emamian
ایران و روسیه ۱۹ سند همکاری دوجانبه امضا کردند
جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه شامگاه چهارشنبه (نهم اسفندماه) در پایان هفدهمین نشست کمیسیون همکاریهای اقتصادی دو کشور در محل هتل اسپیناس پالاس تهران در حضور جواد اوجی، وزیر نفت و الکساندر نواک، معاون نخستوزیر روسیه بهعنوان رؤسای کمیسیون همکاری اقتصادی دو کشور، 19 سند همکاری با امضا کردند.
سند نخست، سند نهایی هفدهمین نشست کمیسیون مشترک همکاریهای اقتصادی، تجاری، فرهنگی، علمی و فناوری ایران و روسیه بود که به امضای اوجی و نواک رسید.
پس از آن سند نقشه راه همکاریهای علمی و فنی در صنایع نفت و گاز ایران و روسیه بین وحیدرضا زیدیفرد، معاون امور مهندسی، پژوهش و فناوری وزر نفت و پاول ساروکین، معاون وزیر انرژی روسیه امضا شد.
توافقنامه دولتی ایران و روسیه در حوزه سلامت و آموزش پزشکی، برنامه عملیاتی وزارت راه و شهرسازی ایران و وزارت ساختوساز، مسکن و خدمات عمومی روسیه، برنامه عملیاتی تفاهم دو کشور در حوزه استاندارد، تفاهمنامه سهجانبه زمینشناسی میان سازمان زمینشناسی ایران، سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران (ایمیدرو) با شرکت روس ژئو روس و تفاهمنامه همکاریهای دو کشور در بخش پتروشیمی (بین مرتضی شاهمیرزایی، مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی و الکسی رودیشوف، مشاور مدیرعامل اتحادیه فعالان صنعت پتروشیمی روسیه) از دیگر اسناد امضا شده در این نشست به شمار میآیند.
تفاهمنامه همکاری منطقه آزاد انزلی با منطقه آزاد لوتوس روسیه، یادداشتتفاهم شرکتهای ملی نفت ایران و زد ان وستوک روسیه، تفاهمنامه همکاری بین شرکت دانشبنیان مدرس و مرکز تحقیقاتی علمی دانشی نامی روس و تفاهمنامه فدراسیون صادرات انرژی و صنایع وابسته ایران و انجمن «انرگو پتروخیم اکسپورت» روسیه هم در این نشست امضا شد.
سند توسعه همکاریهای دانشگاهی در زمینه تبادل اسناد و دانشجو، پژوهشهای کاربردی و آموزشهای کوتاهمدت، یادداشتتفاهم همکاری در زمینه نوآوری و توسعه کارآفرینی بین پارک علم و فناوری سمنان و دانشگاه فنی دولتی فدراسیون روسیه، یادداشتتفاهم همکاریهای دانشگاهی بین دانشگاه زنجان و دانشگاه فدرال اورال روسیه، توافق برای تبادل علمی پژوهشی بین دانشگاه صنعتی امیرکبیر و دانشگاه فدرال جنوبی روسیه و همکاریهای دانشگاهی بین دانشگاه علامهطباطبایی و دانشگاه فدرال جنوبی روسیه هم در پایان هفدهمین نشست کمیسیون همکاریهای اقتصادی ایران و روسیه امضا و بین دو طرف تبادل شد.
همکاریهای دانشگاهی بین دانشگاههای علامه طباطبایی و فدرال جنوبی روسیه، تفاهمنامه دانشگاهی بین دانشگاههای امام صادق و علوم انسانی مسکو و تفاهمنامه دانشگاهی بین دانشگاه علامهطباطبایی و دانشگاه علوم انسانی مسکو نیز از جمله اسنادی بود که در پایان هفدهمین نشست کمیسیون مشترک همکاریهای اقتصادی ایران و روسیه امضا شد.
عمان: مواضع ایران در قبال فلسطین و حمایت از مردم غزه اصولی است
حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه کشورمان، «شیخ خلیفه بن علی بن عیسی الحارثی» معاون سیاسی وزیر خارجه عمان را در محل وزارت امور خارجه به حضور پذیرفت.
در این دیدار امیرعبداللهیان با اشاره به روند روابط دوجانبه تهران و مسقط، مسیر مناسبات فی مابین دو کشور را به شکلی ملموس روبه پیشرفت خواند.
امیرعبداللهیان از مواضع سلطنت عمان در حمایت از مردم فلسطین و غزه تشکر نمود.
معاون سیاسی وزیر خارجه عمان نیز با ابراز خرسندی از دیدار با وزیر امور خارجه کشورمان و ابلاغ سلام گرم وزیر خارجه سلطنت عمان، گزارشی از مذاکرات خود در چارچوب دهمین کمیته مشورتهای راهبردی دو کشور ارائه کرد و وضعیت مناسبات دوجانبه را رضایتبخش ارزیابی نمود.
الحارثی مواضع جمهوری اسلامی ایران در قبال فلسطین و حمایت از مردم غزه را اصولی و بسیار مثبت خواند.
معاون وزیر خارجه عمان همچنین با اشاره به حمایت کامل سلطنت عمان از تلاش های میانجیگرانه، ابراز امیدواری کرد هر چه سریع تر، تلاش های جاری برای برقراری آتش بس کامل در غزه به ثمر بنشیند.
چگونه همسرمان را صدا کنیم؟
اختلاف بین زوجین عوامل بسیاری دارد. منشأ این اختلاف گاه مسائل پیچیده و گاه مسائل ساده مانند این مسئله، آقا از خطاب شدن از سوی همسرش در اجتماع با الفاظی که مختص خودشان در خلوت است احساس ناراحتی و موجب شکل گیری اختلاف می شود و در مقابل، همسر ایشان ناراحت از این که علاوه بر بی تفاوتی در ابراز علاقه نسبت به همسرش با او برخوردی موضع گرایانه دارد که این نوع خطاب موجب احساس خجالت و شرمندگی در مقابل دیگران شده است.
