حضرت زینب سلامالله علیها، همانند مادرشان، برترین الگو برای امت اسلامی و تمام بشریت هستند. سبک زندگی ایشان چه در بعد فردی و چه اجتماعی، چنان توحیدی است که تمسک به هر بُعد از زندگی ایشان، سبب شناخت راه سعادت و عبودیت پروردگار میشود.
حضرت زینب امیرالمؤمنین علیهالسلام در مجلس کافران و در مقابل یزید، با صلابت و شکوه و با تکیه بر آیات قرآن کریم به بیان حقیقت بنیامیه و خباثت ایشان و مقام والای اهلبیت علیهمالسلام پرداختند و توانستند حاضران در مجلس را تحت تأثیر قرار دهند. سخنان حضرت زینب سلامالله علیها در خطبه شام سرشار از نکات اعتقادی، اخلاقی و... است، اما شکرگزاری این بانو و تسلیم ایشان در برابر خدا چشمگیر است.
فضیلت شکرگزاری و برترین شاکران درگاه الهی
شکرگزاری از فضایل اخلاقی است که برترین درجات آن، شکرگزاری در تمام رویدادها و حوادث شیرین و بهویژه مصیبتها است. چهبسا به همین جهت، خداوند رحمان شمار شکرگزاران را اندک دانسته است: «وَقَلِیلٌ مِنْ عِبَادِیَ الشَّکُورُ»؛[1] «و شمار کمی از بندگان من شکرگزارند».
ریشه این مرتبه بالای شکرگزاری، در شناخت انسان نسبت به خداوند و صفاتش بهویژه حکمت و ربوبیت او نهفته است. اگر شخصی بهواقع بداند خداوند بهتر از خودش، او و نیازهایش را میشناسد و مهربانترین موجود نسبت به اوست، همواره زبانش ثناگو و شاکر خداست و در رخدادهای تلخ و مصیبتها، شکوه نمیکند؛ بلکه همواره شاکر اوست. ازاینرو اگر کسی در طول زندگی شاکر درگاه الهی باشد، میتوان برداشت نمود که او برترین شناختها را نسبت به پروردگار عالم دارد.
اهلبیت علیهمالسلام بالاترین مقام شکرگزاری در میان تمام انسانها را دارا هستند؛ چراکه بالاترین شناخت را نسبت به خداوند متعال دارند. در میان خاندان اهلبیت علیهمالسلام، حضرت زینب سلامالله علیها در این زمینه جایگاهی برجسته دارند. راز این فضیلت در وجود ایشان با توجه سخنی که ایشان انتهای خطبه معروف شام فرمودند روشن میشود.
شکر پس از شکر در کلام زینت امیرالمؤمنین علیهالسلام
زندگی حضرت زینب سلامالله علیها از دوران کودکی تا پایان عمر مبارکشان، با حوادث و مصیبتهای تلخ فراوانی همراه بوده است، که یکی از آنها میتوانست یک انسان عادی را دچار لغزش کند ولی در مورد ایشان، هر بار جلوهای از بندگی ایشان ظهور یافت. در خطبه معروف ایشان که پس از تجربه مصیبتهای روز عاشورا و سختیهای اسارت، در مجلس یزید افاضه شد، ادبیات شکرگزارانه این بانو میدرخشد.
حضرت زینب سلامالله علیها در فراز پایانی این خطبه میفرمایند: «فَالحَمدُ للّه الَّذي خَتَمَ لِأَوَّلِنا بِالسَّعادَةِ وَالمَغفِرَةِ، ولِاخِرِنا بِالشَّهادَةِ وَالرَّحمَةِ، ونَسأَلُ اللّه َأن يُكمِلَ لَهُمُ الثَّوابَ ويوجِبَ لَهُمُ المَزيدَ، و يُحسِنَ عَلَينَا الخِلافَةَ إنَّهُ رَحيمٌ وَدودٌ، حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ»؛[2] «ستايش، ويژه خدايى است كه آغازِ ما را سعادت و مغفرت، و فرجامِ ما را شهادت و رحمت، قرار داد. از خدا میخواهیم كه پاداش آنان را كامل كند و افزون هم بدهد و جانشين خوبى در نبودِ آنها براى ما باشد، كه او بخشنده و مهربان است و خدا، ما را بس است و او خوب وكيلى است!»
بهیقین فقط کسی که مصداق آیات «وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ»؛[3] «و مؤمنان محبتشان به خدا شديدتر است» و «يَـا أَيَّتُهَا ٱلنَّفْسُ ٱلْمُطْمَئِنَّةُ * ٱرْجِعِي إِلی رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً»؛[4] «اي نفس دلآرام، بهسوی پروردگارت بازگرد كه تو خشنود از او و او از تو راضي است» باشد، اینچنین میتواند پسازاین رخدادهای کمرشکن، زبان به ستایش گشوده و به تعبیر عرفی در تمام وقایع و مصیبتها، بر زبانش «راضیم به رضای خدا» جاری باشد.
چه نیکو و پسندیده است که پدر و مادر نام نیکوی «زینب» را به عنوان اسم فرزند خود انتخاب نموده و چه شخصیتی والاتر از ایشان میتواند الگوی تربیتی پدر و مادر باشد، تا رهرویی الهی تحویل اسلام عزیز نمایند.
پینوشت:
[1]. سوره سبأ، آیه13.
[2]. علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، نشرمؤسسةالوفاء، ج 45، ص 135.
[3]. سوره بقره، آیه 165.
[4]. سوره فجر، آیه 27ـ28.