emamian

emamian

کتاب «رژیم موقت مفهوم و پژوهش‌های تخصصی» که توسط مرکز مطالعات و پژوهشهای الاتحاد تالیف و منتشر شده، در مباحثی تخصصی به بررسی پدیده فروپاشی رژیم موقت صهیونیستی پرداخت است. این کتاب در فصل اول مفهوم رژیم موقت و اذعان شخصیت‌های مختلف بین‌المللی و صهیونیستی به این موضوع را مورد اشاره قرار داده و در فصل‌های بعدی به بررسی ساختارهای امنیتی و تشکیلاتی سرویس‌های جاسوسی و نظامی رژیم صهیونیستی پرداخته و در ادامه بحران‌های فراروی اسرائیل که منجر به این فروپاشی می‌شود را برشمرده است.

محور غربی عربی به بهانه های مختلف از جمله برتری توان نظامی یا هژمونی آمریکا و فقدان وجود راهکارهای دائمی برای حل بحران، همچنان به حمایت از رژیم صهیونیستی و به رسمیت شناختن آن ادامه می‌دهد و هرگونه تفکر انقلابی را تفکری غیرمسئولانه و غیر واقعی ارزیابی می‌کند، این عده تلاش می‌کنند عدم وجود راهکارهای جایگزین نسبت به سازش با اسرائیل را طرح کرده و موضوع فروپاشی رژیم صهیونیستی را که رژیم موقت و بدون ریشه است را رد کنند.

یکی از فریبکاری‌های رژیم صهیونیستی، استفاده از اصطلاحات مختلف برای بی‌طرف و بی‌گناه نشان دادن خود در تحولات منطقه‌ای است. اصطلاحاتی که مضامین تاریخی و واقع گرایانه دارد و آمیخته ای از جعل واقعیت‌های تاریخی بدون ارائه اسناد و ادله کافی است. رژیم صهیونیستی از این طریق تلاش دارد برخی واقعیت‌ها را نادیده گرفته و آنها را به فراموشی بسپارد و با تکرار این اصطلاحات واقعیت‌های دیگری را به خورد افکار عمومی بدهد.

اسرائیلی‌ها برای مقبول نشان دادن رژیم خود در زبان دیپلماتیک خود از واژه‌هایی نظیر دموکراسی، آزادی، امنیت و صلح زیاد استفاده می‌کنند. این همان ادبیاتی است که در دیپلماسی آمریکا نیز کاربرد فراوان دارد. آنها تلاش دارند خود را رژیمی طبیعی در منطقه جلوه دهند. به همین علت از این اصطلاحات به صورت گسترده در گفتمان خود استفاده می‌کنند تا اینگونه وانمود کنند که خطراتی که فراروی این رژیم قرار دارد، دیگر کشورهای مجاور آن را نیز تهدید می‌کند و این خطرات، مشکلات مشترک بین آنها و دیگر ملت‌های جهان از آمریکا گرفته تا اروپا و حتی کشورهای عربی است.

صهیونیست‌ها تلاش دارند یهودیان ساکن سرزمین‌های اشغالی را ملتی معرفی می‌کنند که به دنبال دفاع از حق خود در تحقق امنیت و دموکراسی هستند. اسرائیلی‌ها از اصطلاحاتی نظیر احترام متقابل، همکاری، مشارکت و سازش استفاده می‌کنند تا اینگونه وانمود کنند که دو طرف متنازع در سرزمین‌های فلسطین از حقوق مساوی برخوردار هستند.

آنها تلاش دارند ملت خود را صاحب حق و ملتی ستمدیده و درد کشیده نشان دهند. این در حالی است که حتی در میان محافل آمریکایی و اروپایی نیز صداهای زیادی شنیده می‌شود مبنی بر اینکه اسرائیلی‌ها اشغالگر و متجاوز هستند.

منبع این تلاش برای جداسازی پدیده‌ها و اصطلاحات مختلف از ریشه‌های تاریخی و اجتماعی آن است. آنها سعی می‌کنند برخی واقعیت‌ها را یک عملیات و تحول محض بدون داشتن تاریخ مشخص و روند تاریخی نشان دهند. آنها به این ترتیب مسائل فرعی را اصلی و مسائل اصلی را فرعی جلوه می‌دهند. یکی از این موارد را می‌توان تکرار عبارت پایتخت ابدی اسرائیل در گفتمان صهیونیسم خطاب به افکار عمومی داخلی و خارجی دانست. این عبارت تلاش دارد ریشه‌های تاریخی عربی این شهر را نادیده بگیرد. آنها در همین رابطه پیش از این عبارت فلسطین سرزمین بدون ملت را مطرح کرده بودند و مدعی بودند که احتمالاً فلسطین همان سرزمین موعودی است که به یهودیان وعده داده شده است. این در حالی است که واقعیت‌های تاریخی فلسطین چیز دیگری را نشان می‌دهد.

به این ترتیب دستگاه تبلیغاتی رژیم صهیونیستی تلاش دارد از اصطلاحات مختلف برای تقویت موجودیت و عادی سازی مناسبات خود با دیگران استفاده کند تا بتواند مشروعیت و بقای رژیم خود را تثبیت نماید. یکی از همین اصطلاحات که توسط دستگاه رسانه‌ای رژیم صهیونیستی مطرح شده، اصطلاح عادی‌سازی است که اینگونه وانمود می‌کند که تحریم اسرائیل یک اقدام غیرعادی است و از طریق عادی‌سازی باید تلاش برای قرار کردن این فعالیت‌ها در روند عادی خود شکل بگیرد.

رژیم صهیونیستی همچنین در این عرصه تلاش دارد خود را رژیمی عادی معرفی کند. این در حالی است که بنا بر مولفه‌های مختلف تاریخی و ژئوپلتیک می‌توان گفت این رژیم، رژیمی موقت است که فروپاشیده خواهد شد.

رژیم موقت

اصطلاح رژیم موقت قدرت تفسیری بالایی در زمینه مفهومی دارد که می‌تواند تاثیرات خود را بر درک و فهم عربی و صهیونیستی به جای بگذارد. این اصطلاح از یک طرف نشان دهنده حتمی بودن فروپاشی رژیم صهیونیستی در گفتمان عربی است که همانطور که در مقدمه نیز گفته شد تئوری‌ها و نظریات مفهومی آن مطرح شده و از سوی دیگر یکی از ابزارهای تاثیرگذار در جنگ روانی در برابر دشمن صهیونیستی است. این اصطلاح ابزاری در رابطه با جنگ روانی است که نشان دهنده نگرانی‌های روز افزون سرکردگان رژیم صهیونیستی و نخبگان این رژیم در مذاکرات دائمی صورت گرفته در چارچوب محافل سیاسی و فکری عبری زبان در خصوص احتمال فروپاشی اسرائیل است.

قطعیت فروپاشی رژیم صهیونیستی

در سال‌های پیش از 1948 که سال نکبت در فلسطین به شمار می‌رود، بسیاری از مناقشات در محافل سیاسی و نظامی آمریکا در خصوص ارزش تاسیس اسرائیل برای آمریکا مطرح می‌شد. شاید بتوان گفت مهمترین این مناقشات گفتگوهایی بود که بین هری ترومن رئیس جمهور وقت آمریکا و مارشال رئیس ستاد ارتش آمریکا به وقوع پیوست که زمینه را برای حمله اروپا مهیا کرد. صاحب طرح مارشال که بازسازی اروپا بعد از جنگ جهانی دوم را بر عهده داشت، بر مجموعه‌ای از ملاحظات برای تاسیس رژیم صهیونیستی اعتقاد داشت که عبارتند از:

حمایت از کابینه منطقه‌ای اسرائیل در خاورمیانه در درجه اول بر امنیت و منافع ایالات متحده تأثیرگذار خواهد بود.

به رسمیت شناختن یک دولت یهودی باعث تحریک کشورهای عربی خواهد شد.

اعتراف به یهودیت اسرائیل باعث پیچیدگی‌های روز افزون و مشکلات گسترده در برابر سازمان ملل و افکار عمومی دنیا خواهد بود.

تامین منافع با خشونت باعث از بین رفتن روند سازش خواهد بود.

منافع یهود ایجاب می کند که رژیم اسرائیل به صورت قانونی به رسمیت شناخته شود.

به این ترتیب مارشال نه تنها مخالف مواضع آمریکا در تایید تجزیه فلسطین بود، بلکه به شدت پیشنهاد می‌کرد که آمریکا دولت اسرائیل را به رسمیت نشناسد. وی پیش‌بینی می‌کرد که کابینه یهودی در آینده دردسر بزرگی برای سیاست آمریکا خواهد بود، چرا که شاخص‌های متعددی نشان دهنده عناد شدید اسرائیلی‌ها در درگیری با فلسطینیان بود، شاخص‌هایی که امروز نیز به قوت خود باقی است و باعث تضعیف و شکست موقعیت و نقش آمریکا در منطقه شده است.

در همین رابطه مجله فارین پالیسی در سال 2010 در مقاله‌ای که به قلم مارک بری نوشته شده بود، تاکید کرد که بایدن در زمان انتقال محتوای گزارش مولین - پترائوس در سال 2010 به نتانیاهو گفت: شرایط برای ما خطرناک شده است و کارهایی که تو اینجا انجام می‌دهی، امنیت نیروهای مبارز ما در عراق و افغانستان و پاکستان را تهدید می‌کند. این مسائل ما را تهدید می‌کند و امنیت ملی ما را به خطر می‌اندازد.

استفین والت ستون نویس مجله فارین پالیسی و استاد روابط بین الملل در دانشگاه هاروارد در مقاله‌ای در پی عملیات اخیر سیف القدس نوشت که زمان پایان دادن به مناسبات ویژه با اسرائیل فرارسیده است. والت در این مقاله تاکید کرد که ایالات متحده در ارزش اسرائیل به عنوان یک دستاورد استراتژیک برای خود بزرگنمایی می‌کند و حمایت بی قید و شرط از اسرائیل تاکنون مشکلات زیادی را برای واشنگتن ایجاد کرده که قادر به حل آن نیست و هزینه‌های این مناسبات ویژه همچنان رو به افزایش است. هزینه هایی که سیاسی بوده و اقتصادی نیست.

والت می‌افزاید که هنگامی که در این جنگ ایالات متحده به تنهایی سه بار با استفاده از حق وتو مانع قطعنامه شورای امنیت برای آتش‌بس شد و بارها و بارها بر حق اسرائیل در دفاع از خود تاکید کرده و تسلیحات بیشتری به ارزش 735 میلیون دلار برای کمک به اسرائیل فرستاد. لذا هنگامی که واشنگتن تنها به صورت لفظی از حقوق فلسطینیان در زندگی با امنیت و آزادی همراه با حمایت از مراحل تشکیل دو دولت صحبت کرد، همه می دانستند که این ادعاها، توخالی و منافقانه است.

