
emamian
بسته اصلاحی جدید عبدالمهدی/ تاکید بر بازخواست اغتشاشگران نفوذی در تظاهرات اخیر
یک منبع در دفتر نخست وزیر عراق اعلام کرد که عادل عبدالمهدی بسته اصلاحاتی جدیدی را برای برآورده کردن خواستههای تظاهرکنندگان ارائه خواهد کرد.
شبکه روسیا الیوم به نقل از این منبع که نام و جایگاهش را فاش نکرده، افزود نخست وزیر مجموعهای از طرحها و تصمیمات را برای پاسخگویی به مطالبات تظاهرکنندگان آماده کرده است و تمام این بسته به خواستههای تظاهرکنندگان در ارتباط با فرصتهای شغلی و تامین مالی طرحها مرتبط است.
این منبع افزود نخست وزیر از طریق هستهای که در دفترش تشکیل داده است، همچنان با تظاهرکنندگان در ارتباط است. این منبع همچنین گفت نخست وزیر شاید طی روزهای آینده با گروهی از تظاهرکنندگان دیدار کند.
جزئیات دیدار حکیم و لاوروف
سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه در بغداد گفت شرکتهای بزرگ سرمایهگذار روسی در بخشهای نفت و انرژی در هیئت ما حضور دارند. لاوروف ادامه داد سه هزار دانشجوی روسیه در مراکز علمی و دانشگاههای روسیه تحصیل میکنند.
بر اساس گزارش رسانههای عراقی، لاوروف و حکیم موضوع اعطای روادید به بازرگانان، گردشگران و افزایش سفرها میان دو کشور را بررسی کردند.
محمد الحکیم وزیر خارجه عراق و سرگئی لاوروف در دیدار با یکدیگر در بغداد، برخی پروندههای دوجانبه مشترک و اوضاع امنیتی منطقه را بررسی کردند. حکیم در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با همتای روسی خود گفت در این دیدار به راههای حمایت از همکاری مشترک و ارتقای روابط دوجانبه و ادامه رایزنی درباره مسائل دوجانبه و منطقهای و بین المللی که مورد اهتمام دو طرف است، پرداخته شد.
وی افزود راههای توسعه همکاری اقتصادی و تشویق شرکتهای روسی به سرمایهگذاری در طرحهای زیربنایی و زیرساختی و انرژی و برق و نفت و بازسازی و افزایش مبادلات تجاری در این دیدار بررسی شد.وزیر خارجه عراق درباره پرونده سوریه هم اظهار داشت که در دیدار با لاوروف، راههای تقویت امنیت و ثبات در سوریه و مبارزه با تروریسم در شهر ادلب را بررسی کرده است.
از سوی دیگر لاوروف اظهار داشت روسیه برای توسه روابط اقتصادی با عراق به ویژه در زمینه انرژی و تسلیحاتی تلاش میکند. به گفته وی، شماری از نمایندگان بزرگ شرکتهای نفتی و هیئت همکاری نظامی در این سفر حضور دارند.
لاوروف اعلام کرد که در دیدار با حکیم، راههای تقویت همکاری در زمینه مبارزه با تروریسم چه در سطح دوجانبه یا طریق مرکز مبادله اطلاعات چهارجانبه که شامل کشورهای روسیه، ایران، سوریه و عراق میشود، بررسی شده است.
لاوروف در خصوص پرونده سوریه هم گفت که وی و حکیم درباره ضرورت نابودی تروریسم و به راه انداختن روند سیاسی موثر در چارچوب قانون اساسی در سوریه اتفاق نظر دارند.
وزیر خارجه روسیه امروز دوشنبه وارد عراق شد که سفر رسمی وی قرار بود از یک ماه پیش انجام شود.
نشست مقامات قضایی عراق؛ تاکید بر حمایت از تظاهرکنندگان و مقابله با اغتشاشگران
خبر دیگر اینکه رئیس شورای عالی قضایی عراق در نشست مقامات قضایی عراق تاکید کرد باید میان تظاهرکنندگان مسالمتجو و کسانی که اقدام به آشوب و اغتشاش میکنند، تفاوت قائل شد.
فائق زیدان رئیس شورای عالی قضایی عراق در نشست مسئولان قضایی که دادستان کل، رئیس هیئت نظارت قضایی، و روسای دادگاههای استیناف بغداد الرصافه و بغداد الکرخ از جمله این مقامات بودند،شرایط بازداشت شدگان تظاهرات اخیر را بررسی و بر ضرورت تفاوت قائل شدن میان تظاهرکنندگان مسالمت جو و کسانی که به آشوب و اغتشاش و تجاوز به اموال عمومی و خصوصی دست میزنند، تاکید کردند، چرا که آشوب و اغتشاش با حق تظاهرات مسالمت آمیز تضمین شده از سوی قانون اساسی منافات دارد.
رئیس شورای عالی قضایی عراق اظهار داشت شرکت کنندگان در این نشست بر ضرورت به کارگیری اقدامات قانونی علیه کسانی که به تظاهرکنندگان حمله کردند و باعث شهید و زخمی شدن شماری از آنها شدند و اتخاذ اقدامات اقدامی علیه متجاوزان به دفاتر شبکههای ماهوارهای تاکید کردند. شرکت کنندگان در نشست قضایی از برخی سیاستمداران عراقی که مشکلات شخصی به ویژه با موسسه قضایی دارند، خواستند اظهارات نادرستی را که به دستگاه قضایی خدشه وارد میکند، بر زبان جاری نکنند.
از سوی دیگر به گفته برخی منابع عراقی، نخست وزیر عراق گفته است کسانی که به تظاهرکنندگان حمله کردهاند، به دستگاه عدالت سپرده خواهند شد.
تقویت طرح امنیتی ویژه زیارت اربعین
از سوی دیگر شبکه السومریه به نقل از یک منبع امنیتی از ورود تجهیزات نظامی به برخی شهرهای جنوبی عراق خبر داد، این نیروها و تجهیزات در اختیار فرماندهی عملیات فرات مرکزی قرار میگیرد که مسئول امنیت نجف، کربلا و دیگر شهرهای جنوبی عراق است.
این منبع افزود این اقدام در راستای کنترل اوضاع امنیتی و تقویت طرح زیارت اربعین صورت گرفته است. این منبع که نامش فاش نشده، گفته است ارتش ماموریت حمایت از نهادهای دولتی را که برخی از آنها به آتش کشیده شد، به عهده گرفته است.
۷ اندیشمندی که افول آمریکا را پیشبینی میکنند
آمریکا به عنوان کشوری که بعد از جنگ جهانی دوم خودش را قدرت بلامنازع دنیا معرفی میکرد اکنون رو به افول است. دانشمندان زیادی در حال حاضر به این نظریه اعتقاد دارند و البته دلایل زیادی پشت آن وجود دارد.
در سالهای گذشته در مراکز تحلیلی و رسانهها مباحثاتی درباره زوال قدرت آمریکا و تغییر نظم دنیا از نظام تکقطبی به نظام چند قطبی در جریان بوده است؛ اما این بحثها تا چه اندازهای جدی هستند؟ کسانی که از آن سخن میگویند چه نشانهها و شاخصهایی برای اثبات گفتههایشان دارند؟
در این گزارش به معرفی استدلالها و نظرات 7 نفر از اندیشمندانی خواهیم پرداخت که از مدتها پیش، چنین افولی را پیشبینی کردهاند. پیش از آن، برای آشنایی مخاطبان با بحث مقدمهای درباره آغاز دوران تکقطبی به رهبری آمریکا ارائه خواهیم کرد.
افول موریانهای
اتحاد جماهیر شوروی دو سال بعد از به قدرت رسیدن «جورج هربرت واکر بوش» (بوش پدر) به عنوان رئیسجمهور آمریکا، در سال 1991 دچار فروپاشی شد. بوش پدر در آن زمان، تنها کسی نبود که از پایان نظم جهانی دو قطبی به عنوان میراث جنگ جهانی دوم سخن میراند. او به همراه کارشناسان مسائل راهبردی و تحلیلگران سیاسی، آغاز عصر هژمونی آمریکا و آغاز قرن آمریکایی را نوید داده و میگفتند که از این پس، سبک زندگی، ارزشها و فرهنگ آمریکایی بر دنیا حاکم خواهد بود.
جورج دبلیو بوش (بوش پسر) هم سیاق پدرش را به گونهای دیگر پیش گرفت. او برنامههای دولتش را بر نظریههای «پایان تاریخ» از «فرانسیس فوکویاما» و «برخورد تمدنها» از «ساموئل هانتینگتون» استوار کرد. بوش، تروریسم سازمانیافته را دشمن جدید آمریکا بعد از شوروی قرار داد و به عراق و افغانستان حمله کرد.
پس از آن بود که نخستین نشانههای افول هژمونی آمریکا آشکار شدند. «نوام چامسکی»، اندیشمند و نظریهپرداز مشهور آمریکایی در همان زمان گقت که افول آمریکا آغاز شده و تبختر مقامهای آمریکایی درباره اینکه این کشور قدرت بلامنازع دنیا خواهد ماند جز «خیال خوش» نبوده است.
«تد گالن کارپنتر»، استاد دانشگاه و عضو اندیشکده کاتو برای اولین بار از اصطلاحی به نام «افول موریانهای» برای اشاره به زوال تدریجی قدرت آمریکا به دلیل برافروختن جنگهای متعدد و عقب افتادن از رقبایش اشاره کرد. این اصطلاح بعداً در مقالهای توسط «کریستوفر لین» مورد استفاده قرار گرفت.
در سالهای گذشته، روی کار آمدن «دونالد ترامپ» به عنوان رئیسجمهور آمریکا، تحلیلگران بیشتری را به سخن گفتن از نشانههای این زوال واداشته. ترامپ، در سال 2016 به عنوان نخستین سیاستمدار در سطح اول قدرت به از دست رفتن نشانههای قدرت آمریکا اعتراف کرد و با بیان اینکه آمریکا دیگر با عظمت نیست، محور شعار تبلیغاتیاش را «آمریکا را دوباره با عظمت کنیم» قرار داد. دولت ترامپ علاوه بر این در نخستین سند راهبرد امنیت ملی خود (سال 2017) رسماً افول قدرت آمریکا را به رسمیت شناخت و محور برنامههایش را تلاش برای جلوگیری یا موخر کردن آن قرار داد. «هنری کیسینجر»، نظریهپرداز راهبردی و سیاستمدار شناختهشده آمریکایی در همین باره گفته است: «به نظرم، ترامپ شاید یکی از همان چهرههایی در تاریخ باشد که گاه گاه برای اعلام پایان یک عصر سر برمیآورند.»
درباره رابطه ترامپ با افول قدرت آمریکا، البته میان تحلیلگران اختلافاتی وجود دارد. عده زیادی معتقدند که روند زوال از قبل آغاز شده بود و رأی مردم به ترامپ با شعار «دوباره آمریکا را با عظمت کنیم» به نوعی اعتراف دستهجمعی جامعه به از عظمتافتادگی آمریکا بود. از نظر این دسته، ترامپ بیش از آنکه عامل افول قدرت آمریکا باشد، نشانه آن است.
دسته دوم معتقدند که قبل از ترامپ زوالی در کار نبوده و این او بوده که با سیاستهایی مانند خروج از توافقنامههای بینالمللی و دور کردن آمریکا از متحدان دیرینهاش دنیا ضربههای جبرانناپذیری به رهبری و نفوذ آمریکا در دنیا وارد کرده است. از نظر این گروه، ترامپ عامل زوال قدرت آمریکا است.
گروه دیگری از تحلیلگران که نظراتی ما بین گروه اول و دوم دارند هم معتقدند که روندی آهسته و شاید قابل پیشگیری برای زوال آمریکا در سالهای گذشته وجود داشت، اما ترامپ با نشان دادن همان روی آمریکا که چنین روندی را رقم زده بود به عامل کاتالیزور و تسریعکننده آن تبدیل شده است.
علیرغم این، هر سه گروه این تحلیلگران، زوال هژمونی آمریکا را آشکارتر از آن میدانند که بتوان آن را انکار کرد. در گزارش زیر به معرفی نظریه پردازان برجستهای پرداختهایم که بر پایه نشانههای مختلف افول قدرت آمریکا را پیشبینی کردهاند.
1-نوام چامسکی
چامسکی، نظریهپرداز، اندیشمند و تحلیلگر مسائل سیاسی مقالههای متعددی درباره افول آمریکا به رشته تحریر درآورده. او، همانند برخی از تحلیلگران دیگر مانند «فرید زکریا» معتقد است که افول آمریکا مسئلهای است که به دست خود آمریکا رقم خورده است.
چامسکی معتقد است آمریکا با آنکه یک دموکراسی است، اما به «کشور سرمایهداران» تبدیل شده. او که یکی از محققان و منتقدان پدیده نقش «پولهای کثیف» در سیاست و در جریان سیاسی آمریکا است به تفصیل از نقش لابیهای ثروت در سوق دادن سیاستمداران به نفع شرکتها و موسسات مالی خصوصی نوشته است.
چامسکی به علاوه از منتقدان نظام سرمایهداری است و معتقد است آنچه امروز به عنوان «سرمایهداری» خوانده میشود، اساساً نظام سوداگری شرکتها همراه با خودکامگیهایی فراگیر و بسیار غیرپاسخگو استکه کنترل عظیمی بر اقتصاد، نظامهای سیاسی و حیات فرهنگی و اجتماعی اعمال میکنند و در همکاری نزدیک با حکومتهای قدرتمندی هستند که در اقتصاد داخلی و جامعه بینالمللی وسیعاً دخالت دارند.
چامسکی استدلال میکند «در ایالات متحده بیش از 80 درصد مردم نظام اقتصادی خود را «ذاتاً ناعادلانه» و نظام سیاسی را فریبکار و در خدمت «منافعی خاص» و نه منافع مردم میدانند. اکثریتی چشمگیر معتقدند صدای کارگران در امور جاری جامعه شنیده نمیشود (این درباره انگلستان هم صدق میکند)، اینکه دولت مسئول کمک به مردم نیازمند است، و اینکه صرف هزینه برای بهداشت و آموزش بر حذف مالیات و کاهش بودجه اولویت دارد، و لوایحی که امروز جمهوریخواهان در کنگره به آسانی میگذرانند به سود صاحبان ثروتمند و به ضرر عموم مردم است، و غیره و غیره. روشنفکران ممکن است داستان دیگری بگویند، اما یافتن واقعیت آن چنان هم دشوار نیست.»
نوام چامسکی، صراحتاً نظم نوین جهانی و ساختار معادلات قدرت در دنیای امروز را زیر سؤال میبرد و نتیجه حاصله را صرفاً به نفع بسط تفکر سرمایهداری در جهان به حساب میآورد. او یکی از ویژگیهای نظم نوین جهانی را آکندگی آن از نفاق و نژادپرستی میداند. چامسکی برای این سخن صدام را به عنوان شاهد مثال میآورد. به نظر چامسکی در نظم نوین جهانی، حقایق به نفع صاحبان قدرت جهانی تفسیر میشود، به گونهای که حملههای صدام به کردها به طور گسترده در همه جا گزارش شد که واشنگتن را به مقابله مجبور کرد تا با ادعای دفاع از بیگناهان به سمت منافع خود حرکت کند. در حالی که حملههای شدیدتر و نابودکننده صدام به شیعیان اصلاً نه گزارش شد و نه سبب نگرانی.
2- «جیمز پتراس»
«جیمز پتراس»، استاد و عضو هیئت علمی دانشگاه بیرمنگام، صدها مقاله و دهها عنوان کتاب به رشته تحریر درآورده است. یکی از زمینههای تحقیقات پتراس، نقش لابی صهیونیسم در سیاست خارجی آمریکا است و او سیاستهای تحمیلشده از سوی این لابی را عاملی میداند که موجب زوال قدرت آمریکا میشوند.
پتراس در کتابی به نام «صهیونیسم، نظامیگری و افول قدرت آمریکا» (2008) به تفصیل به روشنگری درباره نقش لابی صهیونیسم در نظامیگریهای آمریکا در منطقه پرداخته و بعد از آن به توضیح درباره عواملی پرداخته که موجب از بین رفتن قدرت آمریکا در دنیا میشود.
به باور او، بعد از پایان جنگ جهانی دوم، اروپای غربی، ژاپن و اخیراً چین و روسیه به سمت شکوفا کردن قابلیتهای اقتصادی خودشان حرکت کردند، در حالی که آمریکا با حرکت به سمت منافع لابی صهیونیسم به نظامیگری روی آورد.
این استاد دانشگاه نوشته آنچه به آمریکا ضربه میزند، دستکم در کوتاهمدت به نفع اسرائیل است.
3- «فرید زکریا»
دانشمند سیاسی و یکی از مجریهای شبکه خبری «سیانان» بخش عمدهای از مطالعات و تحقیقات خودش را به مسئله سیاست خارجی آمریکا اختصاص داده است. زکریا معتقد است افول هژمونی آمریکا، نتیجه استفاده نامناسب این کشور از قدرت خود در سالهای بعد از جنگ جهانی دوم است. به باور او، آمریکا با سوءاستفاده از قدرتش متحدانش را از دست داده و دشمنانش را تقویت کرده است.
زکریا معتقد است حملات 11 سپتامبر 2001 نقش دوگانهای در افول هژمونی آمریکا بازی کرده است. این حملات، ابتدا واشنگتن را به بسیج منابع و نیروهای خود در جهت مقابله با آنچه «تروریسم» مینامید وادار کرد. در سال 2001، ایالات متحده که اقتصادش از مجموع 5 اقتصاد مابعدش بزرگتر بود، تصمیم گرفت هزینههای دفاعی خودش را به طرز قابل توجهی افزایش دهد. عامل دوم، به باور فرید زکریا حمله به عراق بود که به فاجعهای پرهزینه برای این کشور تبدیل شد.
