
emamian
ملاک دوست گیری در قرآن كریم
مترادف واژه دوست، در قرآن كریم، كلماتی مثل صدیق، خلیل، خَلطاء، وَدَّ، ولی و اخوه آمده است.
قرآن كریم، در یك قانون كلّی همه مؤمنین را با هم دوست و برادر می داند، و انتظار دارد، نگاه مؤمنین به همدیگر از همین منظر باشد. قرآن كریم در این راست می فرماید: إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ ...(۱) پس با توجّه به این آیه، همه ی مؤمنین با همدیگر دوست و برادر هستند، و باید برای پیشرفت در امور دنیوی و اخروی خود كمك حال همدیگر باشند و اگر در انتخاب دوست دقّت نكنیم، موجب افسوس در روز قیامت می شود. در قرآن كریم،از قول دوزخیان آمده: یا وَیلَتَی لَیتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلانًا خَلِیلا(۲) ای وای بر من، كاش فلان (شخص گمراه) را دوست خود انتخاب نكرده بودم.
صحنه ی قیامت، صحنه ی ندامت و پشیمانی است و یكی از موارد حسرت خوردن انسان ها در آن روز، تأسف بر انتخاب رفیق بد است، كه او را از راه راست منحرف كرده است.
بدون شك عامل سازنده ی شخصیت انسان ـ بعد از اراده و خواست و تصمیم او ـ امور مختلفی است كه مهمّ ترین آن ها همنشین و دوست و معاشر است، چرا كه انسان خواه ناخواه تأثیرپذیر است و بخش مهمّی از افكار و صفات اخلاقی خود را از طریق دوستانش می گیرد.(۳)
در آیه ای دیگر از قرآن كریم، به یكی از حالات دوستان بد و صفات زشتی كه دارند، پرداخته می شود و این كه فقط مؤمنین می تواند برای شما دوستان خوبی باشند.... وَ إِنَّ كَثِیرًا مِنَ الْخُلَطَاءِ لَیبْغِی بَعْضُهُمْ عَلَی بَعْضٍ إِلا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَقَلِیلٌ مَا هُمْ ...(۴) بسیاری از دوستان و افرادی كه با هم سر و كار دارند به یكدیگر ستم می كنند، مگر كسانی كه ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده اند، امّا عده آنان كم است.
آری آن ها كه در معاشرت و دوستی حق دیگران را به طور كامل رعایت كنند و كمترین تعدی بر دوستان خود روا ندارند، كمند، تنها كسانی می توانند، حقّ دوستان و آشنایان را به طور كامل عادلانه ادا كنند كه از سرمایه ایمان و عمل صالح بهره كافی داشته باشند.(۵)
آیه ی دیگر در این مورد، توصیفی از صحنه های قیامت است، كه نشانگر حال دوستان در آن روز می باشد. الْأَخِلاَّءُ یوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلاَّ الْمُتَّقِینَ(۶) دوستان در آن روز دشمن یكدیگرند، مگر پرهیزگاران.
بله تبدیل شدن دوستی هایی كه بر پایه گناه و فساد باشد به عداوت، در آن روز طبیعی است، چرا كه هر كدام از آن ها دیگری را عامل بدبختی و بیچارگی خود می شمرد و تنها انسان های با تقوی هستند كه پیوند دوستی آن ها هم در زندگی دنیا و هم در سرای آخرت موجب بركت می باشد و این به خاطر آن است كه محور دوستی آنان خداوند تبارك تعالی می باشد، نتایج پربار این دوستیها در قیامت آشكارتر می شود.(۷)
آیه بعد نشانگر یك قانون كلّی است، كه مؤمنین در هیچ زمان و حالی دشمنان خدا و رسول او را دوست خود قرار نمی دهند.
... لا تَجِدُ قَوْماً یؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ یوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ...(۸) هیچ قومی را كه ایمان به خدا و روز رستاخیز دارند نمی یابی كه با دشمنان خدا و رسولش دوستی كنند ... .
آری در یك دل دو محبّت متضاد نمی گنجد و با ایمان واقعی و كسی است كه با دوستانی رفاقت می كند كه در خط خدا و رسول او باشند.
پی نوشتها
۱. حجرات: ۴۹: ۱۰.
۲. فرقان: ۲۵: ۲۸.
۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۵۳ هـ . ش، ج۱۵، ص ۷۲.
۴. ص: ۳۸: ۲۴.
۵. نمونه، ج ۱۹، ص ۲۴۲.
۶. زخرف: ۴۳: ۲۷.
۷. تفسیر نمونه، ج ۲۱، ص ۱۱۰.
۸. مجادله: ۵۸: ۲۲.
دلائل وجوب حجاب در قرآن
حجاب درلغت به معناي پوشيدن و پرده، به كار رفته و در هيچ موردي به طوراصالي به معناي نوع، سبك پوشيدن و نوع سبك لباسي كه پوشيده مي شود، اطلاق نشده است. در اصطلاح فقهي نيز براي رساندن معناي پوشش زنان، از لغت حجاب استفاده نشده و نمي شود، بلكه از لغت «سَتر» كه به طور دقيق، در معناي پوشش و پوشاندن است، استفاده مي شود.
در مورد ميزان و مقدار پوشش بدن كه در شرع اسلام براي زنان واجب شمرده شده است، با نگاهي به رساله هاي عمليّه مراجع تقليد، مي توان دريافت كه حجاب صحيح و واجب عبارت است از: پوشانيدن تمام بدن به جز قرص صورت و دو دست (از مچ دست تا سر انگشتان) امّا اين تعريف فقهي، تعريف حداقلي است كه استاد شهيد مرتضي مطهري خاطر نشان ساخته است: پوشش (و حجاب زن) در اسلام اين است كه زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه گري و خودنمايي نپردازد.(۱)
بنابراين مقصود از حجاب اسلامي، آن پوششي است كه داراي اين دو ويژگي باشد: ۱. حدود شرعي پوشش در آن رعايت شده باشد. ۲. با خودنمايي و جلب نظر نامحرمان همراه نباشد.
طبق اين تعريف حجاب امري نيست كه فقط به موضوع پوشش مرتبط باشد، بلكه امري رفتاري نيز هست.
پس بدحجاب كسي نيست كه حد واجب شرعي را رعايت نمي كند، ممكن است كسي اين حدود را به طور كامل رعايت كند، ولي در عين حال وضع ظاهرش، نوع رفتارش با مردان، نوع سخن گفتنش، نوع راه رفتنش، حتّي نوع نگاهش به افراد و اطرافش و در يك كلام، نوع رفتار ارتباطي او در اجتماع به گونه اي باشد كه توجّه نامحرمان را به خود جلب نمايد و ممكن است اين جلب نظر غير آگاهانه و غيرعمدي باشد، زيرا زنان به علت مطلوبيّت هاي طبيعي كه خواه ناخواه در ظاهر و جسم خود،در نظر مردان دارند و نيز به علت مطلوبيّت ها و جذابيّت هايي كه مي توانند آگاهانه يا ناآگاهانه (براساس تربيت نادرست) به رفتار خود در منظر مردان ببخشند، مورد توجّه مردان قرار مي گيرد. بنابراين هر قدر اين اقسام زيبايي ها از جانب زنان بيشتر در دسترس مردان باشد (يعني عرضه از سوي زنان بيشتر باشد) تقاضا از سوي مردان بيشتر مي باشد.
قرآن كريم، كتاب هدايت انسان ها از ظلمت به سوي نور، در زمينه ي پيشگيري از مفاسد اخلاقي و اجتماعي دستورات و مقررات ويژه اي را در مورد حجاب بانوان دارد كه به برخي از آنان پرداخته مي شود:
۱. جلباب (روپوش هاي بلند و چادر) پوشش كامل:
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لأزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَي أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا(۲) اي پيامبر! به همسرانت و دخترانت و به زنان مؤمنين بگو: خود را با جلبابهايشان (روپوش هاي بلند و چادر) كاملاً بپوشانند كه اين پوشش براي اين كه (به عفت و وارستگي) شناخته شوند، بهتر است تا (از معرض هوسرانان) آزاد باشند و مورد اذيت قرار نگيرند (و اگر تاكنون كوتاهي و خطائي از آنها سرزده) خداوند همواره غفور و رحيم است.
اين آيه به اصل وجوب حجاب براي زنان تصريح و به يكي از فلسفه هاي حجاب، كه عدم آزار از ناحيه ي مزاحمهااست اشاره كرده است.
۲. زنان نيز از نگاه به نامحرم بپرهيزند و عفت خويش را پاس دارند:
وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها(۳) و به زنان با ايمان بگو كه چشم هاي خود را از نگاه هوس آلود به نامحرم فرو گيرند و دامان خويش را از آلودگي ها حفظ كنند و زينتها و مواضع بدنشان را به مردان بيگانه نشان ندهند، مگر آن چه را كه ظاهر است.
و در مسأله ي «الا ما ظهر» بايد به نظر و فتاواي مراجع تقليد مراجعه و عمل شود.
۳. سر و سينه زنان پوشيده باشد:
وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلي جُيُوبِهِنَّ وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ(۴) زنان مؤمن، بايد سر و سينه خود را با مقنعه (يا چيزي كه كاملً سر و اطراف صورت و سينه را فرا گيرد) بپوشانند و زينت خود را براي غير از شوهر و محارم ديگر آشكار نكنند.
بنابراين بعضي از روسري هاي موجود و نحوه استفاده فعلي از آن ها، حجاب مورد نظر قرآن كريم، را تأمين نمي كند.
تخطي از مقررات الهي و شكستن حريم عفاف و حيا موجب وقوع در عذاب دردناك الهي خواهد شد كه خداوند مي فرمايد:
إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفاحِشَة فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيا وَ الاخره وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ(۵) كساني كه دوست دارند زشتي ها در ميان مردم با ايمان شيوع يابد، عذاب دردناكي براي آن ها در دنيا و آخرت است و خداوند مي داند و شما نمي دانيد.
