emamian

emamian

رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر امروز (یکشنبه) در سخنان زنده تلویزیونی خطاب به ملت بزرگ ایران با تشریح جایگاه مهم معلمان و کارگران در پیشرفت کشور، انتخابات را به معنای واقعی کلمه فرصتی مهم برای ایران عزیز و عاملی بی‌بدیل برای استحکام پایه‌های نظام خواندند و با انتقاد از برخی تلاش‌ها برای دلسرد کردن مردم نسبت به انتخابات تأکید کردند: داوطلبان وعده‌های فریبنده و بدون پشتوانه ندهند و با ارائه برنامه‌های واقعی با مردم سخن بگویند.
ایشان همچنین با ابراز تأسف و تعجب از سخنان نادرست برخی مسئولان در خصوص سیاست خارجی تأکید کردند: نیروی قدس بزرگ‌ترین عامل مؤثر جلوگیری از دیپلماسی انفعالی در غرب آسیا است و نباید به‌گونه‌ای سخن گفت که حرف‌های بیگانگان را به اذهان متبادر کند.
ایشان در آغاز سخنانشان، لیالی مبارک قدر را قله ماه پر عظمت رمضان خواندند و با توصیه به آحاد مردم برای استفاده از ظرفیت بی‌نظیر ایام قدر افزودند: دعا و تضرع واستغفار و اشک، از نمونه‌های ضیافت پر برکت رمضان است که باید با توجه وتوسل هرچه بیشتر به پروردگار کریم، خود را مستعد بهره‌‌مندی از این نعمت‌های گرانقدر کرد.
رهبر انقلاب در نگاهی کوتاه به شخصیت امام علی بن ابیطالب (ع )، امامت را مقامی بسیار والا و عالی برشمردند و افزودند: معنای امامت، ریاست دین و دنیا نیست بلکه امامت مفهومی بسیار عالی است که درک آن به جز معصومین و نخبگان معدود، برای دیگران ممکن نیست.
رهبر انقلاب با اشاره به ارادت شیعیان و پیروان ادیان و مذاهب دیگر به امیرمؤمنان افزودند: این محبت و ارادت به علت خصوصیات عجیب مولای متقیان است که «عدالت حیرت‌انگیز، بی اغماض، گسترده و بدون هیچ ملاحظه‌» در رأس این خصوصیات قرار دارد.
ایشان زهد و بی اعتنایی کامل به دنیا، شجاعت، مهربانی و رأفت در مقابل ضعیفان، عزم راسخ در مقابل زورگویان و مستکبران، فداکاری در راه حق، حکمت عمیق در گفتار و استواری در رفتار را از دیگر ویژگی‌هایی دانستند که در حضرت علی(ع) در اوج کمال و درخشش است.
رهبر انقلاب، پیروی از امیرمومنان در خصوصیات شخصی و آداب حکومت را وظیفه ای سنگین خواندند و افزودند: ما در این زمینه‌ها خیلی عقب هستیم.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به شوق بی‌نظیر مولای متقیان به شهادت گفتند: خدا را شاکریم که در دوران ما نیز مردان فداکاری بودند و هستند که در اقتدا به مولایشان، عاشق شهادت بودند که حاج قاسم سلیمانی از چهره‌های بزرگ این عرصه است.
رهبر انقلاب سپس در تبیین جایگاه و شأن مهم معلم به برخی ویژگی‌های شهید مطهری پرداختند و افزودند: شهید مطهری عالِم، فیلسوف، متفکر، فقیه و مسلط به مسائل فکری بود اما ویژگی‌ مهم استاد شهید آن بود که در عرصه تولید و انتشار فکر درست، متقن و عمیق، در یک جهاد نرم‌افزاری مداوم بود و با دغدغه‌مندی نسبت به مخاطبانش و جامعه، با امواج منحرف فکری شرق و غرب مقابله می کرد.
رهبر انقلاب، مسئولیت‌شناسی و تکلیف‌گرایی را دو ویژگی دیگر شهید مطهری خواندند و گفتند: او با اولویت دادن به نیازهای جامعه، ظرفیت‌های حوزه فکر و علم را به این نیازها نزدیک می‌کرد که معلمان عزیز باید این ویژگی ها و روش ها را الگو قرار دهند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای صیانت از فکر دانش‌آموزان و دانشجویان را از مسئولیت‌های مهم معلمان برشمردند و افزودند: معلمان باید با امانت و توانایی و مهارت، اندوخته‌های علمی بشر را به نسل نوجوان و جوان منتقل کنند و شاگردان خود را اهل فکر و اندیشه بار بیاورند.
ایشان معلمان را از افسران سپاه پیشرفت کشور خواندند و افزودند: معلمان باید این جایگاه عظیم را باور کنند و با احساس مسئولیت، نقش تاریخی خودرا ایفا نمایند.
رهبر انقلاب با اشاره به هجوم بیگانگان و منحرفان به افکار جوانان تاکید کردند: معلمان باید ضمن استفاده از ظرفیت عظیم آموزش و پرورش، برای خنثی کردن این تهاجم بزرگ نیز جهادگونه تلاش کنند تا ریزش‌ها به صفر نزدیک شود و رویش‌ها در بالاترین سطح قرار گیرد.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به شأن بسیار با ارزش و تأثیرگذار معلمان افزودند: درک این جایگاه والا و تعیین‌کننده باید به فرهنگ عمومی تبدیل شود که رسانه‌ها، دستگاههای تبلیغاتی و آموزش و پرورش در این عرصه مسئولیت سنگینی دارند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، گشودن گره‌های معیشتی معلمان را مهم خواندند و با اشاره به مسئولیت دولت و مجلس در این زمینه، از تلاش بی دریغ معلمان برای ادامه آموزش در دوران کرونا و همراهی خانواده‌ها به خصوص مادران صمیمانه تشکر کردند.
رهبر انقلاب اسلامی بخش دیگری از سخنان‌شان را به مناسبت روز کارگر، به موضوع شأن و جایگاه کارگر و لزوم حمایت همه‌جانبه از این قشر زحمتکش و تأثیرگذار و همچنین نقش کارگران در پیشرفت اقتصادی و استقلال کشور اختصاص دادند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به جایگاه والای کارگر در اسلام و بوسه پیامبر بر دستان کارگر اشاره کردند و گفتند: در یک اقتصاد مستقل و تولیدمحور، کارگر ستون اصلی است و این نقش تأثیرگذار کارگران باید با کمک دستگاههای تبلیغاتی و رسانه‌ها به فرهنگ‌عمومی تبدیل شود.
ایشان افزودند: از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی بدخواهان و بیگانگان تلاش کردند تا جامعه کارگری را در مقابل نظام قرار دهند اما کارگران جانانه در کنار نظام ایستادند که نمونه بارز آن دوران دفاع مقدس است.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به شعار سال و موضوع پشتیبانی از تولید، خاطر نشان کردند: یکی از انواع پشتیبانی از تولید، حمایت از کارگران است زیرا کارگر فعال و با نشاط، ثروت ملی ایجاد می کند که در نهایت زمینه‌ساز آبرو، اقتدار و استقلال کشور خواهد بود.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه حمایت از کارگر فقط افزایش پایه حقوقی متناسب با افزایش تورم نیست، افزودند: ارتقای سطح مهارت آموزی و تخصص کارگران، توجه به بیمه و بهداشت و درمان آنان، امنیت شغلی، برنامه‌ریزی برای مسکن کارگران و ایجاد روابط عادلانه میان کارگر، کارآفرین و دولت ابعاد دیگر موضوع حمایت از کارگر است.
ایشان برنامه ریزی صحیح برای ایجاد اشتغال و پیگیری دقیق و منضبط آن و همچنین استفاده از ظرفیت بخش خصوصی برای ایجاد اشتغال را کمک بزرگ به پیشرفت اقتصادی کشور خواندند و گفتند: ایجاد اشتغال علاوه بر برکات اقتصادی، برکات اجتماعی و سیاسی هم دارد زیرا در جامعه بویژه در نسل جوان، زمینه‌ساز نشاط و تحرک و سرزندگی و مانع از شکل‌گیری بسیاری از آسیب‌های اجتماعی و حتی امنیتی است.
ایشان با اشاره به ابعاد چند جانبه ایجاد اشتغال در جامعه، یکی از برنامه‌های مهم و مورد انتظار از دولت‌ها را برنامه ایجاد اشتغال دانستند و با بیانی هشدارآمیز خاطرنشان کردند: افرادی که به علت منافع شخصی خود و برای استفاده از زمین و ارزش افزوده آن، کارخانه ها را به تعطیلی می‌کشانند، بدانند که مرتکب کار باطل و حرام شده اند و این کار، خیانت به مردم و کارگران و استقلال و اقتصاد کشورو ضربه به تولید ملی است.
رهبر انقلاب اسلامی دستگاههای مسئول بویژه وزارت‌های صمت و وزارت جهادکشاورزی را به نقش آفرینی جدی برای مقابله با این پدیده و برخورد با این افراد توصیه مؤکد کردند.
حضرت آیت الله خامنه ای همچنین با اشاره به نظر کارشناسان اقتصادی مبنی بر لزوم فعال شدن کارگاههای کوچک و متوسط در کنار کارگاههای بزرگ، افزودند: گسترش این کارگاهها علاوه بر ایجاد اشتغال زمینه‌ساز تولید ثروت برای عموم مردم بویژه طبقات ضعیف و متوسط است.
ایشان خاطر نشان کردند: بهترین روش برای خنثی کردن تحریم‌ها تلاش واقعی و غیر شعاری برای تقویت تولید ملی است که دشمن را از ادامه تحریم مأیوس خواهد کرد و در نتیجه تحریم‌ها برطرف می شوند.
رهبر انقلاب اسلامی در بخش دیگری از سخنانشان، انتخابات را به معنی واقعی کلمه فرصت مهم و بی نظیری برای استحکام پایه های اقتدار و امنیت کشور خواندند و گفتند: عده ای با خدشه وارد کردن در اصل انتخابات و یا در عملکرد دست اندرکاران اعم از شورای نگهبان یا دستگاههای دیگر موجب دلسردی مردم می شوند که این کار غلط است.
ایشان افزودند: در جمهوری اسلامی همه انتخابات‌ها سالم برگزار شده است. ممکن است تخلفات کوچکی روی داده باشد اما در نتیجه انتخابات هیچ تأثیری نداشته و همواره انتخابات در جمهوری اسلامی همراه با امانت بوده است.
رهبر انقلاب اسلامی خاطر نشان کردند: البته برخی‌ها هنگامی که نتیجه مورد نظر آنها در انتخابات حاصل می شود آن انتخابات را سالم می خوانند اما اگر نتیجه مورد نظر آنها به‌دست نیاید یا برگزارکنندگان را متهم می کنند و یا همانند سال ۸۸ اغتشاش به‌پا می کنند که آن متهم کردن‌ها بی انصافی است و اغتشاش به‌راه انداختن جرم است.
ایشان در یک توصیه مهم به افرادی که وارد عرصه انتخابات می شوند، گفتند: این افراد از سخنان و وعده‌های فریبنده و بدون پشتوانه فکری و بدون در نظر گرفتن امکانات و یا بدون اطلاع از آنها حتماً پرهیز کنند.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: کسانی که وارد عرصه انتخابات می‌شوند باید یک برنامه واقعی ارائه دهند به‌گونه ای که کارشناسان با شنیدن این برنامه، آن را تصدیق کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: البته برخی اوقات هم از برخی افراد حرف هایی صادر می‌شود که گویا قانون اساسی را قبول ندارند، در حالی‌که کسی که می خواهد وارد عرصه انتخابات شود باید معتقد به اسلام، قانون اساسی و رای مردم باشد لذا مطالبه جدی داریم که این موضوع رعایت شود.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همچنین از اظهارات بعضی از مسئولان که در روزهای اخیر از رسانه‌های مخالف جمهوری اسلامی پخش شد و تکرار حرفهای خصمانه دشمنان و آمریکا بود، ابراز تعجب و تأسف کردند و گفتند: آمریکایی‌ها سالها است که از نفوذ معنوی ایران در منطقه و عوامل آن یعنی نیروی قدس و شهید سلیمانی به‌شدت ناراحتند و اساساً سردار سلیمانی را به همین علت به شهادت رساندند، بنابراین نباید چیزی گفته شود که حرف آنها را تأیید کند.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: سیاست کشور از انواع برنامه‌های اقتصادی، نظامی، اجتماعی، علمی، فرهنگی و همچنین سیاست خارجی تشکیل شده که همه این بخشها باید با هم به پیش برود و نفی هر یک از این بخشها خطای بزرگی است که نباید از مسئولین کشور سر بزند.
ایشان تأکید کردند: نیروی قدس بزرگ‌ترین عامل مؤثر جلوگیری از دیپلماسی انفعالی در غرب آسیا است و زمینه ساز تحقق سیاست عزتمندانه جمهوری اسلامی شده است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به تمایل غربی‌ها برای بازگرداندن سیطره دوران طاغوت خود بر ایران، گفتند: بر همین اساس آنها از هرگونه تحرک دیپلماسی و گسترش روابط ایران با چین و روسیه و همچنین با همسایگان مخالفند و حتی در مواردی با فشار به مسئولان کشورهای همسایه را از سفر به ایران منصرف کرده‌اند که ما در مقابل این فشارها باید به شکل مستقل، پر تلاش و پر توان عمل کنیم.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه سیاست خارجی در همه جای دنیا در مجامع بالادستی تعیین می‌شود و نه در وزارت امور خارجه، افزودند: وزارت امور خارجه در تعیین سیاستها مشارکت دارد اما تصمیم‌گیر نیست بلکه مجری است.
ایشان خاطر نشان کردند: در کشور ما نیز سیاست خارجی در شورای‌عالی امنیت ملی با حضور مسئولان تعیین می‌شود و وزارت امور خارجه باید با شیوه‌های خود آن را اجرا کند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پایان با آرزوی توفیق الهی برای مسئولانی که قصد خدمت به میهن دارند، تأکید کردند: نباید جوری حرف زد که از آن برداشت قبول نداشتن سیاستهای کشور شود و دشمنان از آن مطالب شاد شوند.

