emamian

emamian

قبرستان بقیع یکی از آثار تاریخی از صدر اسلام است. بقیع به عنوان زمینی در حاشیه بخش مرکزی یثرب پیش از اسلام، گورستان مردم این شهر بود و پس از اسلام نیز به عنوان مهمترین گورستان مدینه شناخته شد، ‌ در طول قرون مختلف اسلامی، مدفن صحابه، تابعین، همسران و فرزندان پیامبر(ص) و مهمتر از همه چهارتن از امامان شیعه بوده و از این رو محل زیارت تمامی زائران مدینة‌ منوره است.

   

از منابع و متون اسلامی و تاریخی بر می آید که در طول چهارده قرن گذشته و از زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله) بقیع مورد توجه مسلمین و بالاخص شیعیان بوده و همواره سعی می کردند آنرا آباد نگه دارند و در تکریم آن می کوشیدند و همچنین بر قبور ائمه(علیهم السلام) و مدفونین در آن قبه و بنا می ساختند که تا حدود یک قرن پیش هم این بناها وجود داشته. [۱]

مغول با همه وحشی‌گیری و خوی درندگی که از او در تاریخ نوشته اند هرگز درباره ی تخریب قبورائمه (علیهم السلام) اقدامی نکرد ند، بلکه مغول با وجود غیرمسلمان بودن به قبورائمه (علیهم السلام) احترام کرده اند، اما وهابیت به اندازه ای در جهالت و تعصبات فرقه ای غرق بودند که بنیان گذار تخریب  قبور وآنرا در میان ناآگاهان از اهل سنت و... ترویج داده واقدام به تخریب نموده اند.

ولی وقتی وهابیان و آل سعود بر حجاز و شهرهای مکه و مدینه و اطراف آن تسلط یافتند به خاطر برخی اعتقادات انحرافی و مخالف با اسلام اصیل این بناها را در تاریخ ۸ شوال ۱۳۴۴ هـ.   تخریب نمودند و این اقدام ننگین را در تاریخ به نام خود ثبت کردند. [۲]

    

علت اصلی این اقدام سبوعانه به این مبنا بر می گردد که عقاید آنها زمینه ساز تخریب و ویرانگری بود  که تحت تاثیر افکار وتحریکات استعماری  دراین خوی تمدن ستیزی کوشیدند و این ننگ را بر پیشانی خود زده و در تاریخ به این خوی و اندیشه شهره شدند وآلت دست استعمارگران.

    

وهابیان که پیروان محمد بن عبدالوهاب می باشند و همچنین از عقاید و نظرات ابن تیمیه متاثر هستند دارای عقاید و تفکراتی هستند که بر اساس آن عقاید نمی توان بر روی قبور قبه و بارگاه ساخت و همچنین نمی توان به انبیاء و اولیاء و صالحان توسل کرد. و یا به قصد زیارت قبر پیامبر(ص) سفر نمود یا نذر کرد و اعمال این چنین هم چون طلب شفاعت از پیامبران و ائمه(علیهم السلام)   و استغاثه و استعانت از ارواح مقدسه و زیارت قبور آن بزرگواران را خلاف اسلام و توحید می دانند و معتقدند که هر کس این اعمال را انجام دهد به خداوند مشرک شده [۳] و لذا باید با آن مبارزه کرد و با توجه به این که وهابیان با آل سعود متحد شده بودند وقتی که آل سعود قدرت گرفت تحت تاثیر افکار وهابیان و با وحشیگری آن ها که فرهنگی براساس تکفیر فرق اسلامی را ایجاد تفرقه میان مسلمین و خشن جلوه دادن تعالیم اسلام و محو آثار رسالت و وحی، با استعمارگران  و مستکبران همنوا شده  و با کینه ای که از تشیع و اهل بیت ـ علیهم السلام ـ داشتند این اقدام را انجام دادند و حتی ویران کردن قبر مطهر رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ نیز در حیطة اعتقادات منحرف این فرقه بود. اما تاکنون جرات چنین کاری را نیافته اند.

مبنای فکری و دستاویز و مستمسک آنها بر این رفتار های غیر عقلانی وتمدن ستیز  حدیثی است که به اعتقاد دانشمندان اهل سنت این اخبار ضعیف است و اعتبار سندی و متنی ندارد لذا  ارزش استنادی ندارد. [۴]

   

اما در ردّ عقاید وهابیه درباره مسائل مطرح شده با دلائل فراوانی می توان این عقاید را باطل دانست:

    

۱- سیره عموم مسلمین جهان از همان زمان رحلت پیامبر(ص) تا به امروز بر این بوده که پیوسته در مراسم حج و در ایام دیگر به قصد زیارت نزد قبر آن حضرت می روند و این سیره را هیچ کس نمی تواند منکر شود.

   

۲- برای بنای قبه و گنبد وبارگاه روی قبر در قرآن اشاراتی هست که مردم در زمان اصحاب کهف وقتی که از محل خواب آنها باخبر شدند بر روی آن مسجدی بنا کردند [۵] تا یاد آنها همیشه زنده بماند، ‌

    

۳- اگر این عمل در قرآن یا سیره منع شده بود، در طول  ۱۴ قرن کسی خلاف بودن ساختن بنا بر روی قبر را هیچ یک از دانشمندان فرق اسلامی متعرض ومتذکر نشده اند،   تا در قرن ۱۴ فقط پیروان این فرقه گمراه و رهبران آنها به این نتیجه رسیدند، در حالی که حتی روی قبر رهبران چهارگانه اهل سنت، قبه بنا کرده اند که تا کنون در بغداد باقی است

    

۴- در باب شفاعت خواستن از پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ و شفیع قرار دادن آن حضرت که اینان منکرند  در زمان خود حضرت صحابه شخصاً از حضرت شفاعت می خواستند. انس بن مالک می گوید: از پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ درخواست کردم که در روز قیامت در حق من شفاعت کند وی درخواست مرا پذیرفت. [۶]

     

 ۵- یا اینکه دربارة زیارت قبور در منابع اسلامی اعم از شیعه و سنی آمده است که پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ شخصاً به زیارت مدفونین در بقیع می رفت، به آنها سلام می کرد و به مردم سفارش می کردند به زیارت بقیع و مدفونین آن بروند. و باز از آن حضرت نقل است که فرمودند: هر کس قبر مرا زیارت کند شفاعتم بر او واجب است. [۷]

    

۶- بنابر اعتقاد خود اهل سنت نیز ساختن بنا و قبه بر روی قبور ائمه (علیهم السلام) و انبیاء و شهدا و صالحین جایز است، تا اینکه دیگران به زیارت آن پرداخته و به آن تبرک جویند. [۸]

    

بنابراین می توان گفت که هدف وهابیان از این عمل زشت و ننگین چیزی جز کینه با اهل بیت ـ علیهم السلام ـ و تشیع و همچنین اختلاف میان مسلمین که خواستة‌ استعمار و استکبار بوده، نیست و با این عمل سرسپردگی خود به مستکبران را نشان دادند و با توجه به اختناقی که در جامعه عربستان ایجاد کرده ند و مخالفین خود را مشرک می پندارند و براحتی این اعمال را انجام دادند و با توجه به اینکه چندین سال قبل از تخریب بقیع در کربلا و نجف نیز حمله برده و این دو شهر مذهبی و شیعی را غارت و قتل و عام کرده بودند، ‌ می توان به شدت به کینة آنها  و دستهای مرموز استعمار گران دراین جنایات پی برد.

     

معرفی منابع برای مطالعۀ بیشتر:

۱. فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، ج ۳، جعفر سبحانی.

۲. بنای بر قبور، حسین غیب غلامی

     

 پی نوشت ها:

[۱] . نور الدین علی سمهودی، وفاء الوفاء باخبار دارالمصطفی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۹۹۵، ج ۳، ص ۹۱۶.

[۲] . حسین قره چانلو، حرمین شریفین، تهران، انتشارات امیر کبیر، چاپ اول، ۱۳۶۲، ص ۱۶۲.

[۳] . محمد جواد مشکور، موسوعه فرق اسلامی، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۵، جمع بحوث اسلامی، ص ۵۲۲ و جعفر سبحانی، آئین وهابیت، تهران، چاپ اول، انتشارات اسلامی، از ص ۳۸ تا ۱۰۰.

[۴] . همان، ص ۶۰.

[۵] . سورة‌ کهف، آیة ۲۱.

[۶] . جعفر سبحانی، توسل یا استمداد از ارواح مقدسه، تهران، چاپ دوم، ۱۳۶۳، انتشارات قدر، ص ۶۹.

[۷] . علاء الدین هندی، کنز العمال، بیروت، چاپ ۱۴۰۹، موسسه رساله، ج ۱، ص ۶۵۱.

[۸] . سید البکری، اعانة الطالبین، ج ۲، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ چهارم، ص ۱۲۰.

پیدایش وهابیت در عربستان و پدید آمدن بهائیت در ایران و ایجاد غدة سرطانی اسرائیل در فلسطین اشغالی و تلاش برای تخریب مسجد الاقصی قبله اول مسلمانان همگی از سیاست های کهنه استعمار انگلیس و پیوست آن آمریکاست و در حقیقت این فراماسونرهای یهودی هستند که صهیونیسم جهانی ایجاد کردند و تمام هدف آنها دشمنی با اسلام است. به مناسبت فرارسیدن هشتم شوال سالروز تخریب حرم ائمه در بقیع و همچنین تلاش صهیونیست ها برای تخریب مسجد الاقصی، مرتضی نجفی قدسی یادداشتی به این شرح ارائه کرده  است:

 

بسم الله الرحمن الرحیم

« فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَیُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ»(سورة نور۷ آیة ۳۶)

«(نور الهی) در خانه‌هایی است که خداوند اذن داده تا آن ها رفعت یابند و نام و یاد خدا در آن خانه ها برده شود و در صبح و شام در آن خانه ها تسبیح خدا گویند». 

بر اساس روایات متعددد از شیعه و اهل سنت منظور از بیوت در این آیه، خانه های پیامبران، رسول خدا و اهل بیت پاک و مطهر اوست. جلال الدین سیوطی از علمای اهل سنت در تفسیر «الدرالمنثور» در توضیح این آیه آورده ا ست که وقتی رسول خدا (ص) این آیه را تلاوت فرمودند، شخصی برخاست و گفت: «ایّ بیوت هذه یا رسول الله؟» این خانه‌هایی که در آیه به ان اشاره شده کدام خانه‌ها هستند؟ که حضرت در جواب فرمودند: «بیوت الانبیاء» خانه‌های پیامبران، در این هنگام ابوبکر برخواست و اشاره به خانة حضرت علی علیه السلام و فاطمة زهرا سلام الله علیها کرد و پرسید این خانه هم از آنها است؟ که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «نَعَم مِنْ اَفاضِلها»؛ «بله و از برترین آنها است». علاوه بر سیوطی، بعضی دیگر از علمای اهل سنت مانند آلوسی در تفسیر «روح المعانی» این روایت را در رابطه با بیوت انبیاء و خانة حضرت علی علیه السلام و فاطمه زهرا سلام الله علیها نقل کرده‌اند.

از ائمه اطهار علیهم السلام نیز احادیث متعددی نقل شده است که مراد از بیوت در این آیه، خانه های انبیاء و امامان معصوم علیهم السلام است، یعنی حرم های اهل بیت از مصادیق بارز این آیة شریفه است.

