emamian

emamian

بیشتر رژیم‌های غذایی در بلندمدت، جوابگو نیستند و بیشتر کسانی که حتی موفق به کاهش وزن شده‌اند،‌ بعد از چند سال به وزن سابق خود برگشته‌اند! در این مطلب به ۸ تکنیک ساده برای "غذاخوردن" اشاره شده که سلامت شما را تضمین می‌کند!

 

غذا خوردن با مراقبت ذهنی، به شما کمک می‌کند تا عادت‌های غذایی خود را تنظیم کنید؛ تجربه نشان داده کسانی که به این روش غذا میل می‌کنند، موفق به کاهش وزن خود شده، پرخوری را کنار گذاشته و در مجموع احساس بهتری دارند.

 

سایت "هلث لاین" در مقاله‌ای به چیستی، چگونگی و نحوه شروع این مهارت پرداخته است.

 

غذا خوردن با مراقبت ذهنی یک مهارت تمرکزی است که به شما کمک می‌کند تا متوجه عادت‌های غذایی و پیام‌های بدن خود به‌هنگام غذا خوردن شوید؛ این مهارت، موارد زیر را شامل می‌شود:

 

1 ــ آهسته غذا خوردن بدون حواس‌پرتی

 

2 ــ توجه به نشانه‌های گرسنگی جسمی و توقف خوردن به‌هنگام سیری

 

3 ــ تشخیص بین گرسنگی واقعی و تحریک به خوردن

 

4 ــ به‌کارگیری حواس برای توجه به رنگ‌ها، بوها، صداها، بافت‌ها و مزه‌ها

 

5 ــ یادگیری مقابله با حس گناه و تشویش در مورد غذا

 

6 ــ غذا خوردن به‌منظور حفظ سلامتی و تندرستی

 

7 ــ توجه به تأثیر غذا بر روی حال و احوال شما

 

8 ــ شکرگزاری غذا

 

این‌ها به شما اجازه می‌دهند تا افکار و واکنش‌های غریزی را با حالتی سالم‌تر و آگاهانه‌تر جایگزین کنید.

 

مهمترین مسئله، پرت شدن حواس ما هنگام غذا خوردن به‌سمت تلویزیون، کامپیوتر یا موبایل است! غذا خوردن بدون توجه معمولاً با سرعت بیشتری انجام می‌گیرد و این امر منجر به مشکلاتی خواهد شد زیرا مغز شما 20 دقیقه طول می‌کشد تا بفهمد که سیر شده‌اید.

 

اگر خیلی سریع غذا بخورید، پیام سیر بودن هنگامی به مغز می‌رسد که بسیار بیش از حد خورده‌اید که همین عامل اصلی بیماری پرخوری نیز هست.

 

وقتی با مراقبت کامل غذا میل می‌کنید، توجه شما جلب شده و سرعت غذا خوردن شما کاهش می‌یابد؛ در این حال، نحوه غذا خوردن شما از حالت غریزی تغییر می‌کند؛ بیشتر از آن، با توجه کردن به نشانه‌های گرسنگی و سیری بدن خود، توانایی تشخیص گرسنگی واقعی و احساسی را پیدا می‌کنید.

 

همچنین نسبت به "محرک‌هایی" که شما را حتی زمانی که گرسنه نیستید به خوردن تشویق می‌کنند، آگاهی بیشتری پیدا می‌کنید؛ با شناختن محرک‌های خود، می‌توانید بین آنها و واکنش خود برای نحوه پاسخگویی مناسب، فاصله‌ای را ایجاد کنید.

 

بیشتر رژیم‌های غذایی در بلند‌مدت، جوابگو نیستند؛ بیشتر کسانی که حتی موفق به کاهش وزن شده‌اند،‌ بعد از چند سال به وزن سابق خود برگشته‌اند؛ دلیل اصلی این امر، عادت‌های غلظ غذایی است.

 

وقتی با مراقبت غذا می‌خورید، عادت‌های خود را شناسایی می‌کنید و می‌توانید آنها را تغییر دهید؛ این کار به شما کمک می‌کند تا وزن خود را کاهش دهید و آن را حفظ کنید.

 

پرخوری یعنی حجم زیادی از غذا را در فاصله زمانی کوتاهی خوردن؛ این کار با مواردی چون اختلالات غذایی، افزایش وزن و استرس مرتبط است؛‌ با "تمرکز، توجه و مراقبت" غذا خوردن، پرخوری را به‌شدت کاهش می‌دهد.

 

برای یادگیری و تمرین این مهارت نیاز دارید تا چند مورد را رعایت کنید که هر کدام مزیت‌های مربوط به خود را نیز دارند؛ این 5 مهارت‌ عبارتند از:

 

ــ آهسته غذا بخورید و به‌سمت غذا حمله‌ور نشوید!

 

ــ عواملی که حواس شما را پرت می‌کند مانند تلویزیون و تلفن همراه را خاموش کنید.

 

ــ در سکوت غذا را میل کنید.

 

ــ زمانی که سیر شدید حتماً از غذا خوردن دست بکشید (روش‌ صحیح‌تر، دست‌کشیدن از غذا خوردن قبل از احساس سیری است).

 

ــ از خود بپرسید؛ چرا غذا می‌خورید؟! آیا واقعاً گرسنه هستید و آیا این غذا سالم است؟

 

حالا برای شروع، بهتر است این مهارت‌ها را در یک وعده غذایی شبانه‌روز خود تمرین کنید؛ زمانی که بیشتر آن را فرا گرفتید،‌ این روش برای شما عادی می‌شود و می‌توانید هر وقت غذایی را میل کنید از این روش خوردن استفاده کنید!

کاهش مصرف نمک طبیعی در وعده‌های غذایی عوارض جانبی زیادی دارد که خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی را افزایش می‌دهد و منجر به افزایش ضربان قلب می‌شود.

 

بیش از 40 سال به ما گفته شده که خوردن نمک باعث ایجاد بیماریهای مختلف از جمله بیماریهای قلبی و فشار خون می‌شود؛ برخی پزشکان می‌گویند که به همان اندازه که استعمال سیگار یا ورزش نکردن برای سلامتی ما مضر است، مصرف نمک نیز سلامتی ما را تحت تأثیر قرار می‌دهد!

 

بسیاری از پزشکان هنوز هم مدعی هستند که مصرف بیش از یک قاشق غذاخوری نمک، سلامتی ما را به خطر می‌اندازد و ممکن است منجر به مرگ شود! به‌گفته آنان، مصرف نمک باعث فشار خون بالا می‌شود که به‌نوبه خود به قلب ما آسیب می‌رساند اما پزشکان و محققان مرکز پزشکی "سنت لوک" که مرکز تخصصی تحقیقات قلب و گردش خون در ایالت "میزوری" آمریکاست، بر اساس تحقیقات و مطالعات جدید، به نتایجی خلاف این ادعا دست یافته‌اند.

