
emamian
راس: ایران نیازی به مذاکره نمیبیند/ «فشار حداکثری» خودمان را منزوی کرد
مشاور رئیسجمهور سابق آمریکا در یادداشتی تصریح کرده که سیاستهای دولت ترامپ، آمریکا را به جای ایران منزوی کرده است.
«دنیس راس»، مشاور رئیسجمهور سابق آمریکا در یادداشتی به بررسی نقائص سیاست دولت فعلی آمریکا علیه ایران پرداخته است.
راس در این یادداشت در روزنامه واشنگتنپست ادعاهای مکرر «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور آمریکا مبنی بر اینکه سیاست او موسوم به «کارازر فشار حداکثری» موثر واقع شدهاند را رد کرده است.
او یادآور شده دولت ترامپ مدام این ادعا را مطرح کرده که اعمال تحریمهای اقتصادی علیه ایران این کشور را را از منابع مالی محروم میکند و بدین طریق، «رفتارهای بد» ایران در منطقه پایان یافته و این کشور مجبور به دادن امتیازهای بیشتر در میز مذاکره میشود.
دنیس راس ضمن یادآوری این نکته به ترامپ که «چانهزنی با ایران با جوش دادن معاملات ملکی فرق دارد» خاطرنشان کرده که سیاستهای ایران در منطقه را نمیتوان به سادگی به «دلار و سنت» وابسته دانست.
او نوشته است: «نتیجهای که لاجرم باید بعد از تحقیق درباره درگیریهای منطقه آن را پذیرفت این است که اتخاذ راهبردی از سوی آمریکا که محور آن صرفاً خشکاندن منابع مالی ایران باشد به خودی خود نمیتواند در رفتارهای منطقهای ایران تغییر ایجاد کند.»
دنیس راس به عنوان مثال، یادآوری کرده که تحریمهای آمریکا علیه ایران نتوانسته تغییری در دستاوردهای میدانی دولت بشار اسد، رئیسجمهور سوریه ایجاد کند و یا تمایل نیروهای همپیمان ایران در سوریه را برای خروج از این کشور بیشتر نکرده است.
راس، پس از نقل سخنان «برایان هوک»، نماینده ویژه دولت ترامپ در امور ایران که گفته بود تحریمهای آمریکا موجب کاهش بودجه نظامی ایران در سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ شده، مینویسد: «اما این کاهش ادعایی بودجه به کاهش تهدیدهای ایران در تنگه هرمز منجر نشده و در همانجا بود که ایران چندی پیش یک پهپاد آمریکایی را سرنگون کرد.»
او سپس مینویسد: «روی هم رفته الگوی واقعیتها با تفکرات ترامپ مبنی بر اینکه کارزار فشار حداکثری اثرگذار بوده جور در نمیآیند.»
دنیس راس تصریح کرده سیاست راهبردی ایران از قبل از توافق هستهای برجام هم یک راهبرد نامتقارن و کمهزینه بود و به همین دلیل، صرف به کارگیری تحریم نمیتواند تغییری در رویکردهای منطقهای ایران ایجاد کند.
او سپس درباره اینکه راهبرد صحیح در قبال ایران بایستی شامل چه خصایصی باشد مینویسد: «راهبرد موفق در قبال ایران باید بر مواردی بیش از تحمیل تحریم متکی باشد. منزویسازی سیاسی نیز لازم است و باید در کنار آن، تهدید باورپذیر برای توسل به زور نظامی را نیز به کار گرفت و همزمان پیش روی ایران پیشنهاداتی برای خروج از فشارهای اقتصادی و انزوای سیاسی قرار داد.»
این مقام سابق آمریکایی در ادامه مینویسد: «متأسفانه رئیسجمهور ترامپ در منزوی کردن آمریکا موفقتر بوده تا ایران. دولت او هم در اظهارات و هم در کردار خود را برای توسل به زور نظامی، مگر در شرایط بسیار خاص بیمیل نشان داده و با این روش میان ایالات متحده و شریکانش در خلیج [فارس] شکاف ایجاد کرده است. سیاست فشار حداکثری، متحدان اروپاییما را که جزء جداییناپذیر فشار موفقیتآمیز ما علیه ایران بودند به حاشیه رانده است.»
او خاطرنشان میکند: «روی هم رفته این اشتباهات راهبردی سران ایران را جسور کرده است. آنها به وضوح نیازی برای گفتوگو با دولت [آمریکا] احساس نمیکنند و دیدار وزیر خارجهشان با رئیسجمهور امریکا در کاخ سفید را رد کرده و هر گونه گفتوگو را به رفع تحریم ها مشروط کردهاند.»
دنیس راس در پایان نوشته است: «تاریخ به ما میگوید ایران را نمیتوان با تحریم به تغییر رفتار وادار کرد.»
بازار گرمی انگلیس برای ائتلاف ضدایرانی آمریکا ضمن حمایت از برجام
وزیر خارجه انگلیس ضمن اعلام دوباره حمایت کشورش از برجام، خواستار حمایت کشورها از ائتلاف دریایی آمریکا در منطقه خلیج فارس شده است.
«دامینیک راب»، وزیر امور خارجه انگلیس که کشورش یکی از تنها سه کشوری است که به ائتلاف دریایی آمریکا در خلیج فارس پیوسته بامداد جمعه (به وقت تهران) از سایر کشورها نیز میخواهد به این ائتلاف بپیوندند.
خبرگزاری رویترز نوشته راب هنگام دیدار با همتایان فرانسوی و آلمانی خود برای رایزنی درباره ایران، خواستار حمایت بینالمللی بیشتر از تلاشها برای تأمین امنیت کشتیها هنگام عبور و مرور در تنگه هرمز خواهد شد.
درخواست راب در حالی مطرح خواهد شد که ماه گذشته تفنگداران دریایی انگلیس یک فروند نفتکش حامل نفت ایران را در منطقه جبل طارق توقیف کردند. ایران نیز یک نفتکش انگلیسی را به دلیل رعایت نکردن قوانین و مقررات بینالمللی دریایی توقیف کرده است.
انگلیس، در کنار بحرین و استرالیا یکی از فقط سه کشوری است که به درخواست آمریکا برای تشکیل ائتلافی در خلیج فارس و تنگه هرمز پاسخ مثبت داده است. فرانسه و آلمان مستقیماً درخواست آمریکا برای پیوستن به این ائتلاف را رد کردهاند.
راب قبل از شرکت در نشست وزرای خارجه کشورهای اروپایی در هلسینکی گفت: «ما برای مقابله با تهدیدهایی موجود علیه کشتیرانی بینالمللی در تنگه هرمز به گستردهترین حمایت بینالمللی نیاز داریم.»
«آنگلا مرکل»، صدراعظم آلمان پنجشنبه گفت دولتهای اروپایی در اجلاس هلسینکی درباره تشکیل یک ائتلاف اروپایی در دریا رایزنی خواهند کرد. «هایکو ماس»، وزیر خارجه آلمان اذعان کرد که راهاندازی چنین ائتلافی روندی کند خواهد داشت.
«فلورانس پارلی»، وزیر دفاع فرانسه در مصاحبهای با خبرگزاری فرانسه بار دیگر مشارکت در ائتلاف دریایی آمریکا را رد کرد و گفت که او از راهاندازی یک عملیات دریایی تحت رهبری اتحادیه اروپا حمایت میکند.
راب، علیرغم حمایت از ائتلاف ضد ایرانی آمریکا بر حمایت انگلیس از برجام همانند فرانسه و آلمان تأکید کرده است. او گفت: «توافق هستهای، تنها توافقی است که جلوی دستیابی ایران به سلاح هستهای را میگیرد و ما به همکاری با یکدیگر جهت ترغیب ایران به حفظ این توافق به صورت کامل ادامه خواهیم داد.»
اتحادیه اروپا خواستار حفظ برجام شد
مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با صدور بیانیهای ضمن تقاضا برای حفظ برجام، طرفین امضاکننده این توافق هستهای را به انجام گفتوگوهای بیشتر ترغیب کرد.
«فدریکا موگرینی» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با صدور بیانیهای خواستار حفظ برجام شد و طرفین امضاکننده توافق هستهای ایران را به گفتوگوهای بیشتر ترغیب کرد.
پایگاه اینترنتی «میدل ایست مانیتور» گزارش کرد، این مقام عالیرتبه اتحادیه اروپا در بیانیهای گفت: «برگزاری گفتوگوها بر اساس شفافیت و احترام، بهترین شیوه رسیدن به درک است».