دوشنبه, 13 ارديبهشت 1400 06:32

شب قدر، مبدأ کمال بشر

شب قدر، شب نور، رحمت و شب نزول قرآن و مَطلع خیرات و سعادات، و هنگام نزول برکات و سرآغاز زندگی نوین بشر و مبدأ تحوّل و تاریخ کمال واقعی انسانهاست.

 

شب آزادی بشر

 

شبی که اگر نبود و نیامده بود، شب تیره بدبختی انسان به پایان نمیرسید و بامداد نیکبختی او طلوع نمیکرد و از بند اسارت اقویا و استعمارگران آزاد نمیگشت.

 

شب قدر، لیله مبارکه، شب آزادی بشر و اعلان حقوق انسان و حکومت عدالت و دادگستری است. شبی که برای ملّتهای غفلت‌زده، ناآگاه و آلوده به فساد و تباهی و گمراهی، صبح هدایت و بیداری و آگاهی و رستگاری گشت و بزرگترین و گرامیترین کتب آسمانی ـ که إلی الأبد و جاودان، راهنمای بشر و ضامن سعادت است ـ نازل شد و با اشراق ملکوتی، جهان را از ظلمت شرک و ثنویتِ مجوس، تثلیث ترسا، خرافات یهود و بتپرستی و... به روشنایی توحید و پرستش خدای یگانه راهبر شد.

 

اگر این شب نبود، تمدّن عظیم اسلامی با آن همه ارزشها و علوم معارف، اخلاقیات، فقه و... شخصیتهای والای پرورش یافته در دامن آن نیز وجود نداشت.

 

ترقّی جامعه بشری

 

مدارجی که بشر پس از نزول قرآن طی کرده و به منازل و معارجی که پس از این میرسد، همه از برکات این شب و هدایت قرآن است.

 

برای این که تأثیر این شب عزیز در پیشرفت اهداف انسانی و ترقّی جامعه بشری آشکار شود، موفقیتهای بزرگ و حرکتها و جهشهایی را که تحت تأثیر تعالیم آزادی بخش قرآن در علم و صنعت و تمدّن در طول چهارده قرن، نصیب انسان شده است در نظر بگیریم، و با زندگی کم تحرّک و خاموش و کم نور پیش از آن مقایسه کنیم تا معلوم شود چگونه جنبش و نهضت اسلام و قیام مسلمین و رسالت پیامبر بزرگ خدا محمّد بن عبدالله صلّی الله علیه وآله، مبدأ اصلاحات، جنبشها و انقلابات آزادی‌خواهانه و مترقّی گردید و کاروان بشریت را با سرعت و شتاب روزافزون، هر چه بیشتر به پیش برد و این آدمیزاد را که صدها قرن بود با کندی و سستی و ناتوانی گام بر میداشت، در ظرف چهارده قرن به کجا رسانید و دامنه فکر و اندیشه او را از حدود زمین و ماه و کرات در گذرانید.

 

محور شب قدر

 

آری، قرآن افکار را دگرگون کرده و شخصیّت انسان را محترم شمرد و حقوق بشر را با صراحت اعلام کرد و پرستش افراد را محکوم کرده و قدرتهای شخصی را در هم شکست و هیأت حاکمه را محدود و از آن تجمّلات، تبذیرها، امتیازات و حیف و میل بیت المال و غارت دسترنج مردم باز داشت و برای همه، حقوق مدنی متساوی قرار داد.

 

راز پنهانی شب قدر

 

قرآن، شب قدر را «لیلة مبارکة» خوانده و در شأن آن یک سوره نازل شده و شرافت آن شب، از هزار ماه بیشتر است. هر چند در تعیین شب قدر اختلاف است، ولی قول معتمد و محقّق ـ که از روایات معتبره گرفته شده ـ این است که از شب «نوزدهم» و «بیست و یکم» و «بیست و سوّم» ماه رمضان بیرون نیست و به احتمال قوی ـ که برخی از احادیث هم مثل «روایت جهنی» مؤید آن است ـ شب قدر، شب بیست و سوم است و از برخی اخبار دیگر استفاده میشود که هر یک از این سه شب «شب قدر» است.

 

به هر حال اگر به طور یقین، شب قدر معلوم نشود، نهان بودن آن متضمّن حکمت و مصلحتی بوده و ممکن است آن مصلحت این باشد که مسلمانان تمام شبهای این ماه، یا لااقل این سه شب را در عبادت و پرستش خدای تعالی و تلاوت قرآن و آموختن معارف، حقایق و تعالیم آن، بیشتر اهتمام نمایند و سراسر ماه را «ماه قرآن» قرار دهند و در شبهای «نوزدهم» و «بیست و یکم» و «بیست و سوّم»، در توبه و استغفار و اصلاح احوال و خواندن قرآن و دعا، جدّ و جهد بلیغ نمایند و تا صبح بیدار باشند.

 

نکته دیگری که در پنهان‌ماندن شب قدر به نظر میرسد، این است که اگر این شب با این همه قدر و منزلت، مشخّص و شناخته شود، بسیاری از مردم به عبادت در آن اکتفا کرده و از فیض توجّه و دعا در سایر شبها باز میمانند و بسا که سبب غرور یا عجز بعضی شود؛ در حالی که چون پنهان و نامشخّص است، مؤمنان در تمام شب‌هایی که طرفِ احتمال است به ذکر الهی و توبه اشتغال می‌ورزند و از برکات و ثوابهای بیشتری مستفیض شده و به واسطه تمرین زیادتر، ملکات فاضله در آنها راسختر میشود.

 

ضرورت بهره‌برداری معنوی

 

پس، شب قدر از فرصتهای بسیار ارزنده و مغتنم است و ما باید این شب را برای تفکّر در اوضاع اسلامی و توجّه بیشتر به تعالیم قرآن مجید غنیمت بدانیم و به مقدار ارتباط خود با قرآن و احکام آن، کاملاً رسیدگی کنیم.

 

باید از لیالی متبرّکه «احیاء» ـ که در فضیلت آن و شب زندهداری و عبادت در آن در کتب دعا و حدیث، اخبار بسیار وارد شده ـ استفاده کنیم. شب‌های قدر شب‌هایی است که هر شخصی در آن به در خانه خدا برود، به سعادت حضور معنوی و لذّت تقرّب نایل میشود.

 

دعا برای تعجیل در فرج امام زمان علیه‌السلام

 

از جمله وظایف مهمّ در این شبها، تجدید عهد با ولیّ امر حضرت بقیةالله عجّل الله تعالی فرجه و خواندن دعای معروف: «اَللهم کُن لِوَلِیکَ...» میباشد؛ زیرا شب قدر به آن حضرت تعلّق خاص دارد و در آن شب ملائکه بر آن بزرگوار نازل میشوند و تمسّک به قرآن و عترت و کتاب مبین و امام مبین هم اقتضا دارد که در شب قدر، مؤمنان به ثقلین قرآن مجید و آخرین امامِ عدالتگستر و بقیّه عترت هادیه و مصداق حقیقی «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذِینَ اصْطَفَینا مِنْ عِبَادِنَا»؛ یعنی به حضرت حجّة بن الحسن العسکری روحی و ارواح العالمین له الفدا تمسّک نموده و بدانند که به تصریح اخبار متواتره ثقلین، امن و نجات از ضلالت و گمراهی، فقط در سایه تمسّک به قرآن و عترت حاصل میشود و برای نجات از این همه انحرافات و سرگردانیهای گوناگون، راهی جز توسّل و تمسّک به هدایت «قرآن و عترت» نیست.

 

باید همگان این شب را غنیمت بدانیم؛ برای کسب معارف دین، توبه، تجدید عهد، اعاده حیثیت، دعا، خودسازی اخلاقی و نو کردن ایمان به خدا، یقین به حساب و معاد، پاک ساختن نیّات از غل و غش و کینه‌ی برادران اسلامی و درخواست خیر، سعادت، هدایت و امنیت برای همه بنی نوع بشر و مخصوصاً دعا برای تعجیل در امر فرج صاحب این شب‌ها حضرت صاحب‌الزّمان علیه‌السلام؛ آقایی که «بِیُمنِهِ رُزِقَ الوَری‌ وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الأرضُ و السَّماء» است.

 

امّید است جلوه‌های اسلامی در همه نهادها و برنامه‌ها از برکت دعاهای خالصانه در این شب‌ها بیش از پیش شود و نقاط ضعف اقتصادی، اجتماعی و مناهی و ملاهی و معاصی که هویّت جامعه را تهدید می‌کند در این شب برطرف شود.

 

اینجانب از همه شب‌زنده داران در این شب‌های مبارک قدر، خاضعانه استدعا دارم که همه دل‌ها را متوجّه آن امام عزیز و مهربان، محبوب دل‌های عارفان و ذخیره بزرگ پیامبران نمایند و شب قدر را با یاد آن حضرت و دعا برای فرج موفور السّرورش و اجرای عدالت واقعی در سراسر گیتی تمام کنند؛ برای فرج آن حضرت دعا کنید تا برای همه گشایش و فرج حاصل شود. وظیفه همه مسلمانان در این شب‌های مبارک، دعای همگانی برای فرج است.

 

بیایید پیمانی محکم و استوار با آن حضرت داشته باشیم که همه زندگی خود را در راه رضا و خوشنودی ایشان سپری نموده و غم و غصّه‌هایی که آن بزرگوار برای مشکلات مسلمانان دارند را برطرف نماییم.

«سانی لگیت» فرمانده نیروهای خارجی امروز در یک پیام توئیتری با اعلام اینکه این حمله راکتی تلفات و خسارات در پی نداشته است، به جزئیات بیشتری در این خصوص اشاره نکرده است.

سید شریف سرتیپ، رئیس امنیت پلیس ولایت قندهار افغانستان نیز امروز در گفت وگو با رسانه‌های داخلی این کشور گفت که دو راکت به فرودگاه قندهار شلیک شده، اما خساراتی نداشته است.

وی در عین حال افزوده است که چهار راکت دیگر در شهرستان «ارغستان» کشف و خنثی شده است که آنها نیز آماده پرتاب به سوی اهدافی در فرودگاه قندهار بوده اند.

سانی لگیت در این رابطه هشدار "اسکات میلر" فرمانده نظامیان آمریکایی را نیز منتشر کرد که در آن به طالبان هشدار داده شده است که "اشتباه نکنید ما تجهیزاتی برای پاسخ قدرتمند داریم و به تمام حملات علیه نیروهای ائتلاف پاسخ خواهیم داد".

گروه طالبان تأخیر چند ماه نیروهای آمریکایی برای خروج از افغانستان را یک تخطی آشکار از توافقنامه دوحه عنوان کرده و محمد نعیم وردک سخنگوی دفتر سیاسی طالبان دیروز اعلام کرد که پس از اول ماه مه هیچ ضمانتی نمی کنند که به نظامیان خارجی حمله نشود.

وی نیز در توئیتی گزارش رسانه ها مبنی بر حفاظت طالبان از پایگاه های نیروهای خارجی طی یک سال گذشته را رد کرده است.

این در حالی است که روند خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان بصورت رسمی آغاز شده است و امروز یکشنبه پایگاه "شورابک" در استان هلمند به ارتش افغانستان سپرده می شود و نظامیان آمریکایی این پایگاه بزرگ را ترک خواهند کرد.

یونس عبا محقق و اندیشمند مسلمان نیجریه ای با اشاره به اینکه بقا و حیات دشمنان دین اسلام در ایجاد دشمنی و اختلاف میان مسلمانان است، گفت: به همان اندازه که حکومت اسلامی بر اساس توحید و اتحاد میان امت مسلمان بنا می شود، به همان اندازه هم حکومت های ضد اسلامی بر اساس شرک و تفرقه اقدامات خود را پیش می برند. بنابراین اگر مردم مسلمان با یکدیگر متحد شوند، آن روز دشمنان اسلام مرگ خود را به چشم خواهند دید از این رو هرگز برای تفرقه افکنی دست از تلاش برنمی دارند.
 
یونس عبا در ادامه اظهار داشت: اگر مسلمانان به آموزه های دین مبنی بر لزوم وحدت وقعی ننهند و همچنان از تندروها و افراط گرایان پیروی کرده و اداره جامعه را به دست تفرقه افکنان دهند، نسل های جدید در جوامع اسلامی این مسائل برایشان قابل قبول نیست و دین را کنار می گذارند. این در حالی است که مردم با اصول و مقررات دینی که اصول اخلاقی، اعتقادی و عملی آن مطابق با فطرت انسانی است، مخالف نیستند. هیچ فردی با صداقت، عدالت و مهربانی مخالف نیست و دین اسلام هم دعوت کننده به عدالت، اعتدال و علم است. اغلب دشمنان تلاش می کنند که خرافات را وارد دین کنند و بر اساس این روند ممکن است تعداد بسیاری که شناخت درستی از دین ندارند خیال کنند که دین اصیل هم همین است و لذا از خود اسلام هم دور شوند.

او در ادامه افزود: مسلمانان و علمای مذهبی نباید اجازه دهند که دشمنان این هدف را اجرایی کنند. آنها باید به پیروان فرقه ها و گرایش های مختلف مذهبی آموزش دهند تا جایی که می توان اختلافات ظاهری را کنار بگذارند و همچنین موارد مورد تفرقه میان احکام بین شیعه و سنی را کاهش دهند و احکام را به هم نزدیک کنند تا اختلافات ظاهری برجسته نشود.

