emamian
مهدی(ع) تحققبخش وعده الهی
دین اسلام آخرین نسخه الهی برای سعادت انسان است. آیین پیامبر خاتم، برخلاف بسیاری از ادیان پیشین به هیچ گروه خاصی اختصاص ندارد و دینی جهانی است. خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: «تَبارَکَ الَّذِی نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلى عَبْدِهِ لِیَکُونَ لِلْعالَمِینَ نَذِیراً»؛[1] «جاوید و پربرکت است خداوندى که قرآن را بر بندهاش نازل کرد، تا همه جهانیان را انذار کند» .
رسول گرامی اسلام از ابتدای حکومتشان برای جهانی کردن این دین آسمانی تلاش فراوان نمودند. امری که مطابق آیات قرآن، تخلفناپذیر بوده و در نهایت این اسلام است که بر همه ادیان چیره میشود: «هُوَ الَّذي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ كَفى بِاللَّهِ شَهيداً»؛[2] «او كسى است كه رسولش را با هدايت و دين حق فرستاده تا آن را بر همه اديان پيروز كند و كافى است كه خدا گواه اين موضوع باشد!»
این آرزوی بزرگ هرگز در عصر رسولالله صلیاللهعلیهوآله و هیچکدام از ائمه علیهمالسلام تحقق نیافت؛ اما وعده الهی بیشک محقق خواهد شد. خداوند برگ برندهای دارد، ذخیرهای الهی که خداوند دینش را بهوسیله او برتری خواهد داد و امید تمام پیامبران را تحقق خواهد بخشید.
آری؛ مهدی موعود خواهد آمد و با حضورش دین خاتم را جهانی خواهد کرد و بدینوسیله تمام جهانیان را به مسیر هدایت بازخواهد گرداند.
پینوشت:
[1]. فرقان: 1.
[2]. فتح: 28.
شمه ای از فضائل و مناقب امام سجاد علیه السلام
در روز چهار شعبان، 38 سال پس از هجرت رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرزندی پاک از سلاله فاطمه زهرا علیها السلام در مدینة النبی به دنیا آمد و چشم شیعیان را روشن نمود . نام او «علی » بود که بعدها به «زین العابدین » و «سجاد» مشهور گشت . دو سال پس از تولد او، جدش امیر مؤمنان علی علیه السلام در محراب عبادت، به شهادت رسید و پس از آن به مدت ده سال، شاهد حوادث دوران امامت عمویش امام حسن علیه السلام بود . از سال پنجاه هجری، به مدت یازده سال در دوران پر فراز و نشیب امامت پدرش حسین بن علی علیهما السلام که با قدرت طلبی معاویه و پسرش یزید مصادف بود، در کنار او قرار داشت و پس از آن، در محرم الحرام سال 61 هجری پس از قیام و شهادت پدر بزرگوارش در حادثه کربلا، امامت و زعامت جامعه اسلامی را عهده دار شد (1) . این دوران که 34 سال به طول انجامید، با حکومت عده ای از حاکمان مقارن بود که عبارتند از:
1- یزید بن معاویه (61- 64 ه . ق)
2- عبد الله بن زبیر (61- 73 که به صورت مستقل حاکم مکه بود)
3- معاویة بن یزید (چند ماه از سال 64)
4- مروان بن حکم (نه ماه از سال 65)
5- عبد الملک بن مروان (65- 86)
6- ولید بن عبد الملک (86- 96)
آن امام همام، در سال 94 یا 95 هجری در مدینه منوره رحلت نمود و در قبرستان بقیع در کنار قبر عمویش امام حسن مجتبی علیه السلام به خاک سپرده شد (2) .
دوران امامت آن حضرت، با یکی از سیاه ترین ادوار تاریخ اسلام همراه بود . بعد از حادثه دل خراش عاشورا و پس از انعکاس این خبر در سراسر کشور اسلامی، رعب و وحشت شدیدی بر جامعه حکم فرما شد و برای مردم مسلم گردید که یزید، پس از کشتن فرزند رسول خدا، که از قداست و عظمت بالایی برخوردار بود و به اسیری بردن زن و فرزندان او، از هیچ ظلم و جنایتی دریغ نخواهد کرد .
از دیگر حوادث تلخ این دوران، (واقعه حره) بود که بنا به نقل اکثر مورخین، لشکریان یزید، به فرماندهی مسلم بن عقبة، برای سرکوب مردم مدینه که در مقابل ظلم و جور حکومت بنی امیه به مخالفت پرداخته بودند، عازم آن شهر شدند و پس از حمله به مدینه، به دستور یزید، سه روز جان و مال و آبروی مردم مدینه مباح شد، از این رو عده زیادی از مردم بی گناه به قتل رسیدند (3) و حدود هزاران زن بی شوهر، باردار شدند (4) .
پس از آن واقعه، لشکریان یزید برای سرکوب عبد الله بن زبیر که در مقابل یزید، به مخالفت پرداخته بود عازم مکه شدند و پس از محاصره آن شهر، خانه خدا و حرم امن الهی را با منجنیق، سنگ باران کردند و بر آن آتش گشودند به طوری که پرده ها، و سقف آن که از چوب ساخته شده بود در آتش سوخت (5) .
در این ایام، شیعیان در خفا و تقیه روزگار سختی را سپری می کردند و جرات هیچ گونه اظهار محبت به اهل بیت علیهم السلام را نداشتند و اگر چنین کاری می کردند، مورد شکنجه و آزار قرار می گرفتند و یا حتی به قتل می رسیدند، چنان که «یحیی بن ام طویل » از یاران با وفای امام سجاد علیه السلام به جرم دوستی و پیروی از اهل بیت علیهم السلام دستگیر، و دست ها و پاهای او قطع شد و سپس به شهادت رسید (6) ، همچنین در زمان حاکمیت عبد الملک مروان، حدود 120 هزار نفر از مردم بی گناه که بسیاری از آن ها شیعیان اهل بیت علیهم السلام بودند به دست حجاج بن یوسف که مردی سفاک و بی رحم بود، به قتل رسیدند (7) .
قله های رفیع فضیلت
معرفت و شناخت تمام جنبه های شخصیتی ائمه علیهم السلام برای ما انسان های عادی و محدود در عالم طبیعت غیر ممکن است، چرا که آن انوار قدسیه در بالاترین مراتب و بلندترین قله های فضیلت و کمال قرار داشته و غالب انسان ها توان رسیدن به آن قله های رفیع را ندارند و از درک آن عاجزند . امیر مؤمنان علی علیه السلام می فرمایند: «ولا یرقی الی الطیر; و مرغان [بلند پرواز اندیشه ها ] نمی توانند به [بلندای ارزش ] من پرواز کنند . (8) »
عبد العزیز بن مسلم، یکی از اصحاب امام رضا علیه السلام نقل می کند که ما در شهر «مرو» بودیم، روز جمعه در مسجد جامع آن شهر اجتماع کرده بودیم که از امامت سخن به میان آمد، پس از آن بر امام وارد شدم و در این رابطه از ایشان سؤال کردم، آن حضرت تبسمی کردند و فرمودند: «الامام واحد دهره، لا یدانیه احد ولا یعادله عالم ولایوجد منه بدل ولا له مثل ولا نظیر; امام یکتای زمان خویش است که احدی [در فضیلت] به او نزدیک نمی شود (به او نمی رسد) و هیچ دانشمندی با او برابری نمی کند و بدیل و مثل و نظیری ندارد .»