او معتقد است که روی کار آمدن ترامپ آخرین ضربات مهلک را به سیاست خارجی آمریکا وارد کرده و او با خارج کردن آمریکا از پیمانهایی مانند TPP، دوریگزینی از اروپا و برونسپاری سیاست آمریکا به عربستان و اسرائیل هم زوال هژمونی آمریکا را به نمایش گذاشته و هم آن را به پیش برده است.
4- «دیوید رانی»
استاد دانشگاه ایلینوی و نویسنده بیش از 100 مقاله و کتاب است. او در یکی از کتابهایش به نام «بینظمی جدید جهانی: افول قدرت آمریکا» از مفهومی به نام «بحران ارزشها» سخن به میان آورده و نوشته که این معضل بعد از بحران اقتصادی سال 2008 جامعه آمریکا را در بر گرفته است. رانی معتقد است که بحران ارزشها در سراسر تاریخ سرمایهداری وجود داشته و پدیدهای ذاتی برای سرمایهداری است.
رانی نظریاتش در این کتاب را در وبسایت خود اینطور توضیح داده است: «از جمله نتیجهگیریهای من این بود که آنچه ما در دهههای 1970 و 1980 تجربه کردیم، پدیدهای بود که نام آن را "بحران ارزشها" میگذارم. در واکنش به آن، کل نظام سرمایهداری با تغییرات عمده ساختاری مواجه شد که موجب شد کارگران از مشاغل و خانههایشان آواره شوند. با وجود این نظام بازطراحیشده که جورج بوش پدر آن را "نظم نوین جهانی" نامگذاری کرد، قابل ادامه نبود. این نظام، روی یک خاله پوشالی بند شده بود. امروز آن خاله پوشالی رو به فروپاشی است. ما یک بار دیگر با بحران ارزشها مواجه هستیم. در این کتاب استدلال کردهایم که بحران فعلی ارزشها یا به جایزگینی کامل نظام سرمایهداری جهان منجر خواهد شد یا تغییر ساختار کلی این نظام.»
وی در ادامه گفته است: «نقش مسلط آمریکا در دنیا از اواسط دهه 1940 پابرجا بوده است و سرمایهداری در شکل کنونی آن از بسیاری جهات تحت فشار قرار گرفته است. این فشارها احتمالاً موفق خواهند شد، هر چند که مشخص نیست که چه چیزی جایگزین آن خواهد شد. پیشنهاداتی ماندن افزایش هزینههای دولت هم در جلوگیری از این روند کارساز نخواهد شد.
رانی همچنین نوشته است: «همانطور که گفتم سالهای 2008 و 2009 نقطه آغاز بحران ارزشها هستند. منظور من این است که آنچه ما در سال 2008 تجربه کردیم فقط بزرگترین رکود اقتصادی از زمان بحران اقتصادی دهه 30 نبود؛ آنچه امروز در حال تجربه آن هستیم هم بهبودی آهسته از آن بحران نیست. ما در آغاز یک بحران جدیتر قرار گرفتیم. بحران ارزشها در سراسر تاریخ سرمایهداری وجود داشتهاند و پدیدهای ذاتی خود سرمایهداری هستند.
5- «آلفرد مککوی»
مککوی استاد تاریخ دانشگاه «ویسکانسین-مدیسون» نویسنده کتاب مشهوری به نام «همدستی سیا در تجارت جهانی مواد مخدر» است. مککوی مقالههای متعددی درباره افول قدرت آمریکا نوشته و البته یکی از کسانی است که از نظم جهانی بدون سلطه آمریکا استقبال میکند.
مککوی در کنار عواملی مانند کودتاهای سیا در کشورهای مختلف، جنگ ویتنام، شکنجهگاههای آمریکا پس از جنگ عراق و افغانستان و حملات پهپادی این کشور نقش چین را در افول هژمونی آمریکا پررنگ میداند. او معتقد است چین با ساختن نظم جهانی موازی با نظم آمریکایی، سازمانهای تحت سلطه غرب در دنیا را به چالش کشیده است. از نظر او سازمان همکاری شانگهای (به جای ناتو)، «بانک سرمایهگذاری زیرساخت آسیا» (به جای صندوق جهانی پول) و «پیمان شراکت اقتصادی جامع در منطقه» (به جای TPP) نهادهای متناظری هستند که چین به جای سازمانهای غربی ایجاد کرده است.
6- «رابات پاتنیک»
اقتصاددادن و تحلیلگر سیاسی هند است که نزدیک به 10 جلد کتاب، عموماً درباره مسائل سیاسی دنیا از دریچه اقتصاد بینالملل نوشته است. او از منتقدان نظام سرمایهداری است و پیشبینیاش درباره افول هژمونی آمریکا را هم بر اساس نقائص ذاتی این نظام استوار ساخته است.
به باور پاتنیک، بحران اقتصادی دنیا در سال 2008 بحرانی در همبافته در ذات سرمایهداری جهانی است و گذر از این بحران در آمریکا و سایر نقاط دنیا، نه با راهحلهای ریشهای بلکه با راهحلهای گذرا و مسکنوار صورت گرفته است.
وی اخیراً در یادداشتی نوشت: «بعد از بحران سال 2008، در آمریکا و سایر نقاط دنیا "سیاست پولی انبساطی" به کار گرفته شد و نرخ بهره را تا نزدیک صفر پایین بردند. این کار، فقط یک فضای تنفس موقتی برای سرمایهداری دنیا ایجاد کرد، اما الان مجدداً نشانههای رکود ظاهر شده است.»
پانتیک درباره این نشانهها میگوید: «در آمریکا، سرمایهگذاری تجاری رو به کاهش گذارده و شاخص تولید صنعتی در ماه جولای 0.2% پایینتر از ماه قبل بود. اقتصاد انگلیس در سهماهه دوم سال جاری با رشد منفی مواجه شد و اقتصاد آلمان هم شرایط مشابهی داشت. این تصویر تقریباً در همه جای دیگر دنیا از جمله ایتالیا، برزیل، مکزیک، آرژانتین و هند یکسان است. حتی چین هم شاهد کاهش نرخ رشد در نتیجه رکود جهانی است.»
راه حل سیاستگذاران در کشورهای غربی برای حل چنین بحرانهایی معمولاً کاهش مجدد نرخ بهره است. به باور پانتیک، آنها بیش از آنکه با چنین راهکاری به دنبال افزایش سرمایهگذاری باشند، در پی ایجاد «حباب در قیمت داراییها» هستند که به افزایش تقاضای کل منجر میشود. این افزایش تقاضای کل در واقع از جانب کسانی خواهد بود که به دلیل افزایش حبابی قیمت داراییهایشان احساس میکنند که ثروتمندتر شدهاند و به همین دلیل مخارج خود را نیز افزایش میدهند.
این اقتصاددان همچنین معتقد است در دوران بلافاصله بعد از جنگ جهانی دوم، یعنی قبل از آغاز جهانیسازی نئولیبرال، دولتها در صورت وجود خطر رکود، هزینههای دولت را افزایش میدادند تا تقاضای کل را بالا ببرند. دولتها میتوانستند در مواقع لزوم بدهیهای مالی را بالا ببرند، چون مکانیسمهای کنترل سرمایه وجود داشتند و خطری برای فرار سرمایه، در صورت افزایش بدهی مالی وجود نداشت.»
«جان مینارد کینز»، اقتصاددان برجستهای که از او به عنوان یکی از معماران نظم اقتصادی سرمایهداری یاد میشود، خود یکی از مخالفان «بینالمللیسازی مسائل مالی» بود. (او میگفت حدود و ثغور امور مالی باید حداکثر در سطح ملی باقی بمانند.). کینز معتقد بود که بینالمللی کردن مالیه، توان دولت-ملتها برای افزایش اشتغال را محدود میکند و آن را اسیر مسائل مالی میکند که همواره با افزایش مخارج دولت برای ایجاد اشتغال در تضاد است. او به عنوان یکی از مدافعان نظم سرمایهداری از این بیمناک بود که چنانچه دولت-ملتها نتوانند اشتغال را به اندازه کافی بالا ببرند، سرمایهداری نمیتواند به دوام خود ادامه دهد.
اما اقتصاد سرمایهداری سرانجام به همان سمتی متمایل شد که کینز از آن هراس داشت. با انباشت سرمایه نزد بانکهای چندملیتی، به دلیل کسری مستمر و بزرگ تراز حساب جاری آمریکا در این دوره و همچنین انباشت درآمدهای نفتی کشورهای عضو اوپک به دلیل جهش قیمت نفت در دهه 1970 فشار عظیمی که برای کنترل سرمایه وجود داشت از بین رفت. این رویه برای این بود که نظام مالی کل دنیا باز شود و کشورها بتوانند به دلخواه به بازار مالی یکدیگر دسترسی داشته باشند. چنین بود که هژمونی «مالیه بینالملل» در جهان آغاز شد. این رویه به معنی عقبنشینی دولت-ملتها از وظیفه خود برای حفظ سطح اشتغال از طریق سیاستهای مالی بود. بنابراین، در سرمایهداری نئولیبرال، تنها روش افزایش تقاضای کل، از طریق تحریک قیمتها و ایجاد حباب قیمتی بود و برای این منظور از سیاست کاهش نرخ بهره استفاده میشود.
به باور پانتیک بر خلاف مخارج دولت که میتوان آن را به دلخواه تنظیم کرد، کنترل و تنظیم «حباب» به راحتی امکانپذیر نیست. در دهه 1990، در یک برهه کوتاه، افزایش حبابگونه قیمت سهام شرکتهای فناوری (موسوم به حباب داتکام) و در دهه اول قرن حاضر حباب قیمت مسکن سیاستی بود که اگرچه ظاهراً در ابتدا کارگر افتاد اما پس از مدتی، به بحران منجر شد و اکنون دیگر تمایلی برای ایجاد جباب جدیدی در آن مقیاس وجود ندارد؛ حتی در شرایطی که نرخ بهره به نزدیک صفر رسیده است.
او معتقد است از آنجا که سیاست کاهش نرخ بهره در چنین شرایطی جواب نمیدهد و امکان افزایش مخارج دولتها به منظور جبران کمبود تقاضای کل هم وجود ندارد، آمریکا در دوران ریاستجمهوری ترامپ تلاش میکند تا از طریق صادر کردن بحران خود به سایر کشورها به ویژه چین بر آن فائق شود.
پاتنیک میگوید جنگ تجاری آمریکا و چین که با هدف خارج کردن اقتصاد آمریکا از بحران آغاز شده اکنون در حال تسری دادن بحران داخلی آمریکا به اقتصاد جهانی است و اندک انگیزههای موجود برای سرمایهگذاری در جهان را کاهش داده است.
به نظر او، با آنکه ممکن است اینطور تصور شود که این سیاستهای «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور آمریکا است که دنیا را در آستانه یک رکود اقتصادی دیگر در دنیا قرار داده، تحلیلگران، انتخاب او در سال 2016 را «نشانه» (و نه «عامل») حرکت رو به سقوط نئولیبرالیسم اقتصادی میدانند که از زمان ریاستجمهوری رونالد ریگان، مبنای سیاستگذاری اقتصادی در آمریکا بوده است.
7- کریستوفر لین
کریستوفر لین از تحلیلگران برجسته سیاسی و عضو هیئت علمی دانشکده خدمات دولتی در دانشگاه تگزاس است. او تا کنون نزدیک به یکصد مقاله در رسانههای آمریکایی به رشته تحریر درآورده و مولف سه عنوان کتاب در حیطه سیاست خارجی آمریکا و مسائل مربوط به آن است. لین علاوه بر این دهها عنوان مقاله پژوهشی در مجلات معتبر علمی و پژوهشی درباره موضوعاتی مانند هژمونی امریکا، ائتلاف ناتو، سیاست آمریکا بعد از جنگهای جهانی، سیاست آمریکا در عراق و ... به چاپ رسانده است.
کریستوفر لین در مقالهای که در اندیشکده چتمهاوس منتشر شده توضیحات مفصلی درباره عوامل و ریشههای افول هژمونی آمریکا ارائه کرده است. وی ظهور چین را نخستین و مهمترین عامل در این افول میداند. لین نوشته است: «امروزه ستونهای نظامی، اقتصادی و سازمانی که نگهدارنده پکس آمریکانا (سلطه آمریکا) بودهاند توسط چین به چالش کشیده شدهاند.»
او درباره افول قدرت نظامی آمریکا نوشته چین در این حوزه فاصلهاش با آمریکا را کمتر کرده. لین به نقل از اندیشکده رند نوشته بین سالهای 2020 تا 2030 ساختار نظامی چین در زمینههای مانند دکترین، تجهیزات، پرسنل و آموزش تقریباً با آمریکا برابری خواهد کرد. در تحلیل این اندیشکده همچنین پیشبینی شده سلطه نظامی آمریکا بین همین سالها در آسیای شرقی به شدت کاهش خواهد یافت.
لین معتقد است در طول دهه گذشته نشانههای کاهش قدرت اقتصادی آمریکا و از سوی دیگر افزایش قدرت اقتصادی چین بیشتر از آن بودهاند که بتوان آنها را نادیده گرفت. از زمان شروع دوران رکود بزرگ، چین به طور مستمر در زمینه صادرات، تجارت و تولید جزو کشورهای رده بالا بوده است. سال 2014 بانک جهانی با اعلام اینکه چین به بزرگترین اقتصاد دنیا تبدیل شده، جهان را شگفتزده کرد.
لین علاوه بر این معتقد است حوادثی که در صحنه دنیا اتفاق افتادهاند قدرت نرم آمریکا را هم به شدت کاهش دادهاند. او معتقد است یکی از بزرگترین تأثیرات دوران رکود اقتصادی بزرگ، اثراتی بود که روی ادراکهای عمومی در جهان از قدرت نرم آمریکا ایجاد کرد.
این واقعیت که نظام مالی تحت سلطه آمریکا به دلیل بحرانی که در خود آمریکا ایجاد شده بود دچار تشویش شد حیثیت و قدرت این کشور را لکهدار کرد و این ادعاهای جهان غرب مبنی بر اینکه اقتصاد بازار آزاد، دموکراسی و جهانی شدن تنها مسیرهای تحقق توسعه سیاسی و اقتصادی هستند را به شدت بیاعتبار کرد. لین همچنین به نقل از تحلیلگران دیگر نوشته است این واقعیت که نظام مالی تحت سلطه آمریکا به دلیل بحرانی که در خود آمریکا ایجاد شده بود دچار تشویش شد حیثیت و قدرت این کشور را لکهدار کرد و این ادعاهای جهان غرب مبنی بر اینکه اقتصاد بازار آزاد، دموکراسی و جهانی شدن تنها مسیرهای تحقق توسعه سیاسی و اقتصادی هستند را به شدت بیاعتبار کرد.
آیا سپاه «تور ام-۲» ایرانی را میسازد؟
فرمانده نیروی هوافضای سپاه از دردست ساخت بودن یک سامانه جدید پدافند هوایی خبر داده که طبق بررسیها میتواند نمونه ایرانی مشابه سامانه تور ام-۲ باشد.
سردار امیرعلی حاجیزاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران اخیرا در یک گفتگوی تلویزیونی، از اقدام برای ساخت یک سامانه پدافندی جدید خبر داده و گفته است: «در حال ساخت سامانه ای پدافندی با قابلیت شلیک به هدف در حین حرکت هستیم».
از این سامانه جدید در دست ساخت تاکنون اطلاعات زیادی منتشر نشده اما نگاهی به سامانه های مطرح پدافند هوایی دنیا نشان میدهد که سامانه روسی بردکوتاه تور-ام-1 و تور ام-2 احتمالاً مشابه خارجی همان سامانه مد نظر سردار حاجیزاده است.
در این گزارش با بررسی این نمونه خارجی، به برخی گمانهزنیها درباره سامانه جدید ایرانی در حوزه پدافند هوایی خواهیم پرداخت.
در گذشته متخصصان صنعت دفاعی کشور در وزارت دفاع، سپاه و ارتش نیازمند در اختیار داشتن نمونه تجهیزات برای ساخت آن در داخل بودند اما به واسطه پیشرفت در دانش و فناوری های مرتبط با تجهیزات نظامی، این نیازمندی امروز کمتر شده است.
تلاشگران این عرصه چند باری موفق شدند بدون در اختیار داشتن نمونه و با کسب اطلاعات از ظواهر تجهیزات و نیز گردآوری اطلاعات آن، محصولی با عملکرد مشابه ولی با لحاظ کردن مفاهیم عملیاتی مد نظر فرماندهان بسازند. از جمله برخی رادارها که تنها شباهتی ظاهری یا در مفاهیم عملکردی به نمونه خارجی دارند.
مصاحبه اخیر فرمانده نیروی هوافضای سپاه در برنامه ای با حضور مستقیم جوانان، نشان داد که ظاهراً یکبار دیگر چنین اتفاقی در حال رقم خوردن است.
پدافند هوایی موشکی کوتاه برد یکی از مهمترین حلقههای دفاعی هر هدف مهم و حیاتی است. در واقع این لایه را میتوان آخرین حلقه دفاعی با ضریب اطمینان بالا در نظر گرفت.