موگرینی تصریح کرد که کشورهای اروپایی در سالهای گذشته بر حفظ توافق هستهای ایران و 1+5 (آمریکا، انگلیس، فرانسه، روسیه، چین بعلاوه آلمان) متمرکز بوده است و به تمامی الزامات آن احترام گذاشته است.
با اینحال آنطور که خبرگزاری ایتالیایی «AKI» گزارش کرده است، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا تأکید کرد که هنوز اقدامات زیادی باید در زمینه حفظ برجام صورت گیرد.
موگرینی افزود که برنامه جامع اقدام مشترک یا همان (برجام)، تعمیم قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل است و توضیح داد که این توافق هستهای «یک توافق بینالمللی یا دوجانبه نبوده استبلکه بخشی از مجموعه قطعنامههایی بوده است که به تصویب شورای امنیت سازمان ملل درآمده است».
آمریکا بعد از خروج از برجام در راستای سیاستی موسوم به «فشار حداکثری» به اقداماتی تحریکآمیز مانند قرار دادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست سازمانهای اصطلاحاً تروریستی، اعزم یک ناوگروه، چند بمبافکن بی-۵۲ و چند جنگنده اف-۲۲ به منطقه و تحریم وزیر خارجه ایران روی آورده است.
جمهوری اسلامی ایران نیز بعد از خروج آمریکا از برجام یک سال «صبر راهبردی» را در دستور کار قرار داد و در پایان یک سال، به طرفهای توافق هستهای به ویژه کشورهای اروپایی که وعده جبران خروج آمریکا را میدادند، مهلت داد به تعهدات خود ذیل توافق هستهای عمل کنند و در همین راستا، اتحادیه اروپا در تلاش است تا اقداماتی را یرای حفظ برجام صورت دهد.
جمهوری اسلامی ایران تا کنون در دو گام از تعهدات خود کاسته و از ۱۶ تیرماه یک ضربالاجل ۶۰ روزه دیگر برای محقق شدن تعهدات سایر طرفها صادر کرده است. تهران گفته در صورتی که تغییری در وضعیت ایجاد نشود از ۶۰ روز دیگر گام سوم را اجرایی خواهد کرد.
روحانیون اهل سنت هدایتگر مردم در دفاع از انقلاب هستند
معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری کرمانشاه گفت: روحانیون اهل سنت به ویژه روحانیون اهل سنت غرب کشور علمدار و هدایتگر مردم در دفاع از انقلاب اسلامی هستند.
محمدابراهیم الهی تبار روز یکشنبه در دیدار با ماموستا ملا عبدالله غفوری امام جمعه روانسر افزود: روحانیون منطقه اورامانات با اثرگذاری در حفظ تمامیت ارضی کشور ، حراست از مرزها و پشتیبانی از مسئولین وفاداری خود را به نظام مقدس جمهوری اسلامی ثابت کرده اند.
وی تصریح کرد: دشمنان ایران با راه انداختن جنگ نابرابر اقتصادی و تهدید کشورهای مختلف به جنگ ملت ایران آمده اند.
معاون استاندار کرمانشاه ادامه داد: مردم در جنگ اقتصادی دچار مشکلات و مشقت خواهند شد و مردم ایران اسلامی در مقابل این جنگ صبوری و مقاومت کرده اند.
الهی تبار اضافه کرد: به فضل الهی، تلاش دولتمردان و همراهی مردم از این بحران نیز عبور خواهیم کرد.
وی گفت: منش و رفتار شهیدان رجایی و باهنر در تاریخ انقلاب اسلامی ماندگار است و تواضع ، مردمداری و ساده زیستی این شهیدان الگوی مدیران باشد.
معاون تاکید کرد: باید با الگوگیری از منش و رفتار این بزرگان بتوانیم زمینه خدمتگزاری هر چه بیشتر را فراهم کنیم.
امام جمعه روانسر نیز گفت: همه مدیران باید قدردان همراهی مردم در دفاع از آرمانهای نظام و انقلاب باشیم.
ماموستا ملاعبدالله غفوری افزود: کنترل بازار و مبارزه با گرانی و حل مشکلات مردم نیازمند نگاه ویژه دولتمردان است.
وی ادامه داد: تولید ملی و داخلی برای حفظ استقلال کشور باید تقویت شود.
امام جمعه روانسر گفت: مردم روانسر شایان خدمات بیشتری هستند و تسریع در احداث بیمارستان روانسر مطالبه دیرینه این مردم است.
سید حسننصرالله: ارتش اسرائیل منتظر پاسخ باشد
دبیرکل حزبالله لبنان طی سخنرانی خود به مناسبت دومین سالروز آزادی جرود عرسال و حمله بامداد امروز رژیم صهیونیستی به لبنان تأکید کرد که باید به این رژیم پاسخ داد.
این سخنرانی در دومین سالگرد آزادی جرود عرسال انجام شد. حزبالله و ارتش لبنان با کمک ارتش سوریه و متحدان آنها ژوئیه (مرداد) سال ۲۰۱۷ عملیاتی را برای آزادسازی مناطق «جرود عرسال» و «قلمون غربی» در لبنان از دست گروههای تروریستی آغاز کردند و توانستند مناطق آلوده به تروریسم را بین سوریه و لبنان پاکسازی کنند.
سید حسن نصرالله در ابتدای سخنرانی خود ضمن خوشآمدگویی به میهمانان در شهرک العین گفت که سخنرانی او، اولین واکنش به تجاوزهای بامداد (یکشنبه) رژیم صهیونیستی به لبنان و سوریه است.
سید حسن نصرالله همچنین موفقیت و پیروزی ارتش لبنان و حزبالله و ارتش سوریه در برابر تروریستها را به مردم این دو کشور و خانوادههای شهدا تبریک و تهنیت گفت.
او به سالروز ربوده شدن «امام موسی الصدر» و همراهان او «محمد یعقوب و عباس بدر الدین» اشاره کرد و گفت که آنچه حزبالله طی سالهای گذشته داشته از پیروزیها و موفقیتها، حتی سالگرد پیروزی در جرود عرسال همه به برکت و خدمات امام موسی الصدر بود.
او گفت که آنچه که دو سال پیش در شرق لبنان و منطقه رخ داد تهدیدی بود که در پی تقسیم کشورها بود و همه اهالی روستاها و شهرهای در معرض کشتار، اخراج و اسارت بودند.
سید حسننصرالله با بیان اینکه باید پرسید چه کسانی از تروریستها حمایت مالی، تسلیحاتی و لجستیکی کرد، اعلام کرد که نبرد مقاومت در سالهای گذشته با هدف ممانعت از تقسیم و تجزیه کشورها صورت گرفت.
سید حسنصر الله گفت که تحولات جدید در لبنان و تعرض رژیم صهیونیستی به حریم هوایی لبنان و ارسال پهپاد به درون لبنان «تحول بسیار، بسیار بسیار خطرناک است».
او گفت که آمریکاییها در زمان آغاز عملیات برای آزادسازی جرود عرسال و مناطق شرق لبنان، نهتنها از دولت لبنان خواستند که جلوی مشارکت ارتش این کشور در عملیات مذکور را بگیرد، بلکه از دولت خواسته بود مانع از عملیات حزبالله علیه تروریستها شود. او تصمیم دولت لبنان مبنی بر ورود به این عملیات را «شجاعانه» خواند.
دبیر کل حزبالله لبنان گفت که ارتش سوریه و حزبالله لبنان در پیروزی عملیات آزادسازی و پاکسازی شرق لبنان و جرود عرسال نقش مهم و غیرقابل انکاری داشتند و این در حالی بود که ارتش لبنان از تحرکت ممنوع شده بود.
وی گفت که امروز باید به این پیروزی افتخار کرد اگر چه که زخم حضور ترویسم در لبنان و منطقه همچنان باز بوده و التیام نیافته است.
ادلب و شرق فرات در سوریه به زودی آزاد خواهد شد
او به سوریه اشاره کرد و گفت همانگونه که ارتش این کشور طی سالهای گذشته در نبردهای خود با تروریستها و دشمنان موفق و پیروز بوده، «با گامهای استوار و ثابت خود به سوی پیروزی نهایی حرکت میکند و استان ادلب که در اشغال تروریستها است، بهزودی به آغوش سوریه باز خواهد گشت و آزاد خواهد شد و شرق فرات نیز این گونه خواهد بود».
