emamian

emamian

چهارشنبه, 10 شهریور 1400 19:47

آیا شیعیان وارد آتش جهنم نمی شوند؟

   

- سؤال

روایاتی موجود است که شیعه‌های ما داخل آتش نمی‌شوند و در بعضی از روایات آمده (یزنی الشیعی فیدخل الجنة...)؟ در مقابل روایاتی داریم که معصومین فرموده اند شیعیان ما تقوای الهی دارند و ... جمع بین این گونه روایات به چه صورتی است؟

   

- پاسخ

در مورد این که شیعیان بر چه اساس و ملاکی وارد بهشت می‌شوند، آیا فقط اسم شیعه بودن برای ورود به بهشت کافی است چنان که از لسان برخی از روایات استفاده می‌شود؟

و یا این که شیعه بر اساس و معیار عمل صالح و تقوی الهی وارد بهشت می‌شوند که از برخی روایات دیگر قابل استفاده است؟ خوب است هر دو دسته روایات ذکر شود و وجه جمع بیان گردد تا روشن گردد که معیار برای بهشت رفتن شیعه چیست؟

الف. دسته اول از روایات دلالت دارد که شیعه اگر شرب خمر، سرقت و یا زنا هم بکند وارد بهشت می‌شوند، چنان که در روایتی آمده است که: «جبرئیل به پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ گفت: به امت خویش بشارت ده که اگر بمیرند و شریکی برای خدا قرار نداده باشند، وارد بهشت می‌شوند. پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ می‌فرماید: به جبرئیل گفتم ای جبرئیل! اگر زنا و یا دزدی کرده باشند باز وارد بهشت می‌شوند؟ جبرئیل گفت: بله ولو شرب خمر کرده باشند.[۱]

ب. در مقابل روایت اول، روایت دیگری داریم که ملاک و معیار بهشت رفتن شیعه را عمل برای خدا دانسته است که اگر عمل شیعه خدایی بود وارد بهشت می‌شود. چنان که امام صادق ـ علیه السّلام ـ می‌فرمایند: از مردم پست دوری کن، همانا شیعه علی کسی است که عفت شکم و فرج (شهوت جنسی) داشته باشد (آنها را از حرام و مشتبه نگه دارد) و سخت بکوشد و جهاد کند و برای خالقش عمل کند و به ثواب او امیدوار باشد و از عقابش بترسد . اگر این گونه مردم را دیدی آنها شیعه جعفرند.[۲]

چنانچه ملاحظه شد این دو روایت ظاهراً در مقابل همدیگر قرار دارد البته روایت دوم از نظر دلالت مشکل ندارد و موافق با قرآن است که می‌فرماید: «گرامی‌ترین شما نزد خداوند با تقوی‌ترین شما است».[۳]

روایت اول ظهور دارد که امت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ و شیعه عاصی وارد بهشت می‌شوند، آیا واقعا چنین است؟ وجه جمع این دو روایت این است که روایت اول را حمل به جایی می‌کنیم که شیعه عاصی اگر توفیق بر توبه پیدا کند، بعد از پذیرش توبه وارد بهشت می‌شوند، چنان که در ادامه روایت اول خود صدوق ره نیز بیان کرده است که: «اگر شیعه عاصی موفق به توبه شد داخل بهشت می‌شود»[۴] قرآن کریم نیز می‌فرماید: «اوست که توبه بندگانش را می‌پذیرد و از بدیها و گناهان در می‌گذرد و آنچه می‌کنید می‌داند»[۵] امام علی ـ علیه السّلام ـ می‌فرماید: هیچ واسطه و شفیعی کاراتر از توبه نیست.[۶]

ممکن است روایت اول را نیز چنین توجیه کرد که شیعیان عاصی بلافاصله بعد از مرگ وارد بهشت نمی‌شوند، بهشت رفتن شیعه مطلق است ممکن است بعد از پاک شدن در دنیا به وسیله مجازات و اجرای حد و قصاص،[۷] یا به وسیلة‌عذاب‌هایی که در قبر و عالم برزخ می‌بیند سرانجام با شفاعت وارد بهشت ‌شوند. چنان که امام صادق ـ علیه السّلام ـ در جواب سؤالی که در مورد بهشت رفتن شیعیان عاصی شده است می‌فرمایند: ... سوگند به خدا که همه شیعیان وارد بهشت می‌شوند. راوی می‌گوید: به امام گفتم فدایت گردم، آیا اگر گناهان کبیره زیادی مرتکب شده باشند باز هم وارد بهشت می‌شوند، حضرت فرمود: در قیامت همه شان به وسیله شفاعت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ مطاع و جانشینان وی وارد بهشت می‌شوند، ولی من به خدا در برزخ دربارة شما بیمناکم. راوی می‌گوید: عرض کردم: برزخ چیست؟ امام فرمود برزخ همان قبر است از زمان مرگ تا روز قیامت.[۸]

بنابراین، هر دو روایت قابل جمع است؛ زیرا روایت اول حمل می‌شود بر جایی که شیعه عاصی اگر موفق به توبه گردید وارد بهشت می‌شوند و ممکن است مراد از روایت اول این باشد که شیعیان گناهکار بعد از مجازات در دنیا، قبر و عالم برزخ به وسیله شفاعت وارد بهشت می‌شوند.

روایت دوم نیز ملاک بهشت رفتن شیعه را تقوی و عمل برای خدا دانسته و روحیه امیدواری را در دل شیعیان زنده کرده است و از نظر دلالت هم موافق با قرآن است.

    

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

۱. عدل الهی، شهید مطهری.

۲. آموزش عقاید، آیت الله مصباح.

      

پی نوشت ها:

[۱] . ابی جعفر محمد بن علی بن الحسین بن بابویه القمی، التوحید، چاپخانه حیدری، تهران، مکتبه الصدوق، ص ۲۶، باب اول، ح ۲۴.

[۲] . کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، بیروت، دار صعب، چاپ چهارم، ص ۲۳۳، کتاب الایمان والکفر، باب المؤمن و علامته، و...، ح ۹.

[۳] . حجرات/ ۱۳.

[۴] . ابی جعفر محمد بن علی بن الحسین بابویه القمی، التوحید، پیشین.

[۵] . شوری/ ۲۵.

[۶] . ری شهری، محمد، میزان الحکمه، مکتبه الاعلام الاسلامی، ج الف ـ ت، ص ۵۴۱، توبه.

[۷] . من اذنب ذنباً فعوقب به فی الدنیا، لم یعاقب به فی الاخرة؛ نوری، محمد، مستدرک الوسایل، ج ۱۸، ص ۳۶، باب نوادر.

[۸] . کلینی، محمد بن یعقوب، الفروع من الکافی، چاپ سوم، بیروت، دار صعب، کتاب الجنایز، باب ما ینطق به موضع القبر، ج ۳، ص ۲۴۲.

 بخش انگلیسی رسانه دولتی صدای آمریکا به نقل از یک مقام ارشد طالبان مدعی شده «همه نیروهای اشغالگر خارجی» لحظاتی پیش از افغانستان خارج شدند. 

 رسانه های آمریکایی اعلام کردند آخرین گروه از نیروهاى نظامى آمریکا فرودگاه کابل را بوسیله هواپیمای C17 گلوب مستر ترک کردند.

بر اساس اعلام این رسانه‌ها 3 هواپیمای ترابری نظامی آمریکایی C17 فرودگاه کابل را قبل از نیمه شب به وقت محلی ترک کرده و کنترل کل فرودگاه کابل به طالبان واگذار شد.

شمار افراد خارج شده از افغانستان 114 هزار نفر بوده است که 6 هزار نفر آنان شهروندان آمریکایی بوده اند.

پیشتر اعلام شده بود 300 هزار نفر همکاران آمریکا و خانواده هایشان در افغانستان هستند که نشان می دهد بیش از نیمی از این افراد از خروج جا مانده‌اند.

 سخنگوی طالبان خروج آمریکایی‌ها را تایید کرد 

 ذبیح الله مجاهد؛ سخنگوی طالبان خروج آخرین سرباز اشغالگر آمریکایی را تایید کرد.

 پنتاگون پایان مأموریت خود در افغانستان را اعلام کرد 

وزارت دفاع آمریکا، پایان حضور 20 ساله خود در خاک افغانستان را تأیید کرد.

به گزارش اسپوتنیک، ژنرال «کنت مک کنزی» سخنگوی پنتاگون گفت که نیروهای آمریکایی از افغانستان خارج شده و ماموریت در این کشور اکنون به پایان رسیده است.

وی در جریان یک جلسه توجیهی گفت: با خروج نیروها، ماموریت بیست ساله به پایان می رسد.

پیش از این، «جان کربی» سخنگوی پنتاگون اعلام کرد: عملیات در افغانستان به زودی تمام می‌ شود اما تلاش‌ های ما برای حمایت از امدادرسانی ادامه می‌ یابند و به رغم اینکه ماموریت خطرناکی است اما ما قدرت ادامه عملیات با ادامه خروج نیروهایمان را داریم.

از سوی دیگر ، فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا (سنتکام) اعلام کرد که سفیر آمریکا با آخرین پرواز، افغانستان را ترک کرده است.

 

صحبت‌الله رحمانی درباره آخرین وضعیت اعزام زائران ایرانی به کربلای معلی اظهار کرد: در جلسه روز گذشته ستاد اربعین، مقرر شد در صورت پذیرفتن عراق، اعزام زائران برای اربعین با رعایت پروتکل‌های بهداشتی صورت گیرد.

وی درباره تعداد زائران اعزامی به عراق برای اربعین حسینی(ع) امسال یادآور شد: درباره تعداد زائران صحبتی نشده است زیرا عراق هنوز هیچ‌گونه دستورالعملی به‌صورت رسمی صادر نکرده است با این حال ایران آمادگی اعزام زائران در صورت مشخص شدن تعداد زائران را دارد.

معاون عتبات عالیات سازمان حج و زیارت درباره سفر اخیر وزیر امور خارجه کشورمان به عراق نیز تصریح کرد: طبق آنچه در اخبار خواندم در سفر عبداللهیان به عراق، صحبت‌هایی درباره اعزام زائران مطرح شده است اما از سوی عراق پاسخی مطرح نشده است البته مرسوم است که در این نوع جلسات، پاسخ مثبت یا منفی اعلام نمی‌شود و فقط قول پیگیری می‌دهند.