این بحث را به عنوان مقدمه آوردم تا بی حرمتی در حرم های اهل بیت علیهم السلام تکلیفش روشن شود و مخصوصاً کسانی که در یکصد سال پیش اقدام به تخریب قبور ائمه در بقیع کردند و فتوی به تخریب این بیوت دادند، در حقیقت خانه های خدا را خراب کردند و به اسم اسلام به جنگ باطن اسلام رفتند.

* تخریب حرم ائمه اطهار (ع) در بقیع 

هشتم شوال سالروز تخریب حرم ائمه بقیع علیهم السلام و بزرگان مدفون در این قبرستان در سال ۱۳۴۴ قمری مطابق با ۳۱ فروردین ۱۳۰۵ شمسی است. بعد از سیطرة وهابیون در عربستان از جمله اقدامات جنایتبار و منحوس آن ها کشتاری است که در مدینه از شیعیان کردند و حرم امامان معصوم علیهم السلام را هم تخریب کردند.

البته وهابیون قبلاً هم در سال ۱۲۱۶ قمری به عراق و کربلا حمله کردند و چندین هزار نفر را در کربلا کشتند و حرم امام حسین علیه السلام و. حضرت عباس علیه السلام را تخریب و غارت کردند و ضریح را هم دزدیدند و طلا و جواهرات حرم ها را به یغما برده بودند و سابقه پلیدی در اینگونه کارها داشتند، آنان بعد از تخریب قبور بقیع به حرم پیامبر اکرم (ص) نیز حمله‌ور شدند و چهار صندوق پر از طلا و جواهرات مرصع به الماس و یاقوت گرانبها را با یکصد شمشیر مطلا که در خزانه حرم بود را غارت کردند و از ترس واکنش جهان اسلام از تخریب حرم نبی مکرم اسلام خودداری کردند ولی گنبد منور نبوی را به توپ بستند و قبر حضرت حمزه عموی پیامبر و شهدای احد را هم تخریب کردند.

البته بعد از تخریب حرم ائمه بقیع که تصاویر آن در کتب تاریخی آمده است، مراجع شیعه در قم و نجف واکنش های زیادی داشتند، حضرات آیات عظام سید ابوالحسن اصفهانی بزرگترین مرجع تقلید شیعیان در نجف و حاج شیخ عبدالکریم حائری در قم حوزه های علمیه را تعطیل و اعلام عزا کردند، مرحوم شهید مدرس در تهران به شدت این کار را محکوم کرد، مرحوم آیت الله محمد حسین کاشف الغطاء در نجف اشرف، وهابیون را به مناظره علمی فرا خواند که اجابت نکردند. مردم ایران هم گرفتار یک ظالمی به اسم رضاخان قلدر بودند که انگلیس بر آنها حاکم کرده بود، در عین حال اعتراضات گسترده ای در شهرهای مهم ایران انجام شد ولی صرفاً روابط با عربستان به مدت چهار سال قطع شد یعنی سفر حج تعطیل شد و کم کم روابط هم برقرار و شرایط عادی شد.

از جمله مطالب مهمی که بعدها از سوی سعودی ها فاش شد این بود که شخصی به نام حبیب الله عین الملک پدر امیر عباس هویدا که سال ها نخست وزیر شاه در ایران بود، از سران بهایی در دربار پهلوی بوده که وی عبدالعزیز بن آل سعود را ترغیب و تشویق به تخریب قبور ائمه می کرد و او از واکنش ایران و شیعیان ترس و واهمه داشت و این بهایی درباری به او اطمینان خاطر داد که واکنش مهمی از جانب ایران صورت نمی گیرد!

به هر حال این فاجعه رخ داد و بسیاری از آثار تاریخی محو و نابود شد و قبور چهار امام شیعه به اضافه قبور صفیه و عاتکه عمه‌های پیامبر، عبدالله پدر پیامبر، عبدالله فرزند امام صادق علیه السلام، ام البنین مادر حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام و بسیاری از بزرگان و صحابه و تابعین همه تخریب شدند.

رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه‌ای (مدظله العالی) در رابطه با افکار منحط وهابیون در ۱۶ اردیبهشت سال ۱۳۹۲ در پی تخریب قبر صحابی جلیل القدر جناب حجرابن عدی در سوریه که توسط همین جنایتکاران وهابی انجام شد در بیاناتی فرمودند: «آنچه که تلخی این حادثه را مضاعف می کند، وجود برخی افراد دارای افکار پلید، متحجر و عقب مانده و خرافی است که تجلیل از بزرگان و برجستگان و چهره های نورانی صدر اسلام را شرک و کفر بدانند، اینها همان کسانی هستند که گذشتگانشان قبور ائمه علیهم السلام را در بقیع ویران کردند، آن روز که در دنیای اسلام از شبه قاره هند گرفته تا آفریقا علیه اینها قیام کردند، اگر اینها جرأت می کردند قبر مطهر پیغمبر را هم ویران می کردند، با خاک یکسان می کردند، ببینید چه فکر باطلی، چه روحیة پلیدی، چه انسان های بداندیشی، احترام به بزرگان را اینجوری بخواهند نقض کنند و هتک کنند و این را جزو وظایف دین بشمرند! اینها به عنوان این که این کار پرستش است این اقدام های خبیث را می کنند! رفتن سر قبر یک انسان و طلب رحمت کردن برای او از خدای متعال و طلب رحمت کردن برای خود در آن فضای معنوی و روحانی شرک است؟! شرک این است که انسان بشود ابزار دست سیاست های انگلیس و آمریکا و با این اعمال دل مسلمانان را غمدار کند، آزرده کند، اینها اطاعت و عبودیت و خاکساری در مقابل طواغیت زنده را شرک نمی دانند، اما احترام به بزرگان اسلام را شرک می دانند! خود این یک مصیبتی است، جریان تکفیری خبیث که امروز در دنیای اسلام به برکت برخی از منابع مادی، متأسفانه پول و امکانات هم در اختیار دارند، یکی از مصائب اسلام است.»

حضرت آیت الله صافی گلپایگانی و برخی دیگر از مراجع عظام تقلید تلاش برای بازسازی قبور ائمه بقیع را واجب یا واجب کفایی دانسته‌اند و حضرت آیت الله سیستانی هم جایز شمرده‌اند.

الآن حدود یکصد سال از تخریب قبور ائمه مظلوم بقیع می گذرد و شیعیان برای همیشه قلوبشان از این جنایت جریحه دار است ولکن بخاطر مصالح کلی مسلمین تا کنون تحمل کرده و امیدواریم جنایتکاران وهابی به سزای اعمال ننگینشان برسند.

پیدایش وهابیت در عربستان و پدید آمدن بهائیت در ایران و ایجاد غدة سرطانی اسرائیل در فلسطین اشغالی و تلاش برای تخریب مسجد الاقصی قبلة اول مسلمانان همگی از سیاست های کهنه استعمار انگلیس و پیوست آن آمریکاست و در حقیقت این فراماسونرهای یهودی هستند که صهیونیسم جهانی را ایجاد کردند و تمام هدف آن ها دشمنی با اسلام است کما اینکه از ابتدای ظهور اسلام یهود مدینه و ساکن در حجاز نهایت دشمنی و نقش آفرینی با مشرکین را بر علیه اسلام و مسلمانان داشتند.

قرآن کریم می فرماید: «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُوا»(مائده، ۸۲)

«یعنی قطعاً دشمن‌ترین مردم نسبت به مؤمنان، اول یهود و سپس مشرکان را خواهید یافت».

محمد ابن عبدالوهاب مؤسس فرقة وهابیت در عربستان از یهودیانی بود که ادعای مسلمانی داشت و مستر همفر انگلیسی طوری روی او کار کرده بود که متعهد به تخریب حرم پیامبر و ائمه بقیع شده بود و اساساً‌ انگلیسی ها مذهب وهابیت را به شکلی طراحی کردند که از روح اسلام چیزی باقی نماند و افکاری خرافی و خشک و پوسیده که هیچ جاذبه ای نداشته و حتی در بین غیر مسلمانان نفرت هم نسبت به اسلام ایجاد کند، به آنها القاء‌ کردند قلب عالم اسلام یعنی مکه و مدینه را در اختیار وهابیون قرار دادند و پشتیبانی های وسیع مادی و تسلیحاتی از آنها کردند تا بر عربستان و حجاز سیطره کامل یابند و ظرفیت عظیم حج و مسجد الحرام و مسجد النبی را بی خاصیت کردند و مرکز ثقل جهان اسلام را از کارایی انداختند.

آنان برای جهان تشیع نیز همین نقشه را داشتند و بهائیت را برای از بین بردن مکتب پویا و شهادت طلب تشیع طراحی کردند و مهره ای به نام سید محمد علی باب را آماده کردند تا مکتبی انحرافی و فرقه ای جدید به نام بهائیت ایجاد کند و عملاً شیعه را با افکار خود استحاله نماید ولیکن با بیداری علمای شیعه و مقابله قاطعانة شهید امیرکبیر که جان خود را در این راه نهاد به مقصود خود نرسید و جز عدة اندکی به او نپیوستند، البته همین عدة اندک چون با انگلیس و اسرائیل پیوند شان محکم بود، در طول دوران پهلوی بسیاری از وزراء و مسئولین مهم کشور بهایی بودند و تمام تلاش خود را در جهت گسترش این مکتب ساختگی و انحرافی به خرج می دادند.

هم اکنون مهمترین مرکز تشکیلات بهائیان به نام «بیت العدل اعظم» در دامنه کوه کرمل در بندر حیفای اسرائیل قرار دارد و کاملاً مبرهن است که این مذهب جعلی هم دست پرورده یهودیان فراماسونری انگلیس است.

بنابراین جنایات صهیونیست ها در اسرائیل، جنایات وهابیون در عبرستان از تخریب حرم ائمه بقیع گرفته تا هدم تمام آثار اسلامی و ایجاد گروهک های تروریستی در منطقه و قتل عام هزاران کودک و زن و مرد بیگناه در سوریه و عراق و افغانستان و یمن و گسترش داعش در منطقه و ا یجاد بهائیت در ایران برای به انحراف کشاندن تشیع و از کارایی انداختن آن و تمام جنگ های مذهبی و طایفه ای در اقصی نقاط عالم اسلامی همگی از یک مرکز واحد برنامه ریزی و هدایت می شود و جا دارد که در چنین ایامی ضمن ابراز انزجار از اعمال ننگین وهابیون در تخریب حرم ائمه در بقیع و صهیونیست ها که قصد تخریب مسجد الاقصی و بناکردن معبد سلیمان را به جای آن دارند، به دشمن شناسی بیشتر توجه کنیم تا بتوانیم نقشه های آنان را خنثی کرده و وحدت امت اسلامی را پدید آورده و مقدمات محو اسرائیل و وهابیون را از منطقه فراهم آوریم که طلوع صبح نزدیک است، الیس الصبح بقریب؟

چهارشنبه, 29 ارديبهشت 1400 00:14

پشیمان‌ترین فرد در قیامت چه کسی است؟

امام صادق (ع):

اِنَّ مِن اَعظَمِ النّاسِ حَسرَهً یَومَ القِیامَهِ، مَن وَصفَ عَدلاً ثُمَّ خالَفَهُ اِلَى غَیرِه.

