انسانهای بزرگ و تأثیرگذار جامعه قبل از اینکه در آن جایگاه رفیع اثرگذار قرار بگیرند و به عنوان الگو برای یک جامعه مطرح باشند، باید توجه داشت که این رشد و موفقیت را در یک ظرف تربیتی به دست آوردهاند که شناخت آن ظرف تربیتی اگر نگوییم مهمتر شناخت خود موفقیتهاست، قطعاً کمتر از آن نیست.
یکی از شخصیتهای بسیار تأثیرگذار در جهان تشیع و بالتبع آن دین مبین اسلام که اثرات بسیار مثبتی را بر حرکت تشیع داشته است، حضرت فاطمهی معصومه (سلاماللهعلیها) میباشد خصوصاً که در سالها و دهههای اخیر حول محور ایشان در شهر مقدس قم حوزههای علمیهی بسیاری برای ترویج علوم حقهی اهلبیت (علیهمالسلام) تشکیل شده است و به امالقرای جهان اسلام بدل گشته است.
در وصف عظمت و بزرگی این بانوی بزرگوار همین بس که حضرت رضا (علیهالسلام) میفرمایند: «مَنْ زَارَ الْمَعصُومَةَ بِقُمْ کَمَنْ زَارَنى؛[1] هرکس معصومه را در قم زیارت کند،مانند کسى است که مرا زیارت کرده است.»
سؤال اصلی که در این کوتاه نوشته باید بدان پاسخ داده شود این است که زمینههای این رشد تربیتی برای رسیدن به آن همه عظمت و بزرگی در زندگی این بانوی بزرگوار چه بوده است که توانسته اینچنین جایگاهی را پیدا کند که امام معصوم (علیهالسلام) زیارت قبر مطهرشان را مانند زیارت قبر خود معرفی نماید به این معنا که آثار و برکاتی که زیارت امام معصوم (علیهالسلام) دارد، در زیارت قبر نورانی حضرت فاطمه معصومه (علیهاسلام) نیز قابل به دست آوردن است.
قطعاً در این نوشتار پرداختن به همهی زوایای تربیتی این بانوی گرامی امکانپذیر نیست اما در اینجا به برخی از مهمترین آنها اشاره میکنیم:
1.داشتن مادری باکمالات که رکن تربیتی ایشان است:
درست است که امام کاظم (علیهالسلام) و همچنین امام رضا (علیهالسلام) نقش بیبدیلی در تربیت حضرت فاطمه معصومه (علیها سلام) داشتهاند اما نباید از نقش مادر گرامی ایشان در این فضا نیز غافل شد چرا که در روایات یکی از اصلیترین آثار در تربیت فرزند را از بدو تولد فرزند برای مادر تعیین نموده است و بر آن حساسیت زیادی به خرج داده است. رسول خدا (صلياللهعليهوآلهوسلم) ميفرمايند: «تَزَوَّجُوا لِنُطَفِكُمْ فِي الْحَجْزِ الصّالح فَإِنَّ الْعِرْقَ دَسّاسٌ؛[2] از طايفه و عشيره پاكدامن، [نيكوكار و خوشاخلاق] همسر انتخاب كنيد، به درستي كه عِرْق (ژن) در فرزند اثر ميگذارد.»
وقتی زندگی حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) را مرور میکنیم مشاهده میکنیم که مادر ایشان نیز از حیث کمالات اخلاقی و رفتاری در درجات بالایی به سر میبردهاند. «حمیده، مادر بزرگوار امام کاظم (علیهالسلام) بانویی آگاه و محدثه بود و در واقع، ایشان یکی از استادان مجامع علمی بانوان در عصر امام صادق (علیهالسلام) محسوب میشد. وی در حوزهی آموزشی خویش با دختری از اهالی مغرب به نام «نجمه» آشنا شد. نجمه آموزشهای دینی را از همسر امام صادق (علیهالسلام) فرامیگرفت و نشانههای عقل، هشیاری و ایمان به خدا از رفتار و سیرهی عملی وی مشهود بود.»[3] بعدها «نجمه» با خوابی که مادر امام کاظم (علیهالسلام) دیدند برای همسری امام کاظم (علیهالسلام) برگزیده شدند. وقتی مادر این همه کمالات داشته باشند زمینهی تربیتی حضرت معصومه (علیها سلام) بیشازپیش مهیا میشود.
