emamian
سعی کن برای خداوند؛ مثل سعی هاجر میان مروه و صفا
حج؛ این عبادت باشکوه؛ هر قدمش سرّی دارد و اگر به آن اسرار واقف شوی، راهی به منزلت و شرف و دریای نور مییابی و دست در دست انبیا و اولیاء به قرب پروردگار میرسی.
در طریق حج باید خودت را از پیش برای انجام صحیح اعمال و مناسک متعددی آماده کنی، اما پیشتر باید به سِرّ هر یک از آن اعمال آگاه شوی، سرّی که باطن عمل است و تنها راه قبولی و قرب.
آنطور که در صهبای صبا اثر ارزشمند آیتالله جوادی آملی آمده است: یکی از آن اسرار در سعی میان صفا و مروه و هروله در آن محدوده خاص و متبرک است. راز سعی میان صفا و مروه در کلام حضرت امام سجاد زینالعابدین(ع) اینگونه هویدا شده است؛ آنجا که هنگام انجام عبادت حج به یارش؛ شبلی فرمود: «آیا بین صفا و مروه سعی کردی؟ شبلی عرض کرد: آری. امام(ع) فرمود: هنگام سعی، فلان مطلب را در ذهن داشتی؟ هنگام صفا فلان مطلب را، هنگام مروه فلان مطلب را، هنگام سعی بین صفا و مروه فلان مطلب را بهعنوان حج و زیارت در ذهن داشتی؟ شبلی عرض کرد: نه. امام(ع) فرمود: پس تو سعی بین صفا و مروه نکردی!
در قرآن کریم و در آیه 158 سوره بقره، مسئله صفا و مروه بهصورت صریح بیان شده و جزو شعائر الهی به شمار آمده است: «إِنَّ الصفا و المروة من شعائر الله فَمَن حَجَّ البیت أو اعتمر فلا جناح علیه أن یَطَّوَّفَ بهما».
سعى بین صفا و مروه بهنوبه خود بهعنوان طواف تعبیر شده و از شعائر الهى به شمار آمده است.
حضرت سجاد(ع) فرمود: معنای سعی اصولاً این است؛ انسان از معصیت به اطاعت فرار میکند و عبارت «فَفِرُّوا إلی الله» در سعی بین صفا و مروه بهصورت بارز جلوه کرده است. این تلاش و کوشش و دویدن یعنی از گناه به اطاعت دویدن، از مخالفت با موافقت دویدن، از غیر حق دوری جستن و مانند آن... .
در اینجا زائران بین صفا و مروه تردد دارند، یعنی میروند و برمیگردند. امام سجاد(ع) خطاب به شبلی فرمود: «میدانی راز این تردد چیست؟ بین این دو کوه حرکت کردن یعنی چه؟ یعنی «خدایا! من بین خوف و رجاء بهسر میبرم.»»
یعنی نه خوف محض دارم، نه رجای صرف، نه آن چنان است که فقط بترسم و هیچ امیدی نداشته باشم، نه آن چنان است که همهاش امید باشد و هیچ ترسی نباشد، این تردد بین صفا و مروه همان تردد بین خوف و رجاء است.
مسلمانِ مؤمن تا زنده است بین خوف و رجاء بهسر میبرد، از کارهای خود خوف دارد و به لطف پروردگار امیدوار است.
در سوره مبارکه زمر، خدای متعال مردان الهی را که عالمِ باعمل هستند، میستاید و میفرماید: «أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاءَ اللَّیْلِ سَاجِدًا وَقَائِمًا یَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَیَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ ۗ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَایَعْلَمُونَ».
مردان الهی که علمهای آموزنده دارند، اینها از پایان کار خود هراسناک هستند و به لطف حق امیدوار، آنها کسانی هستند که «یَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَیَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ»، از خدا نمیترسند چون خدا جمال محض است، جمال محض و ارحم الراحمین که ترسی ندارد، انسان از پایان کار خود میترسد وگرنه خدا محبوب است، نه مهروب.
پس بنده مؤمن بین خوف و رجاء زندگی میکند و این سِرّ در سعی بین صفا و مروه جلوه کرده است.
اگرچه در اصلِ این تردد، هاجر(ع) چند بار از کوه صفا به مروه و از مروه به صفا برای طلب آب آمد، تا اینکه آبی برای نوزادش تهیه کند و این آهِ مادرانه هاجر(ع) آنچنان اثر گذاشت که طبق دعای خلیلِ حق، از زیر پای اسماعیل چشمه زمزم جوشید و هنوز با گذشت چند هزار سال میجوشد، ولی سرّ این کار آن است که انسان به صفا و به مروت و مردانگی برسد، یک انسان جوانمرد، دیگر دست به کار ذلیلانه دراز نمیکند، همان که سالار شهیدان حضرت حسینبن علی(ع) فرمود: نه دست تسلیم و مذلت دارم و نه پای گریز و فرار. من هستم و مردانگی و میدان و مبارزه و شهامت و شجاعت. همان درس را نیز حج به انسان میدهد.
موقعیت جغرافیایی صفا و مروه

صفا و مروه، دو کوه کمارتفاع در جانب شرقی کعبه هستند، فاصله بین این دو کوه «مَسعیٰ» نام دارد که محل انجام یکی از مناسک حج و عمره به نام سعیِ صفا و مروه است. نام این دو کوه بهعنوان یکی از شعائر الهی در قرآن کریم و در سوره بقره ذکر شده است. طبق روایات اسلامی پیشینه تاریخی کوههای صفا و مروه به زمان هبوط حضرت آدم(ع) به زمین، بازمیگردد.
حضرت ختمی مرتبت پیامبر اکرم(ص) فرمود: «از آن (صفا) آغاز کنید که خداوند به آن آغاز کرده است.»، بنابراین، در سعى حج و عمره، آغاز کردن سعى از صفا و ختم کردن آن به مروه واجب شده است.
حضرت امام جعفر صادق(ع) درباره وجه تسمیه این دو کوه مىفرماید: «آدم مصطفى» پس از اخراج از بهشت بر فراز یکى از این دو فرود آمد و نام کوه از (مصطفى) گرفته و صفا نامیده شد و «حوّا» بر کوه دیگرى فرود آمد و اسم آن از «مرأة» که بهمعناى زن است، اتخاذ شد و مروه نام گرفت.
در روایت دیگر امام صادق(ع) مىفرماید: وقتى حضرت ابراهیم، اسماعیل را در سرزمین مکه گذاشت، آن کودک تشنه شد، مادرش (هاجر) بر بالاى کوه صفا رفت و فریاد زد: آیا در این وادى کسى هست؟ سپس بهطرف مروه و بر آن کوه بالا رفت و فریاد زد: آیا در این وادى کسى هست؟ پاسخى نشنید تا هفت بار این کار ادامه یافت، ازاینرو خداوند سعى میان صفا و مروه را هفت بار سنت قرار داد.
برای سعی میان صفا و مروه آداب و احکام متعددی وجود دارد که برای درستی ظاهر این عمل باید حتماً رعایت شود.
در روایات فضیلتهایی برای توقف و سعی در صفا و مروه بیان و امتیازاتی برای این مکان ذکر شده؛ از جمله آمده است: توقف در «صفا» موجب زیاد شدن مال میشود، سعی «صفا» و «مروه» موجب شفاعت ملائکه و پاکی از گناهان میشود و مکان «سعی» محبوبترین مکان نزد خداست.

کوه صفا

کوه مروه
کعبه؛ از نماد آزادی تا محور طهارت و قیام
حجتالاسلام قاسمیان در قسمت چهاردهم پادکست «محفل حج»، به تحلیل ابعاد روحانی مناسک حج پرداخت. از ارتباط عرش و کعبه تا مراتب معنوی طهارت و سفر قلب آدمی به سوی خدا گفت و به محورهای معنوی حج همچون آزادی، قیام، طواف و طهارت اشاره کرد و نقش این مناسک را در بازگشت حاجی به فطرت اولیه انسان بررسی کرد.
روح حاکم بر مناسک حج
قاسمیان، به ضرورت درک «روح حاکم بر حج» اشاره و بیان کرد که اگر این روح حاکم درک شود، حاجی در جریان مناسکی همچون میقات، احرام، لبیک و طواف، سفری معنوی را آغاز خواهد کرد که مقصد آن نه فقط مکه، بلکه درک ماهیت اسرارآمیز و ازلی خانه کعبه است.
وی افزود: «حج نه فقط یک سفر فیزیکی، بلکه بازگشت به عهدهای الهی است که انسان در عالم ذر با پروردگار بسته است.»
کعبه: خانهای فراتر از زمین
او کعبه را بنایی معرفی کرد که فراتر از یک مکعب سنگی، دارای ارتباطی معنوی با عرش الهی و بیتالمعمور است و تاکید دارد که این خانه، آزاد و ازلی است و پیوندی فطری با روح انسان دارد: «کعبه نه تنها یک مکان، بلکه محور
هستی است که بر پایه تسبیحات اربعه (سبحانالله، الحمدلله، لا اله الا الله، اللهاکبر) بنا شده است. این خانه تا اعماق هستی در عرش الهی امتداد دارد و مفهوم آزادی را در ذات خود جای داده است.»
به گفته قاسمیان دلیل فرود آوردن سر انسان هنگام دیدن کعبه، همین ازلی بودن و عظمت معنوی آن است.
کعبه و نقش امامت
در ادامه، قاسمیان با تاکید بر اینکه کعبه به عنوان «خانه امام» نیز شناخته میشود، به آیات قرآنی اشاره داشت که حج و طواف به کعبه را وسیلهای برای تجدید عهد با امامت معرفی میکند و اینطور بیان کرد: حج، لحظهای است که حاجی باید قولهای خود را با امام و ولایت تازه کند و پیمانهای الهی خود را بازگو و بر آنها پایبند بماند. چرا که اگر انسان پیمانهای خویش را نقض کند، مورد خطاب خشم الهی قرار میگیرد.
وی بر اهمیت وفای به عهد تاکید کرد و افزود: خانه کعبه نمادی از وفاداری به ولایت و امامت است.
قاسمیان به اهمیت طهارت جسم و روح در حج اشاره کرد و گفت: طهارت نه فقط یک پاکیزگی سطحی، بلکه شرط ضروری برای طواف صحیح و رسیدن به حقایق قرآن کریم است. طواف حول کعبه همانند نماز است و بدون وضو و طهارت انجام آن ممکن نیست.
