
emamian
درمان "پروستات" با مصرف این میوه بهشتی!
دکتر محمد عزیزخانی اظهار کرد: "انار" برای تصفیه و تقویت کبد و کلیه، تقویت حنجره و صدا و تقویت معده مؤثر است.
وی ادامه داد: برای قوای عمومی بدن, رفع خارش، التیام جراحات مزمن درونی و بیرونی بهویژه زخمهای دیابتی، رب انار تهیهشده در ظرف مسی توصیه میشود؛ ضماد رب انار ترش در ترکیب با عسل، میتواند برطرفکننده گوشتهای زائد بهجامانده از جراحیهای سخت باشد.
مؤسس و مدیرعامل جامعه احیاگران طب سنتی ایران با بیان اینکه قدمت انار به زمان حضرت آدم(ع) میرسد که به فرزندانش توصیه کرد "در هر حال انار بخورید"، گفت: بهروایت از امام صادق( ع)، بههنگام گرسنگی انار بخورید که باعث قوت بدن و سیری میشود و بعد از غذا هم بهویژه غذاهای گوشتی که حاوی آهن و پروتئین هستند انار بخورید تا باعث هضم و جذب بهتر غذا در بدن شود.
این متخصص طب سنتی درباره خواص شاکله انار ابراز کرد: روغن هسته انار با خاصیت کلاژنسازی برای ریزش و تقویت ریشه مو و نیز جوانسازی، رفع چین و چروک و شادابی پوست صورت مؤثر است؛ در بیماریها با زمینه کبدی مثل اگزما و خارش و کهیرها، استفاده از انار و روغن هسته آن باعث التیام و درمان این بیماریهای پوستی است همچنین ماسک پودر پوست انار با مقداری عسل باعث شادابی، شفافیت، پاکسازی، لکهبری، رفع چین و چروک و جوش صورت خواهد شد؛ ماساژ موها با آب انار تازه که مدتی روی مو بماند موجب تقویت بافت موها میشود.
دکتر عزیزخانی مصرف انار را برای سالمندان مفید دانست و افزود: مزهمزه کردن آب پوست انار برای تقویت لثه و دندان و آب یا رب انار برای درمان آفت دهان مؤثر است همچنین برای درمان بیماریهای دستگاه مجاری ادراری و"پروستات" خوردن یک انار کامل با کمی فلفل سیاه را قبل از خواب توصیه میکنم؛ مصرف انار با پردههای داخلی موجب رفع عفونتهای بدن میشود و برای درمان بیماریهای زنان، دهان، دندان و لثه میتوان از آب جوشانده گلنار یا گل انار که قابض هست استفاده کرد؛ انار باعث سرحالی فرد و درمان رفع خماری، کسلی، غلظت خون و خوابآلودگی میشود؛ آب انار در ترکیب با شکر و نشاسته و صمغ عربی، تقویتکننده ریه و درمان سرفه، تنگی نفس و درد سینههای کرونایی است.
وی در خاصیت انواع انار گفت: انار ترش، طبع سرد و خشک دارد و قابض است؛ برای گرممزاجان و کسانی که حرارت کبد و صفرای زیاد دارند مفید است اما برای سردمزاجها بهعکس عمل میکند و باعث تضعیف جگر و معده فرد سردمزاج میشود؛ البته مصرف ناشتای آن را توصیه نمیکنم؛ انار مز یا میخوش، نوع دیگر انار است که طعمی ترش و شیرین و طبع سرد و ترمعتدل دارد و برای صفراویمزاجها که جوشش و غلظت خون بالایی دارند، مفید است؛ انار میخوش چون خواص عمومی انار را دارد تمامی افراد معتدل، گرممزاج و سردمزاجها میتوانند استفاده کنند؛ انار شیرین هم بهترین نوع انار است که با درجه سردی و تری کمتر، خواص بیشتر و جامعتری نسبت به بقیه انارها دارد؛ در طب سنتی همچنین رب انار ترش، ترش و شیرین و شیرین داریم که رب انار شیرین بیشتر از همه توصیه میشود.
دکتر عزیزخانی متذکر شد: کتابهای مرجع طب ایرانی زیادی داریم بهویژه در حوزه غذا و میوهجات و فرمولهای غذایی که کتاب "مخزن الادویه" مرحوم عقیلی خراسانی حکیم معروف طب ایرانی با شهرت جهانی از آن جمله است اما هدف ما این است که باید روی این کتابها کار شود یعنی با نشر این گنجینهها و حفظ اصالت محتوا، متون آن را برای همه مردم آموزش دهیم و همگان را با فرهنگ و زبان طب ایرانی آشنا کنیم.
این متخصص طب سنتی با اشاره به فواید و خواص انار در کتاب مخزن الادویه یادآور شد: در این کتاب آمده است که انار طبع سرد در اعتدال دارد یعنی خیلی سرد و تر نیست که باعث اذیت شود اما مولد خلط صالح و خون پاکیزه است که خون کامل و ایدهآلی در بدن تولید میکند؛ کمی نفاخ و جاری است یعنی پوست بدن و دستگاه گوارش را جلا میدهد؛ فتاح است که مجاری بسته و عروق ریز بدن و مجاری ریز کبد را باز میکند؛ ملین بطن و مدر بول است که تنها ادرارآور نیست بلکه فعالکننده کلیهها است.
فصل چهارم "انارستان" روزهای زوج هر هفته از شبکه افق در حال پخش است؛ در این برنامه، متخصصان علم طب، در حوزه سلامت از منظر طب سنتی به بحث و گفتگو مینشینند.
راهکارهای طب سنتی برای رفع سردرد و علائم گوارشی ناشی از کرونا
دکتر محمد فرزانه، متخصص طب سنتی، با اشاره به مشابه بودن علائم کرونا به سایر بیماریهای ویروسی و عفونی شایع، اظهار کرد: یکی از چالشهای ما پزشکان در همه درمانگاهها این است که باید مشخص کنیم علائم بیمار، یک سرماخوردگی ساده است یا کرونا اما امسال بهدلیل رعایت پروتکلهای بهداشتی، ما کمتر شاهد بیماریهای رایج سالهای گذشته مانند سرماخوردگی هستیم. ظهور ویروس کرونا در بدن مراحل متفاوتی دارد که الزاماً مراحل بهترتیب هم رخ نمیدهند.
وی مرحله کمون یا دوران نهفتگی، مرحله ویروسی که زمان بروز علائم هست و مرحله التهابی و ریوی را از مراحل بیماری کرونا عنوان و تصریح کرد: تمام تلاش ما این است که بتوانیم در مراحل کمون و یا مرحله ویروسی، کرونا را تشخیص دهیم و درمان بیمار را شروع کنیم. از مردم خواهش میکنم بهمحض مشاهده هر علائمی حتی تب خفیف، بیحالی، سوزش گلو، سردرد، رفلاکس معده و یا اسهال و یبوست و البته از دست دادن حس چشایی و بویایی که یکی از اصلیترین علائم ابتلا به کروناست، آن را به حساب آنفلوآنزای سالهای گذشته یا یک سرماخوردگی ساده نگذراند و از خوددرمانی بپرهیزند.
