emamian

emamian

جمعه, 08 آذر 1398 15:25

بیانات در دیدار بسیجیان

بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)

 و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفیٰ محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة ‌الله فی الارضین.

 

 خیلی خوش‌آمدید جوانان عزیز، بسیجیان عزیز، نور چشمهای ملّت ایران و امیدهای آینده؛ ان‌شاء‌الله هفته‌ی بسیج، هم بر شما، هم بر ما، هم بر همه‌ی ملّت مبارک باشد. تشکّر میکنم از بیانات فرمانده‌ محترم سپاه و رئیس محترم سازمان بسیج مستضعفین که بیانات خوبی را بیان کردند. این ‌جور به نظر من میرسد تحلیلی که جناب آقای سلامی، فرمانده‌ محترم سپاه کردند نوشته بشود و در اختیار جوانها قرار بگیرد؛ بسیار خوب بود، بیان خیلی خوبی بود.

 

 صحبت بنده امروز عمدتاً درباره‌ی بسیج است، منتها قبل از اینکه وارد صحبت بشوم در مورد بسیج، لازم میدانم تکریم و تعظیم عمیقِ خودم را به ملّت بزرگ ایران به مناسبت این حرکت پُرشکوهی که در این چند روز انجام دادند(۲) تقدیم کنم و عرض کنم. حقیقتاً ملّت ایران یک بار دیگر ثابت کردند که قدرتمندند، باعظمتند. بنده اصرار دارم که همه‌ی آحاد ملّت به این اقتدار و عظمتِ خودشان توجّه داشته باشند. یک توطئه‌ی عمیقِ وسیعِ بسیار خطرناکی که آن همه هم پول خرجش شده بود -چقدر پول خرج کرده بودند- چقدر زحمت کشیده بودند که بتوانند در یک بزنگاهی، در یک فرصتی این حرکت تخریب و تحریق و آدم‌کشی و شرارت و مانند اینها را انجام بدهند و به مناسبت این قضیّه‌ی بنزین فکر کردند که حالا این فرصت برایشان پیدا شده و لشکر خودشان را وارد میدان کردند، [لکن] این حرکت به وسیله‌ی مردم نابود شد. بله، نیروی انتظامی، بسیج، سپاه، دیگران در آن چند روز وارد میدان شدند و در مواجهه‌ی سخت، کار خودشان را، وظیفه‌ی خودشان را انجام دادند، لکن کاری که ملّت در این یک هفته کردند، خیلی بالاتر بود، خیلی مهم‌تر بود از هر حرکت میدانی؛ [یعنی] این کاری که از زنجان و تبریز شروع شد، بعد به همه‌ی شهرهای کشور بلکه حتّی شنیدم به بعضی از روستاها رسید، آخر هم پریروز در تهران این حرکتِ به این عظمت انجام گرفت.

 

 دشمن -آن دشمن اصلی، نه این آدمهای پست و حقیر و کوچک- یعنی استکبار جهانی، صهیونیسم جهانی، آنهایی که نشسته‌اند پشت مانیتورهای اساسی سیاسی خودشان و دارند دنیا را مراقبت میکنند، میفهمند که این حرکت یعنی چه؛ آنها تو دهنی میخورند، آنها وادار به عقب‌نشینی میشوند در مقابل حرکت عظیم ملّت ایران. خدا را سپاسگزاریم، خدا را شاکریم و از ملّت ایران سپاسگزار و شاکریم؛ و شکر این حقیر قیمتی ندارد، ارزشی ندارد، خدای متعال ان‌شاء‌الله شاکر این حرکت عظیم مردمی هست و خواهد بود.

 

 امّا در مورد بسیج؛ اوّلاً بسیج مستضعفین در جمهوری اسلامی هیچ نظیری در دنیا نداشت؛ آن روزی که به وجود آمد، هیچ مشابهی در دنیا نداشت؛ هیچ چیزِ بسیج وارداتی نیست که یک بخشی از آن از یک گوشه‌ای از دنیا گرته‌برداری(۳) شده باشد؛ ابداً. یک حرکت کاملاً و صددرصد متّکی به اندیشه‌ی انقلاب و اندیشه‌ی اسلامی بود که خدای متعال به قلب مبارک امام بزرگوار ما آن را وارد کرد و این [پدیده] تحقّق پیدا کرد. شاید بتوان گفت که بسیج بزرگ‌ترین شبکه‌ی فرهنگی و اجتماعی و نظامی در همه‌ی دنیا است؛ بنده در هیچ نقطه‌ای از نقاط عالَم، یک شبکه‌ی عظیم مردمی با این وسعت، با این تعداد جمعیّت سراغ ندارم؛ این منحصر به بسیج مستضعفین است در کشورمان؛ این بزرگ‌ترین شبکه است. آن‌ وقت امام بزرگوار این پدیده‌ی بی‌نظیر را چه ‌جور ایجاد کرد؟ شماها امام را ندیدید، [ولی] ما سالها با امام زندگی کردیم؛ هنر امام بزرگوار این بود که این پدیده‌ی بی‌نظیر را از دل کوچه پس کوچه‌های شهرهای کشور به وجود‌ آورد و این پدیده را شکل داد؛ این حقیقت زیبا و مجسّم، از متن مردم جوشید؛ از دل مردم، از میان خانه‌های مردم جوشید؛ این کارِ امام بود.

 

 تشکیل بسیج، مصداق تام و تمام تبدیل تهدید به فرصت بود. درست توجه کنید؛ سیزدهم آبان ۵۸ ماجرای لانه‌ی جاسوسی اتّفاق افتاد؛ آمریکایی‌ها در این ماجرا تحقیر شدند، شروع کردند تهدید کردن، واکنش نشان دادن؛ هم تهدید زبانی [کردند] و هم ناوهای آنها به طرف خلیج ‌فارس سرازیر شد؛ یعنی یک تهدید عملی. خب یک ملّتی مثل ملّت ایران در آن روز که نه نیروی نظامی دارد، نه امکانات دفاعی آن‌چنانی دارد، نه موشک دارد، نه هواپیماهایش درست و حسابی کار میکنند، حالا ناگهان آمریکا [هم] با همه‌ی وجود بیاید به مقابله‌ی او و تهدید کند؛ این تهدید است دیگر، درست است؟ هنوز یک ماه از قضیّه‌ی سیزدهم آبان نگذشته بود که در پنجم آذر ۵۸ امام دستور تشکیل بسیج را داد؛ یعنی این حرکت عظیم، این حضور عظیم، این قدرت‌نمایی بزرگ در مقابل تهدید آمریکا در کمتر از یک ماه بعد از حادثه‌ی سیزدهم آبان به وجود آمد؛ این یعنی در حقیقت بسیج [باعث] تبدیلِ تهدید به فرصت شد؛ این حقیقت بسیج است. اگر از آن تهدید کسی میترسید، مثلاً‌ فرض کنید امام جا میزد، یا احتمال میدادند که دشمن بتواند یک ضربه‌ای وارد کند و این حرکت عظیمِ ایجاد بسیج انجام نمیگرفت، معلوم نبود سرنوشت کشور به کجا برسد؛ وجود بسیج موجب شد که آن تهدید، تبدیل شد به این فرصت عظیم. پس منطق اصلی بسیج این است: رفع تهدیدها و تبدیل تهدیدها به فرصت. تهدیدهای زیادی داریم، هر کدام از این تهدیدها بایستی با ابتکار بسیجی تبدیل بشود به یک فرصت؛ هر چه تهدیدها بیشتر، فرصتها بیشتر؛ بنابراین تهدید برای ما دیگر تهدید نیست، [بلکه] تهدید به برکت بسیج، برای ما ایجاد فرصت میکند.

 

 خب، یک نکته‌ی اساسی در اینجا وجود دارد و آن این است که نظام سلطه -که تعبیری است که ما وارد قاموس سیاسی کردیم؛ نظام سلطه یعنی نظام جبّاران، نظامی که در رأس اداره‌ی آن جبّارانند و دنیا را تقسیم میکنند به دو قسمت؛ یک قسمت سلطه‌گرانند، یک قسمت سلطه‌پذیرانند و سوّمی [وجود] ندارد، مستقل وجود ندارد؛ این نظام سلطه است-  اساساً ضدّ آزادی و عدالت است؛ هم ضدّ آزادی است، هم ضدّ عدالت است. ضدّ عدالت است که خب ملاحظه میکنید: در خود کشورهای ثروتمندِ نظام سلطه مثل آمریکا، مثل بعضی از کشورهای اروپایی که اینها کشورهای ثروتمندی‌اند، مردم از گرسنگی کنار خیابان میمیرند؛ در تابستان بی‌خانمان‌ها کنار خیابان از گرما میمیرند، در زمستان کنار خیابان از سرما میمیرند؛ بخش عمده‌ی ثروتِ این کشورها متعلّق به یک جمع بسیار محدودی است؛ بقیّه بایستی جان بکَنند که نانِ بخور و نمیر پیدا کنند و زندگی کنند؛ یک عدّه هم که توانایی ندارند و همان‌ طور که گفتیم باید درون خیابانها بنشینند و زندگی کنند؛ [بنابراین] ضدّ عدالت است. این مال کشورهای خودشان است؛ نسبت به مردم دنیا هم آنچه بتوانند، بدون محابا بی‌عدالتی انجام میدهند.

 

 ضدّ آزادی [هم] هست؛ مهم‌ترین نوع آزادی ملّتها، آزادی عمومی کشور است؛ یعنی استقلال. یک وقت دیگر بنده گفتم که استقلال یعنی آزادی یک ملّت؛ وقتی ما از استقلال حرف میزنیم، یعنی از آزادی یک ملّت حرف میزنیم که آزادانه بتواند کار خودش را انجام بدهد. نظام سلطه ضدّ این آزادی است؛ یک روز با استعمار، یک روز با استعمار نو، یک روز با شیوه‌های امروز -که شیوه‌های جنگ نرم است- پدر ملّتها را دارند درمی‌آورند؛ البتّه هر جا لازم باشد با نیروی نظامی وارد میشوند و هیچ اِبائی هم نمیکنند. امروز آمریکایی‌ها وارد منطقه‌ی شرق فرات در سوریه میشوند، میگویند هم که ما برای خاطر نفت آمده‌ایم! مگر خانه‌ی شما است؟ یک کشور دیگر است، امّا میگوید اینجا نفت هست، ما برای نفت آمده‌ایم؛ یعنی خجالت نمیکشند که این را صریح بیان کنند. یا بی‌اجازه بلند میشوند می‌آیند وارد یک کشوری میشوند مثل کشور عراق، نه به سراغ دولت آن کشور میروند، نه به سراغ پایتخت آن کشور میروند، آنجا پایگاه دارند، میروند داخل پایگاه خودشان! یعنی آزادی ملّتها را، استقلال ملّتها را رسماً مورد توهین قرار میدهند. پس نظام سلطه، هم ضدّ عدالت است، هم ضدّ آزادی است.

 

 اسلام پرچم‌دار عدالت و آزادی است؛ اسلام پرچم‌دار عدالت است، پرچم‌دار آزادی است، آن هم پرچم‌دار بی‌رودربایستی، پرچم‌دار صریح. اسلام پنهان نمیکند حرف خودش را؛ صریح با ظلم و با بی‌عدالتی مواجهه میکند، مقابله میکند. اوایل انقلاب که آمریکایی‌ها درگیر با انقلاب بودند و همین تحریمها و مشکلات و مانند اینها بود، در همین اثنا شوروی وارد افغانستان شد؛ امام در همان روز اعلام کردند به شوروی و آن طور که در ذهنم هست، سفیر شوروی را احضار کردند، از قول امام به ایشان گفتند که شما چرا وارد افغانستان شده‌اید؛ یعنی آن روز هر کس در دنیا میگفت «خب شما با آمریکا طرفید، حالا فعلاً این جوری با این مواجه نشوید»؛ امام این حرف را اصلاً قبول نداشت. بنده رئیس‌جمهور بودم، در بعضی از مجامع جهانی که شرکت میکردیم، آن روز آمریکا بود و شوروی بود و مقابلِ هم بودند، ما هر دوی اینها را میکوبیدیم؛ هم آمریکا را، هم شوروی را، بدون ملاحظه؛ اسلام این جوری است، اسلام ناب این جوری است. آنهایی که دم از اسلام میزنند و حاضرند زیر بار استکبار جناح سرمایه‌دار دنیا یا جناح سوسیالیست دنیا -که بود یک روزی- بروند، از اسلام فاصله دارند. اسلام، صریح در مقابل نظام سلطه است؛ یعنی طرف‌دار عدالت و آزادی است.

 

 پس بنابر‌این، درگیری و مواجهه‌ و مقابله به طور قهری وجود دارد؛ حالا درگیریِ نظامی به دلایلی نیست، چه بهتر؛ امّا انواع و اقسام درگیری‌های دیگر وجود دارد. تقابل در هر نقطه‌ای طبق اقتضائات حتمی است؛ منتها این مهم است که اسلام در هر نقطه‌‌ای باشد، در هر قالبی بُروز بکند، نظام سلطه با او مخالف است به خاطر این جهتی که گفتم؛ منتها وقتی که اسلام در قالب یک نظام سیاسی، در قالب یک دولت، یک قدرت که ملّتی دارد، دولتی دارد، ارتشی دارد، نیروهای مسلّحی دارد، توانایی‌های علمی‌ای دارد، دانشگاهی دارد، این جور وقتی مثل جمهوری اسلامی بُروز میکند و ظهور میکند، دشمنی آنها صد برابر میشود. این جور نیست که دشمنی نظام سلطه با فلان حزب اسلامی مثلاً در فلان کشور، قابل مقایسه باشد با دشمنی او با جمهوری اسلامی؛ جمهوری اسلامی یک نظام سیاسی مستقر، مستحکم، دارای عرض و طول، دارای همه‌ی دستگاه‌های لازم، دارای قدرت بیان، دارای قدرت تأثیرگذاری، دارای قدرت حضور و نفوذ در همه‌ی نقاط عالم، هشتاد و چند میلیون جمعیّت را دارد اداره میکند؛ آن وقت دیگر دشمنی‌شان با این نظام، دشمنی فوق‌العاده‌ای است؛ این حقیقتی است که اگر کسی به این توجّه نداشته باشد، در ممشای(۴) سیاسی خود اشتباه خواهد کرد. نظام سلطه بر آن است که با همه‌ی وجود، با همه‌ی خباثت، با همه‌ی قدرت، با نظام اسلامی مواجه بشود، روبه‌رو بشود؛ تصمیمشان این است. بنده بارها گفته‌ام، هر کاری که آمریکا و نظام سلطه‌ی همراه آمریکا، درباره‌ی ایران و علیه ایران و ملّت ایران و نظام جمهوری اسلامی میتوانستند انجام بدهند، انجام داده‌اند؛ هر کاری نکردند، چون نمیشده بکنند، یک دلایلی وجود داشته، به خاطر آن دلایل نمیشده انجام بدهند؛ هر کاری ممکن بوده انجام بدهند، انجام داده‌اند در دشمنی. و نتیجه این است که مشاهده میکنید؛ این درخت عظیم، این شجره‌ی طیّبه، شجره‌ی طوبیٰ، روزبه‌روز اقتدار پیدا کرده؛ این بنای مستحکم، هر روز مستحکم‌تر از گذشته خودش را به رخ دشمن میکشد. آن وقت اینجا است که واژه‌ی مقاومت معنا پیدا میکند؛ اینکه ما میگوییم «نیروهای مقاومت، جریان مقاومت، جبهه‌ی مقاومت»، یعنی این؛ یعنی یک حقیقتی به نام اسلام در دوران معاصر سر بلند کرده است که این حرکت عظیم اسلامی، صد سال پیش، پنجاه سال پیش نبود، امروز وجود دارد که گریبان نظام سلطه را محکم میگیرد و برای آزادی و عدالت اقدام میکند؛ این به وجود آمده؛ آنها هر توانی که دارند، میخواهند در مقابل این به خرج بدهند که این را عقب برانند؛ اینجا است که «فَلِذٰلِکَ فَادعُ وَاستَقِم»؛(۶) هم دعوت لازم است، هم استقامت لازم است؛ مقاومت یعنی این.

 

 اسم بسیج کشور ما، [یعنی] مجموعه‌ی شما چیست؟ «نیروی مقاومت بسیج مستضعفین». مستضعفین چه کسانی هستند؟ مستضعفین را بد معنا میکنند؛ مستضعفین را به افراد فرودست یا حالا اخیراً -یعنی این چند سال اخیر باب شده- اقشار آسیب‌پذیر [معنا میکنند]، یعنی آسیب‌پذیران؛ نه، قرآن مستضعف را این نمیداند، قرآن میگوید: وَنُریدُ اَن نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ استُضعِفوا فِی الاَرضِ وَنَجعَلَهُم اَئِمَّةً وَ نَجعَلَهُمُ الوٰرِثین؛(۶) مستضعفین یعنی ائمّه و پیشوایان بالقوّه‌ی عالَم بشریّت؛ این معنای مستضعفین است: کسانی که وارثان زمین و همه‌ی موجودی زمین خواهند بود؛ بسیج مستضعفین این است. مستضعف یعنی آن کسی که بالقوّه صاحب وراثت عالَم است، بالقوّه خلیفةالله در زمین است،‌ بالقوّه امام و پیشوای عالَم بشریّت است.

 

 خب، پس حالا بنا است مقاومت انجام بگیرد. برای مقاومت بنیه‌ی معنوی لازم است؛ آن چیزی که بنده روی آن تکیه دارم، اصرار دارم، این است. اگر بخواهید مقاومت کنید، باید بنیه داشته باشید؛ بنیه‌ی معنوی مهم‌تر از بنیه‌ی مادّی و نظامی است. بنیه‌ی نظامی همین توپ و تانک و موشک و توانایی‌های این ‌جوری و مانند اینها است؛ بنیه‌ی معنوی، یک حقایقی است در وجود خود شما، در دل خود شما که در ماهیّت حرکت شما اثر میگذارد. تکیه‌ی‌ بنده‌ روی جوانها است؛ می‌بینید که غالباً دلبسته‌ی جوانها و امیدوار به جوانها هستم برای آینده؛ منتها آن جوانی که میتواند پیشران حرکت عظیم کشور به سوی تمدّن نوین اسلامی باشد کدام جوان است؟ چه ‌جور جوانی است؟ بنیه‌ی معنوی اینجا معنا پیدا میکند؛ جوانی که با انگیزه است، با ایمان است، با خِرد است، قدردان توان خویش است، اهل کار است، اهل ابتکار است، توکّل به خدا دارد، اعتماد به نفس دارد. درست نقطه‌ی مقابل آنچه دشمن در مورد جوانهای ما میخواهد؛ دشمن میخواهد جوانهای کشور ما بی‌انگیزه باشند،‌ بی‌ایمان باشند، بی‌امید باشند، اسیر شهوات باشند، تنبل باشند، بی‌کاره باشند، نق بزنند، کار نکنند، دچار اعتیاد باشند، شکننده باشند؛ جوانهای کشور را این ‌جوری میخواهند. هدف کارهایی که دارند روی جوانهای ما انجام میدهند اینها است؛ درست نقطه‌ی مقابل آن چیزی که ما لازم داریم.

