emamian

emamian

 در مسئله خلقت در قرآن کریم آمده است:

وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ اْلإِنْسَ إِلاّ لِیَعْبُدُونِ [1]

من جنّ و انس را نیافریدم جز برای اینکه عبادتم کنند (و از این راه تکامل یابند و به من نزدیک شوند)!

همچنین آمده است: * وَ ما خَلَقْنَا السَّماءَ وَ اْلأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما باطِلاً ذلِکَ ظَنُّ الَّذینَ کَفَرُوا فَوَیْلٌ لِلَّذینَ کَفَرُوا مِنَ النّار [2]

ما آسمان و زمین و آنچه را میان آنهاست بیهوده نیافریدیم این گمان کافران است وای بر کافران از آتش (دوزخ)!

و در جای دیگر می­‌فرماید:  وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ إِنّی جاعِلٌ فِی اْلأَرْضِ خَلیفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فیها مَنْ یُفْسِدُ فیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ قالَ إِنّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ [3] 

(به خاطر بیاور) هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان گفت: «من در روی زمین، جانشینی [نماینده‏ای‏] قرار خواهم داد.» فرشتگان گفتند: «پروردگارا!» آیا کسی را در آن قرار می‏‌دهی که فساد و خونریزی کند؟! (زیرا موجودات زمینی دیگر، که قبل از این آدم وجود داشتند نیز، به فساد و خونریزی آلوده شدند. اگر هدف از آفرینش این انسان، عبادت است،) ما تسبیح و حمد تو را بجا می‏‌آوریم، و تو را تقدیس می‏‌کنیم.» پروردگار فرمود: «من حقایقی را می‌‏دانم که شما نمی‏‌دانید.»

با توجه به این آیات و آیاتی از این قبیل عرض می‏‌شود که خداوند سبحان انسان را خلق کرد و سرمایه وجود و شعور را به او داد و مقدار این سرمایه را با حکمت و لطف خویش به تناسب بین افراد تقسیم کرد بطوری که هر کسی می‏‌تواند با استفاده از این امکانات و به اندازه آن به کمال خویش دست یابد و سعه وجودی خویش را گسترش دهد و این در سایه تلاش برای عبادت خداوند سبحان در تمام امور است نه تنها عبادت مصطلح، بلکه علاوه برآن، کمک به همنوعان، تلاش برای مفید بودن، تلاش برای ترقی دین و دنیای بندگان خدا و... همه عبادتِ انسانِ جویای کمال است.

و البته این لطف و اعطای سرمایه با توجه به اینکه از طرف خداوند حکیمِ و علیم به انسان عنایت شده است، قابل سؤال نیست، یعنی نمی‌‏توان به آن اعتراض کرد، بلکه با این همه اگر کسی سرمایه خود را که می‏‌تواند در راه‌های متعدد کمال‌‏بخش مصرف کند، در بیراهه‌‏های مضر و مفسد صرف نماید، او مورد اعتراض است.

پی‌نوشت:

[1] - سوره الذاریات آیه 56.
[2] - سوره ص،آیه 27
[3] - سوره بقره آیه30.

طی دو - سه دهه گذشته اطلاعات جدید و فناوری‌های ارتباطی تغییرات زیادی کرده است و افراد تعاملات زیادی با دنیای اطراف خود دارند؛ فضای سایبری، فضای دیجیتال یا فضای مجازی است که از طریق شبکه‌های رایانه‌ای ایجاد می‌شود و با استفاده از جلوه‌های سمعی و بصری سعی در شبیه سازی دنیای واقعی دارد. فضای مجازی فرصت‌های زیادی را در امر آموزش، به اشتراک‌گذاری و ارتباط ارائه می‌دهد که تا قبل از آن ممکن نبود. فضای مجازی شامل زیرساخت‌های فیزیکی و ابزار ارتباط از راه دور، شبکه‌های کامپیوتری و ارتباط آن‌ها و اینترنت است.

تاثیر منفی رسانه‌های اجتماعی بر نوجوانان

تحقیقات نشان می‌دهد که جوانان و نوجوانانی که بیش از دو ساعت در روز  را صرف استفاده از رسانه‌های اجتماعی می‌کنند، بیشتر احتمال دارد که در معرض خطر ابتلا به اختلالات روانی مانند افسردگی و اضطراب قرار گیرند.

اختلالات در خواب

مطالعات متعدد نشان داده است که افزایش استفاده از رسانه‌های اجتماعی و تجهیزاتی مانند تلفن، لپ تاپ و ... قبل از خواب ارتباط معنی‌داری با کیفیت پایین خواب در جوانان و نوجوانان دارد.

همچنین مطالعات نشان داده است نوجوانان و جوانانی که فقط از فیس‌بوک برای مدت کوتاهی استفاده کرده‌اند، نگرانی‌های بیشتری در مورد تصویر بدن خود نسبت به افرادی که اصلا از این شبکه‌ها استفاده نکردند، دارند.

اعتیاد به اینترنت

کیمبرلی یانگ برای اولین بار در مقاله‌ای در سال ١٩٩۶ مطرح کرد که استفاده نامناسب از کامپیوتر می‌تواند معیارهای اعتیاد را پر کند، در کشورهایی مانند چین و کره جنوبی اعتیاد به اینترنت به عنوان یک تهدید سلامت عمومی تلقی می‌شود.

ایجاد رفتارهای پرخطر جنسی

یکی از اثرات منفی رسانه‌های اجتماعی بر جوانان و نوجوانان، فراوانی محتواهای آزار جنسی در سامانه‌های مختلف است. برخورد با محتوای جنسی که رفتارهای خطرناک یا غیر واقعی را به تصویر می‌کشد، اثرات منفی بر نوجوانان که در آغاز تکامل هویت جنسی خود هستند، می‌گذارد. این امر موجب می‌شود که آنها انتظارات غیر معقولی از هنجارهای جنسی داشته باشند.

تاثیر فضای مجازی بر نوجوانان

توقف رشد مغز و یادگیری

جوانان و نوجوانان مبتلا به اعتیاد اینترنتی در طول زمان دچار تغییرات ساختاری خصوصا در قشر خاکستری مغز خواهند شد که می‌تواند کیفیت یادگیری و روند تحصیلات  آن‌ها را مختل کند.

 اثرات مثبت رسانه‌های اجتماعی و فضای مجازی بر جوانان و نوجوانان

دسترسی به اطلاعات سلامت یکی از فواید رسانه‌های اجتماعی است. اطلاعات تخصصی سلامت که شبکه‌های اجتماعی ارائه می‌دهند، برای نوجوانانی که ممکن است از نظر بهداشت روان رنج برند، فرصتی برای خواندن، تماشا یا گوش دادن و درک تجربه‌های بهداشتی را فراهم می‌کند و آن‌ها را به واقعیت و هویت واقعی خود نزدیک می‌کند.

