
emamian
از کجا بدانیم دین اسلام از طرف خدا آمده است؟
سؤال: چه دلیلی برای حقانیت دین اسلام وجود دارد؟ از کجا معلوم این دین را خدا فرستاده؟
جواب: پاسخ را می توان از دو زاویه تبیین نمود: یکی از منظر درون دینی و با نگاه به معارف اسلامی، دیگری از منظر برون دینی و بدون نگاه به معارف اسلامی.
الف) منظر درون دینی:
یک مسلمان با توجه به آموزه های دینی، حکم می کند اسلام بر دیگر ادیان برتری دارد، با این توضیح که در اندیشه برون دینی، ایمان به تمامی پیامبران الهی پیشین جزء ضروری دین است. (۱) لیکن شریعت یا دین برتر، اسلام است. در این خصوص قرآن می گوید: « هر که دینی جز اسلام اختیار کند، از او پذیرفته نخواهد شد و او در آخرت از زیانکاران خواهد بود». (۲)
از منظر درون دینی، اسلام، دین تکامل یافته حضرت آدم، نوح، ابراهیم، موسی و عیسی (ع) است که با تکمیل رهنمودهای وحیانی، این دین مورد رضای خداوندی است.
دینی که خداوند آن را دین کامل و مورد رضای خداوندی معرفی کرده است.(الیوم أکملت لکم دینکم و أتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دیناً ؛ (۳) امروز، دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم» و نیز فرمود: «و تمّت کلمه ربک صدقاً و عدلاً؛ (۴) (با این قرآن)پیام راستین خدا کامل گشت».
به همین جهت پیام آور این شریعت را خاتم انبیا معرفی کرده است. (۵)
خاتم مایه زینت و گُل سرسبد پیامبران است. آیات بر شمرده، برتری پیامبر اسلام و شریعتش را بر پیامبران پیشین و شرایعشان دلالت دارد.
در منظر درون دینی، پیامبران جملگی در یک مسیر در حرکتند و آخرین آنان، بهترین و پیامش بهترین پیامها است، که از آن به دین حق، در برابر ادیان باطل، یا دین برتر در برابر شرایع پیشین آسمانی، یاد می شود.
ادیان الهی هر کدام برای تکامل بشر آمده اند، بنابراین ادیان بعدی باید کاملتر از ادیان قبلی باشند. چون دین حق در هر زمانی، یکی بیش نیست، در این زمان، دین اسلام که آخرین و کاملترین دین است، باید پیروی شود.
استاد شهید مرتضی مطهری با استناد به آیه «و من یبتغ غیرالاسلام دیناً فلن یقبل منه» میفرماید : دین تسلیم است، ولی حقیقت تسلیم در هر زمان، شکلی دارد و در این زمان، شکل آن، دین گران مایهای است که به دست حضرت خاتم الانبیا ظهور یافته است. لازمه تسلیم خدا بودن، پذیرفتن دستورهای او است.
روشن است که همواره به آخرین دستور خدا باید عمل کرد و آخرین دستور همان است که آخرین رسول آورده است. (۶)
ب) منظر برون دینی:
در این منظر نمی توان برای برتری دین اسلام به آیات قرآنی و روایات اسلامی تمسک نمود، چون که غیر مسلمان اینها را قبول ندارد، بلکه باید نخست حقانیت اسلام را ثابت نمود.
اگر در پی اثبات حقانیت دین اسلام بر آییم، بحث به درازا می کشد که در این فرصت اندک نمی توان به طور مبسوط و کافی آن را بیان نمود. از این رو به صورت مختصر به آن پرداخته میشود.
برای پی بردن به حقانیت اسلام و برتری آن بر سایر ادیان، راههایی وجود دارد که یکی از آنها بررسی ویژگیهای اسلام در بُعد شناخت شناسی، جهان بینی، انسان شناسی، عقیده و مسائل اخلاقی و ارزشی با معیار عقل و خِرَد است.
به عنوان نمونه شهید مطهری درباره ویژگیهای اسلام مینویسد: دیدگاه اسلام از نظر شناخت شناسی چنین است:
۱ـ بشر می تواند جهان و حقایق آن را بشناسد و خود مشوق آن است....
۲ـ شناخت حقایق جهان از این راهها ممکن است: طبیعت یا آیات آفاقی، انسان یا آیات انفسی، تاریخ یا سرگذشت اجتماعی اقوام و ملل و عقل....
۳ـ ابزار شناخت عبارتند از: حواس، قوه تفکر و استدلال، تزکیه و تصفیه نفس و مطالعه آثار علمی دیگران.
۴ـ موضوعات شناخت عبارتند از: خدا، جهان طبیعت، انسان با جامعه و زمان.
از نظر جهان بینی و انسان شناسی عبارت است از:
۱ـ جهان واقعیتش از خدا است. یعنی تمام واقعیتش انتساب به حق است.
۲ـ واقعیتش و نسبتش به حق یکی است.
۳ـ واقعیتهای این جهان درجه تنزل یافته و مرتبه نازله واقعیات جهانی دیگر است که جهان غیب نامیده می شود.
۴ـ این جهان ماهیت «به سوی اویی» دارد؛ یعنی همان طور که از اوست به سوی او هم هست....
۵ـ جهان دارای نظام متقن علّی و معلولی و سببی و مسببی است. فیض الهی و قضا و قدر او به هر موجودی تنها از مسیر علل و اسباب خاص خود او جریان مییابد....