 

 خُب، بسیج، جوانِ نوع اوّل است. همه‌ی امید ما این است و باید این‌ جور باشد؛ یعنی باانگیزه، باایمان، باتوکّل، باخدا، دارای اعتماد به نفْس، اهل کار، اهل ابتکار، قدردان جوانی خود، قدردان نعمت وجود خود باید باشند. اگر ما یک چنین مجموعه‌ای داشته باشیم که الحمدلله داریم و همین مجموعه‌ی بسیج است که در سطح کشور گسترده است ــ که حالا من بعداً‌ چند مورد را از این گستردگی تحرّکات بسیج عرض میکنم که مردم بدانند؛ شماها خودتان که میدانید ــ یک مجموعه‌ی گسترده‌ی با عظمت این‌ جوری، طبعاً مورد دشمنیِ بیشتر دشمنان بشریّت و دشمنان عدالت و آزادی است. بسیج بیش از دیگر مجموعه‌های کشور یا در ردیف اوّلین مجموعه‌های کشور از لحاظ دشمنی نظام سلطه و جبهه‌ی استکبار با او است. نه‌فقط در ایران، هر جای دیگر نمونه‌هایی از نوع بسیج، شما سراغ داشته باشید همین‌ جور است؛ اینها مثلاً در عراق با حشدالشّعبی هم همین‌ قدر دشمنند، در لبنان با حزب‌الله هم همین ‌قدر دشمنند؛ [این] نمونه‌های مردمی، جوان، باانگیزه، باخدا. البتّه در کشور ما دشمنی استکبار فقط با بسیج هم نیست، گفتیم با بسیج بیشتر دشمنند امّا با همه‌ی ملّت دشمنند؛ علّت دشمنی‌شان با همه‌ی ملّت چیست؟ همین راه‌پیمایی‌های این چند روز علّت را مشخّص میکند؛ چون ملّت ما این‌ جوری‌ هستند: بمجرّد اینکه احساس میکنند دشمن وارد میدان شده است و مشغول فعّالیّت است، با تن خودشان می‌آیند داخل میدان و آمدند. این یک هفته حقیقتاً اوج شکوه و عظمت ملّت ایران بود؛ این موجب میشود که آنها دشمنی کنند، دشمن میشوند. هر کس هم با آنها دل خودش را و دُم خودش را گره زده باشد، با ملّت ایران همین جور احساسی را دارد.

 

 منتها قطعی است که آن دشمنی اثر ندارد؛ یعنی پیروزی تضمین‌شده است؛ این را من عرض بکنم به شما. پیروزی ملّت ایران و پیروزی بسیج و پیروزی این جریان عظیم انقلابی در ایران، تضمین‌شده است. خدای متعال در قرآن میفرماید: اِن یَنصُرکُمُ اللهُ فَلا غالِبَ لَکُم؛(۷) اگر خدا شما را یاری کند، هیچ کس بر شما غلبه نمیکند. خب، یاری کردن خدا چه جوری است؟ اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم‌‌؛(۸) اگر شما یاری کردید دین خدا را، جهت‌گیری الهی را، منطق خدایی را، راه خدا را، خدا هم شما را نصرت خواهد کرد و یاری خواهد کرد؛ این همان چیزی است که امروز وجود دارد. این جریان عظیم انقلابی در کشور دارند اهداف الهی را دنبال میکنند، ایجاد جامعه‌ی اسلامی را دارند دنبال میکنند، تحقّق شریعت الهی را در کشور دارند طلب میکنند و دنبال میکنند؛ پس کار خدا است، راه خدا است، نصرت خدا است؛ وقتی نصرت خدا شد، خدای متعال هم نصرت خواهد کرد، و وقتی خدای متعال نصرت کرد، فَلا غالِبَ لَکُم؛(۹) هیچ کس بر شما غلبه نخواهد کرد.

 

 البتّه بسیج دو جلوه دارد؛ این حتماً مورد توجّه باشد. یک جلوه، جلوه‌ِی مجاهدت در عرصه‌ی دفاع سخت است؛ همان که برای خاطر آن شما آموزش نظامی می‌بینید. در دوران هشت سال دفاع مقدّس، معجزه‌ی حضور بسیج خودش را نشان داد؛ دلگرمی مجموعه‌های نظامی ما ‌به حضور بسیجی‌ها بود در میدان نبرد، و بعد از آن هم در موارد گوناگون در کشور هر حادثه‌ای پیش آمده، بسیج در میدان دفاع سخت و دفاع نظامی حضور داشته. و همچنین در عرصه‌ی دفاع نرم، جنگ نرم که اینجا هم همین جور است. در عرصه‌ی جنگ نرم، یعنی عرصه‌ی علم، عرصه‌ی خدمت‌رسانی، عرصه‌ی سازندگی، عرصه‌ی تبلیغات دینی، عرصه‌ی فرهنگی هم بسیج مثل عرصه‌ی نظامی حضور دارد و باید حضور داشته باشد و باید تلاش کند و حرکت کند.

 

 در بسیج همه‌ی این چهره‌ها وجود دارند: از حسین فهمیده و بهنام محمّدی و محسن حججی و ابراهیم هادی بگیرید تا شهدای هسته‌ای؛ ببینید این چهره‌ها را! فاصله‌ی اینها از لحاظ جایگاه اجتماعی و موقعیّت اجتماعی چقدر است؟ امّا در بسیج اینها همه کنار هم هستند. شهدای هسته‌ای هم بسیجی‌اند، این عناصری هم که اسم آوردیم بسیجی‌اند؛ همّت و باکری و زین‌الدّین و حسین خرّازی و مانند اینها سپاهی بودند امّا بسیجی بودند؛ صیّاد که ارتشی است امّا بسیجی بود، بابایی ارتشی بود امّا بسیجی بود؛ حرکت، حرکت بسیجی بود؛ جهت، جهت بسیجی بود؛ مَنِش، مَنِش بسیجی بود؛ تا چمران و آوینی و کاظمی و مانند اینها همه بسیجی‌اند. کاظمی‌آشتیانی که سلّول‌های بنیادی را برای ما به ارمغان آورد، برای کشور همان قدر بسیجی است که حسین خرّازی و حسین فهمیده؛ اینها همه بسیجی‌اند، بسیج این است. این عرض عریض، این عرصه‌ی پهناور، همه [از جلوه‌های] بسیجند و صدها چهره‌ی نام‌آورِ دیگر.

 

 عزیزان من! میخواهم بگویم اینها الگویند. جوان در همه‌ جای دنیا به الگو نیاز دارد؛ اینها الگوی جوانهایند؛ این الگوها را زنده کنید، اینها را جلوی چشم نگه دارید. البتّه کتابهایی نوشته میشود، شرح‌حال‌هایی نوشته میشود؛ کافی نیست، اینها را با شیوه‌های گوناگونی که در دنیا معمول است، به عنوان الگو جلوی چشم نگه دارید؛ بهترین الگوها اینها هستند. شما بهترین الگوها را در بسیج میتوانید پیدا کنید. اینها را بازآفرینی کنید؛ امثال این چهره‌ها هر روز بایستی در بسیج ظهور کنند، بُروز کنند.  [امام] فرمود بسیج شجره‌ی طیّبه است؛(۱۰) شجره‌ی طیّبه هم این است که «تُؤتیِّ اُکُلَها کُلَّ حینٍ بِاِذنِ رَبِّها»،(۱۱) در همه‌ی دورانها میوه‌ی خودش را خواهد داد.

 

 خب حالا چند توصیه هم من عرض بکنم؛ چون الان چهل سال از عمر بسیج میگذرد، دیگر وقت استفاده‌ی از تجربه‌ها است، لازم است که به تجربه‌های این چهل سال، هر چه ممکن است توجّه کنید و از این تجربه‌ها استفاده کنید. من حالا چند توصیه‌ای‌ نوشته‌ام. دوستان خب الحمدلله توجّه دارند؛ مسئولین محترم سپاه و بسیج توجّه دارند به آن کارهایی که باید انجام بگیرد؛ حالا توصیه‌های ما هم اینها است:

 

 توصیه‌ی اوّل؛ در همه‌ی زمینه‌ها -[یعنی] همین زمینه‌هایی که گفتیم؛ زمینه‌ی دفاع در میدان سخت، در میدان نیمه‌سخت، در میدان نرم- آماده‌به‌کار باشید. بسیج در همه‌ی محلّه‌های کشور، راهبرد و تاکتیکِ آماده داشته باشد؛ در مقابل حوادث گوناگون، تاکتیک‌ها و راهبردهای آماده داشته باشید؛ هم در زمینه‌های دفاع سخت و نیمه‌سخت، هم در زمینه‌های گوناگون دیگر. غافلگیر نشوید؛ سعی کنید در هیچ قضیّه‌ای غافلگیر نشوید. تجربه‌ی کمیته‌ها در سال ۶۰ تجربه‌ی خوبی است، از آن تجربه استفاده بشود. کمیته‌های انقلاب اسلامی در سال ۶۰ در محلّات مختلف، در جاهای مختلف، همه ‌جا حضور داشتند؛ همیشه هم حضور داشتند؛ هر حادثه‌ای که در آن منطقه رخ میداد، اوّل چشم انسان می‌افتاد به برادران کمیته. البتّه آنها تازه‌کار بودند، آگاهی‌های امروز شما را، توانایی‌های امروز شما را اصلاً نداشتند، امّا حضور دائمی داشتند؛ این حضور دائمی خیلی مهم است.

 

 توصیه‌ی بعدی؛ در جنگ نرم هیچ وقت عکس‌العملی عمل نکنید. البتّه پاسخ دشمن را باید داد امّا بهتر از عکس‌العملی عمل کردن و واکنشی عمل کردن، عمل کردنِ کُنشی و ابتکاری است. یک قدم همیشه از دشمنِ خودتان جلوتر باشید؛ حدس بزنید که دشمن چه کار میخواهد بکند، چه حرکتی میخواهد انجام بدهد، حرکتِ خنثی‌کننده و پیش‌گیرنده را قبل از او انجام بدهید؛ مثل یک شطرنج‌باز ماهر که حدس میزند طرف مقابل چه حرکتی را انجام خواهد داد، و قبل از اینکه حرکت را انجام بدهد، کاری را انجام میدهد که او قفل بشود، نتواند آن حرکت را انجام بدهد؛ همیشه جلوتر از او حرکت کنید.

 

 نگذارید ارتباطاتتان با مسجد ضعیف بشود. بسیج متولّد مساجد است؛ از مساجد [به جبهه] اعزام شدند، پیکرهای مطهّر شهدا به مساجد برگشتند، در مساجد غالباً توجیه شدند؛ از مساجد جدا نشوید. البتّه در مسجد، با اخلاق اسلامی رفتار کنید؛ حضور در مسجد مایه‌ی دو دستگی و اختلاف و دعوا و مانند اینها نشود.

 

 با مجموعه‌هایی که در جهت هدفهای بسیج حرکت میکنند ولی جزو نیروهای مقاومت نیستند همکاری کنید، هم‌افزایی کنید. در کلّ کشور مجموعه‌هایی حضور دارند، در دانشگاه، بیرون دانشگاه، در جاهای مختلف که حرکتشان در جهت هدفهای بسیج مستضعفین است، امّا جزو نیروی مقاومت بسیج نیستند، با اینها همکاری کنید، هم‌افزایی کنید،‌ همراهی کنید.

 

 خدمات بسیج را در معرض اطّلاع عموم بگذارید. بسیج، خدمات فراوان و عظیمی دارد، [امّا] خیلی از مردم نمیدانند؛ اغلب نمیدانند. بسیج در یک منطقه‌ای خدمت بزرگی را انجام داده، خب خود مردمِ آن منطقه میدانند، امّا دیگران [نمیدانند]. چند آمار اینجا برای من نوشته بودند، فرستادند -البتّه خود بسیج این آمار را نداده، از بیرون من دارم این آمار را- که آمار جالبی است: یازده هزار هسته‌ی گروه‌های جهادی جغرافیامحور و عهده‌داری چهل هزار پروژه‌ی خدمت که نیمی از این چهل هزار را تحویل داده. این ارقام به این عظمت را ببینید؛ یازده هزار گروه جهادی خدمت و این‌همه اقدامهای خدمت‌رسانی که انجام گرفته! بسیج دانشجویی در همین اواخر، نهضت مسئله‌محوری و نقش‌آفرینیِ تخصّصی را با ۴۵۰۰ دانشجو شروع کرده؛ این چیزی است که ما همیشه توصیه میکنیم به دانشجویان؛ کار بزرگی است، کار مهمّی است، این جزو توصیه‌های همیشگی ما است؛ بسیج دانشجویی شروع کردند و دارند اقدام میکنند. در محلّات مختلف، دوازده هزار صندوق قرض‌الحسنه احداث شده؛ من احتمال میدهم بیش از این هم باشد، حالا آنچه به من گفته‌اند دوازده هزار [صندوق] است، [امّا] من به ذهنم این ‌جور است که بیش از دوازده هزار صندوق قرض‌الحسنه ایجاد شده. بسیج عشایر و بسیج زنان، در جشنواره‌ی مالک‌اشتر، مقام برتر را به دست آوردند؛ اینها همه مایه‌ی افتخار است. بسیج اساتید دانشگاه چند ماه قبل، در چهل سالگی انقلاب، نامه‌ای با نهصد امضا منتشر کردند در مقابل نوشته‌ی یک تعدادی از آدمهای ناامید و به تعبیری فروپاشیده؛ یک چیزی آنها نوشتند، نهصد استاد دانشگاه وارد میدان شدند و یک نامه‌ی مفصّل، مستدَل و عالی را منتشر کردند؛ اینها همان حضور در صحنه است، حضور بوقت و بهنگام در میدانِ است. بسیج وزارتخانه‌ها در نمازهای جمعه میزهای خدمت میگذارند، به مردم نزدیک میشوند و پاسخ مردم را میدهند. بسیج کشاورزی با سی هزار مهندس کشاورزی -این رقمها را ملاحظه کنید- تولید پنج محصول از اقلام اساسی را عهده‌دار شدند که انجام بدهند: گندم، جو، ذرّت و چند رقم دیگر که اقلام اساسی‌اند. حالا این نمونه‌هایی بود که عرض کردیم؛ اینها را به شکل هنرمندانه‌ای مسئولین محترم بسیج باید در اختیار افکار عمومی بگذارند تا مردم بدانند که بسیج علاوه بر اینکه امنیّت آنها را حفظ میکند در مقابل اشرار، در مقابل کسانی که مأ‌موریّتشان تخریب و آتش زدن و ویرانگری و نابود کردنِ اموال عمومی و اموال خصوصی و خانه‌های مردم و مانند اینها است، در کنار نیروی انتظامی و دستگاه‌های گوناگونِ مسئول به میدان می‌آید و خدمت میکند و از امنیّت دفاع میکند، این خدمات بزرگ را هم انجام میدهد؛ اینها خیلی [مسائل] مهمّی است که بایستی مردم عزیز ما اینها را حتماً بدانند.

 

 خب، یک توصیه‌ی دیگر هم اینکه بسیج در عین گستردگی بایستی چابک باشد؛ نگذارید سازمان بسیج اسیر پابندهای رایجِ اداری بشود که خیلی از کارها و تکلّفات اداری هست که مجموعه‌های انسانی را زمین‌گیر میکند؛ نگذارید بسیج زمین‌گیر بشود.

 

 نکته‌ی آخر هم اینکه بدانید که بسیج بشدّت در معرض توطئه‌ی دشمن و نفوذ دشمن است؛ این را فراموش نکنید. به همین دلایلی که در اهمّیّت بسیج گفتیم، دشمن همه‌ی سعی و توان خودش را میکند که علیه بسیج توطئه کند و نفوذ کند تا از درون، بسیج را دچار مشکل کند؛ و البتّه این یک حرکت عظیم، یک مبارزه و یک مقابله است؛ این را هم بدانید که به حول و قوّه‌ی الهی بر همه پیروز خواهید شد.

 

 رحمت خدا بر امام بزرگوار که این شجره‌ی طیّبه‌ را، این نهال مبارک را غَرس کرد؛(۱۲) رحمت خدا بر شهدای عزیز این راه، بر مدیرانی که در طول این سالها برای بسیج زحمت کشیده‌اند و بر آحاد بسیجیان. خداوند ان‌شاء‌الله که همه‌ی شماها را موفّق بدارد و هفته‌ی بسیج و روز بسیج را بر همه‌ی شماها مبارک کند.

 

والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته

 

۱) در ابتدای این دیدار، سرلشکر حسین سلامی (فرمانده‌ کلّ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) و سرتیپ غلامرضا سلیمانی (رئیس سازمان بسیج مستضعفین) مطالبی بیان کردند.

۲) راه‌پیمایی‌های خودجوش مردمی در شهرهای مختلف کشور، در محکومیّت اغتشاشات صورت‌گرفته در چند روز اخیر

۳) تقلید، نسخه‌برداری

۴) روش، طریق

۵) سوره‌ی شوریٰ، بخشی از آیه‌ی ۱۵؛ «بنابراین به دعوت پرداز، و همان‌گونه که مأمورى ایستادگى کن‌ ...»

۶) سوره‌ی قصص، آیه‌ی ۵؛ «و خواستیم بر کسانى که در آن سرزمین فرودست شده بودند، منّت نهیم و آنان را پیشوایان [مردم‌] گردانیم و ایشان را وارث [زمین‌] کنیم.»

۷) سوره‌ِی آل‌عمران، بخشی از آیه‌ی ۱۶۰

۸) سوره‌ی محمّد، بخشی از آیه‌ی ۷

۹) سوره‌ِی آل‌عمران، بخشی از آیه‌ی ۱۶۰

۱۰) صحیفه‌ی امام، ج ۲۱، ص ۹۴

۱۱) سوره‌ی ابراهیم، بخشی از آیه‌ی ۲۵

۱۲) کاشت

 

اخلاق اجتماعی، صیانت از عرض خود و دیگران

انسان موجودی اجتماعی است و همواره نیازمند تعامل با دیگران است؛ زیرا انسان به تنهایی نمی‌تواند نیازهای عاطفی و مادی و غیرمادی خود را برطرف کند؛ از همین رو هر انسانی در گام نخست نیازمند جفت و زوجی است که می‌تواند در این ساختار به بسیاری از نیازهای طبیعی پاسخی مناسب دهد. خانواده کوچک‌ترین و اصلی ترین واحد اجتماعی است که در میان انسان‌ها شکل می‌گیرد. بنابراین، مهم‌ترین و ابتدایی‌ترین تعاملی که هر فرد انسانی با دیگری دارد در این ساختار تعریف می‌شود. بر همین اساس، اخلاق خانوادگی نیز بخش اصلی اخلاق اجتماعی را تشکیل می‌دهد.

 

انسان در تعاملات اجتماعی باید دو دسته از اصول اخلاقی و قانونی را مراعات کند تا تعاملات در بهترین حالت صورت گیرد. قانون که بر اساس اصول عدالت سامان یافته، اجازه نمی‌دهد تا کسی از حدود خود گذشته و  متعرض حقوق دیگران شود؛ اما اخلاق نه تنها به این محدوده خلاصه نمی‌شود، بلکه زمینه را برای احسان و اکرام نسبت به دیگران فراهم می‌کند. اگر قانون و عدالت، اصل را بر مقابله به مثل می‌گذارد، اما اخلاق افزون بر این اصل، بستری را فراهم می‌آورد که شخص از حق خویش بگذرد و در مقام احسان، عفو و گذشت از خطا و خلاف دیگری داشته باشد و در مقام اکرام، حتی از حق خویش بگذرد و ایثارگری کند.

