emamian

emamian

هرچند زنان قبل از اسلام به طور اجمال حجاب و پوشش داشتند؛ ولی خدای متعال درآموزه‌های اسلام، با اهمیت دادن به امر حجاب، آن را به صورت یک قانون درآورد و پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله را مأمور ابلاغ آن نمود.[1] حضرت نیز این دستور خداوند را بدون کم و زیاد به مردم رسانید؛ زیرا ایشان معصوم بوده و هرگز از روی هوای نفس، سخن نمی‌گوید.[2]

بهترین زنان در نگاه حضرت 
پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله درباره بهترین زنان فرمود: «اِنَّ مِن خَیرِ نِسَائَکُم... اَلمُتَبَرَّجَةَ مِن زَوجِها الحصَانَ عَن غَیرِه»؛[3] «بهترین زنان شما، زنی است که برای شوهرش آرایش و خودنمایی کند؛ ولی خود را از نامحرمان بپوشاند».

پوشیده بودن از نامحرم به دو شکل محقق می‌شود:
یک. زن در غیر ضرورت، از خانه بیرون نیاید؛ زیرا حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها آن را نزدیکترین حالت زن به خداوند می‌داند.[4]

دو. اگر خواست از خانه خارج شود، طوری بیرون رود که نامحرمان او را نبینند، این همان حجاب اسلامی است که متون دینی آن را تبیین می‌کند.  

خنده‌های فرشتگان
روزی پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله از گریه و خنده فرشتگان از جبرئیل سؤال نمود، جبرئیل در جواب ایشان عرض کرد: بله!... یکی از جاهایی که فرشتگان می‌خندند، زمانی است که زن بی‌حجابی و بدحجابی را داخل قبر قرار می‌دهند و روی آن زن را با خشت و خاک می‌پوشانند تا بدنش دیده نشود. اینجا فرشتگان می‌خندند و می‌گویند: «حِينَ كَانَتْ مُشْتَهَاةً فَمَا سَجَّيْتُمُوهَا وَ اَلْآنَ صَارَتْ مَنَفَّرَةً فَسَجَّيْتُمُوهَا»؛ «تا وقتی که جوان بود و با دیدنش، هر کسی تحریک می‌شد و به گناه می‌انداخت، او را نپوشاندید؛ ولی اکنون که مرده و همه از دیدنش نفرت دارند، او را می‌پوشانید».[5]

پیام این روایت:
یک. نخست وظیفه هر زنی است که خود را از نامحرم بپوشاند و حجاب اسلامی را رعایت کند.

دو. دیگران و اطرافیان نیز وظیفه دارند که حجاب و پوشش را به او تذکر داده و تلاش خود را در پوشاندن او به کار گیرند.

عذاب زنان بدحجاب
هرچند خداوند پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله را رحمت برای همه جهانیان معرفی می‌کند؛[6] ولی پیامبر نیز درباره قوانین الهی سر تعظیم فرود می‌آورد و پیام الهی را به مردم می‌رساند. ایشان بعد از اینکه از معراج برگشت، نکاتی را در مورد زنان مطرح کرد از جمله فرمود: زنانی را دیدم که گوشت بدن خود را می‌خوردند در حالی‌که آتش جهنم از زیر آنها شعله ور بود... گوشت بدنشان توسط قیچی‌های آتشین از جلو و عقب بریده می‌شد: «... فاِنَّها کانَتْ تَزیّنُ بَدَنها للنّاس... »؛[7] «چراکه آنها کسانی هستند که خود را برای مردم نامحرم زینت می‌کردند».

این عذاب برخی از زنان است که خداوند در معراج به پیامبرش نشان داد، تا با همگان اتمام حجت کند که آنچه خداوند فرموده حقیقت دارد.

بدون شک، حجاب از آموزه‌های مسلم دین بوده و عمل به آن، بر زنان آزاده شایسته و بایسته است.

پی‌نوشت:
[1]. نور: 31.
[2]. نجم: 3و4.
[3]. کافی، کلینی، اسلامیه، ج5، ص324.
[4]. راوندی، فضل الله، النوادر، دارالکتاب، ص14.
[5]. مشکینی، علی، تحریر المواعظ العددية، الهادی، ج1، ص242.
[6]. انبیاء: 107.
[7]. حرعاملی، محمدبن حسن، وسائل‌الشیعه، مؤسسةآل‌البیت علیهم‌السلام، ج20، ص213.

دوشنبه, 10 مهر 1402 20:08

علل قداست قرآن نزد مسلمانان

قرآن سخنان وحیانی خداوند با خاتم الانبیاء صلی‌الله‌علیه‌وآله است و برای آگاهی مردم از این سخنان، به صورت نوشته و کتاب گرد‌آوری شد. قرآن که معجزه جاوید پیامبر معظم اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله است، نزد مسلمانان یک کتاب مقدس و مورد احترام می‌باشد. دلیل این رفتار مسلمانان را باید در نقش و کارکرد قرآن کریم نسبت به تحولات فرهنگی و سیاسی پس از آن جست‌وجو کرد.

قرآن از روز نخست و آن هنگام که تعداد مسلمانان کمتر از عدد انگشتان دست بود، در میان مشرکان و کافران منتشر شد. یک ارزیابی اجمالی و البته با نگاه منصفانه گویای آن است که کفار و مشرکان از آن هنگام که متوجه شدند، پیامبر و قرآن باعث نابودی بت‌ها و جریان کفر می‌شوند، بیشترین فشارها بر علیه مسلمانان و اسلام را آغاز کردند.

کفار و مشرکان به هر وسیله می‌خواستند نور اسلام را خاموش کنند؛ تهمت‌هایی به شخص رسول الله زده و او را کاهن، ‌مجنون و شاعر نامیدند و همچنین به قرآن تهمت‌ زده و آن را داستان‌های اسطوره‌ای معرفی کردند. آنان یک گام فراتر نهاده و تحریم‌های اقتصادی و اجتماعی را بر جامعه کوچک مسلمانان تحمیل کردند و مسلمانان را وادار ساختند تا به حاشیه شهر مکه بروند و تا سه سال در حصر به‌سر بردند. با این حال، هر روز بر فروغ نور قرآن و اسلام افزوده می‌شد و خشم کافران فزونی یافت.

آنان در آخرین مرحله، تصمیم شوم کشتن پیامبر اعظم صلی‌الله‌علیه‌وآله را اجرایی کردند، اما این نقشه نیز با امداد الهی و جانبازی امیرالمؤمنین علیه‌السلام نقش برآب شد. اینجا پایان کار نبود و سران کفر و شرک با جمع‌آوری لشکریان بزرگ و مجهز، چندین جنگ نابرابر را بر جبهه اسلام وارد ساختند، اما چیزی جز پیروزی نصیب مسلمانان نمی‌شد.

ملحدان و اسلام‌ستیزان به راحتی و عامدانه از تاریخ اسلام و مسیر پیشرفت و گسترش این دین الهی فقط در 23 سال پیامبری پیغمبر معظم اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله چشم‌پوشی می‌کنند. آنان نمی‌اندیشند که اگر چنین وضعیتی برای یک گروه اجتماعی غیرالهی اتفاق می‌افتاد، در کمترین زمان ممکن به نابودی کشیده می‌شد. با این حال اسلام از اقلیت و غربت مسیرش را آغاز کرد و امروز در سراسر دنیا شعار اسلام که ندای توحید می‌باشد،‌ طنین‌انداز شده است.

