
emamian
اولیانوف: صدور قطعنامه علیه ایران در شورای حکام آژانس غیرسازنده خواهد بود
«میخائیل اولیانوف» نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی مستقر در وین درباره نتایج منفی صدور قطعنامه ضد ایرانی در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی هشدار داد.
اولیانوف در توییتی در واکنش به توییت خبرنگار روزنامه «وال استریت ژورنال» که گفته بود در جلسه آینده شورای حکام آژانس اتمی قطعنامهای علیه ایران صادر نخواهد شد، نوشت: چنین قطعنامهای بسیار غیرسازنده خواهد بود. باید پیامدهای بسیار منفی تصویب قطعنامه درباره ایران در نشست ژوئن شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی را به یاد بیاوریم. روسیه قبل از رایگیری درباره آن هشدار داده بود.
خبرنگار روزنامه والاستریتژورنال پیشتر گزارش داد که در جلسه هفته آینده شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی قطعنامهای علیه ایران صادر نخواهد شد. ساعاتی قبلتر، خبرگزاریهای فرانسه و رویترز مدعی شدند آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گزارشی جدید مدعی شده که نمیتواند صلحآمیز بودن ماهیت برنامه هستهای ایران را تأیید کند.
رافائل گروسی در این گزارش ایران را به عدم تعامل با آژانس بینالمللی انرژی اتمی در خصوص مسائل باقیمانده پادمانی متهم کرده و گفته «بر همین اساس، پیشرفتی در حل این مسائل صورت نگرفته است».
آژانس بینالمللی انرژی اتمی در سالهای گذشته برخی از ادعاهای مطرحشده از سوی رژیم صهیونیستی درباره برنامه هستهای ایران را مورد توجه قرار داده و تکرار کرده است. تهران این ادعاها را ساختگی دانسته و آنها را رد کرده است. محمد اسلامی رئیس سازمان انرژی اتمی ایران ماه پیش تصریح کرد تهران به سوالات مطرحشده از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی پاسخ دقیق داده اما آژانس مبنای گزارشهایش را اطلاعات دریافتی از دشمنان ایران قرار میدهد.
«بهروز کمالوندی» سخنگوی سازمان انرژی اتمی پنجشنبه (هشتم سپتامبر) در واکنش به گزارش جدید مدیرکل آژانس گفت: برقراری مجدد نظام راستی آزمایی پیشین مستلزم عمل طرفهای برجامی به تعهدات خود است و نباید از ایران انتظار داشته باشند وقتی به تعهداتشان عمل نکرده و تحریمها ادامه دارد، ایران پذیرای نظارتهای فراپادمانی باشد.
«محسن نذیری اصل» سفیر و نماینده دائم ایران در آژانس در واکنش به گزارش جدید گروسی گفت: سه ادعای پادمانی غیرمهم آژانس مربوط به حدود دو دهه قبل است و ایران تاکنون تعاملات مناسب و سازندهای را با این سازمان و با هدف حل و فصل آنها داشته است.
تاریخچه شکل گیری زیارت و پیاده روی اربعین
یکی از کارهای پر دامنه دشمنان اسلام و ایران شبهه وارد کردن در باورهای مردم است. این روزها اربعین حسینی و راهپیمایی اربعین آماج حملات رسانهای شبکههای معاند فارسی زبان قرار گرفته است.
پیادهرَوی اربعین، یا راهپیمایی اربعین، از آئینهای شیعی است که در روزهای منتهی به ۲۰ صفر (اربعین حسینی) برگزار میشود. این پیادهروی از نقاط مختلف عراق بهطرف کربلا و با هدف زیارت اربعین انجام میشود. بیشتر زائران، از مسیر نجف به کربلا میروند. در طول مسیرهای راهپیمایی، جایگاههایی برای پذیرایی از زائران وجود دارد که موکب خوانده میشود.
در زمان حکومت صدام حسین، محدودیتهایی در اجرای این مراسم اعمال شد، ولی با سقوط حزب بعث در سال ۲۰۰۳ م، این مراسم احیا شد و هرساله علاوه بر شیعیان عراق، شیعیان کشورهای دیگر بهویژه ایران نیز به راهپیمایی اربعین میپیوندند. بنابر گزارشها، علاوه بر شیعیان، گروههایی از اهلسنت، مسیحیان، ایزدیان و دیگر مذاهب نیز در پیادهروی اربعین حضور مییابند.
تاریخچه زیارت با پای پیاده
زیارت با پای پیاده، بزرگداشتی است که از گذشته بوده و اختصاص به زمان خاصی ندارد، همان گونه که نقل شده، حضرت آدم هزار بار به زیارت خانه خدا رفت، در حالی که این مسیر را به وسیله قدمهایش پیمود و این شیوه، اختصاص به دین و فرهنگ خاصی هم ندارد، همان گونه که قیصر، پادشاه روم با خدا پیمان بسته بود که هر گاه در نبرد با امپراتوری ایران پیروز شود، به شکرانه این پیروزی بزرگ، از مقر حکومت خود (قسطنطنیه)، پیاده به زیارت بیت المقدس برود و پس از پیروزی، به نذر خود عمل کرده و پای پیاده رهسپار بیت المقدس شد.
از نقلهای تاریخی این گونه به دست میآید که تشرف به بارگاه ائمه اطهار (ع) با پای پیاده، از زمان حضور ائمه رایج بوده و در نقاط مختلف سرزمین اسلامی صورت گرفته است ؛ ولی در قرنهای گوناگون اسلامی و به مقتضای حکومتهای مختلف، مشکلات بسیاری به خود دیده و همان گونه که زیارت ائمه اطهار (ع) در زمانها و مکانهای مختلف دچار سختیهای فراوان بوده، این سنت نیز دارای فراز و نشیب بوده است .[۱]
حاکمان حکومتهای شیعی مانند حکومت آل بویه و حکومت صفویه، به این سنت حسنه اقدام کرده و سعی در تبلیغ آن بین شیعیان داشتهاند. بنا به نوشته ابن جوزی، جلال الدولة، یکی از نوادگان عضدالدولة، در سال ۴۳۱ ه. ق با فرزندان و جمعی از یاران خود برای زیارت، رهسپار نجف شده و از خندق شهر کوفه تا مشهد امیرالمؤمنین (ع) در نجف را که یک فرسنگ فاصله بود، پیاده و با پای برهنه پیمود. در زمان حکومت صفویه نیز اهتمام بسیاری بر زیارت با پای پیاده صورت گرفته است. شاه عباس صفوی و علمای بزرگ عصر ایشان همچون مرحوم شیخ بهایی، برای رواج فرهنگ زیارت در بین مردم، در سال ۱۰۰۹ ه. ق از اصفهان عزم مشهد کرده و با پای پیاده به زیارت امام علی بن موسی الرضا (ع) رفت. نقلهای دیگر تاریخی نیز شهادت بر این مطلب میدهد .
علما و بزرگان نیز، به تأسی از ائمه اطهار (ع)، اهتمام بسیار زیادی به این سنت حسنه داشتهاند و نقل شده که زیارت کربلا با پای پیاده، تا زمان مرحوم شیخ انصاری (قده) مرسوم بوده و حتی نقل شده است که ایشان طبق نذری که داشته، با پای پیاده به زیارت امام علی بن موسی الرضا (ع) رفتهاند و مرحوم آخوند خراسانی (قده) نیز به همراه اصحابشان با پای پیاده به زیارت کربلا مشرف میشدند. میرزا حسین نوری (قده) اهتمام بسیاری به این امر مهم داشته و هر سال در روز عید قربان به همراه جمعی از زائرین امام حسین (ع) به پیادهروی از نجف تا کربلا اقدام میکردند و این سفر، سه روز به طول میانجامید.
به گفته برخی پژوهشگران، راهپیمایی در روز اربعین از زمان امامان معصوم (ع) در بین شیعیان رایج بوده است. سید محمدعلی قاضی طباطبایی در کتاب تحقیق درباره اول اربعین سیدالشهداء، زیارت امام حسین در روز اربعین را سنت و رفتار مداومِ شیعیان از زمان ائمه دانسته که در زمان بنیامیه و بنیعباس نیز به این حرکت پایبند بودهاند. گفته شده است پس از دوره شیخ انصاری این سنت فراموش شده بود و محدث نوری آن را احیا کرد.نویسنده کتاب ادب الطف در گزارشی از مراسم اربعین در کربلا، اجتماع در این مراسم را به اجتماع مسلمانان در مکه تشبیه و به حضور هیئتهای عزاداری در آن اشاره کرده که برخی به ترکی، عربی، فارسی و اردو مرثیه میخواندهاند. ادب الطف در سال ۱۳۸۸ق/۱۹۶۷ م منتشر شده و نویسنده آن، جمیعت راهپیمایان اربعین را بیش از یک میلیون نفر تخمین زده است.
پی نوشت:
۱. نگاهی به تاریخچه پیادهروی اربعین، سید سجاد مرتضوی
امیرعبداللهیان: آمریکا باید از کاربرد ادبیات ابهام در متن فاصله بگیرد
امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه کشورمان و وانگ ایی عضو شورای دولتی و وزیر امور خارجه چین در تماس تلفنی در خصوص مسائل دوجانبه، منطقهای و بینالمللی و مذاکرات رفع تحریمها گفت و گو و تبادل نظر کردند.
وزیر امور خارجه کشورمان و وانگ ایی با توجه به گفتگوهای اخیر معاون دیپلماسی اقتصادی وزارت امور خارجه در پکن، آخرین وضعیت اجرای برنامه جامع همکاری های راهبردی را مورد بررسی قرار دادند.
امیرعبداللهیان افزود: ما در رسیدن به توافق خوب، قوی و پایدار همچنان جدی هستیم. اما آمریکا باید از کاربرد ادبیات ابهام در متن فاصله بگیرد تا توافق در کوتاه ترین زمان ممکن به نتیجه برسد.
وزیر امور خارجه چین نیز در این گفتوگوی تلفنی، ضمن ابلاغ سلام رئیس جمهور چین به دکتر رئیسی، علاقمندی پکن در گسترش بیش از پیش روابط تهران و پکن را مورد تاکید قرار داد.
وانگ ایی توسعه روابط دوجانبه را منطبق با منافع دو کشور توصیف و بر اجرایی شدن برنامه جامع همکاریهای دو کشور، فارغ از سمت و سوی تحولات بین المللی تاکید کرد.
وانگ ایی با اشاره به دیدگاه مشترک دو کشور در خصوص بسیاری از موضوعات منطقه ای و بین المللی، از حمایت طرف ایرانی برای مشارکت چین در فرمت آستانه تقدیر و آمادگی کشورش را برای ایفای نقش فعال جهت برقراری ثبات و آرامش در سوریه اعلام کرد.
وانگ ایی با رد یکجانبهگرایی در عرصه بینالمللی و حمایت از درخواست های منطقی ایران در مذاکرات هسته ای، دستیابی به حقوق قانونی را حق ایران دانست.
خطشکنی سپاه در ساخت شناور جنگی با موشکهای عمودپرتاب
روز گذشته جدیدترین و مدرنترین شناور جنگی نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با نام «شهید سلیمانی» و با حضور فرماندهان عالیرتبه نیروهای مسلح در خلیج فارس عملیاتی شد.
این شناور بهعنوان جدیدترین شناور رزمی ساخت ایران که خطشکنی واضحی در سبک و سیاق طراحی و نیز تنوع و کمّیت تجهیزات و تسلیحات محسوب میشود توسط متخصصان جوان در مؤسسه صنایع دریایی شهید محلاتی در سپاه طراحی شده است، پیش از این هم شناور شهید ناظری بهعنوان یک طراحی متفاوت از روند مرسوم طراحی شناورهای نظامی کشور در همین مؤسسه طراحی و ساخته شده است و هماکنون در حدود 6 سال است که در خدمت ندسا قرار دارد.
فروند اول شناور شهید سلیمانی
برای اولین بار در خرداد 1399 فرمانده نیروی دریایی سپاه خبر از ساخت همزمان سه فروند شناور رزمی پیشرفته در سه نقطه از صنایع دریایی کشور در جنوب خبر داد. در مشخصات اعلامشده از این شناورها در آن زمان، طول 65 متر و سرعت 45 گره دریایی (حدود 83 کیلومتر بر ساعت) برای آنها اعلام شد. در اخبار بعدی قابلیت نشستن بالگرد روی آن و مجهز بودن به موشکهای پدافند هوایی هم برای آن ذکر شد که در نوع خود بسیار جالب توجه بود.
شناور شهید سلیمانی
ساختار بدنه این شناور همچون شناور شهید ناظری از نوع دوبدنه یا کاتاماران است اما حجم داخلی بالاتری برای شناور شهید سلیمانی در نظر گرفته شده تا امکان جایدهی تسلیحات و اتاقهای مأموریت و نیز حمل تجهیزاتی همچون قایق تندرو و پهپادهای مختلف ممکن شود.
طراحی بیرونی بدنه شناور شهید سلیمانی هم دارای خطوط شکسته و زوایای تند است که سبب کاهش بازتاب راداری بدنه میشود. رنگ استفادهشده روی بدنه این شناور هم مشخصاً از انواع جدیدی است که در سالهای اخیر روی برخی شناورهای رزمی کشور دیده شده است و قابلیت کاستن از بازتاب راداری شناور را دارد.
تصاویر ماهوارهای از ساخت شناور شهید سلیمانی در صنایع دریایی بوشهر و قشم
با استفاده از تصاویر ماهوارهای و دیده شدن شکل کلی این شناورها که بهطور همزمان در بوشهر، بندرعباس و قشم در حال ساخت بودند مشخص شد که سپاه در ادامه مسیر نوآوری در طراحی و نهراسیدن از رفتن بهسمت طرحهای پیشرفته، شناوری دوبدنه با یک عرشه پرواز بالگرد و چند محل نصب موشک در دست ساخت دارد. از تصاویر ماهوارهای پیدا بود که دو محل برای پرتاب موشکها بهصورت عمودی در نظر گرفته شده است، این هم برای اولین بار بود که پرتابگر عمودی روی شناورهای کشور پیادهسازی میشد.
ابعاد کلی شناور شهید سلیمانی
در واقع در شناور شهید سلیمانی علاوه بر خطشکنی در طراحی، برای اولین بار در حوزه تسلیحات هم جهش بزرگی رخ داده است. این جهش در دو زمینه یکی نوع سلاح و دیگری نوع پرتابگر قابل بیان است. شناور شهید سلیمانی اولین شناور نظامی کشور است که به موشکهای پدافند هوایی برد متوسط به بالا مجهز شده و اولین شناور نظامی کشور است که به پرتابگرهای عمودی تجهیز میشود.