برای برون رفت از این مسئله تا حالا با خود فکر کردید که از همسرتان بپرسید دوست دارد شما، او را با چه عنوانی خطابش کنید؟
سعی کنید در هنگام صدا زدن همسرتان از کلمات مناسب استفاده کنید که در بیان این کلمات احترام به همسرتان رعایت شود زیرا این کار سبب افزایش اعتماد به نفس او و افزایش میزان علاقه او بخود می شوید.
سعی کنید از لحنی آرام و عاشقانه برای بیان حرف ها و صدا زدن همسرتان استفاده کنید زیرا افراد میتوانند از لحن حرف زدن سایرین بفهمند کـه آن ها برای حرف های عاشقانه آماده میشوند یا برای دعوا، پس روی حرف زدن و نحوه ی بیان کلمات خود تمرکز بیشتری داشته باشید. همسر شـما از شـما انتظار حرف های عاشقانه دارد. او انتظار دارد کـه شـما وقتی درباره او حرف می زنید از کلماتی مانند عزیزم و شوهرم استفاده کنید نه از کلماتی مانند اون و این و هم چنین هنگامیکه وی را صدا میزنید از آهای و کلماتی مانند الو استفاده نکنید. هنگامیکه شـما مورد خطاب همسرتان قرار میگیرید بـه جای استفاده از کلماتی هم چون هان و بله از واژه هایی مانند جانم عزیزم و جانم عشقم استفاده کنید تا او نیز بفهمد مورد توجه شـما قرار دارد.
سه محیط عمده برای صدا کردن همسرتان وجود دارد؟
باید همسران توافق کنند که در اماکن عمومی، محیط کار و مهمانی ها چگونه هم دیگر را صدا بزنند.
گاهی در یک جمع خانوادگی و فامیلی است. در این جمع ها اگر احساس راحتی می کنید می توانید همسرتان را با اسم کوچک به همراه پیشوند آقا یا خانم یا پسوند جان ، عزیزم و... مورد خطاب قرار دهید هرچه میزان ارتباط و احساس راحتی شما با آن جمع بیشتر باشد حساسیت های خطاب کردن کمتر می شود ولی توجه داشته این میزان راحتی نباید موجب شود هر نوع خطاب کردنی را به کار ببرید.
در مردان توجه به اقتدارشان و حفظ غرور مردانه شان از دیگر مسائل اهمیت بیشتری دارد پس خطاب با الفاظی که خللی در این مسائل ایجاد می کند ممنوع است مانند خطاب کردن بدون نام بردن اسم شخص و درخواست انجام کاری، مستقیما فعل را از او بخواهیم به گونه ای امری صحبت کردن با همسر برداشت شود. یا جواب صدا زدن همسر از کلماتی مثل هان، چیه و...
هرگز در هر جمعی که قرار دارید اسم کوچک همسرتان را ناقص بیان نکنید مانند اینکه اسم همسر شما محمد است او را ممد خطاب کنید یا اسم همسر شما فاطمه است فاطی خطاب کنید و امثالهم.
توجه داشته باشید اگر اسم همسر شما متشکل از چند اسم است حتما در جمع های خصوصی تر اسم همسرتان را کامل بیان کنید تا برداشت غلط برای دیگران شکل نگیرد که آن ها می توانند به همان حالتی که شما همسرتان را خطاب می کنید، خطاب کنند. مثلا اسم همسر شما محمد رضا یا نازنین زهرا است و شما فقط بخش اول اسم همسرتان را بیان کنید.
حساسیت های همسرتان را جدی بگیرید؛ چراکه عموم مردان از اینکه همسرشان در محل کارش او را این گونه خطاب کند: سلام جوجوی من، موجب ناراحتی آن می شود.
از همسرتان بپرسید دوست دارد در موقعیت های عمومی با چه نام یا عنوانی مورد خطاب قرار بگیرد و همان را عمل کنید. مثلا ترجیح در محیط کاری این است با نام خانوادگی مورد خطاب قرار بگیرند.
در فضای عمومی جامعه مثل بازار ها،فضاهای تفریحاتی، مغازه ها و خیابان ها می توان همدیگر آقا یا خانوم خطاب کنند.
در محیط خانواده که اکثرا همسران بیشتر وقت مشترک شان را در آن می گذرانند می توانند فضای رمانتیک تری را ایجاد کنند و این پرسش را از همسرتان داشته باشید که دوست دارد شما آن را چگونه خطاب کنید؟
و همچنین خودتان به او بگویید دوست دارید چگونه خطاب شوید.
بعضیها ترجیح می دهند با همان نام خودشان خطاب شود و بعضی ها از اصطلاحات عاشقانه و مفهومی موررد خطاب قرار بگیرند مانند: عزیزم، عشقم، عمرم، نفسم، بانوی من، آقای من و ...
یا می توانید از واژه هایی که ویژگی های خاص همسرتان استفاده کنید مانند هنرمند من، کد بانوی من، ورزشکار من و... یا از هر واژه ای که حس عاشقانه شما را منتقل می کند به همسرتان مثل : دلربای من، ژلوفن من، آرامش من و... استفاده کنید.
مسئله ای که حائز اهمیت است نزد فرزندان تان هم دیگر را با القاب و عناوین عاشقانه و غیر جنسی صدا کنید تا هم حس خاطرجمعی به فرزندان تان منتقل شود و هم آن ها نیز نحوه رفتار با همسر بیاموزند.
حضرت علی (علیه السلام) و حضرت زهرا (سلام الله علیها)
حضرت علی علیهالسلام از نظر ارتباطات عاطفی بسیار بـه حضرت زهرا سلاماللهعلیها توجه داشتند و از تعابیری مثل «حبیبتی زهرا؛ «محبوبه مـن زهرا»» را از حضرت مولی الموحدین داریم، یا مثلا حضرت بارها و بارها بـه فاطمه زهرا سلام لله علیها می فرمودند: «بنفسی انت، «جانم فدات».
البته جالب اسـت کـه حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها پاسخ می دادند «روحی لروحک الفداه؛ «روح مـن فدای روحت»» یا حضرت در تعبیری دارند «انا کنا کزوج حمامه فی ایکه «مـن و زهرا مثل دو کبوتر عاشق در لانه ای بودیم» این ها نشان می دهد کـه ارتباطات عاطفی عمیقی بین آن بزرگواران وجود داشته اسـت.
نکته بسیار جالبی کـه در زندگی یا سیره حضرت وجود داشته این اسـت کـه حضرت علیعلیهالسلام در منزل کار می کردند، این امری ثابت شده اسـت، حتی مثلا گندم آرد میکردند، بچهداری میکردند، امام صادق علیه السلام در این خصوص فرمودند: «امیر مومنان هیزم فراهم میکرد و آب میکشید و خانه را جارو میکرد و فاطمه دروداللهعلیها گندم یا جو را با آسیابی دستی، آرد میکرد سپس خمیر مینمود و نان میپختند.
علمای اهل سنت در نامهای به رهبر انقلاب: انتخابات مظهر قدرت و اراده ملی است
حدود هزار نفر از امامان جمعه و جماعت، علما و مبلغان اهل سنت ایران در نامهای به رهبر انقلاب اسلامی، انتخابات مجالس خبرگان رهبری و شورای اسلامی را مظهر قدرت و اراده ملتی دانستند و تصریح کردند: رأی دادن را حق و تکلیف مسلم هر ایرانی برای مشارکت در تعیین سرنوشت خود دانسته و اجازه نخواهیم داد بدخواهان با فتنهگری و چنددسته کردن مردم، دشمنان بدسابقه را به تاراج اندوختههای ارزشمند ملت که حاصل خون هزاران هزار شهید است امیدوار کنند.
متن کامل نامه به این شرح است:
حضرت آیت الله العظمی خامنه ای «مدظله العالی»
رهبر عالیقدر نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و ولی امر مسلمین
سلام علیکم
با احترام و آرزوی توفیق روزافزون برای حضرتعالی و همه خدمتگزاران نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، همانگونه که مستحضرید در آستانه رسیدن به زمان برگزاری آزمون سرنوشت ساز انتخابات ملت سربلند ایران قرار گرفتهایم .
انتخابات مجالس خبرگان رهبری و شورای اسلامی مظهر قدرت و اراده ملتی است که میخواهند با دو بال اسلامیت و ایرانیت به قله های بلند سعادت بشری دست یافته و در روز ۱۱ اسفندماه ، برگ درخشان دیگری بر کتاب افتخارات خویش بیافزایند.
بیشک سعادت ایران و ایرانی در گرو وحدت و همدلی تمام آحاد ملت بوده و منویات حضرتعالی که خلف صالح امام راحل رحمه الله علیه هستید به عنوان مشعل فروزان هدایت جامعه، میتواند مسیر حضور حداکثری و نیز انتخاب اصلح را برای این ملت بزرگوار هموار ساخته و به لطف الهی فردایی زیبا برای مردم قدرشناس ایران اسلامی رقم بزند.
اینجانبان، جمعی از امامان جمعه و جماعت و علمای اهل سنت کشور به عنوان منادیان وحدت و همدلی و خادمانِ جهاد تبیین و دعوتِ الی الله، ضمن تجدید پیمان با آرمانهای امام راحل ره و شهدا و لبیک گویی به اوامر حضرتعالی، اعلام میداریم که مردم ایران فارغ از هر قومیت یا مذهبی که باشند با درک صحیح از شرایط حساس جهان، به ویژه فتنه گری مستکبران جهان و جنایات بی سابقه و ددمنشانه رژیم غاصب وکودک کش اسرائیل در منطقه، در راستای اعتلای هر چه بیشتر کلمه الله و صیانت از نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران ، رأی دادن را حق و تکلیف مسلم هر ایرانی برای مشارکت در تعیین سرنوشت خود دانسته و اجازه نخواهیم داد بدخواهان با فتنه گری و چنددسته کردن مردم ، دشمنان بدسابقه را به تاراج اندوختههای ارزشمند ملت که حاصل خون هزاران هزار شهید است امیدوار کنند.
در پایان از همه علما، طلاب، مبلغان و فرهیختگان جامعه میخواهیم به منظور اعتلای ایران اسلامی، از هیچ کوششی برای دعوت آحاد مردم به خصوص جامعه اهل سنت به حضور حداکثری و انتخاب اصلح با توجه به کارنامه و برنامه نامزدها دریغ ننموده و از هرگونه شعار و عملی که خواسته یا ناخواسته آب بر آسیاب دشمنان اسلام و نظام اسلامی میریزد خودداری نمایند.
