
emamian
شش خصوصیت پیامبر(ص) در یک آیه
خدای مهربان در جاهای مختلف قرآن کریم و به گونههای متفاوت، پیامبر صلیاللهعلیهوآله را معرفی کرده است. یکی از آنها معرفی حضرت در این آیه است: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنتَ فَظّاً غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شَاوِرْهُمْ فِی الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَی اللّهِ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ»؛[1] «به سبب رحمت خداست که تو با آنها این چنین خوشخوی و مهربان هستی. اگر تندخو و سختدل بودی مردم از اطراف تو پراکنده میشدند. پس آنان را ببخش و برایشان طلب آمرزش کن و در کارها با ایشان مشورت کن و چون قصد انجام کاری کنی، بر خدا توکل کن که خدا توکلکنندگان را دوست دارد».
هرچند در این آیه بهطور مستقیم به این صفات تصریح نشده است؛ ولی میتوان این خصوصیات را برداشت کرد:
یک. رحمت و مهربانی
خدای مهربان در قرآن کریم پیامبرش را اینگونه میستاید: «وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمين»؛[2] «ما تو را جز برای رحمت جهانیان نفرستادیم». آیه مورد بحث، رحمت و مهربانی را که خدا به حضرت داده است، علت برای صفاتی همچون نرمخویی و رقّت قلب میداند.[3]
دو. نرمخویی و رقّت قلب
قرآن کریم نرمخویی پیامبر را نتیجه رحمت، مهربانی و اخلاق عظیم حضرت میداند و میفرماید: «وَ إِنَّكَ لَعَلي خُلُقٍ عَظيمٍ»؛[4] «و تو دارای اخلاق بزرگ و برجستهای هستی». نرمخویی حضرت مقدمهای برای جذب حداکثری مردم به دین و اسلام بود؛ بنابراین میتوان گفت که دومین صفت حضرت نرمخویی است.
سه. عفو و بخشش
خدای مهربان حضرت را به عفو و بخشش، سفارش میکند؛ زیرا بسیاری از مردم ناخواسته و ناآگاهانه گرفتار عصیان و خطا میشوند[5] و چون حضرت مطیع امر خداست؛ بیشک این صفت را در خود ایجاد کرده است.
چهار. طلب مغفرت خطاکاران
رحمت و مهربانی حضرت تا آنجا بود که علاوه بر اینکه از خطای دیگران میگذشت؛ برای آنها از خدای مهربان طلب آمرزش میکرد؛ زیرا دستور خدا به ایشان است و حضرت نیز بر اساس وحی الهی عمل میکند.[6]
پنج. مشورت و همفکری با دیگران
پیامبر صلیاللهعلیهوآله به دلیل عصمت و علمی که خدا در اختیارش قرار داده است، نیازی به مشورت با دیگران ندارد؛ ولی این مشورت، گاهی برای احترام و گاهی برای بالا بردن سطح آگاهی مردم اتفاق میافتاد.
شش. قاطعیت در انجام تصمیمات با توکل
هرچند پیامبر صلیاللهعلیهوآله با مردم مشورت میکرد؛ ولی تصمیم نهایی را خدای مهربان بر عهده پیامبرش قرار داده است؛ زیرا در پایان آیه، خطاب به حضرت فرمود: «هنگامی که تصمیم قاطع گرفتی با توکل بر خدا انجام بده»؛ بنابراین توکل در انجام تصمیمات نیز یکی از صفات پیامبر صلیاللهعلیهوآله بوده است.
این صفات قطرهای از صفات بیکران پیامبر رحمت صلیاللهعلیهوآله است که پیروی کردن از حضرت در این صفات بر هر مسلمانی شایسته است.
پینوشت:
[1]. آل عمران: 159.
[2]. انبیا: 107.
[3]. صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فى تفسير القرآن، فرهنگ اسلامی، ج6، ص58 و سمرقندی، نصربن محمد، بحرالعلوم، دارالفکر، ج1، ص260.
[4]. قلم: 4.
[5]. اعراف: 199.
[6]. نجم: 3و 4.
چگونه با افزایش سن، استخوانهایمان سالم بمانند؟
اگر لبنیات (شیر، تخم مرغ، پنیر) میخورید، احتمالا دز کافی کلسیم را دریافت خواهید کرد. با این حال، اگر گیاهخوار هستید یا لبنیات مصرف نمیکنید، ممکن است نیاز به مصرف مکملهایی داشته باشید تا سطح کلسیم بدنتان را بالا ببرید.
اما کلسیم به تنهایی نیاز استخوانهای ما را برطرف نمیکند. بدن ما نیاز به تولید «ویتامین د» از طریق قرار گرفتن در معرض نور خورشید نیز دارد.
اگرچه کلسیم و «ویتامین د» برای داشتن استخوانهایی سالم مهم هستند اما ورزش بهویژه فعالیتهایی که بر استخوانها فشار وارد میکند مانند تمرینات مقاومتی پیشرونده، میتوانند با تحریک فعالیت «استئوبلاستها» از پیشرفت پوکی استخوان جلوگیری کنند و آن را به تاخیر بیندازد.
این کار سرعت تشکیل استخوانهای جدید را افزایش و آرایش کلاژن استخوانها را تغییر میدهد که همگی باعث افزایش استحکام اسکلتی میشوند.
علاوه بر این، مطالعات نشان میدهد تمرینات مقاومتی که باعث تقویت قدرت عضلانی و بهبود تعادل میشود، به ما کمک میکند تا وضعیت بدنی سالمتری داشته باشیم و خطر کلی افتادن و شکستگی را کاهش میدهد.
با این حال باید توجه داشت که پس از یائسگی، اثربخشی ورزش و افزایش سطح مواد معدنی مورد نیاز استخوان به شدت به دسترسی کافی به کلسیم و «ویتامین د» بستگی دارد، بنابراین مصرف مکملها اکیداً توصیه میشود.
انواع مختلفی از داروها نیز وجود دارد که میتوانند پوکی استخوان را درمان کند یا به تاخیر بیندازند. به همین دلیل استروژن که به عنوان بخشی از درمان جایگزینی هورمون مصرف میشود (درمان پیشنهادی برای پیشگیری از پوکی استخوان در زنان یائسه، به ویژه آنهایی که دچار نارسایی زودرس تخمدان هستند) توصیه میشود.
میزان خوف و رجا در عبادت
مرحوم آیت الله محمدعلی ناصری از اساتید اخلاق حوزه در یکی از دروس اخلاق خود به موضوع «مقیاس و میزان خوف و رجا در عبادات» پرداختند که متن آن بدین شرح است:
امام محمد باقر علیهالسلام میفرمایند که نبی اکرم (ص) در منبر فرمودند: «الّـذی لا إلهَ إلاّ هُو، ما اُعْطِیَ مؤمنٌ قَطُّ خَیرَ الدُّنیا و الآخِرَةِ إلاّ بِحُسنِ ظَنِّهِ باللّه، و رَجائهِ لَهُ، و حُسنِ خُلقِـهِ، و الکَـفِّ عـن اغْتِیـابِ المؤمنینَ»؛ سوگند به خدای یگانه که هرگز خیر دنیا و آخرت به مؤمنی داده نشد، مگر به سبب خوش گمانی و امیدواری او به خدا، و خوش خویی او، و خویشتنداری او از غیبت مؤمنان.
انسان بایستی در تمام اموراتش به خدا امید داشته باشد و تصمیم بر ترک گناه کند؛ برای چنین کسی خدا خیر دنیا و آخرت را میدهد. مؤمن نباید از خوف حق و امیدواری به حق خالی باشد، هم از خدا بترسد و هم امیدوار به خدا باشد.
بزرگان گفتند که انسان از چیزی که میترسد فرار میکند و به سمت چیزی که امیدوار است میدود؛ اما خداوند متعال میفرماید که نه! از خدا میترسی طرفش برو. خدا که ترس ندارد، گناهان ما سبب ترسمان شده، وگرنه خدا مهربان است و ما را بسیار دوست دارد.
مکرر عرض کرده ام که مادر تک فرزند چقدر به فرزندش محبت و علاقه دارد، خدا هفتاد برابر او به تک تک ما علاقه و محبت دارد. برای ناراحتی و آتش و جهنم ما را خلق نکرده، بلکه ما را برای سعادت و تکامل و حیات ابدی خلق کرده است.
وقتی که به سمت شیطان و هوای نفسمان میرویم اثر عملمان را به ما میدهد، خدا که جهنم را برای ما ایجاد نکرده، بلکه ما با اعمالمان خود را مستحق آتش جهنم میکنیم. با انجام گناه و مخالفت با حضرت حق، به خودمان ضرر میزنیم؛ پس زمانی که گناه کردی، به سمت خدا بازگرد و با او راز و نیاز کن تا عفوت کند، گناهانت را ببخشد تا حیات و سعادت و لذت در قیامت داشته باشی؛ قاعده این است.
این که میگوییم خوفِ از حق، یعنی خوفِ از اعمال ما. خدا مزد هر کسی را میدهد، اگر اعمال خیر انجام بدهی، اثرش ثواب است، اعمال شر انجام بدهی، اثرش عقاب است، حال دیگر بر عهده خود توست، ببین با خود چه میکنی؛ در هر دو صورت انسان از اعمالش خوف دارد و میترسد و لذا همیشه باید بین خوف و رجا باشد.