در اهميّت حجاب و اثرات مخرّب بي حجابي هزاران صفحه با استفاده از آيات و روايات و واقعيات جامعه مي توان نوشت.
پی نوشتها
۱. مطهري، مرتضي، مسأله حجاب، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۶۶، ص ۷۸.
۲. احزاب: ۳۳: ۵۹.
۳. نور: ۲۴: ۳۱.
۴. نور: ۲۴:۳۱.
۵. نور: ۲۴: ۱۹.
۶. كليني، محمد بن يعقوب، اصول كافي، بيروت، دارالتعريف، چاپ چهارم، ۱۴۰۱ هـ ق، ج ۲، ص ۳۵۶.
۷. اين حديث معروف به حديث معراج است كه تفصيل آن را مي توانيد در منابع زير ملاحظه نماييد: حر عاملي، محمد، وسائل الشيعه، قم، انتشارات آل البيت، ۱۴۱۴ هـ ق، ج۱۴، باب ۱۱۷، حديث ۷، مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، بيروت، دارالحياء التراث العربي، ۱۴۰۳ هـ . ق، ج ۱۰۳، ص ۲۴۵ و ج۱۸، ص ۳۵۱.
پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی بهمناسبت آغاز به کار یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی
در این پیام که صبح امروز حجتالاسلام والمسلمین محمدیگلپایگانی آن را در افتتاحیه یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی قرائت کرد، رهبر انقلاب با ابراز خرسندی از آغاز دور جدید مجلس و رخ نمایاندن این پیشانیِ باشکوه و درخشان مردمسالاری اسلامی در برابر چشم جهانیان، از همت و انگیزه ملت برای تشکیل مجلس تشکر کردند و به منتخبان جدید تبریک گفتند.
ایشان تعبیر امام راحل مبنی بر در رأس امور بودن مجلس را جامعترین توصیف برای شأن و وظیفه مجلس دانستند و افزودند: اگر قانون را راه کشور به سمت قلهها و مقصدهای معین شده در قانون اساسی بدانیم، مجلس، متعهدِ این ریلگذاری و رهگشایی حیاتی است.
حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر لزوم حرکت همگان در مسیر قانون، به ظرفیتهای موجود برای ضمانت اجرای قانون در قوه قضائیه و همچنین در خود مجلس نظیر حق تحقیق و تفحص، حق ردّ و قبول مدیران ارشد دولت و حق تذکر، سؤال و استیضاح اشاره کردند و گفتند: اگر قانون، درست و بسنده و قابل اجرا باشد و از ضمانتهای اجرای آن بهدرستی استفاده شود، کشور به هدفهای والای خود دست مییابد.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر نقش اساسی نمایندگان در نشاندن مجلس در جایگاه شایسته آن، افزودند: آنگاه که نمایندگان مجلس با شناخت درست از شرایط و اولویتهای کشور و با کارشناسی، حضور فعال و منظم، پاکدستی و امانتداری، وظایف خود را انجام دهند، مجلس نقطه امید مردم و نقطه اتکاء مجریان و به معنی حقیقی در رأس امور کشور خواهد بود.
حضرت آیت الله خامنهای، سرگرم شدن به حواشی زیانبار، وارد کردن انگیزههای ناسالم شخصی و جناحی، سهلانگاری در کار و دستهبندیهای ناسالم قومی و منطقهای را آفات عمده نمایندگی مجلس دانستند و با تأکید بر اقتصاد و فرهنگ بهعنوان دو اولویت اصلی کشور، گفتند: در باب اقتصاد، علاوه بر مشکلات عمده مشهود، نمره مطلوبی در باب عدالت در دهه پیشرفت و عدالت بهدست نیاوردهایم و این واقعیتِ ناخواسته باید همه را به تلاش فکری و عملی در باب معیشت طبقات ضعیف به مثابه اولویت وادار سازد.
ایشان برای رفع این نقیصه، اصلاح خطوط اصلی اقتصاد ملی مانند «اشتغال، تولید، ارزش پول ملی و تورم» و «مبنا قرار دادن سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی» را مورد توجه قرار دادند و با اشاره به یک وظیفه نزدیک مجلس یعنی تنظیم برنامه هفتم توسعه کشور خاطرنشان کردند: توجه به این وظیفه و نیز توجه به کاهش نقش تعیینکننده نفت خام در منابع مالی دولت که فرصت مغتنمی برای ترسیم خط اقتصادی کشور است، توصیه دیگر اینجانب به شما عزیزان است.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر رعایت تقوا و انصاف و اجتناب از حُب و بغضهای شخصی و جناحی در انجام وظیفه نظارتی مجلس، افزودند: همکاری نمایندگان با یکدیگر، درهمتنیدگی تجربه مجربان با شور و حرارت جوانان و تازهواردان، مسابقه در عملِ پاکیزه و نیکو و عدم مسابقه در احراز این یا آن جایگاه، موضعگیریهای انقلابی در حوادث مهم جهانی و داخلی، اهتمام به مرکز پژوهشها و دیوان محاسبات، صدور آرامش و اطمینان به افکار عمومی کشور در نطقها، تعامل برادرانه با قوای مجریه و قضائیه، نسخ قوانین زائد و مزاحم و اجتناب از تکثر و تراکم قوانین، توصیههای دیگر این جانب به شما نمایندگان ملت است.
حضرت آیت الله خامنهای با ابراز اطمینان از اینکه رعایت این سرفصلها به ملت ثابت خواهد کرد انتخاب آنان درست بوده و میل به حضور در انتخابات را افزایش خواهد داد، در پایان از نمایندگان دوره پیش مجلس بویژه از رئیس پر انگیزه و پر تلاش آن آقای دکتر لاریجانی قدردانی کردند.
قالیباف با ۲۳۰ رای رئیس مجلس شد
دومین نشست علنی یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی دقایقی قبل به ریاست حجتالاسلام سید رضا تقوی رئیس سنی مجلس آغاز شد.
در این نشست قرار است رئیس و هیأت رئیسه مجلس یازدهم به طور دائم و به مدت یکسال انتخاب شوند.
گفتنی است در جلسه عصر روز گذشته فراکسیون انقلاب اسلامی نامزدهای هیأت رئیسه مجلس یازدهم از سوی فراکسیون اکثریت مشخص شدند.
محمدباقر قالیباف منتخب مردم تهران به عنوان نامزد فراکسیون انقلاب برای معرفی به صحن علنی مجلس جهت تصدی کرسی ریاست مجلس انتخاب شد.
تعداد کل آرا ۲۴۰ بود که قالیباف ۱۶۶ رأی، حاجی بابایی ۵۷ رأی، میرسلیم ۵ رأی کسب کردند.
امیرحسین قاضیزاده هاشمی ۹۴ رأی، علی نیکزاد ۹۳ رأی، عبدالرضا مصری ۷۷ رأی، محمدمهدی زاهدی ۵۶ رأی، الیاس نادران ۵۳ رأی و علیرضا منادی سفیدان ۴۲ رأی در فراکسیون اکثریت مجلس یازدهم برای کاندیداتوری نایب رئیسی مجلس را کسب کردند.
بر این اساس امیرحسین قاضیزاده هاشمی و علی نیکزاد کاندیدای فراکسیون اکثریت مجلس برای نایب رئیسی هستند.
برای دبیری هیئت رئیسه مجلس جدید هم احمد امیرآبادی با 97 رای، سیدناصر موسوی لارگانی با 90 رای، حسینعلی حاجی دلیگانی با 85 رای، سیدمحسن دهنوی با 73 رای، روح الله متفکر آزاد با 68 رای و علی کریمی فیروزجایی با 68 رای حائز بالاترین رای شدند.
همچنین از میان 18 نفری که برای ناظران هیئت رئیسه ثبت نام کرده بودند، در نهایت محمدحسین فرهنگی با 73 رای، محسن پیرهادی با 62 رای و علیرضا سلیمی با 59 رای حائز بیشترین آرای اعضای فراکسیون شدند تا به این ترتیب فهرست 12 نفره فراکسیون انقلاب اسلامی به عنوان فراکسیون اکثریت مجلس یازدهم برای انتخابات هیئت رئیسه مشخص شود.
داوطلبان نامزد ریاست مجلس یازدهم مشخص شدند
سید مصطفی آقا میرسلیم
فریدون عباسی
محمدباقر قالیباف
محمدباقر قالیباف با ۲۳۰ رای موافق برای سال نخست اجلاسیه یازدهم رئیس مجلس شد.
«سید مصطفی آقا میرسلیم» و «فریدون عباسی دوانی» به عنوان کاندیدای ریاست مجلس به ترتیب موفق به کسب ۱۲ و ۱۷ رای شدند.

داوطلبان نواب رئیس مجلس مشخص شدند
«سید امیر حسین قاضی زاده هاشمی» و «علی نیکزاد» به عنوان داوطلبان نواب رئیس مجلس نامزد شدند.
امیرحسین قاضی زاده هاشمی با ۲۰۸ رأی و علی نیکزاد با ۱۹۶ رأی به ترتیب به عنوان نواب اول و دوم هیأت رئیسه موقت مجلس یازدهم انتخاب شدند.
ناظران و دبیران هیئترئیسه مجلس یازدهم مشخص شدند
ناظران هیئت رئیسه:
محمدحسین فرهنگی (167 رأی)
علیرضا سلیمی (129 رأی)
محسن پیرهادی (128 رأی)
دبیران هیئت رئیسه مجلس:
موسوی لارگانی (171 رأی)
امیرآبادی (165 رأی)
حاجی دلیگانی (149 رأی)
متفکرآزاد (148 رأی)
کریمی فیروزجایی(127 رأی)
دهنوی (119 رأی)
.jpg)
اعضای هیات رئیسه سوگند یاد کردند
اعضای هیات رئیسه اولین اجلاسیه یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی امروز (پنجشنبه، هشتم خرداد 99) پارلمان برای انجام مراسم تحلیف در جایگاه هیئترئیسه قرار گرفتند و سوگند یاد کردند.