2.جایگاه غیر تبعیضآمیز و پر از محبت مادر نسبت به ایشان:
آنچه در تورقهای تاریخی به دست میآید خشنودی مادر از داشتن دختری است که بشارت او را قبل از ولادتش دادهاند و این شادی و شوق هم در دوران حمل و هم پساز آن آثار مثبت خود را بر آرامش دختر گرامی موسی بن جعفر (علیهماالسلام) میگذارد. «پس از گذشت سالیانی، وقتی فاطمه معصومه (علیهاسلام) متولد شد، نجمه از شادی در پوست خود نمیگنجید؛ زیرا او، پس از افتخار مادریِ علی بن موسیالرضا (علیهالسلام) اینک با ولادت فاطمه معصومه (علیها سلام) افتخار و شرافتی افزون یافت.»[4]
وقتی محبت مادری از همان ابتدا بر دلوجان ایشان نازل میشود و او در دامن پرمهر و محبت مادر رشد پیدا میکند، خود نیز اهل محبت میشود آنچنانکه در روزهای آخر عمر شریفشان یاد برادر از ذهن و فکرشان جدا نمیشود و دائم در فراغ ایشان میگریستند.
3.رفتارهای عزتمندانه پدر نسبت به ایشان:
وقتی تا این میزان تحملِ فشار و سختی را حضرت فاطمه معصومه (سلاماللهعلیها) آن هم در دیار غربت مشاهده میکنیم و متوجه میشویم که لحظهای از ثبات قدم ایشان کم نشده است، باید به سالهای قبلتر برگردیم که ایشان گوهر نابی را در درون خود پروراندهاند که به سبب آن بر تمامی سختیها فائق آمدهاند.
گوهر عزت نفس و احساس ارزشمندی را پدر بزرگوار ایشان امام موسی کاظم (علیهالسلام) در نهادشان پروراندهاند که موجب تابآوری هر چه بیشتر ایشان در گذر از سختیها شده است. حسن ختام این کوتاه نوشته را به نقل ماجرایی از زندگی نورانی این بانوی بزرگوار اختصاص میدهیم؛ آیتالله مستنبط از كتاب «كشف اللئالي» نقل فرموده كه روزي عدهاي از شيعيان وارد مدينه شدند و پرسشهایی داشتند كه ميخواستند از محضر امام كاظم(علیهالسلام) بپرسند. امام(علیهالسلام) در سفر بودند، پرسشهای خود را نوشته به دودمان امامت تقديم نمودند، چون عزم سفر كردند براي پاسخ پرسشهاي خود به منزل امام(علیهالسلام) شرفياب شدند، امام كاظم(علیهالسلام) مراجعت نفرموده بود و آنها امكان توقف نداشتند، ازاینرو حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) پاسخ آن پرسشها را نوشتند و به آنها تسليم نمودند، آنها با مسرت فراوان از مدينه منوره خارج شدند، در بيرون مدينه با امام كاظم(علیهالسلام) مصادف شدند و داستان خود را براي آن حضرت شرح دادند. هنگامي كه امام (علیهالسلام) پرسشهای آنان و پاسخهای حضرت معصومه (علیها السلام) را ملاحظه كردند، سه بار فرمودند: فداها ابوها.[5]
_____________________________________
1.ریاحین الشریعة، ذبیح الله محلاتی، ج 5، ص 35، انتشارات دار الکتب الاسلامیه، تهران.
2.ميزان الحكمه، محمد محمدي ريشهري، ج 2، واژه ولد، ص 1183، انتشارات دارالحديث، قم، 1379.
3.مهتاب اهل بيت عليها السلام: سيري در زندگي كريمه اهل بيت، حضرت معصومه عليها السلام، سيد حسين اسحاقي، ص18، انتشارات مركز پژوهشهاي اسلامي صداوسیمای جمهوري اسلامي ايران، قم، ۱۳۸۶.
4.همان.
5.حضرت معصومه فاطمه دوم، محمد محمدي اشتهاردي، ص 133، انتشارات اخلاق، 1389.