اینها همه به برکت وجود مقدس پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله بود که در تمام لحظات از عنایت خداوندی بهره‌مند گردید. تمام اینها سبب می‌شود که کتاب قرآن نزد مسلمانان، از قداست ویژه‌ای برخوردار باشد و هیچ کتابی با آن مقایسه نشود. اگر اهانت به این کتاب الهی، خشم مسلمانان را به دنبال دارد، مهمترین دلیل آن، نادیده گرفتن پیشینه این کتاب در تاریخ صدر اسلام است. معجزه قرآن باعث کرنش اعراب مغرور و جسور شد و همه را مشتاق جانبازی در راه اسلام کرد و این مسیر همچنان در میان انبوه مسلمانان استمرار دارد.

«‎پيامبر اكرم(ص) در زندگي خود، دنيا را، كوچك مي شمرد تا، در چشم ديگران هم كوچك، جلوه كند و خوار مي شمرد تا، در نزد ‏ديگران خوار و بي مقدار معرفي نمايد و مي دانست كه خداوند، براي احترام او و منزلت رفيع او دنيا را، از او دور ساخته و آن را، ‏براي ناچيز بودنش، به ديگران بخشيده پيامبر(ص) با جان و دل از دنيا، چشم پوشي مي نمود و يا در دنيا و دنيا خواهي و گرايش به ‏تمايلات دنيوي و مادي دلش را، ميرانده و آنرا، سركوب نموده بود و خداوند دوست ميداشت زينتهاي دنيا را، از پيامبر خود دور بدارد ‏تا لباس فاخر را، آرزو ننمايد و يا اقامت سرمدي در آن را، آرزو نكند، لذا براي تبليغ احكامي كه قطع كننده ي عذرهاست تلاش كرد و ‏امت اسلام را، با هشدارهاي لازم نصيحت كرد و انذار و تبشير و تحذير را، كه از وظايف مهم رسالت است به درستي، انجام داد و به ‏بهشت فرا، خواند از آتش جهنم ترسانيد و پرهيز داد‎.»‎

امیر مومنان (ع) در نهج البلاغه درباره سیره رسول الله (ص) به تفصیل سخن گفته واز نحوه اصلاح امور وتغییر فرهنگ جامعه در ‏طول دوره رسالت وروش های امر به معروف کردن حضرت را تبیین فرموده است که برای ما درس آموز است ؛ به یقین می توان ‏گفت که آن حضرت در طول 23 سال در حجاز امر به معروف ونهی از منکر می نمود امیر مومنان دراین باره گزارشهای زیبا داده ‏است که به شمه ای از آنها اشاره می شود ؛

امیر مومنان در برخی از خطبه ها منزلت رفيع پيامبر(ص) را نیز تبیین کرده است که با این منزلت اجتماعی و که در اوج شایستگی ‏بود که از طرف خدا مامور شد به امر به معروف مردم حجاز که در شرایط جاهلی سخت گرفتار بودند آن حضرت از روش های ‏حضرت وحضورش دربين مردم را باتشبيه زيبا ومحسوسي بيان فرموده ووجود آن حضرت را دربين انسانها به پزشكي دوره گرد كه ‏هماره در جامعه حضور دارد كه هدف بزرگ او پيشگيري وصيانت انسانها ازابتلاءبه به انواع بيماريها وگمراهی  ونجات مبتلايان به ‏بيماريها ي مهلك است‎.‎

« ...‎طَبِيبٌ دَوَّارٌ بِطِبِّهِ قَدْ أَحْكَمَ مَرَاهِمَهُ وَ أَحْمَي مَوَاسِمَهُ يَضَعُ ذَلِكَ حَيْثُ الْحَاجَةُ إِلَيْهِ مِنْ قُلُوب عُمْي وَ آذَان صُمّ وَ أَلْسِنَة بُكْم مُتَتَبِّعٌ بِدَوَائِهِ ‏مَوَاضِعَ الْغَفْلَةِ وَ مَوَاطِنَ الْحَيْرَة‎».

براساس بیان امیر مومنان (ع)، حضور مستمر و ارتباط نزدیک پیامبر(ص) با مردم وحضور در میان مردم یکی از روشهای اصلاح ‏پیامبر (ص) بوده است .  پس یکی از روشهای امر به معروف ونهی از منکر پیامبر(ص) درمیان مردم بودن و همزبانی وهمدلی با آنان ‏و ارتباط نزدیک با مردم است‎.‎

امام می فرماید او طبيبي است (در دسترس همه) كه تمام بيماران از او شفا يابند، مرهمهاي شفا بخش او تمام زخمها را، ترميم و قلبهاي ‏بيمار را، بهبودي و چشمهاي كور را، بينا و گوشهاي كر را، شنوا و زبانهاي لال را گويا نمود، او در پي علاج دردمندان، بي درمان و ‏فراموش شده است. تا آنها را از هلاكت نجات دهد‎.‎

خدا او را پس از يك دوران طولاني، كه ديگر پيامبران نبودند فرستاد. در دوراني كه بين پيروان مذاهب گوناگون، اختلاف و نزاع عميق ‏حاكم بود، خداوند او را خاتم پيامبران قرار داد، وحي خود را با او پايان برد، پيامبر(ص) با تمام مخالفان توحيد به مبارزه بر خاست و ‏بر آنها غالب شد‎.‎

‎«‎أَرْسَلَهُ عَلَي حِينِ فَتْرَة مِنَ الرُّسُلِ وَ تَنَازُع مِنَ الْأَلْسُنِ فَقَفَّي بِهِ الرُّسُلَ وَ خَتَمَ بِهِ الْوَحْيَ فَجَاهَدَ فِي اللَّهِ الْمُدْبِرِينَ عَنْهُ وَ الْعَادِلِينَ بِهِ‎»‎

موقعيت زماني بعثت، و اوضاع اجتماعي و فرهنگي دوران آغاز رسالت پيامبر اكرم(ص) يكي از مباحثي است كه اميرالمؤمنين به ‏مردم گوشزد مي نمايد و به تحليل و تبيين اوضاع زمان بعثت، مي پردازد و فاصله طولاني بعثت او را با پيامبران ديگر، يكي از عوامل ‏مهم غرق جوامع انساني در جهالت مي داند، كه از اينجا مي توان به نقش و عملكرد نبوت و دين در زندگي انسان پي برد، كه اگر دين ‏از جامعه و زندگي انسان گرفته شود، چه وضعي به جوامع حاکم مي شود، چنانكه در قرن حاضر هر چه چهره ي دين از جوامع ‏اروپايي، تاريك و رنگ ديني، خود را مي بازد و جوامع سكولار شده؛ جوامع غربي به توحش و بدويت نزديك، و قتل و غارت كه از ‏علائم بدويت و جهالت است، در اين جوامع جاي انسانيت و عقلانيت و مدنيت را مي گيرد‎.‎