"من به عنوان عضو هیئترئیسه مجلس شورای اسلامی در برابر قرآن مجید به خداوند قادر متعال سوگند یاد میکنم که حداکثر توان خودرا برای اجرای آییننامه داخلی مجلس شورای اسلامی با مراعات بیطرفی کامل در انجام وظایف به کار گیرم و از هرگونه اقدام مخالف آییننامه اجتناب نمایم."
طرح اصلی اسرائیل اشغال کل فلسطین است
سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان به مناسبت بیستمین سالروز آزادی جنوب این کشور از دست ارتش رژیم صهیونیستی (۲۰۰۰) با رادیو النور لبنان مصاحبه کرد.
سید حسن نصرالله در ابتدا سخنرانی خود عید مقاومت را به مردم لبنان تبریک و از رسانههای مقاومت تقدیر و تشکر کرد.
دبیرکل حزبالله لبنان با بیان اینکه حزبالله با محیط و فضایی که مقاومت در آن شکیل گرفته، بسیار اعتماد دارد، گفت که روحیهای که مقاومت اسلامی در لبنان با آن بر دشمن صهیونیست پیروز شد، این روحیه همچنان موجود و پابرجاست. او تأکید کرد که حفظ این روحیه، همواره عامل اصل حفظ مقاومت لبنان است.
او گفت که حزبالله هماکنون تواناییهایی در تجهیزات و تعداد نیروها دارد که قبل از سال ۲۰۰۰ نداشت و این مسئلهای است که متفکران و تحلیلگران رژیم صهیونیستی بدان اشاره کرده و معترفاند.
دبیرکل حزبالله لبنان گفت که «بنی گانتز»، وزیر وقت جنگ رژیم صهیونیستی تجارب گستردهای از شکست و ناکامی در جنوب لبنان در پرونده خود دارد.
سید حسن نصر الله به مقوله و عبارت «اسرائیل از از تار عنکبوت هم سستتر است» اشاره کرد و گفت که شکست ارتش این رژیم در جنوب، همزمان شد با این مقوله در لبنان.
دبیرکل حزبالله لبنان راهبرد بازدارندگی مقاومت اسلامی در لبنان در برابر رژیم صهیونیستی را نتیجه بررسیها و اطلاعات واقعی و نه سخنرانیها دانست و گفت که مقاومت در لبنان از ۱۹۸۲ تا ۲۰۰۰ شاهد رویدادها و تحولات جنوب بود.
سید حسن نصرالله به طرح اشغالی رژیم صهیونیستی علیه کرانه باختری و تلاش برای اشغال ۳۰ درصد از این مناطق اشاره و اردنیها را خطاب قرار داد و گفت: «به اردنیها میگویم اسرائیل ۱۹۸۲ به دنبال توطئه علیه اردن بود و امروز نیز از طرق الحاق کرانه باختری (اشغال) به دنبال اجرای توطئه است».
سید حسن نصرالله افزود: «طرح اصلی، [اشغال] کل فلسطین است و وطن جایگزین [برای آوارگان فلسطینی] اردن تعیین شده است».
دبیرکل حزبالله لبنان گفت که از نظر رژیم صهیونیستی ضعف حزبالله و مقاومت در جنوب لبنان، مردم بودند. آنها با هدف قرار دادن مردم در مناطق مسکونی و زراعی به دنبال اعمال فشار بیشتر بود ولی ما در مقابل هدف قرار دادن مردم، با موشک شهرکهای شمال فلسطین اشغالی را هدف قرار دادیم.
او گفت که مقاومت در لبنان کشف کرد که کمربند امنی که رژیم صهیونیستی ایجاد کرده بود، قادر به حمایت از شهرکها نبود و این مسئلهای بود که آنها نیز بدان رسیدند.
سید حسن نصرالله گفت که عملکرد مقاومت در لبنان طی سال ۲۰۰۰ باعث شد که این کشور از جنگ داخلی و لبنانی به دور بماند.
اسرائیل دولت دینی نیست
دبیرکل حزبالله لبنان گفت که رژیم اسرائیل دولت یهودی و دینی نیست و نمی تواند دولتی که قتلها و کشتارها را در سابقه خود دارد، دولت دینی باشد. این دولت دولت نژادپرست است و مدعی است که قوم برتر بر روی زمین هستند.
او گفت که بقا و حضور رژیم صهیونیستی در منطقه به دلیل حمایت خارجی مخصوصاً آمریکا است والا از نظر شرعی و اخلاقی این دولت مشروعیت بقا ندارد و غده سرطانی و شرّ مطلقی است که باید از بین برود.
سید حسن نصرالله ادامه داد: «ما اطمینان داریم که رژیم نژاد پرست اسرائیل از بین خواهد رفت؛ چرا که رژیمی اضطراری است و دیگر همانند قبل از سال ۲۰۰۰ نیست و این رژیم در هر نبرد آتی به لطف خدا شکست خواهد خود و هنگامی که عامل خارجی (حامی) که این رژیم بدان تکیه دارد، تضعیف شود، فرو خواهد پاشید».
سید مقاومت در ادامه مصاحبه به چرایی حضور آمریکا در منطقه پرداخت و گفت که این حضور دلیلی است بر این که محور مقاومت به دلیل ناتوانی رژیم اسرائیل و رژیمهای منطقه، در حال پیشروی است؛ رژیمهایی که از منافع اسرائیل در منطقه حفاظت میکنند.
او ادامه داد: «تحولات موجود در منطقه به نفع اسرائیل نیست و مقاومت در منطقه در سطح بالایی از توازن هست و قادر به اقدام هست کم اینکه رژیم اسرائیل نیز این گونه است. نتیجه این توازن باعث شده است که هر دو طرف حساب و کتاب و بررسی میکنند».
سید حسن نصرالله گفت که مقاومت امروز در لبنان، فلسطین و غزه در حال تقویت است؛ مثلا غزهای که از سال ۲۰۰۰ اشغال بود امروز آزاد شده و گروههای فلسطینی در این منطقه توانایی موشکی ای دارند که همه شهرهای فلسطین اشغالی را میتواند، زیر آتش خود قرار دهند.
دبیرکل حزبالله لبنان در ادامه به معادله بازدارنده این جنبش در برابر رژیم صهونیستی اشاره کرد و گفت که قواعد و اصول درگیری بعد از ۲۰۰۶ تا به امروز بوده و هست و اقدام سال گذشته این رژیم در ارسال پهپاد به ضاحبه بیروت با این هدف بود که عملیات امنیتی بدون برجا گذاشتن اثر انگشت انجام شود؛ چرا که هر عملیاتی با رد پای آنها پاسخ ما را در بر خواهد داشت.
او در مورد عملیات ارتش رژیم صهیونیستی در شمال فلسطین اشغالی و هم مرز با لبنان نیز گفت که اسرائیلیها از طریق مصر، قبرس جنوبی و سازمان ملل به دولت لبنان پیام داده بودند که تنها به دنبال کشف تونل در این منطقه هستند نه چیز دیگر.
دبیرکل حزبالله گفت که در ابتدای تحولات سوریه اسرائیل مستقیم به دنبال هدف قرار دادن حزبالله، ارتش سوریه و یا سایر گروههای مقاومت نبود و صرفاً به حمایت از گروهکها و گروههای مسلح میپرداخت ولی بعد از اینکه امیدش در ساقط شدن دولت سوریه و تکهنکه شدن ارتش این کشور بر باد رفت و خروج ایران و حزبالله از سوریه محقق نشد، شروع کرد به هدف قرار دادن مستقیم.
او با بیان اینکه حضور ایران و گروههای مقاومت در سوریه تثبیت میشود، اظهار داشت: «سوریه تا حد خیلی زیادی پیروز شده و [گزینه دشمن برای ] تکیه بر گروههای تکفیری-تروریستی، ساقطشده تلقی میشود. عملیات اخیر که در مرز با سوریه انجام شد [و یک خودرو حامل عناصر حزبالله هدف حمله هوایی اسرائیل قرار گرفت] ابتدا یک موشک اخطار شلیک شد تا رزمندگان از خودرو خارج شوند. چرا؟ برای اینکه کسی کشته نشود که حزبالله پاسخ بدهد».
سید حسن نصرالله گفت ادامه داد که این، بخشی از قواعد نبرد است. اسرائیل خیلی الان اصرار دارد اگر حملهای میکند، کسی در آن کشته نشود تا مقاومت ناچار به پاسخ نشود.
سید مقاومت در ادامه مصاحبه به شرایط سوریه و اینکه موضع سران این کشور از حملات هوایی اسرائیل به داخل سوریه چیست، اظهار داشت که موضوع اعمال معادل (بازدارنده) در سوریه تا به امروز محل مناقشه بوده و این کشور امروز بین دو اولویت است، نبردی که در داخل هنوز به پایان نرسیده (آزادسازی کامل سوریه) و دوم کشیده شدن به جنگ با اسرائیل که در تضاد با نبرد داخلی است.
او ادامه داد: «ما نمیدانیم که سران سوریه تا چه وقت حملات هوایی اسرائیل را تحمل کرده و خویشتنداری خواهد کرد، ولی به نفع سوریه نیست که در مقطع کنونی وارد جنگ با اسرائیل شود. البته صبر هم سقفی دارد. امروز سران سوریه ممکن است سطح مشخصی از تجاوز را تحمل کنند اما ممکن است اسرائیل حماقتی کند که سوریه پاسخ آن را بدهد».
فلسفه حضور یونیفل (نیروهای بینالمللی حافظ صلح) در جنوب لبنان
نصرالله با بیان اینکه حضور یونیفل [در مرز لبنان] برای فشار بر مقاومت است، تأکید کرد که لبنان تن به نقض حاکمیت خود توسط یونیفل [صلحبانان سازمان ملل] نمیدهد و حضور یونیفل و تعدادشان اساساً خواسته اسرائیل است نه لبنان.
