emamian

emamian

استفاده‌ی زیاد از مرطوب‌کننده برای مبارزه با خشکی پوست در زمستان کافی نیست. برای بازگرداندن درخشش از دست رفته پوست خود باید به رژیم غذایی‌تان توجه کنید. خوشبختانه، مواد غذایی و میوه‌ها و سبزیجات فصلی زیادی وجود دارد که می‌توانند به شما کمک کنند تا این درخشش را دوباره به دست آورید.
 
 
باد خشک و سرد زمستان می‌تواند برای پوست شما ایجاد آزار و اذیت کند؛ بدین صورت که باعث شود رطوبت و چربی طبیعی خود را از دست داده، کدر و کم آب شود. علاوه بر این‌ها، از آنجایی که در هوای سرد کمتر احساس تشنگی می‌کنیم، در زمستان کمتر از تابستان آب می‌نوشیم و این می‌تواند باعث شود به اندازه‌ی کافی آب به بدنمان نرسد تا پوستمان را در زمستان هم هیدراته و مرطوب نگه دارد و این یک اشتباه بزرگ است که پوست ما را در زمستان خراب می‌کند. آب به بدن کمک می‌کند تا سموم را دفع کند، پوستتان بازسازی شود و رطوبت مطلوب پوست را حفظ کند و همه‌ی این‌ها منجر به ایجاد پوستی سالم و درخشان می‌شود. اگر پوست شما آب کافی نداشته باشد، خشک، سفت و پوسته‌پوسته و همچنین مستعد پیری خواهد شد.
 
دلیل دیگر اینکه پوست شما اخیراً براقی و شفافیت خود را از دست داده است، می‌تواند عادات غذایی ناسالم باشد. هوای سرد باعث می‌شود که بیشتر به دنبال غذاهای شیرین و نشاسته‌ای باشید که می‌توانند برای پوست مشکل‌آفرین باشند. در واقع مصرف مقدار زیادی قند می‌تواند باعث ایجاد واکنش التهابی در پوست و منجر به آکنه، خشکی پوست و حتی پیری زودرس شود.
در ادامه به چند ماده‌ی غذایی که کمک می‌کنند پوستتان زیبا، شفاف و درخشان باشد اشاره می‌کنیم؛ با ما همراه باشید.

هویج

این سبزی محبوب ریشه‌ای منبع خوبی از چندین ویتامین و مواد معدنی است که باعث سلامت پوست و ناخن می‌شود. هویج سرشار از بتاکاروتن است، که بدن آن را به ویتامین A تبدیل می‌کند. ویتامین A از سیستم ایمنی پوست حمایت می‌کند، باعث سرعت بخشیدن به بهبودی پوست شده و از پوسته شدن آن جلوگیری می‌کند. هویج با رطوبت رسانی طبیعی به پوست شما درخششی خاص می‌بخشد.
علاوه بر این‌ها هویج سرشار از آنتی‌اکسیدان‌هایی است که به مبارزه با چین و چروک، تغییر رنگ و بهبود جای زخم کمک می‌کند. هویج همچنین حاوی لیکوپن است که از پوست در برابر اشعه شدید خورشید محافظت می‌کند.

چغندر

مصرف منظم آب چغندر تازه باعث می‌شود تا پوست شما از درون بدرخشد. این ابرغذا دارای خاصیت تصفیه‌کنندگی خون و دفع‌کننده سموم است که می‌تواند منجر به درخشندگی پوست شود. چغندر همچنین منبع خوبی از ویتامین C است که می‌تواند با رادیکال‌های آزاد مقابله کند، که به نوبه خود می‌تواند پیری را به تأخیر بیندازد و پوست شما را جوان و درخشان کند.

کلم بروکلی

این سبزی کلمی سرشار از ویتامین‌های A و C است که برای سلامت پوست ضروری هستند. ویتامین A نقشی اساسی در رشد کلیه بافت‌های بدن از جمله پوست و مو دارد. ویتامین C به حفظ تولید کلاژن کمک می‌کند. کلاژن پروتئینی است که به سلول‌های پوست کمک می‌کند تا خود را بازسازی و ترمیم کنند. کلم بروکلی همچنین حاوی ویتامین‌های گروه B است که به حفظ سلامت پوست و کاهش خشکی و پوسته پوسته شدن آن کمک می‌کند.

مرکبات مخصوصاً پرتقال و گریپ فروت

به دلیل محتوای بالای اسیدسیتریک، خوردن پرتقال می‌تواند به لایه‌برداری از پوست و همچنین خشک شدن آکنه کمک کند و در نتیجه پوستی سالم و درخشان داشته باشید. گریپ‌فروت هم سرشار از لیکوپن است، ماده شیمیایی که به صاف نگه داشتن پوست و محافظت از آن در برابر اشعه UV کمک می‌کند. این مرکبات محبوب همچنین منبع خوبی از ویتامین C هستند که برای پوست شما معجزه می‌کند. ویتامین C می‌تواند به ترمیم و جلوگیری از خشکی پوست کمک کند.

انار

این میوه‌ی بهشتی دارای مقدار زیادی آب است که می‌تواند به آب‌رسانی پوست شما کمک کند و در نتیجه پوستی صاف، درخشان و یکدست داشته باشد. انار همچنین سرشار از ویتامین C و انواع آنتی‌اکسیدان‌هاست که با مبارزه با رادیکال‌های آزادی که می‌توانند پوستتان را تخریب کنند، به زیبایی و جوانی پوست کمک می‌کند.

بادام

بادام یک ابرغذا یا سوپرفود فوق‌العاده است که به راحتی می‌توان آن را به رژیم غذایی روزانه اضافه کرد. بادام نرم‌کننده‌ای طبیعی و سرشار از عناصری است که پوست را آبرسانی کرده و از خشک شدن آن جلوگیری می‌کند. بادام، ناخن‌ها، پوست و حتی موهای شما را سالم نگه می‌دارد. این ماده‌ی غذایی غنی از ویتامین‌هایی است که می‌تواند به مبارزه با علائم اولیه پیری و مرطوب‌سازی پوست کمک کند.
علاوه بر این‌ها بادام سرشار از ویتامین E است که به محافظت از پوست در برابر اشعه‌ی مضر UV خورشید کمک می‌کند.

چای سبز

چای سبز پر از آنتی‌اکسیدان‌هایی است که پوست را تغذیه و آن را لطیف می‌کند. این نوشیدنی محبوب دارای خواص ضدالتهابی است که پوست را از درون بهبود می‌بخشد. نوشیدن مرتب چای سبز می‌تواند از پوسته‌پوسته شدن، خطوط ریز و چین و چروک جلوگیری کند. برای استفاده از حداکثر فواید چای سبز آن را با کمی دارچین و البته بدون قند میل کنید.

 روغن زیتون

روغن زیتون حاوی مواد مغذی مانند ویتامین‌های A و E و اسیدهای چرب است که به آن خاصیت نرم‌کنندگی می‌دهند. این مواد مغذی به آبرسانی پوست کمک کرده و انعطاف‌پذیری آن را حفظ می‌کنند. روغن زیتون سرشار از آنتی‌اکسیدان‌هایی است که رادیکال‌های آزاد را از بین می‌برد و از تغییر رنگ و آسیب‌های دیگر جلوگیری می‌کند.

سبزیجات برگ‌دار مثل اسفناج

اگر می‌خواهید پوستی درخشان داشته باشید اسفناج نیز یکی دیگر از موارد ضروری است. سبزیجات برگ سبز یک انبار تغذیه از ویتامین‌های A و C و آنتی‌اکسیدان‌ها هستند که انواع عفونت‌های پوستی را دفع می‌کنند. اسفناج دارای آهن و اسیدفولیک است و می‌تواند به شما در مبارزه با کم‌خونی و رنگ‌پریدگی پوست کمک کند.

شکلات تیره

شکلات تلخ یکی از بهترین مواد غذایی برای زیبایی و شادابی پوست شماست. این ماده حاوی فلاونول است که حتی در زمستان هم به درخشش پوست کمک می‌کند. شکلات تلخ به طور طبیعی از پوست در برابر آفتاب محافظت می‌کند.

نارگیل

نارگیل نه تنها روغنش برای پوست مفید است بلکه خوردن میوه آن نیز برای داشتن پوستی سالم در زمستان بسیار سودمند است. این ماده‌ی غذایی دارای چربی‌های سالم و خواص ضدباکتریایی است که پوست را مرطوب نگه داشته و از بروز آکنه جلوگیری می‌کند.

جو دوسر

جو دوسر غنی از فیبر، آنتی‌اکسیدان، مواد معدنی و ویتامین‌هاست. فیبر احساس سیری را برای ما فراهم می‌کند. در نتیجه، ما می‌توانیم خود را از همه غذاهای ناخواسته و شیرین که دلیل اصلی خشکی پوست و سایر عوارض است، دور نگه داریم.

سایر غذاهای سالم برای زمستان

برخی از غذاها و نوشیدنی‌های دیگر که باید در زمستان برای درخشش پوست مصرف شود، آجیل کم‌نمک و دانه‌ها، میوه‌های کم قند، تخم‌مرغ، سویا، تخمه کدوتنبل و سیب‌زمینی شیرین است.
یکشنبه, 05 بهمن 1399 17:27

9 خاصیت شگفت انگیز زیتون

این میوه‌های کوچک فوق‌العاده، توانایی ایجاد تغییرات بزرگی را در سلامتی‌تان دارند، مهم‌ترین خاصیت آن که همه‌ی خواص دیگر را تحت شعاع خود قرار می‌دهد، حفظ سلامت قلب است.

1. زیتون‌ و سلامت قلب

زیتون‌ها سرشار از اسیدهای چرب تک غیراشباع هستند. این اسیدهای چرب در واقع نوعی چربی هستند که موجب کاهش LDL (کلسترول بد) و در عین حال حفظ HDL (کلسترول خوب) می‌شوند. از طرفی خواص آنتی‌اکسیدانی بسیار قوی پلی‌فنول‌های موجود در زیتون از استرس اکسیداتیو و التهاب مزمن که از عوامل مهم ابتلا به بیماری‌های قلبی عروقی هستند، محافظت می‌کنند.

علاوه بر این‌ها شواهد درازمدت نشان داده است، افرادی که روزانه روغن زیتون فوق بکر مصرف می‌کنند، کمتر در معرض خطر ابتلا به حمله‌ی قلبی، فشارخون بالا و مرگ و میر ناشی از بیماری‌های قلب و عروقی نسبت به افرادی که از این روغن استفاده نمی‌کنند، هستند.

2. زیتون‌ و بهبود جریان خون

9 فایده‌ی زیتون برای سلامتی

ترکیبات گیاهی موجود در زیتون می‌توانند تولید اکسید نیتریک را افزایش دهند و در نتیجه عملکرد عروقی را با افزایش جریان خون به سمت عضلات شما بهبود بخشند. این اتفاق هم برای سلامت کوتاه مدت و هم درازمدت شما سودمند است، زیرا گردش خونِ بهتر همه چیز را تحت شعاع قرار می‌دهد؛ از دویدن در ورزشگاه گرفته تا کاهش خطر بیماری‌های مزمن.

علاوه بر این، برخی از انواع زیتون‌ها می‌توانند تا 25٪ از نیاز بدن شما به آهن را فراهم کنند. این ماده‌ی معدنی برای بدن بسیار مهم است زیرا به حمل و رساندن اکسیژن به اندام‌ها کمک می‌کند.

3. زیتون‌ و رفع التهاب‌

پلی‌فنول‌های موجود در انواع زیتون می‌توانند به کاهش التهاب مزمن با ممانعت از شروع آسیب‌های بافتی در اندام‌ها کمک کنند. زیتون‌ها به دلیل نقش اصلی‌شان در رژیم‌های مدیترانه‌ای که بر پایه‌ی سبزیجات، میوه‌ها و دانه‌های کامل هستند و به سلامت بدن کمک می‌کنند، به خوبی شناخته شده‌اند. به همین دلیل مهم است که بر مصرف آن‌ها در رژیم غذایی‌تان چه به عنوان میان وعده و چه به عنوان یک وعده‌ی غذایی کامل تمرکز کنید.

4. زیتون‌ و تقویت استخوان‌ها

9 فایده‌ی زیتون برای سلامتی

پلی‌فنول‌های موجود در زیتون همچنین می‌توانند با کاهش تخریب بافتی، باعث افزایش تراکم استخوان‌ها شوند. علاوه بر این، دیده شده است که رژیم‌های مدیترانه‌ای با خطر کمتر شکستگی استخوان‌ها در افراد مسن همراه هستند.

5. زیتون‌ و بهبود سلامت مغز

9 فایده‌ی زیتون برای سلامتی

از آنجایی که زیتون به کاهش استرس اکسیداتیو ناشی از التهاب کمک می‌کند، می‌تواند از بافت‌های اندام‌های حیاتی (به عنوان مثال مغز شما) در برابر آسیب‌های مضر و غیرقابل برگشت محافظت کند. یکی دیگر از مزایای زیتون این است که این میوه حاوی ویتامین E، یعنی آنتی‌اکسیدان مرتبط با ادراک بهتر است و مصرف آن موجب کاهش خطر ابتلا به بیماری‌های شناختی می‌شود. علاوه بر این‌ها دیده شده است رژیم‌های غذایی که به روغن زیتون به عنوان منبع اصلی چربی تکیه می‌کنند با خطر کمتر ابتلا به بیماری آلزایمر مرتبط هستند.

6. زیتون و ایجاد حس خوشایند سیری

با مصرف روغن زیتون فوق بکر هنگام پخت و پز می‌توانید با تغذیه سالم، احساس سیری خوشایندی نیز داشته باشید. چربی‌های خوش طعم موجود در زیتون موجب می‌شود که شما مدت زمان طولانی‌تری احساس سیری داشته باشید و در نتیجه کمتر به سمت هله هوله خوری و به تبع آن چاقی بروید. یک قاشق غذاخوری روغن زیتون حدود 120 کالری انرژی دارد، و از آن طرف 120 کالری معادل تقریباً 30 عدد زیتون (بسته به نوع و اندازه) است.

مصرف زیتون به صورت میوه، فیبر غذایی مناسبی را فراهم می‌کند؛ یعنی یک فنجان از آن حدود 15٪ از آنچه شما در طول یک روز به آن نیاز دارید را برایتان مهیا می‌سازد.

7. زیتون‌ و کاهش خطر ابتلا به برخی سرطان‌ها

فواید میوه‌ها و سبزیجات هنگامی که در وعده‌های غذایی و میان وعده‌های مختلف استفاده می‌شوند، به خوبی نمایان است. غذاهای دارای آنتی‌اکسیدان بالا مانند زیتون می‌توانند شانس ابتلا به برخی سرطان‌ها را هم از طریق محافظت از DNA سلولی که به طور بالقوه از رشد تومور جلوگیری می‌کند و هم از طریق کاهش استرس اکسیداتیو، کاهش دهند.

8. زیتون‌ و تنظیم قند خون

مصرف روغن زیتون فوق بکر می‌تواند موجب کاهش قند خون مخصوصاً حدود دو ساعت بعد از مصرف غذا به وسیله‌ی عملکرد مناسب انسولین شود. اسیدهای چرب اولئیک که موجب حفظ سلامت قلب می‌شوند و همچنین پلی فنول‌های موجود در زیتون نیز می‌توانند کمک کننده باشند. تحقیقات نشان می‌دهد رژیم‌های غذایی حاوی چربی‌های تک غیراشباع بالا و غنی از آنتی‌اکسیدان‌ها می‌توانند خطر ابتلا به دیابت نوع 2 را کاهش دهند.

9. زیتون‌ و افزایش جذب سایر مواد مغذی

9 فایده‌ی زیتون برای سلامتی

آنتی‌اکسیدان‌هایی که در بسیاری از سبزیجات و میوه‌ها وجود دارند، اگر همراه با یک منبع چربی رژیمی مانند زیتون مصرف شوند، بهتر جذب می‌شوند.

اضافه کردن یک قاشق غذاخوری روغن زیتون به سالاد و یا تفت دادن خیلی سبک و مختصر سبزیجات سبز در آن، می‌تواند به دریافت بیشتر کاروتنوئیدها، که برای سلامت چشم و کاهش طول مدت بیماری مفید هستند، کمک کند.

در نهایت این که

خوردن زیتون به همراه دیگر میوه‌ها و سبزیجات باعث می‌شود علاوه بر فواید زیادی که از مصرف آن‌ها نصیبتان می‌شود، به اهدافی که در رابطه با کاهش وزن مدنظرتان هست، نیز برسید و تغییرات مثبتی را در سلامتی خود در طولانی مدت به ارمغان بیاورید.

به نقل از آلگماینر، این تجمع عظیم روز پنجشنبه از سوی حزب راستگرای "جمعیت علمای اسلام-فضل"، که در راس اپوزیسیون سیاسی این کشور قرار دارد درمخالفت با هرگونه عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی برگزار شد.

روزنامه پاکستانی نیوز اینترنشنال گزاش کرد، مولانا سلیم الله الوازی، رهبر حزب "جمعیت علمای اسلام-فضل" در یک تجمع جداگانه در روز دوشنبه گفت:"اسرائیل در نسل کشی مسلمانان در فلسطین دست دارد و ما هرگز اجازه نخواهیم داد دولت فدرال به برقراری روابط دیپلماتیک با آن بپردازد.

ماه دسامبر، مقامهای پاکستان شایعات بعد از اعلام توافقات عادی سازی روابط میان اسرائیل و کشورهایی مثل بحرین و امارات متحده عربی، به سمت برقراری چنین توافقی میرود را تکذیب کردند. تصاور راهپیمایی روز پنجشنبه نشان داد ده ها هزار معترض پرچمهای راه راه سفید و سیاه حزب جمعیت علمای اسلام-فضل را در دهه ۱۹۸۰ از حزب مادر یعنی جمعیت علمای اسلام جدا شد حمل می کردند.

فضل الرحمان، رهبر این حزب که نامش نیز روی حزب قرار داده شده خطاب به این اعتراضات سخنرانی کرد. او اخیرا به عنوان رهبر ائتلافی مخالف با دولت عمران خان نخست وزیر پاکستان معرفی شد.

بر اساس گزارش خبرگزاری آناتولی، خان در مصاحبه ای در ژانویه گفت: وضعیت در کشمیر دقیقا همان وضعیت در فلسطین است. اگر ما تصاحب اراضی فلسطینی از سوی اسرائیل را به رسمیت بشناسیم سپس ما همچنین مجبوریم کاری که هند در کشمیر کرده را نیز به رسمیت بشناسیم بنا براین ما کاملا جایگاه اخلاقی را از دست میدهیم.

با تحقیق و جستجو در روایات به دست می‌آید، اضافه شدن واژه «و عجّل فرجهم» و «عجّل اللهمّ فرجهم» به صلوات در زمان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بوده و ائمه اطهار (علیهم السلام) نیز بر آن تاکید کرده اند .

برای نمونه به چند روایت اشاره می‌شود:

    

۱. در دعایی با نام «دعای حریق» [۱] که امام صادق(علیه السلام) از امامان پیش از خود نقل می‌کند که جبرئیل بر پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) نازل شد و این دعا را به آن حضرت تعلیم داد [۲] در فرازی از آن آمده است: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ الطَّیِّبِینَ وَ عَجِّلِ اللَّهُمَّ فَرَجَهُم‌...».[۳]

    

۲. امام حسین(علیه السلام) از امیرالمومنین (علیه السلام) دعایی را نقل می‌کند که در فرازی از آن چنین آمده است: «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی طَیِّبِ الْمُرْسَلِین ... ‌صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم‌...».[۴]

    

۳. اسحاق ابن عمار می‌گوید به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم من از عقرب‌ها می‌ترسم. امام(علیه السلام) پس از بیان آداب خاص فرمود: سه مرتبه بگو: «اللَّهُمَّ رَبَّ أَسْلَمَ‌ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ‌ فَرَجَهُمْ‌...».[۵]

    

۴. در روایت دیگری امام صادق علیه السلام می‌فرماید: هرکس بعد از نماز صبح و نماز ظهر بگوید: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ‌ فَرَجَهُمْ»، نمی‌میرد مگر این‌که قائم از آل محمد را درک کند. [۶]

    

۵. عمرو بن ابی مِقدام می‌گوید: امام صادق(علیه السلام) دعایی را به من یاد دادند و فرمودند خیر دنیا و آخرت در این دعا جمع شده است. در یک فقره از آن دعا آمده: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ‌ فَرَجَهُمْ‌ وَ رُوحَهُمْ وَ رَاحَتَهُمْ وَ سُرُورَهُمْ وَ أَذِقْنِی طَعْمَ فَرَجِهِمْ وَ أَهْلِکْ أَعْدَاءَهُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْس».[۷]

     

پی نوشت ها:

[۱]. المصباح (جنة الأمان الواقیة و جنة الإیمان الباقیة)، ص ۷۲؛ مصباح المتهجد و سلاح المتعبّد، ج ۱، ص ۲۲۰، بحار الأنوار، ج ۸۳، ص ۱۶۵

[۲].بحار الأنوار، ج ۸۳، ص ۱۷۱ – ۱۷۲

[۳]. المصباح (جنة الأمان الواقیة و جنة الإیمان الباقیة)، ص ۷۸؛ مصباح المتهجد و سلاح المتعبّد، ج ۱، ص ۲۲۶. 

[۴].تهذیب الأحکام،   ج ۳، ص ۸۳ – ۸۴

[۵].الکافی، ج ۲، ص ۵۷۰

[۶].بحار الأنوار، ج ۸۳، ص ۷۷

[۷]. الکافی، ج ‌۲، ص ۵۸۳

ماموستا عزیز بابایی، امام جمعه اهل سنت صادقیه تهران، عصر چهارشنبه اول بهمن ماه، در نشست تخصصی«شهيد سليمانی؛ سردار مقاومت،صلح و اتحاد امت اسلامی» که به همت معاونت امور ايران مجمع جهانی تقريب مذاهب اسلامی و معاونت فرهنگی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برگزار شد، در ابتدای سخنان خود اظهار کرد: ما باید خدا را شاکر باشیم که برای ما نظامی خدایی و الهی به نام نظام اسلامی بسیار پیشرو برای همه زمان ها و مکان ها فرستاده است، هرچند که متاسفانه برخی در جهت خاموش کردن این نور الهی تلاش کردند اما موفق نشدند. « یرِیدُونَ لِیطْفِؤُا نُورَ الله بِأَفْواهِهِمْ وَاللهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کرِهَ الْکافِرُونَ». (سوره صف/8)
 
وی در ادامه به قابلیت این نظام اسلامی اشاره کرد و گفت: برخی افراد آگاهانه یا جاهلانه می گویند برنامه اسلامی خوب است اما تاریخ مصرف آن تمام شده است و به عنوان یک نظام حکومتی، سیاسی، تربیتی یا به عنوان یک نظام زندگی مطابق عصر ما نیست و قابلیت لازم را ندارد. اما وقتی انسان در همین عصر زندگی سردارانی مثل سردار سلیمانی و امثال او را مطالعه کند، یقینش بیشتر می شود که نظام اسلامی قابلیت لازم را دارد و تا قیامت خواهد داشت.
 
ماموستا بابایی افزود: چگونه این نظام استعدادهای یک کودک روستایی (شهید سلیمانی) را شکوفا می کند که بسیاری به او لقب مالک اشتر زمان می دهند؟ یعنی اسلام تنها یک مالک اشتر برای علی (ع) تربیت نکرده است بلکه می تواند مالک اشترهایی را تربیت کند که خواب را از سر آمریکا و صهیونیسم بپراند و در نهایت با آن وضعیت بزدلانه ایشان را ترور کنند.
 
وی در ادامه تأکید کرد: ما باید تلاش کنیم که هیچ مذهبی، قومیتی و حتی کشوری شهید سلیمانی را منحصر به خود نداند. چرا که شهید سلیمانی شهید همه مستضعفان جهان از هر دین، مذهب و قومیتی است. او به همان اندازه که خود را متعلق به شیعه ایرانی می دانست، به همان اندازه نیز متعلق به سنی ایرانی و سایر کشورهای اسلامی حتی مسیحی، ایزدی و یهودی مستضعف می دانست.
 
ماموستا بابایی خاطرنشان کرد: شهید سلیمانی مخالف زورگویی های زورگویان و مستکبرانی بود که می خواهند ملت ها را به ذلت بکشانند و استقلال را از دست آنها بگیرند. پذیرش ذلت را نه برای ملت خود بلکه برای هیچ کشوری نمی پذیرفت.
 
وی تأکید کرد: شهید سلیمانی احیاگر بزرگ جمله «هیهات منا الذله» امام حسین (ع) است و این جمله را در برابر ترامپ و ترامپیان احیا کرد. او سردار وسطیت و اعتدال بود و سید شهدای دوران ما است؛ سر داد ولی عزت ایرانی، عزت حسینی و اسلامی را از دست نداد.
 
وی افزود: او سردار در هم شکننده طرح صهیونیستی و ننگین معامله قرن ترامپ بود که می خواهند مسجد الاقصی و قدس از دست مسلمانان به طور کامل خارج شود و در اختیار صهیونیسم قرار گیرد.
 
امام جمعه اهل سنت مسجد صادقیه تهران در ادامه به دیگر ویژگی های شهید سلیمانی اشاره کرد و گفت: او مرد بحران ها، صبر و بصیرت، مصداق بارز «اعزة علی المؤمنین و اذلة الکافرین» و معمار میدانی مقابله با پروژه استکبار که نمونه بارز آن رژیم صهیونیستی در منطقه است، بود.
 
ماموستا بابایی با اشاره به تلاش برخی مسلمانان یا غیر مسلمانان برای راه اندازی جنگ مذهبی در جوامع اسلامی گفت: متأسفانه برخی افراد تلاش می کنند که بجای استکبار ستیزی و ستیز با غاصبان صهیونیستی جنگ نامقدس مذهبی و قومیتی راه اندازند. اما پروژه حاج قاسم در منطقه، پروژه استکبارستیزی بود. همان پروژه ای که امام خمینی (ره) در انقلاب اسلامی آن را بنیان گذاشت و مقام معظم رهبری با جدیت پیگیری می کنند.
 
وی افزود: سردار شهید هم در میدان عمل و هم در میدان سخن، دوگانه ستیزی شیعی - سنی را به دوگانه ستیزی استکبار تبدیل کرد. امت اسلامی در زمان ما نباید بر سر شیعه و سنی جنگ کند زیرا جریانی وجود دارد که هویت کلی آنها را نشانه گرفته است.
 
این عالم اهل سنت ادامه داد: اگر انقلاب اسلامی را احیای عزت و قدرت مسلمانان بدانیم مهمترین رقیب ما از حیث تمدنی و گفتمانی، غرب است. اما غرب بر سر گفتمان خود نمی ماند. بلکه تجلیات نظامی و امنیتی دارد و با وقاحت تمام، به کشورها حمله می کند و به بهانه های دروغ آنها را اشغال می کند.
 
وی به شبهه برخی افراد اشاره کرد و گفت: برخی می گویند چرا به دنبال نظامی گری باشیم، بیاییم فقط در مورد مسائل فرهنگی کار کنیم. اما غافل از اینکه ما نیستیم که این راه را انتخاب کرده ایم بلکه دشمن است که این راه را بر ما تحمیل کرده است.
 
ماموستا بابایی در پایان با درود بر روح همه کسانی که خون و جان خود را در راه امنیت کشور فدا کرده اند تا ادیان و مذاهب مختلف در این کشور به راحتی زندگی کنند، گفت: این نعمت به راحتی به دست نیامده است بلکه حاج قاسم ها جان خود را فدا کرده اند تا بقیه افراد در امنیت باشند.

چهارشنبه, 01 بهمن 1399 20:14

عبودیت و عبادت در حجّ

تمام مناسک حجّ بعنوان عبادتی بدنی - مالی، ریاضتی شرعی و عملی ترکیبی برای رشد انسان است، اما برخی فرصت های عبادتی در حجّ از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار است که حاجیان می توانند با این عبادات، تا اوج  عبودیت به پیش روند. از این رو در اینجا به اهمیت برخی از این عبادات جهت برنامه ریزی برای انجام دادن و استفاده بهتر اشاره می نمائیم.

 

عبادات در حجّ

 

  1. طواف

- قال رسول الله (ص): (زینُ الکعبهِ الطّوافُ.)

«زینت کعبه، طواف است .» (الحج والعمره ، ص 189).

- قال رسول الله (ص): ( انَّ الله یباهی بالطّائفین.)

«همانا خداوند به طواف کنندگان مباهات می کند.» «الحج والعمره ، ص 189).

- قال الباقر (ع): ( ما مِن عبدٍ مؤمنٍ طافَ بهذا البَیتِ أسبوعاً وَ صَلی رَکعتین و أحسن طوافَهُ و صلاتَهُ إلاّ غفرالله لَهُ.) (الحج والعمره ، ص 189).

«هیچ بنده مؤمنی نیست که به دور این خانه هفت مرتبه طواف کند و دو رکعت نماز بخواند و طواف و نمازی نیکو به جای آورد، مگر آنکه خداوند او را بیامرزد.»

تذکر: آداب طواف در روایات:

  1. سکوت 2. ذکر تسبیحات أربعه
  2. ذکر حوقله (لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم) . 4. به صورت عادی راه رفتن ( نه تند و نه آهسته) 5. خالی کردن مطاف برای دیگر زائران
  3. زیاد طواف کردن (در صورت توان 54 مرتبه) 7. خسته نکردن خویش با طواف
  4. خواندن ادعیه ی طواف

 

  1. اعتکاف

( به معنای ماندن در مسجدالحرام یا مسجد النبی یا مساجد جامع است با زبان روزه و به نیت عبادت خدا، همراه با رعایت احکام و آداب آن)

- قال الصادق (ع): ( لا أری الإعتکافَ الاّ فی المسجِدِ الحرام او مسجد الرّسول او فی مسجد الجامع ...) (الفقیه، ح 2091)

«اعتکاف صورت نگیرد مگر در مسجدالحرام، مسجد پیامبر (ص) و مسجد جامع».

 

  1. خدمت به حجّاج

- عن اسماعیل خثعمی: قلت لأبی عبدالله (ع): (إنّا إذا قَدمنا مکَّهَ ذهب أصحابُنا یطوفونَ و یَترُکونی أحفظُ متاعَتُهم، قال: أنت أعظمُهُم أجراً )

اسماعیل خثعمی گوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: وقتی به مکه می رویم، دوستان ما برای طواف می روند و مرا نزد اساسشان می گذارند تا از آنها مواظبت کنم، (این کار چه حکمی دارد؟) حضرت فرمودند: « تو أجرت از آنان بزرگتر و بیشتر است.») (الحج والعمره ، ص 253).

 

  1. برطرف کردن موانع از سر راه حجّاج

(حل مشکلات حجّاج)

- قال الصّادق (ع): ( مَن أماط أذیً عن طریق مَکَّهَ کتب اللهُ لَهُ حسنهً و من کتب له حسنهً لم یُعَذِّبهُ.)

(الحج والعمره ص 36).

«هر کس شیء آزاردهنده ای (مانند تیغ یا موانع دیگر...) را از سر راه (حاجیان) مکه بردارد خداوند بر او حسنه ای می نویسد و هر کس حسنه ای داشته باشد عذاب نخواهد شد.»

 

  1. سقایت حجاج

- قال السّجاد (ع): ( مَن سَقی مؤمناً مِن ظَمأٍ سقاهُ اللهُ مِن الرحیق المَختوم.) (میزان الحکمه، ح 8674).

«هر کس مؤمن تشنه ای را آب دهد خداوند او را از شراب مختوم بهشتی بنوشاند.»

قال رسول الله (ص): ( إذا کثرت ذُنُوبُکَ فاسقِ الماءَ عَلَی الماء) «هرگاه گناهانت زیاد شد، پشت سر هم آب (به تشنگان) بنوشان .» (همان، ح 8676).

 

 

 

  1. انفاق

- قال الصّادق(ع): ( مکّهُ حَرَمُ الله و حَرَمُ رسولِهِ و حرمُ امیرالمومنین (ع) ... و الدِّرهم فیه بِمأهِ ألف درهمٍ.)

«مکه حرم خدا و رسول خدا و امیرالمومنین است، یک درهم انفاق در آن ثواب صد هزار درهم دارد.» (الحجّ والعمره، ص 48).

امام صادق (ع) فرمودند:

«هنگامی که خواستی از مکه خارج شوی، مقداری خرما خریداری کن و آن را بین همراهانت و بین زوّار تقسیم نما.»

(الحجّ والعمره، ص 59).

 

  1. اقامت و بیتوته

(شب ماندن) در مکه

- قال الباقر (ع): ( النائمُ بِمَکّهَ کالمُتهَجِّدِ فی البُلدان)

«فرد خواب در مکه مانند فرد سحرخیز در شهرهای دیگر است.» (الحجّ والعمره، ص 35).

 

  1. نگاه به کعبه

- قال رسول الله (ص): (النّظرُ الی الکعَبَهِ عبادَهُ)

«گاه به کعبه عبادت است .» (الحج والعمره، ص 126).

- قال رسول الله (ص): ( النّظرُ إلی الکعَبهِ لَها عبادهُ و یهدِمُ الخَطایا هَدماً .) (الحج والعمره، ص 126).

«نظر محبت آمیز به کعبه عبادت است و همه ی خطاها را پاک می کند.»

- قال الصّادق (ع): ( من نَظَرَُ إلی الکعبَهِ بمعرفَهٍ فَعَرَفَ مِن حَقِّنا و حُرمَتِنا مِثل الّذی عرف مِن حَقِّها و حُرمَتِها غَفَرَاللهُ لَهُ ذنوبه و کفاهُ هَمُّ الدّنیا و الآخرهِ.)

«اگر کسی به کعبه نگاه عارفانه نماید و حق و حرمت ما را نیز همچون حق و حرمت کعبه بداند، خداوند گناهانش را بیامرزد و اندوه دنیا و آخرتش را برطرف سازد.» (الحج والعمره، ص 127).

تذکر: آثار نگاه به کعبه در روایات:

1) عبادت

2) از بین رفتن گناهان

3) استجابت دعاها

4) نزول رحمت الهی بر ناظر

5) برطرف شدن اندوه دنیا و آخرت

(الحج والعمره، ص 127).

 

  1. ختم قرآن

- قال السجّاد (ع): ( مَن خَتَمَ القرآن بِمکّهَ لَم یَمُت حَتّی یری رسول اللهِ (ص) و یری منزله فی الجَنّهِ)

«هر کس در مکه قرآن را ختم نماید نخواهد مرد تا آنکه رسول خدا را زیارت کند و مقام خود را در بهشت مشاهده نماید.» (الحج والعمره، ص 47).

 

  1. روزه ی ماه مبارک رمضان

- قال رسول الله (ص): ( مَن أدرکهُ شهرُ رمضان بمکّه فصامَهُ کُلّه و قام مِنهُ ما تیسَّرَ کتب الله لَهُ مائه ألف شهر رمضانَ بِغَیر مکّه و کتب لَهُ کُلّ یوم حسنه و کلّ لیلهٍ حسنه.) « هر کس ماه مبارک را در مکه به روزه داری و شب زنده داری سپری کند، پاداش صد هزار عبادت ماه مبارک رمضان در غیر شهر مکه به او داده خواهد شد و به تعداد هر روز و شب برای او حسنه ای ثبت می شود.»

(الحج والعمره، ص 47).

 

  1. نماز واجب

- قال الصّادق (ع): ( مکّه حرم الله و حرم رسوله و حرم امیرالمومنین (ع)، الصّلاه فیها بِمائهِ ألف صلاهِ...)

«شهر مکه حرم خدا و رسول خدا و امیرالمومنین است پس هر نماز در آن به صد هزار برابر نوشته می شود. (الحج والعمره، ص 48).

قال الباقر(ع): ( مَن صَلّی فی المسجد الحرام صلاهً مکتوبهً قَبِلَ الله بها منه کُلَّ صلاهٍ صَلّاها منذ یومٍ وجبت علیه الصّلاه و کُلَّ صلاهٍ یُصَلّیها إلی أن یَمُوتَ.) ( الحج والعمره، ص 71).

«اگر کسی یک نماز واجب در مسجدالحرام اقامه کند خداوند متعال تمام نمازهای از ابتدای تکلیف تا لحظه مردن را از او قبول می نماید.»

 

  1. نماز مستحبی

- قال السجّاد (ع): ( من صَلّی بمکّه سَبعین رکعهً فَقرَأ فی کُلِ رکعهٍ «قل هو الله أحدُ » و «إنّا أنزلناه» و آیه السّخره (1) و آیه الکرسی لَم یَمُت إلاّ شَهیداً...) «هر کس در مکه 70 رکعت نماز (دو رکعتی) که در هر رکعت سوره توحید و قدر و آیه سخره و آیه الکرسی بخواند نخواهد مرد مگر به شهادت در راه خدا.» (الحج والعمره، ص 46).

 

  1. ذکر

( به اصل دعا و ذکر مراجعه شود.)

- قال رسول الله (ص): ( و ما سَبَّح الحاجُّ مّن تسبیحهٍ و لا هَلَّلَ من تهلیلهٍ و لا کَبَّرَ مِن تکبیرهٍ إلاّ بُشِرَ بها تبشیره.) (وسائل، ج 13، ص 289).

«حاجی در مکه تسیبح و تهلیل و تکبیری نخواهد گفت مگر آنکه بشارت از رحمت خدا به او خواهد رسید.»

 

  1. رکوع

(به معنای فروتنی برای خدا)

- قال الصّادق (ع): ( علیکم بطول الرّکوع والسّجود فَإنَّ أحَدّکُم اذا أطال الرّکوع و السّجود هتف ابلیسُ مِن خَلفِهِ فقال: یا ویلَهُ أطاع و عصیتُ و سَجَدَ و أبیتُ.)

«بر شما باد به طول رکوع و سجود، چرا که چون یکی از شما رکوع و سجودش را طولانی کند شیطان فریاد برمی آورد وای بر من او اطاعت کرد و من معصیت، او سجده نمود و من امتناع کردم.» (سفینه البحار، ج 3، ص 404).

تذکر: رکوع به معنای فروتنی و تواضع برای خداست که یکی از نمادهای آن خم شدن در برابر خدا به شمار می رود. رکوع گاهی جزیی از نماز و گاهی به عنوان عبادتی مستقل مطرح است. خداوند به حضرت ابراهیم (ع) فرمان می دهد که مسجدالحرام را برای طواف کنندگان، ایستادگان به عبادت، ساجدین و رکوع کنندگان نظافت و تطهیر نماید.(حج/ 26).

 

  1. سجده

- قال الباقر(ع): ( السّاجدُ بِمَکّهَ کَالمُشَحّطِ بِدَمِهِ فی سبیل الله.) ( وسائل، ج 13، ص 289).

«سجده کننده در مکه مانند کسی است که در راه خدا در خونش غلطیده باشد.»

قال الصّادق (ع): ( السُّجودُ منتهی العباده من بنی آدم).

(میزان الحکمه، ح 8272)

«سجده، اوج عبودیت بنی آدم است.»

قال الرّضا (ع): (أقربُ ما یکونُ العَبدُ مِنَ اللهِ عزّو جلّ و هو ساجد...) ( میزان الحکمه، ح 8273)»

نزدیکترین زمان بنده به خدای عزّو جلّ زمانی است که در حال سجده باشد...»

قال رسول الله (ص): ( إذا أرَدتَ أن یحشُرَکَ اللهُ مَعِی فَأطِلِ السُّجودَ بینَ یَدَیِ الله الواحِد القَهّار.)

«اگر می خواهی خداوند تو را با من محشور فرماید، در پیشگاه خدای واحد قهّار سجده را طولانی کن.» (میزان الحکمه، ح 8283).

 

پی نوشت ها :

 

  1. اعراف / 54 تا 56
چهارشنبه, 01 بهمن 1399 20:02

آب زمزم بهترین آب روز زمین

قال رسول الله (ص): (ماءُ زَمزَمَ شِفاءٌ لِما شُرِبَ لَهُ.) (1) «آب زمزم برای دردی که به خاطرش نوشیده می شود شفاست.»
آب نماد نشاط و زندگی و منشأ حیات و حیات آفرینی است، همچنان که عبادت امری روح افزا، نشاط انگیز و حیات بخش است.
در عبادات دینی غالباً به تماس با آب به صورت واجب یا مستحب (غسل و وضو) دستور داده شده است و در آداب زیارت بر استفاده از آب های مقدّس در کنار برخی از مزارات و مکانهای مقدس جاری می باشد تأکید شده است، تا عابدان و زائران بتوانند با بهره گیری از این دو عامل حیات بخش و روح افزا یعنی عبادت و آب، به ارتباط موفق تری با خدا و روح مقدّس پیامبر اکرم (ص) و اهلبیت (ع) دست یابند؛ به طور نمونه می توان به چشمه ی زمزم و آب فرات اشاره نمود که هر دو مبشّر پاکی جسم و روح و مغفرت اند.
یکی از آداب مناسک حجّ و زیارت معصومین (ع) تماس با آب در قالب غسل، وضو و ریختن بر سر و بدن است. در خصوص اهل بیت آب زمزم در روایات آمده است:
قال رسول الله (ص):
(خَیرُ ماءٍ عَلی وَجهِ الأرضِ ماءُ زَمزَمَ.) (2)
«بهترین آب روی زمین، آب زمزم است.»
قال علی (ع):
(الإطّلاعُ فی بِئرِ زمزَمَ یُذهِبُ الدّاءَ فَاشرَبوا مِن ماءِها مِمّا یَلی الرُّکنَ الَّذی فیه الحَجَرالأسوَدُ فَإنَّ تَحتَ الحَجَرِ أربَعَهَ أنهارٍ مِنَ الجَنَّهِ.)(3)
«به آب چاه زمزم سر کشیدن، دردها را می زداید پس آب زمزم را از قسمت مقابل رکن حجرالاسود بنوشید چرا که زیر رکن حجر 4 نهر از بهشت جاری است.»
قال الصادق (ع): (ماءُ زَمزَم شفاءٌ مِن کُلِّ داءٍ)(4)«آب زمزم شفای هر دردی است.»
همچنین امام صادق (ع) می فرمایند: «خوردن از آب ناودان خانه ی خدا موجب شفا و درمان خواهد بود.» (5)
در اینجا لازم است به ذکر آداب استفاده از آب زمزم بپردازیم:

آداب

1- خوردن 2- ریختن آب زمزم بر سر و بدن 3- خواندن دعای مخصوص
قال الصادق (ع): (إذا فَرَغَ الرَّجل مِن طوافِهِ و صَلّی رکعَتَین فلیَأت زمزَمَ و لَیستَقِ مِنهُ ذَنُوباً أو ذَنوبَین و لَیشرِب مِنهُ وَ لیَصُبَّ علی رَأسِهِ وَ ظهرِهُ وَ بَطنِهِ وَ یَقولُ:
«اللّهمَّ اجعَلهُ عِلماً نافِعاً و رِزقاً واسعاً و شِفاءً مِن کُلِّ داءِ و سُقم.»
(الحج و العمره فی الکتاب و السنه، ص 118)
چون مرد از طوافش فارغ شد و دو رکعت نماز را به جای آورد، باید به سراغ زمزم برود و یکی دو دَلو از آن بردارد، از آن بنوشد و روی سر و سینه و کمرش بریزد و این دعا را بخواند:
[خداوندا! آن را برای من علم سودمندی قرار ده و رزقی واسع و شفا از همه ی دردها و بیماری ها.»]

4- خوردن از آب زمزم در آخرین وداع
(عَن أبی اسماعیل قال: قُلتُ لأبی عبدالله (ع)... فَمِن أینَ اُوَدِّعُ البَیتَ قال: تَأنی المُستَجارَ بَینَ الحَجَرِ و البابِ فَتُوَدّعُهُ مِن ثَمَّ، ثُمَّ تَخرُجُ فَتَشرَبَ مِن زَمزَمَ...)
«أبی اسماعیل گوید، به امام صادق (ع) عرضه داشتم: از کجا به خانه ی کعبه وداع کنم؟ فرمود: نزد مستجار می آیی ما بین حجرالأسود و درب کعبه و از آنجا وداع می کنی، سپس خارج می شوی و از آب زمزم می نوشی...» (کافی، ج 4، ص 532)

5- هدیه بردن آب زمزم
قال الباقر (ع): (کان النَّبیٍ (ص) یَستَهدی مِن ماء زمزم وَ هُوَ بالمدینَهِ.)
«زمانی که پیامبر (ص) در مدینه بودند همیشه می خواستند که برایشان آب زمزم (از مکّه) هدیه آورده شود.) (الحجّ و العمره فی الکتاب و السنه، ص 118)

6. دعا کردن در کنار چاه زمزم
کفعمی در کتاب شریف مصباح پانزده موضع دعا در مکه را این گونه برشمرده است: (و امّا المکان فخمسه عشر موضعاً مِنه بمکه:
عِندَ المیزاب و عند المقام و عند الحجَر الأسودِ ... و عِندَ بئر زَمزَم...) (مستدرک، ج 5، ص 276)
«اما مکان های دعا» در مکّه پانزده موضع است: نزد ناودان (طلا)، نزد مقام ابراهیم، نزد حجرالأسود... و نزد چاه زمزم و ...»

7. نوشیدن آب زمزم به نیت ترک گناهان بصری و انجام عبادات
قال السّجاد (ع) - للشَّبلی- (أشرَفت علی بِئر زمزَمَ و شَربتَ مِن ماءِها؟ قال: نعم. قال علی (ع) نَوَیتَ أنَّکَ أشرَفتَ علی الطّاعَهِ و غَضَضتَ طَرفکَ عَن المَعصِیه؟...)
(مستدرک، ج 10، ص 166)
«آیا کنار چاه زمزم رفتی و از آب آن نوشیدی؟ گفت: بله، فرمود: آیا نیّت کردی که به طاعت حق در آیی و چشمت را از گناه بپوشانی؟...»

8. شفاطلبی و امان طلبی از آب زمزم
قال رسول الله (ص): (ماءُ زمزَمَ شفاءٌ مِن کُلِّ داءٍ و سُقم وَ أمانٌ مِن کُل خوفِ و حُزن.»
(مستدرک، ج 17، ص 17)
«آب زمزم هر دردی را شفا می دهد و از هر بیم و اندوهی ایمنی می آورد.»
«آب زمزم آنقدر مؤثر است که حتّی از نام آن نیز می توان برای جلوگیری از ضررها و امراض جلوگیری نمود، امام صادق (ع) فرمودند:
(إذا أرَدتَ أن تشرَبَ الماءَ بِالَّیلِ فَحَرِّک الماء و قل: «یا ماء! ماءُ زمزمَ و ماءُ فُراتٍ یُقرءَانک السَّلام.»
(کافی، ج 6، ص 384)
«چون خواستی شب هنگام آب بنوشی، (ظرف) آب را حرکت بده و بگو: ای آب! آب زمزم و آب فرات به تو سلام می رسانند.»
و در برخی روایات دیگر در بیان حکمت این کار آمده است:
(... لم یضُرُّهُ شُربُ الماءِ بِاللَّیلِ.) (وسائل، ج 25، ص 240)
(اگر چنین کند) نوشیدن شب هنگام آب به او ضرری نمی رساند.

پی نوشت ها :

1. فقیه، ج 2، ص 135.
2. کافی، ج 3، ص 246.
3. وسائل، ج 13، ص 246.
4. کافی، ج 6، ص 386.
5. همان، ج 6، ص 388.

چهارشنبه, 01 بهمن 1399 18:12

آرزوی حج و راهکارهای عملی شدن آن

یکی از صفات مثبت ایمانی و آرزوهای تربیتی و معنوی هر مؤمن، درخواست حجّ از خداست، آن هم درخواستی توأم با اشتیاق و احساس برتری تمام سالهای عمر. چنین نوع درخواستی نه تنها برای کسانی که به حجّ مشرف نشده اند، بلکه برای حاجیان خانه ی خدا نیز سفارش شده است.

در فرهنگ تربیتی اهل بیت (ع) برای آرزوسازی نسبت به حجّ و ایجاد تمایل بندگان خدا به سوی حجّ، از راهکارهایی استفاده شده است که در اینجا به آنها اشاره می کنیم:

 

  1. درخواست دائمی حجّ در قالب دعا

- (اللّهمَّ ارزُقنی حَجَّ بَیتِکَ الحرام فی عامی هذا و فی کُلّ عام ما أبقَیتَنی فی یُسرٍ مِنکَ و عافِیهٍ وسَعَهِ رِزقٍ.)

«خداوندا! حجّ خانه ی خود را امسال و هر سال روزی من کن تا زمانی که زنده ام در آسانی و عافیت و وسعت مالی...»

- (اللّهم وَامنُن عَلَیَّ بِالحَجَّ و العُمرَهِ ... أبداً ما أبقَیتَنی فی عامی هذا و فی کُلِّ عامٍ...)

«خداوندا! بر من منّت بگذار با (روزی کردن) حجّ و عمره ... تا زمانی که زنده ام، در این سال و در همه سال ...)(1)

 

  1. تشویق به حجّ مکرّر

قال الصادق (ع): (علیکم بِحَجِّ هذا البَیتِ فأدمِنُوهُ، فَإنَّ فی ادمانِکُم الحَجَّ دفعَ مکارِه الدّنیا عَنکُم وَ أهوال یوم القیامَهِ.)(2)

« بر شما باد به حجّ این خانه، و بر آن مداومت داشته باشید، زیرا إدمان (مداومت) شما بر حجّ سبب برطرف شدن سختیهای دنیا و هراس روز قیامت از شما می گردد.»

قال الصادق (ع): (مَن حَجَّ حَجَّتَین لَم یَزَل فی خیرٍ حَتّی یَمُوتُ.)(3)

«هر کس دو حجّ به جای آورد تا زمان مرگ، در خیر و خوبی به سر خواهد برد.»

قال الصادق (ع): (مَن حَجَّ ثلاثَ حِجَجٍ لَم یُصِبهُ فَقرٌ ابداً.)(4)

«هرکس سه حجّ به جای آورد، هرگز فقری به او نرسد.»

قال الصادق (ع): (مَن حَجّ عَشرَ حِجَجٍ لَم یُحاسِبهُ اللهُ أبداً.)(5)

«هر کس ده حجّ به جای آورد خداوند هرگز از او حساب نکشد.»

قال الصادق (ع): (من حجَّ خمسین حجّهً بنی اللهُ لَهُ مدینهً فی جَنّهِ عدن فیها مأهُ ألف قصرٍ، فی کُلِّ قصرٍ حورٌ من حورالعین و ألف زوجهٍ و یُجعَلُ من رُفقاءِ مُحَمَّدٍ (ص) فی الجَنّهِ.)(6)

«هر کس پنجاه حجّ به جای آورد خداوند در بهشت عدن برایش شهری بنا می کند که در آن صد هزار قصر باشد که در هر قصری یک حورالعین و هزار همسر بهشتی باشد و از دوستان و همراهان محمد (ص) در بهشت قرار داده می شود.»

 

  1. درخواست مجدّد حجّ در زیارت وداع خانه ی خدا

قال الصادق (ع): )إذا أرَدتَ أن تَخرَجَ مِن مَکّهَ و تأتی أهلَکَ فَوَدِّعِ البَیتَ... ثُمَّ قُل:... اللّهُمّ لا تَجعَلهُ آخِرَ العَهدِ مِن بیتَکِ...)(7)

«هرگاه خواستی از مکه خارج شوی و به سمت خانواده ات برگردی، پس با خانه ی خدا وداع کن ... سپس بگو: ... خدایا! این زیارت را آخرین عهد من با خانه ی خودت قرار نده...»

 

  1. هشدار به زائرانی که آرزوی برگشت به حجّ را ندارند

قال رسول الله (ص): (مَن رَجَعَ مِن مکّه و هو لا یَنویِ العَود إلَیها فَقَد قَرُبَ أجلُهُ و دَنا عَذابُهُ.)(8)

«هر کس از مکه برگردد و نیت برگشتن به مکه را ننماید، مرگش نزدیک شده و (زمان) عذابش فرا رسیده است.»

 

  1. هشدار نسبت به تأخیر انداختن حجّ (تسویف)

عن أبی بصیر قال: (سَمِعت أبا عبدالله (ع) یقولُ: مَن ماتَ وَ هوَ صَحیحٌ موسِرٌ لم یَحُجُّ فَهُوَ مِمَّن قال اللهُ عزّوجلّ: «و نَحشُرُهُ یَوم القیامَهِ أعمی» قال: قلتُ: سبحانَ الله! أعمی! قال: نَعم، أنَّ اللهَ عزَّوجلَّ أعماه عن طریقِ الحَقِّ.)(9)

أبا بصیر گوید: از امام صادق (ع) شنیدم که می فرمود:

«هر کس در حالت سلامتی و وسعت مالی بمیرد و حجّ به جای نیاورده باشد از جمله کسانی است که خداوند در موردشان فرموده است: «در روز قیامت او را کور محشور می کنیم» أبابصیر گوید: گفتم: سبحان الله! آیا کور محشور می شود؟ حضرت فرمود: آری، خداوند او را از دیدنِ راه حق کور کرده است.»

 

  1. هشدار نسبت به ترک حجّ

ممّا اُوصی به رسول الله (ص) علیّاً (ع): (یا علی! تارکُ الحَجّ وَ هُوَ مستطیع، کافرٌ، یقول الله تبارک و تعالی: «و للهِ علی النّاس حجُّ البَیتِ مَنِ استطاعَ ألیه سبیلاً و مَن کَفَرَ فَأنَ الله غنیٌ عن العالَمین.» یا علی! مَن سَوَّف الحَجَّ حَتّی یَموتَ بَعَثَهُ اللهُ یَومَ القیامَهِ یهودیّاً أو نَصرانیّاً.)(10)

«از جمله وصیت های پیامبر (ص) به علی (ع) این بود: یا علی! ترک کننده حجّ در حالی که توانایی آن را دارد، کافر (کفر عملی) است. خداوند متعال می فرماید: «برای خداست بر عهده مردمان، که هر کس توانایی دارد حجّ خانه ی او را به جای آورد و هر کس (با وجود توانایی آن را ترک کند و ) کفر بورزد (بداند) خداوند از جهانیان بی نیاز است.» یا علی! هر کس حجّ را به تأخیر بیندازد تا این که بمیرد خداوند او را روز قیامت یهودی یا مسیحی محشور می کند.»

 

  1. معرفی اموری که انسان را نصیب الحجّ می نماید

 

الف)قراءت سوره حجّ:

قال الصادق (ع): (مَن قَرَأ سورهَ الحَجِّ فی کُلِّ ثَلاثَهِ أیامٍ لم تَخرَج سنتُهُ حَتّی یخرُجَ إلی البَیتِ الحَرام.)(11)

« هر کس در هر سه روز سوره ی حجّ را بخواند، از آن سال خارج نمی شود مگر این که به سوی بیت الله الحرام خارج می شود.»

 

ب) 1000 مرتبه «ماشاء الله» گفتن:

قال الصادق (ع): (من قال ماشاء اللهُ ألف مرّهٍ فی دفعَهٍ واحِدَهٍ رُزِقَ الحَجَّ مِن عامِهِ فَإن لم یُرزَق أخَّرَهُ اللهُ حَتّی یَرزُقَهُ.)(12)

«هر کس در یک دفعه هزار مرتبه «ماشاء الله» بگوید، حجّ نصیبش می شود و اگر همان سال روزی اش نشد، خداوند (حجّش را به تأخیر اندازد و) به او مهلت می دهد تا این که روزی اش شود.»

 

ج) خواندن سوره ی نبأ

قال الصادق (ع): (مَن قَرَأَ سُورهَ «عَمَّ یَتساءلون» لَم تخرج سنتُهُ إذا کانَ یُدمِنُها فی کُلِّ یَومٍ حَتّی یَزورَ بَیتَ الحرامَ إن شاءَ اللهُ.)(13)

«هر کس سوره ی «عم یتساءلون» را بخواند به شرط آن که هر روز بر آن مداومت داشته باشد، از آن سال خارج نمی شود مگر این که خانه ی خدا را زیارت خواهد کرد. إن شاء الله.»

 

د) 1000 مرتبه «لا حول ولا قوه الاّ بالله العظیم» گفتن قال الصادق (ع):

(مَن قال ألفَ مَرَّهٍ لا حَولَ و لا قُوهَ إلاّ باللهِ رَزَقَهُ الله تعالی الحجَّ.)(14)

«اگر کسی هزار مرتبه ذکر حوقله را بگوید خداوند حجّ را نصیب او خواهد کرد.»

 

هـ) درخواست حجّ در شب 17 و 19 و 21 و 23 ماه مبارک رمضان

قال علی (ع):

(سَلوا الله الحَجَّ فی لیله سبع عَشَرَهَ من شهر رمضان و ...)(15)

«از خداوند زیارت خانه ی خدا را در شبهای قدر درخواست کنید...»

 

پی نوشت ها :

  1. صحیفه ی سجّادیه، دعای 23.
  2. الحجّ و العمره، ص 154.
  3. الحجّ و العمره ص 154.
  4. همان، ص 154.
  5. همان، ص 155.
  6. همان، ص 155.
  7. الحجّ و العمره، ص 265.
  8. همان، ص 157.
  9. همان، ص 171.
  10. الفقیه، ج 4، ص 308.
  11. وسائل، حدیث 7870.
  12. همان، حدیث 8822.
  13. همان، ج 6، ص 257.
  14. مستدرک، ح 9068.
  15. همان، ح 8673.
چهارشنبه, 01 بهمن 1399 18:11

علائم و نشانه های قبولی حجّ

یکی از نگرانی های اولیای خدا، نگرانی از مقبول افتادن اعمال و عباداتشان به درگاه خداوند متعال است، نیز یکی از سئوالات فراگیر برای زائرین خانه خدا آن است که یک زائر از کجا بداند حجّ او مقبول واقع شده است یا نه؟ و نشانه های قبولی حجّ و یا عمره چیست؟

برای پاسخ به این پرسش دانستن چند نکته لازم است:

 

نکته اول: حجّ مقبول و تفاوت آن با حجّ صحیح

«حجّ صحیح» حجّی است مطابق با احکام حجّ که در مناسک حجّ فقهاء ذکر شده باشد و با تحقق آن، وجوبِ حجّ از عهده مکلف و مستطیع ساقط می شود.

اما «حجّ مقبول» به حجّی گفته می شود که علاوه بر دارا بودن شرایط صحت، دارای شرایط کمال نیز باشد، به نحوی که مورد قبول درگاه الهی و امام زمان (ع) واقع شود، بدون شک چنین حجّی علاوه بر رفع تکلیف و پاداش اخروی، دارای آثار تربیتی فراوانی برای حاجی خواهد بود.

 

نکته دوم: اهمیت قبولی حجّ

برای آگاهی از اهمیت قبولی حجّ، دقت در روایات معصومین (ع) در این خصوص سودمند است.

 

پیامبر اکرم (ص) می فرمایند:

- (أفضَلُ الأعمال ایمانٌ لا شَکَّ فیه وَ غَزوٌ لا غُلُولَ فیه و حَجُّ مبرورٌ.)(1)

«برترین اعمال، ایمانی است که تردیدی در آن نباشد، جهادی است که فریبی در آن نباشد و حجّی است که مقبول واقع شود.»

- (الحَجُّ المَبرُور لَیسَ لَهُ جَزاءٌ إلا الجَنَّهِ.)(2)

«پاداش حجّ مقبول چیزی جز بهشت نیست.»

امام سجاد (ع) از خداوند طلب می کنند که نامشان در زمره ی کسانی که حجّشان مقبول و تلاششان مشکور درگاه أحدیت است، ثبت گردد.:

(... أن تَکتُبَنی مِن حُجّاجِ بَیتِکَ الحرام المَبرُور حَجُّهُم المَکشورِ سَعیُهُم...)

 

نکته سوم: شرایط قبولی اعمال عبادی از جمله حجّ

 

شرایط قبولی عبادات

 

  1. تقوی

قال الله تعالی: (إنَّما یَتَقَّبَّلُ اللهُ مِنَ المُتَّقین.) (مائده/ 27)

«همانا خداوند تنها اعمال پرهیزکاران را قبول می کند.»

 

  1. عقل

قال الکاظم (ع): (قَلیلُ العَمَل مِن العاقِلَ مقبولٌ مُضاعَفٌ و کَثیرُ العَمَلِ مِن أهلِ الهوی و الجَهلِ مَردودٌ.) (میزان الحکمه، ح 14334)

«کار اندک عاقل پذیرفته و دو چندان می شود و کار بسیار اهل هوس و نادانی ردّ می شود.»

 

  1. خلوص نیّت

قال علی (ع): (إنَّکَ لَن یُتقَبَّلَ من عَمَلِکَ إلاّ ما أخلَصتَ فیه.) (میزان الحکمه، ح 14335)

«از عمل تو هرگز پذیرفته نشود مگر آنچه که با اخلاص انجام دهی.»

 

  1. پذیرفتن ولایت محمد و آل محمد (ص)

قال رسول الله (ص): (فَوَ الّذی نَفَسُ مُحمّدٍ بیدهِ، لا یَنفَعُ عَبداً عَمَلُهُ إلاّ بمَعرِفَتِنا و وَلایَتِنا) (میزان الحکمه، ح 797)

«سوگند به آن که جان محمد در دست اوست، کار هیچ بنده ای به حال او سودمند نیافتد مگر با معرفت و ولایت ما خاندان.»

قال الصادق (ع): (نحن أهلَ البیتَ لا یَقبَلُ اللهُ عَمَلَ عَبدٍ و هُوَ یَشُکُّ فینا.)(میزان الحکمه، ح 795)

«خداوند عمل بنده ای را که درباره ما خاندان شک و تردید کند نمی پذیرد.»

 

نکته چهارم: نشانه های قبولی اعمال عبادی از جمله حجّ

  1. عدم رجوع به گناهان و عادات منفی قبلی

قال رسول الله (ص):

(آیه قبول الحجِّ تَرکُ ما کان علیه العَبدُ مُقیماً مِنَ الذُّنُوبِ.)(3)

«نشانه ی قبولی حجّ، ترک گناهانی است که بنده قبلاً به آنها عادت کرده بود.»

  1. تصمیم گرفتن بر انجام کارهای خیری که بنده قبلاً آنها را انجام نمی داده است. (مانند نماز اول وقت، انفاق و ...)
  2. احساس تغییر مثبت در خود و تصمیم بر برنامه ریزی جدید در زندگی آینده و کسب فضائل اخلاقی
  3. پشیمانی از رذائل اخلاقی و گناهان قبلی و تصمیم بر اصلاح آنها
  4. استجابت همه یا بخشی از دعاها
  5. دریافت بشارتهای الهی مانند: رؤیای صادقه، دیدار با اولیای خاصّ الهی و مشاهده ی تغییر مثبت در روند زندگی
  6. ازدیاد عشق و محبّت به خدا و اولیای او در دل
  7. احساس شوق نسبت به عبادت، مناجات با خدا، خدمت به مردم و تکرار حجّ

 

پی نوشت ها :

  1. بحار، ج 66، ص 383.
  2. مستدرک، ج 8، ح 9087.
  3. الحجّ و العمره، ح 741.

غضب؛ قوه دافعه انسان

انسان برای بقا و زندگی در دنیایی که بر محور تضاد سامان یافته است، نیازمند قوای چندی از جمله قوه شهوت و قوه غضب و قوه عقل است. قوه شهوت در حکم قوه جاذبه است و آن چیزی را که انسان بدان نیاز دارد جذب می‌کند. شهوت غذایی و جنسی بقای شخصی و نوعی را تضمین می‌کند. در مقابل قوه غضب به انسان این امکان را می‌دهد تا از چیزهایی که به او زیان می‌رساند، رهایی یابد و به دفع آنها بپردازد. از این رو قوه غضب را قوه دافعه یا دفع‌کننده گفته‌اند. اگر خشم و غضب در انسان نبود، در برابر دشمنانی که در طبیعت وجود دارد، خلع سلاح بود و نمی‌توانست بقای خود و نوعش را تضمین کند. غضب به او این جرات و جسارت را می‌بخشد تا حیوانات درنده و خونخوار را از خود دفع کند و بر دشمنانش چیره شود و آنان را از خود براند.

غضب را هر کسی در وجود خود می‌شناسد. در حقیقت غضب همانند درد و شادی از معلومات حضوری و شهودی انسان است. اگر بخواهیم در علم حصولی آن را در قالب مفاهیم بیان کنیم تا درک ذهنی از آن داشته باشیم، باید گفت که غضب، به هيجان آمدن خون قلب براى دفع خطر یا گرفتن انتقام است.

وقتی انسان احساس خطر کند، حالت دفاعی به خود می‌گیرد. هر چه خطر افزایش یابد به همان میزان غضب شدت می‌یابد به طوری که به جای دفاع به حمله اقدام می‌کند؛ زیرا در این حالت حمله را بهترین دفاع می‌یابد.

البته وقتی ما از غضب خداوندی سخن می‌گوئیم، مراد هیجانات نیست؛ زیرا هیجان در خداوند معنا و مفهومی ندارد، بلکه مراد از غضب خداوند، فقط انتقام(مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص 608 ،«غضب») يا عقاب الهى(لسان العرب، ابن منظور، ج 10، ص 78، «غضب») است.

در حديثى از امام محمد باقر(ع) نيز غضب خدا به «عقاب» تفسير شده است. (تفسير نورالثقلين، ج 3، ص 386، ح 89) بنابراین، تفسیر غضب الهی به عقاب بهتر از تفسیر آن به انتقام است؛ مگر آنکه گفته شود که انتقام الهی همان عقاب الهی است که در این صورت مفهوم واحدی را می‌رساند.اما در اصطلاح علم اخلاق و علم النفس (روان شناسی)، وقتی ما از غضب انسانی سخن می‌گوئیم، مراد، حالتى نفسانى است كه مبدأ آن دفع خطر و یا اراده انتقام است. بر اساس بررسی‌های علمی و عملی، غضب انسانی همواره با سه حالت افراط، تفريط و اعتدال همراه است: 1. در حالت افراط غضب، انسان از پيروى عقل و شرع خارج مى شود؛ 2. در حالت تفريط، شخص در موردى كه بايد شرعاً و عقلاً خشم كند، غضبى از خود نشان نمى دهد؛ 3. و در حالت اعتدال، انسان هر جا سزاوار است خشم كرده، هر جا سزاوار نيست خشم نمىكند.(جامع السعادات، ج 1، ص 321 – 322)

غضب ممدوح و غضب مذموم

خشم و غضب می‌تواند ممدوح و پسندیده یا مذموم و ناپسند باشد. با توجه به سه حالت غضبی که در بالا گفته شد می‌توان گفت که تنها نوع سوم آن پسندیده است و دو حالت نخست مذموم و ناپسند است.

از آیات 48 و 49 سوره قلم به دست می‌آید که عجله در غضب بر مردم، از مصادیق غضب مذموم است؛ به این معنا که اگر انسان بخواهد حتی برای رضای خداوند بر مردمی خشم گیرد و خشم وی مرتبط با خدا و شریعت باشد، باید همواره در چارچوب شریعت و ماذون به اذن الهی باشد؛ چرا که حضرت یونس(ع) با آنکه خشم وی نسبت به قوم خویش برای خداوند بود ولی شتاب‌آمیز و پیش از اذن الهی بوده است. (روح المعانى، ج 16، جزء 29، ص 62)

بر اساس آیات بسیاری از قرآن لازم است که انسان مدیریت خشم داشته باشد و آن را مهار نماید. از همین رو خداوند از صفات متقین، مهار خشم و غضب دانسته است. (آل عمران، 133 و 134 و 136)

غضب بر مردمان تنها زمانی خوب است که برای رضای خدا و به اذن او باشد. در غیر این صورت غضبی ناپسند است. همچنین غضب بر زیردستان بسیار بد است؛ چرا که موجب بدنامی انسان می‌شود. امام هادى(ع) در این باره می‌فرماید اَلغَضَبُ عَلی مَن لاتَملِکُ عَجزٌ وَ عَلی مَن تَملِکُ لُؤمٌ؛ خشم و غضب بر مردمی که مالک آنان نیستی نشانه ناتوانی است و بر  زيردستان خشمگين شدن، نشانه پَستى  و فرومایگی است.(بحارالأنوار، ج 78، ص370، ح4؛ مستدرک الوسائل، ج12، ص 12)

 مدیریت و مهار خشم

خداوند در آیه 134 سوره آل عمران بیان می‌کند که انسان بر مهار غضب خويش توانايى دارد. بنابراین، نمی‌توان گفت که چون قوه غضب حالتی طبیعی در انسان است، نمی‌توان آن را مهار و مدیریت کرد؛ همان‌طورکه می‌شود قوه جاذبه و شهوت را مدیریت و مهار کرد.

خداوند در آیه فوق بیان می‌کند که مومنان کسانی هستند که غضب خویش را فرو می‌خورند و آتش خشم و زبانه‌های آن را مهار و مدیریت می‌کنند؛ بنابراین، حتی اگر اموری آنان را به خشم آورد و خون را در قلب و جانشان به جوشش آورد، باز هم چنان بر امور و شئون نفس خویش مسلط هستند که می‌توانند آن را مهار کنند و اجازه طغیان به آن ندهند.

بر اساس آموزه‌های اسلام، مدیریت و مهار خشم، چنان ارزشمند است که اگر بخواهیم به کسی یک دستور کلی و جامع بدهیم تا در زندگی از آن نفع برد، همان مهار خشم و مدیریت آن است. امام صادق(ع) می‌فرماید: مردی به پیامبر(ص) عرض کرد: ای رسول خدا! چیزی به من بیاموز! حضرت فرمود: برو و خشمگین مشو. (جهاد‌النفس، ح 524)

علت این امر در این است که بسیاری از شرور و بدبختی‌های انسان به سبب طغیان خشم و غضب و عدم مهار و مدیریت آن پدید می‌آید. از همین‌رو حضرت امام صادق(ع) می‌فرماید: الغضب مفتاح کل شر؛ غضب کلید همه بدی‌هاست. (تحف‌العقول، ص‏581، كافى، ج‏2 ص‏303)

البته مدیریت خشم در هنگام غضب بسیار دشوار است مگر آنکه انسان در فرایندی خود را تربیت و پرورش داده باشد تا بتواند خشم خود را مهار کند؛ زیرا خشم و غضب یک امر طبیعی است به طوری که اگر عامل خشم‌انگیز فراهم آید، انسان به طور طبیعی و خودکار خشمگین می‌شود و خونش به جوش آمده و چهره‌اش برافروخته و رفتار و کردارش متفاوت شده و آماده حمله و انتقام می‌شود. اما اگر انسان بتواند خود را عادت به مهار خشم دهد، با آنکه خشمگین می‌شود، ولی رفتار و کردارش را مدیریت می‌کند و اجازه نمی‌دهد که واکنش‌هایش بر اساس کنش‌های طبیعی و تحت تاثیر مستقیم عوامل خشم باشد.

انسان مومن می‌آموزد تا خود را تربیت و تزکیه کند. مهم‌ترین تزکیه نفس، مهار و مدیریت دو قوه شهوت و غضب است. اگر انسان بتواند این دو قوه را مدیریت و مهار کند، می‌تواند خشم خویش را در چارچوب رضای الهی و شریعت قرار دهد و واکنش‌هایش مبتنی بر آن باشد. این گونه است که رضایت خداوندی را به دست می‌آورد؛ چنانکه پيامبر(ص) می‌فرماید: ما تَجَرَّعَ عَبدٌ جُرعَهًًْ اَفضَل عِندَ الله  مِن جُرعَهًْ غَيظٍ كَظَمَها اِبتِغاءَ وَجهِ الله؛ انسان هيچ جرعه‌اى ننوشيد كه نزد خدا از جرعه خشمى كه براى رضاى خدا فرو خورد بهتر باشد. (نهج‌الفصاحه، ح 2628)

آن حضرت(ص) در جایی دیگر مدیریت و مهار خشم را خصلت بهترین مردان دانسته و فرموده است: بدانيد كه بهترين انسان‌ها كسانى هستند كه دير به خشم آيند و زود راضى شوند.(نهج الفصاحه، ح 469)

عامل یا عوامل خشم گاه چنان قوی است که انسان را به مبارزه می‌طلبد، اینجاست که انسان باید همانند مبارزی قوی، پشت این خصم را به خاک بمالد و اجازه ندهد تا بر او چیره شود و بر سینه و قلب و جسم و جانش حاکم شود. پيامبر(ص) می‌فرماید: كمال دليرى آن است كه كسى خشمگين شود و خشمش شدّت گيرد و چهره‌اش سرخ شود و موهايش بلرزد، امّا بر خشم خود چيره شود. (نهج‌الفصاحه، ح 1872)

راه‌های مهار خشم

در آیات و روایات راه‌هایی برای مدیریت و مهار خشم بیان شده است که در اینجا به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود:

1. وضو گرفتن:

خشم هر چند یک قوه طبیعی برای انسان است که خداوند در نهاد بشر قرار داده است؛ ولی شیطان همواره از قوای نفسانی انسان علیه خودش استفاده می‌کند؛ چنانکه قوه شهوت و قوه غضب مهم‌ترین ابزاری است که شیطان برای رسیدن به اهدافش از آن سود جسته و انسان‌ها را از مسیر هدایت و صراط مستقیم الهی دور ساخته است. یکی از راه‌های مدیریت و مهار خشم آن است که انسان هنگام برخورد با عامل خشم به سرعت وضو بگیرد تا خشم و غضبی که به جوشش آمده و خون را به سرعت در تمام اعضا و جوارح تلمبه می‌کند، آرام و ساکن شود. پیامبر(ص) در این باره می‌فرماید: خشم از شيطان و شيطان از آتش آفريده شده است و آتش با آب خاموش مى‌شود، پس هرگاه يكى از شما به خشم آمد، وضو بگيرد. (نهج‌الفصاحه، ح 660)

2. زمین نشستن:

یکی دیگر از راه‌های مدیریت خشم و غضب، نشستن بر زمین است. انسانی که خشمگین می‌شود اگر در حالت ایستاده است بر زمین بنشیند تا وجودش آرام شود. پيامبر(ص)  در توضیح این راهکار می‌فرماید:  بدانيد كه خشم پاره آتشى در دل انسان است. مگر چشمان سرخش و رگ‌هاى گردنش را [هنگام خشم] نديده‌اید. هر كس چنين احساسى پيدا كرد، روى زمين بنشيند. (سنن الترمذى، ج 3، ص328، ح 2286)

3. تقویت حلم و بردباری:

از دیگر راهکارهای مدیریت خشم تقویت حلم است. حلم همان صبر همراه با عقلانیت است. به این معنا که انسان باید همواره در زندگی عقل را حاکم بر رفتار و کردار خود کند تا این گونه در هر کاری به‌ویژه در وضعیت بحرانی خشم بتواند خود را مهار و مدیریت نماید. امام على(ع) می‌فرماید: بردبارى آتش خشم را فرو مى نشاند و تندى، آن را شعله‌ورتر مى‌كند.(غررالحكم، ج2، ص 123، ح2063) سه كس جز در سه جا شناخته نمىشوند: بردبار جز در هنگام خشم، شجاع جز در جنگ و برادر جز در هنگام نيازمندى. (بحارالأنوار، ج78، ص 229، ح9)

امیرمومنان ‌علی(ع) می‌فرماید: بهترين مردم كسى است كه اگر او را به خشم آورند، بردبارى کند و چنانچه به او ظلم شود، ببخشايد و چون به او بدى شود، خوبى كند.  (غررالحكم، ج3، ص 430، ح 5000)

 آثار مدیریت خشم

بر اساس آیات و روایات آثار بسیاری برای مدیریت و مهار خشم است؛ زیرا اگر خشم کلید شرور است، مهار آن موجب می‌شود تا انسان از بسیاری از شرور در امان باشد و به طور طبیعی کمتر دچار رنج و مصیبت دنیوی و اخروی شود. برخی از آثار مدیریت خشم عبارتند از:

1. تشخیص و تصمیم درست:

یکی از مهم‌ترین آثار مهار خشم آن است که انسان به دور از هیجانات تصمیم می‌گیرد؛ زیرا هنگام خشم، انسان قدرت تشخیص حق و باطل و درست و نادرست را از دست می‌دهد، نمی‌تواند درست ببیند و درست حکم و داوری کند. در نتیجه نمی‌تواند درست عمل کند و کارش را پیش ببرد؛ اما وقتی خشم و غضب را مهار کند، عقلانی می‌اندیشد و شرعی و عرفی عمل می‌کند و در کارش موفق‌تر بوده  و دیگر گرفتار پشیمانی نخواهد شد. امام على(ع) دراین باره فرموده است: اَقدَرُ النّاسِ عَلَى الصَّوابِ مَن لَم يَغضَب؛ تواناترين مردم در تشخيص درست كسى است كه خشمگين نشود. (غررالحكم، ج2، ص408، ح3047) امام سجاد(ع) با بیان داستانی این مطلب را این گونه توضیح می‌دهد: پيامبر(ص)  بر گروهى گذشتند كه سنگى را بلند مى‌كردند. فرمودند: اين چه كارى است؟ گفتند: با اين كار، نيرومندترين خود را مى‌شناسيم. فرمودند: آيا به شما خبر دهم كه محكم‌ترين و قوى‌ترينِ شما كيست؟ گفتند: بلى اى پيامبر خدا! فرمودند: قوى‌ترين شما، كسى است كه هر گاه خشنود شود، خشنودى‌اش او را به گناه و باطل نكشاند، هر گاه خشمگين شود، خشمش او را از سخن حق، بيرون نبرد، و هر گاه به قدرت رسيد، آنچه برايش حق نيست، دست نزند. (معانى الأخبار، ص 366)

2. اهل ایمان و ولایت:

مومنان الگوهایی در زندگی دارند که می‌بایست بر اساس آن شیوه و سبک زندگی خود را سامان دهند. اهل بیت عصمت و طهارت(ع) به عنوان خلفای الهی، الگوهای نیک بشری هستند که مومنان می‌بایست آنان را سرمشق خود قرار دهند. آنان اهل کظم غیظ بوده و خشم خود را مهار ومدیریت می‌کردند. مومنان نیز می‌بایست این گونه باشند. اگر بخواهیم شیعه واقعی باشیم و باید اهل مهار و مدیریت خشم باشیم. امام صادق (ع) می‌فرماید: لَيسَ مِنّا مَن لَم يَملِكُ نَفسَهُ عِندَ غَضَبِهِ؛ كسى كه هنگام خشم خوددار نباشد، از ما نيست.(كافى، ج2، ص 637، ح2) از همین رو آن حضرت در جایی دیگر می‌فرماید: مؤمن چون خشمگين شود، خشمش او را از حق بيرون نبرد و چون خشنود شود، خشنودی‌اش او را به باطل نكشاند و چون قدرت يابد بيش از حقّ خود نگيرد (بحارالأنوار، ج78، ص 209، ح85)؛ زیرا این مومنی که ایشان بیان می‌کند، کسی است که همانند اهل بیت(ع) مهار و مدیریت غضب خودش را به دست گرفته است نه آنکه غضب، او را مدیریت و مهار نماید و به هر سمت و سویی ببرد به طوری که موجب خروج از حق و بی‌عدالتی و ظلم شود.

امیرمومنان امام على(ع) نیز می‌فرماید: شيعيان ما كسانى‌اند كه در راه ولايت ما بذل و بخشش مى كنند، در راه دوستى ما به يكديگر محبت مى نمايند، در راه زنده نگه داشتن امر و مكتب ما به ديدار هم مى روند. چون خشمگين شوند، ظلم نمى‌كنند و چون راضى شوند، زياده روى نمى‌كنند، براى همسايگانشان مايه بركتند و نسبت به همنشينان خود در صلح و آرامشند.(كافى، ج 2، ص 236، ح 24)

3. بهترین دوست:

انسان در انتخاب دوست می‌بایست بسیار دقت کند؛ زیرا دوستان از یکدیگر یاد می‌گیرند و سرمشق هم هستند. کسی که بتواند غضب خود را مهار و مدیریت کند، دوست خوبی است که می‌توان او را اسوه خود قرار داد. امام صادق(ع) می‌فرماید: هر كس سه بار بر تو خشم گرفت ولى به تو بد نگفت، او را براى خود به دوستى انتخاب كن. (معدن الجواهر، ص 34) اما اگر انسان نتواند با عقل، خشم و غضب خویش را مهار و مدیریت کند، موجبات از دست دادن دوستان را برای خود فراهم آورده است. امام على(ع) در  این باره به مردم هشدار داده و می‌فرماید: به خشم درآوردن و شرمنده ساختن دوست، مقدمه جدایی از اوست. (محاضرات، ج2، ص28)

4. ادب:

از آنجا که خشم، انسان را از حالت طبیعی بیرون می‌برد، به طور طبیعی دیگر رفتاری مبتنی بر اخلاق و ادب نخواهد داشت؛ چنانکه امام على(ع) می‌فرماید:  لا أدَبَ مَعَ غَضَبٍ؛ ادب با غضب همراه نیست. (غرر الحكم، ح 10529) پس در هنگام غضب ادب می‌رود. در این حالت انسان نباید کاری انجام دهد زیرا هر رفتار و کارش به جای آنکه اثر مثبت و سازنده داشته باشد، اثر منفی به جا می‌گذارد. از همین رو در هنگام خشم نمی‌توان کسی را تربیت کرد و یا آموزش داد. شاید از همین عبارت امام(ع) این معنا به دست می‌آید که با خشم، تربيت ممكن نيست و باید در هنگام غضب ترک آموزش و تربیت و نصیحت کرد تا خشم فرو رود. از این عبارت به دست می‌آید که انسانی که مهار خشم خود را به دست داشته باشد، نه تنها اهل ادب است بلکه می‌تواند تربیت ادبی و اخلاقی خوبی داشته باشد و به عنوان یک الگو برای دیگران شود.

5. عزت:

عزت دنیا و آخرت از پیامدهای مهار است. امام صادق(ع) در این باره می‌فرماید:  هيچ بنده اى خشم خود را فرو نخورد، مگر اينكه خداوند عزّوجلّ بر عزّت او در دنيا و آخرت افزود.(كافى، ج2، ص 110، ح5)

6. کمال عقل:

مهار و مدیریت خشم موجب می‌شود که عقل به کمال برسد و انسان از برکات آن در دنیا و آخرت بهره مند شود. امام على(ع) می‌فرماید: با هوا و هوس خود جهاد كن، بر خشمت مسلّط شو و با عادتهاى بد خود مخالفت كن تا نفست پاكيزه شود، عقلت به كمال برسد و از پاداش پروردگارت بهره كامل ببرى. (غررالحكم، ج3، ص365، ح4760)

7. رهایی از عذاب الهی :

از دیگر آثار مهار خشم، رهایی انسان از خشم الهی است. پيامبر(ص) درباره این اثر می‌فرماید: هر كس خشمش را برطرف سازد، خداوند كيفرش را از او بردارد و هر كس زبانش را نگه دارد، خداوند عيبش را بپوشاند. (امالى طوسى، ص 349، ح 721) امام باقر(ع) نیز می‌فرماید: مَن کَفَّ غَضَبَهُ عن النّاس کَفَّ اللهُ عنهُ عَذابَ یومَ القِیامة؛ کسی که خشمش را از مردمان باز دارد خداوند نیز در روز قیامت عذابش را از او باز می‌دارد. (جهادالنفس، ح532)

8. سروری در میان مردم:

اگر کسی بخواهد سرور مردمان شود، خشم و غضب خویش را مهار و مدیریت کند. امام صادق(ع) می‌فرماید: سه چیز است که در هـر که بـاشـد آقـا و سـرور است: خشـم فـرو خـوردن، گذشت از بدکـردار، صله رحـم بـا جـان و مـال. (تحف العقول، ص 317)

9. عیب‌پوشی:

مدیریت خشم موجب می‌شود تا عیوب و کاستی‌های انسان پوشیده شود. امام صادق(ع) می‌فرماید: مَن کَفَّ غَضَبَهُ سَتَرَ اللهُ عَورَتَهُ؛ کسی که جلوی خشمش را بگیرد خداوند نقصها و کاستی‌های او را می‌پوشاند. (جهاد النفس، ح 528)