سید حسن نصرالله گفت که آمریکاییها بنا به اعتراف شخص «باراک اوباما»، رئیسجمهور وقت آمریکا از تروریستها در منطقه حمایت کردهاند و هماکنون نیز به دنبال احیاء گروه تروریستی داعش هستند؛ چرا که کمیسیونهای پارلمانی عراق به دنبال اخراج آمریکاییها از این کشور هستند.
او گفت که در سالروز آزادسازی مناطق لبنان از تروریسم، باید از جمهوری اسلامی ایران و ارتش و ملت سوریه به دلیل فداکاریهای آنها و ایستادن در کنار لبنان تقدیر و تشکر کرد. سید حسن نصرالله خاطرنشان کرد که اگر چه که خطر تروریسم از مرزهای لبنان دور شده ولی نباید چنان رفتار کرد که گویی خطر رفع شده است.
دبیر کل حزبالله لبنان گفت که مسئله امنیت در مناطق بقاع لبنان همچنان هموغم اول بوده و تأمین امنیت این مناطق مسئولیت دولت، ارتش و دستگاه های امنیتی لبنان است. سید حسن نصرالله گفت: «بارها گفتهام که کسی نمیتواند حزبالله را به تقبل این مسئولیت مجبور کند».
او همچنین از دولت لبنان خواست طرحهای اقتصادی و توسعهای در منطقه بعلبک و هرمل و مناطق آزاد شده را پیش ببرد همانگونه که برخی از طرحها و دستاوردها محقق شده و برخی دیگر نیاز به توجه دارد.
سید حسن نصرالله گفت که حزبالله با هرگونه اقدامی در راستای تخریب چهره مناطق البقاع و برخی شخصیتها و خانوادهها است. او گفت که شخصا اعتقاد دارد زمانی که اتفاقی در منطقه بقاع میافتد، «ارتشهای سایبریای» هست که وردود کرده و دست به تخریب این چهره در بقاع، بعلبک و هرمل میزنند.
حادثه ضاحیه بیروت و ارسال ۲ پهپاد اسرائیلی به لبنان
دبیر کل حزبالله لبنان گفت؛ آنچه دیشب اتفاق افتاد، خیلی خطرناک بود و کسی نمیتواند آن را دست کم بگیرد و مسخره کند. این حمله با پهپادهایی صورت گرفت که نمیتوان آنها را خرید و استفاده کرد. پهپاد اولی هواپیمای شناسایی و غیر مسلح بود و این نشان می دهد که وظیفه این پهپاد جمعآوری تصاویر و ارسال آن برای هدف مقصود بود. ما (حزبالله) این پهپادهای متجاوز را ساقط نکردیم. برخی از جوانان میگویند با مشاهده این پرنده که در ارتفاع پایین پرواز میکرد، به سمت او سنگ پرتاب کردهاند و آن را ساقط کردند. بررسی این پهپاد نشان میدهد که به دلیل نقص فنی و اصابت سنگ سقوط کرده است. این پهپاد هماکنون در نزد ماست و آن را به رسانه ها نشان خواهیم داد.
سید حسن نصرالله گفت که پهپاد دومی ولی مسلح و انتحاری بود و بعد از مدتی آمد و به شکل هجومی منطقه مشخصی را هدف قرار داد. او گفت که «آنچه دیشب رخ داد، حمله اسرائیل به لبنان به وسیله پهپاد بود و این توصیف دقیق از حادثه است». سید حسن نصرالله گفت که خدا را باید شکر کرد که این حادثه شب اتفاق افتاد و اغلب ساکنان در جنوب بیروت و بقاع بودند و الا کشته و زخمی برجای میگذاشت.
دبیر کل حزبالله لبنان با بیان این که این حادثه (حمله با پهپاد انتحاری) اولین حمله خصمانه رژیم صهیونیستی از ماه آگوست ۲۰۰۶ بود، اظهار داشت که حزبالله با همه امکاناتی که در دست دارد هرگز اجازه نخواهد داد این گونه تعرضها و تجاوزها تکرار شود. او گفت که اینکه دولت میخواهد از اسرائیل به سازمان ملل و شورای امنیت شکایت کند خوب است، ولی نمیتواند جلوی این تجاوزگری را بگیرد.
اگر پاسخ ندهیم لبنان هم مثل عراق خواهد شد
او گفت: «نتانیاهو فکر میکند که ما بر این حادثه و حمله سکوت خواهیم کرد ولی اگر بر این ماجرا و تعرض سکوت شود، مسیر خطرناکی برای لبنان در پی خواهد داشت و هر دو روز یک بار هواپیماهای بدونسرنشین انتحاری اسرائیل به این ساختمان و آن ساختمان در لبنان حمله خواهد کرد و در این صورت، قضیه مثل اوضاع عراق خواهد شد».
زمان بزن در رو به پایان رسیده است
سید حسن نصرالله گفت: «ما در مقاومت [لبنان] هرگز به تکرار این روند، هرچقد هم هزینه داشته باشد، اجازه نخواهیم داد. دیگر زمانی که هواپیماهای اسرائیل به حریم هوایی لبنان وارد میشدند و به مناطق و مواضع لبنان حمله میکردند و این رژیم در فلسطین در امنیت بود، دیگر این زمان به سر آمده است».
دبیر کل حزبالله گفت: «[در گزارش و جراید] خواندم که ارتش اسرائیل به ساکنان شمال [فلسطین] گفته که چیزی نیست و [خطری شما را تهدید نمیکند. ولی] من امروز به آنها و ساکنان کل فلسطین اشغالی میگویم که مطمئن نباشید و فکر نکنید که حزبالله به تکرار چنین حملاتی اجازه خواهد داد».
او گفت که حزبالله از این تاریخ به بعد هرگونه هواپیمای بدون سرنشین رژیم صهیونیستی را هدف قرار خواهد داد و سرنگون خواهد کرد. سید حسن نصرالله گفت پهپادهای اسرائیلی برای جمعآوری اطلاعات و شناسایی نیست بلکه برای ترور است.
سید حسن نصرالله به حمله هوایی شبگذشته به سوریه اشاره کرد و گفت که در این حمله یک منزل متعلق به حزبالله در شهرک «عقربا» واقع در اطراف دمشق قرار داده است و نه مرکز متعلق به ایران.
دبیر کل حزبالله لبنان گفت ما شوخی نمیکنیم؛ همانگونه که در سالهای گذشته نیز شوخی نکردیم و گفتم اگر اسرائیل در سوریه برادرانمان در حزبالله لبنان را بکشد، در لبنان و نه در مزارع شبعا (مناطق لبنانی تحت اشغال رژیم صهیونیستی) به آن پاسخ نشان خواهیم داد.
اسرائیلیها از امشب منتظر باشند
او گفت: «به ارتش اسرائیل در مرز میگویم که در کنار دیوار حائل، یک پا و نیم (تکیه داده به دیوار) بایست و منظر ما باش؛ یک روز، دو روز یا سه و یا چهار روز [منتظر باش] و به اسرائیلیها میگویم که آنچه دیشب اتفاق افتاد، نمیشود بر آن سکوت کرد. [بنیامین] نتانیاهو [نخستوزیر رژیم صهیونیستی] به دنبال انتخابات است و احزاب اسرائیلی عادتشان این بود که انتخابات [در فلسطین اشغالی] با خون مردم منطقه برگزار شود. ولی این دفعه، انتخابات با خون شما برگزار خواهد شد و او (نتانیاهو) از هر جایی برای شما دردسر ایجاد میکند و [میآورد]؛ از عراق، سوریه و لبنان».
دبیر کل حزبالله لبنان گفت که «اسرائیلیها از الآن (امشب) بدانند که پاسخ خواهیم داد و هرگز برای [پاسخ دادن] به حمله دیروز منتظر کسی در دنیا نخواهیم ماند».
سید حسنصر الله گفت که نتانیاهو از انتخابات پارلمانی که قرار است در شهریور برگزار شود، میترسد و سرنوشت او یا نخستوزیری است یا زندان. دبیر کل حزبالله گفت که نخستوزیر رژیم صهیونیستی صهیونیستها را به لبه پرتگاه میکشاند.
او گفت اگر در لبنان کسی نگرانی دارد که مشکلی (در صورت درگیری با صهیونیستها) ایجاد نشود، با آمریکاییها صحبت کند تا از رژیم صهیونیستی بخواهد که ملزم، متعهد و مرتب باشد.