فرزانه با تأکید بر این نکته که کرونا نیز مانند سرماخوردگی شروع آرامی دارد، افزود: علائم اولیه کرونا معمولاً تهاجمی نیست. مردم سعی کنند به کوچکترین علائم هم حساس باشند و بدانند دقیقاً از چه روزی در بدن آنها بروز کرده زیرا در روند درمان برای ما خیلی مهم است که بدانیم بیمار در روز چندم بیماری قرار دارد. گاهی علائم کرونا پس از یکی دو روز فروکش میکند، اما دوباره با حالت شدیدتر خود برمیگردد، لذا ما به همۀ بیماران الزام میکنیم هرنوع علائمی را کرونا در نظر بگیرند و خودشان را قرنطینه کنند.
فرزانه ضمن یادآوری تغییرات پیدرپی در ژنوم ویروس، پیرامون تأثیرگذاری واکسن کرونا گفت: تمام ویروسها، حتی ویروس آنفلوآنزا هم در طول زمان دچار تغییرات میشوند. ویروس کرونا نیز از زمان شیوع تا به امروز تغییرات زیادی کرده است، به همین دلیل نمیتوان با قطعیت گفت واکسن برای کرونا مؤثر است یا خیر، البته هنوز زمان زیادی هم از شیوع نگذشته است تا بتوان با قطعیت به ماهیت ثابت این ویروس رسید؛ ممکن است جهشهای بعدی این ویروس گستردهتر و خطرناکتر از قبل شود و تمام مدت نیاز باشد همزمان با تغییر ویروس، واکسنها هم تغییر کنند یا اینکه نیاز به تزریقهای دورهای و مداوم داشته باشند.
وی با بیان اینکه تمام واکسنهای دنیا فقط در مرحله تست هستند، افزود: هنوز هیچ واکسنی به مرحله تأیید نهایی و قطعیت نرسیده است و حتی نمیتوان گفت اصلاً واکسنهای موجود در جهان، در برابر همین کرونای انگلیسی که نوع جهشیافتهای از ویروس است، مقاوم هستند یا خیر. تا امروز تنها راه برای مبتلا نشدن به ویروس پیشگیری و مراقبت است.
راهکارهای طب سنتی برای بهبود علائم کرونا
این متخصص طب سنتی به راههای درمانی کمککننده طب سنتی اشاره و بیان کرد: یکی از علائم رایج در بیماری کرونا، سردرد و از دست دادن حس بویایی و چشایی است. ما توصیه میکنیم بیماران برای درمان بهتر این مشکل از «اسانس نعنا فلفلی» که در تمام داروخانهها نیز موجود است استفاده کنند؛ چراکه سردردهای این بیماری از نوع سردردهای سرد است و با گرم کردن سر و پیشانی با اسانس نعنا فلفلی به گرم شدن سینوسها و تخلیه آنها کمک میکنید. بهتر است از این اسانس روی بالش و سینوسها بمالید و همچنین بوکشیدن این اسانس به بازگشت سریعتر حس چشایی و بویایی نیز بسیار کمک میکند، از طرفی بخور بابونه و همچنین اسپری عصاره سیاهدانه و زیتون بهدلیل مزاج گرمی که دارد میتواند درمانی برای تخلیه کامل سینوسها و رهایی از سردرد باشد.
وی با اشاره به این نکته که علائم گوارشی نیز یکی از علائم رایج این ویروس است، گفت: از رفلاکسهای ساده و معدهدرد که گاهی با درد قفسه سینه اشتباه گرفته میشود تا اسهال و یبوست و حالت تهوع میتوانند از رایجترین نشانههای ویروس کرونا باشند که عرق بید و عرق کاسنی میتواند برای بهبود آن بسیار مفید باشد، همچنین بهتر است در مواقع اسهال و یبوست نه خیلی از داروهای مسهل استفاده شود و نه بیش از حد از قرصهای ضد اسهال استفاده شود؛ چراکه این علائم گذرا هستند. برای درمان یبوست میتوانید از دمکرده خاکشیر استفاده کنید.
آشنایی با بهترین روشهای طب سنتی برای درمان "کبد چرب"
دکتر محمد عزیزخانی اظهار کرد: استرس، تغذیه ناسالم، فستفودها، استفاده از چربیهای اشباعشده، کمتحرکی و مصرف نابجای داروهای شیمیایی از جمله دلایل بروز "کبد چرب" است.
وی ادامه داد: طبق تحقیقات بهعملآمده، بزرگترین خطر ابتلا به کبد چرب، عوارض قلبی و عروقی هست که هر گرید کبد چرب، 10 سال از طول عمر انسان میکاهد و بیماریهای قلبی را جلو میاندازد؛ انسدادها، بیاشتهایی، لاغری، بزرگ شدن شکم، بههم ریختن اندکسهای خون، ریزش مو و آب آوردن شکم از علائم گرید4 کبد چرب است که باید در این مرحله پیوند کبد انجام شود.
این متخصص طب سنتی با تشریح برخی راهکارهای پیشگیری و درمان کبد چرب گفت: استفاده بقاعده و کم از روغنهای زیتون و حیوانی، پرهیز از غذاهای کارخانهای با مواد نگهدارنده، خودداری از مصرف آب یخ و سرد بهویژه در حالت ناشتا، بین غذا و هنگام ورزش و نیز خوردن غذا با آرامش و خوب جویدن، ابتلا به کبد چرب را کاهش میدهند همچنین استفاده از چاشنی ربهای انار، سیب، به، آلو و ازگیل کنار غذاها توصیه میشود و کسانی که نمیتوانند بین غذا یا ورزش آب ننوشد، بهتر است از آب گرم یا ترکیب آب گرم و گلاب بهصورت جرعه جرعه استفاده کنند.
دکتر عزیزخانی برای تقویت و بهبود عملکرد کبد متذکر شد: گیاه "ماریتیغال" یا خارمریم در بازسازی و جوانسازی کبد، دمنوش ریشه باباآدم مقوی فوقالعاده کبد و قلب و مغز، گیاه اکیناسه که شربت و قرص آن هم در بازار موجود است برای تقویت سیستم ایمنی بدن، زنجبیل با استفاده از مصلحات آن در گرممزاجان و نیز مصرف ناشتای ترکیب دارچین و عسل، زردچوبه و عسل، عسل و لیمو که مناسب همه طبعها است برای پاکسازی و دفع عفونتها و بازکننده مجاری کبد از گیاهان مفید بهشمار میروند.
