
emamian
چهار توصیه کاربردی از پیامبر خدا (ص)
پیامبر خدا (ص):
اِعْمَلْ بِفَرائِضِ اللّه ِ، تَکُنْ مِنْ اَتْقَی النّاسِ، وَ ارْضَ بِقِسْمِ اللّه ِ، تَکُنْ مِنْ اَغْنَی النّاسِ، وَ کُفَّ عَنْ مَحارِمِ اللّه ِ، تَکُنْ اَوْرَعَ النّاسِ، وَاَحْسِنْ مُجاوَرَةَ مَنْ جاوَرَکَ تَکُنْ مؤمِنا.
به واجبات خــدا عمل کن، تا با تقـواترین مردم باشی؛
به تقسیم خــدایی راضی باش، تا بی نیـازترین مردم شوی؛
از حرامهای خــدا پرهیز کن، تا پرهیزکارترین مردم باشی؛
با کسی که همسـایه توست، خوشرفتاری کن، تــا مـؤمـن بـاشی.
أمالی مفید، ص ۳۵۰
راهپیمایی روز جهانی قدس در نجف اشرف
در راهپیمایی روز جهانی قدس که با حضور اقشار مردم شهر نجف اشرف و زائران ایرانی برگزار شد راهپیمایان با سر دادن شعارهای ضد صهیونیستی و ضد آمریکایی جنایات صیونیستها را محکوم کردند.
این مراسم روز جمعه(25 فروردین ماه) ساعت 15 از میدان ثورة العشرین آغاز شد و در میدان امام علی (ع) با اجرای سرود و سخنرانی به پایان رسید.
در این مراسم که راهپیمایان تصاویر قدس شریف، امام راحل، مقام معظم رهبری و مراجع عظام تقلید در نجف اشرف و فرماندهان برجسته جبهه مقاومت را در دست داشتند انزجار خود را از جنایات اشغالگران صهیونیست ابراز کردند.
دستاوردهای نظامی ایران؛ پهپاد تجسسی هما
امروزه با توجه به تغییر شیوه نبرد، پهپادها تبدیل به یکی از تسلیحات مهم، حیاتی و با ارزش در ارتش های جهان به ویژه کشورهای نظامی قدرتمند شده اند.
پیشرفت های پهپادی جمهوری اسلامی ایران در سه دهه اخیر همواره چشمگیر بوده و اکنون ایران جزو 10 قدرت برتر پهپادی قرار دارد که روندی رو به پیشرفت در زمینه طراحی، توسعه و ساخت انواع مختلف پهپادها دارد.
پهپادهای ساخت ایران به ویژه در یک دهه اخیر با توجه به بروز درگیری های منطقه ای به خوبی ارزش بالای خود را در زمینه های نظارت و شناسایی، هدف یابی و اجرای عملیات تهاجمی در میادین نبرد منطقه نشان داده اند.
این توان طی سالهای گذشته با تمرکز بر دو عنصر کمیت و کیفیت پرندههای بدون سرنشین با جهش قابل توجهی همراه بوده است.
در رده بندی پهپادها می توان آنها را به شناسایی، رزمی و انهدامی تقسیم نمود. شاید اولین سری از پهپادهای ایرانی را بتوان نمونه اولیه پهپاد مهاجر 1 نامید.
این پهپاد بنابر نیاز کشورمان برای دستیابی به اطلاعات دشمن، در دوران جنگ تحمیلی توسط متخصصان کشورمان ساخته و رونمایی شد و کمک قابل توجهی به نیروهای کشورمان در دستیابی به اطلاعات محرمانه یگانهای ارتش بعثی داشت.
پس از پایان جنگ تحمیلی، متخصصان صنایع هوایی کشورمان در وزارت دفاع و جهادهای خودکفایی نیروها، نمونههای مختلفی از پهپادها با قابلیتهای متفاوت را تولید و در اختیار یگانهای ارتش و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قرار داده اند.
با تلاش متخصصان، امروزه خانواده پهپادهای مهاجر، ابابیل، سیمرغ، شاهد، یسیر، سریر و ...، مشهورترین پهپادهای ایرانی هستند که عملیاتی بوده و در رزمایش ها و نیز عملیات رزمی و شناسایی مختلف به کار گرفته شدهاند.
از جمله این پهپادها، پهپاد هما است که دارای مقدورات پروازی و عمیاتی جالب توجهی است.
اعلام ساخت
در سال 1393 اعلام شد که پهپاد جدیدی به نام «هما» توسط متخصصان ایرانی ساخته شده که در شکل بدنه، امکانات و ویژگیها منحصر به فرد است.
ایران با ساخت این پهپاد که دارای ویژگیهای خاصی است، مدل ایرانی و البته پیشرفتهتر پهپاد «آر کیو 7» آمریکایی را رونمایی کرد.
پیشتر سردار حاجیزاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از در اختیار داشتن نمونه «آر کیو 7» خبر داده بود.
وی در 20 آذر 1391، گفته بود: پیش از به دام انداختن «آرکیو 170»، نمونههایی از پهپاد اسکنایگل و پهپاد دیگری به نام «شادو» (به معنای سایه) را در اختیار داشتیم. برخی از این پهپادها به خاطر نقص فنی در ایران سقوط کرده بودند که ما در حال کسب اطلاعات و تکنولوژی از آنها هستیم.
این اظهارات نشان میدهد که ایران نمونهای از پهپاد «آر کیو 7 شادو» RQ-7 Shadow آمریکایی را در اختیار داشته و این امکان برای بهرهگیری از این پهپاد آمریکایی برای متخصصان ایرانی وجود داشته است.
بررسی جزئیات ویژگیها و شکل بدنه پهپاد هما نشان میدهد که این پهپاد بسیار شبیه و حتی پیشرفتهتر از پهپاد «آر کیو 7 شادو» است.
«آر کیو 7» جزو مدرنترین پهپادهای شناسایی و جاسوسی آمریکا به حساب میآید. این پهپاد اولین بار سال 1991 به پرواز درآمده و از سال 2002 عملیاتی شده و آمریکا و چند کشور دیگر از کاربران آن هستند.
«آر کیو 7» نمونه مدرنتر «آر کیو 2» است. تاکنون نمونههای متعددی از این پهپاد تولید و در نیروهای مسلح آمریکا و 9 کشور دیگر به کار گرفته شده اند.
این پهپاد در شرکت آی آی آی AAI آمریکا در شهر مریلند تولید میشود و ایالات متحده این پهپاد را در عملیاتهای مختلفی از جمله جنگ عراق عملیاتی و به کار برده است. «آر کیو7» آمریکایی در 2 مدل A و B ساخته شده و نمونه B پیشرفتهتر از مدل A این پهپاد است.
ویژگی ها
با رونمایی از پهپاد هما، بررسی ویژگیهای این پهپاد نشان میدهد که ویژگیهایی در همان سطح و البته در برخی موارد، ویژگیهایی به مراتب پیشرفتهتر از نمونه آمریکایی در اختیار دارد.
به طور مثال، در مداومت پروازی، نمونه پیشرفته «آر کیو 7» آمریکایی (نوع B) حداکثر 6 ساعت میتواند پرواز مداوم داشته باشد اما نوع 1 هما موسوم به هما 1، 4 تا 6 ساعت مداومت پروازی دارد و نوع 2 هما موسوم به هما 2، بین 10 تا 12 ساعت می تواند به طور مداوم پرواز شناسایی و جاسوسی داشته باشد.
وزن برخاست نوع B پهپاد «آر کیو 7» آمریکا، 170 کیلوگرم اعلام شده است، اما وزن برخاست هما 2، 260 کیلوگرم است.
این به معنای آن است که نمونه ایرانی «آر کیو7»، قدرت به مراتب بیشتری دارد و بر همین اساس، طبعا تجهیزات قابل حمل توسط پهپاد همای ایرانی به مراتب بیشتر از نوع آمریکایی است و همین امر، این گمانه را افزایش میدهد که هما قابلیت انجام ماموریتهای رزمی با تسلیح به موشک و بمب را هم داشته و یا در آینده خواهد داشت.
پهپادهای هما همچون پهپادهای شادو، بال بالا هستند و از ارابههای فرود ثابت برخوردارند. البته هما نیز مانند شادو، قابلیت پرتاب لانچری و پرواز از روی باند را نیز داشته و برای بازیابی، با استفاده از ارابههای فرود روی باند فرود میآید.
اگر چه هنوز نوع موتور به کار رفته در پهپاد هما چیزی اعلام نشده، اما سردار «حسین سلامی» فرمانده سپاه پاسداران درباره ساخت بومی پهپادها از جمله موتور آنها گفته است که تمام اجزای پهپادها در داخل کشور ساخته میشود و از موتورهای وانکل (نوعی موتور دورانی درونسوز) تا موتورهای پیستونی و جت پهپادها را با تکیه بر تواناییها خودمان تولید میکنیم.
وانکل، همان موتور مشهور دورانی درونسوز است که چند کشور معدود در جهان به فن آوری آن دست یافتهاند. شرکت آمریکایی سازنده پهپاد «آر کیو 7م نیز از این موتور در این پهپاد استفاده نموده است.
تنها تفاوتی که در بدنه پهپاد «آر کیو7» و پهپاد همای ایرانی دیده میشود، نوع دم طراحی شده برای پهپاد است. در نمونه آمریکایی، از دم 8 شکل بهره میرد، یعنی همان نوع دمی که ایران در پهپاد یسیر به کار برده است اما پهپاد هما، از نوع دمهایی استفاده میکند که با یک بوم (به صورت نیم مربع) به هم متصل هستند.
ماموریت اصلی پهپادهای هما، شناسایی و مراقبت ویژه اعلام شده است چرا که این پهپاد با در اختیار داشتن دوربینهای دید در روز و شب، مجهز به چشمانی تیزبین است. این پهپاد همچنین قادر است تصاویر و فیلمهای گرفته شده توسط دوربینهایش را به صورت لینک داده (انتقال آنلاین) به ایستگاه زمینی کنترل خود منتقل کند.
روز قدس و رژیمِ رو به فروپاشی
سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان، در سخنانی به مناسبت روز قدس عنوان کرد با توجه به تغییراتی که در سطوح داخلی، منطقهای و جهانی رخ داد، رژیم صهیونیستی در قدس ۱۴۴۴ هجری قمری با دوره بیسابقهای مواجه است که حاکی از بحرانهای عمیق این رژیم است.
- عمیقتر شدن شکاف های داخلی رژیم
در سطح داخلی، رژیم صهیونیستی با مجموعهای از شکافها از گذشته مواجه بود که امروز پررنگتر و عمیقتر شده است. صفبندیهای داخلی در اراضی اشغالی افزایش زیادی پیدا کرد و دوقطبی شدیدی در اراضی اشغالی حاکم شد. ساختار سیاسی در اسرائیل به سمت یهودیت افراطی پیش میرود. در حالی که این رژیم برای بقا، جنگ با دشمنان خارجی را در دستور کار قرار داد، اما تهدید وجودی اسرائیل از درون است. علاوه بر شکافهای نژادی، واگرایی سیاسی و حتی امنیتی نیز به اوج رسیده و مقامات صهیونیستی را نگران فروپاشی رژیم کرده است. این در حالی است که محور مقاومت در درون خود شاهد تحولات مثبتی نظیر انسجام و یکپارچگی، تکثیر گروهها، تقویت بازدارندگی و افزایش پشتوانه مردمی است.
در همین راستا، سید حسن نصرالله با بیان اینکه امسال، محور مقاومت از مشکلات سالهای گذشته، پیروزمندانه و با اقتدار و انسجام خارج شده است، خاطرنشان کرد: رژیم صهیونیستی با بحرانهای داخلی عمیقی روبروست که در تاریخ ۷۵ ساله این رژیم سابقه نداشته است.
- تحول و دگرگونی در روابط کشورهای منطقه
در سطح منطقه، تحول مهم دگرگونی در روابط کشورهای اسلامی است. روابط ایران و عربستان سعودی که دو قدرت اصلی منطقه هستند، احیا شد که همین موضوع نیز بر جایگاه مقاومت اثر میگذارد. جنگ یمن رو به پایان است و از فشارها بر انصارالله به عنوان یکی از اعضای مهم مقاومت کاسته میشود.
همچنین تخاصم برخی کشورهای منطقه از جمله عربستان و ترکیه با سوریه کاسته شده و این تحول نیز تاثیر مثبتی بر مقاومت خواهد داشت.
سید حسن نصرالله معتقد است: "حل مشکلات بین کشورهای منطقه باعث خواهد شد درها به روی فتنه و درگیریهای داخلی در میان امت اسلامی بسته شود؛ مسئلهای که دشمن صهیونیستی بر روی آن حساب باز کرده است."
به عبارت دیگر، میتوان گفت رژیم اشغالگر قدس به همان اندازه که شاهد عمیقتر شدن بحرانهای داخلی خود است، شاهد شکست یکی از مهمترین راهبردهای سیاست خارجی خود یعنی اختلافافکنی میان کشورهای اسلامی نیز است.
- افول جایگاه آمریکا و تقویت جایگاه چین در منطقه
در سطح جهانی، تحول مهم کاهش حضور و نقش آمریکا در منطقه غرب آسیا و پررنگتر شدن نقش چین در این منطقه گویای آشکارتر شدن زوال یکجانبه گرایی آمریکایی است. دبیرکل حزبالله لبنان در این زمینه گفت: "جهان به سمت تشکیل یک نظام چند قطبی در حرکت است که به هژمونی تک قطبی آمریکا پایان خواهد داد." هر اندازه نظام تک قطبی به رهبری آمریکا تضعیف شود، بر موقعیت رژیم صهیونیستی نیز تاثیرگذار است زیرا واشنگتن مهمترین حامی این رژیم اشغالگر است.
نکته آخر اینکه؛ راهپیمایی روز قدس ۱۴۴۴ در کشورهای مختلف جهان در شرایطی برگزار میشود که رژیم صهیونیستی نه تنها شاهد شکست سیاستهای توسعه طلبانه و خروج از انزوای سیاسی است بلکه باید بر بقا و حفظ موجودیت خود در چند جبهه بجنگد.
بدون شک، این وضعیت امروزی بیش از همه پیامد ابتکار راهبردی حضرت امام خمینی(ره) در تعیین آخرین جمعه ماه مبارک رمضان به عنوان روز قدس در حمایت از فلسطین است.
نویسنده: سید رضی عمادی
حماسه مردم کشمیر در روز قدس
مردم مناطق مختلف کشمیر تحت کنترل هند، با حضور گسترده در راهپیمایی روز قدس، حماسه بیاد ماندنی آفریدند.
مردم همه شهرها و روستاهای کشمیر با برگزاری راهپیمایی روز جهانی قدس، حمایت خود را از فلسطین نشان دادند. کشمیری های تحت کنترل هند در حالی پر شور و گسترده در راهپیمایی روز جهانی قدس حضور یافتند که دولت مرکزی هند برگزاری راهپیمایی را محدود و اعلام کرده بود که فقط حضور ۵۰ نفر در مراسم روز قدس بلامانع است.
راهپیمایان تصاویر حضرت امام خمینی (ره)، رهبرانقلاب اسلامی، شهید حاج قاسم سلیمانی سردار مقاومت، پرچم جمهوری اسلامی ایران را در دست داشتند و حضور جوانان در راهپیمایی چشمگیر بود.