۶ـ بعد از این جهان جهانی دیگر است....
۷ـ روح انسان حقیقتی جاودانه است.
۸ـ انسانها به حسب خلقت مساوی آفریده شدهاند، تنها ملاک فضیلت، علم، جهاد و تقوا است.
۹ـ به حکم این که هر فردی بالفطره انسان متولد میشود. در هر انسانی استعداد توبه و بازگشت و پند پذیری هست....
۱۰ـ انسانها همواره در عمق جانشان یک تضاد درونی(تضاد بین عقل و هوای نفس) دارند و مختار و آزادند، از این رو مسئولیت دارند.
از نظر ایدئولوژی:
ایدئولوژی اسلام همه جانبه، جامع و فراگیر است، در آن اجتهاد راه دارد، از سماحت و سهولت برخوردار است. زندگی گرا است(نه زندگی گریز)، اجتماعی است و مقررات اجتماعی دارد. در عین اجتماعی بودن، حقوق و آزادی فردی را محترم می شمارد... .(۷)
با نگاه به ویژگی هایی که از اسلام بیان شد. می گوییم: این معارف را می توان با معارف دیگر مکاتب و مذاهب مقایسه کرد؛ زیرا مقایسه یکی از مهم ترین معیارهای ارزیابی است. تبلور اسلام در قرآن، و سایر ادیان نیز در کتب مقدس خود متبلور هستند مسیحیت در انجیل و یهود در تورات و.زرتشت در گاتهاو .. با تأمّل در این کتب به راحتی حقانیت و برتری قرآن بر سایر کتب دیگر را می توان دریافت نمود.
کوتاه سخن این که: با نگاه مقایسهای بین اسلام و سایر ادیان و مکاتب می گوییم: دین اسلام برتری دارد، به دلیل:
اوّل: دین های امروز، توحیدشان و تصویری که از خدا ارائه می کنند، قابل خدشه است، بر خلاف اسلام.
دوم: حقوق فردی انسانها در دین های دیگر به صورتی که در اسلام شمولیت دارد، لحاظ نشده و گاه نادیده گرفته شده است.
سوم: در دیگر ادیان تعادل میان زندگی دنیوی و اخروی رعایت نشده است، بر خلاف اسلام.
چهارم: رهنمودهای دین های دیگر به جهاتی ایدئالیستیاند، مثلاً عدم خشونت بوداییها و مسیحیان، در حالی که دنیا پُر است از خیر و شر و نیک و بد. از این رو جا به جا باید خشن یا نرم بود. این دستور اسلام است. هم قانون دارد و هم اخلاق؛ یعنی رهنمودش با واقعیتها همخوان است.
پنجم: اکثر دینها عهده دار زندگی اجتماعی انسانها نیستند، یا اگر هستند، تعادلی در آنها دیده نمی شود و قوانین اجتماعی آنان سبب پایمال شدن حقوق انسانها می شود. این وضع در اسلام بهتر است.
ششم: اکثر مذاهب با پیروان دیگر ادیان با خشونت برخورد می کنند. در اسلام این امر تعدیل شده است. تاریخ هم نشان داد که در همزیستی مسالمت آمیز، مسلمانان گوی سبقت را از همه ربودهاند.
هفتم: تحریف در ادیان آسمانی تعالیم آنان را دچار خدشه کرده است، ولی در اسلام(قرآن) تحریفی وجود ندارد.
هشتم: دین اسلام دینی جامع نگر است و برای تمام ابعاد زندگی انسان اعم از فردی و اجتماعی اخلاقی و سیاسی و حتی ریزترین مسائل زنگی برنامه دارد در حالی که در سایر ادیان چنین جامعیتی نیست .
اما در مورد بخش دوم سوال شما باید گفت:
برای این که بفهمیم که چه دینی الهی است و چه دینی غیر الهی و ساختگی باید دید که پیامبر آن دین چه کسی بوده و در حقیقت باید به نوعی رسالت و پیامبری وی برای ما به اثبات برسد.
بنابراین باید گفت: به طور کلی در مباحث نبوت برای شناخت و تشخیص انبیای راستین الهی از پیامبران دروغین سه راه اصلی مطرح شده است: ۱ـ اعجاز ۲ـ گواهی و تصریح پیامبران پیشین ۳ـ گواهی قطعی مجموعه ای از قراین و شواهد.
متکلمان اسلامی بر این باورند که می توان نبوت پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ را از هر سه راه یاد شده ( که هم جنبه عقلی و برهانی دارد و هم نقلی و تاریخی ) ثابت کرد.
راه اول: معجزات پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـیکی از امتیازات و فضایل پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ تعدد و تنوع معجزاتی است که به اذن خداوند برای تأیید او اظهار شده است. این معجزات را می توان در دو دسته جای داد: الف) معجزه جاویدان پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ که همان قرآن است. ب) معجزات غیر جاویدان که در مقطع خاصی از حیات پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ پس از بعثت ارائه شده است.
قرآن کریم، معجزه جاویدان پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله:
قرآن کریم معجزه خالده پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ بزرگترین و آخرین کتاب آسمانی است که محتوای آن در طول ۲۳ سال بر پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ به صورت وحی نازل شد.