وی مصرف هر چیز را طبق طبع مزاج مفید دانست و گفت: سیر با طبع گرم و خشک بالا برای گرممزاجان و کبد گرم خوب نیست اما سیرترشی قهوهای و شیرین معجون و اکسیری با خاصیت درمانی بهویژه پاکسازی جدار کبد و قلب و عروق است که برای همه طبعها توصیه میشود البته سیرسیاه که اخیراً به بازار آمده است، خواص سیر ترشی را ندارد؛ چای سبز هم برای مزاج سرد و تر با بلغم و رطوبت بالا مفید است و مصرف آن همانند قهوه، بیشتر از هفتهای 2 تا 3 بار موجب خشکی کبد میشود؛ چای سفید هم بهعلت مرغوبیت و خاصیت خونسازی و تقویت معده از چای سبز برتر است که در چین و کشورهای پیشرفته بیشتر مورد توجه است.
مؤسس و مدیرعامل جامعه احیاگران طب سنتی ایران میوههای پاییزی را برای تقویت کبد و سیستم ایمنی بدن مفید خواند و افزود: در پاییز، بیماریها بهدلیل غلیظتر شدن خون و تجمع سودا بیشتر میشود و چغندر از میوههایی هست که فلز سنگین و رسوبات بدن را جذب و دفع میکند؛ کدو حلوایی، شلغم، لبو و انار و مصرف بقاعده آجیلها از جمله مغز گردو، بادام، پسته و فندق تأمینکننده امگا 3 و 6 و 9 بدن و تقویتکننده کبد و درمان کبد چرب هستند.
دکتر عزیزخانی توصیه کرد: مصرف انواع سبزیجات بهویژه کاهو، هویج، کلم، توت قرمز و شاهتوت، سیب ناشتا، کنگر فرنگی یا آرتیشو، سبزی جعفری، عناب دمکرده یا خشک یا رب عناب، سرکهشیره، انواع سکنجبین، ترکیبی از آب شلغم و هویج و چغندر و کرفس ناشتا در 21 روز کاهنده سریع چربی خون و کلسترول هم هست، دمنوش ناشتای گیاه کاسنی و شاهتره در 21 روز، خارخاسک و خارشتر، درمنه، ماءالجبن و ماءالشعیر طبیعی، زعفران، انجیر، فندق، توت سفید، گلاب، مویز و زیتون همه از مقویات کبد و درمان کبد چرب است همچنین مصرف کم شیرینی طبیعی بعد از غذا شامل شیره و عسل و مرباهای بالنگ، به و سیب کمک به هضم بهتر و عملکرد کبد میکند.
این متخصص طب ایرانی، مصرف عسل یا شیره انگور رقیقشده یا سیب را قبل از خواب مفید دانست و گفت: برای پیشگیری از کبد چرب باید مراقب غذایمان باشیم که هر اقلیم و آبوهوایی، غذای خاص خود را دارد و ژنتیک و مسایل موجود در کشور هم در سلامتی افراد مؤثر است مثلاً در اروپا و آمریکا راحتتر قهوه و شکلات مصرف میشود اما در ایران که اکثراً صفراوی و گرم و خشک هستند و ذاتاً کبدهای مردم ضعیف است با افراط در مصرف قهوه و شکلات حتی شکلات تلخ دچار اختلال و چربی کبد میشوند.
وی درباره مصرف داروهای شیمیایی تأکید کرد: برخی داروها مثل داروی قلب یا فشارخون و داروهای خاص اعصاب نباید بیحساب و کتاب قطع شوند اما با کوچکترین بهانه سراغ مصرف مسکن و آنتیبیوتیک هم نروید و بهجای استفاده از داروهای شیمیایی از درمانهای طبیعی، مسکنهای گیاهی، ماساژ، مشتومال، بادکش و دیگر موارد که عوارض خیلی کمتری دارند، بهره گیرید؛ ایجاد آرامش هم در روح و روان و سلامتی افراد نقش مؤثری در حفظ اعضای رئیسه بدن بهویژه کبد دارد.
فصل چهارم "انارستان" روزهای زوج هر هفته از شبکه افق در حال پخش است؛ در این برنامه، متخصصان علم طب در حوزه سلامت از منظر طب سنتی به بحث و گفتگو مینشینند.
تجلی غیرت دینیِ روحانیت و مردم انقلابی قم
گرچه چهل و سه سال از قیام خونین و مردمی نوزدهم دی ماه مردم و روحانیت انقلابی قم می گذرد، اما هنوز هستند کسانی در بین ما که به خوبی خاطرات آن روز ماندگار در سال ۵۶ را در ذهن دارند و اگر پای صحبت های آن ها بنشینیم، از رشادت و شجاعت انقلابی مردم و روحانیونی سخن به میان می آورند که حقیقتاً در دشوارترین و خفقان آورترین روزهای حاکمیت رژیم سفاک پهلوی، پرچمدار آگاهی و نور بودند.
به همین خاطر است که ما معتقدیم ۱۹ دی یوم الله است، همان گونه که ۲۹ بهمن سال ۵۶(قیام مردم تبریز در چهلم شهدای قم)، ۲۲ بهمن سال ۵۷، ۱۲ فروردین سال ۵۸، سوم خردادماه سال ۶۰ و نهم دی سال ۸۸، این گونه هستند، چرا که در این روزها، ملتی با اراده و مصمم به یاد خدا و در راه احیای ارزش های مقدس الهی، علیه طاغوت و همه دار و دسته های شیطانی دنیا شوریده و با اهدای خون خویش، مُهر تاییدی زده بر دفتر سرخِ حق طلبی و عدالت طلبی.
از این منظر، یوم الله ۱۹ دی سال ۵۶، یادآور حماسه بزرگ و با شکوه مردم ولایت مدار قم است که با شهامت و شجاعت انقلابیِ برخاسته از باورهای عمیق دینی توانستند در تاریکیِ استبداد، روزنه هایی پر فروغ به سوی فجر انقلاب اسلامی بگشایند و برای همیشه در تاریخ غیرت ورزی مردمان این دیار، جاودانه و الهام بخش شوند.
حقیقتاً این قیام مردمی، زمینه ساز آن شد که به لطف و مدد الهی و به برکت خون شهیدان و البته در سایه ی هدایت های پیامبرگونه امام عظیم الشان(ره)، طومار دو هزار و پانصد ساله نظام شاهنشاهی در مدت زمان نسبتاً کوتاهی در هم پیچیده شود.