شعارهای مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسراییل، لبیک یا خامنه ای و دست خدا برسرماست خامنه ای رهبر ماست، در راهپیمایی کشمیر طنین انداز شده بود.
حضور گسترده مردم کشمیر تحت کنترل هند در راهپیمایی روزجهانی قدس که با هدف اعلام همبستگی با مردم مظلوم فلسطین انجام شد، تنها بخشی از نمایش قدرت جهان اسلام در دفاع از فلسطینیان و قدس بود.
مردم کشمیر که خود سالیان متمادی با تضییع حقوق اولیه خود از سوی دولت مرکزی هند روبرو هستند؛ در روز جهانی قدس با حضور در خیابان ها و معابر مناطق مختلف این منطقه، ندای حمایت از حقوق به تاراج رفته مردم ستمدیده فلسطین را سردادند.
این دیدگاه وجود دارد که ابتکار بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی ایران در نامگذاری جمعه آخر ماه مبارک رمضان به نام روز جهانی قدس با هدف به صحنه کشاندن جهان اسلام و آزادیخواهان برای اعلام حمایت از فلسطین و ابراز برائت از رژیم صهیونیستی و اعمال ضد بشری عوامل این رژیم غاصب و نامشروع، سبب شده تا موضوع فلسطین به مسئله نخست جوامع اسلامی تبدیل شود و رژیم صهیونیستی و حامیان غربی آنرا به تنگنا بیاندازد.
«امین حطیط» استراتژیست لبنانی و تحلیلگر امور راهبردی می گوید، امام خمینی با نامگذاری روز جهانی قدس، استراتژی اصلی صهیونیستها برای به فراموشی سپرده شدن مسأله فلسطین را با شکست سنگینی مواجه کرد.
شکستی که صهیونیستها اکنون به خوبی آن را پذیرفتهاند.
درست به همین دلیل است که میبینیم رژیم صهیونیستی فشارهای خود بر دولتها و ملتهای مختلف را به منظور جلوگیری از احیای روز جهانی قدس، به کار بسته است.
در حقیقت، احیای روز جهانی قدس، با استراتژی صهیونیستها در تعارض است.
امام خمینی و جمهوری اسلامی ایران در جایگاه پدیدآورنده روز جهانی قدس به عنوان روز اعلام همبستگی با مردم فلسطین نقش مهمی در الگو بخشی به کشورهای مسلمان و مسلمانان دربند حکومت های ستمکار برای رسیدن به رهایی و آزادی دارند.
حمل کردن تصاویرامام خمینی و شهید سلیمانی در مراسم راهپیمایی روز جهانی قدس در کشمیر و برخی مناطق جهان نشان می دهد که ایشان به الگویی برای حرکت های آزادی بخش در جهان تبدیل شده اند.
جمهوری اسلامی ایران با حمایت معنوی ازجنبش های آزادیبخش از جمله گروه های مقاومت فلسطین موجب شده تا در کنار اقداماتی همانند برگزاری راهپیمایی روز جهانی قدس، این حمایت ها نیز موجب افزایش انگیزه مبارزان فسلطینی برای تلاش جهن تحقق آرمان مقدس فلسطینیان برای ازادی قدس شریف و بیرون راندن صهیونیست ها از سرزمین مادریشان شده است که افزایش توان مبارزاتی و تسلیحاتی گروه های مقاومت فلسطین در سایه چنین حمایت هایی افزایش یافته است.
رهبر انقلاب: به هیچ حدی از پیشرفت قانع نباشید و بدون توقف به جلو بروید
حضرت آیتالله خامنهای فرمانده معظم کل قوا ظهر امروز (یکشنبه) در دیدار فرماندهان و مسئولان ارشد نیروهای مسلح این نیروها را بهفرموده امیرمؤمنان(ع) حصارهای مستحکم کشور و ملت خواندند و تأکید کردند: این جایگاه بسیار بزرگ، مسئولیتهای سنگینی بههمراه میآورد که بحمدالله نیروهای مسلح با قدرشناسی این موقعیت پرافتخار، مشغول عمل به وظایف خود هستند.
ایشان با ابراز خرسندی از حرکت و پیشرفت مستمر در نیروهای مسلح گفتند: به هیچ حدی از استحکام و پیشرفت قانع نباشید و بدون توقف به جلو بروید.
فرماندهکل قوا با استناد به آیه قرآن کریم آمادگی همیشه را فرمان پروردگار و مایه ترس دشمنان خدا و ملت خواندند و افزودند: تهدید، هیچگاه بهطور کامل از بین نمیرود بنابراین باید هرچه میتوانید بر آمادگیهای مختلف بیفزایید.
رهبر انقلاب همچنین نفس آمادگی نیروهای مسلح را برای دشمنان بازدارنده و هوشیاری در مقابل طراحان پشتصحنه حوادث را کاملاً ضروری خواندند.
ایشان با اشاره به حرف و اقدام احتمالی عناصر کمقدرت، گفتند: نباید ذهنها را بر اینگونه اقدامات و حرفها متوجه و متمرکز کرد بلکه باید طراحان اصلی و پشتصحنه را دید.
فرماندهکل قوا با اشاره به جنگافروزیهای نیروهای شریر بینالمللی در مناطق مختلف جهان گفتند: استکبار هرجا منافعی ببیند از پشت صحنه درگیری راه میاندازد.
تمرکز و دقت بر برنامههای بلندمدت دشمن نکته مهم دیگری بود که رهبر انقلاب خطاب به فرماندهان و مسئولان ارشد نیروهای مسلح تأکید کردند.
ایشان در همین زمینه گفتند: دقت بر برنامههای پنج یا ده ساله دشمن خوب و لازم است اما باید برنامههای میانمدت و بلندمدت او را مدنظر و تحت رصد داشت.
فرماندهکل قوا با اشاره به دو جنگی که آمریکا حدود دو دهه قبل در شرق و غرب ایران بهراه انداخت گفتند: آمریکاییها منافعی در عراق و افغانستان داشتند اما هدف نهایی آنها ایران اسلامی بود که بهدلیل بنیه بسیار قوی انقلاب اسلامی، در این ماجراها و هدف نهایی خود شکست خوردند.
حضرت آیتالله خامنهای با استناد به این واقعیت گفتند: بنابراین دشمن با همه محاسبات بهظاهر مستحکم و قدرت نظامی خود، قابل شکست دادن است.
ایشان موقعیت کنونی رژیم صهیونیستی را نمونه دیگری از اینگونه شکستها برشمردند و گفتند: عملیات ضدفلسطینی رژیم صهیونیستی در ماه رمضان سال گذشته با عکسالعمل خاصی در جهان روبهرو نشد اما امسال در مقابل جنایات او، حتی در آمریکا و انگلیس تظاهرات میشود.
فرماندهکل قوا غافل نشدن از دشمن را بهموازات باور به شکستپذیری او، مهم دانستند و افزودند: در هیچ مرحلهای نباید از مکر و طراحی دشمنان غافل شد.
رهبر انقلاب در پایان سخنانشان، مراکز و عناصر فکری نیروهای مسلح را به طراحی دائم و مبتکرانه راهبردها و سیاستهای قوی، عقلایی و راهگشا فراخواندند.
پیش از سخنان فرماندهکل قوا سرلشکر باقری رئیس ستادکل نیروهای مسلح گزارشی از برنامهها و اقدامات نیروهای مسلح در ابعاد مختلف بیان کرد.
قدس شریف متعلق به تمام مذاهب اسلامی و ادیان الهی است
مولوی عبدالصمد دامنی عضو شورای عالی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، جهان اسلام را توصیه بر داشتن دغدغه ای ویژه به مسئله فلسطین کرد و اظهار داشت: قدس قبله اول مسلمین بوده است؛ بیت المقدس از مکان هایی است که پیامبر اکرم(ص)پیرامون آن، فضائل بسیاری را بیان نموده است.
مدیر حوزه علمیه اهل سنت "حقانیه" ایرانشهر افزود: خداوند متعال در قرآن کریم پیرامون فضائل و اهمیت بیت المقدس می فرماید: "سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَىٰ بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا"؛ پاک و منزّه است خدایی که بندهاش را در یک شب، از مسجد الحرام به مسجد الاقصی (که گرداگردش را پربرکت ساختهایم) برد، تا برخی از آیات خود را به او نشان دهد.
مولوی دامنی عنوان کرد: حدود هجده ماه قبله نبی اکرم(ص) به طرف مسجدالاقصی بوده است که نشان از اهمیت این مکان مقدس دارد همچنین مسجد الاقصی قبله انبیاء و ادیان دیگر نیز بوده است و به همه مذاهب اسلامی و ادیان الهی تعلق دارد.
وی در پایان تاکید کرد: وظیفه مسلمین عالم می باشد که قبله اول مسلمین را از چنگال صهیونیست ها آزاد کنند؛ همگان باید با اتحاد و همبستگی یک دغدغه ویژه نسبت به این موضوع داشته باشند و با حکومت های خود اختلافات را حل و فصل کرده و وارد میدان شوند.
بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان ارشد نیروهای مسلح
الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
خیلی خوش آمدید. بنده هم همانطور که آقای سرلشکر باقری بیان کردند، از این دیدار که بعد از یک فَترَت(۲) طولانی صورت گرفته خوشحالم و امیدوارم که انشاءالله خداوند متعال همهی شما را موفّق بدارد به آنچه مورد رضای او است و آنچه برای خدمت مهم و بزرگ شما ضروری و لازم است. عید نوروز را هم به شما تبریک عرض میکنم. اگرچه حالا نزدیک یک ماه هم از عید گذشته، امّا عید نوروز تا دو سه ماه ادامه دارد، میشود تبریک گفت، اشکالی ندارد.
بیانات جناب آقای باقری هم خیلی بیانات خوبی بود؛ یعنی انتظارات ما از نیروهای مسلّح همین چیزهایی است که ایشان بیان کردند. به اضافهی اینکه در یک جاهایی تدبیر کردید و تصمیم گرفتید ــ که بسیار فکر خوبی است ــ امّا تصمیم نصف کار است؛ نصفِ دیگرِ کار عمل کردن و رفتن و دنبال کردن و مانند اینها است؛ آن تصمیمها را نگذارید که کهنه بشود، بماند، بیات بشود و بتدریج فراموش بشود. تعجّب هم نکنید از اینکه من این توصیه را میکنم، چون این اتّفاق زیاد میافتد؛ در نیروهای مسلّح هم میافتد، در بیرون نیروهای مسلّح هم میافتد. تصمیمگیری میشود، آن کسانی هم که در صدر دستگاه تصمیم میگیرند عازم و جدّی هستند و واقعاً باورشان هست و میخواهند، منتها وقتی که در این طبقاتِ مختلفِ مسئولین و نیروی انسانی میرود به سمت سرپنجهها، همینطور ضعیف میشود و ضعیف میشود، گاهی اوقات هم انجام نمیگیرد! نگذارید اینجوری بشود. این یک.
دوّم اینکه آن چیزهایی را که شروع کردید، دنبالگیری کنید و پیگیری کنید. حالا فرض کنید مثلاً خانهسازی که فلان تعداد خانه را شما شروع کردید؛ خیلی خوب، [امّا] یکی از عیوب این طرحهای سازندگی در کشور ما این است که بیشتر از زمانِ لازم و مقرّر طول میکشد. خب مثلاً حالا یک مجتمع خانهسازی فرضاً در طول سه سال باید تمام بشود؛ نباید بگذارید هفت سال بشود، ده سال بشود. این هم یکی از توصیههای ما است.
چند مطلب را من یادداشت کردهام که به شما برادران عزیز عرض بکنم. یک مطلب راجع به جایگاه شما است. اینکه میفرمایند «فَالجُنودُ بِاِذنِ اللهِ حُصونُ الرَّعیَّة»،(۳) [یعنی] شما حصنید، حصارید برای ملّت و برای جامعه، این خیلی افتخار بزرگی است. چه افتخاری از این بالاتر؟ امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) نیروهای مسلّح را اینجور توصیف میکنند که اینها حصارهای مستحکمی هستند در پیرامون کشور و ملّت؛ دیگر از این بالاتر، از این مهمتر چیست؟ یک نفر را [اگر] شما تحت سرپرستی قرار بدهید و پناه بدهید، چقدر ارزش دارد؟ این را مقایسه کنید با یک ملّت. یک ملّت را شما تحت حفاظت خودتان میگیرید؛ پس این خیلی جایگاه بالایی است، جایگاه بزرگی است. به همین اندازه هم مسئولیّتآور است؛ مثل همهی چیزهایی که ارزش بالایی دارد، مسئولیّتش هم متوازن با همان ارزش است. یعنی، هم قدر خودتان را، قدر این کار را، این شغل را، این مسئولیّت را بدانید، هم به مسئولیّتهایش حسابی تن بدهید؛ یعنی شانهها را زیر بار این مسئولیّت ببرید و در این زمینه کار کنید.
یک نکتهی بعدی این است که خوشبختانه نیروهای مسلّح ما رو به پیشرفتند؛ همهی شاخصهای مورد نظر، این را نشان میدهد. نه اینکه نقص نداریم؛ چرا، در این تردیدی نیست؛ نقص داریم، ضعف داریم، امّا مهم این است که حرکت به سمت جلو است؛ این قطعی است. توقّف نیست، پیشرفت هست؛ این نکتهی بسیار مهمّی است، نگذارید این را از دست بدهید. توقّف هم مثل عقبگرد است، هیچ فرقی نمیکند؛ قانع به وضع موجود نباشید، بخواهید پیش بروید. حالا من تعبیر «تحوّل» کردم؛(۴) تحوّل نقطهی بالایی و فوقانیِ این تحرّک است. آنچه لازم است تحرّک است؛ تحرّک به سمت جلو، پیشرفت. نگاه کنید ببینید در همان بخشی که شما هستید، چه کار میتوانید در این زمینه انجام بدهید.
یک نکتهی بسیار مهم آمادگی است. حالا ایشان اشاره کردند به بازیهای جنگ.(۵) خب مهم است؛ یعنی بازیهای جنگ را در آن بخشی که نیروهای مسلّحِ دشمن متعهّدش هستند ــ در همهی بخشهایش؛ بخش هواییاش، بخش زمینیاش، بخش دریاییاش، بخش امور امنیّتیاش، بخش نفوذش ــ در همهی زمینههایی که در حوزهی کار نیروهای مسلّح قرار میگیرد، باید آمادگی داشته باشید. وقتی تهدید هست، باید آمادگی وجود داشته باشد. تهدید هم همیشه هست، چون نمیشود زمانی را فرض کرد [که تهدید نباشد]؛ میشود زمانی را فرض کرد که صلح باشد و جنگ نباشد، امّا اینکه زمانی را فرض کنیم که تهدید اصلاً نباشد، به نظر من چنین چیزی میسّر نیست و پیش نمیآید. بنابراین، همیشه باید آمادگی وجود داشته باشد. این «وَ اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم» این است دیگر؛ یعنی آماده کنید؛ «اَعِدّوا» [یعنی] آماده کنید. چقدر آماده کنید؟ «مَا استَطَعتُم»؛ هرچه میتوانید، هرچه در توان شما است، «مِن قُوَّةٍ وَ مِن رِباطِ الخَیل». همین آمادگی، خود نفْس آمادگی، بازدارنده است؛ خود نفْس آماده بودن [بازدارنده است]. لذا در همین آیه هم میفرماید «تُرهِبونَ بِهِ»؛ به این اِعداد، به این آماده بودن، تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللَهِ وَ عَدُوَّکُم؛(۶) یعنی وقتی که شما آماده هستید و دشمن احساس میکند شما آمادهاید، خود نفْس این بازدارنده است. در هوایی بازدارنده است، در پدافند بازدارنده است، در این گردش دریایی بازدارنده است، در تمرینهای نظامی و رزمایشهای نظامی که در دریا و زمین انجام میدهید بازدارنده است؛ در همهی بخشهای مختلف همینجور است. بنابراین، آمادگی را حفظ کنید که دشمن ببیند.