قابلیت واکنش سریع، امکان تحرک، برد موشکی مناسب و امکان درگیری همزمان با چند هدف، مفاهیمی است که در سامانه های مدرن پدافند موشکی برد کوتاه ساخته شده در دنیا به چشم می خورد. در برخی از گونههای این سامانه های پدافندی، استفاده ترکیبی از توپخانه و موشک مشاهده میشود.
پس از افشای ماجرای نحوه شروع مهندسی معکوس موشک های اسکاد در سال 1363 در ایران در حدود 27 سال بعد و پس از شهادت سردار شهید حسن تهرانی مقدم، برخی تحلیلگران دفاعی گمانه زنی کردند که احتمالاً ایرانیان با هر سامانه و سلاح خریداری شده دیگر نیز همین کار را می کنند. سامانه موشکی برد کوتاه تور-ام-1 که در طول نیمه دوم سال 1385 به کشور وارد شد، یکی از پیشرفته ترین خریدهای نظامی ایران در دهه 1380 به شمار می رفت. این سامانه تقریباً تمامی مشخصات مطلوب سامانههای برد کوتاه مدرن را تا حدود زیادی داشت. از این رو یکی از گزینه های مستعد برای ساخت نمونه داخلی آن در ایران به حساب میآمد.
سامانه های تور-ام-1 در یکی از رزمایش های دهه 80
تور-ام-1 سامانه دفاع هوایی کوتاه برد، ارتفاع پایین و تمام متحرک است. این سامانه برای درگیری مؤثر با انواع اهداف هوایی از جمله هواپیماهای بال ثابت و بالگردهای سرنشین دار و بی سرنشین، موشک های کروز و حتی بمب ها و موشک های رها شده از هواپیماها در تمام شرایط آب و هوایی ساخته شده و بهره گیری از رایانه کنترل آتش و سامانه های دیجیتال و استقرار موشک ها به صورت عمودی باعث کاهش زمان واکنش سامانه شده است.
در تور-ام-1 برای خروج موشکها از پرتابگر، از روش پرتاب سرد بهره گیری شده و این سامانه ظرف چند ثانیه پس از اولین شلیک آماده شلیک به هدف بعدی میشود. موشک ها به صورت عمودی در داخل پرتابگر جای گرفتهاند که سبب کاهش حجم مورد نیاز برای استقرار 8 موشک میشود.
پس از پرتاب عمودی موشک و با ارتفاع گرفتن موشک از پرتابگر، موتورهای راکتی کوچک (تراستر) در نزدیکی دماغه موشک فعال شده و موشک را در جهت هدف قرار می دهد و در همین لحظه موتور اصلی سوخت جامد روشن می شود.
مراحل شلیک موشک از سامانه تور-ام-2 (این فرایند مشابه تور-ام-1 است)
وجود هر دو رادار کشف و ردگیری روی خودروی پرتابگر، 8 موشک آماده شلیک، پرتاب به صورت عمودی، چابکی و مانورپذیری بالای موشک، برد کشف و ردگیری راداری به ترتیب 27 و 20 کیلومتر، شناسایی و تفکیک همزمان 48 هدف، ردگیری مسیر 10 هدف و شلیک همزمان به 2 هدف از قابلیت های سامانه موشکی تور-ام-1 است.
کل مجموعه روی یک خودروی زره پوش و شنی دار مستقر شده و قابلیت آماده به کار شدن از لحظه توقف در کمتر از 5 دقیقه را دارد. این خودرو خصوصیات حرکتی بسیار خوبی در زمین های دارای عارضه و ناهموار دشتها و بیابان را دارد.
رادار کشف در سامانه تور-ام-1 از نوع پالس داپلر با آنتن سهموی و رادار ردگیری از نوع آرایه فازی است که مقاومت بالایی نیز در شرایط جنگ الکترونیک دشمن دارد. یک سامانه جانبی الکترواپتیک نیز در تور-ام-1 تعبیه شده که امکان درگیری با یک هدف را در صورتی که سامانه های راداری دچار مشکل شوند فراهم میکند.
ردیاب اپتیکی روی سامانه موشکی تور-ام-1
وجود سامانههای راداری برای هر پرتابگر باعث کاهش احتمال اشباع توسط جنگ الکترونیک دشمن و نیز عدم از کار افتادن کل آتشبار (متشکل از چند سامانه تور-ام-1) درصورت هدف قرار گرفتن یکی از رادارها در قیاس با سامانه هایی که یک رادار به چند پرتابگر اختصاص دارد میشود.
ویژگیهای راداری سامانه و نیز استفاده از سامانههای غیرفعال اپتیکی نیز باعث پدید آمدن توانایی فوق العادهای در تحمل شرایط جنگ الکترونیک و پایداری بسیار بالای سامانه در محیط نبرد شده است. این سامانه در زمان کمتر از دو دقیقه به آمادگی عملیاتی کامل رسیده و در کمتر از 6 ثانیه موشک خود را شلیک میکند.
موشک 3.5 متری این سامانه 167 کیلوگرم جرم دارد که 14.8 کیلوگرم آن را سرجنگی تشکیل میدهد. بیشینه سرعت موشک 850 متر بر ثانیه (حدود 2.8 برابر سرعت صوت یا 2.8 ماخ) بوده و توانایی درگیری با اهدافی با سرعت700 متر بر ثانیه (بیش از 2 ماخ در ارتفاع پائین) را دارد. موشک توانمند این سامانه توانایی مانور تا 30 برابر شتاب گرانش(g) را داشته اما اگر این مانورپذیری سنگین موشک نیز کافی نبود، فیوز مجاورتی عمل کرده و با انفجار سرجنگی هدف را نابود خواهد کرد.
احتمال اصابت موشک به هدف برای این سامانه، 92 تا 95 درصد در مقابل هواپیماها، 80 تا 96 درصد در برابر بالگردها، 60 تا 90 درصد برای موشک های کروز، 70 تا 90 درصد در رویارویی با بمب ها و موشک های هدایت شونده و 90 درصد در مقابله با هواگردهای بدون سرنشین است. به طور معمول حد پائین این احتمال ها با شلیک یک موشک و حد بالای آنها با شلیک دو موشک به یک هدف حاصل می شود. کمینه برد موشک حدود 100 متر و کمینه ارتفاع درگیری نیز 10 متر است که باید گفت عملاً هر هدفی که در حال پرواز پایدار باشد از تیررس تور-ام-1 در امان نخواهد بود. بیشترین ارتفاع هدف قابل درگیری برای این سامانه 6000 متر در نمونه روسی است.
لحظه اولیه خروج موشک از سامانه به روش پرتاب سرد
خودروی پرتابگر موشک در سامانه تور، حدود 37 تن وزن، 500 کیلومتر برد و 65 کیلومتر بر ساعت سرعت داشته و حفاظت کامل NBC(هستهای، میکروبی و شیمیایی) برای سه خدمه آن فراهم است.
مجموع این ویژگیها و سایر نکات فنی سامانه باعث شده بود که تور-ام-1 گزینه مطمئنی برای دفاع لایه آخر از تأسیسات و اماکن مهم باشد. آزمایش عملی درگیری با مهمات رها شده از هواپیما با این سامانه در رزمایشهای داخلی نیز گواه دیگری بر امکان استفاده از حداکثر قابلیتهای تور-ام-1 در ایران بود.
انهدام یک پهپاد کوچک هرمس اسرائیلی که از خاک جمهوری آذربایجان بلند شده و در حال نزدیک شدن به مناطق حساس نطنز و تأسیسات هستهای بود در یکم شهریور ماه سال 1393 توسط همین این سامانه صورت گرفت.
رادار چرخان کشف هدف و متعلقات آن روی سامانه تور-ام-1
اولین نشانهها از تمایل سپاه به تسلط بر فناوریهای تور-ام-1 با خبر افزایش سقف ارتفاع قابل درگیری با این سامانه مشاهده شد. متخصصان سپاه به کمک همرزمان خود در وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح موفق به برداشتن محدودیت ارتفاع قابل درگیری توسط موشک سامانه تور-ام-1 شدند که خبر آن در سال 1388 اعلام شد.
به این ترتیب این سامانه قابلیت درگیری با اهدافی با ارتفاع پروازی 35000 پا معادل حدود 10.5 کیلومتر را به جای 6 کیلومتر اولیه (در بردهای متناسب با انرژی موشک) پیدا کرد.
دومین تغییر در سامانه تور-ام-1 در اختیار ایران، اضافه شدن یک آنتن مربعی شکل به این سامانه بود که در رژه های نیروهای مسلح و نمایشگاههای دفاعی داخلی چندین بار مشاهده شد. از ماهیت کارکرد این آنتن خبری منتشر نشده اما هر چه بود نشان از یک حرکت رو به جلوی دیگر توسط متخصصان ایرانی برای افزایش قابلیت های این سامانه داشت.
سامانه تورا-ام-1 بهسازی شده در ایران؛ آنتن مربعی کوچک در کنار آنتن ردگیری اصلی و بالای سامانه های اپتیکی قابل مشاهده است
کمی بعد از خرید تور-ام-1 توسط ایران برای اولین بار سامانه تور-ام-2 توسط روسها در نمایشگاههای دفاعی این کشور رونمایی شد. از جمله تغییرات این سامانه نسبت به نسل قبلی، افزایش قابلیت درگیری با 4 هدف به جای 2 هدف، بهبودهای مختلف در سامانههای راداری از جمله استفاده از آنتنهای پیشرفته تر با برد بیشتر و همچنین قابلیت شلیک در حال حرکت توسط گونههایی از این سامانه بود.
سامانه تور-ام-2 در نمایشگاه امسال ماکس روسیه
در سامانه تور-ام-1 رادار قابلیت اکتساب هدف در حال حرکت خودرو را داشته اما برای شلیک موشک نیازمند توقف حرکت داشت. اما بر اساس مشخصات اعلام شده از تور-ام-2 این محدودیت در این نمونه برطرف شده و موشک بدون نیاز به توقف حرکت پرتابگر قابل شلیک است.
به واسطه همین قابلیت، نیاز به استقرار کامل سامانه و سپس شروع به فرایند کشف و ردیابی و ردگیری اهداف از بین رفته و در واقع سامانههای تور-ام-1 و خصوصاً نمونه تور-ام-2 به طور کامل یک پدافند متحرک و هشیار در لحظه را در واقعیت به نمایش گذاشتند.
مراحل شلیک موشک از سامانه تور-ام-2 (فرایند مشابه تور-ام-1 است)
جنگ تحمیلی تروریستها علیه سوریه نشان داد که سامانههای پدافند هوایی برد کوتاه به همان اندازه که در دفاع از اهداف حیاتی و متمرکز حائز اهمیت هستند، خود نیز در معرض تهاجم دشمن قرار دارند. کاری که موشکها و پهپادهای مهاجم رژیم صهیونیستی در چند نوبت انجام دادند. یعنی مستقیماً به سامانههای پدافند هوایی خصوصاً سامانه پنتسر-اس-1 روسی که در مقاطعی از جنگ تحمیلی سوریه درخششهای خیره کنندهای داشت حمله کردند.
یک راه برای کاهش آسیب پذیری سامانههای پدافندی، جابجا کردن آنها در اطراف هدف به صورت مستمر است تا در صورت شناسایی شدن محل استقرار فعلی سامانه، با تغییر موضع، مجدداً مکان دقیق سامانه برای مهاجمین ناشناخته شود.
اما هر بار جابجا کردن سامانه باعث خارج شدن آن از چرخه دفاعی و افزایش آسیب پذیری منطقه تحت پوشش تا زمان استقرار در مکان جدید میشود. راهکار اولیه برای رفع این مشکل، افزایش تعداد سامانههای پدافندی است که خود مشکلاتی خصوصاً با بودجههای محدود به همراه دارد. وجود قابلیت درگیری با اهداف در حین حرکت در یک سامانه پدافند هوایی، همین پنجره زمانی نقل و انتقال سامانه را برای تهاجم مؤثر دشمن از وی گرفته و باعث حفظ پوشش پدافندی در اطراف محوطه مد نظر میشود و راهکار مؤثرتری به جای افزایش تعداد سامانه های پدافندی در یک منطقه است.
سامانه تور ام-1 در اختیار نیروی هوافضای سپاه
نکته مهم این است که سطح توانمندی سامانه پدافندی در حال سکون و حرکت نباید تفاوت خاصی داشته باشد زیرا در این صورت باز هم احتمال موفقیت دشمن در زمان جابجایی سامانهها افزایش می یابد. علاوه بر لحاظ کردن نکات فنی متعدد در طراحی بخش های مختلف سامانه خصوصاً آنتن رادار و متعلقات مربوط به چرخش آن، در نرم افزارهای محاسباتی نیز باید پارامترهای مربوط به حرکت خودرو و در واقع حرکت آنتن رادار دیده شود که پیچیدگی های خاص خود را دارد.
به علاوه موشک سامانه نیز باید امکان شلیک در حال حرکت را داشته باشد که بیشتر نیازمند اصلاحاتی در نرم افزارها و برخی حسگرهای داخلی آن است. می توان گفت سامانه پدافند هوایی با قابلیت شلیک در حال حرکت، عملاً از نظر سطح فناوری مشابه یک سامانه دریاپایه است که در حین حرکت شناور توان شلیک دارد.
به مدد این قابلیت، سامانه پدافند هوایی برد کوتاه جدید نیروی هوافضای سپاه، میتواند بدون نیاز به خاموش کردن رادار و سامانه های مربوطه، جمع کردن آنتنهای رادار برای ایجاد امکان حرکت دادن سامانه و سپس اجرای معکوس همین فرایند در نقطه استقرار جدید، اقدام به حرکتهای مستمر در اطراف نقطه تحت پوشش کرده و گام مؤثری در اجرای صحیح پدافند غیرعامل برای دفاع از خود سامانه پدافندی در برابر هجوم دشمن بردارد.
به علاوه دستیابی به این فناوری به معنی امکان استقرار چنین سامانهای روی شناورهای رزمی نیروهای مسلح کشور است که با وجود روحیه تعاون و همکاری بین نیروها به سرعت در شناورهای رزمی نیروی دریایی راهبردی ارتش نیز با توجه به میزان فضای در دسترس شناورهای فعلی و لحاظ کردن در طراحی شناورهای جدید قابل گسترش است.
ظریف: آمریکا یک اشغالگر بیربط در سوریه است
«محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه ایران روز دوشنبه در پیامی در توئیتر به بیهوده بودن تکیه به آمریکا برای تامین امنیت اشاره کرد.
وی در این پیام توئیتری نوشت:« آمریکا یک اشغالگر بیربط در سوریه است- اجازه گرفتن از آن یا تکیه به این کشور برای امنیت بیهوده است.»
ظریف اضافه کرد:«دستیابی به صلح و مبارزه با تروریسم در سوریه تنها از طریق احترام به تمامیت ارضی و مردم آن موفقیت آمیز خواهد بود. (توافق) آدنا چارچوبی را برای ترکیه و سوریه فراهم کرده است- ایران آماده کمک کردن است.»
پیشینه توافق آدنا به اواخر قرن بیستم باز میگردد. طبق این توافق که در ۲۰ اکتبر ۱۹۹۸ و با نظارت ایران و مصر میان ترکیه و سوریه امضاء شد، دو کشور متعهد شدند که از ورود گروههای تروریستی به خاک یکدیگر جلوگیری کنند و ارتش ترکیه نیز اجازه یافت تا برای سرکوب گروههای تروریستی فقط تا عمق پنج کیلومتری وارد خاک سوریه شود و همزمان بتواند تدابیر امنیتی لازم را در صورت تهدید امنیت ملی خود را اتخاذ کند.
درباره استان هاتای (اسکندرون) نیز این استان در سال ۱۹۳۹ مقارن با آغاز جنگ جهانی دوم، توسط استعمار فرانسه به ترکیه واگذار شد، اما سوریه همچنان اسکندرون را بخش جدایناپذیر خاک خود میداند.
ورود یگانهای زرهی ارتش ترکیه به خاک سوریه از گذرگاه مرزی کیلیس
منابع محلی از ورود تانکها و خودروهای زرهی ترکیه به خاک سوریه از گذرگاه مرزی کیلیس خبر میدهند.
به نوشته خبرگزاری «اسپوتنیک» یگانهای زرهی ارتش ترکیه با عبور از گذرگاه مرزی کیلیس، به منطقه جرابلس وارد شده و در حال حرکت به سمت ریف شمالی منبج هستند.
شبکه «الحدث» نیز با اشاره به این تحولات گزارش داد که علیرغم اعلام رسمی، عملیات زمینی ارتش ترکیه در سوریه آغاز شده است.
منابع مختلفی از جمله روزنامه «ینیشفق» نیز با انتشار کلیپهای ویدئویی از ورود خودروهای ارتش ترکیه به خاک سوریه، این اخبار را تایید کردند.
این در حالی است که ساعتهای پایانی شامگاه دوشنبه گزارشهای تایید نشدهای از حمله جنگندههای ترکیه به منطقهای در مرز عراق و سوریه خبر دادند.
به نوشته خبرگزاری «آناتولی» وزارت دفاع ترکیه نیز با صدور بیانیهای از اتمام تدارکات و آمادهسازیها برای عملیات در سوریه خبر داده و گفت به نیروهای مسلح این کشور اجازه تشکیل گذرگاه تروریستی در مرزهای جنوبی ترکیه را نمیدهند.
این در حالی است که «رجب طیب اردوغان» رئیسجمهور ترکیه روز شنبه با هشدار به آمریکا مبنی بر اینکه زمان حرف زدن گذشته، تهدید کرده بود ارتش ترکیه به زودی در شرق فرات عملیات چند جانبهای را آغاز میکند.