و در ادامه فرمودند: «فمن ذا الذی یبلغ معرفة الامام او یمکنه اختیاره، هیهات هیهات ضلت العقول; کیست که بتواند به حد شناخت امام برسد و یا بتواند او را برگزیند، هرگز، هرگز، عقول [از درک امام و شناخت او] عاجزند . (9) »
فضائل و مناقب امام سجاد علیه السلام
بدیهی است که ما هرگز نمی توانیم مقام و منزلت واقعی امام سجاد علیه السلام را درک کنیم و تمام فضائل و مناقب او را به رشته تحریر در آوریم، ولی با غور در سیره رفتار آن حضرت، می توانیم گوشه ای از فضائل و منقبت های اخلاقی آن امام همام را برگیریم و وجود خود را از بوی خوش آن عطر آگین سازیم، از این رو شمه ای از آن ها را به اختصار بیان می نماییم .
علم
از فضائل و مناقب بارز ائمه علیهم السلام علم گسترده آن ها است که از آن به «علم لدنی » تعبیر می شود، علمی که از منبع فیض و ذات حق سرچشمه می گیرد . امام باقر علیه السلام می فرماید: «ان لله عزوجل علمین: علم لا یعلمه الا هو وعلم علمه ملائکته ورسله فما علمه ملائکته ورسله فنحن نعلمه (10) ; خداوند دو گونه علم دارد، یکی علمی که مخصوص اوست و دیگری علمی که به ملائکه و رسولانش تعلیم کرده است و ما (ائمه) از این علم که به ملائکه و رسولان آموخته است، بهره مندیم .»
از این رو یکی از ویژگی های ممتاز آن حضرت، احاطه علمی ایشان به اصول اعتقادی و احکام اسلامی بود، به گونه ای که در مقابل هر سؤالی که از او می شد، پاسخی دقیق و اعجاب انگیز، بیان می نمود . این ویژگی منحصر به فرد، دانشمندان دیگر مذاهب را به تحسین و اعجاب واداشته بود، چنان که زهری، از علمای دربار عبدالملک مروان که از مخالفین اهل بیت علیه السلام به شمار می رفت، درباره امام سجاد علیه السلام می گوید: «ما رایت احدا کان افقه منه (11) ; احدی را فقیه تر و دانشمندتر از علی بن الحسین علیهما السلام ندیدم .»
ولی جای بسی تعجب و تاسف است که چگونه آن حضرت با آن مقام و عظمت علمی، مورد بی مهری و بی توجهی مردم و حتی دانشمندان و عالمان قرار می گرفت و لذا در زمره شاگردان ایشان فقط نام معدود کسانی همچون: جابربن عبدالله انصاری، ابوحمزه ثمالی، یحیی بن ام طویل و محمد بن جبیر بن مطعم، دیده می شود (12) .
برگی از کتاب علم امام علیه السلام
کتاب شریف صحیفه سجادیه که حاوی ادعیه و مناجات های چهارمین پیشوای شیعیان است، یکی از بزرگترین و مهمترین گنجینه های حقایق و اسرار الهی به شمار می رود، به همین خاطر به القابی چون «انجیل اهل بیت » و «زبور آل محمد» و «اخت القرآن » (13) مشهور گشته است و نظر به اهمیت و عظمت این کتاب، شرح های زیادی بر آن نوشته شده که صاحب کتاب «الذریعة » ، چهل و هفت شرح را نام برده است (14) .
در سال 1353 ش آیت الله نجفی رحمه الله نسخه ای از صحیفه سجادیه را برای طنطاوی (مفتی اسکندریه) به مصر فرستاد، وی پس از تشکر از دریافت این هدیه گران بها، در پاسخ چنین نوشت: «این از محرومیت ما است که تا کنون بر این اثر گران بهای جاوید، که از مواریث نبوت است، دست نیافته بودیم، من هر چه در آن می نگرم آن را از گفتار مخلوق برتر و از کلام خالق پایین تر می یابم . (15) »
دانشمندان و علمای بزرگ، پس از عمری تلاش و تعلیم و تعلم برای بیان کردن یا نوشتن مطلبی، زمان زیادی را به مطالعه و کنکاش می پردازند، ولی امام سجاد علیه السلام این مضامین بلند و مطالب عالی را در وقت مناجات با خالق خویش و در هنگامی که تمام توجه اش به معبود، معطوف بوده، نجوا می کرده است، و این نیست مگر جوششی از چشمه علم لدنی آن امام معصوم .
علاوه بر صحیفه سجادیه، رساله گران بهایی از آن حضرت به یادگار مانده که همچون پرتویی از نور، روشنی بخش راه انسان هاست . در این اثر جاوید که «رسالة الحقوق » نام دارد، 51 حق و وظیفه برای انسان بیان شده که از حقوق خداوند بر انسان و سپس حقوق اعضاء و جوارح شروع و به حقوق اهل ذمه ختم شده است (16) .
کثرت عبادت
از مهم ترین عواملی که انسان را به سوی انجام عبادات بیشتر فرا می خواند، چشیدن طعم شیرین عبادت است و اگر انسان به مرتبه ای از کمال برسد که حلاوت عبادت را در اعماق وجود خود حس کند، هرگز وقت خود را در امور دیگر صرف نخواهد کرد، از این رو باید یکی از خواسته های ما از درگاه خداوند، این باشد که: «واذقنی حلاوة ذکرک; [پروردگارا] حلاوت و شیرینی یادت را به من بچشان .»
طبیعی است که امام سجاد علیه السلام با آن مقام بلند معنوی و غرق بودن در اقیانوس بی کران یاد خداوند و لبریز بودن وجود او از حلاوت ذکر حق، بیشتر وقت خود را به عبادت بپردازد . امام محمد باقر علیه السلام درباره عبادت پدر خود می فرماید: «بلغ من العبادة ما لم یبلغه احد وقد اصفر لونه من السهر ورمضت عیناه من البکاء ودبرت جبهته من السجود و ورمت قدماه من القیام فی الصلاة (17) ; به حدی عبادت کرده بود که دیگران به آن حد عبادت نمی کنند و از شب زنده داری رنگش زرد گشته بود و از گریه چشمانش سرخ شده بود و از سجده پیشانی اش برجسته شده بود و از ایستادن برای نماز، پاهایش ورم کرده بود .»