او افزود: اسرائیل دنبال تغییر دادن مأموریت یونیفل است. این موضوع ما را نگران نمیکند چون موضع رسمی دولت لبنان مشخص است و تن به نقض حاکمیت خود نمیدهد.
سید حسن نصرالله در ادامه از فضای داخلی لبنان به دلیل عدم توجه کافی به مناسبت عید آزادسازی انتقاد کرد و گفت که میشد و آرزو داشت که این عید و پیروزی به یک عید ملی در لبنان تبدیل میشد ولی متأسفانه این گونه نشد.
او تأکید کرد که زمان تعضیف لبنان گذشته و اسرائیل نمیتواند شروط خود را بر لبنان تحمیل کند.
سید حسن نصرالله گفت که حزبالله در لبنان از اینکه جنگ داخلی رخ دهد هراس دارد ولو این جنگ باعث شود که این حزب حاکم لبنان شود. او گفت که حزبالله اطمینان دارد که کشور لبنان معلول ترکیب و ساختارش است و جز با مشارکت ملی واقعی ادامه نمیشود و مقاومت در لبنان نه با منزوی کردن خود است و نه به دنبال دور کردن دیگران از قدرت.
او گفت که امام موسی صدر معتقد بود که انقلاب مردمی تا زمانی که از فرقهها فراتر نرود نمیتواند منجر به نتیجه شود. حزب الله همان گونه که از جنگ داخلی هراس دارد و نگران است از جنگ با اسرائیل نیز نگران است؛ چرا که که این نگرانی و هراس ناشی از نگرانی از پیامدهای آن بر کشور لبنان است.
الگوی تحقق جمهوریت ذیل نظام ولایت
جمهوریت و نقش مردم در ساخت قدرت از مسائل اساسی در فلسفه هر مکتب سیاسی است، نظام جمهوری اسلامی نیز که با فلسفه سیاسی اسلام با قرائت شیعی امام خمینی (ره) بنیان نهاده شده است از این قاعده مستثنا نبوده است. اما اینک و بعد از برگزاری دفعات زیادی از انتخابات و چرخش قدرت بین سلیقه ها و جناح های مختلف، هنوز الگوی مناسب و مطلوب برای این امر ذیل نظام ولائی جمهوری اسلامی طرح نگشته است و کما بیش همه عناصر دخیل در قدرت از فرآیند فعلی ناراضی هستند، در این مصاحبه به دنبال بررسی الگوی تحقق جمهوریت با مکانیسم مطلوب ذیل نظام ولایت هستیم. لذا با حجت الاسلام رنجبر دارای دکتری علوم سیاسی از موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)، استاد حوزه و دانشگاه و موسسه امام خمینی(ره) و جامعه المصطفی و مدیر موسسه مطالعات راهبردی رسالت به گفتگو نشستیم که متن آن در ادامه تقدیم می شود:
این سوال شما دو بخش اساسی دارد که باید این دو را از هم تفکیک کرد تا بهتر بتوان سوال را پاسخ داد.
اول به مساله جمهوریت باز می گردد و دوم به نقش مردم در ساخت قدرت نقش مردم در ساخت قدرت به درازای تاریخ حکومت هاست و سرآغاز جمهوریت مدرن از انقلاب آمریکاست،تاریخ جمهوریت با این شکل و شیوه به انقلاب آمریکا برمیگردد. که توضیح مفصل آنرا خواهم داد اما مساله نقش مردم در ساخت قدرت تقریبا به درازای تاریخ حکومت هاست،نقش مردم در ساخت قدرت به درازای تاریخ حکومت هاست و سرآغاز جمهوریت مدرن از انقلاب آمریکاست در واقع همه حکومتها دو ساحت دارند
ساحت پیشینی که مربوط به مساله مشروعیت و حقانیت حکومت است،ساحت پسینی که مربوط به کارآمدی و تحقق عینی آن حکومت است.
به بیان دیگر همه حکومتها چه پادشاهی که مشروعیت خود را تابعی از قانون وراثت و فره ایزدی می داند چه دیکتاتوری که مشروعیت خود را تابعی از کاریزما می داند.
چه جمهوری (البته بهتر است بگوییم الیگارشیک چون جمهوری وجود خارجی ندارد) که به دروغ مشروعیت حکومت خود را رای مردم می داند که ان شاء الله توضیح می دهم.
و چه حکومت اسلامی که مشروعیت خود را الهی و برآمد از قرآن می داند، همه برای تحقق عینی خود و بالا بردن کارآمدی نیازمند نقش پررنگ مردم هستند. و هر چقدر به مردم خود در حکومت نقش ندهند، کارآمدی آن حکومت زیر سوال می رود.
پس نقش مردم در قدرت که حیثی پسینی دارد و نه پیشینی، لزوما به معنای جمهوری نیست و همه حکومتها نیازمند نقش مردم در ساخت قدرت هستند و باید عرض کنیم که نقش دادن به مردم برای ساخت حکومت و بالا بردن کارآمدی آن امری عقلایی و شرعی است که اسلام هم در آیات و روایات زیادی بر آن تاکید دارد و سنت پیامبر بر این بوده است که در مسائل مختلف با مردم مشورت می کرده اند و همه اقشار مختلف مردم را بر اساس میزان استعداد و توانایی و شایستگی شان، در بالابردن کارآمدی نظام و تقویت ساخت درونی قدرت به مشارکت می گرفتند اما جمهوری با سبک و سیاق فعلی را گروهی الیگارش در آمریکا مطرح کردند تا اینگونه «مشروعیت» خود را توجیه کنند توضیح اینکه تا قبل از رنسانس نهاد مذهبی و نهاد سیاسی از هم جدا بودند و نهاد مذهبی یعنی پاپ به نهاد سیاسی یعنی پادشاه «مشروعیت» می داد. اما بعد از رنسانس نهاد مذهبی و سیاسی در انگلستان یک جا جمع شد و پادشاه انگلستان "کلیسای انگلستان" را پایه گذاری کرد و خود را همزمان با اینکه رییس کشور یا نهاد سیاسی بود، رییس کلیسا که نهاد مذهبی به شمار میرفت، معرفی نمود.
بعد هم شروع به کشورگشایی کرد و کشورها را مستعمره خود قرار می داد. یکی از این مستعمره ها آمریکا بود، ضمن اینکه رسم بود پادشاه به نجیب زاده ها ملک و زمین واگذار می کرد، اما به خاطر کوچک بودن وسعت انگلستان و وجود تعداد زیاد نجیب زادگان او مجبور بود بخش های زیادی از آمریکا که سرزمینی آن سوی اقیانوس اطلس بود واگذار کند. این نجیب زادگان که نئوانگلند یا انگلستان جدید را شکل داده بودند، به تدریج به خاطر زمین های حاصلخیز و انتقال برده های زیادی از آفریقا توانستند ثروت زیادی کسب کنند.
وقتی که آنها صاحب قدرت اقتصادی زیادی شدند، سودای استقلال از شاه انگلستان کردند، اما نه پاپ به آنها مشروعیت می داد چون کاتولیک نبودند و پروتستان بودند و نه کلیسا انگلستان که خود شاه رییس آن بود این مشروعیت را به آنها می داد. لذا آنها دست به دامن افکار فردی چون جان لاک شدند که معتقد بود که جمعی از منتخبین مردم، نماینده خدا بر روی زمین هستند و آنها حق حکومت دارند. البته این منتخبین از بین رای دهنده هایی انتخاب می شد که دارای شرایط خاصی باشند در جمهوری آمریکا زنان، بچه ها، سیاه پوستان و برده ها هیچ کدام حق رای نداشتند.
این شرایط عبارت بودند از: ۱- مرد باشد ۲- بالغ باشد ۳- سفیدپوست باشد ۴- ملاک باشد
پس زنان و بچه ها و سیاه پوستان و برده ها هیچ کدام حق رای نداشتند و اینگونه بود که حکومت الیگارشیک آمریکا را که به جمهوری معروف است شکل دادند، پس کسانی که معتقدند آمریکا اولین و بهترین جمهوری تاریخ را دارد، باید به این سوالات جواب دهند که کدام جمهوری؟ اصلا جمهوری ای شکل گرفته؟ ضمن اینکه افرادی چون جفرسون و واشنگتن و فرانکین و همیلتون و غیره که خود را پدران آمریکا می دانند، حق قیام علیه پادشاه را از کجا اخذ کرده بودند؟ آیا خدا این حق را داده بود؟ یا مردم؟ یا خودشان؟ اگر بگویند خدا، خواهیم گفت بر اساس کدامین متن؟ اگر بگویند مردم، خواهیم گفت کدام مردم حتی همان مردانِ بالغِ سفید پوستِ آزاد و ملاک هم هنوز در انتخاباتی شرکت نکرده بودند تا آنها را انتخاب کنند پس نتیجه اینکه خودشان به خودشان مشروعیت داده بودند و این حکومت الیگارشیک را به دروغ جمهوری نام نهاده اند مناسبات انقلاب اسلامی و نظریه پرداز آن، یعنی امام خمینی ره با مسئله جمهوریت و نقش مردم در ساخت قدرت چگونه است؟
همانطور که عرض کردم نقش مردم در ساخت قدرت و ارتقای کارآمدی آن، امری عقلانی و شرعی است. ضمنا عرض کردم که در جمهوری ادعایی آمریکایی ها و اساسا در هر جمهوری دیگری، عملا مردم هیچ نقشی در مرحله پیشینی یا مشروعیت بخشی به آن حکومت ندارند.بر اساس درک این مساله، امام خمینی مشروعیت جمهوری اسلامی را الهی می دانند چرا که از منظر امام خمینی خداوند بر اساس کلیت قرآن که اجرای آن قوانین و آموزه ها در هر زمان و مکانی را می خواهد، وظیفه قیام برای تشکیل حکومت و اجرای احکام اسلامی را بر عالمان دین قرار داده است.