بنابراين امام(ع) دوري از ارزشهاي الهي اسلام را خطري جدي، براي اعاده دوباره ي آن اوضاع، مي شمارد و استمراراً به مردم ‏گوشزد مي نمايد، كه در چه وضعي بوديد! و الآن در چه وضعي هستيد، قدر فرصت بدست آمده توسط پيامبر اكرم(ص) را بدانيد و بر ‏آيندگان هم، تذكر مي دهد كه در طول تاريخ انسانيت، انبياء نقش عمده ي فرهنگ سازي و نيل به غايت انسانيت را، عهده دار بودند؛ و ‏براي انسانهاي، آگاه، نقش وحي و دين و معنويت را در ساختارهاي اجتماعي و نظم و امنيت كه عناصر مهم تمدن هستند، گوشزد مي ‏نمايد،

بنابراین رسول خدا مردم را رها نکرد بلکه مدام با آنان بود ومی دانست که جامعه را نباید رها کرد بلکه باید پایید و تربیت نمود وبا آنان ‏همراهی کرد همانند چوپان مراغب دائمی و هشیار است ومی دانست اگر رها شوند ممکن است در کمین گرگهای جاهلیت هستند ؛ ‏فرهنگ بانان جامعه ما نیز به تاسی از رسول خدا (ص) باید جوانان ومردم را رها ننمایند با توجه به اوضاع وشرایط امروز باید پیوسته ‏کنار مردم باشند‎ .‎

امام (ع) در چندين خطبه به بيان اوضاع اجتماعي معاصر پيامبر(ص) را تبيين مي نمايد شايد اين اهتمام به اين خاطر باشد كه مردم به ‏جايگاه نبوت و خاستگاه آن متوجه و دقت نمايند؛ تا باشد كه در درك مقام امامت و فهم خاستگاه و جايگاه آن، به اشتباه و گمراهي نيفتند!! ‏لذا با بيانهاي متفاوت اقدام به تصريح و روشن كردن اين حقيقت مي نمايد‎:‎

أَرْسَلَهُ عَلَي حِينِ فَتْرَة مِنَ الرُّسُلِ وَ طُولِ هَجْعَة مِنَ الْأُمَمِ وَ انْتِقَاض مِنَ الْمُبْرَمِ فَجَاءَهُمْ بِتَصْدِيقِ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ النُّورِ الْمُقْتَدَي بِهِ ذَلِكَ ‏الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوهُ وَ لَنْ يَنْطِقَ وَ لَكِنْ أُخْبِرُكُمْ عَنْهُ‎»‎

خداوند پيامبر(ص) را در دوران فترت و تاريكي هاي وحشتزا، فرستاد كه پيامبران نبودند و مدت طولاني، از بعثت آنها مي گذشت به ‏همين سبب غفلت عمومي در جوامع انساني، دشمني حكمفرما بود و پيوندهاي دوستي و الفت كاملا گسسته بود، پس پيامبر(ص) مبعوث ‏شد، كتابهاي انبياي پيشين را تصديق نمود (در حاليكه پيروان اديان همديگر را تكذيب مي كردند و باهم در منازعه و جنگ بودند‎).‎

خداوند سبحان، پيامبر(ص) را هنگامي مبعوث كرد، كه دنيا از شدت بحرانهاي جهالت به آخر خط رسيده بود؛ و از تاريكي و ظلمت ‏اشباع شده، و در شرف انفجار از فساد و تباهي بود و نشانه هاي آخرت به مردم آشكار شده، و شادي و نشاط نورانيت به جهل و ‏ناداني، گراييده بود و اهل دنيا در ناگواري بسر مي بردند و به سوي نابودي و هلاكت پيش مي رفتند؛ كه نشانه هاي آن، روشن و نمايان ‏شده بود؛ موجودات زنده در شرف مرگ و نابودي قرار گرفته بودند حلقه حيات از هم گسسته و در معرض نابودي، قرار گرفته بود؛ و ‏اسباب آن رو به نابودي و ويراني نهاده بود، پرچمهاي دنيا پوسيده و پرده هايش دريده و كهنه شده و عمرها كوتاه گشته بود (در روايت ‏هست كه اگر حجت و الهي لحظه اي در دنيا، نباشد تمام نظام هستي؛ به هم خورده، و تعادل خود را از دست ميدهد. (لولا الحجة ‏لساخت الارض علي اهلها) در اين اوضاع نابسامان حيات بشري بود، كه پيامبر اكرم رسالت الهي را از جانب خداوند، دريافت و به ‏بشريت ابلاغ نمود و از انحطاط حتمي، نجات داد و چونان بارش زلال باران بر هستي، حيات دوباره، داد و عاشقان حقيقت را چونان ‏شمعي در گرداگرد خود، جمع نمود‎.‎

«‎جَعَلَهُ اللَّهُ بَلَاغاً لِرِسَالَتِهِ وَ كَرَامَةً لِأُمَّتِهِ وَ رَبِيعاً لِأَهْلِ زَمَانِهِ وَ رِفْعَةً لِأَعْوَانِهِ وَ شَرَفاً لِأَنْصَارِهِ‎»

امام(ع) موقعيت زماني و شرايط اجتماعي عصر بعثت را، با زيباترين و رساترين تعابير و فصيح ترين كلمات، توصيف مي نمايد؛ و يك ‏حقيقت اساسي و اعتقادي را كه وجود ولي اللّه و خليفه الهي در روي زمين، ضامن سلامت و امنيت تمام موجودات است را مطرح مي ‏نمايد‎.‎

خاندان پيامبر اكرم(ص) و شجره نسب آن حضرت(ص) از پاك ترين و اصيلترين نسلهاي بشري است؛ و اين حقيقت را، امام(ع) به ‏تکرار در ضمن خطبه هاي متعدد، متذكر و نسل و خاندان پيامبر را، از هر فسق و فجوري بري مي داند. چنانكه، در زيارت ائمه آمده ‏است كه شما خاندان، از پدران و مادران پاك و مطهر بوجود آمده ايد! (که هرگز مشرک نبوده­اند‎) .‎

«‎كُلَّمَا نَسَخَ اللَّهُ الْخَلْقَ فِرْقَتَيْنِ جَعَلَهُ فِي خَيْرِهِمَا لَمْ يُسْهِمْ فِيهِ عَاهِرٌ وَ لاضَرَبَ فِيهِ فَاجِرٌ‎...»

از آن زمان كه خداوند، مخلوقات را در دو گروه آفريد و دو طريق براي انسانها قرار داد، خاندان پيامبرش را، در بهترين آنها قرار داد ‏كه هيچ گونه فسق و فجوري از آنها، صادر نشود و مقام عصمت را، براي آنها قرار داد كه از هرگونه لغزش و خطا بدور بوده اند‎.‎

پس وجود گروهي يا افرادي به عنوان رهبر در جوامع انساني از لحاظ تکوين امري مسلم بوده و، از ضروريات است و رهبري بايد از ‏ميان پاك ترين انسان ها، انتخاب شود‎.‎

فلذا حكومت، شايسته ي گمراهان و ظالمان نيست، در استمرار همين انديشه است؛ كه در عصر غيبت، بايد فقيه وارسته از ظلم و نفس ‏اماره، حاكم جامعه باشد كه در صورت فقدان فقهاء، جوامع انساني به سوي فساد و انحطاط كشيده مي شود چون نقش فقيه در عصر ‏كنوني همان نقش امامت و نبوت در گذشته است‎.‎

در اينجاست كه معناي كلام رسول خدا(ص) براي ما روشن مي شود كه فرموده است: علما وارث انبياء هستند و علماي امت من مثل ‏انبياي بني اسرائيل هستند‎.‎