به تعبیر رسای رهبر معظم انقلاب، قیام ۱۹ دی مردم قم، نقطهی عطف تاریخی را به وجود آورد که هرگز در تاریخ ملت ایران فراموش نخواهد شد، چه آن که به تعبیر معظم له، "قم همان جایی است که سرچشمهای شد برای یک شط جوشان حرکت و مقدمهای شد برای آن دریای متلاطم انقلاب که کار کوچکی نبود. قم شهر انقلاب است، مرکز انقلاب است، مادر انقلاب است. "
آری، آشیانه اهل بیت(ع) به برکت همین قیام جاودانه و البته با توجه به پیشینه ای چون ۱۵ خرداد، شهر خون و قیام لقب گرفت؛ شهری که به تعبیر زیبای مقام معظم رهبری"یک ذخیره الهی برای اسلام بوده است".
آن چه به نظر نگارنده می رسد این که همه حماسه آفرینان این روزهای درخشان که قاطبه مردم مسلمان و انقلابی ایران را تشکیل می دهند، در یک محور اساسی، مشترک بوده اند و آن هم چیزی نیست مگر دغدغه مندی و حساسیت خاص انقلابی در پرتو توحید و اصل ولایت، چه آن که غیر از این اگر بود و آنان نیز دچار آفت بی تفاوتی و عافیت طلبی می شدند، نوزدهم دی ماهی رخ نمی داد که چهل روز پس از آن، مردم تبریز و در اربعین تبریز نیز به تدریج دیگر شهرهای ایران مراسم و محافل بگیرند و در پسِ این اربعین های تسلسل بار، پایه های رژیم طاغوت به لرزه درآید.
محبوب ترین شخص نزد خدا
امام صادق علیه السلام:
سُئِلَ رَسُولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله عَنْ اَحَبِ النّاسِ اِلَی اللّهِ؟ قالَ: اَنْفَعُ النّاسِ للِنّاسِ.
از رسول خدا سؤال شد، محبوب ترین مردم در پیشگاه خدا کیست؟ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: کسی که بیشترین سود و خدمت را به مردم عرضه نماید.
فضیلت و برکات سوره واقعه
سوره واقعه چهل و چهارمین سورهای است که به پیامبر نازل شده، و در مصحف پنجاه و ششمین سوره قرآن قرار گرفته است. این سوره ۹۶ آیه دارد و در مکه به پیامبر نازل شده است.
سوره واقعه درباره روز قیامت و وقایع آن سخن میگوید و مردم را در روز قیامت به سه گروهِ اصحاب یمین، اصحاب شِمال و سابقون دستهبندی میکند و درباره جایگاه و پاداش یا عذاب هر گروه سخن میگوید. در تفاسیر آمده است، مراد از گروه سوم سابقون امام علی است که در ایمانآوردن به پیامبر بر دیگران سبقت گرفت.
فضیلت سوره واقعه
۱) رفع فقر و تنگدستی
هر کس سوره واقعه را هر شب بخواند هیچ تنگدستی و گرفتاری به او نمیرسد. رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرموده اند: سوره واقعه را به زنانتان یاد دهید، زیرا آن سوره بی نیاز کننده است.
در داستان جالبی درباره عبدالله بن مسعود آمده است: عبدالله بن مسعود صحابی بزرگوار رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم بیمار شد. خلیفه وقت، عثمان بن عفان، به دیدار او رفت و ناراحت و نگرانی در چهره او دید از او پرسید: چرا ناراحتی و آه و ناله میکنی؟
گفت: گناهکارم. پرسید: چه میخواهی؟ گفت: رحمت خداوند را.
پرسید: آیا نیاز به پزشک داری؟ گفت: طبیب حقیقی مرا بیمار کرده است.
پرسید: آیا میخواهی کمک مالی به تو بکنم؟ گفت: آن زمان که نیاز داشتم ندادی و اکنون نیازی ندارم.
عثمان گفت: پول میدهم برای دخترانت باشد. ابن مسعود گفت: آنها نیازی ندارند. چون به ایشان گفته ام که همواره سوره واقعه را قرائت نمایند که هیچ گاه نیازمند نخواهند شد.
۲) ایجاد برکت
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: اگر سوره واقعه را بنویسند و در خانه بگذارند موجب افزایش خیر و برکت میشود و هر کس به قرائت آن مداومت ورزد، فقر از او برطرف میشود و در آن افزایش حفظ و توفیقات و وسعت در مال وجود دارد.
۳) محبوبیت
امام صادق علیه السلام فرموده است: هر کس در هر شب جمعه سوره واقعه را قرائت کند، خداوند او را دوست دارد و او را محبوب همه مردم میگرداند و هرگز در دنیا ناراحتی، فقر و تنگدستی و آفتی از آفات دنیا به او نخواهد رسید و از همراهان و رفیقان امیرالمؤمنین علیه السلام خواهد بود؛ و این سوره ویژه امیرالمومنین علی علیه السلام است و هیچ کس در آن شرکت ندارد.
۴) آسانی مرگ و بخشش اموات
از امام صادق علیه السلام نقل شده است: سوره واقعه دارای منافع و بهرههای زیادی است که قابل شمارش نیست. از جمله فواید این سوره آن است که اگر برای مردهای خوانده شود، خداوند او را میامرزد و اگر برای کسی که در حال احتضار و مرگ است بخواند، مرگ و خروج روحش به اذن خدا آسان میشود.
۵) آسانی زایمان
به همراه داشتن نوشته سوره واقعه موجب آسانی زایمان میشود.
منابع
تفسیر البرهان
الکنز العمال
مجمع البیان
مصباح الکفعمی
درمان با قران
برکات نماز اول وقت
یکی از نکته ها در مراتب و محافظت از نماز، ادای نماز در وقت آن است .
عارف بزرگوار، عالم ربانی، جناب شیخ حسنعلی اصفهانی نخودکی، می فرماید:
اگر آدمی یک اربعین (چهل روز) به ریاضت بپردازد، اما یک نماز صبح از او قضا شود، همه عبادت های آن چهل روز به باد خواهد رفت. من در تمام عمر خود، تنها یک روز، نماز صبحم قضا شد. پسر بچه ای داشتم که شب آن روز از دست رفت سحرگاه به من گفتند که این مصیبت، به علت فوت نماز صبح، مستحق شده ای، اکنون اگر شبی تهجدم ترک گردد، صبح آن شب انتظار بلایی می کشم.