وی به نقش طهارت در اتصال انسان به مراتب معنوی و حتی ظاهر و باطن قرآن اشاره کرد و تاکید داشت که تنها انسانهایی با طهارت میتوانند به اسرار قرآن دست یابند و شرک به عنوان یکی از بزرگترین نجاسات معنوی، مانع از این اتصال خواهد شد.
قاسمیان در ادامه به طهارت مالی پرداخت و گفت: طهارت مالی از مهمترین شرایط حج صحیح است. اگر حاجی با اموال غصبی و درآمد نامشروع به حج برود، این سفر بیارزش خواهد بود و باید دوباره حج را انجام دهد. پرداخت حقوق واجب، تصفیه مالی و صدقه، جزو مقدمات ورود به خانه خداست. صدقه و زکات نهتنها باعث پاکیزگی مال میشود بلکه موجب تطهیر روح حاجی نیز خواهد شد.
مراتب طهارت و مقامات حاجیان
قاسمیان در بخشی از سخنان خود به چهار مقام معنوی حاجیان اشاره کرد:
طائفین: کسانی که پروانهوار حول کعبه میچرخند و حرکت میکنند.
عاکفین: اشخاصی که در مقابل عظمت کعبه متوقف و مقیم میشوند.
راکعین: حاجیانی که با نهایت تواضع به رکوع میروند و احترام خود را به خانه خدا نشان میدهند.
ساجدین: این افراد در اوج طهارت معنوی قرار دارند و در سجده با خداوند متحد میشوند.
او تأکید کرد که این مقامات، به میزان طهارت قلب و روح حاجی وابسته است و هر مرحله نشاندهنده عمق ارتباط معنوی انسان با خداوند است.
خانه خدا یا خانه من؟
قاسمیان در بخشی دیگر از سخنان خود به تفاوت معنوی میان «خانه خدا» و «خانه من» اشاره کرد و گفت: وقتی کعبه را به شخص نسبت میدهیم و میگوییم «بیتی»، ترسیم رابطهای عمیقتر میان انسان و خدا رخ میدهد. اینجا تنها مکان نیست، بلکه جایی است که خداوند شخص حاجی را مستقیم تحویل میگیرد و شفیع نهایی خود خداوند است.
وی کعبه را نه فقط محل اجتماع حاجیان، بلکه محلی برای تکامل معنوی و عمیقترین سطح ارتباط انسان با خداوند دانست.
قاسمیان در پایان به حاجیان توصیه کرد که پیش از سفر حج، روح و مال خود را پاک کنند و با درک ابعاد معنوی مناسک حج، به این سفر عظیم قدم بگذارند چرا که تولد دوباره فطری انسان تنها در خانه خدا ممکن است و این سفر، پایان وابستگیها و آغاز آزادی و نزدیکی به پروردگار است.
طول عمر امام زمان علیهالسلام
از مباحث مربوط به زندگی امام مهدی علیه السلام، طول عمر آن بزرگوار است. برای بعضی این سؤال مطرح است که چگونه ممکن است انسانی، عمری چنین طولانی داشته باشد؟!
علت طرح این سؤال این است که آنچه در جهان امروز، معمول و متداول است عمرهای محدود است و بعضی با دیدن و شنیدن اینگونه عمرها، نمیتوانند یک عمر طولانی را باور کنند؛ وگرنه عمر طولانی از نظر عقل و دانش بشری، امری غیر ممکن نیست و دانشمندان با مطالعه اجزاء بدن به این حقیقت رسیدهاند که ممکن است انسان، سالهای بسیار طولانی زنده بماند و حتی گرفتار پیری و فرسودگی هم نشود.
تلاش دانشمندان برای دست یافتن به راههای غلبه بر پیری و رسیدن به عمر طولانی، نشانگر امکان چنین پدیدهای است، چنانکه در این مسیر گامهای موفقیت آمیزی برداشته شده است.
در کتابهای آسمانی و تاریخی، انسانهای زیادی با نام و نشان و شرح حال یاد شدهاند که مدت عمر آنها بسیار درازتر از عمر بشر امروز بوده است.
در قرآن آیهای است که نه تنها از عمر طولانی، بلکه از امکان عمر جاویدان خبر میدهد و آن آیه درباره حضرت یونس علیه السلام است که میفرماید:
«فَلَوْلَا أَنَّهُ کَانَ مِنَ الْمُسَبِّحِینَ، لَلَبِثَ فِی بَطْنِهِ إِلَی یَوْمِ یُبْعَثُونَ.» (سوره صافات،آیات ۱۴۳و ۱۴۴)
و اگر او از تسبیح کنندگان نبود، تا روز قیامت در شکم ماهی می ماند.
بنابراین از نظر قرآن، عمر بسیار طولانی، از عصر حضرت یونس علیه السلام تا روز رستاخیز که در اصطلاح زیست شناسان عمر جاویدان نامیده میشود، برای انسان و ماهی امکانپذیر است.
قرآن کریم در مورد حضرت نوح علیه السلام می فرماید:
«وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَیٰ قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِیهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِینَ عَامًا فَأَخَذَهُمُ الطُّوفَانُ وَهُمْ ظَالِمُونَ.» (سوره عنکبوت، آیه ۱۴)
و ما نوح را بسوی قومش فرستادیم؛ و او را در میان آنان هزار سال مگر پنجاه سال، درنگ کرد؛ اما سرانجام طوفان و سیلاب آنان را فرا گرفت در حالی که ظالم بودند.
آنچه در آیه شریفه آمده است، مدت پیامبری آن حضرت است و بر اساس برخی روایات، مدت عمر آن بزرگوار ۲۴۵۰ سال بوده است.
جالب اینکه در روایتی از امام سجاد علیه السلام نقل شده است که فرمود:
«فِی اَلْقَائِمِ مِنَّا سُنَنٌ مِنَ اَلْأَنْبِیَاءِ ... فَأَمَّا مِنْ آدَمَ وَ نُوحٍ فَطُولُ اَلْعُمُرِ.» (کمال الدین، ج ۱، ص ۳۲۱)
در قائم ما، سنت هایی از انبیاء وجود دارد، و اما سنت (او) از آدم (ع) و نوح (ع)، طول عمر است.
قرآن کریم همچنین درباره حضرت عیسی علیه السلام می فرماید:
«وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَٰکِنْ شُبِّهَ لَهُمْ ... بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَیْهِ.» (سوره نساء، آیات ۱۵۷ و ۱۵۸)
و هرگز او را نکشتند و به دار نیاویختند، بلکه امر به آنها مشتبه شد، بلکه خداوند او را به سوی خود بالا برد.
علاوه بر قرآن در تورات و انجیل نیز سخن از عمرهای طولانی مطرح گردیده است.
در تورات آمده است که:
«پس تمام ایام آدم که زیست نهصد و سی سال بود که مرد. و شیث صد و پنج سال بزیست و اَنوش را آورد. و شیث بعد از آوردن اَنوش هشتصد و هفت سال بزیست و پسران و دختران آورد. و جمله ایام شیث نهصد و دوازده سال بود که مرد... پس تمام ایام لَمک هفتصد و هفتاد و هفت سال بود که مرد. و نوح پانصد ساله بود پس نوح سام و حام و یافث را آورد.» (سفر پیدایش باب پنجم، آیات ۵ – ۳۲)
بنابراین تورات صریحاً به وجود افرادی با داشتن عمرهای طولانی (بیش از نهصد سال) اعتراف میکند.
در انجیل نیز عباراتی موجود است که نشانگر آن است که حضرت عیسی علیه السلام پس از به دار کشیدهشدن زنده گردیده و به آسمان بالا رفته است و در روزگاری فرود خواهد آمد و مسلّم است که عمر آن بزرگوار از دو هزار سال بیشتر است.
با این بیان روشن میشود که پیروان دو آئین یهود و مسیحیت باید به علت اعتقاد به کتاب مقدس، به عمرهای طولانی نیز معتقد باشند.
گذشته از اینکه طول عمر از نظر امکان عِلمی(۱) و عقلی پذیرفتنی است و در گذشته تاریخ، موارد بسیار دارد، در مقیاس قدرت بی نهایت خداوند نیز قابل اثبات است. به اعتقاد همه پیروان ادیان آسمانی تمام ذرات عالم در اختیار خداوند است و تأثیر همه سببها و علّتها به اراده او بستگی دارد و اگر او نخواهد سببها از تأثیر باز میمانند و نیز بدون سبب و علّت طبیعی، ایجاد میکند و میآفریند.
او خدایی است که از دل کوه، شتری بیرون میآورد و آتش سوزنده را بر حضرت ابراهیم علیه السلام سرد و سلامت میسازد و دریا را برای موسی و پیروانش خشک میکند و آنها را از میان دو دیوار آبی عبور میدهد. آیا از اینکه به عصاره انبیاء و اولیاء و آخرین ذخیره الهی و نهایتِ آمال و آرزوی همه نیکان و تحقق بخش وعده بزرگ قرآن، عمری طولانی بدهد، ناتوان خواهد بود؟!
------------------------------------------------
(۱) مقصود از «امکان عِلمی» آن است که ببینیم برخی از امور را که نمی توان با وسایل امروزی عَملی ساخت، از نظر قوانین عِلمی، مانعی برای وقوع و تحقق آن وجود ندارد. دانشمندان مهمّی چون «وایزمن» دانشمند معروف آلمانی، «فلوکر» فیزیکدان معروف، دکتر «کیلور دهاوز» آمریکایی، پروفسور «اتینگر» و «دیمند وبرل» از اساتید دانشگاه جونس هبکنس و... طولانی شدن عمر انسان را حتی برای چندصدسال نیز ممکن دانسته اند.
دیدار آیتالله جوادی آملی با آیتالله سیستانی در نجف اشرف
آیت الله جوادی آملی که به عراق سفر کرده است، امروز در نجف اشرف به دیدار آیت الله سیستانی رفت.
رسانه های عراق تصاویری از دیدار آیت الله جوادی آملی با مرجع عالی دینی عراق منتشر کرده اند.
از سوی دیگر سید عمار حکیم رهبر جریان حکمت ملی عراق با آیت الله جوادی آملی دیدار کرد.
بیانات در دیدار کارگران
و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا و حبیب قلوبنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
خیلی خوش آمدید برادران عزیز، خواهران عزیز. جلسهی حضور هر سال کارگران عزیز در حسینیّه، برای بنده یک جلسهی مهمّی است. مسائل مربوط به کار و کارگری با سرنوشت کشور سروکار دارد.