کاخ سفید بعد از گفتوگوی تلفنی یکشنبه شب رؤسای جمهور ترکیه و آمریکا بیانیهای صادر کرد که تحلیلگران از آن به عنوان «چراغ سبز آمریکا به ترکیه» برای انجام عملیات نظامی علیه عناصر کُرد در شمال سوریه تعبیر کردند.
در این بیانیه آمده است: «ترکیه بزودی عملیات خود را که مدتها است برای آن برنامهریزی کرده است، در شمال سوریه پیش میبرد. نیروهای مسلح آمریکا نه از این عملیات حمایت میکنند و نه در آن مشارکت میکنند. نیروهای آمریکایی "خلافت" داعش را شکست دادهاند و دیگر در این منطقه نخواهند بود». مقصود این بیانیه دفتر رئیسجمهور آمریکا از «این منطقه»، نوار شمالی سوریه است که ترکیه قصد دارد علیه عناصر کُرد عملیات نظامی انجام دهد.
ساعاتی بعد از صدور این بیانیه کاخ سفید، نیروهای کُرد دموکراتیک سوریه (SDF) ضمن اذعان به آغاز روند خروج ارتش آمریکا از بخشهایی از سوریه، از خلف وعده واشنگتن گله کردند. نیروهای کُرد دموکراتیک سوریه اعلام کردند: «نیروهای آمریکایی به تعهدات خود عمل نکردند و نیروهای خود را از مناطق مرزی با ترکیه خارج کردند و ترکیه هم اکنون برای عملیات حمله به شمال و شرق سوریه آماده میشود».
هشدار مجمع جهانی اهلبیت به رئیس جمهور کومور
حکومت کومور به ریاست عثمان غزالی، اقدام به بازداشت احمد عبدالله سامبی، رئیس جمهور سابق این کشور کرد. این اقدام خصمانه پس از بازگشت سامبی به مورونی پایتخت کومور از پاریس صورت گرفت؛ این در حالی است که مخالفان و شخصیتهای ملی این کشور نسبت به وضعیت حیاتی و سلامتی رئیس جمهور پیشین خود در زندان ابراز نگرانی جدی دارند.
بر پایه این گزارش به نقل از ابنا، سیداحمد عبدالله سامبی، حامی وپشتیبان محور مقاومت و آرمانهای فلسطین در تاریخ 12 می 2018م پس از ماهها دوری، در حالی به کشورش بازگشت که هنگام ورود با استقبال بینظیری از سوی دوستداران وهوادارانش روبرو شد. هدف او از بازگشت، ممانعت از «طرح همهپرسی اصلاح قانون اساسی جهت استمرار دوره ریاست جمهوری به صورت دائمی» که از سوی عثمان غزالی رئیس جمهور وقت این کشور مطرح شده تا فعالیت دادگاه قانون اساسی را متوقف کند و اداره آن را به دیوان عالی کشور که خود رئیس جمهور غزالی آن را اداره میکند، واگذار کند.
بازگشت «احمد عبدالله سامبی» به کومور یکی از دلایل اصلی است که غزالی را برای ادامه به دست گرفتن حکومت ناامید کرد و باعث شد تا پس از یک هفته از ورود رئیس جمهور سابق به کشور، دستور حصر خانگی وی را صادر کرده و عملاً او را از ارتباط با جهان خارج ممنوع کند تا جایی که سامبی به مدت یک سالِ تمام، از معالجه و درمان نیز محروم شده است و در نهایت وضعیت جسمانی و سلامتی او رو به وخامت گذاشت.
مجمع جهانی اهل بیت علیهمالسلام این اقدام ناشایست حکومت کومور و استمرار حصر خانگی آقای «احمد عبدالله سامبی» این شخصیت ملی و شریف را که عمر و زندگی خود را در راه خدمت به کشور و ملت خود و امت اسلامی و نیز آرمانهای فلسطین و جبهه مقاومت گذراند، به شدت محکوم میکند و اقدامات نابخردانه، غیرانسانی و غیرقانونی دولت کومور در مقابل سکوت کشورهای غربی و مدعیان حقوق بشر را نقض آشکار حقوق بشر میداند و از علمای اَعلام ومؤسسههای دینی و سازمانهای حقوق بشر و همه آزادیخواهان جهان میخواهد به منظور تجدید همبستگی با جناب «سیداحمد سامبی» و نجات و آزادی هرچه سریعتر او، فریاد بلند سر دهند و حمایت خود را از دموکراسی و حقوق بشر و ترویج آزادیهای عمومی در این کشور اعلام کنند.
مجمع جهانی اهل بیت(ع) همچنین از دولت کومور و رئیس جمهوری آن «عثمان غزالی» انتظار دارد به منظور نجات دموکراسی و آزادی بیان و عقیده، نسبت به آزادی «احمد عبدالله سامبی» اقدام کند و اختلافات موجود را از طریق گفتوگوهای دو جانبه تحت نظر، و با میانجیگری سازمان ملل متحد هموار کرده و نسبت به بحران داخلی کشور و پیامدهای آن، از جمله وخامت وضعیت جسمانی جناب سامبی در زندان هشدار میدهد.
و آنان که ظلم و ستم کردند به زودی خواهند دانست که به چه کیفرگاهی باز میگردند. سوره شعراء آیه 227
مجمع جهانی اهلبیت علیهمالسلام
مهر 1398
قرآن کریم تفرقه را پرتگاه و گودال آتش بیان می کند
وحدت موضوعی است که در قرآن کریم بارها به آن اشاره شده و خداوند در آیات مختلفی مسلمانان را به وحدت و همبستگی برای رسیدن به پیروزی و عزت امر کرده است.
آیه ۱۰۳ سوره مبارکه آلعمران یکی از آیات مهم درباره وحدت است که خداوند در این آیات بیان میکند که چگونه بوسیله وحدت انسان را از آتش رهانید و میان دلهای بندگان را با هم برادر ساخت.
به این آیه توجه کنید؛
«وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَلَا تَفَرَّقُواْ وَاذْکُرُواْ نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْدَآءًفَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَناً وَکُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ الْنَّارِ فَأَنْقَذَکُم مِّنْهَا کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ ءَایَتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ» (آلعمران ۱۰۳)
ترجمه
و همگی به ریسمان خدا (به دین و کتاب و آورندگان وحی) چنگ زنید و پراکنده نشوید و نعمت خدا را درباره خود به یاد آرید آنگاه که با هم دشمن بودید پس میان دلهای شما الفت افکند، پس به نعمت او برادر یکدیگر شدید. و شما بر لب گودالی از آتش بودید پس شما را از آن برهانید. خداوند این چنین نشانههای (توحید و قدرت و حکمت) خود را برای شما روشن میکند شاید هدایت یابید. (آلعمران ۱۰۳)
قرآن، رسول الله(ص) و ائمه (ع) حبلالله مطلق
در این آیه خداوند انسان را به جمع شدن حول محور حبلالله دعوت میکند که اعتصام به خدا و رسول خدا است. در واقع حبل الله واسط و رابط بین خدا و بنده است که همان قرآن، رسول الله (ص) و ائمه اطهار (ع) هستند.
حال خداوند به وسیله آنها همه امت اسلام را به وحدت فرا میخواند و در واقع جمع شدن حول محور قرآن، پیامبر و اهل بیت (ع) را سبب برادری امت میداند. در واقع قوام اسلام بر یگانگی جامعه و روابط برادری ایمانی در بین آنان است.
خداوند بندگانش را که دشمن هم بودند و با ستیز به کشتار یکدیگر میپرداختند را به واسطه حبلالله با هم برادر کرد و این را یکی از نعمتهای خود ذکر میکند که بوسیله آن بندگان از پرتگاهی از آتش نجات پیدا کردند.
خدا با وحدت و الفت بین امت آنها را از هواهای نفسانی و خودپرستی و مذلت که انسان را به فناء و زوال و جنگ و سقوط میکشاند، رهاند
خدا بین شما الفت برقرار کرد و شما را از آتش اختلاف و دشمنی رهانید، چون اساس آنها بر هواهای نفسانی و خودپرستی و مذلت بود و اینها انسان را به فناء و زوال و جنگ و سقوط میکشاند، اما خدا شما را به حقیقت امنیت رسانید که مال، جاه، ناموس و جان مردم را در برگرفت و آنگاه شیرینی نعمت و لذت سعادت را چشیدید.
«کذلک یبینالله لکم آیاته لعلکم تهتدون» اینچنین خدا نشانههای خود را به شما مینمایاند تا شاید هدایت شوید) این آیات نوری هستند که قلبها را نورانی میکنند تا در مسیر هدایت سریعتر گام بردارند.
حضرت علىّ علیهالسلام مىفرماید: قرآن، حبل اللّه است. (نهجالبلاغه، خطبه۱۷۶) و از امام صادق علیهالسلام نقل شده است که فرمود: «نحن حبل اللّه» ما اهلبیت، حبل اللّه هستیم. (تفسیر مجمع البیان) و در روایت دیگرى آمده است: علىّبن ابىطالب علیهماالسلام حبل اللّه است. (تفسیر نورالثقلین)
تألیف دلها تنها به دست خداست. «فالّفَ بینَ قلوبکم» قرآن خطاب به پیامبر مىفرماید: «لو اَنفقتَ ما فِى الارضِ جَمیعاً ما اَلّفتَ بینَ قلوبِهم» اگر همه سرمایههاى زمین را خرج کنى نمىتوانى بدون خواست او بین دلها ایجاد الفت کنى. (انفال، ۶۳)
پیامهایی از آیه ۱۰۳ سوره مبارکه آلعمران
محور وحدت دین خدا است نه نژاد، زبان، ملّیت، و... . «بحبل اللّه»
وحدت، عامل اخوّت است. «فأصبحتم بنعمته اخواناً» اتّحاد، نعمت بزرگ الهى است. «فاصبحتم بنعمته»
تفرقه و عدوات، پرتگاه و گودال آتش است. «شفا حفرة من النار»
نعمتهاى خداوند آیات او هستند. «واذکروا نعمت اللّه...یبین اللّه لکم آیاته»
یادآورى نعمتهاى الهى عامل عشق و زمینهساز هدایت است. «واذکروا نعمت اللّه... لعلکم تهتدون»
رهبر انقلاب: ایران و عراق با ایمان به الله و محبت امام حسین(ع) متصل به یکدیگرند
رهبر معظم انقلاب، اتحاد ناگسستنی دو ملت ایران و عراق را مورد تاکید قرار دادند و خاطرنشان کردند: ایران و عراق دو ملتی هستند که تنها و دلها و جانهایشان به وسیله ایمان بِالله و محبّت به اهلبیت و حسینبنعلی متصل به یکدیگرند.
به نقل از حساب کاربری توئیتر دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله خامنه ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی تاکید کردند: ایران و عراق دو ملتی هستند که تنها و دلها و جانهایشان به وسیله ایمان بِه الله و محبّت به اهلبیت و حسینبنعلی متصل به یکدیگرند؛ روزبهروز هم این اتصال زیاد خواهد شد. دشمنان سعی بر تفرقه دارند امّا نتوانسته اند و توطئه آنان اثری نخواهد کرد.
تفاوت نبى، رسول و امام چیست؟
اطاعت رسول، در نبوت و رسالت مجرد از امامت، عین اطاعت خدا بوده و دو نوع اطاعت وجود ندارد، اماآنگاه که به مقام امامت مفتخرشود، داراى امر و نهى شده و حق اطاعت مستقل پیدا مىکند.
حضرت آيت الله جعفر سبحاني از مراجع عظام تقليد در پاسخ به سوالي، تعريف سه واژه نبى، رسول و امام را تشريح و تفاوتهاي آن را بيان كردهاند. اين مرجع تقليد در پاسخ به اين سوال، كه فرق بين نبي، رسول و امام چيست، اين سه مفهوم را تعريف و تبين كردند.
«نبى» مخبر از جانب خدا و «رسول»رسالتش از جانب خداست! «نبى» از لفظ «نبأ» به معنى خبر خطير و بزرگ گرفته شده و مفاد لغوى آن حامل خبر بزرگ و يا مخبر از آن، مىباشد.([1])
لفظ «نبى» در قرآن مجيد درباره انسانى به كار مىرود كه وحى الهى را از خدا، به طريق مختلف مىگيرد و حقيقت «نبى» كه معادل آن در فارسى «پيامبر» است جز اين، چيز ديگرى نيست و هر نوع خصوصيتى كه براى «نبى» در كتابهاى لغوى و يا تفسيرى و حديثى گفته شده است همگى خارج از مفهوم آن بوده و هرگز اين لفظ بر آنها دلالتى ندارد و بايد آنها را از قراين خارجى استفاده كرد.
شيخ طوسى مىفرمايد: «انّه مؤد من اللّه بلا واسطة من البشر»[2] نبى آن گزارشگرى است كه بدون وساطت بشرى، از خدا خبر مىدهد.
«نبى» به معناى گيرنده «نبأ» يا مخبر از جانب خدا است، ولى لفظ «رسول» آن است كه رسالت او از جانب خدا باشد نه از جانب بشر،[3] يعنى رسالت او در حوزه مفهوم «نبوّت» قرار گيرد، به معناى حامل پيامى است كه ابلاغ سخن و يا انجام عملى را از جانب خدا بر عهده داشته باشد.
و به ديگر سخن هر يك از اين دو مفهوم (نبوّت رسالت) به خصوصيتى از خصوصيات پيامبرانى كه از جانب خدا وحى دريافت كرده اند، اشاره مىكند. اين افراد از اين نظر كه حاملان نبأ و گيرندگان وحى الهى هستند «نبى» مىباشند و از آن نظر كه وظيفهاى را به نام ابلاغ وحى بر عهده مىگيرند، «رسول»ناميده مىشوند.
اين مفهوم واقعى اين دو لفظ است و كليه ويژگىهايى كه در كتابهاى لغت و تفسير و كلام براى اين دو لفظ گفته اند، ارتباطى با معناى واقعى اين دو لفظ ندارند. «نبى» و «رسـول» در اين چشم انـداز وظيفـهاى جـز انذار و بيم دهـى، تبليـغ و راهنمايى ندارند، نه امرى دارند و نه نهيى، نه دستورى مىدهند و نـه فرمانى، و در اين مورد، جز بازگو كنندگان وحى و اعلام كنندگان امـر و نهى الهى، شخصيّت ديگرى ندارند و قرآن به صورت كلى درباره پيامبران مرسل چنين مىفرمايد:
(...فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرينَ وَمُنْذِرِينَ...).[4]
«پيامبران را برانگيخت در حالى كه نويد و بيم مىدهند».
و در باره شخص پيامبر مىفرمايد:
(فَذَكِّرْ إِنَّما أَنْتَ مُذَكِّرٌ* لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِر).[5]
«يادآورى كن، و بر آنها تسلطى ندارى».
اين دو آيه و نيز آيه: (...فَإِنْ تَوَلَيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّما عَلى رَسُولِنَا الْبَلاغُ الْمُبينُ) [6]
«اگر روى برتافتيد بدانيد بر پيامبر ما وظيفهاى جز ابلاغ روشن نيست».
علاوه بر مطلب ياد شده كه پيامبر از خود، امر و نهى ندارد، بيانگر مطلب دومى نيز هستند و آن اين كه حقيقت مكتب پيامبران همان ارشاد و هدايت است. براى پيامبر، نه اطاعتى است و نه عصيانى پيامبران الهى تا لحظهاى كه در محدوده نبوّت و رسالت، در حركت و تلاشند هدايت گرانى هستند كه خطوط مخطور و ممنوع و مشروع و مجاز را اعلام مىدارند و راههاى سعادت و خوشبختى را مىنمايانند، و از خود سخنى، رأى و نظرى ندارند. آنچه مىگويند و يا انجام مىدهند همگى گويندگان متن كلام الهى و يا برگردانندگان وحى الهى (احاديث) و مترجمان سخن خدا مىباشند. در اين حلقه از هدايت آمر و فرمانده يك نفر است آن هم خدا و سلسله پيامبران مأموران او، و امتها مطيعان و فرمانبران و يا عاصيان و نافرمانبران خدا هستند و بس، و براى پيامبر، نه اطاعتى است و نه عصيانى و لذا در قرآن مىفرمايد:
(مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللّهَ...)[7]
«هركس پيامبر را اطاعت كند، خدا را اطاعت نموده است».
زيرا فرمانده خدا است و او گيرنده سخن خدا و يا مترجم كلام اوست.و اگر آيه ديگرى مىفرمايد:
(وَما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُول إِلاّ لِيُطاعَ بِإِذْنِ اللّهِ...)[8]
«هيچ پيامبرى را نفرستاديم مگر اينكه به اذن خدا از او اطاعت شود»
نه به اين معناست كه خود پيامبر، اطاعت و عصيانى مستقل و جدا از اطاعت و عصيان الهى دارد، بلكه جمله (بِإِذْنِ اللّهِ) حاكى است كه رسول «مُطاع واقعى» نيست، مطاع واقعى خداست و اطاعت او، به فرمان اوست. اگر بخواهيم اين حقيقت را به اصطلاح علمى بگوييم، بايد بگوييم: اطاعت خدا، موضوعيت و اطاعت پيامبر طريقيت دارد، وما از آن نظر رسول را اطاعت مىكنيم كه اطاعت او عين اطاعت خدا است نه چيزى غير از آن و جدا از آن. تا اين جا با مفاد واقعى هر دو لفظ آشنا شديم، اكنون وقت آن رسيده است كه روشن سازيم چه مقام معنوى ديگرى در انتظار اين گروه مىباشد.