وی افزود: به هر ترتیب برای هر تعداد زائری که برای اعزام اعلام کنند، آمادگی ثبت‌نام وجود دارد و موکب‌ها نیز آماده ارائه خدمات هستند؛ اگر اعلام کنند تنها افرادی که دو دوز واکسن دریافت کرده‌اند مجاز به اعزام هستند، انتخاب زائران بین این دسته از افراد صورت خواهد گرفت.

رحمانی خاطرنشان کرد: مردم نباید فریب فضای مجازی و دلال‌ها را بخورند مانند روز عاشورا که برخی زائران را به نجف بردند، بازگرداندند و آنها را سرکیسه کردند، هیچ کس هم با آنها برخورد نمی‌کند در صورتی که تعداد آنها اندک است.

وی افزود: برخی افراد برای سفر به عراق، ویزای تجاری دریافت می‌کنند زیرا ویزای زیارت از ابتدای کرونا تاکنون صادر نمی‌شود و کاروان زیارتی هم اعزام نشده است اما سفرهایی که در فضای مجازی تبلیغ می‌شود بین 3 تا 8 میلیون برای ویزا دریافت می‌کنند این در حالی است که ما خواسته‌ایم با این افراد برخورد شود!

معاون عتبات سازمان حج و زیارت گفت: اگر قرار به اعزام زائر باشد، سازمان حج و زیارت، سازمان رسمی برای انجام این کار است و می‌تواند این امور را مدیریت کند اما متأسفانه این موضوع به حال خود رها شده است البته تعداد آنها زیاد نیست زیرا افراد کمی می‌توانند با پرداخت هزینه‌های بالا به عراق سفر کنند.

وی در پاسخ به اینکه "آیا با دیر اعلام شدن موضع عراق برای اعزام‌های اربعین، فرصت از دست نمی‌رود؟" گفت: بله، سال گذشته هم تا نزدیک به اربعین هیچ پاسخی ندادند و در نهایت گفتند هر کشور می‌تواند دو تا سه هزار نفر اعزام کند اما آن زمان برای ما امکان‌پذیر نبود.

رحمانی ادامه داد: اگر قرار به اعزام زائران باشد طی دو روز می‌توان برای 500 هزار نفر ویزا صادر کرد و در صورت مجوز عراقی‌ها، امکان صدور ویزا در سفارت عراق، کنسولگری مشهد، خوزستان و کرمانشاه نیز وجود دارد، چنانچه شرایط برای این امر فراهم شود، ویزا طبق توافق گذشته دو کشور، رایگان خواهد بود.

وی یادآور شد: در زمان حاضر هزینه‌ای که برای ویزا پرداخت می‌شود برای ویزای تجاری است البته سفیر عراق می‌گفت این نوع ویزا نیز رایگان است اما مشخص نیست چرا عده‌ای این رقم را می‌پردازند که باید از سوی دستگاه‌های نظارتی پیگیری شود.

اشکان ممبینی کارشناس امور بین‌الملل: آمریکا در حالی افغانستان را ترک می‌کند که بیش از دو دهه به ماجراجویی در این کشور پرداخته و علاوه بر 2 تریلیون دلار هزینه، موجب کشته شدن هزاران نظامی و غیرنظامی در افغانستان شد و اکنون بدون داشتن تقریبا هیچ چیزی برای افتخار کردن، در حال پایان دادن به این ماجراجویی است؛ جنگی که با شکست فجیع به پایان رسید و جو بایدن، رئیس جمهوری فعلی این کشور می‌گوید: ماموریت ما در افغانستان هرگز ساخت کشور نبوده بلکه ما بر مبارزه با تروریسم و جلوگیری از حملات به خاک آمریکا متمرکز هستیم.

آنچه بایدن گفت به شکل ویژه آمریکا را محکوم می‌کند زیرا او آشکارا و صراحتا از شکست آمریکا در تحقق بخشیدن به آنچه با اشغال افغانستان دنبال می‌کرد، می‌گوید و با وجود تمامی وعده‌های کشورش برای پایان دادن به طالبان و نابودی آن، این گروه در افغانستان گسترش یافته و مردم افغانستان نیز در طول 20 سال اشغالگری آمریکا علی‌رغم تمامی ادعاهای مطرح شده در مورد ایجاد یک عصر جدید برایشان، با شرایط امنیتی و معیشتی دشواری مواجه بوده‌اند.

نقش آمریکا در افغانستان تنها به غارت منابع آن محدود نشده بلکه شامل برهم زدن امنیت و ثبات این کشور نیز می‌شود. طبق گزارش دیده‌بان حقوق بشر در سال 2019، نیروهای افغان مورد حمایت سیا، بدون طی روال قانونی حکم‌های اعدام را اجرا کرده و بدون اینکه محاکمه شوند، مرتکب جنایات دیگری شدند به این شکل که این نیروها در یورش‌های شبانه غیرنظامیان را به شکلی غیرقانونی به قتل رسانده و زندانیان را مخفی کرده و به برخی زیرساخت‌های بهداشتی به بهانه اینکه شورشی‌ها را مداوا کرده بودند، حمله کردند.

به هر حال شکست آمریکا در افغانستان هر روز ابعاد تازه تری به خود می‌گیرد و رازهای بیشتر را آشکار می‌سازد. افغانستان یک نمونه زنده از سیاست خارجه آمریکا است که اهداف و توجیه‌های واهی را ایجاد می‌کند تا به کشورها یورش نظامی ببرد و اگر نتواند، با اعلام جنگ اقتصادی و سیاسی به آنها یورش می‌برد تا منافع خود را محقق کند و سپس آنها را با آن سرنوشتی که برایشان رقم زده، رها می‌کند.

افغانستان تنها نمونه نیست و در طول تاریخ موارد زیادی از این قبیل وجود داشته مانند جنگ ویتنام از سال 1962 تا 1975 ، جنگ عراق 2001 تا 2003 و افغانستان از 2001 تاکنون و اینها تنها بخشی از سیاست‌های شکست خورده آمریکا در حوزه سیاست خارجی این کشور می‌باشد که در هر مورد جز ایجاد نا امنی و بی ثباتی در آن کشور، نتیجه دیگری نداشته است. 

استراتژی‌های آمریکا در افغانستان، علی‌رغم تجربه روشن شکست پرهزینه، چندین بار اشغالگری و تجاوز و جنگ آمریکا با کشورهای دیگر و نیز اطلاعات دقیق از وضعیت داخلی افغانستان، بافت قومی، سیطره سنت و مذهب بر زندگی جمعی، ساختار سیاسی و تجربه ده ها سال جنگ خونین داخلی و سلطه تروریسم، همواره نامطمئن و عاری از پشتوانه های عمیق و راهبردی و مجرب بوده است.

همه این راهبردها با شکست مواجه شده‌اند؛ چه در عرصه وارد کردن الگوی دموکراسی امریکا با مؤلفه‌ها و شاخصه‌های ایدئولوژی سیاسی و فکری لیبرالیسم، چه در زمینه دولت سازی و ایجاد ساختارهای مدرن حکومت و قانون و چه در خصوص برقراری امنیت و استقرار ثبات و انهدام تهدیدها و سرکوب عوامل مخرب و نابودی هسته های زایش و افزایش بحران در بیرون و درون مرزهای افغانستان.

در هر صورت مسئله افغانستان از دیدگاه روابط بین الملل یک مسئله مهم است که هر گونه تغییر و تحول در این کشور بر سایر بازیگران عرصه بین الملل به خصوص کشورهای همسایه تاثیر گذار خواهد بود. کشورهای همسایه افغانستان به‌طور خاص و کشورهای اسلامی و جامعه جهانی  وظیفه دارند با استفاده از ابزارهایی که در اختیار دارند در جهت ایجاد صلح ، امنیت و ثبات تلاش کنند.

جمهوری اسلامی ایران با توجه به توانمندی بالایی که در حل و فصل مناقشات بین المللی دارد همیشه خواستار کاهش فوری تنش، احترام به حاکمیت قانون و گفت‌وگوی موثر است و تنها راه حل این بحران در افغانستان، اتحاد همه اقوام و گروه های سیاسی  و تشکیل دولت فراگیر متشکل از تمام اقوام این کشور است.

آقای «رونی پراستیو یولیانتارو» سفیر اندونزی در جمهوری اسلامی ایران با حجت الاسلام والمسلمین سید عبدالفتاح نواب نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت و سرپرست حجاج ایرانی در محل بعثه مقام معظم رهبری دیدار و گفتگو کرد.
در این دیدار که حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر علی خیاط معاون امور بین‌الملل بعثه مقام معظم رهبری نیز حضور داشت، سرپرست حجاج ایرانی، زمینه‌سازی برای توسعه روابط دو کشور در حوزه حج و زیارت را مثبت ارزیابی کرد و گفت: جمهوری اسلامی ایران آمادگی دارد تجربیات خود را در این حوزه به اندونزی منتقل کند.
وی با بیان اینکه ایران و اندونزی در ادوار گذشته همکاری‌های بسیار خوبی داشته اند،  خاطرنشان کرد: اندونزی نقش تاثیرگذاری در عرصه بین‌المللی و سازمان‌های جهانی دارد و تعاملات دو طرف می‌تواند به افزایش همکاری‌ها منجر شود.
نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت با اشاره به اینکه حج فرصت ارزشمندی برای جوامع اسلامی است، یادآور شد: حج بهترین فرصت برای ارتباط با خدا و خلق خدا به شمار می‌آید؛ اما متاسفانه به دلیل شیوع ویروس کرونا برای دومین سال این برنامه عبادی تعطیل شد و برای کشورهای اسلامی انجام آن امکان پذیر نبود. شایسته بود که زمینه‌ انجام حج برای مسلمانان کشورهای مختلف حتی به صورت محدود و با رعایت پروتکل های بهداشتی فراهم و عطر حج در جهان منتشر میشد.
وی ضمن اظهار تاسف از افزایش آمار تلفات شیوع ویروس کرونا در جهان به ویژه در دو کشور ایران و اندونزی، ابراز امیدواری کرد که با افزایش تولید و تزریق واکسن کرونا، این ویروس منحوس از همه کشورها برچیده شود و مسلمانان بتوانند در حج آینده این فریضه را به خوبی انجام دهند. 
حجت‌الاسلام والمسلمین نواب با اشاره به اینکه حج سبب تقویت معنویت و افزایش روحیه ستایش خداوند و عبودیت در میان مردم می شود، تصریح کرد: حج بهترین فرصت برای وحدت جهان اسلام و نشان دهنده اقتدار مسلمانان جهان است.
سرپرست حجاج ایرانی با اشاره به انجام فعالیت‌های پژوهشی بعثه مقام معظم رهبری در حوزه حج و زیارت، افزود: تدوین و انتشار بیش از یک هزار عنوان کتاب در حوزه حج و زیارت از افتخارات بعثه مقام معظم رهبری است، به همین منظور آماده همکاری جهت برگزاری دوره های آموزشی مشترک برای کارگزاران، انتقال تجارب و همایش‌های بین‌المللی با کشور اندونزی هستیم.
دراین دیدار سفیر اندونزی با اشاره به موضوع‌های عنوان شده توسط نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت برای توسعه همکاری‌های دو کشور در این حوزه ، تأکید کرد: آمادگی داریم با سفر وزیر امور دینی اندونزی شاهد تعاملات و ارتباطات بیشتر دو کشور در حوزه حج و زیارت باشیم.
آقای«رونی پراستیو یولیانتارو» ازبرگزاری نشست های مشترک و استفاده از تجربیات دوکشور ایران و اندونزی در حوزه حج و زیارت استقبال کرد و یادآور شد: ایران ارتباط بسیار خوبی با اندونزی دارد و در حوزه های مختلف فعالیت های مشترک انجام می دهد که امضای تفاهم نامه بهداشتی در روزهای اخیر شاهد براین مدعاست.
وی همچنین با ابراز تاسف از تعطیلی حج به دلیل شیوع ویروس کرونا، خاطرنشان کرد: امسال برای دومین سال زائران این کشور از حضور در سرزمین وحی محروم شدند و در پی این تعطیلی بیش از پنج میلیون زائر، حج شان به تعویق افتاد.

سه شنبه, 09 شهریور 1400 02:33

عاقبت انتظار ظهور حضرت حجت (عج)

امام صادق علیه السلام:

مَن ماتَ مُنتَظِرًا لِهذَا الأَمرِ کانَ کَمَن کانَ مَعَ القائِمِ فی فِسطاطِهِ ، لا بَل کانَ کَالضّارِبِ بَینَ یَدَی رَسولِ اللّه ِ صلی الله علیه و آله بِالسَّیفِ .

کسی که در حال انتظار این امر [ظهور قائم] از دنیا برود، همانند کسی است که با قائم در خیمه او باشد، نه، بلکه همانند کسی است که پیشاپیش رسول خدا صلی الله علیه و آله شمشیر زند.

      

کمال الدین : ۳۳۸ / ۱۱ عن المفضّل بن عمر

به مناسبت هفته‌ی دولت(۱)

بسم الله الرّحمن الرّحیم

الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة‌ الله فی الارضین.
 
 خیلی خوش‌آمدید برادران عزیز! و به همه‌ی شما به خاطر توفیق حضور در مراکز اساسی خدمت به مردم تبریک عرض میکنم. خداوند متعال تفضّل فرمود به شما و این توفیق را به شما داد که در مراکز عمده‌ی خدمتگزاری به کشور و ملّت و جمهوری اسلامی حضور داشته باشید؛ این توفیق را بایستی قدر بدانید. و از مجلس شورای اسلامی هم تشکّر میکنیم که زود و بجا و بموقع مسئولیّت خودشان را انجام دادند و ان‌شاءالله سرآغاز خوب و مبارکی برای شما و برای کشور باشد.

هفته‌ی دولت مزیّن به اسم شهید رجائی و شهید باهنر است؛ یعنی به یاد شهادت و نام شهادت مزیّن است. رحمت خدا بر این دو مرد بزرگ، بزرگوار، فعّال و سعادتمند به شهادت؛ [که] حقیقتاً قصد خدمت داشتند، اگر چه زمانشان کوتاه بود، لکن نشان دادند که با اخلاص وارد این میدان شده‌اند و قصد خدمت دارند و روششان روش اسلامی و مردمی و مجاهدت‌آمیز بود که [این] درسی است برای همه‌ی عناصری که هستند.
 
 شما برادران عزیز در یک برهه‌ی دشواری مسئولیّت را پذیرفته‌اید؛ ان‌شاءالله خداوند کمکتان میکند؛ بنده هم دعا خواهم کرد و امیدواریم که موفّق باشید. به هر حال شرایط دشواری است با وضع تورّم و مشکلات معیشتی مردم و مسئله‌ی کرونا و مسائل گوناگونی که وجود دارد. اگر ان‌شاءالله از سویی تلاش مجاهدانه و حقیقتاً شبانه‌روزی و خستگی‌ناپذیر [داشته باشید] و از طرفی توسّل و توکّل به خداوند متعال را برای خودتان ذخیره کنید و سرمایه قرار بدهید قطعاً پیروز خواهید شد، قطعاً موفّق خواهید شد و بر مشکلات فائق خواهید آمد. نیّت الهی بکنید؛ نیّت الهی هم در این جایگاه شما یعنی نیّت خدمت به مردم؛ همین که واقعاً به قصد خدمت به مردم وارد میدان بشوید، این یک نیّت الهی و پاکیزه است و خدا به این برکت خواهد داد.
 
 و من یک توصیه‌ای به همه‌ی مسئولین در دوره‌های مختلف داشته‌ام، به شما هم عرض میکنم این توصیه را: زمان شتابان میگذرد و این چهار سال زود تمام میشود؛ از هر ساعتی، از هر فرصتی استفاده کنید و نگذارید وقتی را که متعلّق به مردم و متعلّق به اسلام است، تضییع بشود و از همه‌ی امکانات -از همه‌ی امکانات زمانی و وقتی- استفاده کنید.
 
 البتّه بنده عقیده‌ام این است، جدّاً عقیده‌ام این است که ضمن اینکه پُرکاری و تلاش فراوان خواهید داشت، به مسائل خانواده‌ی خودتان هم برسید؛ من به همه این توصیه را میکنم که به خانواده‌تان حتماً رسیدگی کنید؛ جوری نباشد که در مدّت خدمت و مسئولیّت، غایب از خانواده باشید.
 
 و همّتتان را متمرکز کنید بر اینکه یک بازسازی انقلابی و البتّه عقلانی و فکورانه در همه‌ی عرصه‌های مدیریّتی ان‌شاءالله به وجود بیاید؛ یعنی حرکت بر روی ریل انقلاب، در بخشهای مختلف مدیریّتی‌ای که در کشور هست. در همه‌ی بخشها؛ بخشهای اقتصادی، بخشهای سازندگی، بخشهای مربوط به سیاست خارجی و دیپلماسی، بخشهای خدمت‌رسانی به مردم، بخشهای علمی و فرهنگی و غیره؛ در همه‌ی این بخشها یک تحرّک انقلابی باید به وجود بیاید. عرض کردیم که انقلابی بودن حتماً بایستی همراه باشد با عقلانیّت که شیوه‌ی صحیح جمهوری اسلامی از اوّل کار تا امروز این بوده که حرکت انقلابی با حرکت اندیشه‌ورزانه و عقلانی همراه باشد.
 
 چند توصیه‌ی اساسی بنده دارم که عرض میکنم؛ چند سرفصل است، درباره‌ی هر کدام هم یک کلمه کوتاه توضیح عرض میکنم. این سرفصل‌ها، یکی مردمی بودن است که خب عنوان دولت جناب آقای رئیسی هم مردمی بودن است. عدالت‌‌ورزی است، فسادستیزی است، احیای اعتماد و امید در مردم بویژه در جوانها، انسجام دولتی، اقتدار دولتی، اِشراف دولتی؛ اینها سرفصل‌های مهمّی است که من درباره‌ی هر کدام یک چند جمله‌ای عرض میکنم.
 
 در مورد مردمی بودن؛ خب مردمی بودن مقوله‌ی گسترده‌ای است و جلوه‌هایی دارد. یک جلوه همین رفتن میان مردم و شنیدن بی‌واسطه از مردم است. این حرکت بسیار خوب و مستحسنی که دیروز جناب آقای رئیسی انجام دادند که رفتند خوزستان در میان مردم، با مردم، از آنها شنیدند، با آنها حرف زدند، این یک جلوه‌ی از مردمی بودن است که بسیار کار خوبی است.

یک جلوه‌ی دیگر، مسئله‌ی اتّخاذ سبک زندگی مردمی است؛ بی‌تکلّف بودن در ممشیٰ و منش، دوری کردن از منشهای اشرافیگری و از موضع بالا به مردم نگاه کردن و مانند اینها؛ این هم یک جلوه‌ی دیگری است از مردمی بودن که از این منشهای اشرافیگری که معمول است در دنیا، و همه‌ی دولتها و مسئولیّتها و مسئولین مبتلا هستند به این جور نگاه به مردم، به این جور روش زندگی، باید اجتناب کرد.

حرف زدن با مردم و مشکلات را و راه‌حل‌ها را با مردم در میان گذاشتن هم یکی از جلوه‌های مردمی بودن است. مسائلتان را با مردم مطرح کنید. یک وقت مشکلی وجود دارد، راه‌حلّی [هم] وجود دارد. البتّه سعی کنید حرف زدن شما موجب یأس مردم نشود که بعضی بی‌توجّهی میکنند به این نکته و حرف نامناسب و خلاف واقع میزنند که موجب ناامیدی مردم میشود؛ نه، هر مشکلی راه‌حلی هم دارد. با مردم در میان بگذارید، با مردم حرف بزنید، از مردم کمک بخواهید در موارد مختلف، هم کمک فکری، هم کمک عملی. در یک جاهایی یک خطایی اتّفاق می‌افتد -خب همه‌ی ماها اشتباه میکنیم دیگر؛ خطا در کار ماها کم نیست- از مردم عذرخواهی کنید؛ صریحاً [بگویید] این اشتباه شده، از مردم عذرخواهی کنید. مردمی بودن این جهات مختلف را دارد. گزارش خدمات خودتان را هم به مردم بدهید؛ گزارش صادقانه، بدون مبالغه، بدون بزرگ‌نمایی؛ صادقانه [بگویید] این کارها را انجام داده‌اید.مردمی ‌بودن اینها است؛ اینها جهات مختلف مردمی ‌بودن است.

امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) در این فرمان بسیار مهمّ حکومتی‌شان به مالک ‌اشتر به همه‌ی این چیزها پرداخته‌اند؛ توصیه میکنم که دوستان مراجعه کنید، نگاه کنید، این فرمان را ببینید. در همین زمینه عبارت ایشان [این است:] فَلا تُطَوِّلَنَّ -یک احتمال هم فَلا تَطولَنَّ، یا فَلا یَطولَنَّ- اِحتِجابَکَ عَن رَعِیَّتِک؛ از مردم در مدّت‌زمان طولانی غایب نباش. البتّه مسئول نمیتواند دائم بین مردم باشد امّا در برهه‌هایی باید حتماً در میان مردم حاضر باشید. لا تُطَوِّلَنَّ، طول نده احتجاب از مردم را. بعد در این مورد چند جمله بیان میفرمایند، بعد میفرمایند: وَ اِن ظَنَّتِ الرَّعِیَّةُ بِکَ حَیفاً فَاَصحِر لَهُم بِعُذرِک‌‌؛ اگر چنانچه یک گرهی در ذهن مردم پیدا شد، یک شبهه‌ای در ذهنشان نسبت به تو پیدا شد، بیا عذر خودت را با مردم درمیان بگذار، صریحاً با مردم حرف بزن، صحبت کن. ببینید، اصلاً رابطه‌ی حاکم و مردم یک رابطه‌ی این جوری است؛ رابطه‌ی برادرانه است، رابطه‌ی دوستانه است. وَ اَعدِل عَنکَ ظُنونَهُم بِاِصحارِک‌‌؛(۲) اگر شبهه‌ای دارند، با این سخن گفتنِ خودت و حرف زدن خودت، و بیان خودت، شبهه را از ذهنشان برطرف کن. این توضیحی [بود] در مورد مردمی بودن. بنابراین سعی کنید اینها را واقعاً داشته باشید؛ همه‌ی بخشهای مختلف، این خصوصیّت را داشته باشند.
 
 مسئله‌ی بعدی عدالت‌ورزی است که خب اساس حکومت اسلامی و جمهوری اسلامی بر اقامه‌ی عدل است، کما اینکه اساس همه‌ی ادیان بر اقامه‌ی عدل است. خدای متعال میفرماید که ما پیغمبران را فرستادیم، کتابهای آسمانی را فرستادیم، لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسط؛(۳) اصلاً برای اینکه مردم قیام به قسط کنند و جامعه، جامعه‌ی عدالت‌آمیز باشد. خب ما در این زمینه‌ها عقبیم، خیلی باید کار کنیم، خیلی باید تلاش کنیم. به نظر من هر مصوّبه‌ای که شما تصویب میکنید، هر لایحه‌ای که در دولت تنظیم میکنید، هر بخشنامه‌ای که خود شما در دستگاهِ خودتان صادر میکنید، یک پیوست عدالت باید داشته باشد؛ باید مراقب باشید این روش، این کار، این دستور، ضربه‌ای به عدالت نزند، طبقات مظلوم را پایمال نکند؛ این مراقبت باید همیشه باشد؛ حالا یا با یک پیوست مکتوب یا بالاخره از لحاظ نوع تنظیم جوری باشد که این طور باشد.

گاهی اوقات یک روش مدیریّتی، یک رفتار رایج ضربه میزند؛ ما واقعاً [چنین] مواردی داریم. الان هم در مجموعه‌ی کارهای ما یک رسومی، و اوضاعی وجود دارد که اینها باید اصلاح بشود؛ در زمینه‌های مختلف [هم هست]؛ و عمدتاً در زمینه‌ی عدالت در توزیع امکانات کشور است؛ این امکانات باید واقعاً عادلانه توزیع بشود. الان در بعضی از بخشها حقیقتاً این جوری نیست. البتّه اینکه من عرض میکنم، به معنای این نیست که یک اقدامی پشت سر این وجود داشته باشد لکن مثلاً در زمینه‌ی انرژی، در زمینه‌ی نفت، همین اواخر یکی از مسئولینِ دولت قبل، گزارشی به ما داد که یارانه‌ی پنهان نفت در سال ۹۹، حدود ۶۳ میلیارد دلار است! که خب اصلاً این رقم و این یارانه به چه کسی میرسد؟ چه کسانی‌ از نفت کشور، از بنزین، بیشتر استفاده میکنند؟ جمع مهمّی از مردم اصلاً از این یارانه هیچ استفاده نمیکنند. آن وقت محاسبه کرده‌اند ۶۳ میلیارد دلار یعنی ۱۵۰۰ هزار میلیارد تومان، که از بودجه‌ی سال ۹۹ بیشتر است! اینها خب چیزهایی است که حالا من گفتم ، [البتّه] در زمینه‌ی نفت، من هیچ توصیه‌ای ندارم که چه کار بکنید، آنها را باید بررسی کنید، ببینید که چه کار باید انجام بدهید؛ میخواهم بگویم یک چنین وضعی گاهی وجود دارد؛ اینها خب خلاف عدالت است، بایستی مراقبت بشود. باید کاری کنیم که فاصله‌ی طبقات محروم با طبقات برخوردار کم بشود؛ یعنی هر چه ممکن است امکانات کشور عادلانه توزیع بشود.
 
 مسئله‌ی فسادستیزی هم که عرض کردیم، آن هم مکمّل عدالت‌‌ورزی است. با فساد باید مقابله کرد؛ یکی از بلاهای مهمّی که در کشور به وجود می‌آید که درست ضدّ عدالت است، وجود فساد، وجود ویژه‌خواری، وجود استفاده‌های سوء، اختلاس، برخورداری‌های بی‌مورد، بی‌جا و امثال اینها است؛ یک وقت کسی یک کار مهمّی انجام میدهد، شما یک پاداشی به او میدهید، خب این عیب ندارد امّا یک وقت عزیزهایی بی‌جهت، برخورداری‌های زیادی از امکانات کشور دارند؛ خب چرا؟ که بحث حقوقهای نجومی یک گوشه‌ای و یک بخش کوچکی از این مسئله بود که مطرح شد.

خوشبختانه رئیس‌جمهور محترم در مسئولیّت قوّه‌ی قضائیّه به این موضوع پرداختند که خود همین هم واقعاً موجب امید مردم به ایشان و محبوبیّت ایشان در بین مردم شد. جای اصلی این [موضوع] قوّه‌ی مجریّه است؛ یعنی جای اصلیِ برخورد با فساد و فسادستیزی قوّه‌ی مجریّه است که زمینه‌های تولید فساد از بین برود؛ نقش قوّه‌ی قضائیّه بعد از اینها است؛ بعد از آنکه شما تلاش خودتان را کردید، جلوگیری کردید، زمینه‌های فساد را از بین بردید و امثال اینها، و باز یک اتّفاقی افتاد، آن وقت نوبت ورود قوّه‌ی قضائیّه است. باید مسئله‌ی تعارض منافع شخصی و منافع عمومی و رشوه و اختلاس و [امثال] این حرفها در دستگاه‌های دولتی حل بشود.
 
 یکی از مصادیق مهمّ این مسئله‌ی فساد، تخلّفاتی است که در اجرای سیاستهای اصل ۴۴ به وجود می‌آید که جناب آقای رئیسی در قوّه‌ی قضائیّه موارد متعدّدی از آن را دنبال کردند که به من در آن وقت گزارشش را دادند؛ که نوع عملکرد و اجرای سیاستهای اصل ۴۴ -که این سیاستها، سیاستهایی بود که میتوانست اقتصاد کشور را به معنای واقعی کلمه شکوفا کند- جوری بود که این فسادها در آن پیدا شد. البتّه ابزارهایی هم برای این مبارزه وجود دارد؛ [از جمله] این سامانه‌های اطّلاعاتی و خدماتی که از چند سال قبل، این سامانه‌ها قانونی شده؛ و بنده هم مکرّر توصیه کردم به اینکه این سامانه‌ها را راه‌اندازی کنند، اینها را با هم مرتبط کنند که به معنای واقعی کلمه یک اِشراف کاملی به دولت خواهد داد برای اینکه بتواند جلوگیری از فساد کند؛ [امّا این کار] نشده، پیش نرفته؛ همّت کنید این سامانه‌ها را ان‌شاءالله تمام کنید؛ این سامانه‌ها یک هوشمندیِ کاملی به دستگاه حکومت و دولت خواهد داد که بتواند در امور اِشراف داشته باشد.
 
 مسئله‌ی احیای اعتماد مردم و امید مردم هم بسیار چیز مهمّی است؛ چون اعتماد مردم بزرگ‌ترین سرمایه‌ی دولت است. مردم وقتی به شما اعتماد کردند و امید به شما داشتند، با شما راه می‌آیند و کمکتان میکنند؛ این بزرگ‌ترین سرمایه است برای دولت که بتواند اعتماد مردم را جلب کند که البتّه این متأسّفانه یک مقداری آسیب دیده و بایستی ترمیم کنید این را و راهکارش هم این است که حرف و عمل مسئولین یکی باشد؛ وعده‌ای اگر به مردم دادید، طبق آن وعده اگر عمل کردید، مردم به شما اعتماد پیدا میکنند؛ اگر شما وعده کردید و عمل نشد یا گفتید فلان کار شده، مردم در واقعیّت دیدند نشده، اعتماد مردم سلب میشود؛ واقعاً باید خیلی بِجِد‌ مراعات کنید این معنا را.
 
 حالا جناب آقای رئیسی! دیروز شما در اهواز، در خوزستان خب یک قولهایی به مردم دادید، یک دستوراتی دادید، دقّت کنید اینها جدّاً تحقّق پیدا کند تا مردم ببینند آن چیزی که شما میخواهید و شما میگویید، در واقعیّت تحقّق پیدا میکند؛ اینها کارهای لازمی است. باز در همین زمینه هم حضرت امیر (سلام ‌اللّه ‌علیه) در همین فرمان مالک ‌اشتر یک عبارتی دارند که «اِیّاکَ وَ المَنَّ عَلى رَعِیَّتِکَ بِاِحسانِکَ اَوِ التَّزَیُّدَ فیما کانَ مِن فِعلِک»؛ اوّلاً منّت بر سر مردم نگذارید که ما این کار را کردیم، ثانیاً آنچه را انجام داده‌اید بزرگ‌نمایی نکنید که ما این کار را [انجام دادیم]؛ یک کارهایی را که انسان میکند، بزرگ‌نمایی کند. اَو اَن تَعِدَهُم فَتُتبِعَ مَوعِدَکَ بِخُلفک؛ [این که مبادا] خُلف وعده کنید؛ وعده بدهید، بعد از وعده تخلّف کنید؛ به مالک اشتر میگویند مبادا این کار را انجام بدهید؛ و این هم بسیار مهم است. البتّه گاهی هست شما وعده‌ای میدهید و امکان پیدا نمیکند؛ یعنی یک مشکل طبیعی بر سر این کار واقع است؛ خیلی خب عیب ندارد، این را به مردم توضیح بدهید و بگویید من این وعده را داده بودم، این مشکل پیش آمد نتوانستیم به وعده‌مان عمل کنیم؛ از شما عذرخواهی میکنیم؛ این هم از آن مواردی است که با مردم حرف بزنید؛ این مصداق همان نکته‌ای است که قبلاً در مورد مردمی بودن [گفته شد]، لکن به طور کلّی وعده‌ها را جلوی چشم داشته باشید.
 
 برای وعده روزشمار معیّن کنید؛ تخمین بزنید یک کاری که میگویید این کار را خواهم کرد چه مدّتی طول خواهد کشید و روزشمار معیّن کنید و دانه‌دانه تعقیب کنید. بنده بارها در مجموعه‌های دولتی این را گفته‌ام که ما قاعده و قانون و مانند این چیزها کم نداریم؛ ما قانون و بنا و قاعده و هر چه طرح و برنامه‌ها و این حرفها بخواهید زیاد [داریم]؛ آنچه کمبود ما است عبارت است از همین که یک پیگیری جدّی‌ای انجام بگیرد. این هم یک مطلب.
 
 انسجام دولت و اقتدار دولت و اِشراف دولت چیزهایی است که خیلی مهم است. انسجام دولتی یعنی از درون مجموعه‌ی دولت حرفهای مختلف درنیاید؛ یکی یک چیزی بگوید، یکی برود خلاف آن را بگوید؛ خب این ذهنیّت مردم و افکار عمومی را بکلّی خراب میکند؛ این باید یک حالت انسجام [داشته باشد]، وانگهی در عمل هم با همدیگر انسجام داشته باشند. خیلی از کارهای یک بخش به چند بخش دیگر مربوط است. شما بخش کشاورزی‌تان به چند بخش دیگر ارتباط قهری دارد؛ باید همکاری کرد تا کار خوب دربیاید؛ بخش صنعتتان همین جور، بخشهای گوناگون دیگرتان همین جور؛ پس انسجام لازم است برای اینکه کار پیش برود. اقتدار هم لازم است؛ دولت بایستی نشان بدهد که میتواند آن کاری که اراده کرده و تصمیم‌گیری کرده آن را انجام بدهد و پیش ببرد و این ‌جوری نباشد که حالت رهاشدگی احساس بشود. اگر چنانچه شما اقتدار دولتی را در عمل نشان ندهید و حالت رهاشدگی در کشور مشاهده بشود، قطعاً سیاستهایتان پیش نخواهد رفت؛ این هم مهم است. اِشراف هم یعنی از گوشه کنارهای دولت مطّلع باشید. دولت باید وظایفش را با اقتدار و با انسجام و اِشراف انجام بدهد.
 
 و این البتّه بخشی از ایجاد تحوّل در قوّه‌ی مجریّه است. یکی از کارهای لازمی که در برنامه‌های جناب آقای رئیسی و بعضی از آقایان بود، این است که تحوّل ایجاد بشود در قوّه‌ی مجریّه. تحوّل در قوّه‌ی مجریّه کار مهمّی است؛ این تحوّل یک نیاز همیشگی است، همیشه بایستی در نظر باشد که البتّه تحوّل به سمت پیشرفت، وابسته است به قانون‌گرایی، ارتقاء شفّافیّت، انضباط مالی، برطرف کردن زمینه‌های فساد، جلوگیری از تعارض منافع و جدّیّت در اِعمال تصمیم‌ها و مصوبّه‌ها.
 
 البتّه جوان‌سازی هم خیلی مهم است. یکی از کارهای مهم در دولت، جوان‌سازی دولت است؛ شما در بدنه‌ی دولت و مدیریّت میانی از جوانهای زبده که الحمدللّه کم نداریم، هر چه میخواهید استفاده کنید؛این کار، هم احساس انسداد را در کشور از بین میبرد و وقتی که جوانها ببینند میتوانند وارد میدان کار بشوند و حرکت کنند و تصمیم‌گیری کنند، در کشور احساس انسداد به وجود نمی‌آید، هم شما یک ذخیره‌ی ارزشمندی برای آینده برای مدیران ارشد کارکشته و مجرّب دارید فراهم میکنید. این جوانی که امروز وارد میدان کار میشود، ده سال دیگر یک مدیر مجرّب و کارآزموده است که برای کشور یک ذخیره‌ی بسیار مهمّی است؛ این مدیران باکفایت حقّاً و انصافاً یکی از ذخیره‌های [ارزشمند خواهند بود].
 
 یک نقطه‌ی مهم در باب تحوّل، استفاده‌ی از خِرد جمعی است و تکیه‌ی بر عقلانیّت که استفاده بشود. از نخبگان خارج از دولت استفاده کنید؛ هر جایی که میتوان از نظر یک نخبه‌ای [استفاده کرد] -بحث جناحهای سیاسی و امثال اینها را بکل در این قضیّه کنار بگذارید- از نظر نخبه‌ها هر چه میتوانید استفاده کنید، و نگاه نکنید به اینکه حالا او وابسته‌ی به یک جناحی است که شما قبول دارید یا ندارید؛ حالا در داخل دولت که از اینها قهراً استفاده میشود؛ استفاده از نظر نخبگان.
 
 اینها توصیه‌های عمومی است؛ البتّه برای اینها باید برنامه‌ی عملیّاتی درست کرد. اگر چنانچه به همین اندازه‌ای که بنده بگویم و شما هم در ذهن شریفتان اینها را نگه دارید یا یادداشت کنید، اکتفا بشود، فایده‌ای ندارد؛ جنبه‌ی نصیحت پیدا کردنِ این گونه حرفها فایده ندارد. اینها باید به برنامه و برنامه‌ی عملیّاتی تبدیل بشود؛ وقتی برنامه شد، آن وقت طبعاً اینها [عملی میشود].
 
 اولویّتهایی هم در کار کشور هست که من یک اشاره‌ای میکنم که این اولویّتها را بایستی به اولویّت بودنش توجّه داشت و دنبال کرد، که شاید مهم‌ترینش مسئله‌ی اقتصاد است و بعد مسئله‌ی فرهنگ و رسانه و علم است که اینها اولویّتهای اساسی کشور است. ولی خب یک مسئله‌ی فوری داریم که مسئله‌ی کرونا است؛ مسئله‌ی سلامت، الان یک جنبه‌ی فوریّت پیدا کرده که باید به این رسید. البتّه در مسئله‌ی سلامت تلاش خوبی در دولت گذشته شد، کارهای خوبی انجام دادند، دنبال کردند، هم برای تولید واکسن کار شد، هم برای واردات واکسن کار شد؛ حالا شایعاتی در دهنها هست که اینها غالباً اعتبار ندارد؛ غالباً بی‌اعتبار است؛ کارهای خوبی انجام گرفت؛ باید این کارها دنبال بشود و تأکید بشود؛ هم درمان، هم پیشگیری، هم مراقبت و غربالگری -غربالگری از بیماران محتمل بسیار چیز مهمّی است- که اینها باید حتماً انجام بگیرد.
 
 واکسیناسیون عمومی مسئله‌ی بسیار مهمّی است که حتماً بایستی انجام بگیرد. و قرنطینه‌ی هوشمند. من شنیدم که بعضی از کشورهای غربی که توانسته‌اند کنترل کنند تلفات را و خب تلفاتشان نسبت به ما کمتر است -ابتلائشان هم کمتر است- در عین حال آن چنان مرز را محکم بسته‌اند که به [کشور] همسایه‌شان، که آن هم یک کشور پیشرفته‌ای است لکن خب ابتلاء در آنجا زیاد است، هیچ امکان رفت‌ و ‌آمد نیست، یعنی مراقبت میکنند. ما خب در زمینه‌ی رعایت مرزهای کشور و دقّت در ورود انواع جدید بیماری به کشور -این بیماری یا بیماری‌های دیگر- بایستی خیلی مراقبت بکنیم و این مسئله خیلی مهم است.
 
 البتّه مردم هم وظایفی دارند؛ بنده مکرّر این را گفته‌ام. مردم عزیزمان بایستی این چهار مسئولیّت مهم را قبول کنند و به عهده بگیرند: یکی مسئله‌ی ماسک، یکی مسئله‌ی فاصله، یکی مسئله‌‌ی تهویه، یکی مسئله‌ی صابون ‌زدن دست؛ اینها که کارهای مشکلی نیست، اینها همه‌ کارهای آسانی است؛ [اگر] این رعایتها را بکنند، قطعاً تأثیر خواهد گذاشت در ابتلاء، و این تلفات سنگینی که دل انسان را به درد می‌آورد، به وجود نخواهد آمد.

در مورد اقتصاد و فرهنگ و فضای مجازی و دیپلماسی و مانند اینها هم مطالبی هست که حالا مجال تفصیل در اینجا در این جلسه نیست؛ ان‌شاءالله بعدها اگر فرصت بود و عمری بود، مطالبی گفته خواهد شد.
 
 در زمینه‌ی مسائل اقتصادی خب الان مشکلاتی در کشور وجود دارد: تورّم بالا یکی از اساسی‌ترین مشکلات است؛ کسری بودجه هست؛ معیشت مردمِ کم‌درآمد هست -که اینها مشکلات مهم است- کاهش ارزش پول ملّی هست، که این یکی از آن چیزهایی است که انسان واقعاً‌ خجالت‌زده میشود از این قضیّه؛ کاهش قدرت خرید مردم هست؛ مشکلات فضای کسب و کار هست، این همه هم ما و مسئولین اقتصادی تأکید کردیم، یعنی همه تأکید کردند و گفته شده امّا خب مشکلاتی در بهبود فضای کسب و کار وجود دارد؛ مشکلات نظام بانکی هست. اینها مشکلات اقتصادی کشور است، مشکلات دیگری هم هست که بایستی برای هر کدام از اینها جداگانه واقعاً برنامه‌ریزی کرد و کار کرد و حلّ این مسائل، مهم است.
 
 یک نکته‌ی اساسی این است که مردان اقتصادی ما و مسئولان اقتصادی ما در این دولت، بایستی در حلّ این مشکلات هماهنگ عمل کنند. یک مصداق مهم آن انسجامی که ما قبلاً عرض کردیم، اینجا است، یعنی نظرات را یکی کنند در این زمینه‌های مهمّ اقتصادی و هماهنگ عمل بشود. حالا اینکه آقای رئیس‌جمهور گفتند که معاون اوّل(۴) مسئولیّت هماهنگی دارند، این کار بسیار مهمّی است، این خیلی مهم است؛ [باید] یک هماهنگی در این زمینه‌های اقتصادی انجام بگیرد و این مأموریّت هم بخوبی ان‌شاءالله تحقّق پیدا کند.
 
 و اگر چنانچه اختلاف نظری هم هست، من مؤکّداً توصیه میکنم که آقایان اختلاف نظر را به میان مردم نیاورید، چون اختلاف نظر اقتصادی وقتی به مردم منعکس میشود، تأثیرات واقعی خودش را در محیط اقتصادی میگذارد؛ یعنی آن مشکلات توهّمی تبدیل میشود به مشکلات واقعی در بازار کار مردم و در محیط اقتصادی مردم. اگر مشکلی، اختلافی وجود دارد، در خود دولت اینها را حل کنند و به مردم منعکس نکنند.
 
 یک نکته‌ در مسئله‌ی اقتصاد، توجّه به بخشهای پیشران اقتصادی است. بعضی از بخشها به معنای واقعی کلمه پیشرانند. حالا مثلاً فرض کنید که بخش مسکن -که کارشناس‌ها میگویند اگر بخش مسکن به جریان بیفتد، بخشهای متعدّدی به راه می‌افتد- یا بخش صنایع مهمّی مثل صنعت فولاد، صنعت خودرو، بخشهای انرژی و پتروشیمی و امثال اینها وقتی که به کار بیفتد، اینها جنبه‌ی پیشران دارد؛ بایستی اینها را به حرکت درآورد، و در این بخشها بخصوص هماهنگیِ متولّیانِ کار خیلی مهم است.
 
 یک نکته‌ی مهمّ دیگر در مسئله‌ی مشکلات اقتصادی ما، مسئله‌ی کنترل نظام بانکی است در خصوص مسئله‌ی خلق پول و تولید نقدینگی. آن چیزی که صاحبنظران اقتصادی به ما گزارش میدهند و منعکس میکنند، این است که میگویند خلق پول بایستی در نسبت با تولید انجام بگیرد؛ اگر این نسبت وجود نداشت، بایستی جلوی خلق پول گرفته بشود، جلوی تولید نقدینگی باید گرفته بشود؛ یعنی بِجِد این مسئله را اهمّیّت بدهند. اگر در این زمینه درست عمل بشود، این برکات زیادی خواهد داشت: جلوگیری از تورّم، رونق تولید، رونق اشتغال، تقویت پول ملّی و از این قبیل چیزها. این یکی از آن نکات مهمّی است که به نظر من روی آن بایستی تکیه کرد.
 
 خب حرفهای دیگری [هم] در زمینه‌ی اقتصاد هست. به نظر من دو نکته در اینجا مهم است: یکی اینکه در حلّ مشکلات اقتصادی دنبال راه‌حلهای موقّتی و مسکّن و مانند اینها نباید رفت، چون اینها گاهی اوقات مشکل را افزایش میدهد؛ این مسکّنها و علاجهای موقّت، گاهی مشکل را اضافه میکند؛ باید برای رفع این چالشها به راه‌حلهای اساسی پرداخت و شروع کرد به امید خدا، با توکّل به خدا و با صحّت عمل، با گامهای محکم ان‌شاءالله پیش رفت. نکته‌ی بعد هم این است که حلّ این مشکلات اقتصادی را موکول به رفع تحریمها نکنید؛ رفع تحریمها در اختیار ما و شما نیست، در اختیار دیگران است. برنامه‌ریزی برای رفع مشکلات را با فرض وجود تحریم انجام بدهید و برنامه‌ریزی کنید که ان‌شاءالله بتوان این کار را پیش برد. اینها با همّت و تدبیر خود شما و با کار جهادی خود شما بایستی ان‌شاءالله حل بشود، و حل هم خواهد شد.
 
 در مسئله‌ی فرهنگ و رسانه، به گمان بنده، ساختار فرهنگی کشور نیاز به یک بازسازی انقلابی دارد. ما مشکل داریم در ساختار فرهنگی کشور؛ و یک حرکت انقلابی لازم است. البتّه «حرکت انقلابی» یعنی خردمندانه و عاقلانه. معنای «انقلابی بودن» بی‌هوا حرکت کردن و بی‌حساب حرکت کردن نیست. [حرکت] انقلابی باید باشد، بنیانی باید حرکت بشود، در عین حال برخاسته‌ی از اندیشه و حکمت باشد. فرهنگ واقعاً زیربنا است؛ خیلی از این خطاهایی که ما در بخشهای مختلف انجام میدهیم، ناشی از فرهنگ حاکم بر ذهن ما است. اگر ما اسراف داریم، اگر ما تقلید کورکورانه داریم، اگر ما سبک زندگی غلط داریم، اینها ناشی از مشکلات فرهنگی است؛ فرهنگِ حاکم بر ذهنها است که در عمل، این مشکلات را به وجود می‌آورد. زندگی‌های تقلیدی، زندگی‌های تجمّلاتی و اشرافیگری، غالباً منشأ و ریشه‌ی فرهنگی دارد. در واقع نرم‌افزار این حوادث، فرهنگ کشور و فرهنگ حاکم غلط و انحرافیای است که بر بعضی ذهنها مسلّط است.
 
 ابزارهای فرهنگی از [قبیل] سینما و هنر و رسانه‌های صوتی و تصویری و امثال اینها را بایستی شکوفا کنید؛ مطبوعات و کتاب و امثال اینها ابزارهای فرهنگی هستند، باید به معنای واقعی کلمه اینها شکوفا بشوند. خب امروز بحمداللّه یک لشکر عظیمی از جوانهای علاقه‌مند به مسائل فرهنگی مشغول کارند، وجود دارند و تلاش میکنند و کار میکنند.

اگر دولتها و بخشهای فرهنگی دولت به این مجموعه‌های جوان و علاقه‌مند کمک بکنند، قطعاً کارهای بزرگی انجام خواهد گرفت و قدمهای خلّاقانه‌ای برمیدارند؛ صدها طرح ابتکاری در این زمینه وجود دارد در اختیار این جوانها، که گاهی اوقات که مثلاً انسان یک تماسهایی با جوانها دارد، میبیند کارهای بزرگی اینها میتوانند انجام بدهند و به ذهنشان می‌آید؛ خب امکانات میخواهند و امکانات در اختیار دولت است؛ بایستی حمایت هوشمند انجام بگیرد. استعدادها را کشف کنید، از آنها حمایت کنید، آزادی‌شان را تأمین کنید؛ البتّه آزادی در چارچوب اصول قانون.
 
 و با فساد اخلاقی و فساد در زمینه‌ی فرهنگ هم بی‌رودربایستی مقابله کنید و مبارزه کنید؛ یعنی واقعاً این جوری باید برخورد بشود. راه اصلی مواجهه و مقابله‌ی با جنگ نرم دشمن هم همین است که ما از حرکت صحیح در زمینه‌ی فرهنگ حمایت کنیم و آن را تشویق کنیم، [از آن] تقدیر کنیم و در مقابل حرکتهای غلط بِایستیم. و عرصه‌ی رسانه و فرهنگ، از یک طرف، یک دانشگاه بزرگی میتواند باشد و هست، و از طرفِ دیگر یک آوردگاه صلاح و فساد است، آوردگاه حق و باطل است و عرصه‌ی جنگ فرهنگی با کسانی است که فرهنگشان ایجاد فساد در دنیا است؛ از این دو جهت باید نگاه کرد به آن.
 
 یک جمله هم در باب سیاست خارجی عرض بکنیم. البتّه در مسئله‌ی سیاست خارجی حرفهای زیادی هست که حالا در زمان خود، در جای خود ان‌شاءالله گفته خواهد شد؛ اجمالاً [این که] سیاست خارجی خیلی مهم است، در مسائل کشور خیلی تأثیرگذار است. باید تحرّک ما در عرصه‌ی دیپلماسی افزایش پیدا کند و مضاعف بشود. بایستی در دیپلماسی، جنبه‌ی اقتصادی تقویت بشود؛ دیپلماسی اقتصادی یک چیز بسیار مهمّی است. امروز انسان مشاهده میکند که خیلی از کشورها وزیرخارجه هم دارند امّا خود رئیس‌جمهور در زمینه‌ی مسئله‌ی اقتصادی با کشورهای مختلف یا با فلان کشور خاص، بخصوص وارد میشود و [مسئله را] دنبال میکند؛ یعنی ارتباط با کشورهای مختلف در زمینه‌ی اقتصادی خیلی مهم است. این جنبه‌ی اقتصادی دیپلماسی را بایستی تقویت کرد.

