از آنجا که روح و حقیقت دعا و آثار تربیتی روحی و روانی آن، برای انسان به طور کامل شناخته شده نیست، گاهی اشکالات و سوالاتی در مورد دعا مطرح میشود. یکی از اشکالات مطرح شده این است که مگر خدا در امور خود اشتباه کرده که با دعا جبران شود؟
برای پاسخ به این پرسش باید به چند نکته توجه داشت:
یک. خداوند خالق همه چیز است و به همه مخلوقات خود، علم و قدرت دارد[1] و در امورش هیچ گونه خطا و اشتباهی ندارد، زیرا هرگز باطلی در کار خدا راه ندارد.[2]
دو. خداوند انسان را طوری آفریده که در تمام طول زندگی، نیازمند خداوند است: «يا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَي اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَميدُ»؛[3] «ای مردم! شما به خدا نیازمندید و خداست كه بىنياز ستوده است»، بنابراین دعا کردن، بردن نیاز به درگاه بینیاز و اظهار بندگی به پیشگاه خداست، زیرا کسانی که از دعا روی گردانند، مستکبرند.[4] و تکبر با بندگی در تضاد است.
سه. ارتباط انسان با خدا در قالب دعا آثار تربیتی فراوانی دارد، از جمله:
1. شناخت بینیازی خدا و فقر ذاتی خود
فقر ذاتی و نیازمندی انسان، باعث میشود که به دنبال شناخت خداوند بینیاز برود، به همین خاطر با دیدن نیاز خود، احساس میکند که باید بینیازی باشد که احتیاجش را برطرف کند و او همان خداست.
2. ایجاد آرامش درونی
دنیا مملو از مشکلات، گرفتاریها، سختیها و اضطرابهاست، بنابراین انسان برای مصون ماندن از آنها، نیازمند آرامش است که در پرتو دعا محقق میشود.
3. دفع بلاها
امیرالمومنین علیهالسلام فرمود: «ادْفَعُوا أَمْوَاجَ الْبَلَاءِ عَنْكُمْ بِالدُّعَاء»؛[5] «به واسطه دعا، امواج بلاها را از خود دور کنید».
4. جلب نعمتهای خدا
خداوند به همه نیازها و احتیاجات انسان آگاه است، ولی دوست دارد که بندگانش با او در ارتباط باشند و این ارتباط و درخواست نیز به نفع خود بندگان است؛ پس این ارتباط را در قالب دعا و درخواست حوائج از خدا و رسیدن به رزق و روزی قرار داد.[6]
به هر حال با روشن شدن جایگاه دعا و آثار فراوان آن، معلوم میشود، که خداوند با آگاهی کامل و بر اساس مصالح بندگان، دعا را قرار داده است.
پینوشت:
[1]. طلاق: 12.
[2]. ص: 27.
[3]. فاطر: 15.
[4]. غافر: 60.
[5]. فیض الاسلام، نهج البلاغه، صبحی، هجرت، 1414ق، چاپ اول، ص495.
[6]. رک، مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، دارإحياء التراث العربي، 1403ق، چاپ دوم، ج90، ص295و 296.