این ویژگی امام سجاد علیه السلام چنان برجسته بود که علمای دیگر مذاهب زبان به تحسین او گشوده اند، چنان که مالک بن انس (رئیس مذهب مالکی از مذاهب چهارگانه اهل سنت) می گوید: «ولقد بلغنی انه کان یصلی فی کل یوم ولیلة الف رکعة الی ان مات (18) ; به من خبر رسیده که علی بن الحسین علیهما السلام در شبانه روز، هزار رکعت نماز می خواند و این کار تا زمان وفات او ادامه داشت .»
هم چنین ابن ابی الحدید می گوید: «وکان الغایة فی العبادة (19) ; [علی بن حسین علیهما السلام] نهایت در عبادت کردن بود .» به همین خاطر آن حضرت به «زین العابدین » یعنی زینت عبادت کنندگان، مشهور گشت (20) .
خشوع در عبادت
امام زین العابدین، به خاطر معرفت کامل و عشق وافری که به معبود خویش داشت، و مقام الوهیت را به خوبی درک نموده بود، در هنگام امور عبادی به پروردگار خود توجه کامل پیدا می نمود و نسبت به تمام امور اطراف خود بی توجه می گشت، آن چنان قلب او سرشار از یاد و ذکر خدا می شد که فضای دل را بر دیگر مخلوقات تنگ می نمود . ابو نعیم اصفهانی از علمای اهل سنت نقل می کند که: «کان علی بن الحسین اذا فرغ من وضوء الصلاة وصار بین وضوئه وصلاته اخذته رعدة ونفضة، فقیل فی ذلک، فقال: ویحکم اتدرون الی من اقوم ومن ارید اناجی (21) ; همواره پس از وضو گرفتن و قبل از اقامه نماز، علی بن الحسین را لرزه ای فرا می گرفت، از ایشان درباره این حالت سؤال شد، امام علیه السلام فرمودند: وای بر شما! آیا می دانید که به درگاه چه کسی می ایستم و با چه کسی می خواهم مناجات کنم؟»
همچنین ابی نوح انصاری نقل می کند، روزی در خانه ای بودیم که علی بن الحسین هم در آن جا حضور داشت و در حال عبادت کردن بود و به سجده رفته بود، ناگهان خانه دچار حریق شد، دوبار به آن حضرت گفتند: «یابن رسول الله! النار; ای پسر رسول خدا! آتش » ، ولی امام علیه السلام سر از سجده برنداشت تا آن که آتش خاموش شد، آن گاه به ایشان گفته شد: «ما الذی الهاک عنها; چه چیزی تو را از آتش غافل ساخت؟» آن حضرت در جواب فرمودند: «الهتنی عنها النار الاخری (22) ; آتش آخرت مرا از آن غافل ساخت .»
سیادت و عظمت
حاکمان بنی امیه و تمام کسانی که از اهل بیت علیهم السلام بغض و کینه ای به دل داشتند، تمام سعی و تلاششان این بود که با تبلیغات سوء بر علیه این خاندان، آنان را به انزوا کشانده و محبت مردم را نسبت به آنان کم کنند و نور ولایت را خاموش سازند «یریدون لیطفؤوا نور الله بافواههم والله متم نوره ولوکره المشرکون » (23) ; «آن ها می خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند، ولی خداوند نور خود را کامل می کند، هر چند کافران خوش نداشته باشند .»
ولی با همه این دسیسه ها و نیرنگ ها و تبلیغات سوء، این خاندان در بین مردم مقام و منزلت والایی داشتند و مورد احترام و تکریم واقع می شدند .
نقل شده که هشام بن عبدالملک از حکام بنی امیه، برای انجام فریضه حج عازم مکه شد، به هنگام طواف، وقتی می خواست حجر الاسود را استلام کند، به خاطر ازدحام جمعیت، موفق به این کار نشد، سپس منبری را در کنار حرم گذاشتند و هشام بر روی آن نشست و لشکریان دور او را گرفتند، در همین موقع امام سجاد علیه السلام وارد شد، در حالی که عبایی بر دوش مبارکش بود ; «احسن الناس وجها واطیبهم رائحة، بین عینیه سجادة; زیباترین مردم از نظر صورت و خوشبوترین مردم بود و در بین دو چشمش (محل سجده) علامت سجده نمایان بود .»
امام علیه السلام در حال طواف هنگامی که نزدیک حجر الاسود رسید، مردم به خاطر هیبت او و به نشانه تجلیل و احترام، کنار رفتند تا ایشان حجر الاسود را استلام کنند . هشام، از این موضوع خشمگین شد . یکی از اطرافیان هشام، پرسید: این شخص کیست که مردم این گونه احترامش می کنند؟ فرزدق (شاعر معروف عرب) که آن حضرت را شناخته بود گفت: من او را می شناسم و بالبداهة شروع به خواندن اشعاری نمود و ابیات زیادی را در فضائل امام علیه السلام بیان نمود که به چند بیت از آن اشاره می کنیم:
هذا الذی تعرف البطحاء وطاته
والبیت یعرفه والحل والحرم
هذا بن خیر عباد الله کلهم
هذا التقی النقی الطاهر العلم
اذا راته قریش قال قائلها
الی مکارم هذا ینتهی الکرم
«این کسی است که بطحاء (نام مکانی در مکه معظمه) جای پایش را می شناسد و خانه کعبه و حرم و بیرون حرم با او آشناست .
این شخص، پسر بهترین تمام بندگان است و پرهیزگار، برگزیده، پاکیزه، نشانه و راهنما است .
هنگامی که قریش او را ببینند، گوینده آن ها می گوید: کرم و جود، به مکارم او ختم می شود .»
در این هنگام، هشام به شدت عصبانی شد و دستور داد فرزدق را در مکانی به نام «عسفان » بین مکه و مدینه، زندانی کنند (24) .
تواضع
چهارمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت، در میان مردم از جایگاه والایی برخوردار بود و فضائل اخلاقی، موقعیت علمی و قرابتی که با رسول خدا صلی الله علیه و آله داشت، سبب شده بود که عامه و خاصه او را احترام و تعظیم کنند، ولی با وجود چنین برخوردی از طرف مردم، تواضع و فروتنی یکی از ویژگی های ممتاز اخلاقی آن حضرت به شمار می رفت، به حدی که در پاره ای از اوقات مورد اعتراض برخی از مسلمانان واقع می شد، برای نمونه روزی امام علیه السلام وارد مسجد شد و پس از عبور از میان توده مردم، در کنار «زیدبن اسلم » نشست . در این هنگام، نافع بن جبیر لب به اعتراض گشود و به آن حضرت عرض کرد: «غفر الله لک، انت سید الناس، تاتی تتخطی حتی تجلس مع هذا العبد; مغفرت و رحمت خدا بر تو باد، تو سید و سرور مردم هستی، پس چرا این گونه می روی تا در کنار این عبد بنشینی؟» حضرت فرمودند: «العلم یبتغی ویؤتی ویطلب من حیث کان (25) ; علم و دانش باید جستجو شود و داده شود و طلب می شود از هر جائی که باشد .»