و خب تجارت خارجی خیلی مهم است، به طور ویژه با همسایگان. ما چهارده پانزده همسایه داریم که یک جمعیّت عظیمی را تشکیل میدهند، بازار وسیعی را به وجود می‌آورند لکن به اینها منحصر نباید بود و [ارتباط با] دیگرِ کشورها هم همین جور است؛ حدود دویست و خرده‌ای کشور در دنیا هست؛ ما بنا نداریم با تعداد خیلی معدودی، با یکی دو کشور ارتباط داشته باشیم، با بعضی‌ها هم امکانش شاید نیست امّا با اکثر اینها امکان ارتباطات خوب و روان وجود دارد؛ تلاش لازم است.
 
 و دیپلماسی را تحت تأثیر مسئله‌ی هسته‌ای هم نباید قرار داد؛ یعنی این جور نباشد که دیپلماسیِ کشور متّصل به قضیّه‌ی هسته‌ای باشد؛ نه، قضیّه‌ی هسته‌ای یک قضیّه‌ی جداگانه‌ای است که آن را بایستی به یک شکل مناسب و شایسته‌ی کشور حل کنند، امّا دایره‌ی دیپلماسی خیلی وسیع‌تر است. در قضیّه‌ی هسته‌ای، آمریکایی‌ها انصافاً وقاحت را از حد گذرانده‌اند؛ واقعاً وقاحت را از حد گذرانده‌اند: جلوی چشم همه از برجام خارج شدند، حالا جوری حرف میزنند انگاری که ایران از برجام خارج شده، و جوری طلبکاری میکنند که انگار ما تعهّدات را به هم زده‌ایم! مدّتها در مقابل این حرکت آمریکایی‌ها هیچ حرکتی از طرف ایران انجام نگرفت؛ بعد از گذشت مدّتی، با اعلام، با توجّه، برخی از تعهّدات کنار گذاشته شد؛ برخی، نه همه. آنها به تعهّدشان عمل نکردند.

کشورهای اروپاییِ همراه با آمریکا هم همین جور؛ آنها هم از لحاظ عهدشکنی و بداخلاقی کمتر از آمریکا نیستند؛ آنها هم مثل آمریکایند لکن در مقام زبان‌بازی و حرف زدن طلبکارند؛ همیشه طلبکارند. گویا این ما بودیم که مدّتها مذاکره را به مسخره گرفتیم و تعهّداتمان را زیر پا گذاشتیم و عمل نکردیم؛ این کاری است که آنها کردند. و دولت کنونی آمریکا هم هیچ فرقی با دولت قبلی ندارد؛ یعنی همین چیزی که الان اینها در زمینه‌ی مسائل هسته‌ای از ایران مطالبه میکنند، همان چیزی است که ترامپ مطالبه میکرد، که آن روز مسئولین بالای دولتی میگفتند که امکان ندارد، عاقلانه نیست و مانند اینها. امروز اینها همان را میخواهند؛ هیچ تفاوتی نکرده. او با یک زبان میگفت، اینها با یک زبان دیگری میگویند. باید به اینها توجّه کرد.
 
 انصافاً آمریکا در پشت صحنه‌ی دیپلماسی، یک گرگ درنده است؛ ظاهر، دیپلماسی است و لبخند و حرف زدن و حرفهای گاهی اوقات حقبهجانب ادا کردن، امّا باطن قضیّه‌ یک گرگ، یک گرگ وحشیِ درنده که در خیلی از جاهای دنیا انسان مشاهده میکند؛ البتّه گاهی گرگ، گاهی روباهِ حیله‌گر؛ به شکلهای مختلف درمی‌آید. یک مظهرش امروز وضعیّت افغانستان است. افغانستان کشور برادر ما است؛ هم‌زبان، هم‌دین، از لحاظ فرهنگی هم‌فرهنگ؛ و واقعاً مشکلات افغانستان و مصیبتهای افغانستان انسان را بشدّت متأثّر میکند. این حوادثی که دارد پی‌درپی پیش می‌آید، این حادثه‌ی روز پنجشنبه(۵) این کشتارها، این مشکلات، این سختیهایی که اینها میکشند، اینها کار آمریکا است. بیست سال آمدند افغانستان را اشغال کردند و در این بیست سال انواع و اقسام ظلمها را به افغانها کردند؛ مجلس عزایشان را، مجلس عروسی‌شان را بمباران کردند، جوانهایشان را کشتند، عناصر فراوانی از اینها را بی‌جهت به زندانهای گوناگون انداختند، دهها برابر -چندده برابر- تولید موادّ مخدّر را در افغانستان افزایش دادند؛ این کارها را کردند، یک قدم هم برای پیشرفت افغانستان برنداشتند؛ یعنی افغانستان امروز از لحاظ پیشرفتهای مدنی و پیشرفتهای عمرانی و مانند اینها از آن زمان اگر عقب‌تر نباشد جلوتر نیست؛ یعنی هیچ کار نکردند. حالا هم که دارند میروند با این فضاحت [همراه است]؛ وضع فرودگاه کابل، این اجتماع مردم و این مشکل. آن کسانی از افغانها را که میبرند -آن کسانی که در این سالهای طولانی به‌اصطلاح با اینها همکاری میکردند- و میخواهند از افغانستان خارج کنند، گزارشهایی وجود دارد که وضع آنجایی که اینها را میبرند از افغانستان بدتر است؛ مشکلات فراوان در آن مراکزی که اینها را دارند آنجا اسکان میدهند [وجود دارد]؛ این وضع آمریکا است.
 
 به ‌هر حال در مورد افغانستان ما طرفدار ملّت افغانیم؛ دولتها می‌آیند و میروند؛ انواع و اقسام دولتها در این سالها در افغانستان سر کار آمده‌اند. دولتها می‌آیند و میروند، آن که باقی میماند ملّت افغانستان است؛ ما طرفدار ملّت افغانستان هستیم. نوع رابطه‌ی ما با دولتها هم به نوع رابطه‌ی آنها با ما بستگی دارد. و امیدواریم که ان‌شاءالله خدای متعال خیر مقدّر بفرماید برای مردم افغان و آنها را از این وضعیّت نجات بدهد و ان‌شاءالله وضعشان را به بهترین وجهی قرار بدهد و تفضّلات خودش را بر آنها نازل کند و بر ما ان‌شاءالله.

 دعا میکنیم خداوند ملّت ایران را موفّق کند؛ مشکلات را برطرف کند و دعا میکنیم که شما مسئولین محترمِ دولتِ جدید در کارهایی که در پیش گرفته‌اید موفّق بشوید، بر مشکلات فائق بیایید، بتوانید ان‌شاءالله آنچه را گفتید عمل کنید و مردم را از مشکلاتشان خلاص کنید و مردم را از خودتان راضی کنید ان‌شاءالله. رضایت مردم ان‌شاءالله رضایت خداوند متعال را هم در پی خواهد داشت؛ نیّتهای خالص و نیّت خدمت، نیّت خدایی ان‌شاءالله به شما کمک خواهد کرد. رحمت خدا بر شهدای عزیزمان، رحمت خدا بر امام بزرگوارمان و رحمت خدا بر همه‌ی بندگانی که در راه حق و برای خدا کار کردند و تلاش کردند.

والسّلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته
 

۱) در ابتدای این دیدار -که به مناسبت هفته‌ی دولت و در آغاز تشکیل دولت سیزدهم برگزار گردید- حجّت‌الاسلام والمسلمین سیّدابراهیم رئیسی (رئیس‌جمهور) مطالبی بیان کرد.
۲) نهج‌البلاغه، نامه‌ی ۵۳‌
۳) سوره‌ی حدید، بخشی از آیه‌ی ۲۵
۴) آقای دکتر محمّد مخبر
۵) اشاره به حمله‌ی انتحاری در اطراف فرودگاه کابل -تحت مراقبت نیروهای آمریکایی- که به کشته شدن بیش از ۱۶۰ نفر و مجروح شدن تعداد بیشتری منجر شد.

وحدت از اصول اساسی و غیر قابل چشم پوشی در سیره امام علی (ع) است. ژرفنای اثرگذاری و عمق حضور این اصل در سلوک حضرت تا آنجا است که می‌ توان گفت آن حضرت همان طور که امام عدل، امام تقوا و امام آگاهی و دانش است، امام وحدت امت اسلامی نیز به حساب می ‌آید. آن امام همام وحدت را همواره به مثابه یک اصل کلان، بسترساز و پربسامد، و امتداد یافته در زوایا و ابعاد مختلف جامعه پی می‌ جسته و می‌ خواسته است؛ به گونه ‌ای که ما اکنون می‌توانیم به روشنی رد پای نگرش وحدت گرایانه امام (ع) را در شرایط و مقاطع مختلف زندگی آن حضرت بیابیم و به تحلیل آن همت گماریم.

در این نوشتار به اصولى می ‌پردازم که امام علی علیه ‌السلام با لحاظ وحدت اسلامى به مثابه موقعیتی پایه ‌ای و مبنایی و به منظور حفظ و تقویت این مبنا و پایه روابط در جامعه، با قدرت و قوت، پی می‌ گرفتند و نسبت به آن‌ها اهتمام داشتند:

اصل اول: اخوت اسلامی

آنچه در سیره امام علی مشاهده می ‌شود تطبیق آیه شریفه «انما المومنون اخوة» به صورت تمام و کمال، و صد درصدی، بر واقعیت زندگی اجتماعی مسلمانان است. این اصل را حضرت (ع) در زندگی مسلمانان جاری و در تعاملات روزمره ایشان برقرار می ‌خواستند. رویکرد امام (ع) به “انما المومنون اخوة” واقع گرایانه و تهی از هرگونه تعارف یا ملاحظه‌ معطوف به موقعیتی خاص و شرایطی مقطعی بود. در نگاه آن حضرت (ع) ضرورت داشت تا تعاملات اجتماعی مسلمانان گرداگرد این اصل محوری سامان یابد و بر اساس آن تحقق پیدا نماید.

 امام علی ‌بن ابی‌طالب (ع) اختلافات عقیدتی و مذهبی درون امت را مجوز، عامل و یا خاستگاهی برای بر هم زدن اخوت اسلامی نمی ‌دیدند؛ بلکه اخوت اسلامی را چتری گسترده و فراگیر می‌یافته است که در هر حال، و به صورتی پایدار، بر امور امت سایه می‌گسترانده است. در سخنی از امام (ع)، که در نهج‌البلاغه آمده است، خطاب به مسلمانانی که در حکومت او می‌زیستند فرموده است: انما انتم اخوان علی دین‌الله، یعنی شما کسانی هستید که بر اساس دین خدا برادر هم شده اید.