هرگاه چنين نبى و رسولى در طول زندگى در بوته يك سلسله امتحانات وآزمايشهايى قرار گرفت كه توانست كمالات درونى خود را به مرحله فعليت برساند و از نظر عشق به خدا، عاشق سوته دل، وسوته دلى عاشق گرديد، در خانه قلب او جز خدا، كسى حكومت نكرد، خدا او را به مقام سرپرستى جامعه نصب مىكند كه علاوه بر وظيفه ابلاغ رسالت و دادن نويد و بيم، پيشوايى باشد كه شخصاً داراى امر و نهى و تكليف و دستور باشد و جامعه بشرى را با مديريت صحيح به حدّ كمال برساند.
هيچ انسانى (هر چه هم در نهايت كمال باشد)، ولايتى بر هيچ انسانى ندارد، بلكه ولايت از آن خدايى است كه به او خلقت و آفرينش داده است وبس. ولى در عين حال، خدا روى مصالحى با اعتماد بر ولايت مطلقه خود، به انسان كاملى كه در نشيب و فراز زندگى آزمون خوبى داده است، ولايتى مىبخشد، و او را امام و پيشوا، ولىّ و سرپرست، مطاع و فرمانده جامعه قرار مىدهد و به مقتضاى كار خود، داراى امر و نهى، تكليف ودستور و به صورت مستقل «واجب الاطاعه» مىشود. شكى نيست كه چنين مقامى، غير ازمقام نبوّت و رسالت است كه در اخذ وحى و ابلاغ دستورهاى خدا خلاصه مىگردند، در حالى كه اگر به مقام امامت رسيد به مقام ديگرى ارتقا يافته و عهده دار اداره جامعه و تنظيم امور امت خود مىگردد. در نبوت و رسالت مجرد از امامت، اطاعت رسول، عين اطاعت خدا بوده و هرگز دو نوع اطاعت وجود ندارد، ولى آنگاه كه به مقام امامت مفتخر گرديد، با جعل و نصب الهى، داراى امر و نهى مىگردد و حق اطاعت مستقل پيدا مىكند.[9]
پينوشتها:
[1] . اگر صيغه «نبى» صيغه لازم باشد به معنى نخست و اگر متعدى باشد به معنى دوم خواهد بود هر چند ظاهر همان معنى دوم است و به گونهاى با معنى «رسول» تناسب دارد.
[2] . الرسائل العشر، ص 111. عبارت شيخ حاكى است كه او لفظ «نبى» را متعدى گرفته است و نيز درمفهوم «نبى» وساطت بشر نفى شده است نه وساطت ملك و فرشته.
[3] . مانند:(...فَلَمّا جائَهُ الرَّسُولُ...) (يوسف/50) و مقصود كسى است كه از جانب عزيز مصر به سوى يوسف آمد و قرآن در اين مورد لفظ « رسول» به كار مىبرد.
[4] . بقره/213.
[5] . غاشيه/21 ـ 22.
[6] . مائده/92.
[7] . نساء/80.
[8] . نساء/64.
[9] . منشور جاويد، ج5، ص 250 ـ 253.
«فرصتآفرینی حج در اندیشه امام خمینی و مقام معظم رهبری»
مقدمه
حج در فرهنگ اسلامی، صحنة آموزش و فراگیری آموزهها و معارف ناب مکتب نبوی و علوی است و غیر از مناسک و اعمال ظاهری معروف و معین، یک سلسله درسها و آموزههای دیگری دارد که تنها با انجام دادن مناسک نمیتوان به آنها رسید. بلکه باید با تفکر و تأمل در راز و رمزهای این مناسک به آنها دست یافت؛ درسهایی که مناسک حج، صورتهایی از آن سیرتهاست.
حج، زمینة فرصتهای مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، عبادی و حتی اقتصادی را برای جهان اسلام فراهم میسازد؛ اجتماعی ایجاد میکند که ملل مختلف غیر مرتبط با یکدیگر را که نه یک نژاد دارند و نه یک زبان و نه یک حکومت و نه یک ملیت، در یک سرزمین جمع میکند؛ اجتماعی که از نظر کمّی و کیفی یقیناً بینظیر است؛ زیرا انسانهایی از سراسر جهان با انگیزههای الهی و بدون احساس فشار بیرونی، از مال، فرزند و اشتغالات اجتماعی صرف نظر میکنند تا خود را به این مرکز توحید برسانند و از فضای معنوی سرزمین وحی و موقعیت زمانی حج بهرهبرداری کنند.
یکی از ابعاد مهم و اساسی حج، بُعد عرفانی و اخلاقی آن است. اسرار و راز و رمزهایی که در حج و اعمال آن نهفته است، میتواند در زائری که با شناخت و معرفت به این سفر اعزام میشود، ایجاد کند. به فرموده مقام معظم رهبری :
«از اینکه خداوند در طول عمر انسان فقط یکبار این عمل را بر بندگان خود واجب کرده است، معلوم میشود انسان بیش از یکبار به این سفر و انجام دادن مناسک آن نیاز ندارد و اگر با دقت و تأمل انجام دهد، همین یکبار او را به
سر منزل مقصود میرساند (خامنهای، 1387 ج2، صص150ـ 149).
شرط اساسی ایجاد یک تحول عظیم که تا پایان عمر توشة زائر باشد، آشنایی با اسرار و راز و رمزهای حج است؛ همانطور که گفته شده، امام سجاد، علی بن حسین(ع) به شبلی فرمودند:
«در ورای هر یک از اعمال و مناسک، به دنبال حقایق آن باش و آنها را جستوجو کن؛ در غیر این صورت نه احرام بستهای و نه لبیک گفتهای و نه به طواف رفتهای.» (نوری، 1408ق، ج10، صص167ـ166).
با وجود نقش سازندهای که حج در ابعاد مختلف زندگی مسلمانان، به ویژه اخلاق فردی و اجتماعی، مواسات، آشنایی با دردها و مشکلات مسلمانان میتواند داشته باشد، قرنها این فریضه به یک عمل فردی کم تأثیر و حتی بیتأثیر در سرنوشت فردی و اجتماعی مسلمانان تبدیل شد.
هر سال جمع کثیری از مسلمانان با تلاشهای فراوان در این سرزمین جمع میشدند، ولی غافل از آنچه در سایهسار این عبادت سیاسی، اجتماعی و عرفانی باید بهدست آورند، به کشورهای خود باز میگشتند. در قرن اخیر، مردی از شاگردان مکتب اهلبیت: ، اسلام را از غربت بیرون آورد و آن را در زوایای مختلف زندگی مردم مسلمان ایران جاری ساخت و مسلمانان را با فلسفة بسیاری از احکام اسلام آشنا کرد؛ احکامی که یا تعطیل شده بود یا اگر انجام میگرفت، بیروح و بیحقیقت بود. یکی از احکام اسلام که بهوسیلة امام خمینی1 احیا گردید و به سوی جایگاه حقیقی خود هدایت شد، «حج»
و مناسک آن بود. ایشان با انتخاب امیرالحاج و توصیههای مشفقانه به مسئولان و دستاندرکاران حج و زیارت و زائران عازم سرزمین وحی و یادآوری بعضی نکات اخلاقی، عرفانی و سیاسی قبل از سفر و صدور پیامهای غنی و پرمحتوا از معارف اسلام برای کنگرة جهانی حج، تحولی عظیم در ابعاد فردی و اجتماعی در حج ایجاد کرد. اما استکبار جهانی و مزدوران مرتجعش تحمل چنین حجی را نیاوردند و مردم ایران را از حج و پیامهای آن پیر طریقت که به مناسبت حج صادر میکرد و زائران را با راز و رمزهای آن آشنا میساخت، محروم کردند.
بعد از رحلت امام، زمینة بهرهگیری از حج بهوسیلة جانشین فرزانة او؛ مقام معظم رهبری فراهم شد و آن سنت حسنه بهوسیلة شاگرد او، حضرت آیتالله خامنهای ـ مدظله العالی ـ ادامه یافت. ایشان هر ساله با فرا رسیدن ایام حج در ملاقاتهای عمومی و خصوصی که قبل و بعد از سفر با مسئولان و کارگزاران حج دارند و همچنین پیامهایی که به مناسبت کنگرة جهانی حج صادر میکند، ابعاد مختلف این عبادت جمعی و نقشی را که این اجتماع عظیم در سرنوشت فردی و اجتماعی و سیاسی مسلمانان دارد، تبیین میکند و مسلمانان را با وظیفة سنگینشان آشنا میسازد و آنان را به بهرهبرداری از فرصتگرانبهایی که حج برای مسلمانان فراهم میآورد، تشویق میکند، تا در جهت خودسازی فردی و رفع مشکلات جهان اسلام بکوشند.
یکی از ابعاد مهم پیامها و سخنان رهبرکبیر انقلاب و مقام معظم رهبری دربارة حج، بعد فرصتسازیهای حج است. در این مقاله به فرصتسازی حج در ابعاد اخلاقی و سیاسی و اجتماعی از دیدگاه ایشان پرداخته میشود و با بهرهگیری از آیات و روایات، دیدگاه آنان در این زمینه تحلیل و تبیین میشود.
درک فرصتها
اگر انسان قدری در مورد سرمایههای ارزشمندی که بیهیچ هزینهای بهدست آورده، بیندیشد و اندکی ذهنش را از تعلقات دنیوی دور کند و در این سرمایهای که هیچ بهایی برایش وجود ندارد، بیندیشد و از سوی دیگر، هدف اصلی آفرینش خود را دریابد که باید برای رسیدن به معراج و قرب الهی تلاش کرد، روش بهرهگیری از فرصتها را خواهد آموخت.
هر فرد در زندگی خود با موقعیتهای ویژهای مواجه میشود که لازم است آنها را غنیمت بشمارد. پیامبرخدا(ص) میفرماید:
«ای مردم، بدون شک در زندگی شما لحظاتی فرا میرسد، پس در کمین آن لحظات طلایی باشید و به آنها پشت نکنید که نسیم حیاتبخش رحمانی از آنها میوزد.» (کلینی، 1407ق، ج7، ص650).
از فرصتهایی که برای بعضی از افراد جامعه به وجود میآید، حضور در سرزمین وحی است. این فرصت برای افراد اندکی از مردم و آنهم برای بسیاری، یکبار در عمر حاصل میشود.
از سوی دیگر خود حج ویژگیهایی دارد که در سایر عبادات به صورت جمعی یافت نمیشود. از این رو، باید این فرصت به خوبی درک شود.
نگاه به حج باید نگاه به یک نعمت و فرصت بزرگ الهی باشد... این پدیدة عجیبی است که ما به آن عادت کردهایم و اهمیت و عظمت آن را درست متوجه نمیشویم. همة مسلمانان جمع شوند، متوجه به یک مرکز، به یک نقطه، خاشع در مقابل این نقطه. با این چشم به حج نگاه کنیم (خامنهای، بیانات در دیدار کارگزاران حج، 4/8/1388).[1]
علی(ع) میفرماید:
«الفُرصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَحابِ فَانتَهِزُوا فُرَصَ الخیرِ» (حر عاملی، 1409ق، ج16، ص84).
«فرصتها مانند ابر بهاری درگذرند. پس بکوشید از فرصتهای خیر بهره بگیرید.»
بهرهگیری از موقعیتهای بهدست آمده به شناخت افراد از آن موقعیت بستگی دارد. اگر آن را فرصت بدانند، تلاش میکنند آن را از دست ندهند و به نحو احسن از آن بهرهبرداری کنند. اما اگر آن را فرصت ندانند، به راحتی آن را از دست میدهند. رهبر کبیر انقلاب حتی قبل از انقلاب نیز فرصت بودن حج را به مردم ایران گوشزد میکردند:
بر شما ملت عزیز اسلام که برای ادای مناسک حج در این سرزمین وحی اجتماع کردهاید، لازم است از فرصت استفاده کرده، به فکر چاره باشید. (خمینی، 1378ش، ج1، ص11).
مقام معظم رهبری نیز برای ایجاد شناخت صحیح از حج میفرماید:
«با این چشم به حج نگاه کنیم؛ به عنوان یک فرصت. اگر به چشم فرصت نگاه کردیم، آن وقت دید ما باز خواهد شد، وظایف خودمان را بیشتر توجه خواهیم کرد. شما این فرصت را پیدا میکنید که در خانة خدا در کنار بقیة مسلمانان اظهار عبودیت کنید. این اولین نقطة این فرصت است. اگر به چشم فرصت نگاه شود، آن وقت لازمهاش این است که انسان این را به هیچ قیمتی از دست ندهد.» (خامنهای، بیانات در دیدار کارگزاران و دستاندرکاران حج، 4/8/1388).
فرصتشناسی در منابع اسلامی جایگاه ویژهای دارد. تا شناخت حاصل نشود، بهرهگیری از موقعیت محقق نمیشود. امیر مؤمنان، علی(ع) میفرماید: «ِفَاغْتَنِمُوا الفُرَصَ وَکُونُوا أَبناءَ اَلْوَقْتِ» (ابن ابیالحدید، 1404ق، ج19، ص255)؛ «فرصتها را غنیمت بشمارید و فرزندان زمان خود باشید.»
براساس دیدگاه رهبر کبیر انقلاب، یکی از وظایف بزرگ مسلمانان پی بردن به این واقعیت است که چرا باید همواره بخشی از امکانات مادی و معنوی خود را برای برپایی حج صرف کنند (خمینی، 1387ش، ج1، ص250).
مقام معظم رهبری درباره مغتنم شمردن فضای معنوی حج میفرماید:
حیف است که انسان در مکة مکرمه یا مدینة منوره، در مجاورت مرقد پیامبر اعظم9 و مراقد ائمة هدی: و مرقد بزرگان صحابه و شهدای احد و بقیة بزرگان که در تاریخ مثل خورشید میدرخشند، باشد و به جای توجه و تذکر، به فکر دنیا باشد... در آن قطعة زمانی اکسیری که هر دقیقهاش، هر ساعتش آنقدر ارزش دارد و آنقدر فرصت است (خامنهای، بیانات در دیدار کارگزاران حج، 4/8/1388).
در این بخش به بعضی فرصتهای سیاسی ـ اجتماعی حج میپردازیم که در سخنان و پیامهای رهبر کبیر انقلاب و مقام معظم رهبری مورد توجه قرار گرفته است:
- فرصتسازیهای سیاسی حج
حج و اجتماع میلیونی مسلمانان در سرزمین وحی، هم فرصت است و هم فرصتآفرین. اکنون فرصتهای سیاسی را که در حج برای حجگزاران فراهم میشود، بررسی میکنیم:
الف) معرفی انقلاب و جمهوری اسلامی
حج این فرصت را برای سایر مسلمانان حاضر در سرزمین وحی فراهم میکند که با چهرة واقعی انقلاب اسلامی بیشتر آشنا شوند. همچنین برای زائران ایران این فرصت را ایجاد میکند که تجارب خود از انقلاب را به سایر مسلمانان انتقال دهند. در حج، افراد بسیاری از کشورهای گوناگون با فرهنگها و آداب و سنن مختلف حضور دارند. این افراد کم و بیش از رسانههای کشورهایشان در مورد ایران، انقلاب اسلامی و مسائل مرتبط با ایران شنیدهاند. بدیهی است این افراد موسم حج را بهترین زمان برای سنجش شنیدههایشان بدانند و زائران ایرانی، به خصوص نخبگان، روحانیون و کارگزاران حج میتوانند از این فرصت بهترین بهره را ببرند.
از نگاه امام و رهبری، حج یکی از فرصتهای با برکت برای معرفی انقلاب اسلامی است و انقلاب هدیهای است الهی برای جهان اسلام؛ انقلابی که معرفی درست آن، زنده کردن اسلام و نقش احیاگر آن در اذهان فسرده و خمودة مسلمانان است.
امام خمینی(ره) در یکی از پیامهای خود به کنگرة حج، خطاب به فرهیختگان حجگزار میگوید:
«بر روحانیون محترم و نویسندگان و گویندگان متعهد لازم است که در فرصتهاى مناسب و در محضر مسلمانان، به جبران تبلیغات مسمومى که از وسائل ارتباط جمعى وابسته به امریکا و اسرائیل، به شایعه افکنى و دروغپردازى بر ضد اسلام و جمهورى اسلامى ایران اشتغال دارند، از اسلام و انقلاب اسلامى ایران دفاع نمایند، و چهره واقعى آن را به جهانیان معرفى نمایند.» (خمینی، 1387ش، ج1، ص108).
از منظر مقام معظم رهبری، معرفی صحیح انقلاب اسلامی معرفی حقیقت اسلام است؛ زیرا این انقلاب از معارف بلند اسلام برخاسته است:
«آنچه مهم است، این است که ما در حج باید چیزی را منعکس کنیم که لُب
و مغز انقلاب و لُب و مغز هویت ماست. آن چیست؟ آن تصمیم قاطع بر تحقق اسلام است.» (خامنهای، 1387ش، ج2، ص267).
ایشان یکی از مسؤلیتهای مهم کارگزاران حج و مردم مسلمان ایران را، معرفیِ پیامهای بزرگ انقلاب اسلامی میداند که همان ایستادگی در مقابل استکبار است و از کارگزاران حج و زائران خانة خدا میخواهد که با اعمال خود معرّف و سفیر انقلاب باشند:
«در درجة اول، کارگزاران حج، در درجة بعد، آحاد حجگزار، همه با رفتار، با گفتار و با عملشان نشان دهند که زُبر الحدیدی در اینجا وجود دارد که عازم است حرکت خودش را ادامه بدهد. این، امید میبخشد. این بزرگترین پیام اسلام و انقلاب است که باید در همة نوشتهها، در همة گفتهها، در نشریة زائر... در همه چیز منعکس شود. بر این باید اصرار باشد.» (خامنهای، 1387ش، ج2، ص 268).
