور پروردگار.
تجربهی ما هم همین را نشان میدهد. یک وقتی بود که این آیات را میخواندیم، تجربهاش در تاریخ بود و صدر اسلام را به عنوان تجربه ذکر میکردیم، [امّا] امروز این جوری نیست؛ امروز ما خودمان اینها را تجربه کردهایم، خودمان در میدانهای مختلف این را مشاهده کردهایم که اگر صبر داشتیم و تقوا داشتیم، پیروز میشویم. آن روزی که جنگ شروع شد ــ در دورهی دفاع مقدّس را عرض میکنم ــ حالا ماها خیال میکردیم جنگ مثلاً فرض کنید یک هفته، ده روز، بیست روز ادامه پیدا میکند؛ [ولی] هشت سال طول کشید! هشت سال طول کشید. امام از همان روز اوّل خاطرش جمع بود؛ نه اینکه تصریح کند که ما پیروز میشویم؛ نه، [امّا] ما در امام هیچ نگرانیای مشاهده نمیکردیم؛ سؤال میکرد، توضیح میخواست، جزئیّات را در جلساتی که با مسئولین دیگر قوا خدمت ایشان بودیم سؤال میکردند، میپرسیدند که چه شد، چرا شد ــ از این کارها بود ــ منتها در چهرهی امام و در برخورد امام و در بیانات امام مطلقا اضطراب مشاهده نمیشد؛ یعنی دلش قرص و محکم بود که به یک جای خوبی خواهد رسید؛ و ایستاد؛ در موارد مختلف ایستاد.
حالا بعضیها از همان روز هم اشکال میکردند که چرا در فلان مقطع این تصمیم گرفته نشد؛ خب حضور نداشتند، نمیدانند، و قضایا و جوانب قضیّه را مطّلع نیستند. آن کارهایی که آن وقت انجام گرفت ــ کلّیِ کارها [منظور است]، نمیخواهیم جزئیجزئی کارها [را بگوییم] ــ ممکن است در جزئیّات، بعضی از خطاها هم اتّفاق افتاده باشد امّا حرکت کلّی، حرکت صبر و تقوا بود که آخرش هم بحمدالله به پیروزی ما منتهی شد. در مسائل گوناگون همین طور است.
با این همه تجربهی موفّقی که ما در بخشهای مختلف داریم، واقعاً هم جفای به مردم است، هم جفای به کشور است، هم جفای به انقلاب است، اگر امروز کسی بخواهد مردم را ناامید کند و احساس بنبست را به مردم القاء کند و بخواهد روحیهی مردم را بشکند و ارادهی مسئولین را تضعیف کند.
البتّه ما در برخی از موارد شاخصهایمان منفی است؛ در زمینهی اقتصادی شاخصها شاخصهای خوبی نیست؛ این را همه قبول داریم؛ مسئولین و مدیران قبل و بعد و همه میدانند که شاخصها شاخصهای مطلوبی نیست در سالهای گوناگونی که منتهی [به حال] است. حالا همهی اینها هم البتّه قابل درست شدن است؛ همهی این مشکلات اقتصادی هم به طور قطع قابل درست شدن است انشاءالله، و درست هم خواهد شد؛ امّا در کشور فقط مسئلهی اقتصاد که شاخص اقتدار و پیشرفت و موفّقیّت نیست؛ شاخصهای دیگری هم وجود دارد، آن شاخصها را هم باید دید. حتّی در همین زمینهی اقتصاد هم نشانههای موفّقیّت در بخشهای مختلفی وجود دارد که حالا من چند موردش را عرض میکنم.
اوّلاً با وجود این تحریمی که علیه کشور ما شده ــ که خب تحریمی که برای ما وجود داشت و هنوز هم وجود دارد، تحریم بیسابقهای است؛ خودشان هم گفتهاند که از اوّل تاریخ، چنین تحریمی علیه هیچ کشوری نشده ــ اقتصاد ما شکست نخورد، بر خلاف پیشبینیهایی که خارجیها میکردند و میگفتند ایران ورشکسته خواهد شد؛ نخیر، اقتصاد سرپا ماند. تابآوری اقتصاد یک موفّقیّت بزرگ است.
علاوهی بر این، ما از خود تحریم استفاده کردیم؛ ملّت ما، مسئولین ما، مدیران ما از خود تحریم استفاده کردند، در یک موارد زیادی به خودکفائی رسیدیم. ما اگر تحریم نبودیم، مثلاً فرض بفرمایید وقتی کرونا آمد، خب میرفتیم از جاهای مختلف دنیا واکسن وارد میکردیم، دیگر به فکر تولید واکسن نمیافتادیم. امروز در پنج شش مرکز ــ که آقای رئیسجمهور هم گفتند ــ دارد واکسن تولید میشود؛ این یک افتخار است برای ملّت ایران، یک شرف است برای ملّت ایران. بله، از واکسنهای دیگران هم استفاده کردیم، باید هم میکردیم، اشکالی هم نداشت، امّا اینکه خود ما توانستیم حرکت کنیم [یک موفّقیّت است]. در موارد متعدّد زیادی ما به این خودکفائی رسیدهایم و به نوآوری رسیدهایم. در تلویزیون موارد زیادی را نشان میدهند که چهار پنج جوان مثلاً دُور هم جمع شدند، یک چیزی را تولید کردند، یک چیزی را که ارزبریِ زیاد داشته در داخل به وجود آوردند، کیفیّتش هم بهتر از آن خارجیها است، دارند نشان میدهند، جلوی چشم همه است، داریم میبینیم؛ اینها موفّقیّت یک ملّت است، اینها پیشرفت یک ملّت است. همین هم در زمینهی اقتصاد و در مورد اقتصاد است.
در همین زمینهی اقتصاد، کشور ما با وجود تحریم، با وجود سختگیریها، دچار بدهکاری نشد. خیلی از کشورها را شما نگاه کنید ــ همسایه و غیر همسایهی ما ــ با اینکه نه تحریم بودند، نه این همه دشمنی داشتند، سیصد میلیارد، چهارصد میلیارد به بانک جهانی، به صندوق بینالمللی [پول]، به فلان کشور بدهکار شدند. بدهکاری ما نزدیک صفر است ــ صفر نیست، امّا نزدیک صفر است ــ این موفّقیّت کمی نیست؛ این خیلی مهم است. یعنی حتّی در همین زمینهی اقتصاد هم که حالا شاخصهای منفی متعدّدی وجود دارد، این شاخصها هم وجود دارد.
یک دستاورد دیگر ما که خودش یک شاخصی است و باید به آن توجّه کرد، پیشرفت علمی و صنعتی ما و پیشرفت فنّاوریهای ما است. ما در دورهی فشارهای گوناگون بینالمللی، در دورههای مختلف، توانستهایم در زمینههای متعدّد در دانش و صنعت پیشرفت کنیم؛ این چیز کمی نیست، خیلی چیز مهمّی است. برخی از نهادهای مردمی ــ یعنی مجموعههای سرمایهگذاری مردمی ــ کارهای برجستهای انجام دادهاند که همین چند هفته قبل از این، در همین حسینیّه جلسهای بود(۲۸) که در تلویزیون منعکس شد، لابد دیدید؛ فعّالان اقتصادی آمدند گزارش دادند، گزارشهای زبانی نبود، اینجا تصویرهایش هم کاملاً پخش میشد، نشان میداد؛ کارهای بزرگی انجام دادند، شرکتهای فعّال در زمینههای تولیدی و غیر تولیدی کارهایی انجام دادند.
شاخص دیگری که ما میتوانیم به آن تکیه کنیم، این است که جریان مردمیِ مدیریّت کشور آسان و راحت پیش رفت. شما نگاه کنید به بعضی از کشورهای دیگر در مسائل مدیریّتیشان، در انتخاباتشان چه مشکلاتی دارند: انتخابات زودرس، ابطال انتخابات و مانند اینها؛ اینجا نه، اینجا با وجود همهی دشمنیها کارها به صورت قانونی، به صورت درست پیش رفت و حرکت کرد و به نتایج [رسید]؛ اینها شاخص مهمّی است برای کارهای کشور. اینها را مقایسه کنید با بعضی از کشورهای دیگر، آن وقت معلوم میشود که اینها چه قدر مهم [هستند].
من میخواهم به طور قاطع عرض بکنم که این دستاوردها و موارد متعدّد دیگری که وجود دارد، مثل عمق راهبردی و نفوذ معنوی در کشورها و امثال اینها، جمهوری اسلامی را به یک نمونهی جذّاب تبدیل کرده. قطعاً امروز جمهوری اسلامی برای بسیاری از ملّتها یک نمونهی جذّاب است. البتّه تبلیغات ما تبلیغات محدودی است، دیگران هم علیه ما خیلی تبلیغات میکنند، یعنی آن تبلیغاتی که علیه جمهوری اسلامی میشود، چند برابر تبلیغات خود ما است؛ بنابراین خیلی از ملّتها و از کشورها اطّلاع ندارند. بحمدالله جمهوری اسلامی [برای] آنهایی که مرتبطند، مطّلعند، میدانند، یک نمونهی جذّابی است.
خب، بنابراین باید این شاخصها را در نظر گرفت، یعنی آن کسانی که بخواهند در وضع کشور، در مورد وضع کشور قضاوت کنند، نگاهشان فقط به مسئلهی اقتصاد نباشد؛ اقتصاد یک شاخص است؛ شاخص امنیّت هست، شاخص پیشرفتهای علمی هست، شاخص استفادهی از تحریم برای نوآوری هست، شاخصهای مربوط به دیپلماسی هست؛ اینها همه شاخص است؛ اینها را نگاه کنند. قدرت یک کشور یک منظومه، و مجموعهای از عوامل گوناگون است که به هم مرتبطند. این شکل منظومهایِ قدرت و اعتبار را ندیدن و نفهمیدن، موجب قضاوتهای غلطی میشود. پس کلّ منظومه را باید دید؛ منظومه را وقتی انسان نگاه میکند، خرسندکننده است.
خب البتّه دشمن طمعورزیهایی دارد، حرفهای بیربط و یأسآلودی هم میزند، قبلاً هم میزدند، حالا هم میزنند. آن اوایل انقلاب صدّامحسین وقتی که حمله کرد به ایران، یک مصاحبهای کرد در نزدیک مرزهای ما، طرف نزدیک ایلام و آنجا یک مصاحبهای کرد، گفت مصاحبهی بعدی هفتهی آینده در تهران! این جوری گفت. وعده داد به خودش و به مستمعینش که هفتهی بعد بیایند تهران، تهران را فتح کنند و مصاحبهی بعدی را بکنند. دیدید به چه سرنوشتی دچار شد در جنگ و در بعد از جنگ. در جنگ در یکی از عملیّاتها وضع صدّامحسین به جایی رسید که نزدیک بود به وسیلهی بچّههای سپاه دستگیر بشود؛ یعنی در فتحالمبین واقعاً اگر چنانچه بچّهها نیم ساعت زودتر میرسیدند، صدّام را دستگیر میکردند؛ در رفت، شانس آورد. آخرش هم خب با آن فلاکت و بدبختی و قبول شرایط ایران و بعد هم پناه بردن به ایران، هواپیماهایش را یکی پس از دیگری پیدرپی فرستاد بدون اجازه به اینجا در قضایای بعدی؛ آن آن جوری بود؛ اخیراً هم ــ ظاهراً پارسال بود ــ یک دلقک آمریکایی گفت کریسمس را در تهران جشن خواهد گرفت.(۲۹) از این حرفها هست، میزنند، منتها خب واقعیّت با آنچه آنها دلشان میخواهد و دنبال میکنند، فاصلهی زیادی دارد.