زدودن منکرات‎ :‎

تأثير بعثت در محو ناهنجاريها و اصلاح فرهنگهاي بشري و همبستگي، فرهنگ سازي در بين مردم و ساختار تمدن انساني و شئون ‏اجتماعي امري بسيار، روشن است. تأثير اسلام و اديان الهي ديگر، در تمام فرهنگ ها و ايجاد تمدن هاي بشري و اصلاح انديشه هاي ‏آنها و نظم دادن به تمام افكار و انديشه ها، بحثي بسيار جدي و انكارناپذير است‎.‎

طبق فرمايش امام علي سالهاي بسيار طولاني بر بشريت، مي گذشت كه ديگر معنويت از بين آنها، دامن كشيده و رگهاي آن خشكيده و ‏جز معدود كساني از انسانها در پي حقايق معنوي نبودند. جامعه هاي انساني واقعاً تبديل به، منجلاب و آلودگي هاي هوا پرستي شده، و ‏انسانيت به بحران عميقي فرو رفته و توحش، بر جوامع حاكميت داشت، مدعيان الوهيت خدائي بيرق برافراشته بودند و انسانهاي زيادي ‏در يوغ بردگي و اسارت و ذلت و استثمار و استعمار غرقِ، رنج و عذاب بودند؛ و از آنها به عنوان موجودات پست بهره مي گرفتند، و ‏هيچ اختيار و اراده اي به آنها، قائل نبودند؛ و در حقيقت قانون جنگل كه قوي بر ضعيف چيره و مسلط و او را طعمه خويش مي نمايد، ‏در جهان بشريت حاكم بود‎.‎

برده­داري و انسان فروشي يك قانون رسمي شده بود؛ و در تمام جهان، عموميت داشت؛ از طرفي زنان از هيچ حقي بهره مند نبودند ‏علاوه بر اينكه آنها موجود پست و خوار محسوب مي شدند زنده به گور هم، مي شدند و عربها از داشتن دختر بسيار دلگير، مي شدند؛ ‏و تولد دختر را ننگ و عار غير قابل اغماض مي دانستند، كه اين حقيقت را قرآن بيان مي كند‎.‎

در اين وضعيت اجتماعي و فرهنگي بود؛ كه نور اسلام، درخشيد و تمام جهالتها را، تحت الشعاع خود قرار داد؛ و نور حق تمام رذايل ‏را، محو و نابود كرد و تمام ناهنجاريهاي فرهنگي را، چونان آبِ زلالِ سرشار از حيات، شستشو داد؛ و حيات نو و تازه بخشيد و اميدها ‏را در دلها زنده و ياس ها را، تبديل به اميد نمود‎.‎

بر اين اساس بود كه اكثر مستضعفان، بلافاصله بعد از شنيدن نداي الهي بعثت، به آن روي آور شدند و به دين اسلام گرويدند‎.‎

اين كمبودهاي بشري و اين نقصانها، فقط با وحي الهي، قابل جبران بود و غير از آن هيچ انديشه و فكر و قدرتي، قادر به حل اين بحران ‏فراگير نبود، بشريت در بحراني وحشتناك قرار گرفته بود كه تمام اميدها، به يأس مبدل و فرهنگ ها نابود گشته و اديان مسخ و باطل و ‏به انحراف كشيده شده بود، در تمام سرزمينها اين اوضاع بغرنج و فلاكت بار حاكم بود‎.‎

در امپراطوري روم در اروپا در ايران و تمام سرزمينهاي خاور دور و نزديك، جوامع انساني، غرق شهوات و ضلالت بودند و از فرط ‏و شدت جهالت، جهان هستي، در پرتگاه انهدام و سقوط كامل قرار گرفته بود كه فضل الهي دوباره متوجه زمينيان، شد و با نور حق و ‏رسالت پيامبر اكرم(ص)، حيات دوباره در رگهاي هستي دميده شد و جهانيان، نجات يافتند و مژده نجات از بدبختي ها، به گوش آنها ‏رسيده، و در جهان انقلاب عظيم فرهنگي، اقتصادي، اجتماعي، سياسي و مذهبي و... بوجود آمد و تمام موجودات يك، تكان حيات ‏بخش، به خود ديده و جنبيدند و به سوي حيات دوباره روي آور و چونان تشنه گان در لب مرگ، سرازير به سوي آن حيات وحي الهي ‏شدند‎.‎

جنبش عظيم معنوي به صدا درآمد و صداي عدالت و مساوات و يكتاپرستي، تمام اركان هاي شرك و جهالت را به شدت، تكان داده و با ‏لرزه ي ويرانگر، به وحشت انداخت و اعوان و لشكرهاي آنها را، از محيط و حلقه آنها، پراكنده نمود. چنانكه، امام علي(ع) آثار آنرا، ‏چنين توصيف، مي فرمايد‎:‎

«‎فَصَدَعَ بِمَا أُمِرَ بِهِ وَ بَلَّغَ رِسَالاتِ رَبِّهِ فَلَمَّ اللَّهُ بِهِ الصَّدْعَ وَ رَتَقَ بِهِ الْفَتْقَ وَ أَلَّفَ بِهِ الشَّمْلَ بَيْنَ ذَوِي الْأَرْحَامِ بَعْدَ الْعَدَاوَةِ الْوَاغِرَةِ فِي ‏الصُّدُورِ وَ الضَّغَائِنِ الْقَادِحَةِ فِي الْقُلُوبِ‎»

پيامبر اكرم(ص) آنچه را كه به او امر شده بود، آشكار كرد (ابلاغ وحي) و پيام هاي پروردگارش را، به مردم رساند، كه نتيجه آن ‏شكاف هاي اجتماعي را، اصطلاح و فاصله ها را، از بين برد و گسستگي را، به همپيوستگي تبديل كرد. خويشاوندان به هم نزديك و ‏متحد شدند و آتش كينه و دشمني و جنگ ها، كه دشمن تمدن بشري است، خاموش شد و محبت، جاي كينه ها را، پر كرد و‎...‎

دست آورده هاي بعثت پيامبر اسلام(ص) بي شمار است، كه بخشهايي از آنرا امام علي(ع) به جامعه و نسلهاي بعدي تبيين مي نمايد: تا ‏اهميت و جايگاه بعثت و مقام نبوت، بر مردمان شناخته شود و مجهول نماند.‎[1]

 

مکتب جعفری قطعا ویژگی هایی بارزی دارد، همین ویژگی ها سبب شد که این مکتب دارای برجستگی های معنوی و جامعیت علمی و فرهنگی خود را بروز دهد وشکوفه های علمی زیبایی از خود نمایان سازد ،تمدن بزرگ اسلامی نقطه آغاز علمگرایی و علم جویی را مرهون تلاش های علمی حضرت امام باقر وامام صادق (علیهم السلام ) است ؛ اگر چه اساس وبنیان علم جویی و اهمیت دادن به فراگیری علم را در اسلام رسول الله (ص) با فرمایشات و تشویقات ورفتار  خود تاسیس نمود ؛ در این نوشته  به گوشه ای از ویژگی از مکتب جعفری اشاره می شود :

1- اهمیت تعلیم وتربیت  وتوجه به آموزش بانوان در مکتب امام صادق (ع)