اما در مرحله پسینی امام خمینی(ره) نقشی اساسی به مردم می دهند و مدام بر عنصر مردمی بودن حکومت و مراجعه به آراء عمومی مردم برای تثبیت حکومت تاکید دارند به همین منظور ایشان بعد از انقلاب نظام سیاسی کشور یعنی جمهوری اسلامی را به رفراندوم می گذارند و بعد مجدد قانون اساسی را نیز به رای مردم می گذارند.ضمن اینکه نهادهای برآمده از نظام را مستقیم یا با واسطه به رای مردم میگذارند، علاوه بر اینکه مدام بر نظارت عمومی مردم روی مسئولین تاکید دارند، ایشان حتی در کنار نیروهای نظامی ساختارمند موجود در هر کشوری؛ نیرویی مردمی را شکل می دهند و فرمان بسیج عمومی را می دهند، علاوه بر اینکه با ایجاد نهادهایی چون شورای نگهبان بر اسلامی بودن احکام و قوانین نیز نظارت می کند،لذا عنایت به دو ساحت حکومت یعنی مرحله پیشینی و پسینی، به فهم بهتر ما از اندیشه امام و مناسبات انقلاب اسلامی با جمهوریت آن، کمک می کند.
متاسفانه عدم عنایت به این موضوع منجر به خلط مباحث و به وجود آمدن معرکه آرائی در این موضوع شده است عده ای با تاکید بر نظرات فقهی کلامی امام، که ایشان را در مقام بحث از مرحله پیشینی حکومت قرار داده است، معتقدند ایشان هیچ نقشی برای مردم در حکومت قائل نیست و عده ای دیگر با تاکید بر بیاناتی همچون "میزان؛ رای ملت است" معتقدند که امام نقشی اساسی حتی در مشروعیت به مردم داده است.
در حالیکه هیچ کدام از این قرائتها پیرامون اندیشه و نظریه امام درست نیست، بلکه خلط دو مقام و عدم عنایت به آنها منجر به این مساله شده است در موضوع تداول و چرخه قدرت در نظام ج اا، چه مکانیسمی باید رخ بدهد که هماهنگ با نظام سیاسی و ولایی باشد و با نظام ریاستی ـ پارلمانی و اصل جمهوریت سازگار باشد؟ اولا باید عنایت داشت که تمام ساختارها و نظامات برای این است که اهداف نظام سیاسی را محقق سازند و هر نظام سیاسی نوپایی اولین هدفش باید تثبیت امنیت و ثبات پایدار نظام باشد، ضمنا نکته ای دیگری که باید به آن توجه داشته باشیم این است که نظام ما یک هندوانه دربسته نیست و یک تجربه چهل ساله را پشت سر داریم.
تجربه چهل سالهی گذشته نشان می دهد که ساختار تشکیلاتی فعلی در برخی از بخشها نتوانسته است ثبات پایدار برای ما ایجاد کند و حتی در برخی موارد ماهیت حکومت اسلامی را به خطر انداخته است. به عنوان نمونه چند آسیب عمده عبارتند از:
۱.نقص شیوه برنامه نویسی: یکی از بزرگترین موانع ایجاد ثبات ساختاری و پایدار در کشور شیوه فعلی برنامه نویسی است. به بیان دیگر تجربه ثابت کرده است که نوشتن برنامه های پنج ساله به شیوه کنونی توسط دولت و مجلس تا حد زیادی موفق نبوده ضمن اینکه شیوه اجرای این برنامه ها نیز اشکالات اساسی دارد که یکی از مهمترین آنها این است که این برنامه ها پنج ساله است اما دوره های مسئولیت در ایران چهار ساله و بعضا به خاطر متناسب نبودن زمان نوشتن برنامه با دوران تصدی دولت و مجلس اجرای آن برنامه، به دولت بعدی منتقل شده و این خود منجر به ناهماهنگی در برنامه ها و اجرای ناقص آن میشود. مثلا برنامه چهارم توسعه را دولت هشتم با همکاری مجلس ششم نوشت و دولت نهم که از حیث شعاری و اهداف کاملا متفاوت با دولت سابق بود مجبور بود که این برنامه را اجرا کند اما به خاطر باور نداشتن به برخی از اصول و اهداف آن، این برنامه ناقص اجرا شد. و یا برنامه پنجم توسعه توسط دولت دهم طراحی شد و دولت یازدهم که تفاوتی ماهوی با دولت سابق داشت مجبور به اجرای آن برنامه شد.
نقایص تفکیک قوا موجب بی ثباتی کشور است
۲.نقایص تفکیک قوا به شیوه کنونی: تجربه نشان داده است که تفکیک قوا به شیوه کنونی همواره کشور را دچار بی ثباتی کرده است و اختلافات اساسی بین قوای سه گانه، نهادهای نظامی و امنیتی و نهادهای محلی ایجاد کرده است. متاسفانه نصایح و موعظه های اخلاقی مقام ولایت نتوانسته اخلاق اسلامی و تشکیلاتی را نهادینه کند، بلکه مشکل ساختاری است و نه فردی، از اینرو با توجه به اینکه در حکومت اسلامی همه قوا، نهادها و سازمانها در واقع بازوی اجرایی مقام ولایت محسوب می شوند. لازم است برای رفع این مشکلات، نوشتن تفصیلی و نه فقط سیاست های کلی و نظارت بر این برنامه های راهبردی در اختیار مقام رهبری باشد.
با توجه به این نکات لازم است که از حیث تشکیلات مدیریتی سطوح سه گانه ای طراحی شود، که این سطوح عبارتند از:
۱. سطح کلان، راهبردی و جهانی که مربوط به مسائل کلان کشور و جهان اسلام است. رهبری و خبرگان و مجمع تشخیص مصلحت نظام در این سطح قرار دارند.
۲. سطح ملی که قوای سه گانه مقننه، مجریه و قضاییه در این سطح قرار دارند.
۳. سطح محلی و بخشی که شوارهای شهر و روستا و شهرداریها در این سطح می باشند.
متاسفانه عدم عنایت به این سطوح مدیریتی هم از جانب مردم باعث شده است، همان توقعی که از نماینده شورای شهر و روستا دارند دقیقا همان توقعات را از نماینده مجلس و خبرگان داشته باشند.
و متاسفانه بسیاری از متخبین نیز شعور و شعارهای خود را در سطح پایینی نگه داشته اند شاید هم چاره ای ندارند.
لذا باید از حیث ساختاری و گفتمانی برخی تغییراتی که عرض کردم را ایجاد کنیم تا اینگونه به اهداف انقلاب و نظام و رهبری بهتر و کاملتر دست یابیم.
آیا حزب چاره راه است؟ یا اقتراح و فرآیند دیگر وجود دارد؟
برای اینکه بتوان چرخش نسل نخبگانی شکل داد و مرحله بعدی انقلاب را عملیاتی کرد و دولت اسلامی را محقق ساخت باید:
نیروهایی را شناسایی کرد. سپس آنها را از حیث های مختلف که مهمترین آن داشتن تفکر راهبردی است، آماده و توانمند نمود و در نهایت آنها را برای گرفتن مسئولیت ها و پست های اصلی در ارکان نظام برای تشکیل دولت اسلامی، هدایت و راهبری نمود. در واقع ایجاد یک شبکهی کانالیزه شده، هماهنگ و با اهداف مشخص و هارمونی و نظم لازم تا به اهداف دست یابند.
حال اسم این شبکه کانالیزه شده را حزب بگذاریم یا هر چیز دیگری مهم نیست، مهم محتوا و شیوه عملیات است تا چرخش نسل اتفاق افتد. مناصب مهمی در نظام فعلی وجود دارد که انتخابی است، چگونه و در چه مکانیسم الگویی میشود به نقطه نظر مطلوب رسید، اولا باید عنایت داشت یکی از اصلی ترین ضرورتها در تشکیل دولت اسلامی و البته پویایی و زنده بودن آرمانها و اهداف انقلاب اسلامی، چرخش نسل نخبگانی و بهره گیری از جوانان است. عدم چرخش نسل منجر به رخوت و سکون در بین جوانان و بهره گیری دشمن از آنها خواهد شد.
تمام برنامه های دشمن در جنگ سرد، هدایت نسل جوان ایرانی به سمت اهداف و مصالح خودش می باشد و تمام امید آنها این است که با مرگ رهبران فعلی ایران و چرخش طبیعی نسل ، افرادی هدایت کشور را به دست گیرند که تربیت یافته و جذب شده اهداف غربی ها باشند. از اینرو بهترین کار این است که جوانان مستعد شناسایی شده توانمند شوند و با هدایت نسل فعلی بر مسانید اجرایی و تقنینی و قضایی قرار گیرند و دولت اسلامی را شکل دهند.لذا با اصلاحات ساختاری و گفتمانی که حقیر عرض کردم می توان تحت همین الگوی فعلی به نقطه نظر مطلوب دست یافت.
انتصاب دکتر لاریجانی به مشاورت رهبری و عضویت در مجمع تشخیص مصلحت
حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی با صدور حکمی آقای دکتر علی لاریجانی را به عنوان مشاور رهبری و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب کردند.متن حکم رهبر معظم انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای دکتر علی لاریجانی دامت توفیقاته
نظر به تجارب مفیدی که جنابعالی در دوران مدیریت در بخشهای گوناگون بویژه در سه دوره ریاست مجلس شورای اسلامی از آن برخوردار گشتهاید، جنابعالی را به مشاورت رهبری و عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب میکنم.
امید است این مسئولیت در خدمت هدفهای والای نظام قرار گیرد.