سید حسن نصرالله گفت: «ما آمادهایم گرسنگی بکشیم ولی عزیز و با کرامت باشیم و هرگز به کسی اجازه نخواهیم داد به کرامت و وجود ما ضربه بزند و آن را تهدید کند». او گفت که حزبالله اجازه نخواهد داد که زمان به عقب برگردد و لبنان هدف حملات صهیونیستها قرار بگیرد.
فردو؛ گزینه مناسب برای گام سوم ایران
مسعود عبدالهزاده در یادداشتی در خصوص مرکز فردو گزینهای برای کاهش تعهدات هستهای در برجام نوشت: تصمیمات فنی گرفته شده در برجام و پس از آن بطور جدی نیاز به بازنگری و اصلاح دارند که موضوع فردو نیز یکی از
مسعود عبدالهزاده مدرس دانشگاه در یادداشتی نوشت: فردو یکی از مراکز مهم هسته ای کشور است که در آن بیش از 2 هزار دستگاه سانتریفیوژ نصب شده بود و در کنار مرکز نطنز بخشی از غنی سازی اورانیوم کشور در آنجا انجام می گرفت. از آنجا که آمریکایی ها و اسراییلی ها بارها قصد نابودی تاسیسات هسته ای جمهوری اسلامی کرده و صراحتا این قصد خود را علنی کرده بودند، مسئولین کشور برای در امان ماندن این صنعت از ممانعت غربی ها و حفظ و حراست آن در مقابل حملات نظامی، این بخش از فعالیت های هسته ای را در مرکز فردو که در زیر 80 تا 90 متر صخره و کوه قرار دارد، راه اندازی کردند.
تهدیدات کشورهای متخاصم بگونه ای بود که در مواردی با صرف هزینه های هنگفت، دستیابی خود به تسلیحاتی که بتواند در مرکز فردو نفوذ کند را اعلام کردند. با این وجود امنیت مرکز فردو، برخلاف آنچه در نطنز وجود داشت، به دلیل قرار داشتن در زیر کوه ها به حدی بود که آمریکاییان امید زیادی به توانایی خود در نابودی آن مرکز را نداشتند و بالتبع نیروهای اسراییلی هم نمی توانستند به امکانات آن صدمه ای وارد کنند.
استحکامات فردو از یک سو نگرانی دائمی دشمنان را در پی داشت و از سوی دیگر جمهوری اسلامی یقین داشت که آنچه از متخصصین و تجهیزات تخصصی در این مرکز قرار دارند از ضریب امنیتی بالایی برخوردار خواهند بود. ناامیدی دشمنان از آسیب زدن به مرکز فردو سبب شده بود که تلاش کنند به روش های مختلف دیگری به این مرکز دسترسی پیدا کنند. به همین دلیل در مذاکرات برجام یکی از دو مرکز مهمی که طرف های غربی مذاکره کننده، به دنبال غیرفعال سازی آن بودند، مرکز فردو بوده است.
در این راستا تلاش کردند تا علاوه بر وارد کردن مرکز فردو در متن مذاکرات، دسترسی خود را به این مرکز فراهم سازند. بدین منظور با گنجاندن یک بند در قرارداد برجام تلاش کردند به این هدف خود دست یابند. در بخش هسته ای برجام بند الف با عنوان غنی سازی، تحقیق و توسعه غنی سازی، ذخایر، در مورد فردو آورده شده است: "ایران تاسیسات فردو را به یک مرکز هسته ای، فیزیک و فناوری تبدیل خواهد کرد. همکاری بین المللی از جمله به شکل سرمایه گذاری مشترک علمی در حوزه های تحقیقاتی مورد توافق ایجاد خواهد شد. 1044 ماشین آی- آر 1 در قالب 6 آبشار در یک قسمت در تاسیسات فردو باقی خواهد ماند. دو عدد از این آبشارها به همراه زیر ساخت های مربوط بدون اورانیوم به چرخش ادامه خواهد داد و از جمله از طریق اصلاح مقتضی زیر ساخت ها، برای تولید ایزوتوپ های پایدار منتقل خواهند شد. چهار آبشار دیگر به همراه کلیه زیر ساخت های مربوط به صورت ساکن باقی خواهند ماند. کلیه سانتریفیوژهای دیگر و زیرساختها ی مرتبط با غنی سازی جمع آوری و تحت نظارت مستمر آژانس به نحو مشخص شده در پیوست 1 انبار خواهد شد".
آنچه در عمل نتیجه این بند از برجام گردید یا پس از این خواهد شد آنست که دیگر در فردو غنی سازی انجام نشود. بیش از نیمی از دستگاههای سانتریفیوژ به همراه زیر ساخت های آنها جمع آوری شدند. مابقی دستگاهها یا ساکن باقی می مانند و یا بدون تزریق گاز فلوراید اورانیوم می چرخند. فردو یک مرکز همکاری بین المللی خواهد شد و امکان تولید ایزوتوپهای پایدار در آنجا ایجاد خواهد شد.
در نتیجه با انجام نشدن غنی سازی در این مرکز، خیال آمریکا و اسراییل و دیگر دول غربی از غنی سازی اورانیوم در این مرکز راحت شد. مرکزی که تنها مکان مناسب برای غنی سازی 20 درصدی بود. مرکزی که وقتی غربی ها از دادن سوخت 20 درصد خودداری نمودند، این سوخت با موفقیت در آنجا تولید شد. با جمع آوری دستگاه های سانتریفیوژ این مرکز اغلب آن ها آسیب دیده و قابلیت برگشت به چرخه غنی سازی را نخواهند داشت. با اجرای این بخش از برجام که به اقرار آژانس بین المللی انرژی اتمی، پیش از زمان مقرر سازمان انرژی اتمی به اجرای آن یعنی جمع آوری دستگاه های سانتریفیوژ، اقدام نموده بود، دیگر دولت های متخاصم نیازی به توطئه گری برای آسیب زدن به این مرکز نداشتند و این مشکل که مرکز فردو قابل تخریب شدن با تسلیحات این کشور ها نبوده، نیز مرتفع گردید.
بر اساس همین بند از قرارداد بیگانگان در قالب شرکتهای بین المللی به جزییات این مرکز دسترسی خواهند داشت. کلیه اطلاعات مربوط به آن را در اختیار خواهند داشت و امکان کاشت تجهیزات جاسوسی و حتی مخرب، برای آنها فراهم خواهد شد. این در حالیستکه نه ایجاد مراکز تحقیقاتی فیزیک و فناوری و نه تولید ایزوتوپهای پایدار، نیازی به این مرکز نداشته اند. درهرگوشه از سرزمین وسیع جمهوری اسلامی امکان راه اندازی این مراکز تحقیقاتی وجود دارد. مرکز فردو نه تنها امتیازی برای انجام این فعالیتها ندارد، بلکه شرایط مناسبی هم برای تحقیق و پژوهش در این حوزه ها را دارا نمی باشد. کلیه فرایندهایی که رییس سازمان انرژی اتمی برای انجام آنها در فردو نامبرده است از جمله روش تبادل شیمیایی، نفوذ حرارتی و تقطیر غشایی، فرایندهای فیزیکی - شیمیایی هستند که هیچ ربطی به تاسیسات هسته ای ندارند و با راه اندازی آنها فردو تقریبا" دیگر یک مرکز هسته ای نخواهد بود.
برای انجام این فرایندهای فیزیکی – شیمیایی به سادگی مکانهایی را غیر از فردو می توان یافت که تناسب بهتری با انجام آنها داشته باشند. اگر بنا باشد از روش گریز از مرکز و استفاده از ساتریفیوژها برای تولید ایزوتوپهای پایدار استفاده کنند، قطعا" سانتریفیوژهای موجود مورد استفاده نخواهند بود و نیاز به طراحی و ساخت ساتریفیوژهایی از نوع دیگر می باشد که به علت کاربردهای غیر هسته ای آنها هیچ ممنوعیتی هم برای آنها نخواهد بود. نکته مهم تر آنستکه تولید ایزوتوپهای پایداردر مرکز فردو، که البته تولید آنها در کشور مفید هم میباشد، ناپایداری امنیت در این مرکز را به همراه دارد.