من اوّلاً تبریک عرض کنم میلاد باسعادت حضرت ابیالحسنالرّضا (سلام الله علیه) را و به فال نیک بگیریم همزمانی این جلسه را با این ولادت شریف. همچنین یاد کنم از شهید عزیزمان، شهید رئیسی که به مسائل مردم، و از جمله بخصوص به مسائل کارگران اهمّیّت میداد و دنبال میکرد.
مطالبی که آقای وزیر اینجا گفتند، همه مطالب درستی بود؛ یعنی خلأهایی که وجود دارد، نیازهایی که هست، کارهایی که باید بشود ــ که ایشان اینجا یکییکی شمردند ــ اینها همه درست است. من تنها نکتهای که توجّه میدهم، این است که خود ایشان و وزارتخانه و بعضی بخشهای دیگر دولت بدانند که مخاطب این حرفها خودشان هستند. من از صمیم دل دعا میکنم که خدای متعال کمک کند به آنها، توفیق بدهد بتوانند این کارها را انجام بدهند. اگر همّت کنند و تصمیم بگیرند، میتوانند.
دربارهی مسائل کارگری، خیلی از حرفهای لازم زده شده؛ البتّه کارهای خوبی هم انجام گرفته، لکن روی بعضی از نقاط باید تأکید کرد؛ ولو تکراری هم هست، باید تکرار کرد. من چند نکته را یادداشت کردهام که عرض میکنم.
مطلب اوّل در مورد ارزشگذاری است. مخاطب این بخش ــ ارزشگذاری کارگر و ارزشگذاری کار ــ در درجهی اوّل، خود شما کارگرها هستید، برای اینکه قدر خودتان را بدانید و بدانید آنچه دارید انجام میدهید، در واقع کجای مجموعهی آفرینش، مجموعهی جامعه، مجموعهی خواستهای معنوی و ارزشهای دینی را پُر میکند.
یک موضوع، موضوع ارزش کارگر است؛ کارگر نه به حیث کارش، [بلکه] به حیث انسانیّتش. کارگر دو خصوصیّت مهم دارد که این دو خصوصیّت، هر کدام یک حسنه است پیش خدای متعال: اوّل اینکه سعی میکند نان حلال را و رزق زندگی را با نیروی خودش به دست بیاورد؛ کَلّ(۲) بر دیگران نمیشود، مفتخوری نمیکند، چپاولگری نمیکند، از مال دیگران به سمت خودش نمیکشد؛ با نیروی خودش [نان به دست میآورد] ــ نیروی کار، انواع کارگرها؛ هر کدام به نحوی ــ که این یک حسنه است، این یک کار مهم است؛ انسان باید اینجور زندگی کند؛ این الگو است برای زندگی هر انسانی، که متّکی به خود، متّکی به نیروی خود، زندگی را اینجور بگذراند. این یک خصوصیّت.
خصوصیّت دوّم که آن هم حسنهی مهمّی است، این است که کارگر نیازهای دیگران را برآورده میکند. شما برای مردم مصنوعات صنعتی، کشاورزی، خدماتی تولید میکنید، در اختیار آنها میگذارید؛ یعنی به زندگی دیگران دارید کمک میکنید. از لحاظ انسانی این دو نقطه بسیار باارزش است، حسنه است. اگر فرض بفرمایید ما بخواهیم ارزشگذاری کنیم، کسی هست که اهل عبادت و مانند اینها است منتها برای زندگی خودش و بقای خودش و اهلش هیچ گونه تلاشی انجام نمیدهد، کارگر که تلاش میکند، کار میکند، از او افضل است. این ارزشگذاری است. این مربوط به کارگر به حیث کارگری، به حیث انسانی.
و امّا ارزشگذاری کار؛ این خیلی مهم است؛ این خیلی برجسته است. کار یک ستون اصلیِ ادارهی زندگی بشر است. اگر کار نباشد، زندگی بشر فلج میشود. سرمایه مسلّماً تأثیر دارد، علم مسلّماً تأثیر دارد، امّا سرمایه و علم بدون نیروی کننده، بدون کارگر به هیچ کار نمیآید و هیچ فایدهای بر آن مترتّب نمیشود. کارگر روح میدهد به جسم سرمایه. ما گفتیم [شعار] امسال «سرمایهگذاری برای تولید»؛ خیلی خب، مهمترین سرمایه، کارگر است. سرمایهگذاری بکنند امّا توجّه داشته باشند که این سرمایهگذاری مالی، بدون ارادهی کارگر، بدون تواناییهای کارگر، بدون خواست کارگر به جایی نخواهد رسید. نقش کار این است: یکی از ستونهای اصلی قوام و دوام جامعه است. برای همین هم هست که شما میبینید دشمنان هر جامعهای از جمله دشمنان جمهوری اسلامی از اوّل انقلاب تا امروز تلاش داشتند که بلکه بتوانند جامعهی کارگری را از کار در فضای جمهوری اسلامی منصرف کنند، معترض کنند؛ از روز اوّل. بنده خاطره دارم در این زمینه که حالا جای گفتنش نیست. حالا آن روز کمونیستها بودند، مارکسیستها بودند که دنبال این بودند محیطهای کارگری را قبضه کنند، در اختیار خودشان بگیرند، بعد ناگهان یک بخش را بکلّی تعطیل کنند، فلج [بشود]. هر بخش را که تعطیل میکردند فلج بود؛ امروز هم همان انگیزه وجود دارد؛ آن روز کمونیستها این کار را میکردند، امروز عوامل سیا و موساد این کار را میکنند. البتّه هم آن روز، هم امروز کارگرهای ما محکم ایستادهاند و با مشت محکم به دهان طرفها کوبیدهاند.
خب، عرض کردیم که مهمترین سرمایه، کارگر است؛ یعنی تأثیر کارگر از پول و از تحقیقات علمی و مانند اینها بیشتر است. «ما با این سرمایه چه کنیم؟»؛ این شروعِ وظایفی است که در قبال کارگران وجود دارد. یک بخشی از این وظیفه ممکن است به عهدهی بندهی حقیر باشد، بخشی به عهدهی وزیر باشد، بخشی به عهدهی صاحب سرمایه و کارآفرین باشد، بخشی به عهدهی عموم مردم باشد، بخشی به عهدهی مطبوعات باشد. بالاخره در قبال کارگر وظایفی وجود دارد.
کارگر برای اینکه بتواند درست کار بکند، هم بتواند کار را خوب از آب دربیاورد و به دیگران کمک برساند، هم بتواند خودش سرپا بِایستد، نیازهایی دارد؛ یکی از این نیازها امنیّت شغلی است؛ یکی از این نیازها ایمنی بدنی است؛ این حوادثی که گاهی اتّفاق میافتد برای کارگرها، اینها عمیقاً انسان را ناراحت میکند؛ اینها ضربه است؛ [یک نیاز،] ایمنی است. یکی از این نیازها برطرف کردن دغدغههای معیشتی است؛ یعنی این کارها باید انجام بگیرد. خب حالا من به بعضی از اینها با اشاره عرض میکنم و عبور میکنم.
اوّلین موضوع، امنیّت شغلی است. کارگر باید بداند که سر این شغل خواهد بود، تا بتواند برنامهریزی کند؛ دغدغه نداشته باشد که حالا تا کِی، تا چند [وقت هست]؛ ادامهی شغل او منوط و وابستهی به ارادهی دیگری نباشد؛ امنیّت شغلی یعنی این. باید این امنیّت را تأمین کرد. در یک دورهای چند سال قبل از این، به بهانههای گوناگون کارخانههای متعدّدی تعطیل شد؛ این خب ضدّ امنیّت شغلی است. گاهی گزارش میآمد که فلان کارخانه تعطیل شد؛ میپرسیدیم چرا؟ میگفتیم چرا؟ بهانه میآوردند که موادّ اوّلیّه نیست، ماشینها فرسوده است و مانند اینها؛ البتّه اینها هست لکن اینها علاج دارد؛ باید علاج کنند. کارخانه را نباید تعطیل کنند.
یک مواردی، که من قبلاً هم اشاره کردهام،(۳) تعطیل کارخانهها یک حرکت خائنانه بود؛ برای این بود که این زمین ارزش بالایی پیدا کرده بود، ماشینها را یک جوری بفروشند، کارگرها را یک جوری بازخرید کنند، از زمین استفادهی بیشتری بکنند برای پول! برای پول، برای اطماع شخصی این کار را میکردند. اینجا، هم دستگاههای نظارتی، هم دستگاه قضائی باید مراقبت کنند؛ [این] یکی از کارهای اساسی و مهم است. دستگاههای دولتی هم که خب وظیفه دارند؛ چه وزارت کار، چه بعضی از دستگاههای دیگر؛ باید جلوی این گرفته بشود. لذا طبق آماری که به ما دادند، در دولت شهید رئیسی هشت هزار کارخانه را به کار برگرداندند؛ پس میشود. پس میشود کارخانهی تعطیلشده را یا کارخانهای را که با یکسوّم ظرفیّت، یکچهارم ظرفیّت کار میکند، به کار برگرداند. یکی از افتخارات آن شهید عزیز همین بود؛ با بنده هم شاید مکرّر این را در میان گذاشته بود. بنابراین یک [مسئله،] مسئلهی امنیّت شغلی است.
در کنار این امنیّت شغلی، این را هم به شما عرض بکنم: ببینید! امنیّت شغلیِ کارگر، ملازم و همراه است با امنیّت شغلیِ کارآفرین؛ یعنی او هم باید امنیّت شغلی داشته باشد. ما جوری رفتار نکنیم که او احساس کند سرمایهگذاریاش و حفظ سرمایهاش به ضرر او تمام میشود؛ یعنی او هم باید امنیّت شغلی داشته باشد. کار درست این است، سیاست درست این است که بتوانیم کاری کنیم، هم جنبهی امنیّت شغلی در کارگر محفوظ بماند، هم در آن طرف محفوظ بماند.