ماموستا مصطفی محمودی امام جمعه پیرانشهر با تسلیت به مناسبت شهادت مولای متقیان علی بن ابی طالب(ع) و با اشاره به اهمیت و قرارگرفتن شب لیلة القدر در ماه مبارک رمضان، افزود: قرآن کریم در بیان شب قدر می فرماید: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ/وَ ما أَدْراکَ ما لَيْلَةُ الْقَدْرِ/لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ/تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فِيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ/سَلامٌ هِيَ حَتَّي مَطْلَعِ الْفَجْرِ»؛  با توجه به آيات سوره قدر مي‌توان به فضيلت‌هاي شب قدر پي برد زیراکه در این ماه قرآن نازل شده و عبادت و احياي آن معادل بيش از هزار ماه است.

وی افزود: شب قدر فرصتي زرين و طلايي براي شستشوي آينه دل است؛ اين شب بهترين فرصت است تا خوبي‌ها را جايگزين بديها، صلح و صفا را جايگزين اختلاف و تفرقه، احسان و نيکي را جايگزين ظلم و ستم، احسان به والدين را جايگزين عاق والدين و صله رحم را جايگزين قطع رحم نماييم.

وی ادامه داد: شب قدر از شب‌هاي مقدس و متبرک اسلامي است؛ خداوند در قرآن مجيد از آن به بزرگي ياد کرده و سوره‌اي نيز به نام "سوره قدر" نازل فرموده است، در تمام سال، شبي به خوبي و فضيلت شب قدر نخواهد رسید.

ماموستا محمودی در پایان در کرد: از ویژگی های این شب می توان به چند مورد اشاره نمود؛  قرآن در آن نازل شده است، عبادت و احياي آن معادل بيش از هزار ماه است، خيرات و برکات الهي در آن شب نازل مي‏شود، رحمت خاص خدا شامل حال بندگان مي‏گردد، فرشتگان و روح در آن شب نازل مي‏گردند.

 

فَقُمْتُ بِالْاءَمْرِ حِینَ فَشِلُوا، وَ تَطَلَّعْتُ حِینَ تَقَبَّعُوا، وَ نَطَقْتُ حِینَ تَعْتَعُوا، وَ مَضَیْتُ بِنُورِ اللَّهِ حِینَ وَقَفُوا وَ کُنْتُ اءَخْفَضَهُمْ صَوْتا، وَ اءَعْلاَهُمْ فَوْتا، فَطِرْتُ بِعِنانِها، وَ اسْتَبْدَدْتُ بِرِهانِها، کَالْجَبَلِ لا تُحَرِّکُهُ الْقَوَاصِفُ، وَ لا تُزِیلُهُ الْعَوَاصِفُ، لَمْ یَکُنْ لِاءَحَدٍ فِیَّ مَهْمَزٌ، وَ لا لِقَائِلٍ فِیَّ مَغْمَزٌ.

 

الذَّلِیلُ عِنْدِی عَزِیزٌ حَتَّی آخُذَ الْحَقَّ لَهُ، وَ الْقَوِیُّ عِنْدِی ضَعِیفٌ حَتَّی آخُذَ الْحَقَّ مِنْهُ، رَضِینا عَنِ اللَّهِ قَضَاءَهُ، وَ سَلَّمْنا لِلَّهِ اءَمْرَهُ، اءَتَرانِی اءَکْذِبُ عَلی رَسُولِ اللَّهِ ص ؟ وَ اللَّهِ لَاءَنَا اءَوَّلُ مَنْ صَدَّقَهُ فَلا اءَکُونُ اءَوَّلَ مَنْ کَذَبَ عَلَیْهِ، فَنَظَرْتُ فِی اءَمْرِی فَإِذا طَاعَتِی قَدْ سَبَقَتْ بَیْعَتِی ، وَ إ ذَا الْمِیثاقُ فِی عُنُقِی لِغَیْرِی.

 

امیرالمومنین امام علی علیه السلام: آنگاه که همه از ترس سست شده، کنار کشیدند، من قیام کردم، و آن هنگام که همه خود را پنهان کردند من آشکارا به میدان آمدم، و آن زمان که همه لب فرو بستند، من سخن گفتم.

 

و آن وقت که همه باز ایستادند من با راهنمایی نور خدا به راه افتادم، در مقام حرف و شعار صدایم از همه آهسته تر بود اما در عمل برتر و پیشتاز بودم.

 

زمام امور را به دست گرفتم، و جلوتر از همه پرواز کردم، و پاداش سبقت در فضیلتها را بردم. همانند کوهی که تندبادها آن را به حرکت درنمی آورد، و طوفانها آن را از جای برنمی کند، کسی نمی توانست عیبی در من بیابد، و سخن چینی جای عیبجویی در من نمی یافت.

 

خوارترین افراد نزد من عزیز است تا حق او را باز گردانم، و نیرومندها در نظر من پست و ناتوانند تا حق را از آنها باز ستانم.

 

در برابر خواسته های خدا راضی، و تسلیم فرمان او هستم، آیا می پندارید من به رسول خدا (ص) دروغی روا دارم؟ به خدا سوگند! من نخستین کسی هستم که او را تصدیق کردم، و هرگز اول کسی نخواهم بود که او را تکذیب کنم.

 

در کار خود اندیشیدم دیدم پیش از بیعت، پیمان اطاعت و پیروی از سفارش رسول خدا (ص ) را برعهده دارم، که از من برای دیگری پیمان گرفت (پیامبر (ص) فرمود اگر در امر حکومت کار به جدال و خونریزی کشانده شود، سکوت کن)

 

«نهج البلاغه، خطبه 37»

جمعه, 10 ارديبهشت 1400 11:46

ده ویژگی اخلاقی امام مجتبی (ع)

پانزدهم ماه مبارک رمضان، سالروز ولادت امام حسن مجتبی (ع) است که در این نوشتار به ۱۰ ویژگی اخلاقی این امام همام خواهیم پرداخت:
    

۱- عبادت

امام صادق (ع) در بیان حال معنوی ایشان می فرمود: امام مجتبی (ع) عابدترین مردم زمان خود بود. بسیار حج به صورت پیاده و گاه با پای برهنه به جای می آورد. همیشه او را در حال گفتن ذکر می دیدند و هر گاه آیه «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُو» را می شنید، پاسخ می گفت: «لَبَّیک اللَّهُمَّ لَبَّیک»

(خداوند! گوش به فرمان توام. )[۱]

آن امام همواره در قنوت نمازش، بسیار دعا می کرد و خدا را این گونه می خواند: «ای پناهگاه درماندگان! فهمها در درک تو حیران و دانشها در برابر تو ناتوان و نارساست. تو پروردگار زنده و قیومی که جاودانه است. تو خود می بینی آنچه را که می دانی و در آن کار، دانا و بردبار هستی. تو بر آشکار ساختن هر پنهان، قدرت داری و می توانی از انجام هر کاری جلوگیری کنی؛ بدون آنکه در تنگنا واقع شوی. بازگشت همه چیز به سوی توست؛ همان سان که آغاز آن از خواست تو سرچشمه می گیرد. تو آگاهی از آنچه در سینه ها پنهان می دارند. آنچه را خواسته ای اجرا شده است. آنچه را در خزانه غیب خودت بوده بر عقلها واداشته ای تا هر که نابود شود، از روی دلیل آن کار نابود شود و هر که زنده شود، از روی دلیل زنده شود. به راستی که تو شنوا و دانایی و یکتا و بینایی.

بارخدایا! تو خود می دانی که من از تلاش خود فروگذار نکرده ام تا هنگامی که برش تیغم از میان رفت و تنها شدم. در آن وقت از گذشتگان خودم پیروی کردم (صبر کردم) تا جلوی این دشمن سرکش و ریختن خون شیعیان را بگیرم تا اینکه حفظ کردم آنچه را اولیای من حفظ کردند. خشم خود را فرو بردم و به خواسته آنها تن در دادم. به راهی رفتم که می خواستند و هیچ نگفتم تا یاری تو فرا برسد که تو تنها یاور حق و بهترین پشتیبان آن هستی؛ گرچه این یاری تأخیر افتد و نابود شدن دشمن اندکی به درازا کشد. »[۲]

    

۲- ترس از خدا

هرگاه امام مجتبی (ع) وضو می گرفت، تمام بدنش از ترس خدا می لرزید و رنگ چهره اش زرد می شد. وقتی از او در این باره می پرسیدند، می فرمود: «بنده خدا باید وقتی برای بندگی به درگاه او، آماده می شود، از ترس او رنگش تغییر کند و اعضایش بلرزد. »[۳]

هرگاه برای نماز به مسجد می رفت، کنار در می ایستاد و این گونه زمزمه می کرد:

«إِلَهِی ضَیفُک بِبَابِک یا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاک الْمُسِی ءُ فَتَجَاوَزْ عَنْ قَبِیحِ مَا عِنْدِی بِجَمِیلِ مَا عِنْدَک یا کرِیم؛

[۴] خدایا! مهمانت به درگاهت آمده است. ای نیکوکردار! بدکار به نزد تو آمده است. پس از زشتی و گناهی که نزد من است به زیبایی آنچه نزد توست، درگذر؛ ای بخشاینده!»

امام صادق (ع) فرمود:

«کانَ إِذَا ذَکرَ الْمَوْتَ بَکی وَ إِذَا ذَکرَ الْقَبْرَ بَکی وَ إِذَا ذَکرَ الْبَعْثَ وَ النُّشُورَ بَکی وَ إِذَا ذَکرَ الْمَمَرَّ عَلَی الصِّرَاطِ بَکی وَ إِذَا ذَکرَ الْعَرْضَ عَلَی اللَّهِ تَعَالَی ذِکرُهُ شَهَقَ شَهْقَةً یغْشَی عَلَیهِ مِنْهَا وَ کانَ إِذَا قَامَ فِی صَلَاتِهِ تَرْتَعِدُ فَرَائِصُهُ بَینَ یدَی رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ کانَ إِذَا ذَکرَ الْجَنَّةَ وَ النَّارَ اضْطَرَبَ اضْطِرَابَ السَّلِیمِ وَ سَأَلَ اللَّهَ الْجَنَّةَ وَ تَعَوَّذَ بِهِ مِنَ النَّار؛

[۵] وقتی (امام حسن (ع)) به یاد مرگ می افتاد می گریست. هرگاه به یاد قبر می افتاد، گریه می کرد. وقتی به یاد قیامت می افتاد، ناله می کرد، هرگاه به یاد گذشتن از [پل ] صراط می افتاد، می گریست. هرگاه به یاد عرضه اعمال بر خداوند می افتاد، ناله ای می کرد و از هوش می رفت. وقتی به نماز می ایستاد، بدنش در مقابل پروردگارش می لرزید. هرگاه بهشت و دوزخ را به یاد می آورد، مانند مارگزیده، مضطرب می شد و از خدا بهشت را می خواست و از آتش جهنم به او پناه می برد. »

هنگامی که آثار مرگ در چهره اش آشکار شد، او را دیدند که می گرید. پرسیدند: «چرا می گریید؛ در حالی که مقام والایی نزد خدا و رسولش دارید و پیامبر (ص) آن سخنان والا گهر را درباره شما فرموده است؛ شما که بیست مرتبه پیاده، حج به جای آورده و سه بار همه داراییهای خود را در راه خدا تقسیم کرده اید؟» در پاسخ می فرمود:

«إِنَّمَا أَبْکی لِخَصْلَتَینِ: لِهَوْلِ الْمُطَّلَعِ وَ فِرَاقِ الْأَحِبَّة؛

[۶] به دو دلیل می گریم: از ترس روز قیامت و از دوری دوستانم. »

     

۳- همنشینی با قرآن

آن بزرگوار، صوتی زیبا در قرائت قرآن داشت و علوم قرآن را از کودکی به نیکی می دانست. همواره پیش از خوابیدن، سوره کهف را تلاوت می کرد و سپس می خوابید. گفته اند در دوران زندگانی پیامبر اکرم (ص)، شخصی وارد مسجد شد و از کسی درباره تفسیر شاهد و مشهود[۷] پرسید؛ آن مرد پاسخ داد: «شاهد، روز جمعه است و مشهود، روز عرفه. » از مرد دیگری پرسید؛ ولی او گفت: «شاهد روز جمعه و مشهود روز عید قربان است. »

سپس نزد کودکی رفت که گوشه مسجد نشسته بود. او پاسخ داد:

«أَمَّا الشَّاهِدُ فَمحمد (ص) وَ أَمَّا الْمَشْهُودُ فَیوْمُ الْقِیامَةِ أَ مَا سَمِعْتَهُ سُبْحَانَهُ یقُولُ یا أَیهَا النَّبِی إِنَّا أَرْسَلْناک شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِیراً؛

[۸] «شاهد محمد (ص) رسول خدا و مشهود روز قیامت است؛ مگر نخوانده ای که خداوند [درباره رسولش ] می فرماید: ای پیامبر! ما تو را گواه و بشارتگر و هشدار دهنده فرستادیم. »

و نیز درباره قیامت می فرماید:

«ذلِک یوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ وَ ذلِک یوْمٌ مَشْهُود»؛

[۹] «آن روز، روزی است که مردم را برای آن گرد می آورند و روزی است که (جملگی در آن) حاضر می شوند. »

راوی داستان می گوید که پرسیدم: «فردی که اول پاسخ داد که بود؟» گفتند: «ابن عباس. » پرسیدم: «دومی که بود؟» گفتند: «ابن عمر. » سپس گفتم: «آن کودک که از همه بهتر و درست تر پاسخ داد که بود؟» گفتند: «او حسن بن علی بن ابی طالب بود». [۱۰]

آن امام بزرگوار در خانه ای تربیت یافته بود که کلام خدا پیوسته سخن آغاز و انجام آن بود؛ در خانه ای که پدر آن نخستین گرد آوردنده قرآن و اهل خانواده بهترین عمل کنندگان به آیات آن بودند.