این تهدیدی که من گفتم، از ناحیهی کیست؟ این هم یک نکتهی مهمّی است. اشتباه نباید بکنیم. انسان گاهی میبیند که مثلاً فرض کنید گاهی یک قدرت کوچک و کماهمّیّتی یک حرفی میزند، یک اقدامی میکند، ذهن انسان متوجّه میشود به او. مشغول نشویم به این دشمنیهای جزئی؛ ببینیم چه کسی پشت صحنه است، چه کسی اصل طرّاحی را بر عهده دارد؛ این مهم است. پشت همهی این جنگافروزیهایی که در منطقهی ما و مناطق دیگر جهان انجام میگیرد، قدرتهای بزرگند. حالا مثلاً امروز در اروپا اوکراین درگیر جنگ است؛ این جنگ را چه کسی راه میاندازد؟ اینها را چه کسی برنامهریزی میکند و طرّاحی میکند؟ در سوریه همینطور، در لیبی همینطور، در سودان همینجور، در جاهای دیگر همینطور. اینهایی که اتّفاق میافتد، این جنگهایی که وجود دارد، یک طرّاحیهایی پشت صحنه دارد؛ اینها را نمیشود انسان حمل کند بر [عوامل جزئی]. آن طرّاحان چه کسانی هستند؟ آن نیروهای شریرِ بینالمللی هستند که ما از آنها تعبیر میکنیم به «استکبار»؛ «استکبار» یعنی همان نیروهای شریر و متجاوز و افزونطلب بینالمللی که به هیچ حدّی قانع نیستند. اینها نگاه میکنند برنامهریزی میکنند میبینند اینجا احتیاج است به اینکه یک دعوایی راه بیفتد برای اینکه فلان جا سود ببرند؛ این دعوا را اینجا راه میاندازند برای اینکه مثلاً سودش را آنجا ببرند! اینها را باید توجّه کرد و پشت صحنه را باید دید.
برنامهریزیهای دشمن هم به نظر من برنامهریزیهای بلندمدّت است. ما فقط نگاه نکنیم به اینکه حالا مثلاً برای این پنج سال یا این ده سال علیه ما [چه فکری کردهاند]؛ نگاه کنیم ببینیم در بلندمدّت چه فکری کردهاند. غالباً برنامهریزیها برنامهریزیهای بلندمدّت است؛ آدم این را میفهمد. اینها از بلندمدّت و میانمدّت، همهجور دارند و بدون نقشه کار نمیشود. من نگاه میکنم میبینم مثلاً حدود ۲۲ سال پیش، دو عملیّات در شرق و غربِ ما با فاصلهی کوتاهی انجام گرفته؛(۷) خب این نمیتواند تصادفی باشد؛ با یکی بیش از ۱۳۰۰ کیلومتر مرز داریم، با یکی بیش از ۸۰۰ کیلومتر مرز داریم؛ ناگهان در شرق و غرب ما آتش بلند میشود. ما هم دخالتی نداریم، کناریم، امّا عوامل مستکبر وارد میشوند، جنگ راه میاندازند، جنگ جدّی. اتّفاقی که در عراق افتاد، ورود آمریکاییها، شوخی نبود؛ یک جنگِ واقعیِ همهجانبهی کاملاً جدّی بود که همهی نیروی زمینی و همهی نیروی هوایی آمریکا به کار افتاد در عراق. در افغانستان هم تقریباً همینجور؛ آن را هم با یک فاصلهی کمی زودتر از عراق شروع کردند. خب این تصادفی است؟ اینکه در شرق ایران و غرب ایران یک چنین اتّفاقی بیفتد در فاصلهی کوتاه، این یک چیز تصادفی است؟ قطعاً نمیتواند تصادفی باشد؛ این یک فکری پشت سرش است. ممکن است حالا در عراق هم اینها یک منافعی داشته باشند یا در افغانستان هم یک منافع ضعیفی داشته باشند، امّا این منافع ایجاب نمیکند یک چنین جنگی را. هدف این جنگ، ایران اسلامی است؛ آدم وقتی نگاه میکند، شک پیدا نمیکند که هدف این دو جنگ، ایران اسلامی بود، حالا به شکلهای مختلف و با تحلیلهای مختلف که تحلیلهایش سخت هم نیست، آدم میتواند بفهمد. بهانهی واهی میگیرند؛ مثلاً یک بهانهای در آنجا، یک بهانه هم آن طرف میگیرند وارد میشوند، یک جنگ راه میاندازند. اینها را باید توجّه کرد که دشمن ما کیست.
حالا خوشبختانه چون بنیهی انقلاب بنیهی قویای است ــ اینکه من بارها تکرار میکنم،(۸) خواهش میکنم روی این فکر بشود؛ بنیهی انقلاب خیلی قوی است، پایههای انقلاب خیلی محکم است ــ به همین دلیل در هر دو قضیّه طرف مقابل شکست خورد؛ یعنی به طور واضح شکست خورد و شکستش همراه بود با توسعهی دستوبال جمهوری اسلامی؛ چیزی که آنها نمیخواستند، چیزی که آنها فکرش را نمیکردند. خدا رحمت کند شهید سلیمانی را که خب نقش او در این قضیّه نقش واقعاً بینظیری بود؛ من که از نزدیک در جریان کارها بودم، میدانم. خدا انشاءالله درجاتش را عالی کند.
خب، دشمن شکست خورد، در حالی که برنامهریزی شده بود. حالا ما از اینجا یک نتیجهای بگیریم؛ نتیجه این است که محاسباتِ بظاهر محکمِ قویِ همهجانبهی دشمن کاملاً قابل شکست خوردن است؛ این را ما فراموش نکنیم. در همهی محاسباتی که ما الان میکنیم، این را جزئی از محاسبات خودمان قرار بدهیم که درست است که دشمن دستگاه اطّلاعاتیاش قوی است، دستگاه محاسباتیاش قوی است، نیروهای مسلّحش خوبند، پول هم که زیاد دارد، اینها همه به جای خود محفوظ، امّا کاملاً امکانپذیر است که انسان محاسبات او را به شکست دچار کند، مواجه کند با شکست. اگر عقلایی وارد بشویم و کار را رها نکنیم و دنبال کنیم، همهی تلاشهایی که دشمن میکند قابل شکست است.
حالا یک نمونهاش، الان همین رژیم صهیونیستی [است] که جلوی چشم است و همهی دنیا دارند میبینند. آن سال ماه رمضان عملیّات [علیه] فلسطینیها انجام گرفت و خب عملیّات مهمّی هم بود و خیلی هم خسارت به فلسطینیها وارد شد ــ در محلّهی شیخ جرّاح و مانند اینها ــ واقعاً به اینها ظلم کردند؛ [امّا] از دنیا صدایی بلند نشد ــ من یادداشت کردم، یادداشت آن سال را مراجعه کردم ــ آنجا انسان گلایه پیدا میکرد که در دنیا واقعاً هیچ صدایی [بلند نشد] نه از این دستگاه حقوق بشر، نه دیگران؛ در روز قدس جدّاً [تنها] از اینجا، و یک جاهای دیگر هم کم و بیش یک حرکاتی شد. امسال شما ببینید در مقابل این حرکاتی که اسرائیل دارد انجام میدهد در دنیا چه خبر است؛ در خود آمریکا راهپیمایی میشود، در انگلیس راهپیمایی میشود، به خودروی رئیس رژیم صهیونیستی از طرف مردم اروپا حمله میشود. الان در همین قضایا موضعگیریهایی که در دنیا شده، موضعگیریهای خوبی است، به نفع فلسطینیها و علیه [اسرائیلیها]. اینها خب نشاندهندهی یک حقایقی است که نباید اینها را از نظر دور داشت و شکستپذیری دشمن را و قابل نقض بودن محاسبات دشمن را از این بایستی فهمید.
البتّه از مکر دشمن هم نباید غافل شد؛ یعنی ما در هیچ مرحلهای از پیشرفتها و موفّقیّتهایمان دیگر بالش نرم زیر سرمان نگذاریم که فکر کنیم دیگر حالا تمام شد؛ نه، آن بیداری، آن اِعداد و آمادگی که اوّل گفتیم [باید باشد]. البتّه مراکز فکری در داخل نیروهای مسلّح به نظر من مسئولیّت بزرگی دارند؛ باید فکر کنند. من یک وقتی به شماها گفتهام که راهبردسازان و به تعبیر رایج فرنگی، استراتژیستهای نظامی ما شماها هستید؛ باید بنشینید طرّاحی کنید، طرّاحی مبتکرانه بکنید برای مقابله. دائم باید در فکر طرحهای جدید، کارهای جدید، کارهای مهم، البتّه عقلایی [باشید که] با توجّه به ظرفیّت منطقه، با توجّه به ظرفیّت کشور و مانند اینها بایستی انجام بگیرد.
بههرحال راه، راه خوبی است، کار، کار خوبی است، شغل، شغل پُرافتخاری است و کمک الهی هم انشاءالله پشتِ سر شما است. به خانوادههایتان، به همسرانتان، به فرزندانتان از قول بنده، هم سلام برسانید، هم تبریک بگویید، هم از صبری که در قبال شماها میکنند تشکّر کنید. واقعاً از صبری که زنهای شماها میکنند و شماها که میروید مشغول کار و جلسات پیدرپی و مانند اینها [میشوید همراه با] خطر، آنها در خانه مشغول کارهای خودشان هستند، تشکّر فراوان بکنید.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
بیانات در دیدار شاعران و اساتید زبان فارسی
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
دلمان برای این جلسه و برای شما دوستان عزیز و شعرای عزیز تنگ شده بود. الحمدلله خدای متعال تفضّل کرد و توانستیم یک بار دیگر این جمع را در اینجا ببینیم و از محصول فکر و دل و جان آنها که خیلی هم ارزشمند است، به معنای واقعی کلمه بهره ببریم و لذّت ببریم؛ یعنی لذّتی که انسان از شعر خوب میبرد، جزو برترین لذّتها است.
خوشبختانه قلمرو شعر در کشور توسعه پیدا کرده؛ هم به معنای افزایش شاعر، هم به معنای افزایش مستمع؛ این فرصتی است و از این فرصت باید استفاده کرد. شعر یک رسانه است؛ یک رسانهی اثرگذار است. یک دورهای بوده است که تنها رسانهی تأثیرگذار در عالم ــ حالا عالم اسلام تا آنجایی که ما بلدیم، میشناسیم ــ شعر بوده. شاعر شعر را میگفت و شعر خوب البتّه، بسرعت منتشر میشد و مردم آن را میشنیدند. دعبل در خراسان آن شعر معروف خودش را خواند، بعد حضرت [امام رضا (علیه السّلام)] به او جبّه دادند، جایزه دادند. خب او آمد بیرون و رسید قم؛ قمیها گفتند که شنیدهایم امام به تو جبّه داده، آن را به ما بده. گفت نه؛ اصرار کردند و گفتند یک تکّهاش را بده؛ حاضر نشد. با کاروان راه افتاد از قم خارج شد، وسط راه یک راهزنی، از آنهایی که در بیابان کاروانها را میزنند به اینها رسید و جلوی اینها را گرفت و همهی اموالشان را از آنها گرفت. رئیس دزدها آن بالا، روی یک سنگی نشسته بود. افراد دزد داشتند بار این کاروان را دانهدانه باز میکردند، برمیداشتند، چه میکردند؛ او همین طور که نگاه میکرد به عوامل خودش، این بیت را خواند که:
اَرىٰ فَیئَهُم فی غَیرِهِم مُتَقَسِّماً
وَ اَیدِیَهُم مِن فَیئِهِم حَسَراتٍ(۲)
مضمون شعر این است که من مال خودم را و آنچه متعلّق به خودم است، میبینم که دارد از دستم میرود. [رئیس دزدها] کاروانها را میگفت دیگر؛ همانها را که خودشان از آن فیء(۳) خودشان دستشان خالی است؛ یعنی آن مال خودشان، دست دیگران است. این یک بیت از همان قصیدهی [دعبل] است. دعبل گفت که بروید بپرسید که این قصیده، این شعر مال چه کسی بود تو خواندی. یکی از کاروانیها رفت، گفت این شعری که خواندی، این بیت، مال چه کسی بود؟ گفت مال دعبل است. گفت دعبل اینجا است. گفت کجا است؛ دعبل را به او نشان دادند. دعبل رفت جلو، گفت بله، این شعر مال من است؛ من [دعبل] هستم. او هم دستور داد که همهی آنچه برده بودند به آنها پس دادند.
من میخواهم این را بگویم: «رسانه» یعنی این. این شعر، مِنبابمثال در ماه رجب در خراسان گفته شده، یک دزد در ماه شعبان آن را حفظ است و بیتی از آن را میخواند و [به آن] تمثّل میجوید؛(۴) شعر اینجور انتشار پیدا میکرد، اینجور پخش میشد؛ رسانه [بود]. امروز البتّه رسانهها مختلفند، لکن شعر جای خودش را دارد؛ هیچ کدام از رسانهها، مثل شعر، تأثیرگذار به معنای خاص نیستند. البتّه بعضی از رسانهها، مثل سینما، احتمالاً تأثیر بیشتری از شعر دارند ــ رسانههای تصویری و مانند اینها ــ لکن تمام میشود، فراموش میشود؛ یک بار شما فیلم را دیدید، دو بار دیدید، دیگر تمام میشود، امّا این شعر مانده، میماند، هزار سال این شعر باقی میماند. این، خصوصیّت شعر است. بنابراین، شعر یک رسانهی اثرگذار و ماندگار است.
یک نکتهای وجود دارد در مورد شعر فارسی و آن اینکه جزو خصوصیّات شعر فارسی تولید سرمایههای معرفتی و معنوی است. در شعرهای دیگر، تا آنجایی که حالا ما میدانیم، نه اینکه وجود نداشته باشد، به این شدّت وجود ندارد؛ یعنی ما قلّههای شعر فارسی را که نگاه میکنیم، یا حکیمند ــ [مثل] نظامی یا حکیم فردوسی؛ فردوسی یک حکیم است و شاهنامه واقعاً کتاب حکمت است ــ یا مولانای معرفت و عرفان و معنویّتند یا حافظ قرآنند یا مثل سعدی کتابشان پُر از حقایق و معارف حِکمی و معنوی است. همینطور از آن بالا شما بگیرید بیایید پایین تا برسیم به سعدی، به حافظ، به جامی، به صائب، به بیدل؛ ببینید، اینها همه حکیمند، همهی [اشعار] اینها حکمت است؛ یعنی شعر ما، شعر فارسی، در طول زمان حاملِ حکمت بوده، حاملِ معرفت بوده، سرمایههای معنویِ ما را حفظ کرده و بر آنها افزوده؛ یعنی شما اگر چنانچه در یک حدّ خاصّی از معرفت باشید، وقتی که مثلاً مثنوی مولانا را میخوانید، این معرفت افزایش پیدا میکند؛ یعنی تولید معرفت میکنند، تولید این سرمایه را میکنند، فقط حفظ سرمایه نیست؛ خصوصیّت شعر فارسی این است.