این معجزه جاوید، خارق العاده بودنش به گونه ای است که اولاً در همه ابعاد و جنبه ها می باشد و به اصطلاح وُجوه اعجازش متعدد است که مهمترین آنها عبارتند از: ۱ـ اعجاز ادبی، که شامل فصاحت و بلاغت بی نظیر و سبک و اسلوب و نظم جدید می شود. ۲ـ اعجاز علمی. ۳ـ اخبار غیبی از حوادث گذشته، حال و آینده. ۴ـ معانی و معارف عقلی بلند آن. ۵ـ عدم اختلاف و تناقض در آیات و سوره های آن. ۶ـ اعجاز تشریعی. ۷ـ اُمی بودن آورنده آن.(۸)
ب) دیگر معجزات پیامبر صلّی الله علیه و آله :
بی تردید قرآن مجید تنها معجزه او نیست؛ بلکه در دوران رسالت خویش، معجزات فراوانی را بر مردم عرضه داشت. قرآن به برخی از این معجزات اشاره کرده است، از جمله انشقاق ( دو نیم شدن ) ماه(۹) و داستان معراج پیامبر(۱۰) ـ صلّی الله علیه و آله ـ . علاوه بر آن در تاریخ و احادیث به معجزات دیگری اشاره شده است، مانند پیروی جمادات و حیوانات از پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ و گفت و گوی حضرت با آنان . مانند: سلام کردن سنگها و درختان به پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ، سخن گفتن با کو، سجود درخت، شهادت دادن سنگریزه ها به رسالت او، سخن گفتن حیوانات همچون شتر، گرگ و (۱۱) ... .
راه دوم: بشارت پیامبران پیشین به نبوت محمد ـ صلّی الله علیه و آله :
از آنجا که پیامبران الهی، معصوم هستند و هرگز در گفتار خویش، مرتکب دروغ و کذب نمی گردند، اگر آمدن پیامبر آسمانی دیگری را همزمان با خویش و یا پس از خود بشارت دهند، دلیلی روشن و سندی یقین آور بر صدق رسالت نبی بعدی محسوب خواهد شد و این مهم خود مستلزم این است که خصوصیات و مشخصات پیامبر بعدی آنچنان برای مردم توضیح داده شود که پس از آمدن او، برای هیچ یک از طالبان حقیقت و اهل انصاف، شک و تردیدی وجود نداشته باشد.
به اعتقاد ما، پیامبرانی همچون موسی ـ علیه السلام ـ و عیسی ـ علیه السلام ـ در عصر خویش، مردم را به ظهور پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ بشارت داده اند.
برای اثبات این مدعا، دستِ کم دو شیوه وجود دارد:
۱ـ شیوه اول، آن است که با مراجعه به متون مقدس یهودیان و مسیحیان، بشارتهایی را بر نبوت پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ بیابیم، هر چند به اعتقاد مسلمانان مضمون وحیانی تورات و انجیل، دچار تحریف شده است. اما بخشهایی از آن متون اصالت خود را حفظ کرده اند. یکی از صریح ترین بشارتها، بشارت به ظهور « فارقلیط » است که به معنای «شخص ستوده شده» ( محمود یا احمد ) می باشد. با توجه به قراین موجود در عبارتهایی که این لفظ در آنها بکار رفته است می توان آن را تعبیری از نام پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ دانست.(۱۲)
۲- شیوه دوم، توجه به این واقعیت تاریخی است که پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ برای اثبات رسالت خویش، در مقابل یهودیان و مسیحیان احتجاج می کرد که در متون مقدس اهل کتاب، به نبوت او بشارت داده شده است و علمای یهود و نصارا، در مقابل این ادعا، سکوت می کردند، اگر احتجاج پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ بی اساس بود، قطعاً علمای آنها ساکت نمی نشستند و او را تکذیب می کردند. قرآن در این زمینه می فرماید: «کسانی که کتاب آسمانی به ایشان داده ایم، او (= محمد) را همانند پسران خود می شناسند. ولی گروهی از ایشان حقیقت را آگاهانه کتمان می کنند.»(۱۳)
راه سوم : گواهی قراین و شواهد
وجود مجموعه ای از قراین در کنار هم، گواهی قطعی به حقانیت یک پیامبر الهی است. در اینجا قرائن تاریخی فراوان از زندگانی و ابعاد شخصیتی پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ قابل طرح و بررسی است که از گنجایش بحث ما خارج است.
آنچه در اینجا می توان به طور فشرده و خلاصه مطرح کرد عبارتند از:
۱ـ شخصیت اخلاقی و سجایای والای پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ چه پیش از رسالت و چه پس از آن به گونه ای که مشهور به محمد امین بوده است.
۲ ـ محیطی که از آنجا برخاسته بود، جامعه ای متعصب و جاهل و گمراه و غیر متمدن بود. در چنین جامعه ای شخصی اُمی و درس نخوانده وقتی عالی ترین معارف اعتقادی، اخلاقی و حقوقی و ... را عرضه کند معلوم است که این برنامه ها از خودش نیست و فرستاده الهی است.
۳ـ وضع پیروان محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ: وضع روحی و فکری و اخلاقی افرادی که دور مدعی نبوت را می گیرند روشنگر وضع پیشوای ایشان است، به گواهی تاریخ، شخصیتهای برجسته ای به او ایمان آوردند، مانند: علی بن ابی طالب، سلمان فارسی، ابوذر غفاری، و... که اینها، با مدارج والای علمی و عملی که داشتند از نوادر روزگار بودند و از هیچ گونه تلاش و خدمتی دریغ نورزیدند، اما هیچ گونه چشم داشتِ مادی به پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ نداشتند.