 

پایگاه خبری "دیلی میل" در گزارشی از نتایج تحقیقات این گروه پزشکی می‌نویسد؛ این مرکز در تحقیقات خود ثابت می‌کند که خودداری از خوردن نمک طبیعی، آسیب‌های فراوانی به بدن انسان می‌زند.

 

سردبیر مجله پزشکی "قلب باز" که در انگلیس منتشر می‌شود و عضو مرکز پزشکی "سنت لوک" است در گزارش خود می‌گوید: «من داده‌های بیش از 500 مقاله پزشکی  و اسناد مربوط به نمک را بررسی کرده‌ام و هیچ مدرک علمی معتبری برای حمایت از ایده نخوردن نمک پیدا نکرده‌ام. بر اساس تحقیقات من، مصرف حداقلی نمک طبیعی می‌تواند باعث مقاومت به انسولین، افزایش ذخیره چربی در بدن و حتی خطر ابتلا به دیابت شود!»

 

 دستورالعمل‌های روزانه فعلی، انسانها را به خوردن 2.4 گرم نمک محدود می‌کند؛ پزشکان افرادی را که فشار خون بالایی دارند یا در معرض آن هستند، از خوردن نمک محروم می‌کنند؛ با این حال نمک طبیعی (سنگ نمک معدنی) یک ماده مغذی اساسی است که بدن ما به آن نیاز مبرم دارد و مصرف نمک طبیعی، ارتباطی با بالا رفتن فشار خون ندارد.

 

بر اساس تحقیقات جدید انجام‌شده، این محدودیت‌ها در برابر همه غرایز طبیعی ما ایستادگی می‌کنند؛ نیاز بیولوژیکی انسان به نمک طبیعی مانند عطش انسان به آب است؛ انسانها در اصل افراد "شورطبعی" هستند؛ تعرق انسان از نمک است و سلول‌های بدن در مایعات نمکی غرق هستند؛ انسانها بدون نمک قادر به زندگی نخواهند بود.

 

نقش نمک آنقدر در زندگی انسان اساسی است که کمبود آن به‌عنوان یک داروی "ضد بارداری طبیعی" عمل می‌کند؛ رژیم غذایی کم‌‌نمک باعث کاهش نیاز جنسی انسان می‌شود، احتمال بارداری را کاهش می‌دهد و بر وزن نوزادان هنگام تولد تأثیر منفی می‌گذارد؛ مطالعات بالینی نشان می‌دهد رژیم‌های غذایی کم‌نمک می‌توانند خطر اختلال در نعوظ، خستگی و کاهش سن باروری زنان را افزایش دهند.

 

به‌گفته پزشکان "سنت لوک" نمک به بدن کمک می‌کند تا در برابر جراحت‌های واردشده از حوادث و سایر آسیب‌ها مقاومت کند؛ نمک کافی در بدن باعث می‌شود که جراحات و سوختگی‌های ایجادشده بر بدن به‌سرعت بهبود یابند و بافت‌سازی بدن به‌درستی عمل کند.

 

همچنین به‌هنگام خونریزی‌های شدید، مواد نمکی موجود در بدن در جهت انسداد خونریزی عمل می‌کنند.

 

بنابراین چرا تقریباً همه پزشکان هنوز هم به ما می‌گویند که نمک برای بدن و سلامتی ضرر دارد؟!!

 

دیدگاه پزشکی ارتدوکس در مورد نمک مبتنی بر یک فرضیه مستقیم است که بر اساس آن خوردن مقادیر زیاد نمک منجر به فشار خون بالا می‌شود؛ این گفته که نمک باعث افزایش فشار خون می‌شود بیش از 100 سال پیش توسط دانشمندان فرانسوی "Ambard" و "Beauchard" بیان شد؛ آنها یافته‌های خود را بر اساس مطالعات فقط شش بیمار انجام دادند!

 

اما مانند بسیاری از نظریه‌های بهداشتی ساده، این نظریه مبتنی بر یک سوء تفاهم اساسی است که توسط علم معیوب ایجاد شده است؛ فرضیه معیوب این‌گونه پیش می‌رود: وقتی نمک می‌خوریم تشنه می‌شویم، بنابراین آب بیشتری می‌نوشیم؛ نمک اضافی باعث می‌شود که خون به‌روی آب بماند؛ پس محبوس شدن آب باعث افزایش حجم خون می‌شود که منجر به فشار خون بالاتر می‌شود!

 

اگرچه این نظریه از لحاظ ساختاری منطقی است اما مغالطه‌ای علمی رخ داده‌ است و واقعیات را پشتیبانی نمی‌کند؛ شواهد موجود در ادبیات پزشکی حاکی از آن است که فشار خون تقریباً 80 درصد از افراد مبتلا به فشار خون، هیچ ارتباطی با میزان مصرف نمک ندارد!

 

بین مبتلایان به فشار خون بالا، سه‌چهارم افراد به نمک حساس نیستند؛ حتی بین نیمی از افرادی که فشار خون بالا دارند، اثرات سوئی از مصرف زیاد نمک دیده نمی‌شود.

 

بر اساس تحقیقات مرکز "سنت لوک"، کاهش مصرف نمک طبیعی در وعده‌های غذایی عوارض جانبی زیادی دارد که خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی را افزایش می‌دهد و منجر به افزایش ضربان قلب می‌شود.

 

از دیگر عوارض مصرف کمتر از میزان نرمال نمک طبیعی، به خطر افتادن عملکرد کلیه‌ها، غیرفعال شدن غدد تیروئید، افزایش کسترول در بدن و عاملی خطرناک برای دیابت است.

 

مصرف حداقلی نمک می‌تواند تغییراتی را در بدن ایجاد کند که منجر به مقاومت به انسولین، افزایش میل به قند، اشتهای خارج از کنترل و در نهایت گرسنگی داخلی می‌شود که بعضاً به‌عنوان "نیمه گرسنگی سلولی پنهان" شناخته شده و باعث افزایش وزن افراد می‌شود.

 

هنگامی که شروع به محدود کردن مصرف نمک خود می‌کنید، بدن شما هر کاری را انجام می‌دهد تا پایداری آن را حفظ کند؛ متأسفانه یکی از اصلی‌ترین مکانیسم‌های دفاعی بدن، افزایش سطح انسولین است که با مقاوم‌تر شدن بدن به خود انسولین‌، این کار را انجام می‌دهد؛ در نتیجه بدن قادر به انتقال گلوکز به سلولها نخواهد بود.

 

اگر نمک طبیعی را به‌میزان چشمگیری کاهش دهیم، منجر به کمبود "ید" در بدن می‌شود؛ نمک بهترین منبع ید در بدن است و برای عملکرد مناسب تیروئید به ید احتیاج داریم که بدون آن ممکن است سرعت سوخت‌وساز بدن کند شود.

 

به‌علاوه، رژیم‌های غذایی کم‌نمک، خطر کم‌آبی بدن را افزایش می‌دهد؛ سلول‌های کم‌آب بدن باعث احساس خستگی افراد و احساس نیاز به کالری بیشتر شده که بلافاصله منجر به افزایش وزن می‌شوند.