باشد که با انتخاب نمایندگانی ارزشی، مردمی و خدمتگزار، مشکلات پیش روی مردم شایسته و وفادار برطرف و با اقتدار روزافزون کشور اسلامیمان، زمینه شکلگیری تمدن نوین اسلامی فراهم گردد. ان شاءالله
سلامتی و طول عمر با عزت و دوام توفیقات حضرتعالی را که چشم و چراغ و امید مستضعفان و آزادگان عالم هستید از ایزد منان مسألت مینماییم.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
جمعی از امامان جمعه و جماعت، علما و مبلغان اهل سنت ایران اسلامی
آبادانی زمین و احیای انسانها در عصر ظهور
در بخشی از دعای عهد می خوانیم «وَ اعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَكَ، وَ أَحْیِ بِهِ عِبادَكَ، فَإِنَّكَ قُلْتَ وَقَوْلُكَ الْحَقُّ: ﴿ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ أَیْدِی النّاسِ﴾، فَأَظْهِرِ اللّهُمَّ لَنا وَلِیَّكَ وَ ابْنَ بِنْتِ نَبِیِّكَ الْمُسَمَّى بِاسْمِ رَسُولِكَ، حَتَّى لَایَظْفَرَ بِشَیْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ، وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ»؛ یعنی خدایا به دست او (امام عصر (عج)) سرزمینهایت را آباد کن و بندگانت را به وسیله او زنده فرما، به درستی که تو فرمودی و گفتهات حق است که: «در خشکی و دریا به سبب آنچه [از اعمال زشت] که مردم به دست خود مرتکب شدند تباهی و فتنه آشکار شده است». خدایا، ولی خود و فرزند دختر پیامبرت که به نام رسولت نامیده شده، برای ما آشکار کن تا به چیزی از باطل دست نیابد، مگر آن را از هم بپاشد و حق را پابرجا و ثابت کند.
این فراز از دعای عهد اشاره به مقطع ظهور امام عصر عجل الله تعالی فرجه دارد. از خداوند می خواهیم سرزمینها و بلاد خود را به واسطۀ امام به عمران و آبادانی بکشاند و بندگانش را به واسطۀ ایشان احیاء کند. دربارۀ این دو فراز، احادیث متعددی در منابع یافت می شود؛ از جمله آنکه امام حسین علیه السلام در آخرین خطبه روز عاشورا خطاب به اصحاب خویش ضمن اشاره به مراحل رجعتشان در دوران پس از ظهور، فرمود: «(در عصر ظهور) در روى زمین شخص نابینا و زمینگیر و مبتلایی نخواهد بود، مگر اینکه خداوند به وسیلۀ ما اهلبیت بلا را از او برطرف مىکند و به قدرى برکت از آسمان به سوی زمین نازل مىشود که شاخۀ درخت از زیادى میوه مىشکند! میوه زمستانى در تابستان و میوه تابستانى در زمستان خورده مىشود؛ وَ لَیُنْزِلَنَّ الْبَرَکَةَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ حَتَّى إِنَّ الشَّجَرَةَ لَتُقْصَفُ بِمَا یَزِیدُ اللَّهُ فِیهَا مِنَ الثَّمَرَةِ وَ لَتَأْکُلُنَّ ثَمَرَةَ الشِّتَاءِ فِی الصَّیْفِ وَ ثَمَرَةَ الصَّیْفِ فِی الشِّتَاءِ» سپس امام حسین علیه السلام این برکات را تأویل این آیه از قرآن معرفی کرده و فرمود: «(این همه برکات) معنای اینسخن خداوند است که فرمود:«وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ منَ السَّماءِ وَالْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ؛ یعنى اگر اهل کتاب ایمان میآوردند و تقوا پیشه میکردند، ما به یقین برکاتى از آسمان و زمین براى آنان قرار میدادیم، ولى اینان تکذیب کردند و ما آنان را به واسطۀآنچه کسب کردند مؤاخذه کردیم.» (الخرائج و الجرائح قطب راوندی، ص848)
همچنین امیرالمؤمنین علیهالسلام طی روایتی نزدیک به عبارات دعای عهد فرمود « وَ آخِرِهِمْ الْمَهْدِی ... وَ بِهِمْ یَعْمُرُ بِلَادَهُ وَ بِهِمْ یَرْزُقُ عِبَادَهُ وَ بِهِمْ نَزَلَ الْقَطْرُ مِنَ السَّمَاءِ وَ بِهِمْ یَخْرُجُ بَرَكَاتُ الْأَرْض»؛ یعنی آخرینِ ایشان (یعنی اهل بیت) مهدی عجل الله تعالی فرجه است؛ خداوند به واسطۀ ایشان سرزمینش را آباد می کند و به واسطۀ ایشان بندگانش را روزی می دهد و به واسطۀ ایشان باران را از آسمان فرود میآورد و به واسطۀ ایشان برکات زمین را خارج میکند.
اما دربارۀ درخواست احیای بندگان از خداوند به واسطۀ امام عصر (عج) در فراز «أَحْیِ بِهِ عِبادَكَ»، میتوان گفت یکی از مصادیق احیای بندگان، وفور علم است؛ همچنان که امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود «فَالناسُ مَوتَى و أَهلُ الْعِلْمِ أَحیاءُ»؛ یعنی مردم مردگانند و اهل علم زندگانند. امام عصر عجل الله تعالی فرجه نیز به اذن خداوند علم بندگان خدا را افزایش می دهد؛ امام صادق علیهالسلام در این باره فرمود « علم، بیست و هفت حرف است. همه آنچه تا به امروز رسولان الهی آورده اند، تنها دو حرف است و مردم بیش از این دو حرف نمی دانند. هر گاه قائم ـ عج الله تعالی فرجه الشریف ـ قیام کند، بیست و پنج حرف دیگر را به اضافه آن دو حرف ارائه و در میان مردم اشاعه و آموزش می دهد؛ الْعِلْمُ سَبْعَةٌ وَ عِشْرُونَ حَرْفاً فَجَمِیعُ مَا جَاءَتْ بِهِ الرُّسُلُ حَرْفَانِ، فَلَمْ یَعْرِفِ النَّاسُ حَتَّى الْیَوْمِ غَیْرَ الْحَرْفَیْنِ، فَإِذَا قَامَ الْقَائِمُ أَخْرَجَ الْخَمْسَةَ وَ الْعِشْرِینَ حَرْفاً فَبَثَّهَا فِی النَّاسِ، وَ ضَمَّ إِلَیْهَا الْحَرْفَیْنِ حَتَّى یَبُثَّهَا سَبْعَةً وَ عِشْرِینَ حَرْفاً (مختصر البصائر، ص 320) بنابراین علم و معرفت مایۀ بیداری و احیاء شدن انسانهاست.
صلوات شعبانیه | راه رسیدن به رضایت خدا
در بخشی از صلوات شعبانیه میخوانیم «اللَّهُمَّ وَ اجْعَلْهُ لِی شَفِیعاً مُشَفَّعاً وَ طَرِیقاً إِلَیْکَ مَهْیَعاً»؛ یعنی خدایا و پیامبر صلی الله علیه و آله را براى من شفیعی که شفاعتش مقبول است و طریق مستقیم هموار بسوى خود قرار بده. مُشفَّع یعنی کسی که شفاعت پذیر است و «مَهْیَع» به معنای واضح، بسیار وسیع و بیّن است.
این فراز از صلواتش شعبانیه گویای آن است که پیامبر صلی الله علیه و آله واسطۀ شفاعت امت و نیز راهی بهسوی خداست؛ یعنی آنکه می خواهد در جرگۀ بندگان خدا قرار گیرد و به سوی خداوند سلوک داشته باشد، باید از طریق رسول خدا صلی الله علیه و آله وارد شود.
در فراز بعد می خوانیم «وَ اجْعَلْنِی لَهُ مُتَّبِعاً حَتَّى أَلْقَاکَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَنِّی رَاضِیاً وَ عَنْ ذُنُوبِی غَاضِیاً»؛ یعنی «مرا پیرو آن بزرگوار کن تا روزى که تو را ملاقات مى کنم که روز قیامت است؛ در آن روز از من خوشنود باشى و از گناهانم چشم پوشى»؛ در این فراز از صلوات شعبانیه راه رسیدن به رضایت خداوند در روز قیامت و بخشش گناهان، تبعیت از رسول خدا صلی الله علیه و آله و به دنبال آن رضایت عترت است. در حدیثی از امام حسین علیه السلام می خوانیم «رَضیَ اللّه رِضانا اَهْلَ الْبَیْتِ»؛ یعنی رضایت خدا در رضایت ما اهل بیت است. یا در بخشی از زیارت جامعه کبیره می خوانیم «وَ ما خَصَّنا بِهِ مِنْ وِلایَتِکُمْ طیبا لِخَلْقِنَا وَ طَهارَةً لأِنْفُسِنَا وَ تَزْکِیَةً لَنا وَ کفّارَةً لِذُنُوبِنا؛ و نیز آنچه از ولایت شما به ما اختصاص داد، همه اینها را سبب پاکىِ سرشت و اخلاق ما و پاکیزگى جان هایمان و تزکیه و رشد ما و کفارۀ گناهانمان قرار داد.»
چگونه یار امام زمان (عج) باشیم؟
امام جعفر صادق علیه السلام:
مَن سَرَّهُ أنْ یَکونَ مِن أصحابِ القائِمِ فَلیَنتَظِر وَ لْیَعَمل بِالوَرَعِ
هر کس خوش دارد از یاران امام مهدی علیه السلام باشد، باید منتظر باشد و پارسایی پیشه کند.
الغیبة، نعمانی: ص ۲۰۰
آثار و برکات یادآوری ظهور امام زمان(عج) در زندگی
موضوع ظهور، رویداد و خبری نیست که تنها به دوران ما مربوط باشد. آن طور که از روایات مستند و آیات قرآن کریم مشخص میشود، این رویداد سرنوشتساز بارها و بارها توسط انبیای الهی علیهم السلام در تمام طول دوران زندگی انسان بر روی کره زمین، به اطلاع مردم رسیده و گویا همه انسانها از آدم تا خاتم از آن خبر داشته و دارند. بنابراین هرچند عدهای مغرض، جاهل یا غافل موضوع ظهور را ناشنیده انگارند و نسبت به آن بیاهمیت باشند، اما ظهور حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف مانند آمدن بهار پس از خشکی و سرمای زمستان، اتفاق خواهد افتاد و دل مردم مؤمن و خداشناس را به نور ایمان حقیقی و زندگی صالح گرم خواهد کرد.
ضرورت یادآوری ایامالله
یکی از مهمترین عنوانهایی که برای روز ظهور مطرح شده، ایامالله است. همان طور که در قرآن کریم میخوانیم که حتی حضرت موسی علیه السلام به مردم زمان خودش، مژده روز ظهور امان زمان علیه السلام را میداد تا مردم بدانند زمانی خواهد آمد که زمین پر از عدالت خواهد شد.
خداوند متعال این ماجرا را این طور بیان میفرماید که: «لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى بِآیاتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ ذَکِّرْهُمْ بِایامالله إِنَّ فی ذلِکَ لَآیاتٍ لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ؛ موسى را همراه آیات خود فرستادیم تا قوم خود را از ورطه ظلمانى کفر درآورده به وادی نورانى ایمان رهبرى کند، و آنها را به روزهاى خداوندى متذکر گرداند که در آن آیاتى است براى هر صبرکننده شکرگزارى.» شیخ صدوق در کتاب خصال نوشته است که امام محمد باقر علیه السلام در تفسیر این آیه فرمودند: «منظور از ایامالله سه روز است: روز ظهور قائم آل محمد علیهم السلام، روز رجعت و روز قیامت.» بنابراین ما باید پیوسته به یاد این سه روز مهم و سرنوشتساز باشیم تا زندگیمان بر طبق معیارهای خداپسندانه و دیندارانه باشد.