همچنین مکالمات در رسانه‌های اجتماعی می‌تواند جوانان و نوجوانان را با تعاملات ضروری برای غلبه بر مسائل مربوط به سلامت آماده کند؛ بخصوص هنگامی که ممکن است برای حمایت چهره به چهره در فضای واقعی دسترسی وجود نداشته باشد. در عین حال بسیاری از جوانان و نوجوانان با پیوستن به گروه‌های صفحات مربوط به آنها می‌توانند همدردی کرده و افکار و نگرانی‌های خود را با افراد دیگری اشتراک بگذارند.

افزایش خودباوری در نوجوانان

بنا بر اعلام معاونت بهداشت وزارت بهداشت، خودباوری و هویت فردی، جنبه‌های مهم توسعه در طول سال‌ها هستند. رسانه‌های اجتماعی می‌توانند به عنوان یک سکوی موثر برای بیان احساسات، مثبت عمل کنند؛ به این ترتیب که نوجوانان و جوانان بهترین ایده‌های خود را ارائه دهند. شواهدی نیز وجود دارد مبنی بر اینکه دوستی قوی جوانان و نوجوانان می‌تواند با تعاملات رسانه‌های اجتماعی تقویت شود و آن‌ها بتوانند با کسانی که قبلا می‌شناختند ارتباط بیشتری برقرار کنند.

قرآن کریم، در مواردی فراوان و با واژه‌های مختلف، از امید و امیدواری سخن به میان آورده است، گاه انسان را به آن تشویق می‌کند، مانند: «فَمَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا يُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَدا»؛[1] «پس هر که به لقای پروردگارش امید دارد، باید کاری شایسته انجام دهد، و هیچ کس را در عبادت پروردگارش شریک نکند!». این آیه امید به لقای رحمت الهی را بیان کرده است.

و در موارد زیادی انسان را از ناامیدی بر حذر داشته است، مانند: «قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيم‏»؛[2] «بگو: ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده‌اید! از رحمت خداوند نومید نشوید، که خدا همه گناهان را می‌آمرزد؛ زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است».

امید به آینده
از آنجا که امید به طور معمول مربوط به آینده است، قرآن کریم نگاه زیبایی به امید به آینده برای انسان ترسیم می‌کند، که در بسیاری از آیات قابل مشاهده است، مانند اینکه حضرت یعقوب، فرزندانش را به آینده [یافتن حضرت یوسف] امیدوار کرد. «يَا بَنِيَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَأَخِيهِ وَلَا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ»؛[3] «اى پسران من برويد و از يوسف و برادرش جستجو كنيد و از رحمت‏ خدا نوميد مباشيد زيرا جز گروه كافران كسى از رحمت‏ خدا نوميد نمى ‏شود».

ناامیدی از آینده، حربه شیطان
امید به آینده آثار فردی و اجتماعی فراوانی دارد؛ گویا امید مانند موتور قوی، برای حرکت انسان به سمت پیروزی و فتح قله‌های بلند مادی و معنوی است، بر همین اساس در روایات، ناامیدی بزرگ‌ترین گناه معرفی شده است. «إِنَّ مِنْ أَكْبَرِ الْكَبَائِرِ عِنْدَ اللَّهِ الْيَأْسَ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ وَ الْقُنُوطَ مِنْ رَحْمَةِ اللَّه»؛[4] «به درستی که از بزرگ‌ترین گناهان کبیره نزد خدا، یأس و ناامیدی از رحمت خداست».

از طرفی دشمنان، با تمام قدرت، سعی در ناامید کردن انسان دارند؛ زیرا کار دشمن سیاه نمایی و تاریک معرفی کردن آینده است، بنابراین می‌توان به یقین ادعا کرد که هرگونه غم‌، غصه‌، اضطراب‌، حزن، اندوه و به طور کلی هر نوع سیاه‌نمایی نسبت به آینده، از طرف دشمنان است، چه دشمنان انسانی و چه شیطانی. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: «إِنَّمَا النَّجْوى‏ مِنَ الشَّيْطانِ لِيَحْزُنَ الَّذينَ آمَنُوا»؛[5] «نجوا تنها از سوی شیطان است؛ می‌خواهد با آن مؤمنان غمگین شوند».

نجوا و رازگویی خبیثانه، از طرف شیطان است؛ زیرا هدف شیطان اندوهگین کردن مومنان است و حزن و اندوه از مهم‌ترین عوامل ناامیدی و افسردگی در فرد و جامعه است.

نکته: هر چند این آیه در مورد شیطان است؛ ولی به طور کلی هر دشمنی از این ابزار سود می‌برد.

امید به آینده، محبوب‌ترین عمل 
در مقابل ناامیدی، امیدواری بزرگ‌ترین؛ بلکه محبوب‌ترین عمل به حساب می‌آید، امام صادق علیه‌السلام در همین راستا فرمودند: «وَ انْتَظَرُوا الْفَرَجَ‏ وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ‏ اللَّهِ‏ فَإِنَّ أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَج‏»،[6] «منتظر فرج باشيد و از روح خدا مأيوس نشويد، كه محبوب‌ترين اعمال در پيشگاه خدا انتظار فرج است»

هر چند انتظار فرج امام زمان علیه‌السلام، از بالاترین مصادیق انتظار است؛ ولی انتظار گشایش در کار، کلی است و شامل امید به آینده در تمام مراحل زندگی نیز می‌شود؛ علاوه بر اینکه انتظار گشایش در کار، در مقابل ناامیدی آمده است.

آثار امید
داشتن امید، آثار فراوانی در فرد و اجتماع ایجاد می‌کند، در مقابل، ناامیدی شروع پذیرش هر گونه حقارت و بدبختی است که نتیجه آن افسردگی جامعه خواهد بود. در اینجا به برخی از آثار امید اشاره می‌شود.

یک. ایجاد انگیزه در کارها
انگیزه، یکی از عواملی است که باعث حرکت انسان برای انجام کارهای روزمره خود است. امید بهترین عامل برای ایجاد و تقویت انگیزه در انسان می‌باشد.[7] به عبارت دیگر، با امیدواری کار و تلاش افزایش می‌یابد و با افزایش کار و تلاش حوائج شخص برآورده می شود.