آری، مردان بزرگ همیشه در اوج عظمت و بزرگی، فروتنی و تواضع را سیره خود قرار می دهند و خود را در مقابل عظمت پروردگار جهانیان کوچک و ناچیز می بینند، از این رو هرگز به خود اجازه نمی دهند که با دیگر بندگان با کبر و غرور رفتار کنند .
امام سجاد علیه السلام در رفتار با مردم آن چنان متواضع بودند که برخی اوقات سعی می کردند در میان مردم ناشناخته باشند تا بتوانند متواضعانه با مردم برخورد نمایند و به آن ها خدمت کنند . امام صادق علیه السلام می فرمایند: امام سجاد علیه السلام هنگامی که مسافرت می نمود با قافله ای حرکت می کرد که او را نمی شناختند و با اهل کاروان شرط می کرد که در طول سفر خدمت گذار آنان باشد . روزی بر همین منوال مسافرت نمود، از قضا مردی که امام را از قبل می شناخت، آن حضرت را مشاهده کرد، نزد کاروانیان رفت و به آنان گفت: آیا می دانید او کیست؟ گفتند: خیر، گفت: او علی بن الحسین علیهما السلام است، آن ها با شنیدن این سخن باسرعت به طرف امام علیه السلام رفتند و دست و پای او را بوسیدند و عرض کردند: ای پسر رسول خدا! آیا می خواهی که آتش جهنم ما را فرا بگیرد؟ اگر از جانب ما به شما بی احترامی صورت می گرفت، آیا تا ابد هلاک نمی شدیم؟ امام علیه السلام فرمود: روزی با گروهی مسافرت نمودم که آنان مرا می شناختند و به خاطر قرابتی که با رسول خدا صلی الله علیه و آله داشتم مرا بیش از حد مورد احترام قرار دادند، و چون ترسیدم شما نیز چنین کنید، خود را معرفی نکردم (26) .
دستگیری از ستمدیدگان و نیازمندان
امام زین العالدین علیه السلام همان طور که در عبادت های فردی زبان زد عام و خاص بود، در عبادات اجتماعی نیز، همه را به حیرت واداشته و خدمت به خلق، به خصوص دستگیری و دلجویی از نیازمندان را زینت بخش رفتار خود قرار داده بود، از این رو بسیاری از مورخین، با عبارت های گوناگون این موضوع را نقل کرده اند (27) .
آن حضرت نسبت به بهبود وضع زندگی فقراء و محرومین، اهتمام فراوانی داشت و چنان بر این کار مداومت می ورزید که آثار حمل طعام برای فقرا، بر روی جسم مبارکشان باقی مانده بود، به گونه ای که نقل شده: «لما مات علی بن الحسین فغسلوه جعلوا ینظرون الی آثار سواد بظهره، فقالوا: ما هذا؟ فقیل: کان یحمل جرب الدقیق لیلا علی ظهره یعطیه فقراء المدینة; هنگامی که علی بن الحسین رحلت نمود و مسلمانان بدن مبارکش را غسل می دادند، آثار سیاهی و کبودی را بر پشت آن حضرت مشاهده نمودند، پرسیدند: این آثار برای چیست؟ جواب داده شد که این اثر حمل کیسه های پر از طعام است که آن حضرت به فقراء مدینه اعطا می نمودند . (28) »
همچنین سفیان بن عیینة می گوید: زهری، شبی سرد و بارانی، علی بن الحسین را مشاهده نمود که بر دوش خود چیزی راحمل می کرد، پرسید: ای فرزند رسول خدا، این چیست؟ امام علیه السلام فرمود: «ارید سفرا اعد له زادا، احمله الی موضع حریز; عازم سفری هستم و برای آن سفر زاد و توشه فراهم می کنم وبه جای امنی منتقل می سازم .» زهری عرض کرد: بگذارید غلام من آن را حمل کند، امام علیه السلام قبول نکردند، زهری عرض کرد: پس بگذارید من آن را حمل کنم و شما رااز حمل آن راحت نمایم . آن حضرت فرمود: من خود را از حمل چیزی که باعث نجاتم در سفر می شود، راحت نمی کنم .
پس از گذشت چند روز، زهری آن حضرت رامشاهده نمود و گفت: ای فرزند رسول خدا از آن سفری که بیان فرمودید اثری نمی بینم . امام علیه السلام فرمود: «بلی یا زهری لیس ما ظننت ولکنه الموت وله کنت استعد، انما الاستعداد للموت، تجنب الحرام وبذل الندی فی الخیر (29) ; آری ای زهری، آن سفری که تو گمان می کنی نیست، بلکه منظور من از سفر، سفر مرگ است که برای آن آماده می شوم، همانا آماده شدن برای مرگ، دوری جستن از حرام و بذل و بخشش چیزهای خوب در راه خیر است .»
امام علیه السلام و اصلاح جامعه
امامان معصوم علیهم السلام همانند پیامبران الهی، هر کدام بر حسب شرائط زمان خود، به گونه ای خاص، از کیان اسلام دفاع کرده و اصول و مبانی اعتقادی و احکام الهی را تبلیغ نموده اند .
در ابتدای این نوشتار، موقعیت تاریخی و شرایط ویژه زمان امام سجاد علیه السلام به اجمال بیان شد و روشن گردید که خلفای بنی امیه آشکارا قوانین اسلامی را زیر پا می گذاشتند و از هر گونه ظلم و ستم و اشاعه فحشا دریغ نمی کردند . این اوضاع سیاسی و جو فرهنگی، شیوه های مبارزاتی خاصی را می طلبید، از این رو آن حضرت، برای پیشبرد اهداف الهی و گسترش معارف اسلامی و مقابله باظلم و فساد دستگاه حکومتی بنی امیه، که در حال سرایت به تمام جامعه اسلامی بود، از شیوه های خاصی استفاده می کردند که در ادامه به سه نمونه از آن ها اشاره می کنیم .
1- زنده نگه داشتن یاد عاشورا
در زمان حکومت خلفای بنی امیه، جامعه اسلامی چنان از مسیر خود منحرف شده بود که سنت های رسول خدا صلی الله علیه و آله علنا ترک، و بدعت های زیادی در دین گذاشته می شد و کسانی چون یزید، که همه فرقه های اسلامی بر فاسق بودن او اتفاق نظر دارند و ترک نماز و شرب خمر را به او نسبت می دهند (30) ، در راس حاکمیت اسلامی قرار گرفتند، از این رو امام حسین علیه السلام با هدف مبارزه با ظلم و فساد عمال بنی امیه و احیاء سنت امر به معروف و نهی از منکر و باز گرداندن جامعه اسلامی به مسیر مستقیم، آن حماسه بزرگ تاریخ را رقم زد و با اهداء خون خود، نهال نوپای اسلام را زنده نگه داشت .