موضوع دوّمی که برای دستگاه کارگری لازم است و من یادداشت کردهام، مسئلهی «مهارتافزایی» است. یکی از کارهایی که ما باید انجام بدهیم، این است که تلاش کنیم کارگر ما، کارگری ماهر بشود. اگر چنانچه کارگر، در کار ماهر بشود، کار بهتر، مرغوبتر، برجستهتر تولید خواهد شد، به دست خواهد آمد که طبعاً، به نفع سازنده است، به نفع کارگر است، به نفع جامعه است؛ به نفع همه است. این یکی از [مسائل] مهم است.حالا ما برای مسئلهی مهارتآموزی، دستگاه هم داریم. حالا الان در [بین] راه وزیر محترم هم به من گفتند، بنده هم اطّلاع دارم؛ آموزشگاههای فنّی و حرفهای، یک زمینهی بسیار خوبی است. کسانی هستند از جوانهای ما، بلکه نوجوانهای ما که مسیر تحصیلات دانشگاهی را بر این مسیر حرفهآموزی و فنآموزی ترجیح نمیدهند و در اینجا کار میکنند. اینها بهترین کارگرانند؛ بهترین کسانی هستند که میتوانند به کشور خدمت کنند، به خودشان خدمت کنند، سطح زندگی خودشان را بالا ببرند، سطح زندگی مردم را هم بالا ببرند. ما این امکان را داریم. البتّه در کنار آموزشگاههای فنّی و حرفهای ــ که مهم است و بنده بارها تأکید کردهام ــ خود شرکتهای بزرگ هم میتوانند در حاشیهی کار خودشان، یک دستگاههایی برای افزایش مهارت ایجاد کنند؛ این هم میشود. [این] از کارهایی است که باید انجام بگیرد؛ شرکتهای بزرگ میتوانند این کار را انجام بدهند. دوره بگذارند؛ دورههای موقّت بگذارند، مهارتهای لازم را به کارگران بدهند تا بتوانند کار را بهتر و با مهارت بیشتری انجام بدهند.
یک مسئلهی دیگر ــ همینطور که اشاره کردیم ــ مسئلهی ایمنی کارگر است؛ ایمنی بدن کارگر. حالا البتّه خبرهای اسفبار معادن را در این دو سه ساله شنیدیم، امّا فقط آنجا نیست، در جاهای دیگر هم به من گزارش شده؛ در کارخانههای دیگر هم مسئلهی ایمنی، مسئلهی بسیار مهمی است. بایستی مراقبت بشود، و از لحاظ تأمین اجتماعی، از لحاظ رعایتهای فنّی جوری رفتار بشود که ایمنی کارگران تأمین بشود.
یک قلم مهم در مورد حمایت از کارگران، مسئلهی مصرف تولیدات داخلی است که بنده چند سال است روی این دارم تکیه میکنم، تأکید میکنم،(۴) در برنامهی ششم(۵) [هم] آمد. البتّه بعضیها درست عمل نکردند، امّا تا آن مقداری که عمل شد مفید بود. وقتی این جنسی که ما میخریم، جنسی است که در داخل تولید شده، در واقع داریم کمک میکنیم به کارگر داخلی و به سرمایهگذار داخلی. همین جنس وقتی در داخل وجود دارد و ما نوع خارجی آن را انتخاب میکنیم و میخریم، معنایش این است که داریم کمک میکنیم به کارگر آن کشور، به سرمایهگذار آن کشور، او را ترجیح میدهیم بر کارگر خودمان. این انصاف است؟ این انسانیّت است؟
البتّه بهانههایی وجود دارد؛ مثلاً کیفیّت تولید داخلی چنین است، چنان است؛ نه، در یک مواردی کیفیّت تولید داخلی هم خیلی خوب است. ما الان در برخی از اجناس و وسایل مربوط به زندگی داخل منزل و دیگر چیزها، کیفیّت محصولاتمان از خارج اگر بهتر نباشد، کمتر نیست. این را فرهنگ کنیم، به عنوان یک فرهنگ رایج؛ ایرانی وظیفهی خودش بداند که جنس ایرانی مصرف کند، مگر آن جایی که در داخل تولیدش نیست. [استفاده از] آن چیزی که در داخل تولید میشود، همه وظیفهی خودشان بدانند؛ این را فرهنگ کنیم.
من شنیدم اخیراً یکی از دستگاهها اعلام کرده که ممنوعیّت ورود محصولات دارای مشابه داخلی برداشته شد. چرا برداشته بشود؟ آن چیزی را که در داخل تولید میشود ترویج کنید؛ اگر کیفیّتش خوب نیست، سعی کنید روی کیفیّت کار بشود. بنده اینجا چند سال قبل از این راجع به خودرو ــ که میگفتند مصرف بنزین خودروهای داخلی زیاد است ــ گفتم(۶) اگر در حال محاصرهی اقتصادی و محاصرهی علمی که صاحبان دانش در دنیا درها را به روی دانشمند ایرانی و دانشجوی ایرانی میبندند، دانشمند ایرانی میآید کارهای بزرگی را انجام میدهد، اگر جوان ایرانی میتواند آنجور موشکی تولید کند، آنجور سلاحی تولید کند، آنجور محصولی تولید کند که دشمنش تعجّب میکند و میگوید من به احترام این کار بلند میشوم میایستم،(۷) خب میتواند خودرویی هم تولید کند که مصرفش کمتر باشد، تولیدش بهتر باشد. روی این کار کنیم، روی این تکیه کنیم. آنچه آسانتر است، این است که بگوییم «خیلی خب، راه را باز کنیم تا از خارج، داخل بشود»؛ این به ضرر کشور است، این به ضرر جامعهی کارگری است، این به ضرر کلّ کشور است. بنابراین، یک قلم مهمّ حمایت از کارگر همین است که ما تولید داخلی را مصرف کنیم و این را یک فرهنگ قرار بدهیم.
یکی از کارهای مهم که به نظر من احتیاج دارد به یک برنامهریزی جامع و کامل از سوی مسئولین و خیلی به نفع کارگر است ــ هم به نفع کارگر است، هم به نفع کارفرما است ــ این است که کارگر در سود حاصل از تولید شریک بشود. اگر کارگر احساس کند که هرچه سود این جنس بیشتر بشود، سود او هم بیشتر خواهد شد، انگیزه پیدا میکند برای اینکه کار را بهتر از آب دربیاورد؛ یعنی این به کارگر انگیزه میدهد، کار را بهتر، کاملتر، تمیزتر از آب درمیآورد؛ میشود مصداق همان روایتی که من بارها تکرار کردهام: رَحِمَ اللهُ اِمرَاً عَمِلَ عَمَلاً فَاَتقَنَه؛(۸) کار متقن، کار خوب. امروز در دنیا بعضی از کارخانهجاتی که یک محصولی را تولید میکنند، روی محصولشان تاریخ ایجاد این کارخانه را مینویسند؛ افتخار میکنند که صد سال پیش این کارخانه راه افتاده. اینکه یک دستگاه تولیدی بتواند ــ حالا ما تولید صنعتی را مثال زدیم، بقیّهی تولیدیها هم مثل تولید صنعتیاند؛ بعضی از خدمات [هم] همینطور ــ جوری عمل بکند که صد سال مشتری داشته باشد و افتخار بکند، این بهترین کار است. این با شرکت کارگران در سود کارخانه به دست میآید. یکی از کارهای مهم، این است.
یک نکتهی برجستهی دیگر هم ــ که ایشان(۹) اشاره کردند ــ مسئلهی مسکن کارگری است. اگر کارگاههای بزرگ با تعاونیهای مسکن کارگری ــ اگر چنین تعاونیای وجود دارد، در جاهایی که وجود دارد ــ همکاری کنند، این بیشترین کمک به کارگر است. اگر تعاونی وجود ندارد، میتوانند تعاونی را ایجاد کنند، به ایجاد تعاونی کمک کنند یا میتوانند خانههای سازمانی را در کنار کارخانههای بزرگ به وجود بیاورند که دغدغهی مسکن، که یکی از مهمترین دغدغهها است از بین برود، خیالشان راحت باشد از این جهت. یکی از مهمترین کمکهایی که به کارگران میشود کرد، این است.
یک موضوع دیگری که من اینجا یادداشت کردهام عرض کنم، مسئلهی فرهنگ محیط کار است. ببینید، در فلسفهی مارکسیستها و کمونیستها محیط کار محیط تضاد است، محیط دشمنی است؛ یعنی کارگر بایستی با آن صاحب کارخانه دشمن باشد؛ فلسفه این است. مجموعهی حرکت جامعه حرکت ضدّیّت با یکدیگر و تضاد است. به نظر آنها حکم تضاد در [طول] تاریخ ،در مسائل اجتماعی، در مسئلهی سیاست، در مسئلهی اقتصاد جاری است؛ سالهای متمادی مردم را معطّل این فکر غلط کردند؛ هم خودشان را بدبخت کردند، هم بسیاری از مردم دنیا را بدبخت کردند. اسلام درست نقطهی مقابل این را میگوید.
اسلام محیط زندگی را، محیط کار را، محیط تاریخ را، محیط ائتلاف و همراهی و همفکری میداند. آنهایی که اهل دنبالگیری و تحقیق در قرآن هستند، تعبیر «زوجیّت» را، کلمهی «زوج» را، «زوجیّت» را در قرآن دنبال کنند: سُبحانَ الَّذی خَلَقَ الاَزواجَ کُلَّها مِمّا تُنبِتُ الاَرضُ وَ مِن اَنفُسِهِم وَ مِمّا لا یَعلَمون؛(۱۰) یعنی در همهچیز عالم مسئلهی همراهی، همدلی، همکاری، همافزایی وجود دارد. راجع به محیط کار هم همینجور است؛ باید همافزایی بشود؛ بایستی از دو طرفْ صمیمانه، نه [فقط] با زبان، به یکدیگر کمک کنند.
یک نکتهی آخر هم این است که ما وقتی که راجع به کارگر صحبت میکنیم، فقط کارگر صنعتی مورد نظر نباشد؛ کارگر ساختمانی، کارگر مزرعه، کارگر میدان ترهبار، بانوان کارگر که داخل خانه مشغول کارگری هستند و کار میکنند، که امروز به برکت این وسایل ارتباطی و مانند اینها، خیلیها در خانه کار میکنند و بهره میبرند و سود میبرند؛ از لحاظ تأمین اجتماعی، از لحاظ چیزهای گوناگون اینها هم مورد توجّه باشند.