مهم این است که این سرمایهسازی و پاسداری سرمایه در سختترین شرایط هم اتّفاق افتاده؛ مثلاً در تاختوتاز مغول. شما ببینید، در دوران تاختوتاز مغول، ما عطّار داریم، مولوی داریم، سعدی داریم، حافظ داریم؛ اینها همه مال دوران مغول و تیمور است دیگر؛ یعنی وقتی است که کشور در شرایط سخت تاختوتاز بیگانگان قرار داشته، همه چیزِ کشور تحت تأثیر این بوده، امّا معرفت و شعر و معنویّت متوقّف نشده؛ این خصوصیّت شعر فارسی است و ما اینها را باید بدانیم در مورد شعرمان.
خب شعرای ما، شعرای برجستهای که حالا بعضیشان را اسم آوردیم، مثل ناصرخسرو، مثل نظامی گنجوی، مثل خاقانی، مثل خود مولوی، مثل سعدی، اینها به معنای واقعی کلمه مصداق همان «اِلَّا الَّذینَ آمَنوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ وَ ذَکَرُوا اللهَ کَثیرا» در آخر سورهی شعراء هستند؛ [آنجا که میفرماید] که «وَ الشُّعَراءُ یَتَّبِعُهُمُ الغاوونَ * اَ لَم تَرَ [اَنَّهُم فی کُلِّ وادٍ یَهیمونَ * وَ اَنَّهُم یَقولونَ ما لا یَفعَلونَ] * اِلَّا الَّذینَ آمَنوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ وَ ذَکَرُوا اللهَ کَثیراً وَ انتَصَروا مِن بَعدِ ما ظُلِموا»؛(۵) یعنی مصداقِ همینند؛ واقعاً اینجوری است که شعرای بزرگ ما مصداق این هستند. این گذشتهی ما است.
امروز، به نظر من، آن تاختوتازی که زمان مغولها اتّفاق افتاد دارد تکرار میشود. البتّه نوع تاختوتاز این مغولهای جدید، مغولهای کراواتبسته و پاپیونزده و ادکلنزده و کت و شلوارپوشیده، با آن مغولها تفاوت دارد، امّا تاختوتاز است، دارند تاختوتاز میکنند. تاختوتازشان چهجوری است؟ خب ما خودمان لمس کردهایم، نمیخواهد در تاریخ خوانده باشیم. البتّه اگر کسی تاریخ سیصد چهارصدسالهی استعمار را بخواند، میفهمد که اینها با دنیا چهکار کردند؛ استعمارگرها با آسیا، با آفریقا، با آمریکای لاتین، با مجموع قارّهی آمریکا چه کردند! آنها یک مسئلهی دیگری است. اینها زمان خود ما، یک سگِ هاری مثل صدّام را تجهیز کردند؛ هم هواپیما دادند که بتواند بیاید بمباران کند، من یادم نمیرود، چون [استفاده از] هواپیما سخت بود، خطر هم داشت، و برای او صرفه در این بود که با توپ بتواند بزند ــ منتها کجا را بزند؟ خب دزفول و مانند آن را که میزد؛ میخواست تهران را بزند ــ فرانسویها آمدند این لولههای توپ بلند را هم برایش درست کردند که توپش به تهران برسد؛ یعنی اینجور اینها کمک کردند. کارخانههای شیمیایی آلمان در خدمت صدّام قرار گرفتند که حلبچه و سردشت و میدانهای جنگ روبهرو را با کشتار هزاران نفر، مرکز جنایت خودش قرار بدهد. این کاری است که اینها در ایران کردند؛ تاختوتاز اینها است. این تاختوتاز متنوّع است؛ یعنی یکجور هم نیست؛ یک نوعش این است.
تحریم هم جزو تاختوتاز است؛ [مثل] تحریم دارویی. اگر کشورهای غربی بتوانند یک کشوری مثل ایران اسلامی را که دنبال استقلال و دنبال ایستادگی و استقامت است، از موادّ غذائیِ لازم هم محروم کنند میکنند؛ آنها همچنان که داروهای لازم را ممنوع کردند، آن وقتی که واکسن لازم داشتیم پولش را گرفتند [امّا] واکسنش را ندادند ــ در سال ۹۹ پول واکسن را گرفتند و به بهانههای مختلف واکسن را ندادند ــ شک نداشته باشید اگر چنانچه میتوانستند کاری کنند که غذای مردم، نان مردم داخل کشور نیاید و در کشور به وجود نیاید، حتماً میکردند؛ یعنی اینها اینجوری هستند. حالا آن قضیّهِی قحطی قرن هم که به جای خود محفوظ؛(۶) این هم یکجور تهاجم است. علاوه بر این، صدها و هزاران رسانه را در خدمت دروغ و شایعه و انحراف و مانند اینها قرار دادند. الان یک مجموعهی تهاجم و تاختوتاز متنوّع، از نظامی گرفته تا اقتصادی، تا [جنگ] سخت، تا [جنگ] نرم، همهجور وجود دارد. خب، اینجا نقش شاعر چیست؟ من حرفم این است. شعرای ما در یک دورههایی درخشیدند؛ یعنی کاری را که باید میکردند کردند.
امروز هدف دشمن این است که نقاط قوّت فکری و معارفی ما را از ما بگیرد؛ ما استقلال میخواهیم، روحیهی ما را تضعیف کند؛ ما میخواهیم در مقابل استبداد غربی استقامت کنیم، روحیهی ما را تضعیف کند، ما را مردّد کند؛ تفکّرات اسلامی و معارف اسلامی را در ما تضعیف کند، عمل اسلامی را تضعیف کند، وحدت ملّی را تضعیف کند، تدیّن زن را، حیای زن را تضعیف کند؛ اینها همه، آن نیازهای معنوی یک ملّت و یک کشور است؛ اینها دنبال این چیزها هستند. حالا راجع به زن یکی از خانمها خواندند و چقدر هم خوب؛ واقعاً باید از اینجور کارها زیاد اتّفاق بیفتد، خیلی باید انجام بگیرد.
من میخواهم این را عرض بکنم که غربیها نسبت به زن ایرانی ترحّم ندارند که بگویند حقوق زن رعایت بشود، [بلکه] کینه دارند از زن ایرانی. قطعاً اگر چنانچه حضور زنها نبود، انقلاب پیروز نمیشد. من این را [بقطع میگویم]؛ بنده دیگر در متن مسائل انقلاب بودم. یعنی اگر در آن اجتماعات عظیم زنها شرکت نمیکردند، انقلاب پیروز نمیشد. اگر زنها میخواستند با شوهرهایشان، با فرزندانشان، با پسرانشان در این کار مخالفت کنند، همه چیز جور دیگری تمام میشد؛ در جنگ هم همینجور. انسان وقتی شرح حال این مادرها و همسرها را میخواند، واقعاً منقلب میشود؛ اینها بودند که این شجاعتها را، این فداکاریها را در دلهای این جوانها و این مردها زنده کردند. اینها از زن ایرانی کینه دارند! خودشان را طرفدار حقوق زن، طرفدار حقوق انسان، طرفدار آزادی معرّفی میکنند. همهی اینها تهاجم دشمن است.
خب، حقوق بشر؛ اصلاً انسان تعجّب میکند؛ اصلاً تعبیر حقوق بشر به غربیها نمیآید؛ همین طور که حالا یکی از آقایان ردیف شعرشان «به من نمیآید» بود،(۷) واقعاً حقوق زن، به غربیها نمیآید. همین حالا زنها در کشورهای غربی مهمترین مشکلات را دارند؛ یعنی بیشتر از دیگر کشورها. اصلاً اینها طرفدار حقوق بشر نیستند؛ اینها اصلاً حقوق بشر بهشان نمیآید؛ دشمن بشرند! حقوق بشرشان را در داعش دیدیم؛ داعشی که زندهزنده آدمها را آتش میزد یا در آب غرق میکرد جلوی چشم همه؛ در حمایتشان از منافقین دیدیم؛ در حمایتشان از صدّام دیدیم؛ در غزّه داریم میبینیم؛ در فلسطین داریم میبینیم؛ در ترورها داریم میبینیم، و در کشتار جوانها؛ اینجا در خیابانهای تهران پاکترین جوانهای ما را، مثل همین جوانهایی که اسم آوردند، آرمان علیوردی و روحالله عجمیان ــ اینها واقعاً پاکترین، پاکیزهترین، طاهرترین جوانهای ما بودند ــ اینها را با شکنجه میکشند، آنها مطلقاً متعرّض نمیشوند، یعنی اهمّیّتی برایشان ندارد؛ تحریک هم میکنند؛ اصلاً یاد میدهند؛ رادیوهایشان، عواملشان این کارها را یاد میدهند؛ اینها حقوق بشر است.
من عرض میکنم که امروز همه باید دشمن را بشناسند. همه باید نقاطی را که دشمن، آماج حملهی خود قرار میدهد بشناسند؛ همه باید شیوههای دشمن را بشناسند؛ همه باید جایگاه حضور دشمن را بشناسند، مثل جنگ نظامی؛ جنگ نظامی هم همینجور است. شما اگر ندانید دشمن از کجا میخواهد حمله کند، دُور میخورید؛ اگر ندانید هدفش تصرّفِ کجا است، بتواند شما را فریب بدهد، دُور میخوردید. باید بدانید. در جنگ نرم هم همینجور است؛ باید بدانید دشمن چه کار میخواهد بکند، آماجش کجا است، هدفش چیست و بشناسید روشهای او را؛ این را همه باید بشناسند و مقابله کنند، امّا از همه لازمتر، مجموعهی هنرمندند، مجموعهی فرهنگیاند؛ شاعر، نقّاش، داستاننویس، سینماگر، معمار؛ اینهایی که در مسائل مختلف فرهنگی هستند، باید بدانند امروز ما در مقابل این غارت دشمن و تاختوتاز دشمن قرار داریم؛ هم خودشان باید توجّه کنند، صحنه را درست درک کنند، هم به دیگران بایستی بنمایانند؛ باید همه را [آگاه] کنند. منفعل نباید بشوند. امروز خوشبختانه، ما شاعر خوب مؤمنِ خوشقلبِ معتقد به دین و معتقد به انقلاب کم نداریم؛ خب یک نمونهاش اینجا، شماها هستید.
خوشبختانه یکی از کارهای خوبی که شده به وسیلهی دستگاههای گوناگون، [از جمله] حوزهی هنری و بعضی جاهای دیگر، گسترش این کار در سراسر کشور است؛ یعنی امروز شاعرها از همهی کشور، حتّی از روستاها، از شهرهای کوچک، میتوانند خودشان را معرّفی کنند، در مراکزی قرار بگیرند، شعرشان را عرضه کنند؛ این [امکان] وجود دارد. خب شاعر بالاخره احساساتی است، شاعر منعطف است، عاطفی است؛ باید احساساتی نشود. در مواجههی با مسائل، احساساتی نشوند، فکر کنند و صحنه را درست شناسایی کنند و در مقابل آنچه وجود دارد احساس تکلیف کنند، آن تکلیف را با هنری که خودشان دارند انجام بدهند. اگر چنانچه این کار انجام نگیرد، هر چه [هم] هنر بالا باشد، نمیشود انسان برایش قیمت قائل بشود؛ گفت:
میِ نابی ولی از خلوت خُم
به ساغر چون نمیآیی چه حاصل؟(۸)
باید بیایید درون ساغر تا وسیلهی شادی باشید، که یکی از آقایان خواندند.
انشاءالله که خداوند به همهی شماها توفیق بدهد و همهِی ما را موفّق بدارد که بتوانیم از امکانات ارزشمند و بیبدیل کشورمان و نظاممان استفاده کنیم، از جمله هنر و شعر. انشاءالله موفّق باشید. مجدّداً تشکّر میکنم از همهی شما، از آقای امیری اسفندقه(۹) و از آقای قزوه(۱۰) به خاطر اینکه اجرا کردند، اگرچه خودشان شعر نخواندند؛ انشاءالله در آینده شعر اینها را هم بشنویم.
والسّلام علیکم و رحمةالله
بیانات در دیدار مسئولان نظام
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
خدای متعال را خیلی شاکرم و واقعاً از ته دل خرسندم که خدای متعال بار دیگر چشم ما را به تشکیل این جلسهی مهم و استثنائی روشن کرد؛ مهم است زیرا که مسئولین بخشهای مختلف کشور ــ چه مسئولین کنونی، چه کسانی که قبلاً مسئولیّت داشتهاند ــ در اینجا حضور پیدا میکنند و میتوان ذهنیّت واحدی را در مجموعهی کارگزاران نظام در این کشور در این مجلس مشاهده کرد و ایجاد کرد؛ میتوان در این جلسه بعضی از سوءتفاهمها را برطرف کرد، [اینکه] با همدیگر ملاقات کنند، با هم صحبت کنند؛ نشانهی وحدت فعّالان سیاسی و اجتماعی و کشوری است و انعکاس مفید و مطلوبی انشاءالله در فضای عمومی و افکار عمومی کشور خواهد داشت. جلسه، جلسهی مهمّی است، جلسهی حسّاسی است.
بنده مطالبی را آماده کردهام که عرض بکنم. اوّلاً از جناب آقای رئیسی، رئیسجمهور محترممان واقعاً تشکّر میکنم، خوب گزارشی را ایشان بیان کردند؛ و اینجور گزارشها لازم است؛ نه فقط برای مردم و افکار عمومی، بلکه برای خود مسئولین بخشهای مختلف هم لازم است. یکی از اشکالات کار ما این است که خیلی اوقات، بخشهای مختلف از کارهای هم خبر ندارند، مطّلع نیستند. اینکه یک وقتی بنده گفتم یک تور گردشگری بگذارند برای بعضی از مسئولین در بخشهای نظامی و غیر نظامی و مانند اینها،(۲) واقعاً همین جور است؛ ما هر از گاهی یک بار احتیاج داریم یک گزارش محسوس، ملموس، دیدنی از مسائل کشور، از پیشرفتهای کشور، از اقداماتی که شده، در مقابل چشم همه قرار بدهیم و مطّلع بشویم. خب بیانات ایشان در این جهت الحمدلله خیلی مفید بود. بنده هم در همین حدودِ مسائلِ ایشان عرایضی را عرض خواهم کرد.