هیچ یک از ما معصوم نیستیم، همه ما ندانسته و فکر نکرده، مرتکب گناه شدهایم. آیا در عمرت یک غیبت نکردهای؟ یا آیا همیشه چشمت از نامحرم کنترل بوده؟ از اول عمرت تا به حال دستت همیشه پاک بود؟
هر کسی در عمر خودش مرتکب اشتباه و گناه شده است. بنابراین انسان از عمل خود میترسد نه از خدا! اگر عمل نیک انجام دهی، خدا پاداش میدهد. در قرآن کریم میفرماید: «وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَی اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ»؛ و بگو که هر عمل کنید خدا آن عمل را میبیند و هم رسول و مؤمنان بر آن آگاه میشوند.
هر کاری دلت میخواهد بکن، «انْ خَیْراً فَخَیْراً وَ انْ شَرّاً فَشَرّاً»؛ اگر عمل خیر انجام دادی، ثواب میبری و اگر عمل بد انجام دادی، آثارش را میبینی.
آیا اگر انسان ظلم کند، خدا رهایش میکند؟ هرگز! خدا انتقام میگیرد. فکر میکنی اگر مال کسی را به یغما خوردی خدا رهایت میکند؟ کسی که به ظلم کردی و مالش را خوردی، شکایتت را به خدا میکند و خدا انتقام میگیرد.
بنابراین انسان باید به خدا خوف و رجا داشته باشد. در روایت آمده است که امام صادق علیهالسلام فرمودند: «المؤمنُ بَینَ مَخافَتَینِ: ذَنبٌ قَد مَضی لا یَدْری ما صَنعَ اللّه ُ فیهِ ، وعُمرٌ قَد بَقیَ لا یَدْری ما یَکْتَسِبُ فیهِ مِن المَهالِکِ ، فهُو لا یُصْبِحُ إلّا خائفا ولا یُصْلِحُهُ إلّا الخَوفُ»؛ مؤمن میان دو ترس به سر می برد: گناهی که در گذشته کرده است و نمیداند خدا با آن چه کرده است [و آن را بخشیده یا نه!] و عمری که باقی مانده است و نمیداند در آن مدت چه گناهان مهلکی مرتکب خواهد شد؛ بنابراین، مؤمن پیوسته ترسان است و جز ترس اصلاحش نکند.
یعنی از آیندهام خبر ندارم و نمیدانم که آیا در آینده به همین عقیده خواهم بود و مرتکب گناه نمیشوم، یا بدتر گناه میکنم؟ غذاهای شبهناکی که میخوریم نور ایمان را از دل میبرد؛ لذا سفارش شده است که دعا کنید که خدایا عاقبتم را ختم به خیر کن.
از اول عمر تا الان که خوبی نکردهام، اگر خوبی هم کردم، نمیدانم قبول شده یا نه، نمیدانم از الان تا آخر عمرم چگونه خواهم بود، خدایا عفوم کن، اگر انسان از روی حقیقت به درگاه الهی توبه کند، خدا میآمرزد و توفیق عبادت به او میدهد و او را حفظ میکند.
پس انسان استغفار کند و ذکر «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ»، تسبیحات حضرت زهرا (س) را بعد از نماز بگوید، و با خدا ارتباط داشته باشد و ارتباطش را با خدا قطع نکند.
در روایت دیگری حضرت امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند: «یَا بُنَیَّ خَفِ اللهَ خَوفاً لَو وَافَیتَهُ بِبِرِّ الثَّقَلَینِ خِفتَ أَن یُعَذِّبَکَ الله»؛ خوف تو از خدای متعال به مرتبه ای باشد که اگر نیکی و حسنات جنّ و انس را هم با خود داشته باشی، باز هم خائف باشی از اینکه خدای متعال تو را معذّب کند.
در این حد بایستی انسان خوف داشته باشد؛ شاید در اعمالت، ریا و خودنمایی داشتی، لقمه حرام خورده بودی. اگر چنانچه گناه همه عالم را داشته باشی و با خود به قیامت ببری، نامید نباش از خدا، که خدا میآمرزد و میگوید تو دائم «یا حسین»، «یا علی» و «یا زهرا» میگفتی، به خاطر آنها بخشیدمت.
امام علی علیه السلام میفرمایند اگر با گناه ثقلین به در خانه خدا رفتی ناامید نباش که خدا میبخشد، به اهل بیت علیهم السلام تو را میبخشد. لذا به هر اندازه که گناه کرده باشی ناامید نباش، به در خانه خدا برو و بگو خدایا دیر آمدم اما آمدم اشتباه کردم و مرا ببخش، اگر از روی حقیقت این را گفته باشی خدا حتماً میبخشد.
انسان میتواند به واسطه عبادت و ترک معصیت به درجه عباد صالحین برسد. هر یک از ما میتوانیم از اولیای الهی باشیم، راه عبودیت و اطاعت خداوند از اول خلقت باز بوده است لکن ما وارد این راه نمیشویم. به داستان زندگی هابیل و قابیل پسران آدم نگاه کنید یکی راه حقیقت را رفت و یکی راه اشتباه.
همه ما اینگونه هستیم اگر راه حقیقت برویم و با خدا باشیم از اولیای الهی میشویم و زمانی که ما را در قبر قرار دادند، قبر برایمان یکی از باغهای بهشتی است و اگر طول زندگی خطا رفته باشیم، قبر چاهی از چاههای جهنم است و این نتیجه عمل انسان است.
حاج محمد حسین مسجدشاهی از علما بودند؛ زمانی که فوت کردند، برادر ایشان که اهل علم و جز متقین بودند، خواب پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را میبیند و عرض میکند یا رسول الله شیخ انصاری، اهل نجات است؟ حضرت میفرمایند: ناج بمحبتنا.
یکی دیگر را میپرسد که آیا او نیز اهل نجات است؟
حضرت میفرمایند: ناج به شفاعتنا.
سپس سؤال میکند آیا برادر من اهل نجات است؟
حضرت میفرمایند: «عَلَی الله وَ أعطاهُ الله کُلَّ ما أراد»؛ وارد بر خدا شد و هر آنچه که خواست خدا به او عطا کرد.
این مقام را بهواسطه عمل در همین دنیا پیدا کرد، به کسی ظلم نمیکرد و اگر کسی به او ظلم میکرد، او را میبخشید. برای همه خیر میخواست، هیچ وقت خائن نبود و به کسی خیانت نمیکرد.
تک تک شما هم میتوانید به این درجه برسید و راهش این است که از اعمال گذشته توبه کنید و تصمیم بگیریم که در آینده گناه نکنیم، برای همه خیر بخواهیم، به کسی خیانت نکنیم، چشم را از ناموس دیگران حفظ کنید، عمل به واجبات و ترک محرمات کند، در اینصورت از اولیای الهی میشود، اگر بتوانید بروید راه کاملا باز است.
حضرت حق در آیه ۵۳ سوره زمر میفرماید: «قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَی أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ»؛ (ای رسول رحمت) بدان بندگانم که (به عصیان) اسراف بر نفس خود کردند بگو: هرگز از رحمت (نامنتهای) خدا نا امید نباشید، البته خدا همه گناهان را (چون توبه کنید) خواهد بخشید، که او خدایی بسیار آمرزنده و مهربان است.
ببینید خدا چقدر مهربان است و ما را دوست دارد، این آیه مربوط به کسانی است که در گناه طغیان کردهاند:
«یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَی أَنفُسِهِمْ»، ای بندگانی که در گناه طغیان کردهاید.
خداوند نفرمود ای بندگان خطاکار، ای بنده های نمکنشناس و بیبندوبار، بلکه فرمود «یَا عِبَادِیَ»، ای بندههای من.
ببینید با این همه گناه و معصیت خدا میگوید ای بنده من. ببین چقدر به تو محبت دارد و دوستت دارد. نمیخواهد به در اجتماع توهین شود و آبرویت را ببرد.
چگونه آثار معنوی اربعین را در زندگی حفظ کنیم؟
سفر زیارتی اربعین، بهویژه آیین پیادهروی اربعین، یکی از بزرگترین اجتماعات مذهبی جهان است که فارغ از ابعاد جهانی و تمدنی و جنبههای سیاسی و اجتماعی، آثار و برکات معنوی و اخلاقی و تربیتی بسیاری برای زائران به همراه دارد. این سفر، فراتر از یک زیارت ساده، یک تجربه معنوی عمیق است که میتواند تحولات شگرفی در زندگی افراد ایجاد کند.
آثار زیارتی اربعین، موقتی نیستند و میتوان آنها را در زندگی روزمره حفظ کرد و استمرار بخشید. برای این کار، لازم است که زائر، تجربیات خود را در طول سفر، در زندگی خود پیاده کند.
علاوه بر این، هر زائر اربعین، یک مبلغ و سفیر حسینی برای ترویج فرهنگ زیارت اربعین است؛ او باید با اقداماتی چون بیان تجربیات سازنده و دلنشین خود، دیگران را به این سفر معنوی در سالهای آتی ترغیب و دعوت کند.