 

پشیمان‌ترین شخص در روز قیامت، کسى است که براى مردم از عدالت سخن بگوید، اما خودش به دیگران عدالت روا ندارد.

وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۲۹۵

قبرستان بقيع یکی از آثار تاریخی از صدر اسلام است. بقيع به عنوان زميني در حاشيه بخش مركزي يثرب پيش از اسلام، گورستان مردم اين شهر بود و پس از اسلام نيز به عنوان مهمترين گورستان مدينه شناخته شد،‌ در طول قرون مختلف اسلامي، مدفن صحابه، تابعين، همسران و فرزندان پيامبر(ص) و مهمتر از همه چهارتن از امامان شيعه بوده و از اين رو محل زيارت تمامي زائران مدينة‌ منوره است.

از منابع و متون اسلامي و تاريخي بر مي آيد كه در طول چهارده قرن گذشته و از زمان پيامبر ( صلي الله عليه و آله ) بقيع مورد توجه مسلمين و بالاخص شيعيان بوده و همواره سعي مي كردند آنرا آباد نگه دارند و در تكريم آن مي كوشيدند و همچنين بر قبور ائمه(عليهم السلام) و مدفونين در آن قبه و بنا مي ساختند كه تا حدود يك قرن پيش هم اين بناها وجود داشته.[1]

مغول با همه وحشگیری وخوی درندگی که از او در تاریخ نوشته اند هرگز درباره ی تخریب قبورائمه (عليهم السلام) اقدامی نکرد ند ، بلکه مغول با وجود غیرمسلمان بودن به قبورائمه (عليهم السلام) احترام کرده اند ،اما وهابیت به اندازه ای در جهالت و تعصبات فرقه ای غرق بودند که بنیان گذار تخریب  قبور وآنرا در میان ناآگاهان از اهل سنت و... ترویج داده واقدام به تخریب نموده اند.

ولي وقتي وهابيان و آل سعود بر حجاز و شهرهاي مكه و مدينه و اطراف آن تسلط یافتند به خاطر برخي اعتقادات انحرافي و مخالف با اسلام اصيل اين بناها را در تاريخ 8 شوال 1344 هـ .  تخريب نمودند و اين اقدام ننگين را در تاريخ به نام خود ثبت کردند.[2]

علت اصلی این اقدام سبوعانه به این مبنا بر می گردد که عقايد آنها زمینه ساز تخریب و ویرانگری بود  که تحت تاثیر افکار وتحریکات استعماری  دراین خوی تمدن ستیزی کوشیدند و اين ننگ را بر پيشاني خود زده و در تاريخ به این خوی و اندیشه شهره شدند وآلت دست استعمارگران.

وهابيان كه پيروان محمد بن عبدالوهاب مي باشند و همچنين از عقايد و نظرات ابن تيميه متاثر هستند داراي عقايد و تفكراتي هستند كه بر اساس آن عقايد نمي توان بر روي قبور قبه و بارگاه ساخت و همچنين نمي توان به انبياء و اولياء و صالحان توسل كرد. و يا به قصد زيارت قبر پيامبر(ص) سفر نمود يا نذر كرد و اعمال اين چنين هم چون طلب شفاعت از پيامبران و ائمه(عليهم السلام)  و استغاثه و استعانت از ارواح مقدسه و زيارت قبور آن بزرگواران را خلاف اسلام و توحيد مي دانند و معتقدند كه هر كس اين اعمال را انجام دهد به خداوند مشرك شده[3] و لذا بايد با آن مبارزه كرد و با توجه به اين كه وهابيان با آل سعود متحد شده بودند وقتي كه آل سعود قدرت گرفت تحت تاثير افكار وهابيان و با وحشيگري آن ها كه فرهنگي براساس تكفير فرق اسلامي را ايجاد تفرقه ميان مسلمين و خشن جلوه دادن تعاليم اسلام و محو آثار رسالت و وحي، با استعمارگران  و مستكبران همنوا شده  و با كينه اي كه از تشيع و اهل بيت ـ عليهم السلام ـ داشتند اين اقدام را انجام دادند و حتي ويران كردن قبر مطهر رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ نيز در حيطة اعتقادات منحرف اين فرقه بود. اما تاكنون جرات چنين كاري را نيافته اند.

مبنای فکری و دستاويز و مستمسك آنها بر اين رفتار های غیر عقلانی وتمدن ستیز  حديثي است كه به اعتقاد دانشمندان اهل سنت این اخبار ضعیف است و اعتبار سندي و متني ندارد لذا  ارزش استنادی ندارد.[4]

اما در رد عقايد وهابيه دربارة‌ مسائل مطرح شده با دلائل فراواني مي توان اين عقايد را باطل دانست:

1- سيرة عموم مسملين جهان از همان زمان رحلت پيامبر(ص) تا به امروز بر اين بوده كه پيوسته در مراسم حج و در ايام ديگر به قصد زيارت نزد قبر آن حضرت مي روند و اين سيره را هيچ كس نمي تواند منكر شود.

2- برای بناي قبة‌ وگنبد وبارگاه روي قبر در قرآن اشاراتی هست كه مردم در زمان اصحاب كهف وقتي كه از محل خواب آنها باخبر شدند بر روي آن مسجدي بنا كردند[5] تا ياد آنها هميشه زنده بماند،‌

3- اگر این عمل در قرآن یا سیره منع شده بود ، در طول  14 قرن كسی خلاف بودن ساختن بنا بر روي قبر را هیچ یک از دانشمندان فرق اسلامی متعرض ومتذکر نشده اند،  تا در قرن 14 فقط پیروان این فرقه گمراه و رهبران آنها به این نتیجه رسیدند ، در حالي كه حتي روي قبر رهبران چهارگانه اهل سنت، قبه بنا كرده اند كه تا کنون در بغداد باقی است

4-در باب شفاعت خواستن از پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ و شفيع قرار دادن آن حضرت که اینان منکرند  در زمان خود حضرت صحابه شخصاً از حضرت شفاعت مي خواستند. انس بن مالك مي گويد: از پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ درخواست كردم كه در روز قيامت در حق من شفاعت كند وي درخواست مرا پذيرفت.[6]

 5- يا اينكه دربارة زيارت قبور در منابع اسلامي اعم از شيعه و سني آمده است كه پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ شخصاً به زيارت مدفونين در بقيع مي رفت، به آنها سلام مي كرد و به مردم سفارش مي كردند به زيارت بقيع و مدفونين آن بروند. و باز از آن حضرت نقل است كه فرمودند: هر كس قبر مرا زيارت كند شفاعتم بر او واجب است.[7]

6- بنابر اعتقاد خود اهل سنت نيز ساختن بنا و قبه بر روي قبور ائمه (عليهم السلام) و انبياء و شهدا و صالحين جايز است، تا اينكه ديگران به زيارت آن پرداخته و به آن تبرك جويند.[8]

بنابراين مي توان گفت كه هدف وهابيان از اين عمل زشت و ننگين چيزي جز كينه با اهل بيت ـ عليهم السلام ـ و تشيع و همچنين اختلاف ميان مسلمين كه خواستة‌ استعمار و استكبار بوده، نيست و با اين عمل سرسپردگي خود به مستكبران را نشان دادند و با توجه به اختناقی كه در جامعه عربستان ايجاد كرده ند و مخالفين خود را مشرك مي پندارند و براحتي اين اعمال را انجام دادند و با توجه به اينكه چندين سال قبل از تخريب بقيع در كربلا و نجف نيز حمله برده و اين دو شهر مذهبي و شيعي را غارت و قتل و عام كرده بودند،‌ مي توان به شدت به كينة آنها  ودستهای مرموز استعمار گران دراین جنایات پي برد.

ویژگی‌ها و صفات شجاعان

شجاعت به عنوان یک فضیلت انسانی به حالت اعتدالی گفته می‌شود که میانه بی‌باکی و ترسویی است؛ زیرا انسان شجاع بر اساس «عقلانیت» الهی عمل می‌کند که اجازه نمی‌دهد تا قوه «غضب»، این نیروی دافعه انسانی، در حالتی قرار گیرد که از آن به بی‌باکی و تهور یاد می‌شود؛ چنانکه اجازه نمی‌دهد تا غضب چنان فروکش کند که به خوف و ترس و بزدلی تبدیل شود؛ بلکه با دور اندیشی عقلانی، جدیت و همت عالی و قوی، همراه با احتیاط تمام و هوشیاری، بر آن می‌شود تا اقدامات تامینی را انجام دهد که به بقای خود یا اجتماع می‌انجامد و هر گونه تهدیدی را دفع یا رفع می‌کند.
به سخن دیگر، شجاعت، پیروى کردن نیروى خشم و انتقام از نیروى عقل در اقدام بر کارهاى مهم و تشویش نداشتن در انجام دادن آن است. بنابراین مى توان گفت که شجاعت حدّ اعتدال غضب است.(جامع السعادات، نراقی، ص 242 و 323)

از نظر قرآن، کسانی به شجاعت دست می‌یابند که دارای صفات و ویژگی‌های چندی باشند که از جمله مهم‌ترین آنها عبارتند از:

1. ایمان:

ایمان به خدا از مهم‌ترین عوامل ایجاد روحیه شجاعت در انسان است؛ زیرا کسی که به خدا ایمان نداشته باشد، در شرایط سخت و دشواری که واقعا دشمن شیطانی و استکباری همه راه‌ها را بر او بسته است، چاره‌ای جز تسلیم نمی‌بیند؛ اما مومنان با ایمان به خدا، بر این باورند که حرکت در مسیر الهی و مبارزه با شیطان و اقدامات استکباری و شیطانی او می‌تواند یاری الهی بلکه ولایت الهی را به دنبال داشته باشد تا جایی که صفر تا صد کارهای مومنان شجاع را به دست می‌گیرد. کسانی که به عنوان اولیای الهی مطرح می‌شوند و تحت ولایت الهی می‌روند می‌دانند که در جایی که به ظاهر همه روزنه‌ها بسته است، می‌توانند به امید خدای کارساز و چاره ساز اقداماتی را انجام دهند که تامین‌کننده پیروزی و موفقیت آنان در صحنه نبرد با شیطان استکباری است. خدا از طریق ابزارهای گوناگون از جمله «رعب»، موجب پیروزی می‌شود و دشمن را خوار و ذلیل می‌کند.(آل عمران، آیات 173 و 175؛ مائده، آیه 23؛ احزاب، آیات 22 و 23؛ یس، آیات 20 تا 26؛ غافر، آیه 28)

2. عمل به عهد الهی:

شجاعان کسانی هستند که به تعهدات خویش به خدا عمل کرده و هرگز بر خلاف تعهدی که داده اند، عمل نمی‌کنند. آنان بر این باورند که حقانیت در صراط مستقیم اسلام و عمل به آن است و با خدا عهد بسته‌اند که تا پای جان برای تحقق آن ایستادگی و مقاومت کنند. به خاطر همین وفای به عهد و عمل به آن، خدا به آنان عنایت کرده و یکی از دو حسنه بزرگ شهادت یا پیروزی را هدیه می‌کند.(احزاب، آیات 22 و 23)

3. انجام تمرین:

از آنجا که دنیا دارالاسباب است و حتی بزرگ‌ترین فرمانده الهی یعنی ذوالقرنین برای اهداف نظامی و فتح کشورها و سرزمین‌ها، از اسباب گوناگون استفاده کرده است(کهف، آیات 82 تا 92)، لازم است تا از سوی مومنان، اقداماتی در قالب تمرین‌های آماده‌سازی و رزمایش‌های گوناگون انجام شود تا نقاط ضعف و قوت خود و دشمن را شناسایی کرده و بتوانند پیروزی را برای خود رقم زنند؛ زیرا بدون تمرین ممکن است، در هنگام نبرد واقعی نتوانند برمشکلات و نقاط ضعف خود فائق آیند. از همین رو حضرت طالوت(ع) نیروهای خویش را می‌آزماید تا بداند از چه میزان ظرفیت جهادی و مقاومتی برخوردار هستند و می‌توانند بر هواهای نفسانی خویش فائق آیند.(بقره، آیات 246 تا 251) با نگاهی به آیات قرآن معلوم می‌شود که خدا حتی پیامبران از جمله حضرت موسی(ع) را با ایجاد شرایط تمرینی و رزمایشی می‌آزماید تا برای نبرد با فرعون این مستکبر عصر آماده شود و در شرایط غافلگیری قرار نگیرد.(نمل، آیات 10 تا 13)

4. امید به امدادهای غیبی:

مومنان بر این باورند که خدا در همه حال مومنان را حمایت کرده و آنان را یاری می‌رساند و تحت ولایت خویش می‌گیرد. امید به خدا موجب می‌شود تا مجاهدان راه خدا از دشمن، هراسی به دل راه ندهند. بنابراین، مومنان با شجاعت در میدان نبرد حاضر می‌شوند بی‌آنکه از انبوه نفرات و تجهیزات دشمن واهمه‌ای داشته باشند؛ زیرا امدادهای غیبی را به عنوان بخشی از سرمایه‌های خویش می‌دانند که دشمن از آن آگاهی و اطلاعی ندارد.(آل عمران، آیات 125 و 126؛ انفال، آیات 10 و 11؛ فتح، آیه 4)

5. توجه به حسابرسی قیامت:

مومنان دنیا را مقدمه آخرت دانسته و بر این باورند که هر کاری که اینجا انجام می‌دهند در قیامت عین و آثار آن را می‌بینند. همین آگاهی از حسابرسی قیامت آنان را به مردانی شجاع تبدیل می‌کند که از بزرگ‌ترین دشمن روی زمین نمی‌ترسند؛ چرا که آنان از خدایی می‌ترسند که اگر بر اساس فرمان‌هایش عمل نکنند ممکن است تا ابدالاباد گرفتار غضب الهی باشند. همین توجه به قیامت و حسابرسی آن موجب می‌شود که شجاعانه در میادین نبرد با شیاطین استکباری حاضر شوند و ترسی از دشمن نداشته باشند.(احزاب، آیه 39)

6. توکل بر خدا:

مومنان تنها به نیروی خویش اکتفا نمی‌کنند؛ بلکه توان خویش را بخشی اندک از توانی می‌دانند که در اختیار دارند؛ زیرا کسی که از سوی خدا ماموریت یافته است، بر این باور است که توان و قوت اصلی را خدایی دارد که او را ماموریت داده تا کاری را انجام دهد. بنابراین، خدا را وکیل خود قرار می‌دهند و با این اهتمام به میدان نبرد با دشمن استکباری و شیطانی وارد می‌شوند و پیروزی را برای خود رقم می‌زنند.(مائده، آیه 23؛ انفال، آیه 49؛ هود، آیات 53 و 56) از نظر قرآن همواره کسانی در میان امت هستند که آیه یاس می‌خوانند و بر طبل نومیدی و ناتوانی می‌کوبند تا جایی که گوش فلک را پر می‌کنند و از ببرکاغذی غولی می‌سازند که خواب شب را بر ایشان حرام می‌کند. این گروه و جریان نفوذی و نفاق سعی می‌کنند تا بذر ناامیدی را در میان مسلمانان بکارند و از مبارزه با دشمن جهانخواره و استکباری برحذر دارند. منافقان در ديد ظاهرى خود مؤمنان كارزار بدر را از نظر تعداد و تجهيزات، ناچيز مى دانستند و آنان را گول خورده قلمداد مى‌كردند، امّا توكّل همين مؤمنان باعث شجاعت و در نهايت پيروزى آنان شد. (مجمع البيان، ج 3 - 4، ص 846؛ جامع البيان، ج 6 ، جزء 10، ص 28)

7. خشیت از خدا:

مومنان با علم به عظمت الهی از خدا خشیت دارند. همین خشیت موجب می‌شود تا به جای ترس از دشمن، از خدا بترسند و اقداماتی انجام دهند که موجب رضایت خدا است، نه موجب رضایت شیطان و دشمن استکباری ظالم. از نظر قرآن، خوف از خدا، از عوامل شجاعت آفرین در دل مومنان و خنثى‌کننده هراس از دشمن و مردم جاهل است.(مائده، آیات 3 و 23 و 44؛ احزاب، آیات 37 و 39) همان اندازه که خشیت و خوف از خدا موجب پایمردی و شجاعت می‌شود، به همان میزان ترس و خوف از خلق و دشمن مانع جدی بر سر راه شجاعت آفرینی مردمان است. بنابراین می‌بایست این ترس از خلق را به ترس از خالق تبدیل کرد.(مائده، آیات 3 و 21 و 23 و 24و 37 و 54) وسوسه‌های شیطانی(آل عمران، آیه 175) که گاه از زبان شیاطین انس و جنی همانند منافقان و نفوذی‌ها به گوش می‌رسد می‌تواند عامل سستی شده و انسان را از شجاعت به خفت و زبونی ترس بکشاند و تهور و بی‌باکی را حتی از بی‌باکان و متهوران بگیرد و آنان را خوار سازد تا جایی که دستهایشان را به نشانه تسلیم بالا برده و اجازه دهند که دشمن هر گونه خفت را بر آنان تحمیل کند.

8.عقیده به معاد:

عقیده و ایمان به معاد و بازگشت به سوی خدا، عامل شهامت و شجاعت در برابر دشمنان است؛ زیرا کسی که به معاد به عنوان زندگی برتر و حیات طیب باور داشته باشد و آن را زندگی نیک و سعادتمند ابدی بداند، خود را معطل دو روز دنیا نمی‌کند که هر عیشی با نیشی همراه است. همین عقیده به معاد است که مومنان را به اقدامات شجاعانه ترغیب می‌کند تا به یکی از دو نیکی بزرگ یعنی شهادت یا پیروزی دست یابند.(بقره، آیات 249 تا 251؛ اعراف، آیات 124 و 125؛ طه، آیات 71 تا 76؛ شعراء، آیات 49 و 50)

9.  دعا:

در ایجاد شجاعت، عامل دعا نقش اساسی دارد؛ زیرا نیایش عاملی است تا انسان با خدای قهار و عزیز ارتباط برقرار کند و خود را تحت ولایت او قرار دهد. این گونه است که دلهای آنان تثبیت شده و گام‌هایشان استوار و محکم می‌شود و شجاعانه در میدان گام بر می‌دارند.(بقره، آیات 249 تا 251)

10. صداقت و راستی:

کسانی که اهل صداقت با خدا هستند شجاعانه در میادین نبرد علیه دشمن و اجرا و تحقق اهداف و ماموریت الهی وارد عمل می‌شوند؛ زیرا صداقت، اجازه نمی‌دهد تا انسان در دام شیطان و دروغ‌ها و وسوسه‌های او بیفتد.(بقره، آیه 177)

به هر حال، از نظر قرآن، شجاعان کسانی هستند که صفات الهی در ایشان تجلی و ظهور یافته و همین امر موجب می‌شود تا در برابر ابلیس و دیگر شیاطین جنی و انسی مقاومت کرده و موفقیت و پیروزی دو سرا را برای خود و مسلمانان رقم بزنند.

زردچوبه

زردچوبه که به طور معمول بیشتر با غذاهای هندی همراه است، به کاهش التهاب کمک می کند. سطح بالای التهاب ممکن است علت مهم چاقی و دشواری کاهش وزن باشد.


دارچین

پاشیدن دارچین فراوان بر روی بلغور جو دوسر ممکن است به کنترل سطح قند خون و انسولین کمک کند، و در حالی که به طور همزمان گرسنگی را کنترل می کند، از شما در برابر ابتلا به دیابت محافظت کند.


فلفل کایین

ثابت شده است ترکیبی در فلفل تند به نام دی هیدرو کربنات، در صورتی که سه بار در روز مصرف شود، توانایی بدن در چربی سوزی را افزایش می دهد.


زنجبیل

زنجبیل تازه یا پودر شده ممکن است در کاهش اشتها و از بین بردن میل و هوس غذا موثر باشد.


گشنیز

گشنیز یک عنصر رایج در مخلوط ادویه هندی است که در مطالعات حیوانی مشخص شده است این ماده کارایی سوخت وساز بدن را افزایش می یابد و کاهش وزن را سرعت می بخشد.


زیره

به طور مشابه، گرچه زیره به تنهایی مورد مطالعه قرار نگرفته است، اما مشخص شده است هنگامی که زیره با سایر گیاهان و ادویه جات مخلوط می شود، کاهش وزن را سرعت می بخشد.


جعفری

مطالعات متعددی بر روی موش ها نشان داده اند که جعفری می تواند به کاهش مقدار گلوکز موجود در خون کمک کند. اگر این موضوع در مورد انسان ها هم درست باشد، جعفری احتمالا به کنترل اشتها کمک می کند و فرآیند سالم تبدیل غذا به انرژی را بهبود می بخشد.


جینسنگ

مطالعات متعدد حیوانی نشان داده اند که گیاه جینسنگ پاناکس می تواند به کاهش وزن کمک کند، و حتی باعث کند شدن روند افزایش وزن ناشی از رژیم غذایی پر چرب شود.


هل

مطالعات بر روی موش های صحرایی نشان داده اند که هل می تواند به کاهش قند خون و تنظیم انسولین، و همچنین کاهش سطح LDL (کلسترول بد خون) کمک کند.

بهترین ادویه ها و گیاهان دارویی برای کاهش وزن


خردل

به نظر می رسد بذر خردل دارای اثر ترموژنیک (سوزاننده چربی) بر بدن است و باعث می شود که حین هضم غذا کالری بیشتری بسوزاند. به جز خردلی که همراه هات داگ می خورید، با اضافه کردن مقداری خردل خشک، غذای خود را خوش طعم تر کنید!


سیر

اضافه کردن سیر تازه یا پودر شده به غذا، ممکن است به بدن کمک کند به طور موثرتری کربوهیدرات ها و چربی ها را بسوزاند. مطالعات حیوانی نیز نشان داده اند که سیر ممکن است از ایجاد چربی بیشتر در بدن جلوگیری کند.


چای سبز

به خوبی اثبات شده است که چای سبز دارای تعداد زیادی مزایای سلامتی است. چای سبز علاوه بر کمک به جلوگیری از سرطان و دیابت، می تواند سوخت و ساز بدن شما را نیز افزایش دهد و به کاهش وزن کمک کند.