مطلب اوّلی که من میخواهم عرض بکنم، یک مسئلهی معنوی است، یک تذکّری است به خودم و شما، و آن، این است که ماه رمضان، ماه ذکر است، ماه یاد است، ماه تابیدن انوار ذکر الهی بر دلها است؛ این را براحتی از دست ندهیم. هیچ وقتِ سال دلها این اندازه آمادهی تلقّیِ انوار هدایت الهی، برکات الهی، رحمت الهی نیستند؛ این [خاصیّت] ماهِ رمضان است؛ ماهی که یک شب در آن هست که برتر از هزار ماه است: خَیرٌ مِن اَلفِ شَهر؛(۳) اینها چیزهای مهمّی است. ماهی است که «اَنفاسُکُم فیهِ تَسبیحٌ وَ نَومُکُم فیهِ عِبادَة».(۴) ماه تلطیف دل و جان است. این زندگی مادّی، بخصوص زندگی ماشینی، روابط ما را، درون ما را، باطن ما را، عملکرد ما را از لطافت میاندازد؛ مثل چرخی که احتیاج به روغنکاری دارد تا راحت بچرخد و سایشِ مضر نداشته باشد، ذکر و دعا در این ماه چنین نقشی را ایفا میکند؛ دلهایمان را، جانهایمان را، با تلاوت قرآن، با دعاهای شبانهروزی، با خود روزه، با شب قدر تلطیف میکند. پس این مطلب اوّل که ذکر، دل را در معرض انوار الهی قرار میدهد؛ این را به یاد داشته باشیم.
ما را از غفلت خلاص میکند. غفلت بلای بزرگی است. در دعای مبارک ابیحمزه میخوانیم: یا مَولایَ بِذِکرِکَ عاشَ قَلبی وَ بِمُناجاتِکَ بَرَّدتُ اَلَمَ الخَوفِ عَنّی؛(۵) با یاد تو، ذکر تو، دلِ من زندگی پیدا کرد؛ با مناجات با تو، اضطراب و ترس از من دور شد و رها شدم. اینکه در قرآن، آیات زیادی ــ دهها آیه، شاید قریب صد آیه که [البتّه] من نشمردم ــ دربارهی ذکر وجود دارد، نشاندهندهی اهمّیّت این حقیقت در زندگی ما، در ارتباطات ما، در عاقبت ما و انتهای راه ما است. اینکه خدای متعال میفرماید: اُذکُرُوا اللَهَ ذِکراً کَثیرًا، وَ سَبِّحوهُ بُکرَةً وَ اَصیلا،(۶) نشاندهندهی این است که ذکر، هم لازم است، هم کثیرش لازم است؛ ذکرِ زیاد لازم است. خب این یک بُعد از مسئلهی ذکر است که دلها را متوجّه میکند و از غفلت خارج میکند. یک بُعد دیگر در ذکرالله وجود دارد و آن، تأثیر این ذکر در عمل است. وقتی ذکرالله حاصل شد، در عمل ما تأثیر میگذارد. در کلامی منسوب به امیرالمؤمنین [هست]: مَن عَمَرَ قَلبَهُ بِدَوامِ الذِّکرِ حَسُنَت اَفعالُهُ فِی السِّرِّ وَ الجَهرِ»؛(۷) دوام ذکر و به طور مستمر ذاکر بودن، موجب میشود عمل ما ــ هم عملِ پنهانی ما و کاری که خودمان در دلمان، در داخل خانوادهمان، در اتاق خلوتمان انجام میدهیم، هم عملی که در محیط اجتماعی انجام میدهیم ــ نیکو بشود، خوب بشود.
خب، حالا ما مسئولین کشور هستیم دیگر؛ یک بخشی از کارهای جاری کشور، از اجرا و تقنین و قضا و هدایت و دفاع و امثال اینها، به عهدهی این مجموعهای است که اینجا تشریف دارید و همه اینجا جمع شدهایم. کارِ ما چیست؟ «خدمت به مردم». کار ما چیست؟ «ادارهی خوب کشور»؛ پس «حَسُنَت اَفعالُهُ فِی السِّرِّ وَ الجَهر» در مورد ما این است. اگر ذکرالله داشته باشیم، تأثیر میگذارد در کار خدمت به مردم که مسئولیّت بزرگ ما پیش خدای متعال است.
این «خدمت» را در دعاها هم میبینیم. در دعای مبارک کمیل [میفرماید]: اَسأَلُکَ بِحَقِّکَ وَ قُدسِکَ وَ اَعظَمِ صِفاتِکَ وَ اَسمائِکَ اَن تَجعَلَ اَوقاتى مِنَ اللَیلِ وَ النَّهارِ بِذِکرِکَ مَعمورَةً وَ بِخِدمَتِکَ مَوصولَة؛ ذکر و خدمت، با هم میآید. وَ اَعمالى عِندَکَ مَقبولَةً حَتّىٰ تَکونَ اَورادى وَ اَعمالى کُلُّها وِرداً واحِداً وَ حالى فى خِدمَتِکَ سَرمَدا؛ دائم در خدمتِ تو باشم. باز بعدش [میفرماید]: قَوِّ عَلىٰ خِدمَتِکَ جَوارِحى وَ اشدُد عَلَى العَزیمَةِ جَوانِحى وَ هَب لِىَ الجِدَّ فى خَشیَتِکَ وَ الدَّوامَ فِى الاِتِّصالِ بِخِدمَتِک؛(۸) باز «خدمت»؛ ببینید، تمامش خدمت است. «خدمت به خدا» یعنی چه؟ خدا که به خدمت من و شما احتیاجی ندارد؛ «خدمت به خدا» یعنی خدمت به زندگی، خدمت به مردم، خدمت به خلقالله، خدمت به پیشبرد اهداف؛ این وظیفهی اساسی ما است که در دعاها [هم] تکرار شده، گفته شده. آنچه ما به آن میگوییم «احسان به مردم»، بخشی از این خدمت به مردم است: اِنَّ اللَهَ یَأمُرُ بِالعَدلِ وَ الاِحسان.(۹) خب، [در باب] این احسان، یک روایتی هست از کلام امیرالمؤمنین (علیه السّلام) که این را هم باز من از غررالحکم نقل میکنم؛ میفرماید: اَحَقُّ النّاسِ بِالاِحسانِ مَن اَحسنَ اللهُ اِلَیهِ وَ بَسَطَ بِالقُدرَةِ یَدَیه؛(۱۰) همه باید احسان کنند، همه باید نیکوکاری کنند، خدمت کنند، امّا آن که از همه شایستهتر است به این وظیفه آن کسی است که خدا به او قدرتِ کار داده، مثل شما. شما مدیرید؛ بعضی در ادارهی افکار مردم، بعضی در ادارهی کارهای مردم؛ این بسط ید است، این قدرت شما است. در جمهوری اسلامی، خدای متعال به مردم مؤمن این امکان را داده است که بر طبق آئین اسلام و بر طبق خواستههای اسلام بتوانند به مردم خدمت کنند؛ این بهترین فرصت است. پس این، مهمترین کار ما است؛ مهمترین مایهی امتحان الهی ما است؛ و خدای متعال ما را امتحان میکند.
یک روزی بود ــ که حالا اکثر شماها که جوان هستید، آن روزها را یادتان نمیآید ــ که مردم مؤمن و صاحبان فکر دینی و اسلامی کمترین حرکت اجرائی را در کشور در اختیار نداشتند، نمیتوانستند کار انجام بدهند، کار دست طواغیت و تبَعهی طواغیت بود؛ یک روزی اینجوری بود؛ خدای متعال آنها را از این مسندها بیرون انداخت، شما را گذاشت جای آنها. حضرت موسیٰ به بنیاسرائیل فرمود: عَسىٰ رَبُّکُم اَن یُهلِکَ عَدُوَّکُم وَ یَستَخلِفَکُم فِی الاَرضِ فَیَنظُرَ کَیفَ تَعمَلون؛(۱۱) خدای متعال من و شما را گذاشته، باید امتحان پس بدهیم. چهجوری عمل میکنیم؟ آنها بد عمل کردند؛ ما چهجوری عمل خواهیم کرد؟ پس بنابراین، یک روی دیگر ذکر، یک بُعد دیگر ذکر عبارت است از خدمت. ماه رمضان ماه ذکر است، یعنی ماه خدمت است.
و امّا مسائل مربوط به موضوعات ادارهی کشور و مانند اینها. مسائل متعدّدی وجود دارد، منتها مسئلهی اقتصاد یک مسئلهی محوری است. همینطور که در بیانات آقای رئیسجمهور هم ملاحظه کردید، محورِ حرف «اقتصاد» است، عمدهی بحث بنده هم امروز راجع به مسائل اقتصادی است. البتّه مسائل دیگری هم هست که اگر انشاءالله شما خسته نشدید و ما خسته نشدیم، در آخر، عرض خواهیم کرد.
اقتصاد، اوّلین مسئلهی کشور است، مهمترین مسئلهی کشور است؛ مسئلهی معیشت مردم، مسئلهی ملموسِ همهی آحاد کشور است. خب، شعار امسال(۱۲) شعار مهمّی است، شعار حسّاسی است؛ البتّه شعارهای سالهای قبل هم تا سالهای متعدّد عموماً اقتصادی بود؛ امّا اینکه ما شعارها را شعارهای اقتصادی قرار دادیم، این به معنای بیاعتنائی به مسائل فرهنگی و اجتماعی و مانند اینها نیست؛ آنها هم به جای خود مهم است امّا یک اقتصاد نابسامان بر روی فرهنگ جامعه هم اثر میگذارد؛ یعنی تأثیر کج و کوله بودن و ناموزون بودن اقتصاد کشور بر روی مسائل اجتماعی و بر روی مسائل فرهنگی هم نباید نادیده گرفته بشود. تورّمِ بالا، در چند سال پیدرپی خیلی چیز مهمّی است؛ سالهای متعدّد، پشت سر هم تورّم بالا. خب، این روی نظام توزیع درآمدها در کشور اثر میگذارد و توزیع درآمدهای کشور را ناموزون میکند؛ یک عدّهای محروم میمانند، یک عدّهای هم حالا از طرق مختلفی جیبهایشان پُر میشود. از هر دو طرف، ایجاد فساد خواهد شد؛ هم از طرف فقر، فسادهای فرهنگی، اجتماعی به وجود میآید؛ هم از طرف آن مجموعهای که توانستهاند از این آبهای گلآلود ماهی بگیرند، استفادهی نامشروع کنند، حرامخوری کنند، از ناحیهی آنها هم فسادهایی به وجود میآید. تورّم یک مسئلهی صرفاً اقتصادی به نظر میرسد امّا انسان میبیند نه، این میتواند بر روی فرهنگ مردم، افکار مردم، رفتار مردم، مسائل اجتماعی کشور اثر بگذارد. خیلی از فسادهای اجتماعی و فرهنگی هست که اگر ما سر نخ اینها را دنبال کنیم، به همین پولهای حرام و برخورداریهای تبعیضآمیز خواهیم رسید.
خب، حالا مسئلهی مهار تورّم و رشد تولید. جناب آقای رئیسی درست اشاره کردند؛ گاهی شده که ما تورّم را توانستهایم کنترل کنیم امّا از آن طرف، با رکود همراه بوده؛ این به ضرر کشور است. اینکه تورّم بیاید پایین امّا رکود، حاکم بر اقتصاد کشور باشد، چیزِ خوبی نیست. مهم این است که بتوانیم تورّم را مهار کنیم، تولید هم به رکود نینجامد، تولید رشد پیدا کند؛ و این ممکن است. اینکه میگوییم ممکن است، حرف من نیست، حرف کارشناسهای اقتصادی است که به ما میگویند، اثبات میکنند، استدلال میکنند، دلیل میآورند؛ میتوانیم قبول کنیم حرفشان را. اگر چنانچه تلاش انجام بگیرد، تلاش خوب و [کارها] با جدّیت دنبال بشود ــ که خب الحمدلله کارهای خوبی دارد انجام میگیرد که حالا من بعضی از نکات را عرض میکنم ــ میتوانیم این شعارِ «مهار تورّم و رشد تولید» را عملیّاتی کنیم.
اگر بخواهیم این شعار عملیّاتی بشود، اوّلاً لازم است که دستگاههای مختلف و بخشهای مختلف کشور اولویّت این امر را بپذیرند؛ اوّل این است.
«اولویّت را بپذیرند» یعنی چه؟ یعنی همهی همّتها، همهی ارادهها در طول سال ــ یک سال در مقابل ما است دیگر ــ متوجّه این نکتهی کانونی باشد. اینجور نباشد که ما چند صباحی بگوییم و حرف بزنیم و در سربرگها بنویسیم و تبلیغ بکنیم، بعد آرامآرام کهنه بشود، به انزوا کشیده بشود، به حاشیه برود، فراموش کنیم؛ نه. البتّه این شعار فقط مال یک سال نیست، این شعارها غالباً ادامه دارد و باید ادامه پیدا کند، امّا حالا تا آخر امسال، سال ۱۴۰۲، همهی همّتها، هم در تقنین، هم در اجرا، هم در قوّهی قضائیّه، هم در بخشهای گوناگونِ دیگر متوجّه این مسئلهی کانونی باشند؛ یعنی توجّه کنند که این وظیفه، یک وظیفهی اصلی و کانونی است.
اولویّت دادن، یک معنای دیگر هم دارد و آن، این است که از همهی ظرفیّتهای کشور برای این کار استفاده بشود؛ ما ظرفیّتهای زیادی در کشور داریم. بعضی از امکاناتِ ما امکانات سختافزاری است؛ منابع طبیعی داریم، موقعیّت جغرافیایی داریم، زیرساختهای اقتصادی داریم ــ کارخانجات، دستگاهها ــ بعضی، امکانات نرمافزاری است؛ نیروی انسانی خلّاق داریم، جوانهای پُرانگیزه داریم، ظرفیّتهای علمی داریم، ظرفیّتهای فنّاوری داریم، فکرهای نو داریم. خیلی از صاحبان فکر برای بنده نامه مینویسند، بنده هم وقت میگذارم خیلی از نامههای افرادی را که کارشناسِ این مسائل هستند میخوانم؛ البتّه مرجع اقدام بنده نیستم، میفرستم برای دستگاهها، لکن میخوانم نامهها را. انصافاً گاهی انسان فکرهای بسیار خوب، بسیار نو مشاهده میکند؛ خب اینها امکانات کشور است؛ اینها همه باید در خدمت مهار تورّم و رشد تولید قرار بگیرد. امکانات اجرائی داریم، امکانات تقنینی داریم، امکانات قضائی داریم، امکانات رسانهای داریم، تجربهها و عناصر مجرّب داریم؛ کسانی هستند که کارآزمودهاند، کار کردهاند، میشناسند، بلدند؛ از همهی اینها باید استفاده بشود. از ارتباطات خارجی استفاده کنیم؛ ارتباط خارجی که فقط ارتباط با آمریکا و چهار کشور اروپایی که نیست؛ در دنیا دویست و خردهای کشور هستند، اینها هر کدام یک ظرفیّتیاند؛ از این ارتباطات خارجی میشود استفاده کرد برای این [منظور]. این بُعدِ دیگر معنای اولویّت است.
اولویّت یک معنای دیگر هم دارد ــ که گفتیم به این مسئله اولویّت بدهیم ــ و آن، این است که حاشیهسازی نشود. گاهی میبینید یک حرکت خوبی برای مهار تورّم شروع شده، قانونش هست، دولت مشغول است، دارد اجرا میکند، ناگهان از یک طرفی، از یک گوشهای یک مصوّبهای بلند میشود که تورّمزا است، و کار را متوقّف میکند؛ اینها را باید مراقبت کرد. گاهی اوقات نگاههای سیاسی، نگاههای جناحی دخالت میکنند. مثلاً فرض کنید که چون یک [نفری] با فلان کس در دولت یا مثلاً با خود دولت موافق نیستند، در مقابل یک اقدام خوبی که دولت دارد انجام میدهد، سنگ میگذارند و مانعتراشی میکنند؛ اینها باید نباشد. اولویّت دادن یعنی واقعاً همه اولویّت بدهند.