اگر انسان نماز را در وقت خود به جای آورد و امور دنیا را به خاطر اقامه نماز ترک کند، خداوند او را کمک می کند. نمونه آن، واقعه زیر است:
علامه سید محسن جبل عاملی، از علمای بزرگ شیعه، نقل می کند: جوانی از آن آشنایان ما برای تحصیل به آمریکا رفته بود. روزی نامه ای از او به دستم رسید که این خاطره جالب را برایم نوشته بود:
چند روز پیش، امتحان داشتیم، امتحان را به صورت جداگانه و نوبتی از افراد می گرفتند. نشسته بودیم، اما امتحان طول کشید و هنوز نوبت به من نرسیده بود که وقت نماز شد. دیدم اگر بنشینم نماز فوت می شود. امتحان هم مهم بود، از جا حرکت کردم که بروم نماز بخوانم، کسانی که آن جا بودند. پرسیدند: کجا می روی؟ چیزی نمانده که نوبت تو برسد. گفتم: من یک تکلیف دینی دارم وقتش می گذرد، گفتند: امتحان هم وقتش می گذرد، اگر این جلسه برگزار شود دیگر جلسه ای تشکیل نخواهند داد و هرگز هیئت ممتحنه برای تو جلسه خصوصی تشکیل نمی دهند. گفتم: هر چه باداباد، من از تکلیف دینی خود صرفنظر نمی کنم و بالاخره رفتم. هیئت ممتحنه متوجه شده بودند که من به اندازه ادای یک وظیفه دینی غیبت کرده ام و گفتند: چون این شخص در وظیفه خود جدی است روا نیست او را معطل بگذاریم، لذا برای قدردانی از این عمل باید جلسه ای خصوصی برایش تشکیل دهیم. جلسه را تشکیل دادند و من در امتحان قبول شدم.
از صاحب دلی حکایت شده است که روزی به یاران می گفت: اگر بین ورود به بهشت و دو رکعت نماز، مرا مخیر کنند، من آن دو رکعت نماز را بر می گزینم، پرسیدند: چرا؟ گفت: از آن رو که من در بهشت به حظ خویش مشغولم و در آن دو رکعت به گزاردن حق مولایم، این دو را نمی توان با هم قیاس کرد.؟
آیة الله العظمی بهجت می فرمود: «بعضی از علما با سفارش به نماز اول وقت و یا نماز شب، زندگی و آینده فرزندانشان را تأمین می کردند.»
باز ایشان می فرمود: «آقایی را دیدم که اهل مراقبه بود، هرگاه نماز مغرب را به اندازه ای که هوا تاریک شود به تأخیر می انداخت ناراحت می شد، یا اگر برای وضوی نماز شب موفق نمی شد و یا وقتی حیوانات به او حمله می کردند، می گفت: این حیوانات می گویند چرا نماز را به تأخیر انداختی.»
مرحوم علامه طباطبائی و آیة الله العظمی بهجت از عارف فرزانه آقای قاضی نقل می کردند که ایشان می فرمود: اگر کسی نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد، مرا لعن کند. درباره معنای روایت «و صلاة فی شغل» سؤال کردن ایشان پاسخ دادند که یعنی در وقت اشتغال به کار، نمازش را هم به موقع میخواند و خاطر شغل و کارش از نماز، منصرف نمی شود. کسی که از بازار و گرمی آن و کار در وقت نماز، دست بردارد. هرچند دیگران هم نماز می خوانند، ولی ممکن است تأخیر بیندازند و مواظب اول وقت و وقت فضیلت درک آن نباشند و از آنها فوت شود.
البته در مسائل دینی باید سنجیده و هوشیار عمل کرد و در تبلیغ ارزش ها همانند یک طبیب حاذق رفتار نمود تا مردم به معنویت، گرایش پیدا کنند؛ مثلا اینکه می خواهیم فرد تارک الصلاة را به نماز تشویق کنیم نباید یک باره، نماز اول وقت با نافله یا چیزهای دیگر را به او تحمیل کنیم بلکه در این مسیر باید «تدریجی» حرکت کنیم. آیة الله بهجت می فرمود: «مرد عربی برای من خدمت می کرد، خواستم در پاداش زحماتش، نصیحتی به او کنم، گفت: هر نصیحتی می خواهی بکن، فقط نگو نماز صبح بخوان! از قضا همان را می خواستم تذکر دهم. به او گفتم: هر وقت بیدار بودی یا توانستی بخوان.
باز ایشان این حکایت را نقل می کرد: «آقایی برای تبلیغ به یکی از مناطق رفته بود، ولی دیده بود که اصلا نماز نمی خوانند. به ذهنش رسید که چگونه آنها را نمازخوان کند، روزی به آنها گفت: هر کس در هر ماه یک بار نماز بخواند، من قول می دهم و ضمانت می کنم که نجات می یابد؟
مردم قبول کردند و در هر ماه یک بار نماز خواندند. بعد از مدتی از آنها درخواست کرده بود که هفته ای یک بار نماز بخوانند و بدین ترتیب، بعد از مدت گفته بود که در هر شبانه روز یک بار نماز بخوانند و سپس درخواست نموده بود که در هر روز یک بار نماز و در هر شب یک بار نماز بخوانند و همین طور پیش رفته بود و موفق شده بود آنان را به پنج بار خواندن در شبانه روز دعوت کند.
اگر ما باشیم می گوییم: چرا در مدت طولانی آنها را بی نماز نگاه داشت و حال آن که آن آقا آنها را بی نماز نکرد، بلکه آنها خودشان بی نماز بودند، ولی او توانست آنها را به خواندن یک نماز و سپس همه نمازها دعوت کند».
راهکاری از امام حسن در اجابت دعا
مرحوم آیت الله مصباح یزدی در یکی از سلسله جلسات اخلاق خود که در تاریخ 92/1/28 در دفتر مقام معظم رهبری بیان داشت، دربارۀ مقام رضا سخن گفت. مشروح آن را در ادامه میخوانید.
بحث ما در جلسات اخیر درباره مقام رضا بود و تا اندازهای که خدای متعال توفیق داد در این باره عرایضی تقدیم شد. روایات شریفِ فراوانی درباره مقام رضا وارد شده است که هر کدام نورانیتی خاص دارد و ناظر به جهتی ویژه است. از اینرو در این جلسه نمونههایی از این روایات را قرائت میکنیم. در این روایات به ما آموزش داده شده که چگونه از خدا راضی باشیم و چگونه خود را برای کسب هر چه بیشتر این فضلیت بزرگ آماده کنیم.
در کافی شریف از امام صادق علیهالسلام روایت شده است: «إِنَّ أَعْلَمَ النَّاسِ بِاللَّهِ أَرْضَاهُمْ بِقَضَاءِ اللَّهِ عَزَّوَجَل؛ به راستی که داناترین مردم به خدا، راضیترین آنها به قضای خدای عزّوجلّ است.» در این روایت رابطه بین معرفت خدا و راضی بودن به قضای الهی مورد تأکید قرار گرفته است. معمولاً متعلق مقوله رضا از سنخ کار است؛ به عبارت دیگر، وقتی از کسی ابراز رضایت میکنیم منظور ما اعلان رضایت از کارهای اوست و معمولاً رضایت نسبت به خود شخص بیشتر با واژه محبت بیان میشود. به این لحاظ در غالب روایاتِ باب رضا، تعبیر «الرّضا بِقَضاء اللّه» یا تعبیراتی مانند آن وارد شده است.