 

به آوای بدن خود گوش دهید؛ این دستگاه دارای یک "ترموستات نمکی" داخلی است که از فعال شدن هورمون‌های گرسنگی و افزایش وزن جلوگیری می‌کند.

 

چه‌مقدار نمک باید به‌صورت روزانه مصرف شود؟

 

بر اساس تحقیقات انجام‌شده توسط پزشکان "سنت لوک" هر بزرگسالی روزانه به‌مقدار 6.3گرم سدیم احتیاج دارد؛ این میزان حدود دو قاشق چایخوری نمک معدنی طبیعی (نه نمک تصفیه‌شده) می‌شود که میزان نیاز بدن را پوشش می‌دهد.

جوانان مسلمان استرالیا می‌خواهند با برقراری ارتباط و تبادل نظر با غیرمسلمانان، نگرش‌های منفی را در مورد اسلام تغییر دهند.

 تاثیر سیاسی افرا‌ط‌گرایان راست‌گرا و برنامه برجسته‌ امنیت ملی، منجر به افزایش عقاید ضد اسلامی و اختلافات عمیق اجتماعی در استرالیا شده است.

گزارش جدید اداره ثبت اسلام‌هراسی به صدها رویداد اسلام‌هراسی در سال 2016 و 2017 اشاره کرده است. در این گزارش آمده، اگرچه تعداد این رویدادها ثابت است اما حملات گستاخانه‌تر شده و اکثریت زنان مسلمان مورد حمله قرار می‌گیرند.

به نوشته سایت «اس‌بی‌اس نیوز»، با افزایش این اختلافات، در تحقیقات جدیدی، با در نظر گرفتن دیدگاه 28 جوان مسلمان استرالیایی، به بررسی تجربیات مسلمانان و غیرمسلمانان در این کشور پرداخته شد.

متاسفانه تمام شرکت‌کنندگان در این تحقیق، گفتند که آنها در زمان‌های مختلفی این تبعیض را تجربه کرده‌اند.

این تحقیقات نشان داد که تجربیات اسلام‌هراسی مانع همکاری مسلمانان جوان استرالیایی با غیرمسلمانان نمی‌شود. در حقیقت آنها گفته‌اند که مشتاق‌ هستند تا با گروه‌هایی که احتمالا نظر منفی نسبت به آنها دارند همکاری کنند.

این شرکت‌کنندگان گفته‌اند که خودشان را نماینده تمام مسلمانان استرالیا می‌دانند. آنها نه تنها می‌خواهند به عنوان مسلمان در این کشور پذیرفته شوند بلکه می‌گویند هویت آنها می‌تواند به ارزش جامعه استرالیا بیفزاید.

 

شکستن اسلام‌هراسی

آنها همچنین معتقدند که نگرش‌های منفی درباره اسلام و مسلمانان عمدتا به دلیل عدم ملاقات شخصی «آنگلو- استرالیایی‌ها» با مسلمانان و نحوه پوشش پایگاه‌های رسانه‌ای این کشور است. آنگلو- استرالیایی‌ها، شهروندان استرالیایی هستند که به زبان انگلیسی صحبت می‌کنند.

حتی برخی از این جوانان مسلمان در مورد چگونگی یافتن فرصت‌هایی برای گفت‌وگو با شهروندان استرالیایی برای کمک به رفع موانع فرهنگی، سخن گفتند.

این جوانان پس از اینکه توانستند در چندین مورد نگرش‌های منفی را نسبت به مسلمانان مثبت کنند، به توانایی خود در تغییر نگرش‌های منفی اطمینان دارند.

این تحقیقات نشان می‌دهد، اگرچه این جوانان مسلمان می‌دانند که ممکن است مورد حملات اسلام‌هراسی قرار گیرند، اما باز هم به قدرت ارتباط، گفت‌وگو و تبادل نظر برای تغییر نگرش‌های منفی در مورد اسلام، اعتقاد دارند.

در جریان افزایش اسلام‌هراسی در استرالیا در اوایل سال جاری میلادی، هزاران نفر از اهالی «ملبورن» یکی از شهرهای مهم استرالیا در تظاهراتی علیه  موج اسلام هراسی شرکت کردند.

 در این تظاهرات گسترده که به دنبال حملات تروریستی به دو  مسجد در نیوزلند و علیه موج اسلام‌هراسی برگزار شد،  حاضران همبستگی خود با مسلمانان را ابراز داشتند و برای جانباختگان این حادثه تروریستی دعا قرائت کردند.

همایش زیارت و توسل از دیدگاه اهل سنت و تجلیل از کاروان اهل سنت زائرین امام رضا ( ع) ، روز دوشنبه ۴ آذر با حضور مسئولین دفتر آستان قدس رضوی گلستان (گرگان وگنبد)، حجت الاسلام دیلم معاون فرهنگی دفتر نمایندگی ولی فقیه در امور اهل سنت شمال کشور، حجت الاسلام ترابی امام جمعه شهرستان گنبدکاووس، مسئول تبلیغات شهرستان و نمایندگی ولی فقیه در سپاه گنبد و جمعی از خادمیاران رضوی در دارالقرآن امام شاطبی مسجد طلابی  گنبدکاووس برگزار شد.

 

امیرالمومنین علیه‌السلام: کسی از دنیا شادمانی ندید جز آن که پس از آن با اشک و آه روبرو شد، هنوز با خوشی های دنیا روبرو نشده است که به ناراحتی‌ها و پشت کردن آن مبتلا می گردد.

 

امام علی علیه السلام:

غَرَّارَةٌ ضَرَّارَةٌ حَائِلَةٌ زَائِلَةٌ نَافِدَةٌ بَائِدَةٌ أَکَّالَةٌ غَوَّالَةٌ لَا تَعْدُو إِذَا تَنَاهَتْ إِلَی أُمْنِیَّةِ أَهْلِ الرَّغْبَةِ فِیهَا وَ الرِّضَاءِ بِهَا أَنْ تَکُونَ کَمَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَی سُبْحَانَهُ کَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِیماً تَذْرُوهُ الرِّیاحُ وَ کانَ اللَّهُ عَلی کُلِّ شَیْ‏ءٍ مُقْتَدِراً لَمْ یَکُنِ امْرُؤٌ مِنْهَا فِی حَبْرَةٍ إِلَّا أَعْقَبَتْهُ بَعْدَهَا عَبْرَةً وَ لَمْ یَلْقَ فِی سَرَّائِهَا بَطْناً إِلَّا مَنَحَتْهُ مِنْ ضَرَّائِهَا ظَهْراً وَ لَمْ تَطُلَّهُ فِیهَا دِیمَةُ رَخَاءٍ إِلَّا هَتَنَتْ عَلَیْهِ مُزْنَةُ بَلَاءٍ وَ حَرِیٌّ إِذَا أَصْبَحَتْ لَهُ مُنْتَصِرَةً أَنْ تُمْسِیَ لَهُ مُتَنَکِّرَةً وَ إِنْ جَانِبٌ مِنْهَا اعْذَوْذَبَ وَ احْلَوْلَی أَمَرَّ مِنْهَا جَانِبٌ فَأَوْبَی لَا یَنَالُ امْرُؤٌ مِنْ غَضَارَتِهَا رَغَباً إِلَّا أَرْهَقَتْهُ مِنْ نَوَائِبِهَا تَعَباً وَ لَا یُمْسِی مِنْهَا فِی جَنَاحِ أَمْنٍ إِلَّا أَصْبَحَ عَلَی قَوَادِمِ خَوْفٍ غَرَّارَةٌ غُرُورٌ مَا فِیهَا فَانِیَةٌ فَانٍ مَنْ عَلَیْهَا لَا خَیْرَ فِی شَیْ‏ءٍ مِنْ أَزْوَادِهَا إِلَّا التَّقْوَی. ...