 

به سخن دیگر،  تعاملات اجتماعی در سه‌گانه عدالت و احسان و اکرام در چارچوب قانون و اخلاق سامان می‌یابد. البته قانون و عدالت به سبب فراگیر بودن، بهترین میزان و معیار برای ایجاد تعادل در رفتارهای اجتماعی و پاسخگویی قاطع به نیازهای افراد در چارچوب قانون است؛ اما در تعاملات اجتماعی نمی‌توان به این بسنده کرد؛ زیرا عواطف و احساسات انسانی را نمی‌توان در چارچوب قوانین و قواعد عادلانه محدود کرد؛ از این رو نیازمند قوانین و اصولی در سطح اخلاق احسانی و اکرامی هستیم تا بتواند ساختار جامعه را به انسجام و وحدتی مثال‌زدنی برساند.

 

اگر قانون مبتنی بر عدالت همان اسکلت فلزی و سنگ و آجر سازه اجتماع است، اخلاق در قالب مکارم اخلاقی، همان ملات است که این سنگ و آجر و فلز را به هم پیوند می‌زند و بر زیبایی سازه اجتماع می‌افزاید. از نظر قرآن و آموزه‌های وحیانی اسلام، مکارم اخلاقی ملات اجتماع را می‌سازد و پیوندی میان افراد انسانی ایجاد می‌کند که دارای متمایزات بسیاری هستند.

 

شکی نیست که هر انسانی به سه چیز مهم در زندگی هزینه بسیار می‌پردازد که شامل‌: 1. حفظ  و صیانت از جان و بقای خود و دیگران؛ 2. حفظ و صیانت از مال خود و دیگران؛ 3. حفظ و صیانت از عرض و آبروی خود و دیگران است.

 

پيامبر گرامي اسلام صلي‌الله عليه و آله و سلم می‌فرماید: اِنَّ حُرمَهْ عِرض المُؤمِنِ كَحُرمَهْ دمِهِ و مالِهِ؛ حرمتِ حيثيت و آبروي مؤمن همانند حرمتِ جان و مال او است.(لئالي الاخبار، ج ۵، ص ۲۲۶)

 

امام جعفرصادق(ع) نیز می‌فرماید: المُؤمنُ حرامٌ كُلُّهُ: عِرضُهُ و مالُهُ و دَمُهُ؛ مؤمن سراسر وجودش حرمت است: حرمت آبرو، حرمت مال و حرمت خون و جان او. (مستدرک، ج ۹، ص ۲۳۹)

 

همچنین پيامبر گرامي اسلام در راستای امنیت اخلاقی جامعه می‌فرماید: لا تَخرِقَنَّ علي اَحَدٍ سِتراً؛ تو (برحذر باش) آبرو و حرمت احدي را هرگز متعرض مشو. (شهاب‌الأخبار، ص ۳۵۰)

 

حفظ و صیانت از آبرو و عرض به معنای حفظ همه آن چیزی است که انسانیت انسانی را می‌سازد؛ زیرا جان زمانی می‌ارزد که اصول انسانی آن حفظ شده بود؛ وگرنه جان بی‌اصول انسانی برای انسان‌ها کمترین ارزش را دارد؛ چرا که شرافت و کرامت انسانی برای خود انسان ارزشمندتر از هر چیزی است. از این رو انسان‌ها جان و مال خویش را برای عرض خویش و دیگران می‌دهند و این‌گونه نیست که کسی عرض خویش را برای جان و مال  بدهد مگر آنکه از فطرت انسانی خود خارج شده باشد.

 

به سخن دیگر، حفظ و صیانت از آبرو یعنی شخصیت انسانی خود و دیگران مهم‌ترین چیزی است که انسان آن را به عنوان امنیت خواهان است، به طوری که اگر امنیت شخصیتی او تامین نشده باشد، گویی هیچ تامینی برای او نشده و امنیتی فراهم نیامده است.

 

مولي اميرالمؤمنين‌(ع) در تقدم عرض نسبت به دوگانه جان و مال می‌فرماید: مِنَ النُبلِ أن يبذُلَ الرّجُلُ مالَهُ و يَصونَ عِرضَهُ؛ كسي كه براي حفظ آبرو وحيثيت خود از مال و منالش مي‌گذرد، نشانه اصالت و بزرگواري اوست.(فهرست غررالحکم، ص ۲۴۲)

 

آن حضرت به افراد هشدار می‌دهد که ارزش و اهمیت آبروی خود و دیگران را بدانند و کاری نکنند که آبروریزی شود؛ زیرا کسی که شخصیت خویش را از دست دهد همه چیزش را از دست داده است. ایشان می‌فرماید: مَن بَذلَ عِرضَهُ ذَلَّ؛ کسي که حيثيت و آبروي خود را مي‌برد خودش را به پستي و خاک مذلّت افکنده است. (فهرست غرر، ص ۲۴۲)

 

امام حسن مجتبي(ع) احمق و بی‌خرد را کسی می‌داند که نمی‌داند با مال و عرض خویش چگونه برخوردی داشته باشد و آن را چگونه استفاده کند. ایشان می‌فرماید: السَّفيهُ، اَلأَحمقُ في مالِهِ اَلمُتهاوَنُ في‌عِرضِه؛ آدم سفيه و بي‌خِرد کسي است که در مصرف اموالش ابلهانه عمل مي‌کند و نسبت به آبروي خود لاأبالي و سهل‌انگار است.(بحار، ج ۷۸، ص ۱۱۵)

 

صیانت از عرض و آبرو، از شخصیت انسانی

آبرو به معناى اعتبار، قدر، جاه، شرف، عِرض و ناموس است؛(فرهنگ فارسى معين). اما حقیقت آبرو و عرض، همان شخصیت انسانی است که خداوند آن را کرامت بخشیده و بر بسیاری از موجودات هستی برتری داده است.(اسراء، آیه 70)

عرض هر کسی همان شخصیتی است که انسان در طول زندگی می‌سازد و آن را کسب می‌کند. البته عرض انسان محدود به شخصیت درونی و شاکله وجودی او نیست؛ بلکه هر آن چیزی که به این شخصیت و شخص مربوط است و در حقیقت شخصیت اجتماعی او را شکل می‌دهد، در حکم عرض و آبروی او است. از این رو، نمی‌توان عرض را محدود به شخصیت فردی و شاکله وجودی و باطنی فرد کرد، بلکه شامل شخصیت اجتماعی و همه کسانی است که با او پیوند خورده‌اند. از همین رو در تفسیر مفهوم عرض و آبرو، اعتبار اجتماعی، قدر و منزلت اجتماعی‌، شرافت و همچنین هر آنچه که ناموس او را شکل می‌دهد و خط قرمز او را نشان می‌دهد، به عنوان عرض و آبروی شخص مطرح است.

 

بر همین اساس اگر ما از مفهوم عرض و آبرو سخن می‌گوییم، مراد همین دایره وسیعی است که با الفاظی چون اعتبار و قدر و جاه و مانند آن‌ها بیان می‌شود. بنابراین وقتی از مفهوم و اصطلاح عرض و آبرو در قرآن و اسلام سخن می‌گوییم شامل همه چیزهایی است که می‌توان از واژه‌هایی چون تعفّف، وجيه و هر آنچه كه لازمه معانى آن است به دست آورد.

 

از نظر آموزه‌های وحیانی اسلام، حفظ شخصیت و کرامت انسانی مهمترین چیز در امنیت خرد و کلان اجتماع است. از این رو تامین امنیت اخلاقی و شخصیت افراد جامعه در دستور کار قرار گرفته و در قالب آموزه‌های معرفتی و حتی دستوری و به شکل بایدها و نبایدهای شرعی و  اخلاقی به آن توجه شده است. بسیاری از احکام مانند حرمت غیبت، تهمت، افترا، دشنام، ناسزا، قذف و مانند آنها در راستای حمایت از شخصیت و شرافت و کرامت انسانی وضع شده است و گاه حتی نه‌تنها در حوزه اخلاق بلکه در حوزه حقوق کیفری و جزایی احکام سخت و شدیدی وضع شده تا هر گونه تعرض به شخصیت و هتک حرمت‌ها و آبروی انسانی، موجب کیفر جزایی در دنیا و آخرت باشد. بنابراین، قوانین بازدارنده و پیشگیرانه و نیز مجازات و عقاب‌های متعددی از سوی شارع مقدس وضع می‌شود تا شخصیت و آبروی افراد حفظ شود و امنیت اخلاقی و ناموسی و عرضی افراد تامین گردد.

 

خداوند به صراحت در آیاتی بر حرمت هتک عرض و آبروی مردم تاکید داشته و هر گونه هتک حرمت و آبروریزی را حرام کرده و جزو گناه کبیره‌ای دانسته که مجازات آن دوزخ و عذاب آن است.(همزه، آیه 1؛ قلم، آیات 11 و 16)

 

پيامبر گرامي اسلام(ص) می‌فرماید: اَيُّها الناس! إنَّ دِماءَ كُم و اَعراضَكُم عَلَيكُم حرامٌ الي أَن تَلقَوا ربَّكُم؛ اي مردم! ريختن خون يکديگر و لطمه زدن به حيثيت ديگران، تا وقت مردن و لقاي پروردگارتان بر شما حرام است. (تحف‌العقول، ص ۳۱)

 

از نظر قرآن، آبروریزی حتی در پشت سر کسی در قالب غیبت نیز گناه است. غیبت سخنی در پشت سر کسی است که غیب شده آن را ناخوش داشته و نسبت به آن سخنان ناراحت می‌شود. غیبت نقل گفتار و عملی است که شخص غیب شده آن را انجام داده و در حقیقت شخص غیبت کننده در حال بیان واقعیت و حقیقتی است؛ اما چون گفتن آن سخن و رفتار در پیش غیبت شونده موجب ناخشنودی و ناراحتی وی می‌شود، بنابراین بیان این واقعیت پشت سر او غیبت دانسته می‌شود؛ اما اگر شخص سخن و رفتاری را نقل کند که دروغ باشد، این دیگر نه‌تنها مصداق غیبت، بلکه از مصادیق تهمت و افترا است که در برخی از موارد علاوه بر مجازات اخروی، در همین دنیا برای آن تهمت و بهتان مجازات قانونی و کیفری از سوی شارع مقدس وضع شده است.

 

از آنجا که غیبت، پشت سر گویی نسبت به اعمال شخصی است که واقعیت دارد، جایز نیست که در جایی مطرح شود که شخص حضور نداشته باشد(حجرات، آیه 12)؛ اما اگر شخص حضور داشته باشد و گفتن آن موجب رنجش وی می‌شود باید از آن اجتناب کرد؛ زیرا گفتن آن، موجب هتک حرمت و شخصیت او و موجبات آبروریزی است؛ البته خداوند به مظلوم اجازه می‌دهد تا به افشاگری دست زند؛ اما مظلوم افشاگر باید کاری نکند که شخصیت ظالم در حوزه‌های دیگر مخدوش شود. از همین رو، خداوند در قرآن اجازه نمی‌دهد تا حتی مظلوم جز در محدوده ظلمی که به او روا شده، دست به افشاگری زند و اگر بخواهد مطالبی را در حوزه‌های دیگر بیان کند که حتی واقعیت داشته باشد نباید متعرض آن حوزه‌ها شود و برای او جایز نیست؛ زیرا حفظ و صیانت از شخصیت و آبروی اشخاص جامعه بسیار ضروری است.(نساء، آیه 148)

 

از نظر قرآن بیان چیزهایی که شخص انجام نداده در قالب بهتان، موجبات اذیت و آزار شخص می‌شود. از همین رو، گناهی بزرگ است که مجازات آن نیز دوزخ است.(احزاب، آیه 58)

 

همچنین کسانی که در قالب تمسخر نام‌ها و القاب زشت بر دیگران می‌گذارند، به سبب حرمت‌شکنی نسبت به شخصیت مومن باید خود را آماده مجازات الهی کنند؛ زیرا مسخره کردن دیگری و لقب زشت گذاشتن شایسته نیست و کاری است که شخصیت مومن را می‌شکند و هتک آبرو می‌کند.(توبه، آیه 79؛ حجرات، آیه 11)

 

به هر حال، با توجه به اینکه  مسخره و هجو كردن مؤمن، موجب هتك آبروى وى می‌شود، حرام و گناه دانسته شده و از آن نهی شده است.(حجرات، آیه 11) البته اگرچه در آيه پيشين از آبروريزى سخنى به ميان نيامده است، ولی باید گفت نهى از تمسخر در این آیه احتمال دارد به سبب اين باشد كه مسخره كردن، مايه وهن و شكستن اعتبار افراد مى‌شود؛ از این رو حرام دانسته شده است.

 

عوامل اصلی آبرومندی

گاه اشخاص گرفتار امور موهوم هستند و گمان می‌کنند عوامل آبرومندی مثلا پول و ثروت و فرزند و مانند آن است؛ در حالی که این‌ها عامل آبرومندی نیست تا نداشتن آن به معنای بی‌آبروی باشد. به عنوان نمونه خداوند در آیات 15 و 16 سوره فجر بیان می‌کند که ثروت و فقر به معنای اکرام و اهانت نیست. از همین رو دیدگاه کافران را نقد می‌کند که مردمان فقیر را خوار و اشرار می‌دانستند و حاضر به ایمان‌آوری نبودند.(ص، آیه 62)

 

از نظر قرآن مهم‌ترین عوامل آبرومندى حقیقی انسان عبارتند از:

 

  1. ايمان:

ايمان، سبب آبرومندى و محبوب شدن در دل‌هاى مردم است(مریم، آیه 96) زیرا حقیقت آبرو و عرض آدمی همین ایمان است که خداوند به شکل نور در درون انسان‌ها می‌گذارد.

 

  1. پاكدامنى:

از نظر قرآن پاكدامنى، عامل اصلی آبرومندى  انسان است که شخص باید آن را برای خود و بستگان خویش حفظ کند و اجازه ندهد به هیچ شکلی مخدوش شود.(مریم، آیات 27 و 28)

 

  1. عمل صالح‌:

آبرومندشدن نزد ديگران در سايه ایمان و عمل صالح امکان‌پذیر است و انسان باید همواره به نيكوكارى و اعمال صالح به عنوان مهم‌ترین عامل آبرومندی در دنیا و آخرت توجه داشته باشد.(مریم، آیه 96؛ یونس، آیه 26)

 

عوامل و موجبات هتک عرض دیگران

از نظر قرآن کارهایی موجب می‌شود که هتک حرمت شود و آبروی کسی ریخته شود؛ از این رو این کارها حرام دانسته شده است. از جمله این کارها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

 

  1. تجسس

نهى از تجسّس در امور مؤمنان چه بسا به اين جهت باشد كه به طور معمول سبب دست يافتن به چيزهايى مى‌شود كه وهن و بى‌آبرويى را در پى دارد(حجرات، آیه 12). از همین رو این عمل حرام و گناه دانسته شده است.(الميزان، ذيل آيه)

 

  1. افشای عیوب اهل ایمان

فاش كردن عيوب مؤمنان، از عوامل هتك آبرو است(نساء، آیه 148)؛ زیرا مقصود از «الجهر بالسّوء من القول» در آیه افشاى بدى شخص است. پس ممنوع بودن آن جز در مورد ظالم مى‌تواند به اين دليل باشد كه افشاى بدى افراد، سبب هتك آبروى آنان مى‌شود. (مجمع‌البيان، ذيل آيه) امام صادق(ع) نیز می‌فرماید: عَوَرةُ المُؤمِنِ عَلَي المُؤمِنِ حرامٌ؛ فاش کردن عيوب و رازهاي يک مؤمن، بر ديگر مؤمنان حرام است. (اصول کافي، ج ۴، ص ۶۳) پيامبر گرامي اسلام(ص) می‌فرماید: مَن مَشي في عَيبِ اَخيهِ و كَشْفِ عَورَتِهِ كانَت اوّلُ خُطوَةٍ خَطاها وَضَعَها في‌جَهَنّم! وَ كَشَف اللهُ عَوَرَتَهُ عُلي رُؤوسِ الخَلائِقِ؛ هر كس براي عيب‌جويي و فاش كردن اسرار برادر ديني‌اش قدم بردارد اولين قدم او ورود به جهنم خواهد بود! و خداوند اسرار و عيوب او را نزد همة خلايق فاش و علني خواهد کرد. (لئالي‌الاخبار، ج ۵، ص ۲۴۱) همچنین امام جعفرصادق(ع) می‌فرماید: مَن كَشَفَ حِجابَ غَيرِه إِنكَشَفَت عَوراتُ نَفِسهِ؛ کسي که نسبت به مردم پرده‌دري کند پردة آبروي خودش دريده مي‌شود. (کشف‌الغُمّة، ج ۲، ص ۳۲۹) پس باید توجه داشت که شخص افشاگر در دنیا بدون مجازات نخواهد ماند.

 

لزوم افشا و مجازات ظالمین حکومتی

اما افشاگری در مورد ظالم به ویژه ظلم‌های اجتماعی و حکومتی از آیه شریفه «الا من ظلم» استناد شده است. بدین معنا که وقتی ظلمی در جامعه و در جایگاه حکومت و نسبت به مردم صورت می‌گیرد، دیگر واگذاشتنی نیست و فرد ظالم باید مجازات و افشا شود و نیز جبران مافات حتی‌الامکان صورت گیرد. مواردی از قبیل: پیمان‌شکنی، خیانت، دروغگویی، خلف وعده، فریب دادن، اسراف، ریختن خون بی‌گناه، بردن آبروی افراد، شکستن کرامت انسان‌ها و زیرپا گذاشتن بیت‌المال و حقوق همگی گناه کبیره هستند که اگر در جایگاه اجتماعی و حکومتی انجام گیرد، باید حتماً افشاگری و مجازات در مورد مرتکبین انجام شود و تا حد امکان جبران مافات در مورد آنها صورت گیرد.

 

هنگامی که علی(ع) از خیانت «ابن هرمه» (مأمور بازار اهواز) اطلاع پیدا کرد، به رفاعه (حاکم اهواز) نوشت: وقتی که نامه‌ام به دستت رسید، فوراً «ابن هرمه» را از مسئولیت بازار عزل کن به خاطر حقوق مردم، او را زندانی کن و همه را از این کار با خبر نما تا اگر شکایتی دارند بگویند. این حکم را به همه کارمندان زیردستت، گزارش کن تا نظر مرا بدانند. در این کار نسبت به «ابن هرمه» نباید غفلت و کوتاهی شود والا نزد خدا هلاک خواهی شد و من هم به بدترین وجه تو را از کار برکنار می‌کنم. (دعائم الاسلام، قاضی نعمان، ص 532)

 

  1. مسخره کردن

چنان‌که گفته شد، مسخره کردن مؤمن، موجب هتك آبروى وى می‌شود. لذا از این رفتار نهی شده است.(حجرات، آیه 11) امام جعفرصادق‌(ع) می‌فرماید: هركس داستاني نقل كند و قصدش ظاهر ساختن بدي‌ها و ريختن آبروي مؤمني باشد و بخواهد او را از چشم مردم بيندازد، خداوند متعال ولايت خود را از او برمي‌دارد و ولايت شيطان را جايگزين آن مي‌کند.(ثواب و عقاب‌الاعمال، ص ۵۴۷)

 

  1. اشاعه فحشاء

افشاگری نسبت به کار زشت دیگران موجب هتک حرمت‌ها می‌شود؛ لذا از هر گونه اشاعه فحشا با بیان آن منع شده است؛ زیرا هم حرمت‌ها را می‌شکند و هم شخصیت افراد را نابود می‌سازد.(نور، آیه 19) در حقیقت علاقه به شيوع فحشا، تأكيد بر نهى از اشاعه آن است. تهديد سخت افراد ياد شده، چه بسا به اين سبب باشد كه اشاعه فحشا در باره مؤمنان، باعث آبروريزى آنان مى‌شود.