به نوشته والت هزینه دائمی دیگری که این مناسبات ویژه برای آمریکا دارد، تحت تأثیر بودن غیر متوازن و خارج از چارچوب سیاست خارجی در برابر اسرائیل است. بایدن و بلینکن و جک سالیوان مشاور امنیت ملی آمریکا اعتقاد دارند که رفتارهای اسرائیل مشکلاتی فراتر از حد نگرانی برای آمریکا فراهم کرده است. با این وجود آمریکا همچنان درگیر بحران‌هایی است که خودش برای خود تراشیده و اولویت و وقت خود را همزمان با تغییر فضای بین‌المللی و بحران چین و کرونا و خروج نیروها از افغانستان و بهبود شرایط اقتصادی و مجموعه مشکلات دیگر به این رژیم داده است. این نویسنده تاکید می‌کند اگر مناسبات آمریکا با اسرائیل طبیعی بود، تل‌آویو توجهی در حد و اندازه خود و نه بسیار بیشتر از خود از سوی آمریکا دریافت می‌کرد.

رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) در آستانه 13 آبان روز ملی مبارزه با استکبار جهانی در دیدار پرشور صدها تن از دانش‌آموزان، 13 آبان را تجسم شرارت‌های آمریکا و آسیب‌پذیری و امکان مغلوب شدن آن خواندند و با اشاره به دروغ وقیحانه و بی‌شرمانه آمریکایی‌ها در ابراز دلسوزی برای ملت ایران گفتند: در جنگ ترکیبی چند هفته اخیر، آمریکا، رژیم صهیونیستی، بعضی از قدرت‌های موذی اروپا و برخی گروهک‌ها همه امکانات خود را برای ضربه زدن به ملت ایران به میدان آوردند اما ملت به دهن بدخواهان زد و آنها را ناکام گذاشت.

رهبر انقلاب سیزدهم آبان را روزی تاریخی و تجربه‌آموز خواندند و گفتند: آمریکایی‌ها و گرایش آمریکایی از این روز مهم و تجمعات همدلانه و وحدت‌بخش آن، خشمگین و اعصابشان خُرد می‌شود چرا که این روز هم تجسم شرارت‌های آمریکا است و هم تجسم و اثبات آسیب‌پذیری و امکان مغلوب شدن آمریکا.

ایشان در مروری بر حوادث تاریخی 13 آبان به سخنرانی افشاگرانه و تبعید امام خمینی در 13 آبان 43 اشاره کردند و افزودند: امام قانون «مصونیت چند ده هزار آمریکایی مستقر در ایران از تبعات قضایی جرم و جنایت» را که به‌دستور محمدرضا پهلوی در مجلسِ آن روز تصویب شد، تحمل نکرد و به همین علت تبعید شد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همچنین با اشاره به کشتار تعدادی از دانش‌آموزان مقابل دانشگاه تهران در 13 آبان 1357 و هجوم دانشجویان به سفارت آمریکا در 13 آبان 58 گفتند: در آن هجوم اسناد فراوانی از خیانت‌ها، دخالت‌ها و غارت منابع ایران به‌دست دولت آمریکا در رژیم ستم‌شاهی و نیز توطئه‌های مختلف آنها علیه انقلاب اسلامی به دست آمد که با وجود تأکید بر گنجانده شدن مضامین آنها در کتاب‌های درسی، متأسفانه این کار انجام نشده است.

رهبر انقلاب اصرار آمریکایی‌ها بر «آغاز چالش میان ملت ایران و آمریکا به‌واسطه هجوم به لانه جاسوسی» را دروغی بزرگ برشمردند و افزودند: این چالش در 28 مرداد 1332 و هنگامی آغاز شد که آمریکا به‌کمک انگلیس، حکومت ملی مصدق را با کودتایی ننگین سرنگون کرد.

ایشان دکتر مصدق را فردی خوش‌بین و دارای اعتماد به آمریکا خواندند و گفتند: او نه حجت‌الاسلام بود نه ادعای اسلام‌خواهی داشت فقط جرمش این بود که می‌گفت نفت ایران باید دست ملت ایران باشد نه انگلیسی‌ها، اما آمریکایی‌ها به‌خاطر منافعشان حتی این فرد را هم تحمل نکردند و بر خلاف انتظارِ مصدق برای کمک آمریکا، از پشت به او خنجر زدند و با خرج کردن پول و کمک برخی خائنین و اراذل و اوباش سرنگونش کردند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای سخنان این روزهای سیاستمداران آمریکایی را درباره طرفداری از ملت ایران، اوج بی‌شرمی و ریاکاری خواندند و با طرح یک پرسش خطاب به آنها گفتند: آیا کاری علیه ملت ایران هست که شما در این 4 دهه توانایی انجام آن را داشته‌اید اما انجام نداده باشید؟ اگر هم کاری مثل جنگ مستقیم نظامی انجام نداده‌اید، یا نمی‌توانستید و یا از جوانان ایرانی ترسیده‌اید.

رهبر انقلاب در مرور جنایات و توطئه‌های آمریکا بعد از پیروزی انقلاب، به حمایت واشنگتن از گروه‌های تجزیه‌طلب در اوایل انقلاب، کودتای پایگاه شهید نوژه همدان،‌ حمایت از تروریسم کور منافقین که منجر به هزاران شهید در گوشه و کنار کشور شد، حمایت همه‌جانبه از صدام وحشی در جنگ تحمیلی، حمله موشکی و سرنگونی هواپیمای مسافربری ایران در آسمان خلیج فارس و شهادت حدود 300 نفر، بی‌حیایی در تجلیل از ژنرالِ فرمانده ناوی که به این هواپیمای مسافربری شلیک کرد، تحریم ملت ایران از سال اول پیروزی انقلاب، اعمال شدید‌ترین تحریم‌های تاریخ در سالهای اخیر و حمایت از آشوب و فتنه در ایران اشاره کردند و گفتند: در سال 88 و در حالی که اوباما قبلش برای ما نامه دوستی نوشته بود، آمریکایی‌ها به‌صراحت از فتنه اعلام حمایت کردند تا شاید بتوانند از این طریق جمهوری اسلامی را از بین ببرند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به شهادت رساندن سردار و قهرمان ملی ایرانیان و قهرمان منطقه حاج قاسم سلیمانی و افتخار کردن به این جنایت را از دیگر توطئه‌ها و پلیدی‌های آمریکا برشمردند و خطاب به آنها گفتند: شما از قاتلان دانشمندان هسته‌ای ما یعنی صهیونیست‌ها اعلام حمایت کردید و با حبس میلیاردها دلار از اموال ملت ایران در آمریکا و دیگر کشورها، ملت ایران را از استفاده از دارایی‌های خود برای کاهش مشکلات محروم کرده‌اید.

ایشان افزودند: در بیشتر حوادث ضدایرانی نیز ردپای شما معلوم است آن وقت با وقاحت تمام، دروغ محض می‌گویید و ادعا می‌کنید "دلسوز ملت ایران هستیم"؟ البته به‌کوری چشم شما ملت ایران بسیاری از این دشمنی‌ها را خنثی کرده است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای گفتند: البته برخی حوادث را ما هرگز فراموش نکرده و نمی‌کنیم و درباره شهادت سلیمانی پای حرفی که زده‌ایم ایستاده‌ایم و در وقت خودش به آن عمل خواهد شد.

رهبر انقلاب اسلامی، آمریکای امروز را همان آمریکای دیروز و آمریکای 28 مرداد و آمریکای حامی صدام دانستند و گفتند: البته شیوه اعمال دشمنی آنها با گذشته دارای تفاوت‌هایی است و پیچیده‌تر شده است ولی ما به جوانان و دست‌اندرکاران خود اعتماد داریم و می‌دانیم که می‌توانند بر این شیوه‌های پیچیده فائق بیایند و باید کاملاً هوشیار بود.

ایشان یکی دیگر از تفاوت‌های آمریکای دیروز و آمریکای امروز را، اتفاق نظر بسیاری از تحلیلگران سیاسی دنیا مبنی بر روند رو به افول آمریکا دانستند و افزودند: نشانه‌های این افول آشکار را می‌توان در مشکلات بی‌سابقه داخلی آمریکا در زمینه های اقتصادی و اجتماعی و اخلاقی تا اختلافات و دودستگی‌های خونین داخلیِ آمریکا مشاهده کرد.

رهبر انقلاب اسلامی یکی دیگر از نشانه‌های افول آمریکا را خطای محاسباتی آمریکا در مسائل دنیا برشمردند و گفتند: یک نمونه از این خطای محاسباتی، حمله 20 سال قبل آمریکا به افغانستان برای ریشه‌کنی طالبان است که با جنایات و کشتار فراوانی همراه بود اما بعد از 20 سال به‌دلیل بدفهمی مسائل، مجبور به خروج از افغانستان شدند و این کشور را تقدیم طالبان کردند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای حمله به عراق و ناکامی در رسیدن به اهداف مورد نظر را نمونه دیگری از خطای محاسباتی آمریکایی‌ها خواندند و افزودند: آمریکایی‌ها از ابتدا به‌دنبال گماردن افراد آمریکایی و یا وابستگان به خود بودند و شرایط کنونی عراق و حضور سیاستمداران عراقی در رأس کار با انتخابات هیچ‌گاه مورد نظر آنها نبود اما در اینجا هم شکست خوردند.

ایشان شکست آمریکا در سوریه و در لبنان به‌ویژه در قضیه اخیر تعیین خطوط گازی را نمونه‌های دیگری از ناکامی‌ به‌دلیل خطای محاسباتی برشمردند و خاطرنشان کردند: یکی دیگر از نشانه‌های انحطاط آمریکا، رأی مردم به افرادی همچون رئیس جمهور فعلی و رئیس جمهور قبلی است. در دوره قبل رئیس‌جمهوری همچون ترامپ انتخاب ‌شد که همه او را دیوانه می‌دانستند و در دوره فعلی نیز رئیس‌جمهوری بر سر کار می‌آید که همه، وضعیت او را می‌دانند.

رهبر انقلاب اسلامی این موارد را دلیل انحطاط یک تمدن دانستند و با تأکید بر اینکه بسیاری از قدرتهای غربی از این جهات شبیه آمریکا هستند، گفتند: انحطاط اخلاقی و پستی و جنایت از این بالاتر که غربی‌ها در رسانه‌های خود آموزش تخریب و اغتشاش و آموزش ساخت بطری‌های آتش‌زا و بمب دستی می‌دهند؟
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به نقش آشکار آمریکا در اغتشاشات چند هفته اخیر در کشور، افزودند: اطلاعیه مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه درباره اغتشاش‌ها حاوی اطلاعات و کشفیات مهمی بود و نشان می‌دهد دشمن برای تهران و شهرهای بزرگ و کوچک برنامه‌ریزی کرده بود و طراحی داشت.