نسل پایدار پیامبر اسلام (ص)و امیرالمؤمنین(ع)
خداوند در آیه دیگری به باقی ماندن نسل پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله و حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام به عنوان بندگان بر حق خداوند تأکید فرموده است: «یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ؛ مىخواهند نور خدا را به دهانهایشان خاموش کنند ولى خدا کاملکننده نور خویش است، اگرچه کافران را ناخوش آید.» امام موسی کاظم علیه السلام در تفسیر این آیه فرمودهاند: «منظور از آیه شریفه دوستی اهل بیت و خاندان امام علی علیه السلام است که هرچند دشمنان اسلام بخواهند نور آنها را خاموش کرده و از بین ببرند، اما خدای متعال آنها را تا زمان حضرت حجت علیه السلام و ظهور آن حضرت پایدار خواهد داشت و کسی نمیتواند نور این خانواده را از بین ببرد.»
درواقع خداوند متعال که خالق و پروردگار همه عالم هستی است، خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام را پا بر جا نگاه خواهد داشت و ظهور منجی آخرالزمان رویدادی است که بر طبق اراده خداوند انجام میگیرد و به پیروزی حق میانجامد. خدای تعالی نور خود را با ظهور قائم آل محمد علیهم السلام تکمیل کرده و به بندگان صالح خود عرضه خواهد داشت، حتی اگر کافران و منکران خوش نداشته و از آن اکراه داشته باشند.
ظهور؛ زمان غلبه دین خدا بر کفر مردم
ظهور به مفهوم غلبه دین خدا بر کفر است. این اتفاق هم موضوعی است که خدای تعالی آن را رقم زده و بر طبق اراده خداوند است. یکی از دلایل آن شاید سنجش ایمان مردم باشد. خداوند نمیخواهد مردم با تحکم و اجبار حق را درک کنند. به هر کسی فرصتی میدهد تا خودش راه حق و باطل را سنجیده و به نتیجه برسد. اگر کسی به آیات خدا ایمان داشته باشد، این مسیر برایش سادهتر خواهد بود. ولی اگر کسی به قرآن کریم ایمان نداشته و رسالت نبی مکرم اسلام را به یقین درک نکرده باشد، خدا هم او را وادار به تسلیم شدن در برابر توحید و نبوت و معاد نخواهد کرد.
بر همین اساس است که ظهور امام زمان علیه السلام را به عنوان حسن ختام تمام رویدادهای زمینی قرار داده است و میفرماید: «هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ؛ خداوند فرستاده خود را با هدایت و دین حق فرستاد تا بر همه دینها غالب شود. هرچند مشرکین نخواهند.» امام علی بن موسیالرضا علیه السلام درباره آیه شریفه فرمودهاند که: این آیه زمانی تأویل خواهد شد که قائم آل محمد علیهم السلام ظهور کند. در آن زمان است که کافران و منکران توحید، از ظهور او ناراضی و ناراحت خواهند بود چون فرصت غفلت یا لجاجتشان به اتمام میرسد.
مژده ظهور امام زمان علیه السلام در ادیان الهی
علوه بر حضرت موسی علیه السلام که مژده ظهور قائم آل محمد علیهم السلام را در دوران خود داده بود، پیامبران دیگر هم به مردم از چنین رویداد مهمی خبر داده بودند. آن طور که از روایات مستند و معتبر مشخص میشود تقریباً تمام پیامبران و اولیا علیهم السلام خبر ظهور منجی آخرالزمان را داده بودند و از آن حضرت یاد کرده بودند. حتی تعدادی از آنها شرایط و ویژگیهای زمان ظهور و رویدادهای پس از ظهور امام زمان علیه السلام را تشریح کردهاند.
به عنوان مثال حضرت داود علیه السلام از این واقعه مهم و سرنوشتساز خبر داده است. چنانکه در قرآن کریم میخوانیم: «وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ؛ در زبور (حضرت داود پیغمبر) بعد از کتب آسمانى سابق نوشتیم که: زمین را بندگان صالح ما به ارث میبرند.» به ارث بردن زمین توسط بندگان صالح خداوند، همان واقعهای است که پس از ظهور حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف اتفاق میافتد. طبق آیه شریفه، در کتاب الهی حضرت داود علیه السلام این نکته ثبت شده و به اطلاع مردم آن دوران رسیده بود.
امام زمان (عج) در سورۀ بقره / رفتار منافقان در برابر منجی
آیات قرآن دارای ابعاد و لایههای متعددی هستند؛ گاهی هدایت آیات برای عموم مردم است که همان ظاهر آیات را شامل میشود و گاهی سبب هدایت برای مؤمنانی هستند که قصد دارند از درجات بالاتر هدایت بهره ببرند. از بالاترین درجات هدایت قرآن، هدایت بهسوی اهل بیت وحی علیهم السلام و معرفت ایشان است. خداوند در سوره اسراء میفرماید «إِنَّهذَا الْقُرْآنَ یَهْدی لِلَّتی هِیَ أَقْوَمُ»؛ یعنی این قرآن بهسوی چیزی که با قوام است، هدایت میکند. امام صادق علیهالسلام ذیل این آیه فرمود «یَهْدِی إِلَى الْإِمَام»؛ یعنی هدایت به امام میکند. (الکافی، ج1، ص216) یعنی هر که در عصر غیبت قصد دارد بهسوی امام هدایت شود و نسبت به ایشان معرفت کسب کند، باید پای درس قرآن بنشیند، منتها نباید فراموش کرد که کلید اصلی آیات، در احادیث عترت علیهم السلام یافت میشود.