یک جمله عرض بکنم راجع به سیاستهای مغرضانهای که امروز در دنیا علیه ملّتها به کار میرود. سعی میشود مسائل مربوط به فلسطین به فراموشی سپرده بشود؛ ملّتهای مسلمان نباید اجازه بدهند؛ نباید اجازه بدهند. با شایعههای گوناگون، با حرفهای گوناگون، با پیش آوردن مسائل جدید، حرفهای جدیدِ بیربط و بیمعنی سعی میکنند ذهنها را از مسئلهی فلسطین منصرف کنند. ذهنها نباید از مسئلهی فلسطین منصرف بشود. جنایتی که رژیم صهیونیستی در غزّه، در فلسطین انجام میدهد، چیزی نیست که قابل صرفنظر کردن باشد؛ همهی دنیا باید در مقابلش بِایستند؛ هم در مقابل خود رژیم صهیونیستی بِایستند، هم در مقابل حامیان رژیم صهیونیستی بِایستند؛(۱۱) بله، تشخیص شما تشخیص درستی است؛ آمریکاییها به معنای واقعی کلمه حمایت میکنند. حالا در عالم سیاست حرفهایی زده میشود، چیزهایی گفته میشود که ممکن است خلاف این را به ذهنها متبادر کند امّا واقعیّت قضیّه این نیست.
واقعیّت این است که ملّت مظلوم فلسطین، مردم مظلوم غزّه امروز فقط با رژیم صهیونیستی روبهرو نیستند؛ با آمریکا روبهرویند، با انگلیس روبهرویند؛ آنها هستند که این جنایتکار را اینجور تقویت میکنند، وَالّا وظیفهی آنها این بود که جلویش را بگیرند. شما بهشان سلاح دادید، شما بهشان امکانات دادید؛ هر وقت کم میآورند، از شما دارند استفاده میکنند و بهشان از طرف شما کمک میشود. حالا که میبینید دارند جنایت میکنند؛ اینهمه قتل، اینهمه کشتار، اینهمه جنایت! باید در مقابلشان بِایستند. وظیفهی آمریکا این است که جلوی این جنایت را بگیرد؛ نهفقط این کار را نمیکنند، بلکه کمک هم میکنند. بنابراین دنیا باید، هم در مقابل رژیم صهیونیستی، هم در مقابل کمککنندگانش ــ از جمله آمریکا ــ به معنای واقعی کلمه بِایستند. بعضی از شعارها و بعضی از حرفها و بعضی از حوادث گذرا نبایستی موجب فراموش شدن مسئلهی فلسطین بشود.
البتّه بنده عقیدهام این است که به توفیق الهی، به عزّت و جلال الهی، فلسطین بر اشغالگران صهیونیست پیروز خواهد شد؛ این کار اتّفاق خواهد افتاد. باطل جَوَلانی دارد، چند روزی جلوهای میکند لکن رفتنی است؛ قطعاً خواهد رفت؛ در این تردیدی نیست. این ظواهری که مشاهده میشود، حالا کارهایی میکنند و پیشرفتهایی در سوریه و در جاهای دیگر انجام میدهند، این دلیل قوّت نیست بلکه نشانهی ضعف است و موجب ضعفِ بیشتر هم خواهد شد؛ انشاءالله. امیدواریم ملّت ایران و ملّتهای مؤمن، این روز ــ روز پیروزی فلسطین بر مهاجمین و بر غاصبان فلسطین ــ را انشاءالله به چشم خودشان مشاهده کنند.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
(۱۱ شعار «مرگ بر آمریکا»ی حضّار
بیانات در دیدار دستاندرکاران حج
و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الطّیّبین الطّاهرین و صحبه المنتجبین و من تبعهم باحسان الی یوم الدّین.
خیلی خوش آمدید برادران عزیز، خواهران عزیز! چه حجّاج و چه خدمتگزاران. به همهی شما تبریک عرض میکنم؛ هم به کسانی که عازم حجّید ــ توفیق بزرگی است، نعمت بزرگی است، عطیّهی الهی است به شما، باید قدر بدانید و انشاءالله این سفر بر شما مبارک باشد ــ و هم به خدمتگزاران حج؛ چه دستگاههای دولتی که اسم آوردند، وزارتخانهها، دستگاهها، سازمانها، بخشهای مختلف کشور که هر کدام به نحوی در این کار بزرگ شرکت دارند، و چه مسئولین کاروانها و دستگاههای اجرائی و سازمان حج و بعثه و دیگران؛ به شما هم تبریک عرض میکنم به خاطر اینکه خداوند متعال نعمت خدمت به حجّاج را به شما ارزانی داشته؛ این را هم باید قدر بدانید و انشاءالله آن را به بهترین وجهی انجام بدهید.
حالا قبل از آنکه شروع کنم در آن مطلبی که آماده کردهام برای اینکه به شما عرض بکنم، لازم میدانم یک بار دیگر به حادثهی تلخ بندرعبّاس(۲) اشاره کنم و به خانوادههای جانباختگان و آسیبدیدگان تسلیت عرض کنم. حقیقتاً حادثهی تلخی بود و مصیبتی شد برای همهی ما به خاطر خانوادهها. خب، حوادث گوناگون برای دستگاهها پیش میآید؛ زلزله، آتشسوزی، تخریب، عمدی، سهوی، همهجور پیش میآید، [امّا] جبران میشود. اینجا هم اگر مشکلی برای دستگاهها پیش آمده باشد، انشاءالله با فوریّت، با قدرت، با تواناییِ دستگاههای اجرائی سرحال و توانا و جوان ما جبران خواهد شد؛ آنچه دل انسان را میسوزاند، خانوادهها هستند؛ خانوادهی جانباختگان که عزیزانشان از دستشان رفتهاند. به آنها تسلیت عرض میکنیم؛ و عرض میکنیم که اگر ماها در مصائب گوناگون زندگی صبر کنیم، ارزش و اهمّیّت اجری که خدای متعال به خاطر این صبر به ما خواهد داد، هزاران برابر بیشتر است از تلخی آن مصیبت. اُولٰئِکَ عَلَیهِم صَلَواتٌ مِن رَبِّهِم؛(۳) آنهایی که صبر میکنند، خدای متعال بر آنها صلوات میفرستد؛ این خیلی مهم است. و انشاءالله خدای متعال دلهایشان را آرام کند و سکینه و آرامش به آنها بدهد.
و امّا راجع به حج؛ خب ما توصیههایی داریم در مورد برگزاری حج، چه آنهایی که مربوط به حاجی است، چه آنهایی که مربوط به کارگزاران است؛ بارها اینها را گفتهایم و باز هم انشاءالله تکرار خواهیم کرد. آنچه من امروز میخواهم عرض بکنم، اینها نیست؛ معرفت به این عملی است که میخواهید انجام بدهید: شناخت خود حج. شما که حاجی هستید و حاجی میشوید انشاءالله، بدانید چه کار دارید میکنید.
این یک سفر زیارتیِ معمولی نیست؛ این یک سفر گردشی نیست. این مسافرت شما برای حج و عمل حجّ شما، مشارکت در یک اقدام بسیار مهمّی است که خدای متعال برای ادارهی بشریّت ــ نهفقط ادارهی مؤمنین و مسلمین ــ این دستگاه را، این تشکیلات را مقرّر کرده. حج برای ادارهی بشریّت است. لذا میبینید در قرآن خطاب به ابراهیم میفرماید: وَ اَذِّن فِی النّاسِ بِالحَجّ؛(۴) «فِی النّاس»، همهی مردم، مردم عالم؛ اکثر آنها آن روز ایمان به ابراهیم نداشتند امّا اَذان حج، اعلام حج، دعوت به حج، مال همهی بشریّت است. جَعَلَ اللَهُ الکَعبَةَ البَیتَ الحَرامَ قِیاماً لِلنّاس؛(۵) خدای متعال این خانهی شریف را محلّ قوام و قیام بشریّت قرار داده؛ این[جور] است. یا آن آیهی شریفهی دیگر: اِنَّ اَوَّلَ بَیتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذی بِبَکَّة؛(۶) این خانهای که ما در مکّه قرار دادیم، در بکّه قرار دادیم، «وُضِعَ لِلنّاس»، مال بشریّت است. با این چشم نگاه کنید. عمل شما، رفتن شما، طواف شما، زیارت شما نسبت به این خانه، عملی است که سود آن و عایدی آن به بشریّت برمیگردد؛ البتّه به شرط اینکه درست انجام بگیرد، به شرط اینکه با شرایطش انجام بگیرد، که در این پیامها مکرّر در مکرّر این شرایط را عرض کردهایم. حجّ درست، خدمت به بشریّت است؛ فقط خدمت به خودتان نیست، خدمت به کشورتان نیست، خدمت به امّت اسلامی فقط نیست؛ خدمت به بشریّت است. حالا ببینید حج چقدر مهم است. شما دارید در این کار شرکت میکنید. این یک.
دوّم اینکه این فریضهی حج یک فریضهای است، و شاید بشود گفت تنها فریضهای است که شکل و هیئت ظاهری آن، ترکیب آن، صد درصد سیاسی است. [اینکه] مردم را در مکان واحد، در زمان واحد، هر سال ــ برای هر کسی که بتواند ــ یک جا جمع بکنند، این چیست؟ اجتماع مردم، گرد آمدن مردم دُور هم، نفْس این کار یک ماهیّت سیاسی دارد؛ یعنی بنابراین ماهیّت حج، برخلاف تلاش و گفتار و رفتار بعضیها که خدشه میکنند در این حرفها، ماهیّت سیاسی است؛ شکلش شکل سیاسی است؛ ترکیبش ترکیب سیاسی است؛ این هم یک خصوصیّت.
یک خصوصیّت دیگر این است که این ترکیب سیاسی، این قالب سیاسی، محتوایش صد درصد عبادی است؛ محتوای این قالب، صد درصد عبادی است. از اوّل احرام که شروع میکنید [میگویید] «لبّیک»، شروع میکنید با خدای متعال عرضِ حاجت کردن، اظهار ارادت کردن؛ لَبَّیکَ اَللهُمَّ لَبَّیک. بعد به احرام وارد میشوید؛ احرام است، دعا است، ذکر است، عبادت است، هر چه هست، جنبهی معنوی و عبادی دارد؛ یعنی این قالب سیاسی دارای محتوای عبادیِ محض است. خب، ببینید اینها همه جوانب گوناگون حج را نشان میدهد. حالا باز هم ادامه دارد.