دو. نشاط و شادابی 
از آثار دیگر امید داشتن نشاط و شادابی است؛ زیرا زمانی که انسان به آینده امید داشته باشد و هدفی را دنبال کند، با نشاط بیشتری در راه رسیدن به آن تلاش می‌کند.[8]

بنابراین امید دارای آثار فراوان دیگری از جمله، اطمینان و آرامش، صبر و شکیبایی در برابر سختی‌ها و مشکلات و در نتیجه موفقیت در زندگی و سربلندی در جامعه است و از آنجا که حکومت اسلامی در راستای امیدافزایی قرار گرفته است، دشمنان به طور مدام و با بهره‌گرفتن از هر گونه ابزاری سعی در سیاه‌نمایی آینده جهان به خصوص حکومت اسلامی و ناامیدی مردم نسبت به آینده دارند.

پی نوشت:
[1]. سوره کهف، آیه110.
[2]. سوره زمر، آیه53.
[3]. سوره یوسف، آیه87.
[4]. كلينى، محمد بن يعقوب‏، الکافی، چاپ چهارم، دارالكتب الإسلامية، 1403ق، ج2، ص545.
[5]. سوره مجادله، آیه10.
[6]. ابن بابویه، محمدبن علی، خصال، مصحح، غفاری، جامعه مدرسین، 1362 ش، چاپ اول، ج2، ص616.
[7]. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، دار احیاء التراث العربی، 1403 ق، چاپ دوم، ج14، ص329.
[8]. سوره یونس، آیه58.

باورها نقش مهمی در زندگی بشر دارند. هر رفتاری از هر فردی سر می‌زند، بی‌تردید بر اساس باورهایی است که دارد. در صدر تمام باورها که بیشترین نقش را در زندگی دارد، باور به خداوند متعال است.

روشن است اگر کسی باور به خدا نداشته باشد، یکی از نتایج عملی این باور این است که احتمال گردنکشی و طغیان در برابر خدا را زیاد می‌کند؛ چراکه ممکن است منفعت خود را به قیمت لطمه و خسارت به دیگران ترجیح دهد. ازاین‌رو قرآن کریم، سرکشی و ظلم انسان را نتیجه‌ احساس بی‌نیازی از خداوند می‌داند: «کَلّا إنَّ الإنْسَانَ لَیَطْغى أنْ رَآهُ اسْتَغْنی»؛[1] «چنین نیست؛ به‌درستی که انسان آنگاه‌ که خود را بی‌نیاز ببیند سرکشی می‌کند». حال کسی که به وجود خداباور ندارد، به‌طریق‌ اولی هیچ توجهی به او ندارد. در مقابل تصور کنید کسی باور به خدای واحد و عادل داشته باشد و خود را درهرحال در برابر خداوند حاضر، نیازمند و فقیر ببینید، چنین شخصی زمینه بهتری برای کنترل رفتار خود دارد. ازاین‌رو چنین شخصی در برابر خدا تکبر نمی‌ورزد و در هر کاری که می‌خواهد انجام دهد، در برابر خداوند احساس مسئولیت می‌کند.

توحید در روایات
در سخنان اهل‌بیت علیهم‌السلام که بالاترین مرتبه توحید را دارند، تأکید بسیاری بر باور به خداوند و توحید شده است که به‌عنوان نمونه به چند مورد اشاره می‌کنیم:

1. توحید؛ سبب حیات روح انسان: توحید و باور به خدا، علاوه بر نقش مهمی که در زندگی دنیوی انسان دارد که در بالا اشاره شد، سبب حیات طیبه روح انسانی است. درواقع روح انسانی که باور به خدا ندارد، تاریک است و باور به توحید سبب نورانیت روح انسان می‌شود. در واقع انسان به نور معرفت خدا و توحيد او، جانش روشن گشته و باصفا می‌شود و زمینه هدایت بیشتر می‌شود: «التَّوحيدُ حَياةُ النَّفسِ»؛[2] «توحید، حیات نفس است».

2. بهترین عمل؛ باور به توحید: باور به خدا و یگانه دانستن او، از مهم‌ترین اعمال درونی است: «سَأَلَ بَعضُ أَصحابِنَا الصّادِقَ عليه السلام، فَقالَ لَهُ: أَخبِرني أَيُّ الأَعمالِ أَفضَلُ؟ قالَ: تَوحيدُكَ لِرَبِّكَ. قالَ: فَما أَعظَمُ الذُّنوبِ؟ قالَ: تَشبيهُكَ لِخالِقِكَ»؛[3] «يكى از شيعيان از امام صادق عليه السلام پرسيد: به من از برترين عمل، خبر ده. فرمود: يگانه دانستن پروردگارت. گفت: بزرگ‌ترین گناه، كدام است؟ فرمود: همتا گرفتن براى خالقت».

3. خداشناسی و فروتنی: شناخت خدا و باور به او همان‌گونه که در ابتدای این نوشتار نیز اشاره شد، اثرات تربیتی بسیاری دارد: «...إنَّهُ لا يَنبَغي لِمَن عَرَفَ عَظَمَةَ اللّهِ أن يَتَعَظَّمَ؛ فَإِنَّ رِفعَةَ الَّذينَ يَعلَمونَ ما عَظَمَتُهُ أن يَتَواضَعوا لَهُ، وسَلامَةَ الَّذينَ يَعلَمونَ ما قُدرَتُهُ أن يَستَسلِموا لَهُ، فَلا تَنفِروا مِنَ الحَقِّ نِفارَ الصَّحيحِ مِنَ الأَجرَبِ...»؛[4] «كسى كه عظمت خدا را شناخت، سزاوار نيست كه خويشتن را بزرگ بشمارد؛ زيرا بلند مرتبگی كسانى كه عظمت خدا را می‌دانند به اين است كه در برابر او فروتن باشند، و سلامت آنان كه قدرت خدا را می‌دانند، در آن است كه در برابرش سرِ تسليم، فرود آورند. پس مانند گريختن شخص سالم از انسان آبله‌گرفته، از حق فرار نکنید».

بنابر این باور به خدا و یگانه دانستن او بهترین عمل روح انسان است که ثمره آن سلامت و هدایت روح، تواضع در برابر پروردگار است.

پی‌نوشت:
[1]. سوره علق، آیه6و7.
[2]. محمدی ری‌شهری، محمد، موسوعة الإمام علی بن أبي طالب (ع) في الكتاب و السُّنَّة و التّاريخ، نشردارالحدیث، ج6، ص65.
[3]. قمي، شيخ عباس، سفینة البحار و مدینة الحکم و الآثار، نشر اسوه، ج7، ص91.
[4]. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه ميزان الحكمه، نشردارالحدیث، ج10، ص252.