 

۵. تهمت

متّهم كردن ديگران، باعث هتك آبرو  عرض آنان می‌شود و شخص گناهی آشكار را به دوش می‌کشد و باید خود را آماده مجازات الهی کند.(نساء، آیه 112) خداوند در آیه 58 سوره احزاب مقصود از «يؤذون المؤمنين» به قرينه «فقد احتملوا بهتاناً»، تهمت زدن و نسبت ناروا به آنان است.

 

  1. بدگمانی

اظهار سوءظن، عامل ريخته شدن آبروى مؤمن است. از همین رو اسلام بدگمانی و اظهار سوء ظن را حرام دانسته است؛ زیرا به صرف بدگمانی نمی‌توان آن را اظهار و آشکار کرد؛ چون موجب می‌شود تا این بدگمانی مسیر درست قضاوت و رفتار را به انحراف بکشاند.(حجرات، آیه 12) البته باید توجه داشت که نهى از سوءظن به اعتبار اظهار و ترتيب اثر بر آن است، نه مجرد بدگمانى در قلب، زيرا اظهار سوءظن، حيثيّت مؤمن را خدشه‌دار مى‌كند و از همین رو در قرآن از آن نهی شده است. (الميزان، ذيل آيه)

 

  1. عیب‌گویی

بازگويى عيب ديگران حرام و مايه آبروريزى آنان می‌شود.(توبه، آیه 79؛ قلم، آیات 11 و 16) خداوند در آیه 11 سوره حجرات نیز از لمز نسبت به دیگران نهی کرده است. «لمز» در لغت به معناى عیب‌جویی و به دنبال عيب كسى رفتن است. (مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب؛ ذیل واژه) همچنین خدا در آیه 1 سوره همزه از هر گونه همز بازداشته است. «همز» در لغت به معناى غيبت كردن (مفردات الفاظ قرآن کریم،  راغب، ذیل واژه) و «همزه» به كسى گفته مى‌شود كه بسيار مرتكب غيبت شود. (الكشّاف، زمخشری، ذيل آيه) و مقصود از آن، شكستن حريم ديگران و ريختن آبروى آنان است.

 

  1. غیبت

چنانکه گفته شد غيبت، از عوامل هتك آبروی دیگران است لذا در اسلام و قرآن از آن نهی شده است.(حجرات، آیه 12) پيامبر گرامي اسلام می‌فرماید: در شب معراج برقومي گذر كردم كه با ناخن‌هاي خود صورت‌هايشان را مي‌خراشيدند. از جبرائيل حال آنها را جويا شدم، گفت: اينان كساني هستند كه غيبت مردم را مي‌كردند و حيثيت و آبروي آنها را لكّه‌دار مي‌ساختند. (مستدرك، ج ۹، ص ۱۱۹)

 

  1. قذف

قذف به معنای بهتان زدن به دیگران و نسبت دادن زنا و زنازادگی به افراد است که در قرآن از آن به شدت نهی شده است؛ زیرا قذف موجب آبروريزى زنان پاكدامن می‌شود و شخصیت آنان را لکه‌دار می‌کند.(نور، آیات 4 و 5) البته قذف از جمله گناهانی است که شخص قاذف در همین دنیا باید به کیفر برسد و مجازات شرعی و حدود آن باید در باره وی به اجرا در آید. اینکه در قرآن دستور حدّ براى تهمت‌زننده به زن پاكدامن داده شده، بیان این معنا است که با قذف آبروی اشخاص ریخته می‌شود و شخص قاذف باید نسبت به این بی‌آبرویی پاسخگو باشد و مجازات شود. خداوند همچنین در آیاتی دیگر از قرآن مجازات برخی از هتک حرمت‌ها و آبروریزی را مجازات‌های دنیوی و اخروی و همچنین لعن الهی دانسته است.(نور، آیات 19و 23؛ همزه، آیات 1 و 4)

 

راه‌های صیانت از آبروی خود و دیگران

چنان‌که گفته شد، هر انسانی در جامعه از شخصیتی برخوردار است که باید از آن صیانت کند. همچنین آبرویی که قطره قطره جمع می‌شود را نباید به سادگی از دست داد و نباید اجازه بدهیم دیگران متعرض آن شوند یا خودمان متعرض آبروی دیگری شده و شخصیت او را در جامعه خوار و خفیف سازیم. همان‌طور که گفته شده است عرض و آبرو در اسلام همانند خون و مال از ارزش برخوردار است و باید از آن صیانت شود.

 

هر کسی موظف است کاری نکند که موجب خواری و آبروریزی شود؛ در حقیقت خود شخص باید آبروی خویش را در اصل حفظ کند و کاری نکند که آبرویش برود و بریزد. باید حرمت امامزاده را خود متولی نگه دارد؛ چنانکه اميرالمؤمنين‌(ع) می‌فرماید: لاتَفَعَلْ ما يَشينُ العِرضَ والاِسم؛ هيچ‌وقت به كاري اقدام مكن كه باعث بدنامي و لطمه زدن به حيثيت تو مي‌شود. (فهرست غررالحکم، ص ۲۴۲)

 

همچنین آن حضرت در این‌باره  می‌فرماید: لاتَجَعَلْ عِرضَكَ غَرَضاً لِنِبالِ القَولِ؛ آبرو و اعتبار خودت را آماج تيرهاي حرف مردم قرار مده. (نهج‌البلاغه، نامة ۶۹) در حقیقت آبرو و حيثيّت تو در دست خود تو است و نباید کاری کنی که مورد حمله قرار گیرد و بی‌آبرو شوی.

 

باید توجه داشت که آبروی ریخته شده غیرقابل جمع است و کسی که آبرویش بریزد دیگر نمی‌تواند به حالت اول وشخصیت نخستین خویش بازگردد. امام صادق(ع) می‌فرماید: اذا رَقَّ العِرضُ اُستُصعِبَ جَمْعُه؛ وقتي آبرو ريخت و بي‌ارزش شد، ديگر جمع‌آوري و جبران آن دشوار خواهد بود! (اعلام‌الدين، ص ۳۰۳)

 

در آموزه‌های وحیانی اسلام راه‌هایی برای حفظ آبروی خود و دیگران بیان شده که در اینجا به برخی از آنها اشاره می‌شود:

 

  1. گذشت از مال

گاه لازم است انسان برای حفظ آبروی خویش از مال بگذرد؛ زیرا مال برای حفظ جان و عرض اوست و باید در خدمت این دو امر باشد، نه اینکه انسان جان و عرض خویش را فدای مال کند. انسان کریم کسی است که برای آبروی خویش از مالش می‌گذرد. اميرالمؤمنين(ع) می‌فرماید: مِنَ النُبلِ أن يبذُلَ الرّجُلُ مالَهُ و يَصونَ عِرضَهُ؛ كسي كه براي حفظ آبرو وحيثيت خود از مال و منالش مي‌گذرد نشانه اصالت و بزرگواري اوست. (فهرست غرر، ص ۲۴۲) آن حضرت در جایی دیگر می‌فرماید: إنّ أفضَل الِفعالِ صِيانَة العِرض بِالمالِ؛ افضل اعمال انسان در آن است كه مال و دارايي‌اش را سپر حيثيّت و آبروي خود قرار دهد. (وسائل، ج ۱۵، ص ۲۶۲) امام حسين(ع) می‌فرماید: اِنَّ خَيرَ مالِكَ ما وَقَيتَ بِهٍ عِرضَكَ؛ بهترين مال و دارايي تو آن است كه در راه حفظ آبرو و حيثيت خود به كار بري. (بحار، ج ۴۴، ص ۱۸۹) از نظر اميرالمؤمنين(ع) دادن مال و صیانت عرض در حقیقت از دست رفتن مال نیست؛ بلکه به یک معنا حفظ آن است؛ زیرا مال ابزار حفظ و صیانت از شخصیت است. از این رو می‌فرماید: لَم يَذهَبْ مِن مالِكَ ما وَقي بِهِ عِرضَكَ؛ آن مالي كه در راه حفظ شأن و آبروي خودت خرج مي‌كني در حقيقت تو آن را از دست نداده‌اي. (فهرست غرر، ص ۲۴۲)

 

  1. عفت

از مهمترین راهکارهای قرآنی برای حفظ آبروی خویش آن است که انسان عفت ورزد. عفت ورزی می‌بایست در همه حوزه‌های اقتصادی، عاطفی و جنسی، رفتار اجتماعی و مانند آن‌ باشد. پس اگر از نظر وضعیت اقتصادی با مشکل روبه‌رو است، بهتر است که جار نزند و رفتار و گفتاری نداشته باشد که فقر و نداری او دیده شود؛ هر چند که دیگران می‌توانند با نگاهی به سیما و وضعیت زندگی او از فقر وی مطلع شوند، ولی باید خود نگوید.(بقره، آیه 273) کسی که عفت ورزد خداوند درهای گشایش خویش را به روی او باز می‌کند و او را دارا و غنی می‌سازد و امورات او را سامان می‌دهد.(همان؛ و نیز مریم، آیات 27 تا 30)

 

  1. حجاب

یکی از مهم‌ترین ابزارها و راهکارهای حفظ و صیانت از عرض و آبروی خویش، استفاده از حجاب است. البته حجاب بر زن و مرد واجب است و فقط میزان و مقدار آن متفاوت است.(نور، آیه 31؛ احزاب، آیه 59) از نظر قرآن، حفظ آبرو چنان مهم است که حتی آدم(ع) و حوا(س) برای حفظ  وصیانت از آبروی خویش، با برگ‌های درختان، عورت خویش را پوشاندند.(اعراف، آیه 22؛ طه، آیه 121)

 

  1. وجاهت

از راه‌هایی که انسان می‌تواند آبروی خویش را حفظ کند، وجاهت در رفتار است. اینکه وجیه باشد و کاری نکند که آثار نداری و مشکل و بحران از او آشکار شود. وجیه انسان موجهی است که آبروی خویش را در هر شرایط حفظ می‌کند.(آل عمران، آیه 45؛ احزاب، آیه 69)

 

  1. ازدواج

بی‌گمان یکی از مهم‌ترین عواملی که آبروی اشخاص را در معرض خطر قرار می‌دهد، مسائل جنسی است که در جوانان به سبب شدت آن می‌تواند به رفتارهای پرخطر تبدیل شود. انسانی که در معرض خطر مسائل جنسی است برای حفظ خویش از بی‌آبرویی می‌تواند از راه‌هایی چون تقویت عفت و حیا، روزه گرفتن، ورزش کردن و کارهایی که ذهن را درگیر امورات دیگر می‌کند و قوای جنسی را کاهش می‌دهد بهره گیرد. این رویه‌ای است که شخص نسبت به مشکل جنسی خود باید انجام دهد؛ البته درباره مشکلات جنسی دیگران هر فرد انسانی موظف است تا شرایط نکاح و ازدواج دیگران را فراهم آورد تا جامعه به بحران جنسی و بی‌آبرویی گرفتار نشود. از این رو یکی از وظایف مردم و دولت و نظام ولایی اسلامی، ایجاد شرایط ازدواج جوانان است. خداوند می‌فرماید: وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ؛ بى‏همسران خود و غلامان و كنيزان درستكارتان را همسر دهيد؛ اگر تنگدستند خداوند آنان را از فضل خويش بى‌‏نياز خواهد كرد؛ و خدا گشايشگر داناست.(نور، آیه 32)

 

  1. تغییر شرایط

انسان گاه در شرایطی قرار می‌گیرد که موجب بی‌آبرویی می‌شود. در این شرایط باید به گونه‌ای عمل کرد که شرایط تغییر کند. حضرت مریم(س) برای آنکه آبروریزی نشود، شرایط را تغییر می‌دهد و به حکم الهی سکوت کرده و خود در مسئله وارد نمی‌شود؛ زیرا گاه عدم سکوت، خود موجب آبروریزی است. در شرایطی که نمی‌توان حق را بیان کرد، سکوت بهترین راهکار است.(مریم، آیات 25 تا 28) البته ایشان بر این باور ابتدایی بود که مرگ و فراموشی مردم از وجود شخص ایشان بهتر از آبروریزی است.(مریم، آیات 18 تا 23) همچنین حضرت یوسف(ع) برای رهایی از کار زشت و آبروریزی، تغییر شرایط و دوری از منطقه گناه و محیط آلوده را بهترین راهکار دانسته و حتی زندان را محیطی امن‌تر از حضور در محیطی می‌داند که آبروریزی شود و گناهی را مرتکب گردد که در قیامت باید پاسخگو باشد.(یوسف، آیه 33)

 

  1. مرگ

از نظر آموزه‌های وحیانی اسلام، حفظ و صیانت از آبرو از چنان اهمیتی برخوردار است که انسان باید مالش را در راه حفظ و صیانت آن بدهد؛ به نظر می‌رسد که دادن جان برای حفظ آبرو در پیشگاه خدا ارزشمند است. به این معنا که اگر انسان در شرایطی قرار گیرد که گناهی مرتکب شود و آبروی او در پیشگاه خداوند برود و در روز قیامت خوار و ذلیل باشد، بهتر است در چنین شرایطی اهم و مهم کند. پس گاه همانند حضرت یوسف(ع) زندان رفتن را بهتر از بی‌آبرویی بداند.(یوسف، آیه 33) و گاه حتی برای آنکه آبروی اجتماعی و عرض او ریخته نشود از خداوند مرگ را بخواهد. درخواست مرگ برای رهایی از بی‌آبرویی یک درخواست منطقی است.(مریم، آیات 18 تا 23) به نظر می‌رسد انسان می‌تواند مرگ را به جان بخرد تا عرض و آبروی خود را در پیشگاه خدا بخرد. خداوند به کسانی که برای حفظ آبروی خویش از مال و جان می‌گذرند، یاری می‌رساند و ایشان را از بی آبرویی حفظ کرده و در پناه خویش می‌گیرد.(یوسف، آیات 23 و 24)

 

  1. مناعت طبع

از راه‌های صیانت از آبرو و عرض، مناعت طبع در هنگام فقر و نداری است. از همین رو خداوند به این راهکار توجه داده و آن را حتی عاملی برای توجه و اهتمام خداوند به این بندگان و رهایی ایشان از فقر و نداری برمی‌شمارد.(بقره، آیه 273) اميرالمؤمنين(ع) می‌فرماید: ماءُ وَجهِكَ جامدُ يُقطِرُهُ السُّؤالُ فَانظُر عِندَ مَن تُقطِرُهُ؟! آبرو و حيثيت تو به حال جمود و مصونيت است. با حاجت خواستن (از ديگران جمود آن آب شده) قطراتش ريخته مي‌شود. تو (نيك) بنگر، نزد چه کسي اين قطرات را خواهي ريخت؟!(نهج‌البلاغه، کلمة ۳۳۸)

 

شاعر پرآوازه، صائب تبریزی همین مضمون را به شعر درآورده و می‌گوید:

 

دست طلب که پیش کسان می‌کنی دراز

پل بسته‌ای که بگذری از آبروی خویش

 

  1. رهایی از تعلقات دنیوی

حضرت علی(ع) می‌فرماید: ماصانَ الأعراضَ كَالإعراضِ عَنِ الدُّنيا وَ سُوءِ الأَغراض؛ براي حفظ شأن و آبرو، چيزي بهتر از پشت پا زدن به علائق دنيا و دست كشيدن از اهداف شوم و انحرافي وجود ندارد. (فهرست غرر، ص ۲۴۲) پس باید گاه از مال گذشت تا آبروی خویش و دیگران حفظ و صیانت شود.

 

  1. حلالیت‌طلبی

امام صادق(ع) می‌فرماید: مَن كانَت لِأَخيهِ عندَهُ مَظلَمةٌ في عِرضٍ او مالٍ فَليُحلِّلْها مِنه مِن قبلِ أَن يأتِيَ يَومٌ لَيْسَ هناکَ دينارٌ و لا دِرهَمٌ!؛ هر کس به گردن او مظلمه و حقي از حيثيت يا مال برادر ديني خود دارد از او حلاليّت بطلبد، پيش از آنکه روزي فرا رسد که ديگر نه درهمي (براي جبران آن) وجود دارد و نه دينار!(لئالي‌الأخبار، ج ۵، ص ۲۳۳- بحار، ج ۷۵، ص ۲۴۳)

 

آثار حفظ آبروی خود و دیگران

در اسلام بر حفظ و صیانت از آبرو بسیار تاکید شده است؛ زیرا شخصیت انسان و انسانیت او به همین امر وابسته است. کسی که عرض و آبرو ندارد، شخصیتی ندارد و در حقیقت تمام انسانیت او به تباهی رفته  است. در اسلام بر حفظ آبروی دیگران حتی مجرم ظالم (نساء، آیه 148) و نیز متهم به جرم نیز تاکید شده است.(نساء، آیه 15؛ نور، آیات 4 و 11 و 13 و 15)

 

اگر کسی از عرض و آبروی خود یا دیگران دفاع کرده و صیانت نماید، خداوند برای چنین شخصی پاداش‌های بزرگی را فراهم آورده است. در اینجا به برخی از آثار و برکات حفظ و صیانت از آبروی خود و دیگران اشاره می‌شود:

 

  1. دوری از دوزخ

کسی که عرض دیگران را صیانت کند خداوند او را از دوزخ دور نگه می‌دارد. پيامبر گرامي اسلام(ص) می‌فرماید: مَن رَدَّ عَن عِرضِ اَخيهِ كانَ لَهُ سبعونَ اَلفَ حجابٍ مِنَ النّار؛ کسي که از حيثيت و آبروي برادر ديني خود دفاع کند براي او هفتاد هزار سپر از آتش جهنم خواهد بود.‌(بحار، ج ۷۵، ص ۲۵۳)

 

  1. رهایی از لغزش در قیامت

امام رضا(ع) می‌فرماید: مَن كَفَّ عَن اَعراضِ المُسلِمينَ اَقالَهُ اللهُ عَثرتَهُ يَومَ القِيامه؛ کسي که از آبروريزي و لطمه زدن به حيثيت مسلمانان خودداري کند خداوند از لغزش‌هاي او در روز قيامت گذشت خواهد کرد.(بحار، ج ۷۵، ص ۲۵۶)

 

  1. عزت

هر کسی عزت بخواهد باید متعرض نوامیس و عرض و آبروی مردم نشود. امام صادق(ع) می‌فرماید:

شَرفُ المؤمِنِ صلاتُهُ بِاللّيلِ وَ عِزُّ المؤمِنِ كَفُّهُ عَن اَعراضِ النّاسِ؛ شرافت مؤمن در نماز شب خواندن او و عزّت و بزرگي او در عدم تَعرّض به حيثيت ديگران است.(فروع کافي، ج ۳، ص ۴۸۸)

 

  1. پاداش بهشت: امام صادق(ع) می‌فرماید

منَ رَدَّ عَن عِرضِ اَخيهِ المُسلِمِ وَجَبَت لَهُ الجَنَّهْ اَلبَتَّه؛ کسي که آبروي برادر مسلمان خود را حفظ کند، بهشت جايگاه او خواهد بود. (ثواب‌الاعمال، ص ۳۲۴)

 

  1. صدقه

یکی از مهم‌ترین و برترین اعمال اجتماعی، صدقه دادن است که حتی افراد هنگام مرگ خواهان انجام آن می‌شوند در حالی که دیر شده و دستشان از دنیا کوتاه گشته.(منافقون، آیه 10) پيامبر گرامي اسلام(ص) درباره ارزش و اهمیت صیانت از آبروی افراد می‌فرماید: ما وَقي بِهِ المَرءُ عِرضَهُ كُتِبَ لَهَ صَدَقَهْ؛ هر چيزي كه انسان جهت حفظ حيثيت و آبروي خود (در محدودة شرع مقدس) بكار برد براي او صدقه نوشته مي‌شود.(دُرج گُهر، ص ۱۴۸)

 

  1. پوشش عیوب

صیانت از آبروی دیگران موجب می‌شود تا خداوند نسبت به او ستار باشد و عیوب او را در دنیا و آخرت بپوشاند. پيامبر گرامي اسلام(ص) می‌فرماید: مَن سَتَرَ علي اَخيهِ سَتَرَهُ اللهُ في‌الدُنيا و الآخره؛ كسي كه عيب‌پوش برادر ديني خود باشد خداوند حيثيت و آبروي او را در دنيا و آخرت محفوظ خواهد داشت. (شهاب‌الأخبار، ص ۱۹۵)

 

اعاده آبرو

اگر کسی آبروی خویش را برده باید تلاش کند تا آبروی از دست رفته را بازیابد؛ هر چند که بسیار سخت است ولی باید تلاش خود را بکند و با کارها و رفتارهای احسانی و اکرامی، آن را بازیابد.

