emamian

emamian

* بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
درود و سلام فراوان بر ملّت عظیم‌الشّأن ایران که امروز به معنای واقعی کلمه حماسه آفریدند، و سلام و درود بر امام بزرگوار راحل که بنیان‌گذار این بنیان مبارک، برای همیشه‌ی دورانهای آینده بودند. امروز حضور مردم ــ تا آنجایی که من اطّلاع پیدا کردم و بعضی را دیدم ــ در همه جای کشور به معنای واقعی کلمه حماسه بود، باعظمت بود؛ مردم با انگیزه‌ی تمام وارد میدان شدند. این حرکت عظیم مردمی، یک کار بزرگ و بابرکت است؛ حضور شما در میدان سیاسی و مردمی برای دفاع از قدس، دفاع واقعی از قدس است؛ این دفاعِ واقعی است. آن کسانی که امروز با جسم و جان خود دارند از قدس، از مسجدالاقصیٰ -قبله‌ی اوّل مسلمین- دفاع میکنند، با این حرکت شما دلگرم میشوند، نیرو میگیرند، استقامت پیدا میکنند. به امید خدا و به توفیق الهی حرکت فلسطینی و مبارزه‌ی بزرگ فلسطینی به نتایج نهائی خود که نتایج مبارکی خواهد بود، نزدیک خواهد شد.
 من امروز درباره‌ی مسائل قدس و فلسطین مطالبی را با برادران و عزیزان فلسطینی میخواهم مطرح کنم و به زبان عربی سخن خواهم گفت. در این‌باره با مردم خودمان بارها صحبت کرده‌ایم و مطالبی را عرض کرده‌ایم؛ امروز خطاب من به برادران فلسطینی و همه‌ی دنیای اسلام، بخصوص دنیای عرب است.

* بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّد الخلق وأشرف البریة سیّدنا محمّد المصطفى خاتم المرسلین و على آله الطّاهرین وصحبه المنتجبین ومن تبعهم بإحسان إلى یوم الدین.

السلام على جمیع أبناء أمّتنا رجالاً ونساءً فی أرجاء العالم ... السلام على شباب العالم الإسلامی ... السلام على الشباب الشجعان والغیارى الفلسطینیین وعلى جمیع أبناء فلسطین.

حلّ مرّة أخرى یومُ القدس ... القدسُ الشریف یوجِّه دعوتَه إلى جمیع المسلمین فی العالم. فی الواقع ما دامَ الکیانُ الغاصِبُ والمجرم الصهیونی یسیطر على القدس، فإنّ أیامَ السنةِ کلَّها یجبُ أن نَعتبرها یومَ القدس. القدسُ الشریفُ قلبُ فلسطین، وکلُّ الأرض المغتصبة من البحرِ إلى النهر، هی امتدادٌ للقدس. الشعبُ الفلسطینی فی کل یوم یُبدی أکثرَ مما مضى صمودَهُ بشهامة قلَّ لها نظیر، ویقفُ بوجهِ الظلم، وسیظلُّ فی هذا الوقوفِ الصامد. الشبابُ – بما یقومونَ به من عملیاتِ تضحیة – قد أصبحوا دِرعاً دفاعیاً لفلسطین، ویبشّرون بالواعِدِ من المستقبل.

یمرُّ یومُ القدس علینا هذا العام وکلُّ شیءٍ یُنبِّئُ بمعادلةٍ جدیدة لفلسطین فی یومِها وغدِها.

«الإرادة التی لا تنکسر» فی الساحةِ الفلسطینیة وفی جمیعِ منطقةِ غربِ آسیا تحلُّ محلَّ ما سُمّیَ 'الجیشَ الذی لا یُقهَر' للصهاینة. لقد بات ذلک الجیشُ المجرمُ مضطراً إلى أن یُبدِّل اصطفافَه الهجومی إلى دفاعی.

الیوم، وفی الساحة السیاسیة نرى أهمَّ داعمٍ للکیان الغاصب، أعنی أمریکا، یعانی من هزائمَ متلاحقة ... هزیمةٍ فی حربِ أفغانستان ... وهزیمةٍ فی مُمارسةِ الضّغوط القُصوى على إیران الإسلام ... وهزیمةٍ أمام القوى الآسیویة ... وهزیمةِ التحکُّمِ بالاقتصاد العالمی ... وهزیمةٍ فی إدارته الداخلیة وظهورِ التصَدّعِ العمیق فی هذه الإدارة.

الکیانُ الغاصِبُ یَتَخَبّطُ فی الساحة السیاسیة والعسکریة داخلَ شبکةٍ مُعقّدةٍ من المشاکل. الجلّادُ والمجرمُ السابقُ الذی کان على رأس ذلک الکیان قد أُلقیَ بعد مَلْحمةِ سیفِ القدس فی المزبلة، والذین حَلّوا محلَّه أیضاً هم فی انتظارِ سیفٍ قاطعٍ لملحمةٍ أخرى.

الکیانُ الصهیونی جنَّ جنونه أمامَ الحِراکِ فی جِنین. بینما عَمَدَ هذا الکیانُ الغاصبُ قبلَ عشرین عاماً إلى قتلِ مائتی فلسطینیّ فی مُخیّم جِنین مقابلَ مقتلِ عددٍ من الصهاینة فی نهاریا ظانّاً أنّ مسألة جِنین قد قُضیَ علیها إلى الأبد.

الاستِطلاعاتُ تُشیرُ إلى أن سبعین بالمائة من الفلسطینیین تقریباً فی أراضی ثمانی وأربعین وسبع وستین، وفی مخیّمات الشتات یطالبون قادة فلسطین بمواجهةٍ عسکریةٍ تجاهَ الکیانِ الغاصب. هذه ظاهرةٌ هامةٌ، إذ تعنی جُهُوزیّةَ الفلسطینیین بشکل کامل لمواجهة الکیان الغاصب، وتعنی إعطاءَ الضوءَ الأخضرَ الجماهیری للفصائلِ المجاهدة لِأنْ تُمارسَ دورها متى ما رأت الوقتَ یَستَلزِمُ ذلک.

الحِراکُ الجهادی للشعبِ الفلسطینی فی القطاعین الشمالی والجنوبی لأراضی ثمانیة وأربعین، ومُتَزامِناً مع ذلک خروجُ المسیراتِ الضخمةِ فی الأردن والقدس الشرقیة، والدفاعُ البطولی للشباب الفلسطینی عن المسجد الأقصى، والمناورات العسکریة فی غزّة ... کلها تشیر إلى أنّ فلسطین بأجمعِها قد تبدّلت إلى مسرحٍ للمقاومة. الشعبُ الفلسطینی الآن قد توحّدت کلمتُهُ بشأن مواصلةِ الجهاد.

هذه الأحداث، وما شَهِدتهُ الساحة الفلسطینیة فی السنوات الأخیرة، قد ألغَت جمیعَ مشاریعِ التسویة مع العدوّ الصهیونی. إذ لا یمکن تنفیذُ أیِّ مشروعٍ بشأن فلسطین فی غیابِ أصحابها أی الفلسطینیین، أو فی تَعارُضٍ مع وجهة نظرهم. وهذا یعنی بُطلانَ جمیعِ الاتفاقیاتِ السابقة مثل أوسلو، وحَلِّ الدولتین، أو صَفْقَةِ القرن، أو التطبیع المذلّ الأخیر.

الکیانُ الصهیونی، مع أنّ قُواهُ خائرة، لا یزال یُواصلُ جرائمَهُ، ویُشهِرُ السلاحَ بوجه المظلومین، ویقتل النساءَ والأطفالَ والعُزّلَ من الشیوخ والشباب، یزجُّ فی السجون، ویمارسُ التعذیب، ویهدم البیوت، ویُبیدُ المزارعَ والـمُمتلکات.

الدجّالونَ من أدعیاءِ حقوقِ الإنسان فی أوربا وأمریکا الذین یَملأون الأجواءَ بالضجیجِ تجاهَ قضیةِ أوکرانیا تَراهُم قد خُتِمَ على أفواهِهم تجاهَ کلّ هذه الجرائم فی فلسطین، فلا یدافعون عن المظلوم، بل یُغدقون على الذئب المفترس بالمساعدات.

هذا درسٌ کبیر. فی قضایا العالم الإسلامی وعلى رأسها القضیةُ الفلسطینیةُ لا یمکنُ الاعتمادُ على هذه القوى العنصریة المعاندة، ولا ینبغی ذلک.

قوةُ المقاومةِ المستَلهَمَةُ من تعالیم القرآن الکریم وأحکامِ الإسلامِ العزیز هی وحدَها القادرةُ على حلّ مسائلِ العالم الإسلامی وعلى رأسها المسألةُ الفلسطینیة.

تَبلوُرُ تیار المقاومةِ فی منطقةِ غربِ آسیا فی العقود الأخیرة کان أکثرُ الظواهر برکةً فی المنطقة. قامةُ المقاومةِ کانت هی التی طَهّرت الجزءَ اللبنانی الـمُحتلّ من رجسِ وجودِ الصهاینة، وأخرجت العراقَ من حُلقوم أمریکا، وأنقذت العراق من شر داعش، وزوّدت بالمددِ المدافعین السوریین مقابلَ مخططاتِ أمریکا. المقاومةُ تکافِحُ الإرهابَ العالمی، وتساعدُ الشعبَ المقاومَ الیمنی فی الحرب المفروضةِ علیه، وتصارعُ الوجود الغاصِبَ الصهیونی فی فلسطین، وسَتُطِیحُ به بتوفیق الله تعالى، وبجهودِها وجهادِها تجعلُ مسألةَ القدسِ وفلسطینَ بارزةً أکثرَ فأکثر فی أوساطِ الرأی العامِ العالمی.

أنتم یا أبناء فلسطین، وأنتم أیها الشباب الـمُضحّون فی الضّفّة الغربیة و فی أراضی ثمانیة وأربعین، أنتم أیها المناضلون فی مخیّم جِنین، وأنتم أیها الساکنون فی المخیمات الفلسطینیة فی الشتات ... أنتم تشکّلون القسمَ الأهمَّ والأکثرَ حساسیةً وریادة فی جسد المقاومة. فاعلموا:
«إِنَّ اللهَ یُدَافِعُ عَنِ الَّذِینَ آمَنُوا»
و «وَلَئِن صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَیْرٌ لِّلصَّابِرینَ»
و «وَإِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ ذَلِکَ مِنْ عَزْمِ الأُمُورِ»
و «سَلاَمٌ عَلَیْکُم بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ».

الجمهوریةُ الإسلامیةُ الإیرانیةُ داعمٌ ومُساندٌ لجبهةِ المقاومةِ، داعمٌ ومساندٌ للمقاومة الفلسطینیة، لقد قلنا ذلک مراراً وعملنا بما نقول، وعلى ذلک نحنُ مُصِرُّون.

نحن ندینُ التوجّهَ الخیانیَّ للتطبیع. نُدین ظاهرةَ «قابلیةِ التطبیع» وما قالته بعضُ الحکوماتِ العربیةِ لأمریکا بضرورةِ التعجیلِ فی تصفیةِ المسألة الفلسطینیة. إذا کان قصدُها إزالةَ کلِّ مانعٍ على طریقِ تثبیتِ الکیان الغاصِب، فإنهم أولاً قد ارتکبوا خیانةً وجرّوا العارَ على العالم العربی، وثانیاً إنهم قد مارسوا سَذاجَةً ما بعدها سذاجة، لأنّ الأعمى – کما قیل – لا یستطیع أن یقود أعمى.

فی الخاتمة أبعثُ بتحیاتی إلى أرواح شهداء فلسطین، وأقفُ إجلالاً أمامَ عوائلهم الصامدة، وأحیّی الأسرى الفلسطینیین الصامدین بإرادةٍ قویّة فی سجونِ الاحتلالِ، وأشُدُّ على یدِ الفَصائلِ الفلسطینیة المقاومة التی تنهضُ بالقسم الأکبر من هذه المسؤولیة، وأدعو العالم الإسلامی وخاصةً جِیلَ الشباب إلى التواجُدِ فی ساحاتِ العزّةِ والکرامة.

وآخر دعوانا أن الحمدُ لله ربّ العالمین
والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته


* متن فارسی:
 
بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّد الخلق و اشرف البریّة سیّدنا محمّد المصطفی خاتم المرسلین و علی آله الطّاهرین و صحبه المنتجبین و من تبعهم باحسان الی یوم الدّین.
سلام بر همه‌ی برادران و خواهران مسلمان در سراسر جهان! سلام بر جوانان دنیای اسلام! سلام بر جوانان شجاع و غیور فلسطینی و بر همه‌ی مردم فلسطین.
بار دیگر روز قدس فرا رسید. قدس شریف همه‌ی مسلمانان جهان را فرا میخواند. حقیقت آن است که تا رژیم غاصب و جنایتکار صهیونیست بر قدس مسلّط است، همه‌ی روزهای سال را باید روز قدس دانست. قدس شریف، قلب فلسطین است و سراسر کشور غصب‌شده، از بحر تا نهر، ادامه‌ی قدس است. ملّت فلسطین هر روز بیش از گذشته نشان میدهد که با شهامتی کم‌نظیر در برابر ظالم ایستاده و خواهد ایستاد. جوانان با عملیّات فداکارانه‌ی خود، سپر دفاع فلسطین شده‌اند و آینده‌ای متفاوت را  مژده میدهند.
روز قدس امسال را در حالی میگذرانیم که همه چیز از معادله‌ای جدید در امروز و فردای فلسطین خبر میدهد. امروز «اراده‌ی شکست‌ناپذیر» در فلسطین و همه‌ی منطقه‌ی غرب آسیا، جایگزین «ارتش شکست‌ناپذیر» صهیونیست شده است. امروز آن ارتش جنایتکار ناچار شده است آرایش تهاجمی خود را به تدافعی تبدیل کند. امروز در میدان سیاسی، مهم‌ترین حامی رژیم غاصب، یعنی آمریکا، خود دچار شکستهای پی‌درپی شده است: شکست در جنگ افغانستان، شکست در سیاست فشار حدّاکثری بر ایران اسلامی، شکست در برابر قدرتهای آسیا، شکست در کنترل اقتصادی جهان، شکست در مدیریّت داخلی خود، و پدیده‌ی شکاف عمیق در حاکمیّت آمریکایی.
رژیم غاصب در هر دو میدان سیاسی و نظامی، در شبکه‌ی درهم تنیده‌ای از مشکلات دست و پا میزند؛ جلّاد و مجرم قبلی(۱) که در رأس رژیم بود، در پی حماسه‌ی سیف‌القدس(۲) به زباله‌دان پیوست، و جانشینان امروز او هم هر ساعت در انتظار تیغ بُرنده‌ی حماسه‌ای دیگرند.
تحرّک جِنین(۳)، رژیم صهیونیست را دیوانه کرده است. این در حالی است که بیست سال پیش، رژیم غاصب در پاسخ به کشته شدن چند صهیونیست در نهاریا، ‌دویست نفر را در اردوگاه جِنین به قتل رسانید(۴) تا برای همیشه مسئله‌ی جِنین را حل کند!
نظرسنجی‌ها میگویند تقریباً ۷۰ درصد فلسطینی‌ها در سرزمین‌های ۴۸(۵) و۶۷(۶) و اردوگاه‌های خارج، رهبران فلسطینی را به حملات نظامی به رژیم غاصب ترغیب میکنند. این پدیده‌ی مهمّی است؛ زیرا به معنی آمادگی کامل فلسطینی‌ها برای مقابله با رژیم غاصب است و دست سازمانهای مجاهد را باز میگذارد تا هر زمان لازم دانستند وارد عمل شوند.
حرکتهای جهادی مردم فلسطین در دو بخش شمالی و جنوبی سرزمین‌های ۴۸، و همزمان با آن، برگزاری راه‌پیمایی‌های سنگین در اردن و قدس شرقی و دفاع جانانه‌ی جوانان فلسطین از مسجدالاقصی و رزمایش نظامی در غزّه نشان داد که کلّ فلسطین به صحنه‌ی مقاومت تبدیل شده است. اکنون مردم فلسطین بر ادامه‌ی جهاد، وحدت نظر یافته‌اند.
این حوادث و آنچه در سالهای اخیر در فلسطین رخ داده است، مُهر ابطال بر همه‌ی طرحهای سازش با دشمن صهیونیست است، زیرا هیچ طرحی درباره‌ی فلسطین در غیاب یا بر خلاف نظر صاحبان آن یعنی فلسطینی‌ها اجراشدنی نیست؛ این یعنی همه‌ی توافقات پیش از این مانند اُسلو(۷)، یا طرح عربی دو دولتی(۸)، یا معامله‌ی قرن(۹)، یا عادی‌سازی‌های حقیرانه‌ی اخیر(۱۰) باطل شده‌اند.
رژیم صهیونیستی البتّه با اینکه از نفَس افتاده است، همچنان به جنایتهای خود ادامه میدهد و با سلاح به جان مظلومان افتاده است؛ زن، کودک، پیر و جوان غیر مسلّح را به قتل میرساند، زندانی و شکنجه میکند، خانه‌ها را ویران میسازد، مزارع و دارایی‌ها را نابود میکند؛ امّا دروغگویان مدّعی حقوق بشر در اروپا و آمریکا که در قضیّه‌ی اوکراین آن غوغا را به راه انداختند، در برابر این‌همه جنایت در فلسطین مُهر سکوت بر لب زده‌اند و از مظلوم دفاع نمیکنند بلکه به گرگ‌ خونخوار کمک هم میکنند.
این درس بزرگی است که در قضایای دنیای اسلام و در رأس آن قضیّه‌ی فلسطین، به این قدرتهای نژادپرست و معاند نمیتوان و نباید تکیه کرد؛ تنها با نیروی مقاومت که برگرفته از تعلیم قرآن کریم و احکام اسلام عزیز است، میتوان مسائل دنیای اسلام و در رأس آن مسئله‌ی فلسطین را حل کرد.
شکل‌گیری مقاومت در منطقه‌ی غرب آسیا در دهه‌های اخیر پُربرکت‌ترین پدیده‌ی این منطقه بوده است. کیان مقاومت بود که بخشهای اشغال‌شده‌ی لبنان را از لوث وجود صهیونیست‌ها پاک کرد(۱۱)، عراق را از حلقوم آمریکا بیرون کشید، عراق را از شرّ داعش نجات داد، و به مدافعان سوری در برابر نقشه‌های آمریکا مدد رسانید. کیان مقاومت با تروریسم بین‌المللی مبارزه میکند، به مردم مقاوم یمن در جنگی که به آنها تحمیل شده است یاری میرساند، با موجودیّت غاصبان صهیونیست در فلسطین پنجه می‌افکند و به توفیق الهی آنها را به زانو در می‌آورد، و با تلاش مجاهدانه، مسئله‌ی قدس و فلسطین را در افکار عمومی جهان روزبه‌‌روز برجسته‌تر میکند.
شما مردم فلسطین، شما جوانان فداکار در کرانه‌ی غربی و در سرزمین‌های ۴۸، شما مبارزان اردوگاه جِنین، و شما ساکنان اردوگاه‌های فلسطینی در بیرون از فلسطین، بخش مهم و حسّاس و پیشران کیان مقاومتید و بدانید که «اِنَّ اللَهَ یُدافِعُ عَنِ الَّذِینَ آمَنوا»، و «لَئِن صَبَرتُم لَهُوَ خَیرٌ لِلصّابِرین»، و «وَ اِن تَصبِروا وَ تَتَّقوا فَاِنَّ ذٰلِکَ مِن عَزمِ الاُمور» و «سَلامٌ عَلَیکُم بِما صَبَرتُم فَنِعمَ عُقبَى الدّار».
جمهوری اسلامی ایران حامی و طرف‌دار جبهه‌ی مقاومت است، حامی و طرف‌دار مقاومت فلسطین است؛ این را همواره گفته‌ایم و به آن عمل کرده و بر آن پای فشرده‌ایم. ما حرکت خیانت‌آمیز «عادی‌‌سازی» را محکوم میکنیم؛ سیاست تطبیع‌پذیری(۱۲) (قابلیّة التّطبیع) را محکوم میکنیم.
اینکه برخی دولتهای عربی به آمریکا گفته‌اند در حلّ مسئله‌ی فلسطین شتاب کند، اگر منظور آنان این است که پیش از بیرون رفتن از منطقه، هر مانع را از سر راه تثبیت رژیم غاصب بردارد، اوّلاً خیانت کرده و برای دنیای عرب ننگ آفریده‌اند، ‌ ثانیاً ساده‌لوحی به خرج داده‌اند، زیرا کور نمیتواند عصاکش کور دگر شود!
در پایان به روح شهیدان فلسطینی درود میفرستم، به خانواده‌های صبور آنان ادای احترام میکنم، به اسیران و زندانیان فلسطینی که با اراده‌ی استوار مقاومت میکنند تحیّت میگویم، دست فصائل(۱۳) فلسطینی مقاوم را که بخش مهمّ این مسئولیّت بزرگ را بر دوش گرفته‌اند میفشارم، و دنیای اسلام بویژه جوانان را به حضور در این میدان عزّت و کرامت فرا میخوانم. و آخر دعوانا ان الحمدلله ربّ العالمین.
سیّدعلی خامنه‌ای
 