 

امام علی علیه السلام:

 

دنیای حرام بسیار فریبنده و بسیار زیان رساننده است، دگرگون شونده و ناپایدار، فنا پذیر و مرگبار، و کشنده ای تبهکار است.

 

و آنگاه که به دست آرزومندان افتاد و با خواهش های آنان دمساز شد می نگرند که جز سرابی بیش نیست که خدای سبحان فرمود: «زندگی چون آبی ماند که از آسمان فرو فرستادیم و به وسیله آن گیاهان فراوان رویید سپس خشک شده، باد آنها را پراکنده کرد و خدا بر همه چیز قادر و تواناست».

 

کسی از دنیا شادمانی ندید جز آن که پس از آن با اشک و آه روبرو شد، هنوز با خوشی های دنیا روبرو نشده است که با ناراحتی‌ها و پشت کردن آن مبتلا می گردد، شبنمی از رفاه و خوشی دنیا بر کسی فرود نیامده جز آن که سیل بلاها همه چیز را از بیخ و بن می کنند.

 

هر گاه صبحگاهان به یاری کسی برخیزد، شامگاهان خود را به ناشناسی می زند، اگر از یک طرف شیرین و گوارا باشد از طرف دیگر تلخ و ناگوار است. کسی از فراوانی نعمت های دنیا کام نگرفت جز آن که مشکلات و سختی ها دامنگیر او شد، شبی را در آغوش امن دنیا به سر نبرده جز آن که صبحگاهان بال های ترس و وحشت بر سر او کوبید، بسیار فریبنده است و آنچه در دنیاست نیز فریبندگی دارد، فانی و زودگذر است، و هر کس در آن زندگی می کند فنا می پذیرد.  خیر و نیکوئی در هیچیک از توشه‏ های آن نیست مگر تقوی و پرهیز کاری.

 

 

"نهج البلاغه، خطبه ۱۱۱"

دوشنبه, 04 آذر 1398 12:15

محبوب‌ترین عمل نزد خدا

آیت الله مصباح یزدی در رمضان ۱۴۳۵ هجری قمری پیرامون موضوع «محبت خدا» سخنانی را در دفتر مقام معظم رهبری ایراد کرد که گزیده ای از این مباحث در شماره های مختلف خدمت علاقمندان عرضه خواهد شد.

 

محبت خدا با محبت دشمنان خدا قابل جمع نیست، اما با محبت چیزهایی که خدا دوست می‌دارد یا فرضا نه محبوب و نه مبغوض اوست، قابل جمع است؛ البته مراتب مطلوبیت آن  تفاوت می‌کند که امیدواریم بتوانیم از آیات و روایات برای تفصیل این مطالب بهره ببریم.

 

در روایات بسیاری با تعبیراتی از قبیل «حب فی الله»، «حب المؤمن»، «حب احباء الله» و «المتحابین فی الله» به دوست داشتن مؤمنان تشویق شده است.

 

در روایتی از امام زین العابدین علیه‌السلام نقل شده است که فرمودند: در روز قیامت هنگامی که محشر به پا می‌شود و همه خلایق در آن عرصه عظیم حضور پیدا می‌کنند، گروهی با صورت‌های نورانی به طرف بهشت به راه می‌افتند وملائکه به آن‌ها خطاب می‌کنند: «الی الجنة بغیر حساب»؛ شما به حساب نیاز ندارید، یک سره به بهشت بروید! وقتی مردم می‌پرسند: این‌ها کیستند، پاسخ می‌شنوند: این‌ها کسانی هستند که یکدیگر را به خاطر خدا دوست می‌داشتند و خداوند نیز آن‌ها را بی‌حساب به بهشت می‌برد.

 

در حدیث معراج نیز، خداوند می‌فرماید: «وَجَبَتْ‏ مَحَبَّتِی‏ لِلْمُتَحَابِّینَ‏ فِیَّ»؛ [۱] محبت من برای کسانی که یکدیگر را به خاطر من دوست می‌دارند، واجب است.

 

مضمون نادری نیز در بعضی از احادیث قدسی آمده است که نقل‌های بسیار لطیفی دارد. در یکی از این نقل‌ها خداوند خطاب به حضرت موسی علی‌نبیناوآله‌وعلیه‌السلام می‌فرماید تو چه کار برای من کرده‌ای؟ و سپس یکی یکی کارهای خوب او را می‌شمارد و می‌فرماید: آن‌ها را برای خودت انجام داده‌ای. وقتی حضرت موسی عرض می‌کند: خدایا! پس چه کنم که برای تو باشد، خطاب می‌آید که «هَلْ وَالَیْتَ‏ لِی‏ وَلِیّاً وَهَلْ عَادَیْتَ لِی عَدُوّاً؟ »[۲] آن‌چه برای من است این است که کسی را به خاطر من دوست بداری یا کسی را به خاطر این‌که دشمن من است، دشمن بداری. در ذیل این روایت آمده است که حضرت موسی از این‌جا فهمید که محبوب‌ترین اعمال پیش خدا، این است که انسان دیگران را برای خدا دوست بدارد.

 

در روایت دیگری از امام جواد علیه‌السلام نقل شده است: «أَوْحَی‏ اللَّهُ‏ إِلَی‏ بَعْضِ‏ الْأَنْبِیَاء: أَمَّا زُهْدُکَ فِی الدُّنْیَا فَتُعَجِّلُکَ الرَّاحَة، أَمَّا انْقِطَاعُکَ إِلَیَّ فَیُعَزِّزُکَ بِی، وَ لَکِنْ هَلْ عَادَیْتَ لِی عَدُوّاً وَ وَالَیْتَ لِی وَلِیّاً»؛ [۳] خداوند متعال به برخی از انبیا وحی کرد که زهد در دنیا باعث راحتی خودت است؛ وقتی به امور دنیا تعلق نداری و زندگی ساده‌ای داری، غم و غصه‌ای نیز نداری. بنابراین زهدت را به حساب من نگذار! زهدت باعث می‌شود که خودت راحت باشی. وَأَمَّا انْقِطَاعُکَ إِلَیَّ فَیُعَزِّزُکَ بی‌؛ این‌که سر و کارت فقط با من است و امیدی به دیگران نداری، نیز باعث عزت خودت است. وَلَکِنْ هَلْ عَادَیْتَ لِی عَدُوّاً وَوَالَیْتَ لِی وَلِیّا؛ آیا کسی را به خاطر من دوست، یا دشمنی را به خاطر من دشمن داشته‌ای؟ این دوستی و دشمنی است که برای من بوده است، ولی کارهای دیگرت مال خودت است.