در این نوشتار ابتدا به برخی از مهمترین آثار و برکات این سفر اشاره میکنیم و سپس شیوههای مراقبه و نگهداشت آثار و برکات و حال معنوی پیادهروی اربعین حسینی را ذکر میکنیم.
برخی از آثار معنوی و اخلاقی سفر زیارتی اربعین
سفر زیارتی اربعین، فراتر از یک زیارت مذهبی، یک دانشگاه بزرگ تربیتی است که بر ابعاد مختلف شخصیت انسان تأثیر میگذارد. این سفر، فرصتی برای رشد و تعالی روحی و معنوی و کسب تجربیات ارزشمند معنوی برای زندگی است. برخی از آثار و برکات معنوی و اخلاقی و تربیتی این سفر به شرح زیر است:
۱. تقویت ایمان و اعتقاد: پیادهروی اربعین، فرصتی برای تقویت ایمان و اعتقاد به خدا و معارف اسلامی است. زیارت امام حسین (علیهالسلام) و همراهی با میلیونها زائر حسینی، احساس تعلق به یک جامعه بزرگ معنوی و با ایمان را در زائر تقویت میکند. آشنایی با واقعه عاشورا و زندگی امام حسین (ع) و یارانش، ایمان زائران را تقویت میکند و آنها را به ارزشهای اسلامی نزدیکتر میکند.
۲. ارتباط با خدا: در طول مسیر پیادهروی، زائر فرصت بیشتری برای خلوت با خود و ارتباط با خدا پیدا میکند. دعا، نیایش و تلاوت قرآن، از جمله عباداتی است که در این سفر بسیار رایج است. این حال خوب، بهترین رهتوشه معنوی است که پس از بازگشت از این سفر زیارتی، بایستی حفظ شود.
۳. تزکیه نفس: سختیهای متعدد در مسیر پیادهروی، فرصتی برای تزکیه نفس و صبر و بردباری است. زائر با تحمل این سختیها، روح خود را پاک کرده و به کمالات اخلاقی دست مییابد.
۴. انس بیشتر با امام حسین (ع): انس و آشنایی و تدبر درباره زندگی امام حسین (ع) و قیام ایشان، از برکات معنوی است که در طول مسیر پیادهروی، باعث میشود زائر شناخت و صمیمیت عمیقتری نسبت به سیدالشهدا علیه السلام پیدا کند و به مقام و منزلت ایشان بیشتر پی ببرد.
۵. تقویت ارتباط با اهل بیت (ع): زیارت اربعین، فرصتی است برای تقویت ارتباط با اهل بیت (ع) و بهرهمندی از شفاعت و عنایت آنها. زائر با حضور در این سفر، خود را به خاندان عصمت و طهارت نزدیکتر احساس میکند.
۶. افزایش معرفت دینی: مطالعه و تحقیق درباره ابعاد مختلف واقعه عاشورا و زیارت اربعین، باعث افزایش معرفت دینی زائر میشود. این معرفت، راهنمای او در زندگی خواهد بود. شرکت در برنامههای فرهنگی و مذهبی که در طول مسیر برگزار میشود، باعث افزایش آگاهی زائران از معارف اسلامی و شیعی میشود.
۷. کسب آرامش روحی و روانی: سختیهای مسیر پیادهروی، به ظاهر ممکن است باعث خستگی جسمی شود؛ اما در واقع، روح و روان زائر را آرام و سبک میکند و او را از بسیاری از دغدغههای دنیوی رها میسازد.
۸. تقویت روحیه امید و مقاومت: زیارت اربعین، الهامبخش زائر است تا در برابر مشکلات و سختیهای زندگی، صبور و مقاوم باشد و به آینده امیدوار باشد.
۹. تحول شخصیتی: بسیاری از زائران پس از بازگشت از سفر اربعین، تغییرات مثبتی را در شخصیت خود احساس میکنند. این تغییرات میتواند شامل افزایش روحیه مراقبه و دینمداری، بخشندگی، مهربانی، گذشت و… باشد.
۱۰. تقویت روحیه ایثار و فداکاری: مشاهده صحنههای ایثار و فداکاری خادمان و موکب داران و زائران در طول مسیر، روحیه ایثار و فداکاری را در زائر تقویت میکند. در طول مسیر پیادهروی، زائر با افراد مختلفی از طبقات اجتماعی و فرهنگی متفاوت برخورد میکند. این برخوردها، فرصتی برای تمرین گذشت، ایثار و همدلی به وجود آورده است.
۱۱. تقویت روحیه برادری و همکاری: پیادهروی اربعین، فرصتی برای ایجاد روابط اجتماعی قوی و تقویت روحیه برادری و همدلی بین زائران ایرانی و غیرایرانی فراهم میکند. زندگی در جمع بزرگ زائران، روحیه همکاری و همدلی را در عموم زائران تقویت میکند.
۱۲. تقویت روحیه خدمترسانی: بسیاری از زائران در طول مسیر به زائران دیگر خدمت میکنند. این خدمترسانی، روحیه خدمترسانی را در زائر تقویت میکند.
۱۳. تقویت روحیه عدالتخواهی: واقعه عاشورا، نماد مبارزه با ظلم و ستم است. زیارت اربعین، روحیه عدالتخواهی را در زائر تقویت میکند و او را به مبارزه با ظلم و بیعدالتی تشویق میکند.
۱۴. تقویت روحیه مقاومت در برابر گناه: زیارت اربعین، فرصتی برای توبه و استغفار و تقویت اراده برای مبارزه با گناه است. بسیاری از روایات بر این نکته تأکید دارند که زیارت امام حسین (ع) باعث آمرزش گناهان میشود؛ لذا زائران تصمیم به پرهیز از گناهان میکنند.
۱۵. افزایش استقامت و مسئولیتپذیری: پیادهروی اربعین، فرصتی برای تمرین صبر و استقامت در برابر سختیها است. همچنین کمک به دیگران در طول مسیر، احساس مسئولیتپذیری را در عموم زائران تقویت میکند.
شیوههای حفظ آثار معنوی و اخلاقی سفر اربعین در زندگی
هماره یکی از دغدغههای زائران اربعین حسینی این است که چگونه آثار و برکات و دستاوردهای این سفر زیارتی و معنوی را میتوانند حفظ کنند و در زندگی خود پیاده کنند؟ سفر اربعین، تجربهای معنوی و تحولآفرین است که میتواند تأثیر عمیقی بر زندگی زائران بگذارد. آثار معنوی سفر اربعین، گنجی است که باید با مراقبت و تلاش حفظ شود. با مراقبه و برنامه هدفمند و پیادهسازی نکاتی در زندگی روزمره، میتوانیم این آثار را در خود ماندگار کرده و زندگی خود را متحول کنیم. سفر زیارتی اربعین تجربهای معنوی و احساسی عمیق است که میتوان آثار آن را در تمام طول سال حفظ کرد. برای این منظور، میتوان راهکارهای مختلفی را به کار بست. اما چگونه میتوان این آثار و برکات را حفظ کرد و در زندگی روزمره از آنها بهرهمند شد؟ در ادامه به چند دسته از نکات مهم دراینرابطه اشاره میشود که زائری به فراخور علاقه و انگیزهمندی و وضعیت زندگی خویش تمام یا بخشی از این موارد را میتواند به کار ببندد.
۱. تجدید پیمان با امام حسین (علیهالسلام)
یادی مستمر ارباب: با یادآوری لحظههای زیارت و وقایع غمانگیز مصیبت کربلا، پیوند معنوی خود را با امام حسین (علیه السلام) مستحکم کنیم. سلام دادن به امام حسین (ع) در اول صبح و آخر شب، بهترین گزینه برای شروع و پایان کارهای روزانه ما میتواند باشد.
عمل به آموزههای حسینی: تلاش کنیم آموزههای امام حسین (ع) مانند عدالتخواهی و دفاع از مظلومان، امربهمعروف و نهیازمنکر، آزادگی، ایثار و شهادتطلبی را در تمام ابعاد زندگی خود پیاده کنیم.
توسل و استغاثه: در مشکلات و سختیها، به امام حسین (ع) توسل جسته و از ایشان طلب کمک کنیم. بهترین گزینه برای این کار، قرائت روزانه “زیارت عاشورا” است که شور و شعور حسینی را در ما زنده نگه میدارد.
ارتباط با امام زمان (عج): با تقویت امید و ایمان، ایجاد روحیه انتظار و انتقام و خونخواهی امام حسین (ع) در رکاب امام زمان (عج) انس و ارتباط قلبی با منتقم خون خدا بر قرار کنیم؛ قرائت صبحگاهی “دعای عهد” بهترین گزینه برای این کار است.
۲. تقویت ارتباط با خدا
نماز اول وقت: به نماز اول وقت اهمیت ویژه دهیم و سعی کنیم در نماز با خدا در مسجد و در نماز جماعت رازونیاز کنیم. قرآن کریم: روزانه یک صفحه و یا چند آیه از قرآن کریم تلاوت کرده و در مفاهیم آن تدبر کنیم و با قرآن انس بگیریم.
ذکر صلوات: ذکر و دعا را در طول روز فراموش نکنید و با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد (ص) دلهای خود را روشن کنیم.