نعناع

مطالعه ای که در سال ۲۰۰۹ منتشر شد نشان داد که بوی نعناع می تواند باعث کاهش اشتها شود. در این مطالعه، شرکت کنندگانی که یک هفته بوی نعناع را قبل از خوردن غذا استشمام کرده بودند، به طور کلی در طول هفته ۱۸۰۰ کالری کمتر از گروه کنترل مصرف کردند.1


سیاه دانه

یکی از بهترین ادویه ها برای سوزاندن چربی شکم و پهلو و رسیدن به تناسب اندام، سیاه دانه می باشد. برای استفاده از سیاه دانه آن را آسیاب نکنید و سیاه دانه را با عسل طبیعی ترکیب کنید و روزانه یک قاشق چای خوری سرخالی از این ترکیب را میل کنید و یا می توانید مقداری سیاه دانه را به وعده صبحانه یا عصرانه خود اضافه کنید و یا حدود 20 تا 30 قطره از روغن آن را به یک تکه نان بمالید و بعد مصرف کنید.


گل میخک

گل میخک به عنوان یک ادویه بسیار مقوی برای معده و هاضمه است. همچنین ضعف اعصاب را درمان می کند و برای رفع تنگی نفس مفید است. درد دندان با مالیدن عصاره و یا قطره گل میخک تسکین بخشید. دردهای گوش را با چکاندن این قطره می توان آرام کرد.

میخک ادویه ای است که در آشپزی کاربرد گسترده ای دارد و بهترین ابزار برای مبارزه با اضافه وزن است. نوشیدنی و روغن تهیه شده از این ادویه، فرآیند کاهش وزن، کاهش تورم و بهبود عملکرد روده را سرعت می دهد. صد گرم از میخک حاوی 320 کیلوکالری است. برای استفاده از خواص گل میخک برای لاغری و کاهش وزن، می توان آن را به صورت چای مصرف کرد.

برای تهیه چای میخک ، یک قاشق غذاخوری از جوانه میخک را پودر کنید و پودر را به یک فنجان آب در حال جوش اضافه کنید و بگذارید 4 ساعت بماند و قبل از هر وعده غذا یک سوم از چای را به صورت گرم شده مصرف کنید.میخک باعث کاهش اشتها می شود بنابراین مصرف این چای قبل از غذا سبب جلوگیری از پرخوری می شود.


فلفل سیاه

فلفل سیاه میوه های خشک شده تیره رنگ گیاه فلفل است . ماده موجود در فلفل سیاه که طعم تندی به آن می دهد پیپرین نام دارد و به بدن کمک می کند تا کالری بیشتری را در طی فرآیندهای گرمازایی بسوزاند. پیپرین باعث می شود که مواد غذایی به صورت موثرتری سوزانده شوند. مصرف فلفل باعث افزایش سوخت و ساز بدن و کاهش وزن افراد مختلف می شود. مصرف چای فلفل سیاه یا افزودن فلفل سیاه به غذاها از بهترین روش های مصرف فلفل سیاه برای کاهش وزن است. شما می توانید هر روز 1 - 2 قاشق چای خوری فلفل سیاه را برای کاهش وزنتان مصرف کنید.

بهترین ادویه ها و گیاهان دارویی برای کاهش وزن


رازیانه

رازیانه یکی از ادویه های آشپزی است که کاربرد دارویی زیادی دارد. این دانه ها سرشار از آنتی اکسیدان ها، فیبر غذایی، ویتامین ها، و مواد معدنی می باشد. برای لاغری با رازیانه دانه های رازیانه را با استفاده از هاون و دسته هاون خرد کنید تا طعم ، روغن و نیز بوی عطر آن را آزاد کنید. دانه های خرد شده را از صافی عبور دهید و یک فنجان آب جوش روی آن ها بریزید. اجازه دهید دانه ها 7 تا 10 دقیقه خیس بخورند ودانه ها را خارج و کمی آب داغ اضافه کنید. 2 قاشق چای خوری تخم رازیانه یا 1 قاشق چای خوری پودر دانه آن را می توان در روز مصرف کرد.


رزماری

در مطلب خواص رزماری بخش سلامت نمناک توضیح دادیم که از پودر خشک شده رزماری می توان به صورت ادویه در غذاهای مختلف استفاده کرد. خاصیت ضد هیپروگلیسمی و ضد التهابی موجود در گیاه رزماری، علاوه بر مزایای ارزشمند دیگری که دارد در چربی سوزی و کاهش وزن و لاغری بسیار مفید و مؤثر می باشد.2


گزنه

گزنه گیاهی است که باعث غذارسانی عمیق به سلول ها، کاهش هوس، سم زدایی بدن و کاهش وزن می شود. دمنوش گزنه برای کاهش اشتها و هوس بی نظیر است. گزنه سرشار از مواد مغذی مانند ویتامین C، ویتامین E، کلسیم، منیزیم، آهن، سیلیکا و پتاسیم می باشد که برای شکستگی استخوان، جراحات تاندون‌ها و دردهای عضلانی نیز مفید است.


یونجه

یونجه به عنوان یک دیورتیک و کمک کننده به هضم می باشد. برگ‌های یونجه از فلاوون ها، ایزو فلاوون ها و استرول ها تشکیل یافته است. ترکیبات مؤثر موجود در یونجه شامل ساپونین ها می باشد که باعث محلول تر شدن چربی ها می شود. در نتیجه علاوه بر اثرات کاهش وزن سلامتی رگ‌های خونی را نیز تضمین می کند.


ریشه شیرین بیان

ریشه شیرین بیان، هوس نسبت به شیرینی ها را برطرف می کند و از مصرف میان وعده های پر کالری مثل انواع شیرینی ها و شکلات ها جلوگیری می کند. با توجه به اینکه گیاهان و دمنوش های تهیه شده از آنها کالری ندارد، می توانید 1- 2 چوب از آن را در یک لیتر آب دم کنید و در طی روز و مابین وعده های غذایی استفاده کنید.


آلوئه ورا

مصرف آلوئه ورا به صورت خوراکی باعث اثرات مسهلی می شود، حرکات روده را تشدید می نماید و به عنوان یک پاک کننده داخلی در سیستم گوارشی شناخته شده است. در نتیجه جذب چربی ها کاهش می یابد و برای کاهش وزن مؤثر می باشد.


علف مرغ

علف مرغ یا حشیشه القزاز باعث شکسته شدن چربی ها می شود. دمنوش علف مرغ راه خوبی برای کاهش هوس و اشتها، کمک به هضم و کاهش وزن است. علف مرغ را می توانید با قاصدک، گل پامچال، گزنه، بارهنگ، خرفه و ریشه باباآدم مخلوط کنید. سپس آنها را بجوشانید و به عنوان جوشانده استفاده کنید. مطالعات نشان می دهد این مواد می توانند باعث شکسته شدن چربی ها شوند.

بهترین ادویه ها و گیاهان دارویی برای کاهش وزن


بابا آدم

باباآدم از جمله گیاهان دارویی پرخاصیت است. این گیاه متابولیسم چربی ها را بهبود می بخشد و به عنوان یک دیورتیک عمل می کند و یک گیاه عالی برای تصفیه خون می باشد که سیستم لنفوسیتی و خون را سم زدایی می کند.

بابا آدم سرشار از آهن است و به ساخته شدن خون در زمانی که هموگلوبین کم می باشد کمک می کند. بابا آدم همچنین یک لاگزتیو ملایم است و اسید اوریک را کاهش می دهد. ترکیبات فعال موجود در آن اینولین، پلی فنولیک اسید و اسیدهای غیر هیدروکسی می باشد. ریشه باباآدم همچنین برای کاهش احساس گرسنگی و هوس مفید است و باعث کاهش وزن می شود. 3


عصاره دانه قهوه سبز

عصاره دانه های قهوه سبز معمولا در بسیاری از مکمل های کاهش وزن یافت می شود. قهوه سبز از عصاره دانه های قهوه ای ساخته شده است که بو داده نشده است و حاوی کلروژنیک اسید می باشد، که احتمالا مسئول اثرات کاهش وزنی آن می باشد. یک مطالعه نشان داد که مصرف قهوه سبز باعث کاهش شاخص توده بدنی (BMI) و چربی شکم در 20 شرکت کننده، حتی بدون تغییر در مصرف کالری شده است.

بررسی دیگری از سه مطالعه نشان داد که عصاره قهوه سبز می تواند وزن بدن را به طور متوسط 5.5 پوند (2.5 کیلوگرم) کاهش دهد. با این حال، محققان خاطر نشان کردند که کیفیت و اندازه مطالعات موجود تا حدودی محدود است. بنابراین، برای ارزیابی اثربخشی دانه های قهوه سبز در کاهش وزن، مطالعات با کیفیت بالا مورد نیاز است.


کارالوما یا شاخ گوزنی

کارالوما گیاهی است که اغلب در بسیاری از قرص های رژیمی غذایی استفاده می شود. به نظر می رسد با افزایش سطح سروتونین (یک انتقال دهنده عصبی که به طور مستقیم بر اشتها اثر می گذارد) کار می کند. یک مطالعه 12 هفته ای در 33 نفر نشان داد که شرکت کنندگان که شاخ گوزنی را مصرف کرده اند به میزان قابل توجهی کاهش وزن چربی شکم و وزن بدن را نسبت به افرادی که از داروهای مرتبط مصرف می کنند، داشته اند.

یک مطالعه کوچک دیگر نشان داد که مصرف 1 گرم روزانه شاخ گوزنی برای دو ماه باعث کاهش وزن و میزان گرسنگی در مقایسه با گروه کنترل شده است.

سه شنبه, 28 ارديبهشت 1400 23:56

کارکرد تغذیه در بدن انسان

تغذیه یکی از سته ضروریه

حکمای ایران زمین بر پایه‌ی قانون علیت برای هر چیزی سببی قائل بودند یعنی همانطور که بیماری نیازمند دلیل و علت است، در نظر ایشان سالم بودن نیز به عوامل و اسبابی بستگی دارد که در بدن انسان بر انجام کلیه‌ی امور مثل هضم غذا، تولید مثل گردش خون و ... تاثیر گذار بوده و برای اینکه انسان بتواند به زندگی خود بطور طبیعی ادامه دهد لازم و ضروری اند. ایشان مجموعه چیزهایی که این ویژگی را دارند تحت عناوینی همچون امور ضروریه، اسباب سته و... مطرح کرده‌اند که نشان از در درجه‌ی اول اهمیت بودن بهداشت و حفظ سلامتی در نظر حکما دارد این شش سبب مهم در حفظ سلامتی عبارتند از:
 
1) هوا 2) حرکت و سکون 3) خواب و بیداری 4) طعام و شراب 5) استفراغ و احتقان 6) اعراض نفسانی یا حالات روحی[1]
 
تعریف و توضیح هر یک از این اسباب خود مجال دیگری میطلبد اما همانطور که میبینید حکما در بخش سته ضروریه (sex cause) به بررسی و تبیین سری اقداماتی تغذیه. که در مسیر تغذیه برای حفظ سلامتی شایسته است انجام شوند را میتوان به طور کلی به سه دسته تقسیم نمود: یک دسته اقدامات قبل از سفره، یک دسته اقدامات حین سفره و همچنین اقدامات بعد از سفره. و شما همراه گرامی در این نوشتار با اولین دسته از این اقدامات آشنا خواهید شد. اما این تذکر ضروری است که این مباحث از نظر استراتژی در دایره‌ی مباحث  " آنچه باید" قرار میگیرند و این که آنچه هست اعم از چاقی، لاغری، ضعف قوا و اندام و.... همگی مباحثی‌ ثانویه‌اند که بعد از یادگیری این اصول زیر بنایی و اجرای هرچه تمام تر آنها قابل ارزیابی و اصلاح می باشند.
 

شناخت غذایی مناسب

شناخت قبل از اقدام یک اصل ثابت عقلایی است که در همه جا مصداق دارد و طبیعتا بحث مهم حفظ سلامتی در تغذیه نیز از این قاعده مستثنا نیست. اینکه انسان ببیند و بپرسد و تحقیق کند تا مواد غذایی خود را بشناسد مطلبی است که از آیه شریفه « فلینظر الانسان الی طعامه » نیز قابل استفاده است. در مرحله‌ی نخست ممکن است برای آشنایی و شناخت غذای مناسب، مواردی همچون:
 

  1.  طعم و مزه، که حتما غذا از طعم مطلوبی برخوردار باشد مثلا مانند ماست و گوجه فرنگی نباشد.
  2.  مواد تشکیل دهنده، چه از جهت کمی که چه مقدار از هر ماده غذایی دارد و هم از جهت کیفی.
  3.  منطقه جغرافیایی، طبیعتا غذای مناسب مناطق کویری مرکزی با مناطق کوهستانی غرب متفاوت است.
  4.  فرهنگ غذایی، مثلا فرهنگ غنی ایرانی اسلامی ما بعضی خوراکی ها را مثل گوشت خوک بر نمیتابد.
  5.  شیوه طبخ و فراوری، مثلا خام باشد یا نیم پز یا پخته یا سرخ شده؟ غذای اصلی باشد یا دسر؟
  6.  و همچنین صرفه اقتصادی و.... به ذهن خطور کند.

 
اما قبل از همه‌ی اینها نکته‌ای اساسی برای شناخت غذا وجود دارد که خوشبختانه خداوند متعال در قرآن کریم آنرا به ما تذکر میدهند. نکته ای مهم و اساسی که باید پیش از هر چیز و بیش از هر چیز مورد توجه قرار گیرد. به عنوان مقدمه به این موضوع که در مقاله های پیشین نیز به آن اشاره نمودیم توجه کنید که فرایند تغذیه در واقع یک فرایند جایگزینی است. بنابراین لازم است ابتدا ببینیم بدن ما چه چیزی داشته و دارد که تحلیل رفته و میرود تا ما در فرایند جایگزینی بتوانیم انتخاب های بهتری داشته باشیم.
 
 به عنوان نمونه کره زمینی که معدن اولیه برای خلقت ما انسان ها می‌باشد به گزارش دانشمندان 70 درصد آنرا آب و تنها 30 درصد آنرا خشکی تشکیل میدهد و جالب اینکه دقیقا به همین نسبت کالبد انسان نیز از 70 درصد آب تشکیل یافته است. در میان موجودات، نزدیک ترین چیز به خاک، نباتات و گیاهان هستند که اساسا هستی و وجود آنها نیز بسته به چهار عنصر طبیعی آفتاب و خاک و هوا و آب است. علاوه بر نقش آب در رشد و حیات گیاهان، نقش آب در تغذیه موجودات نیز نباید نادیده گرفته شود. لذا در همین راستا با کمی توجه درمیابیم که آب در کنار همین گیاهان نقش بی بدیلی در رشد و حیات انسان و حیوانات گیاه خوار دارد، و از طرفی دیگر نیز در کنار همین حیوانات سبد غذایی انسان و سایر حیوانات گوشتخوار را تامین میکند.
 

نقش آب در بدن انسان

تا اینجا به نقش آب در خارج از بدن خود اشاره‌ای کردیم اما ماجرا وقتی زیباتر میشود که با نقش آب در بدن خود نیز آشنا شویم. مرحوم عقیلی خراسانی حکیم بزرگ ایرانی در این باره مینویسد: غذا بدون آشامیدن آب، هضم و نضج و تحلیل نمى‏یابد و به اعضاء بعیده و عروق ضیقه نمى‏رسد[2].
 
برای توضیح این عبارت حکیم خراسانی باید گفت همانطور که غذا از مزرعه برای اینکه مناسب سفره شود یک مرحله فراوری و طبخ یاز دارد در بدن انسان نیز همین غذای پخته شده برای اینکه قابل مصرف در سلول ها و اندام ها باشد نیاز به یک مرحله فراوری دارد که اصطلاحا به این فراوری درون بدنی هضم و نضج گفته میشود. یعنی همانطور که برای پختن غذا روی گاز به مواد اولیه آب اضافه میکنیم در نضج و پخت درون بدنی نیز نیاز به آب داریم اما این مصرف آب خود قواعد و ملزوماتی دارد که ان شاءالله در ادامه به آنها میپردازیم.  از طرفی دیگر نیز آب این مواد غذایی هضم شده را  ترقیق نموده به دست سلول های نیازمند میرساند. که توصیه پزشکان به نوشیدن روزانه 6-8  لیوان آب از همین نکته نشات میگیرد لکن در منابع طب ایرانی اسلامی ملاحظاتی وجود دارد که مصرف این میزان مصرف آب را آن هم به صورت مستقیم آن هم برای همه، شدیدا منع و این کار را باعث بروز بیماریهای بسیاری میداند چرا که تن انسان برآیند مخلوطی از چهار ماده‌‌ی: دم (خلط گرم و تر) و بلغم ( خلط سرد و تر) و سودا (خلط سرد و خشک) و صفرا (خلط گرم و خشک) است و اساسا از منظر طب ایرانی اسلامی "سلامتی بدن" در تعادل نسبی این مواد و "بیماری بدن" دربرهم خوردن تعادل نسبی این مواد میباشد. لذا از آنجا که مزاج آب سرد و تر است این گونه مصرف آن باعث به هم خوردن تعادل نسبی این مواد در بدن و در نتیجه بیماری زایی میکند که راهکار طب ایرانی اسلامی بر کنترل این وضعیت، مبحث مصلحات غذایی است که ان‌شاءالله بعدا به آن خواهیم پرداخت اما در ادامه از منظر منابع طب ایرانی اسلامی موضوع  غذای برتر را تبیین خواهیم کرد.
 

معرفی بهترین غذا

... وجعلنا من الماء کل شیء حی[3].
در این موضوع آنچه از آثار حکما و دانشمندان برمیآید آن است که اصل مهم در شناخت و انتخاب بهترین غذا برای موجود زنده، قبل از اینکه نوبت به طعم و مزه و منطقه و... برسد، از آنجا که هر چیزی توسط آب حیات میابد "میزان برخورداری آن غذا از این مایه حیات" است  بنابراین بهترین غذا "غذای زنده و آب دار" خواهد بود که البته مولفه های فرهنگی بسیاری در این مرزو بوم بر این مطلب شهادت میدهند.
 
همانطور که میدانید مصرف آب، خود میتواند دارای شیوه‌های گوناگونی باشد که به طور کلی در دو شیوه‌ی مستقیم از طریق نوشیدن و غیر مستقیم که اصطلاحا به آن آب مجازی نیز گفته میشود از طرق مختلفی مانند مصرف میوه و سبزیجات و همچنین غذاهای آبدار مانند انواع: آش‌ها، سوپ‌ها، آبگوشت‌ها،دمنوش‌ها، سرد نوش‌ها، و همچنین شستشو، استحمام، شرایط آب و هوایی و... قابل دسته بندی میباشد.
 
قواعد و ملزومات مصرف آب خود بحث شیرین و مبسوطی است که طرح آن مجال دیگری میطلبد اما در همین جای بحث مناسب است به دو مشکل اساسی در سبک تغذیه‌ی امروزی جامعه خود بپردازیم که در مشاروه های بالینی دیده میشود هم به صورت مستقیم و هم غیر مستقیم، باعث بر هم خوردن تعادل نسبی مواد اربعه و تولید بیماری میشود.
 

  1. یکی "مصرف زیاد آب"
  2. دیگری "مصرف کم آب"

 
از آنجا که مورد غیر مستقیم این دو مشکل شیوع بیشتری دارد در اینجا به آن میپردازیم همانطور که گذشت مزاج آب سرد و تر است و مزاج مخالف آب طبیعتا گرم و خشک خواهد بود برای درک بیشتر این دو مشکل بایستی به بررسی میزان حضور موادی با این دو مزاج در سبد غذایی جامعه بپردازیم که به عنوان مثال مصرف انبوه مواد سرد و تر در کنار هم و بدون تعدیل مزاج آنها با مصلح مناسب مثل:
 
1. برنج، مرغ، رب، سیب زمینی، ماست، دوغ، یا کاهو، خیار، گوجه فرنگی
2. مصرف پنیر، خیار و گوجه فرنگی
 
 در کنار هم به طور کلی باعث افزایش بلغم در بدن انسان و موجب بیماری هایی مثل افسردگی آلزایمر پرخوابی بدخوابی و...می شود. همینطور مصرف انبوه مواد گرم و خشک و سرد و خشک در کنار هم و باز بدون تعدیل با مصلح مناسب مثل انواع فست فود ها و سوسیس و کالباس و ادویه ها و انواع تنقلات مانند چیپس و اسنک و لواشک ها و ترشیجات و تخمه آفتابگردان و... باعث افزایش خشکی و کاهش بلغم و در نتیجه کاهش آب بدن شده و مشکل دوم را رقم میزنند. البته مشکل اصلی نه خوردن اینها بلکه زیاد خوردن و بدون مصلح خوردن اینهاست.
 

پی‌نوشت:
[1] آشنایی با لغات و اصطلاحات طب سنتی 359
[2] خلاصه الحکمه ج1 ص 430
[3]انبیاء30

سه شنبه, 28 ارديبهشت 1400 23:52

سودا از نگاه طب سنتی

سودا خلطی است، سیاه رنگ که معمولاً از تجمع، تهاجم، تکاثر، رسوب، سوختن یا متابولیسم سایر اخلاط دیگر خصوصاً صفرا در بدن تولید می شود. این خلط همچنین با خوردن غذاهایی که سودا زا است در کبد تولید می شود. امّا رفتار و نحوه زندگی عامل بسیار مهمی در تولید سودا در بدن می باشد. آثار سودا در بدن، باریکی و کشیدگی بدن و انگشتان و درشتی مفاصل و در مغز و روان و شخصیت فرد اثر درون گرایی و ترس وغصه و حرص و ریز بینی و عدم انعطاف و کم خوابی و خیالبافی و منفی نگری و در سیستم های بدن از جمله پوست و چشم و گوش (شنوایی) و بویایی و ریه و حنجره و قلب و عروق و گوارش و ... اثرات نامطلوب می گذارد.

از بین چهار خلط بلغم، خون، سودا و صفرا؛ سودا سنگین ترین خلط است و در واقع رسوبات خون است که ته نشین می شود و مرکز نگهداری آن طحال است که در زمان نیاز به دریچه معده ریزش کرده و باعث احساس گرسنگی می شود. ممکن است فردی سودایی نباشد ولی با خوردن غذا و همچنین داروهایی که سودا زا است و یا رفتارهایی که سودا را زیاد می کند باعث سودا در بدن خود شود.