نکته جالب آن که امام (ع) پس از این سخن، عامل اختلاف درون جامعه در روزگار خود را درونی معرفی می ‌کند. از این نکته می ‌توان نتیجه گرفت که امام اختلاف بین امت را بر اساس مذهب به هیچ وجه به رسمیت نمی ‌شناسد. ایشان تنها از یک اختلاف سخن به میان می ‌آورد و آن هم اختلافی است که منشاء آن درون های نامطلوب و هوای نفس می ‌باشد.

 برای فهم آن چه آمد باید توجه نماییم که این سخن خطاب به مسلمانانی از جانب امام علی (ع) اظهار گردیده است که همه صرفا اهل سنت یا شیعه نبودند؛ بلکه اصحاب و یاران هر دو مذهب اعتقادی مخاطب حضرت (ع) بودند؛ اگر چه جمعیت سنیان بسا بیشتر بوده است. به هر روی بی گمان این فرمایش حضرت (ع) تطبیق آیه شریفه «اخوت» است بر زندگی مسلمانانی که در سایه حکومت ایشان می ‌زیستند.

اصل دوم: جلوگیری از تاثیر گذاری اختلاف در عقیده بر مناسبات اجتماعی امت

بر اساس این اصل امام (ع) به هیچ وجه مسائل اختلافی عقیدتی را در ملا عام و در ساحت سیاست‌ و سیاست گذاری‌ و ارتباطات و تعاملات فیمابین امت اسلامی منعکس نمی ‌کردند؛ هر چند امیرالمومنین (ع) از عقاید خود که مبنا و منعکس کننده عقائد شیعه است در حوزه عقیده (که امروزه از آن در کرسی ‌های علمی و بحثی یاد می‌شود) سخن می‌گفت؛ اما این سخن گفتن به قدری هوشمندانه، دلسوزانه، در پیوستگی با عقلانیت دینی و اجتماعی، و به دور از هرگونه اکراه و اجبار ارائه می ‌شد که به هیچ وجه از آن بوی طرد و نفی اجتماعی مسلمانان معتقد به عقائد دیگر یا نفی همگرایی با آنان به مشام نمی ‌رسید.

اصل سوم: تقویت هویت امت به مثابه چارچوبی فراگیر و دربرگیرنده برای همه مذاهب

حضرت (ع) به هیچ وجه اجازه نمی ‌دادند که “هویت اسلامیِ جمعیِ امت” در سایه اختلافات اعتقادی، کوچک و محدود شود. به زبان دیگر ایشان نمی ‌خواستند که هویت امت تحت تاثیر هویت هاى مذهبي تضعیف شود و کارکردی ضمنی یابد و تبدیل به «هویت دست دوم» گردد. در سیره آن حضرت (ع) هویت اسلامی بخشی مؤثر و پررنگ از تصویر گسترده جامعه به حساب می‌آمد؛ به گونه‌ای که ادبیات، مفاهیم و رویکردها و همه ظرفیت های اجتماعی و فرهنگی با نگاه به هویت اسلامی و از خاستگاه آن معنا و عینیت پیدا می ‌نمود. بدین ترتیب ذیل هویت اسلامی جامعه ‌ای که او در آن می ‌زیست، هویت اعتقادی شیعی یا سنی خود را در دل امت اسلامی تعریف می‌کرد و به مثابه بخشی از این امت بروز و ظهور می ‌یافت.

اصل چهارم: محبت اجتماعی

آن حضرت محبت اجتماعی را بدون هرگونه ظاهر سازی یا مصلحت گرایی مقطعی و موضعی میان همه مسلمانان می ‌پراکند و نسبت به تشدید و تقویت زمینه های منتهی به گسترش و ژرف نایابی آن اقدام می‌ نمود. حضرت (ع)، به یک معنا، محبت ورزی اجتماعی در میان امت را وجهه همت خویش ساخته بود و صادقانه و آگاهانه در پی توسعه و ارتقاء آن بود.

اصل پنجم: اصل تناصح اجتماعی

حضرت علی (ع) در ساحت های اجتماعی و فعالیت‌ های مربوط به امت، نصیحت و خیر خواهی اجتماعی را به صورت یک رویکرد جدی و عیاری برای رونق بخشی به مناسبات اجتماعی صحیح و سالم پی می ‌گرفت و تعقیب می‌نمود. آن حضرت (ع)، همان طور که در تاریخ منعکس است، نصیحت های خود را آنجا که به جامعه اسلامی مربوط می‌ شد و به آبادانی، دین، سلامت و وحدت جامعه باز می ‌گشت، بی‌دریغ و بی هرگونه کناره گیری از امر عمومی و حوزه اجتماعی به همگان از جمله خلفای زمان خود عرضه می ‌نمود. آنگاه که خود به خلافت رسید ابعاد نصیحت گرایی اجتماعی امام (ع) در سطوح مختلف گسترد و عرصه های گوناگون را درنورید. حضرت (ع) از نزديكان گرفته تا عموم، و از شیعه گرفته تا سنی، همگان را مشمول سنت ارزنده نصیحت گری خویش نمود و به صورتی بی نظیر، حرکت خیرخواهانه را بر همه ارزانى داشت. نصیحت گرایی اجتماعی حضرت (ع) ابعاد مختلفی دارد و در سطوح گوناگون آن را می ‌توان مطالعه کرد؛ از جمله آن که نسبت آن با اصل خیرخواهی عمومی در سلوک امام (ع) چه بود و نمودها، جلوه‌ها، راهکارها، شیوه ها و قالب های بروز و ظهور آن کدام ها بوده اند؟ پاسخ گویی به این پرسش و پرداختن به زوایای مختلف این بحث طبعا مجال دیگری می‌طلبد.

اصل ششم: اصل تواصل

واژه تواصل واژه ‌ای روایی است. این اصطلاح در روایات ما وارد شده است و به معنای تبادل ارتباط و اتصال در جامعه اسلامی میان افراد به کار رفته است. تواصل به رویکردی میان شیعیان اشاره دارد که انزوای از اجتماع را بر نمی تابد و هم دلی و همراهی به مسلمانان را از شیعیان می‌ خواهد. مشخصا در سیره امام علی (ع) کشیدن دیوار به دور شیعیان و جدا کردن صف ایشان از صف اهل سنت به هیچ وجه مطلوبیت ندارد و در عمل به چشم نمی ‌خورد؛ برعکس رفتار آن حضرت (ع) رویکرد به رفت و آمد اجتماعی، تماس اجتماعی، سخن گفتن با یکدیگر و مشارکت در شادی های و غم های اجتماعی همه مسلمانان به روشنی و به صورتی گسترده به چشم می‌آید. اساساً بخشی از کلمات امام علی حامل ادبیات و مفاهیم و فضای فکری معطوف به ایجاد ارتباط پیوسته اجتماعی افراد درون امت با یکدیگر است.

سه شنبه, 09 شهریور 1400 02:15

چگونه تقوا به انسان آگاهی می بخشد

قرآن مجید برای تقوا آثار فراوانی بیان کرده که از جمله آنها برطرف شدن حجاب ها از فکر و قلب آدمی است. رابطه «ایمان و تقوا» با «روشن بینی» در آیات مختلف قرآن مورد اشاره گرفته است:از جمله در آیه ۲۹ «انفال» می خوانیم: “یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقاناً “. «ای کسانی که ایمان آورده اید اگر تقوای الهی پیشه کنید و از گناهان بپرهیزید، خداوند وسیله ای برای شناخت حق از باطل برای شما قرار می دهد».

و در آیه ۲۸۲ «بقره» آمده است: ”وَ اتَّقُوا اللّهَ وَ یُعَلِّمُکُمُ اللّه”ُ: «تقوای الهی پیشه کنید و خداوند شما را علم و دانش می آموزد» همچنین «اگر ایمان بیاورید و تقوا پیشه کنید خداوند نوری برای شما قرار می دهد که در پرتو آن بتوانید گام بردارید»

رابطه تقوا و بصیرت، علاوه بر جنبه های معنوی که بعضاً برای ما ناشناخته است، اما از نظر تحلیل عقلی، قابل درک است؛ چرا که بزرگترین مانع شناخت و مهمترین حجاب بر قلب آدمی، هوا و هوس های سرکش، و آمال و آرزوهای دور و دراز، و اسارت در چنگال ماده، و زرق و برق دنیاست که به انسان اجازه نمی دهد قضاوت صحیح کند و چهره حقایق را آنچنان که هست ببیند. هنگامی که در پرتو ایمان و تقوا، این گرد و غبارها فرو نشست، و این ابرهای تیره و تار و ظلمانی از آسمان روح انسان کنار رفت، آفتابِ حقیقت، بر صفحه قلب می تابد، و حقایق را آنچنان که هست، در می یابد، و لذتی توصیف ناشدنی از این درک صحیح و عمیق نصیب مؤمن می شود، و راه خود را به سوی اهداف مقدسی که دارد می گشاید و پیش می رود.

آری، تقوا است که به انسان آگاهی می دهد، همان گونه که آگاهی ها به انسان تقوا می بخشد، یعنی این دو در یکدیگر تأثیر متقابل دارند، لذا در حدیث معروفی می خوانیم: لَوْ لا أَنَّ الشَّیاطِینَ یَحُوطُونَ عَلی قُلُوبِ بَنِی آدَمَ لَنَظَرُوا إِلی مَلَکُوتِ السَّمواتِ: «اگر شیاطین و خوهای شیطانی بر قلب های آدمیان مسلط نمی شدند، می توانستند به ملکوت و باطن آسمان و جهان هستی بنگرند». برای درک بهتر این سخن، پای گفتار علی(علیه السلام) می نشینیم فرمود: لا دِینَ مَعَ هَوی  لاعَقْلَ مَعَ هَوی  مَنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ أَعْمَاهُ وَ أَصَمَّهُ وَ أَزَلَّهُ وَ أَضَلَّهُ: «دین با هوای نفس جمع نمی شود  همچنین عقل با هوس یک جا نخواهد بود  هر کس از هوای نفسش پیروی کند او را کور و کر می کند و ذلیل و گمراه می سازد».

 

احادیث