والسلام علیکم
سیّدعلی خامنهای
۸ خرداد ۱۳۹۹
آراستگی ظاهری و پاکیزگی رسول خدا (ص) اینگونه بود
پاکیزگی و آراستگی ظاهر
انـسـان بـه اقـتـضـای فـطـرت، جـویـای پـاکـیـزگـی، زیبایی، تمیزی و آراستگی است و از ژولیدگی، پلیدی، پلشتی و پریشانی نفرت دارد.
از آنجا که دین مقدّس اسلام منطبق بر این فطرت الهی است، به پیروانش دستور می دهد تا همواره مظاهر زشتی و پلیدی و بوهای بد و نـفـرت انـگـیز را از خود و محیط زندگی خویش دور سازند و خود را بویژه هنگام برخورد با دیگران زینت کنند و با ظاهری آراسته و زیبا در معرض دید همنوعان خود ظاهر شوند.
از نـظر قرآن کریم، استعداد درک زیبایی از جمله مواهب فطری خداوند در روح آدمی است و وجود مـوجـودات زیـبا در جهان، پاسخی به این خواسته فطری بوده و نعمتی از نعمتهای گرانبهای آفریدگار حکیم است. (۱۳۱)
قرآن کریم در آیه ای (۱۳۲) انسانها را به آراستگی و برگرفتن زینتهای خود، هنگام رفتن به مساجد دعوت می کند (که البته این توصیه منحصر به آرایش ظاهری نبوده و زینتهای معنوی مانند طهارت و تقوا را نیز شامل می شود.) سپس در آیه بعد، حکم کلّی تری را بیان کرده و نظر کسانی را که به غلط آراستگی و زینت را، با دین و تعالیم آسمانی مغایر می پندارند، مردود می شمارد:
(قـُلْ مـَنْ حـَرَّمَ زیـنـَةَ اللّهِ الَّتـی اَخـْرَجَ لِعـِبـادِهِ وَ الطَّیِّبـاتِ مـِنَ الرِّزْقِ قـُلْ هـِیَ لِلَّذیـنـَ امَنُوا...) (۱۳۳)
(ای رسـول!) بـگـو چـه کـسـی زیـنـت خـدا را کـه بـرای بـنـدگان خود بیرون آورده و نیز روزیهای پاکیزه را حرام کرده است؟ بگو: این برای کسانی است که ایمان آورده اند.
پـیـشـوایـان عظیم الشأن اسلام نیز در این جهت توصیه های ارزشمندی به پیروان خود دارند.
امام علی علیه السلام فرمود:
(لِیـَتـَزَیَّنَ اَحـَدُکـُمْ لاَِخـیهِ الْمُسْلِمِ اِذا اَتاهُ کَما یَتَزَیَّنُ لِلْغَریبِ الَّذی یُحِبُّ اَنْ یَراهُ فی اَحْسَنِ الْهَیْئَةِ) (۱۳۴)
آن گـونـه کـه هـر یـک از شـمـا خـود را بـرای بـیـگـانـه ای می آراید که دوست می دارد او را در برترین شکل ببیند، باید برای برادر مسلمانش نیز خود را همان گونه بیاراید.
در سـیـره پـیـامـبـر اکـرم صـلی اللّه عـلیـه وآله نـیـز آمـده است که هرگاه ایشان قصد خروج از مـنـزل یا پذیرفتن کسی را داشت، موی سر خود را شانه می زد، سر و وضع خود را مرتّب می کـرد، خـویـش را مـی آراست و برای آنکه تصویر خود را ببیند در ظرف آبی می نگریست وقتی علّت این امور را پرسیدند، فرمود:
(اِنَّ اللّهَ تَعالی یُحِبُّ مِنْ عَبْدِهِ اِذا خَرَجَ اِلی اِخْوانِهِ اَنْ یَتَهَیَّاءَ لَهُمْ وَ یَتَجَمَّلَ) (۱۳۵)
خـداونـد مـتـعـال دوست دارد، هنگامی که بنده اش به سوی برادرانش می رود، خود را برای دیدار آنان آماده کند و بیاراید.
هزینه ای که آن حضرت برای تهیّه عطر و بوی خوش مصرف می کرد، از هزینه خوراکش بیشتر بـود و در شـب تـاریـک قـبـل از آنـکه با چشم دیده شود، از بوی خوشی که از پیکر مطهرش در فـضـا پـراکـنـده بـود، شـنـاخـتـه مـی شـد. (۱۳۶)
از امـام بـاقـر عـلیـه السـلام نـقـل شـده کـه رسـول خـدا (ص) از هـر کـوی و برزنی که عبور می کرد، تا مدّتها بوی خوشی فـضـای آنـجـا را مـعـطـر مـی سـاخـت بـگـونـه ای کـه مـردم مـی فـهـمـیـدنـد کـه رسول خدا(ص) از آن مکان گذشته است. (۱۳۷)
در تعالیم پیشوایان اسلام، در خصوص آراستگی ظاهر، توصیه های فراوانی مطرح شده که ایـن مختصر را گنجایش همه آنها نیست. از آن جمله است، توصیه به پوشیدن لباس پاکیزه و آراسـتـه، شانه زدن و مراقبت از موی سر و محاسن، پرهیز از ژولیدگی آنها، تمیز نگهداشتن بدن و زدودن موهای زاید آن، کوتاه کردن ناخن و موی شارب و درون بینی و پرهیز از آنچه که مـوجـب نـفـرت و کـراهـت دیـگـران مـی شـود، از قـبـیـل بـوی بـد دهـان که ناشی از مسواک نزدن و خلال نکردن دندانهاست. (۱۳۸)
از آنـچـه گـفـتـه شـد، نـتـیـجـه مـی گـیـریـم کـه اسـلام، روی اصل آراستگی ظاهر (همچون آراستگی باطن) تاکید کرده است.
بنابراین باید توجّه داشت که اگر مسلمانی با وضع آشفته و ظاهری زشت و پریشان در جامعه ظاهر شود، بخصوص اگر از نـظـر شـغـلی، وابـسـتـگـی بـه حـکـومـت اسـلامـی داشـتـه بـاشـد، وجـود او یـکـی از وسـایـل تـبـلیـغ عـلیـه اسـلام خـواهد بود.
وارستگی از قید ظواهر، هرگز به این معنا نیست که شـخـص خـود را از هرگونه آرایش ظاهری محروم کند و بدین وسیله در نظر دیگران خوار و بی مقدار جلوه نماید.
راه رفتن با آرامش و وقار
دیـن مـقـدس اسـلام بـرای جـزئی تـرین زوایای زندگی انسان برنامه تکاملی دارد. از جمله این بـرنامه ها، دستوراتی است که در مورد کیفیّت راه رفتن به پیروان خود می دهد.
قرآن کریم در مورد نشانه های بندگان خدا می فرماید:
(وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذینَ یَمْشُونَ عَلَی الاَْرْضِ هَوْناً...)(۱۳۹)
و بندگان خدای رحمان کسانی هستند که در روی زمین با فروتنی راه می روند.
و نیز راه رفتن با غرور و خودپسندی را نهی کرده و می فرماید:
(وَ لا تَمْشِ فِی الاَْرْضِ مَرَحاً) (۱۴۰) با خودپسندی بر زمین راه مرو.
در جای دیگر اعتدال و میانه روی هنگام راه رفتن را توصیه کرده است :
(وَاقْصُدْ فی مَشْیِکَ) (۱۴۱)
در راه رفتن خود میانه رو باش.
یعنی نه چنان بی حال و کسِل راه برو که تو را خوار و ناتوان بپندارند و نه چنان با شتاب حرکت کن که وقار و شخصیّتت مخدوش گردد.
امام علی علیه السلام فرمود:
(سُرْعَةُ الْمَشْیِ یَذْهَبُ بِبَهاءِ الْمُؤ مِنِ) (۱۴۲) به تندی راه رفتن ارزش مؤمن را از بین می برد.
امـام صـادق عـلیـه السـلام نـیـز در بـیـانـی جـامـع و شـیـوا، تـصـمـیـم صـحـیح و نیّت درست را قبل از گام نهادن در هر راهی، نشانه خردمندی دانسته، می فرماید: نفس خود را از گام برداشتن بـه سـوی آنـچـه نـبـایـد بـه بـسـویـش بـروی، بـاز دار و در حال راه رفتن پیوسته در اندیشه و تفکّر باش و هرگاه به شگفتیهای آفرینش الهی برخوردی، از آنـهـا پـندگیر.
در رفتن به هر سویی بی باک مباش و ناز و تکبّر راه مرو و چشمانت را از نـگریستن به سوی آنچه شایسته دینت نیست، باز دار (چشم چرانی مکن) و بسیار خدا را یاد کن کـه در خـبـر آمده است : مکان هایی که تو در آن به یاد خدا بوده ای، روز واپسین به نفع تو در نزد خدا گواهی می دهند و برایت از او طلب بخشش خواهند کرد، تا تو را وارد بهشت گردانند.
و نـیـز با دیگران در راه بسیار سخن مگوی که نشانه بی ادبی است. بدان که بسیاری از راهها کمین گاه ها و تجارتخانه های شیطان است، پس از شرّش ایمن مباش و رفتن و بازگشتن خود را در اطاعت خدایت بگذران، زیرا تمام حرکاتت در نامه عملت نوشته خواهد شد. (۱۴۳)
پی نوشت ها:
۱۳۱- ر. ک : نـحـل (۱۶)، آیـات ۶ ـ ۵؛ حـج (۲۲)، آیـه ۵؛ کـهف (۱۸)، آیه ۷؛ صافّات (۳۷)؛ آیـه ۶؛ فـصـّلت (۴۱)، آیه ۱۲؛ ملک (۶۷)، آیه ۵؛ حجر (۱۵)، آیه ۱۶؛ ق (۵۰)، آیه ۶ .
۱۳۲- (یـا بَنی ادَمَ خُذُوا زی نَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّمَسْجِدٍ...) ای فرزندان آدم زینت و آرایش خود را در هر مسجدی برگیرید. (اعراف، آیه ۳۱.)