قبلاً در شناورهای مختلفی از نیروی دریایی راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران از جمله جماران، دماوند، سهند و دنا موشک سطح به هوا نصب شده بود که شامل موشک RIM-66 استاندارد و بعداً انواع بهسازیشده بومی آن بود که به برد 37 کیلومتر دست پیدا میکنند.
این موشکها با دو پرتابگر و در ناو جماران با دو موشک ذخیره علاوه بر دو پرتابگر و در حالت نصب بهصورت افقی بهکار گرفته شدند، اما در شناور شهید سلیمانی برای اولین بار تعداد موشکهای سطح به هوا بهواسطه استفاده از پرتابگر عمودی و نیز برد نهایی آنها بسیار بالاتر میرود.
پرتابگرهای عمودی بهسبب اشغال فضای سطحی کمتر، امکان بهکارگیری بهتعداد زیادتری روی واحدهای شناور را دارند. قرار است در ناو رزمی دماوند در شمال و ناو تفتان که از محصولات پروژه موج در نیروی دریایی ارتش هستند هم پرتابگرهای عمودی موشک بهکار گرفته شود.
نمای بالای شناور رزمی شهید سلیمانی
از مزیتهای مهم پرتابگرهای عمودی عدم نیاز به هرگونه تغییر مسیر توسط واحد شناور بهسمت هدف برای درگیری با آن در هر زاویهای پیرامون 360 درجه شناور است زیرا موشک پس از پرتاب توسط عملگرهای کنترلی خود تغییر مسیر لازم بهسمت هدف را انجام میدهد و در نتیجه سرعت واکنش به دشمن بسیار بالا میرود.
بر اساس تصاویر ماهوارهای بهنظر میرسد پرتابگرهای عمودی در شناور شهید سلیمانی در دو نوع مربعی بهتعداد 6 عدد و مستطیلی بهتعداد 8 مورد با دریچه عریض آرایش یافتهاند. اینکه زیر هر یک از این دریچههای عریض چه نوع چینشی قرار دارد مشخص نیست.
دریچههای مستطیلی در مجموع 6 عدد (کادر زرد) و دریچههای مستطیلی عریض 8 عدد (کادر قرمز)
بر اساس اطلاعات در دسترس شناور شهید سلیمانی به گونه عمودپرتاب از موشکهای صیاد3 مجهز شده است. گونه شناختهشده و زمینپایه صیاد3 با جرم 995 کیلوگرم و طول 6.1 متر و قطر 40 سانتیمتر، دارای برد 120 کیلومتر است و قابلیت درگیری با اهداف تا ارتفاع 27کیلومتری را دارد. اما در اخبار اعلامشده از رسانه ملی برد موشک پدافندی شناور شهید سلیمانی 150 کیلومتر اعلام شده که بیانگر تفاوت و بهسازی موشک نسبت به صیاد3 زمینپایه است.
همچنین بهگفته ریاست ستادکل نیروهای مسلح در مراسم رونمایی از شناور شهید سلیمانی این واحد رزمی به موشکهای پدافندی عمودپرتاب برد کوتاه هم مجهز است، در واقع شناور شهید سلیمانی اولین شناور نظامی کشور است که بهصورت ترکیبی به هر دو نوع موشکهای برد کوتاه و متوسط به بالا مجهز شده است.
موشکهای برد کوتاه بهعنوان یک ابزار واکنش سریع علیه پهپادها، موشکهای کروز و مهمات هواپرتاب مورد نیاز واحدهای شناور هستند. تا پیش از این صرفاً موشکهای دوشپرتاب در حلقه نهایی پدافند موشکی شناورهای نظامی ایران و آن هم بهصورت استفادهشونده توسط نفرات و نه بهصورت نصبشده روی سکوی پایدارشده مورد استفاده بودند.
علاوه بر برد محدود به 5 کیلومتر، بهکارگیری این نوع سلاح توسط نفرات با محدودیتهای متعددی همراه بود، اما با نصب موشکهای برد کوتاه که امروزه تنوع بسیار مطلوبی از آنها از برد 8 تا 20 کیلومتر در صنعت دفاعی کشور تولید میشود و البته بهلطف تعداد بالای قابل بهکارگیری در پرتابگرهای عمودی تحول بزرگی در دفاع لایه آخر موشکی در شناورهای رزمی کشور صورت میدهد که شناور شهید سلیمانی در این زمینه هم خطشکنی میکند.
با مشخص شدن بهرهگیری دو نوع موشک پدافند هوایی روی شناور شهید سلیمانی ابهام در مورد چینش موشکهای موجود در دو نوع پرتابگر عمودی روی این شناور همچنان باقی است. 8 پرتابگر عمودی با دریچه مستطیلی و 6 پرتابگر هم با دریچه مربعی روی این شناور دیده میشود.
از نظر ابعادی، هر یک از پرتابگرهای کوچک برای جایدهی یک موشک در رده صیاد3 مناسب است. از سوی دیگر بسته به قطر بدنه و میزان جمعشدگی بالها و بالکهای موشک برد کوتاه، امکان نصب چندتایی آنها در محل پرتابگرهای 8تایی عریض هم وجود دارد، این امکان برای 6 محل پرتاب عمودی با مساحت بالا هم وجود دارد.
از طرفی تحلیلهای فعالان تحلیل دفاعی نشان میدهد که امکان نصب موشکهای کروز ضد اهداف زمینی عمودپرتاب هم در این 6 پرتابگر عمودی بر اساس اخبار قبلی وجود دارد؛ امری که در رونمایی روز گذشته به آن اشارهای نشد.
در نتیجه چینش واقعی تسلیحات در این پرتابگرهای عمودی همچنان مورد سؤال است، اما در هر صورت نکته امیدبخش ماجرا استفاده از هر دو نوع موشک پدافند هوایی برد کوتاه و متوسط به بالا روی شناور شهید سلیمانی است.
در مورد نوع موشک کوتاهبرد هم اطلاعات ضد و نقیضی در گزارش خبری رسانه ملی ارائه شد. اساساً موشکهای سامانه زوبین با سامانه دزفول متفاوتاند چه از نظر شکل و چه از نظر برد. اینکه کدام مورد و به چه تعداد روی شناور شهید سلیمانی بهکار گرفته شده همچنان مورد سؤال است. موشک سامانه دزفول در رزمایش سال گذشته بهطور عملیاتی آزمایش و شلیک شد و با موفقیت هدف را در ارتفاع پایین منهدم کرد.
شناور شهید سلیمانی به 6 پرتابگر موشک کروز ضدکشتی مایلپرتاب مجهز شده است که تصور شد همگی از نوع قدیر با برد 300 کیلومتر باشد. اما در رونمایی از این شناور مشخص شد که 4 موشک برد بلند و دو موشک برد متوسط روی این شناور کار گذاشته شده است.
تا چند هفته پیش و قبل از مشاهده شناور موشکانداز سپر در ناوگان شمال نیروی دریایی ارتش که اخیراً به 8 موشک کروز مجهز شده است، سایر شناورهای رزمی کشور به 4 موشک از یک نوع مجهز بودند، البته شناور شهید رودکی با 8 موشک که در سال 1399 رونمایی شد هم قابل ذکر است اما این شناور در دسته پشتیبانی قرار میگیرد.
محل پرتابگر موشکهای کروز ضدکشتی روی شناور رزمی شهید سلیمانی
بهگفته فرمانده نیروی دریایی سپاه، در شناور شهید سلیمانی موشکهای برد 90 تا 700 کیلومتری قابل بهکارگیری است. برد 90 مربوط به موشک نصیر است که 351 کیلوگرم جرم دارد و از سر جنگی 130کیلوگرمی بهره میبرد. اما موشک برد 700کیلومتری نیروی دریایی سپاه هنوز رونمایی نشده است. البته در گزارشهای خبری روز گذشته از موشک کروز برد 180 کیلومتر هم نام برده شد که نوع جدیدی از موشکهای کروز در حدود ابعادی موشکهای نصر/نصیر است و آن هم هنوز رسماً رونمایی نشده است.
دریچه پرتابگر عمودی شکل مربعی (کادر قرمز) و مستطیلی (کادر مشکی)؛ پرتابگر موشک نصیر با برد 90 کیلومتر (کادر زرد) و موشکهای قدیر با برد 300 کیلومتر کنار آن
شناور شهید سلیمانی به انواعی از توپهای کالیبر پایین در نقش دفاع هوایی لایه آخر هم مجهز است. 4 توپ 20میلیمتری سهلوله چرخان خودکار یا کنترل از داخل شناور و یک قبضه توپ 30میلیمتری تکلوله روی این شناور بهکارگیری شده است.
دستکم 3 توپ نصبشده جلوی شناور هر یک دارای سامانه اپتیکی مختص خود هستند که در کنترل آتش سلاح مورد استفاده قرار میگیرد. بهکمک کنترل آتش، احتمال اصابت شلیکهای این توپها به هدف بسیار بالاتر میرود.
توپ 30میلیمتری (کادر مشکی)، پرتابگر راکتهای حامل فریبدهنده (کادر قرمز)، توپهای 20میلیمتری (کادر زرد) جلوی شناور شهید سلیمانی
توپ 30میلیمتری مجهز به سامانه هدفگیری اپتیکی و پرتابگر فریبدهندهها کنار آن
توپ 3لوله 20میلیمتری مجهز به سامانه هدفگیری اپتیکی
در اخبار مختلف از احتمال مجهز بودن شناور شهید سلیمانی به پرتابگر اژدر هم سخن گفته شده است. با توجه به تصاویر مشاهدهشده از این شناور رزمی، در صورت وجود پرتابگر اژدر، این پرتابگرها در داخل بدنه قرار گرفتهاند و توسط دریچهای روی بدنه برای شلیک به محیط بیرون دسترسی پیدا میکنند.
علاوه بر بالگرد بهعنوان یک وسیله هوایی، پهپادهای عمودپرواز هم در شناور شهید سلیمانی وجود دارد. ندسا در سالهای اخیر انواعی از پهپادهای عمودپرواز را برای بهکارگیری روی شناورهای خود در اختیار گرفته است که شامل انواع مولتیروتور و نیز بال ثابت با قابلیت پرواز و نشست عمودی است، در مورد اخیر نمونه عمودپروازشده پهپاد معراج دیده شده است.
همچنین در شناور شهید سلیمانی قایقهای تندروی گشتزنی با سرعت نزدیک به 100 نات (حدود 180 کیلومتر بر ساعت) هم قرار دارد که بهکمک یک جرثقیل نصبشده پشت شناور به آب انداخته یا بازیابی میشود.
نمای عقب شناور شهید سلیمانی و محل ورود و خروج قایق تندرو و قرارگیری جرثقیل
انواع سامانههای راداری سطحی، مخابرات دریایی و خط انتقال داده (دیتا لینک) امن، سامانههای جمعآوری و شنود سیگنالی، سامانههای کشف اهداف زیرسطحی (سونار) و سامانههای جنگ الکترونیک پیشرفته روی شناور شهید سلیمانی بهکارگیری شده است، در نتیجه این شناور نقش مهمی در پشتیبانی الکترونیکی برای شناورهای دیگر و خصوصاً دستههای قایقهای تندروی سپاه خواهد داشت.
محل نصب رادارها و برخی سامانههای هشداردهنده روی شناور شهید سلیمانی
2 مجموعه پرتابگر فریبدهندههای NDS12 ساخت صنعت دفاعی کشور هم روی شناور شهید سلیمانی نصب شده است که قابلیت چرخش بهصورت دوبعدی را دارند. انواع فریبدهندههای راداری و حرارتی و لیزری (بر اساس مواد پودری) بهتعداد 12 عدد بهصورت راکتپرتاب، روی هر یک از دو مجموعه مذکور قابل بهکارگیری است. این نوع پرتابگر فریبدهندهها روی شناورهای مختلف نیروی دریایی ارتش هم نصب و بهکارگیری شده است. هر راکت فریبدهنده راداری این مجموعه میتواند هدفی در سطح مقطع راداری 2500 مترمربع را برای دشمن ایجاد کند که حفاظت خوبی برای شناور خودی در برابر موشک دشمن ایجاد میکند. این پرتابگر میتواند 360 درجه در صفحه افقی و تا 80 درجه در صفحه عمودی با سرعت زاویهای بالایی دوران کند.
شناور شهید سلیمانی دارای مجموعههای مدیریت صحنه نبرد بر اساس تلفیق دادههای مختلف از اهداف هوایی، سطحی و زیرسطحی در هماهنگی با آرایش تهاجمی یا دفاعی نیروهای خودی است و اتاق عملیات مجهز برای مأموریتهای مذکور در این شناور تعبیه شده است.
با توجه به ساختار بدنه و قابلیتهای بالای دریانوردی این شناور از نظر نیروی تلاطم دریا (فورس دریا) و برد رزمی شناور شهید سلیمانی دست سپاه را برای حضور در آبهای دور از ساحل باز خواهد کرد.
بیانات در دیدار شرکتکنندگان در هفتمین اجلاس مجمع جهانی اهل بیت(ع)
والحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علیٰ سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّةالله فی الارضین.
خوشامد عرض میکنم به همهی حضّار محترم و مهمانان عزیز. این جلسه حقّاً و انصافاً جلسهی ممتاز و برجستهای است. یک مظهری از هماهنگی و همافزاییِ بینالمللیِ جمعِ مشخّصی از مسلمین را انسان میتواند در این مجمع مشاهده کند.
مجمع جهانی اهلبیت مرکز مهمّی است، مرکز باعظمتی است. این مرکز وابستهی به اهلبیت (علیهم السّلام) است و اهلبیت در دنیای اسلام از یک عظمت و محبوبیّت بینظیری برخوردارند؛ یعنی هیچ کس از شخصیّتهای دنیای اسلام را نمیتوان پیدا کرد که مثل اهلبیت پیغمبر (علیهم الصّلاة و السّلام) در مجموعهی دنیای اسلام به طور مشترک این همه محبوبیّت داشته باشند. این محبوبیّت، این عظمت، این جلال و شکوه معنوی طبعاً منتقل میشود به این مجموعهی شما که به نام اهلبیت بزرگوار تشکیل شده. پس اینجا اهمّیّت پیدا میکند، عظمت پیدا میکند؛ از این عظمت باید استفاده کرد. عناوین و نامها وسیله هستند، سبب هستند، باید به نتیجه رسید؛ نتیجه چیست؟ نتیجه این است که این مرکز باید محلّ توجّه و الهامگیری از سوی همهی مسلمین باشد. هنر شما این است که بتوانید این مرکز مهم را، یعنی مجمع جهانی اهلبیت را مرکزی قرار بدهید برای الهامبخشی به دنیای اسلام و به دلها و جانها و روحهای افراد طالب و مشتاق در سراسر دنیای اسلام.
چند نکته را در همین مسیر من عرض بکنم. اوّلین نکته این است که اعضای این مجمع بار سنگینی بر دوش دارند. این جملهی معروف از ائمّه (علیهم السّلام) که فرمودند «کونوا لَنا زَینا»(۲) که خطاب به همهی ماها است، همه بایستی مراقب باشیم، این نسبت به شما اوکد(۳) است؛ اهمّیّت کار شما ایجاب میکند که این جملهی «کونوا لَنا زَینا» در مورد این مجمع و مجموعهی این افراد و اشخاص و افرادِ خودِ این مجمع بیشتر مورد ملاحظه قرار بگیرد. خب اگر بخواهیم این تحقّق پیدا کند، بایستی این مجمع را یک پایگاهی قرار بدهیم برای نشر معارف اهلبیت. معارف اهلبیت ــ مهم این نکته است ــ مخصوص به یک بخشی از مسائل زندگی نیست؛ هر کسی مراجعه کند به کلمات اهلبیت، این را تصدیق میکند که معارف اهلبیت یک مجموعهِی عظیمی است از مسائل کلّی، معارف الهی، توحید، عرفان، معنویّت، اخلاق، وظایف شخصی و فردی، وظایف خانوادگی، وظایف اجتماعی تا وظایف ادارهی کشور و تمدّنسازی؛ یعنی مجموعهی معارف اهلبیت شامل همهی اینها است.
امروز جوامع اسلامی محتاج به همهی اینها هستند. شما هر کدام از کشورهای اسلامی را که ملاحظه کنید خواهید دید که هم به مسائل معرفتی احتیاج دارند، هم به مسائل عملی احتیاج دارند؛ چه در محیط شخصی و در محدودهی شخصی، چه در محدودهی اجتماعات کوچک، چه در مجموعهی تمدّنی و سیاسی بزرگ، به این معارف احتیاج دارند. امروز دنیای اسلام احتیاج دارد، نیازمند این معارف است و این یک خلأیی است. شما میتوانید با برنامهریزی دقیق و صحیح و با تلاش مجدّانه در سطح دنیای اسلام، با شیوههای معقول ــ امروز ابزارهای تأثیرگذاری هم زیاد است ــ معارف اهلبیت را منتقل کنید به جوامع مختلف؛ هم به نخبگان، هم به آحاد مردم. این یک نکته؛ این یک وظیفهی سنگینی است که بنده تصوّر میکنم بر دوش این مجمع است.
نکتهی بعدی این است که پیروان اهلبیت مفتخرند که مهمترین حرکت در مقابلهی با نظام استکباری، با نظام سلطه، از سوی اینها انجام گرفته. خیلی شعار داده میشود، [امّا] آنچه در عمل روی زمین اتّفاق افتاده یک چیز واضح و مشخّصی است و آن پرچم جمهوری اسلامی است. شیعه مفتخر است به اینکه در مقابل نظام سلطه ایستاد، سینه سپر کرد، این اژدهای هفت سری را که در همهی شئون زندگی کشورها و دولتها و ملّتها به نحو ظالمانه و جبّارانه شرکت میکرد متوقّف کرد که امروز خود آنها اعتراف میکنند بسیاری از خواستههایشان به وسیلهی جمهوری اسلامی متوقّف مانده و تخریب شده؛ این یکی از افتخارات نظام جمهوری اسلامی است و این افتخار شیعه است. و این نیست مگر به خاطر الهامگیری از بیانات ائمّهی هدیٰ (علیهم السّلام) و اهلبیت پیغمبر؛ آنها بودند که ما را به تدبّر در قرآن و الهامگیری از قرآن تشویق کردند، تحریص کردند؛ آنها بودند که معارف قرآنی را برای ما تبیین کردند؛ آنها بودند که با سیرهی عملیِ خودشان به ما فهماندند که چه جوری باید عمل کرد؛ از خود امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) تا حضرت عسکری (علیه الصّلاة و السّلام).
خب این پرچم جمهوری اسلامی پرچم عدالت و معنویّت است؛ یعنی چیز مبهمی اینجا وجود ندارد. پرچم جمهوری اسلامی همان پرچمی است که انبیا برداشتند، ائمّه برداشتند. شما در زیارتهای متعدّد، چه زیارت امام حسین، چه زیارت حضرت رضا (سلام اللّه علیهما)، به وراثت این بزرگواران از انبیا تصریح میکنید: اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ اِبراهیمَ خَلیلِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا وارِثَ موسیٰ کَلیمِ اللَّه؛(۴) این همان پرچم است، پرچم ائمّه است، پرچم انبیا است و نوشتهی این پرچم هم همین دو کلمه است: عدالت و معنویّت.
توجّه بکنید که وقتی شما پرچم عدالت و معنویّت را بلند میکنید، طبیعی است در دنیایی که رفتارش مبتنی بر زور است و فکرش مبتنی بر مادّیّت است ــ یعنی درست نقطهی مقابل عدالت و نقطهی مقابل معنویّت ــ عکسالعمل ایجاد میکند. بعضیها به ما میگویند «شما با فلان حرف، فلان حرکت، فلان تصمیم، دشمنتراشی کردید»؛ نه، ما با برافراشتن پرچم جمهوری اسلامی دشمنتراشی کردیم، ما با مطرح کردن احکام الهی دشمنتراشی کردیم. وقتی شما عدالت را مطرح میکنید، تمدّن و دنیای مبتنی بر سلطه و استکبار قهراً با شما مخالف میشود. وقتی شما معنویّت را مطرح میکنید، دنیای مادّی که همه چیزش مبتنی بر مادّیّت است و همهی مفاهیم عالَم را برمیگرداند به پول، با شما مخالفت میکند؛ چیز طبیعیای است. بنابراین، معارضه و مقابلهی دنیای استکبار و دنیای سلطه با حرکت جمهوری اسلامی یک امر طبیعی و قهری است. امروز هم در رأس دنیای سلطه آمریکا است، چیز دیگری نیست؛ با این حرف، تکلیف همه در قبال آمریکا معلوم میشود. امروز دشمنِ فعّال و در رأس جبههی دشمن، آمریکا است. این هم یک نکته.
یک نکتهی مکمّلی وجود دارد دنبال این نکتهی دوّم که عرض کردیم، و آن ،این است که امام راحل (رضوان اللّه تعالی علیه) به همه یاد داد که خطوط فاصل موجود میان آحاد جوامع اسلامی را کنار بگذارند؛ فقط یک خطّ فاصل وجود دارد و آن خطّ فاصل میان ایمان و اسلام از یک طرف و کفر و استکبار از طرف دیگر است؛ این را امام به همه یاد دادند. آن خطوط فاصلی که امام به ما تعلیم دادند که باید کنار بگذاریم، خطوط فاصل فرقهای است، خطوط فاصل قومیّتی است، خطوط فاصل نژادی است، خطوط فاصل حزبی است و امثال اینها؛ گفتند اینها را کنار بگذارید. یک خطّ فاصل وجود دارد و آن، خطّ فاصل بین تحقّق اسلام و نظام اسلامی و تجسّم سیاسی اسلام است در مقابل نظام سلطهای که در رأسش آمریکا است؛ این خطّ فاصلی است که باید برجسته باشد و امام این را از روز اوّل برجسته کرد؛ نه از روز اوّل انقلاب اسلامی، [بلکه] از روز اوّل نهضت؛ یعنی از آن زمانی که امام این نهضت را شروع کرد؛ پانزده سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی. این عمل امام هم برخاستهی از آیات قرآن است. قَد کانَت لَکُم اُسوَةٌ حَسَنَةٌ فی اِبراهیمَ وَ الُّذینَ مَعَهُ اِذ قالوا لِقَومِهِم اِنّا بُرَآءُ مِنکُم وَ مِمّا تَعبُدونَ مِن دونِ اللَّهِ کَفَرنا بِکُم وَ بَدا بَینَنا وَ بَینَکُمُ العَداوَةُ وَ البَغضاءُ اَبَدًا حَتّىٰ تُؤمِنوا بِاللَّهِ وَحدَه؛(۵) مستند به این آیهی قرآن. این به معنای آن نیست که هر کس با ما در عقیده مخالف است، ما با او عداوت و بغضاء داریم؛ نه. در آیهی دیگری که آن هم در سورهی ممتحنه است [میفرماید] «لا یَنهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذینَ لَم یُقاتِلوکُم فِی الدّینِ وَ لَم یُخرِجوکُم مِن دِیارِکُم اَن تَبَرّوهُم»؛(۶) خدای متعال گفته «اِنَّما یَنهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذینَ قاتَلوکُم فِی الدّینِ وَ اَخرَجوکُم مِن دِیـارِکُم» تا «اَن تَوَلَّوهُم».(۷) پس مستند توصیهی امام و عمل امام عبارت است از آیات قرآن و نصوص قرآنی؛ در این هیچ تردیدی نیست. یک خطّ فاصل، خطّ فاصل برجسته است و آن مقابلهی بین دنیای اسلام و دنیای کفر و استکبار است؛ بقیّهی خطوط فاصل باید کمرنگ بشود، باید مورد توجّه قرار نگیرد؛ سنّی، شیعه، ایران، فلان کشور دیگر، عرب، عجم، رنگ پوست، نژاد چنین و چنان و امثال اینها باید مورد توجّه قرار نگیرد.
لذا بود که شما ملاحظه کردید از اوّلین روزهای پیروزی انقلاب، مسئلهی فلسطین برجسته شد در کشور ما؛ مسئلهی فلسطین برجسته شد. من نمیخواهم مقایسه کنم، لکن دیدیم در دنیای اسلام کسانی را که به اسم اسلام حرکت کردند، قیام کردند، نه فقط با صهیونیستهای خیبث معارضه نکردند، بلکه اظهار دوستی کردند، بلافاصله چوبش را هم خوردند. این اشتباه را جمهوری اسلامی نکرد، امام بزرگوار این اشتباه را نکرد. همان روزهای اوّل پیروزی انقلاب اسلامی، همین جا مرکزی را که سفارت بینامونشان رژیم صهیونیستی بود از اینها گرفتند دادند به فلسطینیها و امام با همهی وجود ایستاد پای مسئلهی فلسطین. برای امام، حزباللّه مبارز مجاهد شیعه در لبنان با فلان گروه فلسطینی که آن هم مجاهد است و مبارز است تفاوتی نمیکرد؛ یعنی هر دو را به چشم مبارز فیسبیلاللّه و مبارز برای اسلام نگاه میکردند. هر کس هر مقداری که به جمهوری اسلامی، به عمل ما، به رفتار ما، به مواضع ما نزدیکتر است، قهراً [به ما] نزدیکتر است؛ این خیلی مهم است. این موجب شده است که همدلی بینظیری به وجود بیاید بین ملّت ایران و ملّتهای مسلمان در سرتاسر دنیای اسلام؛ این الان وجود دارد. الان در شرق دنیای اسلام، در غرب دنیای اسلام، از منتهاالیه آسیا تا اعماق آفریقا، ملّتها با ملّت ایران دلِ خوش دارند؛ کار به دولتها نداریم، وضع دولتها مختلف است؛ ملّتها. این به خاطر همین است که این خطوط فاصل، غیر رسمی اعلام شد از طرف امام بزرگوار.
امروز هم جمهوری اسلامی متأثّر از همین هندسهی سیاسی امام بزرگوار است. امام این هندسهی سیاسی را برای نظام اسلامی ترسیم کرد، امروز هم ما دنبال همان هستیم و انشاءاللّه در آینده هم همین خواهد بود. و خاستگاه امام «اَشِدّاءُ عَلَى الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم»(۸) است. ما هیچ وقت به کشورها نگفتیم که شما از الگو و شکل سیاسی نظام ما تبعیّت کنید؛ نه، ما این را هرگز به هیچ کشوری نگفتیم و نخواهیم گفت. حرف ما این است که با اصول اسلامی عمل کنید که همان آیهای که تلاوت کردم و آیهی «اَشِدّاءُ عَلَى الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم» در سورهی فتح از این قبیل است؛ اینها اصول اسلامی است. و انشاءاللّه در آینده هم در مقابل تفرقهها میایستیم، تا امروز هم ایستادهایم.
یک نکتهی دیگری که وجود دارد این است که ما وقتی این خطکشی را، این خطّ فاصل را پُررنگ میکنیم بین مجموعهی عظیم دنیای اسلام ــ که حالا بعد یک توضیح کوتاهی هم در این زمینه خواهم داد ــ و بین دنیای سلطه و استکبار و استعمار، قهراً این عکسالعمل دارد، برای آنها هم خیلی سنگین است. دنیای استکبار عادت کرده است که زور بگوید و کسی در مقابل زورگویی او جواب قاطعی ندهد. این دنیایی که الان شاید بیش از یک قرن است یا بیشتر که عادت کرده به زورگویی و حرف زدن و تجاوز به ملّتها، حالا میبیند که یک ملّتی در یک چنین نقطهی حسّاسی از دنیا، در این جغرافیای مهم، سینه سپر کرده و با رفتار خود، با گفتار خود، مسلمانها را تشویق میکند به ایستادگی در مقابل او، در مقابل استکبار؛ طبیعتاً این برایشان غیر قابل قبول است، دشمنی میکنند، برایشان سنگین است. اینکه نقشههای جنایتکارانهی آمریکا در کشورهای مختلف خنثی بشود به وسیلهی جمهوری اسلامی، خب اینها را عصبانی میکند؛ یک نمونهاش داعش است. داعش دستساز آمریکا بود دیگر؛ خودشان اعتراف کردند به این معنا. خب وقتی که جمهوری اسلامی وارد میدان میشود و با همهی وجود در مقابل این توطئه و این نقشه میایستد، برای اینها غیر قابل تحمّل است؛ لذا شروع میکنند به عکسالعمل. منشأ و مبدأ همهی تبلیغات ایرانهراسی و شیعههراسی و متّهم کردن ایران به دخالت در این کشور و آن کشور، همین عصبانیّت و خشم آمریکا از خنثی شدن نقشههایش است؛ لذا شما میبینید که هر چه میتوانند، با شیوههای مختلف تبلیغاتی سعی میکنند هم در ایرانهراسی، هم در شیعههراسی، جداجدا. یکی از حرفهایشان این است که «ایران چرا در فلان کشور و در فلان کشور دخالت میکند»! دخالتی وجود ندارد.
سیاست ما ایستادگی در مقابل جنایتهای نظام سلطه است، این اینها را عصبانی میکند، لذا متّهم میکنند جمهوری اسلامی را. همه باید حواسشان باشد با این سیاستِ استکباریِ آمریکا همراهی نکنند. هر کاری هم که میکنند، به نظر ما ــ یعنی با تحلیلی که بنده دارم ــ از سر ناتوانی و عجز است. این ترورهایی که اتّفاق میافتد، تبلیغات عجیب و غریبی انجام میدهند، چون عاجزند، نمیتوانند کاری بکنند. طبیعت قضیّه پیشرفت جمهوری اسلامی است؛ طبیعت قضیّه موفّقیّتهای نمایان و چشمگیر شعارهای نظام اسلامی است؛ طبیعت قضیّه همین است و این بوده و تا آخر هم خواهد بود و آنها باید قدمبهقدم عقبنشینی کنند. خب این طبیعت قضیّه است و این جوری خواهد بود؛ آنها ناچارند در مقابلش یک حرکتی انجام بدهند، لذا متوسّل میشوند به ترور و به تبلیغات اینچنینی و مانند اینها؛ حتّی یک روز امثال صدّام را تشویق میکنند به حمله ــ از اوّل انقلاب این جوری بود دیگر ــ آدمهای حقیر را وادار میکنند به دشنام دادن به چهرههای نورانیِ دنیای اسلام.
یکی از تلاشهایی که باید خیلی مراقبت کرد، این است که استکبار میخواهد این مرزبندی امام راحل را معکوس کند؛ یعنی خطوط فاصل در دنیای اسلام را پُررنگ کند با جنگ شیعه و سنّی، جنگ عرب و عجم، گاهی جنگ شیعه ـ شیعه و جنگ سنّی ـ سنّی که این الان جلوی چشم شما است و در کشورهای مختلف میبینید؛ [جنگ] یک جناح سنّی با یک جناح سنّی، یک جناح شیعه با یک جناح شیعه! اینها کار استکبار است، اینها کار آمریکا است، اینها تحریک آنها است، نقشهکشی آنها است که خب متأسّفانه وجود دارد؛ باید مراقب بود؛ این خواستهی شیطان است. امام فرمودند آمریکا شیطان بزرگ است(۹) و قرآن میگوید که «اِنَّما یُریدُ الشَّیطانُ اَن یُوقِعَ بَینَکُمُ العَداوَةَ وَ البَغضاءَ فِی الخَمرِ وَ المَیسِر»؛(۱۰) این خمر و میسر خصوصیّتی ندارد؛ یعنی شیطان میخواهد بین شما عداوت و بغضاء درست کند و یکی از ابزارهایش خمر و میسر است؛ اگر از ابزار دیگری هم بتواند عداوت و بغضاء به وجود بیاورد، طبعاً به وجود میآورد؛ طبیعی است. پس «اِنَّما یُریدُ الشَّیطانُ اَن یُوقِعَ بَینَکُمُ العَداوَةَ وَ البَغضاء»؛ هر جایی که شما عداوت و بغضاء میبینید، دست شیطان را باید مشاهده کنید. حالا چه جوری میشود علاج کرد، این یک بحث دیگری است؛ هر جایی به یک نحوی میشود علاج کرد و بایستی فکر کرد، پیدا کرد راه علاج را. باید مراقب سیاستهای شیطانی دشمن باشیم.
ما اَتباع(۱۱) اهلبیت باید پرچمدار همبستگی و همافزایی باشیم. از روز اوّل، ما گفتیم تشکیل مجمع جهانی اهلبیت به معنای مقابله و دشمنی با غیر شیعه نیست؛ این باید معلوم باشد برای همه. شما میبینید جمهوری اسلامی از اوّل با افرادی که شیعه نیستند امّا در یک راه خوبی حرکت میکنند، در راه درستی حرکت میکنند، همراهی کرده. در دنیای اسلام چه کسی به مردم غزّه و مردم فلسطین به قدر ایرانیها، به قدر جمهوری اسلامی کمک کرده؟ کشورهایی که با آنها از لحاظ مذهب مشترکند، یکصدمِ این کمکها را هم نکردهاند، لطمه هم گاهی زدهاند، ضربه هم گاهی زدهاند.
یک نکتهی دیگر هم عرض بکنم. وقتی بحث مقابله و معارضه پیش میآید، یک سؤالی مطرح میشود که آیا میتوانیم، آیا قادریم مقابله کنیم؟ جواب بنده این است که البتّه و صد درصد؛ بله، میتوانیم. ظرفیّتهای دنیای اسلام برای متوقّف کردن استکبار و سپس عقب راندن دنیای استکبار و سلطه ظرفیّتهای بسیار خوبی است؛ هم ظرفیّتهای نرمافزاری، هم ظرفیّتهای سختافزاری. ظرفیّتهای نرمافزاری ما معارف ما است، عقاید ما است. نگاه ما به جهان نگاه امیدوارانه است؛ نگاهمان به مسیر تاریخ و حرکت تاریخ نگاه روشنی است، نگاه امیدوارانه است. ما متّکی به یک قدرت عظیمی هستیم که این قدرت به ما نیرو میبخشد، به ما امید میدهد. ما اهل توکّل به خدا هستیم؛ آن کسانی که این توکّل را ندارند، این توسّل را ندارند، آنها ناامید میشوند، افسرده میشوند، ناتوان میمانند، وسط راه میمانند. های و هوی میکنند، امّا باطنشان پوک است. امروز دنیای غرب در بنبست فکری و بنبست تئوریک است؛ خیلی از مسائل دنیا برایشان غیر قابل توجیه است، غیر قابل فهم است؛ با آن نگاه لیبرال ـ دموکراسی که اینها داشتند نمیسازد خیلی از این چیزهایی که امروز در دنیا هست. امّا برای ما نه، برای ما همه چیز قابل حل است. نقش انسان، نقش ارادهی انسان، نقش توکّل به خدا، نقش حرکت تاریخ، مسئلهی مهدویّت و آیندهی قطعی اسلام، یک چیزهایی است که برای ما روشن است، برای آنها [نه]؛ ندارند، فاقدند، دستشان خالی است. این، مسئلهی نرمافزار.
از لحاظ سختافزاری هم بله، آنها سالها از منابع دنیای اسلام استفاده کردند، با استعمار و با انواع و اقسام حیلهها خودشان را قوی کردند، امّا دنیای اسلام ظرفیّت زیادی دارد برای پیشرفت؛ سرزمینهای وسیع، منابع فوقالعاده ارزشمند که زندگی بشر به آنها وابسته است. امروز شما مسئلهی نفت و گاز را در دنیا دارید مشاهده میکنید که چقدر مهم است؛ خب اینها متعلّق به دنیای اسلام است، دنیای اسلام میتواند از اینها به بهترین وجهی استفاده کند.
ما در گذشته هم این امکانات را داشتیم؛ در گذشته، در دوران استعمار و استعمار نو، همین امکانات وجود داشت منتها چیزی که وجود نداشت عزم راسخ بود، چیزی که وجود نداشت شناخت دشمن بود. ملّتهای ما در دوران استعمار، دشمن را نمیشناختند، عزم راسخی برای مقابلهی با دشمن نداشتند، کسی را که آنها را هدایت کند مثل امام بزرگوار ما نداشتند، این بود که نتوانستند کاری بکنند. امروز بحمداللّه اینها همه فراهم است، عزم و ارادهی لازم هم در ملّتها هست. ملّتها الان آمادهاند، نخبگان ملّتها امروز آمادهاند. [البتّه] یک ضعفهایی مشاهده میشود که این ضعفها ناشی از کمکاری ما است. اینکه من عرض میکنم وظایف مجمع جهانی وظایف سنگینی است، یکی از آن مجموعههایی که در این زمینهها کار باید بکنند همین مجموعهی شما است و البتّه خیلیهای دیگر؛ بلاشک، خود دولت اسلامی ما بیش از همه موظّف و مکلّف است. اگر یک جایی نقصی وجود دارد، ناشی از کمکاری ما است؛ وَالّا امروز ظرفیّتها فراوان است، نخبگان کشورهای اسلامی آماده هستند، واقعاً آمادهاند، آحاد مردم هم همین جور. فعلیّت دنیای اسلام هم نظام جمهوری اسلامی است.
نظام جمهوری اسلامی یک واقعیّتی است که وجود دارد روی زمین؛ وعده نیست که «حالا خواهیم کرد»؛ نه، این نظامی است که به وجود آمده و به نظر من مهمتر از پدید آمدن نظام اسلامی تابآوری نظام اسلامی است. نظام اسلامی تاب آورد در مقابل این دشمنیها، این حملات، این ضربههای گوناگون؛ تابآوری! توانست تحمّل کند، توانست ایستادگی کند، توانست بماند و توانست قوی بشود. امروز جمهوری اسلامی، جمهوری اسلامی سی سال قبل و چهل سال قبل نیست؛ امروز بحمداللّه آن نهالِ تازهروییده به یک درخت کهنی تبدیل شده و این یک الگو است؛ این یک الگو است. البتّه ما عرض کردیم اینکه میگوییم «جمهوری اسلامی یک الگو است» معنایش این نیست که در همهی کشورهای اسلامی بایستی ساختار سیاسی مثل نظام جمهوری اسلامی باشد؛ نه، ساختار سیاسی ممکن است عوض بشود. خود ما هم ساختار سیاسیمان را در یک مواردی تغییر دادهایم، از اوّل تا امروز تغییراتی پیدا کرده، جاهای دیگر هم ممکن است ساختارهای سیاسی دیگری باشد. عمده اصول است، عمده مبانی است ــ آن مبانیای که امام بزرگوار ما در بیاناتش اینها را بیان کرده ــ عمده مسئلهی «اَشِدّاءُ عَلَى الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم» است، عمده «وَ عَلَى اللَّهِ فَلیَتَوَکَّلِ المُؤمِنون»(۱۲) است؛ عمده اینها است که بایستی اینها را مورد توجّه قرار داد.
به هرحال، آینده انشاءاللّه آیندهی روشنی است؛ ما آیندهی دنیای اسلام را آیندهی خوبی میدانیم و مجموعهی شیعهی دنیا میتوانند نقشآفرینی بزرگی بکنند و شما به عنوان مجمع جهانی تشیّع میتوانید نقشآفرینی زیادی بکنید. از خداوند متعال توفیقات شما را مسئلت میکنیم. به همهی شما من مجدّداً عرض خوشامد و تبریک میکنم و انشاءاللّه همهی شما موفّق باشید، مؤیّد باشید و بتوانید این کار را انجام بدهید و در این سفر هم انشاءاللّه به شما خوش بگذرد.
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته
بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیئت دولت
بسم الله الرّحمن الرّحیم
والحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علیٰ سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّةالله فی الارضین.
از گزارش جناب آقای رئیسی ــ رئیسجمهور محترم ــ و بقیّهی آقایان که استماع کردیم، بهره بردیم. یاد این دو شهید عزیز را، شهید رجائی و شهید باهنر را گرامی میداریم. حقّاً و انصافاً این دو نفر، دو مدیر تراز انقلاب اسلامی بودند ــ هر دویشان ــ که خب، ما سالها با هر دوی اینها ــ بخصوص با آقای باهنر ــ کار کرده بودیم؛ اینها را کاملاً از نزدیک میشناختیم و میدیدیم. و خدای متعال هم پاداششان را با شهادت داد؛ یعنی واقعاً حیف بود این دو نفر با مرگی غیر از شهادت از دنیا بروند. یاد اینها را گرامی میداریم.
هفتهی دولت دو کارکرد دارد که یکی از این دو کارکرد غالباً مورد غفلت است؛ من هر دو را عرض میکنم. کارکرد اوّل هفتهی دولت، مسئلهی «یاد» است؛ همین یاد شهید رجائی، یاد شهید باهنر، یاد حوادث انقلاب. یاد، در مقابل غفلت است؛ در مقابل فراموشی است که آفت بزرگی است؛ غفلت و فراموشی، آفت بزرگی است. اِنَّما تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّکر؛(۲) «ذکر» یعنی یاد؛ یا [در آیهی دیگر]: اَنزَلنا اِلَیکُم کِتابًا فِیهِ ذِکرُکُم؛(۳) یاد. یکی از مهمترین مسائلی که ادیان دنبالش هستند، این است که مردم را متوجّه کنند؛ از غفلت خارج کنند، فراموشی را، فراموشی فطرت را از اینها بگیرند.
ما در پیش چشم خودمان حوادثی اتّفاق افتاده؛ حالا ممکن است بعضی از شما جوانها این حوادث را یا ندیده باشید یا درست به یاد نیاورید. آن حوادث مهم و تاریخساز، آن برانگیختگیِ عمومی در اوّل انقلاب، آن گیج شدن و حیرتزده شدن استکبار در مقابل این حرکت عظیم غیر منتظره برای آنها، بعد شروع دشمنیها، و حوادث گوناگونی که برای ملّت پیدرپی پیش آمد، اینها را باید به یاد نگه داشت. [باید] بدانیم در چه وضعی هستیم. آسمان همین شهر تهران در تصرّف هواپیماهای صدّام بود؛ هیچ وسیلهای هم در مقابلش نداشتیم. خلبان مینشست داخل جنگنده، میآمد بدون هیچ دغدغهای از روی تهران عبور میکرد، ما هم کاری نمیتوانستیم بکنیم؛ یا بمب بیندازد یا دیوار صوتی را بشکند و تحقیر کند ملّت ایران را؛ این آسمانمان بود؛ زمینمان، در کوچههایمان، در خیابانهایمان تروریسم [بود]. بیایند در خانهها وارد بشوند، ترور کنند؛ پاسدار را ترور کنند، کاسب را ترور کنند، بقّال را ترور کنند؛ ناامنی گسترده در سراسر کشور [وجود داشت]. ما اینها را فراموش نکنیم؛ اینها گذشت؛ ملّت ایران و نظام جمهوری اسلامی قدرتمندانه و عزّتمندانه بر اینها غلبه پیدا کرد.
فراز و نشیبها یادمان نرود، زیباییها، زشتیها، فراز و فرودها یادمان نرود؛ عملکرد دولتها از اوّل پیروزی انقلاب تا امروز، انواع مختلف عملکردها در دولتها، در مجالس شورا و امثال اینها.
بعد، حضور مردم؛ مردم در همهی این دورانها قهرمان اصلی ماجرا و سرگذشت انقلاب بودهاند. این راهپیماییهای عظیم، این حضور مردمی عظیم، این حضور در جبهههای دفاع مقدّس در طول هشت سال و در بقیّهی جبههها، این راهپیماییها و تظاهرات انقلابی، بیستودوّم بهمن، روز قدس، حوادثی مثل بیستوسوّم تیر،(۴) مثل نهم دی؛(۵) اینها چیزهای عجیبی است؛ در همهی اینها این ملّت است که توانسته [شگفتی بیافریند]؛ یادمان باشد اینها را؛ و امروز روی این حساب کنیم، عبرت بگیریم، درس بگیریم که با این ملّت چگونه میشود رفتار کرد، چگونه باید رفتار کرد.
هر وقتی که نظام احتیاج به حضور مردم داشت، بدون اینکه کسی به آنها بگوید، خودشان حضور پیدا کردند. تشییع جنازهی شهید سلیمانی یادتان هست، یا همین تشییع جنازهی دو سه روز پیش در اصفهان؛(۶) اینها خیلی پُرمعنا است، اینها جهتگیریها را نشان میدهد، راه را به ما نشان میدهد. این میهمانی غدیر در تهران(۷) حادثهی عجیبی بود؛ و کارهایی از این قبیل که [مردم] همیشه بودهاند. اینها نباید از یاد برود. یاد شهید رجائی و شهید باهنر در هفتهی دولت یک نمونه است، یک علامت است برای اینکه ما «یاد» را باید گرامی بداریم؛ خود یاد را باید گرامی داشت؛ یاد چیز خیلی مهمّی است. این یک کارکرد است.
یک کارکرد دیگرِ هفتهی دولت، فرصت پرداختن به دولتی است که بر سر کار است؛ یعنی بپردازیم به مسائل این دولت، دربارهاش فکر کنیم، دربارهاش حرف بزنیم، روی نقاط قوّت و نقاط ضعف فکر کنیم؛ آن کسانی که اهل فکرند فکر کنند و از آنها استفاده کنند. این عادت خیلی خوبی است که ما این هفتهی دولت را هر سال داریم و این فرصتی است برای اینکه بتوان دربارهی مسائل دولت فکر کرد، حرف زد، تصمیمگیری کرد. حالا در این موردِ کارکرد دوّم، بنده در دو بخش عرایضی دارم که سعی میکنم انشاءالله کوتاه آنها را بگویم.
یکی اشارهی به برخی از توفیقات شما است، [یعنی] آنچه از نظر من واقعاً توفیقاتی است که برای شما پیش آمده؛ غیر از این گزارشِ کارهای عملی و عملیّاتیای که آقایان گفتند و بعضیاش هم خیلی مهم است، آن نگاهی را که ما به توفیقات شما داریم عرض بکنیم. یک بخش هم چند توصیه است که میخواهم عرض بکنم.
یک توفیق دیگری که شما پیدا کردید، این سفرهای استانی است؛ این خیلی حادثهی درخشانی است، حادثهی مهمّی است. اینکه ۳۱ سفر در ۱۱ ماه انجام بگیرد به سرتاسر کشور، نقاط محروم، دورافتاده، صحنههای کمنظیری اتّفاق بیفتد و دیده بشود از همدلی صادقانهی با مردم و نظارت میدانی به مسائل گوناگون مردم، خیلی چیز مهمّی است، که من باز در توصیهها راجع به این، یک بار دیگر یک جملهای عرض خواهم کرد.
توفیق دیگری که شما داشتید، سرعت عمل شما است در قبال حوادث پیشبینینشده مثل سیل، مثل حوادثی که اتّفاق میافتد. این سرعت عمل خیلی چیز مهمّی است. اینکه یک جایی زلزله بشود، سیل بیاید، بلافاصله مسئولین خودشان را برسانند آنجا و بالای سر کار بِایستند و کار را سامان بدهند، این خیلی چیز باارزشی است. رئیسجمهور محترم از سفر خارجی(۸) برگشتند، بلافاصله رفتند کرمان سراغ سیلزدهها؛ یا وزیر محترم چند روز میرود بالای سر یک کاری میایستد؛ اینها مهم است. این یکی از توفیقات شما است که نشاندهندهی همدرد بودن دولت با مردم و در میدان بودنِ دولت است؛ این هم یک توفیق است. اینهایی که من عرض میکنم به عنوان توفیقات، فقط تمجید شما مورد نظر نیست؛ آنچه مورد نظر است این است که این رشته را از دست ندهید، این سبْک کار را مواظب باشید که از دست نرود؛ این را حفظ کنید.
توفیق دیگر، زدودن رقابتهای منفی از روابط بین قوا است؛ به نظر من این یکی از مسائل مهم است. اینکه دولت، مجلس و قوّهی قضائیّه دائماً با هم مناقشه داشته باشند و حرف و گفت و گله و شکایت داشته باشند، چیز بدی است، ذهن مردم را آشفته میکند. امروز احساس میشود که یک توافقی، یک همدلیای وجود دارد. البتّه این بخش، این کار، از جملهی چیزهایی است که هم دولت، هم مجلس، باید مراقبش باشند، باید حفظش کنند؛ این شکننده است. این از جمله چیزهایی است که خیلی در اختیار شما نیست، بتنهایی در اختیار شما یا مجلس نیست؛ افراد میآیند وسط و غوغاسازی و فتنهسازی میکنند. باید سعی کنید این همدلی را، همفکری را حفظ کنید؛ هم دولت مواظب باشد، هم مجلس مواظب باشد، هم قوّهی قضائیّه مواظب باشد؛ باید مراقبت کنید.
یک توفیق دیگرِ شما، جوانگرایی در مجموعهی اجرائی کشور است؛ این خیلی چیز خوبی است. این موجب میشود که حلقهی فرسودهی مدیران باز بشود، یک نَفَس تازهای به دستگاههای اجرائی کشور دمیده بشود؛ این خیلی چیز خوبی است، این را حفظ کنید. البتّه بنده میدانم و مشاهده میکنم، قبلاً هم که دائم اسم جوانها را میآوردیم، این را میدانستیم که جوانها هم در مواردی اشتباه میکنند؛ جوانها، هم در دولت، هم در مجلس اشتباهاتی دارند، یک خطاهایی هست امّا میارزد؛ اینکه بدنهی اجرائی یا تقنینی کشور با روح جوان اداره بشود، حفظ این معنا میارزد که حالا چهار تا خطایی هم در یک مواردی اتّفاق بیفتد. این خطاها بتدریج برطرف خواهد شد انشاءالله؛ مدیران قویِ خوبی تربیت خواهند شد. این هم یک توفیق دیگر.
یک توفیق دیگرِ این دولت این بود که جامعه را از حالت چشمانتظاری و نگاه به بیرون خارج کرد. از این حالت که همیشه منتظر باشیم ببینیم دیگران دربارهی ما چه میگویند، چه تصمیم میگیرند، چه کار میخواهند بکنند خارج شده؛ به ظرفیّتهای داخل کشور اهمّیّت داده شده، روی آنها تکیه شده، کار دارد میشود. اینکه حالا باید حتماً با فلان کشور ارتباط برقرار کنیم تا مشکلاتمان حل بشود یا فلان گره باید از فلان جا باز بشود تا مشکلات ما حل بشود، این خیلی برای کشور مضر است؛ این شرطی کردن حوادث کشور و در انتظار دیگران نگه داشتن، چیز بدی است که این الحمدلله در دولت شما به میزان زیادی کاسته شده.
یک توفیق دیگر شما این است که این دولت از فرافکنی و بهانهتراشی احتراز کرده و مسئولیّتپذیر بوده. ما در این مدّت از مسئولین محترم دولتی نشنفتیم که بگویند: «نمیگذارند کار کنیم، اختیار نداریم، اختیارات دست ما نیست»؛ از این حرفها نشنفتیم از شما. مسئولیّتپذیری خیلی چیز خوبی است؛ میگوید «ما هستیم، باید کار کنیم و کار هم میکنیم»؛ این نقطهی مثبت بسیار مهمّی است.
یک نکتهی دیگر هم [این است که] در زمینهی سیاست خارجی و همچنین در زمینهی فرهنگ، رویکردهای خوبی دیده میشود؛ حالا این رویکردها، بخصوص در زمینههای فرهنگی، تا به عملیّات منتهی بشود یک مقداری فاصله دارد امّا همین رویکردها، رویکردهای خوبی است؛ اینها را بایستی دنبال کرد که یکی از توفیقات شما است.
برجسته شدن شعارهای انقلاب، شعارهای اسلام، مثل عدالتطلبی، مثل پرهیز از اشرافیگری، حمایت از مستضعفان، استکبارستیزی که اینها شعارهای اصلی انقلاب است؛ اینها در زبانها برجستهتر شده، واضحتر شده، و این خیلی چیز خوبی است؛ اینها را ادامه بدهید. این توفیقات را سعی کنید ادامه بدهید که حالا من در توصیهها، یک مقداری بیشتر عرض خواهم کرد. بالاخره کار مداوم در همهی بخشها [لازم است]. این مربوط به آن بخش اوّل یعنی بخش توفیقات شما.
امّا توصیهها؛ من چند توصیه دارم. توصیهی اوّل، که من به اغلب دولتهایی که این چندساله تشکیل شده این توصیه را کردم [این است]: شکر کنید خدا را که نعمت خدمت به مردم را به شما داده. اینکه شما در جایگاهی هستید که میتوانید به این مردم خوب، به این مردم مؤمن، به این کشور اسلامی خدمت بکنید، دادن این امکان به شما نعمت خیلی بزرگی است؛ این نعمت را شکر کنید.
شکر این نعمت هم در درجهی اوّل این است که ارتباطتان را با خدا تقویت کنید؛ با دعا، با توسّل، با توجّه؛ منقطع نشوید. سعی کنید به بهانهی کار زیاد و گرفتاری زیاد ــ که واقعاً هم وجود دارد ــ به آن بخش ارتباط با خدا، مسئلهی نماز خوب، مسئلهی تنفّل،(۹) مسئلهی تلاوت قرآن و امثال اینها ضربه نخورد؛ یکی از شکرهای لازم این است. یکی هم تلاش جهادی برای مردم است، که خب الحمدلله مشغولید؛ این تلاش جهادی را ادامه بدهید. توصیهی اوّل ما این است: شکر نعمت.
توصیهی دوّم من این است که کار را ــ یعنی همین کارهایی را که دارید میکنید ــ با نیّت [برای] خدا انجام بدهید. کار نمایشی ــ که مردم بدانند، مردم ببینند، مردم از ما تعریف کنند ــ کار را بیبرکت میکند. کار را وقتی با اخلاص انجام دادید، فَمَن کانَ یَرجوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلیَعمَل عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشرِک بِعِبادَةِ رَبِّهِ اَحَدًا؛(۱۰) کسی را با خدا شریک نکنید، کار را برای خدا انجام بدهید. خب خدمت به مردم کاری است که مورد رضای الهی است، بگویید پروردگارا! من برای اینکه رضای تو را جلب کنم، این کار را که خدمت به مردم باشد انجام میدهم. کار را با اخلاص انجام بدهید، این به کارتان برکت میدهد.
و البتّه این اخلاص که گفتیم، منافات ندارد با اینکه به مردم اطّلاعرسانی کنید؛ اطّلاعرسانی منافات با اخلاص ندارد. روایت هم داریم که اینکه کسی دوست بدارد که مردم بدانند کار خوبی انجام میدهد، اشکالی ندارد ــ روایت معتبر داریم (۱۱) در این زمینه ــ به مردم باید اطّلاعرسانی کنید. امید مردم و اعتمادشان با این اطّلاعرسانی افزایش پیدا میکند. امّا [کار] برای خدا باشد.
توصیهی سوّم، همین مسئلهی رفتن به میان مردم است؛ این را از دست ندهید. بعضیها جَوسازی میکنند و یک اسمهایی رویش میگذارند که حالا بنده نمیخواهم تکرار کنم؛ اسیر این جوسازیها نشوید؛ بروید با مردم روبهرو بشوید، حرف مردم را بشنوید، حلم به خرج بدهید. گاهی انسان خسته میشود ــ این جزو تجربههای خود بنده هم هست ــ گاهی انسان واقعاً خسته میشود امّا تحمّل کنید، صبر کنید. این حضور بیواسطه و پُرحجم آقای رئیسجمهور در میان مردم خیلی برکات دارد، آثار خیلی خوبی دارد؛ همچنین مسئولان دیگر دولت.
البتّه شما [دولتتان را] میگویید «دولت مردمی»؛ دولت مردمی فقط به این نیست که بروید میان مردم؛ این کار لازم است امّا کافی نیست؛ باید بتوانید مشارکت مردم را در کارهای گوناگون و بخشهای گوناگون جلب کنید. من قبلاً هم یک وقتی گفتهام این را، ظاهراً در جمع شما شاید گفتم(۱۲) که بنشینید کیفیّت جلب مشارکت مردم را برنامهریزی کنید، تعریف کنید که چه جور میشود مشارکت مردم را جلب کرد؛ چه در زمینههای مالی و اقتصادی، چه در زمینههای سیاسی، چگونه میشود از فکر مردم و از نظر مردم استفاده کرد در بخشهای مختلف. این برنامهریزی میخواهد. در این نامههای گوناگونی که از طریق ارتباط مردمی یا غیر آن به ما میرسد، گاهی یک پیشنهادهایی هست که انسان میبیند پیشنهادهای بسیار خوبی است؛ یک آدمی که اصلاً نمیشناسیم چه کسی است، در یک موردی یک پیشنهادی دارد، یک نظری دارد، این نظر را میدهد، گاهی بسیار کارگشا است. [ببینید] چگونه میتوانیم از اینها استفاده کنیم.
توصیهی بعدی ما مسئلهی عمل به وعدهها است؛ این را یک فریضه بدانید، مثل نماز. اگر یک کاری را شک دارید که میشود کرد یا نمیشود کرد، حتماً وعده ندهید؛ آن چیزی را وعده بدهید که میدانید میتوانید انجام بدهید، و حتماً انجام بدهید. همچنان که رفتن در میان مردم و کار کردنِ برای مردم امید ایجاد میکند، اعتماد ایجاد میکند، عمل نکردن به وعده درست نقطهی مقابل [آن] است: مردم را ناامید میکند، حتّی نسبت به زحماتی هم که در جای دیگر شما میکشید مردم را مردّد میکند؛ یک چیزی را شما وعده بدهید که این کار را ما در این شهر شما، در این محلّ شما انجام میدهیم و بعد به نتیجه نرسد، نتوانید انجام بدهید و انجام ندهید. یک موارد اضطراری ممکن است پیش بیاید، در این موارد بروید برای مردم توضیح بدهید که مردم بدانند، امّا بنا را بر این نگذارید که ما انجام نمیدهیم، برای مردم توضیح میدهیم؛ این، اصل نیست؛ اصل، انجام دادن وعده است، تحقّق این وعده است که این باید حتماً اتّفاق بیفتد و انجام بگیرد. خب ما هم میدانیم، خود شما هم میدانید که یک جبههی وسیعِ دشمن در مجموعهی استکبار و دنبالههای استکبار و مانند اینها وجود دارد در مقابل نظام جمهوری اسلامی و فعلاً در مقابل شما که در رأس کار اجرائی قرار دارید؛ اینها از کوچکترین تخلّف وعدهی شما استفاده میکنند، بنا میکنند تبلیغات پُرحجم. بلد هم هستند که چه جوری تبلیغ کنند و به اعتماد مردم لطمه میزنند، به همکاری مردم با شما لطمه میزنند. بنابراین، وعدهی غیر عملی ندهید، و وعدههایی را که میدهید حتماً عمل بکنید.
توصیهی بعدی: مراقب باشید کارهای روزمرّه شما را غرق نکند در خودش! یک طرح کلّی عملیّاتی برای مجموعهی مسائل کشور در مقابل دولت باید وجود داشته باشد ــ لابد وجود دارد ــ کار را بر اساس طرح پیش ببرید، بر اساس نقشهی کلّی پیش ببرید، جوری کنید که مخالفین شما نتوانند بگویند دولت طرح کلّی ندارد؛ یعنی واقعاً یک طرح کلّی روشنی که قابل توضیح برای مردم هم باشد، در مقابل شما باید وجود داشته باشد در زمینهی مسائل کلان کشور و بر اساس آن طرح پیش بروید. اگر این شد، آن وقت این کارهای روزمرّهای هم که پیش میآید، در جای خود قرار خواهد گرفت. اینکه ما میگوییم «غرق در کارهای روزمرّه نشوید»، معنایش این نیست که اگر چنانچه قضیّهی آبادان(۱۳) پیش آمد، سراغش نروید؛ نه، باید بروید؛ حتماً باید بروید در مسئلهی سیل و مسائل گوناگون دیگر، حتماً باید خودتان را به این کارهای دفعی و پیشبینینشده برسانید امّا اینها شما را در خودش غرق نکند. کار را با برنامه انجام بدهید، و عطفِ توجّه(۱۴) عمدهی شما به همین برنامهی کلان و نقشهی جامع باشد. این هم یک مسئله.
توصیهی بعدی ما این است که اولویّتها را رعایت کنید؛ بالاخره توان دولت محدود است، به همه کار که نمیشود رسید؛ بایستی ببینیم کارهای اولویّتدار کدام است. حالا «اولویّت» یعنی چه؟ اولویّت را هم بین سرفصلهای اساسی ــ مثلاً فرض کنید که ما یک سرفصل داریم به عنوان اقتصاد، یک سرفصل داریم به عنوان علم، یک سرفصل داریم به عنوان امنیّت، یک سرفصل داریم به عنوان آسیبهای اجتماعی، یک سرفصل داریم به عنوان فرهنگ؛ اینها سرفصلهای اصلی است ــ پیدا کنید؛ که حالا به نظر بنده فعلاً اولویّت، اقتصاد است. نه اینکه به بقیّهی کارها نباید رسید؛ چرا، به همهی کارها باید رسید امّا عطفِ توجّه عمده باید به سوی مسائل اقتصاد باشد که حالا عرض خواهم کرد.
خب، بعد که در سرفصلها اولویّت معیّن شد، در همان مواردی هم که در زیرمجموعهی هر سرفصلی هست، باز اولویّتهایی وجود دارد؛ مثلاً در باب اقتصاد اولویّت چیست؟ در باب فرهنگ اولویّت چیست؟ در همهی اینها باید اولویّتها را رعایت کنیم. البتّه عرض کردم که به نظر من امروز مسئلهی اصلی و مسئلهی اولویّتدار، مسئلهی اقتصاد است. [البتّه] این مال امروز است؛ تا کی؟ نمیدانیم؛ تا یک برههای. به مسئلهی اقتصاد جدّاً باید برسید؛ البتّه با پیوست فرهنگی؛ یعنی هر کار اقتصادیای که انجام میدهید، حتماً پیوست فرهنگی همراهش باید باشد که این جزو چیزهای لازم است. حالا فرض کنید که مسئلهی دیپلماسی و مسئلهی فرهنگ و مسائل دیگر هم هست که بایستی آنها را [هم] انجام بدهید.
حالا در مسئلهی اقتصاد دو سه نکته در زیر این مجموعه وجود دارد که عرض میکنم:
یک مسئله این است که مجموعهی مدیران اصلی اقتصاد کشور باید منسجم عمل کنند. این البتّه در بیانات آقای رئیسجمهور بود که ما مینشینیم و اگر هم اختلافنظر هست، به یک نقطهای میرسیم، همه آن نقطه را دنبال میکنیم. من میخواهم روی همین تأکید کنم. یک مواردی خلاف این مشاهده میشود؛ حتماً سعی کنید که در زمینهی مسائل گوناگون اقتصادی به نظر واحد برسید. اگر به نظر واحد هم نرسیدید، آن نظری را که رجحان پیدا میکند، دیگران هم همان نظر را تقویت کنند؛ این نباشد که یکی از مسئولین اقتصادی ــ حالا چه مسئولین ستادی اقتصادی، چه مسئولین اجرائی اقتصادی ــ یک حرف بزند، یکی یک حرف دیگر بزند؛ فرض کنید مثلاً در مسئلهی حذف ارز ترجیحی کسی یک جور بگوید، کسی یک جور دیگر بگوید؛ این نمیشود؛ باید همه یک حرف بزنند، همه یک منطق را دنبال بکنند.
دوّم اینکه همان طور که گفتیم، در خود اقتصاد اولویّتها مشخص بشود که حالا من بعداً یک اشارهای میکنم.
سوّم در باب مسائل اقتصاد این است که خب در اقتصاد چند نقطهی اساسی وجود دارد، روی اینها تمرکز بشود. خود رئیسجمهور محترم روی این نقاط اصلی ــ که حالا عرض میکنم ــ تکیه کنند، سؤال کنند و گزارش بخواهند، تا پیشرفتها را مشاهده کنند. مثلاً فرض کنید شاخصهای اساسی؛ مثل اندازهی تورّم و رشد تورّم ــ حالا من به جای کلمهی نرخ، نرخ تورّم، کلمهی اندازه را به کار میبرم ــ این باید جزو مسائلی باشد که همیشه جلوی چشم باشد. یا رشد اقتصادی؛ که حالا در سیاستها برای مسئلهی رشد اقتصادی یک اندازهای معیّن شده؛ ما روی آن عدد هشت تکیه میکنیم. خب حالا این باید به طور دائم مورد مراقبت باشد. یا مسئلهی رشد سرمایهگذاری؛ ما از لحاظ سرمایهگذاری واقعاً عقبیم؛ واقعاً عقبیم. مشکلات فراوانی بر اثر عدم اعتنا و اهتمام به سرمایهگذاری به وجود آمده، عمدتاً در بخش صنعت، در بخش کشاورزی هم همین جور. یا رشد اشتغال، یا رشد درآمد سرانه، یا کاهش فاصلهی طبقاتی. از چیزهای بسیار مهم که حالا در گزارشهای شما بود که این فاصله کاهش پیدا کرده ــ با نشانهی ضریب جینی ــ این باید دنبال بشود، باید تعقیب بشود، این باید روزانه مورد توجّه قرار بگیرد. اگر چنانچه این سرفصلها، این شاخصهای عمده به طور دقیق و پیدرپی و مستمر مورد توجّه قرار نگیرد، مغفولٌعنه خواهد ماند؛ یک وقت آدم نگاه میکند میبیند که در زمینهی تورّم یا فرض کنید که در زمینهی سرمایهگذاری و غیره باز عقب افتادیم. این هم یک موضوع.
یک مسئلهی دیگر، مسئلهی تولید است که آقایان هم اشاره کردید، بنده هم سالها است اشاره میکنم. عمدهترین سرفصل اقتصادی ما برای پیشرفت اقتصاد مسئلهی تولید است. یعنی حقیقتاً بهبود معیشت مردم، مسئلهی اشتغال، مسئلهی قدرت خرید، مسائل گوناگون دیگر اقتصادی، وابستهی به تولید داخلی است که باید به آن خیلی اهمّیّت داد. واقعاً با هر چیزی که تولید را تضعیف میکند باید مقابله کنید. با هر چیزی که تولید داخلی را به زانو درمیآورد و شکست میدهد، باید با جدّیّت مقابله کرد؛ قاطعانه بایستی مبارزه کنید؛ چه در صنعت، چه در کشاورزی.
در مسئلهی کشاورزی، مسئلهی امنیّت غذائی خیلی اهمّیّت دارد. حالا اوضاع امروز دنیا را نگاه کنید؛ یک گوشهی دنیا یک جنگی اتّفاق افتاده(۱۵) و مسئلهی امنیّت غذائی برای همهی دنیا مطرح شده؛ یعنی مسئلهی امنیّت غذائی این قدر مهم است. ما که راجع به خودکفائی گندم، خودکفائی ذرّت، خودکفائی نهادههای دامی همیشه تأکید میکردیم، بعضیها بودند به عنوان متخصّص، به عنوان کارشناس که میگفتند باید رفت دنبال صنعت؛ خب بله، ما که با صنعت مخالف نیستیم، ما بیشتر از بعضیهای دیگر دنبال این بودیم که صنعت کشور پیش برود، منتها مسئلهی امنیّت غذائی مسئلهی درجهی یک است؛ نباید از آن غلفت کرد. و ببینید امروز در دنیا دیگر کاملاً واضح است که چقدر مهم است.
در تولید صنعتی و بخش صنعت، یک مشکل بزرگ ــ که من حالا در آن نمایشگاه(۱۶) هم که این [گزارش عملکردها] را نگاه میکردیم، به دوستانی که بودند گفتم ــ کمبود «سرمایه در گردش» است؛ [از این مشکل] شکایت میکنند؛ این به عهدهی بانکها است. بانکها بایستی نگذارند که واحدهای تولیدی از لحاظ سرمایه در گردش دچار مضیقه بشوند. خب حالا یک سختگیریهایی بانک مرکزی بجا، بموقع، بمورد [میکند که] این سختگیریهایی که در مورد تراز و ترازنامه و مانند اینها میکنند درست است، اینها بجا است و این محدودیّتها برای بانکها لازم است، منتها این محدودیّتها را بکشانید به سمت کارهای غیر مولّد بانکها. خب میبینید دیگر؛ بانکها کارهایی دارند که غیر مولّد است ــ زمین بخر، سکّه بخر ــ از این کارها زیاد دارند؛ بنگاهداری بانکها. این محدودیّتها را بکشانید به آن سمت. مراقبت کنید که تسهیلات بانکی نسبت به واحدهای تولیدی ضربه نبیند؛ واحدهای تولیدی متکّی به همین تسهیلات بانکی هستند. این هم یک مسئله.
عرض کردیم که در برنامههای اقتصادی اولویّتهایی وجود دارد، بعضی را گفتیم؛ مثلاً بخش مسکن یکی از اولویّتها است. مسکن خیلی مسئلهی مهمّی است. اوّلاً خود حرکت در بخش مسکن، ایجاد اشتغال میکند؛ خود ورود در قضیّهی مسکن، برای یک تعداد زیادی از افرادی که کارشناس این مسائل هستند شغل ایجاد میکند. ثانیاً در مسئلهی مسکن، ما وابستگی نداریم به خارج؛ زمینش مال خودمان است، مصالحش مال خودمان است، طرّاحی اینها مال خودمان است. بنابراین، به مسئلهی مسکن باید رسید. ما در قضیّهی مسکن خیلی عقبیم، نتایجش را هم دارید میبینید: قیمت خانه و اجارهی خانه سرسامآور است، مردم واقعاً در زحمتند. یکی از اولویّتهای قطعی در مسائل اقتصادی، بخش مسکن است.
در بخش انرژی، این پتروپالایشگاهها که از زمان دولت قبل هم بنده مکرّر تأکید میکردم،(۱۷) یکی از این کارهای مهم است که حالا البتّه اطّلاع دارم شما مشغول شدهاید، لکن دنبال کنید مسئلهی اینها را؛ مهم است.
در بخش معدن ــ که ما در بخش معدن هم خیلی عقبیم ــ این زنجیرهی ارزش افزودهی معدن را تکمیل کنید. در یک مواردی برای بنده گزارشهای گوناگونی در سالهای مختلف میآمده که من به دولتها ارجاع میکردم، به مسئولین ارجاع میکردم، [منتها] واقعاً کار درست و حسابی در زمینهی معدن نشده؛ باید کار بشود. ما بهترین معادن را و متنوّعترین معادن را داریم؛ معدنها یا دستنخورده باقی مانده یا به شکل خام صادر شده؛ دیگران سنگ را از اینجا برداشتند بردند و روی آن کار کردند، همان سنگ را با چند برابر قیمت آوردهاند اینجا فروختهاند به ما! سنگهایی که در بعضی ساختمانها استفاده میشود، گاهی همان سنگهایی است که از اینجا ــ مثلاً فرض کنید از معادن سنگ کرمان که خب فوقالعاده است ــ این را برداشتند بردند ایتالیا، روی آن کار کردند، فراوری کردند، درست کردند، باز همان را ما رفتهایم با چندین برابر قیمت خریدهایم آوردهایم در ساختمانهایمان استفاده کردهایم. مسئلهی معدن هم یکی از اولویّتها است.
آن وقت در بخش حمل و نقل، همان تکمیل مسیرهای حیاتی از قبیل مسیرهای ترانزیتی ــ همین بحث شمال و جنوب و شرق و غربی که مطرح است ــ خیلی مهم است. جایگاه کشور ما از سابق و از قدیم گفته میشد که یک جایگاهِ ارتباطیِ استثنائی است؛ هم از لحاظ ارتباط شمال و جنوب، هم از لحاظ ارتباط شرق و غرب، واقعاً یک جایگاه استثنائی است؛ یعنی در نقشهی دنیا که انسان نگاه میکند، کشور ما از این جهت جزو جاهای کمنظیر است. بنابراین، هم راههای ارتباطی ترانزیتی، هم راههای ارتباطی برای ارتباطات داخلی و حمل و نقل داخلی؛ این هم یکی از چیزهای مهم است.
یکی دیگر از مسائل مهمّ اولویّتهای بخش اقتصاد، همین مسئلهی دریا است که ایشان(۱۸) هم بیان کردند. من چند سال است که راجع به مسئلهی دریا تأکید میکنم؛ خب، یک حرکتهای کوچکی هم انجام گرفته امّا آن کاری که باید بشود نه [نشده]. دریا خیلی مهم است؛ خود دریا، آب دریا، محصولات دریایی، بنادر موجود، مناطق مسکونیای که اطراف دریا میشود به وجود آورد، یک منبع ثروت فوقالعاده است برای کشور. ما، هم در شمال دریا داریم، هم در جنوب دریاهای آزاد داریم که این یکی از امتیازات بزرگ کشور ما است؛ ما باید از این، حدّاکثر استفاده را بکنیم.
به طور خلاصه اگر بخواهم عرض کنم، توصیهی من در زمینهی مسائل اقتصادی و غیر اقتصادی این است که نگذارید ظرفیّتهای طبیعی و انسانیِ عظیمی که در کشور هست هرز برود؛ نگذارید. آقای مخبر درست میگویند که ما مواردی داریم که هر کدام بتنهایی میتوانند مملکت را اداره کنند؛ واقعاً اینها جزو آن ثروتهای عظیم ملّی ما است، نگذارید اینها هرز برود.
یکی از چیزهایی که من همیشه سفارش میکنم این است که نگذارید کار نصفهکاره بماند. ما خیلی از اوقات وقتی که به هیجان میآییم و به شوق میآییم و مانند اینها، یک کاری را با شوق و علاقه شروع میکنیم، چند قدم میرویم، بعد بتدریج سست میشویم و کار [روی] زمین میماند؛ از این بترسید و نگذارید کارها نصفهکاره بماند. البتّه بعضی از مشکلات، ناشی از تراکم مشکلات گذشته است که متراکم شده؛ این مشکلات را برطرف کردن؛ سخت و زمانطلب است، صبر کنید؛ صبر و استقامت داشته باشید. انشاءالله با یک حرکت جهادی همهی اینها را انجام بدهید و خلاصه اگر این حرکتهایی که عرض شد انجام بگیرد، ثابت خواهد شد که دولت سیزدهم، یک دولت کاملاً کارآمد و فعّال و برطرفکنندهی مشکلات زندگی مردم خواهد بود؛ هم خدا را راضی میکنید، هم مردم را انشاءالله راضی میکنید.
حالا این اجمالی بود از آنچه لازم بود عرض بکنیم. انشاءالله خداوند متعال به شماها توفیق بدهد؛ من شماها را دعا میکنم؛ همیشه دعا میکنم. انشاءالله خداوند روح مطهّر امام بزرگوارمان را، ارواح مطهّر شهدای عزیزمان را از شما، از ما راضی کند، و ما را موّفق بدارد که بتوانیم به وظایفمان در قبال اینها و در قبال مردم عزیزمان به بهترین وجهی عمل کنیم.
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته
(۱ در ابتدای این دیدار ــ که به مناسبت هفتهی دولت برگزار شد ــ حجّتالاسلام والمسلمین سیّدابراهیم رئیسی (رئیس جمهور) و آقایان دکتر محمّد مخبر (معاون اوّل)، سیّدصولت مرتضوی (معاون اجرائی رئیسجمهور)، سیّدمسعود میرکاظمی (رئیس سازمان برنامه و بودجه) و علیاکبرمحرابیان (وزیر نیرو) گزارشهایی ارائه کردند.
۱۱) کافی، جلد ۲، ص۲۹۷
(۱۲ بیانات در نخستین دیدار رئیسجمهور و اعضای هیئت دولت سیزدهم (۱۴۰۰/۶/۶)
لیز تراس نخستوزیر انگلیس شد
به نقل از اسکای نیوز، در رای گیری حزب محافظه کار برای تعیین نخست وزیر جدید بریتانیا از ۱۷۲۴۳۷ نماینده انتخاباتی حزب محافظهکار در این باره سوال شد که ۸۲.۶ درصد آنها موفق شدند آرای خود را در بازه زمانی مشخص شده ثبت کنند و بر اساس آن، لیز تراس ۸۱۳۲۶ رای و ریشی سوناک ۶۰۳۹۹ رای را کسب کردند و به این ترتیب لیز تراس جانشین بوریس جانسون به عنوان نخست وزیر انگلستان، ولز، ایرلند شمالی و اسکاتلند به عنوان بریتانیا خواهد بود.
این نخستوزیر جدید انگلیس وارث اقتصادی خواهد بود که تورم آن به بالاترین حد خود در ۴۰ سال گذشته رسیده است. قرار است بوریس جانسون، نخستوزیر در حال کنارهگیری انگلیس فردا در سخنرانی وداع خود خواستار حمایت حزب محافظهکارش از تراس شود.
تراس که در دولت جانسون به عنوان وزیر خارجه خدمت کرد، قول داده که در عرض یک هفته پس از تصدی مسئولیت، کمکهای بیشتری را برای حفاظت از مصرفکنندگان در برابر تورم اعلام کند. لیز تراس یکی از وفادارترین سیاستمداران نزدیک به جانسون است و انتظار میرود سیاستهای او را ادامه دهد.
بخشهای صنعتی انگلیس به طور فزایندهای خوشبین هستند که نخستوزیر جدید از طرحهایی حمایت کند که جلوی افزایش حداکثر قیمت گاز و برق را که هر سه ماه یک بار تعیین میشود، بگیرد. تراس قصد دارد تا پیشنهاد کاهش مالیات تا سقف ۳۰ میلیارد پوند را از طریق بودجه اضطراری در اواخر این ماه ارائه دهد.
لیز تراس ۴۷ ساله متولد آکسفورد است. او گفته پدر و مادرش (که استاد ریاضی و پرستار بودند) از حزب کارگر هم چپگراتر بودند.
او که در مدارس دولتی درس خوانده، در نوجوانی عضو حزب لیبرال دموکرات بود و در کنفرانس سالانه این حزب در سال ۱۹۹۴ در حمایت از حذف سلطنت سخنرانی کرد. تراس از دانشگاه آکسفورد لیسانس «فلسفه، سیاست و اقتصاد» گرفت. پس از فارغالتحصیلی برای چند شرکت، از جمله شل، به عنوان حسابدار کار کرد و مدتی هم قائممقام یک اندیشکده راستگرا بود.
لیز تراس در دانشگاه از نظر سیاسی فعال بود و در همان دوران به حزب محافظهکار پیوست. در انتخابات پارلمانی سالهای ۲۰۰۱ و ۲۰۰۵ نامزد شد، ولی شکست خورد. تا آنکه در سال ۲۰۱۰ با حمایت دیوید کامرون به عنوان نامزد این حزب در حوزه انتخابیهای بسیار محافظهکار برگزیده شد و توانست وارد مجلس شود.
دو سال بعد به عنوان معاون وزیر آموزش، اولین سمت دولتیاش را گرفت و سال ۲۰۱۴ به عنوان وزیر کشاورزی و محیط زیست به عضویت کابینه درآمد. در این هشت سال او وزیر دادگستری، قائممقام وزیر دارایی و وزیر تجارت بینالمللی هم بود و سال ۲۰۲۱ به مقام وزیر خارجه ارتقا پیدا کرد.
تراس در دوران پیش از همهپرسی ۲۰۱۶ طرفدار ماندن بریتانیا در اتحادیه اروپا بود و میگفت بریگزیت باعث کاهش تجارت، سرمایهگذاری و فرصتهای شغلی میشود. اما پس از پیروزی طرفداران خروج در رفراندوم، او نظرش را تغییر داد و کمکم به یکی از سرسختترین هواداران خروج از این اتحادیه تبدیل شد.
روز سهشنبه، این پیروز رقابت حزبی محافظهکاران انگلیس به اسکاتلند و نزد الیزابت دوم میرود و او از تراس میخواهد تا دولت تشکیل دهد. لیز تراس چهارمین نخستوزیر محافظهکار انگلیس از زمان انتخابات ۲۰۱۵ میشود.
«لیز تراس»؛ طنابی بر دست و پای انگلستان/ سیاستمداری که مردم نمیخواستند نخستوزیر شود
اعضای حزب محافظهکار پارلمان انگلستان، لیز تراس را به عنوان رئیس این حزب و نخستوزیر آتی این کشور انتخاب کردند. او باید آماده باشد تا کشوری را تحت هدایت بگیرد که با رکود، بحران گرانی و هزینه معیشت و همچنین ناآرامیهای صنعت مواجه است.
تراس متولد سال 1975 میلادی در شهر آکسفورد است. پدرش پروفسور ریاضی و مادرش پرستار بوده است. آنها زمانی که تراس چهارساله بود راهی اسکاتلند و گفته میشود که او نقش "مارگارت تاچر" نخست وزیر اسبق انگلیس را در تاتر دبستان بازی کرده است.
تراس پس از اتمام دانشگاه به عنوان حسابدار در شرکت شل فعالیت داشت اما در رویای ورود به پارلمان و ادامه فعالیتهای سیاسی بهسر میبرد. او شانس خود را در انتخابات پارلمانی سالهای 2001 و 2005 برای کسب کرسی حوزه "همزوورث و کلدرولی" آزمود اما در هیچکدام پیروز نشد. تراس در سال 2006 به عضویت شورای شهر منطقه گرینویچ لندن درآمد و از دو سال بعد هم به عنوان معاون اندیشکده دست راستی ریفورم انتخاب شد.
او سال 2010 که دیوید کامرون رهبر وقت حزب محافظهکار در انتخابات پارلمانی پیروز شد، با کسب 13 هزار و 140 رای کرسی منطقه نورفولک جنوب غربی را به دست آورد و به این ترتیب به پارلمان راه یافت.سال 2012، یعنی تنها دو سال پس از ورود تراس به پارلمان، او به عنوان معاون وزیر آموزش منصوب شد و چهار سال بعد سکان وزارت دادگستری را در دولت "ترزا می" دست گرفت.
سال 2019، بعد از آنکه ترزا می از سمت نخستوزیری استعفا کرد لیز تراس از تلاش بوریس جانسون برای رهبری حزب محافظهکار حمایت کرد. جانسون هم بعد از نخستوزیر شدن، تراس را به عنوان وزیر تجارت بینالملل انتخاب کرد. سرانجام، سال 2021، در تغییراتی که جانسون در کابینه اعمال کرد سمت لیز تراس به وزیر امور خارجه ارتقا یافت.
او روز 10 جولای 2022 اعلام کرد که قصد دارد در انتخابات برای ریاست حزب محافظهکار انگلیس و جانشینی بوریس جانسون نامزد شود. بعد از پنج دور رأیگیری، او و ریشی سوناک دو نامزدی بودند که با یکدیگر برای سکونت در خانه شماره 10 داونینگ استریت لندن رقابت کردند و حالا او بعد از مارگارت تاچر و ترزا می، سومین نخستوزیر زن تاریخ انگلستان است.
لیز تراس در همه دوران فعالیتش در سیاست تلاش کرده خودش را فردی شبیه مارگارت تاچر نشان دهد. ماتیو جانسون، استاد علوم سیاسی در دانشگاه نورثامبریا به روزنامه ایندیپندنت میگوید: "فکر میکنم هر کسی که توجهی به سیاست داشته باشد میتواند ببیند تراس سعی میکند چهرهای شبیه تاچر از خودش به نمایش بگذارد. روشن است که معتقد است این بهترین راهبردش برای برنده شدن در رقابت برای ریاست حزب محافظهکار است."
با این حال، آنچه مشخص است این است که تراس تفاوتهای بارزی با مارگارت تاچر دارد. جانسون میگوید: "تاچر صاحب دیدگاههای سیاسی روشن و منسجمی بود و از تواناییهای فکری و سیاسیای برخوردار بود که نتیجهاش تدوین سیاستهای مشخصی بود که مسیر کشور طی 30 تا 40 سال بعد را روشن کرد."
او اضافه میکند: "لیز تراس، نه از توانایی فکری لازم برای داشتن چنان دیدگاهی برخوردار است و نه استعداد سیاسی لازم برای رقم زدن چنان واقعیتهایی را دارد. میتوانم این را بگویم که او هرگز از آن حمایتهای سیاسی گسترده [مانند تاچر] هم برخوردار نیست."
به نوشته ایندیپندنت، حتی در خطمشی خارجی هم که به نظر میرسد این دو زن هر دو جنگطلب باشند، با همدیگر تفاوتهایی دارند. تاچر به دلیل کمک به پایان یافتن جنگ سرد مشهور است و زمانی اعلام کرده بود که میخاییل گورباچف، رهبر اتحاد شوروی، "مردی است که میتوان با او معامله کرد."
اما در مورد تراس برعکس است و گاهی به نظر میآید از مسیر او خارج میشود و به کشمکش کنونی بین اوکراین و روسیه دامن میزند. او در ماه فوریه، در پاسخ به این پرسش که آیا شهروندان بریتانیا باید داوطلبانه در این جنگ شرکت کنند، گفت که از چنین داوطلبانی "100 درصد" حمایت میکند- حرفی که روسای ارتش به او گفتند آن را پس بگیرد؛ زیرا نگران بودند مبادا به برخورد مستقیمتر بین بریتانیا و روسیه منجر شود.
از طرف دیگر، لیز تراس در شرایطی قدرت را در دست خواهد گرفت که انگلیس در سالهای گذشته از بحرانی به بحران دیگر هدایت شده و در حال حاضر هم درگیر یکی از بدترین معضلات خود به سر میبرد. به تازگی، صندوق بینالمللی پول گزارش داد تاثیر بحران انرژی بر خانوارهای بریتانیایی سختتر از مردم سایر کشورهای غرب اروپا بوده است.
همچنین بنابر اعلام دفتر آمار ملی بهای گاز طبیعی در انگلیس در ماه جولای سال جاری میلادی 96درصد افزایش داشت و درهمین حال بهای برق نیز با 54 درصد افزایش روبرو شد. بنابر تحلیلهای صورت گرفته توسط دویچه بانک (Deutsche Bank)، تورم سالانه قیمت مصرف کننده گاز و برق در انگلیس در سال جاری میلادی به طور متوسط حدود 80 درصد افزایش داشت درحالی که میزان تورم در 19 کشور عضو منطقه پول مشترک یورو دارای میانگین رشد 40 درصدی است.
برای روشن شدن اینکه آیا لیز تراس تا چه اندازه از پس حل این مشکلات برخواهد آمد باید منتظر گذشت زمان بود. با این حال، مشکلات پیچیدهای که انگلیس در حال حاضر با آنها مواجه است، احتمال اینکه او نتواند کاری از پیش ببرد، بسیار بالاست؛ مخصوصا که خانم نخست وزیر، شخصیت متزلزلی در سیاست این کشور دارد.
ثواب فوق العاده کمک به زائران أباعبدالله
هشَامُ بْنُ سَالِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع:.. قُلْتُ: فَمَا لِمَنْ یجَهِّزَ إِلَیهِ وَ لَمْ یخْرُجْ لَعَلَّهُ تُصِیبُهُ لِقِلَّةِ نَصِیبِهِ قَالَ: یعْطِیهِ اللَّهُ بِکلِّ دِرْهَمٍ أَنْفَقَهُ- مِثْلَ أُحُدٍ مِنَ الْحَسَنَاتِ وَ یخْلِفُ عَلَیهِ أَضْعَافَ مَا أَنْفَقَهُ وَ یصْرَفُ عَنْهُ مِنَ الْبَلَاءِ مِمَّا قَدْ نَزَلَ لِیصِیبَهُ وَ یدْفَعُ عَنْهُ وَ یحْفَظُ فِی مَالِهِ.
هشام بن سالم: از امام صادق علیه السلام پرسیدم: کسی که خودش به واسطۀ بیماری یا مشکلی نتواند به زیارت امام حسین علیه السلام برود و در عوض شخصی دیگر را روانه کند (هزینه هایش را بدهد)، چه اجری دارد؟
۱. به ازای هر درهمی که خرج کند، خداوند همانند کوه اُحد برایش حسنه می نویسد.
۲. چندین برابر آنچه هزینه کرده را در همین دنیا به او برمی گرداند!
۳. بلاهایی را که فرود آمده تا به او برسد، از او می گردانَد و از وی دور می کند و مالش حفظ می شود.
ابن قولویه، کامل الزیارت، ص ۱۲۹
نگاهی به نقش جوانان بنیهاشم در قیام امام حسین علیه السلام
در میان یاران باوفای امامحسین(ع) که به فیض شهادت نائل شدند، هفده یا هجده جوان مؤمن، دلاور و استوار حضور داشتند که از خاندان گرامی آنحضرت(ع) و نسل ابوطالب(ع)ـعموی ارجمند رسولخدا(ص) و پدر گرامی امیرالمؤمنین(ع)ـ به شمار میرفتند.
جوانانی که طبق روایت امامرضا(ع) «بینظیر» بودند و مطابق با حدیث امامصادق(ع): «برای خدا نصیحت و شکیبایی کردند، و خداوند بهترین پاداش صابران را به آنان عطا فرمود».[۱] جوانان بنیهاشم در نبرد روز عاشورا با رجزخوانی حماسی بدون اعتنا به محاصره و فراوانی عدّه و عُدّه نظامی دشمن، نه تنها قدرت، شجاعت، صلابت، شرافت و برتری خود را به رخ لشکریان اموی کشیدند، بلکه توانستند با بهرهگیری از «رَجَز» ـنوعی شعر با وزنی خاصّ و اثرگذار در نفسـ به عنوان یک ابزار و رسانه ارتباطی، در فضایی که حقایق به دست حکّام بنیامیه، تحریف و وارونه شده بود، امیدوارانه و مجاهدانه به «روشنگری» و «آگاهیبخشی» بپردازند و با شور و شعور و رنگ خون، تصویر واقعی و ماندگار از نهضت حسینی را بر تابلوی عاشورا ترسیم نمایند.
جوانان دلیر و بصیری چون: علیاکبر، ابوالفضل العباس، قاسمبنالحسن، عبداللهبنمسلمبنعقیل، عبدالرحمنبنعقیل، جعفربنعقیل،جعفربنعلی، عبداللهبنعلی و عثمانبنعلی(علیهمالسلام) اسوههای نیکو و ستودنی در عرصه «تبیین» و «معرفتبخشی» هنگام نبرد حقّ و باطل، به شمار میروند. برخی موضوعات مطرح شده در این رجزها عبارتند از:
۱. سزاواربودن اهلبیت(ع) به جانشینی پیامبر(ص) و نامشروعبودن حکومت ابنزیاد
یکی از موضوعاتی که در جهت تبیین حقیقت، در رجزخوانی جوانان بنیهاشم دیده میشود، حقّ«مرجعیت» و «ولایت» اهلبیت(علیهمالسلام) و ناشمروع بودن حکومت بنیامیه است. حضرت علیاکبر(ع) بزرگترین پسر امامحسین(ع)، شبیهترین جوان به رسولخدا(ص) در صورت و گفتار و کردار، و نخستین شهید از بنیهاشم، در نبرد شجاعانهاش این حقیقت را اینگونه در رجزخوانیاش انعکاس داده است: «منم علی، فرزند حسینبنعلی؛ به خانه خدا (کعبه) سوگند ما به جانشینی پیامبر(ص) سزاوار هستیم. به خدا سوگند، حرامزاده (ابنزیاد) بر ما حکومت نخواهد کرد»(...نحن و بیتالله اولی بالنبی..)
آن حضرت(ع) هنگام شهادت ۲۵ یا ۲۷ سال داشته است. همچنین جناب قاسم فرزند خوشسیمای امامحسن(ع) که گفته میشود در واقعه عاشورا ۱۶ ساله بوده است، به شکل دیگری این معنا را در مقابل لشکریان اموی در قالب «رجز» بیان نموده است: «من قاسم، از نسل علی(ع) هستم. به خانه خدا سوگند، با به پیامبر(ص) سزاوارتریم از شمربنذیالجوشن یا حرامزاده(ابنزیاد)»(إنّی أنا القاسم..)
۲. امامحسین(ع)؛ «امام راستگو»، «صاحب فضائل و کرامات»، «نوهی پیامبر(ص)»
وجود «فضائل و کرامات» از جمله فضیلت«راستگویی»، و «نوه پیامبر(ص)»بودن یکی دیگر از حقائق مهمّی است که در رجزهای روشنگرانه جوانان هاشمی دیده میشود.
«پرچمدار» سپاه امامحسین(ع)، «سقا و صاحب مشک»، «قمر بنیهاشم»، فرزند شجاع و با «بصیرت» امیرالمؤمنین علی(ع)، حضرت «ابوالفضل العباس(ع)» که در کربلا جوانی ۳۴ ساله بود، غیرتمندانه و قهرمانانه برای تهیه آب و سیراب نمودن تشنگان اردوگاه حسینی، به سوی «فرات» حرکت کرد و در میدان نبرد، با رجزخوانی حماسیاش اینگونه صداقت امامحسین(ع) را فریاد زد: «...من پیوسته از دینم و از امام راستگو دارای یقین که نوه پیامبر(ص) پاک و امین است، دفاع میکنم.»(..إنّی أحامی أبدا عن دینی..)
همچنین آن حضرت(ع) در رجزی دیگر، برادر و پیشوای خود را چنین معرّفی فرمود: «سوگند به خدای بزرگ و ارجمند...امروز در حضور مرد با فضیلت و با کرامت، حسین(ع) که دارای افتخارات دیرین است، پیکرم به خون رنگین خواهد شد.»(أقسمت بالله الاعزّ الاعظم..) مضمون این ابیات دلیل روشنی است بر بینش عمیق، و نقش روشنگرانه و مجاهدانه حضرت ابوالفضل(ع) درباره حقانیت قیام و نهضت امامحسین(ع).
۳. دروغگویی و پیمانشکنی کوفیان
دروغگویی و پیمانشکنی کوفیان حقیقت دیگری است که در رجزهای روشنگرانه جوانان آل ابیطالب(ع) جلوهگر شده است.
نمونه آن جناب «عبدالله» فرزند شهید«مسلمبنعقیل»، دوّمین شهید از نسل «ابوطالب(ع)» در کربلا است که جان گرانمایهاش را در سنّ ۲۶ سالگی تقدیم سالار شهیدان کرد. او دربرابر لشکریان کوفه با رجزخوانیاش اینگونه این حقیقت را اشاره کرده است: «امروز با پدرم مسلم و دیگر جوانانی که در راه دین پیامبر(ص) کشته شدند، ملاقات میکنم. آنان مانند مردمی که به دروغگویی مشهورند نیستند..»(الیوم ألقی مسلما و هو أبی..)
نکته دیگری در این رجز، فاصلهگذاری و مرزبندی با جبهه امویان و اعلام برائت از راه و منش آنان است.
۴. امامحسین(ع)؛ سرور جوانان بهشتی، پاکترین پاکان و سرور همه خوبان
عصمت و پاکی و برتری سیدالشهداء امامحسین(ع) حقیقت بسیار مهمّی است که برخی جوانان بنیهاشم در رجزهای خود بدان اشاره کردهاند.
برای نمونه «عبدالرحمن» و «جعفر» از فرزندان «عقیلبن أبیطالب(ع)» برادر امیرالمؤمنین(ع) بودند که هنگام شهادت ۳۵ و ۲۳سال داشتند. «عبدالرحمن» در رجزخوانیاش با اشاره به حدیث مشهور پیامبر(ص) درباره امامان حسن و حسین(علیهماالسلام)، جایگاه رفیع امامحسین(ع) را اینگونه توصیف کرده است: «حسین(ع) که سرور همگنان خود وسرور جوانان بهشت است، در میان ماست.»(فینا حسین سیّدالاقران..)
جناب «جعفر» نیز در میدان جنگ، به عصمت و پاکی امامحسین(ع) اینگونه اشاره نموده است: «..و حسین(ع) پاکترین پاکان در میان ماست.» همچنین «عثمان» فرزند امامعلی(ع)ـ که گفته میشود نامگذاری او به این اسم، به خاطر علاقه امیرالمؤمنین(ع) به «عثمانبنمظعون» بوده استـ علوّ و برتری امامحسین(ع) را اینچنین تعبیر کرده است: «..این حسین(ع) است که بهترین نیکان است و بعد از پیامبر(ص) و وصی و یاور او، سرور هر بزرگ و کوچک است.»(...هذا حسین خیرةالأخار..)
«عثمان» در سنّ ۲۱سالگی در رکاب سیدالشهداء(ع) به شهادت رسید. به راستی حکّام بنیامیه و لشکریانشان در جنگ با «پاکترین پاکان» و «سرور جوانان بهشتی»، چه پاسخی در دادگاه عدل الهی برای رسولخدا(ص) خواهند داشت؟!
۵. علی(ع)؛ وصیّ و جانشین پیامبر(ص)
حقیقت «وصایت» و «خلافت» بلافصل امیرالمؤمنین(ع) و حقّ حاکمیت سیاسی آن حضرت، در رجز جناب «جعفربنعلی(ع)» بازتاب پیدا کرده است.
او برادر حضرت «ابوالفضل(ع)»، یکی دیگر از فرزندان دلیر امیرالمؤمنین(ع) و همسر گرامیشان جناب «أمّالبنین(س)» است که در سنّ ۱۹ سالگی جان شیرینش را فدای نهضت سرخ اباعبدالله(ع) نمود. او در رجزخوانیاش، این حقیقت مهمّ را اینگونه روشنگری کرده است: «...آن علی(ع) که وصیّ پیامبر(ص) بلند مرتبه و ولی است.»(ذاک الوصیّ ذو السنا..)
این رجز تبیینکننده منزلت معنوی و مرجعیت سیاسی، بلکه مرجعیت مطلق امیرالمؤمنین علی(ع) است. حقیقتی که حاکمان بنیامیه هیچگاه آن را برنتابیدند و در برابرش، جنگهای خونین به راه انداختند.
۶. علی(ع)؛ مظهر نیکی و نیکوکاری، و شمشیر برّنده رسولخدا(ص)
درست در زمانی که به دستور معاویه، بدعت زشت و شرمآور «دشنام» و «توهین» به بهترین صحابی رسولخدا(ص) ـامیرالمؤمنین علی(ع)ـ بخشنامه شد و در سراسر سرزمینهای اسلامی گسترش یافت تا چهره درخشان آن حضرت(ع) را در افکار عمومی، تخریب کنند و حقائق مربوط به شخصیت با عظمت «خیرالبشر» را تحریف نمایند، مشاهده میکنیم که «عبدالله» یکی دیگر از فرزندان با ایمان و غیور امامعلی(ع) در میدان نبرد کربلا با رجزخوانی حماسی، به برخی مناقب و فضائل پدر گرامیاش میپردازد: «من فرزند مردی سرافراز و بخشندهام؛ همان علی(ع) مظهر نیکی و نیکوکاری. او که شمشیر برّنده رسولخدا(ص) بود. برّنده و عقوبتکننده در هر روز هراسناکی.»(أنا ابن ذیالنجدة و الافضال..)[۲]
این موضوعات بخشی از حقایق و واقعیتهایی است که در دوران امویان یعنی حکومت معاویه و پس از او با ابزار تبلیغاتی و رسانهای، پنهان ماند، و سیاست اهلبیت(ع) ستیزی همراه با تحریف حقیقت، به شدّت دنبال شد. امّا جوانان شجاع، بصیر و دلیر از نسل ابوطالب(ع) ـکه در مکّه شاعری توانا و چیرهدست بود و حمایتهای همهجانبه و مخلصانهاش از آیین و جان پیامبر(ص) در کارنامه درخشانش، ثبت و ضبط استـ با رجزخوانی حماسی، و ابیات نغز و پرمضمون در میدان نبرد روز عاشورا، توانستند با عزّت و اقتدار و ایستادگی، به روشنگری و آگاهیبخشی بپردازند.
محمّد علی مروّجی طبسی
پی نوشت ها:
[۱] عیون اخبارالرضا(ع)،ج۱، ص۲۹۹؛ الامالی، طوسی، ص۱۶۳
[۲] برای مطالعه بیشتر نک به: مقتل جامع سیدالشهداء(ع)، گروهی از تاریخپژوهان (زیر نظر حجةالاسلام پیشوایی(ره))؛ رهتوشه راهیان نور، ج۲، ص۱۰۳ مقاله شهدای جوان در حادثه کربلا، محمد جعفر طبسی