
emamian
نشانه های افراد باتقوا در کلام امام علی(ع)
- از دیدگاه حضرت علی (علیه السلام) معنای تقوا و ویژگی های یک انسان باتقوا چیست؟
واژه تقوا از ماده «وقی» به معنای حفظ، صیانت و نگهداری است. راغب در کتاب مفردات در ذیل «ماده وقی» می نویسد: «وقایه، عبارت است از محافظت یک چیز از هر چه بدان زیان می رساند و تقوا یعنی نفس را در حفاظ قرار دادن از آنچه بیم می رود. تحقیق مطلب، همین است؛ اما گاهی بنا به قاعده استعمال لفظ مسبب در سبب و استعمال لفظ سبب در مسبب، خوف به جای تقوا و تقوا به جای خوف استعمال می گردد. تقوا در عرف شرع، به معنای نگهداری نفس از آنچه انسان را به گناه می کشاند، می باشد و با ترک این امور ممنوع شرعی و محرمات صورت می پذیرد.
در آثار دینی، بویژه در نهج البلاغه، تقوا به معنای ملکه ای مقدس که به روح قوت و قدرت می بخشد و نفس اماره و احساسات سرکش را مطیع و رام می سازد، به کار رفته است.
امام علی(علیه السلام) در خطبه ۱۱۴ نهج البلاغه می فرمایند: «إِنَّ تَقوَی اللهِ حَمَت أَولیاءَ اللهِ مَحارِمَهُ وَ أَلزَمَت قُلُوبَهُم مَخافَتَهُ حَتّی اَسْهَرَت لَیالِیَهُم وَ أَظمَأَتْ هَواجِرَهُمْ»; همانا تقوای الهی، دوستان خدا را از انجام محرمات باز می دارد، و قلب هایشان را پر از ترس خدا می سازد؛ چنان که شب های آنان با بی خوابی و روزهایشان با تحمل تشنگی و روزه داری سپری می گردد».
در این عبارات، با صراحت تمام، تقوا را حالتی معنوی و روحانی دانسته است که حافظ و نگهبان انسان از گناه می گردد و ترس از خدا را در وجود انسان تثبیت می کند. از این جا می توان دریافت که تقوا به معنای ترس نیست؛ بلکه یکی از آثار تقوا این است که خوف را ملازم دل قرار می دهد.
در خطبه ۱۶ نهج البلاغه نیز می فرمایند: «أَلا و إِنَّ التَّقوی مَطایا ذُلُلٌ حُمِلَ عَلَیها أَهلُها وَ أُعطُوا أَزِمَّتَها فَأَورَدَتهُمُ الجَنَّةَ»؛ همانا تقوا مرکب های فرمانبرداری را ماند که سواران خود را، عنان بر دست، وارد بهشت جاویدان می کند.
سخنان امیر مؤمنان(علیه السلام) درباره تقوا بسیار است که نقل همه آنها از عهده این پاسخ خارج است؛ بنابراین در این جا تنها به یکی از خطبه های آن حضرت درباره ویژگی های متقین اشاره می کنیم:
یکی از یاران امام به نام «همام» به حضرت علی(علیه السلام) عرض کرد: ای امیرالمؤمنین! پرهیزکاران را برای من آن چنان وصف کن که گویا آنان را با چشم می نگرم! حضرت در پاسخ او درنگی کرد و فرمود: «ای همام! از خدا بترس و نیکوکار باش که خداوند با پرهیزکاران و نیکوکاران است». همام که مردی مشتاق و مستعد کمالات معنوی بود، قانع نشد و در تقاضای خود اصرار ورزید. سرانجام امام(علیه السلام) تصمیم گرفت تا صفات پرهیزکاران را برای همام بیان فرماید. پس بعد از حمد و ثنای خداوند و درود بر پیامبر، سیمای پرهیزکاران را چنین ترسیم فرمود:
سیمای پرهیزکاران
پرهیزکاران، در دنیا دارای فضیلت های برترند: سخنانشان راست، پوشش آنان میانه روی، و راه رفتنشان همراه تواضع و فروتنی است. چشمان خود را بر آنچه خدا حرام کرده است، می پوشانند، و گوش های خود را وقف دانش سودمند کرده اند. و در روزگار سختی و گشایش، حالشان یکسان است. و اگر نبود مرگی که خدا بر ایشان مقدر فرموده است، روح آنان از شوق دیدار بهشت و از ترس عذاب جهنم حتی به اندازه چشم بر هم زدنی در بدن هایشان قرار نمی گرفت.
خدا درجاتشان بزرگ و دیگران کوچک مقدارند. بهشت برای آنان چنان است که گویی آن را دیده و در نعمت های آن به سر برده اند و جهنم را چنان باور دارند که گویی آن را دیده و در عذابش گرفتار گشته اند. دل های پرهیزکاران اندوهگین، و مردم از آزارشان در امان، درخواست هایشان اندک و نفس و دامنشان پاک است. در روزگار کوتاه دنیا چندی صبر پیشه کردند تا آسایش جاودانه قیامت را به دست آورند...
شب پرهیزکاران
پرهیزکاران شب هنگام بر پا ایستاده مشغول نمازند. قرآن را جزء جزء و با تفکر و اندیشه می خوانند و با آن جان خود را محزون می دارند و داروی درد خود را در آن می یابند.
وقتی به آیه ای برسند که تشویقی در آن است، با شوق و طمع بهشت به آن روی آورند و با جان پر شوق در آن خیره شوند و گمان می برند که نعمت های بهشت برابر دیدگانشان قرار دارد، و هرگاه به آیه ای می رسند که ترس از خدا در آن باشد، گوش دل به آن می سپارند و گویا بر هم خوردن شعله های آتش، در گوششان طنین افکن است. پس قامت به شکل رکوع خم کرده و پیشانی و دست و پا بر خاک مالیده، از خدا آزادی خود را از آتش جهنم می طلبند.
روز پرهیزکاران
پرهیزکاران در روز، دانشمندانی بردبار و نیکوکارانی با تقوایند که ترس الهی آنان را چونان تیر تراشیده لاغر کرده است. کسی که به آنها می نگرد، پندارد که بیمارند، اما آنان را بیماری نیست و گوید خردهاشان آشفته است، در صورتی که آشفتگی ظاهرشان نشأت گرفته از امری بزرگ است. از اعمال اندک خود خشنود نیستند و طاعت فراوان خود را بسیار نمی شمارند. نفس خود را متهم می کنند و از کردار خود ترسناکند. هرگاه یکی از آنان را بستانید، از آنچه در تعریف او گویند، در هراس افتد و گوید: «من خود را از دیگران بهتر می شناسم و خدای من، مرا بهتر از من می شناسد. بار خدایا! مرا به آنچه می گویند محاکمه نفرما! و بهتر از آنم قرار داده که می گویند! و گناهانی را که از من نمی دانند، بیامرز! ».
نشانه های پرهیزکاران
از نشانه های پرهیزکاران این است که او را در دینداری اش نیرومند، نرم خو و دور اندیش می یابی که دارای ایمانی پر از یقین، حریص در کسب دانش، با داشتن علم بردبار، در توانگری میانه رو، در عبادت فروتن، در تهیدستی آراسته، در سختی ها بردبار، در جست جوی کسب حلال، در راه هدایت شادمان، و پرهیز کننده از طمع ورزی می باشد...
هر یک از پرهیزکاران را چنین می بینی که آرزویش نزدیک، لغزش هایش اندک، قلبش فروتن، نفسش قانع، خوراکش کم، کارش آسان، دینش حفظ شده، شهوتش در حرام مرد و خشمش فرو خورده است. مردم به خیرش امیدوار و از آزارش در امانند.
اگر در جمع بی خبران باشد، نامش در گروه یادآوران خدا ثبت می گردد و اگر در یادآوران باشد، نامش در گروه بی خبران نوشته نمی شود. ستمکار در حق خود را عفو می کند. به آن که محرومش ساخته است، می بخشد به آن کس که با او بریده است، می پیوندد. از سخن زشت دور، گفتارش نرم، بدی های او پنهان، کار نیکش آشکار، نیکی های او به همه رسیده و آزار او به کسی نرسیده است. در سختی ها آرام، در ناگواری ها بردبار و در خوشی ها سپاس گزار است... مردم را با لقب های زشت نمی خواند، همسایگان را آزار نمی رساند، در مصیبت های دیگران شاد نمی شود و ...
سردار حاجی زاده: انتقام از اقدام آمریکا در ترور سردار سلیمانی حتمی و قطعی است
عصر امروز(دوشنبه)، جمعه عناد سعدون وزیر دفاع جمهوری عراق همراه با سرلشکر شهاب جاهد علی زنگنه فرمانده نیروی هوایی، سرلشکر معن زید ابراهیم السعدی فرمانده پدافند هوایی و سرلشکر سمیر زکی حسین فرمانده هوانیروز ارتش این کشور با حضور در پارک ملی فن آوری نیروی هوافضای سپاه با سردار سرتیپ پاسدار امیرعلی حاجی زاده دیدار و از نمایشگاه دائمی دستاوردها و توانمندی های راهبردی این نیرو نیز بازدید کردند.
فرمانده نیروی هوافضای سپاه در این دیدار با ابراز خرسندی از حضور هیئت عالیرتبه عراقی در ایران و بازدید از نمایشگاه دستاوردها و توانمندی های نیروی هوافضای سپاه گفت: این دستاوردها که در حوزههای پهپادی،موشکی، پدافندی، پروازی ،راداری و فضایی حاصل شده است محصول تلاش های جوانان و نخبگان کشور بوده و بصورت کاملا بومی رقم خورده است .
وی با اشاره به اهمیت توسعه و گسترش همکاریهای دفاعی، آموزشی و تبادل تجارب بین دو کشور ،لزوم توجه به راهبردها و نقشههای پلید دشمنان امت اسلامی به ویژه رژیم تروریستی آمریکا برای منطقه از جمله کشور عراق را مهم ارزیابی کرد و افزود: آمریکا همواره در پی چاههای نفت و تجزیه عراق و تفرقه بین ملت و مسئولین این کشور است.
سردار حاجی زاده همکاری های آموزشی ، عملیاتی و مستشاری سپاه با ارتش عراق طی دوران مبارزه با داعش و تروریسم تکفیری در این کشور را تعیین کننده و سرنوشتساز توصیف و تصریح کرد: جمهوری اسلامی ایران ، دوست دوران سخت ملت عراق بوده و همواره به یکپارچگی و قدرتمندتر شدن این کشور می اندیشد.
فرمانده نیروی هوافضای سپاه همچنین انتقام از اقدام امریکا در ترور سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی را حتمی و قطعی دانست و خاطر نشان کرد: ملت ایران و عراق هیچگاه فراموش نمیکنند که امریکای تروریست حاج قاسم سلیمانی را که مهمان شما و در خانه شما بود، شهید کردند و نباید فراموش کنیم که قهرمان ملی عراق ابومهدی المهندس را آمریکا شهید کرد.
جمعه عناد سعدون وزیر دفاع جمهوری عراق نیز با قدردانی از یاری بخشی ایران به مبارزه ارتش و ملت عراق با تروریسم داعش گفت: عراق هیچگاه حمایت های برادرانه جمهوری اسلامی ایران از عراق در مقابله با داعش را فراموش نخواهد کرد و امیدواریم با توسعه همکاریها و مناسبات فی مابین توانمندی های نیروهای مسلح عراق برای مقابله با دشمنان استقلال،امنیت و آرامش این کشور تقویت شود.
۵ راهکار رسیدگی به خویشاوندان
صله رحـم
صـله در لغـت بـه مـعـنـای احـسـان و دوسـتـی آمـده اسـت و مـراد از رحـِم، خویشاوندان و بستگان می بـاشـد. (۲۸۴) در اصـطـلاح، صـله رحـم مـحـبـت و سـلوک داشـتن باخویشان و اقربا است. (۲۸۵)
در شـرع مـقـدّس اسـلام و آیـات و روایات، معنای خاصی برای رحم ذکر نشده است. از اینجا می فـهـمـیـم کـه ایـن کـلمـه نـیـز مـانـنـد سـایـر کـلمـات، حـمـل بـر مـعـنـای عـرفـی متداول می شود.
شاید رحم به معنای خویشاوندانی باشند که از طرف پدر و مادر و نیز فرزندان به یکدیگر وابسته باشند، هر چند که این وابستگی به چند واسطه باشد.
عروة بن یزید از امام صادق علیه السلام درباره تفسیر آیه (وَالَّذینَ یَصِلُونَ ما اَمَرَاللّهُ بِهِ اَنْ یُوصَلَ) (۲۸۶) پرسید. آن حضرت پاسخ داد:
مراد از کسانی که خداوند پیوستن به آنان را فرمان داده، خویشاوندان توست. (۲۸۷)
بـنـابـرایـن صـله رحـم پـیوند با تمام خویشان می باشد، خواه محرم باشد و خواه نامحرم، بدیهی است که خویشاوند هر قدر به انسان نزدیکتر باشد. وظیفه او در حفظ پیوند، شدیدتر و لازمتر است.
جایگاه صله رحم در اسلام
پـیـش از پـرداخـتـن به اهمیت صله در اسلام، بجاست که نگاهی گذرا به روابط خویشاوندی و درجـه احـساسات و عواطف خانوادگی در غرب داشته باشیم، چنین روابطی در غرب، بی ارزش تـلقـی مـی شـود؛ بـدیـن مـعنا که فرزندان، بعد از رسیدن به سن رشد از پدر و مادر جدا می شـونـد. ایـن جـدایـی هـمـراه بـا سـردی روابـط اسـت؛ بـگـونـه ای کـه بـطـور معمول سالها از یکدیگر بی خبرند و گاه حتی از مرگ پدر و مادر غمگین نمی شوند.
وجـود چـنین روابط عاطفی بین بستگان، پیامدهای بسیار ناهنجاری در جامعه های غربی داشته و دارد کـه از جـمـله آنـهـا می توان به وجود آسایشگاههای سالمندان، پرورشگاهها و خوابگاههای شـبـانـه روزی و نـیـز رشـد و تـربـیـت فـرزنـدان بـدون عـاطـفـه کـه سـبـب افـزایـش آمـار قتل، جنایت و فحشا در بین نوجوانان و جوانان غربی است، اشاره کرد.
وقتی روابط عاطفی بین بستگان درجه اول چنین باشد، طبیعی است که این گونه روابط عاطفی مـیـان خویشاوندان درجه دو و سه ضعیفتر خواهد بود و در نهایت، نبودن روابط سالم عاطفی در خانواده ها، موجبات از هم گسیختگی جامعه های غربی را به وجود آورده است.
مـتـأسفانه، بر اثر هجوم فرهنگ غرب در کشورهای اسلامی و بخصوص در میان افراد مرفّه، گاهی شاهد بروز چنین روحیه هایی هستیم.
اسـلام تـحـکـیـم پـیـونـدهای خویشاوندی و استحکام روابط خانوادگی را بشدت مورد تأکید و تـوجـه قـرار داده اسـت. از ایـن رو، صـله رحـم و رسـیدگی به بستگان را به عنوان یک ارزش اسـلامـی مـقـرّر کـرده اسـت. رسـیـدگـی بـه خـویـشـان بـقـدری اهـمـیـت دارد کـه خـدای متعال آن را در ردیف پرستش خویش قرار داده، می فرماید:
(وَاعـْبـُدُوا اللّهَ وَ لا تـُشـْرِکـُوا بـِهِ شـَیـْئاً وَ بـِالْوالِدَیـْنِ اِحـْسـانـاً وِ بـِذِی الْقـُرْبـی ...)(۲۸۸)
و خدا را بپرستید و هیچ چیز را شریک او قرار ندهید و به پدر و مادر و خویشان نیکی کنید.
در جای دیگر می فرماید:
(وَاتَّقُوا اللّهَ الَّذی تَسائَلُونَ بِهِ وَ الاَْرْحامَ اِنَّ اللّهَ کانَ عَلَیْکُمْ رَقیباً) (۲۸۹)
بترسید از آن خدایی که به نام او از یکدیگر درخواست می کنید و درباره ارحام کوتاهی نکنید، همانا خداوند مراقب شماست.
رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره اهمیت آن فرمود:
(اُوصـِی الشـّاهـِدَ مـِنْ اُمَّتـی وَالْغـائِبَ مـِنْهُمْ وَ مَنْ فی اَصْلابِ الرِّجالِ وَ اَرْحامِ النِّساءِ اِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ اَنْ یَصِلَ الرَّحِمَ وَ اِنْ کانَتْ مِنْهُ عَلی مَسیرَةِ سَنَةٍ فَاِنَّ ذلِکَ مِنَ الّدینِ) (۲۹۰)
بـه آنـان کـه حـاضـرند و آنان که غایبند و آنان که از صلبهای مردان و رحِم های زنان تا روز قـیـامـت بـه دنـیـا مـی آیـنـد، سـفـارش مـی کـنـم کـه صـله رحم نمایند، گرچه مستلزم پیمودن یک سال راه باشد، زیرا صله رحم (یکی) از (مسائل مهم) دین است.
امیرمؤمنان صلوات الله علیه نیز به فرزندش چنین سفارش می کند:
(اَکْرِمْ عَشیرَتَکَ، فَاِنَّهُمْ جَناحُکَ الَّذی بِهِ تَطیرُ، وَ اَصْلُکَ الَّذی اِلَیْهِ تَصیرُ، وَ یَدُکَ الَّتی بِها تَصُولُ) (۲۹۱)
خـویـشـانـت را گـرامـی بـدار، زیـرا آنـان بـال و پـَرِ تـو هـسـتند که با آنان پرواز می کنی و اصـل و ریـشـه تـو مـی بـاشـنـد که به ایشان باز می گردی (از آنان کمک گرفته و به آنها سـرفـرازی) و دسـت (یـاور) تـو هـستند که با آنها (به دشمن) حمله می کنی (و به پیروز می شوی).
این همه تأکید و سفارش نسبت به صله رحم در قرآن و احادیث، بیانگر ضرورت و نقش حیاتی آن است.
در منابع فقهی ما نیز چنین آمده است : (صله رحم مطلقا واجب است هر چند که خویشاوندان انـسـان مـرتـد یـا کـافـر بـاشـنـد.)(۲۹۲) به عبارت دیگر کفر و فسق سبب سقوط حق خـویـشـاونـدی نمی شود، بلکه صله رحم در این گونه موارد نیز امری پسندیده است و چه بسا موجب هدایت و نجات آنها از گمراهی شود.
راوی می گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم : (کسانی با من خویشاوندی دارند، امّا با من هم عقیده نیستند، آیا برای آنان بر عهده ام حقی است؟ فرمود:
بـلی؛ حـق خـویشاوندی را چیزی قطع نمی کند و اگر با تو هم عقیده باشند، برای آنان دو حق است؛ یکی حق خویشاوندی و دیگری حق اسلام. (۲۹۳)
روشهای رسیدگی به خویشان
برخی از روشهای صله رحم و حمایت از خویشاوندان عبارتند از:
۱ ـ کـمـک جانی:
می توان گفت که بزرگترین مرتبه صله رحم، رسیدگی جانی به خویشان اسـت و آن در جـایـی اسـت کـه جـان یـکی از بستگان انسان در خطر باشد که در این صورت وی بـایـد تـا پـای جـان بـایستد و از خویشاوندان خود ـ در چارچوب اسلام و معیارهای مکتبی ـ دفاع کند، تا ضرر را از او دفع نماید.
رسول خدا(ص) فرمود:
(مـَنْ مـَشـی اِلی ذی قـَرابـَةٍ بـِنـَفـْسـِهِ وَ مـالِهِ لِیـَصـِلَ رَحـِمـَهُ اَعـْطـاهُ اللّهُ عـَزَّوَجـَلَّ اَجـْرَ مـِاءَةِ شَهیدٍ) (۲۹۴)
هر کس با جان و مالش، صله رحم کند، خدای متعال اجر صد شهید به او می دهد.
۲ ـ کمک مالی:
اگر در مواردی میان بستگان انسان افراد نیازمند وجود دارد، رسیدگی مالی به ایـشـان لازم و از درجـه اهـمـیـت بـالایـی بـرخـوردار اسـت.
ایـن گـونـه مسائل ریشه در فطرت انسان دارد و اسلام نسبت به آن تأکید فراوانی دارد، تا آنجا که قرآن کـمـک بـه بستگان را جزءِ حقوق مالی محسوب می کند و آنجا که سخن از کمک اقوام به میان آمده، آن را به عنوان یک حق واجب ذکر کرده، می فرماید:
(وَ آتِ ذَاالْقُرْبی حَقَّهُ وَالْمِسْکینَ) (۲۹۵) حقوق خویشاوندان و مسکین را ادا کن.
امیرمؤمنان علی علیه السلام نیز می فرماید:
(فَمَنْ اَتاهُ اللّهُ مالاً فَلْیَصِلْ بِهِ قَرابَتَهُ) (۲۹۶)
کـسـی کـه از سـوی خـدا ثروتی به دست آورد، باید بستگان خویش را به وسیله آن دستگیری کند.
۳ ـ کـمـک فـکـری:
رسـیدگی فکری در جایی است که یکی از بستگان انسان برای هدایت شدن نـیـاز بـه راهـنـمـایـی دارد. بـه عـنـوان مـثـال : یـکـی از اقـوام انـسـان اهل نماز و روزه نیست، اگر نزد او رفتن و راهنمایی کردن، از فضیلت نماز و روزه سخن گفتن و تـرسـانـدن از پـیامدهای ترک نماز و روزه در او مؤثر می شود، بر انسان لازم است که نزدش رفته و به او کمک فکری کند که امر به معروف و نهی از منکر است.
به استفتایی در این زمینه توجه فرمایید:
(آیا انسان می تواند از نظر شرعی با خویشاوندانی که بی تقوا و بی نماز و ضد انقلابند از قبیل پدر، مادر، خواهر و غیره قطع رحم نماید؟
جواب: قطع رحم جایز نیست، ولی باید آنها را با مراعات موازین امر به معروف و نهی از منکر کند.)(۲۹۷)
۴ ـ کـمـک عاطفی:
شاید برخی تصور کنند که اصرار و تأکید اسلام درباره صله رحم برای افـرادی اسـت کـه تـمـکـّن مـالی دارنـد و اشـخـاصـی کـه از نـظـر مـالی در تنگنا هستند و توان رسیدگی به دیگران را ندارند، برایشان لازم نیست.
این تصور نادرستی است، زیرا هدف از صـله رحـم بـرقـرار کـردن ارتباط و پیوند عاطفی با خویشاوندان است و این ارتباط از راههای گـونـاگـونی امکان پذیر است. گاهی رفتن به منازل خویشان، سلام و احوالپرسی، تلفن زدن و نامه نوشتن، محبت ایجاد می کند و سبب دلجویی از خویشان می شود.
امیرمؤمنان علیه السلام فرمود:
(صِلُوا اَرْحامَکُمْ وَ لَوْ بِالتَّسْلیمِ) (۲۹۸) با بستگان خود صله رحم کنید، گرچه با سلام کردن (به آنان) باشد.
امام صادق علیه السلام نیز می فرماید:
پیوند میان برادران آن گاه که پیش هم هستند، دیدار همدیگر است و در مسافرت نامه نوشتن به یکدیگر. (۲۹۹)
گـاهی نیز شرکت در غم و شادی خویشان از موارد صله رحم است؛ شرکت در مراسم تشییع جنازه و مـجالس ترحیم و دلجویی از بازماندگان آنان، و نیز شرکت در مجالس جشن و سرور آنان، رسیدگی عاطفی به آنان بوده، در تقویت و تحکیم رابطه خویشاوندی نقش مؤثری دارد.
۵ ـ ترک آزار:
یکی از بهترین روشهای صله رحم با خویشاوندان، ترک اذیت و آزار آنان است. بـدیـن معنا که پرهیز از غیبت، تهمت، زخم زبان و شماتت آنان، دخالت نکردن در زندگی آنها به عناوین مختلف، عیبجویی نکردن از آنان و ...از بهترین موارد صله رحم است. اگر کسی نمی تواند به بستگان خود کمک مالی کند، لااقل باید زمینه اذیّت و آزار آنان را فراهم نکند.
امام صادق علیه السلام در این باره فرمود:
(... اَفْضَلُ ما تُوصَلُ بِهِ الرَّحِمُ کَفُّ الاَْذی عَنْها) (۳۰۰)
بهترین چیزی که به آن صله رحم می شود، خودداری کردن از اذیت و آزار آنان است.
پی نوشت ها:
۲۸۵- لغت نامه دهخدا، واژه صله رحم.
۲۸۶- رعـد (۱۳)، آیـه ۲۱ (و آنـان کـه آنچه را خدا به پیوستن آن فرمان داده، پیوند می دهند.)
۲۸۷- اصول کافی، ج ۲، ص ۱۵۶ .
۲۸۸- نساء (۴)، آیه ۳۶ .
۲۸۹- نساء (۴)، آیه ۱ .
۲۹۰- بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۱۰۵، بیروت.
۲۹۱- نهج البلاغه، نامه ۳۱، ص ۹۳۹ .
۲۹۲- استفتاآت، ج ۱، ص ۴۸۷، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
۲۹۳- بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۱۳۱ .
۲۹۴- وسائل الشیعه، ج ۶، ص ۲۸۷ .
۲۹۵- اسراء (۱۷)، آیه ۲۶ .
۲۹۶- نهج البلاغه، خطبه ۱۴۲، ص ۴۳۲ .
۲۹۷- ر. ک : استفتاآت، ج ۱، ص ۴۸۸ .
۲۹۸- اصول کافی، ج ۲، ص ۱۵۵ .
۲۹۹- همان، ص ۶۷۰ .
۳۰۰- همان، ص ۱۵۱ .
اگر ابلیس از فرشتگان نبود، چرا خداوند به او دستور داد به آدم سجده کند؟
شیطان چیست؟ آیا ابلیس با شیطان فرق میکند؟
به هر موجود آزار دهنده، منحرف و سرکش که انسان را از راه خدا باز میدارد شیطان گفته میشود.
پس گاهی شیطان از جنس انسان است و گاهی از غیر انسانها چنان که خداوند میفرماید: برای هر پیامبری دشمنانی از شیطانهای انسانی و جنی قرار دادیم ...
با توجه به آن چه برایتان نوشتم آیا میتوانید بگویید چرا امام خمینی (قدس سره) آمریکا را [شیطان بزرگ] نامیده است؟ آری برای این که طغیان و سرکشی و زور گویی میکند و موذیانه انسانهای دیگر را از راه خدا باز میدارد و آنها را منحرف میکند.
امروزه شیطان بزرگ و سایر شیطانها، دامهای زیادی فراروی نوجوانان و جوانان ما قرار داده است و به فرموده امام خمینی:
الان که شما جوانهای عزیز و همه دبیرستانها، و همه دانشگاهها میخواهید کشور خودتان دست خودتان باشد، استقلالش محفوظ باشد، آزادی داشته باشید، طریق انسانیت را طی بکنید... شیاطین به دست و پا افتادهاند که شماها را منحرف کنند.
فرق ابلیس با شیطان این است که که ابلیس یکی از شیطانها بود. یعنی همان شیطانی که حضرت آدم (علیه السلام) را گول زد و او را از بهشت بیرون راند. همان شیطانی که از جن است، چنان که خداوند میفرماید:
و [و یاد کن] آن که به فرشتگان گفتیم که به آدم سجده کنید پس سجده کردند، مگر ابلیس که از جنیان بود و از فرمان پروردگارش سرپیچی کرد. آیا شیطان و فرزندانش را به جای من به دوستی برگزیدید، در صورتی که دشمن شما هستند؟ ستمکاران چه جایگزین بدی را انتخاب کردند.
- اگر ابلیس از فرشتگان نبود، چرا خداوند به او هم دستور داده به آدم سجده کند؟
برای پاسخ دادن به این سؤال ابتدا آیههای زیر را که درباره داستان سجده بر آدم است با هم میخوانیم، سپس به پرسش پاسخ خواهیم داد:
و اذ قلنا للملئکه اسجدوا لادم فسجدوا الا ابلیس و استکبر و کان من الکفرین؛ و [یاد کن] هنگامی را که به فرشتگان گفتیم: برای آدم سجده [و خضوع] کنید، همگی سجده کردند، جز ابلیس که سرباز زد و تکبر ورزید [و به خاطر نافرمانی و تکبرش] از کافران شد.
اما پرسش شما دو پاسخ دارد که هر دو را مینویسم.
۱- ابلیس به سبب عبادت زیادی که کرده بود در زمره فرشتگان به حساب میآمد. برای توضیح بیشتر یک مثال میآوریم: فرض کنید در مدرسه شما مراسم افطاری برگزار شده و برای معلمان جایگاه و صندلیهای مخصوصی درنظر گرفتهاند. در این میان، از دانشآموز خیلی درس خوانی میخواهند او هم در زمره معلمان روی صندلیهای ویژه معلمها بنشیند، وقتی افطاری آماده شد، مسئول افطاری میآید و رو به افرادی که روی صندلیهای مخصوص معلمان نشستهاند میگوید: از معلمهای محترم خواهش میکنم برای صرف افطار تشریف بیاورند. بدیهی است که دانشآموز درس خوان هم با معلمها همراه میشود و بر سفره افطار مینشیند. او نباید به تنهایی سر جایش بنشیند.
درباره فرشتهها و ابلیس نیز همین طور بود. زیرا چنان که در یکی از پاسخهای قبلی برایت نوشتم، ابلیس شش هزار سال عبادت کرده بود. به این سبب خداوند مهربان به وی مقام و درجه داده بود و او را در مقام فرشتهها و قرار داده بود و وقتی فرمود فرشتهها سجده کنند، شیطان هم در زمره آنان بود و مامور بود مانند فرشتهها عمل کند.
۲- پاسخ دیگر این است که:
خطاب الهی، هم به فرشتهها بود و هم به ابلیس، اما چون بیشتر مخاطبان خداوند ملائکه بودند، از این رو خداوند نام فرشتهها را ذکر کرده است. و این گونه سخن گفتن مرسوم است. یک مثال:
فرض کنید در آینده دانشمندان بتوانند وقوع زلزله را پیش بینی کنند.
یک روز که شما در کلاس نشستهاید ناگهان بلندگوی مدرسه اعلام میکند. توجه! توجه! تا چند لحظه دیگر زلزله بزرگی رخ خواهد داد، از همه دانشآموزان تقاضا میشود به سرعت مدرسه را ترک کنند. در این صورت آیا مستخدم مدرسه. آن جا را ترک نمیکند؟ روشن است که مستخدم مدرسه و هرکس دیگری که صدای بلندگو را شنیده است باید به دستور عمل کند و فورا مدرسه را ترک کند، ولی از آن جا که غالب افرادی که در مدرسه هستند، دانش آموزند، تنها از آنها نام برده شده است. همین طور وقتی یک نفر سخنران در تهران سخنرانی میکند و میگوید اهالی محترم تهران از همه شما میخواهم که در نماز جمعه شرکت کنید که ثواب زیادی دارد. حالا اگر یک نفر از تبریز بود میتواند بگوید مقصودش فقط اهالی تهران بود، پس اگر من در نماز جمعه شرکت کنم ثوابی نمیبرم!؟
در مورد سؤال شما نیز همین طور است؛ یعنی خداوند به همه مخاطبان دستور داده بود که بر آدم سجده کنند، ولی چون اکثر قریب به اتفاق مخاطبان فرشتهها بودند، تنها در آیه مورد نظر نام فرشتگان آمده است.
کنفرانس "امام ابوحنیفه از دیدگاه اندیشمندان تشیع" در افغانستان برگزار شد
در کنفرانس "امام ابوحنیفه از دیدگاه اندیشمندان تشیع" که با حضور علما، شخصیتهای ملی و سیاسی افغانستان، مقامات حکومتی، فرهنگیان و رسانه ها، از سوی دارالمعارف اهلبیت و دیگر نهادهای همکار با هماهنگی وزارت ارشاد، حج و اوقاف افغانستان در کابل برگزار شد، سخنرانان با تاکید بر اندیشههای امام ابوحنیفه تاکید کردند که تقریب مذاهب و وحدت امت اسلامی از برجستهترین مواردی است که در اندیشه امام ابوحنیفه وجود دارد.