     

۴- مهربانی

مهربانی با بندگان خدا از ویژگیهای بارز ایشان بود. انس می گوید که روزی در محضر امام بودم. یکی از کنیزان ایشان با شاخه گلی در دست وارد شد و آن را به امام تقدیم کرد. حضرت گل را از او گرفت و با مهربانی فرمود: «برو تو آزادی!» من که از این رفتار حضرت شگفت زده بودم، گفتم: «ای فرزند رسول خدا! این کنیز، تنها یک شاخه گل به شما هدیه کرد، آن گاه شما او را آزاد می کنید؟!» امام در پاسخم فرمود: «خداوند بزرگ و مهربان به ما فرموده است: «وَ إِذا حُییتُمْ بِتَحِیةٍ فَحَیوا بِأَحْسَنَ مِنْه»؛ [۱۱] «هر کس به شما مهربانی کرد، دو برابر او را پاسخ گویید. » سپس امام فرمود: «پاداش در برابر مهربانی او نیز آزادی اش بود. »[۱۲]

امام، همواره، مهربانی را با مهربانی پاسخ می گفت؛ حتی پاسخ وی در برابر نامهربانی نیز مهربانی بود؛ همچنان که نوشته اند، امام گوسفند زیبایی داشت که به آن علاقه نشان می داد. روزی دید گوسفند، خوابیده است و ناله می کند. جلوتر رفت و دید که پای آن را شکسته اند. امام از غلامش پرسید: «چه کسی پای این حیوان را شکسته است؟» غلام گفت: «من شکسته ام. » حضرت فرمود: «چرا چنین کردی؟» گفت: «برای اینکه تو را ناراحت کنم. » امام با تبسّمی دلنشین فرمود: «ولی من در عوض، تو را خشنود می کنم و غلام را آزاد کرد. »[۱۳]

همچنین آورده اند، روزی امام، مشغول غذا خوردن بودند که سگی آمد و برابر حضرت ایستاد. حضرت، هر لقمه ای که می خوردند، یک لقمه نیز جلوی آن می اندختند. مردی پرسید: «ای فرزند رسول خدا! اجازه دهید این حیوان را دور کنم. » امام فرمود:

«دَعْهُ إِنِّی لَأَسْتَحْیی مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یکونَ ذُو رُوحٍ ینْظُرُ فِی وَجْهِی وَ أَنَا آکلُ ثُمَّ لَا أُطْعِمُهُ؛

[۱۴] نه رهایش کنید! من از خدا شرم می کنم که جانداری به صورت من نگاه کند و من در حال غذا خوردن باشم و به او غذا ندهم. »

     

۵- گذشت

امام بسیار با گذشت و بزرگوار بود و از ستم دیگران چشم پوشی می کرد. بارها پیش می آمد که واکنش حضرت به رفتار ناشایست دیگران، سبب تغییر رویه فرد خطاکار می شد.

در همسایگی ایشان، خانواده ای یهودی می زیستند. دیوار خانه یهودی، شکافی پیدا کرده بود و نجاست از منزل او به خانه امام نفوذ کرده بود. فرد یهودی نیز از این جریان آگاهی نداشت تا اینکه روزی زن یهودی برای درخواست نیازی به خانه آن حضرت آمد و دید که شکاف دیوار سبب شده است که دیوار خانه امام نجس شود. بی درنگ، نزد شوهرش رفت و او را آگاه ساخت. مرد یهودی نزد حضرت آمد و از سهل انگاری خود پوزش خواست و از اینکه امام، در این مدت سکوت کرده و چیزی نگفته بود، شرمنده شد.

امام برای اینکه او بیش تر شرمنده نشود، فرمود: «از جدم رسول خدا (ص) شنیدم که به همسایه مهربانی کنید. » یهودی با دیدن گذشت، چشم پوشی و برخورد پسندیده ایشان به خانه اش برگشت، دست زن و بچه اش را گرفت و نزد امام آمد و از ایشان خواست تا آنان را به دین اسلام درآورد. [۱۵]

پیشوایان پاک دین: به دلیل بهره مندی از ویژگی عصمت و دوری از عصیان و اشتباه، برترین مربیان اخلاق برای انسان، به ویژه برای دوستداران و پیروان خود به شمار می روند

همچنین داستان مشهوری است که درباره گذشت امام از بی ادبی مردی شامی است. خود آن شخص می گوید که به مدینه رفته بودم. مردی را دیدم که بر مرکبی گران قیمت سوار شده و لباسهای نفیسی پوشیده بود. از شکوه او خوشم آمد. پرسیدم: «او که بود؟» گفتند: «حسن بن علی بن ابی طالب. » وقتی نام علی را شنیدم، سینه ام دریایی از کینه و دشمنی علیه او شد. به او حسادت کردم که چرا علی باید چنین فرزندی داشته باشد؛ از اینرو، نزد او رفتم و با تندی گفتم: «تو پسر علی هستی؟» فرمود: «آری! فرزند اویم. » سپس من تا توانستم به او و پدرش ناسزا گفتم.

او صبر کرد تا سخنانم پایان یابد. سپس با خوشرویی از من پرسید: «به گمانم در این شهر غریبی. اگر به خانه نیازداری، به تو خانه می دهم. اگر به مال نیاز داری به تو ببخشم. اگر کمک دیگری می خواهی، بگو تا انجام دهم. شاید مرا با شخص دیگری اشتباه گرفته ای. اگر جایی می خواهی بروی تو را راهنمایی کنم و اگر بارت سنگین است، در آوردن آن به تو کمک کنم. اگر گرسنه ای سیرت کنم. اگر برهنه ای، تو را بپوشانم. اگر بارت را به خانه من بیاوری و تا وقتی در این شهر هستی، میهمان من باشی، خوشحال می شوم. منزل من بزرگ است و برای آسایش تو فراهم است. »

مرد شامی با دیدن این همه گذشت و مهربانی، اشک شرمساری می ریخت و می گفت: «گواهی می دهم که جانشین خدا بر زمینی و خدا بهتر می داند که بار رسالت را بر دوش چه کسی گذارد. تا اکنون تو و پدرت را بیش تر از همه مردم دشمن می داشتم؛ ولی اکنون شما دوست داشتنی ترین بندگان خدا نزد من هستید. »

سپس آن مرد به خانه امام مجتبی (ع) رفت و تا وقتی در مدینه حضور داشت، میهمان حضرت بود. از آن پس، از بهترین دوستداران آن خاندان شد. [۱۶]

گستره گذشت و مهرورزی امام، آن قدر پردامنه بود که قاتل او را هم در برگرفت؛ همچنان که عمر بن اسحاق می گوید که من و حسین (ع) در لحظه شهادت، نزد امام مجتبی (ع) بودیم که فرمود: «بارها به من زهر داده اند؛ ولی این بار تفاوت می کند؛ زیرا این بار، جگرم را قطعه قطعه کرده است. »

حسین (ع) با ناراحتی پرسید: «چه کسی شما را زهر داده است؟» فرمود: «از او چه می خواهی؟ می خواهی او بکشی؟ اگر آن کسی باشد که من می دانم، خشم و عذاب خداوند بیش تر از تو خواهد بود. اگر هم او نباشد، دوست ندارم که برای من، بی گناهی گرفتار شود. »[۱۷]

     

۶- فروتنی

امام مانند جدش رسول الله (ص) بدون هیچ تکبری روی زمین می نشست و با تهی دستان هم سفره می شد. روزی سواره از محلی می گذشت که دید گروهی از بینوایان روی زمین نشسته اند و مقداری نان را پیش خود گذارده اند و می خورند. وقتی امام حسن (ع) را دیدند، به ایشان تعارف کردند و حضرت را سر سفره خویش خواندند. امام از مرکب خویش پیاده شد و این آیه را تلاوت کرد: «إِنَّهُ لا یحِبُّ الْمُسْتَکبِرین»؛ «خداوند خود بزرگ بینان را دوست نمی دارد (نحل/ ۲۳). » سپس سر سفره آنان نشست و مشغول خوردن شد. وقتی همگی سیر شدند، امام آنها را به منزل خود فرا خواند و از آنان پذیرایی فرمود و به آنان پوشاک هدیه کرد. [۱۸]

آن حضرت همواره دیگران را نیز بر خود مقدم می داشت و پیوسته با احترام و فروتنی با مردم برخورد می کرد. روزی ایشان در مکانی نشسته بود. برخاست که برود؛ ولی در این لحظه، پیرمرد فقیری وارد شد. امام به او خوشامد گفت و برای ادای احترام و فروتنی به او، فرمود: «ای مرد! وقتی وارد شدی که ما می خواستیم برویم. آیا به ما اجازه رفتن می دهی؟»

و مرد فقیر عرض کرد: «بله، ای پسر رسول خدا!»[۱۹]

امام، همواره، مهربانی را با مهربانی پاسخ می گفت؛ حتی پاسخ وی در برابر نامهربانی نیز مهربانی بود

     

۷- میهمان نوازی

آن گرامی، همواره از میهمانان پذیرایی می کرد. گاه از اشخاصی پذیرایی می کرد که حتی آنان را نمی شناخت؛ به ویژه، امام به پذیرایی از بینوایان علاقه زیادی داشت، آنان را به خانه خود می برد و به گرمی پذیرایی می کرد و به آنها لباس و مال می بخشید. [۲۰]

در سفری که امام حسن (ع) همراه امام حسین (ع) و عبدالله بن جعفر به حج می رفتند، شتری که بار آذوقه بر آن بود، گم شد و آنها در میانه راه، گرسنه و تشنه ماندند. در این هنگام، متوجه خیمه ای شدند که در آن پیرزنی تنها زندگی می کرد. از او آب و غذا خواستند. پیرزن نیز که انسان مهربان و میهمان نوازی بود، تنها گوسفندی را که داشت دوشید و گفت: «برای غذا نیز آن را ذبح کنید تا برای شما غذایی آماده کنم. » امام نیز آن گوسفند را ذبح کرد و زن از آن، غذایی برای ایشان درست کرد.

آنان غذا را خوردند و پس از صرف غذا از وی تشکر کردند و گفتند: «ما افرادی از قریش هستیم که به حج می رویم. اگر به مدینه آمدی نزد ما بیا تا میهمان نوازی ات را جبران کنیم. » سپس از زن خداحافظی کردند و به راه خویش ادامه دادند. شب هنگام، شوهر زن به خیمه اش آمد و او داستان میهمانی را برایش بازگفت. مرد، خشمگین شد و گفت: «چگونه در این برهوت، تنها گوسفندی را که همه دارایی مان بود برای کسانی کشتی که نمی شناختی؟»

مدتها از این جریان گذشت تا اینکه بادیه نشینان به سبب فقر و خشکسالی به مدینه سرازیر شدند. آن زن نیز همراه شوهرش به مدینه آمد. در یکی از همین روزها، امام مجتبی (ع) همان پیرزن را در کوچه دید و فرمود:

«یا أَمَةَ اللَّهِ!تَعْرِفِینِی؟

ای کنیز خدا! آیا مرا می شناسی؟» گفت: «نه. » فرمود: «من همان کسی هستم که مدتها پیش، همراه دو نفر به خیمه ات آمدیم. نامم حسن بن علی است. » پیرزن خوشحال شد و عرض کرد: «پدر و مادرم به فدای تو باد!»

امام به پاس فداکاری و پذیرایی او، هزار گوسفند و هزار دینار طلا به او بخشید و او را نزد برادرش حسین (ع) فرستاد. او نیز همین مقدار به او گوسفند و دینار طلا بخشید و وی را نزد عبدالله بن جعفر فرستاد. عبدالله نیز به پیروی از پیشوایان خود، همان مقدار را به آن پیرزن بخشید. [۲۱] حضرت با این سپاسگزاری، هم از میهمان غریبی پذیرایی کرد و هم جایگاه و ارزش میزبانی او را به سبب عمل نیکویش، پاس داشت. آن حضرت بارها درباره فقیرانی که از ایشان پذیرایی کرده بودند، می فرمود: «فضیلت با آنان است. پذیرایی شان اندک است و مالی ندارند؛ ولی برترند؛ زیرا آنان غیر از آنچه که ما را به آن پذیرایی می کنند، چیز دیگری ندارند و از همه چیز خود گذشته اند؛ ولی ما بیش از آنچه پیش میهمان می گذاریم، اموال داریم. »[۲۲]

    

۸- بردباری

از سخت ترین دوران زندگانی با برکت امام مجتبی (ع)، دوران پس از صلح با معاویه بود. ایشان، سختی این سالهای ستم را با بردباری وصف ناشدنی اش سپری می کرد. ایشان در این سالها، از غریبه و آشنا سخنان زشت و گزنده می شنید و از خدنگ بی وفایی، زخم می خورد. بسیاری از دوستان به ایشان پشت کرده بودند. روزگار، برایشان به سختی می گذشت. ناسزا گفتن به حضرت علی (ع) شیوه سخنرانان شهر شده بود. هرگاه امام را می دیدند می گفتند: «السَّلَامُ عَلَیک یا مُذِلَّ الْمُؤْمِنِین؛ [۲۳] سلام بر تو ای خوار کننده مؤمنان. » در حضور ایشان، به هتک و دشنام امیر المؤمنین (ع) زبان می گشودند و امام با بردباری و مظلومیت بسیار، هتاکیها و دشنامها را تحمل می کرد.

