emamian

emamian

مولوی عبدالصمد کریم‌زایی در خطبه‌های این هفته نماز جمعه اهل سنت ایرانشهر با تبریک سالروز میلاد نبی مکرم اسلام (ص) و گرامیداشت هفته وحدت اظهارداشت:  وحدت و انسجام یکی از دغدغه‌های پیامبراکرم(ص) در زمان حیات سیاسی و اجتماعی آن حضرت بوده چراکه جامعه‌ مقتدر و مستحکم همواره نیازمند وحدت و همدلی است.
 
وی با بیان اینکه وحدت اسلامی حول محور دین و مشترکات اسلام، عامل مؤثر در پیشرفت مادی و معنوی مسلمانان است، عنوان کرد: علما، اندیشمندان و نخبگان باید با همفکری و آگاهی، تلاش عمیقی در جهت وحدت اسلامی انجام دهند و موارد اختلاف را تا آنجا که ممکن است از بین ببرند و زمینه های وحدت را در جهت ایجاد دوستی و هماهنگی و نزدیک کردن قلوب به یکدیگر در همه سطوح ایجاد کنند.
 
امام جمعه اهل‌سنت ایرانشهر بیان کرد: دشمنان اسلام از اختلاف بین مسلمانان بهره می‌گیرند و به ساحت نبی مکرم اسلام (ص) توهین می‌کنند اگر امت اسلام یکپارچه باشند هیچ دشمنی نمی‌تواند به پیامبر ما توهین کند.
 
وی اظهارداشت: یکی از مشکلاتی که امروز دامن گیر امت اسلامی شده و ما شاهد درگیری، قتل و اختلاف هستیم بخاطر فاصله گرفتن مسلمانان از دستورات نبی مکرم اسلام (ص) است.

پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «کسی که یک وجب از جماعت خارج شود، قلاده اسلام را از گردن خود باز کرده، مگر آن که دوباره به جماعت برگردد، و کسی که از دنیا برود در حالیکه در تحت رهبری کسی که جامعه را رهبری می کند نباشد، به مرگ جاهلیت مرده است».

 

ابتدا  اشاره ای گذرا به پیشینه و اهمیت مسئله وحدت در زمان پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ و امیرالمؤمنین علی ـ علیه السّلام ـ می کنیم، و سپس به روایاتی که از آن دو بزرگوار ـ علیهما السّلام ـ نقل شده است، می پردازیم، و در پایان نیز بیاناتی از امام راحل ـ رحمة الله علیه ـ و مقام معظم رهبری در این باره ذکر می کنیم:

   

۱. ایجاد وحدت مذهبی در زمان پیامبر اکرم و امیرالمؤمنین ـ علیهما السّلام؛

قبائل ساکن مدینه سالها با یکدیگر نزاع و اختلاف داشتند، و یهودیان با سوء استفاده از این اختلافات بر آنها سلطة سیاسی یافته بودند، پیغمبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ پس از هجرت به مدینه و قبول رهبری، با پیمان هایی میان آنها همبستگی و الفت برقرار نمودند، که یکی از مهمترین این پیمانها، اولین قراردادی بود که بین پیامبر و طوائف و قبایل موجود یثرب بسته شد و بعضی آنرا نخستین قانون اساسی مکتوب جهان دانسته اند.

این تدبیر بهترین روش برای به وجود آوردن وحدت و همبستگی دینی بود، چرا که وحدت میان قبایل درگیر، حقوق اجتماعی یهودیان و نیز مهاجران مسلمان را تضمین می کرد، و از سوی دیگر، این پیمان ها مقدمات تشکیل یک وحدت سیاسی و حکومتی را فراهم می آورد.

به عنوان نمونه در مفاد قرار داد بین مسلمین به روشنی قید شده بود که مسلمین امّت واحده ای، جدای از مردم دیگر هستند، «أنهم اُمة واحدة من دون الناس» و ارتباطی بین مسلمانان و کافران نیست و بین مسلمانان نباید جدایی باشد. حال برای روشن شدن مطلب به بعضی از موارد قرار داد یاد شده اشاره می کنیم:

ـ مسلمین در برابر ظلم و تجاوز، توطئه و فساد با هم متحد خواهند بود.

ـ تمامی گروهها (که به جنگ مشغول اند) به ترتیب وارد جنگ خواهند شد و جنگیدن به یک گروه (دوباره پشت سرهم) تحمیل نخواهد شد.

ـ اگر اختلافی بین مسلمین بروز کرد، مرجع حل آن، خدا و رسول خدا خواهند بود.

ـ مسلمین، فرد مقروض و مدیونی را که قرض او سنگین است، رها نخواهند ساخت، بلکه او را کمک می کنند. [۱]

به هرحال، باید چنین نتیجه گرفت که کوشش برای ایجاد حساسیت مشترک دینی یکی از شاخص ترین راه حل های پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ در جهت تحقق وحدت اسلامی شمرده می شود.

امّا بعد از رحلت پیامبر اکرم، اختلافات شدیدی میان مسلمانان پدید آمد، امام علی ـ علیه السّلام ـ با روح بلندی که داشت به وظیفه بالاتر از خلافت ظاهری پرداخت و به جای اینکه جنگ و جدال به راه بیندازد و خود را از جمع مسلمانان کنار بکشد و با توطئه کنندگان همدست شود، با تقوای الهی مردم را از تفرقه به اتحاد فراخواند و فرمود: «ای مردم! امواج فتنه ها را با کشتی های نجات (علم، ایمان، اتحاد) در هم شکنید و از مسیر اختلاف و پراکندگی دوری نمائید و تاج تفاخر و برتری جویی را از سر بردارید. (دو کس راه صحیح را پیمودند) آن کس که با داشتن یار و یاور و نیروی کافی به پا خاست، پیروز شد، و آن کس که با نداشتن نیروی کافی کناره گیری کرد، مردم را راحت ساخت» [۲]. حضرت علی ـ علیه السّلام ـ که تنها هدفش حفظ اسلام و پایه اساسی آن یعنی وحدت بود با خلفا بیعت کرد، و از آنجا که روحش بالاتر از آن بود که بخاطر مقامات دنیوی کینه کسی را به دل گیرد با آنان صمیمانه رفتار نمود، و در نتیجه این صبر انقلابی، آنچنان وحدتی میان مسلمانان به وجود آورد که مسلمانان بجای جنگ و اختلاف داخلی به صدور انقلاب عظیم اسلامی پرداختند.

   

همین وحدت باعث پیروزی و پیشرفت آنان شد بطوریکه در مدت بسیار کوتاهی دو امپراطوری عظیم و پهناور روم و ساسانی را تصرف نمودند، اگر آن حضرت این وحدت و آرامش را به وجود نمی آوردند، محال بود که این همه پیشرفت و فتوحات نصیب مسلمانان گردد. [۳]

   

۲. روایاتی پیرامون وحدت و پرهیز از تفرقه و پراکندگی؛

قرآن خطاب به مسلمین می فرماید: «واعتَصموا بحَبلِ اللهِ جمیعاً و لاتَفَرَّقوا [۴] ... و همگی به ریسمان الهی چنگ زنید و پراکنده نشوید». درباره اینکه منظور از «حبل الله» چیست؟ مفسران احتمالات مختلفی ذکر کرده اند: بعضی می گویند منظور از آن قرآن است، و بعضی می گویند اسلام، و بعضی دیگر گفته اند منظور خاندان پیامبر و ائمه معصومین هستند.

ولی این تفسیرها، هیچکدام با یکدیگر اختلاف ندارند، زیرا منظور از ریسمان الهی هرگونه وسیله ارتباط با ذات پاک خداوند است، خواه این وسیله، اسلام باشد، یا قرآن، یا پیامبر و اهل بیت او و به عبارت دیگر تمام آنچه گفته شد، در مفهوم وسیع «ارتباط با خدا» که از معنی «حبل الله» استفاده می شود، جمع است. [۵]

   

مرحوم علامه طباطبایی در ذیل آیه فوق روایتی را از پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ نقل می کند که ایشان می فرمودند: «حبل الله» که از آسمان به زمین کشیده شده، همان کتاب خداست و در حدیثی دیگر نیز فرموده اند: این قرآن سبب رابطه ای است که یک طرفش به دست خدا و سر دیگرش به دست شماست، پس به آن تمسک کنید که اگر تمسک کنید نه هرگز از بین می روید و نه هرگز تا ابد گمراه می شوید. [۶]

پیامبر اکرم همچنین فرمودند: «کسیکه یک وجب از جماعت خارج شود، قلاده اسلام را از گردن خود باز کرده، مگر آن که دوباره به جماعت برگردد، و کسیکه از دنیا برود در حالیکه در تحت رهبری کسیکه جامعه را رهبری می کند نباشد، به مرگ جاهلیت مرده است».[۷]

   

این روایات و روایات دیگر که در ذیل آیه مذکور، در این تفسیر و تفاسیر دیگرآمده است، همچون آیه فوق و آیات دیگر، دستور به وحدت داده اند و از تفرقه و پراکندگی نهی کرده اند، که در ذیل به چند مورد دیگر از روایاتی که دستور به وحدت و همبستگی داده اند اشاره می شود:

   

الف ـ پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمودند: «المؤمنون کالنفس الواحده:[۸] مؤمنان همچون یک روحند».

  

ب ـ و نیز فرمودند: افراد با ایمان نسبت به یکدیگر همانند اجزای یک ساختمانند که هر جزئی از آن جزء دیگر را محکم نگه می دارد» [۹]

   

ج ـ آن حضرت همچنین فرمودند: «مَثَل افراد با ایمان در دوستی و نیکی به یکدیگر همچون اعضای یک پیکر است که چون بعضی از آن رنجور شود و به درد آید، اعضای دیگر را قرار و آرامش نخواهد بود».[۱۰]

  

د ـ امیر المؤمنین علی ـ علیه السّلام ـ می فرماید: همیشه همراه جمعیتهای بزرگ باشید که دست خدا با جماعت است و از پراکندگی بپرهیزید که انسان تک و تنها بهره شیطان است، چونانکه گوسفند تنها طعمه گرگ» [۱۱]

   

هـ ... همچنین آن حضرت فرمودند: «آنچه را که پیوند جمعیت با آن گره خورده است رها مکنید».[۱۲]

   

همة این روایات، توصیه به وحدت و همبستگی و پرهیز از تفرقه دارند، وحدت در صورتی محقق می گردد که در بین افراد اعتقادات مشترک لحاظ گردد و بر روی آنها پافشاری شود و البته اعتقادات غیر مشترک را فراموش نکنند بلکه به مرور زمان در مورد آن بحث گردد تا حقیقت روشن گردد، شیعه و سنی هم چنین اند. برای ایجاد وحدت باید روی مشترکات (قرآن، پیامبر اکرم، ...) همّت گماشته شود و سپس در مورد غیر مشترکات (مثل امامت علی ـ علیه السّلام و فرزندانش) بحث شود تا حقیقت روشن گردد.