ایشان حضور برخی نوجوانان و جوانان در کف میدان را ظاهر قضیه دانستند و خاطرنشان کردند: این‌ها بچه‌های خودمان هستند و ما با اینها بحثی نداریم چون به‌دلیل برخی هیجان‌ها و احساسات و برخی بی‌دقتی‌ها در مسائل وارد میدان شدند، اما مهم صحنه‌گردانان اصلی هستند که با نقشه و برنامه وارد شدند.

رهبر انقلاب اسلامی، مسئولین بخشهای مختلف به‌ویژه مسئولین سیاسی و اقتصادی و آحاد مردم و به‌خصوص جوانان را به توجه ویژه و هوشیاری در قبال صحنه‌گردانان اصلی و طراحی‌ها و برنامه‌های آنها فراخواندند و گفتند: البته دستگاههای اطلاعاتی به این موضوع توجه دارند و هوشیار هستند. طرح و برنامه هم این است که شاید بتوانند کاری کنند تا عقیده ملت ایران همانند عقیده سران انگلیس و آمریکا شود و ملت را همراه خود کنند اما ملت ایران واقعاً بر دهان آنها زد و از این پس هم خواهد زد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای خاطرنشان کردند: کسانی هم بودند که با طراحی و نقشه وارد میدان شدند و با دستگاههای خارجی مرتبط بودند و مرتکب جنایت شدند این موضوع بسیار مهمی است که باید به آن توجه ویژه شود.

ایشان قضیه شاهچراغ و کشتار مردم و کودکان را جنایتی بزرگ خواندند و گفتند: پسربچه‌های دانش‌آموزی که در این حادثه به شهادت رسیدند چه گناهی کرده بودند؟ پسربچه‌ای که در این جنایت،‌ پدر و مادر و برادر خود را از دست داد و دچار چنین غم بزرگی شد، چه گناهی کرده است؟ آن طلبه جوان و متدین و حزب‌اللهی، آرمان عزیز که در تهران زیر شکنجه به شهادت رسید و پیکر او را در خیابان رها کردند، چه گناهی کرده بود؟

رهبر انقلاب اسلامی افزودند: افرادی که این جنایت‌ها را انجام می‌دهند چه‌کسانی هستند و از کجا دستور می‌گیرند؟ البته این‌ها قطعاً بچه‌ها و جوان‌های ما نیستند، باید عاملان این جنایت‌ها شناسایی شوند و هر کسی که ثابت  شود در این جنایت‌ها همکاری داشته است، بدون تردید مجازات خواهد شد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به سکوت مدعیان حقوق بشر در قبال این جنایات،‌ خاطرنشان کردند: چرا این مدعیان حادثه شیراز را محکوم نکردند و چرا یک قضیه خلاف واقع و دروغ را هزاران بار در سکوهای خود در اینترنت تکرار می‌کنند، اما نام «آرشام» را ممنوع می‌کنند؟ آیا این مدعیان واقعاً طرفدار حقوق بشر هستند؟

رهبر انقلاب اسلامی در ادامه نوجوانان و جوانان را خطاب قرار دادند و گفتند: نوجوان و جوان امروز بر خلاف نوجوان و جوان قدیم یک عنصر بالغ و عاقل و خردمند و صاحب فکر و تحلیل است و این به‌برکت انقلاب اسلامی به‌وجود آمده است زیرا قبل از انقلاب جوانان آن‌قدر سرگرم مسائل بیهوده و شهوت‌رانی بودند که امکان توجه به مسائل اصلی کشور وجود نداشت.

ایشان تأکید کردند: این حقیقت یعنی ذهن فعال نوجوان و جوان امروزی و صاحب تحلیل و فکر بودنِ او را دشمن هم متوجه است و برای مقابله با آن از طریق تولید و تکرار حجم عظیم محتوای دروغ در شبکه‌های مجازی اقدام می‌کند.

رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به انبوه محتواهای دروغ، تهمت و سخنان انحرافی که برای ذهن فعال جوانان تهیه می‌شود،‌ گفتند: تأکید مکرر و چندین‌باره بر جهاد تبیین به همین علت است و  قبل از اینکه دشمن محتوای دروغ و انحرافی تولید کند باید محتواهای حقیقی و صحیح در داخل تولید شود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: به مسئولین رسانه‌ها و امور ارتباطات می‌گویم که در زمینه تولید محتوا و جهاد تبیین و برنامه‌ریزی برای آن احساس مسئولیت کنید و درک کنید که چرا دشمن بر روی برخی کلمات و اسامی حساس است و جلوی آنها را می‌گیرد.

رهبر انقلاب، جوانان را به احساس مسئولیت در مقابل بمباران پرحجم و پرتکرار ذهن جوان ایرانی با مطالب دروغ، فراخواندند و گفتند: در مقابل این برنامه‌ی دشمن احساس مسئولیت کنید و برای تشخیص حقیقت و حرف درست از دروغ تلاش کنید.

ایشان افزودند: افرادی را هم که معاند نیستند اما بر اثر غفلت یا بدفهمی و شنیدن مطالب نادرست در رسانه‌ها با دشمن هم‌صدایی می‌کنند، بدون دعوا کردن، و با نوشتن و پیام دادن و استدلال، مراقبت و ارشاد کنید.

ایشان اتفاقات چند هفته اخیر را «جنگی ترکیبی» و نه صرفاً اغتشاشات خیابانی دانستند و خاطرنشان کردند: دشمن یعنی آمریکا، رژیم صهیونیستی، بعضی از قدرتهای موذی و خبیث اروپایی و برخی از گروهکها با همه امکانات به میدان آمدند و با استفاده از دستگاههای اطلاعاتی، رسانه‌ای و ظرفیت فضای مجازی، و بهره‌گیری از تجربیات گذشته در ایران و بعضی از کشورهای دیگر تلاش کردند به ملت ضربه بزنند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: البته ملت به‌معنی واقعی در دهان بدخواهان زد و آنها را ناکام کرد.

رهبر انقلاب با اشاره به نشانه‌های تغییر در نظم جهانی و روند حاکم شدن نظمی جدید در دنیا، جوانان را به شناخت نقش و جایگاه ایران و ایرانیان در نظم جهانی آینده جدید توصیه کردند و گفتند: ابعاد نظم جدید و چگونگی آن دقیقاً معلوم نیست اما خطوط اساسی آن قابل ترسیم است.

ایشان اولین خط اساسی از نظم جدید را «انزوای آمریکا» دانستند و افزودند: برخلاف گذشته که آمریکایی‌ها خود را تنها قدرت مسلط دنیا می‌خواندند، در نظم جدید، آمریکا جایگاه مهمی ندارد و منزوی است و ناچار خواهد شد دست و پایش را از نقاط مختلف جهان جمع کند.

ایشان در واکنش به شعار مرگ بر آمریکای دانش‌آموزان، خاطرنشان کردند: بعضی‌ها می‌گویند این شعار را نگویید زیرا باعث برانگیختن دشمنی آمریکایی‌ها می‌شود، در حالی که آمریکایی‌ها دشمنی با ملت ایران را در روز 28 مرداد 1332 و در حالی آغاز کردند که آن زمان هیچ‌کس در ایران مرگ بر آمریکا نمی‌گفت، البته پس از آن ضربه، دانشجویان در 16 آذر همان سال در دانشگاه تهران مرگ بر آمریکا گفتند و این شعار، یادگار 16 آذر است.

خطوط اساسی دوم و سوم از نظم جدید جهانی که رهبر انقلاب به آنها اشاره کردند «انتقال قدرت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و علمی از غرب به آسیا» و «گسترش منطق و جبهه مقاومت» بود.

ایشان مبتکر گسترش فکر و جبهه مقاومت در مقابل زورگوییِ قدرتهای سلطه‌گر را جمهوری اسلامی ایران خواندند و گفتند: اولین کسی که گفت «نه شرقی، نه غربی» امام بزرگوار ما بود و این روحیه و حرف محکم امروز به‌قدری رواج یافته که در منطقه ما خیلی‌ها با اعتقاد و عمل به منطق مقاومت، از آن نتیجه می‌گیرند، همچون نتیجه و بهره اخیری که لبنانی‌ها به‌برکت حزب‌الله در قضیه خطوط گازی گرفتند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با طرح این سؤال که «در دنیای جدید ایران چه‌کاره و در چه جایگاهی است؟» جوانان را به فکر کردن درباره این سؤال و آماده‌سازی خود برای دنیای جدید فراخواندند و گفتند: ایران عزیز به‌علت برخورداری از خصوصیات برجسته‌ای همچون «نیروی انسانی باهوش و بااستعداد»، «منابع طبیعی متنوع و فراوان»، «موقعیت جغرافیایی حساس و ممتاز» و از همه مهمتر «منطق والای حکومتی و تمدنی» می‌تواند جایگاه برجسته‌ای در نظم جدید داشته باشد.

رهبر انقلاب استفاده از مزیت جغرافیایی بی‌نظیر ایران و تبدیل شدن به معبر ترانزیتی بسیار  پیشرفته و خوب را در گروی گسترش خطوط ریلی دانستند و افزودند: با وجود تأکیدهای مکرر در این زمینه، در دولتهای مختلف به‌جز در مقطع بعد از رحلت امام بزرگوار که کارهایی انجام شد، کوتاهی شده است، البته در این دولت قصد دارند کارهایی انجام بدهند.

ایشان امتیاز مهم جمهوری اسلامی و منطق حکومتی و تمدنی آن را جمع بین حضور و آراء مردم با معارف الهی خواندند و گفتند: این کار، آسان نیست اما جمهوری اسلامی موفق به انجام آن شد البته نقص‌هایی وجود دارد که از آنها آگاه هستیم اما این حرف و منطق، در دنیا جدید است.

ایشان با اشاره به اینکه ثمره هوش و استعداد جوانان دهه 60 و 70 مقابل چشم همگان است، گفتند: در آینده برکات شما دهه هشتادی‌ها و متولدان دهه 90 را نیز همه خواهند دید.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بخش پایانی سخنانشان در جمع پرشور صدها دانش‌آموز در نکته مهمی گفتند: همه مسئولان و آحاد مردم باید مراقب باشیم که پیامی که با هر حرکت و هر کار و سخن خود به خارج از کشور می‌فرستیم چیست.

رهبر انقلاب تأکید کردند: ملت و جوانان و مسئولان کشور باید «قدرت مقاومت و عزم راسخ خود را برای ایستادگی در مقابل زورگویان» به همه دنیا و به‌خصوص دشمنان منتقل کنند.