امام و رهبری، انقلاب اسلامی را عامل عزت مسلمانان میدانند و مسلمانان را تشنة آشنایی بیشتر با انقلاب اسلامی میشمارند. امام در این زمینه میفرماید:
«شما نمایندگانِ مردمی هستید که انقلاب اسلامیشان... توانسته است ندای اسلام را، هر چند ضعیف، به گوش جهانیان رسانده و نظر آنان را به خود جلب کند. شما حجاج محترم بیت الله الحرام، حامل پیام این ملت و نمایندگان این کشور هستید.» (خمینی، 1387ش، ج1، ص139).
مقام معظم رهبری هم در موقعیتهای مختلف، حجگزاران را به برافراشته نگهداشتن پرچم انقلاب اسلامی در حج سفارش کرده است. ایشان میفرماید:
«امروز شما به دنیای اسلام عزت دادهاید. ملت ایران با برافراشتن پرچم اسلام به یکایک مسلمانان در دنیا عزت داده است. لذا مسلمانان کشورهای دیگر هم میخواهند دنبال این الگو حرکت کنند... در حج، نگذارید این پرچم از دست شما بیفتد. در مذاکرات خصوصی و در اجتماعات عمومی نشان بدهید که ملت ایران
به برکت اسلام، عزیز و سرافراز شده است و این عزت را تا آخرین نفس از دست نخواهد داد.» (خامنهای، بیانات در دیدار مسؤلان و کارگزاران حج، 15/8/1387).
ایشان استفاده از فرصتِ حج، برای تبیین ماهیت واقعی جمهوری اسلامی را، تکلیف کارگزاران حج میداند و به آنان سفارش میکند، در ارتباط با سایر مسلمانان، اهداف بلند انقلاب اسلامی را تبیین کنید و دلهای مسلمانان را که در سراسر جهان برای انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی میتپد، شاد سازید.
شما که کارگزار حجاید، شما که دلتان لبالب از اعتقاد و ایمان به نظام جمهوری اسلامی است، در حج در کنار این برادر مسلمانی که در معرض این تبلیغات قرار گرفته است، تکلیف اولتان چیست؟ تبیین. معارف اسلامی و معارف نظام اسلامی را تبیین کنید. جمهوری اسلامی، جمهوری «اسلامی» است.» (خامنهای، بیانات در دیدار مسؤلان و کارگزاران حج، 15/8/1387).
از نظر ایشان، تبیین واقعیات و افشای دروغها و تهمتهایی که به جمهوری اسلامی زده میشود در حج ممکن است. ایشان حج را از فرصتهای بابرکتی میدانند که برای جمهوری اسلامی و کارگزاران حج فراهم میشود:
«در کشورهای اسلامی، چه در آفریقا، چه در آسیا، در همة مناطق دنیا، حتی در قلب آن کشور که بیشترین دشمنی را با ما کرده است ـ یعنی ایالات متحدة آمریکا ـ مسلمانانی هستند که شیعه نیستند، اما دلشان لبریز از محبت جمهوری اسلامی و محبت امام و محبت این ملت بزرگ با عزم و اراده است؛ چون جمهوری، جمهوری اسلامی بود. اینها این را تحریف میکنند، تبدیل میکنند
و میخواهند به دروغ مارک دشمنی با فِرق اسلامی را به سینة جمهوری اسلامی بزنند. بروید اینها را تبیین کنید.» (خامنهای، بیانات در دیدار مسؤلان و کارگزاران حج، 15/8/1387).
حضرت امام(ره) با توجه دادن حجاج به مسئولیت بزرگ آنان در معرفی انقلاب اسلامی و خاموش کردن بوقهای استکبار جهانی میگویند:
«شما حجاج محترم بیت اللَّه الحرام حامل پیام این ملت و نمایندگان این کشور هستید. در این صورت موقعیت شما بسیار حساس و وظیفة شما سنگین است. انشاءاللَّه، چنانچه انتظار میرود، با رفتار شایسته و اخلاق اسلامى و انقلابى خود، نظر همگان را جلب کرده و چهرة انقلاب اسلامى را آنگونه که هست به نمایش ملتهاى جهان مىگذارید و توجه آنان را با برخوردهاى برادرانه و محبتآمیز، به انقلاب بزرگ ایران جلب مىنمایید و عملاً تبلیغات فاسد مغرضانه بوقهاى تبلیغاتى را خنثا مىنمایید.» (خمینی، 1387، ج1، صص140ـ 139).
ب) آگاهی از وضعیت مسلمانان
حج مظهر نیروی متراکم جهان اسلام است که میتواند با اجتماع عظیم مسلمانان در مکه و مدینه، بزرگترین مشکلات را از سر راه مسلمین بردارد. اجتماع مسلمانان در سرزمین وحی میتواند افکار آنان را به سوی مشکلات متوجه سازد و راه حلهایی که از این اجتماع میتواند برای مسلمانان حاصل شود، در هیچ اجتماعی بهدست نخواهد آمد. امام خمینی با اشاره به این موضوع میفرماید:
«باید در این اجتماع عظیم الهى که هیچ قدرتى جز قدرت لایزال خداوند نمىتواند آن را فراهم کند. مسلمانان به بررسى مشکلات عمومى مسلمین پرداخته و در راه رفع آنها با مشورت همگانى کوشش کنند.» (خمینی، 1387ش، ج1، ص74).
ایام حج، فرصت مناسبی است که مسلمانان در کنار هم به عوامل عقبماندگی خود بپردازند و راههای پیشرفت علمی، فرهنگی و اقتصادی خود را بشناسند. تاریخ حج، گویای آن است که در صدر اسلام و در سدههای میانی، مکه بهترین جایگاه برای تبادل اندیشه و نظر دربارة آموزههای اسلام بوده و بسیاری از مناظرهها و پژوهشهای علمی دربارة مباحث علمی و فرهنگی در مکه انجام گرفته است.
«تاریخ باید سرمشق ما باشد و ما وقتى که تاریخ را نگاه مىکنیم، تحولاتى که پیدا شده است در اسلام و در مسلمین، هر جا که قوّت ایمان در کار بوده است و مردم و مسلمین به قوّت ایمان حرکت مىکردند، نصر با آنها همراه بوده است.» (خمینی، 1387ش، ج1، صص21 ـ 20).
توجه به مشکلات جهان اسلام و مسلمانان در حج، از مهمترین دغدغههای امام و رهبری بوده و هست که مکرر در بیانات و پیامهای خود بدان اشاره کردهاند و کمتر پیامی از این دو احیاگر حج ابراهیمی وجود دارد که به این موضوع اشاره نشده باشد. امام خمینی در اولین پیام به حجگزاران بعد از انقلاب میگوید:
«برادران و خواهران مسلمان من! آگاهید که تمام منافع مادى و معنوى همگى ما را ابرقدرتهاى شرق و غرب مىبرند و ما را در فقر و وابستگى سیاسى، اقتصادى، فرهنگى و نظامى قرار دادهاند. به خود آیید و شخصیت اسلامى خود را بیابید.» (خمینى، 1387ش، ج1، ص26).
مقام معظم رهبری با توجه به همین مشکل در پیام خود به زائران بیتالله الحرام میفرماید:
«کشورهای اسلامی، در یک قرن اخیر، ضایعات جبرانناپذیری را تحمل کردهاند. موج استعمار و کشورگشایی غربیان، بیشترین آسیب را به ملتهای مسلمان زد که ثروتها و منابع مادیشان، آنان را آماج تهاجمهای همه جانبة دول استعمارگر ساخته بود. حاصل این دستاندازیها برای مسلمانان... عقب افتادگی علمی و مادی بود.» (خامنهای، 1387ش، ج2، ص300).
ایشان به دردهای مزمنی که جهان اسلام را از هر سو مورد هجوم قرار داده است، اشاره کرده، میگوید:
«امروز جهان اسلام دچار دردهاى مزمنى است. شاید مهمترین آنها این دردهاى دهگانه است : منازعات سیاسى و مذهبى، سست شدن رشتههاى اخلاق و ایمان، عقبماندگى علمى و صنعتى، وابستگى سیاسى و اقتصادى، اسراف و اشرافیگرى و غرور درکنار فقر وگرسنگى و ذلّت، ضعیف شدن اعتماد به نفس وامید به آینده
در سران، منزوى کردن دین و گسستن آن از سیاست و زندگى، بىابتکارىدر آفرینش مفاهیم نو که قرآن منبع بیزوال آن است، تسلیم در برابر تهاجم فرهنگ تحمیلى غرب، و بالاخره، پایمال شدن عزّت ملتهاى مسلمان با ذلّتپذیرى و طمعکارى برخى سران سیاسى...» (خامنهای، 1387ش، ج2، ص 259).
ایشان برای درمان این معضلات فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی اسلام، یک راهکار مهم پیشنهاد میکنند و آن بهرهبرداری از فرصت حج است.
«اگر مسلمانان قدر حج را بشناسند و از این نقطة التقا و مرکز اجتماع همه ساله
به درستی بهره ببرند، بخش مهمی از این حصار نومیدی وتلقین ضعف که برگرد ملتها کشیده شده است، ویران خواهد شد.» (خامنهای، 1387ش، ج2، ص260).
از نظر امام خمینی و مقام معظم رهبری، کمکی که حج میتواند در رفع مشکلات مسلمانان کند، اینگونه است:
«حجاج محترم بیتاللَّه الحرام... در مواقف ومشاعر محترمه، دستهجمعى براى پیروزى اسلام بر کفر جهانى دعا کنند و براى بیدارى مسلمانان و حکومتهاى آنان فریاد کنند و دعاى بلیغ نمایند. شاید به برکت دعا در محیط وحى و محل کسرِ اصنامِ (شکستن بتها) جاهلیت، خداوند تبارک و تعالى بر مسلمین تفضل کند و مجد و عظمت صدر اسلام را بهآنان برگرداند.» (خمینی، 1387ش، ج1، ص122).
«موسم حج، میتواند عظمت و تنوع و اقتدار معنوی و انسانیِ دنیای اسلام را هرساله بهطور محسوس در برابر چشم مردمی از همة کشورهای مسلمان بگذارد و ارتباط و شناسایی و تبادل نظر را در میان برگزیدگان هر ملت برقرار سازد.
در حج، همة ملتها میتوانند خبرهای حقیقی از حال برادران را به دست آورند و حجاب تبلیغات خصمانة دشمنان جهان اسلامی را درنوردند، و با بهرهگیری از فضای معنوی بیتاللَّهالحرام، خود را برای حرکتی هماهنگ و مخلصانه در راهِ بازگشت به حاکمیت اسلام و کسب عزّت و استقلال و تلاش برای تحوّلی اساسی در کشورهای خود آماده سازند...» (خامنهای، 1387ش، ج2، ص260).
ج) کمک به مظلومان
سیرة پیشوایان دینی، دفاع از ستمدیدگان و بیپناهان است. آنان از پیروان خود میخواستند که یاور ستمدیدگان و دشمن ستمکاران باشند. یکی از مهمترین وظایف انسانها، جلوگیری از ستم است. بسیاری از مظلومان توانایی بهدست آوردن حق مشروع خود را ندارند و تنها با کمک و همیاری دیگران میتوانند به این مهم دست یابند. کسانی که قدرت دارند، نباید در این کار کوتاهی کنند. اگر کسی بتواند در راه احقاق حق ستمدیدگان گامی بردارد ولی در آن کوتاهی کند، در پیشگاه خدا و وجدانش پاسخی نخواهد داشت. حضرت علی(ع) میفرماید:
«کُونا لِلظّالِمِ خَصمَاً وَلِلمظلُومِ عَوناً» (ابن ابیالحدید، 1404ق، ج17، ص5).
معمار کبیر انقلاب، پایهگذار این تفکر ناب علوی به عنوان یکی از سیاستهای جمهوری اسلامی ایران بود و خلف صالحش آن را ادامه داده و کمک به مظلومان عالم را از اصول خدشهناپذیر نظام معرفی کرده است. ایشان همة مسلمانان را به این امر مهم دعوت میکند و حج را بهترین جایگاه برای این کار میداند:
«آنان که به صدق و درستی فرمودة حضرت رسول(ص) که فرمود: «مَنْ أَصْبَحَ لَا یَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِم» (کلینی، 1407ق، ج2، ص63) باور و عقیده
دارند، آیا برای بروز دادن این اهتمام، جایی بهتر از حج بیت الله و زمانی مناسبتر از ایام معلومات سراغ دارند؟... آری، حج، فریضهای است که مهمترین گرفتاریهای سیاسی امت اسلامی در آن و با آن قابل حلّ است.» (خامنهای، 1387ش، ج2، ص145).
رهبر کبیر انقلاب و مقام معظم رهبری در همة پیامهایی که برای حج فرستادهاند، بدون استثنا به ظلمستیزی و کمک به مظلومان، به خصوص مسلمانان بیپناه فلسطین، افغانستان، لبنان، عراق و کشمیر اشاره کردهاند:
امروز قبلة اول مسلمین (مسجدالاقصى) به دست اسرائیل، این غدة سرطانى خاورمیانه افتاده است. امروز برادران فلسطینى و لبنانى عزیز ما را با تمام قدرت مىکوبد و به خاک و خون مىکشد.... امروز کشورهاى آفریقایى مسلمان ما زیر یوغ آمریکا و سایر اجانب و سرسپردگان آنان دست و پا مىزنند. امروز آفریقاى مسلمان صداى فریاد مظلومانة خود را هر چه بیشتر بلند مىکند. فلسفة حج باید جوابگوى این فریادهاى مظلومانه باشد. گردش به دور خانة خدا نشاندهندة این است که به غیر از خدا گِرد دیگرى نگردید.» (خمینی، 1387ش، ج1، ص26).
رهبری دربارة استفاده از زمان حج برای کمک به ستمدیدگان و آگاه کردن مسلمانان از ظلمی که به جهان اسلام میرود، فرمودهاند:
«امروز هرکس وضع دشوار ملتهای مسلمان و تسلط دولت جبار ایالات متحده بر آنان را بداند، هرکس از جنایات صهیونیستها و توطئههای پنهان آنان علیه کشورهای مسلمان آگاه باشد، هرکس از پیشرفت این غدة بدخیم سرطانی در ارکان اقتصادی و سیاسی دولتهای منطقه احساس خطر کند، هر کس وضع تیرة ملت فلسطین را ببیند... هرکس از وضع جنوب لبنان و مناطق دائماً در معرض تهاجم آن با خبر باشد... هرکس از افغانستان وکشمیر... مطلع باشد، آری هرکس که این حقایق را دانسته و از غیرت اسلامی و احساس وظیفة دینی برخوردار باشد، تردید نخواهد کرد که از دست دادن ذخیرة عظیم حج و ضایع کردن این پشتوانة مستحکم الهی برای اسلام و مسلمین خسارتی بیجبران و گناهی بیغفران است (خامنهای، 1387ش، ج2، ص191).
د) دشمنشناسی در حج
دشمنان انسان از ترفندهای گوناگونی بهره میگیرند. گاهی با نقاب دوستی و دلسوزی، مکارانه، احساس همدردی میکنند و انسان خوشباور ممکن است تحت تأثیر این برخوردِ به ظاهر دوستانه قرار گیرد و به او اعتماد کند. علی(ع) در سخنی حکیمانه و هشداردهنده میفرماید:
«لا تَامَنْ عَدُواً وَاِنْ شَکَرَ» (آمدی، 1410ق، ج6، ص268).
«به دشمن خود هرگز اعتماد نکن؛ اگر چه تشکر کند».
چنین دشمنانی بسیار خطرناکاند؛ زیرا با مکر و حیله رفتار میکنند و خود را دوست ما نشان میدهند. بنا بر نقل اهلسنت از امیرالمؤمنین7 حضرت فرمود:
«اَکبَرُ الاَ عدَاءِ اَخفَاهُمْ مَکِیدةً» (جاحظ، 1396، ص23، کلمه 44).
«بزرگترین دشمن آن است که مکر و حیلهاش مخفیتر باشد.»
امروز جهان اسلام گرفتار دشمنانی است که از در حیله و مکر به غارت منابع مسلمانان مشغولند و در مقابل، فرهنگ مبتذل خود را به مسلمانان تحمیل میکنند و آنان را از فرهنگ ناب محمدی دور میسازند. آنان با الفاظ فریبندهای؛ مانند دموکراسی، حقوق بشر و آزادی، مسلمانان را با معارف اسلام بیگانه میسازند. مسلمانان باید نقشههای پلید دشمنان خود را بشناسند و برای دفع آنها برنامهریزی کنند. سرزمین وحی و مناسک حج، بهترین عرصه برای شناخت دشمن و انتقال تجارب دشمنشناسی و مبارزه با دستهای پنهان
و آشکار آنان است.