پس از واقعه جانسوز عاشورا، امام سجاد علیه السلام در هنگام اسارت در کوفه و شام، بدون هیچ ترس و واهمه ای از دستگاه جبار بنی امیه، با خطبه های آتشین خود به روشنگری جامعه نسبت به چنین واقعه اسفباری پرداخت و مردم را از عواقب شوم آن، آگاه ساخت . پس از آن نیز از هر فرصتی برای زنده نگه داشتن یاد و خاطره عاشورا و بیان نمودن آن قیام عظیم، استفاده می نمود . به عنوان نمونه آن حضرت در موقعیت های مختلف به یاد مظلومیت پدر و فرزندان و یاران با وفایش می گریست . از جمله در روایتی نقل شده که آن حضرت، هر زمان ظرف آبی را برای نوشیدن برمی داشت می گریست، از ایشان درباره علت این کار سؤال شد، فرمودند: «وکیف لا ابکی وقد منع ابی من الماء الذی کان مطلقا للسباع والوحوش (31) ; چگونه گریه نکنم در حالی که آب برای استفاده وحوش و درندگان آزاد بود، ولی پدرم از آن منع شد .»
بدون شک چنین کارهایی از طرف امام، اثر و نتیجه سیاسی مثبتی داشت; چون یادآوری مکرر فاجعه کربلا نمی گذاشت که ظلم و جنایت حکومت اموی از خاطره ها فراموش شود و از طرفی در افکار عمومی برای حکام اموی بسیار گران تمام می شد و مشروعیت آنان را زیر سؤال می برد .
2- پند و ارشاد امت
روش دیگر امام علیه السلام در حفظ کیان اسلام و تبلیغ معارف الهی و مبارزه با ظلم و فساد، همان روش عمومی اولیاء الهی و ائمه اطهار علیهم السلام بود، یعنی از راه موعظه و پند و ارشاد، مردم را با اندیشه های ناب اسلام، آشنا می نمود و همچون پدری دلسوز و مهربان، آنان را از گرفتار شدن در گرداب ظلمت و تباهی، بر حذر می داشت و همچون خورشیدی فروزان راه هدایت و رستگاری را بر مردم روشن می نمود . برخی از این مواعظ و بیانات، سخنانی است که هر روز جمعه در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله ایراد می فرمود (32) . همچنین سخنان و مواعظ دیگری که آن حضرت در جمع شیعیان و پیروان خاص خود ایراد می کردند، از طریق یارانی چون ابو حمزه ثمالی نقل شده است .
علاوه بر این، امام علیه السلام به صورت حضوری یا در قالب نامه، فقها و محدثان و قضات درباری را مورد وعظ و پند قرار می دادند و آنان را به پیروی از حق، دعوت می نمودند . برای نمونه امام علیه السلام در نامه ای دلسوزانه به زهری از محدثان و فقیهان دربار عبد الملک بن مروان، او را از عاقبت کارش آگاه ساخت و از او خواست که از گمراهی دست کشیده و راه راست را در پیش گیرد . در فرازی از این نامه امام سجاد علیه السلام چنین می فرماید: «احذر فقد نبئت وبادر فقد اجلت انک تعامل من لا یجهل وان الذی یحفظ علیک لا یغفل، تجهز، فقد دنا منک سفر بعید وداو ذنبک فقد دخله سقم شدید (33) ; بر حذر باش که به تو اعلام [خطر] شد و گام بردار و عمل کن که به تو مهلت داده شده، به درستی که با کسی معامله می کنی که نادان و جاهل نیست و آن کسی که حساب اعمال تو را نگه می دارد از تو غافل نمی شود، پس آماده سفر باش که سفری دور در پیش داری و گناهت را درمان کن که ت سخت بیمار شده است .»
امام علیه السلام با این شیوه حکیمانه، ضمن این که مردم را موعظه و نصیحت می کرد و تفکرات اصیل اسلامی را به آنان منتقل می نمود، از آن به عنوان شیوه ای سیاسی برای مقابله با ظلم و ستم دستگاه حاکم استفاده می نمود، و در عین حال ساسیت حکومت را بر نمی انگیخت . در نتیجه، آن حضرت می توانست در یک فضای مناسب، اهداف و آرمان های والای خود را عملی سازد .
3- اصلاح در قالب دعا
هر چه از حاکمیت خلفای بنی امیه می گذشت، انحطاط جامعه بیشتر می شد و اهل بیت علیهم السلام که کفو قرآن بودند، (34) مورد بی توجهی و بی مهری بیشتری قرار می گرفتند . آنان بر منبرها لعن می شدند (35) و حکام بنی امیه مورد ستایش قرار می گرفتند . کار به جایی رسیده بود که در جامعه ای که جهاد و شهادت و علم و تقوا ارزش بود، خنیاگران و آوازه خوان ها ارزش پیدا کردند، چنان که یکی از آوازه خوان های مشهور زن، وقتی وارد مکه شد، آن چنان مورد استقبال قرار گرفت که در مورد هیچ مفتی و فقیه و محدثی سابقه نداشت (36) .
در چنین جامعه ای و با در نظر گرفتن محدودیت و فشار سیاسی، امام سجاد علیه السلام دعا و نیایش را به عنوان راه کاری مناسب برای مقابله با چنین وضعیتی انتخاب نمود و با این روش حکیمانه، جامعه ای را که در حالت رکود اخلاقی بود، تحرکی دوباره بخشید و نور ایمان را در دل های تیره و تار آنان زنده کرد . امام علیه السلام در این دعاها گذشته از مسائل اعتقادی و اخلاقی، به دو جنبه خاص توجه و اهتمام ویژه می ورزید:
الف: امامت: امام سجاد علیه السلام در بسیاری از ادعیه، به حق مسلم اهل بیت علیهم السلام که توسط بنی امیه غصب شده بود، تصریح می نمودند تا از این طریق مردم را از این موضوع آگاه سازند که حاکمان و جانشینان واقعی پیامبر صلی الله علیه و آله چه کسانی هستند . آن حضرت در فرازی از صحیفه سجادیه می فرمایند: «اللهم ان هذا المقام لخلفائک واصفیائک وموضع امنائک فی الدرجة الرفیعة التی اختصصتهم بها قد ابتزوها . . . حتی عاد صفوتک وخلفائک مغلوبین مقهورین مبتزین (37) ; خداوندا! مقام خلافت برای خلفای توست و برگزیدگان از خلقت و جایگاه امانت های تو در درجات عالیه که تو آن مقام را به آن ها اختصاص دادی، ولی دیگران از آن ها گرفتند . . . تا جایی که برگزیدگان و خلفای تو در مقابل ستم ستمکاران، مغلوب و مقهور شده و حقشان از بین رفته است .»