۱۳۳- اعراف (۷)، آیه ۳۲ .
۱۳۴- بحارالانوار، ج ۷۹، ص ۲۹۸ .
۱۳۵- همان، ج ۱۶، ص ۲۹۴ .
۱۳۶- بحار الانوار، ج ۱۶، ص ۲۴۸ .
۱۳۷- همان، ص ۲۴۹ .
۱۳۸- ر. ک : حلیة المتقین، علامه مجلسی (ره) بابهای پنجم، ششم، هفتم؛ سراج الشیعه، مامقانی، اسلامیّه.
۱۳۹- فرقان (۲۵)، آیه ۶۳ .
۱۴۰- اسراء (۱۷)، آیه ۳۷ .
۱۴۱- لقمان (۳۱)، آیه ۱۹ .
۱۴۲- بحارالانوار، ج ۷۶، ص ۳۰۲ .
۱۴۳- بحارالانوار، ج ۷۶، ص ۳۰۱
درسی که به واشنگتن داده شد؛ ایران هر جا اراده کند تجارت میکند
پس از انتشار اخباری مبنی بر ارسال بنزین ایران به ونزوئلا که در پی اعمال تحریمهای آمریکا با مشکلاتی مواجه شده، یک مقام ارشد دولت آمریکا عنوان کرد که واشنگتن در حال بررسی اقدامات مناسب برای واکنش نشان دادن به این اقدام ایران است و گفت که: ایالات متحده «اطمینان بالایی دارد» که دولت «نیکلاس مادورو»، رئیسجمهور ونزوئلا بهای این بنزین را با چندین تن طلا پرداخت کرده است. از سوی دیگر، اخباری از تحرکات آمریکا در اعزام نیروی دریایی به منطقه کارائیب با هدف ایجاد اختلال و مزاحمت در امر انتقال سوخت ایران به ونزوئلا منتشر شد.
*از نامه ظریف به گوترش تا احضار حافظ منافع آمریکا
این خط و نشان کشیدنهای آمریکا، واکنش تند تهران را به همراه داشت. از یک سو وزیر خارجه ایران به دبیرکل سازمان ملل نامه اعتراضی نوشت و از سوی دیگر معاون وزیر خارجه ایران اقدام به احضار سفیر سوئیس در تهران به عنوان حافظ منافع آمریکا کرد.
محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران در نامه به آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل متحد نسبت به تحرکات آمریکا در اعزام نیروی دریایی به منطقه کارائیب با نیت مداخله و ایجاد اختلال و مزاحمت در امر انتقال سوخت ایران به ونزوئلا هشدار داد و در این نامه تهدیدات غیرقانونی، خطرناک و تحریک آمیز آمریکا را نوعی دزدی دریایی و خطری بزرگ برای صلح و امنیت بین المللی خواند.
وزیر خارجه ایران همچنین تاکید کرد که آمریکا باید از زورگویی در عرصه جهانی دست برداشته و به حاکمیت قوانین بینالمللی به ویژه آزادی کشتیرانی در دریاهای آزاد احترام بگذارد.
رئیس دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران همچنین مسئولیت دولت آمریکا در برابر پیامدهای هرگونه اقدام غیرقانونی را یادآور و بر حق ایران برای اتخاذ تدابیر مناسب و ضروری در مقابله با این تهدیدات تاکید کرد.
در ادامه این اقدام، سید عباس عراقچی معاون سیاسی وزارت امور خارجه ضمن احضار سفیر سوئیس به وزارت امور خارجه، از وی خواست مراتب هشدار جدی جمهوری اسلامی ایران نسبت به هرگونه تهدید احتمالی از سوی آمریکا علیه نفتکشهای ایرانی را به مقامات آن کشور منتقل کند.
عراقچی روابط تجاری ایران و ونزوئلا را روابطی کاملا مشروع و قانونی خواند و تأکید کرد: توسل به اقدامات قهری و یا دیگر رفتارهای قلدرمآبانه از سوی آمریکا تهدیدی برای آزادی کشتیرانی و تجارت بینالمللی و جریان آزاد انرژی بوده و تجلی آشکار دزدی دریایی و نقض فاحش حقوق بینالملل و مغایر با اهداف و اصول مندرج در منشور ملل متحد به شمار میآید.
معاون سیاسی وزیر امور خارجه هشدار داد: هر گونه تهدید علیه نفتکشهای ایرانی با واکنش فوری و قاطع ایران مواجه خواهد شد و دولت آمریکا مسئول عواقب آن خواهد بود.
سفیر سوئیس نیز گفت که مراتب را بلافاصله به مقامات دولت آمریکا منتقل خواهد کرد.
از سوی دیگر، سید عباس موسوی سخنگوی وزارت امور خارجه نیز یک روز بعد از این تحولات، در روز دوشنبه ۲۹ اردیبهشت ماه در نشستی خبری با بیان اینکه توصیههای لازم به آمریکاییها درباره کشتیهای ایرانی داده شده، تصریح کرد: امیدواریم آمریکاییها دست به کار احمقانهای نزنند، چون قطعا با پاسخ ایران مواجه خواهند شد.
«حجتالله سلطانی» سفیر ایران در ونزوئلا نیز ۳۱ اردیبهشت ماه با دفاع از محموله پنج تانکر حامل بنزین ایران به مقصد ونزوئلا تأکید کرد که ۲ کشور حق دارند که به صورت آزادانه با یکدیگر تجارت کنند. وی در جمع خبرنگاران در سفارت ایران در کاراکاس گفت: «روابط بین ایران و ونزوئلا تهدیدی برای هیچکس محسوب نمیشود و برای هیچکس خطری به همراه ندارد».
یک رسانه آمریکایی پس از آن گزارش داد که دولت آمریکا اعمال تحریم علیه ایران به دلیل ارسال سوخت به ونزوئلا را بررسی میکند. بر همین اساس، چند مقام آمریکایی گفتند که دولت ترامپ در حال بررسی روشهایی از جمله اعمال تحریمهای جدید و گامهای دیگر حقوقی برای عدم صادرات نفت ایران به ونزوئلاست.
ایران در همین راستا به سازمان بینالمللی دریانوردی نامه رسمی نوشت و حمید بعیدینژاد سفیر ایران در لندن هم روز چهارشنبه ۳۱ اردیبهشت ماه از ارسال نامه رسمی به سازمان بینالمللی دریانوردی و ابراز نگرانی عمیق از تهدید اخیر آمریکا در قبال تانکرهای حامل سوخت ایران خبر داد.
در این میانه، وزیر دفاع ونزوئلا پنجشنبه اول خرداد ماه اعلام کرد که ارتش این کشور تانکرهای حامل بنزین ایران را اسکورت خواهد کرد و نماینده ونزوئلا در سازمان ملل نیز عنوان کرد که اقدام آمریکا در تهدید تانکرهای حامل بنزین ایران نقض آزادی تجارت و دریانوردی است.
از سوی دیگر «غلامحسین دهقانی» سفیر ایران در بلژیک هم در مصاحبهای با بیان اینکه این حق را داریم که نفتمان را به هر کسی که از ما میخرد، بفروشیم، درباره تهدید نظامی آمریکا علیه نفتکشهای ایرانی تصریح کرد: دست به اقدامی متناسب با کنش آمریکا خواهیم زد.
یک سخنگوی وزارت دفاع آمریکا نیز پنجشنبه اول خرداد عنوان کرد که اطلاعی از برنامههای این کشور برای توقیف نفتکشهای ایران در مسیر حرکت به سمت ونزوئلا ندارد.
مشاور امنیت ملی کاخ سفید هم در اظهاراتی عنوان کرد که اقدام ونزوئلا در وارد کردن سوخت از ایران از مشکلات این کشور کم نخواهد کرد.
نماینده دائم کاراکاس در سازمان ملل هم در این خصوص گفت که شورای امنیت سازمان ملل و دبیرکل این سازمان را درباره قصد احتمالی آمریکا برای انجام اقدام نظامی علیه نفتکشهای ایرانی که عازم ونزوئلا هستند، آگاه کرده است.
از سوی دیگر، روزنامه واشنگتنپست نیز احتمال اقدام آمریکا علیه نفتکشهای ایران را ضعیف توصیف کرد. خبرگزاری رویترز نیز روز جمعه دوم خرداد ماه گزارش داد که پنج نفتکش حامل سوخت ایران در حال نزدیک شدن به«کارائیب» هستند.
برخی رسانهها نیز روز شنبه از استقرار انواع سامانههای موشکی ارتش ونزوئلا و آماده باش نیروی هوایی این کشور برای واکنش نشان دادن به اقدام نابخردانه آمریکا علیه نفتکشهای ایرانی عازم ونزوئلا خبر دادند.
گروهی از جوانان ونزوئلایی هم با برافراشتن پرچم جمهوری اسلامی ایران مقابل یکی از کوههای معروف این کشور از تلاشهای تهران جهت ارسال بنزین به کشورشان تشکر کردند.
جان بولتون مشاور امنیت ملی سابق کاخ سفید نیز دوباره ساکت ننشست و از انتقال بنزین ایران برای مردم ونزوئلا ابراز نگرانی کرد. او شنبه شب به وقت تهران در توئیتی نوشت: « ما همگی از مداخله مجدد چین، روسیه، کوبا و ایران در ونزوئلا دچار مشکل میشویم. انتقال بنزین ایران جهت کمکرسانی به دولت شکست خورده "مادورو" برای ایالات متحده و همه کشورهای منطقه خطرناک است. ما در مخالفت با نفوذ ایران کنار "خوان گوایدو" (رهبر شورشیان ونزوئلا) ایستادهایم.»