 

حال این پرسش مطرح می‌شود که دوستی مؤمن به خاطر خدا چه خصوصیتی دارد که خداوند می‌فرماید: نماز، روزه و عبادت‌های دیگرت مال خودت است، اما این‌که کسی را به‌خاطر من دوست بداری، برای من است؟ این دوستی با سایر عبادت‌ها چه تفاوتی می‌کند؟

 

به نظر می‌رسد دلیل این امر آن است ‌که محبت انسان به دیگران برای خدا، در واقع همان محبت خداست و عملی جداگانه نیست.

 

نماز، روزه، زکات و سایر عبادت‌ها هر کدام عملی مستقل است، و وقتی انسان آن‌ها را انجام می‌دهد، انتظار ثواب نیز دارد، اما روشن است که وقتی کسی خدا را دوست داشته باشد، دوستان خدا را نیز دوست خواهد داشت. وقتی انسان به کسی خیلی علاقه داشته باشد، هر چیزی را که به او نسبت داده شود، نیز دوست دارد. مثلا محبت انسان به تصویر محبوب، محبتی جدا از محبت او نیست و هر کسی تصویر محبوب خود را نیز دوست می‌دارد. بنابراین محبت انسان به مخلوقی از مخلوقات خدا به خاطر خدا، همان شعاع محبت خداست که به محبوب خدا تابیده است و چیز دیگری نیست. این است که خداوند از آن بسیار خشنود می‌شود و باعث رشد شخص می‌شود.

 

از این‌رو روایات فراوانی درباره دوست داشتن مؤمن وارد شده است که این کار را یکی از بالاترین عبادت‌ها معرفی می‌کند که نه تنها منافاتی با محبت خدا ندارد، بلکه مورد تأکید خداست و خداوند از مؤمن انتظار دارد که غیر از همه عبادت‌ها، این فضلیت را نیز داشته باشد.

 

در  روایات دیگری آمده است هنگامی که دو مؤمن به هم می‌رسند، برترین آن‌ها کسی است که دیگری را بیشتر دوست می‌دارد؛ إِنَّ الْمُسْلِمَیْنِ یَلْتَقِیَانِ فَأَفْضَلُهُمَا أَشَدُّهُمَا حُبّاً لِصَاحِبِهِ‏.

 

محبت مؤمنان فقیر، محبت خداست!

 

از جمله روایات این باب روایاتی است که در آن‌ها بر محبت فقرا تأکید شده است. در روایتی از پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نقل شده است که فرمودند: خدای متعال به من امر فرموده که مؤمن فقیر را دوست بدارم.

 

در حدیث معراج نیز خداوند خطاب به پیامبر خود می‌فرماید: محبتی محبة الفقرا؛ [۴] محبت من محبت فقراست.

 

باز در فراز دیگری از این حدیث می‌فرماید: فقرا را نزدیک خودت قرار بده، به آن‌ها نزدیک شو و بیشتر با آن‌ها معاشرت کن! اما با اغنیاء خیلی نزدیک نشو!

 

از جمله روایات این باب درباره امیرمؤمنان سلام‌الله‌علیه است که پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله به ایشان فرمودند: یَا عَلِیُّ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی وَهَبَ لَکَ حُبَّ الْمَسَاکِینِ وَ الْمُسْتَضْعَفِینَ فِی الْأَرْضِ فَرَضِیتَ‏ بِهِمْ إِخْوَاناً وَ رَضُوا بِکَ‏ إِمَاما؛ [۵] ای علی! خداوند محبت فقرا را به تو عنایت فرموده است. این موهبتی خدایی است. تو آن‌ها را به عنوان برادر پسندیده‌ای و آن‌ها نیز تو را به عنوان امام پسندیده‌اند. حال این تاکیدات این پرسش را مطرح می‌کند که چه خصوصیتی باعث شده که می‌بایست انسان در بین سایر مؤمنان، فقرا را بیشتر دوست بدارد؟

 

تقرب به خدا؛ اقتضای فقر

 

به نظر می‌رسد یکی از دلایل تأکید بر محبت فقرا این است که فقرا خود بیشتر شایسته محبت هستند. ملاک محبوبیت نزدیک‌تر بودن به خداست و فقرا امکان تقرب بیشتری دارند. طبیعت ثروتمند بودن، اقتضای این را دارد که انسان از خدا غافل و به غرور و تکبر مبتلا شود. چنین کسانی که آفات و گرفتاری‌هایی دارند و موانعی بر سر راهشان است، ممکن است به هدف نرسند و یا دست‌کم دیرتر به هدف برسند.

 

همان‌طور که در آیات قرآن آمده است، انسان همین که ببیند که بی‌نیاز است و دستش به دهانش می‌رسد، دیگر در مقابل حق تسلیم نمی‌شود و سرکشی و غرور پیدا می‌کند؛ کلاّ إِنَّ الْإِنسَانَ لَیَطْغَی× أَن رَّآهُ اسْتَغْنَی. [۶] البته این‌ سخن به این  معنا نیست که ثروت، علت تامه برای دوری از خداست. این مسائل، همانند تأثیراتی که در کتاب‌های طبی برای داروها می‌نویسند، از قبیل اقتضائات است و به این معناست که در شرایطی اثر می‌کند و گاهی در شرایط دیگری اثر نمی‌کند. این‌که انسان خود را غنی بداند، اقتضای طغیان، سرکشی و غرور دارد، ولی ممکن است کسی در مکتب انبیا تربیت شود و نه تنها مبتلا به غرور و تکبر نشود، بلکه بسیار متواضع‌تر از دیگران نیز بشود. بنابراین فقرا از آن جهت که معمولا مبتلا به غرور، تکبر، طغیان و امثال آن نمی‌شوند، آفت‌شان کمتر است و چیزی که آفتش کمتر باشد، دوست‌داشتنی‌تر است.

 

اخلاص در محبت به فقرا

 

دلیل دیگر مطلوبیت محبت فقرا، به خود محب مربوط می‌شود. محبت ما نسبت به فقرا ممکن است آفت کمتری نسبت به محبت ما به  اغنیاء داشته باشد. ممکن است محبت انسان به کسانی که امتیازاتی از قبیل پست، مقام، عنوان، ثروت و... دارند، به خاطر طمع در استفاده از امتیازات آن‌ها باشد. این محبت خالص برای خدا نیست، اما در محبت به فقیر معمولا این انگیزه وجود ندارد؛ فقیر چیزی ندارد که انسان طمع در آن داشته باشد. بنابراین وقتی ما مؤمنان فقیر را دوست می‌داریم، محبت‌مان خالص‌تر است، اما اگر مسائل دیگری همانند ثروت و لوازم آن از قبیل مقام و تشخص‌های اجتماعی در کار باشد، ممکن است انسان به  امید این‌که زمانی برایش کارگشایی کنند، به آن‌ها محبت بورزد و این باعث مشوب شدن محبت انسان به انگیزه‌های نفسانی و دنیوی می‌شود.