اگر کسی برای خدا در عالم نقشی قایل نباشد، تبعاً مسئله رضای از خدا برای او مطرح نیست و یا کسی که نقش خدا را تنها در محدوده امور غیر اختیاری انسانها بداند، برای چنین کسی نیز دایره رضایتمندی از خدا بسیار محدود است. در مقابل، کسانی که همه امور را تحت قضای الهی بدانند، دایرۀ رضایتمندی آنها از خدا نیز وسعت مییابد. بنابراین کسانی که دایره رضایتشان محدود به امور غیراختیاری است، نشان از این است که معرفتشان نسبت به خدای متعال اندک است و اگر معرفتشان بیشتر شود و بدانند که هر امری مشمول قضای الهی است و به خدا انتساب دارد، مرتبه رضایتشان هم بالاتر میرود. به طور کلی اگر انسان بداند که اولاً: همه کارها به خدا انتساب دارد، ثانیاً: این کارها بر اساس حکمت الهی است، ثالثاً: خدای متعال جز خیر برای مؤمن مقدر نمیکند، مرتبۀ رضایتش هم بسیار شدت پیدا میکند. پس مرتبه رضایت انسان از خدا تابع معرفتش به خداست.
از امام سجاد سلاماللهعلیه نقل شده است: «الصَّبْرُ وَ الرِّضَا عَنِ اللَّهِ رَأْسُ طَاعَةِ اللَّهِ وَ مَنْ صَبَرَ وَ رَضِیَ عَنِ اللَّهِ فِیمَا قَضَى عَلَیْهِ فِیمَا أَحَبَّ أَوْ کَرِهَ لَمْ یَقْضِ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ فِیمَا أَحَبَّ أَوْ کَرِهَ إِلَّا مَا هُوَ خَیْرٌ لَه؛ صبر و رضای از خدا رأس اطاعت خداست و کسی که صبر کند و در آنچه که خدا بر او مقرر کرده است ــ خواه خوشایند او باشد و خواه ناخوشایند ــ خداوند عزوجل در آنچه دوست دارد، یا ناخوش دارد چیزی جز خیر برای او مقرر نکند.»
از آنجا که «رضا» مقامی عالیتر از صبر است و صبر مقدمه آن است، در این روایت ابتدا صبر و بعد از آن رضا را مطرح فرمودهاند. هنگامی که برای انسان مشکلی پیش آید در حقیقت هنگامه امتحان اوست که آیا از خدا راضی است یا راضی نیست. انسان در برخورد با مشکلات و گرفتاریها ابتدا باید از خود صبر نشان دهد و از خدا گله نکند و در مرحله بعد، به این تقدیر الهی راضی باشد. بر اساس این روایت اگر اطاعت از خدا را به منزله یک پیکر تصور کنیم، رأس آن صبر و رضایت از خداست و اگر کسی راضی به قضای الهی باشد، خدای متعال عنایتی خاص به او میفرماید و در تقدیرات او چیزی جز خیر برای او مقدر نمیفرماید.
ورود در زمره صدیقین؛ پاداش صابران، شاکران و راضیان
در روایتی دیگر از امام صادق علیهالسلام نقل شده است: «أَنَّ فِیمَا أَوْحَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَى مُوسَىبْنِعِمْرَانَ علیهالسلام یَا مُوسَىبْنَعِمْرَانَ مَا خَلَقْتُ خَلْقاً أَحَبَّ إِلَیَّ مِنْ عَبْدِیَ الْمُؤْمِنِ فَإِنِّی إِنَّمَا أَبْتَلِیهِ لِمَا هُوَ خَیْرٌ لَهُ وَ أُعَافِیهِ لِمَا هُوَ خَیْرٌ لَهُ وَ أَزْوِی عَنْهُ مَا هُوَ شَرٌّ لَهُ لِمَا هُوَ خَیْرٌ لَهُ وَ أَنَا أَعْلَمُ بِمَا یَصْلُحُ عَلَیْهِ عَبْدِی فَلْیَصْبِرْ عَلَى بَلَائِی وَ لْیَشْکُرْ نَعْمَائِی وَ لْیَرْضَ بِقَضَائِی أَکْتُبْهُ فِی الصِّدِّیقِینَ عِنْدِی إِذَا عَمِلَ بِرِضَائِی وَ أَطَاعَ أَمْرِی؛ در [ضمن] آنچه خدای عزوجل به موسیبنعمران علیهالسلام وحی کرد این بود که ای موسیبنعمران، مخلوقی را دوستداشتنیتر در نزد خودم از بندۀ مؤمنم خلق نکردم. [این جمله مقدمه و براعت استهلال است برای بیان این نکته که تقدیرات الهی برای مؤمن همه از سر دوستی و خیرخواهی اوست.] پس به راستی که تنها او را به آنچه براى او خیر است مبتلا میکنم و به آنچه برایش خیر است عافیت بخشم و آنچه شر اوست از او بگردانم، بهسوی آنچه خیر او است، و من به آنچه بندهام را اصلاح کند داناترم. پس باید بر بلای من صبر کند و نعمتهایم را شکر کند و به قضای من راضى باشد تا او را در زمرۀ صدیقین نزد خود بنویسم، زمانى که براى من عمل کند و امرم را اطاعت کند.»
مستجاب الدعوة شدن؛ حاصل دیگر مقام رضا
در روایتی دیگر از امام صادق علیهالسلام نقل شده است که حضرت فرمود: «لَقِیَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ عَلَیهالسَّلام عَبْدَاللَّهِبْنَجَعْفَرٍ فَقَالَ یَا عَبْدَاللَّهِ کَیْفَ یَکُونُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِناً وَ هُوَ یَسْخَطُ قِسْمَهُ وَ یُحَقِّرُ مَنْزِلَتَهُ وَ الْحَاکِمُ عَلَیْهِ اللَّهُ؛ روزی امام حسن علیهالسلام به عبداللهبنجعفر (پسر عموی آن حضرت و شوهر حضرت زینب سلاماللهعلیها) برخورد کردند [گویا عبدالله از پیشامدی گلهمند بوده است.] پس حضرت فرمود: ای عبدالله، چگونه ممکن است مؤمن، مؤمن باشد، در حالی که از قسمت خدا ناراحت باشد و منزلت خود را [که خدا برای او قرار داده است] حقیر بشمارد [و توجه نداشته باشد که خدا او را دوست میدارد و اگر مصیبتی برایش پیش آید، گمان کند که خدا او را تحقیر کرده است.] در حالی که خداست که حکمکننده است [و این قسمت را مقدر نموده است].