غیر دسترس بودن فضای این مرکز برای غربیها هنوز هم یک کابوس است که هیچ دلیلی برای حذف این امتیاز وجود ندارد. جمهوری اسلامی حتی اگر نخواهد در مرکز فردو غنی سازی انجام دهد، ضرورتی ندارد که مراکز امن خود را در دید و دسترس جاسوسان و بیگانگان قرار دهد، چه برسد به آنکه این افراد در قالب شرکتهای بین المللی بعنوان کارمندان آنجا محسوب شوند. اختیار سرزمینی فردو در دست جمهوری اسلامی است و اینکه در کجا مراکز تحقیقاتی راه بیندازد، نیز به دیگر کشورها بویژه دشمنان این ملت ربطی ندارد. عجله کردن برای آزمایشگاه کردن این مرکز و ورود خارجی ها به آن هیچ دلیلی ندارد و مسئولین سازمان انرژی اتمی نباید این موضوع را برای فردو می پذیرفتند. حال که در برجام به آن تعهد نموده اند، نباید شتابان دشمنان را به این خواسته شان برسانند.
با اجرای این پروژه ها، امکان بازگشت پذیری فردو برای هدف اصلی آن که غنی سازی میباشد، با چالش های جدی مواجه خواهد شد. نیازی به تعجیل دیده شده از سوی مسئولین سازمان در این زمینه وجود ندارد. به امنیت فردو و خارج از دسترس بودن آن برای خارجی ها، باید اهمیت داده شود. این مرکز می تواند در کاهش تعهدات برجامی گزینه ای مناسب و مهم محسوب گردد. تجدید نظر در تولید ایزوتوپهای پایدار با مشارکت خارجی ها، کمترین اقدامی است که در مورد مرکز فردو می توان انجام داد.
در گام های بعدی این مرکز می تواند باز هم محلی برای افزایش سطح غنی سازی تا 20 درصد باشد. گرچه این پیشنهادات برای طرفهای غربی ناخوشایند خواهند بود، اما مسئولین دولت جمهوری اسلامی و نمایندگان مجلس باید با دقت و حساسیت بیشتری با این موضوع مواجه شوند، تا شاید در این مقطع بخشی از آسیب هایی که در نتیجه اجرای برجام به کشور و بویژه صنعت هسته ای آن وارد شده است، جبران گردد. تصمیمات فنی گرفته شده در برجام و پس از آن بطور جدی نیاز به بازنگری و اصلاح دارند، که موضوع فردو نیز یکی از آنها است.
مباهله در منابع تاریخی اهل سنت
مباهله یکی از وقایع قطعی و مسلم تاریخ پیامبر اسلام(ص) است که بـه دلیل اهـمیت خـاصی که داشته است، بسیاری از مورّخان در منابع خود به آن اشاره کرده اند. ما در ابتدا نظر مورّخان را در مورد مـفهوم و سال مباهله می آوریم و سپس ماجرای آن را مورد بررسی قرار می دهیم.
آیۀ مباهله
«فَمَنْ حـَاجَّک فیهِ مِنْ بَعْدِ مـا جـاءَک مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبینَ»[1]؛ «پس هر کس (دربارۀ عیسی(ع)) با تو مجادله کرد، بعد از آنکه با وحی خدا بر احـوال او آگاهی یافتی، بگو: بیایید تا ما فرزندانمان و شما فرزندانتان را، و ما زنانمان و شما زنانتان را و نفسهایمان و نفسهایتان را حاضر آوریم، آنگاه مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان بفرستیم.»
مفهوم مباهله
مباهله در منابع تاریخی اهل سـنت بـه دو معنا آمده است:
- لعن کردن؛
- تضرع در دعا.[2]
مباهله در اصطلاح؛ یعنی دو نفر یا دو گروه به یکدیگر نفرین می کنند، پس هر کس ظالم باشد، حق تعالی او را رسوا می گرداند و عذاب خود را بر وی نازل می کند و او و ذرّیۀ او را مستأصل و هلاک می گرداند.[3]
زمان مباهله
بسیاری از مورّخان اهل سنّت جریان مباهله را ذیل حوادث سال دهم هجری آورده اند، از جمله: ابن اثیر در الکامل[4]، ابن خـلدون در تـاریخ خود[5]، مقریزی در امتاع الاسماع[6]، ذهبی در تاریخ اسلام[7]، مسعودی در التنبیه والاشراف[8]، یاقوت حموی در معجم البلدان[9]، و ابن جوزی در المنتظم.[10]
ولی «ابن کثیر» جریان مباهله را ضمن حوادث سال نهم هجری آورده است.[11] «ابـن هـشام» نـیز آن را مربوط به سالهای اوّل هجری مـی داند[12]، که این نـظریه نـمی تواند درست باشد؛ زیرا هیئتها و نمایندگان طوایف و قبایل عرب بعد از فتح مکه و گسترش اسلام به حضور پیامبر(ص) رسیدند.
منابع تاریخی اهل سنّت در مـورد روز مـباهله چـیزی نگفته اند. فقط «مسعودی» در «التنبیه والاشراف» بعد از اینکه جـریان مـباهله را به صورت خلاصه ذکر کرده است، می گوید: پس از آن پیغمبر(ص) پنجم ذی قعده به قصد حج بیرون رفت.[13] بنابراین، به نظر مسعودی جریان مـباهله در مـاه ذی قـعده صورت گرفته است.
جریان مباهله
پس از فتح مکه و پیروزی و اقتدار مسلمانان، پیامـبر گرامی اسلام(ص) برای گسترش اسلام، نامه های متعدّدی را به سران قبایل و کشورهای مختلف نوشتند و آنها را به دین مبین اسلام دعـوت کردنـد، از جـمله نامه ای بود که به مسیحیان نجران نوشتند و از آنها خواستند که اسلام بیاورند.
«ابـن کثـیر» در «البدایۀ والنهایۀ» متن نامه را چنین ذکر کرده است:
«بِسْمِ إِلَهِ إِبْرَاهِیمَ وَ إِسْحَاقَ وَ یعْقُوبَ مِنْ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ إِلَی أُسـْقُفِّ نـَجْرَانَ وَ أَهْلِ نَجْرَانَ إِنْ أَسْلَمْتُمْ فَإِنِّی أَحْمَدُ إِلَیکمُ اللَّهَ إِلَهَ إِبـْرَاهِیمَ وَ إِسْحَاقَ وَ یعْقُوبَ أَمَّا بَعْدُ فَإِنِّی أَدْعُوکمْ إِلَی عِبَادَۀ اللَّهِ مِنْ عِبَادَۀ الْعِبَادِ وَ أَدْعُوکمْ إِلَی وَلَایۀ اللَّهِ مِنْ وَلَایۀ الْعـِبَادِ فـَإِنْ أَبـَیتُمْ فَالْجِزْیۀ فَإِنْ أَبَیتُمْ فَقَدْ آذَنْتُکمْ بِحَرْبٍ وَ السَّلَامُ؛[14] به نام خدای ابراهیم و اسـحاق و یعـقوب، از محمّد، پیامبر خدا به اُسقف نجران و اهل نجران! اگر اسلام بیاورید، پس من ستایش می کنم بـا شـما خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب را؛ امّا پس از آن، پس همانا شما را از پرستش بندگان به پرستش خـدا، و از سـرپرستی بندگان به سرپرستی خدا دعوت می کنم. اگـر ابـا کردید، جـزیه دهید! و اگر باز ابا کردید، شما را به جـنگ فـرا می خوانم.»
بیهقی در «دلائل النبوۀ»[15] و صالحی نیز در «سبل الهدی»[16] نامۀ پیامبر(ص) را مانند «ابن کثیر» آورده اند؛ ولی «یعـقوبی » صدر نامه را کمی متفاوت آورده اسـت. بـه این شکل که: «بـِسْمِ اللَّهِ فـَإنِّی أحْمَد إِلَیکمْ إِلَهِ إِبْرَاهِیمَ وَ إِسْحَاقَ وَ یعـْقُوبَ...»[17]
زمـانی که اسقف نجران نامۀ پیامبر اسلام(ص) را دریافت کرد، مجلس مشورتی تشکیل داد و پس از بحت و مناظرات فـراوان، قـرار شد هیئتی را به نمایندگی از مسیحیان نـجران نزد حضرت بفرستند.