 

اگر آبروی کسی را برده باید تلاش کند تا حیثیت او را برگرداند؛ همچنان‌که خود شخص باید برای اعاده حیثیت خویش تلاش کند؛ چنانکه حضرت یوسف(ع) برای اعاده حیثیت خود تلاش کرد.(یوسف، آیات 50 و 51)

 

کسی که در راستای اعاده حیثیت خویش تلاش می‌کند خداوند نیز او را یاری می‌رساند؛ چنانکه به پیامبر(ص) یاری رساند.(نور، آیات 11 و 15 و 19) زیرا خداوند به مسئله عرض و آبرو توجه ویژه دارد و برای حفظ آن کمک و یاری می‌کند.

 

از همین رو خداوند در احکام و آموزه‌های وحیانی شریعت اسلام اهتمام ويژه‌ای به حفظ آبروى مؤمنان نشان می‌دهد.(نساء، آیات 15 و 112؛ نور، آیات 4 و 6 و 11 و 19 و 23؛ احزاب، آیه 58؛ حجرات، آیات 11 و 12)

خدای غنی حمید برای تشویق مردم به مشارکت فعال و مثبت در عرصه تامین مایحتاج و نیازمندی‌های برخی از اقشار نیازمند، انواع و اقسام آثار و برکات و ثواب را بیان می‌کند. البته آموزه‌های قرآن، افزون بر بیان این امور، به آثار و برکاتی ‌اشاره می‌کند که نه تنها فرد بخشنده از آن بهره‌مند می‌شود، بلکه به آثاری نیز توجه می‌دهد که افراد امت به عنوان افراد و اعضای یک اجتماع از آن بهره‌مند می‌شوند که از جمله آنها، آرامش و سعادت جمعی و امنیت اجتماعی است؛ زیرا بسیاری از مشکلات امنیتی و روانی از جمله سرقت و دزدی، راهزنی، جیب‌زنی، کیف‌زنی، تعرض به حریم خصوصی و شخصی افراد و مانند آنها به سبب فقر و نداری و گسترش آن در اجتماع است. در مطلب حاضر اهمیت صدقه‌دادن و آثار آن بررسی شده است.

 

اهمیت و ارزش صدقه

از نظر قرآن، بسیاری از مردم هنگامی متوجه آثار بسیار مهم و برکات صدقات می‌شوند که کار از کار گذشته است؛ یعنی وقتی از دنیا رحلت کرده و یا در هنگام احتضار و مرگ هستند و پرده‌ها کنار می‌رود و حقایق هستی را می‌بینند، در آن هنگام در می‌یابند که صدقه تا چه اندازه مهم و تاثیرگذار بوده است. از همین رو، اگر امکان داشته باشد تا تنها یک کار انجام دهند، آن کار همان صدقه دادن است. خدا در ترسیم حالت محتضر می‌فرماید: وَأَنْفِقُوا مِنْ مَا رَزَقْنَاكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ فَيَقُولَ رَبِّ لَوْلَا أَخَّرْتَنِي إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ فَأَصَّدَّقَ وَأَكُنْ مِنَ الصَّالِحِينَ وَلَنْ يُؤَخِّرَ اللَّهُ نَفْسًا إِذَا جَاءَ أَجَلُهَا وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ؛ و از آنچه روزى شما کرده‌ایم انفاق كنيد پيش از آنكه يكى از شما را مرگ فرا رسد و بگويد: پروردگارا! چرا تا مدتى بيشتر اجل مرا به تاخير نينداختى تا صدقه دهم و از صالحان و نيكوكاران باشم؟ ولى هر كس اجلش فرا رسد، هرگز خدا آن را به تاخير نمى‏‌افكند؛ و خدا به آنچه می‌كنيد آگاه است. (منافقون، آیات 10 و 11)

 

از این آیات به دست می‌آید که انسان باید فرصت کوتاه عمر را غنمیت شمارد و از آن برای سعادت دنیا و آخرت خود و دیگران بهره گیرد. یکی از مهم‌ترین فعالیت‌های اقتصادی در تامین سعادت دنیا و آخرت، دادن صدقات مالی هر چند اندک حتی از سوی فقیر است؛ زیرا فقیر نیز اگر اندکی از همان اندک خویش را بپردازد، نه تنها مالش برکت و افزایش کمی و کیفی می‌یابد (بقره، آیه 261)، بلکه سعادت را برای خود و دیگران در دنیا و آخرت رقم می‌زند. امام صادق(ع) در این باره می‌فرماید: ثَلاثٌ مَنْ اَتَى اللهَ بِواحِدَهْ مِنْهُنَّ اَوْجَبَ اللهُ لَهُ الْجَنَهْ اَلاْنْفاقُ مِنْ اِقْتارٍ وَ الْبِشْرُ لِجَميعِ الْعالَمِ وَ الاِنْصافُ مِنْ نَفْسِهِ؛ هر كس يكى از اين كارها را به درگاه خدا ببرد، خداوند بهشت را براى او واجب می‌گرداند: انفاق در تنگدستى، گشاده ‏رويى با همگان و رفتار منصفانه. (کافی، ج 2 ، ص 103 ، ح 2) هارون بن عيسى گفته است: امام صادق(ع) از فرزندش محمد پرسید: «چه مبلغ مال نزد تو باقى مانده؟» عرض كرد: «چهل دينار» فرمود: «آنها را بين فقرا تقسيم كن.» عرض كرد: «آن وقت ديگر چيزى براى خودمان نداريم!» فرمود: «اين مبلغ را صدقه بده. خدا جايش را پر مى‏كند. آيا نمى‏دانى که هر چيزى كليدى دارد و صدقه كليد روزى است.»

 

محمد، طبق دستور پدر، اموال موجود را صدقه داد. طولى نكشيد و ده روز بیش‌تر نگذشت که مبلغ‏ چهار هزار دينار از جايى براى حضرت رسيد. پس فرمود: «پسرم! ما، چهل دينار در راه خدا داديم، خدا، در عوض، چهار هزار دينار براى ما رسانيد.» (کافی، ج 4، ص 9؛ بحارالانوار، ص 38)

 

از نظر قرآن و روایات صدقه تنها صدقات مالی نیست، هر چند که مصداق اتم و اکمل آن چنین می‌نماید، ولی انواع دیگری از صدقه است که می‌تواند کارساز و کارگشاتر از حتی صدقات مالی باشد. به عنوان نمونه امام صادق(ع) می‌فرماید: صَدَقَةٌ يُحِبُّهَا اللّه‏: إِصلاحٌ بَينَ النّاسِ إِذا تَفاسَدوا، وَتَقارُبٌ بَينَهُم إِذا تَباعَدوا؛ صدقه‌اى كه خداوند آن را دوست دارد عبارت است از: اصلاح ميان مردم هرگاه رابطه‏شان تيره شد و نزديك كردن آنها به يكديگر هرگاه از هم دور شدند. (كافى، الاسلامیه، ج2، ص209، ح1)

 

اگر پیامبر(ص) می‌فرماید: اَلا اُخبِرُكُم بِاَفضَلَ مِن دَرَجَةِ الصّيامِ وَ الصَّلاَهْ وَ الصَّدَقَهْ؟ صَلاحُ ذاتِ البَينِ، فَاِنَّ فَسادَ ذاتِ البَينِ هِىَ الحالِقَهْ؛ آيا به چيزى با فضيلت‌تر از نماز و روزه و صدقه (زكات) آگاهتان نكنم؟ و آن اصلاح ميان مردم است، زيرا تيره شدن رابطه بين مردم ريشه‌كن كننده دين است. (نهج‌الفصاحه ص 240، ح 458) باید گفت که اصلاح میان مردم خود می‌تواند از مصادیق صدقه به معنای عام آن باشد؛ زیرا صدقه عام شامل صدقات غیر مالی هم می‌شود؛ چرا که هر کاری که با صداقت و خلوص برای رضایت خدا انجام گیرد، و تصدیق ایمان باطنی و قلبی انسان باشد، به یک معنا صدقه است.

 

آثار و برکات فردی و اجتماعی صدقه

به هر حال، در آیات و روایات برای صدقه عام و صدقه خاص یعنی صدقه مالی ارزش و اهمیت و آثار و برکات بسیاری بیان شده است که از جمله آنها می‌توان به موارد و مصادیق زیر ‌اشاره کرد:

 

1- افزایش مال و ثروت:

از مهم‌ترین برکاتی که قرآن به عنوان آثار صدقه دادن بیان می‌کند، افزایش مال و ثروت است. از نظر قرآن، اگر کسی مشکل مالی دارد می‌تواند با دادن صدقه آن مشکل مالی خویش را برطرف کند. خدا می‌فرماید: إنَّ الْمُصَّدِّقِينَ وَالْمُصَّدِّقَاتِ وَأَقْرَضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا يُضَاعَفُ لَهُمْ وَلَهُمْ أَجْرٌ كَرِيمٌ؛ در حقيقت مردان و زنان صدقه‏ دهنده و آنان كه به خدا وامى نيكو داده‏‌اند ايشان را پاداش، دو چندان گردد و اجرى نيكو خواهند داشت. (حدید، آیه ۱۸) از نظر قرآن، این افزایش بیش از هفتصد برابر و بلکه بیشتر نیز خواهد بود. خدا می‌فرماید: مَثَل صدقات‏ كسانى كه اموال خود را در راه خدا انفاق مى‌كنند، همانند دانه‌اى است كه هفت خوشه بروياند كه در هر خوشه‌اى صد دانه باشد؛ و خداوند براى هر كس كه بخواهد آن را چند برابر می‌كند و خداوند گشايشگر داناست‏. (بقره، آیه 261) همچنین امام صادق(ع) می‌فرماید: به خدا قسم سه چيز حق است: هيچ ثروتى بر اثر پرداخت صدقه و زكات كم نشد، در حق هيچ كس ستمى نشد كه بتواند تلافى كند، اما خويشتندارى نمود مگر اينكه خداوند به جاى آن به او عزت بخشيد و هيچ بنده‌‏اى درِ خواهش از مردم را به روى خود نگشود مگر اينكه درى از فقر به رويش باز شد. (بحارالأنوار، ج 75، ص209، ح79) از نظر آموزه‌های اسلام، یکی از راه‌های افزایش رزق و روزی و بلکه نزول و فروآوری آن، دادن صدقات مالی است. امام علی(ع) در این باره می‌فرماید: إستَنزلوا الرِّزقَ بِالصَّدَقَهْ؛ با صدقه دادن، روزی خود را فرود آورید. (کافی، ج 4، ص 3 ، ح 5؛ تحف العقول، ص 60؛ من لا یحضره الفقیه، ج 2 ، ص 66 ، ح 1730)

 

2- سعادت دنیا و آخرت:

از دیگر آثار صدقات می‌توان به سعادت دنیا و آخرت افراد ‌اشاره کرد. کسی که صدقه می‌دهد با دادن صدقه بهشت را برای خویش در آخرت می‌خرد و دنیای خویش را نیز بگونه‌ای می‌سازد که کریمانه است. کریم کسی است که از خود ایثار می‌کند و چشمداشتی ندارد. این فرد در مرتبه تقوای اخص از سه‌گانه سوم تقوا قرار گرفته و از برکات آن مقام بهره می‌شود که مخصوص مقربان و ابرار است. خدا در آیه 18 سوره حدید از اجر کریم نسبت به صدقه دهنده سخن به میان آورده است که می‌تواند مصداقی از آن در زندگی دنیوی حیات کریمانه و در آخرت حیات طیب باشد که سعادت و خوشبختی در آن تضمین شده است. البته خدا در قرآن به صراحت از چنین اثری در آیات دیگر سخن بمیان آورده است. از جمله می‌فرماید:كسانى كه اموال خود را در راه خدا انفاق مى‌كنند، سپس در پى آنچه انفاق كرده‏‌اند، منّت و آزارى روا نمى‌دارند، پاداش آنان برايشان نزد پروردگارشان محفوظ است‏، و بيمى بر آنان نيست و اندوهگين نمى‌‏شوند. (بقره، آیه ۲۶۲)

 

3- دفع بلا، درمان دردها و دفع قضا:

 گاهی انسان دچار مشکل و مصیبتی می‌شود که باید برای آن چاره‌اندیشی کند که از جمله آنها صبر بر مصیبت است و اینکه جزع و فزع نکند و صبر جمیل پیشه گیرد و به خدا پناه برد و استرجاع نماید و «انا لله‌ و ‌انا‌ الیه راجعون» بگوید. (بقره، آیات 156 و 157) اما گاهی انسان باید پیشگیری کند که گفته‌اند: پیشگیری بهتر از درمان است؛ یا پیشگیری، بهترین درمان است. انسان عاقل کاری می‌کند تا گرفتار مصیبت و فتنه‌ای نشود. بسیاری از مصیبت‌ها و فتنه‌ها و بلایایی که بر سر انسان می‌آید، بخشی از گناهانی است که خدا شخص را بدان مجازات کرده است؛ هر چند که خدا از بسیاری از گناهان خلق می‌گذرد، ولی برخی از آنها دنباله‌ها و پیامدهایی دارند که موجب بلا و مصیبت می‌شود. خدا می‌فرماید: وَمَا أَصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَهْ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ وَمَا أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ؛ و هرگونه مصيبتى به شما برسد به سبب عملکرد خود شماست و خدا از بسيارى درمى‌گذرد؛ و شما در زمين درمانده‌كننده خدا نيستيد و جز خدا شما را سرپرست و ياورى نيست. (شوری، آیات 30 و ۳۱)

 

بنابراین، انسان باید به بهترین بلکه به تنهایی یار و یاوری مراجعه کند که در هستی است تا از آثار و تبعات گناهان در قالب بلایا و مصیبت‌ها جلوگیری کند. یکی از راه‌های بهره‌مندی از ولایت و نصرت الهی آن است که انسان محبت خدا را بدست آورد. یکی از راه‌های کسب محبت الهی نیز صدقه دادن از مال الله در اختیار است. (نور، آیه 33) انسان وقتی صدقه می‌دهد، در حقیقت پیشگیری می‌کند که در اصطلاح از آن به «دفع» تعبیر می‌شود که در برابر «رفع» قرار دارد. رفع یعنی برداشتن و آن چیزی است که آمده و باید برداشته شود؛ اما دفع یعنی پیشگیری و اینکه شخص اجازه نمی‌دهد تا چیزی به محدوده و حریم او نزدیک شود. از نظر آموزه‌های اسلام، صدقه دادن وسیله و ابزار دفع است. پيامبر اکرم در این باره می‌فرماید: الصَّدَقَهْ تَدْفَعُ الْبَلَاءَ وَ هِيَ أَنْجَحُ دَوَاءً وَ تَدْفَعُ الْقَضَاءَ وَ قَدْ أُبْرِمَ إِبْرَاماً وَ لَا يَذْهَبُ بِالْأَدْوَاءِ إِلَّا الدُّعَاءُ وَ الصَّدَقَهْ؛ صدقه بلا را برطرف مى‏‌كند و مؤثرترينِ داروست. همچنين، قضاى حتمى را برمى‏‌گرداند و درد و بيمارى‏‌ها را چيزى جز دعا و صدقه از بين نمى‌‏برد.(بحارالأنوار ، بیروت، ج 93، ص 137، ح 71) در این روایت هم از دفع و هم از رفع سخن به میان آمده است. از نظر اسلام، بهترین عامل پیشگیری و دفع بلا صدقه است تا جایی که قضای حتمی که تحقق آن قطعی شده است، دفع می‌شود و  انسان می‌تواند با پیشگیری اجازه ندهد تا آن قضای الهی تحقق یابد؛ زیرا خدا این سنت را قرار داده که قضای الهی با صدقه دفع شود و شخص، گرفتار مصیبت و بلایی نشود که پیش از آن امضا شده بود. همچنین اگر کسی گرفتار بیماری باشد برای رفع آن نیز می‌تواند از دعا و صدقه بعنوان ابزارهای رفع استفاده کند.

 

4- تبدیل بدبختی به خوشبختی، افزایش عمر و پیشگیری از بدی با صدقه:

صدقه نوعی احسان و بخشش به دیگران از داشته‌ها است و در مواردی نیز نوعی اکرام و ایثار است؛ زیرا برخی از افراد اجتماع با آنکه خود به چیزی نیاز دارند، ولی برای رضایت خدا از آن گذشته و به دیگرانی می‌دهند که احساس می‌کنند آنان نیز به آن چیز نیازمند هستند.(حشر، آیه 9؛ انسان، آیه 8) چنین اعمالی موجب رضایت الهی است. از این رو برکاتی خاص برای آن مترتب است. همچنین از نظر اسلام، صدقه دادن موجب افزایش عمر می‌شود؛ زیرا بسیاری از مردم به سبب گناهایی همچون قطع صله رحم و مانند آن گرفتار اجل معلق می‌شوند و پیش از موعد اجل مسمی می‌میرند. بنابراین، می‌توان با صدقه دادن به افزایش عمر تا اجل مسمی اقدام کرد. پيامبر(ص) می‌فرماید: اَلصَّدَقَهْ عَلى‏ وَجهِها وَاصطِناعُ المَعروفِ وَ بِرُّ الوالِدَينِ وَصِلَهْ الرَّحِمِ تُحَوِّلُ الشِّقاءَ سَعادَهْ وَتَزيدُ فِى العُمرِ وَ تَقى مَصارِعَ السُّوءِ؛ صدقه بجا، نيكوكارى، نيكى به پدر و مادر و صله رحم، بدبختى را به خوشبختى تبديل و عمر را زياد و از پيشامدهاى بد جلوگيرى مى‏كند.(نهج‌الفصاحه، ص 549‌، ح 1869) البته در این روایت بر قید «وجهها» تاکید شده است. این بدان معنا است که صدقه باید با صداقت و به دور از منت و اذیت باشد.