۳. مداومت بر اذکار تثبیت دین و ایمان:
۱. دعای سفارششدهٔ امام صادق (ع) معروف به ذکر آخرالزمان: “اللّه یا رحمنُ یا رحیمُ، یا مُقلِّبَ القلوبِ ثَبِّتْ قلبی علی دِینِکَ .” این دعا را مرحوم آیت الله بهجت به رهبر انقلاب، توصیه کرده بودند.
۲. دعای (آیه ۸ سوره آل عمران): “رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً ۚ إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ” در قنوت نمازهای روزانه.
۳. گفتن دعای سجدهی زیارت عاشورا در سجده آخر نمازهای روزانه یا در سجده شکر بعد از نماز «اللَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاکِرِینَ لَکَ عَلَی مُصَابِهِمْ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَی عَظِیمِ رَزِیَّتِی اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی شَفَاعَةَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ وَ ثَبِّتْ لِی قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَ أَصْحَابِ الْحُسَیْنِ الَّذِینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ علیه السلام”
۴. خدمترسانی به خلق خدا
کمک به نیازمندان: با کمک به نیازمندان، روحیه ایثار و خدمت کریمانه را در خود تقویت کنیم. کمک به نیازمندان و محرومان، میتواند الهامبخش از روحیه ایثار و فداکاری باشد که در سفر اربعین آموختهایم.
خدمت به جامعه: در فعالیتهای اجتماعی و خیرخواهانه شرکت کرده و به جامعه خود خدمت کنیم.روابط خود را با دوستان، خانواده و آشنایان تقویت کرده و سعی کنیم با همه مهربان باشیم.
فعالیت در گروههای جهادی: شرکت در فعالیتهای گروههای جهادی و خدمترسانی به مناطق محروم، میتواند به ما کمک کند تا روحیه خدمترسانی را به تاسی از خادمان و موکب داران حسینی، در خود تقویت کنیم.
۵. خودسازی و رشد معنوی
حضور در جلسات مذهبی: در حال مراقبه را در خود حفظ کرده و در جلسات مذهبی و هیئتها شرکت کرده و از محضر اساتید و علما بهرهمند شویم.
معاشرت با افراد صالح: با افراد صالح و با تقوا ازجمله دیگر زائران اربعینی معاشرت کرده و از آنها الگو بگیریم.
برگزاری مجالس روضه: در مناسبتهای مختلف، مجالس ختم صلوات و روضه خانگی برگزار کرده و به یاد شهدای کربلا باشیم.
مطالعه مذهبی: در زمینه مسائل دینی و اخلاقی و معارف اسلامی مطالعه کرده و دانش و معرفت خود را افزایش دهیم.
گروههای مجازی: در گروههای مجازی زائران اربعین عضو شده و تجربیات خود را با دیگران به اشتراک بگذارید.
تمرین بخشندگی: تلاش برای بخشندگی و گذشت از دیگران، میتواند به ما کمک کند تا به فردی مهربانتر و دلسوزتر تبدیل شویم و برای اربعینهای بعدی شایستهتر باشیم.
۶. تغییر سبک زندگی در خانواده
تقویت ارتباط با خانواده: تلاش برای تقویت ارتباط با خانواده و دوستان و ایجاد روابط سالم و صمیمی، میتواند تأثیر مثبتی بر زندگی شما داشته باشد. تلاش برای افزایش صبر و بردباری در برابر مشکلات و سختیهای زندگی، میتواند به ما کمک کند تا به فردی قویتر و پختهتر تبدیل شویم.
ایجاد فضای معنوی در خانه: سعی کنیم فضای خانه را برای اهل خانه، با انجام اعمال عبادی و قرائت قرآن کریم معنوی کنیم.
توجه به همسر و فرزندان: به همسر و فرزندان خود محبت کرده و به نیازهای آنها توجه کنیم. به فرزندان خود معارف اسلامی را آموزش داده و آنها را با فرهنگ اهل بیت (علیهم السلام) آشنا کنیم.
۷. ترویج فرهنگ زیارت
تشویق دیگران به زیارت: تشویق دوستان و آشنایان به شرکت در سفر زیارتی اربعین، میتواند باعث گسترش فرهنگ زیارت و ایجاد یک جامعه معنویتر شود.
استفاده از فضای مجازی: استفاده از فضای مجازی برای انتشار مطالب آموزنده و جذاب در مورد زیارت اربعین، میتواند به ترویج فرهنگ زیارت کمک کند. با رعایت این موارد، میتوانید آثار زیارت اربعین را در تمام طول سال حفظ کرده و از برکات آن بهرهمند شویم.
۸. مطالعه و مرور خاطرات اربعینی
دفترچه خاطرات: نوشتن احساسات، تجربیات و درسهایی که در طول سفر آموختهاید، به ما کمک میکند تا این خاطرات را همیشه به یاد داشته باشیم.
عکسها و فیلمها: مرور عکسها و فیلمهایی که در طول سفر گرفتهاید، میتواند احساسات آن لحظات را دوباره زنده کند.
خواندن دلنوشتهها: نوشتن و خواندن دلنوشتههایی درباره ابعاد مختلف سفر، به ما کمک میکند تا به درک عمیقتری از تجربیاتتان برسیم.
مطالعه کتاب و مقاله: مطالعه کتابها و مقالات مرتبط با زیارت اربعین و سیره اهلبیت (ع)، باعث افزایش معرفت دینی شما میشود. شرکت در دورههای آموزشی مرتبط با زیارت اربعین و سبک زندگی اسلامی، میتواند به شما کمک کند تا آموختههای خود را در زندگی روزمره پیاده کنید.
توسعه معارف اسلامی در دوران دشوار امامت امام رضا (ع)
اگرچه در زندگی مبارک ائمّه (علیهمالسّلام) در طول ۲۵۰ سال دوران امامت، نقاط برجسته و ممتاز زیاد است که هرکدام از اینها درخور آن است که مورد تحلیل و توجّه و تفسیر و بازیابی قرار بگیرد، ولی دوران امام هشتم (سلاماللَّهعلیه) یکی از برترین دورانها در این زمینه است.
شروع امامت امام هشتم (سلاماللَّهعلیه) در دوران سلطهی قاهرانهی هارونالرّشید بود، بعد از شهادت مظلومانهی موسیبنجعفر در زندان، و فشار عجیبی بر هر کسی که اندکی از خواستههای دستگاه حکومت سرپیچی میکرد برقرار بود. در یک چنین موقعیّتی امام هشتم (سلاماللَّهعلیه) به امامت رسیدند.
در روایت دارد که کسی از اصحاب گفت که این جوان، این فرزند موسیبنجعفر این مسئولیّت را بهعهده گرفته است درحالیکه «وَ سَیفُ هارونَ یُقَطِّرُ الدَّم»؛ خون از شمشیر هارون میچکد، در یکچنین وضعیّتی. این بزرگوار توانستند در همان شرایط دشوار، خطّ روشن سیرهی نبوی و معارف قرآنی و اسلامی را بین جامعهی مسلمین توسعه بدهند و دلها را به مکتب اهلبیت و به خاندان پیغمبر نزدیک کنند.
تا نوبت میرسد به مأمون و ماجرای اصرار و فشار فراوان برای کشاندن آن بزرگوار از مدینه به مروْ، به خراسان - آنروز مروْ پایتخت حکومت عبّاسی بود؛ یعنی مرکز حکومت را از بغداد منتقل کرده بودند به مروْ، که البتّه بعداً دوباره برگشت به بغداد - که مرکز سیاست عبّاسی بود.
تفصیل خواستههای مأمون و دستگاه خلافت از اینکه انگیزهی او از این دعوت و از این فشار و این اصرار و کشاندن امام هشتم چه بود، طولانی است؛ او یک محاسبهای کرده بود که این محاسبه صرفاً سیاسی بود و برای تحکیم پایههای قدرت و به ضعف کشاندن حرکتِ معرفتِ اهلبیت (علیهمالسّلام) و کاری که این بزرگوارها میکردند، سیاست او این بود.
در مقابل این حرکت سیاسی و زیرکانهی مأمون، امام هشتم (سلام اللَّه علیه) یک برنامهی مدبّرانهی الهی را طرّاحی کردند و عمل کردند و پیش بردند که نه فقط خواستههای دستگاه خلافت برآورده نشد، بلکه درست بعکس، موجب رواج و گسترش فکر معارفیِ قرآنی و منتسب به اهلبیت در اقطار دنیای اسلام شد.
یک حرکت عظیم، با توکّل به خدای متعال، با تدبیر الهی، با آن نگاه نافذ وَلَوی، امام هشتم (سلام اللَّه علیه) توانستند این نقشهی خصمانهی دستگاه سیاسیِ قاهر و هتّاک و ظالم را درست بعکس و در جهت منافع حقّ و حقیقت برگردانند. این یک فصل برجستهای از تاریخ ائمّه (علیهم السّلام) است«۱۳۹۳/۰۶/۱۶».