خب، پس بنابراین اینکه شما میبینید که آمریکاییها صریحاً میگویند که فشار حدّاکثری علیه ایران شکست خفّتباری خورد، خیلی قضیّهی بزرگی است، خیلی قضیّهی مهمّی است. اینکه آمریکای متکبّر، آمریکای مغرور، آمریکای مستکبر اعتراف کند که فشار حدّاکثری در مقابل ایران شکست خفّتبار خورد، خیلی قضیّهی مهمّی است. پس بنابراین عزیزان من! هم مغرور نشویم، هم منفعل نشویم؛ نه روحیهمان را از دست بدهیم، نه به خودمان غرّه بشویم؛ این دو توصیهای بود که عرض کردم.
چند سفارش کاری هم هست که حالا انشاءالله اگر خیلی طولانی نشود [میگویم]. یک مسئله همان مسئلهی شعار سال است که گفتیم تولید با آن دو خصوصیّت: یکی خصوصیّت دانشپایه بودن، دانشبنیاد بودن؛ یکی هم خصوصیّت اشتغالآفرینی. یک اشکالی کردند به ما، گفتند این دو خصوصیّت با هم نمیسازد؛ درست میگویند؛ در یک مواردی همین جور است یعنی هر چه فنّاوری پیشرفتهتر بشود، نیاز به نیروی انسانی کمتر میشود؛ بعضیها پیغام دادند که «این چه جوری میشود؟» من برای این جواب دارم. بله، در یک مواردی این جوری است امّا در مورد ما این جور نیست؛ برای خاطر اینکه ما کارخانهها و شرکتهای تعطیل یا نیمهتعطیل در قسمتهای پاییندستی که بسیار هم زیاد است، خیلی داریم. بنابراین دانشبنیان شدنِ شرکتها متوجّه این شرکتها میتواند بشود؛ یعنی میتواند حتّی فرصتهای شغلی را چند برابر کند و افزایش بدهد؛ این [جور] است. بنابراین ما میتوانیم [اشتغالآفرینی هم داشته باشیم]. علاوهی بر این، خود فنّاوری جدید یک حالت گسترشیابی طبیعی دارد؛ یعنی هر چه انسان در مسائل فنّاوری پیشرفت کند، میدانها در مقابل او باز میشود؛ بنابراین اشتغالآفرینی قطعاً ضربهای نمیخورد و میتوان تولید دانشبنیان را مطمح نظر قرار داد، در عین حال مسئلهی اشتغالآفرین هم وجود داشته باشد.
یک نکتهی دیگری که در مورد تولید دانشبنیان و در پاسخ به این اشکال به ذهن انسان میرسد، این است که ما اگر چنانچه تولیدمان را دانشبنیان کردیم، در واقع نوعِ نیروی انسانی شاغل را ارتقاء میدهیم؛ یعنی چه کسی میآید در مجموعهی دانشبنیان کار میکند؟ جوان تحصیلکردهی ما. امروز بسیاری از جوانان تحصیلکردهی دانشگاهی ما که [جمعیّتشان] یک درصد خیلی بالایی است ــ حالا یک آماری دادهاند، بنده چون خودم دنبال نکردهام نمیتوانم آمار بدهم، امّا آمار بالایی است ــ در رشتههایی کار میکنند که با رشتهی تحصیلی آنها هیچ ارتباطی ندارد؛ این [جور] است دیگر؛ این یک اشکال بزرگی است؛ این در واقع یک نوع بیکاری است. زحمت کشیده، درس خوانده، دولت خرج کرده، عمری مصرف شده امّا از او استفاده نمیشود؛ این یک نوع بیکاری است. وقتی که ما توانستیم شرکتهای دانشبنیان را توسعه بدهیم، همهی این جوانها به کار جذب میشوند و کیفیّت نیروی انسانیِ دستگاههای کاری ما بالا خواهد رفت، ارتقاء پیدا خواهد کرد؛ نخبگان میآیند [کار] میکنند و دیگر نخبگان ما مجبور نیستند که به مشاغل خدماتیِ کمارزش رو بیاورند و توجّه کنند.
یک نکته در مورد این شرکتهای دانشبنیان و تولید دانشبنیان که بنده لازم است تذکّر بدهم، این است که ــ البتّه تذکّراتی قبلاً عرض شده لکن اینها را هم اضافهی بر آن عرض میکنم ــ برای شرکتهای دانشبنیان باید ضوابط کیفی تعیین بشود؛ این جور نباشد که فلان شرکتی که با فنّاوری چهل سال پیش دارد کار میکند، بیاید به عنوان شرکت دانشبنیان ثبت نام کند، مثلاً از بهرهمندیها و امکانات و تسهیلاتی که هست استفاده کند؛ این درست نیست. به معنای واقعی کلمه در [یک شرکت] دانشبنیان یک نوآوریای باید وجود داشته باشد که حالا بعضی از خصوصیّات دیگر را هم عرض خواهم کرد. یا فلان شرکت مونتاژی، مونتاژگران، که در واقع مونتاژ هم همان واردات بیرویّه است با یک شکل دیگری؛ این تولید نیست، این به اصطلاح آفرینندگی محصول نیست؛ این یک نوع واردات است. ، این بیاید به عنوان شرکت دانشبنیان مثلاً شناخته بشود! این جوری نیست. بنابراین احتیاج است به اینکه شاخصهای دقیقی، شاخصهای کیفیای ــ که فکر میکنم [این] کار مربوط به معاونت علمی است یا هر جایی که بالاخره متصدّی تأیید این شرکتها است ــ معیّن کنند و آنها را جدّی بگیرند.
یک نکتهی دیگر این است که ما برای اینکه ارزیابی کنیم تولید کشور دانشبنیان شد یا نشد، صرفاً تعداد شرکتهای دانشبنیان کافی نیست. حالا بنده در صحبت اوّل سال روی تعداد تکیه کردم،(۳۰) مثلاً گفتند فلان مقدار، ما گفتیم نه، بیش از این؛ گفتند سی درصد ممکن است افزایش پیدا کند؛ ما گفتیم نه، اقلّاً پنجاه درصد یا صد درصد افزایش پیدا کند. این، تعداد است؛ خب این یک شاخص است امّا این کافی نیست. بایستی شرکتهایی که به وجود میآیند یک خصوصیّاتی داشته باشند که این خصوصیّات حیاتی است، اساسی است، مهم است.
یکی از این خصوصیّات این است که در آن نوآوری باشد؛ یکی اینکه کاهش ارزبری وجود داشته باشد. ما الان در یک مواردی برای واردات یک محصول ارز زیادی مصرف میکنیم؛ اگر این شرکت دانشبنیان این را تولید کند یا به تولید نزدیک بکند، این یا کاهش ارزبری دارد یا بکلّی ارزبری را از بین میبرد؛ این یکی از معیارها است.
اشتغالآفرینی؛ یکی از شاخصها این است که شرکتها به معنای واقعی کلمه اشتغالآفرین باشند. قابلیّت صادرات داشته باشند؛ یعنی در مواجههی با محصولات جهانی و بینالمللی رقابتپذیر باشند. این قبیل شاخصها باید معیّن بشود و انشاءالله دنبال بشود.
یک نکتهی مهمّ دیگر این است که در توسعهی شرکتهای دانشبنیان، اولویّتهایی در نظر گرفته بشود. یکی از اولویّتها که خیلی مهم است، این است که این شرکتها در جهت حلّ مسئله باشند؛ ما مسائل اقتصادی مشخّصی در کشور داریم؛ این شرکتها متوجّه به حل مسئله باشند، گرهگشایی داشته باشند، بر طبق نیاز به وجود بیایند یعنی نیازسنجی بشود در مورد این شرکتها. یک بخشهایی هست که امنیّت اقتصادی متوقّف بر آنها است؛ مثلاً فرض کنید بخش کشاورزی که اتفاقاً بنده آن روز در صحبت اوّل سال گفتم که یکی از وابستهترین بخشهای ما به واردات و به خارج، بخش کشاورزی ما است. در حالی که بخش کشاورزی به امنیّت غذائی ما ارتباط پیدا میکند؛ [این] مسئلهی مهمّی است.
در شرکتهای دانشبنیان این جهت رعایت بشود که یا امنیّت اقتصادی کشور در گرو آنها است، یا ظرفیّت بالایی از نیروهای متخصّص و غیر شاغل را دارند که نیروهای متخصّص را جذب کنند، یا در بخشهایی که شرکتها موادّ خام صادر میکنند مثل بخش معدن؛ متأسّفانه در کشور ما در بخش معادن، ما مشکلات زیادی داریم؛ یکی از مشکلات همین خامفروشی است. حالا نفت که به جای خود؛ در مورد نفت که ما واقعاً هیچ ارزش افزودهای نداریم، در مورد گاز تا حدودی [وجود دارد]؛ در حالی که آن طوری که متخصّصین میگویند در بخش نفت میشود ارزش افزودهی زیادی تولید کرد و به وجود آورد، اگر چنانچه به بخشهای پاییندستی نفت توجّه بشود. گاز هم همین جور، در بخش معادن دیگر هم همین جور است؛ فلزات ما، سنگ، سنگهای ارزشمند در کشور، چقدر معدن گرانقیمت سنگ وجود دارد در کشور؛ اینها بدون اینکه یک ارزش افزودهای داشته باشد، بدون کار کردن روی آنها، اینها صادر میشود. این بخشها مهم است که ما شرکتهای دانشبنیان را به این بخشها متوجّه کنیم.
یک نکتهی دیگر در مورد این تولید دانشبنیان این است که ما واقعاً از شرکتهای دانشبنیان حمایت کنیم؛ بخشهای دولتی حمایت کنند. مهمترین مصرفکنندهی تولیدات در کشور دولت است. خب دولت میتواند از تولیدات دانشبنیان استفاده کند؛ یعنی این [مسئلهی] جلوگیری از واردات بیرویّه که ما مکرّر عرض کردهایم، یک مورد و مصداق تامّش اینجا است که از اینها، از این شرکتها، از تولیداتشان حمایت بشود.
و یک مسئلهی مهمّ اقتصادی هم همین بحث خامفروشی است که عرض کردیم. ما بهاصطلاح موادّ خام را صادر میکنیم با قیمت ارزان، و تولیدات محصولات نهایی را از بیرون وارد میکنم با قیمت گران؛ نسبت این دو قیمت را هم برای من نوشتهاند و دوستان اهل تخصّص این کارها [هم] ذکر کردهاند؛ نسبت خیلی فاحشی است. ما موادّ خام را با قیمت ارزان صادر میکنیم، محصول نهایی را با قیمت گران وارد میکنیم، در حالی که باید محصول نهایی را [صادر کنیم.] صادرات کشور [بایستی] برود به این سمت، تولیدات برود به این سمت، تولید دانشبنیان برود به این سمت که ما بتوانیم محصول نهایی را در همهی موادّ گوناگون صادر کنیم.