هـیئتی از نـمایندگان نجران مرکب از شصت نفر بـرای دیدار رسـول خدا(ص) و مذاکره با آن حضرت به سوی مدینه حرکت کردند که در میان ایشان چهارده نـفر از بـزرگان آنها بودند و در میان چهارده نـفر نـیز سـه نفر بودند که سـمت ریاسـت و بزرگی بر سایرین را داشـتند و مـورد احترام تمام مسیحیان آن زمان بودند.[18]
یکی از این سه نفر به عنوان عاقب به معنای امیر و صـاحب رأی بـود و مقامش به صورتی بود که بدون مـشورت او کاری انـجام نمی دادند و او در آن زمـان نـامش «عـبد المسیح» بود و دیگری مـلقّب به سید که نام او «ایهم » بود و سومی اسقف، کشیش و روحانی آنها بود به نام «ابو حـارثۀ بـن علقمه».
اسقف نجران همراه عاقب بـه حـضور پیامـبر(ص) رسـیدند. حـضرت، اسلام را بر آنـها عـرضه کرد. آنها عرض کردند: بدون تردید ما پیش از تو مسلمان بوده ایم. پیامبر(ص) فرمود: اسلام سه چیز را از شما مـنع کرده است: اوّل این گفتارتان را که خدا فرزندی برای خود برگزیده است. دوم خوردن گوشت خوک و سوم سجده کردن شما برای بت. در این صورت شما دروغ می گویید. آنها گفتند: پدر عیسی کیست؟[19] در این هنگام آیۀ پنجاه و نه سورۀ آل عمران نازل شـد: «إِنَّ مَثَلَ عیسی عِنْدَ اللَّهِ کمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ کنْ فَیکونُ»[20]؛ «مثل عیسی نزد خداوند مانند مثل آدم است که او را از خاک خلق کرد و سپس به او گـفت: بـاش پس می باشد.»
رسول خدا(ص) آن را برای مسیحیان خواند و پس از گفتگوهایی آنها را به مباهله دعوت کرد.
مسیحیان نجران به مباهله با کیفیتی که در آیه ذکر گردیده، راضی شدند. صبح روز بعد، ابـو حـارثه گفت: ببینید چه کسی بـا او آمـده است؟ رسول خدا(ص) در حالی که دست حسن و حسین(ع) را در دست داشت و حضرت فاطمه(ع) پشت سر او و علی بن ابی طالب(ع) پیش رویش بودند، آمد. عاقب و سید نیز همراه دو پسر خود که بـه مـروارید و زیورها آراسته بودند و اطـراف ابـو حارثه را گرفته بودند، آمدند. ابو حارثه گفت: کسانی که همراه او هستند، کیستند؟ گفتند: این پسرعمویش و این دخترش و این دو، پسرانش هستند.
سپس رسول خدا(ص) روی دو زانوی خود ایستاد و سپس رکوع کرد. ابو حارثه گفت: به خدا قسم! چـنان بـه دو زانو ایستاد که پیامبران برای مباهله می ایستادند. سید به او گفت: ای ابو حارثه! برای مباهله نزدیک برو. ابو حارثه گفت: همانا من مردی را می بینم که برای مباهله مصمّم است و بیم دارم که راستگو باشد؛ زیرا اگـر راسـتگو باشد، یک سـال نمی گذرد که یک نفر مسیحی در دنیا باقی نمی ماند.[21]
ابن سعد در «طبقات الکبری»[22] و بلاذری در «فتوح البلدان»[23] و قاضی ابرقوه در «سیرۀ رسـول الله(ص)»[24] نیز به این مطلب اشاره کرده اند؛ امّا عده ای دیگر از مـورّخین نـوشته اند: «زمـانی که مسیحیان نجران خاندان پیامبر(ص) را دیدند، گفتند: اگر این رخساره ها خدا را قسم دهند که کوه ها را از جای بکند و نابود کند، خـدا حـتماً دعای آنها را مستجاب خواهد کرد.»[25]
زمانی که مـسیحیان نجران دیدند پیامبر(ص) بـا عـزیزترین و محبوب ترین افراد خاندان خود برای مباهله حاضر شده است، از مباهله با او ترسیدند. ابو حارثه گفت: ای ابو القاسم! ما با تو مباهله نمی کنیم؛ ولی به تو جزیه می دهیم. پیامبر(ص) با آنها صلح کرد.
مـتن صلح نامه
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ، هَذَا کتَابٌ مِنْ النَّبِی مُحَمَّدٍ(ص) رَسُولِ اللَّهِ لِنَجْرَانَ وَ حَاشِیتِهَا إذَا کانَ لَهُ عَلَیهِمْ حُکمُهُ فِی کلِّ بَیضَاءَ وَ صَفْرَاءَ وَ ثَمَرَۀ وَ رَقِیقٍ کانَ أفْضَلُ ذَلِک کلُّهُ لَهُمْ غَیرُ الْفَی ءِ حُلَّۀ مـِنْ حـُلَلِ الْأَوَافِی قِیمَۀ کلِّ حُلَّۀ أَرْبَعُونَ دِرْهَماً فَمَا زَادَ أَوْ نَقَصَ فَعَلَی هَذَا الْحِسَابِ أَلْف فِی صَفَرٍ وَ أَلْف فِی رَجَبٍ وَ عَلَیهِمْ ثَلاَثُونَ دِینَاراً مَثْوَاه رُسُلِی شَهْراً فَمَا فَوْقَ وَعَلَیهِم فِی کلِّ حَرْب کانَتْ بِالْیمَنِ دروع عَارِیۀ مَضْمُونَۀ لَهـُمْ بـِذَلِک جِوَارُ اللَّهِ وَ ذِمَّۀ مُحَمَّد فَمَنْ أَکلَ الرِّبَا مِنْهُمْ بَعْدَ عَامِهِم هَذَا فَذِمَّتِی مِنْهُ بَرِیئَۀ؛ به نام خدای بخشنده مهربان. این صلحنامه ای است از محمّد، فرستادۀ خدا برای نجران و حواشی آن. هنگامی که حکمش بـر ایشـان در هر سیم و زری و ـ میوه و برده ای روا بود، آن همه را به ایشان بخشید، جز دو هزار حُلّه از حلّه های اواقی که ارزش هر حلّه چهل درهم باشد و اگر بیش تر یا کم تر شد، به همین مقدار حساب می شود. هـزارتای از آنـها در (مـاه) صفر و هزارتای دیگر در رجب بـپردازند و بـر عـهدۀ آنها است که برای خرج فرستادگانم یک ماه یا بیش تر سی دینار بپردازند، و نیز در هر جنگی که در یمن باشد، زره هایی به عنوان عاریۀ ضـمانت شـده بـدهند و در برابر این تعهّدات، برای آنها پناه خدا و ذمّۀ مـحمّد اسـت. هر کس از آنان پس از امسال ربا بخورد، من در برابر او تعهّدی ندارم.»
سپس عاقب گفت: ای رسول خدا! ما بیم داریم که ما را بـه جـنایت دیگـری بگیری. پیامبر(ص) فرمود تا بنویسند: «وَلاَ یؤخَذُ أحَد بِجِنَایۀ غَیرِهِ؛ و کسـی به جنایت دیگری گرفته نشود.»[26]
ابن اثیر در «الکامل»، بیهقی در «دلائل النبوّۀ» و صالحی در «سبل الهدی» صلح نامه را به صورت کامل آورده اند؛ ولی ابـن خـلدون، مقریزی، ابن کثیر و خرکوشی صلحنامه را به صورت خلاصه آورده اند.
هـمراهان پیامـبر(ص) در جریان مباهله
مورّخین در مورد افرادی که پیامبر(ص) آنها را همراه خود به مباهله بـرد، اتـّفاق نـظر دارند و معتقدند که حضرت تنها حضرت علی، فاطمه و حسنین(ع) را با خود برای مباهله برد و هـیچ یک از اصـحاب یا خـاندان دیگر را نبرد.
از جمله مورّخینی که به این مطلب اشاره کرده اند، عبارت اند از: یعقوبی در «تاریخ یعقوبی»، ابن قـتیبه دینـوری در «الامامۀ والسیاسۀ»[27]، خرکوشی در «شرف النبی»، ابن اثیر در «الکامل» و «اسد الغابۀ»[28]، ذهبی در «تاریخ اسـلام»، ابـن حـجر در «الاصابۀ»، مقریزی در «امتاع الاسماع»، صالحی در «سبل الهدی»، و حلبی در «سیره حلبی»[29].
امّا عدّه ای از مورّخین اهـل سـنّت از آوردن نام حضرت علی(ع) امتناع کرده اند، مانند: بلاذری در «فتوح البلدان»، ابن سعد در «طبقات الکبـری»،[30] بـیهقی در «دلائل النـبوۀ»، و ابن کثیر در «البدایۀ والنهایۀ».