جمعه, 27 آبان 1401 14:31

رفاه در عصر ظهور

بر اساس روایات در عصر ظهور حضرت حجت علیه‌السلام، مشکلات اقتصادى جامعه‏‌ى بشرى در سطح کلان حل شده و رفاه و آسایش جایگزین آن خواهد شد. عوامل سلطه بر فکر، فرهنگ و اقتصاد از بین خواهد رفت و با زدودن فقر و تهیدستى، زمینه‌‏ى رشد و تکامل مادى و معنوى انسان‌‏ها فراهم خواهد شد، احادیث و روایات فراوانی وجود دارد که رونق اقتصادى در عصر ظهور را بیان مى‏‌کنند، به همین خاطر به چند دسته از این روایات اشاره مى‏‌شود:

1. نزول برکات آسمانى‏
محصولات کشاورزى عمده‌‏ترین عنصر در رونق اقتصادى جوامع بشرى محسوب مى‏‌شود که خود وابسته و متوقف بر نزولات آسمانى و باران‌‏هاى مناسب فصلى است. در عصر ظهور با توجه به حاکمیت اصل عدالت، برابرى و اجراى دقیق احکام الهى بر کل جهان هستى، رحمت الهى و برکات آسمانى در قالب نزول باران‌‏هاى مناسب فصلى، تجلّى بیشترى پیدا خواهد کرد و زمینه‏‌ى رشد محصولات کشاورزى فراهم خواهد شد.

از پیامبر گرامى اسلام نقل شده است: «امت من در زمان ظهور مهدى، به نعمت‏‌هایى دست مى‌یابند که پیش از آن، در هیچ دوره‌ه‏ایی دست نیافته بودند. در آن روزگار آسمان باران فراوان دهد و زمین هیچ رویدنى را در دل خود نگاه ندارد».[1]

امیرالمومنین علیه‌السلام نیز راجع به رونق اقتصادى در عصر ظهور و نزول برکات آسمانى در آن دوره‌‏ى طلایى مى‏‌فرماید: «چون قائم قیام کند، آسمان چنان که باید، باران بارد و زمین گیاه رویاند... به گونه‏‌اى که فردی از عراق در آید و تا شام برود و جز بر زمین سرسبز گام ننهد».[2]

2. آبادانى زمین و استخراج منابع‏
در عصر ظهور حضرت حجت علیه‌السلام از یک طرف با اجراى احکام و استقرار نظام عدالت و برابرى، ظلم و ستم، تبعیض و بى‌عدالتى در تمامى چهره و ابعادش از بین رفته و زمین نیز برکات «منابع و ذخایر» خود را بدون هیچ گونه امساکى عرضه خواهد کرد. از طرف دیگر با پیشرفت علوم و فنون، کشاورزى و دامدارى نیز رونق گرفته و محصولات‏شان چندین برابر خواهد شد.
با توسعه‏‌ى علم و دانش، تمامى منابع و ذخایر رو زمینى و زیر زمینى، شناسایى و کشف شده و همه دست به دست هم خواهند داد و در جهت تأمین رفاه و آسایش انسان، در آن عصر طلایى و رؤیایى، بسیج و استخدام خواهند شد. در جاى دیگرى مى‏‌خوانیم: «حکومت او، شرق و غرب جهان را فرا مى‏‌گیرد و گنج‌‏هاى زمین، براى او ظاهر مى‌‏شود و در سرتاسر جهان، جاى ویرانى باقى نخواهد ماند، مگر اینکه آن را آباد خواهد ساخت» . [3]

در عصر ظهور حضرت مهدى عجل‌الله‌تعالی‌فرجه با کشف منابع و ذخایر زمینى و توزیع عادلانه‏‌ى آن، درآمد سرانه‌‏ى آحاد جامعه، بالا رفته و با رفع نیازهاى افراد، فقر و تهیدستى، از کل جهان، رخت بر برسته، غنا و بى‌‏نیازى تحقق عینى پیدا خواهد کرد. از امیرالمومنین علیه‌السلام نیز نقل شده است: «زمین آن‏چه در اعماق خویش دارد، براى او، بیرون دهد و همه امکانات و برکات خویش را در اختیار او گذارد.»[4] امام باقرعلیه‌السلام نیز مى‏‌فرماید: «زمین براى قایم ما در هم پیچیده مى‌‏شود... و در روى زمین جاى ناآبادى باقى نمى‌‏ماند».[5]

در دنیاى متمدن و صنعتى امروز، جمع قابل توجهی از جمعیت جهان را انسان‏‌هاى فقیر تشکیل مى‌‏دهند؛ علت این فقر جهانی تنها کمبود امکانات اقتصادى و فقدان ابزار و وسایل رفاهى نیست، بلکه علت بیشتر آن سیطره نظام ظالمانه‌‏اى است که در بیشتر نقاط جهان حکومت مى‌‏کند. نظام ظالمانه‌‌ا‏ى که در سایه‏‌ى آن، عده‌‏اى اندک به مراد و مال و ثروت می‌رسند و بیشتر مردم را در فقر و نداری نگه می‌دارند؛ این نعمت‌ها و  لذائذ، آنان را به گونه‌‏اى مست و مغرور ساخته است که دنیا را براى تاخت و تاز و جولان خویش، کوچک و محدود مى‏‌بینند و هیچ‏گونه مانعى را در برابر خواسته‌‏هاى خویش احساس نمى‏‌کنند.

در طرف دیگر عده‌‏ زیادی از انسان‏‌هاى فقیر و بى‌‏بضاعت که حتى از تأمین نیازهای اولیه خود، عاجز و ناتوان هستند، صحنه‏‌هاى رقت‏‌انگیزى را ایجاد کرده‌‏اند که تماشاى آن، دل هر انسان منصفى را به درد مى‏‌آورد. به جرأت مى‌‏توان گفت یکى از عمده‌‏ترین علل و عوامل تراژدى تلخ دردناک انسانى معاصر، تبعیض و بى‏‌عدالتى است که اگر روزى این دوگانگى محو و نابود شود و عدالت و برابرى، جایش را بگیرد، یقیناً اوضاع و احوال انسان و جهان، دگرگون خواهد شد.

پی‌نوشت:
[1]. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، چاپ تهران، ج51، ص83.
[2]. همان، ج10، ص104.
[3]. نهج البلاغه، خطبه138.
[4].همان
[5]. مجلسی، همان، ج52، ص191.