۴ـ وسائل و روش هایی که از آن برای پیشرفت آئین خود استفاده کرد بر خلاف روش معمول در میان سیاستمداران دنیا طلب، هیچ گاه از مسیر حق بیرون نشد و همواره بر عدالت، انصاف، عقل و منطق استوار بود و هرگز با خدعه و نیرنگ همراه نبود.
۵ـ محتویات آیین و تعالیم او از نظر معارف و احکام در همه جنبه ها و شؤن زندگی فردی و اجتماعی انسان، همگی از الهی بودن رسالت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ خبر می دهند.(۱۴)
پی نوشت ها:
۱. بقره (۲) آیه ۴۵.
۲. آل عمران (۳) آیه۳۵.
۳.مائده (۵) آیه ۳.
۴. انعام (۶) آیه ۲۰.
۵. احزاب (۳۳)، آیه ۴۰.
۶. مرتضی مطهری، عدل الهی، صدرا، تهران، ۱۳۸۸ه.ش، ص ۳۲۹ تا۳۳۴.
۷. مرتضی مطهری، مجموعهآثار، انتشارات صدرا، تهران، ۱۳۷۸ش، ج ۲، ص ۲۲۹ تا۲۵۰.
۸. ر.ک: معرفت، محمد هادی، علوم قرآنی، انتشارات التمهید. و جوادی آملی، عبدالله، وحی و نبوت در قرآن، نشر اسراء.
۹. قمر، آیه ۱و۲.
۱۰. اسراء، آیه ۱.
۱۱. ر.ک: مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، موسسه الوفاءِ، بیهقی، ج۱۷، ص ۲۲۵-۴۲۱ و ج ۱۸، ص ۱- ۱۴۸. و دلائل النبوه، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۵، ج۶. و حر عاملی، اثبات الهداه، ج ۱ و ۲.
۱۲. سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، ص ۱۱۶و۱۱۷.
۱۳. بقره، آیه ۱۴۶.
۱۴. ر.ک: سبحانی، جعفر، الهیات و معارف اسلامی، ص ۲۱۶ و ۲۱۷. و سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، ص ۱۱۹.
بهرین مردم
امام سجاد علیه السلام:
مَنْ عَمِلَ بِما افْتَرَضَ اللّهُ عَلَیْهِ فَهُـوَ مِـنْ خَیْـرِ النـاسِ؛
هر کس که به واجبات الهی رفتار کند از بهـتریـن مـردم اسـت.
چرا برخی افراد با وجود تمام امکانات رفاهی آرامش ندارند؟!
علت عدم آرامش برخی با وجود فراهم بودن همه امکانات رفاه مادی چیست؟
بعضی از مردم در خودشان احساس ناراحتی میکنند، همینقدر میفهمند که خشنود نیستند و آب خوش از گلوی آنها پایین نمیرود؛ میفهمند که قرار و آرام ندارند، پژمرده و افسرده میباشند.
اما علت این بیقراری و پژمردگی چیست، نمیدانند. میبینند همه چیز و همه وسایل زندگی را دارند و در عین حال از زندگی خشنود نیستند.
این گونه اشخاص باید بدانند که قطعاً احتیاجاتی معنوی دارند که برآورده نشده، قطعاً کم و کسری در روح آنها وجود دارد.
بالاخره باید اعتراف کنند و تسلیم شوند به این حقیقت که ایمان هم یکی از حوایج فطری و تکوینی ماست و بلکه بالاترین حاجت ماست و هر وقت به سرچشمه ایمان و معنا رسیدیم و نور خدا را مشاهده کردیم و خدا را در روح خود و جان خود دیدیم و مشاهده کردیم، آن وقت است که معنای سعادت و لذت و بهجت را درک میکنیم.
قرآن کریم میفرماید: «بدان که تنها با ذکر خدا و یاد خداست که جان آرام میگیرد و قلب احساس آسایش میکند».
علی علیه السلام میفرماید: «خداوند ذکر خودش و یاد خودش را مایه جلا و روشنی دلها قرار داده. به این وسیله گوش، باز و چشم، بینا و دل، مطیع و آرام میگردد».
منبع: کتاب حکمتها و اندرزها، ج۱، ص۲۷
این علامت نشانه ابتلا به کلسترول خون است
کلسترول بالا منجر به مسدود شدن عروق خونی میشود که نتیجه آن بروز حملات و سکتههای قلبی است. همه افراد در برهههای مختلفی از عمر خود باید کلسترول خون خود را بررسی کنند. بالا بودن این شاخص در خون معمولا با مشاهده درد در در انگشتان دست و پا تظاهر میکند.
وجود این احساس درد میتواند نتیجه مستقیم تجمع کلسترول در خون باشد که باعث تشکیل لخته در عروق خونی پا و دست میشود. از دیگر نشانههایی که میتوان به بالا بودن میزان کلسترول خون ارتباط داد، احساس مور مور شدن انگشتان دست و پاست. وقفههایی که در جریان خون به دلیل مسدود شدن عروق خونی ایجاد میشود، باعث بروز این احساس مور مور شدن میشود.
میزان بالای کلسترول در خون جریان خون را غلیظ کرده و همین امر روی جریان عادی خون در رشتههای عصبی تأثیر گذاشته و باعث مور مور شدن اندامها میشود. به گزارش سیناپرس، بالا بودن میزان کلسترول خون حتی میتواند باعث رشد چربی زیر پوست شود. این عارضه که به آن «گزانتوما» اطلاق میشود، میتواند روی پاها و دستها از جمله انگشتان دست و پا ظاهر شود.