با اینکه ابن کثیر در جلد پنجم «البدایۀ والنهایۀ» نام حضرت عـلی(ع) را حـذف کرده است؛ امّا در جلد هفتم[31] صفحۀ سیصد و سی و نه ذیل فضایل امیر المـؤمنین عـلی بـن ابی طالب(ع) روایت «سعد بن ابی وقّاص» را آورده است که می گوید: «این آیه در حقّ حضرت علی(ع) نازل شده است. » که ابـن کثـیر ناخواسته اعتراف می کند که حضرت علی(ع) نیز در جریان مباهله حضور داشته است.
در نـهایت بـا بررسی منابع تاریخی به این نتیجه می رسیم که اکثر مورّخین اهل سنّت اتّفاق نظر دارند که پیامبر گرامی اسـلام(ص) هـنگام مباهله عزیزترین و محبوب ترین افراد خاندان خود را با خود بردند و هیچ کس دیگـری از خـاندان یا اصحاب را در این واقعه شرکت ندادند. که نشانگر این مـطلب اسـت که مـنظور خدا و پیامبرش از خاندان پیامبر(ص) کیان اند و سفارشات قـرآن بـه رعایت و محبّت به ذوی القربی شامل چه کسانی می شود.
پی نوشت ها
[1] آل عـمران / 61.
[2] السـيرۀ النبويۀ، ابن هشام، دار المعرفۀ، بيروت، بي تا، ج1، ص583.
[3] اين مـفهوم مباهله را چهار تن از مورّخين اهل سنّت در منابع خود آوردهاند كه عبارتاند از: 1ـ ابن هـشام در سـيرۀ النـبويۀ، ج1، ص583؛2ـ بلاذري، در فتوح البلدان، ص71؛3ـ صالحي، در سبل الهدي، ج6، ص418؛4ـ قاضي، در سيرت رسـول الله(ص)، ج1، ص512.
[4] الكامل، ابن اثير، دار صادر، بيروت، 1385، ج7، ص359.
[5] تاريخ ابن خلدون، ابن خلدون، دار الفـكر، بـيروت، 1408 ق، ج1، ص478.
[6] امتاع الاسماع، احمد بن علي مقريزي، دار الكتب العلميّۀ، بيروت، 1420ق، ج2، ص95.
[7] تـاريخ اسـلام، شمس الدين ذهبي، دار الكتب العربي، بيروت، 1409ق، ج2، ص695.
[8] التنبيه والاشراف، ابو الحسن مسعودي، دار المـعرفۀ، بـيروت، 1404 ق، ص253.
[9] معجم البلدان، ياقوت حموي، دار صادر، بيروت، 1995 ق، ج5، ص268.
[10] المنتظم، ابن جوزي، دار الكتـب العـلميّۀ، بـيروت، 1412 ق، ج4، ص3.
[11] البدايۀ والنهايۀ، ابن كثير، دار الفكر، بيروت، بيتا، ج5، ص52.
[12] سيره ابن هشام، ج1، ص573.
[13] التبيه والاشراف، مسعودي، ص253.
[14] البـدايۀ والنـهايۀ، ابن كثير، ج5، ص52.
[15] دلائل النبوۀ، ابو بكر بيهقي، دار الكتـب العـلميّۀ، بـيروت، 1405 ق، ج5، ص385.
[16] سـبل الهدي، محمّد بن يوسف صالحي، دار الكتب العلميّۀ، بيروت، 1414 ق، ج6، ص415.
[17] تاريخ يعقوبي، احمد بن أبي يعقوب يعقوبي، دار صادر، بيروت، بيتا، ج1، ص449.
[18] سيره ابن هشام، ج1، ص573.
[19] طبقات الكبري، ابن سعد، دار الكتب العلميّۀ، بيروت، 1418 ق، ج5، ص61.
[20] آل عمران/ 59.
[21] تاریخ يعـقوبی، ج1، ص449.
[22] طـبقات الکـبری، ابن سعد، ج5، ص61.
[23] فتوح البلدان، احمد بن يحيي بلاذري، دار المكتبۀ الهلال، بيروت، 1988 م، ص71.
[24] سيرۀ رسول الله(ص)، اسحاق بن محمّد قاضي، خوارزمي، تهران، 1377 ش، ج1، ص510.
[25] الكامل،. ابـن اثـير، ج7، ص359؛ امتاع الاسماع، مقريزي، ج2، ص59؛ شرف النبي، ابو سعيد خركوشي، دار البشائر الإسلاميۀ، مكّه، 1424 ق، ص144.
[26] تاریخ يعقوبي، ج2، ص82.
[27] دينوري، ابن قتيبه، الامامۀ والسـياسۀ، دار الأضـواء، بيروت، 1410 ق، ج1، ص208.
[28] ابن اثـير، اسـد الغابۀ، دار الفـكر، بـيروت، 1420 ق، ج3، ص602.
[29] السيرۀ الحلبيۀ، ابو الفرج حـلبي، دار الكتـب العلميّۀ، بيروت، 1427 ق، ج3، ص299.
[30] طبقات الکبری، ابن سعد، ج1، ص267.
[31] همان، ج7، ص339.
روزی که خداوند نعمت را بر امت محمد(ص) تمام کرد
قال رسول الله(ص): یوم غدیر خم افضل اعیاد امتی و هو الیوم الذی امرنی الله تعالی ذکره فیه بنصب اخی علی بن ابی طالب علما لامتی، یهتدون به من بعدی و هو الیوم الذی اکمل الله فیه الدین و اتم علی امتی فیه النعمة و رضی لهم الاسلام دینا.
رسول خدا حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله:
روز غدیر خم برترین عیدهای امت من است و آن روزی است که خداوند بزرگ دستور داد آن روز برادرم علی بن ابی طالب را به عنوان پرچمدار (و فرمانده) امتم منصوب کنم، تا بعد از من مردم توسط او هدایت شوند.
و آن روزی است که خداوند در آن روز دین را تکمیل و نعمت را بر امت من تمام کرد و اسلام را به عنوان دین برای آنان پسندید.
"امالی صدوق، صفحه 125"
واقعه غدیر در منابع اهل سنت
بر اساس روایات اهل سنت که در کتاب الغدیر آمده است، ٨ نفر از صحابه در منابع حدیثی اهل سنت گفتهاند که آیه تبلیغ برای اعلام ولایت علی(ع) نازل شد و ٣٠ دانشمند اهل سنت نیز همین را نقل کردهاند.
آیه ابلاغ در سه مرحله بر پیامبر(ص) نازل شد؛ در مرتبه سوم وقتی آیه تکمیل شد؛ رسول اکرم(ص) به بلال گفت اعلام کند که غیر از ناتوانان، همه فردا از مکه حرکت کنند و در منطقه جحفه که حجاج از هم جدا میشدند؛ جمع شوند. بین ١٢٠ تا ١۴٠ و ١٨٠ هزار نفر (براساس روایات مختلف) در کنار برکه خم (غدیر خم) جمع شدند.
غدیر، برکه آبگیری بود در منطقه خم که ۵ درخت تنومند داشت و به عنوان سایبان مسافران از آن استفاده میشد.
پیامبر(ص) فرمود بین درختها با پارچه سایبان بزنند، زیر درختان جارو شود و از جهاز شتران منبری به اندازه قامت یک انسان ساخته شود.
بزرگترین تجمع مسلمانان در زمان حیات پیامبر(ص) در منطقه غدیر خم، شکل گرفت و بعد از نماز ظهر، در همان گرمای شدید، حضرت محمد(ص) بالای منبر رفتند. علی(ع) طرف راست پیامبر(ص)، رو به جمعیت ایستاد و پیامبر گرامی اسلام، حدود یکساعت خطبه خواندند.
در رسم عرب تاجگذاری نیست، اما پیامبر(ص) برای تاکید بیشتر در پایان خطبه که علی(ع)را به جانشینی خود تعیین کردند؛ عمامه خود را بر سر علی(ع) گذاشتند.
تاجگذاری را ده نفر از بزرگان اهل سنت، از جمله متقی هندی در کنزالعمال و محبالدین طبری در ریاضالنضره، نقل کردهاند.