امام[رضا علیه السلام] در همان حال که نام ولیعهد داشت و قهراً از امکانات دستگاه خلافت نیز برخوردار میبود، چهرهای به خود میگرفت که گوئی با دستگاه خلافت، مخالف و به آن معترض است، نه امری، نه نهیی، نه تصدی مسئولیتی، نه قبول شغلی نه دفاعی از حکومت و طبعاً نه هیچگونه توجیهی برای کارهای آن دستگاه. روشن است که عضوی در دستگاه حکومت که چنین با اختیار و اراده خود، از همه مسئولیتها کناره میگیرد نمیتواند نسبت به آن دستگاه صمیمی و طرفدار باشد.
مأمون به خوبی این نقیصه را حس میکرد و لذا پس از آنکه کار ولیعهدی انجام گرفت بارها در صدد برآمد امام را بر خلاف تعهد قبلی با لطائف الحیل به مشاغل خلافتی بکشاند و سیاست مبارزه منفی امام را نقض کند، اما هر دفعه امام هشیارانه نقشه او را خنثی میکرد.
یک نمونه همان است که معمر بن خلاد از خود امام هشتم نقل میکند که مأمون به امام میگوید اگر ممکن است به کسانی که از او حرفشنوی دارند در باب مناطقی که اوضاع آن پریشان است چیزی بنویس و امام استنکاف میکند و قرار قبلی که همان عدم دخالت مطلق است را به یادش میآورد و نمونه بسیار مهم و جالب دیگر ماجرای نماز عید است که مأمون به این بهانه «که مردم قدر تو را بشناسند و دلها آنان آرام گیرد» امام را به امامت نماز عید دعوت میکند.
امام استنکاف میکند و پس از اینکه مأمون اصرار را به نهایت میرساند امام به این شرط قبول میکند که نماز را به شیوه پیغمبر و علیبنابیطالب به جا آورد و آنگاه امام از این فرصت چنان بهرهای میگیرد که مأمون را از اصرار خود پشیمان میسازد و امام را از نیمه راه نماز بر میگرداند، یعنی به ناچار ضربهی دیگری بر ظاهر ریاکارانهی دستگاه خود وارد میسازد.
مناظرات امام در مجمع علما و در محضر مأمون که در آن قویترین استدلالهای امامت را بیان فرموده است، نامهی جوامع الشریعه که در آن همه رئوس مطالب عقیدتی و فقهی شیعی را برای فضلبنسهل نوشته است، حدیث معروف امامت که در مرو برای عبدالعزیزبنمسلم کرده است، قصائد فراوانی که در مدح آن حضرت به مناسبت ولایت عهدی سروده شده و برخی از آن مانند قصیدهی دعبل و ابونواس همیشه در شمار قصائد برجستهی عربی به شمار رفته است، نمایشگر این موفقیت عظیم امام است«۱۳۶۳/۰۵/۱۸».
پیامبر اسلام(ص)؛ نماد مبارزه با جهالت/تنها راه قدرت و عزت جهان اسلام اتحاد و انسجام در مقابل جبهه کفر است
شیخ مصطفی نوری امام جمعه گله دار (فارس) در آستانه رحلت پیامبراسلام(ص)ایشان را نماد مبارزه با جهالت دانست و اظهار داشت: پیامبراسلام(ص) اسوه الحسنه است؛ بدین معناکه رفتار و منش ایشان دقیقا وحدت آفرین است، رسول اکرم(ص) در صدر اسلام با ورود به مدینه در اولین اقدام خود میان انصار و مجاهدین ایجاد وحدت و برادری کرد که نشان از توجه پیامبر به وحدت دارد.
شیخ نوری، تصریح کرد: حضرت محمد(ص) در سال های با برکت عمر خود پیوسته با اختلاف،تشتت، تفرق، نفاق و هر گونه آسیبی که وحدت را تهدید می کرد، مبارزه نمود و تمام اعوان و انصار خود را به اتحاد و همدلی دعوت می کرد.
این عالم اهل سنت، بیان کرد: در حقیقت برکت وجود پیامبراسلام(ص) است که امت اسلام را گرد خود جمع آوری کرده است؛ ایشان با جهالت و تاریکی قلب ها مبارزه کرد و خداشناسی و اخلاق مداری را جایگزین نمود.
وی عنوان کرد: امت اسلامی به این نتیجه رسیده که تنها راه قدرت و عزت جهان اسلام اتحاد و انسجام در مقابل جبهه کفر است و این مسئله در قرآن کریم به صراحت بیان شده است.
وی در پایان تاکید کرد: باید به تاکیدات پیامبر اسلام(ص) و رهنمودهای قرآن کریم بیش تر از گذشته توجه نماییم؛ وحدت، زندگی مسالمت آمیز و دوری از هرگونه تشتت و تفرقه ، قطعا با محوریت قراردادن پیامبر اسلام میان مذاهب اسلامی محقق خواهد شد.
چرا جمهوری آذربایجان میخواهد به بریکس بپیوندد؟
به نقل از رسانههای جمهوری آذربایجان، سرگئی ریباکوف معاون وزیر امور خارجه روسیه اعلام کرد که مسکو از باکو برای پیوستن به بریکس حمایت میکند و الهام علیاف رئیسجمهور آذربایجان نیز به اجلاس این سازمان در کازان در ماه اکتبر دعوت شده است.
وی گفت که مسکو از درخواست جمهوری آذربایجان برای پیوستن به بریکس، بسیار خوشحال است.
پس از سفر دولتی پوتین به باکو، جمهوری آذربایجان اعلام کرد که میخواهد به عضویت گروه بریکس درآید.
بریکس انجمنی متشکل از برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی است که میخواهد در دنیایی که آمریکا هژمون اقتصادی آن است، قدرت اقتصادی و سیاسی داشته باشد.
هنوز مشخص نیست که آیا کشورهای بریکس عضویت جمهوری آذربایجان را خواهند پذیرفت یا خیر.
جمهوری آذربایجان قصد خود را در ماه ژوئیه اعلام کرد و درخواست رسمی در سفر پوتین به باکو اعلام شد.
بریکس چیست، کدام کشورها عضو آن هستند؟
در سال 2006، برزیل، روسیه، هند و چین گروه "بریک" را ایجاد کردند. پس از اینکه آفریقای جنوبی چهار سال بعد به آن پیوست، این سازمان به عنوان بریکس شناخته شد.
پس از آن، مصر، اتیوپی، ایران، عربستان سعودی و امارات متحده عربی نیز برای عضویت در این سازمان دعوت شدند.
این گروه برای گردهم آوردن مهمترین کشورهای در حال توسعه جهان و به چالش کشیدن قدرت سیاسی و اقتصادی کشورهای ثروتمند آمریکای شمالی و اروپای غربی ایجاد شد.
رهبری بریکس بین کشورهای عضو چرخش دارد. امسال رهبری در روسیه است.
چرا جمهوری آذربایجان میخواهد به بریکس بپیوندد؟
عضویت در بریکس میتواند بستری برای جمهوری آذربایجان برای گسترش بیشتر همکاریها با روسیه و چین باشد.
جمهوری آذربایجان با روسیه متحد نزدیک است و حتی با بیانیهای که دو سال پیش امضا شد، متعهد شد که موضع مشابه یا نزدیکی با مسکو را در مورد مسائل بینالمللی نشان دهد.
اهمیت استراتژیک چین در منطقه قفقاز در حال افزایش است. جمهوری آذربایجان فرصتهای چین را از نظر حمایت اقتصادی و سیاسی رد نخواهد کرد. آذربایجان تمایل خود را برای پیوستن به این سازمان در اعلامیه ایجاد همکاری راهبردی با چین ابراز کرد.
ماهیر قاسیموف، مسئول وزارت امور خارجه آذربایجان، در رویدادی که چند ماه پیش در باکو برگزار شد، تأکید کرد که کشورهای عضو بریکس، بازار کار و منابع طبیعی بزرگ دارند.
زائور ممدوف، رئیس باشگاه دانشمندان سیاسی باکو میگوید: قصد ما مشارکت فعال در فعالیتهای بریکس مربوط به حملونقل، ارتباطات و تجارت است. آذربایجان به دنبال حمایت ژئوپلیتیکی است و میخواهد به یک کشور قوی پناه ببرد. اما آذربایجان نمیخواهد سرنوشت خود را فقط به روسیه گره بزند، بلکه تلاش میکند بین چین و روسیه تعادل ایجاد کند.
عضویت در بریکس چه چیزی میتواند به آذربایجان بدهد؟
به گفته زائور ممدوف، از آنجایی که کشورهای بریکس در سراسر جهان حجم بالایی از تولید دارند، عضویت جمهوری آذربایجان در این سازمان میتواند فرصتهای صادراتی بزرگی را برای آن به ارمغان بیاورد.
برخی از مفسران تحلیلگر این موضوع در رسانههای داخلی باکو معتقدند که این عضویت تضمینی امنیتی برای جمهوری آذربایجان نیز به همراه خواهد داشت.
الخان شاهین اوغلو کارشناس مسائل سیاسی میگوید: آذربایجان امیدوار است بخشی از کریدور میانه شود و کالاها را از چین به اروپا منتقل کند.
آیا پیوستن به بریکس آذربایجان را از غرب دور میکند؟
ارسطون اروجلو کارشناس آذری میگوید: پیوستن به بریکس آذربایجان را از غرب دور خواهد کرد، اما نکته اینجاست که آذربایجان مدتهاست از غرب فاصله گرفته است. آذربایجان که در میان فشارهای روسیه گرفتار شده، به عنوان راه خروج به چین روی میآورد اما آنها در باکو درک نمیکنند که سیاست خارجی چین آنقدرها هم که به نظر میرسد نرم نیست.