درمان تیروئید کمکار با ۴ روش طبیعی
اگرچه داروهای تجویزی خط اول درمان کمکاری تیروئید محسوب میشوند، اما برخی افراد به دنبال جایگزینهای طبیعی یا مکملهایی برای مدیریت علائم خود و ارتقای سلامت کلی خود هستند. خبر خوب این است که راهحلهای طبیعی متعددی وجود دارد که میتواند در کنار درمانهای پزشکی، به بهبود کیفیت زندگی شما کمک کند.
دراینجا به ۴ روش طبیعی و مؤثر برای غلبه بر کمکاری تیروئید اشاره می کنیم.
۱) مصرف سلنیوم
سلنیوم یک عنصر کمیاب است که در متابولیسم هورمون تیروئید نقش دارد. بسیاری از مواد غذایی حاوی سلنیوم هستند، از جمله: ماهی تن، بوقلمون، آجیل و گوشت گاو.
۲) حذف قند از رژیم غذایی
قند و غذاهای فرآوریشده منجر به افزایش التهاب در بدن و تشدید بیماریهای تیروئیدی میشود. حذف قند از رژیم غذایی، برای کاهش سطح استرس و بهرهمندی از مزایای آن برای سلامت تیروئید ارزشمند است.
۳) دریافت ویتامین B
مصرف مکمل ویتامین B-۱۲ در ترمیم برخی از آسیبهای ناشی از کمکاری تیروئید و رفع خستگی ناشی از بیماری تیروئید کمک میکند.
۴) مصرف پروبیوتیکها
بر اساس تحقیقات صورتگرفته در سال ۲۰۱۴، ممکن است بین کمکاری تیروئید و مشکلات روده کوچک ارتباطی وجود داشته باشد. از همین رو توصیه میشود برای جبران کمکاری تیروئید از این مکملها مصرف کنید.
نتیجهگیری:
کمکاری تیروئید یک بیماری شایع است که میتواند تأثیر قابل توجهی بر کیفیت زندگی داشته باشد.
در حالی که هورمون درمانی جایگزین درمان متداول است، جایگزینهای طبیعی متعددی وجود دارد که میتواند به طور موثر علائم را کاهش دهد و سلامت تیروئید را به طور کلی بهبود بخشد.
مصرف سلنیوم، حذف قند از رژیم غذایی، مکملسازی ویتامین B۱۲ و مصرف پروبیوتیکها، همگی روشهای طبیعی و ایمن برای ارتقای سلامت تیروئید و به دست آوردن احساس بهتر هستند.
به رسمیت شناختن کشور فلسطین از سوی نروژ اجرایی شد
«اسپن بارت ایده» وزیر خارجه نروژ در بیانیهای با اعلام اینکه به رسمیت شناختن رسمی کشور فلسطین اجرایی شده، گفت: «برای بیش از ۳۰ سال، نروژ یکی از قویترین حامیان تشکیل کشور فلسطین بوده است. مطمئنم که دولت فلسطین به کار دشوار اصلاحات ادامه خواهد داد و پایههای حکومت در کرانه باختری و غزه را پس از آتشبس ایجاد خواهد کرد.»
به نقل از شبکه خبری سی.ان.ان، وی افزود: «مایه تاسف است که اسرائیل هیچ نشانهای از تعامل سازنده نشان نمیدهد. جامعه بینالملل باید حمایت اقتصادی و سیاسی خود را از فلسطین افزایش داده و به همکاری برای راهحل ۲ دولتی ادامه دهد.»
وزیر خارجه نروژ همچنین سند رسمی به رسمیت شناخته شدن فلسطین را در جریان دیدار با محمد مصطفی، نخستوزیر تشکیلات خودگردان در بروکسل به وی اعطا کرد.
نروژ به همراه اسپانیا و ایرلند ۲۲ مه سال جاری میلادی رسما برنامههایشان برای به رسمیت شناختن فلسطین در ۲۸ مه را اعلام کردند. اوایل امروز نیز اسپانیا رسما از به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطین خبر داد و این اقدام وارد فاز اجرایی شد. پدرو سانچز، نخستوزیر اسپانیا امروز (سهشنبه) گفت دولتش اواخر روز طرحی را برای به رسمیت شناختن رسمی کشور فلسطین تصویب خواهد کرد. ایرلند هم قرار است امروز به طور رسمی کشور فلسطین را به رسمیت بشناسد.
«یوناس گهر استور» نخستوزیر نروژ اخیرا گفته بود: «بدون راهحل ۲ دولتی، صلحی در خاورمیانه وجود نخواهد داشت.» او افزود که تشکیل کشور فلسطینی «پیش نیازی برای دستیابی به صلح در خاورمیانه است.»
گزیدهای از بیانات در منزل رئیسجمهور شهید حجتالاسلام والمسلمین رئیسی



خدای متعال دوست داشت این مرد را و درگذشتِ او را اینجور بابرکت قرار داد، مبارک قرار داد. بعضی از آن کسانی هم که با ایشان در این حادثه بودند، واقعاً کسانی بودند که موقعیّت مردمی داشتند، مثل آقای آلهاشم؛ آنها هم اوج گرفتند. آقای [امیر]عبداللهیان، آن پاسدار ایشان، استاندار و آن گروه پروازی هم به برکت این مرد پرواز کردند، اینها هم اوج گرفتند، اینها هم در چشم مردم عزیز شدند، شیرین شدند؛ اینها لطف خدا است.