(۱). بنیامین نتانیاهو
(۲). عملیات سیف‌القدس یا نبرد ۱۱ روزه در ماه رمضان سال گذشته و در پی ممانعت نظامیان صهیونیست از حضور معتکفان و نمازگزاران در مسجد‌الاقصی آغاز شد. در این جنگ، ۲۴۸ نفر در نوار غزّه به شهادت رسیدند. در مقابل، نیرو‌های مقاومت نیز با شلیک بیش از ۴۰۰۰ موشک و راکت توانستند معادلات نبرد را در راستای اهداف خود تغییر دهند. نتیجه‌ی این امر وارد آمدن خسارتهای کم‌سابقه به صهیونیست‌ها بود. در این نبرد، گروه‌های فلسطینی توانستند گنبد آهنین را از دُور خارج کنند و این سامانه کاملاً در مهار موشکهای مقاومت ناکام ماند.
(۳). اواخر فرودین سال جاری سه فلسطینی به ضرب گلوله‌ی نیروهای رژیم صهیونیستی در بیت‌لحم و الخلیل شهید شدند. در این راستا مساجد اردوگاه جنین آماده باش و بسیج عمومی برای مقابله با حملات ارتش رژیم صهیونیستی اعلام کردند. اشغالگران از آنجایی که همواره این منطقه را همانند انبار باروتی میدانند که هر لحظه مقابل اسرائیل منفجر خواهد شد، تلاش کردند تا برای یهودی‌سازی این شهر و سایر مناطق تحت کنترل تشکیلات خودگردان فلسطین در کرانه‌ی باختری کار کنند.
(۴). ارتش اشغالگر و خون‌ریز رژیم صهیونیستی در ۹ فروردین ۱۳۸۱ (١٤ محرم ١٤٢٣ /  ۲۹ مارس ۲۰۰۲ میلادی)، حمله‌ی گسترده‌اى را به اردوگاه جنین واقع در کرانه‌ی باختری فلسطین آغاز کرد. پس از دو هفته محاصره‌ی اردوگاه جنین و شروع جنگ شدید بین نیروهاى مقاومت فلسطین و رژیم صهیونیستی، نیروهاى اشغالگر به ریاست شائول موفاز با تانک‌هاى خود وارد آنجا شدند. آنان با تهاجم گسترده به این اردوگاه و پس از اتمام مهمّات جنگی نیروهاى مقاومت، آنجا را تسخیر کردند. صهیونیست‌ها تعداد زیادی انسان مظلوم از کودک و خردسال و زن و سالخورده بدون هیچ گناهی را کشتند و چند هزار نفر را زخمی و بی‌خانمان کردند.
(۵). در سال ۱۹۴۸ میلادی با حمایت و پشتیبانی انگلیس و آمریکا کشور جعلی اسرائیل بر سرزمین فلسطین تأسیس شد؛ حمله‌ی صهیونیست‌ها به مردم فلسطین منجر به آوارگى صدها هزار فلسطینى از زادگاه آباء و اجدادی خود شد. در سال ۱۹۴۸ کرانه‌ی باخترى، قدس و نوار غزّه همچنان در دست فلسطینیان و به دور از اشغالگرى صهیونیست‌ها باقى ماند لیکن کرانه‌ی باخترى ‌و  قدس تابع اردن و نوار غزّه تابع مصر گشت.
(۶). جنگ ۶ روزه در سال ۱۹۶۷ میلادی ازجمله مهم‌ترین درگیری‌های میان اعراب و اسرائیل است. این جنگ که در تاریخ به جنگ ۶ روزه یا جنگ ماه ژوئن معروف شد از روز ۵ تا ۱۰ ژوئن ۱۹۶۷ میلادی میان اسرائیل و سه کشور مصر، سوریه و اردن‌ در گرفت. صهیونیست‌ها در یک اقدام ضربتی فرودگاه‌ها و مناطق استراتژیک سه کشور عربی را مورد هدف قرار داده و با یک اقدام هماهنگ بین نیروهای هوایی و نیروهای موتوریزه و زرهی در عرض ۶ روز صحرای سینا، کرانه‌ی باختری رود اردن، نوار غزّه، ارتفاعات جولان و شهر قنیطره را به اشغال خود در‌آوردند و بر تمامی بیت‌المقدس مسلّط ‌شدند. در پایان جنگ ۶ روزه اراضی تحت تصرّف اسرائیل به بیش از ۳ برابر افزایش پیدا کرد.
(۷). در سال ۱۹۸۷ میلادی، مردم فلسطین در کرانه‌ی غربى و نوار غزّه، علیه صهیونیست‌ها یکپارچه قیام کردند و نیروهاى جنبش مقاومت اسلامى فلسطین (حماس) فعّالانه در انتفاضه شرکت جستند و تلفات فراوانى بر صهیونیست‌ها وارد کردند. همین امر آمریکا را بر آن داشت تا در سال ۱۹۹۱ میلادی با هدف تحمیل صلح در منطقه، کنفرانسى را در مادرید برگزار کند. نتیجه‌ی این کنفرانس توافق ساف (سازمان آزادی‌بخش فلسطین) با صهیونیست‌ها و امضاى موافقت‌نامه‌ی اسلو (۱۹۹۳ میلادی) بود.
(۸). یکی از راه حلهای ارائه شده برای فلسطین که توسّط برخی دُوَل عربی مطرح شد، برقراری دو کشور جداگانه‌ی اسرائیل و فلسطین در سرزمین‌های اشغالی و به رسمیّت شناخته شدن هر دوی این دولتها از سوی جامعه‌ی جهانی بود. این طرح به اشغال فلسطین توسّط غاصبان صهیونیسم رسمیّت میداد و حقّی برای بازگشت آوارگان فلسطینی قائل نبود
(۹). طرح دولت ترامپ  برای فلسطین که تحت عنوان «معامله‌ی قرن» شناخته میشود. این طرح به زبان ساده عبارت است از فروش فلسطین به صهیونیست‌ها در ازاء پرداخت مقداری پول به ساکنان اصلی فلسطین.
(۱۰). تا پیش از ریاست جمهوری دونالد ترامپ، این باور نزد رؤسای‌جمهور آمریکا وجود داشت که حلّ منازعه‌ی فلسطین ـ رژیم صهیونیستی بر حلّ منازعه‌ی رژیم صهیونیستی ـ کشورهای عربی تقدّم دارد. ترامپ این باور را کاملاً تغییر داد و با حمایت یک‌جانبه از رژیم صهیونیستی و تهدید کشورهای عربی، توانست چهار کشور  بحرین، امارات متّحده‌ی عربی، سودان و مراکش را به سمت عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی سوق دهد.
(۱۱). ۲۵ مه سال ۲۰۰۰، رژیم اشغالگر صهیونیستی پس از ۲۲ سال اشغال، از مناطق جنوب لبنان ناگزیر به یک عقب‌نشینی تحقیرآمیز شد. این عقب‌نشینی به ‌دلیل حملات سخت از سوی محور مقاومت اسلامی لبنان و حزب‌الله صورت گرفت؛ البتّه منطقه‌ی مزارع شبعا که به سه بخش فلسطینی، سوریه‌ای و لبنانی تقسیم میشوند همچنان در اشغال تل‌آویو باقی ماند.
(۱۲). تطمیع برخی کشورهای عربی با مقدای پول و وعده، حمایت از سوی آمریکا و اسرائیل در قبال عادی‌سازی روابط با رژیم غاصب صهیونیسم.
(۱۳). گروه‌ها

دوشنبه, 19 ارديبهشت 1401 00:18

بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان


بسم الله الرّحمن الرّحیم

و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الطّیّبین الطّاهرین المعصومین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

خیلی برای من مایه‌ی خرسندی و خوشحالی است دیدار حضوری با شما ــ جلسه‌ای بعد از دو سال محرومیّت از این جلسه‌ی شیرین و صمیمی ــ و همچنین سخنرانی‌هایی که انجام گرفت. البتّه این را من بگویم که بعضی از آقایان چون خیلی تند‌تند صحبت کردند ــ بجز آخرین نفر، آقای پناهی که یک مقداری با طمأنینه صحبت کردند و من حرفها را بیشتر فهمیدم، دوستان دیگر خیلی تند صحبت کردید ــ من یک نکاتی را فهمیدم، نکاتی را هم نفهمیدم؛ باید آن نوشته‌تان را حتماً به من بدهید تا من بعد آنها را نگاه کنم.

آنچه من میخواهم در آن مورد فقط یک کلمه‌ی کوتاه عرض کنم و بعد وارد بحث خودمان بشویم، این است که مجموع این مطالبی که گفتید، حرفهای دلی است؛ حرفهای دل است و انسان دوست میدارد بشنود این حرفها را، منتها خیلی از این سؤالات پاسخهای قانع‌کننده دارد؛ خیلی از این انتقادها پاسخهای حل‌کننده‌ی مشکل دارد؛ این جور هم نیست که واقعاً این اشکالی که حالا به ذهن خودتان یا مجموعه‌تان رسیده و اینجا بیان کردید، این واقعاً یک بن‌بست باشد؛ نه، خیلی از اینها پاسخ دارد. البتّه در صحبتهای شما پیشنهادهایی هم بود که ممکن است بعضی از آن پیشنهادها واقعاً عملی و امکان‌پذیر باشد لکن عمده اشکال و انتقاد بود. در خیلی از اشکالها و انتقادها ــ نمیگویم همه‌ ــ مشکل ما این است که شماها با مسئولین مربوطه گفت ‌و ‌شنود ندارید؛ این باید حل بشود.

خب من ــ صحبت حالا نیست، صحبت چهل سال پیش است ــ هر هفته یک روز میرفتم دانشگاه تهران ــ بدون استثناء ــ و دانشجوها جمع میشدند سؤالاتشان را مطرح میکردند، من جواب میدادم؛ خیلی از گره‌ها باز میشد، خیلی از عقده‌ها حل میشد. یک جاهایی هم بود که اشکال، پاسخ نداشت؛ ما میفهمیدیم که مثلاً بایستی برویم یک کاری بکنیم. این را یک جوری باید درست کرد. من خب سفارش کردم به مسئولین؛ هم وزرا باید بیایند با شماها صحبت کنند، هم مسئولین دستگاه‌های مختلف ــ حالا مثلاً اسم ستاد کل آورده شد، اسم سپاه آورده شد ــ خب بیایند حرف بزنند، بیایند بگویند. خیلی از این حرفها قابل توضیح است. بله، یک جاهایی هم ممکن است قابل توضیح نباشد، خب طرف مقابل میفهمد که باید برود یک کاری بکند، اقدامی بکند. این یک نکته‌ای بود که خواستم این را عرض بکنم که به این معنا توجّه داشته باشید.

و ضمناً حالا صحبت مجلس شد و اعتراض به مجلس و درخواست از من که عنوان انقلابیگری را از این مجلس پس بگیرم.(۲) خب [نمایندگان] این مجلس، خیلی‌هایشان همین جوانهای دیروز در جایگاه شما هستند؛ یعنی خیلی‌شان جوانهایی هستند که چند سال قبل از این مثل شما می‌آمدند می‌‌ایستادند، انتقاد میکردند، حرف میزدند، اشکال میکردند؛ انقلابی‌اند، این جور نیست که انقلابی نباشند. من البتّه یکایک را که نمی‌شناسم، [بلکه] روی مجموعه قضاوت میکنم؛ مجموعه بد نیست، خوب است؛ هم در دولت، هم در مجلس و در بعضی از بخشهای دیگر، مجموعه خوب است. حالا ممکن است بر بعضی‌ها یک اشکالاتی وارد باشد.

به هر حال من امروز از حرفهای شما لذّت بردم، این را بدانید؛ از اینکه شماها می‌نشینید، فکر میکنید، جوانب مسائل را مطالعه میکنید، به یک نتیجه‌ای میرسید و اینجا با صراحت بیان میکنید، این برای من چیز مطلوب و مفیدی است.

و امّا مطالبی که من میخواهم عرض بکنم؛ اوّلین مطلب یک کلمه‌ موعظه‌ است، میخواهم به شما عزیزان یک موعظه بکنم. امیرالمؤمنین (علیه‌ الصّلاة و السّلام) در نامه‌ای که به فرزند عزیز خودش امام حسن نوشت،(۳) نوشته است که «اَحیِ قَلبَکَ بِالمَوعِظَه»؛ دلت را با شنیدن موعظه زنده کن! این را امیرالمؤمنین میگوید، آن هم به کسی مثل امام حسن، فرزند بزرگش، فرزند محبوبش؛ و جالب است بدانید این نامه را امیرالمؤمنین در راه برگشت از صفّین در آن بحبوحه‌ی مسائل گوناگونی که روی سر ایشان ریخته بود نوشته؛ نامه‌ای که در نهج‌البلاغه است، بد هم نیست که مراجعه کنید، نگاه کنید بخوانید. اَحیِ قَلبَکَ بِالمَوعِظَه؛ حالا موعظه لازم است.

موعظه‌ای که من امروز میخواهم عرض بکنم، این آیه‌ی سوره‌ی مریم است که جزو آیات تکان‌‌دهنده‌ی قرآن است که واقعاً هر وقت انسان این آیه را یادش می‌آید، انسان را تکان میدهد. میفرماید: وَ اَنذِرهُم یَومَ الحَسرَةِ اِذ قُضِیَ الاَمرُ وَ هُم فی غَفلَة؛(۴) یعنی پیغمبر ما! به این کسانی که در غفلت فرو رفته‌اند، بگو و بیم بده اینها را از «روز حسرت»؛ روز حسرت، روز قیامت است که تعبیر شده به روز حسرت.  «اِذ قُضِیَ الاَمر» یعنی هنگامی که کار از کار گذشته و هیچ کاری نمیشود کرد؛ «قُضِیَ الاَمر» یعنی این. [میفرماید] اینها را از آن روز بترسان، بیمناک کن. انسان در قیامت میبیند که گاهی میشد با یک کار کوچک، یک پاداش بزرگ را اینجا به دست بیاورد؛ یک حرکت کوچک در دنیا میتوانست اینجا آثار ماندگار عظیمِ پُرسود و پُرمنفعتی داشته باشد، و این کار را نکرده؛ انسان حسرت میخورد. [یا] در دنیا میتوانست با یک پرهیز، با اجتناب از یک حرکت، اجتناب از یک حرف و از یک فعل عذاب دردناکی را از خودش دور کند؛ نکرد، همّت نکرد. تصمیم بگیریم درست کار کنیم، تصمیم بگیریم درست عمل کنیم، درست حرف بزنیم، درست برنامه بریزیم؛ تصمیم بگیریم؛ روز حسرت، روز سختی است. و این کارها، این تصمیم‌گیری‌ها در جوانی ممکن است؛ آسان‌تر از دوران عمر بنده و زندگی امثال بنده است. ما نمونه‌های آن حسرت عظیم را در دنیا گاهی می‌بینیم؛ یک چیزی از دست ما میرود، فُوت میشود، حسرت میخوریم که چرا این‌ جوری کردیم، چرا این ‌جوری نکردیم؛ البتّه این در مقابل آن حسرت قیامت خیلی کوچک‌تر است، هزاران هزار بار کوچک‌تر از آن حسرت است، لکن در عین حال حسرت است. خوشبختانه شماها امروز این حسرت را ندارید، چون جوانید؛ این مربوط به امثال ما است که جوانی و میان‌سالی را گذرانده‌ایم، کارهایی باید میکردیم، نکردیم؛ کارهایی نباید میکردیم، کردیم.

شما قدر بدانید این فرصتی که در مقابلتان هست؛ در این سنّی که شما هستید، در مقابلتان ممکن است شصت سال، هفتاد سال عمر باشد؛ قدر بدانید این امکانی را که در خدمت شما و در برابر شما هست؛ این موعظه‌ی امروز ما.

