emamian

emamian

سول خدا صلی الله علیه و آله:

یا اَباذَرٍّ! حاسِبْ نَفْسَکَ قَبْلَ اَنْ تُحاسَبَ، فَاِنَّهُ اَهْوَنُ لِحِسابِکَ غـَداً، وَ زِنْ نَفْسَکَ قَبْـلَ اَنْ تُـوزَنَ، وَ تَجَهَّزْ لِلْعَرْضِ الأکْبَرِ یَوْمَ تُعْرَضُ، لاتَخْـفی عَلَی اللّه خافِیةٌ

ای ابوذر! پیش از آنکه به حسابت برسند، خودت به حساب خود برس که این کار، حساب فردای تو را آسان تر می کند و پیش از آنکه تو (و عمل تو) را وزن کنند، خودت را وزن کن و آماده عرضه بزرگ باش، آن روز که تو را عرضه می کنند و آن روز، هیچ کار پنهانی بر خداوند پوشیده نمی ماند.

 

وسائل الشیعه، ج ۱۱۷ ص ۳۷۹

بیان ابعاد شخصیتی و اقیانوس فضایل وجود مقدس حضرت صدیقه طاهره(س) با وجود حیات کوتاه آن حضرت چنان گسترده است که با استناد به منابع معتبر روایی و رجالی مورد اتفاق فریقین و حتی برخی دانشمندان مسیحی[1]، قلم از توصیف شایسته ایشان قاصر است. کسب مقام عظیم در بعد معنوی و معرفتی، زندگی خانوادگی و اجتماعی و سیاسی، به ویژه نقش آفرینی در جامعه با وجود تحمل مصائب عظیم و ایستادگی در مقابل انواع بلایا در مسیرِ جهاد فی سبیل اللَّه، آن حضرت را در مرتبه ای قرار داده که در اوج قله تصور است. از سوی دیگر مقامات عالیه آن حضرت در نزد پدر بزرگوارشان، حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی(ص) و نیز شباهت های رفتاری در گفتار و کردار حضرت صدیقه کبری به پدر بزرگوارشان که در کتب مختلف بدان اشاره شده، بدون تردید ایشان را در مرتبتی قرار داده که صرفاً به عصر خود تعلق ندارند، بلکه الگویی جاویدان برای همه دوران ها هستند.

در این مجال با رعایت اختصار به بخش هایی از سیره آن بزرگوار که در حد توان ما[2] قابلیت الگوبرداری و درس آموزی برای جامعه امروز ما را دارد مرور می کنیم که:

آب دریا را اگر نتوان کشید

هم به قدر تشنگی باید چشید

فضایل حضرت زهرا «سلام الله علیها»

در منابع اهل سنت فضائل بسیاری از زبان «عایشه» درباره حضرت فاطمه(س) نقل شده است: «ما رأیت افضل من فاطمة غیر ابیها»؛ جز پیامبر(ص)، احدی را برتر از فاطمه ندیدم.» و نیز: «من هرگز کسی را شبیه تر از فاطمه(س) به رسول خدا(ص) در رفتار وکردار و نحوۀ نشست و برخاست ندیدم. هرگاه که فاطمه(س) بر پیامبر(ص) وارد می شد، آن حضرت به خاطرش از جای بر می خاست و به سویش می رفت و او را می بوسید.» و نیز: «ما رأیت احداً قط اصدق من فاطمة: هرگز کسی را راستگوتر از فاطمه ندیدم.»[3]

در توصیف عظمت و بزرگی حضرت زهرا(س) همین بس که حضرت خاتم الانبیا(ص) در ستایش ایشان فرمودند: «فاطمة بضعة منّی یقبضنی ما یقبضها، ویبسطنی ما یبسطها: فاطمه پاره تن من است. هر آنکه او را ناراحت کند، مرا ناراحت کرده و هر آنکه او را خشنود سازد مرا خشنود ساخته است.» این روایت در کتب مختلف مفسران بزرگ شیعه، به ویژه اهل سنت آمده است.[4]

حاکم نیشابوری به سند خود از عبدالله بن زبیر همین مضمون را که در صحاح اهل سنت نیز موجود است، نقل می کند: «انما فاطمه بضعة منی؛ یؤذینی ما آذاها، ینصبنی ما انصبها؛ همانا فاطمه پاره تن من است هرچه او را بیازارد مرا آزرده است.»

خداوند می فرماید: ای فاطمه(س) از من بخواه...

در وصف فضل حضرت زهرا(س) رسول خدا(ص) می فرمایند: «فی ذِکرِ فَضلِ فاطِمَةَ علیهاالسلام یَومَ القِیامَةِ .: وَالَّذی نَفسی بِیَدِهِ، إنَّهَا الجارِیَةُ الَّتی تَجوزُ فی عَرصَةِ القِیامَةِ عَلی ناقَةٍ رَأسُها مِن خَشیَةِ اللّه. ..فَیو حِی اللّه عَزَّوجَلَّ إلَیها: یا فاطِمَةُ! سَلینی اُعطِکِ، وتَمَنَّی عَلَیَّ اُرضِکِ، فَتَقولُ: إلهی أنتَ المُنی و فَوقَ المُنی: سوگند به آنکه جانم در دست اوست، او بانویی است که در صحنه قیامت سوار بر ناقه ای که سرِ آن از خشیتِ الهی است...عبور می کند و خداوند عزّ و جلّ به او وحی می فرماید که: «ای فاطمه! از من بخواه تا به تو عطا کنم و آرزو کن تا خشنودت گردانم»؛ و فاطمه «علیهاالسلام» می گوید: ای معبود من! تو خود آرزو و بالاتر از آرزوهایی.»[5]

و قطب عالم امکان، مهدی صاحب الزمان(عج) می فرمایند: «و فی إبنَةِ رسُولِ اللهِ صلی الله علیه وآله لِی أسوَهٌ حَسَنَه: دختر رسول خدا(ص) سرمشقی نیکو برای من است.»[6]

در کافی شریف است که حضرت صادق(ع) می فرمایند: «فاطمه(س) بعد از پدرش ۷۵ روز در این دنیا زنده بود و حزن شدید بر ایشان غلبه داشت و جبرئیل امین(ع) خدمت ایشان می آمد و به ایشان تعزیت عرض و مسائلی از آینده نقل می کرد.»