[این داغ] برای خانوادهاش، برای کسانش، برای همهی دوستانش، برای همهی ماها داغ بزرگی است، سنگین است، گریه دارد، غصّه دارد؛ اینها به جای خود محفوظ، امّا آن جنبهی قضیّه، آن روی دیگر قضیّه را هم باید دید که خدای متعال در این حادثهی تلخ چه برکتی قرار داد؛ در این تهدید، خدای متعال چه فرصتی را برای کشور و برای نظام و برای اسلام قرار داد.
بیانات در مصاحبه با خبرنگار صداوسیما در جریان بازدید از سی و پنجمین نمایشگاه کتاب تهران
بسم الله الرّحمن الرّحیم. آنچه از من باید بپرسید پیام این کار نیست، انگیزههای من است. انگیزه در درجهی اوّل، میل شخصی به کتاب و علاقهی به کتاب و اُنس با کتاب است. در مرحلهی دوّم، ترویج کتاب است. من مایل هستم که کتابخوانی هر چه بیشتر رواج پیدا کند، چون اعتقادم بر این است که ما محتاج کتاب هستیم؛ همهی آحاد در بخشهای مختلف، طبقات مختلف سنّی و علمی، احتیاج دارند به اینکه کتاب بخوانند و به معنای واقعی کلمه، هیچ چیزی جای کتاب را نمیگیرد. من مایلم که کتابخوانی رواج پیدا کند. امروز یک مقداری شاغلهای دیگر، مثل فضای مجازی، مثل اینجور چیزها، جای کتابخوانی را گرفته؛ این حرکتِ صحیحی نیست. نه اینکه به فضای مجازی مراجعه نکنند یا روزنامه نخوانند؛ چرا، لکن اینها جای کتاب را نباید بگیرد. کتاب بایستی یک جای خاصّی، هم در سبد معیشت مردم و خرید مردم، هم در مجموعهی وقتگذاریهای آنها داشته باشد؛ هر روز یک مقداری کتاب باید بخوانند. من میخواهم این ترویج بشود و آمدنِ من شاید در این جهت مؤثّر باشد؛ این هم یک انگیزهی دیگر است.
خبرنگار: اتّفاقاً نکتهای که اشاره فرمودید محور پرسش دوّم حقیر است. ببینید، از کتاب به عنوان «یار مهربان» یاد میشود و این یار مهربان همواره باید مورد توجّه باشد. همانطور که فرمودید، فضای مجازی برای آحاد جامعه، بویژه نوجوانان و جوانان، جذّابیّتهایی دارد و این دغدغهی ترویج فرهنگ کتابخوانی و مطالعهی کتاب، یک دغدغهی جدّی است. حالا بخشی از مردم را فرمودید، ولی بفرمایید توصیهی جنابعالی به مسئولان امر و فعّالین این عرصه برای ترویج فرهنگ مطالعه چیست؟
مسئولین دولتی مثل وزارت ارشاد یا سازمان تبلیغات و امثال اینها بایستی به کسانی که در کار نشر کتاب و تولید کتاب فعّال هستند، کمک کنند. ما نیاز داریم به اینکه به اینها کمک بشود. البتّه من امسال که به این مراکز کتاب مراجعه کردم و سؤال کردم، معلوم شد کمکهایی از طرف مسئولین به همه یا بعضی از ناشرین میشود. باید کمک بشود؛ این کار اوّل است.
فعّالان در فضای مجازی هم از فضای مجازی برای ترویج کتاب استفاده کنند؛ یعنی واقعاً این یکی از وظایف است که کسانی که در فضای مجازی فعّالند، یکی از کارهای خودشان را این قرار بدهند که افراد را به کتابخوانی وادار کنند و کتابهای خوب را معرّفی کنند. ما در بخشهای مختلف، چه در ادبیّات، چه در تاریخ، چه در هنر، چه در کتابهای علمی، چه در کتابهای دینی، کتابهای مفید زیادی داریم. من امسال که نگاه میکنم، میبینم تازههای تولید و طبع و نشر بحمدالله کم نیست در این مجموعهای که من دیدم؛ اینها را معرّفی کنند تا افراد بدانند که به چه کتابهایی باید مراجعه کنند و چه چیزهایی را باید بخوانند.
خبرنگار: و پرسش پایانی اینکه با توجّه به اینکه تا بدینجا و تا این لحظه که شما در این محل حاضر شدهاید، تقریباً نیمی از نمایشگاه را مورد بازدید قرار دادهاید و مابقی نمایشگاه را هم انشاءالله تا ساعت آینده بازدید خواهید فرمود، در نمایشگاه بینالمللی امسال چه نکتهی خاصّی برای حضرتعالی جلب توجّه کرد؟
آن چیزی که برای من جالب بود دو سه مطلب بود: یکی افزایش کارهای جدید؛ غالب این مؤسّساتی که من رفتم، کارهای جدیدشان قابل توجّه بود که ارائه دادند یا گزارش دادند. دوّم بحث خرید بود؛ من غالباً میپرسم که خرید چه جور است، فروشتان چطور است، غالباً میگویند خوب است؛ یعنی از اینهایی که من پرسیدم، تقریباً همه یا اکثرشان گفتند فروشمان خیلی خوب است و مردم مراجعه میکنند.