سید حسن نصرالله: هر حمله اسرائیل را سریعاً و قاطعانه پاسخ خواهیم داد
«سید حسن نصرالله»، دبیرکل جنبش حزبالله لبنان به مناسبت روز شهید حزبالله سخنرانی کرد.
روز شهید روزی است که یکی از رزمندههای مقاومت اسلامی در لبنان به نام «احمد قصیر» طی عملیات استهشادی علیه نظامیان اشغالگر صهیونیستی در شهر صور در سال ۱۹۸۲ توانست ۱۴۱ تن از آنها را از پای درآورد. از شهید قصیر به عنوان امیر شهدای استشهادی یاد میشود.
سید حسن نصرالله در ابتدای سخنرانی خود شهادت «ابو وعر» زندانی فلسطینی در زندان رژیم صهیونیستی به دلیل بیتوجهی به او را به مردم فلسطین تسلیت گفت. او همچنین آزادی اسیر فلسطین ماهر الأخرس را بعد از ماهها اعتصاب غذا تبریک گفت.
دبیرکل حزبالله گفت که عملیات استشهادی شهید احمد قصیر همچنان به عنوان بزرگترین عملیات استشهادی در تاریخ درگیری بین عربها و صهیونیستهاست.
او در ادامه گفت: «همچنان چهره ناامید و کبودشده "آریل شارون" (نخستوزیر وقت رژیم اسرائیل) را به یاد داریم که ۳۸ سال پیش در چنین روزی، بر ویرانیهای ساختمان حاکم نظامی اسرائیل ایستاده بود».
او با بیان اینکه این عملیات، عملیات بزرگی بود که شهید احمد قصیر آن را انجام داد، اظهار داشت که حزبالله به فضل همه شهداء در مسیر مقاومت معترف است و آن را قدر میداند و از همه کسانی که در این مسیر تلاش کرده و گام برداشتهاند تقدیر و تشکر میکند.
دبیرکل حزبالله لبنان در ادامه به گفتوگوهای ترسیم مرزها بین لبنان و رژیم صهیونیستی اشاره کرد و گفت که موضع این جنبش از ابتدا این بود که مقاومت در این مسئله ورود نکند؛ چرا که این مسئولیت دولت لبنان است.
او گفت: «مقاومت اسلامی به همه آنچه که دولت در مسئله ترسیم مرزها مشخص کرده، پایبند است؛ در نتیجه، به ارتش در آزادی اراضی اشغالی لبنان کمک میکند».
سید حسن نصرالله گفت که حزبالله از موضع دولت لبنان در ارتباط با مزراع شبعا و بلندیهای«کفرشوبا» و بخشی از روستای «العجر» که آنها را اراضی اشغال شده لبنان دانسته است، حمایت میکند و این موضع دولت بود.
تمرکز آمریکاییها بر مذاکرات ترسیم مرزها
دبیرکل حزبلله لبنان با بیان اینکه این حزب از قبل خواهان محدود کردن مسئله ترسیم مرزها بر مسئله فنی بود، اظهار داشت که طی دوره اخیر آمریکاییها به این مسئله توجه ویژهای داشتهاند.
او گفت که گفتوگوهای حول محور ترسیم مرزها محدود به همین مسئله است و پیشمقدمه هیچ تغییر دیگری نیست. سید حسن نصرالله گفت که برخی تلاش کردند که این مسئله را به این ربط دهند که آغاز گفتوگوها حول محور ترسیم مرزها مقدمه عادیسازی روابط با اسرائیل است. او گفت که این اظهارات بیارزش است.
هدف از طرح ادعای سازش حزبالله با اسرائیل
سید حسن نصرالله گفت: «اینکه گفته میشود حزبالله به دنبال عادیسازی روابط [با اسرائیل] است هدف از این اظهارات و سخنان این است که بر جریان عادیسازی روابطی که برخی از کشورهای عربی با اشغالگران راه انداختهاند، سرپوش بگذارند».
دبیرکل حزبالله گفت که موضع این جنبش در برابر اسرائیل مشخص است؛ حزبالله این رژیم را غیر قانونی میداند که حقوق مردم منطقه و فلسطینیان را نقض کرده است.
او گفت که حزبالله با میشل عون، رئیس جمهور لبنان صرفا در ماهیت تیم مذاکرهکننده بر سر ترسیم مرزهای لبنان با فلسطین اشغالی اختلاف داشته است و این جنبش خواستار این بود که این تیم منحصر در نظامیان باشد تا موضوع مذاکرات به بحث فنی محدود شود.
سید حسن نصرالله از عملکرد تیم لبنان در مذاکرات مذکور حمایت کرد و گفت که این تیم با هشیاری و احتیاط همه قوانین و چارچوبهای اعلام شده در این مذاکرات را رعایت کرده و بدان پایبند است.
او گفت که رژیم صهیونیسی به دنبال نفت و گاز در بلوکهای دریایی مورد مناقشه با لبنان است و اگر این رژیم مانع از دستیابی لبنان به منابع طبیعی شود، لبنانیها نیز باید مانع آنها شوند.
دبیرکل حزبالله لبنان در ادامه سخنرانی امشب خود به مناسبت روز شهید به تحولات در فلسطین اشغالی و تحرکات ارتش رژیم صهیونیستی در شمال فلسطین اشاره کرد.
او گفت: «هنگامی که دشمن صهیونیست برای منطقه "الجلیل" در سالهای ۲۰۱۷، ۲۰۲۰ طرح دفاعی ارائه میکند. این نشان میدهد که مقاومت اسلامی در لبنان این دشمن را از موضع هجوم به موضع دفاع از خود عقب رانده است».
سید حسن نصرالله افزود: «رزمندگان مقاومت لبنان را به مرحلهای رساندهاند که نگاه دیمن اسرائیل به این کشور عوض شده است؛ لذا او از هرگونه حمله به لبنان میترسد».
او به تمرینهای ارتش صهیونیسی طی روزهای اخیر در شمال فلسطین اشغالی اشاره کرد و گفت که اینکه دشمن بر انجام این تمرینها اصرار دارد آن هم در شرایطی که کرونا شیوع دارد، بیانگر این است که نیروهای زمینی دشمن صهیونیست دچار بحران واقعی شدهاند.
سید حسن نصرالله گفت: «نیروی هوایی اسرائیل را ما دست کم نمیگیریم... هر تحولی در حوزه نیروی هوایی از طرف آمریکا در اختیار آنان قرار میگیرد اما این به این معنا نیست که ما دست بستهایم. امروز جنگ یمن که در سال هفتم به سر میبرد، ثابت میکند که نیروی هوایی به تنهایی تعیینکننده نیست».
دبیرکل حزبالله گفت: «در نتیجه تحلیلها ... باید بگوییم که مقاومت از زمان آغاز رزمایش ارتش اسرائیل و تا امروز در آمادهباش صددرصد بوده است. ما آمادهایم و انگشتمان روی ماشه است. هر حماقتی که دشمن بکند، پاسخ ما سریع و آماده خواهد بود».
او همچنین گفت که در سوریه هم بالاترین آمادگی در نظر گرفته شده چه از جانب دمشق و ارتش سوریه چه از جانب متحدان.
انتخابات آمریکا
سید حسن نصرالله در ادامه به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا اشاره کرد و گفت که باید از این انتخابات پند گرفت و واقعیت آنچه را که آن را به عنوان نمونه برتر ترویج میکنند، بررسی کرد.
او گفت: «آنچه در این انتخابات رخ داد برای دموکراسی آمریکا رسوایی است و این مسئله صرفا به دونالد ترامپ مربوط نمیشود و شامل حزب جمهوری خواه نیز میشود».
ترامپ نبرد سختی را آغاز کرده است
دبیرکل حزبالله لبنان در ادامه به اظهارات ترامپ و اینکه طرح تقلب در انتخابات را مطرح کرده، اشاره کرد و گفت که «حزب جمهوریخواه نبردی سختی را که ترامپ آغاز کرده و نتایج انتخابات را رد کرد، در پیش گرفته است».