 

معیار شناخت دوستی برای خدا

 

نکته دیگری که می‌بایست به آن توجه کنیم این است که در همه روایاتی که دلالت بر مطلوبیت محبت به دیگران دارد، عنوان «فی ‌الله» قید شده است؛ المتحابین فی الله.

 

حال این پرسش مطرح می‌شود که این قید «فی الله» به چه معناست و معیار شناخت این‌که انسان کسی را برای خدا دوست می‌دارد، چیست؟

 

روشن است که انگیزه‌های مختلفی برای محبت وجود دارد. برخی از انگیزه‌ها را خود انسان می‌تواند آزمایش کند. مثلا اگر محبت برای خدا باشد، رفتارهای طرف مقابل تأثیری در محبت او ندارد. او برای خدا این فرد را دوست می‌دارد، حال مثلا  باوفا باشد یا جفاکار، تفاوتی در محبتش نمی‌کند.

 

ملاک دیگری که کمابیش خود انسان می‌تواند آن را بسنجد، این است که اگر محبت انسان به دیگری برای خداست، می‌بایست هرکه را به خدا نزدیک‌تر است، بیشتر دوست بدارد، اگر این طور نبود باید شک کند که آیا این محبت برای خداست یا برای امر دیگری است.

 

در برخی از روایات ویژگی‌هایی برای کسانی که دیگران را برای خدا دوست می‌دارند، ذکر شده است. از جمله آن‌ها این روایت معروف است که حواریون حضرت عیسی علی‌نبیناوآله‌وعلیه‌السلام از ایشان پرسیدند که ما با چه کسانی معاشرت  کنیم؟ قَالَتِ الْحَوَارِیُّونَ لِعِیسَی یَا رُوحَ‏ اللَّهِ‏ مَنْ‏ نُجَالِسُ قَالَ مَنْ یُذَکِّرُکُمُ اللَّهَ رُؤْیَتُهُ وَ یَزِیدُ فِی عِلْمِکُمْ مَنْطِقُهُ وَ یُرَغِّبُکُمْ فِی الْآخِرَةِ عَمَلُهُ. [۷] روشن است که انسان چنین کسی را برای خدا دوست می‌دارد. کسی که دیدنش شما را به یاد خدا بیندازد نه به یاد شیطان و هوس‌ها. وقتی سخن می‌گوید بر علم شما افزوده شود و این‌گونه نیست که شما را غافل کند و مشغول سخنان بی‌حاصل و لغویات سازد. حتی اگر سخن نیز نگوید، از دیدن رفتارش به آخرت رغبت پیدا می‌کنید؛ وقتی رفتارهایش می‌بینید، تشویق می‌شوید که برای آخرت کار کنید. حتما شما بزرگانی را دیده‌اید که این‌گونه بودند.

 

آیت‌الله مشکینی؛ مجسمه تقوا

 

مرحوم آقای مشکینی رضوان‌الله‌علیه این گونه بود. حتی در زمستان نیز عبای نازک و ارزان قیمت می‌پوشید. هیچ گاه انسان از دیدن ایشان، به یاد لباس‌های فاخر، زینت‌ها و امثال آن نمی‌افتاد.

 

من با این‌که نزدیک به چهل سال با ایشان معاشرت داشتم، یادم نمی‌آید که سخن بی‌فایده‌ و نامربوطی از ایشان شنیده باشم. هر چه بود یا درباره علم و تقوا بود و یا مسائل اجتماعی برای شناختن وظیفه. مجلس ایشان طوری بود که کمتر کسی بود که در آن متأثر نشود.

 

در دیدارهای اعضای مجلس خبرگان با مقام معظم رهبری که هر سال دو مرتبه خدمت ایشان می‌رسیدیم، آقا به ایشان امر می‌فرمودند که موعظه کنند و ایشان در حضور مقام معظم رهبری خبرگان را موعظه می‌کرد. روایات بسیار ناب و مطالب مفید و ارزنده‌ای می‌گفتند که امثال بنده تحت تأثیر واقع می‌شدیم و احساس می‌کردیم که تفاوت کرده‌ایم.

 

روشن است که چنین افرادی را انسان دوست می‌دارد و این محبت به خاطر امور دنیایی نیست. این محبت به‌خاطر این است که  دیدن، صحبت کردن، رفتار، حق‌شناسی‌، قدرشناسی و  تواضع ایشان انسان را به یاد خدا می‌اندازد، اما مواردی هم وجود دارد که مشتبه است و ممکن است انگیزه‌های دیگری در کار باشد.

 

تأثیر عمل خالص

 

خوب است انسان بکوشد که انگیزه‌هایش را درست بشناسد و اموری را که جنبه‌های دنیوی و شخصی دارد حذف کند. وقتی کار برای خداوند خالص شد، خیلی اثر می‌کند؛ اثری که با عملی که حتی یک درصد شائبه دارد، نیز قابل مقایسه نیست. خلوص برای تأثیر اعمال، اکسیری است که با هیچ چیزی قابل مقایسه نیست. خدای متعال می‌فرماید: انا خیر شریک؛ من بهترین شریکم. اگر کسی در کاری من را با دیگری شریک کند، من سهم خودم را به شریک واگذار می‌کنم و می‌گویم این هم مال تو! من نمی‌پذیرم جز آن‌چه خالص فقط برای من باشد. البته خداوند بخلی در پذیرفتن آن نیز ندارد و آن را نیز بی‌اثر نمی‌گذارد، اما آن‌چه اثر اصیل و عمیق دارد و همانند کیمیا مس را طلا می‌کند، عمل خالص است. اگر این‌گونه شد هم برای دنیای انسان و هم برای آخرت او مؤثر است.

 

ان شاءالله خداوند روزی ما، شما و همه بفرماید!

 

 وصلی ‌الله علی محمد وآله الطاهرین.

 

-------------------

 

پاورقی:

[۱]. بحارالانوار، ج۷۴، ص۲۱

[۲]. جامع الاخبار، ص۱۲۶

[۳]. تحف العقول، ‌ ص۴۵۴

[۴]. ارشاد القلوب الی الصواب، ج۱، ص۲۰۱

[۵]. بحارالانوار، ج۳۶، ص۳۴۷

[۶]. علق، ۷-۶

[۷]. کافی، ج۱، ص۴۰

 

مقام ابراهیم در ضلع شرقى کعبه، تقریباً مقابل درِ کعبه قرار دارد، کسى‏ که رو به مقام بایستد کعبه و درِ خانه را پیش روى دارد.

مقام ابراهیم یکى از «آیات بینات» الهى است و نماز طواف نزد مقام، داراى فلسفه عمیق اعتقادى، اجتماعى و تاریخى است .

وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثَابَةً لِّلنَّاسِ وَأَمْنًا وَاتَّخِذُواْ مِن مَّقَامِ إِبْرَاهِیمَ مُصَلًّى وَعَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ أَن طَهِّرَا بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَالْعَاکِفِینَ وَالرُّکَّعِ السُّجُودِ؛ و چون خانه [کعبه] را براى مردم محل اجتماع و [جاى] امنى قرار دادیم [و فرمودیم] در مقام ابراهیم نمازگاهى براى خود اختیار کنید و به ابراهیم و اسماعیل فرمان دادیم که خانه مرا براى طواف‏کنندگان و معتکفان و رکوع و سجودکنندگان پاکیزه کنید .(سوره بقره، آیه 125)

مقام و ریشه تاریخى آن

مقام در لغت به ‏معناى محل قیام و جاىِ ایستادن است و مقام ابراهیم همان مکانی است که حضرت ابراهیم خلیل هنگام بناى کعبه بر آن ایستاد و با کمک حضرت اسماعیل (ع) عَلَم کعبه را برافراشتند.

به روایتى دیگر نیز این مقام سنگى است که حضرت ابراهیم پس از بناى کعبه بر آن ایستاد و آهنگ حج داد و مردم را فراخواند تا به طواف بیت عتیق بیایند و هنگام ایستادن اثر پاى او بر آن سنگ نقش بست.

مشخصات مقام ابراهیم

مقام ابراهیم آنگونه که توصیف شده سنگى مرمری به رنگ سفید مایل به زرد و سرخ است. این سنگ به شکل مکعب، با مساحت حدود 40 × 40 سانتى‏متر و یا 36 × 36 سانتى‏متر با ارتفاع بیست سانتى‏متر است که با پوشش ورق طلاى خالص اطراف آن بسته شده و جاى دو پا در وسط آن دیده مى‏شود که بر اثر تماس دست زائران طی سالیان گذشته، اثر دقیق پاها و انگشتان آن مشخص نیست و تنها دو حفره بر جاى مانده است.

این سنگ بر پایه‏اى از سنگ مرمر با قطر 36 سانتى‏متر قرار گرفته و با اتصالاتى از طلا مهار شده است. مقام داخل محفظه ای از شیشه از نوع کریستال قرار گرفته و بالاى آن قبه‏اى کوچک است که هلالى بر فراز آن نصب گردیده است.

ارتفاع این بنا از کف زمین به سه متر می رسد. مقام در ضلع شرقى کعبه، تقریباً مقابل درِ کعبه قرار دارد و کسى‏ که رو به مقام بایستد کعبه و درِ خانه را پیش روى دارد.

پیشینه مقام ابراهیم

فِیهِ آیَاتٌ بَیِّنَاتٌ مَّقَامُ إِبْرَاهِیمَ وَمَن دَخَلَهُ کَانَ آمِنًا وَلِلّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَیْهِ سَبِیلًا وَمَن کَفَرَ فَإِنَّ الله غَنِیٌّ عَنِ الْعَالَمِینَ ؛ در آن نشانه‏هایى روشن است [از جمله] مقام ابراهیم است و هر که در آن درآید در امان است و براى خدا حج آن خانه بر عهده مردم است [البته بر] کسى که بتواند به سوى آن راه یابد و هر که کفر ورزد یقینا خداوند از جهانیان بى‏نیاز است .(سوره آل عمران، آیه 97)

مقام هر چند به ‏ظاهر قطعه ‏سنگى است که اثر پاى انسانى بر آن نقش بسته است، اما از نظر تاریخى این سنگ ویژگى خاص دارد و از آن مهمتر بُعد معنوى آن است .

نقطه آغازین مقام چنانکه در روایتى از امام صادق (ع) نقل شده، بدین‏گونه است: «هنگامى که خداوند به ابراهیم وحى کرد اعلام حج کند سنگى را که جاى پاى ابراهیم بر آن است گرفت و در کنار خانه کعبه درست مقابل موضع کنونى مقام نهاد و بر آن ایستاد و با صداى بلند فرمان الهى را اعلام کرد و همین ‏که ابراهیم لب به سخن گشود، آن سنگ تحمل وى را نداشت و دو پاى او در آن فرو رفت...

... این سنگ همان جا ماند و با مرور زمان، وقتى ازدحام مردم موجب مشقت و زحمت زائران بیت شد، سنگ را از جاى پیشین به محل کنونى (تقریباً سیزده متر از خانه کعبه) منتقل کردند تا مطاف براى زائران خلوت شود و بدینگونه بود تا خداوند حضرت محمد (ص) را به رسالت برانگیخت و آن حضرت مقام را به همان محلى برگرداند که ابراهیم نهاده بود و بدینگونه بود تا پیامبر رحلت کرد و در زمان ابوبکر و اوایل خلافت عمر نیز بدین منوال بود تا این‏که عمر دستور داد به جهت ازدحام زائران مقام به ‏جاى قبلى برگردانده شود... .»(علل الشرایع، ص 423)

 حج‌گزاران پس از طواف واجب، باید پشت مقام ابراهیم، 2 رکعت نماز طواف به جای آورند. نماز طواف نساء نیز پشت مقام ابراهیم خوانده می‌شود.

با مرور زمان، وقتى ازدحام مردم موجب مشقت و زحمت زائران بیت شد، آن سنگ را از جاى پیشین به محل کنونى (با فاصله 26 ذراع و نیم، تقریباً سیزده متر، از خانه کعبه) منتقل کردند تا مطاف براى زائران خلوت شود و بدینگونه بود تا خداوند حضرت محمد (صلى‏الله‏علیه‏و‏آله) را به رسالت برانگیخت و آن حضرت مقام را به همان محلى برگرداند که ابراهیم نهاده بود و بدینگونه بود تا پیامبر رحلت نمود و در زمان ابوبکر و اوایل خلافت عمر نیز بدین منوال بود تا این ‏که عمر دستور داد به جهت ازدحام زائران مقام به ‏جاى قبلى برگردانده شود... .»(علل الشرایع، ص 423)

 براساس برخی گفته‌ها مقام ابراهیم تا فتح مکه به دیوار کعبه چسبیده بود و پس از فتح، پیامبر آن را از دیوار جدا و کنار کعبه، نزدیک در نصب کرد. زمانی که آیه «وَ اتَّخِذُوا مِن مَقامِ إِبراهیمَ مُصَلًّی» را گفت، دستور داد مقام را جایی که اکنون قرار گرفته انتقال دهند.

کیفیت نماز طواف

در خصوص کیفیت نماز طواف، تصریح شده مستحب است پس از حمد، سوره توحید و سوره جحد میان دو رکعت توزیع شود. قول مشهور استحباب توحید در رکعت اول و سوره جحد در رکعت دوم است. شیخ طوسی در مسئله دو قول دارد؛ یکی به همان طریق که گفته شد. قول دیگر به عکس آن؛ یعنی جحد در رکعت اول و توحید در رکعت دوم.