یک نکتهی دیگر مسئلهی شمارگان است؛ خب شمارگان خیلی تنزّل کرده بود، من دیدم نه، میگویند سه هزار، دو هزار، دو هزار و پانصد و در کتابهای خیلی سنگین، هزار نسخه [شده]؛ این مقدار برای بعضی از کتابها خوب است. و [همینطور] تجدید چاپ؛ کتابهایی که مکرّر تجدید چاپ شده. اینها را من در موسّساتی که مراجعه کردیم دیدم؛ اینها خوب است؛ اینها الحمدللّه خبرهای خوب امسال بود.
[امّا] بیشتر از همه، توصیهی ما به کسانی است که با طبقهی جوان و نوجوان سروکار دارند، یعنی آموزش و پرورش و دانشگاهها؛ اینها بایستی زمینهی کتابخوانی را برای نوجوان و برای جوان فراهم بکنند و کتابهای خوب را در اختیارشان بگذارند. البتّه خانوادهها به نوبهی خودشان وظایفی دارند که باید انجام بدهند، امّا دستگاههایی که به طور ویژه نسبت به جوان و نوجوان فعّالند بایستی احساس مسئولیّت کنند و زمینه را برای کتابخوانی جوانان فراهم کنند؛ جوانها خیلی احتیاج دارند به خواندن کتاب. هم ادبیّات، هم تاریخ، هم مواریث، هم معرّفی شخصیّتها؛ اینها چیزهایی است که انصافاً ما در آنها خلأ داریم. [همینطور] شرح قضایا و حوادث گوناگون؛ ما الان مثلاً دربارهی مشروطیّت، چند کتاب معدود داریم از گذشته. آن نگاه واقعی و صحیح نسبت به آنچه به عنوان مشروطیّت در کشور اتّفاق افتاد، باید درست تبیین بشود؛ کتاب در این زمینه کم داریم یا نداریم یا کتابِ خواندنی کم داریم. اینها کارهایی است که باید انجام بدهیم. از قبیل مشروطیّت، حوادث فراوان دیگری هم وجود دارد؛ ما دربارهی دفاع مقدّس هر چه بنویسیم کم نوشتهایم، هر چه بگوییم کم گفتهایم؛ خیلی زیاد جا دارد. دربارهی خود انقلاب کم داریم، دربارهی امام (رضوان الله علیه) [هم همینطور]. امام یک شخصیّت برجستهی کمنظیر در تاریخ است؛ ما دربارهی امام چقدر کتاب نوشتهایم؟ چه نوشتهایم؟ اینها خیلی مهم است. این کارها باید انجام بگیرد. تولید کتاب خیلی مهم است که بیشتر به عهدهی وزارت ارشاد و دستگاههای تبلیغاتی و حوزهی هنری و امثال اینها است، امّا ترویج کتاب به عهدهی آموزش و پرورش و به عهدهی دانشگاهها و مانند اینها است. انشاءالله موفّق باشید.
خبرنگار: خیلی متشکرّم؛ سپاسگزارم از اینکه وقتتان را به این گفتگو اختصاص دادید.
بیانات در گفتوگو با خبرنگار صداوسیما پس از شرکت در دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی
بسم الله الرّحمن الرّحیم. سلام عرض میکنم به همهی کسانی که میشنوند این سخن را و به حضّار محترم و به آقای مجری محترم؛ انشاءالله که همهی شما موفّق باشید. انتخابات، فینفْسه یک کار اساسی و مهمّی برای کشور و برای مردم است. انتخابات نشانهی حضور مردم است؛ نشانهی اراده و تصمیمگیری مردم است؛ بنابراین وظیفهی ملّی هر انسانی که مایل است کشور پیشرفت داشته باشد و [همه در آن] کار بکنند و به مقاصد بزرگ نزدیک بشوند، این است که در انتخابات شرکت کنند.
مرحلهی اوّل و دوّم انتخابات هیچ فرقی با هم ندارد؛ همان اهمّیّتی که مرحلهی اوّل دارد، مرحلهی دوّم هم دارد. شما در مرحلهی اوّل تعدادی را انتخاب کردید و به مجلس فرستادید، لکن ظرفیّت همچنان تمامنشده است؛ در مرحلهی دوّم، ظرفیّت را تکمیل میکنید؛ اگر چنانچه ما آنجا هم شرکت کردیم، فرض کنید در تهران یا در هر شهر دیگری تعدادی را انتخاب کردیم و بقیّه ماندند و شرکت نکردیم، در واقع کار را کأنّه نیمهتمام رها کردیم؛ بنابراین اهمّیّت مرحلهی دوّم کمتر از مرحلهی اوّل نیست. انشاءالله که مردم عزیزمان، همه شرکت کنند و رأی بدهند و مجلس را تکمیل کنند؛ هرچه رأی بیشتر باشد، مجلس قویتر است، هرچه مجلس قویتر باشد امکان کار در کشور بیشتر است. انشاءالله که موفّق باشید.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
(۱ سورهی مائده، بخشی از آیهی ۴۸
محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شد؛حاجیبابایی و نیکزاد نواب رئیس
صبح امروز (سهشنبه 8 خرداد) با دستور کار انتخاب اعضای هیئت رئیسه برای یک سال برگزار شد.
برای کرسی ریاست، آقایان محمدباقر قالیباف (تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس)، منوچهر متکی (تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس) و مجتبی ذوالنوری (قم) نامزد شده بودند که قالیباف با 198 رأی به ریاست مجلس شورای اسلامی انتخاب شد.