روزی ایشان، وارد مجلس معاویه شد. مجلسی شلوغ و پر ازدحام بود. امام، جای خالی نیافت و ناگزیر، نزدیک پای معاویه نشست که بالای منبر بود. معاویه با دشنام به حضرت علی (ع) سخنش را آغاز کرد و درباره خلافت خودش سخن راند و گفت: «من از عایشه در شگفتم که مرا در خور خلافت ندیده است و فکر می کند که این جایگاه، حق من نیست. » سپس با حالتی تمسخرآمیز گفت: «زن را به این سخنان چه کار؟ خدا از گناهش بگذرد. آری! پدر این مرد [با اشاره به امام مجتبی (ع)] در کار خلافت با من سرستیز داشت، خدا هم جانش را گرفت. »

امام فرمود: «ای معاویه! آیا از سخنان عایشه تعجب می کنی؟» معاویه گفت: «بله به خدا!» امام (ع) فرمود: «می خواهی عجیب تر از آن را برایت بگویم؟» گفت: «بگو. » آن حضرت پاسخ داد: «عجیب تر از این که عایشه تو را قبول ندارد، این است که من پای منبر تو و نزد پای تو بنشینم. »[۲۴]

این بردباری تا جایی بود که مروان بن حکم دشمن سرسخت امام با حالتی اندوهگین در تشییع پیکر ایشان شرکت کرد و در پاسخ آنانی که به او می گفتند تو تا دیروز با او دشمن بودی، گفت: «او کسی بود که بردباری اش با کوهها سنجیده نمی شد. »[۲۵]

     

۹- بخشندگی و برآوردن نیازهای دیگران

می توان گفت که بارزترین ویژگی امام مجتبی (ع) که بهترین سرمشق برای دوستداران او است، بخشندگی بسیار و دستگیری از دیگران است. ایشان به بهانه های مختلف، همه را از خوان کرم خویش بهره مند می ساخت و آن قدر بخشش می کرد تا شخص نیازمند بی نیاز می شد؛ زیرا طبق تعالیم اسلام، بخشش باید به گونه ای باشد که فرهنگ گدایی را ریشه کن سازد و در صورت امکان، شخص را از جرگه نیازمندان بیرون کند.

روزی حضرت مشغول عبادت بود. دید فردی در کنار او نشسته است و به درگاه خدا می گوید: «خدایا! هزار درهم به من ارزانی دار. حضرت به خانه آمد و برای او ده هزار درهم فرستاد. [۲۶]

امام حسن (ع) هیچ گاه سائلی را از خود نمی راند و هرگز پاسخ «نه» به نیازمندان نمی فرمود و تمامی جنبه های معنوی بخشش را در نظر می گرفت.

آورده اند روزی امام مجتبی (ع) شنید مردی در دعا با پروردگار خویش با گریه می گوید: «خدایا! ده هزار درهم به من روزی بده. » امام وقتی سخن او را شنید سریع از مسجد به خانه برگشت و به همان مقدار درهم از خانه برداشت و به او داد. مرد، بسیار خوشحال شد؛ اما وقتی خواست سکه ها را ببرد نتوانست آن را حمل کند. رو به امام کرد و گفت: «اکنون دو نفر را صدا بزن که این سکه ها را برای من حمل کنند». امام، عبایش را از دوش برداشت و سکه ها را درون آن گذاشت و دستور داد تا آن را برای مرد ببرند؛ اما دیگر درهمی در میان نبود که به آن دو نفر بدهد. غلامان حضرت گفتند: والله ما عندنا درهم؛ دیگر [حتی ] درهمی نداریم، امام فرمود:

«لَکنِّی أَرْجُو أَنْ یکونَ لِی عِنْدَ اللَّهِ أَجْرٌ عَظِیمٌ؛

[۲۷] اما من امید پاداشی بزرگ از نزد پروردگار خویش دارم. »

روزی خلیفه سوم در مسجد نشسته بود که مرد فقیری وارد مسجد شد. نزد او رفت و درخواست کمک کرد. عثمان به او پنج درهم داد. آن مرد نگاهی به سکه ها کرد و گفت: «مرا نزد کسی راهنمایی کن [تا کمک بیش تری به من کند]. » عثمان او را به امام مجتبی (ع) که همراه حسین (ع) و عبدالله بن جعفر نشسته بودند، فرستاد و گفت: «نزد آن چند جوان برو و از آنها کمک بخواه. » فقیر نزد آنها رفت و نیاز خود را بیان داشت. امام حسن (ع) برای نمایاندن جنبه های تربیتی بخشش، از مرد پرسید:

«إِنَّ الْمَسْأَلَةَ لَا تَحِلُّ إِلَّا فِی إِحْدَی ثَلَاثٍ دَمٍ مُفْجِعٍ أَوْ دَینٍ مُقْرِحٍ أَوْ فَقْرٍ مُدْقِعٍ فَفِی أَیهَا تَسْأَلُ؟

کمک خواستن از دیگران، تنها در سه مورد رواست:

۱- خون بهایی به گردن انسان باشد [و توان پرداخت آن نداشته باشد]؛

۲- بدهی سنگینی داشته باشد [و از عهده پرداخت آن برنیاید]؛

۳- درمانده ای باشد [که دستش به جایی نرسد. ] تو کدام یک از این سه دسته هستی؟»

مرد فقیر سبب نیازمندی خود را بیان کرد. سپس امام حسن (ع) پنجاه دینار طلا به او بخشید. حضرت امام حسین (ع) به پیروی از ایشان و نیز رعایت جایگاه امامت، چهل و نه درهم و عبدالله بن جعفر نیز با همین انگیزه چهل و هشت درهم به او کمک کردند. عثمان با دیدن این جریان گفت: «این خاندان، کانون علم، حکمت و سرچشمه همه نیکیها هستند. »[۲۸]

امام برآوردن نیاز دیگران را در هر حالی در اولویت قرار می داد. ابن عباس می گوید که با حضرت مجتبی (ع) در مسجدالحرام بودم. آن جناب در آنجا معتکف و مشغول طواف بود. نیازمندی نزد ایشان آمد و عرض کرد: «ای فرزند رسول خدا! به فلان شخص، مقداری بدهکارم و از عهده قرض او بر نمی آیم. اگر ممکن است [مرا کمک کنید]. » امام فرمود: «به صاحب این خانه! [و اشاره به کعبه کرد] متأسفانه در حال حاضر، پولی در اختیار ندارم. » شخص نیازمند گفت: «ای فرزند رسول خدا! پس از او بخواهید که به من مهلت بدهد؛ چون مرا تهدید کرده است که اگر بدهی خود را نپردازم، مرا به زندان می اندازد. حضرت طواف خود را قطع کرد و همراه آن مرد به راه افتاد تا نزد طلبکارش بروند و از او مهلت بگیرند. »

آن حضرت همواره دیگران را نیز بر خود مقدم می داشت و پیوسته با احترام و فروتنی با مردم برخورد می کرد

ابن عباس می گوید عرض کردم: «ای فرزند رسول خدا! گویا فراموش کرده اید که در مسجد، قصد اعتکاف کرده اید. »[۲۹] حضرت فرمود: «نه فراموش نکرده ام؛ ولی از پدرم شنیدم که پیامبر اکرم (ص) فرمود: هر کس حاجت برادر مؤمن خود را برآورد، نزد خدا مانند کسی است که نه هزار سال، روزها روزه گرفته و شبها را به عبادت گذرانیده است. »[۳۰]

    

۱۰- شجاعت

شجاعت، میراث ماندگار امیر مومنان (ع) بود و امام مجتبی (ع) وارث آن بزرگوار. در کتابهای تاریخی آمده است که امام علی (ع) در تقویت این روحیه در کودکانش، خود به طور مستقیم دخالت می کرد. شمشیرزنی و مهارتهای نظامی را از کودکی به آنان می آموخت و پشتیبانی از حق و حقیقت را به آنان درس می داد. میدانهای نبرد، مکتب درس شجاعت حضرت علی (ع) به فرزندانش بود.

با آغاز خلافت امام علی (ع)، کشمکشها نیز آغاز شد. نخستین فتنه، جنگ جمل بود که به بهانه خونخواهی عثمان بر پا شد. شعله های جنگ زبانه می کشید. امیر مومنان (ع) پسرش محمد بن حنفیه را فراخواند و نیزه خود را به او داد و فرمود: «برو، شتر عایشه را نحر کن. » محمد بن حنفیه نیزه را گرفت و حمله کرد؛ ولی کسانی که به سختی اطراف شتر عایشه را گرفته بودند، حمله او را دفع کردند. او چندین بار حمله کرد؛ ولی نمی توانست خود را به شتر برساند. ناچار نزد پدر آمد و اظهار ناتوانی کرد. امام نیزه را پس گرفت و به حسن (ع) داد. او نیزه را گرفت و به سوی شتر تاخت و پس از مدتی کوتاه، بازگشت؛ در حالی که از نوک نیزه اش خون می ریخت. محمد حنفیه به شتر نحر شده و نیزه خونین نگریست و شرمنده شد. امیرمؤمنان به او فرمود: «شرمنده نشو؛ زیرا او فرزند پیامبر (ص) است و تو فرزند علی هستی. »[۳۱]

امام مجتبی (ع) در دیگر جنگهای آن دوران نیز شرکت کرد و دلاوریهای بسیاری از خود نشان داد. معاویه درباره دلاوریهای او می گفت: «او فرزند کسی است که به هر کجا می رفت، مرگ نیز همواره به دنبالش بود (کنایه از اینکه نترس بود و از مرگ نمی هراسید). »[۳۲][۳۳]

    

پی نوشت ها:

[۱] بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، مؤسسة الرساله، بیروت، ۱۴۰۳ ق، ج ۴۳، ص ۳۳۱.

[۲] مهج الدعوات، سید بن طاووس، دار الذخائر، قم، ۱۴۱۱ ق، ص ۱۴۵.

[۳] مناقب آل ابیطالب، ابن شهرآشوب، دارالأضواء، بیروت، ۱۴۰۸ ق، ج ۴، ص ۱۴ و بحار الانوار، ج ۴۳، ص ۳۳۹.

[۴]  مناقب ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۱۷ و بحارالانوار، همان.

[۵] بحارالانوار، همان.

[۶]  همان، ص ۳۳۲.

[۷]  بروج/ ۳.

[۸] احزاب/ ۴۵.

[۹] هود/ ۱۰۳.

[۱۰]  بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۳۴۵.

[۱۱] نساء/ ۸۶.

[۱۲] مناقب، ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۱۸.

[۱۳] حیاة الامام الحسن بن علی( ع)، باقر شریف القرشی، ج ۱، ص ۳۱۴.

[۱۴] بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۳۵۲.

[۱۵] تحفة الواعظین، ج ۲، ص ۱۰۶.

[۱۶]  مناقب، ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۱۹.

[۱۷] اسد الغابه، ابن اثیر، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۲۹۳ ق، ج ۲، ص ۱۵.

[۱۸] « وَ جَعَلَ یأْکُلُ حَتَّی اکْتَفَوْا دَعَاهُمْ إِلَی ضِیافَتِهِ وَ أَطْعَمَهُمْ وَ کَسَاهُمْ» بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۳۵۲.

[۱۹]  ملحقات احقاق الحق، سید نور الله مرعشی التستری، مطبعة الاسلامیه، تهران، ۱۳۹۵ ق، ج ۱۱، ص ۱۱۴.

[۲۰] مناقب، ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۱۶ و ۱۷.

[۲۱] همان، ص ۱۶ و کشف الغمه، علی بن عیسی الإربلی، بی تا، کتابفروشی اسلامیه، تهران، ج ۲، ص ۱۳۳.( با گزینش).

[۲۲]  بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۲۵۳.

[۲۳]  همان، ج ۷۵، ص ۲۸۷.

[۲۴]  ناسخ التواریخ، میرزا محمد تقی سپهر، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۴۲ ق، ج ۲، ص ۲۹۳.

[۲۵]  زندگی دوازده امام، هاشم معروف الحسینی، امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۳ ش، ج ۱، ص ۵۰۶.

[۲۶]  مناقب، ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۱۷.

[۲۷] بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۳۴۷.

[۲۸]  همان، ص ۳۳۳.

[۲۹] انسان معتکف، پیش از پایان اعتکاف، جز برای کارهای ضروری نمی تواند از مسجد خارج شود.

[۳۰] سفینه البحار، شیخ عباس قمی، کتابخانه سنایی، تهران، بی تا، باب الحاء.

[۳۱]  مناقب، ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۲۱.

[۳۲] شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، دار الفکر، بیروت، بی تا، ج ۴، ۷۳.

[۳۳] ، مقالات، ۲۸جلد، مجمع.

سه شنبه, 07 ارديبهشت 1400 11:43

سیره معصومان(ع) در ماه رمضان

از امام صادق(ع) روایت است که هنگامی که حضرت امام زین العابدین(ع) روزه می‏گرفت دستور می‏ داد گوسفندی را سر می ‏بریدند، و آن را تکه تکه ساخته و در دیگ می‏ ریختند، آن حضرت در وقت غروب به دیگها سر می‏زد و در حالی روزه داشت‏ بوی آبگوشت را استشمام می‏ نمود، آنگاه می‏ فرمود: کاسه‏ ها را بیاورید این کاسه را برای فلان کس و دیگری را برای فلان بکشید، و همینطور کاسه‏ ها را پر می‏‌کردند تا آبگوشت ‏به اتمام می‏ رسید، آنگاه خود با نان و خرما افطار می‏‌کرد.

به گزارش خبرگزاری حوزه، ماه مبارک رمضان ماه ضیافت رحمان از بندگان خود می ‏باشد و خوان رحمت الهی گسترده است- بجاست که با نگاهی گذار به سیره معصومان(ع) در این ماه رفتارهای فردی و اجتماعی آنان را سرمشق زندگی خود قرار دهیم.
بطور کلی می‏ توان سیره آن بزرگواران را در دو بخش مورد مطالعه و بررسی قرار داد.