یکی از مسائل مهمّ کشور که به مسئولین [گفتهایم] ــ حالا شما هم از دولت، هم از مجلس اینجا حضور دارید ــ مسئلهی برنامهی هفتم توسعه است که این برنامه البتّه بایستی سال گذشته تصویب میشد و امسال منشأ برنامهی سالیانهی ۱۴۰۱ قرار میگرفت که خب سال گذشته نشد. امسال این را به یک جایی برسانید انشاءالله؛ همّت کنید تا بر اساس سیاستهای کلّی، این برنامه تنظیم بشود و در دولت و مجلس انشاءالله این مسئله به اتمام برسد.
یک مسئلهی مهم، مسئلهی مردمی بودن است که آقای رئیسجمهور اشاره کردند و درست هم هست؛ این حضور در بین مردم و این سفرهای استانی یک کار بسیار باارزشی است، کار خوبی است و گرهگشا است. یک چیزهایی هست که انسان تا در عرصهی میدانی مشاهده نکند یا انسان خودش نبیند یا از مردمی که در عرصه حضور دارند نشنود یا اخبار موثّقی را کسانی که میروند و میبینند به انسان منتقل نکنند ــ تا این نباشد ــ نمیشود واقعیّات را فهمید و بر اساس آنها برنامهریزی کرد. مردمی بودن خیلی مهم است، منتها یکی از مهمترین مسائل مردمی بودن، مردمی ماندن است؛ مردمی بمانید، خسته نشوید. صبری که عرض کردیم، یکی از مواردش اینجا است. این جور نباشد که ما اوّلِ کار مردمی باشیم، بعد بتدریج خسته بشویم، نه؛ واقعاً مردمی بمانید. منظورم این نیست که حتماً این سفرهای استانی باید تا آخر دوره دنبال بشود، نه؛ ممکن است یک جایی متوقّف بشود، اشکالی هم ندارد امّا مردمی بودن فقط سفرهای استانی نیست؛ ارتباط با مردم، شنیدن از مردم، شنیدن نکات، که گاهی نکاتی از مردم عادّی شنیده میشود که از مشاورین کارکشتهی کارکردهی نزدیک انسان شنیده نمیشود؛ انسان از آن بیشتر استفاده میکند؛ ارتباط با مردم و گزارشهای مردمی این [حُسن] را دارد.
یک نکتهی دیگر که سفارشِ مؤکّد میکنم، مسئلهی سیاستهای اصل ۴۴ است که چند سال قبل از این ابلاغ شد(۳۱) و همه هم تمجید کردند و تعریف کردند که چه سیاستهای خوبی است، لکن عمل نشده. واقعاً به دولتهای مختلف دائماً تأکید شده، آنها هم گفتهاند که میخواهیم عمل کنیم یا داریم عمل میکنیم، لکن به معنای واقعی کلمه سیاستهای اصل ۴۴ عمل نشده. بایستی به معنای واقعی کلمه اقتصاد کشور بیاید روی دوش مردم و دولت [فقط] نقش ویژهی دولتی خودش را ایفاء کند و متصدّی نباشد؛ این خیلی مهم است. یک وقت شما یک باری را روی دوش خودتان میگیرید، میخواهید پیاده با این مشکلات از این شهر به آن شهر ببرید، یک وقت آن را سوار یک وسیلهی نقلیّهی فعّالی میکنید، خود شما هم رانندگی میکنید؛ این دوّمی درست است. وسیلهی نقلیّهی فعّال، فعّالان اقتصادی کشور هستند؛ اینها را فعّال کنید، منتها به کارشان نظارت کنید، سیاستگذاری کنید، مراقبت کنید خطایی پیش نیاید، اشتباهی پیش نیاید، امّا بگذارید کار کنند؛ هم آنها سود میبرند، هم مردم استفاده میکنند، هم شما سود میبرید به عنوان مسئولین دولت. این هم یک مسئله است.
یک مسئلهی دیگری که باز این هم خیلی مهم است و البتّه بلندمدّت است، مسئلهی رشدِ اقتصادیِ بدونِ نفت است؛ مثل این کشورهایی که نفت ندارند، رشد اقتصادی هم دارند، پیشرفت اقتصادی هم دارند، کم هم نیستند. این مادّهی مخدّر نفت از صد سال پیش تا حالا متأسّفانه ما را معتاد کرده؛ یعنی واقعاً یک اعتیاد بسیار سختی است. این البتّه در کوتاهمدّت ممکن نیست و در بلندمدّت محقّق میشود، و کار امروز و فردا و کار یک دولت هم نیست؛ یعنی اگر دولتها همّت کنند، ممکن است مثلاً در طولِ دو دولتِ هشتساله این کار تحقّق پیدا کند. البتّه بنده یک روزی سالها پیش این را مطرح کردم؛(۳۲) اگر از آن روز شروع میشد، امروز بدون شک وضع کشور وضع دیگری بود؛ دنبال نشد.
یک مسئلهی دیگر هم مسئلهی منابع ارزی است که ما این منابع ارزی را کجا مصرف میکنیم و چه جوری مصرف میکنیم. مراقب باشیم که اگر چنانچه یک گشایش ارزیای مثلاً حالا از یک ناحیهای به وجود میآید، این منابع ارزی صرف واردات بیرویّه نشود، صرف کارهای زیربنائی کشور بشود؛ کشور به کارهای زیربنائی احتیاج دارد. مسئلهی حمل و نقل، مسئلهی حمل و نقل ریلی، مسائل گوناگون مربوط به همین شرکتهای دانشبنیان، مسئلهی راههای ارتباطی با کشورهای همسایه، اینها کارهای زیربنائی است که بایستی انجام بگیرد، کشور هم احتیاج دارد به اینها. نوسازی صنایع؛ خیلی از صنایعِ ما کهنه است که نوسازی اینها احتیاج دارد به درآمدهای ارزی. صرف این چیزها بشود؛ نه اینکه حالا به مجرّد اینکه یک پولی گیرمان آمد، مثلاً فرض کنید که باز باب واردات کالاهای لوکس باز بشود که حالا گفته میشود خیلیهایش قاچاق است، امّا جلوی قاچاق هم باید گرفته بشود؛ یعنی واقعاً یکی از کارهای بزرگ و کارهای مهم این است. غذای سگ را از بیرون وارد کنند، وسایل آرایش را با قیمتهای گزاف و گران وارد کنند! یک واحد پول هم نباید صرف این چیزها بشود، چه برسد به پولهای زیاد. غرض، کارهای زیربنائی زیادی ما داریم. همین مسئلهی آب کشور، مشکل آب، این یکی از کارهای زیربنائی است و حلّش هم کاملاً ممکن است، منتها پول لازم دارد. حالا خوشبختانه میدانیم و اطّلاع داریم که این دولت کارهای خیلی خوبی در این زمینه انجام داده و دارد انجام میدهد، در حال انجام است. باید این کارها را انجام داد. این مسئلهی آب یکی از مسائل مهم است.
یک فرصت مهمّی که در اختیار مسئولین کشور هست، همین شورای هماهنگی اقتصادی سران قوا است که در دولت قبل تصویب شد و شروع شد و کارهای بزرگی را [انجام داد]. البتّه مسئولیّت ابتدائی و مهمّ اوّلیّهی این شورا، سه چهار کار اساسی بود که یکیاش اصلاح اساسی بودجه بود، یکی مسئلهی بانکها بود مثلاً که اینها باید دنبال بشود که ساختار بودجه اصلاح بشود؛ ساختار بودجه مشکلاتی دارد. و از اوّل یکی از وظایف این شورا، مدیریّت مقابلهی با تحریمها معیّن شد. از این ظرفیّت باید به طور کامل انشاءالله استفاده بشود، مسئولین سه قوّه با همکاری کامل، با صمیمیّت کامل ــ که خب الحمدلله هست، بینشان صمیمیّت وجود دارد ــ این را دنبال بکنند. خب اینها مسائل اقتصادی بود که وقت عمدهی ما را این مسائل اقتصادی گرفت، طولانی هم شد.
مسئلهی حیاتی فرهنگ خیلی مهم است، و یک مجاهدت هوشمندانه در زمینهی علم و فرهنگ لازم است و در جهت درست، که مراکز متعهّد رسمی مثل وزارت ارشاد، مثل سازمان تبلیغات، مثل دفتر تبلیغات، مثل صدا و سیما، مثل شورای عالی انقلاب فرهنگی در درجهی اوّل، مخاطب این درخواست هستند و در درجهی دوّم ــ حالا درجهی دوّم نمیشود گفت ــ طبعاً فعّالان فرهنگی گستردهی در سطح کشور که بحمدالله کم نیستند و زیادند. همه حقیقتاً باید به این مسئلهی حیاتی فرهنگ برسند و اهمّیّت بدهند؛ منتها این [کار] اوّلاً باید به صورت مجاهدت و تلاش شبانهروزی باشد، ثانیاً باید هوشمندانه باشد و چشمبسته و علیالعمیا(۳۳) و مانند اینها نباشد، و در جهت درست حرکت کنند. یکی هم این [مسئله] است.
یک مسئلهی دیگر مسئلهی دیپلماسی است که خب بحمدالله دیپلماسی کشور در جهت خوبی حرکت میکند. آنچه حالا در مسائل دیپلماسی مورد توجّه است، مسئلهی هستهای است که خب حتماً شما خبرهای هستهای را پیگیری میکنید، در جریان مسائل قرار دارید. من همین طور که قبلاً هم گفتهام، مسئولین دولتی هم گفتهاند، آقای رئیسجمهور هم مکرّر این را تأکید کردهاند، شما در برنامهریزیهای کاری خودتان مطلقا معطّل مذاکرات هستهای نشوید، مطلقا؛ کار خودتان را بکنید، وضع فعلی کشور را ببینید، بر اساس وضع فعلی برنامهریزی کنید. ممکن است مذاکرات به جاهایی برسد، جاهای مثبتی، جاهای نیمهمثبتی، منفیای، هر چه بشود شما کار خودتان را بکنید، متوقّف نکنید کارتان را به آنها. خب خوشبختانه وزیر محترم خارجه و آن مسئولین هیئت مذاکرهکننده گزارشات دقیق خودشان را به رئیسجمهور میدهند، به شورای عالی امنیّت ملّی میدهند، در جریان قرار دارند، تصمیمگیری میکنند، فکر میکنند، جوانب قضیّه را میسنجند.
[البتّه] نقد کارهای این مسئولین هم اشکال ندارد، اظهار نظر اشکال ندارد، منتها اوّلاً مراقب باشید این اظهار نظرها و نقدها بدبینانه نباشد. البتّه بنده همیشه این را به این کسانی که مسئولند، در همهی دولتها تذکّر دادهام که نگاه به کسی که در میدان هست و در صف مقدّم مشغول فعّالیّت است، نباید نگاه بدبینانه و از روی سوء ظن باشد. خب افراد مؤمن، افراد انقلابی، افراد پُر جدّ و جهد، پُرکار مشغول کارند، دارند در این زمینه کار میکنند.؛ اگر نقدی هم میشود خوشبینانه باشد، بدبینانه نباشد؛ ثانیاً موجب تضعیف این کسانی نشود که در این میدان مشغول تلاش و کار هستند؛ و امید مردم هم تضعیف نشود، یعنی جوری حرف زده نشود که اینها [ناامید بشوند].