 

باید توجه داشت که کسب درآمد حلال مهمترین اصل در تحقق حقیقت مفهوم صدقه است؛ زیرا کسی که مال حرام به دست می‌آورد، هیچ‌گونه صداقتی ندارد و چنین کسی اگر پرداخت مالی و انفاقاتی داشته باشد، اصلا انفاق مالی او فایده‌ای ندارد؛ زیرا مال حرام هیچ آثاری ندارد. بنابراین کسانی که مال حرام گرد می‌آورند و در مراسم‌های مذهبی انفاق می‌کنند یا کارهای به ظاهر عام‌المنفعه انجام می‌دهند، اینان در حقیقت هیچ گونه انفاق و صدقه خالصانه‌ای نکرده و از آن انفاق خویش بهره‌ای نخواهند برد. امام هادى(ع) در این باره می‌فرماید: اِنَّ الحَرامَ لا يَنمى وَ اِن نَمى لا يُبارَكُ لَهُ فيهِ وَ ما اَنفَقَهُ لَم يُؤجَر عَلَيهِ وَ ما خَلَّـفَهُ كانَ زادَهُ اِلَى النّارِ؛ براستى كه حرام، افزايش نمى ‏يابد و اگر افزايش يابد، بركتى ندارد و اگر انفاق شود، پاداشى ندارد و اگر بماند، توشه‏اى به سوى آتش خواهد بود.(كافى، ج 5، ص 125، ح 7)

 

5- تکفیر گناهان و محبت پروردگار با صدقه:

برخی از اعمال صالح چون صدقه موجب تکفیر گناهان می‌شود، به طوری که خود گناه و آثار آن از پرونده اعمال آن شخص پاک شده و دیگر شخص تحت تاثیر گناه و آثار آن قرار نمی‌گیرد. تکفیر از اصطلاحات قرآنی به معنای پوشش و پوشاندن است. تکفیر گناه به معنای پوشیده شدن عملی زشت با عمل صالح از جمله صدقه است. عواملی در ایجاد بستر تکفیر نقش اساسی دارند که از جمله آنها اجتناب از گناهان کبیره است. خدا می‌فرماید: إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُمْ مُدْخَلًا كَرِيمًا؛ اگر از گناهان بزرگى كه از آنها نهى شده‌ايد، دورى گزينيد بديهاى شما را از شما مى‌زداييم و شما را در جايگاهى ارجمند درمى‌‏آوريم. (نساء، آیه ۳۱) خدا در جایی دیگر می‌فرماید: وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَحْسَنَ الَّذِي كَانُوا يَعْمَلُونَ؛ و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‌اند، قطعا گناهانشان را از آنان مى‌زداييم و بهتر از آنچه می‌کردند پاداششان مى‌دهيم. (عنکبوت، آیه ۷) از این آیه به دست می‌آید ایمان در کنار هر کار صالح می‌تواند موجب تکفیر بدی‌ها شود. از جمله این اعمال نیک می‌توان به صدقه اشاره کرد؛ از این رو که امیرمومنان على(ع) می‌فرماید: كَفِّروا ذُنوبَكُم وَ تَحَبَّبوا اِلى‏ رَبِّكُم بِالصَّدَقَهْ وَ صِلَهْ الرَّحِمِ؛ با صدقه و صله رحم، گناهان خود را پاك كنيد و خود را محبوب پروردگارتان گردانيد.(تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص 395 ، ح 9152) آن حضرت(ع) یکی از عوامل محبوبیت انسان نزد پروردگار را عمل صالح صدقه دادن دانسته است. بنابراین، اگر کسی بخواهد محبوب پروردگارش باشد، صدقه دهد. شکی نیست که محبوبیت در نزد خدا آثار و برکات بسیاری دارد که در آیات و روایات به آن اشاره شده است.

 

6- دفع مرگ بد و زشت:

بسیاری از بیماری‌ها و بلایا به سبب گناهان است. انسان با صدقه می‌تواند آنها را هم دفع و هم رفع کند. انسان همچنین به اشکال گوناگون می‌میرد که برخی از آنها همراه با شکنجه و عذاب‌های سخت است. گرفتاری‌هایی که گاه انسان آرزوی مرگ می‌کند تا از آنها رهایی یابد. اگر کسی بخواهد از هر گونه مرگ بد و زشت در امان باشد و گرفتار  بیمارها نباشد و حالت احتضار سخت و دشواری نداشته باشد، بهتر است که صدقه دهد. امام باقر(ع) می‌فرماید: اَلبِرُّ وَ الصَّدَقَهْ يَنفيانِ الفَقرَ وَ يَزيدانِ فِى العُمرِ وَ يَدفَعانِ عَن صاحِبِهِما سَبعينَ ميتَهً سوءٍ؛ كار خير و صدقه، فقر را مى‏‌بَرند، بر عمر مى‌افزايند و هفتاد مرگ بد را از صاحب خود دور مى‌كنند.(من لایحضره الفقیه، صدوق، ج 2، ص 66 ، ح 1729)

 

7- خاموشی غضب الهی:

انسان‌ها با گناهان خویش موجب خشم الهی می‌شوند، چنانکه بنی اسرائیل این گونه بودند.(بقره، آیات 61 و 90؛ آل عمران، آیه 112) هم چنین کسانی که از میدان جنگ می‌گریزند(انفال، آیه 16) یا به جای ایمان، کفر را می‌پذیرند(نحل، آیه 106) یا ولایت کفار را به جای ولایت اهل ایمان پذیرا می‌شوند(ممتحنه، آیه 13)، مورد خشم الهی قرار می‌گیرند. یکی از راه‌های رهایی از غضب الهی آن است که انسان صدقه خالصانه بدهد و خود را از خشم الهی در امان نگه دارد. پيامبر‌(ص) می‌فرماید: إنَّ الصَّدَقَهْ لتُطفِئُ غَضَبَ الرَّبِّ؛ صدقه، خشم پروردگار را فرو می‌نشاند.(نهج‌الفصاحه، ص 283، ح 646)

 

8- دفع اندوه و درندگان:

یکی از ابزارهای رهایی از غم و اندوه، بخشش صدقات مالی است. همچنین انسان اگر بخواهد خود را از درندگان در امان نگه دارد، صدقه بدهد؛ زیرا صدقه دفع‌کننده بسیاری از بیماری‌ها و بلایا از جمله اندوه و درنده است. امام صادق(ع) می‌فرماید: مَنْ تَصَدَّقَ فى يَوْمٍ اَو لَيْلَهْ اِنْ كَانَ يَوْمٌ فَيَوْمٌ وَ اِنْ كانَ لَيْلَهْ فَلَيْلٌ دَفَعَ اللّه‏ُ عَزَّوَجَلَّ عَنْهُ الْهَمَّ وَ السَّبُعَ وَ ميتَهْ السُّوءِ؛ هر كس در روز و يا شب صدقه بدهد- اگر روز است روز و اگر شب است، شب- خداوند از او غم و اندوه، درنده و مرگ بد را دور مى‌كند.(ثواب الأعمال، ص 140)

 

9- ساماندهی اقتصادی و درمان شکاف طبقاتی:

نظام‌نامه اقتصادی اسلام بر اساس اهداف و اصولی سامان یافته که از مهمترین آنها گردش سالم اقتصادی در همه اقشار و ابعاد اجتماعی است. بر همین اساس، برای جلوگیری از افزایش ثروت و انباشت آن در دست اقشاری از اجتماع، خدا فرمان داده تا بخش‌هایی از اموال به شکل خاص در قالب انفال و فی در اختیار حکومت اسلامی قرار گیرد. همچنین پیامبر(ص) مامور می‌شود تا صدقات عام و خاص از جمله زکات را از ثروتمندان گرفته و در اختیار فقیران قرار دهد تا این گونه از شکاف اقتصادی جلوگیری به عمل آورد.(حشر، آیات 7 تا 9؛ انفال، آیات 1 و 42 و 43) پيامبر در این باره می‌فرماید: أُمِرْتُ أَنْ آخُذَ الصَّدَقَهْ مِنْ أَغْنِيَائِكُمْ فَأَرُدَّهَا فِي فَقُرَائِكُم‏؛ من مأمورم كه صدقه و زكات را از ثروتمندانتان بگيرم و به فقرايتان بدهم. (مستدرك‌الوسائل، ج 7، ص 105 ، ح 7762)

 

10- کمرشکنی شیطنت شیطان:

از نظر آموزه‌های قرآن، اقتصاد مایه قوام و استواری اجتماع است(نساء، آیه 5)؛ از همین رو شیطان به اقتصاد توجه خاصی مبذول می‌دارد و فقر را به عنوان ستون‌شکن جامعه و  اجتماع ارزیابی می‌کند. بر همین اساس، تلاش می‌کند تا با فقر و گسترش آن در اجتماع، ستون فقرات اجتماع را بشکند و آسیب جدی به سعادت و آرامش و آسایش اجتماع وارد سازد. از همین رو پیامبر(ص) نوعی ارتباط تنگاتنگ میان فقر و کفر مطرح کرده و فرموده است کادَ الفَقرُ اَن یَکُونَ کُفرا؛ نزدیک است که فقر همان کفر باشد.( كافي، كلينى‏، ج ‏2، ص 307 ؛ خصال، شیخ صدوق، ج‏ 1، ص 12؛ بحار‌الأنوار، علامه مجلسی، ج‏ 70، ص 246) از آنجایی که فقر، انسان را در آستانه كفر قرار مى‌دهد، شیطان از این ابزار استفاده می‌کند تا مردم به کفر کشیده شوند. و چون فقر به سبب عدم عدالت در اجتماع شکل می‌گیرد، اسلام برنامه‌هایی برای اجرای عدالت دارد(حدید، آیه 25) که از جمله آنها توزیع عادلانه ثروت و نیز اموال و درآمدها است. (حشر، آیه 7؛ انفال، آیه 1؛ معارج، آیات 24 و 25؛ ذاریات، آیه 19) در مقابل، ابلیس بر آن است تا با جلوگیری از اجرای عدالت و تقویت روحیه بخل‌ورزی به جای بخشش و احسان و صدقات واجب و مستحب، مردم را به سوی فقر و سپس کفر بکشاند. بر همین اساس، بخشش و  احسان و صدقات می‌تواند کمر کفر را بشکند که همان فقر است. به سخن دیگر، اگر اقتصاد ستون فقرات و کمر اجتماع است، فقر، نابودی این ستون اصلی اجتماع است. پس اگر اجتماعی به سوی فرهنگ صدقات برود و فقر را به اشکال گوناگون نابود کند، در حقیقت کمر شیطان را شکسته است که فقر را ابزار قیام و ایستادگی خود برای کفرورزی قرار داده است. پيامبر‌(ص) در این باره می‌فرماید: آيا شما را از چيزى خبر ندهم كه اگر به آن عمل كنيد، شيطان از شما دور شود، چندانكه مشرق از مغرب دور است؟ عرض كردند: چرا. فرمودند: روزه روى شيطان را سياه مى‏‌كند، صدقه پشت او را مى‌شكند، دوست داشتن براى خدا و هميارى در كار نيك، ريشه او را مى ‏كند و استغفار شاهرگش را مى‌زند.(کافی، الاسلامیه، ج 4 ، ص 62 ، ح 2 ؛ همچنین شبیه این حدیث در کتاب مکارم الاخلاق، ص 138) کسانی که صدقه پرداخت می‌کنند با این عمل خویش نه تنها خود بلکه جامعه را نجات می‌دهند و موجبات سعادت و رهایی از دام شیطان و کفر را فراهم می‌آورند. از همین رو عمل اجتماعی صدقه دادن بهتر از عمل صالح فردی روزه مستحبی دانسته شده است و امام صادق‌(ع) می‌فرماید: صدقه درهم افضل من صيام يوم؛  يك درهم صدقه دادن از يك روز روزه مستحبى برتر و والاتر است. (من لا یحضره الفقیه، ج 2 ، ص 84 ، ح 1794؛ ثواب الاعمال، ص 82)

 

به هر حال، از نظر آموزه‌های قرآن، انسان در امور شخصی خویش می‌تواند صدقات را به عنوان یکی از مهمترین عوامل کسب آرامش و آسایش و خوشبختی در نظر گیرد و بدان عمل کند؛ چنانکه اجتماعات انسانی باید فرهنگ صدقات را به هنجاری عام و پدیده‌ای اجتماعی تبدیل کرده و  این گونه از فقر و آثار آن در امان مانده و اجتماع را به سعادت برسانند و ستون فقرات اجتماع یعنی اقتصاد را از هجوم دشمنان درونی و بیرونی و شیاطین جنی و انسی در امان نگه دارند.

سخنگوی وزارت خارجه روسیه روز پنجشنبه در اظهارنظری درباره برجام از کشورهای غربی خواست فکر اینکه می‌توانند با ایران هر کاری را انجام دهند کنار بگذارند.

روسیه به غرب: فکر اینکه با ایران هر آنچه می‌خواهید بکنید را از سر بیرون کنید

 

«ماریا زاخارووا»، سخنگوی وزارت خارجه روسیه روز پنجشنبه در بخشی از کنفرانس خبری هفتگی خود درباره مسائل مختلف پیرامون توافق هسته‌ای موسوم به «برجام» اظهار نظر کرد.

 

زاخارووا در بخشی از این کنفرانس خبری که مستقیماً از شبکه خبری «راشاتودی» پخش می‌شد به طرف‌های غربی توافق هسته‌ای هشدار داد فکر اینکه می‌توانند هر کاری می‌خواهند را با ایران انجام دهند، کنار بگذارند.

 

او اهداف جلسه کمیسیون مشترک برجام که قرار است روز ۱۵ آذر در شهر «وین» برگزار شود را به این صورت تشریح کرد: «اهداف اصلی [این جلسه] عبارتند از: ایجاد شرایط لازم برای اجرای گام به گام توافق هسته‌ای، بررسی وظایف محول‌شده به کشورهای طرف توافق و محافظت از پروژه‌های توافق‌شده در برابر هر گونه تهاجم خارجی به خصوص در برابر حمله آمریکا.»

 

سخنگوی وزارت خارجه روسیه از تمامی اعضای توافق هسته‌ای خواست تلاش‌ها برای حفظ این توافق هسته‌ای را افزایش دهند.

 

زاخارووا همچنین اضافه کرد بعد از جلسه کمیسیون مشترک، کشورها در جلسه‌ای که روز ۱۲ دسامبر در نیویورک برگزار می‌شود به بررسی گزارش جدید دبیر کل سازمان ملل متحد درباره اجرای قطعنامه شماره ۲۲۳۱ شورای امنیت در خصوص اجرای برجام خواهند پرداخت.

 

او در ادامه گفت: «همانند همیشه امیدواریم نظر دبیر کل سازمان ملل متحد متوازن و عینی باشد و به ایجاد ثبات در وضعیت برجام کمک کند.»

 

سخنگوی وزارت خارجه روسیه در بخش دیگری از این نشست خروج آمریکا از برجام در ماه مه ۲۰۱۸ (اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۷) را «غیرقانونی» توصیف کرده و تصریح کرد که این اقدام به ایجاد مشکلاتی در اجرای توافق منجر شده است.

 

او تصریح کرد: «همان‌طور که می‌دانید از مه ۲۰۱۸ که آمریکا خروج از توافق هسته‌ای را اعلام کرد دوران آسانی برای اجرای این توافق پیش رو نداشته‌ایم. واشنگتن، از اجرای قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سر باز زد و این چالشی جدی برای حفظ روابط بین‌الملل با اتکا به سازمان ملل و به محوریت شورای امنیت ایجاد کرد.»

 

سخنگوی وزارت خارجه روسیه در ادامه به خلف وعده کشورهای اروپایی در برخوردار کردن ایران از مزایای وعده‌داده‌شده در توافق هسته‌ای هم اشاره و از آن انتقاد کرد.

 

او گفت: «این واقعیت، در کنار عدم آمادگی کشورهای اروپایی برای ایجاد شرایط لازم جهت برخوردار کردن ایران از مزایای تجاری و اقتصادی ذیل برجام دلیل اصلی چالش‌هایی است که برجام با آن مواجه شده است.»

 

 مقام روس در ادامه خاطرنشان کرد کشورهای غربی در تلاش هستند اذهان جامعه بین‌الملل را از این واقعیات منحرف کرده و در عوض آن را به سمت گام‌های تهران در کاستن از تعهداتش در برجام سوق دهند.

 

زاخارووا گفت: «جای شگفتی ندارد که همکاران ما در غرب ترجیح می‌دهند این مسائل را کوچک‌نمایی کنند یا در قبال آن ساکت بمانند. آنها در تلاشند توجه جامعه بین‌الملل را به سمت این معطوف کنند که ایران تعهداتش در برجام را معلق کرده است.»

 

وی اضافه کرد: «اما مطابق معمول کسی این را یادآوری نمی‌کند که برجام بر اساس توازن منافع و اصل دوجانبگی طراحی شده که در اثر اقدامات غیرقانونی آمریکا تضعیف شده‌اند؛ چون آنها از این توافق خارج شده و به ساز و کارهایی که بر سر آنها توافق شده بود احترام نگذاشتند.»

 

سخنگوی وزارت خارجه روسیه در ادامه یادآوری کرد مقام‌های ایران همواره گفته‌اند در صورت برخواردار شدن از منافع قانونی این کشور ذیل برجام آماده اجرای تعهداتشان هستند.

 

او همچنین تأکید کرد: «کسانی که از ایران بابت اقدامات هسته‌ای این کشور انتقاد می‌کنند جزئیات بسیار مهمی را پنهان می‌کنند، مانند اینکه ایران کاملاً به تعهداتش در قبال آژانس بین‌المللی انرژی اتمی پایبند بوده و آنها بر اساس مفاد توافق هسته‌ای فعالیت‌هایشان را در حدی فراتر ملزومات "ان‌پی‌تی" و "توافق جامع پادمانی" معلق کرده‌اند.»

 

زاخارووا اضافه کرد: «ما بر این باوریم که همکاران ما باید این نوع نگاه به ایران به عنوان کشوری که می‌توانند با آن هر کاری بکنند را کنار بگذارند. می‌خواهم یادآوری کنم که ایران شریکی است که در حال همکاری در چارچوب برجام است.»

 

زاخارووا از همه طرف‌های توافق هسته‌ای خواست برای حفظ این توافق و اجرای کامل آن تلاش کنند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای فرمودند: یک توطئه‌ عمیقِ وسیعِ بسیار خطرناکی که آن‌ همه پول خرج آن شده بود و زحمت کشیده بودند که بتوانند در یک بزنگاهی این حرکت را انجام دهند، به‌وسیله‌ مردم نابود شد.

 

هزاران نفر از بسیجیان سراسر کشور، صبح امروز، چهارشنبه ششم آذر با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند.