به گفته الخان شاهین اوغلو، عضویت در بریکس، جمهوری آذربایجان را از غرب دور نمیکند، زیرا باکو علاقهمند به همکاری با آمریکا و ناتو است.
پس از مشخص شدن قصد جمهوری آذربایجان برای عضویت در گروه بریکس، برخی از کارشناسان سیاسی یادآور میشوند که جمهوری آذربایجان هنوز توافقنامه همکاری با اتحادیه اروپا را امضا نکرده است و هنوز عضو سازمان تجارت جهانی مورد حمایت اروپا نیست.
به گفته آنها، سازمانهای غربی در مورد حقوق بشر، دموکراسی، زندانیان سیاسی، تجمع آزاد و برخی چیزهای آزاردهنده برای دولت جمهوری آذربایجان مانند آزادی بیان بحث میکنند اما روسیه و چین، چنین الزاماتی برای باکو ندارند.
اگر آذربایجان عضو جنبش عدم تعهد است چرا چنین تمایلی دارد؟
بریکس یک سازمان نظامی محسوب نمیشود. بنابراین با وجود عضویت در جنبش عدم تعهد، عضویت در چنین سازمانی مانعی برای جمهوری آذربایجان محسوب نمیشود.
هدف بریکس چیست؟
بریکس اعلام کرده که عمدتاً بر همکاریهای اقتصادی، تجارت چندجانبه و توسعه متمرکز است و از مسائل ژئوپلیتیکی دور است.
برخی از تحلیلگران غربی معتقدند که هر کشوری منافع خاص خود را در این سازمان دارد.
پروفسور پادریگ کارمودی از کالج ترینیتی در دوبلین معتقد است چین در تلاش است تا قدرت و نفوذ خود را به ویژه در آفریقا افزایش دهد.
کرئون باتلر از اندیشکده چتم هاوس مستقر در لندن گفت که روسیه بریکس را بخشی از مبارزه خود با غرب میداند و ابزاری برای کمک به مقابله با تحریمهای اعمالشده پس از جنگش علیه اوکراین است.
شی جین پینگ رئیسجمهور چین، در نشستی که سال گذشته در آفریقای جنوبی برگزار شد، گفت که رشد بریکس، جهان را برای صلح و توسعه بیشتر تقویت خواهد کرد.
معیارهای عضویت در بریکس چیست؟
انتظار میرود عضو جدید با اصول بریکس سازگار شود، روابط دیپلماتیک و دوستانه با کشورهای عضو داشته باشد و به تقویت این سازمان کمک کند.
علاوه بر این، از جمله شرایطی است که عضو جدید کشوری در حال توسعه با نفوذ منطقهای و استراتژیک جهانی باشد.
در مورد روند عضویت، کشور متقاضی ابتدا وضعیت «علاقهمند به عضویت» و سپس «کشور عضو احتمالی» را دریافت میکند. سپس به وضعیت «کشور دعوت شده عضو بریکس» میرود و در نهایت در آخرین مرحله چهارم به عضویت بریکس درمیآید.
تصمیم برای عضویت در بریکس با اجماع اتخاذ میشود.
بیانات در دیدار دستاندرکاران کنگره بزرگداشت شهدای استان تهران
و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
یقیناً یکی از بهترین فعّالیّتهایی که در این روزگار میشود انجام داد، همین فعّالیّتی است که شما اقدام به آن کردید؛ هم جنبهی فرهنگی دارد، هم جنبهی سیاسی دارد، هم جنبهی انقلابی دارد، هم آیندهنگری در آن هست، هم جنبهی انسانی و اخلاقی دارد؛ قدرشناسی از کسانی که جانشان را فدا کردند برای اینکه ما امروز بتوانیم اینجا بنشینیم بیدغدغه با هم صحبت کنیم. بنابراین، جنبههای مختلفی در این فعّالیّت هست. دستتان درد نکند؛ انشاءالله که موفّق باشید.
البتّه مبارزات یگانهای مربوط به استان تهران ــ غیر از شهر تهران ــ در دوران دفاع مقدّس، برای ما واضح است؛ یعنی این از چیزهایی نیست که [برای] کسی از افرادی که با مسائل جنگ و دفاع مقدّس آشنایند، پنهان بماند؛ لکن اینها را باید گفت، باید نوشت، باید اتقان کرد، باید به صورت هنری اینها را تکرار کرد. بتجربه ثابت شده که اگر چنانچه یک حقیقتی، هر چند روشن و برجسته، تکرار نشود، فراموش خواهد شد؛ وقتی فراموش شد، فرصت برای بدخواهان پیش میآید که عکس آن پدیده را، ضدّ آن پدیده را یا تحریف[شدهی] آن پدیده را ترویج کنند و بیان کنند. بنابراین، این کار لازم است.
مجموعهی تهران ــ شهر تهران و استان تهران ــ در دوران دفاع مقدّس و بعد از دفاع مقدّس تا امروز، حقّاً نقش بسیار مهمّی داشته. حالا [مثلاً] لشکر سیّدالشّهدا که در دورهی جنگ، تلاشها و کارهای بزرگی انجام داد؛ فرماندهانش، چه فرماندهان خود لشکر، چه فرماندهان گردانها که ایشان(۲) اسم آوردند از بعضی از آنها، واقعاً کارهای بزرگی کردند، کارهای ارزشمندی انجام دادند. لازم است که اینها بیان بشود، تبیین بشود و بماند. در این زمینهها ما کمکاری داریم. حالا اشاره کردند که سندها جمعآوری شده؛ خب از این سندها بایستی به بهترین وجهی استفاده کرد. بایستی بنشینید ببینید چگونه میشود از این هزاران سند، بهرهبرداری تبیینی و تاریخی و انقلابی کرد و گروههایی مشخّص بشوند، این بهرهبرداری را بکنند، اینها را استفاده کنند، که سندها معطّل نماند. اینها مثل گنج است؛ گنج را یک وقت [هست که] استخراج میکنید، یک وقت میماند زیر خاک؛ گنج است، لکن فایدهای ندارد. [این گنج] باید استخراج بشود، باید مورد استفاده قرار بگیرد.
یکی از برکات این کاری که شماها انجام میدهید، این است که استمرار نیروی انقلاب را و انگیزههای انقلابی را در این مجموعه و محدودهای که شما متصدّی بیان آن هستید ــ یعنی حالا همین استان تهران یا شهر تهران ــ نشان میدهد. وقتی که دفاع مقدّس شروع شد، خیلی از انگیزهها و همّتها که استعداد بود، آمادگی بود، میدانی برای بُروز و ظهور نداشت، میدان پیدا کرد. شاید اگر دفاع مقدّس نبود، وضعیّت پیشرفت انقلاب جور دیگری میشد. دفاع مقدّس عرضه کرد، میدان داد برای عرضه به استعدادها و توانها و انگیزهها و عشقهایی که در دلهایی وجود داشت. با تمام شدن دفاع مقدّس شاید بعضی تصوّر میکردند که مطلب تمام شد، [ولی] تمام نشد. دلیلش این است که شما بعد از گذشت مثلاً سی و چند سال از پایان دفاع مقدّس میبینید که جوان شما با انواع و اقسام شیوهها و ترفندها سعی میکند خودش را به میدان جنگ با رژیم صهیونیستی، یا با داعش که دستنشاندهی استکبار و آمریکا و دیگران است برساند، و میرساند؛ این خیلی چیز مهمّی است. یا فرض بفرمایید در این حوادث فتنههایی که در تهران، در بعضی از سالهای گذشته اتّفاق افتاد، چه کسی در مقابل این فتنهها ایستاد؟ جوانها بودند. این جوانها نه جنگ را دیده بودند، نه امام را دیده بودند، امّا به میدان آمدند و همهی این فتنهها را خنثی کردند؛ تدابیری که دشمنان اندیشیده بودند برای اینکه انقلاب را از پا دربیاورند و مشکل برای کشور و برای انقلاب درست کنند، این تدابیر را خنثی کردند. فتنهی سال ۸۸، بعدها، قبلها، آنچه اتّفاق افتاد، چه کسی اینها را، این فتنهها را خاموش کرد؟ همین جوانها بودند دیگر. حالا یا در قالب بسیج یا سپاه یا نیروی انتظامی، در قالبهای مختلف وارد میدان شدند و تلاش کردند و کار کردند. این از برکات مجاهدت دوران دفاع مقدّس است؛ یعنی دفاع مقدّس یک سرمشقی شد برای حرکت افراد باانگیزه و باحرکت. علاوه بر اینکه غیر از داخل کشور این پیام را به بیرون از مرزهای کشور هم فرستاد، [یعنی] پیام ایستادگی و مقاومت را.