ایشان افزودند: دولتمردان هم در این زمینه وظایف سنگینی دارند و باید کوتاهی‌های گذشته تکرار نشود و دستگاههای مختلف از جمله وزارتخانه‌های آموزش و پرورش، علوم، بهداشت، ارشاد، وزارتخانه‌های اقتصادی، معاونت علمی ریاست‌جمهوری به وظایف خود با جدیت عمل کنند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: اطمینان داشته باشیم اگر هر کسی در هر جا که مشغول کار یا مسئولیت است، وظایفش را بشناسد و به آن عمل کند، تمام مشکلات حل می‌شود و کشور و ملت به آرزوی نهایی خود خواهند رسید.

عبداللطیف رشید رئیس جمهور عراق امروز در سخنانی در نشست سران عرب در الجزایر تصریح کرد: عراق همچنان به موضع خود در حمایت حق ملت فلسطین در تشکیل کشور مستقل خود در تمام خاک سرزمینش به پایتختی قدس پایبند است.

وی خاطر نشان کرد : بر حمایت عراق از برادران خود در لبنان برای پشت سر گذاشتن بحران سیاسی و اقتصادی تاکید می کنیم.

رشید در ادامه گفت : از تکمیل مذاکرات سیاسی میان طرف های مختلف در سوریه حمایت و بر وحدت و یکپارچگی ارضی و حاکمیت این کشور تاکید می کنیم.

رشید درباره یمن هم اظهار  داشت : خواهان حل سیاسی در یمن که منجر به پایان جنگ شود و نیز حل سیاسی در سودان هستیم.

وی در ادامه خطاب به مقامات کشورهای عربی شرکت کننده در نشست الجزایر گفت : انتظار داریم که تلاش‌های  دولت عراق با پاسخ مثبت برادران عرب خود روبرو شود.

رشید خاطر نشان کرد: عراق پس از بیرون راندن تروریسم تمایل دارد منبع ثبات در منطقه باشد، بغداد میزبانی چندین نشست منطقه ای را برعهده داشته است.

سید ابراهیم رئیسی ظهر امروز چهارشنبه در دیدار فیصل مقداد وزیر امور خارجه سوریه با تأکید بر لزوم پیگیری مجدانه و اجرای کامل توافقات دو کشور، گفت: سوریه با پشت سر گذاشتن چند سال بحران و درگیری و شکست دشمنان خود، امروز در جایگاهی قرار دارد که با تمرکز بر همکاری‌های اقتصادی، روابط راهبردی خود با ایران را وارد عرصه‌های جدید کند.

رئیس جمهور با بیان اینکه همان کسانی که سوریه را درگیر بحران کردند، در تلاش هستند تا علیه جمهوری اسلامی ایران نیز فتنه‌انگیزی کنند، افزود: دشمنان وقتی مشاهده کردند که کودتا، جنگ تحمیلی و سال‌ها سیاست تهدید و ترور و تحریم نتوانست مانع پیشرفت ملت ایران شود، کاملاً عریان و آشکار به میدان آمده و توطئه ایجاد اغتشاشات را علیه ملت ایران اجرا کردند.

رئیسی با بیان اینکه جمهوری اسلامی ایران مسیر پیشرفت، عدالت و مقاومت را با قوت ادامه خواهد داد، تصریح کرد: تلاش برای بی‌ثبات کردن ایران، جلوه‌هایی از عصبانیت و استیصال دشمن از تحقق اهدافش در ایران و منطقه است. این توطئه‌آفرینی‌ها ملت بزرگ ایران را در مسیر اهداف بزرگش مردد نخواهد کرد.

فیصل مقداد وزیر امور خارجه سوریه نیز در این دیدار با محکوم کردن جنایت تروریستی در حرم شاهچراغ شیراز، تأکید کرد: روابط راهبردی ایران و سوریه با قوت به مسیر خود ادامه خواهد داد.
وزیر امور خارجه سوریه گفت: بدیهی است که وقتی دشمنان ملت‌های منطقه در سوریه شکست خوردند، قطعاً در برابر ملت قدرتمند ایران امکانی برای تحقق اهداف‌شان نخواهند داشت.

وزیر خارجه سوریه همچنین بر تعهد و علاقه کشورش در زمینه گسترش همکاری‌های اقتصادی با ایران تأکید کرد.

چهارشنبه, 11 آبان 1401 23:34

عادت یا عبادت؟

آیت الله مطهری:

ما باید نماز بخوانیم؛ اما نباید نماز خواندن ما شکل عادت داشته باشد.

از کجا بفهمیم که نماز خواندن ما عادت است یا نه؟ باید ببینیم آیا همۀ دستورات خدا را مثل نماز خواندن انجام می‌دهیم؟ اگر این‌طور است، معلوم می‌شود که کار ما به خاطر امر خدا است.

 

اما اگر ربا را می‌خوریم، نماز را هم با نافله‌هایش می‌خوانیم! اگر خیانت به امانت مردم می‌کنیم، ولی زیارت عاشورایمان هم ترک نمی‌شود! می‌فهمیم که اینها عبادت نیست، از روی عادت است.

[البته نماز را هرگز نباید ترک کرد، امید است که همان نماز ما را از گناه دور کند]

 

مجموعه آثار، ج ۲۱، اسلام و نیازهای زمان، ص۲۳۱

سحر و جادو یکی از موضوعاتی است که گاهی بر سر زبان ها شنیده شده و سخنانی پیرامون آن بیان می شود که در این مطلب، به ماهیت «سِحر» و نگاه اسلام به آن و این نکته که آیا در عصر ما هم وجود دارد یا خیر؟ خواهیم پرداخت:

پرسش:

«سِحر» چیست و اسلام درباره آن چه نظری دارد؟

 

پاسخ اجمالی:

«سِحر» نوعی اَعمال خارق العاده است که گاه آثاری در وجود انسان می‌گذارد و گاهی تنها جنبه روانی دارد. سحر در قرآن گاهی جهت فریفتن مردم و چیزی شبیه چشم بندی معرفی می شود؛ مانند سحر ساحران زمان موسی(ع) و گاهی نیز به موثر بودن آن صحه می‌گذارد؛ مانند سِحری که باعث جدائی زن و شوهر می شد. بسیاری از سِحرها با استفاده از خواص شیمیائی و فیزیکی برای اغفال مردم ساده لوح انجام می‌شود و فقهای اسلام یاد گرفتن و انجام آن را حرام دانسته‌اند؛ به فرموده امام علی(ع) چنین کسی، کافر شده و رابطه‌اش با خدا قطع می‌شود.

 
پاسخ تفصیلی:

در اینکه «سِحر» چیست و از چه تاریخی به وجود آمده؟ بحث فراوان است. این قدر می‌توان گفت که سِحر از زمان‌های خیلی قدیم در میان مردم رواج داشته است؛ ولی تاریخ دقیقی برای آن در دست نیست و نیز نمی‌توان گفت چه کسی برای نخستین بار جادوگری را به وجود آورد. ولی از نظر معنی و حقیقت سِحر می‌توان گفت: سِحر، نوعی اَعمال خارق العاده است که آثاری از خود در وجود انسان‌ها به جا می‌گذارد و گاهی یک نوع چشم بندی و تردستی است و گاه تنها جنبه روانی و خیالی دارد.


سِحر از نظر لغت به دو معنی آمده است:
۱. به معنی خدعه، نیرنگ، شعبده و تردستی و به تعبیر «قاموس اللغه»: سِحر یعنی خدعه کردن.
۲. «کل ما لطف و دق»؛ (آنچه عوامل آن نامرئی و مرموز باشد).


در «مفردات» راغب که مخصوص واژه‌های قرآن است به سه معنی اشاره شده:
۱. خدعه و خیالات بدون حقیقت و واقعیت، همانند شعبده و تردستی.
۲. جلب شیطان‌ها از راه‌های خاصی و کمک گرفتن از آنان.
۳. معنی دیگری که بعضی پنداشته‌اند و آن اینکه: ممکن است با وسائلی ماهیت و شکل اشخاص و موجودات را تغییر داد، مثلاً انسان را به وسیله آن به صورت حیوانی درآورد؛ ولی این نوع، خیال و پنداری بیش نیست و واقعیت ندارد.(۱)


از بررسی حدود ۵۱ مورد کلمه «سِحر» و مشتقات آن در سوره‌های قرآن از قبیل: «طه»، «شعراء»، «یونس» و «اعراف» و... راجع به سرگذشت پیامبران خدا: موسی(علیه السلام)، عیسی(علیه السلام) و پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) به این نتیجه می‌رسیم که سِحر از نظر قرآن به دو بخش تقسیم می‌شود:


۱. آنجا که مقصود از آن فریفتن، تردستی، شعبده و چشم‌بندی است و حقیقتی ندارد، چنانکه می‌خوانیم: «فَإِذا حِبالُهُمْ وَ عِصِیُّهُمْ یُخَیَّلُ إِلَیْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّها تَسْعی»(۲)؛ (ریسمان‌ها و عصاهای جادوگرانِ زمان موسی در اثر سِحر، خیال می‌شد که حرکت می‌کنند) و در آیه دیگر آمده است: «فَلَمَّا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْیُنَ النَّاسِ وَ اسْتَرْهَبُوهُم‏»(۳)؛ (هنگامی که ریسمان‌ها را انداختند چشم‌های مردم را سِحر کردند و آنها را ارعاب نمودند) از این آیات روشن می‌شود که سِحر، دارای حقیقتی نیست که بتواند در اشیاء تصرفی کند و اثری بگذارد؛ بلکه این تردستی و چشم بندی ساحران است که آن چنان جلوه می‌دهد.


۲. از بعضی از آیات قرآن استفاده می‌شود که بعضی از انواع سِحر به راستی اثر می‌گذارد مانند آیه فوق که می‌گوید آنها سِحرهائی را فرا می‌گرفتند که میان مرد و همسرش جدائی می‌افکند: «فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِه‏»(۴) یا تعبیر دیگری که در آیات فوق بود که آنها چیزهائی را فرا می‌گرفتند که مضرّ به حالشان بود و نافع نبود: «وَ یَتَعَلَّمُونَ ما یَضُرُّهُمْ وَ لا یَنْفَعُهُم‏».(۵) ولی آیا تأثیر سِحر فقط جنبه روانی دارد و یا اینکه اثر جسمانی و خارجی هم ممکن است داشته باشد؟ در آیات بالا اشاره‌ای به آن نشده و لذا بعضی معتقدند اثر سِحر تنها در جنبه‌های روانی است.
نکته دیگری که در اینجا تذکر آن لازم است اینکه: به نظر می‌رسد قسمت قابل توجهی از سِحرها بوسیله استفاده از خواص شیمیائی و فیزیکی به عنوان اغفال مردم ساده لوح انجام می‌شده است. مثلاً در تاریخ ساحران زمان موسی(علیه السلام) می‌خوانیم که آنها درون ریسمان‌ها و عصاهای خویش مقداری مواد شیمیائی مخصوص (احتمالاً جیوه و مانند آن) قرار داده بودند که پس از تابش آفتاب و یا بر اثر وسائل حرارتی که در زیر آن تعبیه کرده بودند، به حرکت درآمدند و تماشا کنندگان خیال می‌کردند آنها زنده شده‌اند. این گونه سِحرها حتی در زمان ما نیز کمیاب نیست.