انتخابات هیچ چیزی را تغییر نخواهد داد
او گفت که کسی حق ندارد چه در داخل آمریکا و چه در بیرون از آن به ما در لبنان با دموکراسی آمریکایی نگاه کند. سید حسن نصرالله گفت: «نتایج انتخابات در آمریکا برای ما در حزبالله هیچ چیزی را در منطقه تغییر نمیدهد؛ چرا که همه آن برای حمایت از اسرائیل سر و دست یکدیگر را میشکنند».
دبیرکل حزبالله ادامه داد: «لذا میگوییم آنچه در اولیتهای آمریکا ثابت لا یتغیر بوده حمایت از اسرائیل و حفظ برتری این رژیم در منطقه است».
از سقوط ترامپ خوشحالم!
سید حسن نصرالله گفت که شخصا از «سقوط مفتضحانه» ترامپ خوشحال است چرا که او به جنایت خود در به شهادت رساندن شهیدان حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس افتخار میکند. او گفت: «دولت ترامپ بیرحمانهترین، جنایتکارترین و مستبدترین دولت آمریکا است».
دبیرکل حزبالله گفت که دولت ترامپ یک ویژگی داشت و آن اینکه این دولت چهره واقعی ایلات متحده آمریکا در کشتار، فساد و جنایت در حق ملتهای جهان را نشان داد.
سید حسن نصرالله با بیان اینکه دولت ترامپ در پروندههای مختلف از ایران، ونزئولا و سوریه گرفته تا لبنان و فلسطین شکست خورده، اظهار داشت که با خروج ترامپ از کاخ سفید یکی از ضلعهای مثلث طرح ضد فلسطینی موسوم به معامله قرن سقوط خواهد کرد.
او گفت: «از پندها و عبرتهای انتخابات آمریکا و سقوط ترامپ این است که آمریکا قضا و قدر نیسست و اراده ما قویتر از آن است». سید حسن گفت که محور مقاومت در منطقه و ملتهای منطقه با مقاومت خود ثابت کردند که میتوانند مانع از تحقق طرح ترامپ شوند.
باید در دو ماه آتی هشیار باشیم؛ هر احتمالی ممکن است
دبیرکل حزبالله گفت که با شخصیتی مانند ترامپ همه چیز در مدت باقیمانده از دوره ریاست جمهوری او محتمل است لذا، حزبالله به عنوان بخشی از محور مقاومت کاملا طی این دو ما باقی مانده هشیار باشد.
او گفت: «محور مقاومت باید در آمادگی کامل باشد تا در صورت هرگونه ارتکاب حماقتی آمریکایی یا اسرائیلی بتواند مقابله کند. دشمن صهیونیستی به شدت نگران است و نیک میداند که دستش در شرایط فعلی در لبنان به فضل معادله طلایی ارتش،ملت و مقاومت باز نیست».
دبیر کل حزبالله لبنان گفت که همه طرحها و توطئههای علیه مقاومت و سلاح آن از سال ۲۰۰۵ تا به امروز شکست خورده است و بعد از این شکستها بود که آمریکاییها از سه سال پیش طرح تحریک منطقه و محیطی که حزبالله در آن حضور دارد، علیه این حزب را آغاز کردند.
سفارت آمریکا رأس فتنههاست
سید حسن نصرالله گفت که همه حوادث در لبنان از کاهش قیمت لیره لبنان در برابر لبنان و تحریمها علیه مقاومت نشان داد که سفارت آمریکا در بیروت سازمانهای غیر دولتی را مدیرت و تأمین مالی میکند.
او هدف از تحریمهای آمریکا علیه حزبالله را اعمال فشار روانی و تحریک منطقه مقاومت علیه این جنبش، جمع آوری معلومات و جذب مزدوران است.
تحریمهای آمریکا علیه جبران باسیل
سید حسن نصرالله به تحریمهای اخیر آمریکا علیه جبران باسیل، وزیر خارجه سابق لبنان و رئیس حزب «جریان ملی آزاد» به دلیل حمایت از حزبالله اشاره کرد و گفت که برخی در داخل لبنان به دلیل خرده حسابهای شخصیای که با او داشتند، آمریکاییها را بر وضع تحریمها علیه باسیل تحریک کردند.
دبیرکل حزبالله در چرایی وضع این ترحریمها گفت: «وزیر جبران باسیل به من اطلاع اد که آمریکاییها او را بین اینکه دست از ائتلاف با حزبالله بردارد یا او را در لیست تحریمها قرار دهند، مخیر کردهاند».
او گفت که به جبران باسیل اطلاع داده است که حزب الله هرگونه موضع جریان ملی آزاد را در نتیجه تحریمهای علیه خود درک میکند.
وی گفت که آمریکا به چه حقی به خود اجازه میدهد افراد و شخصیتها را در لیست تحریمها قرار دهد، دولت آمریکا حق چنین کاری را ندارد؛ چرا که این دولت رأس تروریسم و فساد است.
سید حسن نصراله موضع جبران باسیل را شجاعانه دانست و از همه خواست که با او همبستگی کنند؛ چرا که هدف قرار دادن او میتواند در آینده فراگیر شود و دامن همه را بگیرد.
او در پایان ابراز امیدواری کرد که دولت جدید لبنان به نخستوزیری سعد الحریری هرچه سریعتر تشکیل شود.
موانع تحوّلات مثبت انسانی در نگاه قرآن
از دیدگاه قرآن کریم، دین اسلام به عنوان کاملترین دین و محکمترین تکیهگاه فکری و رفتاری انسان، مبنای همه تحولات مثبت است. تحول از کفر و شرک به سوی توحید و یگانهپرستی از جمله تحولات اساسی و تأثیرگذاری است که با ممانعت برخی از کفار و مشرکین، سرزنش قرآن کریم را به دنبال دارد؛ چنانکه در پاسخ به کسانی که شرک و کفر پدران خویش را بهانهای برای فرار از تحول به سوی توحید میدانستند، میفرماید: «وَ إِذا قیلَ لَهُمْ تَعالَوْا إِلى ما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ إِلَى الرَّسُولِ قالُوا حَسْبُنا ما وَجَدْنا عَلَیْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ کانَ آباؤُهُمْ لا یَعْلَمُونَ شَیْئاً وَ لا یَهْتَدُونَ؛ [1] و چون به آنان گفته شود: «به سوی آنچه خدا نازل کرده و به سوی پیامبر[ش] بیایید»، میگویند: «آنچه پدران خود را بر آن یافتهایم ما را بس است.» آیا هر چند پدرانشان چیزی نمیدانسته و هدایت نیافته بودند؟!»
تحول و مسابقه دینداری
گرچه دین اسلام بهترین برنامه زندگی است اما دینداری اسلامی دارای درجات گوناگونی است که مؤمنان در طول تاریخ، برای کسب درجات متعالی آن با یکدیگر به مسابقه پرداختهاند؛ چنانکه خدای متعال در قرآن کریم میفرماید: «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُوْلَئکَ الْمُقَرَّبُونَ؛ [2] و سبقت گیرندگان مقدّماند؛ آناناند همان مقرّبانِ [خدا]» روشن است که هرگونه جهشی در دینداری مستلزم تحول فکری و رفتاری برآمده از اراده ترقیخواه فزاینده در مسیر بندگی خداست.
پایداری آگاهانه؛ رمز تحول پایدار
وقوع هر تحولی مستلزم پافشاری منطقی و دائمی بر آن است؛ در غیر این صورت میتواند با آسیبهایی مانند فراموشی، انحراف، کمرنگ شدن و... رو به رو شود. قرآن کریم نسبت به استقامت بر راه درست تأکید کرده و میفرماید: «وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَى الطَّریقَةِ لَأَسْقَیْناهُمْ ماءً غَدَقاً؛ [3] و اینکه اگر آنها [جنّ و انس] در راه (ایمان) استقامت ورزند، با آب فراوان سیرابشان مىکنیم!»