البتّه هیئت مذاکره[کننده]ی ما بحمدالله در مقابل زورگوییهای طرف مقابل و زیادهخواهیها مقاومت کرده و به توفیق الهی، بدون تردید مقاومت هم خواهد کرد. آن که بدعهدی کرده، طرف مقابل است؛ خودشان هم الان در این بدعهدی گیر کردهاند، ماندهاند؛ یعنی الان طرف مقابلی که بدعهدی کرد و به قول خودشان پاره کرد آن قرار را، خودش الان در آن گیر کرده و آنها بیشتر احساس بنبست میکنند. ما بحمدالله احساس بنبست [نمیکنیم]. ما توانستهایم سختیها را تحمّل کنیم و عبور کنیم. از خیلی از مشکلات عبور کردهایم، از مشکلات دیگر هم به توفیق الهی عبور میکنیم.
مسئلهی دیگر مسئلهی فلسطین است که من یک کلمه عرض بکنم. فلسطین دارد نشان میدهد که بحمدالله زنده است؛ فلسطین زنده است. بر خلاف سیاستهای آمریکایی و سیاستهای پیروان آمریکا که خواستند مسئلهی فلسطین به فراموشی سپرده بشود و مسئله را به دست فراموشی بسپرند که مردم اصلاً یادشان برود که یک سرزمینی به نام فلسطین و ملّتی به نام ملّت فلسطین وجود داشته، بر خلاف خواستهی آنها روزبهروز مسئلهی فلسطین پُررنگتر شده. امروز جوانهای فلسطینی در سرزمینهای ۱۹۴۸، نه زمینهای دوردست، در همان مرکز فلسطین اشغالی بیدار شدهاند، حرکت میکنند، تلاش میکنند، کار میکنند و این ادامه پیدا خواهد کرد؛ بدون شک ادامه پیدا خواهد کرد و به توفیق الهی، طبق وعدهی الهی پیروزی هم با مردم فلسطین خواهد بود.
مسئلهی یمن هم همین جور است. در مسئلهی یمن بنده یک حرف نصحیتآمیزی به آقایان سعودی دارم که این واقعاً از روی نصیحت و خیرخواهی است: چرا جنگی را که یقین دارید در آن پیروز نمیشوید ادامه میدهید؟ اصلاً احتمال پیروزی سعودیها در جنگ یمن هست؟ احتمالش هم نیست. با این همّتی که مردم یمن دارند، با این شجاعتی که رهبرانشان دارند نشان میدهند، با این ابتکار عملی که در بخشهای مختلف دارند، احتمال پیروزی وجود ندارد. خب جنگی که در آن احتمال پیروزی وجود ندارد، چرا ادامه پیدا میکند؟ یک راهی پیدا کنید خودتان را از این جنگ خارج کنید. خب اخیراً مذاکراتی شده، ولو روی کاغذ یا به زبان حالا یک توقّف دوماههای را اعلان کردند که خیلی خوب است. اگر انشاءالله به معنای واقعی کلمه توقّف وجود داشته باشد ولو دوماهه باشد، این مغتنم است و خیلی خوب است؛ باید همین ادامه پیدا کند. مردم یمن هم مردم صبوری هستند و در این قضیّه به معنای واقعی کلمه مظلوم واقع شدند و خب خدای متعال هم به مظلومین کمک میکند و مردم مقاوم یمن، مردم مقاوم فلسطین انشاءالله مشمول لطف الهی خواهند بود.
آخرین عرایض بنده این است. برادران عزیز، خواهران عزیز! فرصت مسئولیّت بسیار زودگذر است؛ بسیار زودگذر است و تمام میشود؛ این فرصت را مغتنم بشمرید؛ از هر ساعتش استفاده کنید.
توصیهی دوّم: برای نمایش کار نکنید. اینکه مردم آن منطقهای که من را انتخاب کردهاند یا مردمی که مثلاً فرض کنید در تلویزیون حرفهای من را میشنوند، اینها به من خوشبین بشوند، این را در نظر نیاورید؛ این کار، برکت کار را از بین خواهد برد. اینکه شما به فکر این باشید که مردم از شما خوششان بیاید و اهمّیّت کار و نفْس کار را و رضای الهی را مورد نظر قرار ندهید، برکت کار را از بین میبرد و خیلی اوقات کار به نتیجه هم نمیرسد.
مسئلهی سوّم، تعارض منافع. حالا میبینم در مجلس این کلمهی تعارض منافع هم مدام تکرار میشود. این تعارض منافع فقط در اقتصاد نیست؛ در بخشهای دیگر هم تعارض منافع [هست]. اگر من و شما در توجّه مردم به ما، یک منفعتی داریم، یک منفعت هم منفعت عمومی کشور است، اینجا تعارض منافع است دیگر؛ کدام را مقدّم خواهیم کرد؟ اگر ما آبروی خودمان و توجّه مردم به خودمان را مقدّم دانستیم بر آنچه نفع کشور در آن است، خب این مصداق تعارض منافع است؛ باید خدا را در نظر داشته باشیم. این هم این مسئله.
مجلس و دولت هم وظایف مشخّصی دارند در قانون؛ من قبلاً هم این را در یک دیدار دیگری عرض کردم که این خطوط فاصل را حفظ کنید. جوری باشد که دولت مسئولیّت خودش را داشته باشد تا انسان بتواند سؤال کند از دولت؛ انسان از مجلس هم باید بتواند سؤال کند، در مورد مجلس [هم] بتواند قضاوت کند، داوری کند. اگر کارها با هم مخلوط شد، قضاوت مشکل میشود.
پروردگارا! به محمّد و آل محمّد نیّتهای ما را، نیّت صادقه قرار بده؛ آنچه گفتیم، آنچه کردیم، آنچه میکنیم، آنچه میگوییم، برای خودت و در راه خود قرار بده. پروردگارا! دلهای ما را از اخلاص عمل برای خودت سرشار و لبریز کن. پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، امام بزرگوار را که این راه را در مقابل این ملّت باز کرد، ما را وارد این میدان کرد، وارد این راه کرد، با انبیای خودت، با اولیای خودت محشور کن؛ روح مطهّر او را از ما راضی کن؛ ارواح مطهّر شهیدان عزیز را از ما راضی کن؛ به خانوادههای آنها اجر و صبر و لطف و رحمت خودت را نازل بفرما.
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته
پس [دعاى] او را برآورده کردیم و او را از اندوه رهانیدیم، و مؤمنان را [نیز] چنین نجات مىدهیم.»
ماه رمضان؛ زمانی برای بازخوانی اشتراکات جهان اسلام
ماموستا ملااحمد شیخی ، ضمن تبریک ماه مبارک رمضان اظهار داشت: رمضان ماه رحمت الهی برای مسلمین و روزه داران است، در این ماه عزیز خداوند برکات خود را بر انسان ها نازل می دارد، بنابراین باید از لحظه لحظه این روزها بهترین استفاده های معنوی و دینی را ببریم.
امام جمعه شهرستان ثلاث باباجانی گفت: از سوی دیگر باید رمضان را سفره وحدت و انسجام مسلمین دانست، سفره ای که میزبان آن خداوند متعال و مهمانان آن جمیع مسلمین هستند.
این عالم اهل سنت با اشاره به اینکه ایامی به مانند رمضان می تواند سرآغاز یک تحول بزرگ در جهان اسلام باشند، عنوان داشت: درسی که همه ما از رمضان می گیریم، درس انسانیت، عقلانیت و وحدانیت است، در این ماه مبارک انس بهتر از هر زمان دیگر تعقل می کند و بی شک همین تعقل می تواند حرکتی به سمت انسجام جهان اسلام و کنار گذاشتن اختلافات بی فایده و مسموم باشد.
ماموستا شیخی افزود: بنابراین رمضان در بُعد وحدت و تقریب یک فرصت طلایی برای مسلمین است که اشتراکات خود را دوباره بازخوانی کنند، بنابراین رمضان را باید ماه امساک و دوری از تفرقه و تک روی در جهان اسلام دانست.
امام جمعه شهرستان ثلاث باباجانی در بخش دیگری از سخنان خود به حادثه تروریستی حرم رضوی اشاره کرد و بیان داشت: همگان دیدیم که در روز روشن و در مقابل دیدگان هزاران زائر حرم امام رضا (ع) سه روحانی جهادگر و انقلابی توسط یکی از عوامل تکفیری مورد حمله قرار گرفتند و متاسفانه 2 نفر از این عزیزان جان سپردند.
وی افزود: به شهادت رساندن 2 سفیر صلح و دین چه معنایی جزء تلاش دشمنان برای ایجاد تفرقه و فتنه در بین مذاهب اسلامی می تواند داشت باشد، چرا مجامعی که خود را حامی حقوق بشر می دانند این جنایت ضدبشری را محکوم نکردند و مهر سکوت بر لب زدند؟!
ماموستا شیخی با اشاره به اینکه این گونه حرکات وحشیانه هرگز نمی توان خللی بر پیکره اسلام وارد کند، خاطرنشان ساخت: دشمنان در این سال ها دست به هر جنایتی در بین مسلمین زده اند به امید اینکه به مطامع شیطانی خود برسند، اما بصیرت مسلمین و علما جهان اسلام تاکنون سدی در مقابل بسیاری از این دسیسه ها بوده است با این حال هرگز نباید دشمن و نقشه های پلید او را دست کم بگیریم، زیرا دشمنان مترصد غفلت مسلمانان هستند.
کشور مطلقاً معطل مذاکرات نشود/ مذاکرهکنندگان انقلابی، مؤمن و پر جدّ و جهدند
رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر امروز (سهشنبه) در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام همه مسائل کشور را قطعاً قابل حل خواندند و با تبیین ابعاد مختلف شعار سال، تأکید کردند: منظومه قدرت جمهوری اسلامی و دستاوردهای گوناگون آن در بخشهای مختلف، ایران را به الگویی جذاب برای ملتها تبدیل کرده است و ناامید کردن مردم و القای حسّ بنبست، جفا به مردم و انقلاب است.
ایشان با تمجید از بیداری و تحرکات جوانان فلسطینی در سرزمینهای اشغالی گفتند: این تحرکات نشان داد فلسطین برخلاف تلاش امریکا و پیروانش زنده است و به فضل الهی پیروزی نهایی از آن مردم فلسطین خواهد بود.
حضرت آیتالله خامنهای در ابتدای سخنانشان و در بیان توصیههای معنوی، با استناد به آیات قرآنی و ادعیه، استغفار را همراه با نیت صادقانه، موجب صفا و طهارت روحی و جلب رحمت الهی در زندگی فردی و همچنین در میدانهای ملی و عرصههای بزرگ اجتماعی خواندند.
ایشان، استغفار را، هم از ارتکاب عمل ممنوع و هم از عمل نکردن به وظایف و ترک فعل، ضروری دانستند و گفتند: خیلی از ما مسئولان به علل مختلف به ترک فعل و انجام ندادن وظایف مبتلا هستیم که خداوند در این باره انسان را سختگیرانه مورد مؤاخذه قرار میدهد.
حضرت آیتالله خامنهای مسئولیت در نظام اسلامی را به معنای مورد سؤال بودن برشمردند و افزودند: در نظامهای سیاسی جهان مسئولان مورد سؤال مردم هستند اما در نظام اسلامی مسئولان علاوه بر مردم، در معرض سوال و مؤاخذه مهمتر و سنگینترِ خداوند نیز هستند.
ایشان با ابراز خرسندی از حضور گسترده جوانان در مجموعه مدیریتی نظام، همه مسئولان را به مراقبت کامل از دو آسیب مهم یعنی «غرور» و «انفعال» فراخواندند و افزودند: غرور بخاطر پست و مقام، موفقیتها، غَرّه شدن به لطف پروردگار و هر منشأ دیگری، «طلیعه شکست» و «مقدمه سقوط درونی و اجتماعی و کاری» انسان خواهد بود و با ایجاد توهم و بزرگبینی، فرد مسئول را از مردم دور میکند.
رهبر انقلاب اسلامی آسیب دوم را «انفعال» برشمردند و گفتند: انفعال به معنای احساس بنبست در امور، نقطه مقابل غرور و خطرناک است که دشمنان تلاش دارند با روشهای گوناگون آن را در جامعه و در میان مسئولان القاء کنند که البته بر اساس وعده تخلفناپذیر الهی، راه مقابله با این طراحی دشمن، «صبر» و «تقوا» است. صبر یعنی خسته نشدن و از میدان خارج نشدن، و تقوا نیز یعنی مراقب حرکت خود و دشمن بودن.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه دایره تقوا وسیع است و در حوزه های مختلف از جمله اقتصاد، دیپلماسی و امنیت، معنای خاص خود را دارد، گفتند: امروز ناامید کردن مردم و القای حس بن بست در جامعه، جفا به مردم، کشور و انقلاب است.
ایشان با اشاره به برخی شاخصهای منفی در زمینه اقتصادی گفتند: مسائل و مشکلات وجود دارند اما قابل حل هستند و مبنای ارزیابی و قضاوت درباره شرایط کشور و موفقیتهای آن، نباید فقط شاخصهای اقتصادی باشد بلکه باید شاخصهای دیگر را نیز در نظر گرفت و همه موارد را با هم سنجید.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: با وجود موارد منفی در اقتصاد، در همین حوزه نیز نشانههای موفقیت وجود دارد که یک نمونه آن تابآوری اقتصاد کشور در برابر تحریمهای بیسابقه است.
حضرت آیتالله خامنهای، رسیدن به خودکفایی در برخی موارد از جمله تولید شش نوع واکسن کرونا، بدهی خارجی نزدیک به صفر کشور، و پیشرفتهای علمی و صنعتی و فناوری در حوزههای مختلف را نشانههای دیگر موفقیت برشمردند و خاطرنشان کردند: یک نمونه دیگر از موفقیتها، پیش رفتن صحیح و روانِ جریان مدیریت کشور است و برخلاف برخی کشورهای دیگر و با وجود همه دشمنیها، مدیریت کشور به صورت قانونی و بدون نیاز به اقدامات خارج از روال، دست به دست شده است.
ایشان گفتند: این دستاوردها و موارد دیگر همچون گسترش عمق راهبردی و نفوذ معنوی ایران در منطقه، جمهوری اسلامی را به یک نمونه جذاب تبدیل کرده است.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: دشمن براساس طمعورزیهای خود، حرفهای یأسآوری را بیان میکند که قبلاً هم از اینگونه مطالب بیان میشد اما نادرستی همه آن مطالب بعدها به اثبات رسید مانند سخنان صدام هنگام آغاز جنگ تحمیلی و وعده فتح یکهفتهای تهران و یا سخنان چند سال قبل یک دلقک امریکایی که گفته بود کریسمس را در تهران جشن میگیریم.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: اینکه امریکاییهای مغرور صریحاً اعتراف میکنند که فشار حداکثری علیه ایران شکست خفت بار خورده، موضوع بسیار مهمی است که نباید فراموش شود.
رهبر انقلاب در بخش دیگری از سخنانشان و در بیان نکاتی درباره شعار سال، با اشاره به بعضی دیدگاههای مطرحشده درباره ناسازگاری دو خصوصیتِ «دانشبنیانی» و «اشتغالآفرینی» گفتند: این حرف درست است که با پیشرفتِ فناوری، نیاز به نیروی انسانی کمتر میشود اما این مطلب درباره شرایط کشور ما که ظرفیتهای تعطیل یا نیمهتعطیل زیادی در بخشهای پاییندست دارد صادق نیست و با دانشبنیان کردن تولید در این بخشها، فرصتهای شغلی نیز چند برابر میشود.
ایشان نتیجه تولید دانشبنیان را ارتقاء نیروی انسانی شاغل و بهکارگیری جوانان تحصیلکرده خواندند و افزودند: متأسفانه درصد بالایی از دانشآموختگان کشور در عرصههای غیر مرتبط با رشته تحصیلی خود شاغل هستند که با گسترش شرکتهای دانشبنیان، کیفیت نیروی انسانی دستگاهها نیز ارتقاء مییابد و نخبگان از روی آوردن به مشاغل کمارزش بینیاز میشوند.
حضرت آیتالله خامنهای، معاونت علمی را موظف به تعیین ضوابط کیفی و شاخصهای دقیق برای پذیرش شرکتهای دانشبنیان دانستند و خاطرنشان کردند: افزایش تعداد شرکتها کافی نیست و در این زمینه باید شاخصهای حیاتی دیگری همچون نوآوری، کاهش ارزبری، اشتغالآفرینی، قابلیت صادرات و رقابتپذیری نیز مورد نظر قرار بگیرد.
رهبر انقلاب با تأکید بر اینکه توسعه شرکتهای دانشبنیان باید بر اساس اولویتها و با نیازسنجی بر مبنای گرهگشایی از مسائل کشور باشد، گفتند: شرکتهای دانشبنیان در بخشهایی همچون بخش کشاورزی توسعه یابند که امنیت اقتصادی کشور وابسته به آنها است، ظرفیت جذب نیروهای متخصص و غیرشاغل در آنها بالا است و یا بخشهایی مانند نفت و گاز و معادن که با خامفروشی، منابع ارزشمند کشور را بدون ارزش افزوده صادر میکنند.
ایشان در این زمینه افزودند: متأسفانه مواد خام در کشور با قیمت ارزان صادر، و محصول نهایی با قیمت گران وارد میشود در حالیکه با تولید دانشبنیان باید این روند اصلاح و محصول نهایی تولید و صادر شود.
حضرت آیتالله خامنهای همچنین با تأکید بر حمایت دولت از شرکتهای دانشبنیان، گفتند: دولت بزرگترین مصرفکننده در کشور است و مصداق کامل حمایت واقعی دولت از دانشبنیانها، جلوگیری از واردات بیرویه است.
رهبر انقلاب، تدوین برنامه هفتم توسعه را ضروری خواندند و افزودند: این برنامه قرار بود سال گذشته تدوین و از امسال اجرایی شود که نشد اما امسال دولت و مجلس همت کنند تا برنامه هفتم بر اساس سیاستهای کلی نظام، تدوین و تصویب شود.
ایشان مردمی بودن و مهمتر از آن مردمی ماندن را از ویژگیهای لازمِ هر مسئول نظام اسلامی خواندند و گفتند: دیدن یا شنیدن واقعیات در میدان و یا از منابع مورد وثوق، زمینهساز برنامهریزی و اقدامات صحیح خواهد بود.
حضرت آیتالله خامنهای در همین زمینه افزودند: گاهی مردم عادی نکاتی را به مسئول میگویند که از مشاوران کارکشته و نزدیک هم شنیده نمیشود.
ایشان با ابراز ناخرسندی از اجرا نشدن سیاستهای کلی اصل ۴۴ تأکید کردند: دولت میتواند با تحقق این سیاستها، اقتصاد کشور را بر دوش مردم قرار دهد و خود به سیاستگذاری، نظارت و هدایت بپردازد تا حل مشکلات شتاب بگیرد.
رهبر انقلاب با اشاره به کشورهایی که بدون نفت از رشد اقتصادی برخوردارند، افزودند: نفت حدود صد سال است که همچون مادهای مخدر، اعتیاد سختی در کشور ایجاد کرده که باید حتماً علاج شود.
ایشان اقتصادِ بدون نفت را هدفی بلندمدت خواندند و افزودند: حداقل دو دولت در مسئولیتهای هشت ساله باید همت کنند تا این مشکل به سامان برسد البته اگر همان روزی که اقتصاد بدون نفت را مطرح کردیم اجرای آن شروع میشد امروز کشور وضع متفاوتی داشت.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به احتمالاتی که درباره برخی گشایشهای ارزی مطرح میشود، گفتند: مراقب باشیم اگر احتمالاً گشایشی ایجاد شد، درآمدها صرف واردات بیرویه نشود و به مسائل زیربنایی از جمله حمل و نقل جادهای و ریلی، شرکتهای دانشبنیان، نوسازی صنایع، راههای ارتباطی با کشورهای همسایه و حل مشکل مهم آب اختصاص یابد که خوشبختانه دولت در مسئله آب کارهای خوبی آغاز کرده اما حل این مشکل به پول نیاز دارد.
رهبر انقلاب شورای اقتصادی سران قوا را فرصتی مهم برای تصمیمگیریهای لازم دانستند و گفتند: این شورا در دولت قبل و با چند دستور کار مهم از جمله اصلاح ساختار بودجه، حل مسئله بانکی و مدیریت مقابله با تحریمها تشکیل شد که سه قوه با همکاری و صمیمیت کاملی که دارند باید از این ظرفیت استفاده کنند.
رهبر انقلاب مسئله فرهنگ را بسیار مهم و نیازمند مجاهدت هوشمندانه برشمردند و گفتند: مراکز رسمی فرهنگی و همچنین فعالان فرهنگی که به یاری خدا در سطح گسترده مشغول فعالیتند، فرهنگ و علم را کاملاً جدی بگیرند و با چشمان باز به فعالیت شبانهروزی و مجاهدانه در این زمینه بپردازند.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به جهتگیری خوب دیپلماسی کشور تأکید کردند: مسئولان مطلقاً معطّل مسئله هستهای نشوند و بر اساس واقعیات کشور به برنامهریزی و اقدام برای حل مشکلات بپردازند.
ایشان مسئولان مذاکرات را، انقلابی، متدیّن و پر جدّ و جهد خواندند و افزودند: وزیر امور خارجه و مسئولان مذاکرهکننده گزارشهای دقیقی را به مراکز داخلی می دهند. نقد و اظهار نظر درباره عملکرد آنها هم ایرادی ندارد به شرط اینکه از سوءظن و بدبینی به دور باشد و همچنانکه بارها گفتهام موجب تضعیف عناصر میدان و ناامیدی مردم نشود.
رهبر انقلاب با ابراز خرسندی از مقاومت هیأت مذاکرهکننده در مقابل زورگوییها و زیادهخواهیها گفتند: طرف مقابل که بدعهدی کرد و از برجام خارج شد الان احساس درماندگی و بن بست میکند اما نظام اسلامی که با اتکای به مردم از مشکلات زیادی عبور کرده، از این مرحله هم عبور خواهد کرد.
رهبر انقلاب در بخش دیگری از سخنانشان با تمجید از بیداری، تحرّک و تلاش جوانان فلسطینی در سرزمین های ۱۹۴۸ و در مرکز سرزمین های اشغالی افزودند: این تحرکات نشان داد فلسطین برخلاف تلاش امریکا و پیروانش زنده است و هرگز به فراموشی سپرده نخواهد شد و با ادامه تحرکات جاری و به فضل الهی پیروزی نهایی از آنِ مردم فلسطین خواهد بود.
حضرت آیتالله خامنهای همچنین با تمجید از شجاعت مردم مظلوم یمن در توصیهای دلسوزانه و خیرخواهانه به مسئولان سعودی گفتند: چرا به جنگی که می دانید احتمال پیروزی در آن را ندارید ادامه می دهید؟ راهی پیدا کنید و خود را از این معرکه خارج کنید.
ایشان آتشبس اخیر در یمن را خیلی خوب خواندند و افزودند: اگر این توافق به معنای واقعی کلمه اجرا شود میتواند ادامه یابد و بدون تردید مردم یمن به برکت همّت، شجاعت و ابتکار عمل خود و رهبرانشان پیروزند و خداوند هم به این مردم مظلوم کمک خواهد کرد.
رهبر انقلاب در توصیههای پایانی به مسئولان کشور گفتند: فرصت مسئولیت بسیار زودگذر است و هر ساعتِ آن را قدر بدانید.
توصیه دوم رهبر انقلاب پرهیز از اقدامات نمایشی بود.
ایشان همچنین افزودند: تعارض منافع که همه در مذمّت آن سخن میگویند، فقط در عرصه اقتصاد نیست و اگر در موضوعی میان توجه مردم به ما و رعایت مصالح عمومی کشور تعارضی پیش آید، باید منفعت خود را نادیده بگیریم و به مصالح عمومی توجه کنیم.
توصیه به دولت و مجلس برای رعایت خطوط فاصل و عمل کردن در حیطه وظایف و اختیارات، آخرین توصیه رهبر انقلاب به مسئولان کشور بود.
در ابتدای این دیدار، حجت الاسلام والمسلمین رئیسی رئیس جمهور، گفتمان دولت را گفتمان انقلاب اسلامی با تأکید بر مؤلفههای مردمی بودن، عدالتخواهی و تحولگرایی برشمرد و گفت: سند تحول دولت با همفکری جمع زیادی از صاحبنظران آماده و منتشر شد.
رئیسجمهور، «اقدام و عمل» را مهمتر از «برنامه» دانست و افزود: با تأمین گسترده واکسن و همکاری آحاد مردم، با تغییر محسوس شرایط، کسب و کارها مجدداً رونق گرفت و امسال سفرهای نوروزی جهش زیادی داشت.
آقای رئیسی مواجهه خردمندانه با مسئله کسری بودجه ۱۴۰۰ را از دیگر اقدامات دولت در هشت ماه گذشته دانست و گفت: در این مدت تلاش کردیم با افزایش تولید نفت و گاز و افزایش صادرات نفتی و همچنین افزایش درآمدهای مالیاتی، از کسری بودجه و خلق پولِ منجر به تورم جلوگیری شود.
رئیس جمهور افزایش اختیارات استانی و تکمیل پروژههای نیمه تمام را از دیگر برنامههای دولت خواند و گفت: مهار تورم از دستور کارهای اصلی دولت است و گزارشهای مراکز آماری نشان میدهد که رشد صعودی تورم متوقف، و روند نزولی آن آغاز شده است.
آقای رئیسی ایجاد شفافیت و برخورد با بسترهای فسادزا را جزو اقدامات و برنامه های اساسی دولت برشمرد و گفت: مصوبات سفرهای استانی با اعتبارات و در زمانبندی مشخص در حال اجرا است.
آقای رئیسی اقدامات فرهنگی و برنامهریزی برای کاهش آسیبهای اجتماعی را از دیگر اقدامات دولت خواند و خاطرنشان کرد: اقدامات و دستاوردهای دولت حاصل یک کار جمعی میان همه قوا و نهادها است که همچنان به این همکاری و هماهنگی نیازمندیم.
رئیس جمهور مهمترین پروژه دولت را افزایش امید و اعتماد مردم دانست و افزود: با انسجام ملی و اتکاء به داشته های داخلی، دشمن ناامید خواهد شد. همچنانکه بارها گفتهایم مذاکره جای خود را دارد اما برجام یکی از مسائل کشور است و به هیچوجه نان مردم و اقتصاد کشور را به مسائل خارجی گره نخواهیم زد.
سید حسن نصرالله: ملت فلسطین در مبارزات خود شکست نخواهد خورد
سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان شامگاه امروز دوشنبه در سخنانی به بررسی آخرین تحولات لبنان و منطقه پرداخت.
دبیر کل حزب الله در آغاز سخنرانی خود به مسئله فلسطین پرداخت و تأکید کرد که «با کل احترام و عزت، باید در برابر قهرمانیهای جوانان، زنان، کودکان و مردان فلسطین و همچنین خانوادههای شهدای فلسطینی و مواضع قاطع آنان، بایستیم».
وی با بیان اینکه رخدادهای فلسطین اشغالی، معانی بسیاری درباره جنگ با دشمن و آینده رژیم صهیونیستی با خود دارد، خطاب به رژیم صهیونیستی تصریح کرد: «اگر شما بر روی ناامیدی و شکست ملت فلسطین، حساب باز کردهاید، در توهم به سر میبرید».
نصرالله با تأکید بر اینکه مقاومت در جنگ ۱۹۹۶ توانست به دشمن و جامعه بینالملل، معادله حمایت از غیر نظامیان در لبنان همراه با تداوم مقاومت را تحمیل کند، تصریح کرد، مقاومت در خاک اشغالی لبنان با دشمن صهیونیستی مبارزه کرد و سربازان اشغالگر را هدف قرار داد.
دبیر کل حزب الله درباره کشتار قانا نیز تصریح کرد: «در کشتار قانا، آمریکا به شورای امنیت اجازه نداد قطعنامهای صادر و در آن دشمن صهیونیستی را به خاطر این کشتار، محکوم کند. این موضع آمریکا و جامعه بینالملل بوده است... آمریکا از دشمن و متجاوز و کسانی دفاع میکند که آغاز گر جنگ هستند، ولی حتی از محکوم کردن آنان جلوگیری میکند، چه برسد به اینکه تحریمشان کند».
وی در ادامه به مسائل داخلی لبنان به ویژه انتخابات پارلمانی در این کشور پرداخت و گفت: «فضایی در سفارت آمریکا و برخی از سفارتخانهها و از سوی برخی طرفهای سیاسی وجود دارد که گروه سیاسی که ما به آن منتسب هستیم، اکثریت را در پارلمان به دست خواهد آورد... به دست آوردن دو سوم [کرسیها] هدف گروه سیاسی ما نیست. این هدف منطقی و واقعی نیست. هیچ یک از گروههای سیاسی نیز این هدف را واقعی و منطقی نمیدانند. ما معتقدیم که کشور مبتنی بر توافق و تفاهم است».
آمریکا در پی تعطیلی انتخابات لبنان است
نصرالله ادامه داد: «فرهنگ و موضع ما این است که هر تغییر اساسی که مربوط به قانون اساسی و مؤلفههای کشور و هویت آن است، باید مورد توافق و اجماع ملی قرار گیرد، نه اینکه با زور یا اکثریت یا سلاح، حاصل شود... سخنانی درباره تعویق انتخابات پارلمانی وجود دارد تا شرایط گروه مقابل، بهتر شود. حق ما این است که سفارت آمریکا و گروههای سیاسی دیگر را متهم کنیم که برای عدم برگزاری انتخابات تلاش میکنند».
با تمام توان، وارد جنگ سیاسی انتخابات میشویم
دبیر کل حزب الله با بیان اینکه شاید یکی از هدفهای مطرح کردن مسئله تعویق انتخابات این است که از اشتیاق شهروندان برای مشارکت در انتخابات بکاهند، گفت: «ما بر این باوریم که وارد یک جنگ انتخاباتی شدهایم و باید با تمام توان، در پای صندوقهای رأی حاضر شویم. نباید به نظرسنجیها یا مراکز مطالعاتی دل خوش کرد، بلکه باید تا لحظه بسته شدن صندوقهای رأی، با تمام توان وارد این جنگ سیاسی شد.»
وی با اشاره به هزینههای هنگفت عربستان سعودی در انتخابات ۲۰۰۹ لبنان، تأکید کرد: «بخش اعظمی از پولهای سعودی برای انتخابات [لبنان] هزینه گردید و به سود مسئولان سیاسی تمام شد.. آنان این پولها را برای رسانهها، کمپینهای انتخاباتی و خرید رأی هزینه کردند. د رحال حاضر نیز شاید اظهاراتی مربوط به اینکه ما خواهیم توانست اکثریت پارلمان را به دست بگیریم، به این خاطر است که حامیان ما اطمینان داشته باشند که نیازی نیست پای صندوقها حاضر شوند. اما باید تلاش کنیم که نامزدهای ما و همپیمانان ما پیروز شوند. خواستار آن هستم که همپیمانان ما در این انتخابات پیروز شوند تا با یکدیگر، مسئولیتها را بر عهده بگیریم».
نصرالله با اشاره به اینکه حزب الله قصد دارد پیروز شود، ولی نه بر اینکه فراکسیون بزرگ تشکیل دهد، افزود: «ما با همپیمانان خود، میتوانیم همکاری کنیم و مسئولیتهای ملی را بر عهده گیریم. چیز مخفیانهای وجود ندارد. رأی دادن ما در انتخابات نیز واضح و علنی است و هر چیزی که از جانب حزب الله نوشته شد را باور نکنید. مهمترین چیزی که داریم، صداقتی است که مدیون خون شهدا و عرق مجاهدان هستیم. ما به این صداقت و اعتبار، خدشه وارد نخواهیم کرد»
حزب الله از سال ۲۰۰۵، خواستار تشکیل دولت وحدت ملی بود
دبیر کل حزب الله با تأکید بر اینکه حزب الله از سال ۲۰۰۵، خواستار تشکیل دولت وحدت ملی بود، ادامه داد: «زمانی که در سال ۲۰۰۸، اکثریت را به دست آوردیم، دولت وحدت ملی تشکیل دادیم که همه در آن حضور داشتند... اما برخی از جنگ سی و سه روزه، بر روی نابودی مقاومت و محیط آن، تمرکز داشتند و حتی در جلسات خود با آمریکاییها، خواسته بودند که این جنگ را متوقف نکنند و تا زمان پیروزی کامل اسرائیل، به جنگ ادامه دهند. این افراد، همیشه حاضرند که خود را به خارج نشان دهند و آماده هستند که برای نابودی لبنان، جنگ داخلی به راه بیاندازند».
هدف مخالفان حزب الله، جلب رضایت سعودی و آمریکاست
وی در ادامه به ادعای مخالفان حزب الله مبنی بر «تسلط سلاح بر زندگی سیاسی» پرداخت و گفت: «چگونه از تسلط سلاح بر زندگی سیاسی سخن میگویید، در حالی که چندین بار در انتخابات، اکثریت پارلمانی را به دست آوردید و دولت تشکیل دادید؟. کسی که قصد دارد مردم لبنان را فریب دهد که سلاح مقاومت، علت بحران است، چرا درباره فساد و سیاستهای اقتصادی ۳۰ ساله سخن نمیگوید؟. البته برنامه برخی از لیستهای انتخاباتی، رفع هژمونی حزب الله از حکومت و مقابله با آن و خلع سلاح مقاومت است. البته این جریانها در سال ۲۰۰۵ با حزب الله، ائتلاف کرده بودند احزابی که ۳۰ سال در قدرت بودند، بگویند که چه کاری برای مردم انجام دادهاند.».
نصرالله با اشاره به اینکه هدف از طرح چنین برنامههای انتخاباتی، جلب رضایت عربستان، جامعه غرب و آمریکا است تا بتوانند از حمایت مالی، سیاسی و معنوی آنان برخوردار شوند، خاطر نشان کرد: «امیدواریم که در هفتههای آینده شاهد برنامههای انتخاباتی باشیم. ما در همه انتخاباتها، درباره ساخت کشور و نجات آن از این بحران سخن گفتهایم. ما طی چهار سال گذشته، دستاوردهایی داشتهایم و به مردم نیز نشان دادهایم، ولی گروههای سیاسی رقیب ما، چیزی منتشر نکردهاند؛ زیرا دستاوردی نداشتهاند».
دبیر کل حزب الله ادامه داد: «هیچ گاه از حکومت نخواستیم که از مقاومت حمایت کند، بلکه مقاومت از کشور و حکومت حمایت کرد. اگر مقاومت نبود، حکومتی وجود نداشت. این بخشی از معادله طلایی است که از کشور حمایت میکند. ما خواستار مشارکت در حکومت هستیم تا مانع از تلاش گروههای سیاسی یا طرفهای خارجی شویم که قصد دارند از حکومت علیه مقاومت استفاده کنند. از حکومت میخواهیم که به مقاومت، خنجر نزند. مقاومت، با معادله موازنه بازدارندگی در برابر دشمن، از کشور حمایت کرد و خواستار حمایت حکومت نیست.».
حزب الله از آتشبس در یمن استقبال میکند
وی با انتقاد از تلاش عربستان سعودی برای تخریب روابط بین کشورهای عربی و نقش این کشور در نابودی یمن و ملت این کشور، گفت: « کسی است که جنگ را آغاز کرد، کسی است که روابط عربی-عربی را تخریب میکند، یا کسی که در حمایت از مظلومان موضعگیری میکند و خواستار جنگ است؟. مردم یمن، خود را به جهان تحمیل کردهاند و این نتیجه سیاسی را رقم زدهاند».
نصرالله با بیان اینکه حزب الله از آتش بس در یمن خرسند است، در پایان تأکید کرد: «گفتمان سیاسی ما، توقف تجاوز [سعودی] بود. امیدواریم که این آتشبس، در را به روی گفتوگوی سیاسی باز کند و مدخلی برای توقف جنگ، رفع محاصره و حرکت به سمت راهکار سیاسی باشد. به حاکمان سعودی نیز نصیحت میکنم و میگویم که انتظار نداشته باشید، دوستان ملت مظلوم یمن، به آن فشار بیاورند تا از حقوق خود کوتاه بیاید. تنها راه حل بحران یمن، مذاکره و گفتوگوی مستقیم با صنعاست».
هفت نکته قرآنی در سیره اولین زن مسلمان
خداوند در کنار هر مرد بزرگ از یک زن بزرگ نیز یاد می کند. حضرت خدیجه(سلام الله علیها) دختر خویلد بن اسد بن عبدالعزّی بن قصّی، بانویی خردمند و دور اندیش و والاگهر بود[۱] که از لحاظ نسب و شرف و موقعیت اجتماعی و خانوادگی جایگاه بسیار ممتازی در میان زنان جزیرة العرب و قریش داشت.[۲] مادر حضرت خدیجه(سلام الله علیها) فاطمه بنت زاید از اشراف زنان قریش و در عصر جاهلیت معروف به (طاهره) بوده است.[۳]
نَسَب حضرت خدیجه(سلام الله علیها) با رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در قصی بن کلاب(جدّ چهارم پیامبر(صلّی الله علیه و آله)) به هم می رسد[۴] خدیجه(س) از زنان متمکن و ثروتمند مکّه بود و یک شبکۀ تجاری بین حجاز شام و حبشه را مدیریت می کرد[۵] و در کار تجارت از اهل فن یاری می گرفت، وقتی صفات حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) همچون راستگویی، صداقت، امانت داری، پاکدامنی و خدمت رسانی به نیازمندان را دید، ایشان را به عنوان مدیریت کاروان تجاری خود برگزید و پیامبر(صلّی الله علیه و آله) تجارتی سودمند را در شام برای خدیجه رقم زدند، به طوری که خدیجه مال التّجارۀ خویش را با سود زیادی بفروخت.[۶] امّا خدیجه به واسطۀ گزارش های غلامش(مُسیره) از سفر شام درباره اخلاق، رفتار و صفات حضرت محمد(صلّی الله علیه و آله ) و اطلّاعاتی که از دانشمندان یهود و پسر عموی خود (ورقة بن نوفل) دریافت کرد و رؤیاهای صادقه ای که خود دیده بود، به حضرت محمد(صلّی الله علیه و آله) پیشنهاد ازدواج داد[۷] و حضرت رسول(صلّی الله علیه و آله) باتّفاق چند نفر از عموهای خود از جمله حضرت ابوطالب به خواستگاری خدیجه رفتند و خطبه عقد توسط جناب ابوطالب خوانده شد.[۸]
حضرت خدیجه (سلام الله علیها) اوّلین زنی بود که پیامبر در سن ۲۵ سالگی پیامبر با ایشان ازدواج کرد[۹] و تا او زنده بود پیامبر(صلّی الله علیه و آله) همسر دیگری انتخاب ننمودند و این ازدواج فرخنده نیز ۲۵ سال تداوم داشت و با ارتحال حضرت خدیجه پایان یافت.[۱۰] در برخی روایات به باکره بودن حضرت خدیجه علاوه بر معروف بودن او به طاهره، هنگام ازدواج با پیامبر(صلّی الله علیه و آله) اشاره شده است[۱۱] از خدیجه فرزندانی بزرگوار متولّد شدند که آخرین آنها حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) ام الائمه می باشند که در دوران بعثت رسول الله(صلّی الله علیه و آله) متولّد شدند. همزمان با بعثت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) اوّلین زنی که به ایشان ایمان آورد و مسلمان شد حضرت خدیجه (سلام الله علیها) بود.
هفت نکتۀ قرآنی در سیرۀ حضرت خدیجه طاهره (سلام الله علیها)
این نکات قرآنی عبارتند از: عفاف و پاکدامنی؛ ازدواج معنوی؛ اسلام و ایمان؛ اقامه نماز؛ هجرت؛ شکیبایی و ثبات قدم؛ انفاق و بخشش خدیجه (سلام الله علیها) که به ترتیب به طرح هر کدام خواهیم پرداخت.
عفاف و پاکدامنی:
قرآن کریم در آیه ی: «من عمل صالحاً من ذکر او انثی و هو مؤمن فلنحیینه حیوة طیبه»[۱۲] لازمۀ رسیدن به حیات طیبه را اعمال صالح؛ عفاف و پاکدامنی می داند که این ویژگی ها در سیرۀ حضرت خدیجه(سلام الله علیها) به طور بارز به چشم می خورد. چنانکه عفّت و پاکدامنی او در عصر جاهلیت سبب شد الگو و نمونه زمان شود و به لقب (طاهره) مشهور گردد و فضایل نیک و پسندیده ایشان زبانزد خاص و عام بود. با اینکه از ثروت و مکنت فراوانی برخوردار بود و خواستگاران فراوانی داشت ولی با قلب و دلی مملو از عشق به خدا؛ در عفت و پاکدامنی طاهره زندگی می کرد و بر این اساس در برخی روایات به باکره بودن او هنگام ازدواج با پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) تأکید شده است و همین عفت و پاکدامنی حضرت خدیجه طاهره (سلام الله علیها)؛ حیاتی طیبه را برای او رقم زد.
ازدواج معنوی:
«یا ایها الذّین آمنو اتقو الله و ابتغوا الیه الوسیله»[۱۳] ازدواج یک وسیله معنوی است که حضرت خدیجه (سلام الله علیها) با آن به رسول الله(صلی الله علیه و آله) به عنوان ریسمان الهی پیوند خورد. ازدواج حضرت خدیجه (سلام الله علیها) با پیامبر(صلی الله علیه و آله) با یک سلسله عوامل و محرک های معنوی صورت پذیرفت و هیچ مسألۀ مادی، وجه تعامل ازدواج آنها را فراهم نساخت. او با شناخت و آگاهی از اخلاق و رفتار و منش رسول الله(صلی الله علیه و آله) ایشان را به همسری برگزید و آنگاه که در هنگامه خطبۀ عقد، جناب ابوطالب(علیه السّلام) خطبه ای در فضایل بنی هاشم قرائت نمود، ورقة بن نوفل پسر عموی خدیجه ضمن خطابه ای این چنین گفت: «کسی منکر فضائل شما نیست، ما از صمیم دل می خواهیم دست به ریسمان شرافت شما بزنیم.»[۱۴] ثمرۀ این ازدواج معنوی تولّد گوهر یگانۀ خلقت، کوثر قرآن، حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بود، که جهان از عطر او و فرزندانش عطر آگین است.
اسلام و ایمان:
بر اساس فرمایش قرآن کریم که می فرماید: «اِنَّ الذّین آمَنُو و عملوا الصّالحات یهدیهم ربَّهُم بایمانهم»[۱۵] اعمال صالح و ایمان قلبی خدیجه سبب گردید اوّلین زنی باشد که به خدا و رسول خدا(صلّی الله علیه و آله) ایمان آورد و مسلمان شود و ایمان واقعی خود را در مقام عمل نشان دهد.
رسول خدا(صلّی الله علیه و آله) در آغاز سوره ی(مدثر) مأمور به دعوت مردم به اسلام شد و این مأموریت را از محیط خانۀ خویش آغاز کرد و خدیجه(سلام الله علیها) اولین فردی بود که به او ایمان آورد[۱۶] امام علی(علیه السّلام) می فرماید: در آن روزها به هیچ خانه ای اسلام راه نیافت جز خانۀ رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلم) که خدیجه(سلام الله علیها) هم در آن بود و من سومین آنان بودم.[۱۷]
ایمان آوردن حضرت خدیجه (سلام الله علیها) به رسالت حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) حکایت از معرفت و پاکی و صداقت وی داشت او به اطمینان قلبی رسید که وقتی رسول الله(صلّی الله علیه و آله) بعثت خود و نزول وحی الهی را مطرح کرد بلافاصله رسالت او را پذیرفت و این افتخار را برای خود در طول تاریخ اسلام به عنوان اوّلین زن مسلمان ثبت کرد و سعادت خود را تضمین نمود. رشد ایمانی او به آن حد رسید که رسول الله(صلّی الله علیه و آله) در فضیلت او فرموده: بهترین زنان بهشت چهار نفرند(خدیجه دختر خویلد؛ فاطمه دختر محمد(صلّی الله علیه و آله)؛ مریم دختر عمران، آسیه دختر مزاحم، زن فرعون.[۱۸]
اقامۀ نماز:
چنانکه قرآن می فرماید: «و لکن البرّ من آمن بِالله . . . . و اقام الصَّلوة و آتَی الزّکوة. . . »[۱۹] اقامۀ نماز با شکوه ترین جلوۀ تعبّد ایمانی حضرت خدیجه(سلام الله علیها) بود که پس از ایمان به رسالت پیامبر(صلّی الله علیه و آله ) انجام شد او همراه با علی بن ابی طالب(علیه السّلام) و زید بن حارثه به رسول خدا(صلّی الله علیه و آله) اقتداء کرد و در کنار خانه خدا(کعبه) نماز گذاردند و اقامۀ نماز را اوّلین وظیفۀ خود می دانست «الذّین اِن مکنّاهم فی الارض اقاموا الصلَّوة»[۲۰]
در بعضی از روایات آمده است نخستین نمازی که رسول خدا(صلّی الله علیه و آله ) اقامه کردند، نماز وسطی یعنی نماز ظهر در روز جمعه بوده است. پیامبر چگونگی اقامۀ نماز و گرفتن وضو را به حضرت خدیجه(سلام الله علیها) و حضرت علی(علیه السّلام ) یاد دادند. پس آن دو وضو گرفتند و با رسول الله(صلّی الله علیه و آله) نماز خواندند. اقامۀ نماز خدیجه(سلام الله علیها) از یک سو نشانۀ اطمینان قلبی او به رسالت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از جانب خدا و از سوی دیگر به معنای تعبّد و بندگی در مقابل خداوند بود.[۲۱]
هجرت:
از دیگر نکات قرآنی در خصوص حضرت خدیجه (سلام الله علیها): والّذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله» مهاجرت او با پیامبر اکرم است.[۲۲]کفّار و مشرکان قریش عهد نامه ای علیه پیامبر و مسلمانان بستند و آنها را در محاصره اجتماعی و اقتصادی قرار دادند ولیکن پیامبر(صلّی الله علیه و آله) همراه با بنی هاشم و بنی مطلب و بنی عبد مناف در شب اوّل مُحرّم سال هفتم بعثت به شِعب ابی طالب مهاجرت کردند و خدیجه(سلام الله علیها) در کنار او به عنوان یار و یاوری صدیق و فداکاری ها کرد و با حمایت گسترده از رسول الله(صلّی الله علیه و آله ) برای گسترش اسلام و فزونی یافتن تعداد مسلمانان و عزیمت عدّه ای از آنها به حبشه به دستور پیامبر(صلّی الله علیه و آله ) و نیز ایجاد پایگاهی مهم برای ترویج اسلام و ناامیدی و شکست سران کفر و شرک، تمام اموال و دارایی های خود را هزینه کرد.[۲۳] همراهی او با پیامبر و مسلمانان در شعب و کمک هایی که نزدیکان پدری او برای مسلمانان به شعب می فرستادند مایۀ قوّت قلب مسلمانان بود. این همراهی و همکاری و فداکاری صادقانه، از مصداقی عینی و مثال زدنی از زنان مهاجر و مجاهد ساخته بود که همواره پیامبر(صلّی الله علیه و آله) یاد و نام او را بسیار بزرگ می داشت و نشانۀ محبّت خدیجه به خداوند پیروی خالصانه او از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله ) بود.[۲۴]
شکیبایی و ثبات قدم:
از دیگر نکات بارز زندگی آن حضرت شکیبایی و استقامت او در راستای اهداف رسالت نبی مکرم اسلام بود. چنانکه قرآن کریم می فرماید: «یا ایهَا الَّذین آمنوا اصبروا و صابروا و رابطو لعلَّکم تفلحون»[۲۵]
اسلام آوردن حضرت خدیجه و وفاداری ایشان نسبت به پیامبر(صلّی اله علیه و آله) در حالی که مشرکان زیر بار هدایت الهی ایشان نمی رفتند موجب دلگرمی و قوت قلب پیامبر بود و این عطوفت از فضائل نیک و ایمان وی نشأت گرفته بود، این همراهی ثبات قدم پیامبر (صلّی الله علیه و آله) در هدایت و ارشاد و دعوت مردم به یکتاپرستی و گرایش آنان به توحید فراهم می کرد. او همواره با تأیید پیامبر در ثبات قدم و شکیبایی پیامبر در برابر تمامی سختی ها مؤثر بود[۲۶] چنانکه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) درباره این سیره و روحیۀ حضرت خدیجه چنین فرموده اند:« آنگاه که همه مرا تکذیب کردند خدیجه مرا تأیید کرد و به درستی پیغمبری من اقرار نمود و او هنگامی به من ایمان آورد و در نماز به من اقتدا کرد، که همگان در لجنزار کفر و حقیقت پوشی دست و پا می زدند و موقعی به بهترین یادگار من (فخر دو جهان، فاطمه، آن بانوی محشر) باردار شد که همۀ زنان از بی اعتباری نازا مانده بودند»[۲۷] همراهی و همکاری صادقانه خدیجه با رسول الله (صلّی الله علیه و آله) خالی از مشکلات، سختی ها و زخم زبان ها و رنج های اجتماعی و اقتصادی نبود ولیکن خدیجه همه را با شکیبایی و ثبات قدمی بی نظیر پشت سر گذاشت و هیچگاه درایمانش به خدا و رسالت رسول او خدشه ای وارد نشد بلکه روز به روز توجّه اش به رسول الله(ص) بیشتر می شد و اینگونه بود که خدای تعالی به وسیله جبرئیل بر خدیجه سلام فرستاد و خدیجه چنین پاسخ داد: (الله السّلام، و منه السَّلام و علی جبرئیل السَّلام)[۲۸]
انفاق و بخشش:
و بالاخره مهمترین و بارزترین نقش حضرت خدیجه(سلام الله علیها) در بخشش و انفاق او تجلی می یابد.
قرآن کریم می فرماید: «مثل الَّذین ینفقون اموالهم ابتغاء مرضات الله و تثبیتاً من انفسهم»[۲۹]
حضرت خدیجه ثروت عظیمی از پدر به ارث برده و آن را از راه تجارت فزونی بخشیده بود او تمامی این ثروت را خالصانه برای گسترش و توسعۀ اسلام در اختیار پیامبر(صلّی الله علیه و آله) قرار داد. ثروت او قبل و بعد از جریان محاصرۀ اقتصادی و اجتماعی بسیار کارگشا بود.[۳۰] او با مال و جان و زبان خود به حمایت همه جانبه از پیامبر و مسلمانان برخاسته بود. در جریان سه سال محاصرۀ وحشت بار در شعب ابی طالب، خدیجه از روی صفا و سخاوت تمام دارایی خود را نثار پیامبر و مسلمانان کرد و آنها را از گرسنگی نجات داد، تا اینکه خداوند گشایشی در کار آنها پیش آورد[۳۱] جهاد مالی خدیجه و انفاق و بخشش او در ده سال اوّل بعثت نقش حیاتی و چشم گیری در رشد و گسترش اسلام و فزونی یافتن تعداد مسلمانان و هجرت مسلمانان و ابطال نقشه های سران کفر و شرک داشت و این نقش آفرینی خدیجه بود که او را در نزد رسول الله (صلّی الله علیه و آله) بسیار عزیز می داشت و تا آنجا که آن حضرت او را به عنوان یکی از چهار زن نمونه و بزرگ، که جایگاهشان در بهشت برین است معرفی کردند.
و خدیجه(سلام الله علیها) با این صفات شایسته الگویی ماندگار برای همیشه تاریخ شد.
پی نوشت ها:
[۱] محمد بن سعد، طبقات، ج ۱، صفحه۱۲۷.
[۲] همان منبع صفحه ۱۲۹.
[۳] عماد زاده، زنان پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله) صفحه۳۰۴.
[۴] رسول محلاتی ، تاریخ اسلام، جلد یک، صفحه۵۲.
[۵] استاد هاشم معروف حسنی، سیرة المصطفی(صلّی الله علیه و آله) صفحه ۶۵.
[۶] همان منبع، صفحه۶۶.
[۷] ابن هشام، سیرت رسول الله(صلّی الله علیه و آله) صفحه ۸۹.
[۸] بحارالانوار (علاّمه مجلسی) ج ۱۶ صفحه۲۰.
[۹] ابوسعید، شرف النبی(صلّی الله علیه و آله) صفحه ۲۰۱.
[۱۰] همان منبع، صفحه ۲۰۱.
[۱۱] رسول محلاتی، تاریخ اسلام، ج ۱، صفحه۵۴.
[۱۲] قرآن کریم، سوره نحل، آیه ۹۷.
[۱۳] قرآن کریم، سوره مائده، آیه۳۵.
[۱۴] آیة الله سبحانی، فروغ ابدیت، ج ۱ ص ۱۶۴.
[۱۵] قرآن کریم سوره یونس، آیه ۹۰.
[۱۶] سوره مدثر، آیات ۱ و ۲.
[۱۷] نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲.
[۱۸] شیخ صدوق، خصال، صفحه۱۹۵.
[۱۹] قرآن کریم، سوره بقره، آیه ۱۷۷.
[۲۰] قرآن کریم، سوره حج، آیه ۴۱ .
[۲۱] یعقوبی، تاریخ یعقوبی، جلد ۱، صفحه ۳۷۸.
[۲۲] قرآن کریم، سوره انفال، آیه ۷۶.
[۲۳] بحرالعلوم، زنان صدر اسلام، صفحه ۱۱۶و۱۱۷.
[۲۴] قرآن کریم، سوره آل عمران، آیه۳۱.
[۲۵] قرآن کریم، سوره آل عمران، آیه ۲۰۰.
[۲۶] جعفریان، سیرة رسول خدا(صلّی الله علیه و آله)، صفحه ۳۵۸.
[۲۷] حاج شیخ عباس قمی، ترجمه سفینه البحار، ج ۲، صفحه۸۲.
[۲۸] علاّمه مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۶، صفحه۱۱.
[۲۹] قرآن کریم، سوره بقره، آیه ۲۶۵.
[۳۰] استاد هاشم معروف حسنی، سیرة المصطفی(صلّی الله علیه و آله )، صفحه ۶۵.
[۳۱] بحرالعلوم، زنان صدر اسلام، صفحه ۱۱۶.