سِحر از نظر اسلام
در این مورد فقهای اسلام همه می‌گویند یاد گرفتن و انجام اعمال سِحر و جادوگری حرام است. در این قسمت احادیثی از پیشوایان بزرگ اسلام رسیده است که در کتاب‌های معتبر ما نقل گردیده، از جمله اینکه: حضرت علی(علیه السلام) می‌فرماید: «مَنْ تَعَلَّمَ شَیْئاً مِنَ السِّحْرِ قَلِیلاً اَوْ کَثِیراً فَقَدْ کَفَرَ وَ کانَ آخِرُ عَهْدِهِ بِرَبِّهِ...»(۶)؛ (کسی که سِحر بیاموزد، کم یا زیاد، کافر شده است و رابطه او با خداوند به کلی قطع می شود...).
البته چنانچه یاد گرفتن آن به منظور ابطال سِحر ساحران باشد اشکالی ندارد؛ بلکه گاهی به عنوان واجب کفائی می‌بایست عده‌ای سِحر را بیاموزند تا اگر مدعی دروغ گوئی خواست از این طریق مردم را اغفال یا گمراه کند سِحر و جادوی او را ابطال نمایند و دروغ مُدّعی را فاش سازند.


شاهد این سخن که اگر سِحر برای ابطال سِحر و حل و گشودن آن باشد بی مانع است، حدیثی است که از امام صادق(علیه السلام) نقل شده، در این حدیث می‌خوانیم: «یکی از ساحران و جادوگران که در برابر انجام عمل سِحر مزد می‌گرفت خدمت امام صادق(علیه السلام) رسید و عرض کرد: حرفه من سِحر بوده است و در برابر آن مزد می‌گرفتم، خرج زندگی من نیز از همین راه تأمین می‌شد و با همان درآمد، حج خانه خدا را انجام داده‌ام؛ ولی اکنون آنرا ترک و توبه کرده‌ام، آیا برای من راه نجاتی هست؟ امام صادق(علیه السلام) در پاسخ فرمود: عقده سِحر را بگشا، ولی گره جادوگری مزن».(۷)
از این حدیث استفاده می‌شود که برای گشودن گره سِحر، آموختن و عمل آن بی اشکال است.(۸)،(۹)

 

-----------------------------------------

 

پرسش:

آیا «سحر و جادو» واقعیت دارد؟ و اسلام چه دستوراتی برای دفع آثار آن داده است؟

 

پاسخ اجمالی:

اصل «سِحر و جادو» واقعیت دارد؛ ولی غالب آنچه را مردم سِحر و جادو می پندارند اوهام و خیالات و خرافاتی بیش نیست و در آنجا هم که سِحر است غالباً چشم بندی است نه واقعیّت. «قرآن» در داستان حضرت موسی(ع) و ساحران فرعون تأکید کرده که ساحران چشم های مردم را تسخیر کردند و چشم بندی نمودند؛ یعنی آنها مار و اژدها تولید نکردند؛ بلکه چشم بندی کرده و از عوامل روانی استفاده نمودند، و مردم خیال کردند که آنها دست به کار بزرگی زده اند. بهترین راه ها برای دفع آثار سِحر: خواندن نمازها در اوّل وقت، خواندن پنج مرتبه آیة الکرسی و دادن مقداری صدقه در هر روز است.

 
پاسخ تفصیلی:

اصل «سِحر و جادو» واقعیّت دارد، و «قرآن مجید» در آیات متعدّد در مورد آن سخن گفته است؛ ولی غالب آنچه را مردم سِحر و جادو می پندارند اوهام و خیالات و خرافاتی بیش نیست و در آنجا هم که سِحر است غالباً چشم بندی است نه واقعیّت. برای روشن شدن این ادّعا، آیات مربوط به مبارزه حضرت موسی(علیه السلام) و جادوگران دربار فرعون، در سوره «اعراف» را اجمالاً تفسیر می کنیم تا معلوم شود چه نوع چشم بندی و تردستی بوده است: «وَ جَاءَ السَّحَرَةُ فِرْعَوْنَ قَالُوا إِنَّ لَنَا لَاَجْراً إِنْ کُنَّا نَحْنُ الْغَالِبِینَ»(۱۰)؛ (ساحران نزد فرعون آمدند و گفتند: آیا اگر ما پیروز گردیم، اجر و پاداش مهمّی خواهیم داشت؟!).
«قَالَ نَعَمْ وَ إِنَّکُمْ لَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ»(۱۱)؛ ([فرعون] گفت: آری، و شما از مقرّبان خواهید بود). یعنی هم اجرت و دستمزد ارزشمندی به شما می دهم و هم جزء مقرّبان دربارم خواهید شد. از این تعبیر استفاده می شود که مقرّبِ درگاه بودن، از اجر و پاداش و مزد و ثواب بالاتر و ارزشمندتر است. به هر حال، زمان مبارزه فرا رسید و اسباب و لوازم کار آماده شد و مردم با توجّه به اینکه روز عید تعطیل بود جمع شدند، تا این مبارزه را به تماشا بنشینند.


«قَالُوا یَا مُوسَی إِمَّا أَنْ تُلْقِیَ وَ إِمَّا أَنْ نَّکُونَ نَحْنُ الْمُلْقِینَ»(۱۲)؛ ([و چون روز مبارزه فرا رسید ساحران] گفتند: ای موسی! یا تو [وسایل سِحرت را] بیفکن، یا ما می افکنیم). همان گونه که قبلاً اشاره شد یکی از دستورات ادیان الهی این است که آغازگر مبارزه نباشند؛ بلکه منتظر و آماده باشند که اگر دشمن حمله کرد دفاع کنند، تا همواره مبارزاتشان جنبه دفاعی داشته باشد، نه جنبه تهاجمی. حضرت موسی(علیه السلام) نیز با توجّه به همین اصل فرمود: شما شروع کنید، و آنها شروع به کار کردند. توجّه فرمایید: «قَالَ أَلْقُوا فَلَمَّا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْیُنَ النَّاسِ وَ اسْتَرْهَبُوهُمْ وَ جَاءُوا بِسِحْرٍ عَظِیمٍ»(۱۳)؛ ([موسی] گفت: شما بیفکنید و هنگامی که [وسایل سِحر خود را] افکندند، مردم را چشم بندی کردند و ترساندند، و سِحر عظیمی پدید آوردند).
خداوند متعال از سحر ساحران فرعون، «سَحَرُوا أَعْیُنَ النَّاسِ»(۱۴) با عنوان «چشم بندی» تعبیر کرده است، یعنی آنها مار و اژدها تولید نکردند، بلکه چشم بندی کرده و از عوامل روانی استفاده نمودند، و مردم خیال کردند که آنها دست به کار بزرگی زده اند.


چشم بندی و تردستی آنها به این صورت بود که داخل عصاها و ریسمان های ضخیم را خالی کرده، و در آن جیوه ریخته، سپس درِ آن را محکم بستند. خاصیّت جیوه این است که با حرارت تبدیل به بخار می شود و اگر در جسم در بسته ای باشد آن جسم را به حرکت درمی آورد. هنگامی که ساحران ریسمان ها و عصاها را به روی زمین انداختند و حرارت آفتاب به آنها خورد و جیوه ها تبخیر شد، عصاها و ریسمان ها شروع به تکان خوردن و حرکت مختصری کردند و این حرکت، باعث شد مردم تصوّر کنند که آنها واقعاً مار و اژدها هستند.

در همین زمان تبلیغات روانی آنها هم شروع شد؛ مثل اینکه با صدای بلند از مردم می خواستند مقداری عقب بروند تا مبادا مارها و اژدهاها به آنها آزار برسانند! با این دو کار مردم باور کردند که آنها واقعی هستند. این مطلب در آیه ۶۶ سوره «طه» نیز آمده است، آنجا که فرمود: «قَالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَ عِصِیُّهُمْ یُخَیَّلُ إِلَیْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تَسْعَی»؛ ([موسی] گفت: شما اوّل بیفکنید! در این هنگام طنابها و عصاهای آنان بر اثر سحرشان چنان به نظر می رسید که حرکت می کنند!).
اینکه می فرماید: «مردم به نظرشان می رسید که حرکت می کنند»؛ یعنی این کارشان نوعی چشم بندی و تردستی بود. به هر حال، مردم وحشت کرده و ساحران و فرعونیان، مست شادی و خوشحالی شده، و تصوّر کردند پیروز شده اند. اکنون نوبت موسی(علیه السلام) است، باید دید که موسی چه می کند؟: «وَ أَوْحَیْنَا إِلَی مُوسَی أَنْ أَلْقِ عَصَاکَ فَإِذَا هِیَ تَلْقَفُ مَا یَأْفِکُونَ»(۱۵)؛ ([ما] به موسی وحی کردیم که: عصای خود را بیفکن. ناگهان [به صورت مار عظیمی درآمد] و وسایل دروغین آنها را به سرعت بلعید).


شادی فرعونیان دوامی نداشت، عصای موسی(علیه السلام) تبدیل به مار بزرگی شد، و تمام ریسمان ها و عصاهای ساحران را بلعید. در اینجا بود که حقّ آشکار گشت، و تردستی و چشم بندی ساحران باطل شد. ساحران با پی بردن به حقیقت، بی اختیار به سجده افتاده و به خدای حضرت موسی و هارون(علیهما السلام) ایمان آوردند. آنها به خوبی درک کردند که حضرت موسی(ع) ساحر نیست و آنچه او انجام داده معجزه ای از ناحیه خداوند است. اهل خبره مسائل را زودتر درک کرده و تشخیص می دهند، لذا می گویند در مسایلی که تخصّصی ندارید به متخصّص آن مراجعه کنید و ساحرانِ متخصّص، تشخیص دهنده سِحر از حقیقت بودند، و لذا اقرار کردند که حق با حضرت موسی(ع) است.