خب پس این نکتهی مهمّ اوّل، که ما اگر بخواهیم این شعار عملیّاتی بشود، باید با همین معانیای که گفته شد، اولویّت را به این شعار بدهیم؛ اینجور نباشد که فقط سیاست اعلام بشود. حالا گاهی اوقات یک سیاستی اعلام میشود، یک کارگروهی هم درست میشود، دستوری هم داده میشود امّا اینها کافی نیست؛ باید به همین شکلی که عرض شد دنبال بشود؛ که حالا در مورد دنبال کردن هم من حرفهایی دارم که حالا خواهم گفت. اگر چنانچه این [مسئله] اولویّت داده بشود، آخر سال میشود اثر محسوس آن را دید. اوّلاً افراد خبره، شاخصهای اقتصادی را ملاحظه میکنند ــ از جمله شاخص رشد تولید که ایشان بیان کردند که خیلی مهم است، یا شاخص سرمایهگذاری، یا شاخص تورّم و از این قبیل ــ و این شاخصها مشخّص خواهد شد؛ ثانیاً مردم در زندگیشان احساس خواهند کرد؛ یعنی یک آسایشی را به یک نحوی، تا یک حدّی احساس خواهند کرد؛ اگر چنانچه انشاءالله ما دنبال کنیم و بتوانیم این شعار را عملیّاتی کنیم.
خب اگر بخواهیم این شعار عملیّاتی بشود، چند الزام وجود دارد که من اینها را یادداشت کردهام و عرض میکنم. اوّلین الزام این است که «دستگاههای مختلف به هم کمک کنند»؛ یعنی دولت به نحوی، مجلس به نحوی، قوّهی قضائیّه به نحوی به هم کمک کنند؛ قانون، متناسب با نیازِ اجرا باشد. اگر چنانچه بخواهیم این کار انجام بگیرد، همکاری همه لازم است. یعنی بنابراین همهی شما که اینجا حضور دارید ــ هم از مجلس اینجا حضور دارید، هم از دولت حضور دارید، هم از قوّهی قضائیّه، هم از نیروهای مسلّح ــ واقعاً تصمیمات را همه عمل کنند؛ همه به هم کمک کنند تا کار پیش برود. این یک الزام.
الزام بعدی که به نظر من خیلی مهمّ است، «پیگیری جدّی تصمیمها» است. بنده غالباً در جلسات خصوصی با مسئولین محترم که مینشینیم صحبت میکنیم، روی این مسئلهی پیگیری تأکید میکنم؛ پیگیری خیلی مهم است. گاهی تصمیمهای خیلی خوبی گرفته میشود امّا چون درست پیگیری نمیشود، تصمیم زمین میماند. همین طرحهای نیمهتمامی که ایشان گفتند، ناشی از عدم پیگیری است. خب مثلاً فرض بفرمایید که یک طرح خیلی خوبی در مجلس یا در دولت تصمیمگیری شده، دولت شروع به اقدام کرده، باید در ظرف سه سال، چهار سال تمام بشود، [امّا] سیزده سال گذشته، تمام نشده! چرا؟ این نشاندهندهی این است که پیگیری نشده و رها شده؛ پیگیری خیلی مهم است. من یک نمونه عرض بکنم که این نمونه مال همین حالا است. چندتا از شرکتهای بزرگ دولتی که سود خوبی به دست آوردهاند به آقای رئیسجمهور قول دادند، متعهّد شدند که طرحهای عمرانی مفید برای مردم را در بخشهای مختلف کشور اجرا کنند؛ آقای رئیسجمهور از آنها خواستهاند، آنها هم متعهّد شدهاند که فلان طرح را عملی کنند. من دو سه هفته پیش، از ایشان پرسیدم که به کجا رسید، اینها چهکار کردند؟ یک گزارشی آنها آوردند به ایشان دادند، ایشان هم [برای ما آوردند]؛ نگاه کردیم گزارش را، دیدیم قانعکننده نیست؛ یعنی آن کاری که باید انجام بگیرد، انجام نگرفته؛ کارهایی شده امّا آن چیزی که نقطهی اصلی و کانونی است که خدمت به مردم و رسیدن فایدهی کار به مردم است، تحقّق پیدا نکرده. پس یک الزام هم شد «پیگیری کردن». کارها باید پیگیری بشود؛ مسئولین محترم پیگیری کنند کار را که عمدتاً هم در قوّهی مجریه این کار باید انجام بگیرد.
یکی دیگر از الزامات، ثبات در سیاستها و تصمیمهای اقتصادی است. اینکه در سیاستهای پولیمان، در سیاستهای مالیمان، دائماً تغییراتِ پیدرپی بدهیم، خیلی مضر است برای کشور؛ خیلی مضر است. حالت بیاطمینانی به وجود میآورد، کارآفرین را مردّد میکند، آن کسی را که میخواهد سرمایهگذاری کند و کارآفرینی کند، مردّد میکند. ما حالا دنبال سرمایهگذاری خارجی هم هستیم، به خارجیها میگوییم بیایند سرمایهگذاری کنند؛ هر کسی که میتواند و مایل است، بیاید سرمایهگذاری کند، او هم سود میبرد، ما هم سود میبریم؛ داخلیها که به طریق اولیٰ. خدا رحمت کند مرحوم عسگراولادی(۱۳) را! سالها پیش اینجا جلسهای بود، ایشان صحبت کرد گفت شما از خارجیها میخواهید که بیایند سرمایهگذاری کنند، خارجیها نگاه میکنند به سرمایهگذاران داخلی؛ اینها ــ به تعبیر او ــ ویترین نظامند، جعبهآینهی نظامند؛ میخواهند ببینند که شما با کارفرمای داخلی و کارآفرین داخلی چهجوری رفتار میکنید، بعد اگر چنانچه دیدند خوب رفتار میکنید، آنها هم میآیند. این حرف درستی است. تغییر سیاستها، تبدیل جهتگیریها، خیلی ضربه میزند. بنابراین، یکی از مهمترین بحثها ثبات در سیاستهای پولی و مالی و مانند اینها است.
یکی از مهمترین الزامات اجرای این شعار، مشارکت دادن مردم است؛ این یک مسئلهی تعیینکننده است، مسئلهی بسیار مهمّی است. ما در این [بخش] ضعیف عمل کردهایم؛ در طول این سالهای متمادی، انصافاً ضعیف عمل کردهایم. اگر چنانچه بتوانیم نه در حرف که دائماً گفتهایم، [بلکه] در عمل ــ که حالا مختصری توضیح میدهم ــ مشارکت مردم را جلب کنیم، رشد تولید قطعی خواهد بود. آن چیزی که قطعاً رشد تولید را به وجود میآورد، حضور مردم در تولید است؛ در بخشهای مختلف، و از تولیدات اندک و کوچک تا تولیدات بزرگ به وسیلهی مردم [انجام شود]. خود همین رشد تولید، تأثیر میگذارد در مهار تورّم؛ یعنی روی آن هم اثر میگذارد.
خب، با حرف و شعار نمیشود؛ صِرف اینکه ما حرفش را بزنیم که «مردم! بیایید شرکت کنید»، کسی [نمیآید]، اصلاً این حرف معنی ندارد؛ محصَّلی(۱۴) ندارد که به مردم بگوییم بیایید شرکت کنید. چهجوری شرکت کنند؟ کجا شرکت کنند؟ باید زمینهی مشارکت فراهم بشود.
یکی از تجربههای خوب، همین شرکتهای دانشبنیان است؛ این تجربهی خوبی است. البتّه فقط منحصر به این نباید باشد ــ که حالا عرض میکنم ــ امّا این یک تجربهی خوبی بود. [برای] شرکتهای دانشبنیان سازوکاری به وجود آمد که موجب شد افرادی که بااستعداد بودند، نخبه بودند، توانایی داشتند، انگیزه داشتند، بیایند و هزاران شرکت دانشبنیان را به وجود بیاورند، رشد تولید را بالا بردند، کمک کردند؛ این شرکتها خیلی تأثیر داشت و البتّه باید افزایش هم پیدا کند. خودِ این دانشبنیان کردنِ کارها یک برنامهریزی لازم دارد. کدام بخشها باید دانشبنیان بشوند؟ مثلاً حالا فرض کنید بخش نفت یا بخش کشاورزی باید دانشبنیان بشود؛ چهجوری؟ با چه برنامهای؟ چه کسانی میتوانند وارد این کار بشوند؟ این یک طرح و برنامه لازم دارد که [باید] به مردمی که توانایی دارند، علاقه دارند و میخواهند در این کار مشارکت کنند، اعلام بشود. ما از لحاظِ نیروی انسانیِ جوانِ تحصیلکرده ظرفیّت بالایی داریم؛ بحمدالله تا کنون، جوانِ آمادهی تحصیلکرده خیلی داریم؛ خیلیهایشان به کارهایی مشغول هستند که متناسب با رشتههای تحصیلیشان هم نیست، امّا مشغولند به خاطر اینکه کاری که متناسب با آن رشته باشد در اختیارشان قرار نگرفته.
اگر ما این طرّاحی را بتوانیم درست انجام بدهیم، این مشکل برطرف خواهد شد. نقشهی راهِ دانشبنیان کردنِ اقتصاد ملّی و برنامهی عملیّاتی کردن آن را مسئولین محترم در دولت باید تهیّه کنند، به مردم هم اطّلاع بدهند و زمینهی مشارکت آنها را فراهم کنند؛ همین طور که عرض کردم مشخّص بشود چه بخشهایی در اولویّت دانشبنیان شدن هستند و شیوههای دانشبنیان شدن آنها چیست؛ اینها را مشخّص کنند، به اطّلاع مردم برسانند. باید ساختارسازی بشود؛ [برای] اشتراک مردم به صورت شرکتهای دانشبنیان، باید یک ساختاری تولید بشود، به وجود بیاید و به مردم هم اعلام بشود.
البتّه مشارکت مردم که اشاره کردم، فقط در این زمینهها نیست؛ یعنی اینجور نیست که مشارکت مردم صرفاً در محدودهی شرکتهای دانشبنیان باشد. ما باید کاری کنیم که مردم بتوانند، همهی کسانی که نیرو دارند، توان کار دارند، در بهاصطلاح محدودهی کار کردن هستند، بتوانند یک کاری انجام بدهند که به زندگیشان کمک کند، معیشتشان را بهتر کند، به تعبیر رایج، سفرهی آنها را رنگینتر بکند، که بند اوّل سیاستهای اقتصاد مقاومتی هم ناظر به همین است. تمهیداتی را باید انجام بدهید تا طبقات کمدرآمد به این وسیله درآمدشان بالا برود. آنوقت توانمندسازیِ طبقات ضعیف به این شکل انجام خواهد گرفت؛ یعنی نقشهی راهِ کاملی در این زمینه به وجود بیاید، و میتواند به وجود بیاید؛ یعنی سازمان برنامه و امثال این تشکیلات در دولت، میتوانند بنشینند و طرّاحی کنند و مشخّص کنند که آحاد مردم، قشرهای ضعیف مردم، چگونه میتوانند در فعّالیّتهای اقتصادی همکاری کنند. بهترین راهِ عدالتبنیان کردنِ اقتصاد همین است. اینکه ما روی مسئلهی عدالت که اساس کار اقتصاد در اسلام عدالت است ــ «لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسط»[۱۵] ــ [تأکید میکنیم،] عدالتبنیان کردن از این راه به وجود خواهد آمد؛ بتوانیم امکان کار کردن و درآمد کسب کردن را برای همهی مردم فراهم کنیم.
من اطّلاع دارم بعضی از دستگاهها مثلاً در مناطق دوردستِ کشور، یعنی خیلی دور از تهران، مثلاً در روستاها رفتهاند، کارهایی را انجام دادهاند، توانستهاند خانوادههایی را گاهی مثلاً فرض کنید با چند رأس گوسفند ــ حالا این نمونههای خیلی کوچکش اینجوری است ــ احیا کنند؛ یک خانواده با داشتن مثلاً فرض کنید چند رأس گوسفند یا در یک جاهایی در ایرانشهر که ما بودیم، با بُز ــ بُزهای مخصوصی که آنجا هستند ــ و مانند اینها احیا شده. از اینجا بگیرید تا کارهای بسیار بزرگی که میتواند یک شهر را، یک منطقه را آباد بکند. خب، پس بنابراین این الزامات وجود دارد. اگر بخواهیم که این شعار عملیّاتی بشود، این چند مورد الزاماتی بود که من عرض کردم. البتّه بیش از اینها است، [ولی] دیگر حالا وضع جلسه و مانند اینها اقتضا نمیکرده که بنده بیشتر وارد بشوم. مسئولین محترم، صاحبان فکر، کسانی که اهل تأمّل و دقّت در این مسائل هستند، میتوانند اینها را توسعه بدهند، بیشتر روی آن کار کنند، فکر کنند. اینها الزامات تحقّق این شعار است.
در مسئلهی اقتصاد، چند توصیهی کلیدی هم هست که اینها را هم من اجمالاً عرض میکنم که مسئولین به اینها توجّه داشته باشند. در رأس این توصیهها، مبارزه با فساد است؛ مبارزه با فساد که در شعارهای رئیسجمهور محترم در دوران انتخابات و بعد از انتخابات هم وجود داشته و همهی ما هم به این واقعاً معتقدیم. مبارزهی با فساد کار لازمی است؛ البتّه کار بسیار دشواری است. من چند سال قبل از این، که یک بیانیّهی مفصّلی راجع به این مسئله دادم،[۱۶] آنجا گفتم خطرِ این ــ به نظرم تعبیر همین بود ــ مثل یک اژدهای هفتسر، از همه طرف انسان را تهدید میکند؛ لذا در مقابلهی با فساد باید با همهی وجود وارد شد. فساد، مردم را ناامید میکند، مأیوس میکند، میل به سلامت را در افراد کاهش میدهد. وقتی کسی میبیند که فلان آدم با شیوهی غیر قانونی و غلط توانست جیب خودش را پُر کند، او هم وسوسه میشود. فساد یک بیماری مُسری است، بیماری بسیار خطرناکی است، و واقعاً موجب هلاک جامعه است. مبارزهی با فساد لازم است. بدون رودربایستی، بدون ملاحظه بایستی با فساد مبارزه کرد، هر جا که هست؛ و این در رأس کارهای مهمّی است که در زمینهی مسائل اقتصادی لازم است.