سودا، افیون بدن است که باعث غلظت خون، گرفتگی عروق و اسپاسم های عضلانی، دردهای مفصلی، سردی، ضعف و ناتوانی بدن می شود؛ که البته از غلبه سودا این عوارض بوجود می آید و از آن جمله فشارهای عصبی، استرس ، غم و اندوه و مختل شدن رابط شخصی حتی با خود می شود تا چه رسد به اجتماع و اطرافیان خود
نکته ای که حائز اهمیت است اینست که مزاج سودا به خودی خود در حالت متعادل اثرات نا مطلوب ندارد و تنها اندام شخص شکل خاصی دارد و فرد دارای شخصیت خاصّی می باشد که طبق قانون طبیعت بدست خداوند حکیم، خلقت یافته است. از جمله کارهای خلط سودا در بدن؛ شرکت در ساختمان های اسکلتی و موها و ناخن و شرکت در عملیات انعقادی خون و شرکت فعال در ساختمان فراورده های دفعی بدن می باشد و از جمله علل پیدایش خلط سودا در بدن عبارتند از: غم و علل ارثی و علل شغلی و خواب زیاد و فصل پاییز و نگرانی مداوم و ناتوانی طحال و ورشکستگی مالی و غذا های فریز شده خوردن و کشیدن سیگار و مواد افیونی و عوامل بسیاری دیگر که در این مقاله انشاالله درج خواهد شدو امید است با فراگیری و عمل به آن از اثرات نامطلوب و مخرب آن در امان بمانیم.

سودا از نگاه طب سنتی
 

سودا چیست؟

این خلط دردی یا رسوب خون است که حاصل متابو لیسم بقیه خون می باشد.(1) سودای طبیعی ته نشین و رسوب خون است سودای غیر طبیعی از سوختن هر خلطی حتی سودا حاصل می شود.(2) سودا در طبیعت معادل خاک است، خاک مظهر اثر گذاری منفی و اثر پذیری کم است. خاک ایجاد جنبش نمی کند و حرکت نمی کند بلکه حرکت ها را متوقف می کند. خاک می تواند آتش را خاموش کند. یک سنگ جلوی حرکت یک چرخ را می گیرد. خاک ایجاد اصطکاک می کند و حرکت ها را کند می کند لذا اثر گذاری آن منفی است. از سوی دیگر نمی توان شکل تکه سنگ را به راحتی تغییر داد، لذا آن را سرد و خشک می دانیم. رسوب خون است لذا سنگین تر و غلیظ تر از سایر اخلاط است. رنگ آن سیاه و مزه آن آمیخته از شیرینی و ترشی و گسی است. بخش عمده آن در طحال ذخیره می شود و مقدار کمی از آن همراه خون می گردد تا به اعضایی که برای تغذیه نیاز به سودا دارند. مثل استخوان غذا برساند.(3)
 

جنس سودا

سودا چهار گونه دارد: 1) سودا مایل به زردی: سودا ناشی از صفرا است. 2) سودای مایل به سرخ تیره (اقتم): سودای حاصل از خون. 3) سودای مایل به سبز: سودای خالص 4) سودای مایل به سفیدی: سودای ناشی از بلغم است.(4)اگر از دم باشد، فرد می خندد. اگر از سودا باشد، فرد ترسو و خشمناک است. اگر از بلغم باشد، فرد همیشه غمناک است.(5)
 

علل پیدایش سودا

سودا از گرمی جگر، ناتوانی طحال، سردی انجماد کننده، دوام یافتن احتفان، و بیماری های مداوم که اخلاط را از بین می برد، بوجود می آید*سودا به علت زیادی ترشح غده تروئید می باشد، البته گه گاهی این غده ترشحات آن تعادل خود را از دست داده یک روز زیاد و یک روز کم می شود و البته این را هم می دانید که هم غده زیر نظر و فرمان غده هیپوفیز بوده و اگر در ترشحات آن به غده تیروئید خللی ایجاد شود باز هم نشانه های بالا که مخصوص سودا- بلغمی است بروز می کند و همچنین زمانی که املاح اضافی در بدن انباشته شود سودا افزایش می یابد.(6) سودا خلطی سیاه رنگ که معمولاً از تجمّع و تهاجم و تکاثر و رسوب و سوختن یا متابولیسم سایر اخلاط دیگر خصوصاً صفرا در بدن بوجود آمده گاه نیز با خوردن مستقیم املاح معدنی مثل: کلسیم، فسفر، پتاسیم و سدیم خلط سودا در خون پدیدارمی گردد ( قابل توجه مصرف کنندگان حرفه ای قرص های کلسیم دار و مولتی ویتامین های ملح دار)(7)
 

1) غذا های ساده:

الف) غذاهای بسیار گرم (بادمجان، پیاز پخته)، پیاز خام سودا زدا است.
ب) غذاهای سرد وخشک
ج) غذاهای حرام(حتی اگر شربت عسل باشد) که درمانش روزه است.سودا مثل خاک است وتا غذا حلال نباشد عارف قدرت پرواز در ملموت را ندارد. د) غذاهای مانده و غذاهای سریع پخته شده و میوه های نارس و غذاهای فریز شده.
 

2) محل زیست (سرد و خشک، گرم و خشک)

3) غم مستمر
4) بیماری های مزمن و مستمر
5) کبد( بیش از اندازه گرم باشدیا بیش از اندازه سرد باشد)
6) معده (بیش از اندازه گرم یا بیش از اندازه سرد باشد)
7) آسیب موضعی ( هماتوم)
8) بی تحرکی جسمی (که درمانش روزه و مطالعه و کم خوری است)
9) بی تحرکی فکری (که درمانش روزه و مطالعه و کم خوری است)
10) بی تحرکی جنسی؛ امّا درمانش: روزه + کم خوری + مطالعه + نخود آب + روغن زیتون + شیره خرما یا خود خرما + تخم مرغ + آخر نخودآب
11) سوء ظن یودا زا است
12) رنگ سیاه ( در حدیث پوشیدن لباس سیاه کراهت دارد، سودایی زندگی را تاریک می بیند)
13) بوهای بد و بعضی بوهای خیلی گرم
14) نبودن انس(آسمانی یا زمینی)
15) تماس با چیز های سرد (تماس زیاد با آب، وسواسی سودایی پدید می آورد)
16) برخی داروها
17) خرده خوری
18) پرخوری
19) نهار خوردن
20) ایستاده غذا خوردن
21) وسایل الکتریکی والکترونیکی
22) ترافیک
23.) دائم در سفرهای طولانی بودن
24) آپارتمان نشینی (نرفتن داخل منازظر)
25) آلودگی های صوتی و شیمیایی در هوا
26) خواب صبح و غروب
27) خواب زیاد
28) خندیدن زیاد
29) نخندیدن زیاد
30) الکل گرم حاد است در بلند مدت سودا زا است.
31) مصرف نگهدارنده ها
32) تصمیم گیری های سریع همراه با استرس شدید (اسکی بازی، موج سواری، موتور سیکلت، مسابقات ماشین رانی و همچنین بازی رایانه ای اینگونه ورزشها)
33) سوداء موضعی در اندامی که درمعرض گرما یا سرمای مستمر باشد.
34) نشستن مداوم (سودای موضعی در اندام تحتانی)(8)

سودا از نگاه طب سنتی
 

آثار سودا بر سیستم بدن

شکل بدن:
1) باریک و کشیده
2) انگشتان کشیده و خشک و دوکی
3) مفاصل درشت.
 
پوست:
ابتدای سیاهی عروق ریز در پاها، اگر بیشتر شد سیاهی زیر چشم و بعد حاشیه پیشانی و بعد کتف و در مرحله بعد پوست بی حالت و بی طراوت (اول صورت بعد دست ها و سایر اندام ها)
1) رنگ تیره
2) تعریق ندارد و خشک می شود
3) منفذ پوست درشت می شود
4) رگ برجسته ولی نازک تیره در لمس سرد و از درون گرم
5) همچنین اگزمای پوست
6) موخوره
7) پوست چروکیده که درمان در زنان (40-120 روز رازیانه که فرد را تا پنج سال جوان تر می کند) و درمان در مردان (کاسنی + عسل و نیز زیتون 7 عدد)
 
مو:
1) مو سفید (روشن) و مجعد (با فر ریز)
2) موی خشن و کلفت (به خصوص در بدن) و اگر در اندام تناسلی مو فردار بود یعنی اندام خشک است)
 
چشم:
1) تنگ و ریز
2) رنگ چشم تیره
3) کاهش دید(پیر چشمی) چون باعث کاهش عبور خون در چشم می شود. درمان پیر چشمی، حجامت ماستوئید است)
 
گوش (شنوایی):
1) خشکی، شنوایی را قوی تر می کند اما کاهش شنوایی ناشی از بلغم است و درمانش، دود اسنفند است و کندتر است (گوش را روی دود بگیرید)
2) افزایش شنوایی با افزایش سوداء که گاهی صدای سوت در گوش(خشکی گوش) یا در سر
 
بینی (بویائی):
افزایش بویائی با افزایش سودا (مگر اینکه رطوبت مغز زیاد شده باشد)
 
ریه و حنجره:
بهترین دارو برای ریه سرد و خشک گلاب و عسل است و اگر به گلاب حساسیت داشت ابتدا درمان آلرژی بعد درمان ریه
 
قلب و عروق:
1) واریس
2) هموروئید (بواسیر)
3) بدن چربی خون (حداقل افزایش)
4) بدون فشار خون (حداقل افزایش)
5) نامنظمی های قلبی

سودا از نگاه طب سنتی
 
گوارش:
1) مزه دهان بی مزه
2) آب دهان خشک
3) غلبه سودا باعث شوری و گسی مزه در دهان و دهان به هم کشیده می شود.
4) رنگ زبان قرمز وحتی بنفش
5) زود گرسنه و زود سیر مشوند
6) اگر سودا و بلغم توأم باشد تا غذا باشد می خورد (جوع الکلب)
7) اگر از این حد بیشتر هم شد (مرتب می خورد و دفع می کند(جوع البقر) که اوج ترکیب سودا با بلغم است.
8) کاهش هضم (به دلیل سردی و خشکی)
9) بوی بد مدفوع
10) استعدا ابتلا به یبوست
11) استعدا تولید گازهای روده زیاد ولی نه به اندازه بلغم
12) مدفوع خمیری شکل (نه زیاد سفت، نه زیاد شل)
13) تمایل به شیرینی
14) صدای معده ولی نه به اندازه بلغمی ها
15) بوی دهان
16) کاهش هضم
17) خورده خوری می کنند.
 
کلیه و مجاری ادرای:
1) ادرار کم و ناپیوسته
2) تکرار ادرار زیاد (علت، سردی است و درمان آن گرمی است)
3) شب ادراری در زنان که مصرف عسل و اژینال + بادکش
4) شب ادراری در بچه ها که درمان سیستمیک (زیرا سردی، سیستمیک است نه موضعی)باید با روغن کنجد روی کمر+ بادکش (حجامت گرم) روی کمر و شکم انجام شود.
 