ب) بیان فضیلت اهل بیت علیهم السلام: آن حضرت در مقابل تبلیغات سوء دستگاه حاکم بر ضد اهل بیت علیهم السلام در موارد متعددی، صلوات بر محمد صلی الله علیه و آله و آل او را با دیگر ادعیه، همراه می ساختند، تا از این طریق، علاوه بر این که اهل بیت علیهم السلام را جانشینان واقعی پیامبر صلی الله علیه و آله معرفی کنند، فضائل و مقام و منزلت والای آنان را نیز بیان نمایند . ایشان در ضمن یکی از ادعیه می فرمایند: «وصل علی محمد و آله الطیبین الطاهرین الاخیار الانجبین (38) ; [خداوندا! درود رست بر محمد صلی الله علیه و آله و آل او که انسان های نیکو سرشت و پاکیزه و بزرگوار و نجیب هستند .»
پی نوشت ها:
1) ر . ک: ارشاد شیخ مفید، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ص 253; بحار الانوار، مجلسی، المکتبة الاسلامیه، ج 46، ص 12 .
2) ارشاد شیخ مفید، همان، ص 254; بحار الانوار، همان .
3) تاریخ طبری، مطبعة الاستقامة، ج 4، ص 374; مروج الذهب، مسعودی، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ج 3، ص 82; الکامل، ابن اثیر، دار صادر، ج 4، ص 111 .
4) البدایة و النهایة، ابن کثیر، دار الکتب العلمیة، ج 8، ص 224 .
5) همان، ص 228; الکامل، ابن اثیر، دار احیاء التراث العربی، ج 2، ص 602; مروج الذهب، مسعودی، همان، ص 84; تاریخ طبری، همان، ص 383 .
6) اختیار معرفة الرجال (رجال کشی)، شیخ طوسی، دانشگاه مشهد، ص 123 .
7) مروج الذهب، مسعودی، دار الاندلس، ج 3، ص 166، الوافی بالوفیات، ابن صفدی، النشرات الاسلامیه، ج 11، ص 308; تاریخ اسلام، ذهبی، دارالکتاب العربی، حوادث سنه 81- 100 .
8) نهج البلاغه، خطبه 3 .
9) اصول کافی، کلینی، دار الاضواء، ج 1، ص 198 .
10) همان، ص 256 .
11) سیر اعلام النبلاء، ذهبی، مؤسسة الرسالة، ج 4، ص 389 .
12) فی رحاب ائمة اهل بیت، محسن امین عاملی، دار التعارف، ج 3، ص 213 .
13) الذریعة، آقا بزرگ تهرانی، المکتبة الاسلامیة، ج 15، ص 18 .
14) همان، ج 13، ص 345- 359 .
15) سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، مؤسسه امام صادق علیه السلام، ص 271 به نقل از صحیفه سجادیه، ترجمه سید صدر الدین بلاغی، (مقدمه) ص 37 .
16) الامالی، شیخ صدوق، مجلس 59، ص 301- 306; الخصال، شیخ صدوق، باب خمسین و مافوقه، ص 564- 570; تحف العقول، حرانی، دارالکتب الاسلامیه، ص 255 .
17) مناقب ابن شهر آشوب، دار الاضواء، ج 4، ص 162 .
18) تهذیب الکمال، المزی، مؤسسة الرسالة، ج 20، ص 390; سیر اعلام النبلاء، همان، ص 392 .
18) شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، دار احیاء التراث العربی، ج 1، ص 27 .
20) تهذیب الکمال، همان; سیر اعلام النبلاء، همان; حلیة الاولیاء، ابو نعیم اصفهانی، دار الفکر، ج 3، ص 135 .
21) حلیة الاولیاء، همان، ص 133 .
22) تهذیب الکمال، همان، ص 389; بحار الانوار، مجلسی، همان، ص 80; مناقب ابن شهر آشوب، همان، ص 163; تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، دار الفکر، ج 41، ص 377 .
23) صف/8 .
24) تهذیب الکمال، همان، ص 400; سیر اعلام النبلاء، همان، ص 398; مناقب ابن شهر آشوب، همان، ص 183; حلیة الاولیاء، همان، ص 139 .
25) الطبقات الکبری، ابن سعد، دار صادر، ج 5، ص 216; سیر اعلام النبلاء، همان، ص 388; حلیة الاولیاء، همان، ص 138 .
26) بحار الانوار، همان، ص 69 .
27) سیر اعلام النبلاء، همان، ص 393; بحار الانوار، همان، ص 66; تهذیب الکمال، همان، ص 392 .
28) حلیة الاولیاء، همان، ص 136; مناقب ابن شهر آشوب، همان، ص 167; بحار الانوار، همان .
29) مناقب ابن شهر آشوب، همان، ص 166; بحار الانوار، همان .
30) ر . ک: مروج الذهب، همان، ص 79; الکامل، ابن اثیر، همان، ص 127; البدایة و النهایة، همان، ص 232; مجمع الزوائد هیثمی، دار الکتاب العربی، ج 5، ص 241; مسند ابویعلی، دار المامون، ج 2، ص 176 .
31) بحار الانوار، همان، ص 109 .
32) تحف العقول، همان، ص 252 .
33) همان، ص 276 .
34) احادیث زیادی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در این جا نقل شده است: از جمله حدیث ثقلین که اکثر کتب روائی شیعه و سنی آن را نقل کرده اند مثل: کنز العمال، فاضل هندی، مؤسسة الرساله، ج 1، ص 380; صحیح مسلم، دار احیاء التراث العربی، ج 4، ص 1873; اسد الغابة، ابن اثیر، ج 2، ص 12 .
35) معجم البلدان، یاقوت بن عبد الله الحموی، دار احیاء التراث العربی، ج 3، ص 192 .
36) الاغانی، ابو الفرج اصفهانی، دار احیاء التراث العربی، ج 8، ص 225 .
37) صحیفه سجادیه، دعای 48 .
38) همان، دعای 6 .
حضرت عباس الگوی فضایل انسانی
ولادت
سال 26 هجرت روز چهارم ماه شعبان ، نوزادی در خانه حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام چشم به جهان گشود که معدن فضایل الهیه ؛در گلشن رسول اکرم صلي الله عليه وآله وسلم نوگلي شکوفا شد که زمين و زمان از عطر وجودش معطّر شد. کودکي پاي به عرصه وجود نهاد که آثار عظمت و شجاعت در چهرهاش متجلّي و آيينه تمام نماي علي عليه السلام بود.
ازدواج حضرت علي عليه السلام با امّالبنين عليه السلام
پس از شهدت دخت رسول خدا (ص) اميرالمؤمنين عليه السلام مجبور بود همسری اختیار نموده تا در امور خانه با او همراهی نماید؛ برادرش عقيل را که آشنا به انساب عرب بود فراخواند و از او خواست برايش همسري از تبار دلاوران برگزيند تا پسراني دلير و باايمان تربيت کند با این حکمت مستور که روزی سالار شهيدان، حسين بن علي عليه السلام را در کربلا ياري کنند و حماسه عشقی به نمایش گذارند و بر جهانیان امامت را معرفی و نبوت را پاسداری نمایند.