تعلیم وتربیت از اساسی ترین عوامل بقا ودوام جوامع بشری است ؛ قرآن کریم تعلیم تربیت را مهمترین وظایف پیامبران خود شمرده است ؛ از اینرو هر جامعه ای برای داشتن زیستی انسانی باید به تعلیم وتربیت اهمیت داده وبه آن بپردازد ؛ مهمترین مولفه بقا واستمرار وشکوفایی تمدن داشتن نیروی علمی است؛ لذا تربیت  اندشمند ومتفکر است که می تواند به ماندگاری تمدن بیانجامد وهیچ تمدن وفکری بدون پشتوانه ی نیروی علمی وفکری قابل دوام واستمرار نیست؛ امام صادق علیه السلام به این مولفه ی اساسی توجه داشت وبا همین انگیزه به تعلیم وتربیت نیرو اهمیت فراوان داد و به آن به صورت گسترده و با برنامه  پرداخت با توجه به دوران ۳۴ ساله امامت حضرت شمار در تعلیم وتربیت نسل سپری شد ولحظه ای از تربیت و تعلیم غفلت ننمود ؛ شاگردانش باید بیش از این رقمها باشد، شیخ طوسی در کتاب فهرست خود که نام شاگردان حضرت را به ترتیب حروف الفبا نگاشته است، شمار شاگردان حضرت را حدود ۴۹۲۱ نفر فهرست نموده که تعدادی از آنها شاگرد مشترک امام باقر(ع) وامام صادق(ع) می باشند واین تنها مربوط به شاگردانی است که از حضرت حدیث وروایت نقل نموده اند .

از ویژه گی های مهم مکتب جعفری  اهمیت دادن به تعلیم وتربیت زنان بود وآن حضرت به این موضوع مهم نیز توجه داشت از اینروی درمیان شاگردان حضرت بیش از دوازده نفر از زنان که  از محضر حضرت استفاده یا روایتی گزارش نموده اند وجود دارد؛ قطعا شمار زیادی از شاگردان از زنان که روایت وآثاری از آنان نقل نشده است در جمع یاران حضرت بوده اند؛ از این روی شمار شاگردان بیش از آن است که نام ونشانی از آنها باقی مانده است

 2- ابداع ونوآوری امام صادق در تربیت  شاگردان امام صادق(ع)

هر چند وسعت علوم امام جعفر صادق قابل شمارش نیست، چنانچه شیخ مفید می‌نویسد: به قدری علوم از آن حضرت نقل شده که زبانزد مردم گشته و آوازة آن همه جا پخش شده است و از هیچ یک از افراد خاندان او، به اندازة او علم و دانش نقل نشده است.

اما امام صادق(ع) بنابر نیاز زمان خویش و توسعه علوم دینی و دفع شبهات از حوزه دین ابداعی در تعلیم وتربیت نمود که بی سابقه بود در تمدنهای دیگر وآن تربیت متخصص در هر کدام از بود که شاگردان خود را در یکی از رشته‌هایی چون: علم قرائت قرآن، علم تفسیر، علم حدیث، علم فقه، علم کلام، علم طب، علوم طبیعی، فلسفه، نجوم، ریاضیات، علم اصول فقه، ادبیات و ... تربیت کرد و هنگام مراجعه بعضی از دانشمندان فرق، مذاهب و ادیان دیگر جهت مناظره و پرسش و پاسخ به یکی از شاگردان خود ارجاع می‌دادند.

روشی که در سیره علمی امام صادق علیه السلام در تمدن اسلامی دیده می شود تفاوتی است که آن حضرت با  ابداع ونوآوری براساس نیازها وآینده نگری تاسیس نمود نگاه تخصصی به علوم است؛ آن حضرت دراین ابداع تربیت متخصص در علوم مختلف را ضرورت زمانه وآینده دید ودر گرایش های مختلف به تربیت نیروهای مختلف با تخصصهای گوناگون پرداخت؛ در علوم قرآن، فقه ، حدیث، عام بهداشت وتغذیه، علم رجال، علم کیمیا(شیمی) علم انسان شناسی ومعارف، کلام ودیگر گرایشها؛ لذا شاگردان امام کتابهایی در گرایش های مختلف بات عنواین اصول که به چهارصد کتاب معروف بودند نگاشتند؛ فزونی شمارگردان خود دلیل برگستره حوزه ی علمی امام صادق (ع) می باشد. [1]

3-دانشگاه بزرگ جعفري عليه ‏السلام کانال بر قراری ارتباط گسترده با اهل دانش

امام‏صادق عليه‏السلام با توجه به فرصت مناسب سياسي که به وجود آمده بود و با ملاحظه نياز شديد جامعه به ارتباط علمی و زمينه اجتماعي موجود، نهضت علمي و فرهنگي پدرش امام باقر عليه‏السلام را ادامه داد و حوزه وسيع علمي و دانشگاه بزرگي به وجود آورد و در رشته‏هاي مختلفِ علوم عقلي و نقلي آن روز، شاگردان بزرگ و برجسته‏ اي همچون هشام بن حکم، محمدبن مسلم، اَبان‏بن‏تَغْلَب، هشام بن سالم، مؤمن طاق، مُفضّل بن عمر، جابر بن حيان و... تربيت کرد که تعداد آنها را بالغ بر چهار هزار نفر نوشته‏اند. گروهي از آنان، داراي آثار علمي و شاگردان متعددي بودند. براي نمونه، هشام بن حکم، 31 جلد کتاب نوشته و جابربن حيان نيز بيش از دويست کتاب در زمينه علوم گوناگون، به ويژه رشته‏ هاي عقلي، طبيعي و شيمي تصنيف کرده که به همين دليل، به عنوان پدر علم شيمي مشهورشده است.

4-وسعت ارتباط و دانشگاه امام‏ صادق عليه ‏السلام

امام صادق عليه‏السلام باتمام جريان‏هاي فکري و عقيدتي آن روز برخورد کرد و موضع اسلام و تشيع را در برابر آنها روشن ساخته، برتري بينش اسلام را ثابت نمود. پيشوايان مشهور اهل‏سنت، بدون واسطه يا با واسطه، شاگرد امام بوده‏اند. در رأس اين پيشوايان، ابوحنيفه قرار دارد که دو سال شاگرد امام بوده است. خود او، اين دو سال را پايه علوم و دانش خود معرفي مي‏کند و مي‏گويد: «اگر آن دو سال نبود، نُعمان هلاک مي‏شد».

شاگردان امام از نقاط مختلف همچون کوفه، بصره، واسط، حجاز ومناطق مختلف ایران و.. و نيز از قبايل گوناگون بودند که به مکتب آن حضرت مي‏پيوستند.وعلم واندیشه امام را در قالب حدیث وجوامع روایی در ممالک اسلامی منتشر نمودند و به غنای فرهنگ تمدن اسلامی افزودند.

در وسعت دانشگاه امام همين قدر بس که حسن‏بن علي وَشّاء، که از شاگردان امام رضا عليه‏السلام و از محدثان بزرگ بود، مي‏گفت: «در مسجد کوفه، نهصد نفر استاد حديث مشاهده کردم که همگي از جعفر بن محمد عليه‏السلام حديث نقل مي‏کردند».[2]

 

[1] . اسد حیدر الامام صادق والمذاهب الاربعه ج1 و2 و3

[2] . سیری در سیره معصومان ؛ امیر علی حسنلو

فضای رسانه‌ای و فکر غالب در میان توده‌های مردم در دنیای معاصر به‌گونه‌ای جهت‌دهی می‌شود که به‌جای دریافت عظمت و برتری اسلام از شخصیت والای پیامبر اعظم صلی‌الله‌علیه‌وآله، به سراغ افراد غیر معصوم و مسلمان‌نما می‌روند. نتیجه و پیامد منفی این حرکت، ایجاد یک تصویر غیر واقعی از اسلام در ذهن غافلان می‌شود. مسئله به همین‌جا ختم نمی‌شود، بلکه به خود اجازه می‌دهند که توهین‌ها و جسارت‌ها به ساحت قرآن کریم و پیامبر اکرم را مرتکب شوند.

با مطالعه آیات قرآن و نمونه‌های تاریخی قطعی به سادگی فهمیده می‌شود که خاتم الانبیاء صلی‌الله‌علیه‌وآله جلوه‌های رحمت الهی را به مردم نشان دادند. این بر خلاف تصویر خشن و تندخویی است که ملحدان و دشمنان اسلام به دروغ از آن شخصیت نورانی ترویج می‌کنند.

خداوند خطاب به پیامبرش می‌فرماید: «فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَليظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ»؛[1] «تو اى پيامبر، به دلیل رحمت سرشار خدايى، با مسلمانان نرم و خوش‌خوى بودى، اگر درشت‌خوى و سخت‌دل بودى از پيرامونت پراكنده می‌گشتند، پس از ايشان درگذر». بی‌تردید پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله نخستین کسی بودند که فرمان الهی را بزرگ داشته و به آن عمل می‌کردند. خداوند پس از توصیف اخلاق پیامبر به ایشان دستور می‌دهد که از مسلمانان درگذر و آنان را ببخش. در ادامه به چند نمونه از اجرایی شدن این دستور توسط پیامبر اشاره می‌شود:

الف- قوانین جنگ و جهاد برای سربازان بسیار سختگیرانه است و سرباز فراری باید اعدام شود. حتی در دنیای معاصر برای سربازان فراری، دادگاه صحرایی تشکیل می‌شود تا روحیه دیگر سربازان تضعیف نشود. با این‌حال، در میانه جنگ احد، بسیاری از مسلمانان از میدان جهاد گریختند. تنها امیرالمؤمنین علیه‌السلام و چند مسلمان تا پای جان از پیامبر حمایت کردند. کسانی که سال‌ها بعد خود را به ناحق، خلیفه و رهبر امت معرفی کردند، از فراریان جنگ بودند و باید مجازات می‌شدند، اما همه آنها توسط پیامبر بخشیده شدند.[2]

ب- هبّاربن‌اسود یکی از مشرکان مکه بود. هنگامی که امیرالمؤمنین علیه‌السلام مأمور شدند تا همسران و دختران پیامبر را از مکه به مدینه منتقل کنند، هبّار با بعضی از مشرکان در تعقیب آنها بودند. میان این دو گروه درگیری ایجاد شد و هبّار از فرصت استفاده کرد و شتری که زینب دختر پیامبر در آن بود را رم داد. این کار باعث سقط شدن جنین زینب شد. پیامبر با شنیدن این خبر، خون هبّار را مباح اعلام کردند. پیش از این نیز، هبّار به ساحت پیامبر توهین و جسارت کرده بود.

هبّار پس از فتح مکه از آنجا فرار کرد. او مدتی بعد بازگشت و در محضر پیامبر مشرف شد. هنگامی که شهادتین را بر زبان جاری ساخت، خاتم الانبیاء او را بخشیدند و فرمودند: «اسلام پیشینه افراد را می‌پوشاند».[3]

د- کعب‌بن‌زهیر و پدرش از شاعران معروف جاهلیت بودند. با اینکه پدر مسلمان شد ولی کعب بر سرودن اشعاری در توهین به پیامبر ادامه داد و همین باعث شد تا پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمان قتل او را صادر کنند. پس از آنکه مدتی کعب فراری بود، برادر کعب نامه‌ای برایش فرستاد که دست از لجاجت بردار و خودت نزد پیامبر حاضر شو که اگر توبه کنی، ‌شاهد بخشش‌های بی‌حد و حصر پیامبر خواهی بود.

کعب سحرگاهان وارد مدینه شد و به مسجد النبی رفت. پس از اقامه نماز صبح توسط پیامبر، کعب نزد ایشان رفت و عرضه داشت: «اگر کعب‌بن‌زهیر توبه کند و اسلام آورد، پذیرفته می‌شود؟» پس از آنکه پیامبر رحمت پاسخ مثبت دادند، کعب خود را معرفی کرد. سپس کعب قصیده‌ای در توصیف و رثای پیامبر معظم اسلام خواند و از رسول‌الله جایزه دریافت کرد.[4] شعر او چنان شهرت یافت که سال‌ها بعد عالمان مسلمان در توضیح و تفسیرش، کتاب‌های متعددی نگاشتند.[5]

پی‌نوشت:
[1]. آل‌عمران/159.
[2]. آل‌عمران/155.
[3]. عسقلانی، ابن‌حجر، الاصابة، دار الکتب، ج6، ص413.
[4]. آیتی، محمدابراهیم، تاریخ پیامبر اسلام، دانشگاه تهران، ص609.
[5]. تهرانی، آغابزرگ، الذریعة، اسماعیلیان، ج9، ص912.

شیعه و اهل‌تسنن اتفاق نظر دارند که حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها، یکی از مصادیق آیه تطهیر بوده[1] و از عصمت الهی برخوردار است؛ یعنی خداوند اراده کرده ایشان از هر گونه خطا و اشتباهی، هرچند سهوی، به دور باشند؛ بنابراین تمام رفتارهای حضرت برای زن و مرد جامعه الگو خواهد بود.

پوشش حضرت زهرا هنگام ایراد خطبه 
زمانی که حضرت خبردار شدند که ابوبکر، فدک را گرفته و کارگزاران حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها را از آنجا اخراج کرده است، حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها با این هیبت از خانه بیرون آمد: «لَاثَتْ‏ خِمَارَهَا عَلَى رَأْسِهَا وَ اشْتَمَلَتْ بِجِلْبَابِهَا وَ أَقْبَلَتْ فِي لُمَةٍ مِنْ حَفَدَتِهَا وَ نِسَاءِ قَوْمِهَا تَطَأُ ذُيُولَهَا مَا تَخْرِمُ مِشْيَتُهَا مِشْيَةَ رَسُولِ اللَّهِ صلی‌الله‌علیه‌وآله...»؛[2] «حضرت روسری بزرگ خود را به سر انداخت و آن را به خود پیچید و چادر بر سر نهاد و با گروهى از زنان فاميل و هم‌سن و سال‌های خود، به‌سوى مسجد روانه شد، درحالی‌که چادرش به زمين کشيده مى‌‏شد و راه رفتن او همانند راه رفتن پيامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله بود...»

همین دو جمله؛ نوع پوشش و حجاب بانوی نمونه اسلام، حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها را به خوبی به نمایش گذاشته است که به دو بخش می‌توان تقسیم کرد:  

یک. حجاب و پوشش فردی 
حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها هنگام خروج از منزل، به طور کامل حجاب خود را رعایت می‌کرد. ابتدای روایت با سه کلمه «لَاثَتْ،‏ خِمَار و جِلْبَاب» به پوشش و حجاب فردی حضرت اشاره دارد.

کلمه « لَاثَتْ» به معنای پیچیدن است[3] و به پارچه‌ای که با آن سر، گردن و سینه را می‌پوشاند و از روسری‌های امروزی بزرگ‌تر است، «خِمَار» می‌گویند.[4] «جِلْبَاب» یک پوشش سراسری بوده که زنان، روی لباس می‌پوشیدند، در حال حاضر در مناطق عرب‌­نشین از آن به عبا تعبیر می‌­کنند. این پوشش به قدری بلند است که گاهی به زمین کشیده می‌شود.[5] امروزه به پوشش برتر؛ چادر مشهور است.

این نوع پوشش حضرت، عمل ظریفانه به آیات قرآن کریم است.[6]

دو. پوشش و حجاب در میان همراهان
حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها علاوه بر اینکه حجاب شخصی خود را به طور کامل رعایت کردند، طوری از خانه بیرون آمدند که حتی قد و قامت و دورنمای حضرت نیز در دید نامحرمان قرار نگیرد: «أَقْبَلَتْ فِي لُمَةٍ مِنْ حَفَدَتِهَا وَ نِسَاءِ قَوْمِهَا»؛ «حضرت در بین گروهى از زنان فاميل و هم‌سن و سال‌های خویش بیرون آمد»؛ یعنی زنان به گونه‌ای حضرت را پوشش دادند تا دختر خاتم پیامبران از هر نگاهی در امان باشد. 

بنابراین شایسته و بایسته است که تمام زنان مسلمان؛ بلکه همه زنان آزاده جهان، پوشش و حجاب حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها را الگوی رفتاری در زندگی فردی و اجتماعی خود قرار دهند.

پی‌نوشت:
[1]. حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، مؤسسةالطبع و النشر، ج2، ص25 و امین، سیدمحسن، اعیان‌الشیعة، نشر ردمک، ج11، ص195.
[2]. ابن‌ابی طاهر، احمد، بلاغات النساء، الشریف الرضی، ص23.
[3]. ابن منظور، لسان العرب، دارالفکر، ج2، ص185.
[4]. راغب اصفهانی، مفردات، دارالقلم، ص298.
[5]. قرشی، قاموس قرآن، دارالکتب، ج2، ص41.
[6]. آیات حجاب.

شنبه, 08 مهر 1402 22:27

نتیجه اندوه برای دنیا

أمیرالمؤمنین علی علیه السلام:

مَن أصبَحَ علَی الدنیا حَزینا فقد أصبَحَ لِقَضاءِ اللّه‏ِ ساخِطا؛

هر که برای دنیا اندوه خورد، از قضای الهی ناخشنود است.

 

نهج البلاغه، حکمت ۲۲۸

گزگز شدن مکرر دست و پا دلایل مختلفی می‌تواند داشته باشد که هر کدام از این دلایل درمان خاص خود را دارند. در این مطلب در مورد علت گزگز پا و راه‌های درمان و تغذیه مناسب برای کنترل گزگز دست و پا اطلاعاتی آورده شده است.

آیا تا به حال دچار گزگز یا خواب رفتگی در پاهایتان شده‌اید؟ هر انسان سالمی ممکن است به صورت طبیعی هر از گاهی در پاهای خود احساس گزگز یا خواب رفتگی کند. هراز چندگاهی گزگز شدن پا و دست در بدن انسان طبیعی است. اما برخی از افراد در این نواحی از بدن به صورت مکرر دچار گزگز می‌شوند که چه زودتر باید برای پیدا کردن علت و درمان آن اقدام کنند.

آیا تا به حال دچار گزگز یا خواب رفتگی در پاهایتان شده‌اید؟ گزگزپا یا خواب رفتگی یکی از واکنش‌های طبیعی بدن است. هر انسان سالمی ممکن است به صورت طبیعی هر از گاهی در پاها و در موارد نادری در دست‌های خود احساس گزگز یا خواب رفتگی کند. اما برخی از افراد در برخی از اندام‌های خود خصوصاً در پاها به صورت مکرر احساس خواب رفتگی و گزگز می‌کنند.

در چنین مواردی این عارضه ممکن است نشانه‌ای از یک آسیب عصبی باشد که در اثر عواملی از جمله آسیب‌های تروماتیک، استرس، عفونت‌های باکتریایی یا ویروسی، مواجهه با سم و مواد شیمیایی و یا بیماری‌های سیستماتیک مثل دیابت رخ می‌دهد. این آسیب‌های عصبی به عنوان نوروپاتی محیطی شناخته می‌شوند. در این گزارش برخی از دلایل و روش‌های درمان گزگزپا را بررسی خواهیم کرد.

علت گزگز شدن پا چیست؟

گزگز شدن مکرر دست و پا دلایل مختلفی می‌تواند داشته باشد که هر کدام از این دلایل درمان خاص خود را دارند. آسیب‌های عصبی و نخاعی مانند ام اس، سکته مغزی، لغزندگی و شکستگی دیسک کمر، پارگی نخاع، تنگی کانال نخاع، تومورهای نخاعی،کمبود ویتامین و... می‌تواند برخی از عوامل ایجاد خواب رفتگی‌های مکرر و گزگز پا شوند.

اما گزگز شدن دست و پا به این عوامل محدود نشده و ممکن است ناشی از یک سری از بیماری‌های دیگر یا واکنش‌های طبیعی یا غیرطبیعی در بدن باشد. برخی از این عوامل عبارتنداز:

دیابت: یکی از دلایل عمده گزگز و سوزش کف پا، نورپاتی دیابتی ناشی از بیماری دیابت است. نوروپاتی دیابتی معمولا از بخشی از پاها شروع می‌شود که می‌تواند اولین نشانه‌های ابتلای فرد به بیماری دیابت باشد. با عدم تنظیم قند خون، جریان خون به اعصاب و بافت‌های بدن کاهش می‌یابد و ممکن است منجر به گزگز پا و عوارض جانبی دیگر شود.

اضطراب: افراد مضطرب با سرعت زیادی تنفس می‌کنند. تنفس خیلی سریع ازعلائم معمول اضطراب است که باعث عدم تعادل در سطوح دی اکسید کربن و اکسیژن شده و در نتیجه موجب گزگز پاها می‌شود. همچنین ارتباط اضطراب و گزگز پا ممکن است به خاطر دلایل روانشناسی نیز باشد. به این صورت که وقتی فرد مضطرب است، نسبت به حس های بدن خود آگاه‌تر و حساس‌تر است.

بارداری: سوزش کف پا و درد پا در بارداری یکی از مشکلات رایج در بانوان باردار است که زنان باردار نیز اغلب آن را تجربه می‌کنند. با رشد جنین، رحم به اعصاب پا فشار آورده و همین موضوع باعث گزگز و سوزن‌سوزن شدن پا می‌شود.

کم کاری تیروئید: کم کاری شدید غده تیروئید و عدم تولید هورمون کافی می‌تواند باعث آسیب به اعصاب، بی‌حسی، خواب رفتن وگزگز دست و پا، ریزش مو و خشکی پوست شود.

آیا کم‌خونی موجب گزگز پا می‌شود؟

در پاسخ به این سوال که آیا کم خونی موجب گزگز دست و پا و یا سوزن سوزن شدن بدن می شود باید گفت که اختلالات خونی می‌تواند موجب کاهش گلبول‌های قرمز شود و باعث می‌شود دست و پا به خواب برود. برای رفع گزگز و سوزن سوزن شدن پا در اثر کم‌خونی باید مقادیر بسیار زیادی از غذاهای حاوی آهن مانند اسفناج، سبزی های برگ سبز، پسته، جگر و غذاهای خون ساز مصرف شود تا مشکل فقر آهن در بدن از بین برود. همچنین در کنار این مواد خوراکی باید جذب ویتامین سی و کلسیم را در بدن بالا برد تا به مشکلات استخوانی دچار نشود.

گزگز پا نشانه چیست و چطور درمان می‌شود؟

چه ویتامین‌هایی برای رفع گزگز پا لازم است؟

برای رفع گزگز دست و پا لازم است از مکمل های ویتامین C آهن و ویتامین B استفاده شود، همچنین افرادی که دچار گزگز بیش‌ از اندازه در ناحیه دست و پا هستند بهتر است از خوردن غذاهای نشاسته‌ای مانند پیتزا، پاستا و نان سفید یا سیب زمینی خودداری کنید.

گزگز دست و پا را چگونه کنترل و درمان کنیم؟

در برخی از موارد عارضه گزگز دست و پا با رعایت رژیم غذایی و انجام برخی از اقدامات قابل کنترل و درمان است. اما اگر با رعایت رژیم غذایی و اینجام یک سری از امور به صورت مکرر دچار گزگز و خواب رفتگی در ناحیه دست و پا می‌شوید حتماً به پزشک متخصص مراجعه کنید. برخی از روش‌های کنترل و درمان گزگزدست و پا که حتما تحت نظر پزشک باید انجام شوند عبارتنداز:

۱- تغییر رژیم غذایی و مصرف مکمل برای جبران کمبود ویتامین، برای درمان بیماری های خود ایمنی و دیابت

۲- استفاده داروهای ضد اضطراب، داروهای ضد التهاب، داروهای کنترل قند خون همانند انسولین، داروهای قلبی عروقی، داروهای ترومبولیک «با دستور پزشک»

۳- فیزیوتراپی جهت درمان بیماری‌هایی که منشا اسکلتی و عصبی دارند

۴ - کنترل بیماری‌های خود ایمنی مانند لوپوس، روماتیسم مفصلی، سندرم گیلن باره که سیستم ایمنی به خود بدن حمله می‌کند.

۵ - ورزش های داینامیک و حرکات کششی و تمرینات گلایندیگ عصب

۶ - انجام فعالیت‌هایی همانند یوگا و مراقبه برای کنترل استرس و اضطراب

روش‌های درمان خانگی گزگز پا

البته با برخی از روش‌های خانگی می‌توان معضل سوزن سوزن شدن پاها را کنترل کرد. برخی از این روش‌ها شامل:

۱ - استراحت جهت کاهش درد ناحیه آسیب دیده

۲ - بالا قرار دادن پا هنگام احساس گزگز شدن

۳ - ماساژ با تحریک بیرونی «در سیستم گردش خون، جریان خون را افزایش و فشار را از روی عصب برمی‌دارد. ماساژ پا بیشترین کارایی خود را در زمان شروع حس سوزن سوزن شدن دارد.»

البته گفتنی است که هر نوع سوزن سوزن شدن و گزگز دست و پا به صورت مکرر در مدت طولانی نیاز به پیگیری دارد اما گاهی احساس گزگز دست و پا یا هر دو می‌تواند شدید، مزمن یا اپیزودیک بوده و یا با علائم دیگری مثل درد، خارش، بی‌حسی و تحلیل رفتن عضلات همراه باشد.

علی العلاق گفت توافق با ایران درباره پرداخت بدهی‌های مربوط به واردات گاز به شیوه ای جدید به دست آمده است.

بر اساس گزارش میدل ایست نیوز، رئیس بانک مرکزی عراق افزود:« مذاکراتی با ایران به صورت پیوسته برای ساماندهی واردات از ایران ادامه دارد به گونه ای که عراق در معرض مشکلاتی نظیر نقض تحریم ها و توافقات قرار نگیرد.»

وی در  ادامه گفت:« بانک مرکزی عراق به فرمول  واضحی در خصوص ساماندهی تجارت با ایران دست خواهد یافت به ویژه با توجه به اینکه بخشی از آن از طریق تهاتر انجام می شود.»

العلاق خاطر نشان کرد:« توافقی بر سر تسویه بدهی های عراق بابت واردات گاز از ایران از طریق شیوه ای جدید که این بدهی ها پرداخت شود، حاصل شده است.»

این در حالی است که خبرگزاری رسمی عراق اخیرا از تصمیم دولت این کشور برای استفاده از دینار به جای دلار در معاملات داخلی خبر داده بود.

هزاران فلسطینی در مسجد الاقصی سالروز تولد پیامبر(ص) را گرامی داشتند و در بازارهای شهر قدس این مناسبت را جشن گرفتند.

 

فلسطینیان به همین مناسبت از ساعات آغازین روز به مسجد الاقصی رفتند که اوج آن مراسم جشنی بود که به همین مناسبت توسط اداره اوقاف اسلامی در داخل این مسجد ترتیب داده شده بود.

 

فعالان فلسطینی در صحن قبه الصخره که خانواده های فلسطینی به همراه فرزندان خود در آن حضور داشتند، فعالیت‌هایی برای ایجاد سرگرمی برای خانواده‌ها و فرزندان آن‌ها ترتیب دادند.

 

نمازگزاران نیز به مناسبت این میلاد فرخنده در صحن‌های مسجدالاقصی و ورودی‌های آن اقدام به توزیع شیرینی بین حاضران کردند.

 

در همین رابطه شیخ یوسف ابو سنینه، امام و خطیب مسجد الاقصی، مراسمی را در این مکان برگزار کرد که شامل سرودهای مذهبی بود.

 

این درحالی است که شیخ محمد حسین، مفتی قدس و سرزمین‌های فلسطین، در سخنرانی خود در این جشن از فلسطینی‌ها به دلیل عبور از ایست‌های بازرسی اسرائیل برای رسیدن به مجدالاقصی و حضور گسترده آن‌ها در این مکان تمجید کرد.

 

وی گفت: امروز این نیروهای منفور رژیم صهیونیستی در مقابل دروازه‌های قدس و مسجدالاقصی ایستاده اند تا مانع دسترسی شما به این مکان پاک شوند. اما با همه این اقدامات شما تصمیم گرفته‌اید که به مسجدالاقصی برسید و در این مکان به مناسبت ولادت پیامبر اسلام (ص) نماز بخوانید.

 

شیخ عمر الکسوانی، مدیر مسجد الاقصی نیز به همین موضوع اشاره کرد و گفت: شما برای جشن میلاد پیامبر (ص) در این مکان پاک از همه موانع گذشتید.

 

در این زمینه، با هجوم فلسطینیان به مسجد الاقصی، بازارهای شهر قدیمی قدس شاهد فعالیت تجاری فعالانه‌ای بود. ضمن اینکه نیروهای نظامی رژیم صهیونیستی در شهر قدیمی قدس شرقی و در مجاورت مسجد الاقصی مستقر شده بودند.