   

۳. سخنانی از معمار انقلاب حضرت امام خمینی ـ رحمة الله علیه ـ و مقام معظم رهبری؛

امام خمینی (ره) در وصیتنامه سیاسی ـ الهی خود اینگونه فرموده اند که : علماء اعلام و خطباء محترم کشورهای اسلامی دولتها را دعوت کنند که از وابستگی به قدرتهای بزرگ خارجی خود را رها کنند و با ملت خود تفاهم کنند در این صورت پیروزی را در آغوش خواهند کشید و نیز ملتها را دعوت به وحدت کنند و از نژادپرستی که مخالف دستور اسلام است، بپرهیزند و با برادران ایمانی خود در هر کشوری و با هر نژادی که هستند، دست برادری دهند که اسلام بزرگ آنان را برادر خوانده و اگر این برادری ایمانی با همت دولتها و ملتها و با تأیید خداوند متعال روزی تحقق یابد، خواهید دید که بزرگترین قدرت جهان را تشکیل می دهند. به امید روزی که با خواست پروردگارعالم این برادری و برابری حاصل شود.

و نیز می فرمایند: توصیه اینجانب به مسلمین و خصوص ایرانیان بویژه در عصر حاضر آن است که در مقابل این توطئه ها (استعمارگران) عکس العمل نشان دهند و به انسجام و وحدت خود و به هر راه ممکن افزایش داده و کفار و منافقان را مأیوس نمایند. [۱۳]

   

مقام عظمای ولایت حضرت آیت الله خامنه ای در رابطة با اهمیت و حدود وحدت می فرمایند:

«نکته ای که من مکرر بر آن پا می فشارم، این است که در بین فرق اسلامی یک نقطه وجود دارد که در آن نقطه، هیچ اختلاف بین فرق اسلامی نیست ... و آن محبت و ارادت به نبی مکرم اسلام است. این، یک نقطة اجتماع و اتحاد است و روی آن بایستی تلاش بشود... امروز مسلمانان وحدت اسلامی را جدی بگیرند. وحدت اسلامی هم معنایش معلوم است. مقصود این نیست که مذاهب، در یک مذهب حل بشوند، بعضیها برای اینکه اتحاد مسلمین را تحصیل نمایند، مذاهب را نفی می کنند، نفی مذاهب، مشکلی را حل نمی کند: اثبات مذاهب، مشکلات را حل می کند. همین مذاهبی که هستند، هر کدام در منطقة خودشان، کارهای معمولی خودشان را انجام بدهند: اما روابطشان را با یکدیگر حسنه کنند.»[۱۴]

 


پی نوشت ها:

[۱] . حمید الله، محمد، اولین قانون اساسی مکتوب در جهان؛ ترجمه غلامرضا  سعیدی، تهران، انتشارات بعثت، ۱۳۶۵، ص۵۵-۶۴.

[۲] . نهج البلاغه، خطبه ۵.

[۳] . بی آزار شیرازی، عبدالکریم، همبستگی مذاهب اسلامی، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، ۱۳۷۷، ص۱۱.

[۴] . آل عمران/۱۰۳.

[۵] . مکارم شیرازی، ناصر، و دیگران؛ تفسیر نمونه، تهران، دارلکتب الاسلامیه، ۱۳۷۳، ج۳، ص۲۹.

[۶] . طباطبایی، محمدحسین، المیزان، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۹۷ق، ج۳، ص۴۰۶.

[۷] . همان، ص۴۰۶.

[۸] . تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۳، ج۳، ص۳۳.

[۹] . همان، ص۳۳.

[۱۰] . همان، ص۳۳.

[۱۱] . نهج البلاغه، خطبه ۱۲۷.

[۱۲] . نهج البلاغه، خطبه ۱۵۱.

[۱۳] . وصیتنامة موضوعی امام خمینی (ره)، تهران، مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام، ۱۳۷۸، ص۱۰۲-۱۰۴.

[۱۴] . شبکه شارح، بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی، تاریخ ۱/۵/۱۳۷۶.

بحث‌ ما این‌ است‌ که‌ می‌خواهیم‌ به‌ همه مسلمانان‌ ـ از شیعه‌ و سنی‌ ـ بگوییم‌ و تذکر بدهیم‌ که‌ شما یک‌ نقاط مشترک‌ و یک‌ نقاط اختلاف‌ و افتراق‌ دارید. در بعضی‌ چیزها، با هم‌ شریکید و یک‌ طور فکر و عمل‌ می‌کنید و در بعضی‌ چیزها، هر فرقه‌ روش‌ خود را دارد.

  

- سؤال

وحدت شیعه و سنی یعنی یکی شدن مذهب مسلمانان و ممنوعیت بحث بر روی عقاید دینی که مانع از نشر عقاید حق می شود، لذا وحدت اسلامی باطل است.

   

- پاسخ

۱ – امروزه با تشدید اقدامات دشمنان جهان اسلام در تفرقه افکنی و تعمیق شکاف میان مسلمانان و در نهایت ضربه زدن به آنها، وحدت اسلامی میان مذاهب و طوائف گوناگون منتسب به اسلام، بیش از گذشته ضرورت خود را نشان می دهد، از طرفی یکی از ثمرات انقلاب اسلامی بزرگ مردم ایران نیز عنایت ویژه ای بود که پس از پیروزی انقلاب اسلامی نسبت به بحث وحدت صورت گرفت که اوج آن نامگذاری هفته منتهی به میلاد پربرکت پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله به نام هفته وحدت بود. این اتفاق بدین خاطر رخ داد که از یک سو هدف بزرگ انقلاب اسلامی اجرای دین مبین اسلام و آموزه های آن بوده و از سویی دیگر یکی از مهمترین آموزه های دین اسلام تاکید بر وحدت اسلامی میان مسلمانان جهان می باشد. با مروری بر آیات قرآن کریم می توان این تاکیدات را به وضوح مشاهده کرد، به عنوان مثال قرآن کریم می فرماید: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا»؛ همگی به ریسمان الهی چنگ زنید و متفرق نشوید.

   

«وَلاَ تَکونُواْ کالَّذِینَ تَفَرَّقُواْ وَاخْتَلَفُواْ مِن بَعْدِ مَا جَاءهُمُ الْبَیِّنَاتُ وَأُوْلَئِک لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ؛» و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آنگاه که دشمنان یکدیگر بودید پس میان دل های شما الفت و مهربانی انداخت تا به لطف او برادران هم شدید.

 

یا می فرماید: «وَلاَ تَکونُواْ کالَّذِینَ تَفَرَّقُواْ وَاخْتَلَفُواْ مِن بَعْدِ مَا جَاءهُمُ الْبَیِّنَاتُ وَأُوْلَئِک لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ» و چون کسانی نباشید که پس از آن دلایل آشکار برای شان آمد پراکنده شدند و با هم اختلاف پیدا کردند و برای آنان عذاب سنگین است.

   

جای دیگر می فرماید: «وَلاَ تَنَازَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَتَذْهَبَ رِیحُکمْ...» و با هم نزاع نکنید که سست شوید و مهابت شما از بین برود».

«إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُکمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّکمْ فَاعْبُدُونِ» و این امت شما امتی یگانه است و منم پروردگار شما پس مرا بپرستید.

   

بنابر این در اصل لزوم وحدت میان مسلمانان هیچ شک و شبهه ای وجود ندارد و اهمیت آن به گونه ای است که ائمه معصومین ع شیعیان را امر نمودند در جماعات آنها یعنی مسلمانان غیرشیعه شرکت کرده، از مریضانشان عیادت کنند، امواتشان را تشییع کنند و در صورت نیاز در دادگاه برایشان شهادت دهند، همچنین حضرات معصومین ع، نه تنها نماز پشت سر اهل سنت را جایز بلکه مستحب دانستند تا جایی که امام صادق ـ علیه السلام ـ برای حفظ وحدت بین شیعه و سنی فرمودند: کسی که به اهل سنت در نماز اقتدا کند مانند آن کسی است که پشت رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ نماز خوانده است.   به همین دلیل بر اساس فتاوای مراجع بزرگوار، شیعیان، برای حفظ وحدت می توانند پشت سر اهل سنت نماز بخوانند و این نماز آنها نیازی به اعاده نیز ندارد.

   

۲ – منظور از وحدت میان شیعه و سنی این نیست که شیعه سنی شود و یا سنی شیعه شود و یا هر یک از مذاهب عقاید مذهبی خود را مورد بحث و بررسی و تحقیق و نظر نیز قرار ندهد. به قول شهید مطهری: «مقصود از وحدت اسلامی چیست؟ آیا مقصود این است، از میان مذاهب اسلامی، یکی انتخاب شود و سایر مذاهب کنار گذاشته شود؟ یا مقصود این است که مشترکات همه مذاهب گرفته شود و مفترقات همه آنها کنار گذاشته و مذهب جدیدی بدین نحو اختراع شود که عین هیچ یک از مذاهب موجود نباشد یا این که وحدت اسلامی به هیچ وجه ربطی به وحدت مذاهب ندارد و مقصود از اتحاد مسلمین اتحاد پیروان مختلف در عین اختلافات مذهبی در برابر بیگانگان است؟

    

مخالفین اتحاد مسلمین، برای اینکه از وحدت اسلامی مفهومی غیر منطقی و غیر عملی بسازند، آن را به نام وحدت مذهبی توجیه می‌کنند تا در قدم اول با شکست مواجه گردد. بدیهی است که منظور علمای روشن فکر اسلام از وحدت اسلامی، حصر مذاهب به یک مذهب و یا اخذ مشترکات مذاهب و طرد مفترقات آنها، که نه معقول و منطقی است و نه مطلوب و عملی نیست بلکه منظور این دانشمندان، متشکل شدن مسلمین است در یک صف در برابر دشمنان مشترک شان. » همچنین دیدگاه مقام معظم رهبری به عنوان یکی از پیشگامان طرح وحدت، این است که شیعه و سنی، هم نقاط اشتراک و هم نقاط افتراقی دارند که به منظور حفظ وحدت می توان از نقاط مشترک استفاده کرد. ایشان در این زمینه چنین می فرمایند:

«ما وقتی‌ به‌ وحدت‌ دعوت‌ می‌کنیم، مقصود ما این‌ نیست‌ که‌ فرق‌ مسلمین‌ ـ اعم‌ از شیعه‌ و سنی‌ ـ یا فرقی‌ که‌ داخل‌ تشیع‌ و تسنن‌ هستند، موظف‌ و مجبورند که‌ از عقیده‌ خود دست‌ بردارند و به‌ عقیده‌ سومی‌ یا به‌ عقیده‌ی‌ طرف‌ مقابل، گرایش‌ پیدا کنند. این، چیزی‌ است‌ که‌ به‌ تحقیق‌ و تفحص‌ و مطالعه هر کسی‌ وابسته‌ است‌ و بینه‌ و بین‌الله‌ تکلیف‌ اوست. بحث‌ ما این‌ نیست.