 

حضرت آیت الله خامنه‌ای در این دیدار ضمن تبیین اساس تشکیل بسیج به عنوان یک نهاد تبدیل کننده تهدیدها به فرصت ها و تشریح گسترده فعالیت ها و خدمات شجره طیبه بسیج در عرصه های مختلف جنگ سخت و نرم، به حرکت پرشکوه ملت بزرگ ایران در یک هفته گذشته اشاره کردند و با تشکر عمیق از این حرکت قدرتمندانه تأکید کردند: ملت ایران با این حرکت، توطئه وسیع، بسیار خطرناک و برنامه‌ریزی‌شده دشمن را نابود کرد.

 

ملت بار دیگر عظمت خود را نشان داد

رهبر انقلاب اسلامی در ابتدای سخنانشان ضمن تبریک هفته بسیج، به حرکت عظیم و پر شُکوه ملت ایران در یک هفته گذشته اشاره کردند و گفتند: من تکریم و تعظیم عمیق خود را به ملت بزرگ ایران ابراز می کنم. ملت ایران با این حرکت، یک بار دیگر حقیقتاً اقتدار و عظمت خود را نشان داد.

 

دشمنان تصور کردند قضیه بنزین فرصت مورد نظر آنها است

حضرت آیت الله خامنه ای، اتفاقات اخیر را یک توطئه عمیق، وسیع و بسیار خطرناک خواندند و افزودند: دشمنان برای طراحی این توطئه، هزینه بسیاری کرده بودند و مترصد فرصتی بودند تا در یک بزنگاه آن را با استفاده از اقدامات تخریبی و آدم کُشی و شرارت، انجام دهند و تصور کردند قضیه بنزین فرصت مورد نظر آنها است و لشکر خود را وارد میدان کردند اما ملت ایران با نمایش پرشکوه خود، حرکت دشمن را نابود کرد.

 

ایشان حرکت ملت ایران در میدان را مهمتر و بالاتر از اقدامات نیروی انتظامی، سپاه و بسیج در مواجهه سخت دانستند و تأکید کردند: حرکت عظیم ملت ایران که از زنجان و تبریز آغاز و حتی به برخی روستاها هم رسید و تهران نقطه پایانی آن بود، یک تودهنی به استکبار و صهیونیسم جهانی بود و آنها را وادار به عقب نشینی کرد.

 

رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه دشمنان اصلی ملت ایران معنا و پیام این حرکت عظیم مردمی را متوجه می شوند، افزودند: این یک هفته حقیقتاً اوج شکوه و عظمت ملت ایران بود و خداوند متعال را شاکریم و از مردم عزیز هم سپاسگزاریم.

 

حضرت آیت الله خامنه ای در ادامه سخنانشان به تبیین جایگاه و گستره اعضا، فعالیتها و خدمات سازمان بسیج پرداختند و گفتند: تشکیل بسیج مستضعفین یک ابتکار بی‌بدیل از جانب امام بزرگوار بود که مبتنی بر اندیشه انقلاب و اسلام شکل گرفت و اکنون بسیج شاید بزرگترین شبکه مردمیِ فرهنگی، اجتماعی و نظامی در دنیا باشد.

 

ایشان خاطرنشان کردند: هنر امام(ره) این بود که این پدیده بی‌نظیر را از دل کوچه پس کوچه‌های شهرها و از متن مردم شکل داد.

 

تشکیل بسیج مصداق بارز تبدیل تهدید به فرصت است

رهبر انقلاب اسلامی، تشکیل بسیج را مصداق بارز تبدیل تهدید به فرصت خواندند و گفتند: در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ و بعد از ماجرای لانه جاسوسی و تحقیر امریکا، آنها علاوه بر تهدید زبانی، اقدام به تهدید عملی و اعزام ناوهای خود به خلیج فارس کردند و جمهوری اسلامی نیز در آن زمان از امکانات نظامی و دفاعی مناسب برخوردار نبود اما امام(ره) کمتر از یک ماه بعد از ۱۳ آبان، در پنجم آذر سال ۱۳۵۸ فرمان تشکیل بسیج را دادند و عملاً آن تهدید را تبدیل به فرصت کردند.

 

حضرت آیت‌الله خامنه ای با اشاره به اینکه اقدام امام(ره) یک قدرت‌نمایی بزرگ در مقابل امریکا بود، افزودند: اگر آن زمان در مقابل تهدید امریکا جا زده می شد، معلوم نبود سرنوشت کشور چه می شد. بنابراین حقیقت و منطق اصلی بسیج، رفع تهدیدها و تبدیل تهدیدها به فرصت است.

 

نظام سلطه مخالف آزادی و عدالت است

ایشان سپس به موضوع تهدیدهای فرارو و اینکه چرا نظام اسلامی همواره با تهدیدها مواجه است، پرداختند و خاطرنشان کردند: نظام اسلامی برگرفته از مبانی و ارزشهای اسلامی است و اسلام نیز پرچمدار صریح عدالت و آزادی است و از طرف دیگر، نظام سلطه اساساً مخالف آزادی و عدالت است، بنابراین نظام اسلامی به‌طور طبیعی در معرض تهدیدهای سلطه گران و جبهه استکبار قرار دارد.

 

رهبر انقلاب اسلامی با بیان نمونه هایی از ضدیت نظام سلطه با آزادی و عدالت در امریکا و اروپا و دیگر کشورها، افزودند: نظام سلطه همواره با استقلال ملتها مقابله کرده و آن را مورد توهین قرار داده است و در این زمینه هیچ ابایی از بیان نیت خود ندارد، همانطور که امریکایی‌ها صراحتاً می گویند برای نفت سوریه وارد شرق فرات شده اند و یا اینکه بدون اجازه وارد پایگاه نظامی خود در عراق می شوند و هیچ اعتنایی به دولت و پایتخت این کشور نمی کنند.

 

حضرت آیت الله خامنه ای، اسلام را نقطه مقابل این تفکر سلطه گرانه دانستند و تأکید کردند: اسلام صراحتاً و بدون رودربایستی از عدالت و آزادی دفاع، و با ظلم و بی عدالتی مقابله می کند، همانگونه که نظام جمهوری اسلامی در اوایل انقلاب و در اوج درگیریها با امریکا، با اقدام شوروی سابق در تجاوز به افغانستان مخالفت کرد.

 

تفکر اسلامی در هر قالبی که بروز کند، نظام سلطه با آن مقابله خواهد کرد

ایشان در جمع بندی این بخش از سخنانشان گفتند: تفکر اسلامی در هر قالبی که بروز کند، نظام سلطه به صورت قهری با آن مقابله خواهد کرد، چه برسد به اینکه تفکر اسلامی در قالب یک نظام و قدرت سیاسی مستقر با ملتی بزرگ و نیروهای مسلح و توانایی های علمی بروز کند که در چنین شرایطی، تهدیدها و دشمنی ها بسیار بیشتر خواهد بود.

 

رهبر انقلاب اسلامی افزودند: نظام سلطه و امریکا در چهل سال گذشته هر آنچه توانایی آن را داشتند، برای مقابله با نظام جمهوری اسلامی انجام داده اند اما این شجره طیبه روزبه‌روز مقتدرتر و مستحکم تر شده و آن را به رخ دشمن کشیده است.

 

حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: واژه «مقاومت» با چنین مبنا و منطقی معنا پیدا می کند و این واژه در دوران معاصر در جبهه مقاومت بروز پیدا کرده و این حرکت عظیم اسلامی با منطق مقاومت توانسته است گریبان نظام سلطه را محکم بگیرد.

 

مستضعفان به‌معنای انسان‌هایی است که پیشوایان بالقوّه عالَم بشریت و خلیفة الله در زمین هستند

ایشان واژه «مقاومت» در عبارت «نیروی مقاومت بسیج مستضعفین» را برگرفته از چنین تفکری دانستند و گفتند: مستضعفان بر خلاف آنچه که امروز به اشتباه به افراد آسیب پذیر و فرودست می گویند، به معنای انسان هایی است که پیشوایان بالقوه عالَم بشریت و خلیفه الله در زمین هستند، بنابراین مقاومت نیازمند بنیه معنوی است و این بنیه معنوی در ماهیت حرکت به‌ویژه حرکت رو به جلو جوانان تأثیرگذار خواهد بود.

 

رهبر انقلاب اسلامی در بیان ویژگی‌های جوانی که می تواند پیشران حرکت کشور به سوی تمدن نوین اسلامی باشد، افزودند: چنین جوانی، با انگیزه، با ایمان، با خرد، اهل کار و ابتکار، متوکل به خدا، دارای اعتماد به نفس و قدردان توان خویش است.

 

حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر اینکه بسیج در واقع، مجموعه ای با چنین ویژگی هایی است، خاطرنشان کردند: مجموعه ای گسترده و با عظمت همچون بسیج در ایران و یا نمونه های دیگر آن در برخی کشورها، بیش از مجموعه های دیگر در معرض دشمنی نظام سلطه است همانگونه که با حشد شعبی در عراق و حزب الله در لبنان مخالفت و مقابله می شود.

 

ایشان نظام سلطه را دشمن همه ملت ایران دانستند و در عین حال گفتند: اما این دشمنی تأثیر ندارد و پیروزی ملت ایران و بسیج و جریان انقلابی تضمین شده است زیرا خداوند متعال می‌فرماید اگر ملتی در مسیر جهت گیریها و اهداف الهی حرکت با این حرکت و خداوند را یاری کند، خداوند هم آنها را نصرت خواهد کرد و با یاری خداوند هیچ جریان معارضی توانایی غلبه نخواهد داشت.

 

بسیج برخوردار از دو جلوه «مجاهدت در عرصه دفاع سخت» و «دفاع در جنگ نرم»

رهبر انقلاب اسلامی، بسیج را برخوردار از دو جلوه «مجاهدت در عرصه دفاع سخت» و «دفاع در جنگ نرم» دانستند و افزودند: در عرصه دفاع سخت، معجزه بسیج در دوران دفاع مقدس خود را نشان داد و پس از آن نیز در هر حادثه‌ای، بسیج در میدان حضور داشت.

 

ایشان با اشاره به حضور مؤثر بسیج در عرصه دفاع و جنگ نرم از جمله عرصه‌های «علم»، «فرهنگ و تبلیغات دینی» و «سازندگی و خدمت‌رسانی» افزودند: در عرصه پهناور بسیج، نام‌آوران و الگوهای درخشانی از جمله حسین فهمیده، بهنام محمدی، محسن حججی و ابراهیم هادی تا همت، باکری، خرازی، کاظمی، زین‌الدین، صیاد و بابایی و همچنین شهدای هسته‌ای و شهیدانی مانند چمران، آوینی و کاظمی‌آشتیانی حضور دارند که باید با زنده کردن و بازآفرینی این الگوها، آنان را به جوانان معرفی کرد.

 

رهبر انقلاب اسلامی در ادامه با اشاره به گذشت ۴۰ سال از تشکیل بسیج و ایجاد فرصتی مناسب برای استفاده از تجربه‌های اندوخته شده، چند توصیه خطاب به بسیجیان بیان کردند:

 

۱- بسیج در همه میادین دفاع سخت، نیمه‌سخت و نرم آماده‌به‌کار باشد و در همه محله‌های کشور در مقابل حوادث گوناگون راهبرد و تاکتیک آماده داشته باشد.

 

۲- در هیچ زمینه‌ای غافلگیر نشوید و سعی کنید در همه محله‌ها حضور داشته باشید.

 

۳- در جنگ نرم عکس‌العملی رفتار نکنید البته باید پاسخ دشمن را داد اما همیشه مانند شطرنج‌بازی ماهر یک قدم از دشمن جلو باشید و کنشی عمل کنید.

 

۴- ارتباطات خود را با مساجد تقویت کنید چرا که بسیج متولد مساجد است.

 

۵- با مجموعه‌های همسو با اهداف بسیج در دانشگاهها و خارج از آن، هم‌افزایی و همکاری کنید.

 

۶- بسیج در عین گستردگی چابک باشد و اسیر پابندهای رایج اداری نشود.

 

رهبر انقلاب اسلامی در هفتمین توصیه خود یعنی «اطلاع دادن خدمات بسیج به مردم» به بیان چند آمار افتخارآمیز از خدمات این نهاد مردمی پرداختند و گفتند: ۱۱ هزار هسته گروههای جهادی در سراسر کشور عهده‌دار ۴۰ هزار پروژه خدمت‌ هستند که نیمی از آنها را نیز تحویل داده‌اند، بسیج دانشجویی نهضت مسئله‌محوری و نقش‌آفرینی تخصصی را که بارها بر آن تأکید کرده بودیم با چهار هزار و ۵۰۰ دانشجو آغاز کرده است، ۱۲ هزار صندوق قرض‌الحسنه در محلات به همت بسیج تشکیل شده است، بسیج عشایر و بسیج زنان در جشنواره مالک اشتر حائز مقام برتر شده‌اند، بسیج اساتید در ۴۰ سالگی انقلاب و در اقدامی بهنگام با انتشار نامه‌ای مستدل و مفصل به امضای ۹۰۰ استاد بسیجی به نوشته عده‌ای از افراد ناامید و فروپاشیده پاسخ داد، بسیج وزارتخانه‌ها با تشکیل میزهای خدمت در نمازهای جمعه به مردم نزدیک شده‌اند و بسیج کشاورزی با ۳۰ هزار مهندس، تولید پنج محصول از اقلام اساسی از جمله گندم، جو و ذرت را عهده‌دار شده‌اند.

 

تأکید بر ضرورت اطلاع‌رسانی هنرمندانه از خدمات بسیج

ایشان با تأکید بر ضرورت اطلاع‌رسانی هنرمندانه از خدمات بسیج افزودند: با بیان این واقعیت‌ها، معلوم خواهد شد که بسیج همچنانکه در دفاع از امنیت مردم و مقابله با اشرار و تخریبگران و آتش‌زنندگان اموال عمومی و خصوصی و خانه های مردم در میدان حضور دارد، در میدان خدمت نیز افتخارآفرین است.

 

بسیج به‌شدت در معرض توطئه و نفوذ دشمن قرار دارد

رهبر انقلاب اسلامی در پایان تأکید کردند: بسیج به همان دلیل که برای مردم و کشور بسیار مهم است، به‌شدت در معرض توطئه و نفوذ دشمن قرار دارد تا این حرکت عظیم را از درون دچار مشکل کنند، البته بی‌شک بسیج در این مبارزه و مقابله به حول و قوه الهی پیروز خواهد شد.

 

سردار سلامی: بسیج قلب نیروی نرم کشور است

پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، سردار سرلشکر پاسدار سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سخنانی با اشاره به نگرانی نظام سلطه از تکثیر الگوی الهام‌بخش انقلاب اسلامی گفت: بسیج قلب نیروی نرم کشور است و مبنای حرکت آن در گام دوم انقلاب برای غلبه بر تهدیدها، گسترش فعالیتهای فکری، فرهنگی و جهادی در سطح جامعه است.

 

همچنین سردار سرتیپ پاسدار سلیمانی رئیس سازمان بسیج مستضعفین در گزارشی از فعالیتها و برنامه‌های بسیج از جمله تقویت بنیه دفاعی، کمک به کاهش آسیبهای اجتماعی، گسترش گروهها و خدمات جهادی و مقابله با جنگ اقتصادی گفت: تشکیل بسیج مستضعفان در برخی کشورهای دیگر، نویدبخش ظهور بسیج امت واحده در قالب تمدن نوین اسلامی است و بسیجیان ایران، پرچمدار آزادی قدس شریف و نابودی رژیم صهیونیستی خواهند بود.

درگاه حاجی علی آرامگاه یکی از بزرگان پیران طریقت تصوف، مسجد و زیارتگاه مسلمانان هند در کلان شهر بمبئی است. این آرامگاه در میان آب دریا قرار گرفته و فقط یک راه ورودی به آرامگاه وجود دارد، راه پیاده رو است و به اندازه ۳ متر پهنا دارد، طول مسیر این راه از ابتدای درگاه تا «ساحل ورلی» حدود یک کیلومتر است. «درگاه حاجی علی» در شمال غربی شهر بمبئی واقع شده‌است.

درون محوطه بارگاه

 

این آرامگاه شامل ۴ مقبره است، همچنین مسجدی در قسمت شمالی محوطه آرامگاه وجود دارد که در حدود ۲۵ نمازگزار در آن جا می‌گیرد. در طبقه بالای مسجد استراحتگاهی است که شامل ۱۰ آطاق بوده و مسافرانی که از راه دور به زیارت آرامگاه می‌آیند در آن اتاق‌ها اسکان می‌گیرند. در ورودی آرامگاه شبیه به در ورودی مسجد است و سر در مخصوص ورودی آن داری ۳ مناره کوچک است. چهار طرف محوطه این بنا را آب دریا را احاطه نموده‌است.

 

آرامگاه حاج علی، تلفیقی از هنر معماری هندی و اسلامی در بمبئی

مقبره ی حاج علی در یک جزیره ی دورافتاده و در نزدیکی ساحل وُرلی و در قسمت جنوبی شهر بمبئی قرار گرفته است. این بنا یک نمونه ی عالی از معماری به سبک اسلامی و هندی است.

 

زائرین و دوستدارن آرامگاه حاج علی بمبئی

 

همه چیز درباره ی تاریخچه ی آرامگاه حاج علی در بمبئی

این بنا در سال ۱۴۳۱ میلادی برای یادبود یک تاجر بسیار ثروتمند و مسلمان به نام سید حاجی علی شاه بخارائی که اهل ازبکستان ساخته شد. این فرد در زمانی که به سفر مکه مشرف شد، تصمیم به این گرفت که تمامی مال و منال دنیا را رها کند و هر چه دارد را در راه خیر صرف نماید. او برای این کار سفرش را از بخارا آغاز کرد و در اواسط قرن ۱۵ میلادی در بمبئی مستقر شد.

افسانه ها و روایت هایی که درباره ی زندگی او منتشر شده اینگونه روایت می کنند که این مرد با یک زن بسیار فقیر و در حالی که این زن در حال گریه بوده ملاقات می کند. وقتی از این زن مشکلش را جویا می شود، او می گوید که روغنی که در ظرف او بوده ریخته و حاج علی هم روغن آن زن را از زمین جمع کرده و باعث خوشحالی او می شود. بعد از آن روز حاج علی به صورت مستمر خواب هایی می دید که محتوای آن ها عمدتا بر این بود که او در آن روز به زمین آسیب رسانده است. او بعد از این زمان سفر خود را آغاز کرد و به همراه برادرانش به جایی رسید که امروزه مقبره اش در آن قرار گرفته است.

او تصمیم گرفته بود تا باقی عمر خود را در بمبئی بماند و دین اسلام را در این منطقه ترویج دهد. وی تا به آخرین روز زندگیش در این مکان با مریدانش در این محل دیدار می کرد. چند سال پس از مرگ او کسانی که به او وفادار بودند، در این مکان مقبره ای را ساختند تا یاد او برای همیشه برای کسانی که طرفدارش هستند برای همیشه باقی بماند.