عقيل به سراغ قبیله بنی کلاب که در عرب به شجاعت شهره بودند رفت ؛ دختری به نام فاطمه کلابيه را برای برادرش علي عليه السلام برگزيد ، حضرت اين انتخاب را پسنديد و عقيل را به خواستگاري نزد پدر فاطمه فرستاد؛ فاطمه نيز با سربلندي و افتخار پاسخ مثبت داد و پيوند مبارکي بين وي و مولاي متقيان برقرار شد.
مادری نجیب و با ایمان
امّالبنين يا فاطمه کلابيه از بانوان مومنه زمان خود است که از بدو ورود به خانه امیر مومنان از او جز نجابت و بزرگی واصالت دیده نشد ، او می دانست که در چه خانه ای قدم نهاده است وبا چه مردی و صلت نموده است ؛ هنگامي که به خانه علي عليه السلام قدم نهاد مادري مهربان براي فرزندان حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام شد و آنها را بر فرزندان خود مقدّم داشت. نقل شده است که خود از اميرالمؤمنين عليه السلام درخواست کرد تا او را فاطمه خطاب نکند؛ چرا که فرزندان حضرت زهرا عليهاالسلام با شنيدن نام او به ياد مادرشان افتاده، رنجيدهخاطر ميشدند. حضرت هم پذيرفت و او را «امّالبنين (مادر پسران)» خواند. در فضيلت وي همين بس که گوهري چون ابوالفضل عليه السلام در صدف دامانش پرورش يافت.
نام گذاري حضرت عباس عليه السلام
واژه عباس، صيغه مبالغه از ماده «عبس» است که به معني جدیت و صلابت رخسار ؛ حضرت عباس از مصاديق «أشدّاءُ عَلَي الکفّار» ميباشد. چنانکه در جریان امان نامه شمر نشان داد که که چگونه با صلابت است ؛ اين نام از همان دوران، نشانگر شهامت و صلابت ابوالفضل عليه السلام بود ؛ برخی از مقتل نویسان نوشته اند «اميرمؤمنان عليه السلام او را از اينرو عبّاس ناميد که به شجاعت، شکوه، صولت و خشم او در پيکار با دشمنان را در او می دید و کربلا را و وقایع وشجاعت او را درآن می دید؛ هنگامي که حضرت ابوالفضل عليه السلام به دنيا آمد، امّالبنين قنداقه او را به دست اميرالمؤمنين داد تا بر وي نامي بگذارد. حضرت وي را در آغوش کشيد و او را مورد تفقّد و محبّت فراوان قرار داد. سپس در گوش راست وي اذان و در گوش چپش اقامه گفت. آنگاه به ام البنين فرمود: «او را چه نام نهادي؟» امّالبنين با کمال ادب عرض کرد: «من در هيچ امري بر شما سبقت نگرفتهام. هر نامي که ميپسنديد بر وي بگذاريد». حضرت فرمود: «من او را به نام عمويم، عباس ناميدم»..
کانون فضایل و برتری های انسانی
ابوالفضل و ابو الفضایل ؛ اگرچه فضل مصدر و به معنی همه فضایل است ؛ مشهورترين کنيه آنحضرت، است ؛ در فرهنگ اسلام همراه نام خوب خوب کنیه خوب نیز به فرزندان می نهند تا دیگران کنیه ها والقاب بد به آنها نگویند وبه آن شهره شوند؛ آنچه از عباس در طول زندگی نه چندان طولانی بروز وظهور یافت وعینیت یافت این بود که تمامي فضايل و کمالات انساني در او دیده شد ومعنا یافت لذا آنحضرت را «ابوالفضل» لقب دادهاند.
حضرت عباس (ع) جلوه ادب
خانواده پدر ومادر اولین مربی تربیت فرزندان هستند ؛ امیر مومنان (ع)به فرزندش بزرگ خود حسن (ع) درباره تربیت نامه ونوشته وصیتی زیبا دارد از جمله در آن ميفرمايد: «پسرم، ادب مايه بارور شدن عقل و بيداري قلب و سرلوحه فضل و بزرگواري است».
بر همين اساس ابوالفضلالعباس عليه السلام که شاگرد همين مکتب بود در همه دورانهاي عمر مبارک خويش، از کودکي تا هنگام شهادت، ادب را سرلوحه زندگي خويش قرار داده بود. نوشته : عباس عليه السلام هرگز، بدون اجازه و در حضور امام حسين عليه السلام به زمين نمينشست وهرگز خیره به سیمای برادر نظر نکرد و اورا سید وسرور صدازد مگر در کنار علقمه که ندا در داد «ادرک اخاک »
شمایل و سیما ی عباس
درباره شمایل پیامبر(ص) وبرخی از ائمه کتابها نوشته اند؛ در باره شمایل حضرت عباس علیه السلام نیز سخنانی گفته ونوشته اند که براساس منابع به برخی از این اوصاف ظاهری حضرت اشاره می شود:
صورتی چون ماه داشت ؛ در ميان عرب رسم بود که اگر کودکي زيبايي فوق العاده داشت و داراي قامتي بلند و چهرهاي زيبا بود، او را «قمر بنی هاشم » نامیدند ؛ مثلاً عبدمناف، چنانکه به یکی از اجداد امیر مومنان(ع) وپیامبر(ص) به خاطر زیبایی چهره «قمر البطحاء »می گفته اند و عبداللّه، پدر بزرگوار حضرت رسول را که سيمايي نوراني و چشمگير داشت «قمر حرم (ماه حرم)» ميخواندند. حضرت عباس عليه السلام نيز که از زيبايي ويژهاي برخوردار بود و قامتي رشيد همچون سرو داشت، مشمول اين سنت شد و او را به عنوان «قمربنيهاشم » شهره شد؛ چنانکه خواهرش زینب به «عقیله العرب و بنی هاشم» ملقب بود
سيرهنويسان در مورد چهره زيبا، قامت بلند و چالاک و بازوان ستبر حضرت عباس بن علي عليه السلام چنين نوشتهاند: «عباس پسر اميرمؤمنان علي عليه السلام مردي زيبا و خوشسيما و بلندقامت بود، به طوري که وقتي بر اسب قوي و بلند سوار ميشد، پاهايش بر زمين کشيده ميشد وکمر اسب خمیده می شد » شاید در برخی از توصیافات مبالغه بکار رفته باشد اما واقعیت این است که چهره ای زیبا وقدی بلند و هیکلی پهلوانی وورزیده داشت ؛
شرح معنی شجاعت
اگر در درک مفهوم واقعی شجاعت مشکلی باشد ، تامل در رفتار وسیره وزندگی عباس آن مشکل را حل خواهد نمود، اگر در اثبات قوه ای به نام شجاعت درانسان کسی تردید دارد با نظر به زندگی عباس این تردید از بین خواهد رفت ؛ حضرت عباس عليه السلام فرزند رشيد اميرمؤمنان عليه السلام بود و همچون پدرتجلی مفهوم شجاعت بود .