ظاهر روایت این است که در این ۷۵ روز رفت و آمد جبرئیل(ع) زیاد بوده است. گمان ندارم غیر از طبقه اول از انبیای عظام در باره کسی این طور وارد شده باشد. مسئله آمدن جبرئیل(ع) برای کسی یک مسئله ساده نیست. تا تناسب مابین روح این کسی که جبرئیل(ع) می آید پیش او و بین جبرئیل(ع) که روح اعظم است، نباشد، امکان ندارد این معنا. این تناسب بین جبرئیل(ع) که روح اعظم است و انبیای درجه اول بوده است مثل رسول خدا(ص) و موسی(ع) و عیسی(ع) و ابراهیم(ع) و امثال اینها. بین همه کس نبوده است.این از فضایلی است که از مختصات حضرت صدیقه «سلام االله علیها» است.»[7]

فاطمه(س) پرستار و غمگسار پیغمبر(ص)است. دختری که در کوره گداخته مبارزات سخت پیغمبر(ص) در مکه متولّد شد و در شعب ابی طالب یار و غمگسار پدر بود. در شرایطی که خدیجه(س) و ابوطالب(ع) از دنیا رفتند، صبر پیشه کرد. پیغمبر(ص) تنها و بی غمگسار است. همه به او پناه می آورند؛ ولی کیست که غبار غم را از چهره خودِ او بزداید؟ یک وقت خدیجه(س) بود که حالا نیست. ابوطالب(ع) بود که حالا نیست. در چنین شرایط دشواری، در عین آن گرسنگی ها و تشنگی ها و سرما و گرمای دوران سه ساله شعب ابی طالب که از دوران های سخت زندگی پیغمبر(ص) است و آن حضرت در درّه ای با مسلمانانی معدود در حال تبعید اجباری زندگی می کردند؛ این دختر مثل یک فرشته نجات برای پیغمبر(ص)؛ مثل مادری برای پدر خود؛ مثل پرستار بزرگی برای آن انسان بزرگ، مشکلات را تحمّل کرد و غمگسار پیغمبر(ص) شد. بارها را بردوش گرفت، عبادت خدا را کرد، ایمان خود را تقویت کرد، خودسازی کرد و راه معرفت و نور الهی را به قلب خود باز کرد. اینهاست آن ویژگی هایی که آدمی را به کمال می رساند.[8]

امام المشککین هم به معصومیتش شک نکرد!

امام فخررازی، متکلم و مفسر اهل تسنن که به خاطر تشکیک و اشکال در همه امور به «امام المشککین» مشهور است، در عصمت حضرت فاطمه زهرا(س) هیچ گاه شک و شبهه نکرد. علامه آیت الله حسن زاده آملی«رحمه الله علیه» در این باره می گوید: «...فخر رازی که بر هر مسئله ای از مبدا تا معاد تشکیک و اعتراض کرده است، به طوری که او را «امام المشککین» خوانده اند، در معصوم بودن سید نساء‎العالمین، فاطمه بنت رسول الله (س) که دارای مقام عصمت بوده است، تسلیم محض است و می گوید که آن جناب بلا مدافع معصوم بوده است و در عصمت و طهارتش جای شک و تردید نیست»[9]

بانویی آسمانی

در احادیث متعددی از کتب شیعه و همچنین کتب معتبر اهل سنت (از عبدالرحمن سیوطی، ابن عباس، عایشه، سعدبن مالک و...؛) آمده است که سرچشمه و اصل وجودی حضرت فاطمه(س) از میوه ای بهشتی به وجود آمده است. عبدالرحمن سیوطی که دانشمندی دقیق و اهل تحقیق است و علامه طباطبایی «رحمه الله علیه» در تفسیر خود از کتاب وی در بسیاری از موارد نام برده است، در تفسیر «الدرّ المنثور» در ذیل آیه اول سوره اسراء: « سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَی بِعَبْدِهِ...» در داستان معراج، حدیثی به این مضمون اشاره دارد که نطفه حضرت زهرا(س) از میوه درختی بهشتی است که پیامبر(ص) در سفر معراج میل کردند که حاکی از قدر و مقام و منزلت آن حضرت نزد پروردگار عالمیان است.[10]

گزیده هایی از سیره و سخن آن بزرگوار

1. انجام رسالت اجتماعی

حضرت در خطبه مسجد مدینه و در اعتراض به مردمان ساکت و خاموش انصار، با زبان شکوه و فرمود:«یا مَعْشَرَ النَّقیبَةِ وَ اَعْضادَ الْمِلَّةِ وَ حَصَنَةَ الاِسْلامِ! ما هذِهِ الْغَمیزَةُ فی حَقّی وَ السِّنَةُ عَنْ ظُلامَتی؟؛ ای انجمن نقباء: ای بازوان ملّت! ای حافظان اسلام! این غفلت و سستی کسی که همسایه اش از شر او در امان نباشد از مؤمنان نیست. هر کس به خداوند و روز قیامت ایمان دارد همسایه اش را آزار ندهد. در مورد حق من چیست؟ و چرا در برابر دادخواهی من سهل انگارید؟»[11]

در فراز دیگری ضمن بیان علت های سستی و تساهل مردم فرمود:«اَلا وَقَد اَری اَن قَد اَخْلَدْتُم اِلی الخَفْضِ وَ اَبْعَدْتُمْ مَن هُوَ اَحَقُّ بالبَسْطِ وَ الْقَبْضِ وَ خَلَوْتُمْ بِالدَّعَةِ وَ نَجَوْتُمْ مِنَ الضّیقِ بِالسَّعَةِ فَمَجَجْتُم ما وَعَیتُم وَ دَسَعْتُمُ الَّذی تَسَوَّغْتُم: می بینم که به تن آسایی خو کرده اید،و کسی را که سزاوارتر [به زمامداری] بود با شادی و دنیاطلبی دور و با رفاه و آسایش خلوت کرده و از سختی زندگی به راحتی و خوشگذرانی رسیده اید. به همین جهت آنچه را که حفظ کرده بودید از دست دادید و آنچه را که فرو بردید، استفراغ کردید.»[12]

2.دفاع از حق و فدک و اعتراف ابوبکر به ارث گذاشتان پیامبر(ص)

حضرت زهرا(س) برای پس گرفتن فدک[13] که حق آن حضرت بود، تلاش کرد. احادیث متعددی حتی از مفسران بنام اهل سنت نیز بر حقانیت حضرت زهرا(س) بر فدک اشاره دارند.از جمله اینکه به نقل از عایشه آورده اند که فاطمه(س) ارث خود را که فدک بود و پیامبر(ص) آن را به ایشان بخشیده بودند و ابوبکر آن را از ایشان گرفته بود، چندین بار مراجعه کرد؛ ولی ابوبکر از دادن آن ابا کرد. فاطمه(س) از ابوبکر خشمگین شد و او را طرد کرد و با وی سخن نگفت تا از دنیا رفت. هنگامی که رحلت کرد، علی(ع) ایشان را شبانه دفن کرد و به ابوبکر خبر نداد و خود بر ایشان نماز خواند.»[14]