امروز این مورد اعتراف و قبول خیلی از صاحبنظرها است که بسیاری از این حوادثی که این روزها در دنیا دارد به نفع فلسطین انجام میگیرد، نشئتگرفتهی از روح انقلاب اسلامی و روح جمهوری اسلامی است. ما ممکن است این را احتیاط کنیم، ملاحظه کنیم و نتوانیم صریح بگوییم امّا دیگران این را صریح میگویند، این را به صراحت بیان میکنند. و خب ملاحظه میکنید این اتّفاقاتی که امروز در دنیا دارد به نفع فلسطین میافتد، همان حرفهایی است که ملّت ایران زدهاند، همان حرفهایی است که امام فرمود، همان شعارهایی است که از دل مردم جوشید، به زبان آنها رسید و بیان شد و امروز در سطح منطقه و در سطح دنیا دارد بیان میشود.
شما ببینید دانشگاههای آمریکا را! شنیدم حدود دویست دانشگاه در آمریکا الان دستخوش همین حرکت دانشجوها است؛ (۳) این چیز خیلی مهمّی است. کاری که آنها میخواستند در ایران انجام بدهند، برای خودشان پیش آمده. دانشجو حرکت کند، کاری بکند که دولت آمریکا و پلیس آمریکا مجبور بشود همهی حرفهای خودش را، شعارهای خودش را زیر پا بگذارد، و جلوی چشم مردم، جلوی چشم دوربینها و وسایل ارتباط جمعی امروز دنیا، بیاید لگدکوب کند، لگدمال کند جوان دانشجو را و آنجور دستبند بزند استاد را، دانشجو را! کاری که اینها کردند، آنقدر بزرگ است که آنها مجبور شدند رودربایستی را کنار بگذارند و وارد میدان بشوند و شدهاند؛ آبروی خودشان در دنیا رفت؛ حرفهایشان نقض شد؛ اینها خیلی حوادث مهمّی است.
این ناشی از همین حرکتی است که از اوّل انقلاب به برکت نفَس گرم امام [شکل گرفت]؛ خدا انشاءالله درجات این مرد بزرگ را روزبهروز عالیتر کند و پرچمش را برافراشتهتر کند. امام بزرگوار واقعاً یک پدیدهای بود؛ یک پدیدهی بینظیر. یعنی بنده واقعاً هر چه فکر میکنم، در طول تاریخ طولانی خودمان، هیچ شبیهی، نظیری برای این مرد پیدا نمیکنم؛ آن نفَس گرمی که ایشان داشت، آن قدرتی که خدای متعال در روح او، در ارادهی او قرار داده بود و همین ایمان به او، ایمان قلبی او، منشأ تراوش ایمان به بیرون و سرایت آن و سرریز شدنش به دلهای مردم میشد. آمَنَ الرَّسولُ بِما اُنزِلَ اِلَیهِ مِن رَبِّهِ وَالمُؤمِنونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللهِ وَمَلائِکَتِه؛(۴) اگر رسول مؤمن نبود، ایمان عمیق نداشت، مؤمنین اینجور ایمان عمیق پیدا نمیکردند. اینجا هم همینجور؛ ایمان او بود که ایمانها را اینجور عمیق کرد.
به هر حال کار، کار خوبی است، کار برجستهای است، و بحمدالله حرکت انقلاب، با آن انگیزهای که توانست این جوانهای ما را، همین برجستگان شهرهای اطراف تهران را ــ [یعنی] استان تهران را ــ وارد این میدان کند، آن انگیزه امروز هم وجود دارد.
شما دیدید در همین قضایای سال گذشته، جوانهای تهرانی اسم خودشان را ماندگار کردند؛ چه در خود تهران، چه در بعضی از شهرهای اطراف تهران.
امیدواریم انشاءالله خدای متعال همهی شماها را موفّق بدارد، مؤیّد بدارد، تأییدتان کند، و این رشته انشاءالله ادامه پیدا کند.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
(۱ در ابتدای این دیدار، سرتیپدوّم قربانمحمّد ولیزاده (فرمانده سپاه پاسداران استان تهران و دبیر کنگره) گزارشی ارائه کرد.
پزشکیان: تیم اقتصادی ما هماهنگ است/ با مردم مهربان باشیم
مسعود پزشکیان رئیسجمهور کشورمان شامگاه امشب (شنبه 10 شهریورماه 1403) در نخستین گفتوگوی تلویزیونی خود طی سخنانی با مردم دربارهی ارتباط خود با رسانهها بیان کرد: من میتوانم هرماه با شما و مردم صحبت داشته باشیم و دغدغههای آنان را بشنویم و دنبال کنیم. میکوشیم با مردممان صادق باشیم و جز حقیقت نگوییم.
رئیسجمهور درباره ارزیابی خود از وضعیت کشور عنوان کرد: گرانی، کمبودها، مطالبات و مشکلات اصناف مختلف، ناترازی در انرژی و غیره مشهود است و در این یکماه گذشته با مسئولان جلسه داشتیم و وضعیت را بررسی کردیم.
وی بیان کرد: باید با وفاق و نگاه به چشمانداز جلو برویم؛ قرار است الگو شویم و دیگران از ما الگو بگیرند؛ برای رسیدن به این مهم، لازم است نخبگان، سرمایهگذاران و تولیدکنندگان محترم شمرده شوند و اجازه دهیم که نقشآفرینی کنند. سیستمی برقرار خواهیم کرد که معاونتهای وزارتخانهها و مسئولان استانها طبق شایستگی منتخب شوند و به مردممان خدمت کنند. شاخص ما نیز، کسب رضایت مردم است.
رئیسجمهور گفت: ما هماکنون در تحریم قرار داریم ولی در این شرایط باید با مردممان مهربانانه برخورد کنیم و این ربطی به تحریم ندارد. ما هماکنون مشغول آمادهسازی بودجه هستیم و امیدواریم تا آبانماه به مجلس برسانیم. عدالت، رسیدگی به محرومین، از بین بردن تبعیضها و سازوکارهای پرداختی از موارد مد نظر ما برای بودجه خواهد بود.
پزشکیان درباره لزوم وفاق ملی عنوان کرد: وحدت و انسجام یک اصل است که همواره باید بهدنبال آن باشیم. این مسئلهی مهم از دستورات دین ماست و باید بر مدار صراط مستقیم حرکت کنیم؛ باید صداهای مختلف شنیده شود و نظرهای متنوع وجود دارد ولی بر اساس چشمانداز باید به وحدت برسیم. سند چشمانداز، سیاستهای کلی ابلاغی و برنامه هفتم توسعه کشور میثاق ملی است.
وی بیان کرد: ما مشخص کردیم که هر وزارتخانه چه مسئولیتها و رسالتهایی دارد، ما این موارد را ادغام کردهایم و وزرا مکلف به اجرای آن هستند. این کار بر اساس برنامهی هفتم توسعه صورت میگیرد. تمامی مجموعهی دولت باید در این مسیر حرکت کنند و برای نظارت بر این، یک ابزار اندازهگیری خواهیم داشت تا مشخص شود.
رئیسجمهور در پاسخ به سوالی درخصوص برنامهی دولت برای مهار تورم و گرانی، خاطر نشان کرد: روز گذشته وزیر اقتصاد سیاستها و برنامهها را اعلام کرد؛ اینها موارد تخصصی است که طبق برنامهی هفتم است. اگر انسجام داخلی داشته، اختلافات را حذف و مشکلاتمان را با دنیا حل کنیم، میتوانیم پیش برویم.
پزشکیان در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا میتوان منتظر بود که نرخ تورم به زیر 30 درصد برسد؟ اظهار داشت: ما تلاشمان را میکنیم و به مسائل داخلی و خارجی بستگی دارد و تمام توان را میگذاریم. تیم اقتصادی ما بهصورت هماهنگ عمل میکنند و آقای دکتر طیبنیا هم حضور دارند و جلسات را داریم تا بتوانیم چطور عمل کنیم تا به اهداف مد نظر برسیم.
وی درباره برخورد دولت با بانکهای ناتراز گفت: نحوهی عمل ما باید بهنوعی باشد که مردم ضرر نکنند؛ ما میدانیم که ناترازی وجود دارد ولی باید روندی را پیش گرفت که ایجاد مشکل نکند.
رئیسجمهور درباره برنامهی دولت برای بازار سرمایه بیان کرد: ما با کارشناسان اقتصادی جلسات خواهیم داشت و نظرخواهی میکنیم تا ثبات را ایجاد کنیم؛ اگر بتوانیم کارشناسان این حوزه را کنار هم قرار داده و بهترین راهحل را انتخاب کنیم، میتوانیم ثبات ایجاد کنیم.
پزشکیان در پاسخ به سوالی درخصوص نگاه دولت به مسئلهی تولید و رشد اقتصادی 8 درصد بیان کرد: ما در انرژی و بانکها ناترازی داریم و این مشکلساز است؛ طبق اعلام کارشناسان برای رشد اقتصادی به 200 میلیارد دلار سرمایهگذاری نیاز داریم. بخشی از این را میتوان با بهرهوری بهدست آورد ولی برای حصول این رشد نیاز به ارتباطات وسیع و سرمایهگذاری زیاد داریم.
وی عنوان کرد: باید تولیدکنندگان عزیز برای فعالیت اقتصادی اطمینان داشته باشند و همه باید دست به دست هم دهیم تا این اعتماد را در عمل ایجاد کنیم. در این صورت است که سرمایهگذاری خوبی صورت خواهد پذیرفت.