دستگاه تناسلی:
1) تحریک جنسی زیاد و زود به زود ولی توان جنسی کم است
2) ارکشن (خیز آلت تناسلی) صبحگاه کم است یا نسیت (بر عکس صفرا و دم)
3) قدرت جنسی پر تحرک ولی کم توان(زود تحریک می شود ولی زود انزالی) مانند تحریک خروس و درمان سیستمیک آن، نخود آب است.(9)
 
مغز و روان:
1) علاقه به زندگی جمعی دارند
2) پاک نهاد
3) مرتب
4) منظم
5) پیرو قانون
6) مسلط بر نفس خویش
7) باهوش
8) حساس
9) پرشور
10) زیرک
11) برخوردار از نیروی فاکره
12) درنگرا
13) صبور در مقابل مشکلات
14) صلح طلب
15) میانجی و گره گشا
16) شکاک و کینه توز
17) زود رنج
18) حساس
19) وسواس
20) ترسو
21 ) ثبات روانی کمی دارند
22) بسیار عاطفی هستند*
23) عشق ندارند ولی طلاق هم ندارند (ماندگارترین خانواده ها سوداوی ها هستند)
24) در مواقع استرس سوداوی ها به خود می پیچند و یک کلمه را تکرا می کنند و دور خودمی چرخند و رفتار تکراری انجام می دهند. بی فرا و سردر گم ولی مثل بلغمی ها رنگ پریده نمی شوند.
25) حمله کننده ولی اگر به او حمله کنند، عقب نشینی می کند( رفتار سگی)، هر چه عقب نشینی کنی او جلو می آید و اگر حمله کنی عقب نشینی می کند. پس باید جلوی سودایی ها بایستی
26) لذت کم می برند ولی غصه زیاد می خورند
27) حرص مال می زنند و همیشه ناله دارند (در حدیث است که با ترسو و بخیل مشورت مکن)
28) بازپرس های خوبی هستند (گزارش های آنها را بشنوید)
29) محبت به آنها باعث شبهه می شود (مثلاً به چه منظور به من سلام کرد)
30) مانت دار هستند جرأت خیانت ندارند
31) در روابط اجتماعی انعطاف پذیر نیستند و اگر هم باشند به طرف منفی است (بیشتر عقب نشینی است)
32) بسیار ریز بین (آنقدر درجزئیات غرق می شوند که کلیات را فراموش می کنند)
33) زیاد حفظ می کنند
34) خواب کمی دارند (گلاب مصرف کنند چون گرم است باعث افزایش خواب میشود)
35) خواب خرگوشی (خواب سطحی و خستگیش رفع نمی شود و درمانش گلاب است)
36) خیال و وا قعیت را بعضاً عوض می کنند (افکار خیالی خود را واقعی می پندارند)
37 خیال باف
38) خئد گرا (معیار، مقایسه شخصیت خود اوست و همه را با خود می سنجد)
39) ناخود آگاه راه می ر وند
40) زیاد حرف می زنند
41) با خود حرف می زنند
42) تیک دارند
43) لرزش (سوداء عروقی البته از تیک شروع می شود)
44) لقوه و پارکینسون (انواع لرزشهای اعضاء)
45) ناآرامی درخواب و بیداری(10)

سودا از نگاه طب سنتی
 

درمان سودای سر:

1)اسطخدوس جاروب سودای مغز است.
2) سرکنگبین 3/1 لیوان و وقتی چهره روشن شد سپس به 6/1 لیوان کاهش یابد سپس به 9/1 لیوان، در این مدت نازیل نیز مصرف شود بعلاوه حجامت ماستوئید و و زالوی پشت سر و زالوی منتشر در کل سر (11)
 

تذکر

استفاده از هر دارویی و هر عملیات درمانی، باید با مراجعه و مشورت با طبیب متخصص باشد.
 

روش های کلی کم شدن سودا:

1) توکل
2) خواندن قرآن
3) روزه گرفتن
4) نماز خواندن
5) مناظر خوش دیدن
6) بادکش (سپس حجامت)
7) ورزش های ملایم(اسب سواری، شنا، تیر اندازی) و تحرکات گرم
8) غذاهای سودازا (سرکنگبین، روغن زیتون، پیاز و...)
9) داروهای ضد سوداء (سرکنگبین، اسفند)
10) حجامت
11) فصد
12) روغن مالی (بنفشه، زیتون و ...)
13) ماساژ
14) زالو(12)
 

نتیجه گیری

سودا، افیون بدن است که باعث غلظت خون، گرفتگی عروق و اسپاسم های عضلانی، دردهای مفصلی، سردی، ضعف و ناتوانی بدن می شود؛ که البته از غلبه سودا این عوارض بوجود می آید و از آن جمله فشارهای عصبی، استرس ، غم و اندوه و مختل شدن رابط شخصی حتی با خود می شود تا چه رسد به اجتماع و اطرافیان خود پس کمر همّت را ببندیم و از رفتارهای افراطی و تفریطی (از جمله خواب زیاد و کم خوابی، پرخوری کم خوری، کارپر فشار وبیکاری، دیر خوابیدن و خوابیدن بین الطلوعین و خواب دم غروب و شغل پر استرس و گرمای شدید و سرمای شدید و دوری از طبیعت شادی بیش از حد و فکر و خیال زیاد و نگرانی مداوم و کشیدن سیگار و بدهکاری دائم و سکوت مداوم و شلوغی مداوم و استفاده بیش از حد از موبایل و کامپیوتر و ...) و همچنین از خوردن غذاهای فریز شده مانده و مشروبات الکلی و خوردن مستقیم املاح معدنی مثل کلسیم و غذاهای خیلی شور و تند و تلخ و آب یخ و ...بپرهیزیم، تا زندگی آرام و با لذّت و متعالی داشته باشیم. به امید روزی که همه افراد جامعه به اهمیت مزاج خود که مرتبه ای از معرفت النفس است که امیر علم وادب علی (ع) فرمودند: « انفع المعارف معرفه النفس» برسند و با عمل به آن به تعادل جسمی و روحی و اخلاقی نزدیکتر شوند.


پی‌نوشت‌ها:

1.شناخت طبایع، ص36، دکتر سید علی ابوالحبیب
2.المرجزفی الطب، ابن النفیس
3.رساله ذهبیّه، امام صادق (ع)
4.درآمدی بر طب سنتی ایران، دکتر محسن ناصری و...
5.طب سینا، ص53، م. حیدریان
6.هاشمی، سید علی اکبر، سبک جدیدی از زندگی
7.سید علی ابوالحبیب، شناخت طبایع، جلد3، ص36
8.خیراندیش، دکترحسین، مزاج شناسی2، ص7
9.ابوالحبیب، سیدعلی، شناخت طبایع، ج2، ص102
10.خیراندیش، دکترحسین، مزاج شناسی
11.خیراندیش، دکترحسین، مزاج شناسی
12.خیراندیش، دکترحسین، مزاج شناسی
 

پنج گروه مقاومت فلسطینی در این نامه‌ها ضمن تشکر و قدردانی مجدد از مواضع جمهوری اسلامی ایران و رهبر انقلاب در حمایت از مقاومت مردم فلسطین و به رسمیت نشناختن رژیم صهیونیستی، بر ادامه‌ی راه مقاومت تا آزادی قدس شریف تأکید کرده و بیانات رهبر انقلاب در روز قدس امسال را ، نقشه راه آزادسازی فلسطین خواندند.

 

جبهه‌ی مردمی آزادی‌بخش فلسطین (دفتر فرماندهی کل و دفتر سیاسی)، جنبش فتح انتفاضه، جبهه‌ی مبارزه‌ی مردمی فلسطین و ائتلاف نیروهای فلسطین در این نامه‌ها ضمن تأکید بر نقش جمهوری اسلامی ایران به عنوان محور اتحاد و مقاومت بین کشورهای اسلامی، نام و یاد شهید حاج قاسم سلیمانی را در زنده نگه داشتن آرمان فلسطین گرامی داشتند.

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی زنده تلویزیونی جمعه ۱۷ اردیبهشت‌ ماه که در دو بخش فارسی و عربی  در روز قدس ایراد شد با اشاره به رشد کمی و کیفی قدرت نیروهای مقاومت، تغییر موازنه‌ی قوا در سرزمین‌های اشغالی را به نفع جهان اسلام دانستند.

 

ایشان همچنین روند رژیم صهیونیستی را رو به زوال و افول دانسته و منطق مبارزه با این رژیم غاصب را ادامه‌ی مقاومت تا انجام یک همه‌پرسی از همه‌ی فلسطینی‌های داخل و خارج از فلسطین برای تعیین نظام سیاسی آینده فلسطین اعلام کردند.

سه شنبه, 28 ارديبهشت 1400 19:42

نامه جدید «هنیه» به رهبر معظم انقلاب

«اسماعیل هنیه» رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین حماس در نامه‌ای جدید به رهبر معظم انقلاب به تشریح جنایات وحشیانه اشغالگران صهیونیست علیه قدس، محله شیخ جراح، مسجد الاقصی، غزه و سرزمین‌های اشغالی ۱۹۴۸ پرداخت.

بر اساس این گزارش، هنیه در این نامه تصریح کرد که با توجه به تشدید تجاوزات و جنایات رژیم اشغالگر علیه ملت و مقدسات فلسطین، تماس‌های گسترده‌ای با طرف‌های مختلف برقرار کردیم و از آن‌ها خواستیم مانع از پیشبرد جنایات و اهداف شوم دشمن شوند و هشدار دادیم که این جنایات قطعاً از سوی ملت و مقاومت فلسطین بی‌پاسخ نخواهد ماند.

وی اظهار داشت که اصرار سران جنایتکار رژیم صهیونیستی بر ادامه تجاوزات خود علیه ملت، سرزمین و مقدسات فلسطین، مستلزم پاسخی قاطع و مشروع از طریق مقاومت در نوار غزه بود.

اسماعیل هنیه اظهار داشت که امروز دشمن جنایتکار با کشنده‌ترین سلاح‌های ممنوعه بین‌المللی به طور شبانه‌روزی علیه مردم غزه دست به وحشیانه‌ترین جنایات می‌زند و در کنار آن فجیع‌ترین جنایات را هم در حق تظاهرات کنندگان در قدس، کرانه باختری و سرزمین‌های اشغالی ۱۹۴۸ مرتکب می‌شود.

هنیه تصریح کرد که ما در برابر این جنایت‌های بی‌وقفه، خواستار تحرک فوری و بسیج مواضع اسلامی و عربی و بین‌المللی به منظور اتخاذ مواضعی قاطع و واداشتن دشمن صهیونیستی به توقف جنایات خود علیه مردم تحت محاصره غزه، توقف هرگونه تجاوز علیه ساکنان قدس و مقدسات آن و پایان دادن به هرگونه تعدی علیه مسجد الاقصی و نمازگزاران فلسطینی در داخل آن هستیم.

هفته گذشته نیز اسماعیل هنیه در نامه‌ای خطاب به رهبر معظم انقلاب اسلامی گفته بود: ما در جنبش حماس نسبت به تجاوزات و جنایات دشمن صهیونیستی در ماه مبارک رمضان و اوضاع متشنج و خطرناک حاکم بر قدس و مسجد الاقصی و پیامدهای خطرناک آن هشدار می‌دهیم و خواستار تحرک فوری برای اتخاذ موضعی قاطع در قبال این جنایات و تلاش برای بسیج مواضع اسلامی و دیپلماسی عربی، اسلامی و بین‌المللی به منظور بازداشتن دشمن صهیونیستی از ادامه جنایات وحشیانه خود علیه ملت فلسطین و سرزمین و مقدسات آن در شهر قدس اشغالی به ویژه مسجد مبارک الاقصی هستیم.