خداوند متعال، انسان را خلق کرد و انبیا وامامان را بهعنوان معلم و راهنمای او قرار داد. وظیفه اساسی این معلمان الهی، هدایت بشر به مسیر هدایت و سعادت ابدی بود. آدمی برای تشخیص راه از چاه، هدایت از گمراهی و نور از ظلمت، همواره به معلم نیاز دارد.
معلم حقیقی، آن شخصی است که در مسیر معلمان الهی قدم برداشته و در کنار آموزش علوم مختلف، مسیر حق و حقیقت را به دانشآموز خود آموزش میدهد. جایگاه چنین معلمی بسیار والا و ارزشمند خواهد بود. در این مقال برآنیم تا جایگاه رفیع چنین معلمی را از منظر زینت عبادت کنندگان عالم؛ امام سجاد علیهالسلام به تصویر بکشیم.
«روزی مردى با کسی که گمان میکرد قاتل پدرش است، خدمت امام زین العابدین علیهالسلام رسید و گفت: ای پسر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله! این مرد، پدر مرا به قتل رسانده است. امام سجاد علیهالسلام از متهم حقیقت را پرسید، آن مرد نیز به قتل اعتراف نمود و اینگونه قصاص را بر خود واجب کرد. امام سجاد علیهالسلام از فرزند مقتول درخواست بخشش قاتل را نمود، تا خداوند نیز در مقابل این بخشش، پاداش بزرگی به او دهد، ولی گویا فرزند مقتول به بخشش قاتل، راضى نبود.
امام علیهالسلام رو به وى نمود و فرمود: اگر بیاد میآوری که این مرد بر تو حقّی دارد، پس به جهت آن حقّ، این جنایت را بر وی ببخش و از گناه او درگذر. پسر مقتول گفت: ای فرزند رسول خدا! او بر من حق دارد، اما آنقدر نیست که به خاطر آن، او را بخشیده و از خون پدرم درگذرم.
حضرت سجاد علیهالسلام فرمود:تصمیم تو چیست؟ پاسخ داد: میخواهم او را قصاص کنم، ولی اگر شما میخواهید که من به همان حقّ اندک او، با وی مصالحه بر دیه کنم و از قصاصش درگذرم، من نیز صلح کرده و او را میبخشم.
امام علیهالسلام پرسید: حقّ او بر تو چیست؟ گفت: او یگانگی خدا(توحید) و نبوّت پیامبرش و امامت علىّ بن أبى طالب و أئمّه معصومین علیهمالسلام را به من تلقین نمود [و آموخت]. در این هنگام آن امام همام علیهالسلام در کلامی عجیب فرمود: «فَهَذَا لَا یَفِی بِدَمِ أَبِیکَ! بَلَى وَ اللَّهِ، هَذَا یَفِیَ بِدِمَاءِ أَهْلِ الْأَرْضِ کُلِّهِمْ- مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ سِوَى [الْأَنْبِیَاءِ وَ] الْأَئِمَّةِ (ع) إِنْ قُتِلُوا فَإِنَّهُ لَا یَفِی بِدِمَائِهِمْ شَیْءٌ»؛[1] «آیا به نظرت این کفایت از خون پدرت نمیکند؟! چرا، به خدا قسم که این [تعلیم حقایق دین و آداب شریعت]، به خونبهای تمام مردم زمین از اوّلین تا آخرین - غیر از انبیای مرسل و ائمه معصوم- اگر کشته شوند میارزد، اما به خونبهای أنبیاى مرسلین و أئمّه معصومین علیهمالسلام هیچ چیزی کفایت نمیکند».
فرزند مقتول با شنیدن سخن امام، قاتل را بخشیده و به دیه رضایت داد.
این جایگاه والای یک معلم حقیقی نزد پروردگار است؛ زیرا معلمی که دانشآموز خود را از منجلاب گمراهی رهانیده و به ساحل هدایت میرساند، گویا او را از مرگ نجات داده و حیاتی ابدی به او عطا کرده است. معلم با هدایت خویش نه تنها به دانشآموز خود حیات میبخشد، بلکه در واقع به جامعه بشری حیات بخشیده است و این همان تفسیر آیه زیبای «مَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا»؛[2] «هر کس نفسی را حیات بخشد، مثل آن است که همه مردم را حیات بخشیده»، میباشد.
پینوشت:
[1]. الاحتجاج، طبرسی، ج2، ص319، نشر مرتضى.
[2]. مائده: 32.