امروزه بدون توجه به این که چه کسی چه دین و آیینی دارد، در روزهای پنج شنبه و جمعه تعداد زیادی از زائرین و کسانی که علاقه مند به بازدید از این مجموعه هستند به دیدن آرامگاه حاج علی بمبئی می روند. گاهی اوقات پیش می آید که نوازندگان صوفی به این مکان جمع می شوند و سرودهای مذهبی سر می دهند. آرامگاه حاج علی با داشتن ۴۰ هزار زائر در طول سال به طور متوسط یکی از پر بازدیدترین جاذبه های مذهبی هند محسوب می شود. برای این که از برنامه های این جاذبه هندی باخبر باشید می توانید به وب سایت آن سر بزنید.

 

سردر آرامگاه حاج علی در بمبئی

 

ویژگی های معماری بنای آرامگاه حاج علی در بمبئی

آرامگاه و یا مسجد حاج علی در بمبئی یک مسجد و مقبره ی زیبا است که اهمیت بسیار زیادی برای مسلمانان بمبئی و حتی اقشار دیگر  مردم هند دارد. این آرامگاه به صوت کلی دارای ۴ مقبره ی مجزا از یکدیگر است که همگی در این محوطه قرار گرفته اند. مسجدی که در این جا قرار گفته در قسمت شمالی قرار دارد و اندازه ی آن به حدی است که به طور متوسط در آن ۲۵ نمازگزار جای می گیرند.

در دیگر قسمت های ساختمان مسجد و در طبقه ی بالای آن، یک استراحتگاه قرار گرفته که در آن ۱۰ اتاق در کنار یکدیگر قرار گرفته است که معمولا مسافرین راه دور و کسانی که برای زیارت این مقبره آمده اند اما جایی ندارند، اقامت می کنند.

 

آرامگاه حاج علی در بمبئی

 

در قسمت ورودی آرامگاه حاج علی بمبئی دری وجود دارد که شبیه به ورودی مساجد است و در آن ۳ مناره ی کوچک قرار گرفته است. از جمله جاذبه های این بنا این است که در کنار این آرامگاه و از هر ۴ طرف آن، آب دریا آن را فرا گرفته است. ویژگی منحصر به فرد در معاری ساختمان این آرامگاه این است که دروازه ی بزرگ آن و حیاطش به وسیله ی سنگ های مرمر تزئین شده است و همین آن را تبدیل به یکی از نمونه های موفق تلفیقی از معماری اسلامی و هندی کرده است.

درون آرامگاه برای حفظ شئونات اسلامی و برای راحتی زوار، قسمت خانم ها و آقایان جدا شده است. در مقبره ی اصلی که متعلق به حاج علی است، توسط پارچه های ابریشمی به رنگ های قرمز و سبز و همچنین ورق نفیس و گران قیمتی از نقره پوشیده شده است. آیینه کاری های فضای داخلی این بنا از شیشه هایی به رنگ آبی، سبز و زرد و با الهام از سبک عربی با هم دیگر ترکیب شده و یکی از اسامی خداوند را نشان می دهد.

 

Haji Ali Shrine: Women get access to sanctum sanctorum

 

در این ساختمان علاوه بر مسجد و مقبره ها، قوال خانه، مناره، ۲ حیاط مجزا و ۲ آسایشگاه نیز قرار دارد. راه پیاده روی این آرامگاه ۳ متر است و از ابتدای درگاه تا ساحل ورلی که در اطراف آن قرار گرفته تنها ۱ کیلومتر راه است.

به صورت کلی، بنای اولیه ی این آرامگاه در فاصله ی ۵۰۰ متری از ساحل ساخته شده است. یکی از عواملی که بر روی دسترسی به این بارگاه بسیار تاثیر گذار است، مسئله ی جزر و مد است. گاهی اوقات پیش می آید که بر اثر بالا آمدن آب دریا راه های دسترسی به آرامگاه حاج علی بمبئی از سمت دراگا کاملا محدود شود و یا از دسترس خارج شود. زمان هایی که دسترسی به این جزیره قطع می شود این گونه به نظر می رسد که این مسجد در یک جزیره ی کوچک و کاملا مجزا از همه جا قرار گرفته است.

با حجم بالایی از بازدید که از این بنا مخصوصا در آخر هفته ها صورت می گیرد، این مکان معمولا دچار فرسایش بسیاری بالایی می شود. اولین بازسازی گسترده ای که در این مکان انجام شد بین سال هایی ۱۹۶۰ تا ۱۹۶۴ میلادی بود. البته در سال ۲۰۰۸ میلادی نیز یک بازسازی بزرگ دیگر بر روی آرامگاه حاج علی بمبئی انجام شد.

 

شبستان مسجد حاج علی

 

در این مرحله سنگ های سفیدی که هم اکنون بر روی این بنا هستند را از جایی که سنگ های تاج محل را از آن برداشته بودند، آوردند. سری دوم بازسازی های این بنا، ۲ سال طول کشید و در ۲ فاز انجام شد. در فاز اول، مناره ها و مسجد را مورد بازسازی قرار دادند و در فاز دوم هم ساختمان آسایشگاه را درست کردند.

 


 

نکاتی درباره ی آرامگاه حاج علی بمبئی

  • جزیره ای که این آرامگاه در آن قرار گرفته، توسط یک جاده ی بسیار باریک به شهری به نام ماهالاکشمی وصل می شود.
  • به این نکته توجه داشته باشید که جاده ای که به این درگاه می رسد؛ نرده ی محافظ ندارد.
  • می توانید از دکه ها و مغازه های کوچک اطراف این محل، هم سوغاتی بخرید و هم غذاهای خیابانی مختلفی را خریداری نمایید. در اطراف آرامگاه حاج علی بمبئی چند مرکز خرید و یک خیابان مخصوص خرید وجود داد.

نمایی از مسجد حاج علی بمبئی در یک روز آفتابی

 

راه های دسترسی به آرامگاه حاج علی بمبئی

برای رفتن به این آرامگاه باید ابتدا به شهر بمبئی بروید و سپس اگر بخواهید که با ماشین بروید از مسیر ساحلی دریای ورلی (Worli Sea) بین ۵۵ تا ۱ ساعت و ۲ دقیقه ی بعد به ورودی این آرامگاه برسید. برای این که با قطار ساعت ۱۸ به آرامگاه بروید بین ۲۴ تا ۲۷ دقیقه در راه خواهید بود و بخشی از مسیر را هم باید پیاده بپیمایید.

این که بخواهید پیاده بروید با این که سخت و غیر ممکن به نظر می رسد اما با استفاده از جاده ی تولسی (Tulsi) بین ۳ ساعت ۸ دقیقه الی ۱۱ دقیقه مسافت ۱۵٫۵ کیلومتری را طی خواهید کرد.

  • آدرس: Dargah Rd, Haji Ali, Mumbai, Maharashtra, India

آرامگاه حاج علی بمبئی

دبیر اجرایی دومین کنگره اکمو با اشاره به نجات جان برخی بیماران دچار ایست قلبی ـ تنفسی با استفاده از دستگاه اکمو گفت: با استفاده از این دستگاه، به طور موقت گردش خون و سیستم‌های ریوی این بیماران به حالت طبیعی بازمی‌‌گردد.

 

دکتر ضرغام حسین احمدی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در آستانه برگزاری دومین کنگره اکمو اظهار کرد: اکمو به معنای حمایت برون‌پیکری حیات است؛ مرگ برای بیمارانی که دچار ایست قلبی ـ تنفسی می‌شوند به وقوع می‌پیوندد اما می‌توان با استفاده از دستگاه اکمو به طور موقت گردش خون و سیستم‌های ریوی این بیماران را به حالت طبیعی بازگرداند.

 

وی ادامه داد: اکمو در اقداماتی نظیر پیوند قلب و ریه کاربرد بسیار موثری دارد و در ایران در چندین بیمارستان از جمله بیمارستان مسیح دانشوری و بقیه الله (عج) وجود دارد و استان‌های شیراز، اصفهان و تبریز نیز مجهز به این دستگاهند.

 

وی با بیان به اینکه انتقال تجربیات در این زمینه بسیار دارای اهمیت است، خاطرنشان کرد: تلاش داریم در دومین کنگره اکمو، پزشکان و جراحان را هر چه بیشتر با این دستگاه آشنا کنیم و جدیدترین دستاوردهای علمی را ارائه دهیم؛ ارائه و انتقال تجربیات در این زمینه بسیار حائز اهمیت و در نجات جان بیماران موثر است.

 

احمدی با بیان اینکه علاوه بر بیماران گرفتار ایست قلبی و تنفسی افراد دچار مسمومیت‌‌ها و آنفلوآنزا نیز در برخی از مواقع نیاز به این دستگاه دارند، تصریح کرد: استفاده از این دستگاه در بیماران دچار ایست قلبی در 40 درصد مواقع سبب بازگشت او به زندگی می‌شود؛ البته این آمار در برخی از کشورها به 50 درصد هم می‌رسد و ارائه تکنولوژی‌های نوین و تجربه بشر می‌‌تواند در آینده در این راستا بسیار موثر واقع ‌شود.

 

گفتنی است کنگره اکمو از 13 تا 15 آذر ماه سال جاری در سالن همایش‌های رازی دانشگاه علوم پزشکی ایران با حضور اساتید و صاحب‌‌نظران برجسته برگزار می‌شود و جدیدترین دستاوردهای علمی در حوزه بیهوشی قلب و اکمو مورد بحث و گفتگو قرار می‌گیرند.

رئیس انجمن ارگانیک ایران با بیان اینکه فروشندگان محصولات غیرارگانیک که با نام ارگانیک به فروش می‌رسند به سازمان‌ تعزیرات حکومتی معرفی می‌شوند، گفت: استفاده از "محصولات ارگانیک" باعث کاهش هزینه‌های درمانی افراد می‌شود.

 

رضا نورانی درباره محصولات ارگانیک اظهار کرد: محصولات ارگانیک محصولاتی هستند که در تولید آنها از سموم و کودهای شیمیایی استفاده نمی‌شود و مزارع این محصولات، دارای استانداردهای جهانی و ملی ارگانیک هستند.

 

وی افزود: حفظ سلامت جامعه و محیط زیست یکی از ارکان اصلی تحقق سلامت در جامعه است و با توجه به افزایش روزانه‌ تخت‌های بیمارستانی و  شیوع بیماری‌های مزمن، نیاز به ترویج فرهنگ استفاده از مواد غذایی ارگانیک احساس می‌شود.

 

نورانی نسبت به محصولات غیرارگانیک موجود در بازار که با نام ارگانیک به فروش می‌رسند انتقاد و تصریح کرد: به‌دلیل استفاده از کودهای حیوانی به‌جای کودهای شیمیایی در تولید محصولات ارگانیک، قیمت تمام‌شده محصولات ارگانیک، 20 تا 30 درصد بالاتر از سایر محصولات است؛ همین امر موجب شده تا برخی از تولیدکنندگان سودجو، موادغذایی خود را با نام محصولات ارگانیک به فروش برسانند در حالی که محصولات ارگانیک، دارای گواهینامه‌های بین‌المللی و ملی و شناسه 18رقمی مختص محصولات ارگانیک هستند.

 

وی اضافه کرد: بازرسین انجمن ارگانیک ایران، به بررسی محصولات موجود در فروشگاه‌های کشور می‌پردازند و درصورت برخورد با محصولات غیرارگانیک که با نام ارگانیک فروخته می‌شوند، در مرحله اول به تولیدکنندگان این محصولات غذایی، اخطار می‌دهند و در صورتی که این شرکت‌ها، نشان ارگانیک را از روی محصول خود حذف نکنند، به سازمان تعزیرات حکومتی معرفی می‌شوند و تحت پیگرد قانونی قرار می‌گیرند.

 

رئیس انجمن ارگانیک ایران، تخصیص یارانه به تولیدکنندگان محصولات ارگانیک را یکی از راهکارهای توسعه تولید این محصولات دانست و ابراز کرد: برای کاهش قیمت تمام‌شده‌ محصولات ارگانیک، به دولت پیشنهاد داده‌ایم که بخشی از یارانه‌های اختصاص داده‌شده به کودهای شیمیایی را به نهادهای مجاز در کشاورزی محصولات ارگانیک اختصاص دهد تا ارزش افزوده و قیمت تمام‌شده این محصولات پایین بیاید و مواد غذایی ارگانیک در سبد کالای مردم قرار گیرد‌.

 

وی با اشاره به اثرات مثبت مصرف مواد غذایی ارگانیک بر سلامت انسان و محیط زیست خاطرنشان کرد: اگرچه قیمت محصولات ارگانیک نسبت به سایر محصولات غذایی بالاتر است اما با توجه به نقش این مواد غذایی در پیشگیری از بیماری‌ها، استفاده از این محصولات باعث کاهش هزینه‌های درمانی افراد می‌شود اما از آنجا که هزینه‌های درمانی عموماً هزینه‌هایی پنهان هستند، پولی که صرف پیشگیری از بیماری‌ها می‌شود بیشتر به‌چشم مردم می‌آید در حالی که هزینه کردن برای پیشگیری از بیماری‌ها همواره مقرون به صرفه‌تر از هزینه کردن برای درمان آنهاست.

 

رئیس انجمن ارگانیک ایران در پاسخ به این سؤال که چرا تاکنون اقدامات مؤثری در زمینه گسترش استفاده از محصولات ارگانیک صورت نگرفته است، تأکید کرد: مردم باید به این باور برسند که محصولات ارگانیک محصولاتی سلامت‌محور هستند و دولت نیز باید بداند که کشور ما از پتانسیل‌های بسیار بالایی برای تولید مواد غذایی ارگانیک برخوردار است‌.

 

نورانی با اشاره به پایین بودن سطح زیر کشت محصولات ارگانیک در کشورمان اذعان کرد: جمهوری اسلامی ایران بین 283 کشور تولیدکننده محصولات ارگانیک، رتبه‌ 59 را دارد که با توجه به پتانسیل‌های بالای کشورمان برای کشاورزی محصولات ارگانیک، این رتبه، رتبه خیلی بالایی نیست؛ تا قبل از تأسیس انجمن ارگانیک ایران، کشور ما در رنکینگ جهانی تولید محصولات ارگانیک قرار نداشت؛ بنابراین همچنان نیازمند حمایت‌های دولت و عزم ملی برای گسترش تولید این محصولات هستیم.

 

وی اضافه کرد: آمار مصرف‌کنندگان محصولات ارگانیک در کشورهای اروپایی و آمریکایی سالانه 15 درصد افزایش می‌یابد‌؛ ما نیز اگر سالانه حتی 5 درصد سطح زیر کشت محصولات ارگانیک را افزایش دهیم، تا 20 سال آینده، پیشرفت بسیار چشمگیری در زمینه تولید، مصرف و صادرات این محصولات خواهیم داشت؛ با توجه به ابلاغیه مقام معظم رهبری به سران سه قوه مبنی بر لزوم تولید و افزایش توجه به محصولات ارگانیک در کشور، گسترش فرهنگ مصرف مواد غذایی ارگانیک نیازمند حمایت‌های وزارت بهداشت و سازمان‌های مربوطه است.

برای درمان سرماخوردگی در طب سنتی، انواع و اقسام جوشانده‌ها و دمنوش‌ها وجود دارد و اقدامات مؤثر مختلفی مانند بادکش کردن گرم ناحیه کتف و...، اما در ادامه نحوه تهیه یک معجون شفابخش ساده برای درمان سرماخوردگی را آورده‌ایم.

 

معمولاً با آغاز فصول سرد سال، یکی از بیماری‌های شایع "سرماخوردگی" است لذا دانستن شیوه‌های درمانی ساده طب سنتی برای درمان سرماخوردگی ضروری است و از سویی افرادی که با این روش‌ها و دستورالعمل‌ها آشنایی دارند، به‌راحتی به‌جای مصرف داروهای شیمیایی و انواع آنتی‌بیوتیک‌ها که عوارض مختلفی به‌همراه دارند، می‌توانند اقدام به درمان سرماخوردگی خود کنند.

 

برای درمان سرماخوردگی در طب سنتی، انواع و اقسام جوشانده‌ها و دمنوش‌ها وجود دارد و اقدامات مؤثر مختلفی مانند بادکش کردن گرم ناحیه کتف و...، اما در ادامه نحوه تهیه یک معجون شفابخش ساده برای درمان سرماخوردگی را آورده‌ایم.

 

یکی از ترکیباتی که برای بهبود سرماخوردگی بسیار مؤثر و مفید است و در عین حال علاوه بر از بین بردن عفونت‌ها، در تقویت سیستم ایمنی بدن شما نیز مفید است "معجون شلغم و عسل" است.

 

برای تهیه این معجون مفید، ابتدا سر شلغم را با چاقو ببرید و داخلش را با یک قاشق یا چاقو خالی کنید و در ادامه ٢ قاشق غذاخوری عسل داخل آن بریزید و این شلغم را داخل یک ظرف دربسته قرار دهید و تا صبح در یک جای نسبتاً گرم اجازه استراحت به آن بدهید!

 

آب شلغم در طول مدت استراحت با عسل ترکیب شده و حجم مایع داخلش زیاد می‌شود؛ حالا معجون سرماخوردگی شما آماده شده و می‌توانید آن را میل کنید و از فواید و اثرات متعدد آن بهره‌مند شوید.

در فصل پاییز باید از مصرف مواد خشکی‌بخش یا همان "سودازاها" پرهیز کرد؛ با توجه به قرار داشتن در فصل پاییز به برخی پرهیزات غذایی ضروری این فصل اشاره شده است.

بر اساس مبانی "حفظ الصحه" در طب سنتی، رعایت تدابیری برای هر فصل از سال ضروری است و رعایت این تدابیر، ضامن حفظ سلامتی و تعادل مزاجی افراد است.

در ادامه با توجه به قرار داشتن در فصل پاییز به برخی پرهیزات غذایی ضروری این فصل اشاره شده است.

در فصل پاییز باید از مصرف مواد خشکی‌بخش یا همان "سودازاها" پرهیز کرد از جمله:

ــ ادویه‌های تند و تیز

ــ ترشی‌ها

ــ سرخ کردنی و فست فودها

ــ بادنجان

ــ عدس

ــ قارچ

ــ سویا

ــ ذرت

ــ پنیر، ماست ترش، دوغ

ــ سس‌ها

ــ غذاهای مانده و گوشت نمک‌سود

ــ گوشت گاو و گوساله

ــ چای پررنگ و قهوه

ــ یخ و آب یخ

ــ شوری زیاد

ــ مواد نگهدارنده و کارخانه‌ای

ــ چیپس و پفک

ــ کالباس و سوسیس و نظایر آن

البته تذکر این نکته لازم است که پرهیز از مصرف برخی از موارد بالا، در تمام فصول سال ضروری است اما عدم رعایت این پرهیزات در فصل پاییز، عوارض و لطمات شدید‌تر و بیشتری را برای سلامتی شما به‌همراه خواهد داشت مثلاً مصرف آب یخ در تمام سال، دشمن سلامتی شما به‌ویژه دشمن سلامت کبد است اما مضرات و صدمات مصرف آب یخ در فصل پاییز بیشتر است!

یا به‌عنوان مثال دیگر، مصرف گوشت گاو یا قارچ به‌دلیل طبع "سرد و خشک" آن و تولید خون سوداوی در بدن، در تمام فصول سال به‌ویژه برای افراد با طبع سودا، مضر است اما مصرف گوشت گاو یا قارچ در پاییز حتماً بدن را بیمار می‌کند و عوارض جدی را برای شما به‌همراه خواهد داشت.