رهبر کبیر انقلاب با اشاره به جایگاه حج در شناخت دشمنان میفرماید:
«از آنجا که حج و انجام این فریضة بزرگ الهى از مسائل مهم اسلامى و اجتماعات بزرگ سیاسى ـ مذهبى جامعة مسلمانان مىباشد و باید در انجام هر چه با شکوهتر
و بهرهبردارى هر چه بیشتر از این اجتماع عظیم دینى سعى کافى مبذول شود... این حقیقت را به همگان گوشزد کنند که دشمنان اسلام با تمام قوا سعى در ایجاد تفرقه
و اختلاف میان جوامع اسلامى دارند و به هر نام و هر وسیله که شده، مىکوشند تا با ]ایجاد[ درگیرى میان مسلمانان، زمینه را براى تسلط کامل و مجدد خود بر همة کشورهاى اسلامى و چپاول و غارتگرى خود مساعد سازند.» (خمینی، 1387ش ، ج1، ص71).
مقام معظم رهبری نیز در این باره میفرماید:
«تشریع فریضة حج و ترتیب مناسک آن، هم نشانه عظمت است و هم آیت رحمت. با این شناخت است که دلها به مشاهدة کعبة شریف در مسجدالحرام منقلب میشود و بیراههها به صراط مستقیم میپیوندد و انسانها دگرگونه میشوند [و] شناخت دشمن، محصول همة آن شناختها و متمم و مکمل آنهاست و بدون آن، دل و ذهن مسلمان، مخزنی بیحصار است که از دستبرد راهزن و خائن غارتگر، مصون نیست. در خود اعمال حج، رمی جمرات، نماد دشمنشناسی
و دشمنستیزی است.» (خامنهای، 1387ش، ج2، ص223).
ایشان یکی از سیاستهای دشمنان اسلام را ایجاد روحیة یأس و ناامیدی در مسلمانان معرفی میکند و شناخت دستهای دشمن را در حج ممکن میشمارد:
«شناخت دشمن در حج، به معنای شناخت ]این[ روشها و انگیزههای آن،
و برائت در حج، به معنای افشای توطئة دشمن و اعلام بیزاری از آن است (خامنهای، 1387، ج2، ص225).
هـ) برائت از مشرکین
یکی از واقعیتهای حج که در اعصار مختلف مغفول مانده، برائت از مشرکان است. این بُعد حج از تصریحات قرآن کریم است:
(بَراءَةٌ مِنَ اللِه وَ رَسُولِهِ إِلَى الَّذِینَ عاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْـرِکِینَ... وَ أَذانٌ مِنَ اللِه وَ رَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ یَوْمَ الْحَجِّ الْأَکْبَرِ أَنَّ اللِهَ بَرِیءٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ وَ رَسُولُه) (توبه : 1و 3).
امام خمینی(ره) دربارة اهمیت برائت از مشرکین میفرماید:
«در این مقطع زمانى، تکلیف الهى حجاج است... برائت از کفار و سردمداران آنان را از وظایف خود در مواقف کریمه بدانند؛ تا حج آنها حج ابراهیمى ابو الأنبیا
ـ صلوات اللَّه علیه ـ باشد و حج محمدى ـ صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم ـ و الاّ «ما أکْثَرَ الضَّجِیجَ وَ أَقَلَّ الحجِیجَ»[2] دربارة آنها صادق است. (خمینی، 1387ش، ج1، ص142).
رهبرمعظم انقلاب هم در بارة جایگاه برائت از مشرکین در مجموعة حج میفرماید:
«برائت، حقیقتاً از ارکان حج است؛ بالاتر از ارکان حج است؛ روح حج است؛ معنا و هدف و جهت حج است.» (خامنهای، 1387ش، ج2، ص92).
ایشان در تبیین حقیقت برائت از مشرکین فرمودهاند:
«برائت، البته یک امر واجب در حج است. منظور ما آن نیست که برائت از واجباتی است که اگر کسی عمداً ترک کرد، حجش باطل شود؛ نه! اهل معرفت میفهمند که مراد از وجوب آن چیست؛ قطعاً واجب است؛ به این بیانی که عرض میکنیم، اما نه مثل بقیه واجبات حج؛ مانند وقوف در عرفات یا در مشعر و یا طواف؛ نه، نوعی دیگر از وجوب است که آن نوع دیگر، گاهی اوقات اهمیتش بیشتر از واجبات این سبکی غیرسیاسی میشود. (همان، 1387ش، ج 2، ص92).
این سخنان امام و رهبری از حقیقتی پرده برمیدارد که قرآن کریم در آیات مختلف به آن اشاره کرده است، ولی سالها در حج فراموش شده بود. اما انقلاب اسلامی ایران این واجب حج را زنده کرد.
از آنجا که هیچ کمالی بالاتر از نیل به توحید ناب نیست و وصل به آن بدون نزاهت از هرگونه شرک میسر نخواهد بود، ازاینرو خداوند، کعبه را که خانة توحید و مرکز گردهمایی مسلمانان عالم است، محور تبری از هر تباهی دانست و مقدمات مناسب آن را چنین فراهم فرمود:
«اولاً؛ بعد از اتمام بنای بیت طاهر و عتیق و مساوات و مواسات و بعد از تأمین حرم و تشریع امنیت برای مهمانان و زائران و راکعان و ساجدان و عاکفان، به پیامبر خویش دستور داد: (وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجالاً وَ عَلى کُلِّ ضامِرٍ یَأْتِینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ) ( حج، 27). و هدف از این اعلان عمومی ابراهیم، فراخوانی کسانی بود که توان حضور را به طور متعارف دارند.»
ثانیاً؛ وقتی همگان از باختر و خاور، از شمال و جنوب و از دور و نزدیک آمدند و در گردهمایی سراسری شرکت کردند تا شاهد منافع معنوی و مادی خود باشند، آنگاه نوبت به اذان و اعلان محمدی9 فرامیرسد. ازاینرو، فرمود:
(وَ أَذانٌ مِنَ الله وَ رَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ یَوْمَ الْحَجِّ الأَْکْبَرِ أَنَّ اللهَ بَرِیءٌ مِنَ الْمُشْـرِکِینَ
وَ رَسُولُه) (توبه : 3) (جوادی آملی، 1388ش، ص126).
«در واقع هدف غایی ساختن بیتالله به دست منادی توحید، رسیدن به توحید ناب است. رسیدن به این هدف بزرگ بدون برائت از هرگونه شرک و مشرکان میسور نیست. ازاینرو، پیامبرگرامی9 موظف میشود تا به وسیلة جان خود، علی بن ابیطالب(ع) ، در روز «حج اکبر»؛ یعنی زمانیکه همة زائران در سرزمین وحی حضور دارند، اعلان برائت کند تا این سنت برای همیشه جزو مهمترین وظایف حج باقی بماند (خمینی، 1387، ج1، ص142).
ولیّ امر مسلمین، برائت را برخاسته از متن آیات قرآن و احکام دین میداند و راه
و سیرة امام را در همین مسیر تحلیل و تبیین میکند:
«مسئله، برائت و اقامة حج اسلامی و اقامة حج نبوی و اقامة حجی بر اساس «قِیاماً لِلنَّاسِ» و «مَنافِعَ لَهُمْ»... است. امام، برای این تلاش میکردند؛ والاّ ایشان آدمی نبودند که بخواهند مسئله و موضوعی را که از دین نیست، به دین اضافه کنند... صریح میگفتند که برائت جزو حج است؛ برائت واجب حج است؛ حج بیبرائت حج نیست.» (خامنهای، 1387ش، ج2، ص143).
- فرصتسازیهای اخلاقی ـ عرفانی حج
یکی دیگر از فرصتهایی که حج برای حجگزاران فراهم میکند، فرصت خودسازی و تزکیه نفس و پالایش درون از رذائل، و آماده شدن نفس برای دریافت جلوههای رحمت پروردگار است. در این بخش مقاله به بررسی فرصتهای اخلاقی ـ عرفانی حج میپردازیم.
الف) خودشناسی
خودشناسی مقدمة خداشناسی است؛ «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ» (جعفربن محمد الصادق، 1400ق، ص13). از جمله ویژگیهای حج، فراهم ساختن زمینه برای خودشناسی است. انسان در زندگی خود معمولاً اسیر روزمرگی میشود و به آنچه در اطراف او میگذرد عادت میکند؛ از همینرو از حقایق و واقعیات دیگر حیات خود غافل میشود. جداشدن انسان از وضعیت عادی و روزمرة زندگی، این موقعیت را برای انسان فراهم میسازد که به خود و پیرامون خود توجه کند.
مناسک حج، از احرام تا تقصیر و از عرفات تا جمرات، مرحله به مرحله از تعلقات و خودخواهیها رها شدن، به خود واقعی اندیشیدن و خود را یافتن است. آنگاه که حجگزار لباس دوخته از تن بیرون میآورد و لباس بندگی و طاعت را بر تن میکند، هویت جدیدی مییابد و این پس از آن است که علایق مادی و دنیوی را قطع میکند و در کسوت احرام قرار میگیرد.
مقام معظم رهبری شناخت خود را جوهر همة عبادات و مناجاتها معرفی میکند و رسیدن به این شناخت را در سایهسار حج امکانپذیر میداند:
«این شناخت اساسیکه جوهر همة عبادات و مضمون همة مناجاتها و راز و نیازهای اولیای خداست، آدمی را صیقل و صفا میبخشد و او را برای دیگر شناختها مستعد، و بر پیمودن همة راههای کمال، توانا میسازد. در زندگی عادی، گرفتاریهای دنیوی، دل را غافل و مشغول میسازد و او را از این معرفت روشن باز داشته و حج علاج قاطع این گرفتاری است.» (خامنهای، 1387ش، ج2، ص220).
تفکر در آفاق و انفس، بهترین راه برای رسیدن به خودشناسی است و عرصة حج و سرزمین وحی، این فرصت را فراهم میکند؛ عظمت کعبه و سرزمین وحی، حضور هزاران انسان موحد با رنگها و زبانهای متفاوت، هر انسانی را به تفکر وامیدارد. همچنین جدا شدن از تعلقات مادی و شخصیتی و احرام بستن در لباسی مانند لباس آخرت، راه رسیدن به معرفت به ویژه معرفتالنفس را فراهم میسازد.
مقام معظم رهبری با توجه به این حقیقت، خودشناسی را یکی از هدیههای حج میشمارد و به حجگزاران و عمرهگزاران سفارش میکند که از این فرصت فراهمشده، بالاترین بهره را برگیرند که مجموعة شناختهایی که در حج حاصل میشود، در هیچ موقعیت و عبادت دیگری یکجا به دست نمیآید:
«نخستین هدیة حج به کسی که مایل است چشم خود را به حقایق بگشاید و از نیروی خدادادة «فهم پدیدهها» بهره بگیرد، همان معرفت و شناخت منحصر به فردی است که عادتاً جز در حج در اختیار خیل عظیم مسلمانان قرار نمیگیرد و هیچ پدیدة دیگری نمیتواند مجموعة شناختهایی را که در مراسم حج قابل وصول است، یکجا در اختیار ملت اسلامی قرار دهد. این معرفت، شناخت خود [است].» (همان، 1387ش، ج2، ص 219).
ب) غفلت زدایی
بهطور طبیعی اولین شرط برای اینکه انسان حرکت تکاملی خودش را در جهت قرب الی الله آغاز کند، این است که به این مسئله توجه پیدا کند و از «غفلت» و بیخبری در مورد آن بیرون بیاید. تا زمانی که انسان پرده غفلت را کنار نزده باشد، نه تنها تزکیهای رخ نخواهد داد، بلکه اساساً انسان جایگاه خود را در جغرافیای هستی در نخواهد یافت. به همین دلیل است که برخی از آیات، علت محرومیت انسان از سعادت و گرفتار شدنش به شقاوت را «غفلت» معرفی کردهاند:
(وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثِیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ) (اعراف : 179).
«به یقین، گروه بسیاری از جن و انس را برای دوزخ آفریدیم. آنها دلهایی (عقلهایی) دارند که با آن ]اندیشه نمیکنند و[ نمیفهمند و چشمانی که با آن نمیبینند و گوشهایی که با آن نمیشنوند. آنها همچون چهارپایاناند؛ بلکه گمراهتر! اینان همان غافلانند ]چرا که با داشتن همهگونه امکانات هدایت، باز هم گمراهند[.
صحنة حج فضای بسیار خوبی است که انسانها از غفلت بیرون آیند از روزمرگی و عادت که آنها را از حقایق و واقعیات دیگر حیات غافل کرده جدا شوند.
حج، دل کندن از وابستگیهای معمول و وارد شدن به فضایی است که ابزارهای شناخت را بهکارگیرد؛ با چشم آثار و نشانههای عظمت پروردگار را در سرزمین وحی مشاهده کند، با گوش خود پیام پروردگار را در سرزمین توحید بشنود و قلب خود را برای ادراک آنها بهکار اندازد و با عریان شدن از همة تشخّصهای اعتباری با احرام، و از هروله کردن در صفا و مروه و رفت و آمد با خوف و رجا برای راه یافتن به بارگاه ملکوتی پروردگار، به هوشیاری برسد و از غفلت آزاد شود.
مقام معظم رهبری غفلت را عامل سقوط و انحرافات اخلاقی و انهدام تمدنها معرفی کرده و حج را یکی از بهترین روشهای غفلتزدایی فردی و اجتماعی دانسته و در این زمینه فرموده است:
«حج یکی از برترین تدابیر اسلام در غفلتزدایی است. بینالمللی بودن این مراسم، گویا این پیام را میرساند که امت اسلامی در هویت جمعی خود نیز، جدا از وظیفة فردی مسلمان، موظف به غفلتزدایی از خویشتن است.» (خامنهای، 1387ش، ج2، پیام به حجاج بیت الله الحرام، 19/10/1384).
ایشان مناسک حج را نوعی مبارزه با عوامل غفلتزا شمرده و فرموده است:
«عبادات و مناسک حج، فرصت میدهد که ما اسارت و وابستگی غفلتبار خود به لذتطلبی و هوس و تنآسایی را موقتاً ترک کنیم. احرام و طواف و نماز و سعی و وقوف، ما را از یاد خدا سرشار، و به حریم الهی نزدیک میکند و لذت انس با خدا را در کامها مینشاند.» (خامنهای، 1387ش، ج2، پیام به حجاج بیت الله الحرام، 19/10/1384).
ج) خودسازی
خودسازی و تزکیه و تهذیب نفس گامی اساسی برای دوری از گناهان و پیراستن درون از رذایل اخلاقی است و سفر روحانی حج دستیابی به خودسازی و تزکیه نفس را آسانتر میکند. حجگزاران در این سفر برای کسب اخلاق پسندیده و آمادهسازی درون برای از خود گذشتگی، عطوفت و مهرورزی، ادب و احترام به دیگران، صداقت و درستی، احسان و انفاق و... به تمرین میپردازند و خود را به فضایل اخلاقی میآرایند.
قرآن کریم در مورد محرمات حج میفرماید:
(فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِی الْحَجِّ) ( بقره : 197)
«در حج، آمیزش جنسی با زنان، و گناه و جدال نیست.»
این آیه به سه مورد از محرمات حج اشاره دارد که هر یک در تطهیر و پاکسازی درون نقش دارد؛ «فَلا رَفَثَ»، یعنی پاککردن قوّه شهوی؛ «وَ لا فُسُوقَ»، یعنی تطهیر قوة غضب؛ «لا جِدالَ»، یعنی تهذیب قوای فکری.
امام رضا(ع) میفرماید:
«عِلَّةُ الْحَجِّ الْوِفَادَةُ إِلَى اللهِ... وَالخُروجُ مِنْ کُلِّ مَا اقْتَرفَ... وَ حَظْرِهَا عَنِ الشَّهَوَات وَ اللَّذاتِ» (شیخ صدوق، 1385ش، ص404).
«علت وجوب حج، مهمانی به سوی خداست... و خارج شدن از هرچه گناه است و بازداشتن نفس از خواستههای شهوی و لذتهای مادی.»
آن حضرت در بخش دیگری از کلام خود میفرماید:
« وَ مِنْهُ تَرْکُ قَسَاوَةِ الْقَلْبِ وَ خَسَاسَةِ الْأَنْفُس... ِ وَ حَظْرُ الْأَنْفُسِ عَنِ الْفَسَادِ وَ...» (همانجا).
«و از آثار حج، ترک قساوت قلب و پستی نفس و دوری نفس از فساد است.»
از این بیانات استفاده میشود که حجگزار با قرارگرفتن در فضای معنوی حج و ارتباط با صالحان، انگیزة خودسازی مییابد و تزکیه درون برای او آسانتر و جدیتر میشود. این موضوع در پیامهای امام و رهبری به حجگزاران، جایگاه ویژهای دارد. مقام معظم رهبری در یکی از پیامهای خود به حجگزاران، ضرورت خودسازی و تزکیه نفس را در عرصه حج یادآوری میکند و میگوید:
«برای فراهم شدن زندگی سعادتمندانه و مطلوب انسان، تزکیة اخلاقی فرد که گوهر او را از زشتیها و آلودگیها برهاند... ضروری و حتمی است.» (خامنهای، 1387ش، ج2، ص240).
ایشان در فرازی دیگر از پیام خود میگوید:
«حج در آیینی پر راز و رمز، و در آمیزة شگفتآوری از شکوه و خاکساری
و اقتدار و فروتنی، و حرکت و تلاش درونی و برونی، نمادی از مبارزه و جهاد نفسانی... در راه تحقق حیات طیبة انسانی را در برابر چشم آدمی میگذارد
و حجگزار را به تمرین عملی وظایف بزرگ خود وادار میسازد.» (همانجا).
مقام معظم رهبری با توجه به فرصت مناسب حج، به زائران توصیه میکند از این فرصت طلایی برای تزکیه نفس بهرهگیری کنند. ایشان میفرماید:
«به حجاج محترم ایرانی توصیه میکنم که از این فرصت ارزشمند برای تزکیه نفس ... و تحصیل رستگاری روحی، حداکثر استفاده را بکنند و از دعا و تضرع و تفکر و تصفیة روح، لحظهای غفلت نکنند.» (همان، 1387ش، ج2، ص104).
ایشان شرط توفیق در دیگرسازی و جهانسازی را خودسازی معرفی میکند و میفرماید:
«خودسازی مقدمه و شرط اساسی برای دیگرسازی و جهانسازی و ایجاد تحول و پیمودن راههای دشوار است.» (همان، 1387ش، ج2، ص88).
این سخن رهبری به حدیث شریف علوی اشاره دارد که فرمود:
«مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً فَعَلَیْهِ أَنْ یَبْدَأَ بِتَعْلِیمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِیمِ غَیْرِهِ وَ لْیَکُنْ تَأْدِیبُهُ بِسِیرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِیبِهِ بِلِسَانِهِ» (مجلسی، 1403ق، ج2، ص56).
«کسیکه خودش را امام برای دیگران قرار میدهد، باید ابتدا به تربیت خود بپردازد، قبل از پرداختن به تربیت دیگری و باید تربیتش به عمل، قبل از تربیت به زبان باشد.»
هنگامی که زائر خانة خدا به شهر خود بر میگردد، خانواده، دوستان، همکاران و اهل محل نگاه دیگری به او دارند. او دیگر حاجی است. انتظاراتی از او میرود که شاید قبلاً چنین انتظاری از او نمیرفت. ازاینرو، باید خود را به اخلاقی زیبا و پسندیده بیاراید.
د) انس با قرآن
قرآن، کتاب هدایت و برنامه انسانسازی است و هر کس باید بر اساس توانایی خود، از قرائت، درک مفاهیم، تفسیر و عمل به آیات آن در زندگی فردی و اجتماعی خود بهره گیرد. قرآن کریم سفارش میکند که مسلمانان در هر حال و به هر اندازه که میتوانند باید در تلاوت قرآن بکوشند:
(فَاقْرَؤُا ما تَیَسَّـرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَیَکُونُ مِنْکُمْ مَرْضى وَ آخَرُونَ یَضْـرِبُونَ فِی الْأَرْضِ یَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللهِ وَ آخَرُونَ یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللهِ فَاقْرَؤُا مَا تَیَسّـَرَ مِنْهُ) (مزمل : 20).
«آنچه برای شما میسر است قرآن بخوانید. او میداند به زودی گروهی از شما بیمار میشوند و گروهی دیگر برای به دست آوردن فضل الهی ]و کسب روزی[ به سفر میروند و گروهی دیگر در راه خدا جهاد میکنند ]و از تلاوت قرآن باز میمانند[. پس به اندازهای که برای شما ممکن است، از آن تلاوت کنید.»
تلاوت قرآن در بعضی فضاها و مکانها اهمیت بیشتری مییابد؛ مثلاً تلاوت یک آیه از قرآن در ماه مبارک رمضان، برابر است با یک ختم قرآن در سایر ماهها (خویی، 1400 ق، ج7، ص428).
همچنین تلاوت قرآن در سرزمین وحی اهمیت ویژهای دارد. امام باقر(ع) فرمود:
«مَنْ خَتَمَ القُرآنَ بِمَکّةَ لَم یَمُتْ حَتّى یَرى رَسُولَ اللهِ(ص) وَیَرى مَنزِلَهُ مِنَ الجَنَّةِ» (شیخ صدوق، 1413ق، ج2، ص227).
«کسیکه قرآن را در مکه ختم کند، نمیمیرد تا اینکه پیامبرخدا(ص) را میبیند و جایگاه خود را در بهشت مشاهده میکند.»
امام خمینی و مقام معظم رهبری با بهرهگیری از این معارف بلند اسلامی، به زائران سفارش میکنند که در سفر معنوی حج، انس با قرآن و بهرهگیری از این کتاب الهی را مورد توجه قرار دهند:
«به زائران محترم تذکر مىدهم که در این مواقف معظمه و در طول سفر به مکه مکرمه و مدینه منوره، از انس با قرآن کریم، این صحیفه الهى و کتاب هدایت، غفلت نورزند که مسلمانان هر چه دارند و خواهند داشت در طول تاریخ گذشته و آینده از برکات سرشار این کتاب مقدس است. و از همین فرصت از تمامی علمای اعلام و فرزندان قرآن و دانشمندان ارجمند تقاضا دارم که از کتاب مقدسی که تِبْیان کُلِّ شَیْء [3] است و صادر از مقام جمع الهى به قلب نور اول و ظهور جمعالجمع تابیده است، غفلت نفرمایند.» (خمینی، 1387ش، ج1، ص187).
مقام معظم رهبری نیز با اشاره به اهمیت مکانی و زمانی حج، به زائران خانة خدا سفارش میکند که از این فرصت، بهترین بهره را بگیرند و با قرآن بیشتر انس پیدا کنند:
«هرچه میتوانید، در ایّام حج از این ذخیره استفاده کنید. این اوقات، هم روزها و زمان، متبرک است و هم مکان، متبرک است. هم از لحاظ زمان، در اوج حرمت ماههای حرام قرار دارد؛ هم از لحاظ مکان، در نقطة اعلای مناطق متبرک ـ که خانة خدا و مرکز توحید و توجه نفوس همة مسلمانان در همة شبانهروزهاست ـ قرار دارد. حاجی در آنجا باید رابطة خود را با خدا قوی و مستحکم کند؛ با قرآن انس پیدا کند.» ( خامنهای، دیدار با دستاندرکاران مراسم حج، 25/12/1382).
ایشان دربارة اهمیت تلاوت قرآن در این سفر و ایجاد عادت همیشگی در زندگی خود میفرماید:
«چقدر خوب است حجاج ما خود را موظف بدانند که وقتی مشرّف میشوند، در مکه و همچنین در مدینه ـ آنجایی که منزل وحی و محل آغاز رحمت عظیم بیمنتهای الهی؛ یعنی قرآن است ـ یک ختم قرآن به جا آورند و از آن بهره بگیرند، این بشود یک عادت و یک سنّت... باید به خواندن قرآن و توجه به مفاهیم آن نیز اهمیت دهیم.» (همانجا).
هـ) توجه به دعا و مناجات
بیشک کسیکه به عظمت خداوند واقف است و مقام رحمانیت و نعمتهای پروردگار را میشناسد، لذت مناجات و گفتوگوی خصوصی با خدا را درک میکند و همواره در پی آن است که موقعیتی مناسب و فضایی معنوی فراهم شود، تا با خدای خود رازهای نگفته را نجوا کند و از اینگذر، پیوند عاشقانه را با معبود خویش استوارتر سازد.
مؤمنان راستین، از لذت مناجات با خدا آگاهند و میدانند کسی که با دعوت پروردگار در فضای عرفانی مدینةالنبى و مسجدالحرام و صحرای عرفات حاضر شده و توفیق خلوت با معبود و گفتوگوی خصوصی و عاشقانه برای او فراهم آمده، به چه مقام و منزلتی نایل شده است. ازاینروست که سفارش به بهرهبرداری از موقعیتهای زمانی و مکانی و دعا
و تضرّع و انابه به درگاه پروردگار، در اکثر پیامهای مقام ولایت اولین توصیه به زائران
خانة خدا، بهرهگیری از فضای تضرع و ارتباط با پروردگار است. ایشان در ستایش کسانی که از این فرصت بهره میبرند، میفرماید:
«سلام بر زائران خانة خدا، میهمانان سرای دوست، و لبیکگویان دعوت او. و درود ویژه بر دلهایی که از یاد خدا طراوت یافته و بر فیض و رحمت بیدریغ او در گشودهاند. در این روزها و شبها و ساعتهای اِکسیرگون، چه بسیارند آنها که قدرشناسانه، خود را به جذبة معنویت سپردند و با انابه و توبه، دل و جان را نورانیت بخشیدند، زنگار گناه و شرک را از خود ستردند. سلام خدا بر این دلها و بر این صاحبدلان و پاکان.» (خامنهای، پیام به مناسبت کنگره عظیم حج، 29/9/91).
توصیة ایشان به زائران این است که از فرصت حج استفاده کنند و با دعا، رابطة خود را با پروردگار قوی نمایند و با ارادة مصمم باز گردند:
«همة برادران و خواهران شایسته است به چنین دستاوردی بیندیشند و این فرصت بزرگ را مغتنم شمارند. نگذارند در اینجا نیز دلمشغولیهای زندگی مادی، که گرفتاری همیشگی ماست، دلها را به خود سرگرم کند. با یاد خدا، با انابه و تضرّع... با کمک خواستن از خداوند، دل مشتاق خود را در فضای توحید و معنویت ناب به پرواز در آورند و برای پایداری در راه خدا و صراط مستقیم، توشه بگیرند.» (همانجا).
ایشان برگزاری دعاهای مأثور و دستهجمعی؛ مانند دعای کمیل را از بسیاری از کارهایی که تحت عنوان فرهنگی صورت میگیرد، مؤثرتر دانستهاند:
«مقدسترین کارها برگزاری مراسم دعای کمیل است... . اثر همه جانبة دعای کمیل شاید از بسیاری از کارهایی که آنجا میکنیم و دلمان به آنها خوش است، بیشتر است.» (خامنهای، بیانات در دیدار دستاندرکاران مراسم حج، 5/12/82).
و) شیطانستیزی
میدان جهاد با شیطان و ابزار اغوای او بسیار وسیع است و غنیمت یا غرامتی که در این جنگ نصیب یا دامنگیر انسان میشود، بسیار مهم است. هر جنگی در جهان طبیعت رخ دهد، هم غنیمتهایش محدود است و هم غرامتهایش. ولی غنیمتهای جهاد با شیطان و نفس اماره نامحدود و غرامتهایش نیز جبرانناپذیر است؛ زیرا انسان در نبرد با شیطان، یا شرف و شرع را حفظ میکند، یا آنها را از دست میدهد. از این جهت این جنگ، جهاد اکبر است و برای انسانی که ورزیده نیست، جنگ با دشمن درون، گرچه ضعیف باشد، دشوار است؛ وگرنه به لحاظ دشمن اگر سنجیده شود، جنگ بزرگی نیست. انسانی که عقل دارد و به وحی تکیه کرده و به رکن وثیق عنایت الهی وابسته شده، شکست نمیخورد؛ بلکه بر شیطان فائق میآید. امیر مؤمنان، علی7 میفرماید:
«صَافُّوا الشَّیْطَانَ بِالْمُجَاهَدَةِ وَ اغْلِبُوهُ بِالْمُخَالَفَةِ» ( آمدی، 1410، ج4، ص217).
«با شیطان به وسیلة جهاد با نفس مصاف کنید و با مخالفت با خواستههایش بر او غالب شوید.»
به فرمودة امام علی(ع) ، سادهترین راه شکست شیطان، جهاد با نفس و مخالفت با خواستههای اوست. در این صورت است که کید شیطان مؤثر واقع نخواهد شد:
(إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطانِ کانَ ضَعِیفاً) (نساء، 76).
جوهره و ذات بعضی عبادات بهگونهای تنظیم شده که به تمامی جهاد با شیطان و هوای نفس است. یکی از این عبادات حج است. به فرمودة مقام معظم رهبری:
«حج در جوهر و ذات خود دارای دو عنصر اصلی است؛ تقرّب بهخدا در اندیشه وعمل، و اجتناب از طاغوت و شیطان با جسم و جان. همة اعمال و تروک حج، برای این دو و در جهت آن و تأمین ابزارها و مقدمات آن است، و این در حقیقت خلاصهای از اسلام و همة دعوتهای الهی نیز هست...» (خامنهای، 1387ش، ج 2، ص164).
رهبر کبیر انقلاب نیز همة مناسک حج را برای ستیز با شیاطین انس و جن دانسته و در بخشهای مختلف پیام خود به کنگرة جهانی حج این نکته را به حاجیان یادآوری میکرده و فرموده است:
«در فریضة حج که لبیک به حق است و هجرت به سوى حق تعالى به برکت ابراهیم و محمد است، مقام «نه» بر همة بتها و طاغوتهاست و شیطانها و شیطان زادههاست...
و در لمس «حَجَر الأسود» بیعت با خدا بندید، که با دشمنان او و رسولانش و صالحان و آزادگان دشمن باشید و به اطاعت و بندگى آنان، هرکه باشد و هر جا باشد، سر ننهید و خوف و زبونى را از دل بزدایید که دشمنان خدا و در رأس آنان شیطان بزرگ زبونند...» (خمینى، 1387ش، ج1، ص184).
و در سعى بین صفا و مروه، با صدق و صفا سعى در یافتن محبوب کنید که با یافتن او همه یافتهاى دنیاوى گسسته شود و همه شکها و تردیدها فرو ریزد و همه خوف و رجاهاى حیوانى زایل شود و همه دلبستگیهاى مادى گسسته شود و آزادگیها شکفته گردد و قید و بند شیطان و طاغوت که بندگان خدا را به اسارت و اطاعت کشند، در هم ریزد. و با حال شعور و عرفان به مشعر الحرام و عرفات روید و در هر موقف به اطمینان قلب بر وعدههاى حق و حکومت مستضعفان بیفزایید و با سکوت و سکون تفکر در آیات حق کنید و به فکر نجات محرومان و مستضعفان از چنگال استکبار جهانى باشید و راههاى نجات را از حق، در آن مواقف کریمه طلب کنید.
پس به منا روید و آرزوهاى حقانى را در آنجا دریابید که آن قربانى نمودن محبوبترین چیز خویش در راه محبوب مطلق است. و بدانید تا از این محبوبها که بالاترینش حب نفس است و حب دنیا تابع آن است، نگذرید به محبوب مطلق نرسید و در این حال است که شیطان را رجم کنید و شیطان از شما بگریزد. (خمینى، 1387ش، ج1، ص185ـ 184).
مقام معظم رهبری نبرد با شیطان را در حرکت دستهجمعی و همراهی و همدلی و در سایة رعایت محرمات حج برای حاجی میسر میشمارد و میفرماید:
«اجتناب از شیطان و طاغوت، دل کندن از شهوات و هوسهای خوار کننده
وکمک گرفتن از نیروی صبر و ارادة خود و نیز نیروی عظیم امت اسلامی را لازم دارد که همانا در حرکت دستجمعی و همراهی و همدلی و همگامی و همزبانی همگان در طواف وسعی، و وقوف در عرفات و مشعر و منا، و هدف گرفتن دستجمعی جمرات شیطان و رمی از همه جا و همه سو به آن و ابراز برائت عمومی از آن، حاصل میشود.» (خامنهای، 1387ش، ج2، ص164).
ولی امر مسلمین، دوری از شیطان و شکست اهداف فریبندة او را یکی از ثمرات اساسی حج میداند و به حجگزاران همچنین سفارش میکند:
«من به همة برادران و خواهران مسلمان که در محشر عظیم حج گرد آمدهاند، متواضعانه توصیه میکنم که در حج تدبر کنند و آن دو نکتة اصلی را ـ یعنی دل سپردن به خدا از یک سو و اجتناب و برحذر بودن از شیطانها ـ برای خود تأمین کنند و با روحی مجهز به تقوا و دلی سرشار از اعتماد به خدا و روحی لبریز از امید به آینده... به دیار خود باز گردند.» (خامنهای، پیام به حجاج بیت الله الحرام، 14/4/1374)
نتیجه گیری
- از سخنان و پیامهای امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب روشن میشود که حج، نعمت و فرصتی بی بدیل و ویژه برای مسلمانان است که بدون پرداخت هیچ هزینهای خداوند برای آنان فراهم کرده است و بنا بر روایات معصومین: باید از فرصتها به خوبی استفاده کرد وگرنه فرصتها از دست میروند و نتیجه آن افسوس و ندامت است.
- یکی از فرصتهایی که حج برای مسلمانان فراهم میسازد، ایجاد زمینه فعالیتهای سیاسی است. این فریضه به حجگزاران ایرانی فرصت میدهد که انقلاب اسلامی را معرفی کنند و به سایر مسلمانان فرصت میدهد که بدون واسطه بوقهای تبلیغاتی استکباری سخن انقلاب اسلامی را که همان سخن اسلام است بشنوند، با مشکلات مسلمانان آشنا شوند و برای رفع مشکلات جهان اسلام چارهاندیشی کنند؛ دستهای دشمنان مستکبر را در عقب نگهداشتن مسلمانان، به یکدیگر بشناسانند و از آنان اعلان برائت کنند.
- یکی دیگر از فرصتهای بیمانندی که حج برای حجگزاران فراهم میکند، ایجاد فرصتی برای پرداختن به خود و تهذیب نفس است. راز و رمزهای حج زمینهساز خودشناسی و غفلتزدایی را فراهم میسازد و فضای معنوی مکه و مدینه و مشاهد مشرفه سرزمین وحی، انس با قرآن و ادعیه را آسان میکند و موجب میشود زائر با شیطان درون به جهاد اکبر بپردازد.
[1]. از آنجا که پیامهای رهبری برای کنگره جهانی حج تا سال 1381 در کتاب مستقلی به نام صحیفه حج جمع آوری شده، در آدرسدهی به آن کتاب ارجاع داده شده است. اما در مورد بقیه سالها به تاریخ سخنرانی و پیام آدرس داده شده است.
[2]. چه بسیارند ناله و فریادکنندگان، و چه اندکاند حجگزاران.
[3]. اشاره است به آیة 89 سورة نحل.