در این مورد، آیت الله صافی گلپایگانی روایتی را نقل کرده اند که در ادامه، هم متن عربی آن را ذکر می کنیم و هم ترجمه آن را: «سئل الصادق عليه السلام عن سبب القيام عند ذكر لفظ القائم من ألقاب الحجّة عليه السلام، قال: لأنّ له غيبة طولانيّة، و من شدّة الرأفة إلى أحبّته ينظر إلى كلّ من يذكره بهذا اللقب المشعر بدولته و الحسرة بغربته، و من تعظيمه أن يقوم العبد الخاضع لصاحبه عند نظر المولى الجليل إليه بعينه الشريفة، فليقم و ليطلب من اللّه جلّ ذكره تعجيل فرجه»(1) از امام صادق (علیه السلام) پرسیدند که چرا به هنگام شنیدن نام «قائم» قیام می کنیم؟ ایشان در پاسخ فرمودند: براى آن حضرت غیبت طولانى است و این لقب یادآور دولت حقه آن حضرت و ابراز تأسف بر غربت او است. از این رو، آن حضرت از شدّت محبت و مرحمتى که به دوستانش دارد، به هر کسى که حضرتش را با این لقب یاد کند، نگاه محبت ‏آمیز مى‏ کند. از تجلیل و تعظیم آن حضرت است که هر بنده خاضعى در مقابل صاحب (عصر) خود، هنگامى که مولاى بزرگوارش به سوى او بنگرد، از جاى برخیزد؛ پس پسندیده است برخیزد و تعجیل در امر فرج مولایش را از خداوند منان مسئلت بنماید. آیت الله صافی بعد از ذکر این حدیث، از محدث نوری نقل می کنند که ایشان درباره قیام هنگام ذکر لفظ قائم، در کتاب «النجم الثاقب» گفته اند: این قیام و تعظیم سیره تمامی شیعیان است؛ و همین امر گواهی می دهد بر این که این سیره مستند به روایتی بوده است... این روایت از برخی از علماء نقل شده است. محدث نوری اضافه می کند که قیام به منظور تعظیم، مخصوص شیعیان و امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) نیست بلکه اهل سنت نیز هنگام ذکر اسم پیامبر اسلام (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) به منظور تعظیم و بزرگداشت مقام آن حضرت، قیام می کنند(2). همانطور که از متون سابق بدست می آید، قیام برای امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) هم شیوه مومنان بوده است و هم امام صادق (علیه السلام) آن را تایید کرده است و در چرایی این کار به این دلیل اشاره کرده اند که این کار به منظور احترام و تجلیل و خضوع در برابر امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) است در لحظه ای که می دانیم با یاد نام «قائم»، مورد توجه امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) قرار گرفته ایم و ایشان به ما نظر کرده اند. در پایان گفتنی است که چنین کاری اگرچه پسندیده است اما لازم و واجب نیست.

پی نوشت ها:

1. لطف الله، صافی گلپایگانی، منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر علیه‌السلام، قم، موسسه السیده المعصومه(سلام‌الله‌علیها) ، ۱۴۱۹ ق، ج3، ص226.

2. همان.

مباحث مهم جامعه مطلوب امام زمان (عج) امکان و عدم امکان ایجاد آن است. عقیده داریم که این جامعه ایجاد خواهد شد، زیرا خداوند و معصومان وعده آن را داده‌اند و وعده الهی تخلف ناپذیر است.

در قرآن آیات متعددی وجود دارد که به حکومت جهانی امام زمان (ع)و کارهائی که انجام می شود ، تاویل شده است. آیات مربوط به حضرت مهدی(عج) در قران مجید فراوان است. آیاتی که خبر از موضوعاتی می‏ دهد، از قبیل:
نفی فتنه در کل جهان، غلبه دین خدا و یکتاپرستی، کامل گشتن نور خدا بر زمین، نابودی باطل، به ارث رسیدن زمین برای صالحان و پرهیزگاران و غلبه قطعی خط انبیا، همگی در زمان حکومت قائم‏آل محمد (عج) صورت می‏پذیرد. متجاوز از یکصد آیه است(۱) که در این جا به بعضی اشاره می‌شود:

۱- حکومت مستضعفان
- «و نرید ان نمن علی‏الذین استضعفوا فی‏الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثین، و نمکن لهم فی‏الارض‏.. ؛ (۲) بر آن هستیم که بر مستضعفان روی زمین نعمت دهیم و آنان را پیشوایان سازیم و وارثان گردانیم».
این آیه اگر چه به مناسبت داستان فرعون و موسی و بنی‏اسرائیل نازل شده ، اما معنای آن عام بوده و بیانگر سنتی است که خداوند در میان مردم جاری ساخته است.
آیه بیان می‏کند که خداوند مستضعفان را بر مستکبران غالب سازد. آن ها را وارث شهر و سرزمین مستکبران نماید. در حدیثی که «مفضل‏بن عمر» روایت کرده آمده است:
از اباعبدالله (امام صادق)شنیدم : پیامبر نگاهی به علی، حسن و حسین، علیهم‏السلام، انداخت. در حالی که گریه می‏کرد فرمود: شما مستضعفان پس از من هستید.
مفضل می‏گوید: پرسیدم: معنای این سخن چیست؟ امام فرمود: معنا این است که شما امامان بعد از من خواهید بود. خداوند می‏فرماید: « بر آن هستیم که بر مستضعفان روی زمین نعمت دهیم و آنان را پیشوایان سازیم و وارثان گردانیم. » (۳)

۲- حاکمیت صالحان
- «و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان‏ الارض یرثها عبادی الصالحون‏؛ (۴)
در زبور، پس از ذکر (تورات) نوشته‏ایم که زمین را بندگان صالح من به میراث خواهند برد».
مراد از «زبور» زبور داود است. در سوره نساء (آیه‏۱۶۳) و سوره اسراء (آیه ۵۵) آمده است: «و اتینا داود زبورا؛ به داود زبور را ارزانی داشتیم».
زبور«مزامیر» است که در ضمن کتاب عهد قدیم آمده است. در این کتاب می‏خوانیم:
«از خشم دوری کن. از دشمنی بپرهیز، فریب کارهای ناشایست را نخور زیرا کسانی که کار ناشایست انجام می‏دهند برکنده خواهد شد... (۵)
کسانی که انتظار پروردگار را می‏ کشند، وارث زمین می‏شوند (۶)
اما کسانی که به سکون و آرامش دست‏ یافته‏ اند، وارث زمین می‏شوند. در نهایت‏ سلامت ‏به کامجویی می‏پردازند. (۷)
زیرا خجستگان و برکت‏یافتگان از آن ها وارث زمین می‏شوند. نفرین شدگان از آن ها ریشه‏کن می‏شوند. (۸)
درستکاران وارث زمین شده و تا ابد در آن ساکن می‏شوند. (۹)