رسول خدا صلّیاللهعلیهوآله نیز در مسیر ایجاد تحول بزرگی که به ثبت رساندند در مقابل ارادههای مشرکان مخالف، مأمور به استقامت شدند چنانکه قرآن کریم میفرماید: «فَلِذلِکَ فَادْعُ وَ اسْتَقِمْ کَما أُمِرْتَ وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَهُم؛ [4] بنابراین به دعوت پرداز، و همانگونه که مأمورى ایستادگى کن، و هوسهاى آنان را پیروى مکن.»
آری! تحولخواهی که تنها از روی هیجان و احساسات صورت گیرد به ثمر نخواهد نشست و اساساً در مسیر تحولخواهی و تحولآفرینی باید آگاهانه و محکم قدم برداشت؛ چنانکه خدای متعال خطاب به موسی و هارون علیهما السلام میفرماید: «فَاسْتَقیما وَ لا تَتَّبِعانِ سَبیلَ الَّذینَ لا یَعْلَمُونَ؛ [5] پس ایستادگى کنید و راه کسانى را که نمىدانند پیروى مکنید.»
توبه؛ نماد تحول روحی و رفتاری
قرآن کریم بر ضرورت استفاده از فرصت عمر برای تحول درونی و رو کردن به سوی خدای متعال تأکید کرده و میفرماید: «أَ لَمْ یَأْنِ لِلَّذینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَ لا یَکُونُوا کَالَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلُ فَطالَ عَلَیْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ کَثیرٌ مِنْهُمْ فاسِقُونَ؛ [6] آیا وقت آن نرسیده است که دلهاى مؤمنان در برابر ذکر خدا و آنچه از حقّ نازل کرده است خاشع شود؟! و مانند کسانى نباشند که در گذشته به آنها کتاب آسمانى داده شد، سپس زمانى طولانى بر آنها گذشت و قلبهایشان قساوت پیدا کرد؛ و بسیارى از آنها گنهکارند!» طبق این آیه شریفه، از دست دادن فرصت برای ایجاد تحول درونی، خطر قساوت قلب و شقاوت را به دنبال خواهد داشت.
توبه در راستای تحول روحی موجب تحول در رفتار انسان میشود و کارهای خوب را جایگزین رفتارهای ناشایست میکند؛ چنانکه قرآن کریم میفرماید: «إِلَّا مَن تَابَ وَ ءَامَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُوْلَئکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَ کاَنَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا؛ [7] مگر کسى که توبه کند و ایمان آورد و کار شایسته کند. پس خداوند بدیهایشان را به نیکیها تبدیل مىکند و خدا همواره آمرزنده مهربان است.»
موانع تحول مثبت
هر حرکتی تحولگرایانه رو به جلو، موانعی نیز خواهد داشت که در اینجا به دو مورد از مهمترین موانع ایجاد تحول از نگاه قرآن اشاره میکنیم:
مفسدان
از آنجا که تحولخواهی و تحولآفرینی رو به جلو به مذاق منفعتطلبان مفسد خوش نیامده و بر خلاف منافع آنان است، پس طبیعی است که با آن مخالفت کرده و به دنبال از بین بردن آن حرکت اصلاحی و تحولخواهانه خواهند بود. قرآن کریم نیز مفسدان را از مهمترین موانع اصلاح دانسته و میفرماید: «وَ قالَ مُوسى لِأَخیهِ هارُونَ اخْلُفْنی فی قَوْمی وَ أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبیلَ الْمُفْسِدینَ؛ و موسى به برادرش هارون گفت: جانشین من در میان قومم باش و (آنها) را اصلاح کن! و از روش مفسدان، پیروى منما!»
منافقان و تلاش برای تحریف تحول
یکی از موانع مهم در تحول، ارائه تعریف یا مصداق اشتباه از تحول است که به جای اصلاح امور و حرکت رو به جلو، موجب فساد و ارتجاع و عقبگرد میشود؛ چنانکه قرآن کریم در توصیف منافقان میفرماید: «وَ إِذا قیلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ؛ [9] و هنگامى که به آنان گفته شود: «در زمین فساد نکنید» مىگویند: ما فقط اصلاح کنندهایم»!
* حجتالاسلام محسن رفیعی استاد حوزه علمیه قم
=================
پینوشت:
[1] سوره مائده، آیه 104.
[2] سوره واقعه، آیات 10 و 11.
[3] سوره جن ،آیه 16.
[4] سوره شوری، آیه 15.
[5] سوره یونس، آیه 89.
[6] سوره حدید، آیه 16.
[7] سوره فرقان، آیه 70.
[8] شوره اعراف، آیه 142.
[9] سوره بقره، آیه 11.
آثار و فواید دعا
عبادات باید با نیت تقرب به خدا به جا آورده شود و دعا که ازبرترین عبادتهاست تنها با همین نیت باید انجام گیرد. همچون اولیای خاص الهی که تسلیم محض اوامر او هستند و از آن جهت دعا میکنند که اطاعت حق تعالی است و لذا دعایشان اجابت بشود یا نه، راضی هستند. هرچند آنان از دعا جز تقرب، چیزی نمی خواهند، اما خود دعا دارای آثار و فوایدی است که هر دعاکنندهای از آن بهرهمند خواهد شد، البته در صورتی که آداب و شرایط آن را رعایت کند.
در این مقاله با توجه به روایات به برخی از فواید دعا اشاره می کنیم:
1. کسب معرفت: از شرایط دعا، به دست آوردن معرفت لازم برای شناخت خود و خداست. اینکه انسان بداند فقیر محض است و در همه چیز محتاج خداست و خداوند بینیاز از دیگران و برآورنده نیاز دیگران است و بداند که هیچ چیزی بدون اراده خداوند واقع نمیشود و هرچه را او اراده کند بیدرنگ محقق میشود. «انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون» [1] با این معرفت انسان با تمام وجود و با اخلاص دعا خواهد کرد و همین باعث اجابت آن میشود. امام صادق ـ علیه السّلام ـ در بیان آیه «فلیستجیبوا لی و لیؤمنوا بی» میفرمایند: «یعنی مردم بدانند که خداوند قادر است هر آنچه را بخواهند به آنان عطا کند. »[2] و وقتی از آن حضرت درباره علت عدم استجابت دعا پرسیدند، فرمود: « چون شما کسی را میخوانید که او را نمیشناسید.»[3]
2. آرامش روانی: گاهی انسان در زندگی روزمره خود گرفتار مشکلاتی میشود که بر طرف کردن آن از توانش خارج است. و « وارد آمدن فشار برای انجام کارهایی فراتر از توانمندیهای آدمی در وی اضطراب ایجاد میکند و این اضطراب را نمیتواند مدت درازی تحمل کند.»[4] بهترین راه حل برای از بین بردن اضطراب و به دست آوردن آرامش، دعا و راز و نیاز با خداست چرا که دعا برقراری ارتباط بنده با خداست. خدایی که بر هر کاری تواناست. این ارتباط انسان را امیدوار و دلگرم به قدرتی برتر میکند که اگر صلاح بداند به راحتی آن فشارها و سختیها را برطرف میکند.
3. خودسازی: برقراری ارتباط با خداوند و با او به راز و نیاز پرداختن در صورتی امکانپذیر است که اعمال او خلاف خواست پروردگار نباشد. قرآن کریم میفرماید: « خداوند دعای کسانی را اجابت میکند که ایمان داشته باشند و عمل صالح انجام دهند» (شوری، 26) پس سخن گفتن با خدا و طلب حاجت از او، دلی پاک و عملی صالح لازم دارد. چنانکه حضرت علی ـ علیه السّلام ـ میفرمایند:« پرهیزگار باشید و اعمالتان را صالح و درونتان را برای خدا خالص کنید تا خداوند دعایتان را اجابت کند.[5]» و چون شرط به اجابت رسیدن دعا، ترک گناه است، کسی که حقیقتا درخواستی از خدا دارد، مراقب اعمال و رفتار خود خواهد بود.
4. از بین بردن خودخواهی: برای استجابت دعا بهتر است انسان اول برای دیگران دعا کند سپس برای خود. چنانکه امام صادق ـ علیه السّلام ـ میفرمایند: « هر کس چهل مؤمن را قبل از خود دعا کند، دعایش مستجاب میشود.»[6] همچنین پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ میفرمایند:« وقتی کسی از شما دعا میکند آن را عمومیت دهد - و برای دیگران هم دعا کند - چرا که باعث اجابت دعاست.» [7] طلب خیر برای دیگران در واقع مبارزه درونی با انحصار طلبی و خودخواهی است.