یک نکتهی دیگر این است که حالا همین مُفاد عبادی، همین محتوای عبادی، هر کدام یک اشارهی نمادینی به زندگی انسان دارد. همهی این کارهای عبادی که در حج هست، هر کدامشان، یک جنبهی نمادین است ــ به تعبیر فرنگی که نمیخواهم معمولاً بیان بکنم، سمبولیک ــ و اشاره دارد به یک مطلب انسانی و بشری.
مثلاً «طواف» که شما میکنید، درس طواف، گردش گِرد مرکزیّت توحید است. به بشریّت یاد میدهد که حرکت زندگیات باید اینجور دُور مرکز توحید باشد: زندگی، زندگیِ توحیدی؛ حکومت، حکومتِ توحیدی؛ اقتصاد، اقتصادِ توحیدی؛ رفتار با برادران و خواهران، رفتارِ توحیدی؛ خانواده توحیدی؛ همهی امور زندگی بر محور توحید بایستی باشد. این اشارهی طواف، به یک درس زندگی است؛ این درس است. البتّه ما خیلی فاصله داریم؛ حالا ماها که مسلمانیم و مؤمنیم و به خیال خودمان در راه خدا حرکت میکنیم، خیلی فاصله داریم؛ آنهایی که خدا را نمیشناسند که هیچ! اگر چنانچه بشریّت توفیق پیدا کند که زندگیاش، حکومتش، درسش، جنگش، صلحش، رفاقتش، دشمنیاش بر محور خدا انجام بگیرد، دنیا گلستان خواهد شد. اگر توحید ملاک باشد، این خودخواهیها، این بیرحمیها، این قساوتها، این قتلها، این کودککشیها، این استعمارها، این دخالتها در کشورهای دیگر، از بین خواهد رفت. طواف به شما این را یاد میدهد؛ میگوید: درس زندگی، توحید است. [و این] مال همهی بشر است؛ فقط مال مؤمنین نیست: اَذِّن فِی النّاسِ بِالحَجّ؛ قِیامًا لِلنّاس.
«سعی» بین صفا و مروه عبادت است؛ در آن ذکر میگویید، دعا میخوانید امّا اشارهی نمادین دارد؛ [یعنی] همیشه بین کوهِ مشکلات زندگی، حرکت کنید، تلاش کنید. «سعی» یعنی راه رفتن تند. وَ جاءَ مِن اَقصَى المَدینَةِ رَجُلٌ یَسعىٰ؛(۷) میدَوید. «سعی» یعنی تند حرکت کردن. بین کوه مشکلاتی که در زندگی وجود دارد، هیچ وقت متوقّف نمانید، هیچ وقت معطّل و متحیّر نمانید؛ حرکت کنید، سرعت به خرج بدهید؛ درس سعی، اشارهی نمادین سعی این است. حرکت به عرفات، به مشعر، به منا، معنایش این است که شما که آمدید مکّه، چند روز در خود مکّه [هم] ساکن نباشید. «سکون» برخلاف خواست خدای متعال برای بشر است. بشر برای «حرکت» آفریده شده. دست دارید، پا دارید، زبان دارید، عقل دارید، توانایی دارید، قوّت دارید، باید حرکت کنید؛ حرکت. رفتن به عرفات، رفتن به مشعر، رفتن به منا.
«قربانی» اشارهی نمادین دارد که گاهی اوقات انسان بایستی از عزیزترین چیزهای خودش هم بگذرد، قربانی کند. مثال کامل و تامّ و تمامش قربانی کردن اولیا است، قربانی کردن ابراهیم است اسماعیل را؛ فَلَمّا اَسلَما وَ تَلَّهُ لِلجَبین؛(۸) شوخی است؟ دست و پای بچّهی جوانش را، نوجوانش را ببندد، او را بیندازد به زمین، کارد را بکشد به گلویش، چون خدا گفته؛ قربانی. یک جاهایی باید قربانی کرد، یک جاهایی باید قربانی داد، یک جاهایی باید قربانی شد؛ اشارهی نمادین است.
«رمی جمرات» [یعنی] شیطان را بزن، هر جا بود، هر جور بود؛ در هر نقطهای که شیطان را پیدا کردی، بکوب شیطان را؛ شیطان را بشناس و بزن. شیطان هم، شیطان اِنس داریم، شیطان جن داریم؛ وَ کَذٰلِکَ جَعَلنا لِکُلِّ نَبیٍّ عَدُوًّا شَیاطینَ الاِنسِ وَ الجِنِّ یُوحی بَعضُهُم اِلىٰ بَعضٍ زُخرُفَ القَولِ غُرورًا؛(۹) [زدن] شیطان. ببینید، همهی اینها درس است. همهی این حرکات، این کارهایی که در حج هست، این عبادتهایی که گفتیم محتوای حج را تشکیل میدهد، همهی اینها درس است.
«احرام» درس است. احرام در مقابل خدای متعال خشوع است؛ لباسها و زینتها و آرایههای گوناگون زندگی را برکنار کردن با یک تکّه پارچه، عبادت است، خشوع است، امّا درس است؛ این کار را اوّلثروتمند جهان و فقیرترین فرد موجود [که] در حجّند، هر دو مثل هم باید انجام بدهند، فرقی بینشان نیست؛ پادشاه هم باشد، همین است؛ رعیّت هم باشد، همین است؛ هر کسی باشد، همین است؛ یکسانسازی انسانها در مقابل خدای متعال.
ببینید؛ پس این نکتهی سوّمی که عرض کردیم، این است که این محتوایی که همهاش عبادت بود، در عین حال اشاره و نمادهایی است برای مسائل زندگی انسان، هر کدام به یک نحوی، که حالا من مختصرش را عرض کردم.
نکتهی بعدی: این اجتماع اصلاً برای منافع انسانها است: لِیَشهَدوا مَنافِعَ لَهُم.(۱۰) این «لام» در «لِیَشهَدوا» علیالظّاهر لامِ تعلیل است. مردم جمع بشوند در مکّه، در بیتاللهالحرام، در مناطق گوناگون حج، برای چه؟ لِیَشهَدوا مَنافِعَ لَهُم؛ برای اینکه منفعتهایشان را پیدا کنند. حالا بعضی خیال میکنند، این منفعت فقط عبارت از مثلاً یک دادوستد است؛ نه، هر چه اسمش «منفعت» است. امروز این منفعت چیست؟ «اتّحاد امّت اسلامی». به نظر من، برای امّت اسلامی هیچ منفعتی بالاتر از اتّحاد نیست. اگر امّت اسلامی با هم متّحد باشند، دست در دستِ هم بگذارند، هماهنگی کنند، همافزایی کنند، غزّه اتّفاق نمیافتد، فلسطین اتّفاق نمیافتد، یمن اینجور تحت فشار قرار نمیگیرد. وقتی ما از هم جدا هستیم، [رژیمهای] استعماری ــ آمریکا یک جور، رژیم صهیونیستی یک جور، بعضی از کشورهای دیگر اروپایی و غیر اروپایی یک جور ــ منافع خودشان و مطامع خودشان را غلبه میدهند بر منافع ملّتها؛ میشود مثل این کشورهایی که زیر فشارِ اینها قرار گرفتهاند که میبینید چه اتّفاقاتی دارد میافتد؛ میشود غزّه. وقتی اتّحاد بود، امنیّت میآید؛ وقتی اتّحاد بود، پیشرفت میآید؛ وقتی اتّحاد بود، همافزایی میآید. ما میتوانیم به فلان کشور اسلامی کمکهایی بکنیم که خودش آن را ندارد؛ ما میتوانیم کمک کنیم، او هم میتواند به ما کمک کند، همه از هم استفاده میکنند، همه به هم کمک میکنند؛ این منفعت است. لِیَشهَدوا مَنافِعَ لَهُم؛ حج را با این چشم نگاه کنید.
به هر حال، حج را بشناسیم. اینهایی که بنده عرض کردم، بخشی از نکات شناختی برای حج است. بدانید کجا میخواهید بروید، بدانید چه کار میخواهید بکنید. البتّه دولتهای اسلامی نقش زیادی دارند؛ دولتِ مهماندارِ حج، نقش بسیار زیادی دارد، تکلیف بزرگ و سنگینی دارند؛ مسئولین کشورها، علما، روشنفکران، نویسندگان، گویندگان، کسانی که جایگاه تأثیرگذار در بین مردم دارند و حرفشان اثر میگذارد، همهی اینها نقش دارند؛ اینها میتوانند دربارهی حقیقت حج برای مردم توضیح بدهند، مردم را تفهیم کنند و بر روی افکار عمومی مردم اثر بگذارند.
از خدای متعال کمک بخواهید. واقعاً از همین آغاز حرکت بگویید «رَبِّ اَدخِلنی مُدخَلَ صِدقٍ وَ اَخرِجنی مُخرَجَ صِدق»؛(۱۱) از خدا کمک بخواهید که ورود شما در این کار بزرگ به کمک الهی و خروج شما [هم] مورد رضای الهی باشد. درست حرکت کنید، انشاءالله خدای متعال هم برکت خواهد داد.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
شیخ نعیم قاسم: سوریه باید متحد باشد؛ مقاومت هرگز منزوی نمیشود
شیخ نعیم قاسم، دبیرکل حزبالله لبنان در سخنانی به مناسبت سالگرد شهادت سید مصطفی بدرالدین، ملقب به سید ذوالفقار، فرمانده حزبالله گفت: سوریه باید متحد باشد.
دبیرکل حزبالله لبنان ادامه داد: سالگرد شهادت سید مصطفی بدرالدین را به خانواده محترم ایشان، مردم مقاومت و همه عزیزان تسلیت و تبریک میگویم. این ضایعه را به همه شهدای فلسطین اشغالی، لبنان سربلند، یمن شاد، عراق و ایران سربلند تسلیت میگویم. سید ذوالفقار برای مقاومت و به خاطر راه مقاومت به سوریه رفت و مقاومت پدید آمد و سفر او در زمره هیچ درگیری داخلی نبود. سید مصطفی بدرالدین تحت مدیریت سید حسن نصرالله رضی الله عنه بود. شهید سید مصطفی بدرالدین دارای آگاهی سیاسی و راهبردی بود.
شیخ نعیم قاسم تصریح کرد: ما تجاوزات اسرائیل به سوریه را به شدت محکوم میکنیم و از مردم سوریه میخواهیم که از دستیابی اسرائیل به اهدافش در آنجا جلوگیری کنند. ما میخواهیم سوریه متحد شود.