ایمان به خدا اقتضا میکند که مؤمن، در برابر ربوبیت خدا تسلیم باشد. بنابراین ناراحتی از تقدیر خدای متعال نشانه ضعف ایمان است. حضرت در ادامه، جملهای را اضافه میفرماید که بسیار مایه امید است و مژدهای است برای اینکه انسان سعی کند به هر قیمتی مقام رضا را کسب کند. امام حسن مجتبی علیهالسلام میفرماید: «وَ أَنَا الضَّامِنُ لِمَنْ لَمْ یَهْجُسْ فِی قَلْبِهِ إِلَّا الرِّضَا أَنْ یَدْعُوَ اللَّهَ فَیُسْتَجَابَ لَه؛ من ضامنم برای کسی که در قلبش غیر از رضایت خدا خطور نکند [و در این اندیشه نباشد که ای کاش اتفاقات گذشته طور دیگری رخ میداد] که هر دعایی کند، مستجاب شود.»
حضور قلب در نماز
حقیقت و روح نماز، دو جنبه دارد: یکی اخلاص و دیگری حضور قلب؛ در این نوشتار اندکی درباره حضور قلب در نماز، سخن می گوییم.
برای نزدیک شدن به روح نماز و بهره مند شدن از حقیقت آن، باید به نکاتی توجه کرد:
نکته اول، حالت توجه: گاهی در هنگام نماز، توجه ما آن چنان ضعیف است که اگر انسان مثلا در رکعت سوم بازگردد و بخواهد به یاد آورد که تشهد رکعت دومش را چگونه خوانده به خاطر می آورد. این همان نمازی است که روح ندارد و تعالی ایجاد می کند.
حالت توجه، ما را نهیب می زند که توجه کنیم برای چه این جا ایستاده ایم و می خواهیم چه بکنیم. حتی جلوتر از آن، از همان اولین کلمه و جمله ای که شروع به اذان و اقامه می کنیم، توجه داشته باشیم که این جملات برای چیست؟ حتی برای به دست آوردن حضور قلب، باید قبل از شروع نماز و هنگام وضو گرفتن، متوجه باشیم که می خواهیم به درگاه چه کسی حاضر شویم. یکی از دوستان و نزدیکان مرحوم حاج میرزا جواد ملکی تبریزی می گوید:
آن بزرگوار شبها که به پا می خاست، ابتدا در بسترش مدتی، گریه می کرد، سپس بیرون می آمد و نگاه به آسمان می کرد و آیة فإن فی خلق السموات والأرض واختلاف اللیل والنهار لآیات لأولی الألبابه را می خواند و سر به دیوار می گذاشت و مدتی گریه می کرد و پس از تطهیر نیز کنار حوض مدتی پیش از وضو می نشست و می گریست.
خلاصه از هنگام بیدار شدن تا آمدن به محل نماز و خواندن نماز، چند نقطه می نشست و بر می خاست و گریه می کرد و چون به محل نمازش می رسید، دیگر حالش قابل وصف نبود.
آری، ای عزیزان حالت توجه، باید از قبل از ورود به نماز و قبل از اذان و اقامه و گفتن تکبیرة الإحرام، آغاز شود. علمای ربانی و انسانها صالح این گونه بودند. اگر ما نمی توانیم همانند آنان شویم لااقل این سرگذشت ها باید ما را تا حدودی به آنان - نزدیک سازد.
نکته دوم - دقت در معنای اذکار: نکته دوم برای ایجاد حضور قلب در نماز این است که هر جمله و ذکری را که می گوییم به معنا و مفاد آن، توجه داشته باشیم. اگر در یک نماز موفق به این کار نشدیم، در نماز بعدی حتما سعی کنیم که این کار را انجام دهیم. باید بکوشیم قبل از ادای هر جمله ای، ابتدا معنای آن را در ذهن حاضر کنیم و سپس آن
جمله را ادا کنیم؛ مثلا اگر می خواهیم و الحمدلله رب العالمین بگوییم ابتدا این مفهوم که «ستایش خدا را که پروردگار جهانیان است» را در ذهن حاضر کنیم و سپس آن را قرائت کنیم.
نکته سوم - تناسب باور قلبی با الفاظ نماز: باید آنچه در نماز به زبان می آوریم و قرائت می کنیم با قلب و حال ما یکی باشد؛ مثلا اگر در نماز میگوییم: «إیاک نعبد وإیاک...» باید حالمان نیز به گونه ای باشد که واقعا جز از خدا از هیچ کس دیگری یاری نخواهیم و امید و اعتمادمان به کسی جز او نباشد.
نکته چهارم - آخرین نماز: اگر انسان این احساس را داشته باشد که این آخرین باری است که در پیشگاه الهی می ایستد و رکوع و سجده می کند، قطعا طوری دیگر نماز خواهد خواند. پیامبر گرامی اسلام در ضمن نصایحی به یکی از اصحاب به نام ابوایوب خالد بن زید» فرمود: فضلها صلاة مودع؛ یعنی به هنگام نماز، طوری باش که گویا این آخرین نمازی است که می خوانی
نکته پنجم - توجه به عظمت الهی: یکی از راه های به دست آوردن حضور قلب در نماز این است که فکر کنیم در برابر چه کسی ایستاده ایم و سخن می گوییم. هر قدر انسان این معنا را بیشتر مورد توجه قرار دهد، خشوع و خضوع و توجهش در نماز، بیشتر خواهد شد. انسان باید توجه کند که در نماز با کسی سخن می گوید که از باطن او آگاه است و کوچکترین خطورات ذهنی و قلبی اش از او مخفی نیست.
پیامبر اکرم تا به ابوذر می فرماید: اگر خودت را در این حد نمی یابی که با خدایی که می بینی حرف بزنی، دست کم این حال را داشته باش که باور داری در حین عبادت، خداوند تو را می بیند و شاهد و ناظر توست: «فإن لم تکن تراه فإنه یراک».
نمونه هایی از این حضور قلب را در نحوه عبادت پیشوایان معصوم طلا و اولیای خدا، تاریخ ثبت کرده است، نمونه هایی را نقل می کنیم:
…در جنگ صفین، تیری به پای امیر مؤمنان علی(ع) اصابت کرد، هر چه کردند نتوانستند آن را خارج کنند، زیرا بسیار درد داشت.
جریان را خدمت امام حسن(ع) عرض کردند، فرمود: صبر کنید تا پدرم به نماز خواندن مشغول شود، زیرا در آن حال چنان از خود بی خود می شود که به هیچ چیز توجه نمی کند... در آن حال، تیر را خارج کردند. بعد از نماز علی(ع) متوجه شد، خون از پای مقدسش جاری است. پرسید: چه شده؟ عرض کردند: تیر را در حال نماز از پای شما بیرون کشیدیم. ۲. ابوحمزه ثمالی می گوید: حضرت زین العابدین را در حال نماز دیدم که ردای مبارک از دوشش افتاد. ردا را به دوش نیفکند تا نمازش تمام شد. پرسیدم: چرا در حال نماز ردا را دست نکردید؟ فرمود: وای بر تو، میدانی در مقابل چه کسی ایستاده بودم؟ از نماز، بنده قبول نمی شود مگر آن مقدار که حضور قلب و اقبال داشته عرض کردم: پس در این صورت ما با نمازهایی که داریم هلاک شده ایم، فرمود: نه، خداوند آن را به نماز نافله ای که می خوانید، جبران می کند.