۳- جانشینی مؤمنان
- «وعدالله الذین امنوا منکم و عملواالصالحات لیستخلفنهم فی‏الارض کما استخلف‏الذین من قبلهم و لیمکنن لهم دینهم الذی ارتضی لهم و لیبدلنهم من بعد خوفهم امنا یعبودننی لایشرکون بی‏شیئا؛ (۱۰)
خدا به کسانی از شما که ایمان آورده‏اند و کارهای شایسته کرده‏اند، وعده داد که روی زمین جانشین دیگران شان کند، همچنان که مردمی را که پیش از آن ها بودند، جانشین دیگران کرد. دین شان را، که بر ایشان پسندیده است، استوار سازد. وحشت شان را به ایمنی بدل کند. مرا می‏پرستند. هیچ چیزی را با من شریک نمی‏کنند».
یکی از آیات قرآنی که صالحان را به استقرار نظام توحیدی و انسانی بشارت می‏دهد، همین آیه است. در شأن نزول این آیه آمده است که به دنبال هجرت مسلمانان به مدینه و استقبال انصار از آنان، تمامی عرب بر ضد آن ها قیام کردند، به طوری که ناچار شدند اسلحه را از خود دور نکنند و با سلاح بخوابند و با سلاح برخیزند. ادامه این حالت توأم با ناامنی و اضطراب، بر مسلمانان سخت آمد. از پیامبر (ص) می‏پرسیدند که آیا زمانی خواهد رسید که آرامش حکمفرما گردد؟ آیه فوق در بشارت به آن ها نازل شد. گرچه نمونه‏ای از این زندگی ایده‏آل در اواخر عمر رسول خدا (ص) در مدینه حاصل شد، اما آیه یک قاعده کلی را بیان می‏کند و مصداق کامل آن حکومت مهدی (ع) است که طبق عقیده شیعه و سنی، سراسر روی زمین را پر از عدل و داد می‏کند. (۱۱)
در تفسیر المیزان، ذیل این آیه می‏خوانیم:
این جامعه طیب و طاهر، با صفاتی که از فضیلت و قداست دارد، هرگز تاکنون در دنیا منعقد نشده، دنیا از روزی که پیامبر(۱۲) مبعوث به رسالت گشته، تاکنون چنین جامعه ‏ای به خود ندیده، اگر مصداقی پیدا کند، در روزگار مهدی خواهد بود، چون اخبار متواتری که از پیامبر (ص) و ائمه (ع) در خصوصیات آن جناب وارد شده، از وجود چنین جامعه‏ ای خبر می دهد.

۴- حاکمیت دین در جهان
- «هُوَ الَّذِی‌َّ أَرْسَل‌َ رَسُولَهُ بِالْهُدَی‌َ وَدِین‌ِ الْحَق‌ِّ لِیظْهِرَه‌ُ عَلَی الدِّین‌ِ کلِّه وَلَوْ کرِه‌َ الْمُشْرِکون‌؛(۱۳)
او کسی است که رسولش را با هدایت و آیین حق فرستاد تا او را بر همه آیین‌ها غالب گرداند، هر چند مشرکان خوش نداشته باشند».
این آیه با اندکی تفاوت در دو مورد دیگر نیز آمده (۱۴) تصریح شده است که اسلام‌، روزی سراسر جهان را فرا خواهد گرفت. این وعده‌، تا کنون تحقق پیدا نکرده است‌. از امام صادق(ع) ‌در تفسیر این آیه نقل شده :
" به خدا سوگند! هنوز محتوای این آیه تحقّق نیافته است. تنها زمانی تحقق می‌پذیرد که قائم خروج کند. در وقتی که او قیام کند، کسی که خدا را انکار نماید، در تمام جهان باقی نخواهد ماند". (۱۵)
امام باقر(ع) در تفسیر این آیه‌می فرماید:
" وعده‌ای که در این آیه است‌، به هنگام ظهور مهدی آل‌محمد(ص) تحقق پیدا می‌کند. در آن روز هیچ کس در روی زمین نخواهد بود، مگر این که به حقّانیت محمد(ص) اقرار می‌کند". (۱۶)
شهید مطهری بر اساس روایات و آیات جامعه آرمانی امام زمان را مطرح کرده است:
پیروزی نهائی نیروی حق و صلح و عدالت بر نیروی باطل و ستیز و ظلم، گسترش جهانی ایمان اسلامی، استقرار کامل و همه جانبه ارزش های‏ انسانی، تشکیل مدینه فاضله و جامعه ایده‏آل، و بالاخره اجرای این ایده‏ عمومی و انسانی به وسیله شخصیتی مقدس و عالیقدر که در روایات متواتر اسلامی، از او به " مهدی " تعبیر شده ، اندیشه ‏ای است که کم و بیش همه فرق و مذاهب اسلامی - با تفاوت ها و اختلاف هائی - بدان مؤمن و معتقدند زیرا این اندیشه، به حسب اصل و ریشه، قرآنی است.
این قرآن مجید است که با قاطعیت تمام، پیروزی نهائی ایمان اسلامی (۱۷)، غلبه قطعی صالحان و متقیان (۱۸)، کوتاه شدن دست‏ ستمکاران و جباران برای همیشه (۱۹) و آینده درخشان و سعادتمندانه بشریت‏ (۲۰) را نوید داده است. این اندیشه بیش از هر چیز مشتمل بر عنصر خوشبینی نسبت به جریان کلی‏ نظام طبیعت و سیر تکاملی تاریخ و اطمینان به آینده، و طرد عنصر بدبینی‏ نسبت به پایان کار بشر است، که طبق بسیاری از نظریه‏ها و فرضیه‏ها فوق‏العاده تاریک و ابتر است. امید و آرزوی تحقیق این نوید کلی جهانی انسانی، در زبان روایات اسلامی‏، " انتظار فرج " خوانده شده است . عبادت - بلکه افضل عبادات - شمرده شده است. اصل انتظار فرج از یک‏ اصل کلی اسلامی و قرآنی دیگر استنتاج می‏شود و آن اصل " حرمت یأس از روح‏ الله " است. (۲۱)

۵ـ گسترش عدل و دادگری
" اعْلَمُوَّاْ أَن‌َّ اللَّه‌َ یحْی‌ِ الاْ َرْض‌َ بَعْدَ مَوْتِهَا؛ بدانید که خداوند زمین را بعد از مرگ آن زنده می‌کند".
از خصوصیات عصر ظهور حضرت مهدی‌ برپا داشتن عدل و دادگری است‌. عدالت یکی از مولفه‌های مهم جامعه امام زمان است. در پرتو عمل به دستورهای اسلام‌، امنیت‌، صلح و آرامش‌، در زمین ایجاد می‌گردد. ظلم و ستم قطع می‌شود. برکت و توسعه روزی در آن زمان‌، برای توده مردم فراهم می‌گردد. فقیر و مستمند در جامعه پیدا نمی‌شود. امام باقر(ع) فرمود: "منظور زنده شدن زمین به وسیله عدالت است‌، بعد از آن که با جور و ظلم مرده باشد".
حضرت فرمود: "خداوند زمین را به وسیله حضرت مهدی‌زنده می‌کند، بعد از آن که مرده باشد. منظور از مردن زمین‌، کفر زمینیان است". (۲۲)
زمین دارای دو حیات است‌؛ حیات مادّی که منظور فراوانی نعمت و برکت در روزی است‌،
حیات معنوی که مراد، برپایی عدل و ایجاد امنیت و آسایش و توجه به خدا و معنویات است. هر دو در زمان ظهور امام زمان‌تحقّق می‌پذیرد.