در اینجا نیز از منابع مهم اهل سنت و از احمد بن حنبل روایت صحیحی چنین نقل شده است: «حدثنا عبد اللَّهِ قال حدثنی أبی قال ثنا عبداللَّهِ بن مُحَمَّدِ بن أبی شَیبَةَ قال عبداللَّهِ وَسَمِعْتُهُ من عبداللَّه بن أبی شَیبَةَ قال ثنا محمد بن فُضَیلٍ عَنِ الْوَلِیدِ بن جُمَیعٍ عن أبی الطُّفَیلِ قال لَمَّا قُبِضَ رسول اللَّهِ صلی الله علیه وسلّم أَرْسَلَتْ فَاطِمَةُ إلی أبی بَکرٍ أنت وَرِثْتَ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم أَمْ أَهْلُهُ قال فقال لاَ بَل أَهْلُهُ قالت فَأَینَ سَهْمُ رسول اللَّهِ قال فقال أبو بَکرٍ إنی سمعت رَسُولَ اللَّهِ یقول إِنَّ اللَّهَ عز وجل إذا أَطْعَمَ نَبِیاًّ طُعمَةً ثُمَّ قَبَضَهُ جَعَلَهُ للذی یقُومُ من بَعْدِهِ فَرَأَیتُ أَنْ أَرُدَّهُ علی الْمُسْلِمِینَ فقالت فَأَنْتَ وما سَمِعْتَ من رسول ‎اللَّهِ أَعلَمُ؛

ابی طفیل گوید فاطمه(س) بعد از وفات پیامبر(ص) به ابوبکر فرمود: «آیا تو وارث رسول الله(ص) هستی یا خانواده اش؟» ابوبکر گفت: «خانواده اش.» حضرت فرمود: «پس سهم رسول الله(ص) کجاست؟» ابوبکر گفت: «هرگاه خداوند رزق و روزی را نصیب پیامبری بگرداند، پس از او برای جانشین وی قرار می دهد. من (ابوبکر) صلاح دیدم آن سهم را به مسلمانان برگردانم.» حضرت زهرا(س) فرمود: «تو به آنچه از رسول خدا(ص) شنیدی عالم تری؟»[15]

گاهی بعضی از افراد اعتراض می کنند که برای علی(ع) و زهرا(س) تمام پول و ثروت دنیا پشیزی ارزش ندارد. کسی که می فرماید: «این دنیای شما در نزد من از یک عطسه بز بی ارزش تر است»، چطور مسئله فدک که پیش می آید حضرت زهرا(س) دنبال مال دنیا می رود؟ بردند که بردند. آیا این ارزش داشت که یک زن، دختر پیغمبر(ص) با آن حشمت و جلالت و عفاف، بیاید در مسجد پیغمبر(ص) و در میان مردم یک خطبه غرّا بخواند که مال مرا بردند؟ مگر مال دنیا چه ارزشی دارد؟جواب این است که اشتباه می کنید. یک وقت دنبال مال دنیا رفتن است و زهرا(س) می خواهد فدک را به یک نفر ببخشد؛ مثل مقداری جو که به او بخشیده باشد؛ ولی یک وقت عدالت و حق پایمال شده است. اینجاست که میان حق خودش و حق غیر هم فرق نمی گذارد. اینجاست که اگر اقدام نکند مسئول است و حق و عدالت را خوار کرده و بی یاور گذاشته است. پس اینها جهاتش خیلی فرق می کند... اینجا اگر حقم را نگیرم ضد ارزش است، اگر بگیرم ارزش است. لذا دنبال حق رفتن ارزش است.[16]

3. اطاعت از ولایت

این نقل نیز از ابن قتیبه است که وقتی حضرت فاطمه (س) دید که شمشیر را بر سر امیر مومنان(ع) گرفتند و ایشان را تهدید کردند که اگر بیعت نکند، آن حضرت را گردن خواهند زد، فرمود: «دست از پسر عمویم بردارید که به خدا سوگند که اگر او را رها نکنید، به سوی قبر پیامبر(ص) می روم و در حق شما نفرین خواهم کرد.» معطل هم نشد و به سوی قبر مطهر پیغمبر(ص) رفت، امیرالمومنین(ع) که چنین صحنه ای را دید، به سلمان فرمود: «سلمان برو و جلوی ایشان را بگیر که اگر نفرین کند، خدا عذابی خواهد فرستاد که دیگر کسی روی زمین باقی نخواهد ماند.» سلمان آمد تا مانع حضرت(س) شود و عرض کرد: «پدرتان رحمة للعالمین بود. نفرین نکنید.» حضرت فرمود: «ای سلمان! بگذار دادم را از این بیدادگران بگیرم.» سلمان عرض کرد: «این گفتۀ من نیست، این فرموده امیر مومنان(ع) است.» حضرت صدیقه طاهره(س) تا شنید که امیر المومنین(ع) دستور داده است، فرمود: «چون او فرمان داده است، من اطاعت می کنم و شکیبایی می ورزم و از خدا فقط می خواهم که بین ما و آنها داوری کند.»[17]

از آنجا که آحاد مردم با روشنگری های حضرت زهرا(س) و خطبه های آتشین ایشان از ناراحتی و غضب آن حضرت نسبت به خلیفه وقت، آگاه و واقف شده بودند. وقتی حال حضرت فاطمه(س) رو به وخامت گذاشت، ابوبکر به همراه عمر با هدف بی تقصیر جلوه دادن خود و دلجویی ظاهری، به عیادت ایشان رفتند که با مخالفت سخت حضرت فاطمه(س) مواجه شدند. در نهایت با واسطه قرار دادن امیرالمومنین علی (ع) آن دو، حضرت زهرا(س) اجازه ورود به منزل را با این جمله دادند که: «الْبَیْتُ بَیْتُکَ وَ الْحُرَّةُ زَوْجَتُکَ افْعَلْ مَا تَشَاء: علی جان! خانه خانه توست و من همسر تو هستم. هر آنچه که خودت می دانی انجام بده.»[18]

4. سادگی و شکرگزاری

با وجود آنکه حضرت زهرا(س) در جایگاه دختر رهبر جهان اسلام می توانست از موقعیت خود بهره برداری بکند، اما هرگز چنین نکرد. سلمان فارسی می گوید: «روزی حضرت فاطمه(س) را دیدم که چادری ساده بر سر داشت. با تعجب عرضه داشتم: عجبا! دختران پادشاهان ایران و قیصر روم بر کرسی های طلایی می نشینند و پارچه های زربافت و اشرافی به تن می کنند؛ امّا دختر رسول خدا(ص) که عظمت و جلالتش از همه آنها بالاتر و بیشتر است، نه چادر گران قیمت بر سر دارد و نه لباس های فاخر و زیبا بر تن می کند.» حضرت زهرا(س) فرمود: «یا سَلْمَانُ اِنَّ اللَّهَ ذَخَّرَ لَنَا الثِّیابَ وَ الْکرَاسِی لِیومٍ آخِرٍ: ای سلمان! خداوند [بزرگ] لباس های [زینتی] و تخت های [طلایی] را برای ما در روز قیامت ذخیره کرده است.»[19]

دستور خدا بر ازدواج حضرت فاطمه(س) با امیرالمومنین علی(ع)

حداقل بیست و پنج مورد احادیث مشترک بین فریقین شیعه و سنی در مورد زهرای مرضیه(س) وجود دارد که یکی از این مشترکات، ازدواج آن حضرت با امیرالمومنین علی(ع) است. رسول خدا(ص) فرمودند: «یا عَلِیّ! إِنَّ اللّهَ أَمَرَنِی أَنْ أُزَوِّجَک فاطِمَة: یا علی! خدا به من دستور داد تا تو را به ازدواج فاطمه در آورم.»[20] و این خود از فضایل بی بدیل آن بزرگواران است.

و ختم کلام اینکه:

گرچه رسیدن به اعماق دریای ژرف ممکن نیست، ولی کسی که تشنه دریای معنویت و معارف اهل بیت (ع) باشد، بایستی به هر مقدار که توان دارد، از این بحر معنا بهره مند می شود، هرچند لایق آن نباشد. امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «اَلا وَ اِنَّکُم لا تَقدِرونَ عَلی ذلِک وَ لکِن اَعینونی بِوَرَعٍ وَ اجتِهادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سُدادٍ.» امیرالمؤمنین(ع) بعد از آنکه شیوه زندگی زاهدانه خود را بیان کرد، فرمود: «شما نمی توانید مثل من رفتار کنید؛ امّا می توانید به من کمک کنید. با چه چیزی؟ با ورع، یعنی پرهیزگاری، اجتهاد، یعنی تلاش دائمی، عفت یعنی پاکدامنی و سداد یعنی کار را درست و محکم انجام دادن.»[21]

پی نوشت ها:

[1] https://iqna.ir/fa/news/4029570 دیدگاه مستشرقان درباره حضرت فاطمه(س)؛ از هانری کوربن مسیحی تا خاخام یهودی، احمد جعفری استاد حوزه و دانشکاه؛ باربارا استواستر، هم کتابی به نام زن در قرآن، سنت و تفسیر با رویکرد تطبیقی دارد؛ او زنان زمان رسالت را با زنان مقدس در ادیان دیگر تطبیق داده و گفته است تصویر فاطمه(س) متافیزیکی است. سلیمان کتانی اندیشمند، نویسنده، ادیب و شاعر مسیحی لبنانی هم در کتابی درباره فاطمه(س) رویکرد تحلیلی به شخصیت ایشان داشته و گفته مقامی بالاتر از مقام فاطمه(س) وجود ندارد. او می گوید همین چهارچوب برای برازندگی فاطمه(س) کافی است که بگوییم او دختر پیامبر(ص) و همسر علی(ع) و مادر حسن و حسین(ع) است. (خانم باربارا استواسر، استاد زبان عربی در دانشکده ادبیات عرب دانشگاه جرج تاون در آمریکاست. وی در فاصله سال های 1993-1999 مدیر مرکز مطالعات معاصر عربی در همین دانشگاه بود و به مدت دو سال(1998 و 1991) نیز ریاست انجمن مطالعات خاورمیانه بر عهده داشت.)

[2] بر اساس قاعده میسور که از قواعد فقهی بوده و مضمون آن این است که هرگاه انجام تکلیفی به صورت کامل با تمام اجزا و شرایط یا تمام مصادیق آن، دشوار یا ناممکن شود، به جا آوردن بخشی از آن که برای مکلف ممکن و مقدور است، از عهده او ساقط نمی شود.

[3] مناوی، اتحاف السائل بما لفاطمة من الفضائل، ص 2؛ ذخائرالعقبی، ص 36؛ فضائل فاطمه(س) از زبان عایشه آیت الله العظمی مکارم شیرازی

https://makarem.ir/main.aspx?lid=0&typeinfo=42&catid=29523&pageindex=0&mid=325399؛

www.hawzahnews.com/news/1000598- محورهای 25گانۀ مشترک شیعه و سنّی در بارۀ حضرت فاطمه زهرا(س) حجه الاسلام والمسلمین محمد جواد طبسی، عوالم العلوم ج 1، ص 152؛ مرحوم علاّمه در کتاب الغدیر(3) 59 نفر از راویان این روایات را نام می برد. برخی از آنها از این قرارند: 1. ابن أبی ملیکه، متوفّای (117) آن گونه که در روایت بخاری و مسلم و ابن ماجه و ابو داوود و احمد وحاکم است. 2. عمرو بن دینار مکّی، متوفّای (125 یا 126) چنانکه در صحیح بخاری و مسلم است. 3.احمد بن حنبل، متوفّای (241) در «مسند» خود. 4. بخاری، متوفّای (256) در «صحیح» خود در مناقب و مستدرک الصحیحین، ج 3، ص 156.

[4] همان و فضائل فاطمة الزهرا، ص 37 .

[5] بحارالانوار، جلد27، صفحه 139؛ تاویل الآیات الظاهره، ج 2، ص  484.

[6] مجلسی، 1403 ق.، ج. 53،صص.180-179.

[7] صحیفۀ امام، جلد20، ص 4.

[8] بیانات در تاریخ 25 /9 /71.

[9] هزار و یک نکته، نکته ۷۴۸، ص.603و نیز شرح فص حکمة عصمتیة فی کلمة فاطمیة ص۱۵۶.

[10] «الدرّ المنثور فی التفسیر بالمأثور»، تألیف جلال الدین عبدالرحمن سیوطی است. سیوطی، دانشمندی دقیق و اهل تحقیق است که دارای آثار فراوانی بود. تخصّص و تبحّر وی بیشتر در علوم نقلی بود و تألیفاتی که از وی منتشر شده یا برای وی ذکر کرده اند، از تبحّر او در علوم نقلی حکایت دارد.

[11] الاحتجاج، ج.1، ص.269؛ دلائل الامامه،ص.36. این خطبه از خطبه های مشهوری است که علمای بزرگ شیعه و اهل سنّت با سلسله سندهای بسیار آن را نقل کرده اند و هرگز خبر واحد نیست. از جمله ابن ابی الحدید معتزلی دانشمند معروف اهل سنّت در «شرح نهج البلاغه» در شرح نامه «عثمان بن حنیف» در فصل اوّل تصریح می کند: «اسنادی را که من برای این خطبه در این جا آورده ام از هیچ یک از کتب شیعه نگرفته ام.»

[12] همان صص.273-272.

[13] در جنوب شرقی مدینه و در نزدیکی های خیبر آباد ی های پراکنده، چشمه سارها و قنات های فراوانی در قدیم وجود داشته اند که آن منطقه را فدک می خواندند. (نکته قابل تامل اینکه: به خاطر حاصلخیز بودن این سرزمین، یهودیان از دیرباز بر آن استیلا یافتند و قدرت سیاسی، نظامی و اقتصادی خود را بر اطراف توسعه دادند و تقریباً همة مناطق اعم از یثرب وحومه را زیر سلطه شدید خود گرفتند.)

[14] صحیح بخاری، ج.5، ۸۲؛ / و صحیح مسلم، ج.5، ص.153؛ / و بحارالانوار، ج.29، ص.118، به نقل از چشمه در بستر، ص.269؛ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج.16، صص. 231-216، و...،

برای اطلاع بیشتر از فدک، ارزش و مقدار درآمد آن، چگونگی بخشش آن توسط پیامبر اکرم(ص) به فاطمه(س) و سرنوشت آن و... ر. ک به «فروغ ولایت»، جعفر سبحانی،258-195. «شیخ شهاب الدین حموی شافعی» از علمای اهل سنت نیز در «معجم البلدان،ج.4، ص. 170» می نویسد: «فدک ملکی است که اختیار آن را خدا به پیامبر(ص) واگذاشته است و ایشان آن را به امر خدا به دخترش فاطمه(س) بخشیده است.

https://fa.shafaqna.com/news/126956

[15] الشیبانی، ابوعبد الله أحمد بن حنبل (متوفای241ه)، مسند أحمد بن حنبل، ج.1، ص.،4 ناشر: مؤسسة قرطبة – مصر.

[16] استاد شهید مطهری، مجموعه آثار قم ,انتشارات صدرا،ج.24، ص 260.

[17] Beytolahzan.ir/?p=907 دکتر رجبی دوانی

[18] بحارالانوار،ج.8، ص 303.

[19] بحارالانوار، ج.۸، ص ۳۰۳

[20] منابع: الصواعق المحرقة باب 11 ص 142 / ذخائر العقبی ص.30 و 31 / تذکرة الخواص ص 276 / مناقب الإمام علی من الریاض النضرة ص141 / نور الأبصار، ص53.

[21] بیانات رهبر معظم انقلاب (30 /6 /75)-(31 /1 /93).

دوشنبه, 06 آذر 1402 18:54

خواص شگفت انگیز نخود

نخود یکی از گیاهان خوراکی با ارزش و خواص غذایی فراوان است. این دانه کوچک شامل مقدار قابل توجهی پروتئین، فیبر، و ویتامین‌های گروه ب مانند فولات و تیامین می‌باشد.

حضور مواد معدنی از قبیل آهن، فسفر، منیزیم، و پتاسیم در نخود ضروری برای حفظ سلامت استخوان‌ها و نظام عصبی است.

این دانه به علت حاوی فیبر قابل توجه، می‌تواند به بهبود گوارش و کنترل قند خون کمک کند.

همچنین، نخود ممکن است در کاهش خطر برخی از بیماری‌ها مانند بیماری قلبی و دیابت نیز نقش داشته باشد.

به دلیل خواص تغذیه‌ای و ساده‌پزی، نخود به عنوان یک جزء مهم در غذاها و غذاهای پروتئینی جا افتاده و به سلامتی سیستم غذایی افراد بسیاری افزوده می‌شود.

نخود حاوی فیتوکمیکال هایی به نام ساپونین است که خواص آنتی اکسیدانی دارد.  نخود حاوی آهن، فسفر، کلسیم، منیزیم، منگنز، روی و ویتامین K است. همه این ویتامین ها و مواد معدنی به ساخت و حفظ ساختار استخوان و قدرت دادن به آن کمک می کند.

 آنتی اکسیدان، از تکثیر و گسترش سلول های سرطانی در سراسر بدن جلوگیری میکند.

فولات موجود در نخود نقش مهمی در پیوند و ترمیم DNA داشته و از تشکیل سلول های سرطانی ناشی از تغییر DNA جلوگیری می کند.   

نخود همچنین حاوی سلنیوم، ماده معدنی است که معمولا در میوه ها و سبزیجات پیدا نمی شود.

سلنیوم عملکرد آنزیم های کبد را بهبود داده و به از بین بردن ترکیبات سرطان زا در بدن کمک میکند.

سلنیوم همچنین از التهاب جلوگیری کرده و میزان رشد تومور را کاهش میدهد.   فیبر بالا و ویتامین های C و B6موجود در نخود، همگی به سلامت قلب کمک می کنند.

نخود سرشار از فیبر غذایی است. وقتی با حبوبات دیگر استفاده شود، منبع عالی از پروتئین می سازد.   

مقدار بالای فیبر به کاهش مقدار کلی کلسترول در خون کمک کرده و خطر ابتلا به بیماری های قلبی را پایین می آورد. مصرف منظم نخود می تواند سطح کلسترول بد در خون را پایین بیاورد.   نخود حاوی آهن، فسفر، کلسیم، منیزیم، منگنز، روی و ویتامین K است. همه این ویتامین ها و مواد معدنی به ساخت و حفظ ساختار استخوان و قدرت دادن به آن کمک می کند.

... وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِيمٌ...

 و از یکدیگر غیبت ،ننمایید، آیا احدی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده اش را بخورد؟ بی تردید از این کار] نفرت دارید از خدا پروا کنید که خدا بسیار توبه پذیر و مهربان است. (حجرات۱۲)

توضیح : دین مبین اسلام اهمیت فراوانی برای آبروی مؤمنان قائل شده است و به هیچ کس اجازه نداده است تا آبرو و حیثیت دیگران را به خطر اندازد. به همین دلیل، در اسلام از غیبت و بدگویی در نبود دیگران نهی شده است. این در حالی است که مترقی ترین جوامع حافظ حقوق انسان هنوز به چنین حق بزرگی پی

نبرده اند قرآن غیبت را به مثابه ی آن میداند که کسی گوشت برادر مرده اش را بخورد. این تشبیه بیانگر این مطالب است که آبروی هر فرد چون گوشت تن او است و تجاوز به آبروی برادر دینی، مانند خوردن گوشت تن او - و در نتیجه، از بین رفتن -وی میباشد؛ به ویژه آنکه این تجاوز در غیاب وی باشد که قدرت دفاع از خود را نیز ندارد تعبیر گوشت مرده نیز از این جهت است . از این رو همان گونه که نکوهیده ترین اعمال خوردن گوشت هم نوعان به ویژه برادر انسان است غیبت نیز زشت و تنفرانگیز است.

حديث: امام سجاد عليه السلام : إجتَنِبِ الْغِيبَةَ فَإِنَّهَا إِدَامُ كِلابِ النّار از غیبت پرهیز کن زیرا غیبت خورش سگهای جهنم است.

(امالی شیخ صدوق: ص۲۰۹ ح ۹)

وَمَنْ يَكْسِبْ خَطِيئَةً أَوْ إِثْمًا ثُمَّ يَرْمِ بِهِ بَرِيئًا فَقَدِ احْتَمَلَ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُبِينًا (۱۱۲ )

و هر کس مرتکب خطا یا گناهی شود، سپس آن را به پاکدامن بیگناهی نسبت دهد بی تردید بهتان و گناهی آشکار بر دوش گرفته است. (نساء ، (۱۱۲)

توضیح: تهمت از آشکارترین مصادیق هتک آبروی دیگران و از جمله ی بزرگترین گناهان کبیره است؛ زیرا در خود گناهان دیگری چون دروغ و سخن از روی نادانی و ... را نیز در بر دارد.

این گناه مهمترین حربه ی مقابله ی دشمنان با صالحان در طول تاریخ بوده است. این خود به تنهایی برای زشتی و ناپسندی این عمل کفایت میکند ،جهالت حسادت ضعف زبونی از عوامل تهمت زدن است. مطابق آیات و روایات، خداوند

مجازات بسیار سنگینی برای تهمت زنندگان در دنیا و آخرت قرار داده .است پیامدهای شوم این رذیله ی اخلاقی بسیار است از آن جمله میتوان به زوال ،ایمان برهم خوردن روابط انسانی، خواری و رسوایی در دنیا و آتش سوزناک جهنم اشاره کرد به همین دلیل خداوند به مؤمنان فرمان داده است تا فعل برادر دینی خود را حمل بر صحت نموده و از سوءظن و تجسس نسبت به وی پرهیز نماید.

حدیث امام صادق علیه السلام: «البُهْتَانُ عَلَى البَرِيءِ أَثْقَلُ مِنَ الجبال الراسيات [بزرگی گناه ] تهمت به بیگناهان از کوههای استوار سنگین تر است.

(خصال: ص۴۸ح ۲۱۳.)

به نقل از خبرگزاری آناتولی، رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه همچنین گفت: اسرائیل که با قطع برق، آب و غذا مرتکب جنایت جنگی می‌شود، با قطع ارتباط مردم غزه با خارج، تلاش می‌کند تا از شنیده شدن ظلم علیه مردم غزه جلوگیری کند.

وی با بیان اینکه بیش از ۶۰ خبرنگار تاکنون در جریان حملات رژیم صهیونیستی کشته شدند، گفت: غیرنظامیانی که اسرائیل عمدا آنها را هدف قرار می‌دهد به کودکان و زنان محدود نمی‌شوند. اسرائیل همچنین روزنامه نگارانی را می‌کشد که تلاش می‌کنند فاجعه انسانی غزه را با وجود همه دشواری‌ها و سختی‌ها برای جهانیان فاش کنند.

رئیس جمهوری ترکیه با انتقاد از برخی از رسانه‌ها که از رژیم صهیونیستی حمایت می‌کنند، گفت: بسیاری از این رسانه‌ها با اشاره به هفتم اکتبر از بیان جنایات اسرائیل علیه بشریت و جنایات ارتکابی جنگی از سوی این رژیم در غزه امتناع کرده‌اند.

وی در ادامه خاطرنشان کرد: این نگرش حتی با قتل همکاران آنها توسط نیروهای امنیتی اسرائیل تغییر نکرد. این رفتار غیراصولی نه تنها خانواده خبرنگاران کشته شدن را متاثر کرد، بلکه مطبوعات را نیز تحت تاثیر قرار داده است.

بخش فراوانی از قدرت نظام‌ها و حکومتهای مستکبر بشری، مربوط به هیمنه پوشالی آنان است که از طریق تجهیزات نظامی و رسانه برای خود ایجاد کرده‌اند، اگر این هیبت پوشالی در میان ملتها و در منظر کشورهای جهان شکسته شود، آن نظام مستکبر فروخواهد ریخت.

کاری که جبهه مقاومت در این مدت با نظام سلطه به سردمداری آمریکا و اسرائیل انجام داد، دقیقا همین بود. هیمنه پوشالی آمریکا و رژیم صهیونیستی در منظر ملتها و کشورهای جهان شکسته شد و به سخره گرفته شد.

در گذشته رژیم صهیونیستی از حمله به ایران سخن می‌گفت و غربگرایان داخلی نیز ایران را از آمریکا می‌ترساندند اما امروز نه ایران بلکه نیروهای مقاومت که از ثمرات انقلاب اسلامی محسوب می‌شوند، این نظامهای فاسد را به چالش کشیده‌اند.

«اَنا رَبََکُمُ الاَعلَی» آمریکا و صهیونیستها در دنیا فروریخته است و به استضعاف‌کشیدن ملتها به پایان خود نزدیک می‌شود.

هیچ کس زمانی تصور نمی‌کرد که روزی برسد نیروهای مقاومت فلسطین این چنین مقتدرانه و با رعایت تمامی جوانب امنیتی و اطلاعاتی با شکستن از تمامی سدهای امنیتی رژیم غاصب صهیونیستی عبور کرده و چندین پایگاه این رژیم را در زمان کوتاهی تسخیر کنند و ضربه کاری به او وارد کنند.

کسی تصور نمی‌کرد مقاومت لبنان علاوه بر ضربه‌های روزانه به پایگاههای مهم اطلاعاتی، امنیتی و نظامی اسرائیل، با آمریکا هماوردطلبی کند و قدرت دریایی آمریکا که با ناوها و کشتی‌های جنگی خود کسب کرده بود را به چالش بکشد و خوار و کوچک کند.

هیچ کس تصور نمی‌کرد گروههای مقاومت عراقی، به صورت متعدد پایگاههای نظامی آمریکا در عراق و سوریه را مورد هدف قرار دهند و خسارتهای فراوان به آنها وارد کنند اما آمریکا نتواند اقدام جدی و موثری برای توقف آنها انجام دهد.

کسی تصور نمی‌کرد مقاومت یمن به نقطه‌ای برسد که با ایمان، قدرت و شجاعت مثال‌زدنی، کشتی متعلق به رژیم صهیونیستی را آن هم در زمانی که منطقه در شرایط جنگی قرار دارد و کشتی‌های جنگی آمریکا نیز در آبهای همان منطقه حضور دارند، توقیف کند.

سنت الهی در طول تاریخ این بوده که خداوند هیمنه فرعونها، نمرودها، کسری‌ها، قیصرها، طاغوتها و مستکبرین را با ابزار و قدرتهایی که در محاسبات ظاهری ضعیف شمرده می‌شوند و نادیده گرفته می‌شوند، بشکند. سختی، ناراحتی و عذاب این حالت برای مستکبرین، بسیار بیشتر و دردناکتر از زمانی است که از قدرت برتری شکست بخورند.

به همه مستکبرین فرصت داده می‌شود تا خود را نشان دهند و از امکانات و نعمتهای دنیا استفاده کنند اما زمانی که ظلمها و جنایات آنها به نهایت خود رسید و حجت بر همه تمام شد، آنگاه انتقام خداوند بسیار سخت و ناگهانی خواهد بود: «فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُکِّرُوا بِهِ فَتَحْنَا عَلَیْهِمْ أَبْوَابَ کُلِّ شَیْءٍ حَتَّیٰ إِذَا فَرِحُوا بِمَا أُوتُوا أَخَذْنَاهُم بَغْتَةً فَإِذَا هُم مُّبْلِسُونَ»/ انعام آیه ۴۴

ترجمه: پس چون اندرزهایی را که به آنان داده شده بود، فراموش کردند، درهای هرگونه نعمت را به رویشان گشودیم (و در رفاه و مادّیات غرق شدند) تا آنگاه که به آنچه داده شدند دلخوش کردند، ناگهان آنان را (به عقوبت) گرفتیم پس یکباره محزون و نومید گردیدند.

برنامه و پروژه الهی این است که مستضعین جایگزین مستکبرین شوند و حاکمان و وارثان زمین گردند: «وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ»/ قصص آیه ۵.

عصر حاضر عصر انتقام از مستکبرین عالم است و وعده‌های الهی به تدریج در حال تحقق هستند.

محسن رضایی

امیر المؤمنین حضرت علی (ع):


انتَظِروا الفَرَجَ وَلا تَیأسُوا مِن رَوحِ الله.


همواره در انتظار (فرج و ظهور صاحب‌الزمان علیه‌السلام) باشید و یأس و ناامیدی از رحمت خدا به خود راه مدهید.


بحارالأنوار، ج ١٥ ص ١٢٣

 

 
جمعه, 03 آذر 1402 17:54

«مسجد جامع الجزیره»


از قرن ها پیش در الجزایر مساجد بسیار مشهوری ساخته شده است که هرکدام از آنها معماری های متنوعی دارند. یکی از این مساجد مشهور «مسجد جامع الجزیره» در پایتخت الجزایر است.
 
به مسجد جامع الجزیره  نام های دیگری همچون «مسجد العتیق» یا «مسجد جامع» نیز اطلاق می شود. این مسجد یکی از قدیمی ترین مساجد ساخته شده در الجزیره است. به طوری که گفته می شود که این مسجد پس از مسجد «سیدی عقبه» در استان بسکره قدیمی ترین مسجد در الجزایر به شمار می آید.

مسجد جامع الجزیره در کنار مسجد جامع در تلمسان» و مسجد جامع در ندرومة از آثار باقی مانده از حکومت مرابطیان است. این مسجد جامع در بخش شمال شرقی الجزیره در منطقه تاریخی القصبه قرار دارد.
 
تاریخ ساخت این مسجد به قرن پنجم هجری در زمان حکومت مرابطیان برمی گردد که به دست «یوسف بن تاشفین» بنیانگذار آن ساخته شد. برخی از تاریخ نگاران معتقدند که ساخت این مسجد روی ویرانه های یک کلیسای مسیحی که متعلق به دوره رومی هاست، انجام گرفت.

تاریخ نگاران در تعیین تاریخ ساخت این مسجد جامع به کتیبه ای که روی منبر حک شده است، اعتماد کردند. این اثر تاریخی در این مسجد 90 سال پس از حمله فرانسه به الجزایر به طور ناگهانی کشف شد.
 
این منبر که هر روز جمعه امام جماعت برای ایراد خطبه از آن بالا می رود، از زمان های دور شناخته شده است. اگرچه این مسجد بارها  مورد حمله های متعدد  نیروهای استعمارگر فرانسه قرار گرفت، اما معماران فرانسوی از جمله «کریستوفر» به بازسازی کتیبه فرسوده شده در این منبر اقدام کردند و آن را روی یک سازه آهنی متحرک نصب کردند.  
 
در کتیبه نصب شده بالای این منبر سه بار با خط کوفی تاریخ تاسیس آن تکرار شده است. روی کتیبه این منبر چوبی نوشته شده است که ساخت آن در یکم ماه رجب سال 490 هجری مطابق با 18 ژوئن سال 1097 میلادی پایان یافت.
 



 


 گلدسته مسجد جامع الجزیره نزدیک به سه قرن پس از ساخت این مسجد در سال 1324 میلادی به دست «الزیانی ابوتاشفین این ابوحمو موسی اول» حاکم تلسمان ساخته شد.
 
معماری دینی در حکومت مرابطیان در مساجد الجزایر به خوبی دیده می شود. این مسجد جامع مستطیلی شکل با سقف های شیب دار پوشیده از کاشی های قرمز است.
 
در بالای محراب، گنبد قرار گرفته است، همان گونه که در همه مساجد ساخته شده در دوره مرابطیان دیده می شود. این مسجد سه ورودی دارد و صحن آن را رواق های متعدد احاطه کرده است.

محراب این مسجد  در سال 1683 میلادی تخریب شد و در قرن 18 میلادی بازسازی شد. در کناره های این محراب دو در قرار دارد که به یک اتاق کوچک مستطیلی شکل منتهی می شود. در این اتاق یک سیستم ریلی خلاقانه وجود دارد که منبر را جابه جا می کند و به سمت سالن نماز می کشاند. این منبر درحال حاضر در موزه ملی آثار و هنرهای اسلامی قرار دارد، زیرا یکی از قدیمی ترین و زیباترین منبرهای پایتخت الجزایر به شمار می آید.
 
حیاط این مسجد به طول 20.80 متر و به عرض 10.80 متر است. در این حیاط دو وضوخانه وجود دارد که روی این وضوخانه ها دو گنبد قرار دارد.

قهوه خوردن راه لذیذی برای دریافت انرژی صبحگاهی یا جبران افت انرژی عصرگاهی است و می‌توان آن را به عنوان اکسیر سلامتی نیز تعریف کرد.

قهوه خطر ابتلا به سرطان پروستات، نارسایی قلبی و حتی از دست دادن شنوایی را کاهش می‌دهد و نوشیدن قهوه‌ بوداده‌ تیره حتی ممکن است به کاهش وزن کمک کند.

اما اثرات منفی قهوه خوردن برای عده‌ی خاصی از افراد بیش از اثرات مثبت آن است. برای نمونه، شاید دقت کرده باشید گاهی‌اوقات قهوه شما را مضطرب یا عصبی می‌کند یا شاید احساس کرده‌اید بعد از هر فنجان قهوه‌ای که می‌خورید، بلافاصله باید به توالت بروید. در مجموع قهوه ممکن است اثراتی روی سلامت شما بگذارد که کاملاً برایتان ناشناخته باشد.

 

۱. کسانی که سندروم روده‌ی تحریک‌پذیر دارند

کافئین از یک طرف می‌تواند نظم و قاعده‌ی روده را افزایش دهد و از طرف دیگر ممکن است احتمال اسهال را هم بالا ببرد. اسهال نشانه‌ی اصلی سندروم روده‌ی تحریک‌پذیر یا IBS است. پس اگر به این سندروم مبتلا هستید، مصرف نوشیدنی‌های کافئین‌دار و قهوه خوردن را محدود یا ترک کنید.