    

بحث‌ ما این‌ است‌ که‌ می‌خواهیم‌ به‌ همه‌ مسلمانان‌ ـ از شیعه‌ و سنی‌ ـ بگوییم‌ و تذکر بدهیم‌ که‌ شما یک‌ نقاط مشترک‌ و یک‌ نقاط اختلاف‌ و افتراق‌ دارید. در بعضی‌ چیزها، با هم‌ شریکید و یک‌ طور فکر و عمل‌ می‌کنید و در بعضی‌ چیزها، هر فرقه‌ روش‌ خود را دارد.

   

نکته‌ این‌ است‌ که‌ اولاً، آن‌ نقاط اشتراک‌ بیشتر از نقاط افتراق‌ است. یعنی‌ همه‌ مسلمین، به‌ خدای‌ واحد و قبله‌ واحد و پیامبر واحد و احکام‌ و نماز و روزه‌ و زکات‌ و حج‌ اعتقاد دارند... د. حرف‌ ما در هفته‌ وحدت‌ و به‌ عنوان‌ پیام‌ وحدت‌ این‌ است‌ که‌ مسلمانان‌ بیایند با هم‌ متحد بشوند و با یکدیگر دشمنی‌ نکنند. محور هم‌ کتاب‌ خدا و سنت‌ نبی‌اکرم‌ (صلی‌الله‌علیه‌واله‌وسلم) و شریعت‌ اسلامی‌ باشد.»

   

در زمینه امکان جمع میان بحث و گفتگوی فرق اسلامی بر سر اعتقادات مذهبی خود با وحدت اسلامی نیز بسیاری از متفکران و سردمداران وحدت، این مساله را ممکن دانسته و هیچ منافاتی میان این دو مقوله نمی بینند، به عنوان مثال شهیدمطهری ابتدا این دیدگاه را که وحدت اسلامی به معنای ممنوعیت نشر اعتقادات دینی خود و یا مباحثه علمی با دیگران می باشد، نقد کرده و بیان حقایق را مغایر با وحدت اسلامی نمی داند، ایشان در این زمینه می نویسند: «چگونه ممکن است از پیروان یک مذهب تقاضا کرد که به خاطر مصلحت حفظ وحدت اسلام و مسلمین، از فلان اصل اعتقادی یا عملی خود که به هر حال به نظر خود آن را جزء متن اسلام می داند صرف نظر کند؟ در حکم این است که از او بخواهیم به نام اسلام از جزئی از اسلام چشم بپوشد...

ما خود شیعه هستیم و افتخار پیروی اهل البیت علیهم السلام را داریم. کوچکترین چیزی حتی یک مستحب و یا مکروه کوچک را قابل مصالحه نمی دانیم. نه توقع کسی را در این زمینه می پذیریم و نه از دیگران انتظار داریم که به نام مصلحت و به خاطر اتحاد اسلامی از یک اصل از اصول خود دست بردارند... د. به هرحال طرفداری از تز «اتحاد اسلامی» ایجاب نمی کند که در گفتن حقایق کوتاهی شود.

آنچه نباید صورت گیرد کارهایی است که احساسات و تعصبات و کینه های مخالف را برمی انگیزد اما بحث علمی سروکارش با عقل و منطق است نه عواطف و احساسات.»

   

مقام معظم رهبری نیز در باره مباحثه و گفتگو درباره اعتقادات مذهبی و محدوده آن معتقدند:

«اگر کسی برای اثبات مذهب خود تلاش علمی بکند، من آن را رد نمی‌کنم. هم شیعه، هم سنی، هم هر مؤمن به نحله‌ایی، به عقیده‌ایی و به طریقه‌ایی، حق دارد طریقه خودش را اثبات کند. این، چیز دیگری است؛ ما آن را رد نمی‌کنیم. آنچه که ما رد می‌کنیم، تلاش برای معارضه، کوبیدن، اهانت کردن و نفی موجودیت طرف مقابل است؛ این غلط است.

    

در بحث علمی، طبیعی است که هر کس عقیده‌ایی دارد. اثبات آن عقیده به معنای نفی و رد عقاید دیگری و استدلال بر عقیده خود است. همه اینها مفهوم، قابل درک و قابل تحمل است. همین بحثها هم همیشه دامنه تفکر را گسترش می‌دهد، تعمیق می‌کند و پیش‌می‌برد؛ مانعی ندارد؛ لیکن آن‌جایی که دو گروه، هر دو منتسب به اسلام، و هر دو معتقد به مبانی اساسی واحد، در مقابل هم صف‌آرایی می‌کنند، تا یکدیگر را محو کنند، یا ضربه بزنند، یا جریحه‌دار کنند، این فاجعه است؛ ما از این کار بایستی جلوگیری کنیم.»

امام جعفر صادق علیه السلام در روایتی به احوالات پیروان حضرت ولی عصر (عج) اشاره کرده‌اند.

 

  

امام صادق علیه السلام:

طُوبی لِشِیعَةِ قائمِنا المُنتَظِرِینَ لِظُهورِهِ فی غَیبَتِهِ، وَالمُطیعینَ لَهُ فی ظُهورِهِ، اُولئکَ أولِیاءُ اللّهِ الَّذینَ لا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنونَ.

خوشا به حال پیروان قائم ما که در زمان غیبت او منتظر ظهورش هستند و در زمان ظهورش فرمانبردار اویند.

آنان دوستان خدایند که نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین می شوند

در پی اظهارات امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه در تأیید کاریکاتور توهین‌آمیز پیامبر اسلام صلوات‌الله‌علیه‌وآله در یک نشریه فرانسوی که باعث خشم مسلمانان در سرتاسر جهان شد، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی پیامی توییتری خطاب به جوانان فرانسوی صادر کردند.

متن این پیام که به زبان فرانسوی در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد، به شرح زیر است:

بسمه تعالی

جوانان فرانسه !

از رئیس جمهور خود بپرسید: چرا از اهانت به پیامبر خدا حمایت می‌کند و آن را آزادی بیان می‌شمارد؟

آیا معنی آزادی بیان این است: دشنام و اهانت، آن هم به چهره‌های درخشان و مقدس؟ آیا این کار احمقانه، توهین به شعور ملتی نیست که او را به ریاست خود انتخاب کرده است؟

سوال بعدی این است که چرا تردید در هولوکاست جرم است؟ و اگر کسی چیزی در این‌باره نوشت باید به زندان برود اما اهانت به پیامبر آزاد است؟

 

نشریه فرانسوی شارلی‌ ابدو در یک گستاخی جدید کاریکاتورهای جنجالی موهن درباره پیامبر گرامی اسلام (ص) را بازنشر کرد و جریان صهیونیستی و آمریکایی سلطه و استکبار با تقسیم‌بندی صورت گرفته کاری کردند که امانوئل مکرون از اقدام نشریه موهن فرانسوی حمایت کرده و موجب خشم ملت‌های مسلمان جهان شده و برخی کشورهای حتی اجناس فرانسوی را تحریم کردند.

با اقدامات زشت و سخنان گستاخانه رئیس جمهور فرانسه در حمایت از انتشار تصاویر موهن از حضرت محمد(ص) موجی از نفرت و انزجار علیه امانوئل مکرون و کشور فرانسه در جهان اسلام ایجاد شده است به طوری که برخی از کشورها خواستار تحریم این کشور شده اند.

مراجع معظم تقلید به شدت این اقدام گستاخانه رئیس جمهور فرانسه را محکوم کرده و خواستار واکنش قاطع تمامی مسلمانان شدند.

آیت‌الله سبحانی: رئیس جمهور فرانسه به دور از منطق سخن گفت

آیت‌الله سبحانی مرجع تقلید شیعیان با محکومیت اقدام نابخردانه رئیس جمهور فرانسه بیان کرد: در این شرایط خاص حاکم بر جهان یعنی شیوع پدیده مخرب و ویرانگر کرونا که سلامتی بشر را تهدید می‌کند، خرد جمعی ایجاب می‌کند که سران همه کشورهای جهان - فارغ از هر نوع اختلاف سیاسی – دور هم گرد آیند و با همفکری متخصصان بهداشت کشورها، بر این پدیده فائق آیند و خدمتی عظیم و قابل تقدیر در حیات بشریت انجام دهند.

وی بیان کرد:ولی متأسفانه، برخی از سران کشورها از این خرد جمعی به دور افتاده و به جای تلاش جهت درمان بیماران، با سخنان رکیک، درباره پیامبر عظیم‌الشأن اسلام احساسات میلیاردها انسان‌های آزاده را بر ضد خود تحریک کرده و به قدری دور از منطق سخن گفته که آزادی بیان را با هتک حرمت یکسان گرفته است.

مرجع تقلید شیعیان تصریح کرد: همه مسلمانان بلکه همه عقلای جهان این عمل را محکوم کرده و همگان یک صدا می گوید:

ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست
عِرض خود می بری و زحمت ما می داری

آیت‌الله مکارم‌شیرازی: ‌عقل سیاسی داشتند خود را با جهان اسلام درگیر نمی‌کردند

آیت‌الله مکارم‌شیرازی مرجع تقلید شیعیان نیز با اشاره  به اقدام نابخردانه رئیس جمهور فرانسه عنوان کرد: خبری که در این چند روز جهان اسلام را تکان داد، اهانت بی شرمانه به ساحت مظهر رحمت الهی پیامبر عظیم الشأن اسلام توسط رئیس جمهور نادان فرانسه است.

وی تصریح کرد: مسلمانان از این اهانت سخت خشمگین‌اند و موج نفرت و انزجار از این عمل سخیف همه جا را فرا گرفته است. کدام عاقل قبول می‌کند که صدها میلیون مسلمان جهان را با توهین بسیار زشت و زننده به پیامبرشان ناراحت کنند و بذر دشمنی را در دل آنها بپاشند؟! آیا مفهوم آزادی بیان غربی توهین به مقدسات مسلمانان است؟! آیا هیچ عاقلی چنین کار نابخردانه‌ای را انجام می‌دهد؟! اگر سیاستمداران غربی عقل سیاسی داشتند خود را با جهان اسلام درگیر نمی‌کردند و به جای رفتار عاقلانه به ماجراجویی نمی‌پرداختند.