دادههای شرکتهای مکانیابی شناورها روز یکشنبه چهارم خرداد نشان داد که نفتکش «فورچون» «Fortune»، اولین شناور حامل سوخت ارسالی از ایران وارد آبهای سرزمینی ونزوئلا شده است. در همین خصوص حجت الله سلطانی سفیر جمهوری اسلامی ایران در کاراکاس نیز همان روز با اعلام ورود اولین نفتکش حامل سوخت ایران برای ونزوئلا در توئیترش با انتشار تصویر دیدار هوگو چاوز با مقام معظم رهبری نوشت: «دو رهبر، دو کشور و دو انقلابی که قلبهایشان با هم است.»
وی افزود: «امروز بیش از هر زمان دیگری پیوندهای دوستی و برادری بین ایران و ونزوئلا قویتر و عمیقتر شده است. اولین تانکر سوخت ایران به ونزوئلا رسید. سپاس از وزارت دفاع ونزوئلا برای اسکورت نفتکشها.»
سلطانی همچنین در توئیتی دیگر نوشت: «پاسخ محبت با محبت داده شد. در سال ۲۰۰۸ ونزوئلا تحت رهبری فرمانده چاوز به ایران که تحت تحریم ها بود، بنزین منتقل کرد و امروز مردم ایران تحت رهبری امام خامنهای تانکرهای حامل بنزین را برای سرزمین قهرمانان و ونزوئلا ارسال کردند.»
«حجت الله سلطانی» سفیر جمهوری اسلامی ایران در کاراکاس همچنین روز یکشنبه چهارم خرداد ماه در پی ورود اولین نفتکش حامل بنزین ایران به ونزوئلا در صفحه توئیترش با انتشار کاریکاتوری از ترامپ نوشت: «خدا را شکر که ترامپ و مشاورانش بالاخره متوجه شدند اگر به قواعد و مقررات بینالمللی احترام گذاشته و تصمیمات منطقی و عاقلانه بگیرند، نه خودشان و نه سربازانشان دچار ضربه ملایم مغزی نخواهند شد.امیدوارم اینگونه تصمیمات منطقی و احترام به حقوق ملتها از جمله ایران و ونزوئلا ادامه یابد.»
در همین خصوص، «دیسدادو کابلو» رئیس پیشین و نماینده فعلی مجمع ملی ونزوئلا ارسال بنزین از ایران به این کشور را یک گام رو به جلو برای تقویت اتحاد بین تهران و کاراکاس در مقابل آمریکا خواند.(اینجا بخوانید)
نفتکش «فورچون» حامل نخستین محموله بنزین ایران برای ونزوئلا روز دوشنبه پنجم خرداد ماه در مقصد نهایی خود در بندر «ال پالیتو» در شمال این کشور پهلو گرفت.
نیکلاس مادورو رئیس جمهور ونزوئلا با اشاره به ورود اولین کشتی حامل سوخت ایران به این کشور ضمن تشکر از مردم ایران تاکید کرد که تهران و کاراکاس حق دارند آزادانه تجارت کنند.
در همین خصوص، روزنامه رای الیوم با تمجید از اقدام شجاعانه ایران در ارسال فرآوردههای نفتی به ونزوئلا، این اقدام را بزرگترین شکست برای استکبار آمریکا قلمداد کرد. روزنامه آمریکایی «واشنگتن پست» نزدیکی روزافزون روابط ایران و ونزوئلا و مراوده تجاری بین ۲ کشور را که هدف شدیدترین تحریمهای اقتصادی آمریکا بودهاند، موجب نگرانی دشمن مشترک آنها توصیف کرد.
ساعاتی بعد از رسیدن اولین نفتکش ایرانی به مقصد خود در بندر «ال پالیتو» در شمال ونزوئلا، دومین نفتکش حامل بنزین ایران هم با نام «فارست» وارد آبهای این کشور شد.
وزیر نفت ونزوئلا یک بار دیگر روز دوشنبه از ایران بابت ارسال بنزین به کشورش تشکر کرد.
رئیسجمهور ونزوئلا همچنین روز سهشنبه ششم خرداد ماه با انتشار پیامی، ورود نفتکش ایرانی «فورچون» به کشور ونزوئلا علیرغم فشارهای آمریکا را نماد آزادی و شجاعت ملت ونزوئلا و ایران توصیف کرد.
سفیر ایران در ونزوئلا نیز روز سهشنبه در توئیتی عنوان کرد: آمریکا بالاخره فهمید باید به تعهدات و مسئولیتهایش در قبال معاهدات بینالمللی از جمله آزادی تجارت و دریانوردی احترام بگذارد.
اسپوتنیک رسانه روس نیز با اشاره به ورود نفتکشهای ایرانی به قلمرو ونزوئلا علیرغم فشارهای ایالات متحده، نوشت که ایران بیخ گوش آمریکا به تحریمهای نفتی غلبه کرد.
براساس برنامه اعلام شده، قرار است نفتکش سوم به نام فاکسون روز چهارشنبه هفتم خرداد ماه (۲۷ ماه می) حدود ساعت ۱۴:۰۰ به وقت محلی به منطقه انحصاری اقتصادی ونزوئلا در دریای کارائیب برسد.
"عید فطر" تولّدی دوباره
برای واژۀ رمضان معانی متعدی ذکر شده از جمله: ابر و باران در پایان چلۀ تابستان و آغاز پاییز(لسانالعرب، ج 7، ص 161) بنابراین ماه رمضان از آن جهت رمضان نامیده شد که روح روزهدار را از آلودگی گناه پالایش میکند و میشوید و همانند پاییز که فصل برگریزان است گناه روزهدار ریزش میکند.
وقتی در پاییز برگها میریزد در وجود خودش نوید فصل بهار و رویش دوباره و تولدی دوباره میدهد و وقتی گناه انسان بریزد در وجودش نوید تولدی دوباره در ساحت بندگی خدا میدهد و از اینجا معنای عید و واژه فطر روشن میشود که عبارت است از ابداع و خلق جدید. پس انسان در ماه رمضان با بندگی خدا گناه خود را میریزد و در عید فطر تولدی دوباره در عرصه بندگی مییابد؛ لذا گفتند عید فطر عید بندگی است چنانکه در قنوتش میخوانیم:
«اللّهُمَّ إنی أَسْئَلَکَ خَیرَ ما سَئَلَکَ مِنْهُ عِبادُکَ الصّالِحُونَ»؛ یعنی بهترین چیزی را که بندگان صالح خدا از او طلب میکنند، به ما عطا کن. «وَاَعُوذُ بِکَ مِمّا اسْتَعاذَ مِنْهُ عِبادُکَ الْمُخْلِصوُنَ»؛ و از آنچه که بندگان مخلص خدا، به خدا پناه میبرند، ما نیز به خدا پناه میبریم.
پس فطر بازگشت به فطرت خداجو و بندگی محور و تولدی دوباره در عرصه عبودیت و بندگی است اما قهراً هر نوع ورود به فضای جدید الزامات و قواعد خود را دارد تا شخص در حرکت به سمت کمال گم نشود، پس برای بندهای که از بند بندگی غیر حق رسته و تولدی دوباره یافته، چه باید بکند تا منحرف نشود و به یمین یسار کشیده نشود؟
خداوند متعال راهکار دقیقی ارائه داد و فرمود: «الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا؛ کسانی که در راه ما جهاد کنند ما راه بندگی و آمدن به سمت مان را نشانش میدهیم.
قطعاً جهاد فقط جهاد نظامی نیست بلکه به تعبیر روایات جهاد اکبر جهاد نفس است، اینکه انسان به جای آنکه اسیر نفس شود, امیر آن شود و نگذارد نفس لوامه او (نفس سرزنشگر) در دامهای نفس امارهاش کشته شود؛ چراکه در آن زمان دستیابی به نفس مطمئنه سخت و ورود به روضه رضوان رضایت حضرت حق سخت خواهد شد. بنابراین اگر این بنده رسته از دام گناه در جهاد اکبر ظفر یابد خداوند راه را نشانش میدهد و او محبوب خدا میشود.
چنانکه در حدیث قدسی منقول از امام صادق علیهالسلام میخوانیم: «فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ كُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِی یَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِی یُبْصِرُ بِهِ وَ لِسَانَهُ الَّذِی یَنْطِقُ بِهِ وَ یَدَهُ الَّتِی یَبْطِشُ بِهَا إِنْ دَعَانِی أَجَبْتُهُ وَ إِنْ سَأَلَنِی أَعْطَیْتُهُ وَ مَا تَرَدَّدْتُ عَنْ شَیْءٍ أَنَا فَاعِلُهُ كَتَرَدُّدِی عَنْ مَوْتِ الْمُؤْمِنِ یَكْرَهُ الْمَوْتَ وَ أَكْرَهُ مَسَاءَتَه.» (کافی، ج 2، ص 352)
دیگر گوش او غیر سخن خدا نمیشنود، چشم او غیر خدایی نمیبیند و دهانش به غیر سخن از خدا باز نمیشود، آنگاه است که این بشر تجلّی اسماء، صفات خدا و خلیفةالله فی ارضه میشود.
اما در همه این سلوک معنوی آن قوه محرکه و توشه قابل اعتماد تقواست که فرمود: «فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوى» که اگر چنین باشد در گلستان «وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ» سکنی خواهد یافت و از نوش نوش «إِنَّ لِلْمُتَّقِینَ مَفازاً» سیراب خواهد شد. پس انسانی که آغازش و راهش بندگی است: «أَنِ اعْبُدُونِی هذا صِراطٌ مُسْتَقِیمٌ» و هدف خلقتش بندگی است: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ» و رسالت رهبرانش هم دستور به بندگی است «اعبُدُوا اللَّهَ وَاجتَنِبُوا الطّاغوتَ» و سرانجامش هم بندگی است «فَادْخُلِی فِی عِبادِی وَ ادْخُلِی جَنَّتِی»
تنها در جهاد اکبر است که میتواند به این فوز عظیم نائل آید و در قافله عباد الرحمن ساربان و بلکه حکمران نفسش باشد و عید فطر این فرصت تولدی دوباره را به او میدهد.