۲. کسانی که آب‌سیاه دارند

فشار درون‌چشمی با قهوه خوردن در افرادی که دچار آب‌سیاه هستند، بالا می‌رود، بنابراین توصیه می‌شود این افراد مصرف قهوه را محدود یا قطع کنند (برای اثبات قطعی این مورد تحقیقات بیشتری باید انجام شود). بر اساس تحقیقاتی که تاکنون انجام شده، نوشیدن مقادیر زیاد کافئین، خطر ابتلا به آب‌سیاه را در کسانی که هم‌اکنون مستعد افزایش فشار چشم هستند، بالا می‌برد.

۳. کسانی که مثانه‌ی بیش‌فعال دارند

همه‌ی ما می‌دانیم بهتر است پیش از یک سفر طولانی، دور نوشیدن یک فنجان قهوه بزرگ خط بکشیم، به ویژه اگر دسترسی به توالت در مسیر سفر محدود باشد. مصرف کافئین و قهوه خوردن هم تکرار و هم فوریت ادرار را افزایش می‌دهد. اگر به طور منظم قهوه نمی‌نوشید، ممکن است نسبت به این تاثیر خاص حساسیت بیشتری پیدا کنید. پس قبل از اینکه عازم یک سفر طولانی شوید، این نکته را در نظر بگیرید!

۴. کسانی که مشکلات قلبی نظیر آریتمی دارند

از آنجا که کافئینِ قهوه می‌تواند به طور موقت فشار خون و ضربان قلب را بالا ببرد، کسانی که سابقه‌ی بیماری‌های قلبی دارند حتماً باید با پزشک درباره‌ی میزان قهوه خوردن و کافئین مشورت کنند. در حال حاضر، در زمینه‌ی اثرات بلندمدت قهوه روی فشار خون و سلامت قلب مدارک قطعی کافی وجود ندارد.

۵. کسانی که باردار هستند

توصیه می‌شود زنان باردار قهوه خوردن و کافئین را تا ۲۰۰ میلی‌گرم (که در ۲ فنجان قهوه وجود دارد) در روز کاهش دهند تا خطر سقط جنین، زایمان زودرس و کاهش وزن تولد را به حداقل برسانند. با این حال طبق مطالعات سال ۲۰۲۰ مصرف کافئین در طول بارداری هیچ سطح ایمنی ندارد. با این حال، بهتر است زنان باردار درباره‌ی میزان مصرف آن با پزشک مشورت کنند.

۶. مادران شیرده

از آنجا که کافئین محرک و ادرارآور است، این نگرانی را ایجاد می‌کند که ممکن است مادر شیرده را در معرض کم آب شدن بدن قرار دهد. توصیه می‌شود مادران باردار و شیرده تا جای ممکن از قهوه خوردن و کافئین اجتناب کنند.

۷. کسانی که اختلال خواب دارند

نوشیدن یکی دو فنجان قهوه پس از بدخوابی شب، قابل‌درک است با این حال، عادت قهوه خوردن شما ممکن است خواب ضعیف و خستگی شما را دائمی کند. شاید فکر کنید قهوه‌ی عصرگاهی اثری بر خواب شما نمی‌گذارد، اما در واقعیت بر کیفیت خواب شما اثر می‌گذارد. سعی کنید حداقل ۶ ساعت پیش از زمان خواب‌تان، قهوه نخورید! نوشیدن قهوه حتی ۶ ساعت پیش از خواب پتانسیل مختل کردن الگوهای خواب را دارد. این یافته‌ها مبنی بر سطح ۴۰۰ میلی‌گرمی کافئین است؛ چیزی معادل ۴ فنجان قهوه.

۸. کسانی که اضطراب زیاد دارند و مستعد وحشت‌زدگی هستند

کافئین یک ماده‌ی محرک است بنابراین ممکن است اضطراب برخی افراد را تشدید کند. اگر به طور مداوم اضطراب یا وحشت‌زدگی را تجربه می‌کنید، بهتر است از مصرف قهوه اجتناب کنید یا میزان مصرف قهوه‌ی کافئین‌دارتان را کم کنید. سطوح بالای کافئین (حدود ۵ فنجان قهوه در روز) افراد مضطرب را به صورت بالقوه دچار وحشت‌زدگی می‌کند. شاید شما روزانه ۵ فنجان قهوه مصرف نکنید، در هر صورت بهتر است مراقب میزان مصرف‌تان باشید تا اضطراب‌تان تشدید نشود.

۹. کسانی که اسهال دارند

برخی افراد باور دارند با نوشیدن قهوه‌ی صبحگاهی مزاجشان به کار می‌افتد، اما چنانچه دچار اسهال شده باشید نوشیدن قهوه اصلاً توصیه نمی‌شود. قهوه‌ی بدون کافئین شاید گزینه بهتری باشد، اما به طور کلی مایعات گرم، مزاج را تحریک می‌کنند.

۱۰. کسانی که صرع دارند

یافته‌های جدید خبر از این می‌دهند که مصرف زیاد قهوه وقوع تشنج را بیشتر می‌کند، اما این یافته به مطالعات بیشتری نیاز دارد؛ بنابراین اگر حملات صرع و تشنج را تجربه می‌کنید بهتر است درباره‌ی مصرف کافئین با پزشک مشورت کنید.

۱۱. کودکان زیر ۱۲ سال

قهوه می‌تواند همه‌ی ما را اندکی عصبی کند، اما مصرف مقادیر اندک قهوه در کودکان، اثرات جانبیِ جدی و محسوس‌تری در پی دارد. برای مثال، مصرف بیش از حد قهوه می‌تواند کودک را دچار افزایش ضربان قلب، افزایش احساس اضطراب، دشواری تمرکز و ناراحتی معده کند. جنبه‌ی دیگری که باید در نظر بگیریم این است که قهوه می‌تواند نشانه‌های گرسنگی را به ویژه در کودکان نوپا پنهان کند، درنتیجه کودک نمی‌تواند مواد مغذی لازم برای رشد را دریافت کند. در نهایت، بخاطر بسپارید که قهوه به خودی خود بسیار اسیدی است، درنتیجه می‌تواند به مینای دندانِ کودک آسیب برساند و خطر پوسیدگی دندان را افزایش دهد.

۱۲. کسانی که رفلاکس معده دارند

کافئین می‌تواند اسفنکتر تحتانی مری را که دریچه بین مری و معده است شل کند. این امر سبب می‌شود محتوای اسیدی معده وارد اسفنکتر شود و نشانه‌های رفلاکس معده بروز کند. اگر دچار رفلاکس معده هستید، شاید قهوه بدون کافئین گزینه‌ی بهتری باشد.