نتیجه اینکه سِحر و جادو اجمالاً و به شکلی که در بالا گفته شد حقیقت دارد؛ امّا آنچه که غالب مردم خیال می کنند سِحر است، در حقیقت سِحر نیست. مثلاً هرکس در هر برنامه ای دچار شکست می شود گناه آن را به گردن سِحر و جادو می اندازد و می گوید: «همسایه ای که رابطه خوبی با من ندارد، مرا سِحر کرده است»؛ در حالی که چنین نیست. کاسب اگر دیرهنگام درِ مغازه اش را باز کند و زود ببندد و با مشتری بداخلاقی کند و جنس نامرغوب عرضه نماید و ورشکست شود، مدعی می شود که او را جادو کرده اند. باید به چنین شخصی گفت: جادوی تو دیر آمدن و زود رفتن، و عرضه جنس نامرغوب، و بدرفتاری با مشتریان است. اگر این اشکالات را برطرف کنی ورشکست نمی شوی یا دختری که به سنّ بالایی رسیده و هنوز ازدواج نکرده، ادّعا می کند که او را جادو کرده اند؛ در حالی که علّت آن، رد کردن خواستگارانِ مناسب در زمان جوانی، یا سخت گیری های بی مورد پدر و مادر یا طرح شرایط سخت و سنگین، گرفتن مبلغ مَهریه و مانند آن بوده است. اگر در آن زمان از مَهریه سنگین و شرایط سخت چشم پوشی می کرد و به خواستگارِ جوانِ مسلمانِ باایمانی جواب مثبت می داد اکنون در حسرت آمدن یک خواستگار با ویژگی هایی بسیار پایین تر چشم به در خانه نمی دوخت.


دختران جوان! پدر و مادر دختران! بی جهت خواستگارها را رد نکنید. اگر آنها اکنون خانه و ماشین و پول آن چنانی ندارند، غالب مردان در شروع زندگی چنین بوده اند، و به تدریج در سایه تلاش و کوشش خودشان، و همکاری پدر و مادر، و لطف و عنایت خدا، صاحب همه چیز شده اند. بنابراین، مشکلاتی که با دست خودمان درست کرده ایم را به گردن سِحر و جادو نیندازیم. که این کار نه تنها مشکل را حل نمی کند؛ بلکه منشأ مشکلات دیگری نیز می شود؛ زیرا عدّه ای انسان های فرصت طلب و سودجو منتظرند از این اعتقاداتِ باطل سوء استفاده کنند و برای بُطلان مثلاً سحر و حلّ مشکلات وارد میدان شوند. آنها مبالغ کلانی می گیرند و یک مشت خرافات تحویل اینها می دهند و متأسّفانه در بعضی موارد علاوه بر سوء استفاده های مالی، سوء استفاده های جنسی شرم آوری هم می کنند که در این زمینه عدّه ای از آنها در چنگال قانون اسیر و به سختی مجازات شده اند.


خوانندگان محترمی که تصوّر می کنید اسیر سِحر و جادو شده اید، هرگز به چنین اشخاص کلاهبرداری مراجعه نکنید، و بهترین راه برای دفع آثارسِحر، عمل به دستورات زیر است:
۱. نمازها را اوّل وقت بخوانید. ۲. هر روز پنج مرتبه آیة الکرسی را بخوانید که در حفاظت انسان از مشکلات و ناملایمات اثر عجیبی دارد ۳. هر روز هرچند به مقدار کمی صدقه دهید.(۱۶)

 

-----------------------------------------

 

پرسش:

آیا سحر در عصر ما نیز وجود دارد؟

 

پاسخ اجمالی:

استفاده از خواص فیزیکی و شیمیائی اجسام و استفاده از خواب مغناطیسی، هیپنوتیزم و تله پاتی به خودی خود اشکال ندارد؛ اما اگر از آنها برای فریب مردم استفاده شود از مصادیق سحر خواهد بود همان طور که ساحران گذشته از جمله در زمان حضرت موسی(ع) از این امور استفاده می کردند. همچنین با توجه به قدرت فراوان نیروی اراده انسان در پرتو ریاضت، اگر برای تهذیب نفس باشد مشروع است والا نامشروع و مخرب است.

 
پاسخ تفصیلی:

امروز یک سلسله علوم وجود دارد که در گذشته ساحران با استفاده از آنها برنامه های خود را عملی می ساختند:


۱ ـ استفاده از خواص ناشناخته فیزیکی و شیمیائی اجسام، همان طور که در داستان ساحران زمان موسی(علیه السلام) آمده که آنها با استفاده از خواص فیزیکی و شیمیائی مانند جیوه و ترکیبات آن، توانستند چیزهائی به شکل مار بسازند و به حرکت در آوردند.


البته استفاده از خواص فیزیکی و شیمیائی اجسام هرگز ممنوع نیست، بلکه باید هر چه بیشتر از آنها آگاه شد و در زندگی از آن استفاده کرد، ولی اگر از خواص مرموز آنها برای اغفال و فریب مردم ناآگاه استفاده شود، و به راه های غلطی سوق داده شوند، یکی از مصادیق سحر محسوب خواهد شد (دقت کنید).


۲ ـ استفاده از خواب مغناطیسی، هیپنوتیزم، و مانیه تیزم، و تله پاتی، (انتقال افکار از فاصله دور).
البته این علوم نیز از علوم مثبتی است که می تواند در بسیاری از شئون زندگی مورد بهره برداری صحیح قرار گیرد، ولی ساحران از آن سوء استفاده می کردند و برای اغفال و فریب مردم آنها را به کار می گرفتند.
اگر امروز هم کسی از آنها چنین استفاده ای را در برابر مردم بی خبر کند، سحر محسوب خواهد شد.


این نکته، نیز به ثبوت رسیده که نیروی اراده انسان، قدرت فراوانی دارد و هنگامی که در پرتو ریاضت های نفسانی قوی تر شود کارش به جائی می رسد که در موجودات محیط خود تأثیر می گذارد، همان گونه که مرتاضان بر اثر ریاضت اقدام به کارهای خارق العاده می کنند.
این نیز قابل توجه است که: ریاضت ها گاهی مشروع است و گاهی نامشروع، ریاضت های مشروع در نفوس پاک، نیروی سازنده ایجاد می کند، و ریاضت های نامشروع نیروی شیطانی، و هر دو ممکن است منشأ خارق عادات گردد که در اولی مثبت و سازنده و در دوم مخرب است.(۱۷)

 

پی نوشت ها:

(۱). مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانی، حسین بن محمد، تحقیق: صفوان عدنان داودی، دارالعلم، الدار الشامیه، دمشق، بیروت، ۱۴۱۲ قمری، چاپ اول، ص ۴۰۱، (ماده: سِحر).

(۲). سوره طه، آیه ۶۶.

(۳). سوره اعراف، آیه ۱۱۶.

(۴). سوره بقره، آیه ۱۰۲.

(۵). همان.

(۶). قرب الإسناد، حمیری، عبد الله بن جعفر، محقق / مصحح: مؤسسه آل البیت(علیهم السلام‏)، مؤسسه آل البیت(علیهم السلام)‏، قم‏، ۱۴۱۳ قمری، چاپ اول‏، ص ۱۵۲.

(۷). الکافی، کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق‏، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، دار الکتب الإسلامیه، تهران، ‏۱۴۰۷ قمری، چاپ چهارم، ج ‏۵، ص ۱۱۵، باب (الصناعات).

(۸). تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، دار الکتب الإسلامیه، تهران، ۱۳۷۴ شمسی، چاپ اول، ج ۱، ص ۳۷۷.

(۹). گردآوری از کتاب: یکصد و هشتاد پرسش و پاسخ‏، مکارم شیرازی، ناصر، تهیه و تنظیم: حسینی، سید حسین، دار الکتب الاسلامیه، تهران، ‏۱۳۸۶ شمسی، ‏چاپ چهارم‏، ص ۶۷۱.

(۱۰). سوره اعراف، آیه ۱۱۳.

(۱۱). همان سوره، آیه ۱۱۴.

(۱۲). همان سوره، آیه ۱۱۵.

(۱۳). همان سوره، آیه ۱۱۶.

(۱۴). همان سوره، همان آیه.

(۱۵). همان سوره، آیه ۱۱۷.

(۱۶). گردآوری از کتاب: داستان یاران، مکارم شیرازی، ناصر، تهیه و تنظیم: علیان نژادی، ابوالقاسم، ‏مدرسه امام علی بن ابی طالب(علیه السلام‏)، قم‏، ۱۳۹۰ شمسی، ‏چاپ اول‏، ص ۳۱۳.

(۱۷). گرد آوری از کتاب: تفسیر نمونه، آیت الله العظمی مکارم شیرازی، دار الکتب الإسلامیه، چاپ پنجاه و پنجم، ج ۱، ص ۴۳۸.

آیه

لَکِنِ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا نُزُلًا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ مَا عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ لِلْأَبْرَارِ

 

ترجمه

لکن برای کسانی که نسبت به پروردگارشان پروا داشته باشند، باغ هایی است که نهرها از زیر درختانش جاری است. آنان برای همیشه در آنجا هستند و این پذیرایی (اوّلیه) از جانب خداوند است، ولی آنچه در نزد خداست برای نیکان بهتر است.

 

نکته ها

واژه ی «نُزُل» به نخستین چیزی که با آن از مهمان پذیرایی می کنند، اطلاق می شود؛ مانند شربت و میوه. گویا با این تعبیر می فرماید: در برابر رفت و آمدهای تجاری کفّار، شما از مدار تقوا و ایمان خارج نشوید، زیرا باغ های بهشت، مقدّمه ی پذیرایی شما خواهد بود، نه اصل آن.

 

پیام ها

۱- نعمت های دنیوی نسبت به نعمت های اخروی بی ارزش است. «متاع قلیل... ما عنداللّه خیر»

۲- تلاش و رفت و آمد برای کسب دنیا، با حفظ تقوا و توجّه به منافع اخروی مانعی ندارد. «لایغرّنّک تقلّب الّذین کفروا فی البلاد.... لکن الّذین اتّقوا»

۳- توجّه به نعمت های بهشتِ جاودان، سبب گرایش به تقوا و فریفته نشدن به بهره های قلیل دنیاست. «اتّقوا ربّهم لهم جنّات»

۴- مقام ابرار بالاتر از متّقین است. «اتقوا، لهم جنات، و ما عنداللَّه خیر للابرار»

شنبه, 07 آبان 1401 22:49

آیات حجاب در قرآن

آیه ۳۱ سوره نور با نام آیه حجاب شناخته می‌شود.[۱] و با نزول این آیه، حجاب بر زنان واجب شد.[۲]

وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِ‌هِنَّ وَ يحْفَظْنَ فُرُ‌وجَهُنَّ وَ لَايبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَ لْيضْرِبْنَ بِخُمُرِ‌هِنَّ عَلَیٰ جُيوبِهِنَّ وَ لَايبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ... وَ لَايضْرِ‌بْنَ بِأَرْ‌جُلِهِنَّ لِيعْلَمَ مَا يخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ ﴿۳۱﴾

و به زنان با ایمان بگو: «دیدگان خود را [از هر نامحرمی‌] فرو بندند و پاکدامنی ورزند و زیورهای خود را آشکار نگردانند، مگر آنچه كه طبعاً از آن پیداست. و باید روسری خود را بر گردن خویش [فرو] اندازند، و زیورهایشان را جز برای شوهرانشان یا پدرانشان... آشکار نکنند؛ و پاهای خود را [به‌گونه‌ای به زمین‌] نکوبند تا آنچه از زینتشان نهفته می‌دارند معلوم گردد.