وی در ادامه افزود: غزه این رژیم غاصب را که از ماه مارس تاکنون مرتکب نسلکشی و گرسنگی نظاممند مردم شده است، افشا و رسوا کرده است. تمام آنچه امروز در مورد جنگ غزه میشنویم، در واقع کشتار کودکان، زنان، مردان و مردم عادی در خیمههاست. نتانیاهو نمیتواند مردم عزیز فلسطین را از حقوقشان محروم کند، زیرا آنها همه چیز ممکن را قربانی کردهاند تا شرافتمند بمانند. نتانیاهو با وجود گذشت یک سال و ۷ ماه از جنگ، نتوانسته است به هدف خود در خصوص از بین بردن مقاومت در غزه دست یابد. تصرف سرزمین فلسطینیان برای نتانیاهو غیرممکن است، حتی اگر تا پایان دوره خود به جنایتهایش ادامه دهد. غیرممکن است که نتانیاهو، حتی اگر جهان با او متحد شود، فلسطینیان را از سرزمین و حقوقشان محروم کند. مقاومت از سال ۱۹۸۲ تا قبل از تجاوز، مانع از الحاق سرزمینهای لبنان توسط اسرائیل شد.
دبیرکل حزبالله لبنان در ادامه افزود: اگر اسرائیل میتوانست هر چند سال یکبار بخشی از لبنان را به تدریج از بین ببرد، لبنان امروز کجا بود؟ در نبرد «اولیالباس»، مقاومت استواری افسانهای نشان داد و از پیشروی اسرائیل جلوگیری کرد. مقاومت یک گزینه دفاعی و یک بینش سیاسی است و مقاومت با آزادی سرزمین، سربلندی و استقلال پیوند خورده است. پاسخ به تهدیدها و تسلیم شدن گزینه دیگری است. این گزینه، گزینه تسلیم، اطاعت و قبول منطق زور است. ما با منطق حقیقت هستیم. کاری که دشمن انجام میدهد، ما را متعهدتر به مواضع و حفظ قدرت خود میکند. ما تحقیر شدن را نمیپذیریم و همیشه مفتخر خواهیم ماند. ایستاده خواهیم ماند و دشمن از ایستادگی و فداکاریهای ما ناامید خواهد شد.
این مقام حزبالله لبنان تأکید کرد: مقاومت در سالهای گذشته یک عامل بازدارنده برای دشمن اسرائیلی بود و به برنامههای این رژیم برای الحاق لبنان پایان داده است. مقاومت، اسرائیل را از تحمیل توافقات تحقیرآمیز بر لبنان، رسیدن به آنچه از لبنان میخواست و اجرای نقشههایش باز داشت. شهادت سید حسن نصرالله چراغ راه تداوم ما و تداوم مقاومت با قدرت و عزت است. زمانی که مقاومت به قوت و پایداری خود ادامه دهد، دشمن از توان و استواری ما ناامید خواهد شد و بدین ترتیب ما به سربلندی و عزت بیشتری دست خواهیم یافت. اسرائیل از زمان اعلام آتشبس تاکنون بیش از ۳ هزار بار آن را نقض کرده است. ما در راه مقاومت و فداکاری هستیم. اسرائیل اکنون در تلاش است تا با ادامه فشار و تجاوزات خود، به مقاومت پایان دهد. دولت لبنان باید اقدامات بیشتری انجام داده و با تجاوزات اسرائیل با قدرت بیشتری مقابله کند. هر کس فکر میکند میتواند مقاومت را منزوی کند، متوهم است. شما موفق نشدید ما را از معادله حذف کنید و نخواهید توانست. نوکران اسرائیل با فتنههای خود لبنان را ویران کردهاند و همیشه به گونهای رفتار میکنند که در کشور تنش ایجاد کنند.
انتخابات شهرداریها در لبنان
شیخ قاسم در سخنانی با اشاره به انتخابات شهرداریها و شوراهای محلی لبنان گفت: انتخابات شهرداری و شوراهای محلی نشاندهنده اشتیاق لبنانیها به ساختن کشور است و ما از نخستین کسانی بودیم که بر برگزاری آن در موعد مقرر تأکید کردیم.
وی افزود: در بسیاری از شهرها، بهویژه در منطقه جبل لبنان، موفقیتهایی با همکاری جنبش امل بهدست آوردیم، آن هم زمانی که برای ایجاد توافق تلاش کردیم.
تبریک به یمن برای عقب راندن آمریکا
شیخ قاسم در بخش دیگری از سخنان خود پیروزی یمن را تبریک گفت و اظهار داشت: یمن با پیروزی بر آمریکا، همچنان مشعلی برای روشنی و پشتیبان فلسطین باقی مانده است.
وی تأکید کرد که یمن موفق شد آمریکا را وادار کند که تجاوز خود را متوقف کند و همچنان یمنیها بر باور خود در حمله به رژیم اشغالگر متعهد هستند.
پشتیبانی تمام قد رهبر انقلاب از جامعه کارگری/ ضرورت ایستادگی در مقابل رژیم صهیونیستی و حامیان آن
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار هزاران تن از کارگران به مناسبت هفته کار و کارگر، تحقق شعار سرمایهگذاری برای تولید را در گرو توجه جدی به کارگران بهعنوان مهمترین سرمایه کار و یکی از ستونهای قوام و دوام جامعه دانستند و به الزاماتی همچون تأمین امنیت شغلی و ایمنی کارگران، مهارتافزایی و شریک کردن کارگران در سود تولید اشاره و خاطرنشان کردند: مصرف کالاها و جنس ایرانی باید به یک فرهنگ در کشور تبدیل شود البته در کنار فرهنگ سازی باید کیفیت کالاهای داخلی نیز ارتقاء یابد.
حضرت آیتالله خامنهای همچنین با اشاره به استمرار جنایات و کشتار بیرحمانه مردم غزه و فلسطین به دست رژیم صهیونیستی که با حمایت آمریکا و انگلیس در جریان است، تأکید کردند: ملتها باید در مقابل رژیم صهیونیستی و حامیانش بایستند و نگذارند مسائل مربوط به فلسطین به فراموشی سپرده شود.
رهبر انقلاب در ابتدای سخنان خود با تبریک سالروز میلاد با سعادت حضرت امام رضا علیهالسلام و با گرامیداشت یاد شهید رئیسی که اهتمام فراوانی به مسائل مردم بخصوص کارگران داشت، سخنان وزیر رفاه، کار و تعاون اجتماعی در این دیدار و بیان خلأها و نیازهای محیط کار و جامعه کارگری را صحیح و نیازمند توجه و پیگیری خواندند و افزودند: اگر مسئولان مربوطه همت کنند و تصمیم بگیرند، رفع این مشکلات و دغدغهها، ممکن و شدنی است.
رهبر انقلاب مسائل کار و کارگری را با سرنوشت کشور مرتبط خواندند و در بیان اهمیت ارزش کار و کارگر گفتند: کارگران عزیز باید قدر خود را بدانند چرا که کسب رزق زندگی و نان حلال با دوری از چپاولگری، مفتخواری و دستاندازی به مال دیگران و همچنین رفع نیازهای جامعه با تولید محصولات و خدمات، دو خصوصیت با ارزش و مهم کارگر از بُعد انسانی است که نزد خدای متعال، حسنه محسوب میشود.
حضرت آیتالله خامنهای در تبیین ارزش کار، گفتند: کار، ستون اصلی اداره و دوام زندگی بشر است که بدون آن زندگی فلج میشود بنابراین اگرچه علم و سرمایه در انجام کار مهم و تأثیرگذار است اما بدون کارگر، کاری پیش نمیرود و این کارگر است که به سرمایه، روح میبخشد.
ایشان با اشاره نامگذاری سال جاری به «سرمایهگذاری برای تولید» مهمترین سرمایه تولید و یکی از ستونهای قوام و دوام جامعه را کارگر خواندند و با تأکید بر اینکه سرمایهگذاری مالی بدون اراده و توانایی کارگر راه به جایی نمیبرد، افزودند: به همین علت، دشمنان جوامع از جمله بدخواهان جمهوری اسلامی از ابتدای انقلاب تا امروز در پی آن بودند و هستند که جامعه کارگری را از کار در فضای جمهوری اسلامی منصرف و معترض کنند.
رهبر انقلاب با اشاره به تلاشهای جریانهای کمونیستی برای تعطیلی و فلج کردن تولید در ابتدای انقلاب، گفتند: امروز هم همان انگیزهها وجود دارد اما هم آن روز و هم امروز، کارگران ما در مقابل آنها ایستاده و با مشت محکم به دهان آنها کوبیدهاند.
ایشان با تأکید بر اینکه لازمه صیانت از سرمایه مهمی همچون کارگر این است که بخشهای مختلف به وظایف خود عمل کنند، درباره «امنیت شغلی» کارگران گفتند: کارگر باید بداند که در شغل خود خواهد بود و بتواند برای زندگی خود برنامه ریزی کند و مطمئن باشد که ادامه کار او وابسته به اراده دیگران نیست.
حضرت آیتالله خامنهای، تعطیلی برخی کارخانجات و واحدهای تولیدی به بهانههای مختلف را در چندین سال قبل، ضد امنیت شغلی خواندند و افزودند: برای تعطیلی این واحدها، بهانههایی همچون نبود مواد اولیه یا فرسودگی ماشینآلات مطرح میشد در حالیکه این مشکلات باید علاج میشد نه اینکه کارخانهها تعطیل شوند.
ایشان با اشاره به فروش زمینهای ارزشمند برخی کارخانجات به منظور سودجویی به بهای تعطیلی تولید و اخراج کارگران، تأکید کردند: دستگاههای نظارتی و قضایی و همچنین مجموعه دولت مراقبت کنند تا چنین اتفاقاتی تکرار نشود.
رهبر انقلاب به احیاء حدود هشت هزار کارخانه تعطیل یا نیمهتعطیل در دولت شهید رئیسی اشاره کردند و گفتند: این حرکت نشان داد که میتوان از تعطیلی کارخانجات و یا کاهش ظرفیت تولید آنها جلوگیری کرد که این یکی از افتخارات آن شهید عزیز بود.
حضرت آیتالله خامنهای به موضوع امنیت شغلی از زاویهای دیگر یعنی لزوم تأمین امنیت شغلی کارآفرین نیز پرداختند و گفتند: نباید بهگونهای برخورد کرد که کارآفرین احساس کند سرمایهگذاری و حفظ سرمایه، به ضرر او تمام میشود.