الف) رابطه خود و خدا (بعد فردی)


۱- تغییر حالت
سید ابن طاووس‏« ره‏» نقل می‏ فرماید که وقتی ماه مبارک رمضان فرا می ‏رسید رنگ چهره پیامبر اکرم(ص) عوض می ‏شد و زیاد به نماز و دعا می‏ پرداخت (۱)، تغییر حالت آن حضرت در دهه آخر ماه مبارک رنگ مضاعفی به خود می ‏گرفت، بگونه‏ ای که تمام شبها را به شب زنده‏ داری و عبادت سپری می‏کرد. (۲)
درباره حضرت امام زین العابدین(ع) نقل شده است که ایشان در این ماه کاملا غرق در دعا و تسبیح و استغفار و ذکر تکبیر می‏ گشت. (۳)

    

۲- نمازهای مستحبی
گرچه بجا آوردن نمازهای مستحبی و نوافل یکی از مسائل عادی و روزمره آن بزرگواران بوده است. ولی در ماه رمضان حالت مضاعف به خود می‏گرفت، تا آنجا که نمازهای مخصوصی توسط آنان در ماه مبارک رمضان و شبهای قدر خوانده می‏شد، که ذکر تفصیل آن مجال دیگری می‏طلبد.

     

۳- تلاوت قرآن
ماه مبارک رمضان بهار قرآن است و پیامبر اکرم(ص) و عترت طاهرینش که خود قرآن ناطقند و هیچگاه ایشان از قرآن، و قرآن از ایشان جدا نبوده، و تلاوت آیات دلنشین آن جزء برنامه روزمره ایشان بوده است، عنایت‏ خاصی نسبت‏به تلاوت قرآن در ماه مبارک رمضان مبذول می‏ داشتند و توجه اصحاب و یاران خود را نسبت‏ به آن جلب می‏ نمودند، تا آنجا که در مورد حضرت امام سجاد(ع) نقل شده است که چهل بار قرآن را در ماه مبارک ختم می‏ نمود. (۴)

      

۴- نیایش
چگونه خواستن و از چه کسی خواستن و به چه انگیزه‏ ای خواهش کردن از مهمترین مطالبی است که در هر درخواستی، نهفته است اینجا سخن از درخواست از یگانه معبود قادر و تواناست که معصومین(ع) بر بشریت منت نهاده و نحوه درخواست را در قالب‏« دعا» به عالی‏ترین وجه ممکن نشان داده ‏اند و علاوه بر لذت سخن گفتن با خداوند عالیترین مضامین معارف تابناک الهی را در آن جای داده و از خود یادگارهایی بس ارزشمند به ودیعت نهاده‏‌اند.

    

در ماه مبارک رمضان دعاهای مخصوصی از آن بزرگواران رسیده است که تنها به ذکر عناوین آن‏ها در این مقاله اکتفا می‏ شود:
الف- دعا در وقت دیدن هلال ماه مبارک.
ب- دعای پیامبر اکرم(ص) در وقت وارد شدن به ماه مبارک رمضان،
ج- دعای پیغمبر اکرم(ص) در شب اول،
د- دعای ابو حمزه ثمالی در هر شب،
ح- دعای سحر،
و- دعای اول صحیفه سجادیه،
ز- دعای وقت افطار،
ط- دعای امام زین العابدین(ع) در شبهای نوزدهم و بیست و یکم،
ظ- دعای پیامبر اکرم(ص)، و امام باقر(ع) و امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) در ماه مبارک رمضان.
ی- دعای پیامبر اکرم(ص) و امام زین العابدین(ص) در شب بیست و هفتم،
ل- دعای پیامبر اکرم(ص) در شب آخر هر ماه،
ن- دعا به هنگام وداع با ماه رمضان،

   

۵- احیای شب قدر

معصومین(ع) در شبهای قدر شب زنده ‏دار بودند، و نه تنها خود به احیاء آن می ‏پرداختند بلکه خانواده و کودکان و فرزندان خویش را به انجام آن وامی‏داشتند، روایت‏ شده است که رسول خدا(ص) در شب بیست و سوم ماه، خفتگان از خانواده خود را از خواب بیدار می‏کرد و آب به صورت آنها می‏پاشید. (۵)

حضرت فاطمه زهرا(س) نیز نمی‏گذاشت کسی از فرزندانش در آن شب به خواب رود، و آنان را با کمی غذا و ایجاد آمادگی از روز و با انجام استراحت در روز، آماده می‏ ساخت، و می‏فرمود محروم کسی است که از خیر این شب محروم ماند. (۶)

و یک سال حضرت امام صادق(ع) به بیماری سختی گرفتار شده بود، آن حضرت دستور داد که در شب بیست و سوم ایشان را برداشته و به مسجد پیامبر(ص) بردند، و آن شب را در آن مکان شریف به احیاء گذارند. (۷)

    

۶- آداب افطار
چگونه افطار کردن، و با چه افطار کردن از جمله مسائل قابل توجه سیره است. از پیامبر(ص) و ائمه هدی(ع) ادعیه خاصی در وقت افطار نقل شده است. امام صادق(ع) می‏فرماید که پیامبر اکرم در وقت افطار این دعا را می‏فرمود:« اللهم لک صمنا و علی رزقک افطرنا فتقبله منا، ذهب الظلما و ابتلت العروق و بقی الاجر» (۸) بار خدایا برای تو روزه گرفتیم، و بر روزی تو افطار نمودیم، پس آن را از ما بپذیر.

حضرت امیر المؤمنین(ع) در وقت افطار می‏فرمود: «اللهم لک صمنا و علی رزقک افطرنا فتقبله منا انک انت و السیمع العلیم‏» (۹) خدایا برای تو روزه داشتیم، و بر روزی تو افطار کردیم. پس آن را از ما قبول نما، همانا که تو شنوا و دانایی.

و اما اینکه با چه چیزی افطار می‏نمودند، مواردی نقل شده است، از امام باقر(ع) نقل شده است که پیامبر اکرم با آب و خرما، و یا آب و رطب افطار می‏نمودند (رطب غیر از خرما است). (۱۰) و اگر آن حضرت شیرینی و حلوا نمی ‏یافت‏ با آن افطار و گاهی با شکر که از نی گرفته می‏شد، افطار می‏کرد. (۱۳) و امام صادق(ع) می‏ فرماید: پیامبر، اکرم(ص) با شیرینی و حلوا افطار می ‏نمود، و اگر آن را نمی‏ یافت ‏با آب ولرم افطار می‏کرد، و می‏فرمود: آن باعث پاکیزگی کبد و معده است،و دهان را خوشبو می‏سازد، و ریشه دندان و دید چشم را تقویت می‏نماید. (۱۴) بنابر این از مجموعه روایات استفاده می‏شود که آن حضرت- در صورت امکان- با یک ماده شیرینی مثل حلوا، خرما، و در صورت نبود آنها با آب نیمه گرم و ولرم فطار می‏نمود.
ابن طاووس از امام باقر(ع) نقل می‏کند که حضرت علی(ع) دوست داشت که با شیر افطار کند. (۱۵)

     

۷- غسل
پیامبر اکرم(ص) در دهه آخر ماه مبارک رمضان هر شب غسل می‏کرد. (۱۶) حضرت امام باقر(ع) شبهای نوزدهم، بیست و یکم، بیست و سوم و بیست و پنجم را غسل می‏کرد (۱۷)، و امام صادق(ع) در شب بیست و سوم دو بار غسل می‏نمود، یک بار در اول شب، بار دوم در آخر شب. (۱۸)

    

۸- اعتکاف
یکی از مستحبات بسیار مهم و سازنده اعتکاف است. که تفصیل و شرائط آن در کتب فقهی آمده است و از عهده این نوشته خارج می‏باشد، امام صادق(ع) فرمود: یکبار رسول خدا(ص) در دهه اول ماه رمضان به اعتکاف نشست و در رمضان دیگر در دهه دوم، و در رمضان پس از آن در دهه سوم اعتکاف نمود. و بعد از آن همیشه در دهه آخر رمضان به اعتکاف می‏نشست. (۱۹)

    

۹- وداع با ماه رمضان
برخاستن از سفره ضیافت الله برای عارفان دلداده حق سخت و ناگوار است. لذا همانطور که جدایی عاشق از معشوق، به سختی هر چه تمام‏تر صورت می‏گیرد، پیامبر اکرم(ص) چگونگی وداع با ماه رمضان را چنین بیان می‏کند: جابر بن عبد الله انصاری نقل می‏کند که در جمعه ماه رمضان، بر رسول خدا وارد شدم. هنگامی که چشم او بر من افتاد فرمود: ای جابر این جمعه آخر ماه رمضان است، پس با او وداع کن و بگو:« اللهم لا تجعله آخر العهد من صیامنا ایاه، فان جعلته فاجعلنی مرحوما، و لا تجعلنی محروما» یعنی خدایا، این رمضان را آخرین روزه ما قرار مده، و چنانچه قرار دادی پس ما را مورد رحمت‏خود قرار بده و ما را محروم ساز، و هر کس این را بگوید به یکی از دو امر نیکو( احدی الحسنیین) نائل می‏شود، یا آنکه عمر پیدا می‏کند و ماه رمضان بعدی را درک می‏نماید، و یا آنکه مورد بخشش و رحمت‏خدا قرار می‏گیرد. (۲۰)

    

۱۰- شب عید فطر
از مجموعه روایات استنباط می‏شود که این شب از جایگاه بس والایی برخوردار است، و معصومین(ع) آن را به احیاء و شب زنده داری می‏گذراندند. حضرت علی بن الحسین امام زین العابدین(ع) شب عید فطر را در مسجد به نماز می‏گذارند تا آنگاه که صبح شود.

    

۱۱- نماز عید فطر
رسول خدا(ص) روز عید بعد از طلوع آفتاب خارج می‏شد و هنگامه خروج به اطراف آسمان می‏نگریست و می‏فرمود که در آن روز بر جا نماز و حصیر نماز مخوان،یعنی روی خاک بنشین و بر آن نماز بخوان.
فقهاء عظام مستحباتی را برای این روز ذکر نموده‏اند که از جمله آنها، نماز را در صحرا بپا داشتن، خارج شدن امام با پای برهنه و پیاده، و توام با وقار و ذکر خدا، و سجده بر زمین و...
روز عید فطر روز اجر و گرفتن نتیجه امتحان است. قهرا در هر امتحانی نتایج‏یکسان نیست. شیخ صدوق(ره) نقل می‏نماید: امام حسن مجتبی(ع) گروهی از مردم را در روز عید فطر دید که به بازی و خنده مشغولند، حضرت رو به یاران خود کرد و فرمود:« خدای عز و جل ماه رمضان را محل مسابقه بندگان خود قرار داده است که به واسطه اطاعت‏خویش بسوی رضوان الهی پیشی می‏گیرند، پس گروهی سبقت گرفتند و پیروز و رستگار گشتند، و گروهی عقب ماندند و محروم شدند، پس عجب دارم از کسی که خندان است و به لهو و بازی مشغول است در روزی که نیکوکاران به اجر و ثواب رسیده و کوتاهی ورزان از آن بی‏فیض و محرومند، به خدا سوگند اگر پرده برداشته شود هر آینه نیکوکار به عمل نیک خویش و بدکار به عمل بد خود مشغول خواهد شد.» (۲۱)

    

ب) رابطه خود و مردم( بعد اجتماعی):

     
۱- ایجاد آمادگی برای ماه رمضان

در آستانه ماه مبارک، معصومان(ع) اهمیت و عظمت ماه مبارک رمضان را به مرمدم گوشزد نموده و آنان را به استفاده از این ضیافت الهی فرا می‏خواندند که در این زمینه خطبه‏های بسیار جالب از پیامبر اکرم(ص) و امیر المؤمنین(ع) و روایات تکان دهنده‏ای صادر شده است، که برای نمونه به ذکر دو روایت‏بسنده می‏کنیم:
امام صادق(ع) در آستانه ماه مبارک رمضان اینگونه به فرزندان خویش سفارش می‏فرمود:« نهایت کوشش خودتان را بنمایید که در این ماه روزی‏ها تقسیم می‏شوند، و سرآمد عمرها و اجلها نوشته می‏شود و در آن شبی است که عمل در آن ماه از عمل هزار ماه برتر و افضل است.»
ابو صلت می‏گوید: بر حضرت امام رضا(ع) در جمعه آخر شعبان وارد شدم. حضرت به من فرمود: «ای ابا صلت، بیشتر روزهای ماه شعبان گذشت، و این جمعه آخر ماه است پس در این باقیمانده آن کوتاهی مورز و سابق خود را جبران کن،... و بیشتر به دعا و استفغار و تلاوت قرآن بپرداز، و از گناهانت توبه کن، تا با خلوص در ماه خدا وارد گردی.» (۲۲)

۲- سفارش به تلاوت قرآن
اهل بیت عصمت و طهارت(ع) علاوه بر آنکه خود موفق به تلاوت قرآن بودند دیگران را به تلاوت آن سفارش می‏نمودند، و گاه نسبت‏به تلاوت بعضی سوره‏ها در بعضی از شبها عنایت‏ خاصی از خود نشان داده‏اند، توجه عزیزان را به چند روایت که دو نکته ذکر شده را در بر دارد جلب می‏نماییم.
وهب از امام صادق(ع) می‏پرسد خوب است در ماه رمضان در چند روز قرآن خوانده شود؟ حضرت فرمود: در سه روز به بالا.
امام باقر(ع) فرمود:« لکل شی‏ء ربیع و ربیع القرآن شهر رمضان‏» (۲۳) هر چیزی بهاری دارد و بهار قرآن ماه رمضان است.
از بین سوره‏های قرآن به تلاوت این سوره‏ها سفارش شده است.

