آیۀ 59 سورۀ نساء معروف به آیه اولوالامر از مهمترین آیات قرآن است. از این آیه، برداشتهای مهمی نسبت به امامت و عصمت معصومین علیهمالسلام و از جمله امیرالمؤمنین علیهالسلام وجود دارد. ازاینرو برخی اندیشمندان اشکالاتی نسبت به این آیه بیان کردهاند.
از باب نمونه گفتهاند کلمهی «اولوالامر» جمع است؛ در حالیکه شیعه معتقد است در هر زمانی، تنها یک امام وجود دارد.[1] در پاسخ به این شبهه باید گفت: لفظ جمع میتواند دارای حکمی باشد که بر گروهی صادق باشد و بر تمام افراد صدق کند. مثل اینکه وقتی گفته میشود «پزشکان این شهر را احترام نهید»، یعنی به فلانی که پزشک است و دیگری و آن دیگری که پزشک هستند، باید احترام گذاشت. با مراجعه به کتب حدیثی شیعه و اهل تسنن میبینیم روایات متعددی وجود دارد که صاحبان امر در این آیه، اهلبیت علیهمالسلام هستند. رسولالله صلیاللهعلیهوآله در روایتی معتبر در پاسخ به پرسش اصحاب خویش در مورد تعیین مصادیق اولوالامر در این آیه، اسامی دوازده امام شیعه را نام بردهاند.
روایت چنین است: «ای جابر، اینان جانشینان من و پیشوایان مسلمانان پس از من هستند. نخستین آنان علیبنابیطالب (علیهماالسلام) است و پس از او، حسن و سپس حسین و علیبنحسین و محمدبنعلی (علیهمالسلام)، که در تورات به نام باقر (علیهالسلام) معروف است، و تو به زودی او را خواهی دید. وقتی او را دیدی، سلام مرا به وی برسان. پس از او جعفربنمحمد صادق (علیهماالسلام) است و سپس موسیبنجعفر و علیبنموسی و محمدبنعلی و علیبنمحمد و حسنبنعلی (علیهمالسلام) و در آخر همنام و همکنیۀ من، حجت خداوند روی زمین... .[2]
نکتهی دیگری که در این آیه باید توجه شود، قرین بودن اطاعت از رسولالله و اولوالامر، با اطاعت از خداوند میباشد. خداوند متعال در آیه اولوالامر، نخست به اطاعت مطلق از خودش با تعبیر «أَطِيعُوا اللهَ» دستور داده، سپس با یک دستور و با تعبیر «أطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِى الأَمْرِ مِنْکُمْ»، اطاعت از رسول و صاحبان امر را بیان کرده است. قرین بودن اطاعت از پیامبر با اطاعت از اولوالامر بر این مطلب دلالت دارد که قلمرو وجوب اطاعت از اولوالامر در همۀ عرصههای مشترک میان اولوالامر و پیامبر، یعنی تبیین و تفسیر دین و امور مربوط به رهبری مسلمین است و از همین رو، در همۀ این عرصهها باید از اولوالامر همچون پیامبر اطاعت کرد. در واقع مراجعه به اولوالامر عین مراجعه به حکم خدا و حکم رسولالله صلیاللهعلیهوآله است.
آیۀ نورانی اولوالامر، هم بر عصمت پیامبر صلیاللهعلیهوآله دلالت میکند و هم بر عصمت کسانی که از آنان با عنوان اولوالامر یاد شده است.[3]
دلالت این آیه بر عصمت اهلبیت علیهمالسلام نیز چنین است که در این آیه اطاعت از اولوالامر در کنار اطاعت از پیامبر با یک امر و بدون هیچ قید و شرطی آمده و این، دلیل روشنی بر عصمت اولوالامر است؛ زیرا اگر آنان معصوم نباشند، نمیتوانند به نحو مطلق مورد اطاعت باشند. از طرفی نبوت و به دنبال آن امامت برای رساندن بشر به سعادت حقیقی و واقعی است و اگر نبی یا امام، معصوم نباشد، خدای حکیم ما را به اطاعت از کسانی امر کرده که احتمال خطا در مورد آنان وجود دارد و این، نقض غرض الهی و خلاف حکمت است. در نتیجه، اولوالامر نیز همانند پیامبر، باید معصوم باشند. دلالت این آیه بر عصمت، تا حدی روشن است که برخی مفسران اهل سنت نیز آن را دال بر عصمت اولوالامر دانستهاند.[4]
با توجه به مطالب گفتهشده، جای هیچ شکی نیست که آیۀ اولوالامر بر عصمت اهلبیت علیهمالسلام به عنوان تنها مصداق اولوالامر که به ترتیب جانشینان پیامبر صلیاللهعلیهوآله هستند و همچنین اطاعت مطلق از ایشان دلالت دارد.
پینوشت
[1] فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۱۰، ص۱۱۴.
[2] قندوزی، ینابیع الموده، ص494ـ495؛ حاکم حسکانی، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج1، ص189ـ195.
[3] طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج4، ص388.
[4] فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج10، ص113.