پی‌نوشت‌ها:
۱. به ترتیب: انفال(۸) آیه ۳۹؛ توبه(۹) آیه ۳۳؛ صف(۶۱) آیه ۸؛ اسراء(۱۷) آیه ۸۱؛ انبیاء(۲۱) آیه ۱۰۵؛ مجادله(۵۸) آیه ۲۱. بیش از صد آیه مربوط به ظهور مهدی(ع) را مرحوم سید هاشم بحرانی در کتاب المحجه فیما نزل فی القائم الحجه جمع‏آوری نموده است.
۲. قصص (۲۸)، آیه ۵.
۳. معاني الأخبار- ترجمه محمدى‏،ج۱،ص۱۸۸،دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۷۷ ش‏،نوبت چاپ: دوم‏
۴. انبیا (۲۱)، آیه ۱۰۵.
۵. زبور داود، مزمار ۸-۹.
۶. همان، مزمار ۱۰.
۷. همان، مزمار۱۱.
۸. همان، مزمور۲۲.
۹. همان، مزمار۲۹.
۱۰. نور (۲۴) آیه ۵۵.
۱۱ . تفسیر نمونه، ۱۴، ص ۵۲۶ و ۵۳۰. تهران ، دارالكتب الاسلاميه ، ۱۳۷۴ هـ . ش ،
۱۲. تفسیرالمیزان، ترجمه موسوی همدانی، ج ۲۹، ص ۲۲۴.چ پنجم ، قم ، دفتر انتشارات اسلامی ، ۱۳۷۴ش
۱۳. توبه(۹)آیه۳۳.
۱۴. صف‌(۶۱) آیة ۹ و فتح‌(۴۸) آیه۲۸.
۱۵. تفسیر نورالثقلین‌، ج ۲، ص ۲۱۱ ؛ تفسیر نمونه‌، ج ۷، ص ۳۷۳.
۱۶. ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن، ج‏۱۱، ص ۷۶
۱۷.توبه(۹) آیه ۳۳.
۱۸.صف(۶۱) آیه ۹.
۱۹.انبیا(۲۱) ۱۰۵.
۲۰ . قصص(۲۸) آیه ۵ ۴.
۲۱.قیام و انقلاب مهدی ،شهید مطهری ، ص ۵ به بعد،صدرا
۲۲. تفسیر صافی‌، فیض کاشانی‌، ج ۵، ص ۱۳۵ ‏‏، انتشارات الصدر، تهران‏، ۱۴۱۵ ق‏ ؛ تفسیر نمونه‌، ج ۲۳، ص ۳۴۳.

، بیانات رهبر انقلاب اسلامی در دیدار دست‌اندرکاران برگزاری کنگره شهدای قم که در تاریخ ۸ آبان ۱۴۰۱ برگزار شده بود، صبح امروز (پنج‌شنبه) در محل برگزاری این همایش در قم منتشر شد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این دیدار با تأکید بر لزوم زنده نگه داشتن یاد شهیدان و شنیدن پیام آنها، قم را شهر «قیام و اقامه» خواندند و گفتند: قم هم قیام کرد، هم ایران را به قیام واداشت که این از برکات حرم حضرت فاطمه معصومه و حوزه علمیه و همچنین مردم خوب آن بود که شهدای زیادی در راه مبارزه تقدیم کردند، البته شهیدانی همچون مطهری، بهشتی و باهنر نیز که پرورش‌یافتگان قم هستند و بلکه همه شهدای ایران، شهیدِ قم محسوب می‌شوند، چرا که قم بود که با پاسخ به ندای امام بزرگوار، نهضت را آغاز کرد.

ایشان با اشاره به نقش درخشان مردم قم در پیروزی انقلاب و دفاع مقدس و امتحان‌های پی در پی تا امروز، بر نشان دادن ویژگی‌های برجسته شهدا با زبان هنر تأکید و خاطرنشان کردند: هر یک از حوادث درخشان قبل و بعد از انقلاب مانند ستاره و نقطه درخشان تاریخی است و حادثه اخیر شاهچراغ نیز یکی از این ستاره‌ها است که اگرچه عده‌ای را داغدار و دلهای همه را سرشار از غم و اندوه کرد اما در تاریخ کشور ماندگار می‌شود و نشانه زنده بودن ملت، و مایه افتخار و سربلندی است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، شهید و شهادت را دربردارنده مجموعه‌ای از ارزشهای ملی، دینی، انسانی و اخلاقی برشمردند و افزودند: شهید مظهر «ایمان صادق» و «عمل صالح» و «جهاد در راه خدا» است و هویت ملی را ارتقاء می‌دهد همچنانکه امروز فداکاری‌های شهیدان و پدران و مادران آنها موجب عظمت ملت ایران شده است.

ایشان همچنین شهادت را مظهر فداکاری و شجاعت خواندند و افزودند: شهیدِ دفاع مقدس جان خود را داد تا دشمن خبیث و ظالم نتواند وعده خود یعنی رسیدن به تهران و به ذلت کشیدن ملت را عملی کند و شهیدِ امنیت نیز جان خود را برای امنیت و آسایش مردم فدا می‌کند که این فداکاری‌ها تجسم همه معارف اخلاقی نهفته در شهید و شهادت است.

رهبر انقلاب، شهادت را معامله با خدا و تأمین‌کننده مصالح ملی دانستند و گفتند: شهادت مایه همدلی، و همچون نخ تسبیحی است که مجموعه‌ای از قومیتها و زبانهای مختلف را در میهن به هم پیوند زده و در هر شهر نام شهیدانی برجسته است که با یک هدف و در یک صف با دیگر هموطنان خود برای عزت اسلام و عظمت جمهوری اسلامی و تقویت ایران به شهادت رسیده‌اند.

ایشان، انتقال جزئیات دفاع مقدس و شرح احوال شهیدان و پدران و مادران آنها را ضروری خواندند و گفتند: این کار نیازمند زبان هنر و تولیدات هنری همچون فیلم و سریال، مستند و شعر است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پایان سخنانشان ابراز امیدواری کردند همه کسانی که دل در گروی اسلام و انقلاب و ملت دارند برای کودکان و نسل‌های نو و برای ایران عزیز همه توان و ظرفیت خود را بکار گیرند تا یاد و پیام شهیدان استمرار یابد و منتقل شود.

امام جمعه شهرستان ثلاث باباجانی گفت: در آشوب ها و اغتشاشات اخیر در کشور بسیاری از حافظان امنیت به دست اراذل و اغتشاشگران مصدوم و به شهادت رسیده اند و این نشان می دهد که این اغتشاشات به صورت کاملا برنامه ریزی شده توسط دشمنان اسلام و انقلاب مدیریت می شود.

ماموستا ملااحمد شیخی ، اظهار داشت: توطئه به خیابان کشاندن نوجوانان و افرادی که از بصیرت دینی و سیاسی برخوردار نیستند امروز به شاه بیت دسیسه های دشمنان تبدیل شده است.
 
امام جمعه شهرستان ثلاث باباجانی تاکید کرد: در آشوب ها و اغتشاشات اخیر در کشور بسیاری از حافظان امنیت به دست اراذل و اغتشاشگران مصدوم و به شهادت رسیده اند و این نشان می دهد که این اغتشاشات به صورت کاملا برنامه ریزی شده توسط دشمنان اسلام و انقلاب مدیریت می شود.
 
این عالم اهل سنت در بخش دیگری از سخنان خود گفت: متأسفانه دشمنان این انقلاب با توطئه ها و خدعه های خود به دنبال القای ناامنی و ناامیدی هستند.
 
ماموستا شیخی تأکید کرد: پروژه سوریه سازی برای ایران نسخه ای است که امروز دشمن به شدت آن را در کشورمان دنبال می کند و برای این کار حتی از مهره های خودفروخته داخلی استفاده می کند.
 
وی در ادامه سخنان خود بیان داشت: نسل جدید باید به درستی ذات پلید دشمنان این آب و خاک را بشناسد و و خدای ناکرده با اعمال خودسرانه خویش به خوراک رسانه های بیگانه تبدیل نشود
 
امام جمعه شهرستان ثلاث باباجانی اظهار داشت: ذات دشمن، دشمنی با این ملت و نظام است و در طول انقلاب به کرّات و در عمل این را نشان داده است لذا نباید در مسیر جریان های برانداز و تجزیه طلب قرار بگیریم.
 
ماموستا شیخی در پایان گفت: برخی از نوجوانان کنجکاو با حضور در خیابان ها و تنها از روی هیجان به سوژه رسانه های بیگانه تبدیل شده اند و دشمن از بی خبری این نسل، نهایت بهره برداری رسانه ای و تبلیغاتی علیه این نظام مقدس را می کند که این موضوع بسیار خطرناک و پرهزینه است.

امام جمعه اهل سنت شهرستان سرپل ذهاب گفت: هرگز دشمنان اسلام را دست کم بگیریم، دشمن در ماههای اخیر نشان داده است که از هر روزنه ای برای ضربه زدن به اسلام و جمهوری اسلامی ایران بهره می برد، لذا هر کسی که به دنبال پررنگ کردن اختلافات برادران اهل سنت و اهل تشیع است را نمی توان مسلمان دانست، بلکه وی را باید از عوامل استعمار دانست که به دنبال ایجاد دودستگی در بین مسلمین است.

ماموستا ملا رشید ثنایی ، اظهار داشت: امروز تقابل استعمار و استکبار با جهان اسلام در جبهه نرم و عقیدتی صورت می گیرد زیرا دشمن به خوبی فهمیده است که نتایج تهاجم نظامی دستاوردی که می خواهد برایش به دنبال ندارد.
 
امام جمعه اهل سنت شهرستان سرپل ذهاب تأکید کرد: بهترین نمونه عینی مبنی بر اینکه دشمن حساب ویژه ای روی رسانه ها برای تداوم عداوت ها با دنیای اسلام به ویژه انقلاب اسلامی باز کرده است، بسیج کامل شبکه های ماهواره ای و رسانه ای بود به نحوی که مدیریت اغتشاشات عملا در دستان مدیران رسانه های برون مرزی دشمنان بود.
 
این عالم اهل سنت با تأکید بر اینکه یکی از ابعاد اغتشاشات ایجاد نزاع های قومی و مذهبی در کشور بود، عنوان داشت: دشمن هرگز نمی تواند ایران مقتدر را تحمل کند، از این رو با استفاده از عناصر خودفروخته داخلی و خارجی خود به دنبال القاء ناامنی در کشور بود و در این زمینه پیاده نظام زیادی در کشور داشت ولی با هوشیاری مردم این پیاده نظام به در بسته خوردند.
 
ماموستا ثنایی گفت: دشمن ابتدا جرقه آتش اغتشاشات را در کردستان و در بین مردم اهل سنت زد، بعد مدتی این آشوب ها را با یک برنامه ریزی دقیق به سمت استان های حساسی همانند سیستان و بلوچستان کشاند و... به امید اینکه بتواند پروژه از بین بردن اقتدار  و امنیت در ایران را عملی کند.
 
وی با اشاره به اینکه ملت ایران با بصیرت تر از آن هستند که فریب تبلیغات مسموم دشمنان را بخورند، عنوان داشت: همه دیدیم که هر آنچه که دشمنان در حوزه رسانه و تبلیغات داشت برای شعله ور کردن کردن آشوب ها هزینه کرد، ولی هیچ چیزی عایدش نشد جز شکست و آبرویزی و این ناکامی دشمنان را باید معلول بصیرت و دشمن شناسی مردم ایران دانست.
 
امام جمعه اهل سنت شهرستان سرپل ذهاب در بخش دیگری از سخنان خود گفت: با این وجود نباید هرگز دشمنان اسلام را دست کم بگیریم، دشمن در ماههای اخیر نشان داده است که از هر روزنه ای برای ضربه زدن به اسلام و به ویژه جمهوری اسلامی ایران بهره می برد، لذا هر کسی که به دنبال پررنگ کردن اختلافات برادران اهل سنت و اهل تشیع است را نمی توان مسلمان دانست، بلکه وی را باید از عوامل استعمار دانست که به دنبال ایجاد دودستگی در بین مسلمین است.