مجتبی ذوالنوری 60 رأی و منوچهر متکی 5 رأی آورد و تعداد آرای باطله نیز 24 رأی بود.
287 نفر از نمایندگان در جلسه رأیگیری حاضر بودند.
قالیباف پیش از این نیز بهمدت 4 سال ریاست مجلس یازدهم را بهعهده داشت.
حاجیبابایی و نیکزاد نایبرئیس شدند
با رأی نمایندگان، همچنین حمیدرضا حاجیبابایی (همدان و فامنین) با 175 رأی نایبرئیس اول و علی نیکزاد ثمرین (اردبیل، نمین، نیر و سرعین) با 169 رأی، نایبرئیس دوم شدند.
دیگر نامزدهای نایبرئیسی مجلس، آقایان حسینعلی حاجیدلیگانی (شاهینشهر و میمه و برخوار) 96 رأی، عبدالرضا مصری (کرمانشاه) 115 رأی، حمید رسایی (تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس) 35 رأی، موسی غضنفرآبادی (بم و ریگان) 16 رأی، بودند.تعداد آرای باطله نیز 2 رأی بود.
** در پی اعتراض یکی از نمایندگان کاندید نائب رئیسی به نتیجه شمارش آرا، جلسه بازشماری باحضور کاندیدای معترض، نماینده مرکز حراست و نماینده اداره کل هیئت رئیسه مجلس برگزار شد و تعداد رای حاجیبابایی 154، نیکزاد 142، حاجیدلیگانی 90، مصری 96، رسایی 36، غضنفرآبادی 14 و 2 رای باطله اعلام شد.
دبیران هم مشخص شدند
نمایندگان برای کرسی دبیری هیئت رئیسه نیز به آقایانمجتبی بخشیپور (اسلامآباد غرب و دالاهو) 120 رأی، احمد نادری (تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس) 112 رأی، روحالله متفکر آزاد (تبریز، آذرشهر و اسکو) 101 رأی، مجتبی یوسفی (اهواز، حمیدیه، کارون، باوی) 98 رأی، محمد رشیدی (کرمانشاه) 97 رأی و علیاکبر رنجبرزاده (اسدآباد) 95 رأی دادند.
دیگر نامزدهای دبیری هیئت رئیسه بهشرح زیر بودند:
صدیف بدری (اردبیل، نمین، نیر و سرعین)، رضا جباری (مسجدسلیمان، هفتکل، لالی و اندیکا)، عباس پاپیزاده (دزفول)، بهنام سعیدی (جیرفت و عنبرآباد)، رحمتالله نوروزی (علیآباد کتول)، سارا فلاحی (ایلام)، زینب قیصری (تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس)، ابوالفضل ظهرهوند (تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس)، ابوالقاسم جراره (تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس)، علیرضا زندیان (بیجار)، غلامحسین زارعی (دشتی و تنگستان)، عباس گلرو (سمنان، مهدیشهر و سرخه)، جمشید قائممقام (رامیان و آرادشهر)، علیاصغر باقرزاده (بابلسر و فریدونکنار)، علیرضا عباسی (کرج، اشتهارد و فردیس)، فتحالله توسلی (بهار و کبودرآهنگ)، سمیه رفیعی (تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس)، علی شیرینزاد (کرج، اشتهارد و فردیس)، رضا تقیپور انوری (تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس)، رحمدل بامری (ایرانشهر)، بیتالله عبداللهی (اهر و هریس).
ناظرین هیئت رئیسه انتخاب شدند
با رأی نمایندگان، همچنین غلامرضا نوری قزلجه (بستانآباد) با 130 رأی، علیرضا سلیمی (تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس) با 82 رأی، سید جلیل میرمحمدی (تفت و میبد) با 61 رأی بهعنوان ناظران هیئت رئیسه مجلس دوازدهم انخاب شدند.
دیگر کاندیداهای کرسی نظارت بهشرح زیر بودند:
حمیدرضا کاظمی (پلدختر و معمولان)، فرشاد ابراهیمپور (ایذه، باغملک، دزپارت و صیدون)، شهباز حسنپور (کرمان و راور)، روحالله موسوی (لردگان، خانمیرزا و فلارد)، زهرهسادات لاجوردی (تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس)، سید جلیل میرمحمدی (تفت و میبد)، محمدمهدی شهریاری (بجنورد، مانه و سملقان، گرمه، جاجرم و راز و جرگلان)، مصطفی معینی آرانی (کاشان و آران و بیدگل)، حسین محمدزاده (درگز)، جبار کوچکینژاد (رشت و خمام)، حسن قشقاوی (رباطکریم و بهارستان)، مهدی کوچکزاده (تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس)، علیرضا سلیمی (تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس)، احمد بخشایش (اردستان)، محمد آشوری (بندرعباس، حاجیآباد، قشم و بوموسی)، محمد سرگزی (زابل و زهک)، رحیم زارع (آباده)، غلامرضا نوری قزلجه (بستانآباد)، الهام آزاد (نایین، خور و بیابانک)، ابوالفضل ابوترابی (نجفآباد)، احمد راستینه (شهرکرد)، فرهاد بشیری (پاکدشت)، عبدالوحید فیاضی (نور و محمودآباد)، ولی داداشی (آستارا)، عبدالحسین روحالامینی (تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس)، محمد سراج (تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس) و مجید دوستعلی (کرمان و راور).