با این زاویهنگاه، به آیۀ27 سورۀ بقره نگاهی میاندازیم. خداوند در این آیه دربارۀ توصیف منافقان میفرماید «الَّذینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللهِ مِنْ بَعْدِ میثاقِهِ وَ یَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ». خداوند در این آیه میفرماید منافقان عهد خدا را پس از آنکه میثاق آن را گرفت، مدام نقض میکنند و پیوندهایی که خداوند دستور داده بود آن را برقرار کنند، قطع میکنند و در عین حال در زمین به فساد و تباهی میپردازند؛ سرانجام کار آنها خسارت محض است.
اما آن عهد خدایی چیست و خداوند دستور داده بود با چه کسی یا چه کسانی پیوند برقرار کنیم. امام صادق علیه السلام در این باره فرمود «یَعْنِی مِنْ صِلَهًِْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الأئمة»؛ یعنی اتصال به امیر مؤمنان و ائمه علیهم السلام است. (البرهان، ج1، ص158) یا امام باقر علیه السلام فرمود «آنچه که خداوند بر اساس این آیه به بندگان امر کرده تا بندگان به آن متّصل باشند، صلۀ رحم و ارتباط با نزدیکان است تا مسئولیت خود را در قبال آنان انجامدهند و حقوقشان را ادا کنند. مهمترین خویشاوندانی که ادای حقّشان نسبت به دیگران واجبتر است، خویشاوندان محمّد هستند؛ زیرا حقّ آنها نسبت به محمّد مانند حقّ خویشاوندان انسان نسبت به پدر و مادر است؛ درحالیکه حقّ محمّد گرامیتر و بزرگمقدارتر از حقّ پدر و مادر انسان است. همینطور حقّ خویشاوندان پیامبر نیز برتر و قطع آن، بدتر و نارواتر است؛ ما أَمَرَ اللهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ مِنَ الْأَرْحَامِ وَ الْقَرَابَاتِ أَنْ یَتَعَاهَدُوهُمْ وَ یَقْضُوا حُقُوقَهُمْ وَ أَفْضَلُ رَحِمٍ وَ أَوْجَبُهُ حَقّاً رَحِمُ مُحَمَّدٍ فَإِنَّ حَقَّهُمْ بِمُحَمَّدٍ کَمَا أَنَّ حَقَّ قَرَابَاتِ الْإِنْسَانِ بِأَبِیهِ وَ أُمِّهِ وَ محمد أَعْظَمُ حَقّاً مِنْ أَبَوَیْهِ کَذَلِکَ حَقُّ رَحِمِهِ أَعْظَمُ وَ قَطِیعَتُهُ أَفْظَعُ وَ أَفْضَحُ. (البرهان، ج1، ص159)
بنابراین یکی از نشانههای نفاق آن است که فرد یا افرادی عهد خدا را نقض و اتصال خود با اهل بیت علیهم السلام را قطع کند؛ در این صورت زمینۀ افتادن آنها در ورطۀ فسادآفرینی در زمین فراهم میشود. نمونۀ بارز آن را در تاریخ صدر اسلام یعنی در ماجرای پس از رحلت نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله، ماجرای امام حسن و واقعۀ کربلا در تاریخ دیدیم. عاقبت کسانی که نسبت به آن بزرگواران بدرفتاری روا داشتند و با اهل بیت علیهم السلام مرزبندی کردند، چیزی جز خسارت در دنیا و آخرت نبود. بزرگترین فسادی هم که رقم زدند، شهادت برترین مخلوقات عالم پس از رسول الله صلی الله علیه و آله بود، همچنان که امام صادق علیه السلام در باره آیۀ شریفۀ «وَ قَضَیْنا إِلى بَنِی إِسْرائِیلَ فِی الْکِتابِ لَتُفْسِدُنَ فِی الْأَرْضِ مَرَّتَیْنِ ...» (اسراء4) فرمود: این آیه (و قضایمان برای بنی اسرائیل در الکتاب بر آن شد که آنها در زمین دو فساد خواهند داشت)، به کشتن على بن ابى طالب و نیزه زدن به حسن نظر دارد. (الکافی، ج15، ص475) همین آیه اشاره به نقش و دسیسۀ یهود در زمینهسازی قتل اهل بیت وحی علیهم السلام دارد.
اما نکتۀ قابل تأمل اینجاست که عهد الله طبق احادیث، اشاره به عهد «أ لست» دارد؛ یعنی آن زمانی که خداوند در عالم ذر نسبت به ربوبیت خود، پیامبر خود و اهل بیت وحی میثاق گرفت؛ امام باقر علیه السلام در این باره فرمود «سپس خداوند عزّوجلّ به وصف آن نافرمانان که از دین خدا و اطاعت او خارج شدهاند پرداخته و فرمود: الَّذِینَ یَنقُضُونَ عَهْدَ اللهِ، منظور عهد و پیمان خداست که از ایشان بر پذیرش ربوبیّت خدا، رسالت محمّد (امامت علی علیه السلام و محبّت و گرامیداشت شیعیان محمّد و علی علیه السلام گرفته شده است؛ ثُمَّ وَصَفَ هَؤُلَاءِ الْفَاسِقِینَ الْخَارِجِینَ عَنْ دِینِ اللَّهِ وَ طَاعَتِهِ مِنْهُمْ فَقَالَ عَزَّوَجَلَّ الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ الله الْمَأْخُوذَ عَلَیْهِمْ لِلَّهِ بِالرُّبُوبِیَّهًِْ وَ لِمُحَمَّدٍ بِالنُّبُوَّهًِْ وَ لِعَلِیٍّ بِالْإِمَامَهًِْ وَ لِشِیعَتِهِمَا بِالْمَحَبَّهًِْ وَ الْکَرَامَهًِْ. (التفسیر المنسوب إلى الإمام الحسن العسکری علیه السلام، ص67) و طبق سایر احادیث، نسبت به امام عصر عجل الله تعالی فرجه میثاقی مستحکمتر گرفته شد.