۱و ۲: سوره عنکبوت و روم:
تلاوت این دو سوره در شب بیست و سوم ماه رمضان توصیه شده است.
امام صادق(ع) فرمود:« من قرا سورة العنکبوت و الروم فی لیلة ثلاث و عشرین فهو و الله یا ابا محمد من اهل الجنة‏» (۲۴) سوگند به خدا کسی که سوره عنکبوت و روم را در شب بیست و سوم رمضان بخواند از اهل بهشت است. البته این به معنای اقتضاء است که با وجود شرائطش چنین نتیجه‏ای را بدنبال خواهد داشت.

۳- سوره قدر در وقت‏سحر و افطار:
از امام زین العابدین(ع) روایت‏شده است:« من قرا انا انزلناه فی لیلة القدر عند فطوره و عند سحوره کان فیما بینهما کالمتشحط بدمه فی سبیل الله‏» (۲۵) کسی که سوره قدر را در هنگام افطار و سحر بخواند مانند کسی است که در این فاصله در راه خدا بخون خود غلتیده باشد.

و همین مضمون نیز از حضرت امام صادق(ع) روایت‏شده است. (۲۶)
و نیز از امام صادق(ع) نقل شده است که هر کسی که در هر شب ماه رمضان هزار بار سوره قدر را بخواند در شب بیست و سوم عجایبی را درک خواهد کرد. (۲۷) و در روایتی دیگر از آن حضرت اثر آن را در رسیدن انسان به سرحد نهایت‏یقین در امور اختصاصی اهل بیت(ع) قرار داده است که به واسطه دیدن بعضی از حقایق در عالم رؤیا به آن می‏رسد. (۲۸)

۴- سوره دخان:
شیخ صدوق روایت کرده است که مردی خدمت امام باقر(ع) رسید و پرسید چگونه من شب قدر را در هر سال شناسایی کنم؟ حضرت فرمود: «وقتی که ماه رمضان آمد هر شب یکبار سوره دخان را بخوان، وقتی که شب بیست و سوم فرا رسید به آنچه که می‏خواهی خواهی رسید.» (۲۹)

۳- کمک به مستمندان
یکی از علل و حکمتهای روزه این است که با ایجاد حالت گرسنگی و تشنگی انسان به یاد ضعیفان و مستمندان و تنگدستان بیفتد، و هر کسی به فراخور حال ووسع خود نسبت‏به آنان کمک نماید. (۳۰) ابن عباس می‏گوید: وقی که ماه رمضان فرا می‏رسید هر صاحب حاجتی که به نزد رسول خدا مراجعه می‏کرد حاجتش برآورده می‏شد. (۳۱) راجع به حضرت زین العابدین(ع) نقل است که هر روز ماه رمضان را صدقه می‏داد. (۳۲)

۴- افطاری دادن
این عمل در سیره معصومین(ع) بنحو کاملی مشاهده می‏شود. و از امام صادق(ع) روایت است که هنگامی که حضرت امام زین العابدین(ع) روزه می‏گرفت دستور می‏داد گوسفندی را سر می‏بریدند، و آن را تکه تکه ساخته و در دیگ می‏ریختند، آن حضرت در وقت غروب به دیگها سر می‏زد و در حالی روزه داشت‏بوی آبگوشت را استشمام می‏نمود، آنگاه می‏فرمود: کاسه‏ها را بیاورید این کاسه را برای فلان کس و دیگری را برای فلان بکشید، و همینطور کاسه‏ها را پر می‏کردند تا آبگوشت‏به اتمام می‏رسید، آنگاه خود با نان و خرما افطار می‏کرد. (۳۳)

۵- توجه بیشتر به زیردستان و گذشت از خطای آنان
از امام صادق(ع) روایت است که امام زین العابدین(ع) در ماه مبارک رمضان توجه خاصی به زیردستان و خدمتکاران خود داشت، و هرگاه یکی از آنها مرتکب خطایی می‏شد او را مورد عقوبت قرار نمی‏داد، و تنها گناه او را یادداشت می‏نمود، تا آنکه که شب آخر ماه رمضان فرا می‏رسید، همه آنان را گرد خود جمع می‏نمود، و کاغذهای خطایای آنان را بیرون می‏آورد و بر تک تک آنان می‏خواند و آنان به گناه خود اعتراف و اقرار می‏نمودند، پس از آن در میان ایشان برمی‏خاست و می‏فرمود:« با صدای بلند بگویید: ای علی بن الحسین، همان خدایت نیز خطاهایت را شمارش کرده است همانگونه که تو گناهانمان را شمردی، و در کتاب، تمام اعمال کوچک و بزرگ ثبت است، و همه اعمال در نزد او حاضر است همانگونه که اعمال ما در نزد تو حاضر بود( و تو بر آن ناظر بودی)، پس از ما درگذر همانگونه که تو امید عفو و گذشت داری، از ما درگذر تا که خدایت را بخشنده و رحیم یابی... ای علی بن الحسین، کوچکی مقام خود را در برابر خدای داور دادگری که به هیچ کس ظلم روا نمی‏دارد یادآور و از گناه ما درگذر،...» و حضرت در حالی که گریه و زاری می‏کرد مرتب این کلمات را می‏فرمود و آنان هم با وی هم آواز می‏شدند و می‏فرمود: بار خدایا تو به ما دستور دادی که از کسانی که به ما ظلمی روا داشتند درگذریم، ما بخود ظلم کردیم، پس از ما درگذر، که تو نسبت‏به آن سزاوارتری. تو به ما فرمودی که هیچ درخواست کننده‏ای را از در خانه‏هایمان رد نکنیم، ما به درگاه تو دست نیاز و درخواست‏بلند کرده‏ایم، و از تو طلب می‏نماییم، پس بر ما منت نه، و ما را محروم مساز... آنگاه رو به آنان می‏نمود و می‏فرمود: من از خطایای شما گذشتم، آیا شما نیز از من می‏گذرید؟
و آنان در پاسخ می‏گفتند: از تو گذشتیم ای آقای ما، و تو به ما هیچ بدی روا نداشتی، پس آن حضرت می‏فرمود بگوئید: بار خدایا: از علی بن الحسین درگذر، همانگونه که او از ما گذشت، و او را از آتش آزاد آن همانطوری که او ما را از بندگی رهانید، و آنان آمین گفتند، و حضرت فرمود: بروید که از شما گذشتم، و همگی شما را آزاد کردم، و همگی آنان را آزاد می‏فرمود. (۳۴)

۶- حفظ حریم دین و حرمت زمان
حفظ عفت عمومی جامعه از جمله مهمترین وظایف نظام اسلامی است‏به عنوان نمونه حد شرابخوار ۸۰ تازیانه است، ولی اگر در ماه رمضان شراب خورده شود حالت دیگری دارد، نجاشی شاعر در روز ماه رمضان شراب خورد، او را بنزد امیر المؤمنین آوردند، حضرت پس از یک شب زندان کردن او، و اجرای حد شرعی شرابخواری( ۸۰ ضربه)، ۲۰ ضربه شلاق اضافی، بخاطر شکستن حرمت ماه رمضان بر او زد. (۳۵) و در برخی روایات او پذیرای ۳۹ ضربه اضافی بدان جهت‏شد. (۳۶)
۷- آزادی اسیران
بنابر نقل برخی از روایات حضرت رسول اکرم در ماه رمضان تمامی اسیران را آزاد می‏ساخت. (۳۷) البته این مربوط به حفظ مصالح عمومی اسلام و مسلمین است و تشخیص آن به دست‏حاکم شرعی و ولی امر مسلمین است.
این نوشته چکیده‏ای است گویا از کتابی که توسط این نویسنده در دست نگارش است، که امید است‏به فضل الهی تقدیم محضر دانش پژوهان و شیفتگان معارف گردد.
     
پی‏‌نوشت ها:
۱- اقبال الاعمال، سید بن طاووس، ۷۰.
۲- من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، ۲: ۱۵۶/۲۰۱۸.
۳- الکافی(فروع)، شیخ کلینی، ۴:۸۸/۸، وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ۱۰: ۳۰۹/۱۳۴۷۸۶( چاپ آل البیت).
۴- بحار الانوار، علامه مجلسی، ۹۸/۵.
۵- همان، ۹۸/۱۶۰، دعائم الاسلام ۱/۲۸۲.
۶- دعائم الاسلام ۱/۲۸۲.
۷- بحار الانوار، ۹۸/۱۶۹.
۸- الکافی ۴: ۹۵/۱، من لا یحضره الفقیه ۲:۱۰۶/ ۱۸۵۰، تهذیب الاحکام، شیخ طوسی، ۴: ۱۹۹/۵۷۶، المقنعة، شیخ مفید، ۵۱، مصباح المجتهد، شیخ طوسی، ۵۶۸، وسائل الشیعه ۱۰: ۱۴۷/۱۳۰۷۰.
۹- تهذیب الاحکام ۴: ۲۰۰/۵۷۸، بحار الانوار ۹۸/۱۵.
۱۰- بحار الانوار ۹۶، ۳۱۴/۱۵.
۱۱- الکافی ۴: ۱۵۲/۱، وسائل الشیعه ۱۰:۱۵۷/۱۳۱۰.
۱۲- تهذیب الاحکام ۴:۱۹۸/۵۶۹، وسائل الشیعه ۱۰: ۱۴۶/۱۳۰۶۷.
۱۳- بحار الانوار، ۹۶/۳۱۵.
۱۴- الکافی ۴:۱۵۲/۴، وسائل الشیعه ۱۰: ۱۵۸/۱۳۰۵.
۱۵- بحار الانوار ۹۸/۱۲.
۱۶- اقبال الاعمال ۱۹۵ و ۲۳۷، وسائل الشیعه ۳: ۳۲۷/۳۷۷۹ و ۳۷۸۳، بحار الانوار ۹۸/۱۲.
۱۷- بحار الانوار ۹۸/۵۸.
۱۸- همان ۹۸/۱۶۰.
۱۹- الکافی ۴: ۱۷۵/۴، من لا یحضره الفقیه ۲: ۱۸۹/۲۱۰۵، اقبال الاعمال ۱۰۷، بحار الانوار ۹۸/۴ و ۱۵۰.
۲۰- فضائل الاشهر الثلاثة، شیخ صدوق ۱۳۸/۱۴۹، وسائل الشیعه ۱۰: ۳۶۵/۱۳۶۱۷، بحار الانوار ۹۸/۱۷۲.
۲۱- من لا یحضره الفقیه ۲: ۱۷۴/۲۰۵۷.
۲۲- الکافی ۴: ۶۶/۲، تهذیب الاحکام ۴:۱۹۲/۵۴۷، وسائل الشیعه ۱۰: ۳۰۵/۱۳۴۸۱.
۲۳- عیون اخبار الرضا ۲: ۵۱/۱۹۸.
۲۴- الکافی ۲: ۴۶۱/۱۰، ثواب الاعمال، شیخ صدوق، ۱۲۹/۱، معانی الاخبار، شیخ صدوق، ۲۲۸/۱، امالی الصدوق ۵۷/۵، المقنعة ۵۰، وسائل الشیعه ۱۰: ۳۰۲/۱۳۴۷۲، بحار الانوار ۹۶/۳۸۶.
۲۵- ثواب الاعمال ۱۳۶/۱، تهذیب الاحکام ۳:۱۰۰/۲۶۱، مصباح المتهجد ۵۷۱، المقنعة ۵۰، وسائل الشیعه ۱۰: ۳۶۱/۱۳۶۱۱، بحار الانوار ۹۸/۱۶۵.
۲۶- اقبال الاعمال ۱۱۴، وسائل الشیعه ۱۰: ۱۴۹/۱۳۰۷۶، بحار الانوار ۹۸/۱۱.
۲۷- بحار الانوار ۹۷/۳۴۴.
۲۸- همان ۹۶/۳۷۹.
۲۹- مصباح المتهجد ۵۷۱، المنقعة ۵۰، وسایل الشیعه ۱۰: ۳۶۲/۱۳۶۱۲، بحار الانوار ۹۸/۱۶۵.
۳۰- الکافی ۱: ۱۹۶/ ۸، امالی الصدوق ۳۸۸، وسائل الشیعه ۱۰: ۳۶۲/۱۳۶۱۲، بحار الانوار ۹۶/۳۷۹.
۳۱- الکافی ۴: ۱۸۱/۶، علل الشرائع، شیخ صدوق ۳۷۸/۱، فضائل الاشهر الثلاثه ۱۰۲، المناقب ۴/۶۸، وسائل الشیعه ۱۰: ۸/۱۲۶۹۹ و ۲۱۷۰۰ و ۱۰: ۷/۱۲۶۹۷، بحار الانوار ۹۶: ۳۷۵/۶۲ و ۹۶: ۳۶۹/۵۰.
۳۲- بحار الانوار ۹۶/۳۶۳.
۳۳- اقبال الاعمال ۶۴، بحار الانوار ۹۸/ ۸۲.
۳۴- المحاسن، الشیخ ابو جعفر احمد بن محمد بن ابی خالد البرقی، ۳۹۶/۶۷، وسائل الشیعه ۱۰:۱۴۰/۱۳۰۴۹، بحار الانوار ۹۶/۳۱۷.
۳۵- اقبال الاعمال ۲۶۰، وسائل الشیعه ۱۰:۳۱۷، بحار الانوار ۹۸/۱۸۶.
۳۶- الکافی ۷: ۲۱۶/۱۵، من لا یحضره الفقیه ۴:۵۵/۵۰۸۹، تهذیب الاحکام ۱۰: ۹۴/۳۶۲، وسائل الشیعه ۲۸: ۲۳۱/۳۴۶۳۲
۳۷- دعائم الاسلام، قاضی نعمان ۲: ۴۶۴/ ۱۶۴۴، مستدرک الوسائل، محدث نوری ۱۸: ۱۱۳.
۳۸- بحار الانوار ۹۶/۳۶۳.