ایشان تأمین ایمنی کارگر را مسئولیتی مهم برشمردند و با اشاره به اخبار اسفبار حوادث معادن در چند سال اخیر گفتند: البته طبق گزارشهای رسیده، مشکل ایمنی محدود به معادن نیست و تأمین ایمنی کارگران در همه واحدهای تولیدی، چه به وسیله الزامات فنی و چه با پوششهای تأمین اجتماعی باید به صورت جدی پیگیری و اجرا شود.
حضرت آیتالله خامنهای وظیفه دیگر در قبال جامعه کارگری را مهارتافزایی خواندند و افزودند: برای مهارتآموزی کارگران، در سازمان فنی و حرفهای و آموزشگاههای آن زمینه بسیار خوبی وجود دارد. البته در کنار این آموزشگاهها، شرکتهای بزرگ هم میتوانند در حاشیه کار خود مجموعهها و دورههایی برای افزایش مهارتهای کارگران ایجاد کنند.
رهبر انقلاب با اشاره به تأکیدات مکرر بر مصرف تولیدات داخلی بهعنوان حمایتی مهم از کارگران، گفتند: البته برخی در این زمینه درست عمل نکردند اما تا جایی که به آن عمل شد برای کشور مفید بود چرا که خرید جنس تولید داخل کمک به کارگر و سرمایهگذار ایرانی است اما خرید نوع خارجی آن در واقع کمک به کارگر و سرمایهگذار خارجی و خلاف انصاف و انسانیت است.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به کیفیت بسیار خوب برخی کالاهای داخلی افزودند: این را به فرهنگی رایج تبدیل کنیم که ایرانی کالای ایرانی مصرف کند مگر در کالایی که تولید داخل ندارد.
ایشان با انتقاد از مکاتبه یکی از دستگاهها مبنی بر رفع ممنوعیت واردات کالاهای دارای تولید داخل، باز کردن راه واردات را انتخابی آسان اما به ضرر کشور و جامعه کارگری خواندند و گفتند: حتی اگر کالایی در داخل کیفیت خوبی ندارد سعی کنید که کیفیت آن را بالا ببرید همچنانکه چند سال قبل در پاسخ به کسانی که به کیفیت خودروهای داخلی اعتراض داشتند گفتیم جوان ایرانی که با وجود محاصره علمی و اقتصادی، میتواند موشک و محصولی تولید کند که دشمن بگوید به احترام این کار تمامقد میایستم، بنابراین او میتواند خودرویی نیز با کیفیت بهتر و مصرف کمتر تولید کند.
رهبر انقلاب یکی از کارهای مهم به نفع کارگران و کارفرمایان را که نیازمند برنامهریزی جامع و کامل مسئولان است، شریک کردن کارگر در سود حاصل از تولید دانستند و افزودند: اینکه کارگر احساس کند در سود کالا شریک است، باعث افزایش انگیزه و ارتقاء کیفیت و اتقان کار و ماندگاری آن واحد تولیدی برای سالیان طولانی خواهد شد.
حضرت آیتالله خامنهای، تأمین مسکن کارگران از طریق تعاونیهای مسکن و یا ایجاد خانههای سازمانی در اطراف واحدهای تولیدی را مورد تأکید قرار دادند و در بیان نکتهای دیگر با اشاره به مسئله «فرهنگ محیط کار» افزودند: در فلسفه مارکسیستی، محیط کار و زندگی، محیط تضاد و دشمنی است و کارگر باید با صاحب کارخانه دشمن باشد که با این فکر غلط سالهای طولانی خود و دنیا را معطل کردند اما اسلام، محیط کار و زندگی را محیط ائتلاف و همکاری و همافزایی میداند بنابراین در محیط کار هر دو طرف باید صمیمانه به پیشرفت کار کمک کنند.
ایشان صحبت درباره کارگر را منحصر به کارگران صنعتی ندانستند و افزودند: همه کارگران همچون کارگران ساختمانی، مزرعهای، میادین میوه و ترهبار و بانوانی که در قالب مشاغل خانگی با استفاده از وسایل ارتباطی جدید تولیدات خود را میفروشند، باید از لحاظ تأمین اجتماعی و سایر الزامات برشمرده شده مورد توجه قرار بگیرند.
حضرت آیتالله خامنهای در بخش پایانی سخنانشان با اشاره به سیاستهای مغرضانهای که در پی به فراموشی سپردن مسئله فلسطین است، تأکید کردند: ملتهای مسلمان نباید اجازه دهند که با شایعات گوناگون و به میان آمدن حرفهای بیربط و بیمعنی، افکار عمومی از مسئله فلسطین و غزه و جنایات رژیم صهیونیستی جدا شود.
ایشان ایستادگی دنیا در مقابل رژیم صهیونیستی و حامیان آن را ضروری خواندند و گفتند: آمریکا به معنی واقعی از رژیم صهیونیستی حمایت میکند و اگرچه در عالم سیاست اظهاراتی میشود که ممکن است برداشتهای دیگری از آن انجام شود اما واقعیت این است که مردم مظلوم فلسطین و غزه نه تنها با رژیم صهیونیستی بلکه با آمریکا و انگلیس روبرو هستند و آنها بجای جلوگیری از جنایات و قتل و کشتار، جنایتکار را اینگونه با ارسال سلاح و امکانات تقویت و کمک میکنند.
رهبر انقلاب با تأکید بر اینکه بعضی شعارها و حرفها و حوادث گذرا نباید باعث فراموشی مسئله فلسطین شود، خاطرنشان کردند: به توفیق و به عزت و جلال الهی، فلسطین بر اشغالگران صهیونیست پیروز خواهد شد و جَوَلان چند روزه جریان باطل پایان خواهد یافت. همچنانکه کارهایی که در سوریه میکنند نشانه قوت آنها نیست بلکه نشانه ضعف است و موجب ضعف بیشتر نیز خواهد شد.
حضرت آیتالله خامنهای ابراز امیدواری کردند ملت ایران و ملت های مومن روزی پیروزی فلسطین بر غاصبان آن سرزمین را به چشم خود مشاهده کنند.
در ابتدای این دیدار وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در سخنانی، بهبود وضعیت کارگران را بهبود حال همه جامعه دانست و گفت: کارگران نیروی پیشبرنده سیاستهای اقتصادی کشورند و مشارکت آنها در تدوین و اجرای سیاستها، کلید راهگشای تولید و صنعت خواهد بود.
«پیگیری میدانی مصوبات کار و تولید»، «هدفگذاری برای کاهش ۸ درصدی حوادث کار در سال ۱۴۰۴»، «حفظ قدرت خرید کارگران»، «توزیع کالابرگ»، «تقویت فرهنگ کار با حذف واسطهها»، «کاهش هزینههای جامعه کارگری با اصلاح نظام آموزشی و نظام سلامت»، «پیگیری مسکن کارگری» و «مطالبه از جامعه هنری برای تجلیل از مقام کارگر» از جمله محورهای سخنان آقای میدری در این دیدار بود.
برقراری آتشبس میان هند و پاکستان؛ سلاحها خاموش شدند
دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا از آتش بس فوری میان هند و پاکستان خبر داد.
ترامپ بیان کرد: مایه خرسندی است که اعلام کنم که هند و پاکستان با آتش بس فوری موافقت کردند. پس از مذاکراتی که با میانجیگری آمریکا انجام شد، مایه خوشحالی است که اعلام کنم که هند و پاکستان با آتش بس فراگیر و کلی موافقت کردند.
رئیس جمهور آمریکا گفت: به هند و پاکستان به خاطر روی آوردن به منطق صلح و هوش عالی تبریک میگویم و اهتمام آنها به این موضع را ارج مینهم.
همزمان مارکو روبیو وزیر خارجه آمریکا نیز به رایزنیهای ۴۸ ساعته خود و دیگر مقامات آمریکایی با مقامات هندی و پاکستانی اشاره کرد و گفت: طی ۴۸ ساعت گذشته، من و جی دی ونس معاون رئیس جمهور، با مقامات ارشد هند و پاکستان، از جمله نخست وزیران نارندرا مودی و شهباز شریف، وزیر امور خارجه سوبرامانیام جایشانکار، رئیس ستاد ارتش عاصم منیر، و مشاوران امنیت ملی، اجیت دووال و عاصم مالک، گفتگو کردهایم. با کمال خرسندی اعلام میکنم که دولتهای هند و پاکستان با آتشبس فوری و آغاز مذاکرات در مورد طیف وسیعی از مسائل در یک مکان بیطرف موافقت کردهاند. ما از نخست وزیران مودی و شریف به خاطر خرد، تدبیر و سیاستمداریشان در انتخاب مسیر صلح تقدیر میکنیم.
اسلام آباد تأیید کرد
از سوی دیگر محمد اسحاق دار وزیر خارجه پاکستان نیز اعلام کرد: با هند درباره آتش بس فوری توافق کردیم. پاکستان همواره به دنبال تحقق صلح و امنیت در منطقه و مصونیت از حاکمیت و تمامیت اراضی خود است.
وزیر خارجه پاکستان گفت: این توافق جزئی نیست بلکه تفاهمی کامل در زمینه برقراری آتش بس میان دو کشور است. کانالهای نظامی میان دهلی نو و اسلام آباد برقرار شده است. حدود ۳۰ کشور در تلاشهای دیپلماتیک شرکت کردند.
برقراری اولین تماس نظامی میان هند و پاکستان
همزمان برخی منابع به الجزیره اعلام کردند که میان مقامات نظامی هند و پاکستان تماس تلفنی برقرار شده است.
باز شدن حرم هوایی پاکستان
منابع فرودگاهی پاکستان از باز شدن حریم هوایی این کشور به طور کامل به روی پروازها خبر داد.
هند: آتش بس ساعت ۵ عصر آغاز میشود
وزارت خارجه هند نیز اعلام کرد: آتش بس با پاکستان ساعت ۵ عصر به وقت محلی امروز شروع خواهد شد. فرماندهان ارشد نظامی هند و پاکستان بار دیگر در ۱۲ ماه می با یکدیگر دیدار خواهند کرد.
هرچه اخلاقت وسیعتر، روزیت فراوانتر
امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام:
فی سَعَةِ الاَْخْلاقِ کُنوزُ الاَْرْزاقِ
گنج های روزی در وسعت اخلاق نهفته است.
کافی، ج ۸ ، ص ۲۳