شیخ عیسی قاسم، رهبر شیعیان بحرین در مراسم افتتاحیه سی و سومین کنفرانس وحدت اسلامی با اشاره به اینکه فلسطین موضوع اول جهان اسلام است، گفت: نباید از وظایف خود در مورد فلسطین سرباز بزنیم و اگر به این موضوع توجه نکنیم عذاب الهی و آتش دوزخ بر ما فرود خواهد آمد، نباید دنیا را به آخرت فروخت، بنابراین به پا خیزیم و مذاکره هم نکنیم تا صلح را به ما بدهند چون با صلح می‌خواهند فلسطین را از ما بگیرند و نباید هیچ ترس و واهمه‌ای از دشمن داشت.

 

وی افزود: خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «به ریسمان الهی چنگ بزنید و این راه هدف را به شما نشان می‌دهد»، این اجلاس نیز نشانه‌ای کوچکی از وحدت پر خیر و برکت امت اسلامی است، امت اسلامی نمونه و الگو یک امت واحده است که انسان را به سمت خداوند سوق می‌دهد و زندگی انسان را به کمال غایی خود می‌رساند.

 

رهبر شیعیان بحرین خطاب به امت اسلامی گفت: به وحدت خود بازگردید، با بازگشت به وحدت کل زمین زنده می شود و انسانیت و همه انسان ها پویا خواهند شد، زمین در غیر این صورت مرده خواهد بود و به کویری شبیه می شود، اسلام امانتی به گردن این امت است و این امت باید به وظیفه خود عمل کند، ما تحت امتحان سختی هستیم و آزمون پایداری و عزت بر ما روا شده است.

 

شیخ عیسی قاسم خاطرنشان کرد: موضع امت در مورد فلسطین و مسجد الاقصی یک آزمون سخت است، این امت یا باید به شکل متفرق بماند که روز به روز شکست خواهد خورد یا به وحدت خود بازگردد. وحدت به سرزمین ها پویایی می‌بخشد، پیامبر اکرم(ص) می‌فرمایند « دشمن به دنبال توان و قدرت امت اسلامی در وحدت است»، وحدت امت اسلامی در پاسخ به خداوند که می فرمایند "به ریسمان الهی چنگ بزنید و متفرق نشوید" باید جواب دهد.

 

رهبر شیعیان بحرین بیان کرد: پرسش برای همه امت اسلامی این است که آیا همه ملت فلسطین و مسجد الاقصی باید در برابر رژیم صهیونیستی تنها بمانند تا این مردم مظلوم در درد و رنج غرق شوند و هیچکس خم به ابرو نیاورد و نبیند که این مردم در یوغ دشمنی این رژیم بمانند.

 

شیخ عیسی قاسم تصریح کرد: اگر برای وجب به وجب این خاک اقدامی نکنیم و در برابر تجاوزات اسرائیل ساکت باشیم خداوند از ما نمی‌گذرد. فلسطین و قدس مساله یک امت اسلامی است و کل امت باید به پا خیزد و برای یاری رساندن به فلسطین هماهنگ باشد و این فلسطین تنها با شعار  پس گرفته نمی‌شود بلکه باید با ایثارگری و رهبری واحدی در راه آزادسازی فلسطین جانفشانی کرد تا این مساله به سرانجام برسد.

 

رهبر شیعیان بحرین ادامه داد:موضوع فلسطین باعث می‌شود که وحدت خود را بازیابیم تا به یک امت قدرتمند و واحد تبدیل شویم، در این شرایط می توانیم کل بشریت را نجات دهیم.

 

وی افزود: در عصر امروز بسیاری از رژیم ها در مبارزه و نجات فلسطین به معامله قرن پیوستند، این رژیم ها در آستانه فروپاشی خطایی را در پیش گرفتند که نهایتا مسیر آنها به پایان می رسد و آنها نه تنها رژیم خود بلکه مردم شان را نیز از بین می برند، این رژیم ها نباید از وظیفه خود سربا بزنند.

 

شیخ عیسی قاسم در پایان خاطرنشان کرد: مردم بیت المقدس در برابراشغالگری اسرائیل ایستاده اند و مقدسات اسلامی که مایه عزت این امت است هرروز توسط صهیونیستها مورد اهانت قرار‌می گیرد. لذا ما نباید اجازه دهیم یک وجب از این سرزمین پاک در دست اشغالگران باقی بماند. چرا که مسئله فلسطین و قدس مساله همه امت است.

«حامد کرزی» رئیس جمهور سابق افغانستان که پس از پایان دوره ریاست جمهوری‌اش نیز همچنان یکی از پر نفوذترین چهره‌های سیاسی این کشور محسوب می‌شود از مخالفت «اشرف غنی» رئیس جمهور کنونی این کشور با حضورش در نشست بین‌الافغانی چین خبر داد.

 

این نشست قرار است با حضور نمایندگان دولت، نمایندگان احزاب، چهره‌های سیاسی و نیز نمایندگان طالبان به میزبانی پکن برگزار شود اما زمان دقیق برگزاری آن هنوز مشخص نیست.

 

کرزی در این باره به «رادیو آزادی» گفت که نامش در فهرست افرادی که قرار است در نشست چین حضور یابند وجود داشت اما غنی با حضورش مخالفت کرد و خواستار عدم مشارکت در این نشست شد.

 

وی ادامه داد که به درخواست غنی نامش را از این فهرست حذف کرده است اما پس از آن رئیس جمهور افغانستان با حضور برخی از چهره‌های برجسته سیاسی دیگر نیز مخالفت نمود اما کرزی بر حضور آن‌ها تاکید کرد.

 

رئیس جمهور سابق افغانستان گفت که دولت نباید تحت هیچ عنوانی در برابر صلح مانع ایجاد کند.

 

کرزی افزود که برای موفقیت‌ روند صلح، آمریکا، طالبان و دولت افغانستان باید برای کاهش خشونت‌ها تلاش کنند و دولت نیز نباید "به بهانه آتش‌بس" با این روند مخالفت کند.

 

«صدیق صدیقی» سخنگوی ارگ ریاست جمهوری افغانستان اما تاکید می‌کند که دولت برای برقراری صلح جدی و متعهد است و این اظهارات کرزی را رد کرد.

به نقل از خبرگزاری "تاس"، جیم ریچ، رئیس کمیته روابط خارجی مجلس سنای آمریکا در توضیحاتی گفت، این تحریم‌ها تا حد ممکن سختگیرانه خواهند بود تا پیمانکاران را مجبور به توقف ساخت قسمت‌های باقیمانده پروژه بکند: "دلیل این اقدام این است که این گذرگاه بسته شود. بخش عمده خط لوله گاز Nord Stream 2 پیشتر ساخته شده است. "

 

به گفته این سناتور، واشنگتن بر این باور است که به دلیل تحریم‌ها، روسیه مجبور خواهد بود به راه‌های جایگزین دیگری برای تکمیل ساخت خط لوله فکر کند. ریچ تأکید کرد که گنجاندن تحریم‌های ضد خطوط لوله گاز در بودجه نظامی یک تصمیم توافق شده توسط کنگره و کاخ سفید است.