مولوی نذیر احمد سلامی عضو شورای عالی مجمع جهانی تقریب مذاهب  ضمن تبریک فرارسیدن ماه صبر ، استقامت ، بندگی و عبادت به امت اسلامی و خصوصا ملت شریف ایران، بیان نمود: فلسفه روزه ماه مبارک رمضان، در واقع تلنگری به انسان ها است که به خود آیند و ذخیره و اندوخته ای برای آخرت خود جمع آوری کنند.

وی در ادامه با اشاره به فلسفه تکلیف روزه بر انسان ها، افزود: اگر موجودات زنده را به سه بخش تقسیم کنیم؛ عبارتند از: فرشتگان ، جن و انس و حیوانات، در فرشتگان یک بعد یعنی معنویت دیده می شود و در حیوانات مادیات نمایان است.

وی اضافه کرد: جن و انس دوبعدی هستند؛ در واقع دو جنبه معنویت و مادیت را در خود دارند و از این منظر هر دو بعد در انسان مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

مولوی نذیر سلامی عضو خبرگان رهبری اذعان داشت: همواره دو بعد معنویت و مادیت در حال نبرد می باشند، اگر بعد ملکوتی و معنویت مغلوب شود طبیعتا بعد حیوانی و مادیت غالب خواهد شد.

وی عنوان کرد: خداوند متعال در جهت حفظ بعد معنویت و ارتقای آن و غالبیت بر بعد حیوانی و مادیت، تدابیری به مانند عمل به دستورات الهی و احکام شرعی را تاکید نموده است که در این میان موثرترین نقش را روزه گرفتن دارد.

مولوی سلامی، تصریح کرد: خداوند متعال در تایید این مسئله در قرآن کریم می فرماید: « يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا كُتِبَ عَلَيكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذينَ مِن قَبلِكُم لَعَلَّكُم تَتَّقونَ»؛ ای افرادی که ایمان آورده‌اید روزه بر شما نوشته شده، همان‌گونه که بر کسانی که قبل از شما بودند نوشته شد؛ تا پرهیزکار شوید.

وی گفت: پیامبر اسلام فرمودند: «تخلقوا باخلاق الله». یعنی متخلق به اخلاق خداشوید؛ به زبانی روشن تر این است که از اخلاقیات پرودگار عالم این است که از مادیت و لذایذ ذنیوی پاک و مبرا می باشد.

عضو شورای عالی مجمع تقریب اظهار داشت: اگر انسان از غرایض و بعد حیانی خود تبعیت کند نه تنها ابعاد حیوانی خود را بروز داده است بلکه قرآن کریم در این ارتباط می فرماید: « أُولَٰئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ»؛ آنان مانند چهارپایانند بلکه بسی گمراه‌ترند زیرا حیوان مکلف نیست و مسئولیتی ندارد.

وی با اشاره به حدیثی از پیامبر اسلام که می فرماید: « مَنْ صَامَ رَمَضَانَ إِیمَاناً وَ احْتِسَاباً غُفِرَ لَه ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَنْ قَامَ لَیلَةَ الْقدْرِ إِیماناً وَ احْتِسَاباً غفِرَ لَه ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ»، گفت: هر کس ماه رمضان را از روی ایمان و برای خدا و پاداش او روزه بگیرد، گناهان گذشته اش آمرزیده می شود و هر کس شب قدر را از روی ایمان و به امید پاداش الهی به عبادت قیام کند، گناهان گذشته اش بخشوده می گردد.

وی در پایان تاکید کرد: در پایان باید به ظرفیت عظیم وحدت آفرینی ماه مبارک رمضان اشاره نمود که می تواند زمینه ساز وحدت امت اسلامی باشد؛ زیرا رفتار و عملکرد هماهنگ امت اسلامی یک نوع همگرایی فزاینده ای را خواهد ساخت که افکار واندیشه ها را به یکدیگر نزدیک خواهد کرد.

اگرچه سوار بر موج زندگی ماشینی وتکنولوژی روز آمد ارتباطی و شبکه های مجازی و در دو سال اخیر نیز با شیوع ویروس کرونا برخی از این آیین های رمضانی از جمله نماز تروایح که به نماز دست جمعی معروف است و افطار دهی در مساجد با انبوه جمعیت تا حد زیادی کمرنگ شد، ولی اهل سنت قوم ترکمن در راز و جرگلان استان خراسان شمالی با همراه کردن جوانان برخی از این سنت های و آیین های رمضانی را دست به دست ادامه می دهند.

" ای گورمک " یا همان رویت هلال ماه رمضان 

گرچه اهل سنت استان خراسان شمالی در اعلام ماه رمضان و عید فطر خود را تابع استفتاء دفتر رهبر معظم انقلاب اسلامی و گوش به زنگ اعلام نظر حاکم اسلامی می دانند و هر سال نیز این تبعیت خود را از ولی فقیه با انتشار بیاینه اعلام می کنند ،ولی این بدان معنا نیست که برادران اهل سنت منطقه ترکمن نشین بخش جرگلان در شمال شهرستان بجنورد بخواهند خود را از ثواب رویت هلال ماه رمضان و حتی شووال یا همان " ای گورمک " محروم کنند، چرا که یکی از باورهای دیرین ترکمن های اهل سنت این منطقه مرزی، ثواب رویت ماه در آسمان یا به تعبیر اهالی آن « آی گورمک» است به گونه ای که نگاه غالب اهالی ترکمن از زن و مرد تا کوچک و بزرگ در آخرین شب از ماه شعبان به سمت آسمان برای دیدن هلال ماه رمضان است تا از ثواب آن بهره مند شوند و بر این باورند که دیدن ای گورمک سبب بینایی بهتر چشم می شود.

 

 

امام جمعه اهل سنت شهر یکه صعود شهرستان  رازورجرگلان  می گوید :  فردی که هلال ماه نو در ماه رمضان را می‌بیند آیه شریفه ۱۸۹ سوره بقره را قرائت می‌کند و با خوشحالی به دیگران اعلام می‌کند که ماه را دیده است.

آخوند رحیم صمدی افزود: رسم بر آن است که هر فردی که در آن شب  ماه را رویت می کند، دست خود را به سوی آسمان دراز می‌کند و به پیشانی می کشند و می گویند؛ خداوند دیدن ماه مبارک رمضان را سال آینده نیز قسمت ما نماید.

افطاری دادن با نان سنتی 
اگرچه امسال به دلیل شیوع ویروس کرونا خبری از سفره های افطاری در مساجد رازوجرگلان نیست ولی به گفتۀ یکی از شهروندان ترکمن، هر ساله در بین اهل سنت رسم بر این است که هر روز هر یک از اهالی، نان محلی قتلمه، بیشمه و آش درست می‌کنند و آن را به مسجد محله خود می‌فرستند تا نمازگزاران پس از اقامه نماز روزه خود را با آن افطار کنند.

 

آنا جمال حمیدیان یکی از بانوان ترکمن راز و جرگلان در استان خراسان شمالی در مورد طرز پخت این نان می گوید : در اصطلاح ترکمن هر آنچه به بر روی آتش پخته می شود، بیشمه نام دارد و نان محلی بیشمه که طرفداران زیادی دارد ،  ابتدا تخم مرغ‌ها را در ظرفی هم بزنیم و بعد شکر، شیر، روغن و بکینگ پودر به آن اضافه کنیم  و بعد با دست و یا با دستگاه همزن برقی آنها را به هم می زنیم تا به قولی پف کند و بعد از مقداری آرد به آن اضافه می شود و آنقدر ورز داده می شود تا این که به خمیر نرم تبدیل شود به گونه ای که دیگر به دست نچشبد.

خانم حمیدیان اضافه کرد : بعد از این که به قول معروف خمیر «ور» آمد تکه‌های کوچکی از خمیر را بر می داریم و به شکل نزدیک به لوزی برش زده و به درون روغنی که قبلا به خوبی داغ شده می‌اندازیم تا در حرارت ملایم پخته شود و بیشمه ها به رنگ طلایی در آید.
                         

 

نماز تراویح
خواندن نماز تراویح یکی از صحنه های بیاد ماندنی دیگر ماه رمضان  است که پس از افطار همچون بسیاری از مناطق اهل سنت نشین کشور در بین مرزنشینان خراسان شمالی نیز اقامه می شود و با وجود همه گیری ویروس کرونا در این منطقه که در الگوی رنگ بندی زرد و نارنجی کرونایی قرار دارد، این نماز با رعایت پروتکل های بهداشتی در خانه و یا مساجد اقامه می شود.

مدرس حوزه علمیه محمدیه اهل سنت رازوجرگلان در این خصوص به خبرنگار ایرنا گفت: روزه داران پس از افطار در خانه و یا با حضور در مساجد نماز تراویح را که  ۲۰ رکعت  نماز است، اقامه می کنند و در این میان در برخی از مساجد نیز همراه با نماز تراویح، ختم قرآن نیز برپا می‌شود. به این ترتیب که در طول یک هفته،  نمازگزاران در قالب همان نماز تراویح، قرآن نیز ختم می کنند.

 

 

آخوند محمد محمدی در توضیح چگونگی اقامه نماز تروایح می گوید در نماز تروایح همراه با ختم قرآن، امام جماعت در هر رکعت از نمازهای دو رکعتی،  پس از حمد به جای سوره های کوتاه، از نخستین آیات سوره بقره آغاز می کند و در هر رکعت بخشی از قرآن را از حفظ می‌خواند و در رکعت‌های بعدی ادامه  نیز آن را ادامه می دهند و به این ترتیب در طول یک هفته یا حتی زودتر، قرآن را به جماعت و در قالب نماز تراویح، ختم می‌کنند.

«یارمضان» آیین شب چهاردهم
آیین رمضان خوانی از آداب و رسوم ویژه ترکمن های خراسان شمالی است که در شب چهاردم ماه مبارک رمضان همزمان با ولادت امام حسن مجتبی (ع)  پس از اقامه نماز عشا و تراویح، دسته‌هایی  از جوانان در بیرون مسجد هر محله تشکیل می‌شود و در این آیین طلبه یا غزل‌خوان خوش صدا در روستا به همراه شماری از جوانان به راه می‌افتد و اشعاری را با مضمون فضیلت‌های این ماه و اعلام این که نیمی از ماه مبارک سپری شد، مردم را تشویق به ادامه روزه داری می کند  و پس از هر مصرع، همراهان ندای  «الاو» یا « الله» و «یا رمضان» سر می دهند.

 

 

آیین شب قدر «قدر گجه سی»
شب قدر در بین  ترکمن های  سنی مذهب این منطقه نیز همانند دیگر مسلمانان قدر و قیمت بی شماری دارد و به گفته آخوند صمدی، اهالی بر این باروند در این شب هر کس تا صبح بیدار بماند و مشغول عبادت و ستایش باشد، گناهانش پاک می شود.

وی افزود: ترکمن‌ها در بین شبهای قدر ، برای شب ۲۷ ماه مبارک رمضان احترام خاصی قائل هستند در این شب برای پذیرایی از میهمانانی که در خانه شان افطار می کند ، سفره‌های رنگین می‌چینند.

امام جمعه اهل سنت رازوجرگلان با بیان اینکه این مراسم معنوی، همواره در اغلب مساجد اهل سنت خراسان شمالی برگزار می‌شود، یادآور شد: بسیاری از روزه‌داران در این مجالس پرفیض که با قرائت قرآن، دعا و مناجات و مدح پیامبر(ص) زینت می یابد، شرکت می کنند.

ادای فطریه «باش پیطره»
ادای فطریه در میان اهل سنت رسم دیگری است که معمولا در چند روز آخر ماه رمضان، قبل از نماز عید سعید فطر انجام می شود و طبق اعلام نظر روحانیون ترکمن برای هر فرد خانواده، مبلغی تعیین و به افراد نیازمند پرداخت می شود و در فقه اهل سنت پرداخت فطریه واجب است.

آخوند محمدی افزود: معمولا مقدار معینی از قوت غالب مردم هر منطقه مبنای پرداخت آن است که در بین ترکمن‌های این منطقه مبنای پرداخت فطریه گندم است که مبلغ ریالی آن از سوی علما تعیین و اعلام می‌شود.

عید سعید فطر با نو نوار کردن لباس و خانه 
در روزهای پایانی ماه مبارک رمضان  مردم تلاش می‌کنند زودتر از دیگران هلال ماه شوال را روِیت کنند و به نوعی هر کس که هلال ماه شووال را رویت می کند، آن را به اطلاع دیگر روزه داران نیز می رساند تا بنا بر اعتقادات مذهبی با پیشوازی در اعلام ماه شووال ثواب بیشتری ببرد.

مدرس حوزه علمیه اهل سنت رازوجرگلان می گوید : ترکمن‌ها در چند روز آخر ماه مبارک رمضان با انجام خانه تکانی و خرید لباس نو به استقبال عید فطر می‌روند، و  در روز عید فطر، مردم صبح زود از خواب بیدار می شوند، لباس های جدید و پاک می پوشند و به مسجد می روند و در آن جا همه به امامت امام مسجد نماز عید می خوانند.
 

 

آخوند محمدی افزود: امام مسجد قبل از شروع مراسم، شکل خواندن نماز عید را به نمازگزاران یاد آوری و خطبه ها را می خواند و به مردم را به انجام اعمال نیکو فرا می خواند و بعد از نماز نیز مردم عید  با پخش شیرینی عید فطر را به هم تبریک می گویند.

استان خراسان شمالی طبق سرشماری نفوس ومسکن ۱۳۹۰ حدود ۸۶۳ هزار نفری جمعیت دارد که در ۲۴ شهر و بیش از یک هزار روستا سکونت دارند که بخشی از این جمعیت را اهل سنت و قوم ترکمن تشکیل می دهند که در شهرستان راز و جرگلان ،بجنورد  و مانه و سملقان سکونت دارند.