مرجع تقلید شیعیان بیان کرد: دشمنان اسلام هنگامی که نفوذ و رشد اسلام را در غرب به چشم دیدند در توطئه ای شیطانی صاحبان یک فکر تندرو و باطل یعنی وهابیت تکفیری را تقویت کردند تا جلوۀ رحمانی اسلام در اذهان مخدوش گردد و در پس آن اسلام هراسی و توهین را در بین مردم نشر دادند به امید آنکه نور پرفروغ آئین پیامبر رحمت را خاموش کنند.

استاد سطوح عالی حوزه علمیه گفت: باید ثابت کنیم که پیامبر(ص) از روح و جان و عزیزترین عزیزانمان برایمان عزیزتر است و بر دولت‌های اسلامی لازم است با استفاده از ابزارهای سیاسی و اقتصادی با فشار بر دولت فرانسه جلوی تکرار این گونه جسارت‌ها را بگیرند.

آیت‌الله نوری‌همدانی: مجامع بین‌المللی و کشورهای اسلامی ‌واکنش سریع نشان دهند

آیت الله نوری همدانی مرجع تقلید شیعیان ضمن محکوم نمودن اقدام وقیحانه رئیس جمهور فرانسه در اهانت به ساحت قدسی پیامبر اسلام(ص) از مسلمانان جهان خواست با حفظ وحدت و همبستگی این جنایت را محکوم کنند و اهانت‌کنندگان را مورد تحریم قراردهند.

مرجع تقلید شیعیان با اشاره به آیه یرِیدُونَ لِیطْفِؤُا نُورَ الله بِأَفْواهِهِمْ وَاللهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کرِهَ الْکافِرُونَ، بیان کرد: کافران می‌خواهند‌ نور خدا را به‌گفتار باطل و طعن و مسخره خاموش کنند و البته خدا نور خود را هرچند کافران خوش ندارند کامل و محفوظ خواهد داشت. (صف/8)

استاد سطوح عالی حوزه علمیه گفت: اهانت به ساحت مقدس پیامبر اعظم صلّی اللّه علیه و آله و قرآن کریم موجب تأسف و تأثر عمیق هر انسان آزاده و موحدی است. این روزها شاهد بدترین نوع کینه‌توزی دشمنان نسبت به جامعه اسلامی و پیامبر اکرم و قرآن کریم می‌باشیم.

وی ادامه داد: آنچه قطعی و روشن است آن است که قرآن کریم کتاب سعادت بشریت است و هرانسانی که آن را بخواند مسیر عزت و رستگاری و ظلم‌ستیزی را می‌یابد و آشنای با سیره نبوی کرامت انسانی و حقیقت را می‌آموزد، از این رو عده‌ای انسان‌های بی‌خرد و کج‌اندیش بر این باورند که می‌توانند با اهانت به این مقدسات مسیر حق و بیداری انسانها را به‌نفع خود تغییر دهند.

آیت الله نوری همدانی گفت: اما غافل از آن هستند دیگر این نقشه‌های ترسیم‌شده در اندیشکده‌های صهیونیستی جواب نخواهد داد و حقیقت آشکار خواهد شد، آنچه قابل توجه است این افراد پایبند به اخلاقیات و توصیه‌های پیامبران عزیز ادیان دیگر هم نیستند و فقط برای تمایلات شخصی خود می‌کوشند.

مرجع تقلید شیعیان بیان کرد: از دولت و رئیس جمهور فرانسه می‌خواهیم دست از این رفتار وقیحانه بردارد و مسلمانان در هرکجای جهان هستند با وحدت و همبستگی خود این جنایت را محکوم کنند و این اهانت‌کنندگان را مورد تحریم قراردهند.

استاد سطوح عالی حوزه علمیه عنوان کرد: اینجانبضمن محکوم کردن این اهانت از مجامع بین‌المللی خصوصاً کشورهای اسلامی می‌خواهم واکنش سریع نسبت به این موضوع داشته باشند.

آیت‌الله علوی‌گرگانی: چهره واقعی فرانسه با اهانت به پیامبر(ص) و اسلام‌ستیزی برملا شد

آیت‌الله علوی گرگانی مرجع تقلید شیعیان با محکومیت شدید اقدام رئیس جمهور فرانسه و جسارت او به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به بیان کرد: بار دیگر سخنان رئیس جمهور فرانسه آقای مکرون در حمایت از اهانت به پیامبر رحمت و محبت حضرت محمد صلی الله علیه و آله چهره واقعی آنان را در اسلام ستیزی بر ملا ساخت.

وی افزود: دنیای غرب و کشورهای اروپایی که استقبال مردم جهان مخصوصا ملت‌های اروپا را به اسلام مشاهده کرده و خود را از مبارزه منطقی با این دین متین و الهی عاجز می‌دانند، متمسک به هر وسیله‌ای شده تا چهره این دین را در نزد عموم مردم مخدوش کنند.

مرجع تقلید شیعیان بیان کرد: گاهی با حمایت از گروههای تکفیری و گمراه و میدان دادن به آنان در نشان دادن چهره خشن از اسلام و گاهی نیز با تمسخر و اهانت به مقدسات اسلامی همچون قرآن کریم و پیامبر رحمت حضرت محمد صلی الله علیه و آله تلاش در دور کردن مردم از تعالیم الهی این دین دارند.

استاد سطوح عالی حوزه علمیه عنوان کرد: قطعا آنچه را که استکبار جهانی برای مبارزه با اسلام در ذهن می پروراند محقق نخواهد شد و نقشه های آنان نقش بر آب می شود.

آیت الله علوی گرگانی گفت: اینجانب جسارت رییس جمهور فرانسه به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را محکوم می‌کنم و بهانه آزادی بیان در غرب نباید موجب اهانت به مقدسات ادیان ابراهیمی علیه السلام شود، امید است خداوند متعال ملت های مستضعف جهان را از چنگال استکبار جهانی خلاص گرداند و فرج واقعی را محقق فرماید.

آیت‌الله جوادی‌آملی : پیامبر اسلام بر تمام بشریت حق دارد / بی‌ادبی ‌با هیچ عقلی جور در‌نمی‌آید

آیت الله جوادی آملی مرجع تقلید شیعیان در پایان جلسه درس فقه خود، با بیان اینکه فضائلی که در جوامع بشری وجود دارد محصول کار انبیاء الهی است، اظهار داشت: یک سلسله مسائل اخلاقی یا فضائلی در جوامع بشری هست، این مطلب اول؛ در بعضی از جاها عدل است در بعضی از جاها ادب است در بعضی از جاها احسان است، «فی الجمله» در جوامع بشری هفت ـ هشت میلیارد بشر یک سلسله فضائلی در بعضی از جاها هست. مطلب دوم این است که این محصول کار انبیاء است وگرنه بشر نزد خودش این گونه از فضائل را نداشت این گونه از گذشت‌ها را نداشت.

وی تصریح کرد: مطلب دیگر اینکه مرحوم کاشف الغطای بزرگ در کشف الغطاء می گوید به اینکه اگر معاذالله پیغمبر اسلام نبود دینی در عالم نبود، برای اینکه خلیل حق آمده ذبیح حق آمده کلیم حق آمده، مسیح حق آمده ولی کتابشان در دسترس نیست، تحریف شده است آنکه معاذالله در کتابش دارد که خدا با فلان پیامبر کشتی گرفت این دین نمی ماند، وجود مبارک پیغمبر که آمد چندین کار جهانی کرد، موسی را معرفی کرد، عیسی را معرفی کرد، خلیل حق را، ذبیح حق را، تورات و انجیل و صحف ابراهیم را معرفی کرد به عظمت در حدّ فرشته ها بلکه بالاتر از فرشته ها. کتاب های آنها را در حدّی که اصیل بود معرفی کرد لذا مسیحیت ماند، یهودیت ماند، کلیمیت ماند، فرمایش ایشان در کشف الغطاء این است که اگر معاذالله پیامبر اسلام نیامده بود دینی نمی ماند.

استاد حوزه علمیه با بیان اینکه پیامبر اسلام بر تمام بشریت، حق دارد و بی ادبی نسبت به چنین شخصیتی با هیچ عقلی جور در نمی آید، بیان کرد: بنابراین الآن تمام این تقریبا هشت میلیارد بشر روی زمین در کنار و سفره وجود مبارک پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) هستند، و نسبت به این پیامبر که حقّ جهانی دارد بر بشریت، بی‌ادبی کردن اصلاً با هیچ عقلی جور در نمی آید، اینها باید حواسشان جمع باشد حالا چه کسی اینها را تحریک کرده؟ چگونه شده؟ آنها باید مواظب باشند که حرم امن حضرت را از هر نظر حفظ بکنند، یک؛ اما ذات اقدس الهی به برکت پیغمبر به ما آبرو داد شرف داد فرمود مردم مرده بودند پیغمبر زنده نمود ﴿اسْتَجِیبُوا لِلّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یحْییکُمْ﴾[1] این آمد شما را زنده نمود، آدم زنده اگر جامد باشد بایستد می پوسد اینها را راه اندازی کرد، صراط درست کرد، راه درست کرد، حرکت انداخت، محرّک شد، رهبری اینها را به عهده گرفت که بشود ﴿لِیخْرِجَکُم مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّورِ﴾[2]

مرجع تقلید شیعیان افزود: در سوره مبارکه «احزاب» همانطوری که درباره پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) آمده است ﴿إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یصَلُّونَ﴾،[3] درباره مؤمنین هم هست ﴿هُوَ الَّذی یصَلِّی عَلَیکُمْ وَ مَلائِکَتُهُ لِیخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ﴾[4] ما را به کجا رساند که خدا بر ما صلوات می فرستد! و فرشته ها هم به احترام تصلیه الهی، در جوار تصلیه الهی با تفاوت دو جمله، آنها هم بر ما صلوات می فرستند ما را برد در حدّ فرشته ها. این دین است آن وقت نسبت به این کسی می تواند به خودش اجازه بدهد دهن باز کند معاذالله بی ادبی کند؟!

وی گفت: هیچ مسیحی نمی تواند بگوید که من به کلیسا اکتفا می کنم، کلیسا را قرآن احیا کرد؛ نمی تواند بگوید من به انجیل اکتفا می کنم، انجیل را قرآن احیا کرد؛ اگر کتابی روی کره زمین قداستی دارد به برکت قرآن کریم است چون او آمده تورات را معرفی کرده است انجیل را معرفی کرده است زبور را معرفی کرده است ﴿إِنَّ هذا لَفِی الصُّحُفِ الْأُولی‏ ٭ صُحُفِ إِبْراهیمَ وَ مُوسی﴾،[5] فرمود این حرفهایی که ما در قرآن گفتیم در کتاب انبیای قبلی هم هست آن است.