در کتاب‌های فقهی، برای بیان وجوب حجاب زنان و برخی احکام آن ازجمله حدود حجاب، به این آیه استناد شده است.[۳] به‌باور فقیهان، عبارت «لَايُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ»، دلالت بر وجوب حجاب برای زن می‌کند.[۴] همچنین به‌گفته برخی از فقیهان شیعه، همچون شیخ انصاری، شهید ثانی و علامه حلی، عبارت «اِلّا ما ظَهَر مِنها» (مگر آنچه پیدا است) صورت و دست‌ها (از مچ به پایین) را از وجوب پوشاندن استثنا می‌کند.[۵]

شأن نزول آیه حجاب

در خصوص ماجرای نزول این آیه، از جابر بن عبدالله انصاری نقل شده است که روزی، جمعی از زنان، نزد اسماء دختر مُرشده رفته بودند که پوشش مناسبی نداشتند؛ به‌گونه‌ای که خلخال‌ها، گردن و برآمدگی سینه‌هایشان معلوم بود. او از این عمل آن‌ها نارحت شد و سرزنششان کرد. پس از این، آیه نازل شد.[۶] طَبرِسی مفسر قرآن هم در این زمینه نوشته است پیش از نزول این آیه، زنان روسری را طوری بر سر می‌گذاشتند که دنباله آن پشتشان می‌افتاد و ازاین‌رو گردن و سینه آن‌ها معلوم بود.[۷]

به‌گفته مفسران، مراد از آشکارنکردن زینت در عبارت «لَايُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ»، نشان ندادن اعضایی از بدن است که معمولاً زینت می‌شوند [مانند گوش و گردن]، نه نشان‌دادن زیورآلات به‌تنهایی؛ چون نشان‌دادن زیورآلات به‌تنهایی مثل گوشواره حرام نیست.[۸] «خُمُر» هم جمع خِمار، به‌معنای پوششی است که زنان با آن سر خود را می‌پوشانند.[۹] در عبارت «وَلْيضْرِبْنَ بِخُمُرِ‌هِنَّ عَلَیٰ جُيوبِهِنَّ» (باید روسری خود را بر گردن خویش اندازند) دستور داده شده است که زنان روسری‌ها را روی سینه‌هایشان بیندازند تا مو، گوش‌ها و گردنشان معلوم نباشد.[۱۰]

پوشش با جلباب

آیه ۵۹ سوره احزاب هم از حجاب سخن گفته است که به آیه «جِلباب» شناخته می‌شود.[۱۱] در آن، از زنان خواسته شده است که خود را با جِلباب بپوشانند.[۱۲] لغت‌شناسان جلباب را لباسی بزرگ‌تر از روسری و کوچک‌تر از رِدا معنا کرده‌اند که زنان بر سرشان می‌گذارند و تا روی سینه‌شان را می‌پوشاند.[۱۳]

پانویس:
1. نگاه کنید به مرکز فرهنگ و معارف قرآن، دایرةالمعارف قرآن کریم، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۳۸۱؛ جمعی از محققان، فرهنگ‌نامه علوم قرآنی، ۱۳۹۴ش، ص۱۲۹.
2. سعیدی، «حجاب (۱)»، ص۶۰۴.
3. برای نمونه، نگاه کنید به خویی، موسوعةالامام خویی، ۱۴۱۸ق، ج۳۲، ص۳۶-۴۷؛ علامه حلی، تذکرةالفقها، مؤسسه آل‌البیت، ج۲، ص۴۴۶-۴۴۷.
4. خویی، موسوعةالامام خویی، ۱۴۱۸ق، ج۳۲، ص۳۶.
5. برای نمونه، نگاه کنید به شیخ انصاری، کتاب‌النکاح، ۱۴۱۵ق، ص۴۶-۴۷؛‌ شهید ثانی، مسالک، ۱۴۱۳ق، ج۷، ص۴۷؛ علامه حلی، تذکرةالفقها، مؤسسه آل‌البیت، ج۲، ص۴۴۶-۴۴۷.
6. ابن‌ابی‌حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۸، ص۲۵۷۳.
7. طبرسی، مجمع‌البیان، ۱۳۷۲ش، ج۷، ص۲۱۷.
8. طبرسی، مجمع‌البیان، ۱۳۷۲ش، ج۷، ص۲۱۷؛‌ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۵، ص۱۱۱.
9. طبرسی، مجمع‌البیان، ۱۳۷۲ش، ج۷، ص۲۱۷؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۵، ص۱۱۲.
10. طبرسی، مجمع‌البیان، ۱۳۷۲ش، ج۷، ص۲۱۷.
11. جمعی از محققان، فرهنگ‌نامه علوم قرآنی، ۱۳۹۴ش، ص۱۲۶.
12. طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۶، ص۳۳۹؛ طبرسی، مجمع‌البیان، ج۸، ص۵۸۱.
13. طریحی، مجمع‌البحرین، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۲۴، ذیل واژه «جلب».

شنبه, 07 آبان 1401 22:45

شکرگزاری در احادیث

شکرگزاری از خداوند

قال الصادق عليه السلام :
لَوْ كَانَ عِنْدَ اللَّهِ تَعَالَى عِبَادَةٌ تَعَبَّدَ بِهَا عِبَادُهُ الْمُخْلَصُونَ أَفْضَلَ مِنَ الشُّكْرِ عَلَى كُلٍّ لَأَطْلَقَ لَفْظَةً فِيهِمْ مِنْ جَمِيعِ الْخَلْقِ بِهَا فَلَمَّا لَمْ يَكُنْ أَفْضَلُ مِنْهَا خَصَّهَا مِنْ بَيْنِ الْعِبَادَاتِ وَ خَصَّ أَرْبَابَهَا فَقَال‏ وَ قَلِيلٌ مِنْ عِبادِيَ الشَّكُور

*****

اگر نزد خداوند عبادتى بهتر از شكرگزارى در همه حال بود كه بندگان مخلصش با آن عبادتش كنند ، هر آينه آن كلمه را درباره همه خلقش به كار مى برد ، اما چون عبادتى بهتر از آن نبود از ميان عبادات آن را خاص قرار داد و صاحبان آن را ويژه گردانيد و فرمود : «واندكى از بندگان من سپاسگزارند».
مصباح الشریعه ص 24 و ص 25

*****

قال رسول الله صلى الله عليه و آله :
اَلطّاعِمُ الشاكِرُ لَهُ مِن الأجرِ كَأجرِ الصائمِ المُحتَسِبِ ، و المُعافَى الشاكِرُ لَهُ مِن الأجرِ كَأجرِ المُبتَلَى الصّابِرِ ، و المُعطَى الشاكِرُ لَهُ مِن الأجرِ كَأجرِ المَحرومِ القانِعِ؛
سيرِ سپاسگزار اجرش همانند روزه دارى است كه براى خدا روزه مى گيرد ، تندرستِ سپاسگزار همانند آن اجرى را دارد كه بيمارِ شكيبا و بخشنده سپاسگزار همان اجر را دارد كه تنگدست قانع .
کافی(ط-الاسلامیه) ج 2 ، ص 94 ، ح1

*****

قال الحسين عليه السلام :
شُكرُكَ لِنِعمَةٍ سالِفَةٍ يَقتَضى نِعمَةً آنِفَةً؛
شكر تو بر نعمت گذشته، زمينه ساز نعمت آينده است.
نزهة الناظر و تنبیه الخاطر ص80

شکرگزاری در احادیث

شکرگزاری در احادیث

قال على عليه السلام :
أكثِر أن تَنظُرَ إلى مَن فُضِّلتَ عَلَيهِ، فإنَّ ذلِكَ مِن أبوابِ الشُّكرِ؛
به كسى كه بر او برترى داده شده اى بسيار بنگر، زيرا اين كار يكى از انگيزه هاى شكرگزارى است.(به ضعیف تر از خودت بسیار نگاه کن که موجب شکرگزاری ات از خداوند می گردد)
نهج البلاغه(صبحی صالح) ص 460 ، نامه 69

*****

قال الصادق عليه السلام :
ما مِن عَبدٍ أنعَمَ اللّه  عَلَيهِ نِعمَةً فَعَرَفَ أنَّها مِن عِندِ اللّه  إلاّ غَفَرَ اللّه  لَهُ قَبلَ أن يَحمَدَهُ؛
هيچ بنده اى نيست كه خداوند به او نعمتى دهد و او آن را از جانب خدا بداند مگر آن كه، پيش از شکرگزاری او، خداوند بيامرزدش.
کافی(ط-الاسلامیه) ج 2 ، ص 427 ، ح 8

*****

قال الصادق عليه السلام :
أدنَى الشُّكرِ رُؤيَةُ النِّعمَةِ مِنَ اللّه  مِن غَيرِ عِلَّةٍ يَتَعَلَّقُ القَلبُ بِها دُونَ اللّه  عَز َّوَ جَلَّ و الرِّضا بِما اُعطىَ و ألاّ تَعصيَهُ بِنِعمَتِهِ و تُخالِفَهُ بِشَىءٍ مِن أمرِهِ و نَهيِهِ بِسَبَبِ نِعمَتِهِ؛
كم ترين سپاسگزارى، اين است كه انسان نعمت را (مستقيما) از خدا بداند و جز او علتى براى آن نداند و نيز به آنچه خداوند عطايش كرده، خرسند باشد و با نعمت او مرتكب گناه وى نشود و نعمت خدا را وسيله مخالفت با امر و نهى او قرار ندهد.
شرح مصباح الشریعه(ترجمه گیلانی) ص 61

*****

 قال رسول الله صلى الله عليه و آله :
إِنَّ اللَّهَ لَيَرْضَى عَنِ الْعَبْدِ أَنْ يَأْكُلَ أَكْلَةً أَوْ يَشْرَبَ شَرْبَةً فَيَحْمَدَهُ عَلَيْهَا
خداوند از بنده اى كه پس از خوردن لقمه اى غذا و يا آشاميدن جرعه اى او را سپاس مى گويد، خشنود مى گردد.
مجموعه ورام ج1 ، ص 8