5. نجات از دوزخ: رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ میفرمایند: « در قیامت امر میشود عدهای را به جهنم ببرند ، خداوند به مالک جهنم میفرماید: به آتش بگو پاهایشان را نسوزاند چونکه با آن به مساجد میرفتند، صورتشان را نسوزاند به خاطر وضو گرفتنشان و دستهایشان را نسوزاند چون هنگام دعا دستها را بالا میگرفتند...» [8]
6. تشویق به فعالیت: امام صادق ـ علیه السّلام ـ میفرمایند: « دعای چهار نفر اجابت نمیشود: یکی از آنها کسی است که در خانه بنشیند و از خدا روزی طلب کند.[9]» و حضرت علی ـ علیه السّلام ـ میفرمایند: «دعا کننده بدون عمل مانند تیرانداز بدون کمان است که هیچ گاه دعای او به اجابت نمی رسد.[10] کسی که واقعا میخواهد دعا کند باید حداکثر شرایط اجابت آن را رعایت کند. یکی از آن شرایط کار همراه دعاست.»
7. محبوبیت نزد خدا: انجام هر عبادتی انسان را محبوب درگاه حق تعالی میکند و دعا یکی از آن عبادات و بلکه افضل آن است. خداوند در قرآن کریم از حضرت ابراهیم به خاطر دعاکردنش تعریف و تمجید میکند.
» ان ابراهیم لحلیم اوّاه منیب»(هود/75) امام باقر ـ علیه السّلام ـ در بیان این آیه میفرمایند:« اواه کسی است که بسیار دعا میکند.»[11]
8. جلب روزی: خداوند روزی دهنده تمام مخلوقات است اما با دعا میتوان نعمتهای بیشتر و بهتری به سوی خود جلب کرد. پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ میفرمایند: «رزق و روزی به عدد قطرات باران از آسمان بر زمین نازل میشود تا هر کس به اندازه خود دریافت کند، لکن خداوند زیاده دهنده است پس از فضل خداوند نعمتهای بیشتری درخواست کنید.»[12]
9. دفع بلا: امام سجاد ـ علیه السّلام ـ میفرمایند: « دعا و بلا با هم هستند تا روز قیامت و دعا بلا را دفع میکند حتی در حالیکه نزول بلا قطعی شده باشد.»[13] و حضرت علی ـ علیه السّلام ـ میفرمایند: « امواج بلا را با دعا دفع کنید.»[14]
10. تقویت روحیه احساس مسئولیت نسبت به جامعه: دین اسلام همه ابعاد زندگی اجتماعی و فردی انسان را مورد توجه قرار داده است. همه افراد را نسبت به یکدیگر و جامعه مسئول میداند و این مسئولیت را در قالب امر به معروف و نهی از منکر به عنوان یکی از فروع دین واجب کرده است و یکی از شرایط استجابت دعا را این وظیفه میداند. امیرمؤمنان میفرمایند:« امر به معروف و نهی از منکر کنید تا خداوند دعایتان را مستجاب کند.»[15] و همچنین در وصیت خود به فرزندانش میفرماید:« امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید، مبادا خداوند اشرار امت را بر شما مسلط کند، بعد شما هرچه دعا کنید، اجابت نشود.»[16]
11. شفای دردها: امام صادق ـ علیه السّلام ـ میفرمایند: «دعا کنید چرا که دعا شفا دهنده دردهاست.»[17]
12. به دست آوردن منزلت نزد خدا: امام صادق ـ علیه السّلام ـ میفرمایند: «نزد خداوند متعال، مقام و منزلتی هست که کسی به آن نمیرسد مگر با درخواست و دعا.»[18]
نویسنده : محمد حسین باقری - مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه
[1]. یس/82
[2] . علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 93، ص 323.
[3].علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 93، ص 368.
[4].ریچارد/تکینسون، روانشناسی هیلگارد، ج 2، ص 152.
[5].شیخ حر عاملی، مستدرک الوسایل، ج 5، ص 269.
[6].شیخ کلینی، کافی، ج 2، ص 509.
[7].همان، ص 487.
[8].ابن ابی جمهور احسائی، عوالی اللآلی، ج 1، ص 360.
[9].شیخ کلینی، کافی، ج 2، ص 511.
[10].نهج البلاغه، ص 534.
[11].علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 9، ص 293.
[12].همان، ص 289.
[13].شیخ کلینی، کافی، ج 2، ص 469.
[14].نهج البلاغه، ص 495، کلمات قصار 146.
[15].شیخ حد عاملی، مستدرک الوسایل، ج 5، ص 266.
[16].نهج البلاغه، نامه 47.
[17].شیخ کلینی، کافی، ج 2، ص 470.
[18]. همان، ص 466.
محبوبترین بندگان خدا در کلام پیامبر(ص)
از مهمترین صفات مثبتی که در گنجینۀ روایی اهلبیت(علیهمالسلام) بسیار به آن تأکید شده، حسن خلق یا همان خوش اخلاقی است. اخلاق آنقدر در دین اسلام و نزد پروردگار عالم از جایگاه بالایی برخوردار است که خداوند متعال یکی از اهداف ارسال پیامبر(ص)؛ برترین بندۀ خود را "تکمیل مکارم اخلاق" معرفی کرده است: «إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکارِمَ الْأَخْلَاقِ؛ به راستی که من برای به کمال رساندن مکارم اخلاق مبعوث شدهام.»
پیامبر (صلی الله علیه و آله) در روایتی کسانی را که این صفت در وجودشان نشسته ، محبوبترین بندگان معرفی کردهاند:
مجمع البيان، ج 10، ص 87
«راس الحسین» به جایگاه اصلی خود بازگشت
شهر حلب سوریه بعد از دمشق یکی از شهرهای زیارتی این کشور به شمار میرود که پس از حمله داعش و متوقف شدن سفرهای زیارتی به سوریه، غربتی در این شهر حاکم شد و رأس الحسین (ع) که زیارتگاهی برای زائران به شمار میرفت به دلیل حضور داعش خالی از زائر شد.
«مشهد النقطه» یا «رأس الحسین (ع)» دلیل شهرت شهر حلب در شمال سوریه به شمار میرود که زائران بسیاری قبل از جنگ داعش به آنجا مشرف میشدند و گفته میشود در این مکان مقدس، سر مبارک امام حسین(ع) به هنگام انتقال از کربلا به دمشق در آنجا، بر روی سنگی قرار داده و چند قطره از خون سر سیدالشهدا (ع) بر آن سنگ جاری شده است.
بر همین اساس، «رأس الحسین(ع)» یکی از مقامهای سر مبارک اباعبدالله (ع) به شمار میرود که البته در سالهای اخیر به دلیل جنگ داعش و حضور مسلحین، زائران ایرانی امکان تشرف به آن را نداشتند و حتی اواخر سال گذشته با برقراری امنیت و ازسرگیری سفرهای زیارتی به سوریه، امکان تشرف به این مکان وجود نداشت.
در سالهای قبل از داعش و زمانی که سفرهای زیارتی به سوریه به صورت زمینی انجام میشد، کاروانهای زیارتی به این مکان مقدس مشرف میشدند و مسلمانان ترکیه اصلیترین زائران این مکان مقدس بودند.
شهر حلب حدود ۳۵۰ کیلومتری دمشق قرار دارد و «رأس الحسین (ع)» در سالهای جنگ با داعش مورد هجمه بسیاری قرار گرفت و بر همین اساس، گفته میشود که پس از سقوط حلب و حمله تکفیریها و داعش، تولیت مشهد الحسین (ع) به منظور حفاظت از سنگی که میزبان سر مبارک امام حسین (ع) بود، آن سنگ را در جای مطمئنی مخفی کرد که همزمان با میلاد پیامبر اعظم (ص) در عملیات بازسازی این زیارتگاه، این سنگ از زیر خاک پیدا و به جایگاه اصلی خود بازگردانده شد.