آیت الله جوادی آملی خاطرنشان کرد: بنابراین چه گروهی چه دستی در کار است که خدای ناکرده می خواهند یک اختلاف داخلی یا اختلاف خارجی یا جنگ نیابتی ایجاد بکنند این را همه عزیزان ما بزرگان ما هم باید بدانند که ما باید این معارف را منتقل کنیم این را بنویسیم و بگوییم و به جهانیان برسانیم این حرفها را اما خدای ناکرده کاری نشود که باز یک جنگ نیابتی، یک جنگ فتنه ای، در یک گوشه عالم به پا بشود. آنها خواسته شان هم همین است و از خدای سبحان هم قسم می دهیم به حق اهل بیت عصمت و طهارت که این دین را تا ظهور صاحب اصلی اش از هر خطری حفظ بفرماید و ما را هم إنشاءالله از بهره مندان اصلی این دین قرار بدهد.

البتّه کشورها در مدیریّت این وضع جورواجورند، همه یک جور نیستند؛ بعضی‌ها بدترین مدیریّت را میکنند مثل آمریکا -که مدیریّتشان نسبت به این قضیّه جزو بدترین مدیریّتها است- بعضی‌ها هم نه، بهترند. ما باید سعی کنیم بهترین مدیریّت را اِعمال کنیم تا بتوانیم از این حادثه عبور کنیم. این حادثه، حادثه‌ی مهمّی است.

* کاری که در یکی دو هفته‌ی قبل در برخورد با دولت و رئیس‌جمهور و مانند اینها از سوی بعضی‌ها انجام گرفت، ولو بین آنها برادران خوبی بودند و هستند لکن کار، کار غلطی بود. من به طور صریح این را بگویم که انتقاد غیر از هتک حرمت است؛ هتک حرمت جایز نیست، نسبت به هر مسئولی. حالا بین آحاد مردم هم هتک حرمت حرام است و جایز نیست، [لکن] نسبت به مسئولین، بیشتر؛ بخصوص نسبت به مسئولین بالای کشور. ممکن است شما انتقاد داشته باشید، انتقادتان هم وارد باشد، این کاملاً ممکن است، حق هم دارید انتقاد کنید، امّا انتقاد کردن یک حرف است، اهانت کردن یک حرف است، هتک حرمت کردن یک حرف است؛ این نکته‌ی بسیار مهمّی است، همه باید توجّه کنند. این‌ جور کارها، این‌ جور هتک حرمت‌ها کار امثال آمریکایی‌ها است، که خودشان را در دنیا رسوا کردند؛(۱) در مناظراتشان، در برخوردهایشان، در کارهای مطبوعاتی‌شان‌ و رسانه‌ای‌شان.

* باید کاری کنند که گرفتارها در همان روزهای اوّل و دوّم شناسایی بشوند و معالجه بشوند. از طرف افراد وارد و متخصّص به من گفته شد که اگر این کار انجام بگیرد تلفات به یک‌دهم میرسد؛ خب این خیلی مهم است. ما هر کاری بتوانیم در این زمینه بکنیم باید انجام بدهیم.

* متأسّفانه گاهی انسان در تصویرهای تلویزیونی مشاهده میکند که در یک قضایائی، در یک جایی، یک جمعی هستند و بعضی از مسئولین اصلاً همین ماسک را، یا نزده‌اند یا درست نزده‌اند و بی‌اعتنائی میکنند،‌ فاصله را رعایت نمیکنند؛ این را بایستی مسئولین رعایت کنند. وقتی مسئولین رعایت نکنند، مردم احساس میکنند که رعایت کردن خیلی لزومی ندارد.

* کسانی در این قضیّه بیکار میشوند، و بعضی از اینها که بیکار میشوند، بیمه‌ی بیکاری هم ندارند؛ اینجا تأمین اجتماعی وظیفه دارد که در این زمینه وارد بشود. البتّه این هم باز جزو آن جاهایی است که عرض کردیم، خیّرین میتوانند کمک کنند، و یکی از افضل قُربات(۲) و افضل نفقات همین است.

* همه‌ی این چیزهایی که گفتیم ابزارند؛ آن کسی که به این ابزارها جان میدهد و روح میدهد، خدا است. وَ تَسَبَّبَت بِلُطفِکَ الاَسباب‌؛(۳) سبب‌ها را تو سبب میکنی. از خدای متعال باید خواست، دعا کرد، تضرّع کرد؛ که اگر ان‌شاءالله نظر لطف پروردگار به ملّت ما باشد -که همیشه بوده؛ در این قضیّه هم قطعاً خوبانی هستند که [اگر] دستشان را به دعا بلند کنند، دعا کنند، از خدا بخواهند، نظر لطف پروردگار باز هم متوجّه این ملّت خواهد شد- در این صورت واقعاً همه‌ی این چیزهایی که گفته شد، این ابزارها، این اسباب، ان‌شاءالله اثر خواهد گذاشت و [نتیجه] تحقّق پیدا خواهد کرد. هم دعا کنیم، هم تضرّع کنیم، هم استغفار کنیم؛ اللَهُمَّ اغفِر لِیَ الذُّنوبَ الَّتی تُنزِلُ النِّقَم؛ بعضی از گناهان هست که نقمت(۴) الهی را بر انسانها، بر اجتماعات، بر افراد نازل میکند. اللَهُمَّ اغفِر لِیَ الذُّنوبَ الَّتی تَحبِسُ الدُّعاءَ اللَهُمَّ اغفِر لِیَ الذُّنوبَ الَّتی تُنزِلُ البَلاء.(۵) استغفار لازم است؛ استغفار کنیم تا خدای متعال ان‌شاءالله تفضّل کند و از این گردنه عبور کنیم.


۱) اشاره به قضایای انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ آمریکا
۲) آنچه موجب نزدیکی بنده به خدا میشود
۳) صحیفه‌ی سجّادیّه، دعای هفتم
۴) عذاب، مجازات
۵) مصباح المتهجّد، ج ۲، ص ۵۷
سه شنبه, 06 آبان 1399 00:18

چهل حدیث درباره امام زمان(عج)

بمناسبت نهم ربیع‌الاول، آغاز ولایت امام عصر (عج) و دوازدهمین ستاره درخشان آسمان امامت و ولایت و منجی عالم بشریت چهل حدیث درباره امام زمان(عج) را در اینجا بخوانید.

 

 

 

١ـ «پیامبرگرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»:
المَهدِی طاووسُ أَهلِ الجَنَّةِ.
مهدی(ع) طاووس اهل بهشت است. (الشِّهاب‌ فی‌الحِکَمِ و الآداب، ص ١٦)

 

٢ـ «پیامبرگرامی اسلام (صلی‌الله علیه و آله و سلم)»:
افضلُ اَعمالٍ اُمّتی اِنتظارُ الفَرَج.
افضل اعمال امت من انتظار فَرَج و ظهور امام زمان علیه‌السلام است. (الشِّهاب فی‌الحِکَم و الآداب، ص ١٦)

 

٣ـ «حضرت مهدی(عج)»:
اَکثِروا الدُّعاءَ بِتَعجِیل الفَرَجِ فَاِنَّ ذلِکَ فَرَجُکُم.
برای تعجیل در ظهور من زیاد دعا کنید که خود فَرَج و نجات شما است. (کمال‌الدین، ج ٢، ص ٤٨٥)

 

٤ـ «مولی امیرالمؤمنین(علیه‌السلام)»:
اِنتَظِروا الفَرَجَ وَلا تَیأسُوا مِن رَوحِ الله.
همواره در انتظار (فرج و ظهور صاحب‌الزمان علیه‌السلام) باشید و یأس و ناامیدی از رحمت خدا به خود راه مدهید. (بحار، ج ١٥، ص ١٢٣)

 

٥ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
مَن ماتَ مِنکُم وَ هُوَ مُنتظِرٌ لِهذا الأََمرِ کان کَمَن هوُ مَعَ القائِمِ فی فُسطاطِه.
هر کس از شما که در حال انتظار ظهور حضرت مهدی(علیه‌السلام) از دنیا برود همچون کسی است که در خیمه و معیت آن حضرت در حال جهاد به سر می‌برد. (بحار، ج ٥٢، ص ١٢٦)

 

٦ـ «پیامبرگرامی اسلام (صلی‌الله علیه و آله و سلم)»:
مَن اَنکَرَ القائِمَ مِن وُلدی أَثناءَ غَیبَتِهِ ماتَ میتَةً جاهِلیةً.
کسی که قائم(مهدی) را که از فرزندان من است در دوران غیبتش مُنکِر شود، بر حالت جاهلیت قبل از اسلام از دنیا خواهد رفت. (منتخب‌الاثر، ص ٢٢٩)

 

٧ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
لَو لَمْ یبْقَ منَ الدُّنیا اِلاَّ یومٌ واحِدٌ لَطَوّلَ اللهُ ذلِکَ الیومَ حَتّی یخرُجَ قائمُنا أَهْلَ البَیت.
اگر از عمر دنیا تنها یک روز مانده باشد خداوند آن روز را آنقدر طولانی می‌کند تا قائم ما اهل بیت(علیه‌السلام) ظهور یابد. (منتخب‌الاثر، ص ٢٥٤)

 

٨ـ «حضرت مهدی(عج)»:
فَاِنّا یحیطُ عِلمُنا بِأَنبائِکُم و لایعزُبُ عَنّا شَیءٌ مِن اَخبارکُم.
ما از اوضاع شما کاملاً باخبریم و هیچ چیز از احوال شما بر ما پوشیده نیست. (بحار، ج ٥٣، ص ١٧٥)
٩ـ «حضرت مهدی(ع)»:
اِنّی اَمانٌ لِأَهلِ اِلأرضِ کما أَنَّ النُّجومَ اَمانٌ لِأَهلِ السّماء.
من برای اهل زمین أمن و أمانم همان گونه که ستارگان آسمان أمن و أمان اهل آسمانند. (بحار، ج ٧٨، ص ٣٨)

 

١٠ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
المُنتَظِرُ لِلثّانی عَشَر کَالشّاهِرِ سَیفَهُ بَینَ یدَی رُسولِ الله صلی‌الله علیه و آله یذُبُّ عَنهُ.
کسی که در انتظار امام دوازدهمین خود به سر می‌برد همانند کسی است که در رکاب رسول خدا(صلی‌الله علیه و آله و سلم) شمشیر کشیده و از آن حضرت دفاع می‌نماید. (کمال‌الدین، ص ٦٤٧)

 

١١ـ حضرت مهدی(ع):
إنّا غَیرُ مُهمِلینَ لِمُراعاتِکُم ولا ناسین لِذِکرِکُم و لَولا ذلِکَ لَنَزلَ بِکُم اللّأْواءُ وَاصطَلَکُمُ الأَعداءُ.
ما در رعایت حال شما هیچ کوتاهی نمی‌کنیم و یاد شما را از خاطر نمی‌بریم وگرنه محنت و دشواریها شما را فرا می‌گرفت و دشمنان شما را از بُن و ریشه قلع و قمع می‌ساختند. (بحار، ج ٥٣، ص ٧٢)