*****

 قال الصادق عليه السلام :
أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى مُوسَى ع يَا مُوسَى اشْكُرْنِي حَقَّ شُكْرِي فَقَالَ يَا رَبِّ وَ كَيْفَ أَشْكُرُكَ حَقَّ شُكْرِكَ وَ لَيْسَ مِنْ شُكْرٍ أَشْكُرُكَ بِهِ إِلَّا وَ أَنْتَ أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَيَّ قَالَ يَا مُوسَى الْآنَ شَكَرْتَنِي حِينَ عَلِمْتَ أَنَّ ذَلِكَ مِنِّي.
خداى تعالى به موسى عليه السلام وحى فرمود كه : اى موسى مرا چنان كه بايد شكر كن . موسى عرض كرد : پروردگارا چگونه تو را چنان كه بايد شكر گويم حال آن كه هر شكرى كه تو را مى گويم خود نعمتى است كه تو به من ارزانى داشته اى؟ فرمود : اى موسى حال كه دانستى توفيق آن شكر را هم من به تو داده ام ، شكر مرا ادا كرده اى .
کافی(ط-الاسلامیه) ج 2 ، ص 98 ، ح 27حدیث (14)

*****

امام على علیه السلام :
شُكرُ المُؤمِنِ يَظهَرُ في عَمَلِهِ، شُكرُ المُنافِقِ لا يَتَجاوَزُ لِسانَهُ؛
شکرگزاری مؤمن در كردارش آشكار مى ‏شود، [امّا] سپاسگزارى منافق از زبانش فراتر نمى ‏رود.
عيون الحكم والمواعظ(لیثی) ص 291 ، ح 5200 و 5201

حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه السلام)، یکی از شخصیت‌های بزرگ علمی، عملی و جهادی است که در چهارم ربیع الثانی در سال 173قمری در مدینه به دنیا آمد و در نیمه شوّال سال  252 نیز وفات  و در شهر ری از توابع تهران دفن شد. وی در  مدت 79 سال عمر بابرکت خود از هیچ کوششی در عرصه دین و تبلیغ مسائل مذهبی دریغ نکرد. حضرت عبدالعظیم حسنی(علیه السلام) از دانشمندان شیعه و از راویان حدیث ائمه و از شخصیت‌های بارز و محبوب و مورد اعتماد اهل بیت و پیروانشان محسوب می شود.

1-نسبت این عالم بزرگ و ارتباط وی با ائمه اطهار چگونه بوده است؟

حضرت عبدالعظیم حسنی که نسبت وی با چهار واسطه به امام حسن مجتبی‏(علیه السلام)برمی گردد، از علمای بزرگ و از صحابه امام های هشتم، نهم و دهم  می باشد و حدیث های فراوانی را از این سه امام نقل کرده است.

 همچنین علمای رجال و فقهای بزرگ شیعه، حضرت عبدالعظیم را در کتب خود توصیف و تایید کرده‏اند و همگان او را به خلوص عقیده و صفای باطن و اعتقاد صحیح ستوده‏اند. این عالم  در عصر خود دارای موقعیّت برجسته ای  بوده و با عده زیادی از اصحاب امام  صادق(علیه السلام)، امام کاظم (علیه السلام)و امام رضا(علیه السلام)مانندهشام بن حکم، ابن ابی عُر، علی بن جعفر و حسن بن محبوب ارتباط داشته است.

2-این عالم چگونه و چرا به ایران آمده است؟

زندگی این عالم بزرگوار همزمان با دوران حاکمیت بنی عباس بود و در این دوره  بیشتر سادات و علویان از آن جهت که ایران یکی از کانون‌های علاقه‌مندی به اهل بیت به شمار می‌آمد، به سوی ایران مهاجرت می‌کردند. آن طور که از تاریخ برمی آید بهترین مقطع زندگی عبدالعظیم(علیه السلام)دوران امام هادی(علیه السلام)بود که در آخرین دیدار با  حضرت هادی(علیه السلام)به او دستور داده شد که  از عراق هجرت کرده و به ری برود. پس از عزیمت به ری ، وی  در منزل یکی از شیعیان ساکن و در سرداب خانه زندگی می کرد. او روزها را روزه می‌ گرفت و شب‌ها را به نماز می‌ایستاد و گاهی از مخفیگاه خود بیرون می‌آمد و به زیارت قبر حضرت حمزه برادر امام رضا(علیه السلام)که اکنون مدفنش در حرم عبدالعظیم حسنی(علیه السلام)است، می‌رفت. زمانی که خبر حضور عبدالعظیم حسنی به گوش شیعیان رسید ، دوستان و محبان اهل بیت‏(علیه السلام)از گوشه و کنار دنیا به دیدار وی آمدند و از سخنان او استفاده می کردند.

از طرفی هجرت و آمدن این سید بزرگوار به ایران و شهر ری ، حکمت‌های زیادی در پی داشته است که یکی از آن‌ها بسط و گسترش مکتب اهل بیت(علیه السلام)در این منطقه بوده است و مدرسه و مکتب حدیثی و فقهی ری، یکی از مکاتب مهم علمی شیعه به شمار می‌رود که تأثیر آن در مکتب حدیث نگاری بسیار روشن می باشد که حضرت عبدالعظیم حسنی در پیشبرد این مکتب نقش به سزایی داشته است.

از طرفی حضور او در این منطقه باعث شد ری جزو کانون‌های اصلی شیعه در ایران به شمار رود و وجود مکتب حدیثی ری ، خود بهترین گواه بر نقش بر جسته اهل ری در رواج مکتب اهل بیت (علیه السلام)می‌باشد.

درمورد دفن این عالم بزرگ  در شهر ری نیز نقل شده است که  یکی از شیعیان خواب می بیند که حضرت رسول(‏ص) به او می‏فرماید: مردی از خانواده‏ ردا در سکة الموالی از دنیا خواهد رفت و در باغ عبدالجبار نزدیک درخت سیب دفن خواهد شد. این شخص تصمیم می گیرد خواب را برای صاحب باغ تعریف کند که پس از بیان آن، از صاحب باغ خواستار خریداری باغ می شود و اتفاقا صاحب باغ نیز اظهار می دارد که  وی نیز  چنین خوابی دیده‏ است  و از این رو تصمیم می گیرد که باغ را برای سادات و شیعیان وقف کند تا آن‌ها اموات خود را در آنجا دفن نمایند که حضرت  عبدالعظیم حسنی(علیه السلام)نیز پس از فوت در این باغ دفن می شود.

3- زیارت این عالم چه جایگاهی دارد

** در مورد ثواب زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه السلام)از امام هادی(علیه السلام)روایت شده است که مردی از اهل ری خدمت امام هادی(علیه السلام)رسید و حضرت به او فرمود: در کجا بودی و از کجا آمدی؟ عرض کرد: به زیارت حضرت سید الشهداء(علیه السلام) رفته بودم، حضرت فرمود: بدان که اگر عبدالعظیم حسنی را که در شهر شما مدفون است زیارت کنید مثل این است که حضرت امام حسین(علیه السلام)را زیارت کرده باشید.

4- جایگاهی علمی حضرت عبدالعظیم حسنی

جایگاه علمی عبدالعظیم  حسنی رفیع و کم نظیر است. او از راویان بزرگ و مورد اطمینان اهل بیت(علیهم السلام)و از بزرگان شیعه است و  کتاب ها و تألیفات فراوانی  نیز دارد که از آن جمله  آنها کتاب «یوم و لیله» که در آن  وظایف و اعمال مستحب و اخلاقی افراد در هر شبانه روز مطالبی عرضه شده است، می باشد. این عالم برجسته در علوم قرآن و تفسیر، فقه، اخلاق، تاریخ و سیره اهل بیت(علیهم السلام)، کلام (در شاخه‌های توحید، نبوت، امامت و مهدویت) نیز از تبحر خاصی برخوردار بوده است  و روایت‌های مهمی در این باره در متون روایی معتبر از این سیدکریم به دست رسیده است به طوری که می‌توان او را یکی از فقهای بزرگ شیعه در عصر امامت دانست، آن هم در دوره‌ای که بنی عباس با تمام توان به دنبال محو نام و مکتب اهل بیت(علیه السلام)بوده است.همچنین بیش از 1250 حدیث در زمینه علوم مختلفِ اهل بیت(علیه السلام)از زبان حضرت عبدالعظیم حسنی  نقل شده و در اخلاص و عمل و بویژه در فقه وآداب سلوک معنوی دارای مرتبه‌ای بوده است که مورد تأیید چند امام معصوم قرار گرفته است.

به طوری که امام علی النقی(علیه السلام)به شخصی به نام اَباحَمّاد رازی که با تحمّل زحمت‌های فراوان برای دریافت پاسخ چند سوال خود را به سامرّا رسانده بود، می فرمایند : ای اباحمّاد، هر گاه با مشکلی از مشکلات دینی یا پرسشی از مسائل اسلامی رو به رو شدی آن مشکل و سؤال خود را با عبدالعظیم حسنی در میان بگذارید و پاسخ پرسش‌های خود را از او دریافت کنید.

5-شناخت  امام در اندیشه عبدالعظیم حسنی

روایات زیادی  از عبدالعظیم حسنی در باره امامت وامام شناسی وجود دارد از جمله در باب  معرفت امام زمان(عج) روایات معتبر و زیادی نقل شده است . همچنین روایت شده است که در جلسه ای  حضرت عبدالعظیم(علیه السلام)خطاب به امام هادی(علیه السلام)در اظهار عقاید عرضه داشته است که به این امام غایب هم معتقد شدم و دوست این بزرگواران دوست خداست و دشمن آنان دشمن خداست و اطاعت ایشان اطاعت خداست و نافرمانی آنان نافرمانی خداست، هنگامی که امام هادی (علیه السلام)با این سخن حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه السلام)مواجه می شوند ، می فرمایند: یا اباالقاسم، به خدا سوگند این است دین خدا که آن را برای بندگانش پسندیده است، بر همین عقیده ثابت باش، خداوند تو را به همین طریق در زندگی دنیا و آخرت پایدار بدارد. همچنین در این دیدار  انتظار فرج و اهمیت و پاداش معنوی آن و حالت انتظار و منتظر نیز بیان شده است به طوری که منتظر ظهور باید  به مانند منتظر یک  میهمان عزیز ، دارای  پاکی و تقوای همیشگی باشد.  

برگرفته از منابع ذیل :

  1. ۱. بحارالانوار مجلسی
  2. ۲. الکافی شیخ کلینی
  3. ۳. رجال آیه الله خوئی