پیامبر(ص)، از مسلمانان برای ولایت و وصایت امیرالمؤمنین(ص) هم بیعت زبانی گرفتند؛ هم بیعت با دست. پیامبر(ص) جمله بیعت را گفتند و جمعیت تکرار کردند، سپس نوبت بیعت فردی شد؛ حضرت محمد(ص) فرمودند و دو خیمه نصب کردند.
پیامبر گرامی اسلام، گفتند: «در یک خیمه خودم مینشینم، بیایید و تعیین وصیم را تبریک بگویید؛ در خیمه دیگر علی(ع) مینشیند، سپس بروید با او بیعت کنید».
امام احمد حنبل، استاد امام بخاری در جلد ۴ مسند خود این قضیه را آورده است.
سپس آیه اکمال دین و اتمام نعمت (الیوم یئسالذین کفروا …) نازل شد و پیامبر(ص) براساس این آیه، کاملشدن دین را که با اعلام جانشینی علی(ع) کامل شده بود؛ بشارت داد.
١۶ نفر از علمای بزرگ اهل سنت به نزول این آیه در غدیر اعتراف دارند. از آن جمله خطیب بغدادی است که در جلد ٨ تاریخ بغداد، آن را نقل کرده است.
سپس پیامبر(ص) دستور دادند غدیر را روز عید قرار دهید.
حسان بن ثابت، شعری را در همان مجلس و در حضور پیامبر(ص) در مورد عید غدیر گفت، با این مطلع (ینادیهم یومالغدیر نبیهم )…
اشعار حسان را ١٢ نفر از علمای اهل سنت، از جمله جلال الدین سیوطی، آوردهاند.
جابر بن نضْر بن حارث که پدرش در بدر به دست علی(ع)، کشته شده بود؛ بلند شد و پیامبر(ص) را متهم کرد که جانشینی علی(ع)، حرف خدا نیست، بلکه تو به دلیل آنکه علی(ع) دامادت هست؛ او را جانشین خود کردی.
جابر گفت خدایا اگر جانشینشدن علی از جانب توست، سنگی از آسمان بفرست و مرا عذاب کن. قرآن در آیه ( فامطر علینا حجاره من السما اوئتنا بعذاب الیم..) به این ماجرا اشاره میکند.
سپس عذابی نازل شد و او را در جا کشت. سپس آیات آغاز سوره معارج (سئل سائل بعذاب واقع ..) نازل شد.
٣٠ نفر از محدثین و مفسرین اهل سنت این آیات را در مورد غدیر و ماجرای هلاکت نضر بن حارث دانستهاند؛ یکی از آنها سبط ابن جوزی است که در تذکرهالخواصالامه، نقل کرده است.
سند عبارت من کنت مولاه فهذا علی مولاه از منابع اهل سنت:
علامه امینی در ج اول الغدیر از ١١٠ نفر از صحابه براساس کتابهای اهل سنت این روایت را نقل میکند. همین عبارت از ٨۴ نفر از تابعین در کتب اهل سنت نقل شده است. علامه امینی، استنادها از کتابهای ٣۶٠ نفر از مفسران و دانشمندان اهل سنت را در مورد این عبارت در الغدیر نقل کرده است.
براساس قواعد حدیثی اهل سنت، اگر روایتی از ۴ یا ۶ نفر از صحابه نقل شده باشد؛ متواتر و صحیحترین روایت و حدیث است. حدیث غدیر ٢۵ برابر حد تواتر هست، چون ١١٠ صحابی آن را نقل کردهاند و در منابع اهل سنت، کثیرالتواتر میباشد.
کتاب المستدرک علی الصحیحین، تالیف حاکم نیشابوری، از علمای بزرگ حدیث در اهل سنت در قرن چهارم نوشته شده و روایاتی که بنابر ضابطه مسلم و بخاری صحیح باشد، اما در آنها نباشد را جمع کرده است.
او در جلد ٣ صفحه١٠٩ در باب معرفت صحابه از زید بن ارقم از واقعه غدیر به تفصیل و با همه داستان یاد میکند. حدیث ثقلین را هم میگوید و اضافه میکند، پیامبر فرمودند: «خدای عزوجل، مولای من و من مولای مومنان هستم و سپس دست علی را گرفت و گفت هر که من مولای او هستم، این علی مولای اوست. من کنت مولاه فهذا ولیه…»
ابن ماجه نیز در سنن خود جلد ١ صفحه ٢٨ و ٢٩ از براء بن عازب از رسول خدا(ص) حدیث غدیر را نقل کرده است.
ابن ماجه، نوشته: پیامبر(ص) فرمود: الست اولی باالمومنین من انفسهم، پیامبر تکرار فرمود الست اولی بکل مومن من نفسه؟ پیامبر سپس فرمود من کنت مولاه فهذا علی مولاه.
باز هم ابن ماجه، نقل کرده که معاویه با سعد ابن ابی وقاص، برخورد کرد. معاویه، مولا علی را سب و دشنام کرد و ابن وقاص خشمگین شد و روایت غدیر را برایش خواند.
ابن ماجه، میگوید پیامبر در غدیر سه بار این جمله من کنت مولاه فهذا علی مولاه را فرمودند.
ترمذی در صحیح خود از زید روایت غدیر را نقل کرده است.
براساس روایت ترمذی، پیامبر(ص) فرمود: «ایهاالناس من اولی بکم من انفسکم؟ مردم اعتراف کردند که تو اولی بر نفس ما هستی و صاحب اختیار و ولی ما هستی. سپس پیامبر فرمودند من کنت مولاه فهذا علی مولاه».
یعنی: هرکه من مولای او هستم این علی مولای اوست.
نسائی در سنن خود حدیث غدیر را نگفته، چون سنن نسایی، صرفا مباحث فقهی است نه تاریخی و کلامی. نسائی اما در کتاب خصائص خود حدیث غدیر را نقل کرده است.
بخاری، در صحیح خود نیاورده، اما در کتاب تاریخ کبیر خود در جلد اول و قسم اول، حدیث غدیر را نقل کرده است.
به جز ابی داوود، بقیه همه صاحبان صحاح سته (۶ کتاب معتبر حدیثی اهل سنت) حدیث غدیر را نقل کردهاند.
شیخ محمد غزالى:دامن زدن به اختلاف میان شیعه و سنی توطئهای از جانب دشمنان دین است
شیخ محمد غزالى، اندیشمند معاصر اهل سنت، با اشاره به اینکه اختلاف میان شیعه و سنی، اختلافی اصیل نیست می گوید:
«اعتقادات نیز به آشفتگى سیاست و حکومت دچار شد، زیرا شهوتِ برترى جویى و انحصارطلبى به زور ، چیزهایى وارد آن کرد که از اعتقادات نیست و از آن پس، مسلمانان به دو بخش بزرگ شیعه و سنى تقسیم شدند، با اینکه هر دو گروه، به خداى یکتا و به رسالت محمد (ص) ایمان دارند».
وى مى افزاید: «با اینکه من در بسیارى از احکام ، نظرى برخلاف شیعه دارم، ولى معتقد نیستم که هر کس با نظرم مخالفت کند گناهکار است، موضع من در قبال برخی از آراى فقهى رایج در میان اهل سنت نیز همین است.»
شیخ محمد غزالی که به درستی معتقد است دامن زدن به اختلاف میان شیعه و سنی ، توطئه ای طراحی شده از جانب دشمنان دین است می نویسد:
«سرانجام(دشمنان دین) شکاف میان شیعه و سنى را به اصول عقیده ربط دادند! تا دینِ یکپارچه، دو پاره شود و امت واحد به دو شعبه منشعب شود و هر یک در کمین دیگرى، بلکه در انتظار مرگ او بنشیند! هر کس حتى اگر با یک کلمه به این دو دستگى کمک کند، آیه زیر شامل حال او مى شود:" کسانی که دین خود را فرقه فرقه کردند و دسته دسته شدند، تو را با آنها کارى نیست. کار(مجازات) آنها با خداست. و خدا آنان را به کارهایى که مى کردند مجازات خواهد کرد" (سوره انعام /159)
شیخ غزالى مى افزاید: «در عرصه فقه تطبیقى (مقایسه اى) وقتی إشکال و اختلاف فقهى را که بین این یا آن نظر وجود دارد بررسى مى کنیم، مى بینیم که فاصله میان شیعه و سنى به همان مقدار است که بین مذهب فقهى ابوحنیفه با مذهب فقهى مالکى یا شافعى وجود دارد ... ما همه را در جستجوى حقیقت یکسان مى بینیم، هر چند شیوه ها متفاوت است».