 

١٢ـ حضرت مهدی(ع):
اَنَا خاتِمُ الأوصیاءِ وَ بی ‌یدفَعُ اللهُ البَلاءَ عَن اَهلی و شیعَتی.
من ختم‌کنندة راه اوصیا هستم و به وسیلة من خدا بلاها را از اهل بیت من و شیعیانم دفع می‌نماید. (غیبت شیخ طوسی، ص ٢٤٦)

 

١٣ـ «پیامبرگرامی اسلام (صلی‌الله علیه و آله و سلم)»:
یخرُجُ المَهدی و علی رَأسِه غَمامَةٌ فیها مُنادٍ ینادی «هذا المَهدی خَلیفةُ اللهِ فَاتَّبِعوهُ»
زمانی که حضرت مهدی(ع) ظهور می‌کند ابری بالای سر دارد که در آن منادی ندا می‌کند «این مهدی خلیفة‌الله است، از او متابعت و پیروی کنید.» (بحار، ج ٥١، ص ٨١)

 

١٤ـ «امام جعفرصادق(علیه‌السلام)»:
قَبْلَ قیامِ القائمِ(علیه‌السلام) خَمسُ علاماتٍ مَحْتُوماتٍ. اَلیمانی وَ السُّفیانی و الصَّیحَةُ وَ قَتلُ النَّفسِ الزَّکِیةِ وَ الخَسفُ بِالبَیداء.
پیش از ظهور حضرت قائم(علیه‌السلام) وقوع این پنج علامت حتمی است: ظهور یمانی (از یمن)، سفیانی (از شام)، صیحه و فریاد آسمانی، کشته شدن نفس زکیه (سیدی بزرگوار در مسجدالحرام) و فرو رفتن لشکر سفیانی در زمین بیداء (بیابان میان مکه و مدینه). (الزام‌الناصب، ج٢، ص ١٣٦ ـ بحار، ج ٥٢، ص ٢٠٤)

 

١٥ـ «امام محمدباقر (علیه‌السلام)»:
وَ قَتلُ غلامٍ مِن آلِ مُحمّدٍ عَلیهِمُ السلامُ بَینَ الرُّکنِ و المَقامِ اِسمُهُ محمدُبنُ الحَسَنِ «اَلنَّفسُ الزّکیةِ».
(از علائم نزدیک ظهور حضرت) جوانی از آل محمد(علیه‌السلام) به نام محمد بن الحسن «نفس زکیه» میان رکن حجر‌الاسود و مقام ابراهیم به شهادت می‌رسد. (بحار، ج ٥٢، ص ١٩٢)

 

١٦ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
لَیسَ بَینَ قِیامِ قائِمِ آلِ مُحمدٍ علیهم السلام وَ بینَ قَتلِ النّفسِ الزّکِیةِ الاّ خَمسَ عَشَرَةَ لیلةً.
فاصله میان قیام قائم آل محمد(علیه‌السلام) و شهادت «نفس زکیه» تنها پانزده روز خواهد بود. (بحار، ج ٥٢، ص ٢٠٣)

 

١٧ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
قُداّمُ القائِمِ مَوتَتان: مَوتٌ احمرُ وَ موتٌ اَبیضُ حتّی یذَهَبَ مِن کُلِّ سبعةٍ خمسةٌ! اَلموتُ الأحَمرُ السَیفُ و المَوتُ اَلأَبْیضُ الطَاّعونُ.
پیش از قیام حضرت، دو نوع مرگ و میر خواهد بود: یکی مرگ سرخ و دیگر مرگ سفید آنچنان (سهمگین و هولناک) که از هر هفت نفر پنج نفر از بین خواهند رفت! مرگ سرخ با شمشیر(اسلحه) و مرگ سفید بیماری(همه‌گیر) طاعون است. (کمال‌الدین، ص ٦٥٥)

 

١٨ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
لایقومُ حتّی یقتَلَ الثُّلثُ و یموتُ الثُّلثُ و یبقَی الثُّلث!
قیام حضرت نخواهد بود تا زمانی که یک سوم مردم کشته شوند و یک سوم دیگر می‌میرند و تنها یک سوم باقی خواهند ماند! (بشارت‌الاسلام، ص ١٧٥)

 

١٩ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
کَذَبً الوَقّاتون، إنّا اَهلُ بَیتٍ لانُوَقِّتُ.
دروغ می‌گویند کسانی که زمان ظهور حضرت را پیشگوئی می‌کنند. ما خاندان اهل بیت برای فَرَج حضرتش زمان معین نمی‌کنیم. (بحار، ج ٥٢، ص ١١٨)

 

٢٠ـ «امام محمدباقر (علیه‌السلام)»:
اذا خَرَجَ أَسنَدَ ظَهْرهُ اِلَی الکَعبةِ وَ اجتَمع له ثلاثُمِأَةٍ وَ ثَلاثَةَ عَشَرَ رجَلاً. فَأَوَّلُ ما ینطِقُ بِهِ هذِهِ الإیة «بَقِیةُ‌الله خیرٌلکُم اِنْ کُنتُم مؤمنین.»
زمانی که حضرت ظهور می‌کند به خانة کعبه تکیه می‌دهد و در خدمتش سیصد و سیزده نفر (یاران به تعداد لشکریان بدر) حضور پیدا می‌کنند. اول سخن حضرت آیه شریفه است: «بَقِیةُ‌اللهِ خیرٌلکُم اِنْ کُنتُم مُؤمنین». (اِعلام الوری، ص ٤٣٣)

 

٢١ـ «امام علی‌بن‌موسی‌الرضا (علیه‌السلام)»:
علامَتُهُ أَن یکوُنَ شَیخَ السِّنِّ شَابَّ المَنظَرِ حتّی أَنَّ النّاظِرَ اِلَیهِ یحسَبُهُ اِبنَ اَربعینَ سنةً.
نشانة مخصوص حضرت چهرة جوان بودن او در سن کهولت است به گونه‌ای است که هر کس حضرت را می‌بیند او را چهل ساله می‌پندارد. (اِعلامُ الوَری، ص ٤٣٥)

 

٢٢ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
لایبقی مُؤمنٌ مَیتٌ اِلاّ دَخَلتْ عَلیهِ الفَرحةُ فی ‌قَبرِه.
در وقت ظهور حضرتش، هیچ مؤمن از دنیا رفته باقی نمی‌ماند مگر آن که سرور و شادمانی قبر او را فرا می‌گیرد. (بحار، ج ٥٢، ص ٣٢٨)

 

٢٣ـ «پیامبرگرامی اسلام (صلی‌الله علیه و آله و سلم)»:
مِن ذُُرَّیتی اَلمهدی اِذا خَرجَ نَزَل عیسَی بنُ مریمَ(علیه‌السلام) لِنُصرتِهِ فَقَدَّمَهُ وَ صلّی خَلفَهُ.
مهدی(ع) از فرزندان من است، زمانی که قیام می‌کند عیسی بن مریم(علیه‌السلام) جهت نصرت و یاری او (از آسمان) فرود می‌آید و حضرتش را برای نماز مقدّم می‌دارد و به او اقتدا می‌نماید. (امالی صدوق، ص ١٨١)

 

٢٤ـ «پیامبرگرامی اسلام (صلی‌الله علیه و آله و سلم)»:
اَلمهدی(ع) یکسِرُ الصلیبَ وَ عِندَهُ عیسی(علیه‌السلام).
حضرت مهدی(ع) پس از ظهور، در حالی که حضرت عیسی(ع) در محضر اوست صلیب (مسیحیان) را درهم می‌شکند. (اثباة‌الهداة، ج ٣، ص ٦٥٠)

 

٢٥ـ «امام محمدباقر (علیه‌السلام)»:
(فی روایةٍ) اَوّلُ مایبدأُ القائمُ علیه السلام بِأنطاکِیةَ فَیستَخرِجُ مِنَها التَّوریةَ مِن غارٍ فیه عصا موسی و خاتَم سلیمان(ع).
نخستین کاری که امام زمان(علیه‌السلام) انجام می‌دهد (در یک روایتی) تورات (حقیقی) را از غاری در شهر «انطاکیه» که عصای موسی و انگشتر سلیمان(علیه‌السلام) نیز در آن است بیرون می‌آورد. (بحار، ج ٥٢، ص ٣٩٠).

 

٢٦ـ «پیامبرگرامی اسلام (صلی‌الله علیه و آله و سلم)»:
یظْهَرُ علی یدَیهِ «تابوتُ السَّکینَةٍ » مِن بُحَیرَةِ طَبَرَیة، یحمَلُ فَیوضَعُ بَینَ یدَیهِ ببَیتِ المَقدِسِ فاذا نَظَرَتْ اِلَیه الیهودُ اَسلَمَت اِلاّ قلیلاً مِنهم.
«تابوت سکینه» به دست حضرتش از دریاچة طبرّیه (در فلسطین) بیرون آورده می‌شود و همراه آن حضرت حمل شده و در بیت‌المقدس در برابرش گذاشته می‌شود. یهودیان وقتی آن را می‌بینند، به جز تعدادی اندک، همه مسلمان می‌شوند. (الملاحم و الفتن، ص ٥٧)

 

٢٧ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
یقومُ بأمرٍ جَدیدٍ و سُنَّةٍ جَدیدةٍ و قَضاءٍ جَدید عَلَی العَرَبِ شَدید.
حضرت که ظهور می‌کند، اموری نوین، و سنتّی نوین، و قضاوت‌های نوینی به همراه خواهد داشت و بر قوم عرب سخت گران خواهد بود. (غیبت نعمانی، ص ١٢٢)

 

٢٨ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
اذا قامَ القائمُ لایبقی اَرضٌ اِلاّ نُودِی فیها شَهادَةُ «اَن لااله اِلاّ اللهُ و أَنّ مُحمداً رسولُ الله صلی الله علیه و آله و سلم.».
زمانی که حضرت قیام می‌کند سرزمینی باقی نمی‌ماند جز اینکه ندای (رسای) شهادتین «لا اله الاالله محمد رسول‌الله(صلی‌الله علیه و آله)» از آن برخواهد خواست. (بحار،‌ ج ٥٢، ص ٣٤٠)

 

٢٩ـ «امام محمدباقر (علیه‌السلام)»:
کَأنّی بِأَصحابِ القائمِ(علیه‌السلام) وَ قَد اَحاطوا بِما بَینَ الخافِقینَ فَلَیس مِن شَیءٍ اِلاّ وَ هُوَ مُطیعٌ لَهمُ.
گویا یاران حضرت قائم(ع) را می‌بینم که بر شرق و غرب عالم سُلطه یافته‌اند و دیگر چیزی وجود ندارد که مطیع و تحت فرمان آنان نباشد. (کمال‌الدین، ج ٢، ص ٦٧٣)

 

٣٠ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
هُوَ المُفرِّجُ الکُرَبِ عَن شیعَتِه بَعد ضَنکٍ شَدیدٍ وَ بَلاءٍ طَویل.
تنها او (مهدی(علیه‌السلام است که پس از دوران‌های طولانی بلاخیز و تنگناهای طاقت‌فرسا، غم‌ها و گرفتاری‌ها را از دل شیعیانش برطرف می‌نماید. (الزام‌الناصب، ص ١٣٨)

 

٣١ـ «امام زین‌العابدین (علیه‌السلام)»:
اِذا قامَ قائمُنا أَذهَبَ اللهُ عَزَّوجلّ عَن شیعَتِناَ العاهَةَ وَ جَعَلَ قُلوبَهُم کَزُبَرِ الحَدیدِ وَ جَعلَ قُوّةَ الرَّجلِ مِنُهم قُوَّةَ اَربعینَ رَجُلاً.
زمانی که قائم ما قیام می‌کند خدای متعال آفت‌ها را از میان شیعیان برطرف می‌کند و دلهایشان (در استقامت) همانند الوار آهنین قرار می‌دهد که قوّت یک مرد آنان برابر قوّت چهل مرد خواهد بود. (بحار، ج ٥٢، ص ٣١٧)

 

٣٢ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
فلا یبقی فی الأَرضِ خَرابٌ اِلاّ و عُمِّرَ.
در حکومت حضرتش جای مخروبه‌ای در زمین باقی نمی‌ماند الّا آنکه آباد می‌گردد. (بشارة‌الاسلام، ص ٩٩)

 

٣٣ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
لایدَعُ بِدعةً اِلاّ اَزالَها وَ لاسُنَّةً اِلاّ اَقامها.
حضرت، هیچ بدعت و ضلالتی باقی نمی‌گذارد مگر اینکه از بین می‌برد و هر سُنّت (و احکام از دست رفته) را از نو برپا خواهد داشت. (بشارة‌الاسلام، ص ٢٣٥)

 

٣٤ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
المَهدی سَمِحٌ بِالمالِ شدیدٌ عَلی العُمّالِ رحیمٌ بِالمَساکینِ.
حضرت مهدی(علیه‌السلام) بخشنده است و مال را به وفور می بخشد، بر مسئولان و کارگزاران بسیار سخت‌گیر و بر فقرا و ضُعفا رئوف و مهربان است. (الملاحم و الفتن، ص ١٣٧)

 

٣٥ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
دارُمُلکِهِ الکوفةُ و مَجلِسُ حُکمِهِ جامِعُها وَ بیتُ سَکَنِهِ و بَیتُ مالِهِ مسجدُ السَّهلةِ.
مقرّ خلافت و حکومت حضرت شهر کوفه است و مجلس حُکم و قضاوتش مسجد اعظم آن، و بَیت‌ُالمال و مَحّل سکوُنت ایشان مسجد سهله خواهد بود. (بحار، ج ٥٣، ص ١١)

 

٣٦ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
اذا قامَ قائمُ آلِ محمدٍ (علیهم‌السلام) بَنی فی‌ظَهرِ الکوفَةِ مَسجداً لَهُ اَلفُ بابٍ وَ اتَّصلَت بیوتُ الکوفَةِ بِنهرِ کَربلاء.
زمانی که قائم آل محمد(علیه‌السلام) ظهور می‌کند در نجف اشرف مسجدی بنا می‌کند که هزار باب دارد و در آن زمان خانه‌های شهر کوفه به شریعة فرات کربلا متصل می‌گردد. (بحار، ج ٥٢، ص ٣٣٧)

 

٣٧ـ «امام جعفرصادق(علیه‌السلام)»:
اذا فَتَحَ جَیشُهُ بلادَ الرّوم یسلِمُ الرومُ علی یدِه فَیبنی لَهُم مَسجداً.
زمانی که قوای حضرت، مغرب‌زمین را فتح می‌کند آنان به دست حضرتش به دین اسلام می‌گروند و امام(علیه‌السلام) برای ایشان مساجد بنا می‌کند. (بشارة‌الاسلام، ص ٢٥١)

 

٣٨ـ «امام محمدباقر (علیه‌السلام)»:
هوَ وَ اللهِ المُضطَرُّ فی‌کتابِ اللهِ وَ هُوَ قَولُ اللهِ «أَمَّن یجیبُ المُضطَرَّ اذا دعاهُ وَ یکَشِفُ السُّوءَ وَ یحعَلُکُمْ خُلفاءَ الأَرض».
به خدا سوگند که او (مهدی (علیه‌السلام مضطر (حقیقی) است که در کتاب خدا آمده می‌فرماید: «اَمَّن یجیب‌المضطر اذ ادعاه و یکشف السؤ...» (بحار، ج ٥٢، ص ٣٤١)

 

٣٩ـ «امام محمدباقر (علیه‌السلام)»:
مَن قَرأَ المُسبِّحاتِ کلَّها قَبلَ أن ینامَ لَمْ یمُتْ حَتّی یدرِکَ القائمَ صَلواتُ الله علَیه و إنْ ماتَ کانَ فی ‌جِوار رسولِ الله صلی‌الله علیه و آله و سلم.
کسی که هر شب مُسَبِّحبات را قبل از خواب بخواند (سوره‌های پنجگانة حدید و حشر و صف، و جمعه و تغابن) نمی‌میرد تا حضرت قائم(علیه‌السلام) را دریابد و اگر پیش از آن از دنیا برود در جوار رسول‌الله(صلی‌الله علیه و آله و سلم) خواهد بود. (تفسیر صافی، ج ٥، ص ١٤١)

 

٤٠ـ «امام محمدباقر (علیه‌السلام)»:
فَیاطوبی لِمَن أَدْرَکَهُ وَ کانَ مِن أنصارِهِ، وَ الوَیلُ کُلُّ الوَیلُ لِمَن خالَفَهُ وَ خالَفَ أَمرَهُ وَ کانَ مِن اعدائِه.
خوشا به حال آن کس که زمان حضرتش را دریابد و در جمع یاوران او باشد، و بدا و بسیار بدا به حال کسی که با او مخالفت و ستیزه کند و از حضرتش فرمان نبرد و در زمرة دشمنانش درآید. (بحار، ج ٥٢، ص ٣٤٨)

وزارت حج و عمره عربستان سعودی اعلام کرد که عربستان  استقبال از عمره گزاران خارج کشور را در سومین مرحله از بازگشت عمره و زیارت تدریجی از اول نوامبر آغاز می کند.

 

این وزارتخانه اعلام کرد که گروه سنی عمره گذاران خارجی باید از ۱۸ تا ۵۰ سال بوده و پروتکل ها بر اساس شروط وزارت بهداشت رعایت شود.

 

این وزارتخانه همچنین این شرط را مطرح کرد که عمره گزاران گواهی معاینه (PCR) و منفی بودن ابتلا به کرونا از یک آزمایشگاه مورد اعتماد عربستان را باید ارائه دهند و ۷۲ ساعت از زمان گرفتن نمونه تا زمان ورود به عربستان نگذشته باشد.

 

عمره گزار همچنین باید رزرو قبلی برای انجام عمره و نماز در مسجد الحرام و زیارت مسجد النبی و نماز در روضه شریفه را بر اساس ضوابط و گنجایش پذیرش عمره گزاران انجام دهد. همچنین باید رزرو پرواز رفت و آمد تایید شده باشد.

 

بر اساس این پروتکل‌ها، عمره گزاران به محض ورود به عربستان سه روز در قرنطینه قرار می‌گیرند.

 

این وزارتخانه از شرکت‌های عمره عربستان خواست تا عمره گزاران را به گروه های ۵۰ نفره تقسیم کنند و یک راهنما را برای هر گروه مشخص و برنامه‌های یکپارچه‌ای را برای آنها جهت پرواز، مسکن و حمل و نقل رزرو کنند.

امام زمان(عج) آخرین حجت معصوم خداوند است، و اوست که احکام الهی را به طور کامل اجرا و حکومت عدل را در جهان برپا خواهد کرد. این مطلبی است که احادیث متواتر اسلامی‌ بر آن دلالت می‌کند. در ۲۵۵ قمری در سامراء منجی عالم بشریت مهدی موعود تنها فرزند امام حسن عسکری دیده به جهان گشود اما برای حفاظت از جان ایشان از دست خلفای عباسی، تولد وی در ابتدا مخفی ماند. خلفای بنی‌عباس بنابر روایات پیامبر(ص) و ائمه(ع) می‌دانستند که دوازدهمین امام همان مهدی است؛ بنابراین مراقبانی بر امام حسن عسکری(ع) و منزل آن حضرت گماردند تا این خبر را  گزارش دهند.(۱) بدین ترتیب ولادت امام زمان(ع) از عموم مردم پنهان نگه داشته شد.
 
شیخ مفید نیز معتقد است: «به دلیل مشکلات آن دوران و جستجوی شدید سلطان وقت و کوشش بی‌امان برای یافتن آخرین حجت خدا، ولادت آن حضرت بر همگان مخفی ماند» مخفی بودن ولادت در تاریخ بی‌سابقه نیست، بلکه نقل شده است، ولادت ابراهیم خلیل(ع) از ترس کشته‌شدن به دست پادشاه زمانش پنهانی بود یا قرآن کریم در سوره قصص آیه ۷ تا ۱۳ در شرح ولادت موسی بن عمران(ع) به پنهانی‌بودن آن اشاره می‌کند.
 
امامت امام زمان(عج) در ۹ ربیع الاول ۲۶۰ قمری و پس از شهادت امام حسن عسکری(ع) آغاز شد اما این آغاز امامت به دلیل دور ماندن از دسیسه های حاکمان جور و ستم و بنابر مشیّت و اراده الهی با غیبت همراه بود که تا ۳۲۹ هجری به طول انجامید و «غیبت صغری» نام گرفت. امام(عج) در این دوره به وسیله چهار نایب خود با مردم ارتباط برقرار می کردند و به پرسش های آنان پاسخ می دادند.
 
خلفای عباسی از جمله مهتدی، معتمد، معتضد، مکتفی، مقتدر، قاهر، راضی و متقی عباسی در ایام غیبت صغرای آن حضرت بر مسلمانان حکومت راندند. مرحله دوم امامت وی با پایان یافتن غیبت صغری شروع و هنوز ادامه دارد.
 
روز آغاز امامت امام زمان(عج) یکی از مناسبت‌های بااهمیت در ایران به شمار می رود، در واقع  آغاز امامت ولی عصر (عج) روزی است که با تاکید بر برادری و برابری و همچنین «ید واحده» بودن مسلمان ها در برابر کفار، مشرکان و دشمنان، انگیزه ای بر تحکیم بیش از پیش اتحاد و همدلی به شمار می رود. پاسداشت چنین روزی بسیار حساس و ضروری است.

فلسفه و حکمت غیبت امام دوازدهم

غیبت امام زمان به معنای پنهان‌شدن و زندگی مخفی مهدی(عج) یکی از اعتقادات مهم شیعه دوازده امامی است اما غیبت آخرین حجت الهی از انظار، چیستی و چگونگی و نیز فواید و فلسفه آن، از جمله مسایلی است که در میان مسلمانان از اهمیت به سزایی برخوردار است؛ تا آنجا که همواره اندیشمندان و پژوهشگران درباره آن به تحقیق و علت شناسی پرداخته اند و دلایل بسیاری را در این زمینه برای آن بیان کرده اند.
 
یکی از مهم ترین منابع برای پاسخ گویی به این سؤالات بررسی آیات قران و سخنان امامان هستند. امام صادق(ع) در پاسخ به این پرسش که حکمت الهی در غیبت امام زمان(عج) چیست؟ فرمودند: «وجه حکمت آن، جز پس از ظهور او آشکار نخواهد شد، چنان‌که وجه حکمت سوراخ کردن کشتی، کشتن جوان و ساختن دیوار توسط خضر (ع)، برای موسی (ع) روشن نشد، مگر هنگام مفارقت آن ۲ از یکدیگر. این امر، امری الهی و سری خدایی و غیبی از غیوب خداوند است. هر گاه ما دانستیم که خداوند ـ عزوجل ـ حکیم است، تصدیق می‌کنیم که همه افعال او حکیمانه است، هر چند وجه حکمت آن‌ها برایمان روشن نگردد».(۲) بنابراین برپایه این حدیث، علّت و حکمت اصلی غیبت برای ما معلوم نیست و پس از ظهور مهدی(عج) آشکار می‌شود.
 
اما در روایات متعدد دیگر، اسرار و عللی برای غیبت آن حضرت بیان شده که قابل توجّه است و می تواند ما را نسبت به وقوع غیبت و لزوم آن به اطمینان بیشتری برساند. در ادامه به مهم ترین دلایل غیبت امام زمان(عج) پرداخته می‌شود. یکی از آن دلایل اراده و خواست خداوند بودن این واقعه است.
 
طبق بیان روایات، غیبت امام مهدی(عج)، بیشتر از ناحیه خدا و بر اساس مشیّت، حکمت و اراده او بوده است و خداوند با غیبت حجت خود، اهدافی مانند آزمون و امتحان مردم را دنبال می کند. در خصوص اینکه چه زمانی غیبت به پایان می رسد، امام باقر «ع» فرمودند: هیهات! هیهات! : لایکونُ فَرَجُنا حتّی تُغَربلوا ثُمَّ تُغَربلوا حتی یذهب الکیدر و یبقی الصفو»؛ «دور است، دور است؛ فرج ما پیش نخواهد آمد تا اینکه غربال شوید، باز غربال شوید... تا اینکه ناخالصی از بین برود و صافی باقی بماند».(۳)
 
بنابراین آزمایش مردم از ۲ جهت صورت می گیرد: چون اصل غیبت بسیار طولانی می شود، بیشتر مردم در شک و تردید می افتند و برخی در اصل ولادت و بعضی نیز در بقای آن حضرت شک می کنند. اگر شخصی اعتقاد خود را به امام «عج» از دست ندهد یا در مشکلات و سختی ها استقامت داشته و مؤمن باشد، از این امتحان سربلند بیرون می آید. یکی دیگر از دلایل این غیبت، اتمام حجت ذکر شده است در واقع با غیبت طولانی همه گروه ها، افراد، اندیشه ها و نظام ها، امکان حکومت بر مردم و مدیریت جامعه را پیدا کرده و ضعف و ناتوانی خود را در اداره جامعه و رفع مشکلات و گسترش عدالت بروز می دهند و خداوند می خواهد بدین ترتیب با مردم اتمام حجت کند و توجّه و خواست آنان را به حکومت معصومان جلب کند.
 
امام صادق(ع) در این زمینه می فرماید: «ظهور تحقق نمی یابد تا اینکه گروهی نماند، مگر اینکه بر مردم حکومت کرده باشد تا شخصی نگوید: اگر ما حکومت داشتیم؛ عدالت را (می گستراندیم)! آن گاه قائم به حق و عدل قیام می کند.(۴)
 
از دیگر دلایل می توان به ایجاد زمینه اجرای احکام الهی در جامعه، امید بخشیدن به مؤمنان و منتظران، تربیت و خودسازی، پاسداری آیین خدا در جلوگیری از آمیختن آن با سلیقه‌ها و افکار شخصی را نام برد.
 
البته برخی بر این باور هستند که غیبت و پنهان زیستی امام مهدی(عج)، می تواند از ناحیه و خواست خود آن حضرت باشد، یعنی، آن حضرت برابر تحقّق بعضی از اهداف و برنامه هایش و رهایی از قید و بند حکومت ها و با اذن الهی، از دیده ها غایب شده است.
 
در این ارتباط می توان به این مؤلّفه ها اشاره کرد: بیعت نکردن با حاکمان. یکی از عواملی که در روایات بسیار به آن اشاره شده، عدم بیعت امام مهدی(عج) با خلفای جور و طاغوت ها است، آن حضرت به جهت اینکه مانند پدرانش مجبور به بیعت با آنان نشود به فرمان خدا از چشم مردم مخفی شد. بنابراین آن حضرت زمانی که ظهور می کند، بیعت هیچ شخص و حکومت غاصب و ستمگری را - حتی به عنوان تقیه - بر گردن ندارد. او قیام می کند در حالی که نسبت به احدی از جباران و حکومت های مختلف، تمکین و تسکین ندارد و از راه تقیه هم حکومت های غیر اسلامی ناکامل را در ظاهر امضا نکرده است. (۵)
 
امام زمان(عج) خود در این زمینه فرموده است: اما در مورد علت غیبت، خدای متعال می فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده اید، هرگز نپرسید از مسایلی که اگر فاش شود، شما را اندوهگین سازد...» هر یک از پدران من بیعتی از طاغوت های زمان به گردن داشت، ولی من به هنگامی ظهور خواهم کرد که بیعت احدی از طاغوت ها، بر گردنم نباشد. (۶)
 
همچنین امام صادق «ع» می فرماید: «قائم ما در حالی ظهور می کند که در گردن او، برای احدی، عهد و پیمان و بیعتی نباشد». یکی دیگر از علت های مهم غیبت امام مهدی(عج) و طولانی شدن پنهان زیستی آن حضرت، آماده شدن جهان و افکار عمومی برای رسیدن به مقصد نهایی و الهی خود است.
 
آمادگی جهان عبارت است از: بالا رفتن سطح آگاهی مردم و درک نیاز به پیشوایی عادل و عالم، به وجود آمدن امکانات و زمینه های مناسب برای تشکیل یک حکومت جهانی، به ستوه آمدن مردم از ظلم و بیدادگری و خواست جهانی و مردمی برای گسترش و احیای عدالت، معنویت و امنیت جهانی. تا این زمان (آمادگی جهانی) فرا رسد، حضرت در غیبت خواهند بود؛ زیرا وظیفه حضرت، تحقّق فراگیر و گسترده تمامی اهداف و برنامه های پیامبران و اولیا است و اقدامات و اصطلاحات او، نیازمند درک بالا و شعور مترقی از طرف مردم است. شیخ طوسی می گوید: «فلسفه غیبت فقدان قدرت لازم امام است که باید مردم به آن همت گمارند؛ در واقع تا هنگامی که مردم زمینه اقتدار او را فراهم سازند، غیبت تداوم خواهد یافت؛ چرا که خداوند خواستار تقویت حضرت مهدی(عج)، به وسیله بشر است، نه فرشتگان» (۷)
 
تمرکز بر اصل امامت و دوری از حواشی
 
حجت الاسلام «مصطفی صادقی» پژوهشگر تاریخ و سیره اهل بیت (ع) و عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در گفت و گویی می گوید: مهدویت مساله ای است که حتی غیر مسلمانان نیز آن را قبول دارند، این که منجی برای نجات بشر خواهد آمد. حضرت مهدی (عج) مورد قبول همه مسلمانان اعم از شیعه و سنی هستند، هرچند در جزییات این پذیرش اختلاف هایی به چشم می خورد اما در کلیات، حضرت مهدی موعود (عج) مورد پذیرش عمومی هستند. ایشان بر این باور است که شیعیان باید بر اصل امامت امام زمان (عج) تمرکز کنند و از حواشی دوری گزینند، برای نمونه رویت آن حضرت را بر پایه روایت هایی که از امام عصر(عج) موجود است، نمی توان تایید کرد چرا که حضرت، خود فرمودند: «اگر شخصی ادعایی در این باره داشت، تکذیب کنید» و چنین دیداری اتفاق نیفتاد مگر علمای بزرگی که ارتباطی با امام زمان(عج) داشتند و خودشان گفتند: در زمان حیات ما این مساله را منتشر نکنید.
 
در مورد ارتباط با امام عصر(عج) با افراد، اختلاف هایی هست، هرچند مرحوم کافی مواردی از این موارد را بیان کرد. در این راستا، سایر ادعاهایی که از طرف عده ای سودجو صورت می گیرد، نباید مورد وثوق قرار گیرد.
 
همچنین ادعاهای زیادی از طرف افراد مبنی بر داشتن نیابت از طرف آن حضرت مطرح می شود که به این مسایل بی اساس به هیچ عنوان نباید ترتیب اثر داد.
 
منابع
 
۱- انصاری زنجانی خوئینی، اسماعیل، الموسوعة الکبری عن فاطمة الزهراء (ع)، ج‌ ۷، ص ۱۲۱، قم، دلیل ما، ۱۴۲۸ق.
۲- علل الشرایع، شیخ صدوق؛ ترجمه و تحقیق سیدمحمدجواد ذهنی تهرانی. قم: مومنین: اندیشه هادی، ۱۳۹۱ ج۱، ص۲۴۴، باب ۱۷۹
۳- بحار الانوار، محمد باقر مجلسی، مترجم مترجم علی دوانی، کتابفروشی اسلامیه، ج ۵۲، ص ۱۱۳
۴- همان، ص۲۴۴
۵- امامت و مهدویت، لطف الله صافی گلپایگانی، بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود، ۱۳۹۱قم، ج ۲، ص ۳۵۰
۶- بحار الانوار، محمد باقر مجلسی، مترجم مترجم علی دوانی، کتابفروشی اسلامیه، ج ۵۲، ص ۹۲
۷- تلخیص الشافی، طوسی، محمد بن حسن ج ۱و۲، نشر عزیزی، ص ۹۵