موضوع بعد، مسئلهی انضباط مالی است. انضباط مالی در درجهی اوّل با اصلاح ساختاری بودجه است؛ که ما اوّلی که این جلسهی سران محترم قوا را برای [بررسی] مسئلهی اقتصادی در دولت قبل تشکیل دادیم، یکی از اهداف مهمّی که اعلام کردیم و مکتوب بود و ابلاغ شد، اصلاح ساختار بودجه بود؛ که خب تاکنون هنوز به طور کامل انجام نگرفته. مسئلهی اصلاح ساختار بودجه خیلی مهم است؛ این [موجب] انضباط مالی است. و یکی از بخشهای مهمّ انضباط مالی این است که از تعهّدات مالیای که منابع پایدار مطمئنّی ندارد، حتماً باید پرهیز بشود. مخاطب این حرف، بیشتر مجلس است؛ [برآورد] منابع مالی نامطمئن و متزلزل در قبال مصارف قطعی؛ خب این یک بیانضباطی به وجود میآورد و بلاشک مشکلات فراوانی را ایجاد میکند.
صرفهجویی باید کرد؛ یکی از کارهای مهمّی که در انضباط مالی مهم است، صرفهجویی کردن است. ما باید صرفهجویی را یاد بگیریم. متأسّفانه این، مشکلهی اجتماعیِ ملّی ما است؛ ما اسراف میکنیم، اسراف زیاد داریم. انسان مشاهده میکند که در بعضی از کشورها صرفهجوییشان خیلی خوب و مطلوب است؛ هم آحاد مردم، هم مسئولین، هم دستگاههای گوناگون دولتی. به تعبیر سعدی:
چو دخلت نیست خرج آهستهتر کن
که میگویند ملّاحان سرودی
اگر باران به کوهستان نبارد
به سالی دجله گردد خشکرودی[۱۷]
وقتی که انسان درآمد کم دارد، مشکل درآمدی دارد، باید صرفهجویی کند. حالا آن وقتی هم که درآمد زیاد است، باید صرفهجویی کرد، یعنی اسراف نکردن مال همیشه است، بخصوص آن وقتی که درآمد کم است. بنابراین ما در بخشهای مختلف دچار اسراف هستیم؛ این را باید مراقبت بکنیم؛ مثلاً سفرهای بیمورد، اجتماعات بیفایده، و دستگاههای گوناگونی که کارهایی را انجام میدهند، چیزهایی را میخرند و کارهایی از این قبیل میکنند.
مسئلهی بعدی، که آن هم خیلی مهم است در مسئلهی اقتصاد ــ که این توصیهی کارشناسها است به ما و مکرّر این را میگویند ــ مسئلهی بهرهوری است. در برنامهی ششم ــ که مصوّبهی مجلس را داشت و یک قانون مسلّمی بود؛ که بعد هم تمدید شد، امسال هم یک مقداری تمدید شده ــ رشد اقتصادی کشور هشت درصد معیّن شده بود؛ تصریح شده بود که یکسوّم این رشد باید از طریق بهرهوری باشد.
انسان وقتی نگاه میکند به این سالهای گذشته، میبیند که نهفقط یکسوّم رشد، با بهرهوری انجام نگرفت یعنی بهرهوری، رشد پیدا نکرده و اقتصاد را رشد نداده، بلکه سطح بهرهوری بسیاربسیار پایین است. رقمهایش موجود است؛ حالا به من هم دادهاند، من نمیخواهم اینجا آمار و ارقام بدهم امّا سطح بهرهوری خیلیخیلی پایین است. بهرهوری ما در مورد آب از اغلب کشورهای دنیا کمتر است؛ در مورد انرژی، بهرهوری ما خیلیخیلی کم است. من چند سال پیش در سخنرانی اوّل سال هم گفتم این را که شدّت انرژی در کشور ما ظاهراً چند برابر کشورهای پیشرفته است؛[۱۸] یعنی مصرف زیادی و بازده کم. این هم یک مسئله.
در زمینهی مسائل اقتصادی، یک توصیهی دیگری که عرض میکنیم، مسئلهی رابطهی منطقیِ دستگاههای مسئول با شرکتهای بزرگ دولتی است. ما شرکتهای بزرگی داریم که مال دولت است؛ سرمایهاش متعلّق به دولت است، درآمدش هم مال دولت است؛ رابطهی دولت با اینها بایستی تنظیم بشود؛ رابطهی دولت با این شرکتها باید تنظیم بشود. بعضی از مدیران خوب و فعّال در این شرکتها هستند که باید اینها تأیید بشوند، حمایت بشوند. در بخش خصوصی هم همین جور؛ بعضی از مدیران فعّال و خوب هستند که عدّهای از اینها، چند ماه قبل از این اینجا آمدند،[۱۹] تعدادیشان صحبت کردند، گزارش دادند؛ گزارشهای محسوس، ملموس، یعنی فیلمبرداریشده و جلوی چشم؛ گزارشهای مشخّصِ غیر قابل خدشه دادند، کارهای خوبی کردهاند. به نظر من یکی از وظایف ما و بخصوص از وظایف قوّهی مجریه و دولت این است که از این مدیران فعّال و خوب حمایت بشود. بهترین حمایتی هم که از یک مدیر کارآفرین و فعّال میشود کرد، این است که بتوانیم برای محصول او بازار فراهم کنیم ــ چه بازار خارجی، چه بازار داخلی ــ قدرت رقابتپذیری به او بدهیم، به او کمک کنیم برای بالا بردن کیفیّت. ما در بعضی از مصنوعات کمّیّت کارمان خوب است، کیفیّتمان پایین است؛ خب، این در دنیا نمیتواند رقابت کند، در بازارهای داخلی هم نمیتواند رقابت کند. باید کمک کنیم؛ هم حمایت کنیم برای تهیّهی بازار، توسعهی بازار، گسترش بازار فروش، هم برای مسئلهی کیفیّت و رقابتپذیری و مانند اینها باید به اینها کمک بشود. البتّه این مدیرانی که عرض کردم، خصوصیّتشان این است که در دوران جنگ سخت اقتصادیِ این چندساله، اینها توانستهاند کار کنند، اینها توانستهاند بِایستند، توانستهاند کشور را در بعضی از بخشها پیش ببرند؛ لذا به اینها بایستی کمک بکنند و حمایت بشوند؛ [امّا] آنها هم وظایفی دارند، بخصوص دولتیها. مدیران دولتی باید مشخّص بکنند که عملکردشان و نقششان در زمینهی سیاست کلّی اقتصاد کشور چیست؛ این باید مشخّص بشود؛ یعنی فلان شرکت بزرگ، که متعلّق به دولت هم هست، موادّ اوّلیّهاش هم داخلی است ــ از این شرکتهای بزرگِ اینجوری ما تعدادی داریم که شرکتْ بزرگ، پُردرآمد، با موادّ اوّلیّهی داخلی ــ که قیمت محصول خودش را با دلار تلگرامی، [یعنی] همین قیمتهای جعلی دلار که از طرف دشمن هدایت میشود، تطبیق میکند؛ چرا؟ چرا شما به دلار حاکمیّت میدهید؟ چرا برای ریال رقیب را تقویت میکنید؟ یکی از وظایف عمدهی ما این است که ما رقیب ریال را در داخل تقویت نکنیم.
آمریکاییها یک روزی ــ چهل پنجاه سال قبل ــ برای اینکه دلار را در داخل کشورشان تقویت کنند، طلا را که رقیب دلار بود، با قیمت بالایی از مردم خریدند و جمع کردند برای اینکه طلا در دست مردم نباشد، برای اینکه دلار در داخل آمریکا شخصیّت پیدا کند؛ [امّا] ما برای ریالِ خودمان مدام رقیب درست میکنیم! واقعاً یکی از گرفتاریهای کشور ما مسئلهی آویزان شدن بخشهای مختلف اقتصاد ما به دلار است. من در مشهد گفتم؛[۲۰] بعضی از کشورها خودشان را از دلار جدا کردند و معاملاتشان را از طریق دیگری [انجام میدهند]؛ حتّی اینها را از سوئیفت[۲۱] خارج کرده بودند، اینها ارتباطاتشان را با سوئیفت هم قطع کردند ــ آنها هم قطع کرده بودند، اینها هم قطع کردند ــ وضعشان بهتر شد؛ الان کشورهایی هستند که وضعشان بهتر شده. بنابراین، شرکتِ بزرگِ متعلّق به دولت مشخّص بکند که مثلاً امسال که سیاست، مهار تورّم است، نقش او در مهار تورّم چیست؛ در این جهت، چه نقشی ایفا میکند و چه کاری انجام میدهد و راهبرد کلان اقتصاد کشور را چگونه رفتار میکند. این مربوط به مدیران شرکتهای دولتی و بخش خصوصی است که گفتیم واقعاً از مدیران خوب، مدیرانی که در دوران سخت کمک کردند به وضع اقتصاد کشور، باید حمایت بشود. متقابلاً کسانی هم هستند که در نظام پولی کشور و در نظام مالی کشور نقش مخرّب داشتند؛ با اینها هم بایستی بیرودربایستی برخورد بشود. بعضی از مؤسّسات اعتباری ناسالم، بعضی از بانکهای خصوصی، ملک بخرند، زمین بخرند، اضافهبرداشت از بانک مرکزی انجام بدهند که خودش موجب تورّم و موجب مشکلات گوناگون است؛ بایستی با اینها برخورد بشود.
نکتهی بعدی که این هم خیلی لازم است، قدرت پیشبینی نظام برنامهریزی است. ما گاهی کمبودهایی در بعضی از کالاهای مورد نیاز پیدا میکنیم؛ این را بایستی ما در برنامهریزی بتوانیم پیشبینی کنیم؛ یعنی دستگاه برنامهریزی اقتصادی کشور ــ آن دستگاه مسئول ــ قدرت پیشبینی داشته باشد که ممکن است یک چنین کمبودی پیش بیاید. اگر پیشبینی نکنیم، در نقطهی بحرانی ناگهان مواجه میشویم با این کمبود؛ آنوقت چه کار میکنیم؟ دستپاچه و عجولانه آن جنس را از خارج وارد میکنیم، کمر تولید داخلی را میشکنیم؛ اگر این قدرتِ پیشبینی نباشد، [یک وضعِ] اینجوری پیش میآید. این هم خیلی مهم است. نباید گذاشت کمبودها در هر بخشی حالت بحرانی پیدا کند؛ باید به مجرّد احساس کمبود ــ حالا مثلاً در مورد گوشت، مرغ، برنج یا هر چیز دیگری ــ که احساس شد که ممکن است کمبود به وجود بیاید، قبلاً از امکانات مردم و از ظرفیّتهای عمومیِ مردم استفاده بشود و میتوان استفاده کرد و ظرفیّتها را برای حلّ مسئله بسیج کنند و نگذارند کار به نقطهی [بحرانی] برسد.
یک نکتهی دیگری که اینجا من عرض میکنم این است که برخی از اقدامات کلیدی هست که اقتصاد را رشد میدهد، یعنی بعضاً حتّی موجب جهش اقتصاد میشود؛ اینها را دستگاههای مسئول بگردند پیدا کنند. من حالا دو سه مثال به نظرم رسید و یادداشت کردم.
یکی مسئلهی این اقتصادِ دریاپایه است که حالا اخیراً به ما هم گزارش میدهند و مکرّر پیشنهاد میکنند؛ درست است. دریا مرکز برکت است، ما هم از لحاظ دریا خوشبختانه دستمان باز است؛ در جنوب کشور و در شمال کشور دریا داریم. اقتصادهای متّکی به دریا خیلی اقتصادهای بابرکتی است؛ یکی این است؛ به این توجّه کنیم. لوازمی دارد [که باید] به آن لوازم ملتزم بشویم، دنبال کنیم، پیگیری کنیم.
یکی همین مسئلهی مسیر شمال ـ جنوب است که مدّتها است در کشور صحبتش هست و درست است؛ این باید انجام بگیرد. الان در کشورها یک رقابتی به وجود آمده برای اینکه مسیرهای تجارت بینالمللی را از داخل خودشان [عبور دهند]. این کشور میخواهد از داخل خودش این مسیر را انجام بدهد، آن کشور میخواهد از داخل خودش. ما جای حسّاسی قرار داریم؛ جای ما از لحاظ جغرافیایی خیلی حسّاس است؛ یعنی در این منطقه شاید هیچ کشوری نباشد که یک چنین موقعیّت ممتازی داشته باشد. موقعیّت ما ممتاز است. این مسیر شمال ـ جنوب را [توسعه بدهیم]؛ البتّه مسیرهای دیگر هم هست [مانند] شرق و غرب، [ولی] مهمترینش این است. مسیر شمال ـ جنوب را دنبال کنیم که داوطلب هم دارد؛ از دولتهای خارجی کسانی هم هستند که میتوانند در این زمینه همکاری کنند؛ این را دنبال کنید. هم یک مسئله است؛ یا اقتصاد دریا.
یکی مسئلهی احیای معادن است که حالا آقای رئیسجمهور گفتند که در مورد معدن این کارها انجام گرفته[۲۲] که من البتّه اطّلاعی نداشتم؛ خب این خیلی خوب است، این واقعاً مژده است. ما از لحاظ معدن خیلی غنی هستیم. من یک وقتی اینجا در همین جلسهی کارگزاران، سالها پیش از روی آمار ــ آماری که به بنده داده بودند و آمار دقیقی هم بود ــ گفتم ما یکصدمِ جمعیّت جهانیم، معادن حسّاس ما غالباً بیش از یکصدم است؛ دوصدم، سهصدم، پنجصدم و مانند اینها؛[۲۳] یعنی از لحاظ معدن ما خیلی غنی هستیم؛ از تنوّع معدن و حجم معادن و حجم این قبیل چیزها. این مسئلهی معدن.
امّا مسئلهی مسکن همین جور است. مسکن یکی از فعّالیّتهای کارآفرین و ثروتآفرین برای کشور است. حالا، غرض [اینکه] اینها هم مورد توجّه باید قرار بگیرد. در دولت خوشبختانه افرادی که فهم اقتصادیشان، دانش اقتصادیشان خیلی خوب است و ما از آنها واقعاً باید استفاده کنیم و بشنویم و یاد بگیریم زیادند؛ افراد زیادی هستند که حالا گاهی کارشناسهایشان به ما گزارشهایی هم میدهند؛ کارشناسهای دیگر [هم همین طور]، ما هم یک چیزهایی را [عرض] میکنیم. اینهایی که عرض کردیم، آن دقّتهایی است که بایستی انجام بگیرد. این راجع به مسئلهی اقتصاد است.
دو سه مسئلهی دیگر هست که من بایستی سریع عرض بکنم. مسئلهی اوّل، مسئلهی تحوّلات جهانی است. بنده مدّتی قبل گفتم که دنیا در معرض یک تحوّل سیاسی مهم است؛[۲۴] یعنی وضع نظم جهانی در حال تغییر است که خب حالا این حرف دارد از جاهای مختلف شنیده میشود، تکرار میشود. من امروز میخواهم عرض بکنم که این تحوّل جهانی خوشبختانه در جهت تضعیف جبههی دشمنان جمهوری اسلامی است؛ این چیز مهمّی است. اوّلاً تحوّلات خیلی سریع دارد انجام میگیرد؛ خیلی باسرعت؛ ثانیاً با همین خصوصیّتی که گفتم، [یعنی] در جهت تضعیف آن جبهه است؛ این تحوّلات تا کنون اینجوری است. خب این چه چیزی را اقتضا میکند؟ اقتضا میکند که ما در مسئلهی سیاست خارجی، ابتکاراتمان را افزایش بدهیم؛ ابتکار و تحرّک و فعّالیّت و مانند اینها را باید افزایش بدهیم و از فرصت استفاده کنیم.