و امّا مطلبی که من آماده کردم، حول‌وحوش دانشگاه و مسائل دانشگاه است. حالا در صحبتهای شما، یک نفر از آقایان به نظرم راجع به دانشگاه یا مثلاً دانشجوها یک انتقاد مختصری هم داشتند؛ من حرف دارم راجع به مسائل دانشگاه؛ هم نظر دارم، هم پیشنهاد دارم که حالا خواهم گفت: اوّلاً نقش‌آفرینی دانشگاه و امکان نقش‌آفرینی و لزوم این نقش‌آفرینی در آینده‌ی نزدیک، ثانیاً برخی از فرصتهایی که وجود دارد، بعضی از تهدیدهایی که وجود دارد، و بعد هم چند نکته‌ی کاربردی برای دانشجوها. این بحث امروز ما است که حالا اگر ان‌شاءالله حوصله کنید و من هم بتوانم بیان کنم، اینها را عرض خواهم کرد.

از اوّل انقلاب مسئله‌ی دانشگاه به ‌عنوان یک مسئله‌ی اساسی مطرح شد؛ یعنی انقلاب وقتی تشکیل شد، خب هدفهایی داشت، هدفهای بزرگی داشت: تبدیل حکمرانی فردی و استبدادی به حکمرانی مردمی؛ تبدیل تبعیّت در سیاستهای کشور و خارج از کشور به استقلال و هدفهای مهمّی که انقلاب داشت؛ لکن علاوه‌ی بر این هدفها چند برنامه‌ی عملیّاتی فوری و پیش رو داشت؛ مسئله‌ی دانشگاه یکی از این برنامه‌ها بود. حالا مثلاً فرض کنید یکی دیگر، مسئله‌ی امنیّت کشور، امنیّت مرزها، امنیّت داخلی که اینها مسائل اساسی و مهمّی بود که جلوی دست انقلاب بود و انقلاب به آن میپرداخت؛ یکی‌اش مسئله‌ی دانشگاه بود.

مسئله‌ی دانشگاه از این جهت اهمّیّت داشت که دانشگاه یک واقعیّت بود و یک واقعیّتی بود که مورد نیاز هم بود؛ منتها دو جور نگاه به دانشگاه وجود داشت: یک نگاه، نگاه انقلاب بود و یک نگاه، نگاه جریان واپسگرای ضدّانقلاب به دانشگاه. باید آن نگاه جریانِ دوّم تبدیل میشد به نگاه انقلاب؛ لذا چالش بود؛ مسئله‌ی دانشگاه از روز اوّل انقلاب یکی از مسائل چالشی بود؛ لذا شما می‌بینید امام در همان اوایل کار، ستاد انقلاب فرهنگی را تشکیل میدهند.(۵) حالا یکی از آقایان اشاره کردند به شورای عالی انقلاب فرهنگی؛ خب این شورا بر اساس یک مطالعه‌ای تشکیل شد، این‌ جور نبود که بخواهند بی‌دلیل مثلاً یک شورا درست کنند. قبل از این شورا، سَلَف این شورا ستاد انقلاب فرهنگی بود که امام خودشان تشکیل دادند؛ البتّه شورای عالی را هم امام تشکیل دادند(۶) لکن بعد از ستاد. آن اوایل کار، امام یک ستاد انقلاب فرهنگی تشکیل دادند برای اداره‌ی دانشگاه‌ها. ببینید، این نشان‌دهنده‌ی اهمّیّت دانشگاه از نظر امام بود. بعد هم امام (رضوان ‌الله ‌علیه) بیانات مهمّی درباره‌ی دانشگاه [بیان] کردند که نشان‌دهنده‌ی این است که مسئله‌ی دانشگاه مسئله‌ی چالشیِ درجه‌ی یک انقلاب بود.

خب تضادّ آن دو نگاهی که گفتم در چیست؟ یکی این است که انقلاب، دانشگاه را یک جایگاهی برای نخبه‌پروری میدانست برای پیشرفت کشور و حلّ مسائل کشور؛ نظر انقلاب به دانشگاه این است؛ نخبه‌پروری برای حلّ مسائل کشور، برای پیشرفت کشور، برای جبران عقب‌ماندگی‌های دویست سیصد ساله‌ی کشور؛ به این چشم به دانشگاه نگاه میکرد. در حالی که نگاه آن جریان واپسگرا و ضدّانقلاب به دانشگاه اصلاً‌ این نبود؛ آنها دانشگاه را در کشور تشکیل دادند و اداره کردند برای مهره‌سازی، تا کسانی از درون خود ملّت و از خود ملّت کاری را انجام بدهند که آنها از بیرون میخواستند انجام بدهند. این یک داستان مفصّلی است، این مسئله‌ی خیلی طولانی‌ای است؛ سیاست نواستعماری.

متأسّفانه جوانها کم کتاب میخوانند. من نمیدانم شماها در مورد استعمار و استعمار نو و مانند اینها چقدر کتاب خوانده‌اید، چقدر مطلب میدانید. خب اروپایی‌ها در یک بُرهه‌ای از زمان [یعنی] از قرن هفدهم ــ حدود ۱۶۰۰ میلادی؛ اوّل پرتغالی‌ها و بعد اسپانیایی‌ها و بعد دیگران ــ مشغول استعمار دنیا شدند؛ یعنی کشورها را تصرّف میکردند و با خون‌ریزی و با قهر و غلبه و مانند اینها اداره‌ی کشورهای ضعیف را به عهده میگرفتند و منافع آنها را میچاپیدند. در قرن بیستم یعنی بعد از حدود سه قرن، چهار قرن استعمار، به این نتیجه رسیدند که استعمارِ مستقیم دیگر جواب نمیدهد؛ یک سیاست جدیدی به وجود آمد و آن سیاست این بود که در کشورهای هدف، افرادی را تربیت کنند تا آن افراد، همان کاری را انجام بدهند که استعمارگر بنا بود انجام بدهد، همان حرفی را بزنند که او بنا بود بزند، همان اقدامی را در کشور انجام بدهند که استعمارگر بنا بود انجام بدهد؛ اصلاً هدف این است. پس نگاه به دانشگاه و نخبه‌پروری و نخبه‌شناسی در کشورهای هدف برای غربی‌ها این بود که عرض میکنم؛ که اسم این، استعمار نو بود. در این زمینه کتابها نوشته‌اند، حرفها زده‌اند، مطالب تحقیقی زیادی افراد نوشته‌اند که خوب است نگاه کنید. نگاه جریان واپسگرا و ضدّانقلاب به دانشگاه این نگاه بود؛ خب این با نگاه انقلابی کاملاً در تضاد است.

یک چالش دیگر در مورد دانشگاه این بود که انقلاب به دانشگاه نگاه میکرد به عنوان مرکز تولید علم، مرکز رشد علم، برای اینکه بتوانند علم را پیش ببرند ــ اوّل یاد بگیرند، بعد تولید کنند و پیش ببرند ــ تا با دانش، اقتدار ملّی را تأمین بکنند. چون دانش و علم، به یک ملّت و به یک کشور اقتدار میدهد، قدرت میدهد؛ نظر انقلاب این بود. نگاه آن جریان واپسگرا و ضدّانقلاب مطلقا چنین چیزی نبود؛ اینها از دانشگاه این توقّع را نداشتند که خود دانشگاه بیاید تولید علم بکند؛ نه، آنها میخواستند که دانشگاه‌های ما ــ نه فقط دانشگاه‌ کشور ما؛ کشورهای هدف ــ پس‌مانده‌های دانش غربی را فرابگیرند و در واقع آن متاع ازکارافتاده‌ی بی‌فایده یا کم‌فایده را یاد بگیرند و دستشان از تولید علم کوتاه باشد. یعنی واقعاً علم، به معنای واقعی کلمه پیشرفت و توسعه‌ای در این کشورها پیدا نکند؛ هدفِ اینها این بود. هر حرکتِ علمیِ نوآورانه در هر بخشی، در این کشورها مورد سرکوب قرار گرفته. اینها واقعیّات است، اینها ادّعا نیست، اینها اتّفاقاتی است که افتاده. خب، این هم یک چالش بود. آنها میخواستند «دانشمندِ مصرفی» و «جامعه‌ی مصرفی» تولید کنند با دانشگاه. «دانشمند مصرفی» یعنی آن کسی که مصرف‌کننده‌ی دانش غربی است، آن هم نه دانش پیشرفته، [بلکه] دانش عقب‌افتاده، دانش منسوخ‌شده. «جامعه‌ی مصرفی» یعنی همین دانشمندِ تحصیل‌کرده‌ی مصرفی وقتی می‌آید در جامعه، وقتی مدیریّت را به عهده میگیرد و مانند اینها، یک جامعه‌ی مصرفی به وجود می‌آورد، بازار مصرف محصولات غربی تولید میکند. هدف از دانشگاه این بود؛ نگاه به دانشگاه چنین نگاهی بود.

یک موردِ چالشیِ دیگر در مورد دانشگاه‌ها این بود که هدف انقلاب ایجاد دانشگاه متدیّن بود، که جوان کشور وقتی می‌آید دانشگاه و چند سال در دانشگاه میماند و بعد می‌آید بیرون، باید متدیّن بیاید بیرون، حتّی متدیّن‌تر از وقتی که وارد دانشگاه شد، [امّا] هدف آنها درست عکس این بود؛ آنها میخواستند از دانشگاه دین‌زدایی کنند و کردند. البتّه در این هدف خیلی موفّق نشدند، امّا هر کار توانستند کردند. اینکه میگویم «موّفق نشدند»، برای خاطر این است که در همان دانشگاهِ ساخته‌ی طاغوت و برنامه‌ریزی‌شده‌ی غربی‌ها آدمهایی مثل حسن باقری به وجود آمدند، شهید برجسته‌ی والامقامی که دانشجوی همین دانشکده‌ی حقوق دانشگاه تهران بود؛ یا چند نفر از این شهدای هسته‌ای دانشجوهای آن روزند؛ بسیاری از شهدای دفاع مقدّس، آن سرداران و برجسته‌ها و مانند اینها، دانشجوهای دانشگاه‌های قبل از انقلابند. بنابراین، در این هدف دین‌زدایی، به طور کامل موفّق نشدند، لکن بالاخره هر کاری که میتوانستند انجام دادند و خاطره‌های تلخی وجود دارد که حالا بعضی‌هایش اصلاً گفتنی نیست، بعضی‌هایش هم مناسب این جلسه و این وقت کوتاه ما نیست. بنابراین، موضوع دانشگاه از روز اوّل مسئله‌ی چالشی بین جریان انقلاب و جریان ضدّانقلاب بود.

خب، انقلاب چه کار کرد برای دانشگاه؟ کار بزرگی که انقلاب برای دانشگاه کرد عبارت بود از هویّت‌بخشی به دانشگاه، به تبعِ هویّت‌بخشی به ملّت ایران. انقلاب به ملّت احساس هویّت داد، آرمان داد، احساس شخصیّت و استقلال داد، افق دید روشن داد؛ اینها کارهایی بوده که انقلاب برای ملّت ایران انجام داد. طبعاً وقتی که [نسبت] به ملّت یک حرکت ملّی، هویّت‌سازی ملّی، آرمان‌سازی ملّی انجام میگیرد، آن که بیشترین بهره را میبرد، جوان دانشگاهی و جوان دانشجو است، با احساساتی که دارد، با آگاهی‌هایی که دارد، با طهارت و پاکیزگی‌ای که دارد. دانشگاه احساس هویّت کرد و این احساس هویّت منتهی شد به اینکه دانشگاه و دانشجو‌جماعت در مقابل قدرتهای غربی، احساس ضعف و احساس حقارت نکنند؛ درست نقطه‌ی مقابل‌ آن چیزی که قبل از انقلاب بود؛ یعنی دانشجوی دانشگاه تهران با اینکه میدانست که آن کسانی که آمده‌اند سنگربندی کرده‌اند در این دانشگاه، از سفارت شوروی دارند کمک میگیرند و متّکی به سیاستهای شوروی‌اند، با کمال قدرت رفت با اینها مواجه شد، مقابل شد و دانشگاه تهران را پاکسازی کرد. یا آن دانشجویانی که رفتند سفارت آمریکا را به ‌عنوان مرکز توطئه‌ی علیه نظام اسلامی تسخیر کردند، میفهمیدند دارند چه کار میکنند؛ اینها با قدرت آمریکا داشتند پنجه‌در‌پنجه می‌افکندند. احساس ضعف نکردند، احساس قدرت کردند؛ این همان هویّت است؛ این همان احساس هویّت است، احساس استقلال است، احساس شخصیّت است؛ این به دانشگاه داده شد.

بعد هم دانشجوها به نظرم بیشترین کسانی بودند ــ حالا آمار نمیتوانم بدهم، به نظرم ــ که در سپاه عضویّت پیدا کردند؛ یعنی در آن اوّل کار دانشجوها آمدند عضو سپاه شدند. سپاه آن روز به ‌عنوان یک مرکز اقتدار ملّی و انقلابی به حساب می‌آمد که درست هم بود و هست. میرفتند عضو میشدند و آماده بودند؛ یعنی کسی که میرفت در سپاه، معنایش این بود که ما آماده‌ایم برای مقابله، مبارزه، ایستادگی در مقابل قدرتهای بزرگ دنیا؛ این هویّت‌بخشی به دانشگاه بود. احساس استقلال بود، تحقیر قدرتهای درجه‌ی یک دنیا بود.

آن روز دانشجوی جوان، شیرینی احساس استقلال را درک میکرد؛ امروز شماها با احساس استقلال چندان احساس شیرینی نمیکنید؛ شما همه‌ی عمرتان را در یک کشوری زندگی کرده‌اید که شاید یکی از مستقل‌ترین کشورها از لحاظ سیاست بوده؛ یعنی [عدم] پیروی و تبعیّت [از قدرتهای بزرگ]. آن ذلّت دنباله‌رَوی را شماها اصلاً نچشیدید، حس نکردید، لذا استقلال را شما جوانهای امروز خیلی نمیدانید؛ جوان آن روز چرا، حس میکرد. حالا امثال ماها که در میدان مبارزه بودیم که خیلی حس میکردیم؛ جوانهای دانشجو هم میفهمیدند، میدیدند رفتارهای دربار و دولت و مسئولین و مانند اینها در مقابل آمریکا یک ‌جور، در مقابل اروپا یک‌ جور؛ اینها را میدیدند دیگر؛ آن ذلّت را دیده بودند، لذا احساس استقلال را واقعاً به ‌عنوان یک پدیده‌ی شیرین میپذیرفتند.

خب، پس بنابراین در وهله‌ی اوّل، انقلاب در چالش مربوط به دانشگاه به موفّقیّتهای بزرگی دست پیدا کرد. نمیگوییم دانشگاه را بکلّی تبدیل کرد به یک دانشگاهِ مورد نظر انقلاب و اسلام؛ نه، چنین ادّعایی را هیچ کس ندارد، امّا توانست یک حرکت صحیح و محکم و مورد تحسینی را نسبت به دانشگاه انجام بدهد در مقابل جریان ضدّانقلاب؛ به دانشگاه هویّت داد، به دانشگاه شخصیّت داد. یک عدّه‌ای از دانشجوها همان وقت رفتند با مجموعه‌ای در قم هماهنگ شدند، جلسات مفصّلی تشکیل دادند برای ترتیب دادن کتابهای مربوط به علوم انسانی که البتّه خیلی موفّق نبود امّا جرئت میخواست این کار؛ این کار را کردند؛ اساتید تهران و تعدادی دانشجو و تعدادی از متفکّرین اسلامی در قم یک مجموعه‌ی مفصّلی کتاب تهیّه کردند. کارهای این‌ جوری انجام گرفت در آن اوّل کار.

بعد هم که در دانشگاه‌های کشور انجمنهای اسلامی تشکیل شد، بعد بسیج دانشجویان و بسیج اساتید تشکیل شد که اینها پرچمهای انقلاب بودند؛ انجمنهای اسلامی، به معنای واقعی کلمه آن روز پرچمهای انقلاب محسوب میشدند؛ و بحثهای خوبی هم میشد، بحثهای عمیقی میشد. بنده خب مرتبط بودم؛ یعنی انجمنهای اسلامی مراجعه کرده بودند به امام، امام هم بنده را معرّفی کرده بودند که با فلانی تماس داشته باشید؛(۷) من دائماً تماس داشتم با مجموعه‌ی انجمنها و جوانهای مربوط به آنها. در همین دانشگاه امیرکبیر جلسات متعدّدی داشتیم، بحثهای مختلفی میکردیم؛ بحثهای عمیق نظریِ خوب. خب، این گام اوّل بود لکن معنایش این نبود که رویارویی تمام شده باشد؛ نخیر، یعنی این جور نبود که حالا با این موفّقیّت جریان انقلابی، جریان ضدّانقلاب عقب نشسته باشد و از دانشگاه دست کشیده باشد و چالش تمام شده باشد؛ نه، این جوری نبود. چالش ادامه داشت، رویارویی ادامه داشت، و لذا در طول این سالهای متمادی ــ [این] چند دهه ــ افت و خیزهایی وجود داشته، فراز و فرودهایی در دانشگاه وجود داشته که داستانش زیاد است. این به نظر من میتواند موضوع یک تحقیق واقع بشود؛ یکی از کارهای تحقیقی اساسی میتواند همین سرگذشت دانشگاه‌های کشور بعد از انقلاب باشد؛ افت و خیزهایش، فراز و فرودهایش، تبدیل شدن آدمهایش که چه کسانی بودند، کجا رفتند، سرنوشتشان چه شد، چه کسانی‌ جایشان آمدند. اینها مطالب مهمّی است که میتواند موضوع یک تحقیق و یک کار پژوهشی مفصّل و خوب باشد.

حالا آنچه من میخواهم از این مطالب نتیجه بگیرم و عرض بکنم، این است که امروز جمهوری اسلامی، اوّلاً میتواند به دانشگاهش افتخار کند؛ ثانیاً موظّف است دغدغه‌ی دانشگاه را داشته باشد. حالا هر دو را یک مقداری توضیح میدهم. امّا [اینکه] جمهوری اسلامی میتواند به دانشگاه افتخار کند، برای خاطر این است که دانشگاهِ امروز با دانشگاهِ اوّل انقلاب واقعاً قابل مقایسه نیست. بله، آن روز پُرشورتر [بود] و حرکتهای پُرشوری انجام میگرفت ــ خب اوّل انقلاب بود ــ امّا دانشگاههای امروز کشور ما با دانشگاههایی که ما در اوّل انقلاب داشتیم، واقعاً قابل مقایسه نیست.

[اوّلاً] از لحاظ تعداد دانشجو؛ آن روز تعداد دانشجوهای همه‌ی دانشگاه‌های کشور حدود ۱۵۰ هزار نفر بودند، امروز تعداد دانشجو میلیونی است؛ حالا غیر از تحصیل‌کرده‌ها و فارغ‌التّحصیل‌ها، دانشجوی بالفعل چند میلیون [نفر] هستند. از این جهتِ کمّیّت واقعاً قابل مقایسه نیست؛ دانشگاه‌های دولتی و غیردولتی.

ثانیاً از لحاظ استاد؛ [طبق] آن گزارشی که آن روز به ما میدادند، همه‌ی اساتید دانشگاه‌های تهران در اوّل انقلاب حدود پنج هزار نفر بودند؛ امروز ده‌ها هزار استاد داریم که در بین اینها اساتید برجسته‌ای وجود دارند، اساتید نخبه‌ی برجسته‌ای وجود دارند؛ یعنی واقعاً افتخارآمیز است تعداد استاد مثل تعداد دانشجو.

بعد، پیشرفت علمی چشمگیر؛ آن روز ما از لحاظ کار علمی واقعاً هیچ چیز افتخارآمیزی در دانشگاه نداشتیم؛ واقعاً این جوری است؛ حالا ممکن است یک وقتی یک جوان نخبه‌ای مثلاً یک فکری، یک کاری در گوشه‌ای انجام داده بود، که حالا ماها خبر نداشته باشیم امّا دانشگاه به ‌عنوان یک کل، به عنوان یک مجموعه، هیچ حرکت علمی چشمگیر و قابل اعتنائی نداشت؛ امروز به فضل الهی، به توفیق الهی کارهای علمی چشمگیر و بزرگی در دانشگاه انجام گرفته و باز هم دارد به وسیله‌ی اساتید، به وسیله‌ی کارگاه‌های آموزشی، به وسیله‌ی دانشجوهای نخبه انجام میگیرد.

تربیت نخبگان برجسته؛ ما امروز چقدر نخبه در کشور داریم. حالا یک عدّه‌ای از کشور میروند، یک عدّه‌ هم عزا میگیرند که [آنها] از کشور رفتند؛ خب بله، ما دوست داریم که نخبه‌ها در کشور بمانند امّا آن تعدادی که از نخبه‌ها در کشور هستند، چندین برابر آن کسانی هستند که رفته‌اند؛ خوشبختانه دانشگاه‌های ما از این جهات خیلی خوب است.

حضور دانش‌آموختگان دانشگاه‌ها در مدیریّتهای دولتی؛ این خیلی مهم است. ما مدیران خوبی داشته‌ایم در دوره‌های مختلف؛ مدیران خوب داشتیم؛ اینکه حالا شما به فلان دولت مثلاً اعتراض دارید و به مسئولینش اعتراض میکنید، معنایش این نیست که در آن دولت مدیر برجسته و خوب و مسئول و به قول آن برادرمان عالِم و شجاع و صادق وجود نداشته؛ چرا؛ مدیران بسیار خوبی [بوده‌اند]؛ الان هم که هستند؛ الان کسانی که هنوز به تعبیر عامیانه دهنشان بوی شیر دانشگاه را میدهد، در دولت و در مجلس و امثال اینها حضور دارند؛ این یکی از افتخارات دانشگاه کشور است.

بعد هم حضور نمودارهای اسلامی و دینی ممتاز؛ این ‌جور نیست که بنده بی‌خبر باشم از مشکلات فکری و دینی و رفتاری دانشگاه‌های امروز؛ کم و بیش بی‌اطّلاع نیستم امّا حضور دین در دانشگاه‌های کشور یک حضور کاملاً برجسته و نمودار و شوق‌انگیز و بی‌نظیر است؛ قطعاً در دنیای اسلام، ما این همه جوان اهل تعبّد، اهل اعتکاف، اهل نماز مستحبّی، اهل نماز جماعت، اهل دعا، اهل احیاء و قرآن سر گرفتن در دانشگاه‌ها نداریم؛ در هیچ جای دنیای اسلام چنین چیزی وجود ندارد و در اینجا بحمدالله هست. بنابراین امروز جمهوری اسلامی میتواند حقّاً به دانشگاه‌هایش افتخار کند. عرض کردم این به معنای آن نیست که دانشگاهِ امروز همان دانشگاهی است که انقلاب میخواسته؛ نه، امّا همین دانشگاه ، دانشگاهی است که میتوان به آن به معنای واقعی کلمه افتخار کرد.

و امّا لزوم دغدغه؛ چرا باید دغدغه‌ی دانشگاه را داشت؟ برای اینکه آن جریان وابسته‌ی واپسگرای ضدّانقلاب به ریشه‌های خارجی ارتباط داشت و آن ریشه‌ها هنوز وجود دارد و دارد حمایت میکند و آن جریان دارد حمایت میشود در داخل؛ آن جریان هنوز هست و فعّال هم هست. سیاستهای استعماری غربی دست برنداشته‌اند؛ آن سیاست نواستعماری که مختصری درباره‌اش گفتم، همچنان پابرجا است و دارد کار میکند؛ اتاقهای اندیشه‌ورز و به قول خودشان «اتاق فکر» دارند فکر میکنند، بودجه میگذارند، کار میکنند روی دانشگاه ما؛ بنابراین باید دغدغه داشت؛ هنوز چالش وجود دارد.

خب، حالا شما این دانشگاه و تأثیرگذاری این دانشگاه بر روی کشور و بر مسائل کشور را مقایسه کنید با تأثیرگذاری دانشگاه‌های ۱۵۰ هزار نفری اوّل انقلاب؛ خب این تأثیرگذاری بمراتب بیشتر است. بنابراین اگر دشمن بتواند تخریب کند در درون دانشگاه، آثارش و مضرّاتش و خسارتهایش چندین برابر اوّل انقلاب خواهد بود؛ برای خاطر اینکه دانشگاه وسیع است، بزرگ است، جوانهای زیادی دارد، حرّاف دارد، فعّال دانشجویی دارد، هنرمند دارد، و از این قبیل. پس بنابراین باید حالا دغدغه داشته باشیم.

دغدغه‌ی چه چیزی را داشته باشیم؟ کدام نقطه است که بیشتر در خور این است که مسئولین و خود دانشگاهیان و شما دانشجوها دغدغه‌ی آن را باید داشته باشید؟ به نظر من در درجه‌ی اوّل، هویّت‌زدایی از دانشگاه و آرمان‌زدایی از دانشگاه است؛ آن چیزی که در درجه‌ی اوّل باید دغدغه‌اش را داشت و برایش نگران بود این است؛ بایستی برای این فکر کرد؛ همه باید فکر کنند؛ هم مدیران دانشگاهی، هم فعّالان علمی دانشگاه مثل اساتید و‌ محقّقین دانشگاهی، هم شما دانشجوها و هم مسئولین کشور باید به این بیندیشند.

شما امروز می‌شنوید در خیلی از بیاناتی که در روزنامه‌ها و در فضای مجازی پخش میشود، مسئله‌ی ایدئولوژی‌زدایی به ‌عنوان یک کار لازم [مطرح میشود]؛ این همان هویّت‌زدایی است. ایدئولوژی، تفکّر، ارزشها، هویّت یک ملّت است. امروز قبله‌ی ‌اینها آمریکا است و آمریکایی‌ها دائم روی ارزشهای آمریکایی تکیه میکنند که ارزشهای آمریکایی این‌ جور میگوید، ارزشهای آمریکایی این ‌جور میخواهد ــ ارزشهای آمریکایی یعنی همان ایدئولوژی ــ [امّا] اینها حاضر نیستند این را از آمریکا یاد بگیرند. اینکه گفته میشود ایدئولوژی‌زدایی که بایستی در داخل ایدئولوژی‌زدایی بشود، یعنی هویّت فکری جامعه که مظهر مهمّش هم دانشگاه و دانشجو است بایستی از بین برود؛ هویّت‌زدایی یعنی این: مبانی اندیشه‌ای و رویکردهای تاریخی و ملّی یک کشور تحقیر بشود، گذشته‌ی یک کشور تحقیر بشود، گذشته‌ی انقلاب تحقیر بشود، کارهای بزرگی که انجام گرفته کوچک‌نمایی بشود؛ و البتّه عیوبی وجود دارد و این عیوب هم ده برابر بزرگ‌نمایی بشود؛ هویّت‌زدایی یعنی این. آن وقت به جای این هویّت، منظومه‌ی فکری غرب جایگزین بشود؛ که یک نمونه‌اش همین سند ۲۰۳۰ آمریکایی‌ها است که این، مظهر سلطه‌ی نواستعماری غربی در زمان ما است؛ یعنی یکی از نمونه‌هایش این است.

خب به برکت انقلاب، میراث عظیم اندیشه و فرهنگ در کشور احیا شد؛ این بایستی محو بشود یا کم‌رنگ بشود؛ [هدف دشمن]  این است. امروز ما ده‌ها میلیون جوانی داریم در کشور که اینها آماده‌ی صعود به قلّه‌هایند، یعنی واقعاً امروز جوانهای کشور ما آماده‌اند ــ حالا بعضی‌ها با انگیزه‌های دینی و انقلابی، بعضی هم نه، ممکن است انگیزه‌ی انقلابی و دینی هم نداشته باشند امّا آماده‌اند، آماده‌ی حرکت علمی و صعود به قلّه‌های شرف و عزّت ملّی ــ اینها بایستی از کار بیفتند، مأیوس بشوند، به قلّه‌ها پشت کنند، راه رفته را قدرناشناسی کنند، نَفَسهای سرد و مسموم در شیپور ناامیدی بزنند و مجموعه‌ی جوان را ناامید کنند. امروز این کار دارد انجام میگیرد؛ باید در مقابل اینها ایستاد؛ باید ایستاد. شما که اینجا می‌آیید و با این جرئت، با این قدرت [صحبت میکنید] که انسان واقعاً محظوظ میشود ــ من واقعاً حظ میبرم؛ انسان از این توان گفتار و بیان محکم و منطق خوب خوشش می‌آید ــ [میخواهند] این را با وسوسه سردش کنند، مأیوسش کنند، احساس بن‌بست به او تزریق کنند که احساس کند کاری نمیشود کرد، بن‌بست است، فایده ندارد؛ این کاری است که دارد انجام میگیرد. هویّت‌زدایی این بود.

آرمان‌زدایی [هم] یعنی بی‌تفاوت کردن افراد نسبت به فقر و فساد و تبعیض؛ نسبت به این سه شیطان بزرگ و سه عنصر پلید در جامعه‌ی منحرف ــ فقر و فساد و تبعیض ــ که باید از بین برود، باید با این مبارزه بشود، اینها را بی‌تفاوت کنند؛ بی‌تفاوت شدن نسبت به سلطه‌ی فرهنگ غربی، کم‌انگیزه شدن درباره‌ی شاخصهای انقلاب اسلامی. خب انقلاب یک شاخصهایی دارد که این شاخصها دنیا را تکان داده، مقاومت کشورها را برانگیخته؛ شاخص ایستادگی در برابر ظلم، شاخص زیر بار زورگویی نرفتن، شاخص باج‌ ندادن؛ اینها شاخصهای انقلاب اسلامی است، اینها شاخصهای ایران اسلامی است، اینها دنیا را و کشورهای اسلامی را تکان داده، ملّتها را متوجّه ایران کرده. هر رئیس‌جمهوری از رؤسای جمهور ما در این سالهای متمادی با گرایشهای مختلفی که داشتند ــ گرایشهای بعضی‌ها از لحاظ سیاستها و تفکّرات، نقطه‌ی مقابلِ هم بوده ــ در یک کشور خارجی در [بین] مردم حضور پیدا کردند، مردم برایشان شعار دادند و نسبت به آنها ابراز ارادت کردند؛ علّتش چیست؟ پرچم جمهوری اسلامی چرا در کشورهای مختلف به دست مردم باز میشود، [امّا] پرچم آمریکا را میسوزانند؟ دنیا را این شاخصها تکان داده، آن وقت [میخواهند] این شاخصها را در داخل کشور کمرنگ کنند و [افراد را] نسبت به آنها بی‌انگیزه کنند. شاخص بازگشت به اسلام ناب و ردّ تحجّر و واپسگرایی، شاخص ایستادگی در قضیّه‌ی فلسطین که حالا من آخرِ صحبت ان‌شاءالله یک جمله‌ای هم درباره‌ی فلسطین خواهم گفت.

خب اینها دغدغه‌های اصلی است؛ یعنی این دغدغه را باید داشت. حالا [اینکه] آن کسانی که هویّت‌زدایی میکنند، آرمان‌زدایی میکنند، استقلال‌زدایی میکنند، چه کسانی هستند، چقدر هستند، چقدر موفّق میشوند، بحث دیگری است؛ این بحث به عهده‌ی شما؛ بنشینید در جلساتتان اینها را بحث کنید، بررسی کنید، تحقیق کنید، پیدا کنید، امّا بدانید چنین چیزی وجود دارد که البتّه قاعدتاً هم میدانید. اینها دغدغه‌ها است.

ممکن است مثلاً ده سال پیش هم این دغدغه وجود داشته، [امّا] امروز این دغدغه بیشتر است؛ چرا؟ این را من به شما عرض بکنم: امروز جهان در آستانه‌ی یک نظم جدید است؛ یک نظم بین‌المللی جدید در پیش است برای دنیا، در مقابل نظم دوقطبی‌ای که بیست و چند سال پیش بود ــ آمریکا و شوروی؛ غرب و شرق ــ و در مقابل نظم تک‌قطبی‌ای که بوش پدر(۸) بیست و چند سال پیش اعلام کرد. بعد از خراب شدن دیوار برلین و از بین رفتن دستگاه مارکسیستی دنیا و حکومتهای سوسیالیستی، بوش گفت امروز دنیا، دنیای نظم نوین جهانی، نظم تک‌قطبی آمریکا است؛ یعنی آمریکا در رأس دنیا قرار دارد. او البتّه اشتباه میکرد؛ بد فهمیده بود. از همان بیست سال قبل، بیست و چند سال قبل تا امروز روز‌به‌روز آمریکا ضعیف‌تر شده؛ روز‌به‌روز ضعیف‌تر شده؛ هم در درون خودش و در سیاستهای داخلی‌اش، هم در سیاستهای خارجی‌اش، هم در اقتصادش، هم در امنیّتش، در همه‌ی چیزها آمریکا از بیست سال پیش تا امروز ضعیف‌تر شده، لکن به ‌هر حال امروز دنیا در آستانه‌ی یک نظم جدید است. این جنگ اوکراین را به نظر من باید یک مقداری با یک دید عمیق‌تری نگاه کرد؛ این جنگ صرفاً یک حمله‌ی نظامی به یک کشور نیست. ریشه‌های این حرکتی که امروز انسان دارد در اروپا مشاهده میکند، ریشه‌های عمیقی است و آینده‌های پیچیده و دشواری را انسان حدس میزند که وجود داشته باشد.

خب اگر فرض کنیم که این حدس ما حدس درستی باشد و دنیا در آستانه‌ی یک نظم جدید باشد، آن وقت همه‌ی کشورها از جمله کشور ایران اسلامیِ ما وظیفه دارد جوری در این نظم جدید حضور پیدا کند ــ حضور سخت‌افزاری و حضور نرم‌افزاری ــ که بتواند امنیّت کشور را، و منافع کشور را و ملّت را تأمین کند، در حاشیه نماند، عقب نماند. خب اگر قرار شد که کشور بخواهد یک چنین کار بزرگی را انجام بدهد یعنی حضور سخت‌افزاری و نرم‌افزاری داشته باشد در تشکیل نظم جدید جهانی، بیشترین مسئولیّت به عهده‌ی کیست؟ صفوف مقدّم چه کسانی هستند؟ دانشجوها، دانشگاهیان؛ یعنی شماها باید جلوتر از همه باشید؛ شماها بایستی تأثیرگذارترین قشرها باشید. خب اگر چنانچه آن دغدغه‌ای که گفتم ــ آن هویّت‌زدایی و آرمان‌گرایی ــ در مورد دانشگاه واقعیّت داشته باشد، بنابراین این دغدغه در این دوران بیشتر خواهد بود به خاطر این وضعیّتی که وجود دارد.

خب، حالا این یک تحلیلی، یک توضیحی در مورد مسائل دانشگاه بود؛ البتّه در این زمینه حرف زیاد است، در یک جلسه نمیشود صحبت کرد؛ وقت هم محدود و این را همین ‌طور که شماها، بعضی از دوستان گفتند جلسات متعدّد دانشجویی لازم است که حالا من البتّه اگر حالش را هم داشته باشم، در شرایط کرونایی دیگر امکان‌پذیر نیست. ان‌شاءالله کرونا تمام بشود، ببینیم شاید بتوانیم جلسات متعدّدی در این زمینه داشته باشیم. دیگران هم باید جلسه بگذارند؛ یعنی متفکّرین کشور، صاحب‌نظران کشور ــ که صاحب‌نظر داریم؛ اندیشه‌پرداز و نظریه‌پرداز، بر خلاف آنچه بعضی از دوستان گفتند، در کشور وجود دارد؛ این‌جور نیست که نباشد ــ باید بنشینند، جلسه بگذارند، حرف بزنند. در این زمینه‌ها زیاد باید صحبت کرد و حرفهای زیادی هست؛ ما هم حرفهای زیادی داریم که حالا از آنها دیگر میگذرم.

من چند توصیه دارم؛ اوّلین توصیه‌ی من به شما دانشجوها پرهیز از انفعال و ناامیدی است؛ مواظب باشید؛ یعنی مواظب خودتان باشید، مواظب دلتان باشید، مواظب باشید دچار انفعال نشوید، دچار ناامیدی نشوید. شما باید کانون تزریق امید به بخشهای دیگر باشید. بله، نابسامانی‌هایی در بخشهای مختلف وجود دارد امّا این نابسامانی‌ها غیر قابل رفع است؟ ابداً؛ اینها قابل رفع است. مدیران خوبی هستند، وجود دارند، ان‌شاءالله میتوانند، میکنند، کما اینکه تا حالا خیلی از کارها انجام گرفته. ده پانزده سال قبل از این، یک حرکت علمی مطرح شد، چه کسی باور میکرد که به اینجا برسد؛ الحمدلله این حرکت پیشرفت کرد، کارهای بزرگی انجام گرفت؛ در زمینه‌ی فنّاوری همین‌ جور، در زمینه‌های بهداشت و درمان همین‌ جور، سلامت همین‌ جور؛ در خیلی از زمینه‌ها کارهای بزرگی انجام گرفته، در دیگر زمینه‌ها هم میتواند انجام بگیرد. بنابراین اوّلین مسئله‌ای که بنده توصیه میکنم این است که شما در این زمینه تقوا به خرج بدهید؛ تقوا به همان معنایی که من اینجا در دیدار کارگزاران گفتم؛(۹) تقوا یعنی خود را مرتّباً مراقبت کردن و مواظب بودن. مراقب خودتان باشید که دچار یأس و ناامیدی و [اینکه] نمیشود و فایده‌ای ندارد و مانند این حرفها نشوید. این اوّلین توصیه‌ی ما است. اگر شماها این توصیه را ندیده بگیرید، نه فقط نقش دانشجو تنزّل پیدا میکند بلکه بقیّه‌ی موتورهای حرکت به جلو هم کُند میشود، حرکتش کُند خواهد شد؛ یعنی روی آنها هم تأثیر منفی میگذارد.

جوانهای هم‌‌سن‌وسال شما در دفاع مقدّس همّت کردند و کشور را نجات دادند؛ به معنای واقعی کلمه کشور را نجات دادند؛ بچه‌های هم‌سنّ شماها بودند. آن روز هم خیلی‌ها میگفتند نمیشود؛ بنده خب وسط میدان بودم یعنی نه در میدان جنگ، در وسط میدان کارهای نظامی و تصمیم‌گیری‌های نظامی و مانند اینها، حضور داشتیم، میدیدیم؛ بعضی‌ها میگفتند: «آقا! فایده‌ای ندارد، نمیشود، امکان ندارد، کاری نمیشود کرد»؛ یعنی اجازه بدهیم نیروهای صدّام که تا ده کیلومتری اهواز آمدند، همان‌ جا بمانند، کاری نمیشود کرد؛ آن روز هم بودند کسانی که این‌ جوری میگفتند. همین جوانهای مثل شما آمدند وسط میدان و کاری کردند که همه‌ی دنیا را متحیّر کرد. اینجا بعد از آنکه خرّمشهر فتح شده بود، یک هیئتی از رؤسای چندین کشور اسلامی، در رأسشان هم آن آقای سکوتوره بود که رئیس‌جمهور گینه بود ــ یک جمعی بودند، هفت هشت نفر از رؤسای کشورهای اسلامی ــ که می‌آمدند برای میانجیگری؛ بعد از فتح خرّمشهر اینها اینجا آمدند. یک بار یا دو بار قبل از آن آمده بودند، بنده هم رئیس‌جمهور بودم و با اینها ملاقات میکردم. این دفعه که آمدند، سکوتوره گفت این دفعه که ما آمدیم وضع ایران با وضع گذشته متفاوت است. چرا؟ چون خرّمشهر فتح شده بود، خرّمشهر بازپس گرفته شده بود. یعنی این ‌جوری است؛ تأثیر پیشرفتها در دنیا این‌ جوری است. همین جوانهای هم‌سنّ شما بودند که توانستند این کار را انجام بدهند؛ شما هم میتوانید.

البتّه بعضی از نسلهای گذشته‌ی شما اینجا کم آوردند، در این مورد کم آوردند و دچار خطا شدند؛ یعنی آنجایی که نبایستی مأیوس بشوند، نباید ناامید بشوند، ناامید شدند، و این ناامیدی آنها را از میدان خارج کرد، و بعضی‌هایشان هم بدجوری خارج شدند! حالا بعضی‌ها فقط خارج شدند امّا بعضی‌ها علاوه بر خارج شدن از میدان مبارزه‌ی انقلابی، هم‌صدای با دیگران هم شدند. خب پس این توصیه‌ی اوّل من: مواظب باشید به افق پشت نکنید، به قلّه پشت نکنید، همیشه به سمت قلّه و به سمت افق روشن حرکت کنید.

توصیه‌ی بعدی پرداختن به اندیشه‌ورزی است. ببینید در دانشگاه دو چیز لازم است: علم و فکر. علم بدون فکر مشکل‌ساز میشود، علمی که بدون فکر باشد، راه را غلط میرود؛ تبدیل میشود به سلاحهای کشتار جمعی و سلاح اتمی و سلاح شیمیایی و بعضی از پدیده‌های علمی دیگری که بشریّت را دارد بدبخت میکند؛ علمی که فکر درست همراهش نباشد، و بی‌فکر یا با فکر غلط حرکت کند این میشود. توصیه‌ی ما به علم را دانشگاه‌ها انصافاً خوب عمل کردند و پیشرفت کردند. بنده به فکر هم خیلی توصیه کردم، مثل اینکه این سخت‌تر است؛ روی این زمینه مثل اینکه کار مشکل‌تر است و کار زیادی انجام نشد.

یکی از کارهای مهم اندیشه‌ورزی است؛ توصیه‌ی من این است: بنشینید فکر کنید. شماها خوش‌استعدادید، خوش‌فکرید، میتوانید فکر کنید؛ بنشینید فکر کنید. البتّه فکر کردن راهنما هم لازم دارد، استاد فکر هم لازم دارد. بدون فکر اگر حرکت کنیم، حرکتها زیگزاگی و موجب رکود و موجب توقّف و موجب عقب‌گرد و امثال اینها خواهد شد؛ باید فکر کرد در همه‌ی زمینه‌ها که البتّه چند نفر از شما هم در صحبتهایتان گفتید. در سطح اداره‌ی کشور هم، فکر خیلی نقش دارد. حالا من به شما دانشجوها توصیه میکنم ــ حالا بحث مدیران جدا است ــ بنشینید روی مسئله‌ی فکر کار کنید.

فکر «بایدها» و «نبایدها» را معیّن میکند، علم «واقعیّتها» را به ما میگوید، فکر «بایدها» را به ما میگوید، «نبایدها» را به ما میگوید؛ این خیلی حسّاس است. این فکر باید در مسیر درست قرار بگیرد؛ اگر چنانچه فکر را درست مدیریّت نکردید، ممکن است به راه خطا برود. حالا البتّه من کمتر اسم از افراد می‌آورم، [امّا] مرحوم آقای مصباح (رضوان ‌الله ‌علیه) یک استادِ فکر بود؛ البتّه ایشان کارهای سیاسی و فکرهای سیاسی هم میکردند، درباره‌ی آنها [یعنی] مسائل سیاسی بحثی ندارم، [لکن] درباره‌ی مسائل فکری یک راهنما و مرشدی بود که میتوانست مرجع و ملجأ باشد. این ‌جور آدمها لازمند که استاد فکر باشند؛ همچنانی که علم استاد میخواهد، فکر هم استاد میخواهد؛ این هم از این [مسئله]. حالا در مورد فکر دو سه نکته‌‌ی دیگر یادداشت کرده‌ام، [که چون] وقت میگذرد، عبور میکنم.

توصیه‌ی بعدی این است که با مسائل کشور مماس بشوید. انسان [وقتی] مسائل کشور را از دور نگاه میکند، یک جور است، [امّا] وقتی تماس با مسائل پیدا میکند، یک جور دیگر است؛ گاهی تفاوت میکند. حالا مثلاً مسئله‌ی آب را یکی از دوستان مطرح کردند؛ خب مسئله‌ی آب یک مسئله‌ای است که وقتی وارد بشوید، تماس پیدا کنید، جستجو کنید و تحقیق کنید، به یک نتایجی میرسید که مثلاً با نتایجی که اینجا گفته شد تفاوت دارد. با مسائل کشور مماس بشوید، مسائل را از نزدیک ببینید، درک کنید، روی آن کار کنید، متمرکز بشوید. لازم هم نیست که حالا فرض کنید جمعیّت شما وآن تشکلّی که شما در آن هستید، به همه‌ی مسائل کشور برسد؛ نه، متمرکز بشوید روی یک مسئله، دو مسئله، روی آن مسائل فکر کنید، کار کنید، دنبال کنید، تحقیق کنید؛ نتایج تحقیقتان مورد استفاده قرار خواهد گرفت.

ما الان مجموعه‌های جوان دانشجویی‌ای داریم که نتایج تحقیقاتشان در دستگاه‌ها مورد استفاده قرار میگیرد؛ داریم. من البتّه نمیخواهم اسم بیاورم؛ هستند کسانی که نتایج تحقیقاتشان حتّی در آن جاهایی و در آن مواردی که خیلی به کارهای جوانها توجّه نمیشد و اعتنا نمیشد، [مورد توجّه قرار میگیرد.] یک مواردی وجود دارد که حالا یک توصیه‌هایی میشد و پشتیبانی‌هایی میشد، و به نتیجه‌گیری جوانها اهتمام میشد و اعتنا میشد و [روی آن] کار میشد.

حالا مثلاً مِن‌باب‌مثال [موضوع] شعار امسال،(۱۰) در بحث دانش‌بنیان‌ها؛ که حالا یکی از دوستان افزایش دانش‌بنیان‌ها را مفید نمیدانستند. حالا چون تند صحبت میکردند آدم [حرفشان را] درست نمیفهمید؛ به نظرم مضر هم میدانستند افزایش [آنها را]؛ نه، روی این فکر کنید، روی این مسئله‌ی دانش‌بنیان‌ها کار کنید. یکی از مواردی که شما میتوانید روی آن فکر کنید، کار کنید، با آن تماس پیدا کنید، همین مسئله‌ی شرکتهای دانش‌بنیان و بنگاه‌های دانش‌بنیان است، با آن عرض عریضی که دارد؛ که خب با دانشگاه هم طبعاً ارتباط نزدیکی دارد. چه کار میتوانید بکنید در مورد دانش‌بنیان‌ها؟ حالا آن کسانی که میتوانند، مجموعه‌های دانش‌بنیان تشکیل میدهند؛ بحث من آن نیست، بحثِ من بحث دانشجویی است؛ دانشجوها میتوانند گفتمان‌سازی کنند؛ در مورد شرکتهای دانش‌بنیان گفتمان‌سازی بشود. وقتی یک موضوعی گفتمان شد در داخل کشور و به صورت یک موضوع متفاهَمِ(۱۱) عرفیِ عمومی درآمد، به طور طبیعی جریان پیدا میکند؛ گفتمان‌سازی این است.

یا از لحاظ فکری جریان‌سازی کنید؛ علیه مؤلّفه‌های مخلّ دانش‌بنیان جریان‌سازی کنید، مثلاً مثل خام‌فروشی،‌ یعنی فروش مواد بدون ارزش افزوده ــ این ‌جوری بگوییم ــ که الان در کشور ما متأسّفانه وجود دارد، خیلی هم رایج است؛ روی این مسئله جریان‌سازی کنید تا گفتمان مخالف با این، تولید بشود. یا واردات مصرفی، واردات غیر تولیدی؛ بخشی از واردات ما وارداتی است که باید انجام بگیرد، مورد نیاز است امّا بعضی واردات، واردات مصرفی است. بعضی‌ها البتّه لازم است، یک مواردی ناگزیر باید انجام بگیرد، من در این زمینه‌ها معتقد به نگاه کارشناسی هستم، هر چه کارشناس بگوید، امّا به طور کلّی واردات مصرفی‌ای که مشابه داخلی دارد مضر است برای کشور، مخل است؛ از مؤلّفه‌های مخالف و به‌اصطلاح متضادّ با تشکیل حرکت دانش‌بنیان در کشور است. یا مثلاً فرض کنید قاچاق. این هم یک کاری است که دانشجوها میتوانند انجام بدهند.

[توصیه‌ی] بعد مطالبه‌گری؛ طبیعت دانشجو مطالبه‌گری است؛ مطالبه‌گری کنید و از مسئولان بخواهید که کار جدّی بکنند؛ یکی از کارهایی که شماها میتوانید بکنید این است؛ شما برحذر بدارید مسئولان را از کارهای نمایشی؛ از آنها بخواهید کارهای جدّی و واقعی انجام بدهند؛ این یکی از مطالبات درست و به‌جای دانشجویان است که میتوانند این را بخواهند.

البتّه هیچ لزومی هم ندارد که برخورد تند و تیز بکنید! بعضی‌ها خیال میکنند که راه تذکّر دادن این است که تند و تیز وارد بشوند، انتقاد کنند، دعوا کنند، سر و صدا کنند؛ نه، هیچ لزومی ندارد ــ البتّه خود ما هم دوره‌ی جوانی از این کارها میکردیم؛ بنده وقتی میبینم گاهی بعضی از تندی‌های جوانها را، به یاد جوانی‌های خودم می‌افتم که خاطراتی داریم ــ میتوان منطقی و هوشمندانه و کاملاً جدّی وارد میدان مطالبه‌گری شد و مطالبه‌گری کرد که وقتی آن جور بشود، دانشجو را دیگر متّهم نمیکنند به نق‌زنی؛ وقتی تند صحبت میکنید، متّهمتان میکنند میگویند «آقا! دانشجو می‌آید فقط نق میزند»؛ نه، وقتی که منطقی و جدّی و با منطق و استدلال مطالبه‌گری کردید، متّهم به نق‌زنی هم نمیشوید. بعلاوه، این مطالبه‌گری موجب میشود که بعضی نگویند «خب حالا که مثلاً تشکیلات مدیریّتی دولت تشکیلات انقلابی است ــ مجلس انقلابی، دولت انقلابی و مانند اینها ــ دیگر مثلاً نقش دانشجوهای انقلابی چیست؟» نخیر، اتّفاقاً میتوان گفت نقششان گاهی اوقات بیشتر است، برای خاطر اینکه امکان حضورشان، امکان فعّالیّتشان، امروز بیشتر است. یکی از موارد، همین مطالبه‌گری است که میتوانید انجام بدهید.

حالا من شعار امسال را مثال زدم که تولید دانش‌بنیان باشد؛ مثالهای فراوان دیگری هم وجود دارد که در همه‌ی اینها میتوان مطالبه‌گری کرد، مثل مسئله‌ی عدالت اقتصادی، مسئله‌ی فرهنگ، مسئله‌ی سبک زندگی؛ اینها همه مسائلی است که میتوان در مورد اینها واقعاً مطالبه‌گری کرد و درخواست عمل جدّی کرد؛ میتوان از مسئولین خواست، منتها عرض کردم با منطق و با استدلال درست.

یک نکته‌ای که در مطالبه‌گری وجود دارد و در کلّ اقدامات دانشجویی اصلاً این مسئله به نظر من مهم است، این است که باید دانشجوها مبانی اعتقادی خودشان را محکم کنند؛ مبانی اعتقادی را، مبانی ایمانی را دانشجوها باید در خودشان مستحکم کنند که این هم البتّه راه‌های مخصوص خودش را دارد، [از جمله] مطالعه و مجالست با علما. در دعای ابوحمزه که به خدای متعال عرض میشود چرا من در یک مواردی حال دعا پیدا نمیکنم، حال توجّه پیدا نمیکنم، یکی از چیزهایی که به عنوان علّت از قول امام سجّاد نقل شده این است که «اَو لَعَلَّکَ فَقَدتَنی مِن مَجالسِ العُلَماء».(۱۲) حالا لزوماً مراد از «عالمان» معمّمین نیستند؛ [یعنی] عالِم اخلاق، عالِم دین؛ در مجالس اینها باید شرکت کرد، باید حضور پیدا کرد، باید از آنها استفاده کرد. پس تقویت مبانی اعتقادی، تقویت اندیشه‌ورزی، عمیق شدن در مسائل کشور، بررسی راه‌حل‌ها و تجربه‌ها. راه‌حل‌ها را بررسی کنید. حالا شما اینجا مثلاً فرض کنید از یک چیزی انتقاد میکنید، بعد میگویید مثلاً این کارها هم انجام بگیرد، به عنوان پیشنهاد و راه‌حل؛ خب این راه‌حل را شما چقدر بررسی کرده‌اید؟ چقدر تجربه کرده‌اید؟ چقدر اطرافش را سنجیده‌اید؟ اینها مهم است. اگر این کارها شده باشد، خب خیلی باارزش است و طبعاً ارزشش بیشتر میشود.

این هم که من میگویم «تند و تیز برخورد نکنید»، این را حمل نکنید بر اینکه میگویم سازشگری کنید و سازش‌کاری کنید و مجیزگویی کنید؛ نه، بنده از این توصیه‌ها هرگز به جوانها و به دانشجوها نکرده‌ام و نخواهم کرد که مجیز این و آن را بگویید و یا تملّق بگویید؛ نخیر، ابداً؛ مراد این نیست؛ مراد این است که با منطق باید حرکت کرد و حرف زد. بدون منطق، با حرف تند و تیز، با طعنه زدن ــ که حالا متأسّفانه در فضای مجازی هم این طعنه‌ زدن‌ها و این چیزها رایج شده است که خیلی چیز مضرّی است ــ [نمیشود؛] اگر شما این ‌جور برخورد کردید، آن وقت دیگر بعضی از عملکردهای ضعیف به حساب نظام جمهوری اسلامی و به حساب انقلاب گذاشته نخواهد شد؛ یعنی تفکیک به وجود خواهد آمد بین آرمان انقلاب، آنچه انقلاب خواسته و مثلاً فرض کنید عملکرد ضعیف منِ مدیر؛ این تفکیک هم جزو چیزهای لازم است.

یک توصیه‌ی دیگر هم عرض بکنم که اینجا یادداشت کرده‌ام؛ در مطالبه‌گری‌ها ــ که من به شما توصیه‌ی مطالبه‌گری میکنم ــ مراقبت کنید دشمن نتواند از مطالبه‌ی بحقّ شما سوء استفاده کند؛ هم در صورت‌بندی مسئله، هم در راه ‌حلّی که ارائه میدهید، سعی کنید با دشمن وجه مشترک و مانند اینها پیدا نکنید؛ مخرج مشترک پیدا نکنید با دشمن؛ [چون] او هم موضوعات را مطرح میکند دیگر، او هم مشکلات را مطرح میکند، هم صورت مسئله را او مطرح میکند، هم به‌اصطلاح علاج را و نتیجه‌گیری را مطرح میکند. شما صورت مسئله‌تان هم با او باید فرق داشته باشد، نتیجه‌گیری‌تان هم با او باید بکلّی فرق داشته باشد، چون او دشمن است دیگر، او مُغرض است و از روی خیرخواهی انجام نمیدهد کار را.

یک توصیه‌ی دیگر در مورد فعّالیّتهای بین‌المللی است. من البتّه قبلاً این را توصیه کرده‌ام؛ یکی دو بار تا حالا توصیه کرده‌ام که دانشجوهای ما، تشکّلهای ما، فعّالیّتهای بین‌المللی داشته باشند. الان در دنیا گروه‌های جوان دانشجو و غیر دانشجوی زیادی هستند که علیه سیاستهای استکباری، علیه آمریکا، علیه سیاستهای اروپایی و غربی بشدّت مشغول فعّالیّتند؛ در خود اروپا وجود دارند، شاید در آمریکا [هم باشد] ــ حالا من خیلی از‌ آمریکا خبر ندارم، امّا در اروپا گروه‌های زیادی وجود دارند ــ گروه‌های اسلامی در کشورهای اسلامی هم که معلوم است فراوان هستند؛ با اینها اگر بتوانید ارتباط سالم برقرار کنید، دو فایده دارد: فایده‌ی اوّل این است که به آنها نیرو میدهید و کمک میکنید؛ فایده‌ی دوّم این است که جمهوری اسلامی را به آنها معرّفی میکنید؛ یعنی شمای دانشجو، جمهوری اسلامی را به آن گروه دانشجوی مثلاً فرانسوی یا اتریشی یا مثلاً انگلیسی معرّفی میکنید که جمهوری اسلامی این است؛ اگر چنانچه این حرکت را انجام بدهید خوب است. من البتّه در این زمینه قبلاً صحبت کرده‌ام و این کار شما علاوه بر اینکه معرّفی جمهوری اسلامی است، یک سپر دفاعی برای جمهوری اسلامی هم هست؛ چون علیه جمهوری اسلامی، امپراتوری خبری بشدّت فعّال است دیگر؛ این در واقع پاسخ آن هم محسوب میشود. امّا من روی چند کشور همسایه میخواهم تکیه کنم؛ ارتباطاتتان را با گروه‌های دانشجویی عراق، افغانستان، پاکستان هر چه میتوانید بیشتر تقویت کنید. اینها آمادگی قلبی و روحی‌شان با شماها خیلی زیاد است و ارتباطات را برقرار کنید.

توصیه‌ی آخر من مربوط به جوانهایی است که از قبیل شما بودند تا چند سال قبل از این، و امروز بحمدالله در رده‌های مدیریّتی قرار گرفته‌اند، چه در مجلس که شما ــ یکی از دوستان ــ حسابی آنها را شست ‌و شو‌ دادید،(۱۳) چه در مدیریّتهای دولتی، هستند. خب، این خیلی مغتنم است؛ یقیناً بدون نیروی جوان مؤمنِ پُرانگیزه‌ی پُرتوان، این بارِ سنگین جمهوری اسلامی پیش نخواهد رفت؛ بدون شک. اینکه بنده در همین جلسه‌ی شما یک وقتی چند سال پیش گفتم «مدیر جوان حزب‌اللهی»،(۱۴) به خاطر این است که بدون مدیریّت جوان و پُرانگیزه و مؤمن کارها پیش نمیرود، باید جوانها آنجا باشند. منتها من به این جوانهای عزیزی که حالا الحمدلله وارد میدان کار شدند ــ چه در قوّه‌ی مقنّنه، چه در قوّه‌ی قضائیّه، چه در قوّه‌ی مجریه ــ توصیه‌ای که میکنم این است که اینها سعی کنند این مسئولیّت کنونی را پلّه‌ای برای مسئولیّتهای بالاتر قرار ندهند؛ توصیه‌ی اوّل من و توصیه‌ی مهم‌تر من این است. این ‌جور نباشد که ما بگوییم: «حالا این یک سابقه برای ما درست میکند برای مسئولیّتهای بالاتر»؛ نه، بچسبید به همین کار. برای خدا کار کنید، متمرکز بشوید روی مسئله‌ای که به شما مربوط میشود؛ چه بخش اقتصاد، چه بخش سیاست، چه بخش فرهنگ؛ بخشهای مختلف. متمرکز بشوید روی مسئله و دنبال حلّ آن مسئله‌ای باشید که به شما محوّل شده؛ این لازم است. توقّع ما از جوانهایی که مسئولیّت پیدا کردند، این است که هدفتان را حلّ مسئله قرار بدهید. این هم این [مطلب].

خب عرایض ما در زمینه‌ی مسائل دانشجوها و دانشجویی تمام شد، فقط یک جمله عرض بکنم: روز قدس در پیش است؛ به نظرم امسال روز قدس با سالهای دیگر فرق دارد. فلسطینی‌ها، هم در ماه رمضان گذشته و هم ماه رمضان امسال دارند فداکاری‌های بزرگی از خودشان نشان میدهند، و رژیم صهیونیستی هم انصافاً منتهای رذالت و جنایت را دارد انجام میدهد؛ دیگر از این بیشتر و خبیثانه‌تر کمتر قابل تصوّر است. هر غلطی از دستشان بر می‌آید میکنند؛ آمریکا هم پشتیبانی میکند، اروپا هم پشتیبانی میکند. فلسطین، هم مظلوم است، هم مقتدر است؛ مقتدرِ مظلوم. من یک وقتی سالها پیش راجع به جمهوری اسلامی این را گفتم(۱۵) که مثل امیرالمؤمنین، هم مقتدر و قوی بود، هم واقعاً مظلوم بود. امروز فلسطین این‌ جوری است: واقعاً قدرتمند است؛ یعنی جوانهای فلسطینی نمیگذارند قضیّه‌ی فلسطین فراموش بشود؛ ایستاده‌اند در مقابل تعرّضِ دشمن، در مقابل جنایت دشمن.

روز قدس فرصت خوبی است برای همدلی و همبستگی با مردم مظلوم فلسطین و روحیه دادن به اینها و قدرت افزودنِ اینها تا حقیقتاً بتوانند در این میدانها حضور پیدا کنند. البتّه متأسّفانه دولتهای اسلامی در این زمینه خیلی کم میگذارند، خیلی بد عمل میکنند؛ خیلی بیشتر از این باید برای فلسطین تلاش کرد و کار کرد و حرف زد. حالا خیلی‌ از اینها عمل که نمیکنند، حتّی بعضی‌هایشان حاضر نیستند درست هم حرف بزنند؛ حرف درست و حسابی به نفع مردم فلسطین. اینکه ما خیال کنیم راه کمک به فلسطینی‌ها ارتباط گرفتن و ایجاد رابطه با رژیم صهیونیستی است، جزو آن اشتباهات بسیار بزرگ است. چهل سال قبل از این، مصری‌ها این خطا را کردند؛ مصر و اردن با رژیم صهیونیستی ارتباط برقرار کردند؛ آیا جنایات رژیم صهیونیستی در این چهل سال کم شد؟ نه، ده برابر شد. این کارهایی که امروز شهرک‌نشین‌ها دارند میکنند، این حملاتی که امروز به مسجد اقصیٰ انجام میگیرد، آن روزها نبود؛ امروز بیشتر دارند ظلم میکنند. حالا یک عدّه‌ای میخواهند تجربه‌ی مصرِ انورساداتِ چهل سال قبل را امروز تکرار کنند! نه برای خودشان مفید است، نه برای فلسطینی‌ها مفید است، [بلکه] هم برای خودشان مضر است، هم برای فلسطینی‌ها مضر است. البتّه به درد رژیم صهیونیستی هم نمیخورد؛ یعنی آنها هم از این سودی نخواهند برد، فایده‌ای نخواهند برد. امیدواریم ان‌شاءالله خدای متعال عاقبت کار را در قضیّه‌ی فلسطین به نیکی و خوشی و بزودی فرا برساند و فلسطینی‌ها را مسلّط کند.

پروردگارا!‌ به حقّ محمّد و آل محمّد، در این روزهای آخر این ماه مبارک، همه‌ی ملّت ایران را مشمول رحمت و لطف خودت قرار بده؛ دستهایی که در این شبها به دعا بلند شد، بخصوص جوانهای عزیز، این دستها را پُر برگردان و الطاف خودت را نسبت به جوانهای ما روزافزون کن؛ دنیای اسلام را، دنیای شیعه را، مشمول تفضّلات ویژه‌ی خودت قرار بده. پروردگارا! به حقّ محمّد و آل محمّد، شهدای عزیز را و روح مطهّر امام را از ما راضی کن؛ ما را در خطّ آنها و در راه آنها قرار بده. پروردگارا! این جلسه را هم برای خودت قرار بده و آن را خالصانه و مخلصانه قبول بفرما و برای گوینده و شنونده و شنونده‌های بعدی ان‌شاءالله مفید قرار بده.

والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته
 
 
در ابتدای این دیدار، تعدادی از دانشجویان و نمایندگان تشکّلهای دانشجویی به بیان نظرات و دیدگاه‌های خود پرداختند.
معظّمٌ‌له در نشست تصویری با نمایندگان یازدهمین دوره‌ی مجلس شورای اسلامی در ۱۳۹۹/۴/۲۲، این مجلس را یکی از انقلابی‌ترین مجالس دوران انقلاب نامیده بودند.
نهج‌البلاغه، نامهی ۳۱
سوره‌ی مریم، بخشی از آیه‌ی ۳۹
صحیفه‌ی امام، ج ۱۲، ص ۴۳۱؛ حکم تشکیل ستاد انقلاب فرهنگی (۱۳۵۹/۳/۲۳)
صحیفه‌ی امام، ج ۱۹، ص ۱۱۰؛ پیام به اعضای ستاد انقلاب فرهنگی (۱۳۶۳/۹/۱۹)
صحیفه‌ی امام، ج ۸، ص ۱۳۸؛ سخنرانى در جمع دانشجویان دانشگاه تهران‌ (۱۳۵۸/۳/۲۳)
جرج هربرت واکر بوش (چهل‌ویکمین رئیس‌جمهور آمریکا)
بیانات در دیدار جمعی از کارگزاران و مسئولان نظام، به مناسبت ماه مبارک رمضان (۱۴۰۱/۱/۲۳)
(۱۰ سال «تولید؛ دانش‌بنیان، اشتغال‌آفرین»
(۱۱ مورد تفاهم
(۱۲ مصباح‌المتهجّد و سلاح‌المتعبّد، ج ۲، ص ۵۸۸
(۱۳ خنده‌ی معظّمٌ‌له و حضّار
(۱۴ بیانات در ارتباط تصویری با تشکّلهای دانشجویی (۱۳۹۹/۲/۲۸)
(۱۵ بیانات در مراسم دانش‌آموختگی دانشجویان دانشگاه افسری و تربیت پاسدار امام حسین (علیه السّلام) (۱۳۹۷/۴/۹)

سید حسن نصرالله روز جمعه طی سخنانی گفت: مسیر سازش هرگز هیچ نتیجه ای نداشته و مقاومت و پایداری تنها راه آزادسازی قدس شریف است .  

وی ادامه داد: آیا اگر ایران حاضر بود عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی را  بپذیرد ، آیا هرگز با این حجم از محاصره و توطئه های مختلف مواجه می شد؟ هرگز !

نصرالله اظهار داشت: «درود فراوان به هزاران نمازگزاری که امروز در مسجد الاقصی حاضر شدند ، درودبر تمام کسانی که در گرامیداشت روز قدس شرکت کردند. دراین زمینه از مردم روزه دار در شهرهای مختلف ایران اسلامی و دریمن در حمایت از آرمان فلسطین به خیابانها آمدند تشکر و قدردانی می کنیم».

 دبیر کل جنبش حزب الله لبنان با بیان اینکه ، فداکاریهای ملت مظلوم فلسطین باید وجدان همه انسانیت و هرمسلمان و آزاده ای را در جهان مخاطب قرار دهد ، تصریح کرد: این مناسبت فرصت مناسبی برای به نمایش گذاشتن قدرت صبر و آمادگی بسیار بالای فلسطینیان برای فداکاری و ایستادگی و عملیات شگفت انگیزی است که به انجام می رسانند .

 او افزود: آمریکا و غرب و صهیونیسم جهانی و همه کسانی که با اینها معامله می کنند ، برای تثبیت حضور این رژیم در منطقه تلاش می کنند . آنها تصور می کنند گذشت زمان می تواند فلسطینیان را از اندیشه به خاک و سرزمینشان منصرف کند و مساله فلسطین را از ذهن اعراب به فراموشی بسپارد ولی ما اکنون اعلام می کنیم که فراموشی در کار نیست .صهیو نیستها از سال 48 تلاش می کنند امت ما را از بازپس گیری قدس شریف و اماکن مقدسمان ناامید کنند ودراین راه از هیچ جنایتی فروگذار نکردند .

سید حسن نصرالله گفت: شکستهای پی درپی کشورهای عربی و سرشکستگی علنی درقبال مساله فلسطین و روند عادی سازی همه و همه با هدف تزریق این روحیه یاس و ناامیدی دنبال می شود ولی ملت فلسطین امروز از هر زمان دیگری ، به پیروزی امیدوارتر و مصمم تر است.

او گفت: در چندین کشور منطقه شاهد روند فرسایشی حوادث و تحولات هستیم ولی به رغم مجازاتهای بین المللی و محاصره و جنگهای تحمیلی و گروههای تروریستی ، این روند در هیچ یک ازاین کشورها نتیجه ای نداشته و اهداف مورد نظر را محقق نکرده است،

وی افزودپک مساله فلسطین بخشی از اعتقاد مذهبی و ایمان و کرامت ماست و ما امتی هستیم که هرگز به ایمان و عقیده و کرامت انسانی خود پشت نمی کنیم ، خط جهادی نظامی ثابت کرد که اسراییل، برعکس ادعای تفوق وبرتری مطلقی که دارد ، موجودیتی ضعیف و قابل شکست دادن است  و ما بارها توانسته ایم آن را شکست دهیم.

سید حسن نصرالله اظهار داشت: در طول یکسال گذشته تا به امروز ، مسیر مقاومت و گروههای مقاومت که موجب وحشت دشمن صهیونیستی هستند ، پیشرفتهای بزرگی داشته اند و روند عملیات جهادی در سرزمینهای 48و کرانه غربی به ویژه عملیات شهادت طلبانه جوانان فلسطینی، لرزه بر اندام و تمامیت رژیم صهیونیستی افکنده است.

رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت روز جهانی قدس با برشمردن نشانه‌های بسیار امیدبخش از پیشِ رو بودن آینده‌ای متفاوت به نفع مردم فلسطین از جمله گسترش میدانِ مقاومت به کل فلسطین و در مقابل، ضعیف شدن رژیم اشغالگر و حامی اصلی آن یعنی آمریکا، حوادث سالهای اخیر فلسطین را به معنای ابطال همه طرح‌های سازش با رژیم صهیونیستی دانستند و ضمن یادآوری برکات بی‌بدیل پدیده مقاومت در منطقه غرب آسیا، تأکید کردند: تنها با نیروی مقاومت می‌توان مسائل دنیای اسلام و در رأس آن مسئله فلسطین را حل کرد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ابتدای سخنانشان با درود به امام بزرگوار که بنیانگذار بنیان مبارک روز قدس بودند، و با درود و سلام فراوان به ملت عظیم‌الشأن ایران که امروز با حضور پر انگیزه خود در میدان در همه جای کشور حماسه‌ای با عظمت آفریدند، افزودند: حضور عظیم و مبارک شما در میدان دفاع واقعیِ سیاسی و مردمی از قدس موجب نیرو گرفتن و افزایش استقامت کسانی است که با جسم و جان خود از قدس و مسجدالاقصی دفاع می‌کنند و به امید خدا مبارزه بزرگ فلسطین به نتایج نهایی و مبارک خود نزدیک خواهد شد.

رهبر انقلاب در ادامه با بیان اینکه امروز قصد دارند به زبان عربی خطاب به دنیای اسلام بخصوص دنیای عرب سخن بگویند، با تأکید بر این واقعیت که تا رژیم غاصب و جنایتکار صهیونیست بر قدس مسلط است، همه روزهای سال را باید روز قدس دانست، گفتند: قدس شریف، قلب فلسطین است و سراسر کشور غصب شده، از بحر تا نهر، ادامه قدس است.

ایشان با تحسین ایستادگی و شهامت کم‌نظیر ملت فلسطین، عملیات فداکارانه جوانان فلسطینی را موجب ایجاد سپر دفاعی برای فلسطین و بشارت‌دهنده آینده‌ای متفاوت دانستند و در بیان نشانه‌های رقم خوردن معادله‌ای جدید در امروز و فردای فلسطین خاطرنشان کردند: امروز «اراده شکست ناپذیر» در فلسطین و همه منطقه‌ی غرب آسیا جایگزین «ارتش شکست ناپذیر» صهیونیست شده و ارتش جنایتکار ناچار شده آرایش تهاجمی خود را به تدافعی تبدیل کند.

شکست‌های پیاپیِ مهمترین حامی رژیم صهیونیستی یعنی آمریکا در جنگ افغانستان، در سیاست فشار حداکثری بر ایران اسلامی، در برابر قدرتهای آسیا، در کنترل اقتصادی جهان و در مدیریت داخلی خود، و همچنین پدیده شکاف عمیق در حاکمیت آمریکایی، مواردی دیگری بود که رهبر انقلاب به‌عنوان نشانه‌های آینده‌ای متفاوت به آنها اشاره کردند.

ایشان با اشاره به دست و پا زدن رژیم صهیونیستی در انبوه مشکلات سیاسی و نظامی، افزودند: جلاد و مجرم قبلی که در رأس رژیم بود، در پی حماسه‌ی سیف القدس به زباله‌دان پیوست و جانشینان امروز او هم هر ساعت در انتظار تیغ برنده حماسه‌ای دیگرند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ادامه با اشاره به نمونه‌های عینی از گسترش مقاومت در سراسر فلسطین مانند تحرک اردوگاه جنین که صهیونیست‌ها را دیوانه کرده است، درخواستِ ۷۰ درصد از فلسطینی‌ها برای حمله نظامی به رژیم غاصب، حرکتهای جهادی مردم فلسطین در بخش‌های شمالی و جنوبی سرزمین‌های ۱۹۴۸، راهپیمایی‌های سنگین در اردن و قدس شرقی، دفاع جانانه جوانان فلسطین از مسجدالاقصی و رزمایش نظامی در غزه، تأکید کردند: کل فلسطین به صحنه مقاومت تبدیل شده و مردم فلسطین بر ادامه جهاد وحدت نظر یافته اند. این پدیده‌های مهم به معنی آمادگی کامل فلسطینی‌ها برای مقابله با رژیم غاصب است و دست سازمانهای مجاهد را باز می‌گذارد تا هر زمان لازم دانستند وارد عمل شوند.

ایشان پیام مهم این حوادث و آنچه را در سالهای اخیر در فلسطین رخ داده است، ابطال همه طرحهای سازش با دشمن صهیونیست خواندند و گفتند: هیچ طرحی درباره فلسطین در غیاب یا بر خلاف نظر صاحبان آن یعنی فلسطینی‌ها اجراشدنی نیست و این یعنی همه توافقات پیش از این مانند اُسلو، یا طرح عربی دو دولتی، یا معامله قرن، یا عادی‌سازی‌های حقیرانه اخیر باطل شده‌اند.

رهبر انقلاب با اشاره به استمرار انواع جنایات رژیم صهیونیستی با وجود از نفس افتادن آن، افزودند: دروغگویان مدعی حقوق بشر در اروپا و آمریکا که در قضیه اوکراین آن غوغا را به راه انداختند، در برابر این همه جنایت در فلسطین مهر سکوت بر لب زده‌اند و از مظلوم دفاع نمی‌کنند بلکه به گرگ خونخوار کمک هم می‌کنند.

ایشان درس بزرگ از این رفتار مزوّرانه قدرتهای نژادپرست غربی را پرهیز از هر گونه تکیه کردن به آنها دانستند و تأکید کردند: تنها با نیروی مقاومت که برگرفته از تعلیم قرآن کریم و احکام اسلام عزیز است، می‌توان مسائل دنیای اسلام و در رأس آن مسئله فلسطین را حل کرد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای شکل‌گیری مقاومت در منطقه غرب آسیا را پر برکت‌ترین پدیده این منطقه برشمردند و خاطرنشان کردند: کیان مقاومت بود که بخشهای اشغال‌شده لبنان را از لوث وجود صهیونیست‌ها پاک کرد، عراق را از حلقوم آمریکا بیرون کشید و از شرّ داعش نجات داد، به مدافعان سوری در برابر نقشه‌های آمریکا مدد رساند، با تروریسم بین المللی مبارزه می‌کند، به مردم مقاوم یمن در جنگی که به آنها تحمیل شده است یاری می‌رساند، با پنجه افکندن به موجودیت غاصبان صهیونیست به توفیق الهی آنها را به زانو در می‌آورد و با تلاش مجاهدانه، مسئله قدس و فلسطین را در افکار عمومی جهان روز به روز برجسته‌تر می‌کند.

ایشان با یادآوری آیاتی از قرآن کریم که بشارت‌دهنده یاری پروردگار به مؤمنان و صابران است خطاب به مردم فلسطین و جوانان فداکار آن تأکید کردند: جمهوری اسلامی ایران همچنان که بارها گفته و در عمل نیز بر آن پای فشرده است، حامی و طرفدار جبهه مقاومت و مقاومت فلسطین است و حرکت خیانت آمیز عادی‌سازی روابط با رژیم غاصب و سیاست تطبیع‌پذیری را محکوم می‌کند.

رهبر انقلاب با اشاره به اینکه برخی دولتهای عربی به آمریکا گفته‌اند در حل مسئله فلسطین شتاب کند، افزودند: اگر منظور آنان این است که آمریکا پیش از بیرون رفتن از منطقه، هر مانع را از سر راه تثبیت رژیم غاصب بردارد، اولاً خیانت کرده و برای دنیای عرب ننگ آفریده‌اند، ثانیاً ساده‌لوحی به خرج داده‌اند زیرا کور نمی‌تواند عصاکش کور دگر شود.

ایشان در پایان سخنانشان با درود به روح شهیدان فلسطینی و ادای احترام به خانواده‌های آنان، به اسیران و زندانیان فلسطینی که با اراده‌ی استوار مقاومت می‌کنند تحیت گفتند و افزودند: دست گروههای فلسطینی مقاوم را که بخش مهم این مسئولیت بزرگ را بر دوش گرفته‌اند می‌فشارم، و دنیای اسلام به‌ویژه جوانان را به حضور در این میدان عزت و کرامت فرا می‌خوانم.

در قطعنامه پایانی راهپیمایی روز قدس آمده است: عادی سازی روابط با اسرائیل غاصب که با بی توجهی به تجارب و خطاهای بزرگ تاریخی گذشته صورت پذیرفته است، را خیانتی غیرقابل بخشش و توطئه‌ای پلید برای تضعیف جبهه مقاومت اسلامی و نابودی آرمان فلسطین مظلوم قلمداد می کنیم.

در این قطعنامه آمده است: آزادی قدس شریف و رهایی ملت مظلوم و بی دفاع فلسطین از سلطه رژیم اشغالگر صهیونیستی و تلاش برای محو غده سرطانی اسرائیل را آرمان بلند جهان اسلام دانسته و با محکوم کردن هرگونه سازش و همچنین عادی سازی روابط با اسرائیل غاصب که با بی توجهی به تجارب و خطاهای بزرگ تاریخی گذشته صورت پذیرفته است، را خیانتی غیرقابل بخشش و توطئه‌ای پلید برای تضعیف جبهه مقاومت اسلامی و نابودی آرمان فلسطین مظلوم قلمداد و هر تلاشی را که بخواهد اذهان امت اسلامی از این نقشه شوم را منحرف سازد، تقبیح می‌نمائیم.

متن قطعنامه پایانی راهیمایی روز قدس ۱۴۰۱ به شرح ذیل است:

بسم الله الرحمن الرحیم

سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَی بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَی الْمَسْجِدِ الأَقْصَی الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ البَصِیرُ (سوره اسرا آیه ۱)

حمد و سپاس بیکران خدای سبحان را که به ما توفیق داد پس از درک لیالی مبارکه قدر و در آستانه عید سعید فطر و جشن پیروزی روزه‌داران بر طاغوت نفس، با حضور حماسی و قدرتمند در «راهپیمایی بزرگ روز جهانی قدس» با رستاخیز عظیم امت اسلامی در اقصی نقاط جهان همراه و بار دیگر «حمایت از مقاومت عزتمندانه مردم مظلوم و مسلمان فلسطین» را فریاد زده و شکست خط سازش و سرعت گرفتن زوال رژیم غاصب و اشغالگر صهیونیستی و بیزاری از جبهه سلطه و استکبار و حامیان آن را در معرض جهانیان قرار دهیم. در شرایطی که با گذشت ۴۳ سال از ابتکار معجزه گون معمار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) و راهبری‌های حکیمانه و مدبرانه خلف صالح ایشان مقام عظمای ولایت و رهبری حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی) آرمان «آزادی قدس شریف» و «رهایی ملت مظلوم فلسطین»، رؤیای صهیونیست‌ها در «تسلط از نیل تا فرات» و تحقق «خاورمیانه بزرگ» باطل و رژیم جعلی و موقتی صهیونیستی نیز به سرعت در مسیر زوال قطعی قرار گرفته است؛ ما شرکت‌کنندگان در راهپیمایی سراسری و دشمن شکن روز جهانی قدس که مظهر " وحدت اسلامی " در حمایت از فلسطین و میدان پشتوانه سازی برای" امنیت ملی " ایران عزیز است، مواضع خود را با بانگ رسای توحیدی «الله اکبر» و «خامنه ای رهبر» به جهانیان اعلام می‌داریم:

۱- آزادی قدس شریف و رهایی ملت مظلوم و بی دفاع فلسطین از سلطه رژیم اشغالگر صهیونیستی و تلاش برای محو غده سرطانی اسرائیل را آرمان بلند جهان اسلام دانسته و با محکوم کردن هرگونه سازش و همچنین عادی سازی روابط با اسرائیل غاصب که با بی توجهی به تجارب و خطاهای بزرگ تاریخی گذشته صورت پذیرفته است، را خیانتی غیرقابل بخشش و توطئه‌ای پلید برای تضعیف جبهه مقاومت اسلامی و نابودی آرمان فلسطین مظلوم قلمداد و هر تلاشی را که بخواهد اذهان امت اسلامی از این نقشه شوم را منحرف سازد، تقبیح می‌نمائیم.

۲- روز قدس و حمایت از ملت فلسطین را پشتوانه «امنیت ملی ایران اسلامی» و رمز «وحدت و اتحاد امت اسلامی» برابر توطئه‌های نظام سلطه و استکبار دانسته و ضمن تاکید بر ضرورت تعمیق مقاومت ضد صهیونیستی، و از سازمان‌ها و نهادهای بین‌المللی و منطقه‌ای می‌خواهیم با اتخاذ مواضع قاطعانه و عملی، تنها راه حل مسئله فلسطین که "بازگشت آوارگان فلسطینی از اقصی نقاط دنیا و برگزاری همه پرسی فراگیر و آزاد برای تضمین آینده این کشور «و تحقق راهبرد» فلسطین «فی البحر الی النهر» است را مورد حمایت قرارداده و با هرگونه راه‌حل نمایشی جایگزین و ظالمانه مخالفت نمایند.

۳- شکست‌های پی‌درپی آمریکا و رژیم صهیونیستی و ارتجاع وهابی در منطقه راهبردی غرب آسیا که توهم شکست ناپذیری ارتش صهیونیستی و نفوذناپذیری امنیتی آن را باطل ساخته است از نشانه‌های افول نظام سلطه و صهیونیسم در منطقه دانسته و بر حمایت قاطع و همه‌جانبه معنوی و مؤثر نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران از جبهه مقاومت ضد صهیونیستی به ویژه مجاهدان و رزمندگان غیور فلسطین تاکید می‌کنیم.

۴ -با اعلام نفرت و انزجار از سکوت مرگبار مجامع جهانی و نهادهای کاریکاتوری حقوق بشر در قبال نژادپرستی، نسل کشی و جنایات ضد بشری رژیم جعلی صهیونیستی؛ افشای جنایات و خباثت‌های این رژیم علیه ملت‌ها به ویژه مردم فلسطین و همچنین جنایات شیطانی آن علیه ملت ایران طی ۶۰ سال اخیر از جمله همکاری در شکل گیری ساواک جهنمی؛ فاجعه خونبار ۱۷ شهریور ۱۳۵۷، ترور شهدای هسته‌ای و… و. را از مصادیق" جهاد تبیین" دانسته و از دستگاه‌ها و نهادهای مسئول این حوزه و همچنین اصحاب رسانه می‌خواهیم با استفاده از ظرفیت‌ها و فرصت‌های موجود نسبت به تبیین سیاهه جنایات رژیم صهیونیستی و چرایی حمایتهای نظام جمهوری اسلامی از انتفاضه و فلسطین به ویژه برای نسل جوان جامعه اسلامی اقدام عاجل و موثر نمایند.

۵- آمریکا و نظام فرعونی، مافیایی و تروریستی حاکم بر این کشور را "دشمن شماره یک" خود دانسته و با محکوم کردن عهدشکنی‌ها و رفتار استکباری و مزورانه کاخ سفید در مواجهه با حقوق برجامی ایران اسلامی ضمن حمایت از هیئت مذاکره کننده هسته‌ای کشورمان، لغو همه جانبه تحریم‌ها و راستی آزمایی و حصول اطمینان از تمکین امریکایی‌ها در قبال آن را تنها راه صیانت از حقوق و منافع ملی قلمداد و هرگونه تخطی و غفلت از آن را مذموم و خلاف ملاحظات راهبردی نظام و رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامی (مد ظله العالی) می‌دانیم.

۶- اقتدار و توانمندی‌های بازدارنده موشکی و نفوذ معنوی و تعیین‌کننده منطقه‌ای ایران مقتدر و سربلند که به یمن مجاهدت‌های اقتدار آمیز نیروهای مسلح جمهوری اسلامی به ویژه " سپاه پاسداران انقلاب اسلامی " با پرچمداری سردار دل‌ها شهید قدس حاج قاسم سلیمانی حاصل شده است را سرمایه راهبردی کشور دانسته و ضمن تاکید بر تداوم راهبرد ظرفیت افزایی دفاعی و بازدارنده، به دشمنان این سرزمین هشدار می‌دهیم از هرگونه شیطنت و رویاپردازی برای تضعیف و یا تعرض به این حوزه که خط قرمز ایرانیان است، اجتناب ورزند و خود را هدف پاسخ‌های قاطعانه، ویرانگر و پشیمان کننده ایران مقتدر قرار ندهند.

۷- «وحدت و وفاق ملی» رمز پیروزی و سربلندی ملت ایران برای عبور از بحران‌ها، فتنه‌ها و چالش‌های تولید شده توسط دشمنان خارجی و بدخواهان داخلی بوده است؛ با تاکید بر شرایط خطیر و حساس تاریخی امروز کشور و لزوم تعمیق همدلی و هم افزایی ظرفیت‌ها و فرصت‌ها برای پیشبرد اهداف و برنامه‌های پیش‌بینی شده در حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم و فائق آمدن بر جنگ اقتصادی و تحریمی دشمنان و مبارزه قاطع با فساد و گرانی، هرگونه غفلت و کوتاهی در این عرصه را در زمره بازی در زمین دشمن تلقی و با محکومیت قاطع آن، محاکمه و مجازات عوامل و مسببان را خواستاریم.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
نهم اردیبهشت ماه ۱۴۰۱
شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی

رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر امروز (سه‌شنبه) در دیدار صدها نفر از دانشجویان و اعضای تشکل‌های دانشجویی، دانشگاه را جزو اساسی‌ترین مسائل انقلاب خواندند و با تبیین نتایج و دستاوردهای چالش مهم و مستمرِ «نگاه انقلابی و نگاه جریان ضدانقلابی و واپس‌گرا به دانشگاه» گفتند: جمهوری اسلامی به دانشگاه امروز خود افتخار می‌کند و جوان دانشجو، امروز باید با تفکر و اندیشه‌ورزی، عمیق شدن در مسائل اصلی کشور و پرهیز از هرگونه انفعال و ناامیدی، آرمانهای انقلاب و کار جدی و واقعی را از مسئولان کشور مطالبه کند.

رهبر انقلاب همچنین با اشاره به در پیش بودن روز جهانی قدس تأکید کردند: با توجه به فداکاری‌های بزرگ مردم فلسطین و اوج‌گیری رذالت و جنایت صهیونیست‌ها، روز قدس امسال با سالهای قبل متفاوت است و باید با ابراز همدلی و همبستگی با مردم مظلوم و در عین حال مقتدر فلسطین، قدرت و روحیه آنها را افزایش داد.

ایشان در آغاز سخنانشان با ابراز خرسندی از سخنان صادقانه و صریح نمایندگان تشکل‌های دانشجویی افزودند: این‌گونه سخنان، مفید و لذت‌بخش است البته بسیاری از این مسائل پاسخ دارد اما مشکل این است که گفت‌و شنودی میان دانشجویان و مسئولان وجود ندارد که ضروری است مسئولان، وزرا و مسئولان دستگاههای مختلف با حضور در دانشگاهها به مطالبات و دغدغه‌ها پاسخ دهند و اگر هم در مسئله‌ای پاسخی نداشتند از پیشنهادها و سخنان دانشجویان برای حل آن مسائل بهره بگیرند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به سخنی از حضرت امیرمؤمنان علیه السّلام در نهج البلاغه، موعظه را احیاگر دل خواندند و در مقام بیان یک موعظه، با استناد به آیه‌ای از سوره مریم گفتند: روز قیامت، روز حسرت است؛ به‌گونه‌ای زندگی کنیم که در آن روز سخت، از انجام دادن یا انجام ندادن یک کار، و گفتن یا نگفتن حرفی، حسرت نخوریم چرا که جبرانش ممکن نیست.

رهبر انقلاب در بحث اصلی خود، مسئله دانشگاه را مسئله‌ای اساسی و چالشی دانستند و گفتند: از همان اول، دو نگاه کاملاً متضاد یعنی «نگاه انقلاب به رهبری امام خمینی» و «نگاه جریان واپس‌گرا و ضدانقلابی» در مسئله دانشگاه به رویارویی پرداختند.

ایشان افزودند: نگاه انقلابی، دانشگاه را جایی برای نخبه‌پروری، حل مسائل و پیشرفت کشور می‌دانست اما نگاه دوم، دانشگاه را مکانی برای پرورش مهره‌های مورد نظر غرب می‌دید.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در تبیین ابعاد دیگر چالش انقلاب و ضدانقلاب درباره دانشگاه افزودند: انقلاب به دانشگاه به عنوان مرکز تولید علم و رشد علمی و در نتیجه تأمین‌کننده اقتدار ملی نگاه می‌کرد اما جریان واپس‌گرای ضدانقلابی، دانشگاهها را مرکز آموختن پس‌مانده‌های کم‌ارزش دانش غربی می‌خواست تا با تربیت استاد و دانشمندِ مصرف کننده و مدیریت جامعه به‌دست این افراد، جامعه‌ای مصرفی برای غرب ایجاد کند.

ایشان تدیّن و در مقابل آن دین‌زدایی از دانشگاه را بُعد سوم چالش جدی نگاه انقلاب و جریان ضدانقلاب به دانشگاه برشمردند و افزودند: البته به دلایل مختلف، آنها قادر به دین‌زدایی کامل از دانشگاهها نشدند و بسیاری از سرداران و شهیدان دفاع مقدس و شهیدان هسته‌ای، دانش‌آموختگان قبل از انقلاب بودند.

رهبر انقلاب، «هویت بخشی به دانشگاه» را کار بزرگ انقلاب خواندند و افزودند: انقلاب به ملت «هویت، آرمان، شخصیت، استقلال و افق دید» بخشید و به تبع آن، دانشگاه نیز از این خصوصیات برخوردار شد.

حضرت آیت الله خامنه ای، رهایی از احساس حقارت و ضعف، و ایستادگی در مقابل مستکبران غربی و شرقی را از نتایج احساس هویت و شخصیت‌یابی دانشگاه دانستند و افزودند: جوانان دانشجو، آن روزها شیرینی احساس استقلال و ایستادگی در مقابل زورگویان را با همه وجود درک می‌کردند.

ایشان حرکت انقلاب در قبال دانشگاه را صحیح، مستحکم و تحسین‌برانگیز خواندند و با اشاره به موفقیت‌های بزرگ این حرکت، افزودند: بعدها نیز انجمن‌های اسلامی دانشگاهها و سپس بسیج دانشجویی و بسیج اساتید به عنوان پرچم‌های انقلاب در دانشگاهها برافراشته شدند و مباحث عمیق فکری و نظری در دانشگاهها شکل گرفت.

رهبر انقلاب در جمع‌بندی بخش اول سخنان‌شان گفتند: جمهوری اسلامی می‌تواند به دانشگاه خود افتخار کند اما در عین حال می‌تواند دغدغه دانشگاه را نیز داشته باشد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: وضعیت امروز دانشگاهها، از لحاظ کمیّت و تعداد دانشجو، تعداد اساتید، حرکت و پیشرفت چشمگیر علمی، تربیت نخبگان برجسته، حضور دانش‌آموختگان دانشگاهها در عرصه‌های مختلف مدیریتی، و از لحاظ حضور دین در دانشگاهها با اول انقلاب غیرقابل مقایسه است و جمهوری اسلامی می‌تواند حقاً به دانشگاه خود افتخار کند.

ایشان با طرح این سؤال که چرا باید در شرایط کنونی نسبت به دانشگاه دغدغه داشت، افزودند: آن جریان وابسته و واپس‌گرای ضدانقلاب که به ریشه‌های خارجی مرتبط بود، هنوز فعال است و با حمایت و هدایت سیاست‌های نو استعماری برای دانشگاهها برنامه‌ریزی می‌کند، بنابراین باید دغدغه داشت.

رهبر انقلاب یکی دیگر از نکات غیرقابل مقایسه دانشگاههای امروز با اول انقلاب را میزان تأثیرگذاری بر مسائل کشور دانستند و افزودند: عرصه وسیعی که امروزه دانشگاهها دارند، تأثیرگذاری آنها بر مسائل کشور را به مراتب گسترده‌تر کرده و همین موضوع یکی دیگر از دلایل لزوم دغدغه‌مندی در مورد دانشگاهها است بنابراین باید در خصوص دانشگاهها، در دو حوزه دغدغه جدی داشت: 1- هویت زدایی 2- آرمان زدایی.

ایشان افزودند: هویت‌زدایی همان ایدئولوژی‌زدایی است که ایدئولوژی نیز تفکر و ارزشها و هویت یک ملت است.

رهبر انقلاب گفتند: امریکایی‌ها دائماً بر ارزش‌های امریکایی یعنی همان ایدئولوژی خودشان تأکید دارند؛ چگونه کسانی که از ایدئولوژی‌زدایی سخن می‌گویند، حاضر نیستند این موضوع یعنی پایبندی به ایدئولوژی را از امریکایی‌ها یاد بگیرند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: هویت‌زدایی یعنی تحقیر مبانی اندیشه‌ای و رویکردهای تاریخی و ملی کشور، تحقیر گذشته کشور و انقلاب، کوچک‌نمایی کارهای بزرگ و بزرگ‌نمایی برخی عیوب.

ایشان هدف از هویت‌زدایی را جایگزینیِ منظومه فکری غرب به جای هویت ملی و دینی برشمردند و با اشاره به سند 2030 بعنوان یکی از مظاهر سلطه نو استعمار غرب افزودند: بر اساس منظومه فکری غرب، باید میراث عظیم اندیشه و فرهنگ در کشور کمرنگ یا محو شود، خیل عظیم جوانان آماده صعود به قله‌های شرف و عزت ملی مأیوس و ناامید شوند و احساس بن‌بست به نسل جوان تزریق شود بنابراین باید دغدغه داشت و شجاعانه و با بیان خوب و منطق قوی در مقابل این جریان ایستاد.

رهبر انقلاب، دومین دغدغه مهم را آرمان‌زدایی دانستند و گفتند: یکی از مصادیق آرمان‌زدایی، بی تفاوت کردن نسل جوان و دانشگاهی به «فقر و فساد و تبعیض» به عنوان سه شیطان بزرگ و سه عنصر پلید است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: از جمله مصادیق آرمان‌زدایی، بی‌تفاوت کردن جوانان به سلطه فرهنگی غرب و کم انگیزه کردن آنان به شاخص‌های انقلاب اسلامی است.

ایشان ایستادگی در برابر ظلم و زیربار زور نرفتن را از شاخص‌های انقلاب اسلامی برشمردند و خاطرنشان کردند: این شاخص‌ها، دنیا را به لرزه درآورد و ملتها را متوجه ایران اسلامی کرد و به دلیل همین شاخص‌ها، در سالهای گذشته هر رئیس جمهوری و با هر گرایش سیاسی که بر سر کار بوده هنگامی که در سفرهای خارجی در میان ملتها حضور پیدا کرده، مردم برای آنها ابراز احساسات کردند و برخلاف پرچم امریکا که آن را می سوزانند، پرچم جمهوری اسلامی را می‌گشایند و باز می‌کنند.

رهبر انقلاب اسلامی، «بازگشت به اسلام ناب و ردّ تحجر» و «موضوع فلسطین» را از دیگر شاخص‌های انقلاب اسلامی دانستند و گفتند: هویت‌زدایی و آرمان‌زدایی دو دغدغه اصلی است که باید در قبال آنها هوشیار بود اما اینکه چه کسانی به دنبال هویت‌زدایی، آرمان‌زدایی و استقلال‌زدایی هستند و تا چه حد موفق بوده یا نبوده اند، وظیفه دانشگاهیان و صاحبنظران است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بیان اهمیت بسیار بیشتر این دغدغه‌ها نسبت به گذشته افزودند: امروز جهان در آستانه یک نظم جدید بین‌المللی است که این نظم، بعد از دوران نظم دو قطبی جهان، و نظریه نظم جهانِ تک قطبی در حال شکل گیری است که البته در این دوره آمریکا روز به روز ضعیف‌تر شده است.

ایشان افزودند: قضایای جنگ اخیر اوکراین را باید عمیق‌تر و در چارچوب شکل‌گیری نظم جدید جهانی دید که احتمالاً فرآیندهای پیچیده و دشواری، در پی آن شکل خواهد گرفت که در چنین شرایط جدید و پیچیده‌ای وظیفه همه کشورها از جمله جمهوری اسلامی حضور سخت افزاری و نرم افزاری در این نظم جدید به‌منظور تأمین منافع و امنیت کشور و به حاشیه نرفتن است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تأکید کردند: برای انجام چنین وظیفه بزرگی بیشترین مسئولیت برعهده دانشجویان و دانشگاهیان است و بر همین اساس اکنون دغدغه نسبت به دانشگاهها از اهمیت مضاعفی برخوردار می شود.

رهبر انقلاب اسلامی در پایان این بخش از سخنان خود، اندیشه پردازان، صاحبنظران و نظریه پردازان را به برگزاری جلسات و بحث و بررسی درباره این موضوعات فراخواندند.

رهبر انقلاب در بخش دیگری از سخنان‌شان چند توصیه کاربردی خطاب به دانشجویان و تشکل‌های دانشجویی بیان کردند.

توصیه اول ایشان «پرهیز کامل از انفعال و ناامیدی» بود که در این زمینه گفتند: شما باید کانون تزریق امید به بخش‌های دیگر باشید زیرا همچنانکه کشور در بخش‌های مختلف همچون علم و فناوری و سلامت در این سالها پیشرفت‌های خیره‌کننده‌ای داشته است در سایر بخش‌ها نیز همه نابسامانی‌ها قابل رفع است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نا امیدی جوانان و دانشجویان را موجب تأثیر منفی بر سایر موتورهای پیشرفت کشور دانستند و خاطرنشان کردند: در دوران دفاع مقدس و در حالی‌که عده‌ای اصرار داشتند که نمی‌شود در مقابل تجاوز دشمن ایستادگی کرد، جوانان هم‌سن و سال شما با همت خود کشور را نجات دادند و با آزاد کردن خرمشهر دنیا را متحیر کردند.

ایشان افزودند: البته بعضی از افراد نسل‌های گذشته، با دچار شدن به خطا و ناامیدی، از میدان خارج و یا با دیگران همصدا شدند، بنابراین مراقب باشید که هیچ‌گاه به قله و آرمانها پشت نکنید.

توصیه بعدی رهبر انقلاب «پرداختن به اندیشه‌ورزی و تقویت تفکر» بود.

ایشان محصول «علمِ بدون تفکر» را پدیده‌های خسارت‌بار بشری همچون سلاح‌های کشتار جمعی خواندند و گفتند: تفکر صحیح به استاد و راهنما نیاز دارد که به‌عنوان نمونه مرحوم آیت‌الله مصباح در مسائل فکری، یک استاد و راهنمای مرجع بود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در توصیه بعدی، دانشجویان را به «عمیق شدن در مسائل اصلی کشور و مماس شدن با آنها» فراخواندند و افزودند: وقتی با تمرکز بر روی یکی دو مسئله، درباره آنها فکر و تحقیق کنید، نتایج این تحقیقات عمیق، برای دستگاههای مربوط قابل استفاده خواهد بود.

ایشان شعار امسال یعنی دانش‌بنیانی تولید را از جمله مسائل قابل تمرکز برای تشکل‌های دانشجویی برشمردند و گفتند: با تمرکز بر روی این مسئله درباره آن گفتمان‌سازی، و علیه مؤلفه‌های مخلّ دانش‌بنیانی مانند خام‌فروشی اسف‌بار و رایج در کشور یا واردات مصرفی و غیر لازم یا قاچاق، جریان‌سازی کنید.

رهبر انقلاب در ادامه طبیعت دانشجو را مطالبه‌گری دانستند و تأکید کردند: از مسئولان، کار جدی و واقعی مطالبه کنید و آنها را از کار نمایشی برحذر بدارید.

ایشان با تأکید بر اینکه مطالبه‌گری باید با ادبیات منطقی، هوشمندانه و جدا بدور از دعوا و تند و تیزی باشد، گفتند: مطالبه‌گری مستدل مانع از این می‌شود که بعضی‌ها در شرایطی که تشکیلات مدیریتی کشور، انقلابی است درباره اهمیت نقش دانشجویان تشکیک کنند، چرا که نقش شما در این دوره بیشتر است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این زمینه افزودند: پرهیز از برخورد تند و تیز به معنای سازشگری و مجیزگویی نیست و من هرگز از اینگونه توصیه‌ها به جوانان و دانشجویان نکرده و نخواهم کرد بلکه مقصود از این توصیه، پرهیز از ادبیات مضرّ و طعنه‌آمیزی است که متأسفانه امروز در فضای مجازی نیز بسیار رایج شده است.

ایشان، عرصه مطالبه‌گری دانشجویان را عرصه متنوعی از مسائل عدالت اقتصادی، فرهنگ و سبک زندگی خواندند و در بیان یکی دیگر از الزامات مطالبه‌گری صحیح گفتند: مبانی اعتقادی و ایمانی خود را با مطالعه و حضور در مجالس عالمان دین و اخلاق، مستحکم کنید.

رهبر انقلاب، نتیجه مطالبه‌گری صحیح را تفکیک ضروریِ آرمانها از عملکردهای ضعیف برخی مدیران دانستند و در بیان توصیه‌ای دیگر، گفتند: مطالبه‌گری شما به‌گونه‌ای باشد که هم در بیان صورتِ مسائل و هم در مقام ارائه راه‌حل‌ها، با دشمن مغرض، مخرج مشترک پیدا نکنید.

«توسعه فعالیت‌های بین‌المللی دانشجویی» نکته دیگری بود که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر آن افزودند: گروههای جوان و دانشجوییِ زیادی در اروپا و آمریکا و همچنین در کشورهای اسلامی علیه سیاستهای استکباری فعال هستند که ارتباط سالم با آنها هم به این فعالیتهای ضد استکباری توان بیشتری می‌دهد هم با معرفی جمهوری اسلامی به آنها، یک سپر دفاعی برای کشور در مقابل امپراتوری خبری مستکبران ایجاد می‌کند. البته تقویت ارتباط با دانشجویان کشورهای همسایه یعنی افغانستان، پاکستان و عراق مورد تأکید بیشتری است.

توصیه آخر رهبر انقلاب خطاب به جوانانی بود که در دوره جدید در رده‌های مدیریتی قوای سه‌گانه مشغول به کار شده‌اند.

ایشان با تأکید بر اینکه کار جمهوری اسلامی بدون نیروی جوان مؤمن و پر انگیزه پیش نخواهد رفت، افزودند: توصیه من به جوانان عزیز این است که اولاً مسئولیت کنونی را پله‌ای برای مسئولیت بالاتر قرار ندهند و در هر جا که هستند با تمرکز بر مسائل آن حوزه برای خدا کار کنند، ثانیاً هدف خود را حل مسائل کشور در بخشی که به آنها واگذار شده، قرار دهند.

رهبر انقلاب اسلامی در بخش پایانی سخنان‌شان، با اشاره به در پیش بودن روز جهانی قدس، روز قدس امسال را متفاوت از سالهای قبل دانستند و گفتند: مردم و جوانان فلسطینی فداکاری‌های بزرگی از خود نشان می‌دهند و رژیم صهیونیستی نهایت رذالت و جنایت را به‌کار بسته است و هر غلطی که می‌تواند انجام می‌دهد و آمریکا و اروپا نیز از او حمایت می‌کنند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ملت فلسطین را در عین مظلومیت، مقتدر خواندند و با اشاره به مجاهدت و ایستادگی جوانان فلسطینی که نمی‌گذارند قضیه فلسطین به فراموشی سپرده شود افزودند: روز قدس فرصت مناسبی برای اعلام همدلی و همبستگی با مردم مظلوم فلسطین و روحیه دادن به آنها است.

ایشان با انتقاد شدید از عملکرد دولت‌های اسلامی در قبال موضوع فلسطین خاطر نشان کردند: متأسفانه دولت‌های اسلامی بسیار بد عمل می‌کنند و حتی حاضر به سخن گفتن در موضوع فلسطین نیستند و برخی از آنها تصور می‌کنند، راه کمک به فلسطین، برقراری ارتباط با صهیونیست‌ها است، در حالی‌که این، اشتباه بزرگ است.

رهبر انقلاب با اشاره به ارتکاب این اشتباه بزرگ از جانب حکومت مصر در چهل سال قبل و برقراری ارتباط با صهیونیست‌ها، افزودند: مگر برقراری ارتباط مصر با رژیم صهیونیستی باعث کاهش جنایات صهیونیست‌ها بر ضد ملت فلسطین و کاهش هتک حرمت مسجدالاقصی شد که اکنون برخی دولت‌های اسلامی می‌خواهند همان اشتباه انورسادات را تکرار کنند؟

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه برقراری ارتباط برای رژیم صهیونیستی نیز فایده‌ای نخواهد داشت، گفتند: امیدواریم با لطف خداوند عاقبت کار در فلسطین به نیکی و خوشی به سرانجام برسد و تسلط فلسطینی‌ها بر سرزمین خود و مسجدالاقصی به‌زودی محقق شود.

پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، نمایندگان تشکل‌های بزرگ دانشجویی کشور به بیان دیدگاههای خود پرداختند.

آقایان محسن نراقی به نمایندگی از بسیج دانشجویی، محمدحسین کاظمی از جامعه اسلامی دانشجویان، محمد اسکندری از جنبش عدالت‌‍‌خواه دانشجویی، علی بزرگ‌خو از دفتر تحکیم وحدت، امیرحسین پناهی از انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل و همچنین خانم زهراسادات رضوی علوی مجری مراسم به نمایندگی از دختران دانشجو این محورها را بیان کردند:
-    ضرورت ایجاد تحول در نظام حکمرانی با تکیه بر ظرفیت‌های موجود
-     به‌روزرسانی نرم‌افزار اداره کشور با تحول در ساختارهای کهنه و ایجاد سازوکارهای جدید
-     تحقق حکمرانی عادلانه- صادقانه و شجاعانه
-     لزوم پرهیز از مدرک‌‍‍‌گرایی و حرکت به سمت علمِ کاربردی در دانشگاه‌ها
-    ضرورت تمرکز نهاد علم بر مسائل مبتلابه نظام
-     لزوم ایجاد بسترهای لازم برای پویایی مباحث فکری و تبادل نظر در دانشگاه‌ها و حوزه‌‍‌های علمیه
-    تأکید بر صیانت از اصل تفکیک قوا و شئون قانون اساسی
-     لزوم حفظ استقلال نهاد قانون‌گذاری از نهادهای سیاست‌گذار
-     ضرورت به ثمر رساندن نهضت شفافیت
-     تأکید بر مطالبه مسئولیت‌شناسی از کارگزاران، عناصر سیاسی و عناصر فکری نظام و پاسخگویی به افکار عمومی
-     لزوم وفای به عهد انتخاباتی مسئولان
-     ضرورت مواجهه درست و اقناعی با مسائل جوانان، بویژه زنان
-     و طرح نکاتی درباره ملاحظات مطالبه‌گری، عدالتخواهی و حدود آن.

چهارشنبه, 07 ارديبهشت 1401 10:37

ویژگی شخص باانصاف

امام علی (علیه السلام):


المُنصِفُ کَثیرُ الأَولِیاءِ وَ الأَوِدّاءِ.


شخص با انصاف، یاران و دوستان بسیاری دارد.


غرر الحکم، ح۲۱۱۶

 

 

سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان در سخنرانی به مناسبت شب‌های قدر حادثه طرابلس در این کشور (غرق شدن قایق ۶۰ پناهجو در آب‌های نزدیک طرابلس در شمال لبنان و کشته شدن ۸ نفر و مفقود شدن تعدادی دیگر) را تسلیت گفت.

 

بر اساس این گزارش، سید حسن نصرالله همچنین انجام تحقیقات سریع در این خصوص را خواستار شد و افزود که تمام عناصر تحقیق در این زمینه شناخته شده هستند و تسریع در تحقیقات کمترین وظیفه‌ای است که باید انجام داد.

 

دبیرکل حزب الله تاکید کرد: نباید به کسی اجازه دهیم کشور را به سمت فتنه بکشاند و این حادثه باید در سطح ملی مورد تأمل قرار گیرد.

 

سید حسن نصرالله در بخشی دیگر از سخنان خود جنایت وحشیانه ای را که در شهر قندوز افغانستان به وقوع پیوست، محکوم کرد.

روز قدس از روزهای بسیار مهمی است که مراجع، علما و بزرگان حوزه درباره آن، سفارشات و تأکیدات بسیاری داشته و دارند و در شماره های مختلف، به بازنشر آن خواهیم پرداخت:

 

مقام معظم رهبری:

 

روز قدس را گرامی بدارید و آن را گرامی بشمارید.(۱)

خودتان را برای راهپیمایی روز قدس آماده کنید، آن هم صحنه عظیمی است برای اینکه همه بدانند که ملت ایران در صحنه است، بیدار است، پابرجاست و از هیچ قدرتی و از هیچ قلدری در سطح عالم، باک ندارد.(۲)

 

مردم ایران به عنوان متولیان روز قدس، باید کاری بکنند که برای دیگر ملت ها سرمشق شود؛ چون هر سال ملت های دیگر در گوشه و کنار، حتی در خود اروپا و جاهای دیگر به تبع شما، روز قدس را گرامی می دارند.(۳)

 

روز قدس از روزهای مهم و تعیین کننده است. سال های متمادی است که سعی می شود مسئله قدس فراموش بشود. روز قدس درست تیری است به قلب این توطئه، حرکتی است برای خنثی کردن این توطئه خباثت آمیزی که استکبار و صهیونیسم و طرفداران و همکارانشان دست به یکی کرده اند تا به کلی مسئله فلسطین را به دست فراموشی بسپارند.(۴)

 

پی نوشت ها:

۱. سخنرانی ۱۳۷۰/۱/۱۶، به نقل از: نرم افزار به سوی نور، کاری از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.

۲. همان، سخنرانی ۱۳۷۱/۱۲/۷.

۳. همان، ۱۳۷۶/۱۰/۲۶.

۴. همان،۱۳۷۷/۱۰/۱۱.

ناراحت شدن زن و شوهر از دست یکدیگر می‌تواند طبیعی باشد. به هر حال ممکن است همسرمان دچار اشتباهی شود که ما را ناراحت کند.

اما مهم آن است که در قبال کار اشتباه همسرمان رفتار نابجا از ما سر نزند.

اولا عکس‌العمل ما باید متناسب با بزرگی یا کوچکی اشتباه همسرمان باشد.

ثانیا طبق آموزه‌های دینی، بدی یا اشتباه همسرمان را با رفتار خوب از بین ببریم. تا مصداق آیه ۲۲ سوره رعد باشیم: خردمندان کسانی هستند که بدی را با نیکی از بین می‌برند.

قهر کردن، ناسزا گفتن، بد دهانی کردن، داد و بیداد کردن، آبروی همسر را بردن و .... از مصادیق رفتار نابجا با وجود ناراحتی بجای ماست که عامل زیاد شدن بدی و اشتباه همسرمان می‌گردد.