رئیسجمهور درباره لزوم تهیه پیوست عدالت برای هر پروژه و اقدام دولت، عنوان کرد: در سازمان برنامه و بودجه، درباره عدالت، عقبماندگی استانها، عدالت جنسیتی و منطقهای و غیره بحث کردیم. باید کاری کنیم که کسانی که در روستاها و شهرهای مرزی هم قرار دارند، همان خدماتی را دریافت کنند که افراد ساکن پایتخت دریافت میکنند. این مسئله در حوزههای بهداشت و درمان و آموزش و پرورش و غیره وجود دارد.
پزشکیان در پاسخ به سوالی درباره کنکور و تأثیر معدل در آن، گفت: این مسئله باید در شورایعالی انقلاب فرهنگی مورد بحث قرار بگیرد تا بتوانیم بر اساس عدالت عمل کنیم. اینکه یک فرد فقیر در یک شهر محروم با کسی که در شمالشهر تهران که بنیه اقتصادی هم دارد رقابت کند، بر اساس عدالت است؟ آیا دارا و ندار باید با یکدیگر مسابقه دهند؟ باید معیاری بگذاریم که رقابت عادلانه شکل بگیرد.
وی درباره سیاست خارجی دولت چهاردهم و سفرش به عراق که بزودی انجام میشود، خاطر نشان کرد: بنده میخواستم زودتر از این به عراق سفر کنم و به زیارت امیرالمومنین(ع) و سایر ائمه(ع) بروم ولی بزودی عازم خواهم بود. در این سفر نیز دیدارهای دیپلماتیک و دوجانبه خواهیم داشت؛ کشور عراق، دولت و برادر ماست و نزد ما جایگاه والایی دارد.
رئیسجمهور درباره حضورش در مجمع عمومی سازمان ملل و نیویورک اظهار داشت: بنده با مقام معظم رهبری صحبت خواهم داشت تا دیدگاههایمان را اعلام کنیم. ایرانیان خارج از کشور میتوانند به کشورشان برگردند؛ ایران برای همه است و هر ایرانی سهمی در کشور خود دارد. هماهنگ خواهیم شد تا یکصدا از کشور به بیرون برود.
پزشکیان درباره نگاه دولت چهاردهم به فضای مجازی عنوان کرد: در گفتوگو با وزیر ارتباطات به این نتیجه رسیدیم که با شوراهای مختلف بحث کنیم تا بستر را برای راحتی مردم فراهم کنیم. در این زمینه قانون مدوّنی تدوین خواهد شد.
وی درخصوص سفرهای استانی دولت گفت: ما حتماً این سفرها را انجام خواهیم داد اما در استانها برای انجام یک کار وعده نخواهم داد. امروزه چند ده هزار پروژه داریم که بر زمین مانده که باید به پایان برسد. دربارهی نحوهی انجام این سفرها، یک مدل خواهیم داشت تا کارآیی سفرها افزایش یابد و گرهی از مردم باز کند. ما با مردم خواهیم بود و بین اقشار مختلف حضور خواهیم داشت.
رئیسجمهور بیان کرد: بنده دلم میخواهد که در مردم باشم و در سالیان گذشته بین اقشار و اصناف حضور داشتهام. با تمام وجود تلاش میکنم که مشکلات مردم حل شود؛ ما نوکر مردم هستیم.
پزشکیان عنوان کرد: مشکلات کشاورزان، پرستاران، داروسازان و معلمان را را حل میکنیم ولی باید پول باشد. برای تسویهی برخی بدهیهای موجود از مقام معظم رهبری اجازه گرفتیم تا بتوانیم از صندوق توسعه ملی برداشت کنیم تا بتوانیم این پرداختها را به ثمر برسانیم.
وی در پایان اظهار داشت: به مردممان قول میدهیم که آنچه مطرح کردهایم را به ثمر برسانیم و تا آخر با مردم عزیز ایران خواهیم بود.
خصوصیات یک پیوند آسمانی
ازدواج امیرالمؤمنین علیهالسلام و حضرت فاطمه سلام الله علیها به عنوان ازدواج دو شخصیت معصوم و برترین مخلوقات عالم هستی، بعد از نبی اکرم صلی الله علیه و آله ابعاد مختلفی برای الگوپذیری دارد؛ هر چند که نه احدی میتواند به عظمت ایشان معرفت پیدا کند و نه توان این را دارد که مانند ایشان شود؛ بلکه بحث در این است که از این بزرگواران الگو بپذیرد و به شمهای از سیره ایشان متمسک شود.
ساده زیستی، قناعت و مهریه کم از شاخصههای مهم اقتصادی این ازدواج با برکت است که حقیقتا جای الگوپذیری دارد و متأسفانه جای خالی آن در جامعه امروز محسوس است. البته این بدان معنا نیست که اثری از ساده زیستی و مهریه پایین اصلا در ازدواجها وجود ندارد؛ بلکه وضعیت موجود در تراز جامعه اسلامی و مردمی که ادعای محبت و پیروی از اهل بیت را دارند نیست.
قول مشهور در باب مهریه حضرت زهرا علیهاالسلام این است که مهریه ایشان ۵۰۰ درهم بوده که به مهر السنه مشهور است.
۵۰۰ درهم را با هر قاعدهای به نرخ امروز محاسبه کنیم قطعا اختلاف زیادی با مهریههای سرسامآوری دارد که در جامعه فراگیر شده است.
اصولا مهریه پایین در احادیث از ویژگیهای زن با برکت و مهریه بالا از شومی زن شمرده شده است. (من لا یحضره الفقیه،ج۳،ص۳۸۷)
جهیزیه حضرت زهرا علیهاالسلام از فروش زره امیرمؤمنان علیهالسلام تهیه شد که برخی از آنها عبارت بود از:
۱- یک پیراهن به قیمت هفت درهم
۲- روسری (خمار) به قیمت چهار درهم
۳- رو انداز (قطیفه) مشکی خیبری
۴- تختی که وسط آن را با لیف خرما بافته بودند.
۵- دو عدد تشک با روکشی از کتان مصری که یکی از آنها با لیف خرما و دیگری با پشم گوسفند پر شده بود.
۶- چهار بالش- یا متّکا، یا پشتی- با رویهای از پوست حیوانات طائف که درون آنها از علف اذخر (گیاه خشک و سبز رنگی شبیه کاه و نرمتر از آن است که دارای بوی خوش نیز میباشد) پر شده بود.
۷- پردهای از جنس پشم
۸- حصیری بافت یمن
۹- یک آسیای دستی
۱۰- طشت مسی
۱۱- مشک آبی از جنس پوست
۱۲- ظرف مخصوص شیر که از جنس چوب میتراشیدند.
۱۳- ظرفی برای آبخوری
۱۴- ظرفی قیراندود برای شستشو
۱۵- سبویی سبز رنگ که در آن روغن، آرد یا چیزهای دیگر نگهداری میکردند.
۱۶- دو کوزه کوچک سفالی. (امالی طوسی/ ص ۴۱)
البته همچنان که واضح است، ملاک الگو پذیری، ساده زیستی و قناعت کردن به حداقلهایی است که برای یک زندگی مشترک لازم است که در هر عصر و زمانی متناسب با شرایط متغیر است.
الگوپذیری در بندگی خدا
رسول خدا صلی الله علیه و آله از علی علیهالسلام پرسید: همسرت چگونه زنی است؟ امیر مؤمنان علیهالسلام عرض کرد: «نِعْمَ الْعَوْنُ عَلَی طَاعَةِ اللَّهِ؛ خوب یاوری است برای اطاعت از خدا.»
رسول خدا صلی الله علیه و آله همین سؤال را از حضرت فاطمه علیهاالسلام پرسید و ایشان عرض کرد: شوهری خوب و شایسته است. سپس رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله برای آنها دعا کرد و عرض کرد: خداوندا! در میان آنها الفت برقرار کن و آنان و فرزندانشان را نعمت بهشت نصیب کن، به آنها فرزندانی پاک، طیّب و مبارک روزی نما و در ذرّیّه آنها برکت قرار داده و آنها را امامانی هدایتگر به سوی اطاعت خود قرار ده و آنان را به آنچه که رضایت تو در آن است راهنمایی فرما. (مناقب آل ابیطالب/ج۳/ص۳۵۶)
یکی از نکات مهم در روابط زن و شوهر همین نکته است که تا چه اندازه میتوانند در عبادت و بندگی خدا یاور یکدیگر باشند. البته عبادت فقط منحصر به نماز و روزه و ذکر و مواردی از این قبیل نیست؛ بلکه در شئون مختلف میتواند مصداق داشته باشد؛ مثلا مرد در حفظ حجاب زن میتواند نقش مثبتی ایفا کند و اگر احیانا همسرش آن طور که شایسته است مقید حجاب نیست با امر به معروف سبب شود که نسبت به این مسئله اهتمام بیشتری داشته باشد.
از طرفی زن میتواند با قناعت و نداشتن توقعات بیمورد سبب شود که شوهرش آلوده به مال حرام نشود؛ چراکه یکی از دلایلی که مرد به سمت کسب درآمد حرام میرود، درخواستهای بیش از حد و بعضا نامتعارفی است که از طرف همسرش متحمل میشود. اینها همه میتواند مصادیقی از کمک در بندگی خدا باشد.