حالا من گفتم جبههی مقابل ما در این نظم دارد تضعیف میشود که نمونههایی [دارد] که حالا عرض میکنم. خب یکی از مهمترین مخالفین ما در سطحِ دنیا دولت آمریکا است دیگر. آمریکای اوباما از آمریکای بوش ضعیفتر بود؛ آمریکای ترامپ از آمریکای اوباما ضعیفتر بود؛ آمریکای این آقا[۲۵] از آمریکای ترامپ ضعیفتر است. چطور میگوییم ضعیف است؟
اوّلاً در داخل آمریکا یک دوقطبیای، دو سه سال پیش سر انتخابات به وجود آمد؛[۲۶] این دوقطبی هنوز به حال خودش با شدّت باقی است؛ این ضعف است دیگر! این خیلی مهم است. در این انتخاباتِ اخیرِ چند ماه پیشِ کنگرهشان هم مشخّص شد که این دوقطبی با شدّت هنوز وجود دارد.
آمریکا بحران سیاسیِ رژیم صهیونیستی را ــ که برایش خیلی مهم است ــ نتوانسته حل کند؛ این ضعف آمریکا است. رژیم صهیونیستی برای آمریکا خیلی مهم است. میبینید که رژیم صهیونیستی هم در چه وضعی است، که حالا بعداً من هم اشاره میکنم؛ آمریکا نتوانسته این را حل کند.
آمریکا اعلام کرد که میخواهد یک جبههی متّحد عربی ضدّ ایران، ضدّ جمهوری اسلامی به وجود بیاورد تا در برابر ایران متّحد عمل کنند؛ امروز عکس آنچه آنها میخواستند دارد اتّفاق میافتد و ارتباطات مجموعهی عربی با ایران رو به افزایش است.
آمریکا با فشار تحریم میخواست مسئلهی هستهای را طبق برنامهی خودش به پایان برساند، نتوانست؛ این ضعف آمریکا است. خیلی تلاش کرد ــ هیاهو کرد [از طریق] رسانه، غیر رسانه؛ سیاست، تحریم، غیره ــ [ولی] قادر نشد، نتوانست مسئلهی هستهای را طبق برنامهی خودش حل کند.
آمریکا جنگ اوکراین را راه انداخت ــ که حالا این ادّعای بنده است، دلایل متعدّدی هم [برایش] وجود دارد، کسان زیادی هم در دنیا به همین معتقدند؛ البتّه خود آمریکاییها قبول نمیکنند، امّا آنها جنگ اوکراین را راه انداختند ــ [لکن] الان این جنگ موجب شده است که بین متّحدین اروپایی آمریکا و آمریکا بتدریج فاصله بیفتد و فاصله زیاد بشود. چون کتکش را اروپاییها دارند میخورند، آمریکا سودش را میبَرد؛ این فاصله به وجود آورده؛ این ضعف آمریکا است.
آمریکا، آمریکای لاتین را حیاط خلوت خودش میداند، [امّا] الان در کشورهای متعدّدِ آمریکای لاتین، دولتهای ضدّآمریکایی دارند سر کار میآیند. آمریکا میخواست ونزوئلا را کُن فَیکون کند؛ دولت هم معیّن کردند به جای این دولت کنونی ونزوئلا که مخالف آمریکا است، یک رئیسجمهور جعلی هم درست کردند، لشکر هم به او دادند، پول هم به او دادند، سلاح هم به او دادند، دو سه سال هم کشمکش به وجود آوردند، آخرش نتوانستند؛ اینها همه نشانهی ضعف است.
دلار در دنیا رو به ضعف است؛ کشورهای زیادی هستند که معاملات دلاری خودشان را دارند به پولهای ملّی یا ارزهای دیگر تبدیل میکنند؛ اینها همه نشانههای ضعف است. اینکه میگوییم جبههی ضدّاسلامی ضعیف شده [دلیلش اینها است]. پس آمریکا که در واقع در رأس دشمنی با جمهوری اسلامی است، اینها نشانههای ضعف او است. نشانههای دیگری هم وجود دارد که دیگر حالا [میگذرم].
و امّا رژیم صهیونیستی ــ که او هم دشمن دیگر ما است ــ در عمر هفتادوپنجسالهی خودش هرگز گرفتاریهای هولناکی مثل امروز نداشته. اوّلاً «تزلزل سیاسی»؛ در چهار سال، چهار نخستوزیر عوض کردند؛ ائتلافهای حزبی هنوز درست شکل نگرفته متلاشی میشوند. ائتلاف درست میکنند، بعد از مدّت کوتاهی، ائتلاف متلاشی میشود. حزبهایی که از قبل تشکیل شدهاند یا دارند تشکیل میشوند، بتدریج دچار انحلال میشوند، منحل میشوند؛ یعنی آنقدر ضعیف میشوند که مثل انحلال است. دوقطبی شدیدی در سرتاسر رژیم جعلی وجود دارد؛ [اگر] الان ملاحظه کنید ــ بحث فلسطینیها جدا است ــ بین خودشان دو قطبی است؛ این تظاهراتِ صدهزار نفری و دویستهزار نفری و بیشتر در تلآویو و در شهرهای مختلف دیگر، نشانهی این است. حالا چهارتا موشک هم ممکن است به یک جایی بزند، [ولی] اینها جبران نمیکند آن قضیّه را. به معنای واقعی کلمه دچار ضعف و تزلزل سیاسی است. اعلام شده که بزودی تعداد کسانی که از اسرائیل دارند خارج میشوند، یهودیهایی که خارج میشوند، به دو میلیون [نفر] میرسد. این را اعلان کردند؛ یعنی گفتهاند در آیندهی نزدیکی، حدود دو میلیون از [مناطق اشغالیِ] رژیم صهیونیستی خارج میشوند. مقامات خودشان به طور مرتّب و پیدرپی هشدار میدهند که فروپاشی نزدیک است؛ رئیسجمهورشان میگوید، نخستوزیر سابقشان میگوید، رئیس امنیّت [ملّی]شان میگوید، وزیر دفاعشان [میگوید]؛ همهی آنها میگویند که فروپاشی ما نزدیک است؛ ما به هشتاد سالگی نمیرسیم. ما گفتیم «بیستوپنجسال دیگر را نمیبینید»،[۲۷] خودشان عجله کردند، زودتر میخواهند [از بین بروند]!
قدرت گروههای فلسطینی در مقایسهی با گذشته نمیشود گفت چند برابر، [بلکه] شاید دهها برابر شده. یک گزارشی به ما رسید که فلسطینیها در سرزمینهای اشغالی، در یک ۲۴ ساعت، ۲۷ عملیّات انجام دادند؛ در همه جای فلسطین؛ در قدس، در سرزمینهای کرانهی غربی، در سرزمینهای ۴۸،[۲۸] در همه جا فعّالیّت میکنند. آن فلسطین اسلو ــ که یادتان هست که یاسر عرفات و دیگران در قرارداد اسلو[۲۹] چه افتضاحی برای فلسطین درست کردند ــ رسیده به عرینالاُسود،[۳۰] فلسطینِ «اُسود»، [یعنی] شیرها! اینقدر تفاوت پیدا کرده. حرکت فلسطینیها این[جوری] است. خب، متقابلاً اینها که ضعیف شدند، جبههی مقاومت بحمدالله رو به قدرت است که نمونهاش هم همین [گروههای] فلسطینی است که عرض کردم. این یک مطلبی بود که خواستیم عرض کنیم.
موضوع بعدی، توطئهی دشمنان برای داخل کشور ما است؛ توطئههایی بوده، توطئههایی هم خواهد بود. در اغتشاشات پاییز گذشته، اینها مسئلهی زن را بهانه کردند، هیاهو راه انداختند؛ پشت قضیّه هم دستگاههای جاسوسی دشمنها بودند، [یعنی] دولتهای غربی؛ آن کشورهایی که خودشان در مسئلهی زن بشدّت متّهمند. اخیراً اعلام کردند در فلان کشور اروپایی پلیس گفته که زنها، شبها تنها به خیابان نروند، با مرد بروند! یعنی برای زن امنیّت وجود ندارد. در بعضی از مراکز و اردوهایی که زن و مرد آنجا هستند، زنها نیمهشب برای دستشویی جرئت نمیکنند بروند. در نیروهای نظامیشان یک جور، در کوچه و بازارشان یک جور. آنوقت در قضیّهی زن، اینها به جمهوری اسلامی که برترین شأن را برای زن قائل است ایراد میگیرند و خط و نشان میکشند و حرف میزنند!
در کشور اروپایی، زن مسلمان با حجاب را در دادگاه، جلوی چشم پلیس و جلوی چشم دادگاه کشتند! جلوی چشم اینها. زن را ضربه زده بودند، شکایت کرده بود به دادگاه، دادگاه تشکیل شد، در خود دادگاه، همان ضارب قبلی آمد زد و زن از دنیا رفت و شهید شد! اینها با زن اینجوری رفتار میکنند. یک عدّهای هم در داخل فریب [خوردند] ــ به نظر بنده اغلب فریب خوردند ــ به تبعِ دشمنِ خارجی و افرادِ خائنِ خارجنشین که آنها تحریک میکردند، شعار آزادی زن را دادند. اینجا هم هوچیگری کردند؛ مثل خیلی از موارد دیگر، به جای استدلال منطقی و حرف صحیح و متین که بشود گوش داد، بشود جواب داد، بشود حرف زد، هوچیگری کردند.
خب، مسئلهی خانمها که فقط پوشش نیست؛ زن مسئلهی تحصیل دارد، مسئلهی اشتغال دارد، مسئلهی ازدواج دارد، مسئلهی فعّالیّت سیاسی دارد، مسئلهی حضور در مسائل اجتماعی دارد، مسئلهی حضور در مدیریّتهای بالای دولتی دارد؛ اینها همه مسائل زن است. در کدام [یک] از اینها در کشور آزادی وجود ندارد؟ جمهوری اسلامی در کدام یک از این موارد در کار زنها دخالت کرده و جلوی آزادیشان را گرفته؟ اینهمه دختر محصّل، اینهمه دختر دانشجو، اینهمه زنِ دارای مشاغل بالای دولتی، اینهمه خانمهای تشکیلدهندهی اجتماعات بزرگ، این حضور فعّال زنها در اجتماعات مؤثّر دوران مبارزات، قبل از پیروزی انقلاب، بعد از پیروزی انقلاب، در جنگ، در پشت جبهه، تا امروز در تظاهرات، در راهپیماییها، در بیستودوّم بهمن، در روز قدس؛ زن در کجای دنیا اینهمه فعّالیّت انجام میدهد که زنان ایرانی و بانوان ایرانی با افتخار و سربلندی دارند انجام میدهند؟
در مسئلهی پوشش، خب بله، مسئلهی حجاب محدودیّتِ شرعی و قانونی است؛ آنجا محدودیّتِ دولتی نیست، قانونی است و شرعی است؛ کشف حجاب، حرام شرعی و حرام سیاسی است؛ هم حرام شرعی است، هم حرام سیاسی است. خیلی از کسانی که کشف حجاب میکنند نمیدانند این را؛ اگر بدانند که پشت این کاری که اینها دارند میکنند چه کسانی هستند، قطعاً نمیکنند؛ من میدانم. خیلی از اینها کسانی هستند که اهل دینند، اهل تضرّعند، اهل ماه رمضانند، اهل گریه و دعایند، [منتها] توجّه ندارند که چه کسی پشت این سیاستِ رفعِ حجاب و مبارزهی با حجاب است. جاسوسهای دشمن، دستگاههای جاسوسی دشمن، دنبال این قضیّه هستند. اگر بدانند، حتماً نمیکنند. به هر حال، این مسئله قطعاً حل خواهد شد. امام، در اوّلین هفتههای انقلاب، مسئلهی حجاب را الزاماً و قاطعاً بیان کردند؛[۳۱] جزو کارهای اوایلِ امامِ راحل (رضوان الله علیه) این بود. حالا هم حل خواهد شد انشاءالله. منتها همه توجّه داشته باشند که دشمن با نقشه و برنامه وارد این کار شده، ما هم باید با برنامه و نقشه وارد بشویم؛ کارهای بیقاعده و بدون برنامه نباید انجام بگیرد. مسئولین برنامه داشته باشند و دارند؛ انشاءالله این کار با برنامه دنبال بشود. این هم یک مسئله.
مسئلهی دیگر ــ شاید مسئلهی آخر یا قبل از آخر ــ انتخابات آخر سال است.[۳۲] این انتخابات خیلی مهم است. انتخابات میتواند مظهر قوّت ملّی باشد. اگر انتخابات درست برگزار نشود، ضعف کشور و ضعف ملّت را نشان میدهد؛ ضعف دولت را، ضعف مسئولین را، ضعف آحاد مردم را و ضعف کشور را نشان میدهد. هر چه ما ضعیف بشویم، تهاجم و فشار دشمنان ما بیشتر خواهد شد. اگر میخواهید جلوی فشار دشمن گرفته بشود، باید قوی بشویم. یکی از ابزارهای مهمّ قوّتِ کشور همین انتخابات است. مسئولانی که مرتبط هستند از همین حالا ــ البتّه میدانم که دنبال کردهاند ــ راهبرد مشارکت را، راهبرد امنیّت انتخابات را، راهبرد سلامت انتخابات را، راهبرد رقابت انتخابات را مشخّص کنند؛ انتخابات خوبِ سالمِ با مشارکت بالایی انشاءالله در آخر سال داشته باشیم.
آخرین مسئله هم مسئلهی رسانه است که مهم است. من بارها دربارهی رسانه صحبت کردهام، باز هم عرض میکنم. باید سیاهنماییهای دشمن، تخریبهای دشمن، توطئهها علیه اقتدار کشور که به وسیلهی دشمن در فضای مجازی و مانند اینها صورت میگیرد، باید افشا بشود؛ این به عهدهی رسانه است. خب، رسانهی ملّی بحمدالله دست افراد مؤمن و پُرانگیزه است؛ تلاش کنند که تلاش دشمن در این باره را خنثی کنند.
پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، آنچه را گفتیم و شنیدیم، برای خودت و در راه خودت قرار بده. پروردگارا! ما را به آنچه معتقدیم و بر زبان جاری میکنیم، عامل و وفادار قرار بده؛ ملّت ایران را سربلند کن؛ ملّت ایران را بر دشمنانش پیروز کن؛ مسئولین مؤمن و پُرانگیزه و وفادار را توفیق و تأیید عطا بفرما. پروردگارا! در این ماه، توفیق ذکر به همهی ما عنایت کن؛ توفیق کار خیر و احسان به مردم، به همهی ما عنایت بفرما؛ ما را مصداق «اِنَّ اللَهَ یَأمُرُ بِالعَدلِ وَالاِحسَان»[۳۳] قرار بده. پروردگارا! توفیق تلاوت قرآن، تدبّر در قرآن، استفادهی از قرآن و استضائهی[۳۴] از قرآن، به همهی ما عنایت کن؛ امام بزرگوار را با اولیائش محشور کن؛ او را از ما راضی کن؛ قلب مقدّس ولیّعصر را از ما راضی کن؛ ما را جزو جنود ولیّت قرار بده؛ شهدای عزیز ما را با شهدای کربلا محشور بفرما.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته