اقرار حاضران در غدیر خم، در منابع شیعه و سنی

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)
اقرار حاضران در غدیر خم، در منابع شیعه و سنی

« حدیث غدیر » یکی از طولانی‌ترین احادیث نبوی است و تمام فرازهای آن قابل تأمل است ولی سه فراز آن از اهمیت بیشتری برخوردار بوده و محور اصلی استدلال بر خلافت و ولایت امیرمؤمنان علی علیه‌السلام هستند که عبارتند از:

1. جمله اول حدیث غدیر که گرفتن اقرار از همه مردم بود: «ألَسْتُ أوْلَى بِكُمْ مِنْ أنْفُسِكُمْ؛ آیا من نسبت به شما از خودتان اولی [به تدبیر و تصرف] نیستم؟»

2. جمله دوم حدیث غدیر که انتصاب امامت و ولایت بود: «مَنْ کُنْتُ مَوْلاَهُ فَهَذَا عَلِیٌّ مَوْلاَهُ؛ هر که من مولای اویم، پس این علی مولای اوست.»

3. جمله سوم که مشتمل بر دعا و نفرین است: «اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ؛ خدايا هر كه او را دوست دارد دوستش دار و هر كه او را دشمن دارد او را دشمن دار! و هر كه ناصر او باشد ناصرش باش؛ و هر كه خاذل او باشد مخذولش دار.»

این سه فراز با تعابیر مختلف در متون روایی و تاریخی فریقین آمده است که در این نوشته برآنیم تعابیر مختلف فراز اول حدیث غدیر را از منابع فریقین بیان کنیم:

تعابیر مختلف فراز اول حدیث غدیر در منابع مذهب اهل بیت علیه السلام

اندیشمندان فرهیخته شیعه این فراز را با تعابیر مختلف نقل کرده‌اند که به بعضی از آن‌ها اشاره می‌شود:

1. ألَستُ‏ أولى‏ بِالمُؤمِنينَ مِن أنفُسِهِم: این تعبیر در بعضی از کتب شیعه مثل معانی الاخبار[1]، الارشاد[2] و دلائل الصدق[3] آمده است.

2. أَيُّهَا النَّاسُ أَتَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ مَوْلَايَ وَ أَنَا مَوْلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ أَنَا أَوْلَى بِهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ[4]

3. ألَسْتُ أوْلَى بِكُمْ مِنْ أنْفُسِكُمْ[5]

4. أَلَسْتُمْ تَعْلَمُونَ أَنِّي أَوْلَى بِكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ[6]

5. يَا أَيُّهَا النَّاسُ مَنْ وَلِيُّكُمْ أَوْلَى بِكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ قَالُوا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ[7]

6. أَلَا وَ إِنِّي أُشْهِدُكُمْ أَنِّي أَشْهَدُ أَنَّ اللَّهَ مَوْلَايَ وَ أَنَا مَوْلَى كُلِّ مُسْلِمٍ وَ أَنَا أَوْلى‏ بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ‏ فَهَلْ تُقِرُّونَ لِي بِذَلِكَ وَ تَشْهَدُونَ لِي بِهِ[8]

7. أَلَسْتُ أَوْلَى بِكُمْ مِنْكُمْ بِأَنْفُسِكُمْ[9]

8. أَلَسْتُمْ تَزْعُمُونَ أَنِّي‏ أَوْلى‏ بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ[10]

9. يا أيّها النّاس مَن وَليّكم وَ أولى بِكُم مِن أنفُسِكم[11]

حدیث غدیر

تعابیر مختلف فراز اول حدیث غدیر در منابع اهل تسنن

فراز اول حدیث غدیر علاوه بر منابع شیعه، در بسیاری از منابع عامه نیز با تعابیر مختلفی آمده است و تعداد آن ها به اندازه ای است که به طور قطع و یقین می‌توان ادعای تواتر این فراز از حدیث غدیر ، در نزد اهل تسنن را کرد. برخی از این تعابیر عبارتند از:

1. ألَسْتُ أوْلَى بِكُمْ مِنْ أنْفُسِكُمْ: این تعبیر را ابن‌ابی‌عاصم در کتاب «السنه»[12] و طبرانی در «المعجم الکبیر»[13] و حاکم نیشابوری در «المستدرک علی الصحیحین»[14] آورده‌اند.

2. ألَسْتُ أوْلَى بِكُم يا مَعشَرَ المُسلِمينَ مِن أنفُسِكُم: این تعبیر را ابن‌عساکر در تاریخ مشهور خود که مورد وثوق و استناد عامه است آورده است.[15]

3. ألَسْتُ أوْلَى بِكُمْ مِنْ أنْفُسِكُمْ قلنا بلى يا رسول الله قال ألَسْتُ أوْلَى بِكُمْ مِنْ أمَّهاتكم قلنا بلى يا رسول الله قال ألَسْتُ أوْلَى بِكُمْ مِنْ أبائكم قلنا بلى يا رسول الله قال ألستُ أولى بكم ألستُ ألستُ ألستُ قلنا بلى يا رسول الله: این تعبیر نسبتاً طولانی را ابن‌عساکر در تاریخ خود و نیز ابن‌کثیر در کتاب «البدایة و النهایة» خود نقل کرده‌اند.[16]

4. أتَعلَمونَ انّى أولى بِالمُؤمِنينَ مِن أنفُسِهم: این تعبیر را بسیاری از بزرگان علمای عامه نقل کرده‌اند که از آن جمله می‌توان به اشخاصی همچون احمدبن‌حنبل[17]، هیثمی[18]، ابن‌عساکر[19]، ابن‌اثیر[20]، ذهبی[21] و ابن‌کثیر[22] اشاره کرد.

5. أتَعلَمونَ انّى أولى بِالمُؤمِنينَ مِن أنفُسِهم ثَلاث مَرّات: این نوع تعبیر را که به دلیل تکرار سه باره، تأکید و اهمیت موضوع را به راحتی می‌فهماند، حاکم نیشابوری در «المستدرک»[23] و ابن‌عساکر در «تاریخ مدینه دمشق»[24] نقل کرده‌اند. 

6. ألَستُم تَعلَمونَ انّى أولى بِالمُؤمِنينَ مِن أنفُسِهِم قالوا بَلى قالَ ألَستُم تَعلَمونَ انّى أولى بِكُلِّ مُؤمِن مِن نَفسه قالوا بلى: این تعبیر متفاوت را احمدبن‌حنبل در مسند خویش[25] و ابن‌أبی‌شیبه در «المصنف»[26] ذکر کرده‌اند.

7. ألَستُم تَعلَمونَ انّى أولى بِالمُؤمِنينَ مِن أنفُسِهِم قالوا بلى: این تعبیررا احمد بن حنبل[27] و طبرانی[28] در تألیفات خویش مکتوب کرده‌اند.

8. ألَستُم تَعلَمونَ انّى أولى بكل مؤمن من نفسه قالوا بلى نحن نشهد لانت أولى بكل مؤمن من نفسه: این نوع تعبیر نیز در دو کتاب از کتاب های نسائی آمده است.[29]

9. ألَستُم تَعلَمونَ انّى أولى النّاسَ بِالمُؤمِنينَ مِن أنفُسِهم قالوا بلى: ابن‌حبان در صحیح خود، این تعبیر را نقل کرده است.[30]

10. ألَستُم تَعلَمونَ انّى أولى بكل مؤمن ومؤمنة من نفسه قالوا بلى: طبرانی که به تنهایی تعابیر متفاوتی را از این فقره آورده است، در «المعجم الکبیر» خود این تعبیر را آورده است.[31]

11. ألَستُم تَعلَمونَ انّى أولى بكل مؤمن من نفسه: نسائی این تعبیر را در خصائص امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام آورده است.[32]

12. ألَستُم تَشهَدونَ أنّ الله و رسوله أولى بِكُم مِن أنفُسِكُم: این تعبیر را هم ابن‌ابی‌عاصم[33] و هم متقی هندی[34] ذکر کرده‌اند.

13. ألَستُم تَشهَدونَ أنّ اللهَ تَبارَكَ و تَعالى وَ رَسوله أولى بِكُم مِن أنفُسِكُم وأنّ الله و رَسوله مولياكم قالوا بلى: ابن‌عساکر این تعبیر جالب را از این فقره نقل کرده است.[35]

14. لَستُم تَشهَدونَ أن لا إله ألا الله وأنَّ مُحَمَّدا عَبده ورسوله وأنّ جَنَّته حَق وناره حق وأنَّ المَوتَ حَق وَأنَّ البَعثَ بَعدَ المَوت حَق وأنَّ السّاعة آتية لا رَيبَ فيها وأن الله يبعث من في القبور قالوا بلى نشهد بذلك قال اللهم اشهد ثم قال أيها الناس إن الله مولاي وأنا مولى المؤمنين وإنّي أولى بِهِم مِن أنفُسهم فَمَن كُنتُ مَولاه فَهذا مَولاه اللّهمّ والِ مَن والاه وعادِ مَن عاداه؛

در این تعبیر که تاریخ ابن‌عساکر[36] و البدایة و النهایة[37] آن‌را نقل کرده‌اند ابتدا پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله پس از اشاره به تعدادی از اعتقادات اسلامی، ولایت امام علی علیه‌السلام را مطرح می‌کنند که یکی از استدلال‌های شیعه بر اثبات خلافت را رقم می‌زند.

15. ألَستُم تَشهَدون انّى قَد بَلَّغت وَنَصَحت قالوا نَشهَد انّك قَد بَلَغت وَنَصَحت قال ألا إن الله عزَّوَجَلّ وَلي وَأنا ولى المؤمنين: این تعبیر را ابن‌أثیر در أسدالغابة آورده است.[38]

16. أليسَ الله أولى بِالمُؤمِنين قالوا بلى: این تعبیر را بسیاری از بزرگان عامه از جمله احمد بن حنبل[39] و ابن عساکر[40] و مزی[41] و إبن‌کثیر[42] در تألیفات خود ذکر کرده‌اند.

فراز اقرار گرفتن پیامبر از مسلمانان با تعابیر مختلف و با سندهای متعدد، نشان از اعتبار و اهمیت آن است که جای هیچ‌گونه شک و تردیدی باقی نمی‌گذارد که پیامبر با گرفتن این اقرار، حجت را بر همگان تمام کرد که بهتر از خود مردم، صلاح آنان را می‌داند.

پی نوشت

[1] معانی الاخبار، ص65.

[2] الارشاد، ج2، ص232.

[3] دلائل الصدق، ص37.

[4] تفسیر عیاشی،ج1، ص4، الغیبه، ص69، اثبات الهداه، ج3، ص140.

[5] الخصال، ج2، ص479، کمال الدین، ج2، ص337، تفسیر نور الثقلین، ج4، ص237، سلیم بن قیس، ج2، ص888، اثبات الهداه، ج3، ص157.

[6] تفسیر قمی، ج1، ص174.

[7] تفسیر فرات کوفی، ص130، مراه العقول، ج3، ص284.

[8] الخصال، ج1، ص66.

[9] عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج1، ص55، الارشاد، ج1، ص176.

[10] اقبال الاعمال، ج1، ص455.

[11] الوافی، ج2، ص317.

[12] السنه، ص592.

[13] المعجم الکبیر، ج5، ص195.

[14] المستدرک علی الصحیحین، ج3، ص613.

[15] تاریخ مدینه دمشق، ج42، ص208.

[16] تاریخ مدینه دمشق، ج42، ص220، البدایه و النهایه، ج7، ص386.

[17] مسند احمد، ج4، ص370.

[18] مجمع الزوائد، ج9، ص104.

[19] تاریخ مدینه دمشق، ج2، ص205.

[20] اسد الغابه، ج1، ص367.

[21] تاریخ اسلام،ج3، ص631، سیر اعلام النبلاء، ج2، ص501.

[22] البدایه و النهایه، ج5، ص774.

[23] المستدرک علی الصحیحین، ج3، ص118.

[24] تاریخ مدینه دمشق، ج42، ص216.

[25] مسند، ج4، ص281.

[26] المصنف، ج7، ص503.

[27] مسند، ج4، ص36.

[28] العجم الاوسط، ج2، ص275.

[29] السنن الکبری، ج5، ص131، خصائص امیرالمومنین، ص95.

[30] الصحیح، ج15، ص376.

[31] المعجم الکبیر، ج5، ص202.

[32] خصائص،ج1، ص100.

[33] السنه، ص591.

[34] کنز العمال، ج13، ص140.

[35] تاریخ مدینه دمشق، ج2، ص213.

[36] همان، ج42، ص219.

[37] البدایه و النهایه، ج7، ص386.

[38] اسدالغابه، ج5، ص205.

[39] مسند، ج1، ص118.

[40] تاریخ مدینه دمشق، ج42، ص210.

[41] تهذیب الکمال، ج11، ص110.

[42] البدایه و النهایه، ج5، ص29.

خوانده شده 627 مرتبه