چگونه امام زمان(ع) پس از قرنها انتقام خون امام حسین(ع) را خواهد گرفت؟
یکی از مهمترین صفات امام زمان علیه السلام و شاخصترین عملی که آن حضرت مبادرت به آن میکنند، انتقام گرفتن از دشمنان اسلام و اهلبیت علیهمالسلام و بهخصوص انتقام گرفتن از دشمنان و قاتلان امام حسین علیه السلام است. اما این اتفاق با چه روشی و چگونه پس از قرنها اتفاق میافتد؟ دکتر حسین برزگر، پژوهشگر و استاد دانشگاه، در قالب یادداشتی به این پرسش مهم پاسخ داده است.
منتقم خون امام حسین علیه السلام
یکی از مهمترین صفات امام زمان علیه السلام و شاخصترین عملی که آن حضرت مبادرت به آن میکنند، انتقام گرفتن از دشمنان اسلام و اهل بیت علیهم السلام و به خصوص انتقام گرفتن از دشمنان و قاتلان امام حسین علیه السلام است. این موضوع بارها در کلام ائمه اطهار علیهم السلام مورد تأکید قرار گرفته است.
اما در این میان، مهمترین سند درست بودن این رویداد، سخن خداوند متعال است که میفرماید: «أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلى نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ؛ به آنان که ستم دیدهاند اگر پیکار کنند، اجازه جنگ داده شده و خداوند قدرت بر یارى آنها دارد.» امام صادق علیه السلام در تفسیر این آیه فرمودهاند که «منظور از آیه شریفه، قائم آل محمد علیهم السلام است که به خونخواهی جد مظلوم ما، امام حسین علیه السلام، قیام خواهد کرد.»
در اینجا یک سؤال اساسی مطرح میشود، مبنی بر اینکه با وجودی که سالها از مرگ قاتلان حضرت سیدالشهدا علیه السلام میگذرد، امام زمان علیه السلام چگونه از آنها انتقام میگیرند؟ اما برای درک مفهوم منتقم بودن امام زمان علیه السلام باید در ظرفی فراتر از ظرف مکان و زمان بیندیشیم. درست است که قاتلان امام حسین علیه السلام در همان دوران به درک واصل شده و مردهاند، اما دقت داشته باشید که نسل آنها و ظلم آنها همچنان برقرار است. هنوز هم ظالمان قصد جان امام زمان علیه السلام را دارند، همان گونه که در سال 61 هجری قصد جان امام زمان خود را کردند
ماجرای منتقم بودن حضرت حجت ارواحنا له الفداه به جریان تقابل بنیهاشم و بنیامیه مربوط است که تا زمان انتقام گرفتن ادامه خواهد داشت. آن شخصی که در روایات از او با عنوان «سفیانی» یاد شده، از نسل ابوسفیان و هند جگرخوار است. او همان کسی است که از شام که امروز به نام سوریه میشناسیم، شورش میکند و وقتی تعداد زیادی از مردم مظلوم را کشت، در برابر سپاه امام زمان علیه السلام قرار میگیرد. اما از آن حضرت شکست میخورد و هلاک میشود. با نابودی سفیانی، به عنوان آخرین بازمانده نسل ابوسفیان، توسط امام زمان علیه السلام انتقام خاندان عصمت و طهارت از خاندان ابوسفیان گرفته میشود.
اشاره به امام زمان علیه السلام و ماجرای ظهور در قرآن
در قرآن، آیهای که نام امام زمان علیه السلام در آن به طور مشخص آمده باشد، وجود ندارد. اما در چند آیه به حضور ایشان و ماجرای ظهور اشاره شده است. به عنوان مثال خداوند تعالی در سوره هود میفرماید: «وَ لَئِنْ أَخَّرْنا عَنْهُمُ الْعَذابَ إِلى أُمَّهٍ مَعْدُودَهٍ لَیَقُولُنَّ ما یَحْبِسُهُ أَلا یَوْمَ یَأْتِیهِمْ لَیْسَ مَصْرُوفاً عَنْهُمْ وَ حاقَ بِهِمْ ما کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ؛ اگر عذاب را تا مدت معینى (ظهور امام زمان) به تأخیر بیندازیم خواهند گفت چه چیز آن را باز داشت (و مانع ظهور امام زمان چیست؟) بدانید روزى که عذاب مىآید از آنها برداشته نمیشود، بلکه بر آنان فرود آمده و آنچه را استهزاء به آن میکردند خواهند دید.» در این آیه به این نکته اشاره شده است که خداوند میخواهد گروهی از ظالمان را در زمان ظهور امام زمان علیه السلام مجازات کند. درواقع همان اندازه که ظهور باعث نشاط و شادی مؤمنان میشود، موجب عذاب گناهکاران خواهد بود.
حتی در روایتی نوشته شده که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند که منظور از «أُمَّهٍ مَعْدُودَهٍ» در این آیه، یاران و فرماندهان سپاه امام زمان علیه السلام است که تعداد آنها 313 نفر است. به این ترتیب حتی در روایات هم تعداد یاران خاص آن حضرت مشخص شده است.
آن طور که امام صادق علیه السلام فرمودهاند، تعداد افرادی که در جنگ بدر با لشکر دشمنان اسلام جنگیدند، 313 نفر بودند که دارای ایمان حقیقی بودند. طبق همان رویداد، تعداد یاران امام زمان علیه السلام در زمان ظهور ایشان 313 نفر است که ایمان در دل آنها ریشهدار است و در زمینه دین اسلام به یقین قطعی رسیدهاند.