ارتباط آیه ۳۰ سوره بقره با امام زمان(عج) ارتباط دهیم
آیه ۳۰ سوره بقره
- آیه سوم
«وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَةً... (به خاطر بیاور) هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان گفت: «من در روی زمین، جانشینی قرار خواهم داد». سوره بقره/ ۳۰.
درباره مراد از خلیفه الهی در این آیه، میان مفسران بحث و گفتگوست که سه نظریه اصلی را مطرح می کنیم:
ـ برخی گفته اند: بشر جانشین گذشتگانی شد که بر روی زمین زندگی می کردند. آن گذشتگان نیز یا انسان هایی دیگر بودند، یا ملائکه و یا جنیان.
ـ ولی گروه دیگر بر این باورند که بشر جانشین خداوند متعال است.
ـ گروه سوم نیز می گویند: این جانشینی هرچند جانشینی از خداوند است نه گذشتگان، ولی نه اینکه همه بشر دارای این مقام باشند؛ بلکه گروهی از آنان یعنی آدم ابوالبشر و ابرار از نسل او می باشند.
نظریه سوم با توجه با شواهدی چند از استحکام بیشتری برخوردار می باشد؛ زیرا جانشین شدن انسان از گذشتگان ساکن زمین، نمی تواند برجستگی و امتیاز خاصی داشته باشد؛ در حالی که آیه شریفه در مقام بیان امتیازی بزرگ برای خلیفه است. همچنین مقام خلیفة اللهی که به عنوان یک امتیاز برجسته مطرح شده است، نمی تواند نسبت به هر بشری صادق باشد.
اکنون به سه شاهد برای اثبات نظر سوم دقت نمایید:
۱: روایات
احادیث رسیده از اهل بیت (ع) گویای این است که خلیفه مورد نظر، فقط برگزیدگان از انسان هستند نه همه انسان ها. مثلاً در روایتی که از اسحاق بن عمار نقل شده آمده است:
به موسی بن جعفر (ع) عرض کردم: مرا به کسی که دینم را از او به دست آورم راهنمایی کنید. فرمود: «همین پسرم علی. همانا پدرم باقرالعلوم (ع) دست مرا گرفت و به سوی قبر رسول خدا (ص) برد و فرمود: پسرم، خدای عز و جل فرمود: «إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَةً» و چون خدا چیزی بفرماید به آن وفا می کند. (اصول کافی، ج۱، ص۳۱۲. نیز ر. ش: تفسیر قمی، ج۱، ص۳۶؛ تفسیر اهل بیت (ع)، ج۱، ص۲۲۸ ـ ۲۳۲).
۲: برداشت بسیاری از عالمان شیعی
برداشت بسیاری از علمای شیعه نیز همین نظریه سوم بوده است. از باب نمونه می توان بیان مرحوم کلینی در کافی را نام برد. ایشان بر خلاف رویه خود که معمولاً از اظهارنظر شخصی خودداری می کنند، پیش از نقل روایات مربوط به «فیئ و انفال»، به بیان رأی خود درباره قلمرو مالکیت امام پرداخته و تأکید میکند همه اموال دنیا، از آن امام معصوم (ع) است. (ر. ش: اصول کافی، ج۱، ص۵۳۸).
مرحوم قمی مشهدی را نیز باید از همین گروه دانست. چه اینکه درباره چرایی احتیاج به خلیفه، بیانی را مطرح نمودند که گویای همین نظریه است: احتیاج به وجود خلیفه از جانب خدا نیست بلکه از طرف انسان است؛ زیرا او در پذیرش فیض الهی بدون واسطه ناتوان می باشد. (کنز الدقائق، ج۱، ص۳۲۱).
همچنین فقیه بزرگ مرحوم آیت الله حاج آقامرتضی حائری نیز در یک سخنرانی به همین نکته تصریح نمودند.
۳: برداشت بسیاری از عالمان اهل تسنن
از باب مثال، ابنکثیر، مفسر مشهور اهلتسنن، ابتدا از طبری نقل میکند که خلیفه خداوند، آدم (ع) و هر کسی است که در زمین به عدالت قضاوت نماید؛ سپس تصریح میکند که این آیه، دلیلی اساسی برای لزوم نصب خلیفه توسط خداوند است و انتخابی نیست. (تفسیر القرآن العظیم، ج۱، ص۱۲۶).
نتیجه گیری
بر اساس آنچه در توضیح نظریه سوم گفته شد، امروزه تنها مصداق خلیفه الهی بر زمین، وجود مقدس حضرت ولی عصر (عج) می باشد. رئیس المحدثین مرحوم شیخ صدوق که او را نیز باید از مدافعان نظریه سوم دانست، در تطبیق آیه فوق بر وجود مقدس امام زمان (عج) نوشته است:
ـ خداوند جز افراد پاک باطن را خلیفه نمیکند؛ چون اگر شخص آلودهای را به عنوان خلیفه برگزیند، به مخلوقات خود خیانت کرده است. اگر دلّالی، حمّال خائنی را برای تاجری بفرستد تا کالایی را برای او ببرد و آن حمّال در کالا خیانت کند، دلّال هم خائن خواهد بود.
ـ در آیه «إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً»، دلیل محکمی بر غیبت امام (ع) وجود دارد و آن اینکه: چون منظور خداوند از: «إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً» این بود که ملائکه بایستی عقیدهمند به طاعت آن خلیفه باشند. ملائکه نیز طاعت وی را در دل گرفتند و مشتاق وی شدند به جز شیطان. (کمال الدین، ج۱، ص۱۱).
نکته دیگری که می توان به فرمایش ایشان افزود، دلالت «جاعل» بر استمرار جعل خلیفه از سوی خداوند است. زیرا در ادبیات عرب گفته شده هرگاه اسم فاعل بدون الف و لام بیاید، دلالت بر استمرار و پایداری دارد. (ر. ش: التفسیر الکبیر، ج۱۴، ص۳۰۰). لذا معنای آیه شریفه چنین می شود: «من به طور مستمر، در روی زمین خلیفه و جانشین قرار میدهم». آری، خداوند از زمان خلقت آدم تا قیامت، این سنت خود را ادامه داده و زمین را خالی از جانشین و خلیفه نمی گذارد.