توصیف حضرت عباس عليه السلام در زیارت ناحیه
در بخشي از زيارت ناحيه مقدسه که منسوب به امام هادي عليه السلام و امام زمان (عج) است توصیف و اوصافی پر معنا وعالی مضمون ومفهوم از حضرت عباس یاد شده وبه کرامات زبیا زیارت گردیده که جای تامل دارد : «سلام بر ابوالفضلالعباس، پسر اميرالمؤمنين؛ آنکه در برداری نهایت مراعات و ايثار را نمود، جانش را نثار برادرش حسين عليه السلام کرد؛ آنکه دنيا را وسيله آخرت قرار داد؛ آنکه خود را فداي برادر نمود؛ آنکه نگهبانی نموداز دين و و اهل بیت امام حسين عليه السلام ؛ آنکه تلاش بسيار براي آبرساني به لب تشنگان نمود؛ ودراین راه دستانش در راه خدا قطع شد».
جلوه خوبی ها
حضرت عباس عليه السلام القاب زیبایی دارد مامقاني ودیگر رجالیون در کتاب رجالش مينويسد: «براي حضرت عباس عليه السلام شانزده لقب برشمردهاند».
قمربنيهاشم، بابالحوائج، الشهيد، عبدصالح، سَقّاء، ساقي، المستجار (= پشت و پناه)، سپهدار، علمدار، ضَيغَم (= شير) و ظَهْرُالولاية (= پشتيبان ولايت)، برخي از القاب حضرت ابوالفضل عليه السلام است.
مطیع امام زمانش (ع)
عباس عليه السلام الگوي بسيار گوياي اطاعت از ولايت و امانت بهشمار ميرود. قهرماني او و ديگر برادران مادرياش را بالاتر از آنچه که در نشته ها هست بود ؛ چون بسیاری از فضایل آنها در تارینگاری مغفول بوده است وجز از عاشورا کمتر به وصف این فرزندان پرداخته شده است ؛ جانبازي و فداکاري عباس عليه السلام به پاس حمايت از ولايت و امامزمان خويش صورت گرفته است. به همين دليل وي را «ظَهْرُالولاية (=پشتيبان ولايت)» لقب داده اند. او پشت و پناه ولايت وامامت بود در روزگاری که جمعی برای کشتن امام زمان خود همنوا بودند ؛ و تا آخرين حدّ توان از او و آرمانهايش پشتيباني نمود. ازاينرو وقتي امام حسين عليه السلام در آخرين لحظات عمر بر بالين او آمد، فرمود: «به خدا قسم اکنون کمرم شکست...».واین وصفی است که تنها پس از فقدان عباس از امام در نینوا شنیده شد.
مهر ومحبت بین دوبرادر
این جمله را مقتل نویسان نوشته اند که جملهخ مهر آمیزی بود بین حسین و عباس رد وبدل شده است که در نهایت مهربانی است «بنفسي أنت يا أخي؛ فدايت شوم برادرم» برادر فدای برادر شود ، فداي کسي خواهم شد که بهترين فدايي حسين عليه السلام بود. فداي دستاني که پرچمدار بود وتا آخرین پرچم مکتب را نگهداشت و به قیمت جانش از آن پاسداری نمود . فداي چشماني که از اهل بیت برادر نگهباني کرد.
همسر و فرزندان قمر بني هاشم عليه السلام
همسر حضرت عباس عليه السلام «لبابه» دختر عبيداللّه بن عباس ميباشد. لبابه از بانوان ارجمند، و پدرش پسرعموي پيامبر گرامي اسلام صلي الله عليه وآله وسلم بود. قمر بنيهاشم عليه السلام از لبابه صاحب دو فرزند به نامهاي فضل و عُبيداللّه شد و ذريه حضرت از جانب عبيداللّه ادامه يافت ؛ در طول تاريخ از اين نسل پاک عالمان و فقيهاني برجسته که از یاران ائمه ومحدثان بزرگ بوده اند ؛ که مزار آنان زیارتگاه وملجاء عاشقان وعارفان است ؛ ابويعلي حمزة بن قاسم که نوه حضرت عباس در نسل پنجم است و در نزديک حلّه داراي گنبد و بارگاه است ؛ در شهر زنجان امام زاده ابراهیم است که در قیام سادات علیه عباسیان شهید شده ودر زنجان مدفون گردیده است ؛ نسب شناسان اورا از فرزندان حضرت عباس (ع) دانسته اند حرمش منشاء برکات و مرکز انجام فرایض وتدریس فقه و سنن الهیه و کنار مزارش مرقد اولیاء بزرگ ودانشمندان از فقها وحکماست ؛در نقاط دیگر ایران نیز از این مراقد مطهر وجود دارد.
درس مهم از سیره عباس (ع)
داستان ایثار حضرت عباس علیه السلام در کربلا درسهای زیادی برای نسل حاضر دارد واز این داستان می توان به مفهوم واقعی برادری رسید ؛ برادری تنها نسبت ظاهری نیست، بلکه علاوه بر پیوند نسبی پیوند عمیق معنوی را باید از آن در سیره عباس (ع) استنباط ودرس گرفت ؛ عباس همه وجودش را چونان برادرش حسین درراه دین نثار نمود ونامش در کنار برادر در تاریخ جاودانه خواهد بود و عملش سرمشق انسان تا مفهوم واقعی برادری در دنیا تحریف نشده وبه مادیات وثروت ومال خلاصه نشود؛ بلکه میراث معنوی پدری چون علی (ع) را در راه دفاع از دین باهم حفظ نموده وبه بشریت الگو شدند؛
السودانی: موضعگیری عراق درباره مساله فلسطین ثابت است
به نقل از خبرگزاری رسمی عراق (واع)، همچنین طبق بیانیه امروز (یکشنبه) دفتر اطلاعرسانی محمد شیاع السودانی، نخست وزیر عراق، او میزبان روحی فتوح، رئیس شورای ملی فلسطین بود که در سیوچهارمین کنفرانس اتحادیه پارلمانهای عربی در بغداد حضور داشت.
طبق این بیانیه، السودانی در دیدار با این مسؤول فلسطینی بر موضعگیری ثابت و اصولی کشورش درباره مساله عادلانه ملت فلسطین تاکید کرده و حمایت خود را از تلاشها برای توسعه و انسجام جهت تقویت امنیت و ثبات ملتهای منطقه اعلام کرد.
همچنین او در حاشیه ضیافت شامی که برای هیئتهای شرکتکننده در سیوچهارمین کنفرانس اتحادیه پارلمانهای عربی در بغداد ترتیب داده شده بود، اظهار کرد: عراق به دنبال آغاز همکاریهای توسعهای سازنده و بلند مدت با دوستان خود برای مقابله با چالشها است به شکلی که منافع تمامی ملتهای دوست و برادر تامین شود.
السودانی گفت: کشور ما مصیبت و بلا را پشت سر گذاشت و با قدرت به سوی عراق مستقل، باثبات، یکپارچه و شکوفا در حرکت است.
سیوچهارمین کنفرانس اتحادیه پارلمانهای عربی روز شنبه در بغداد با حضور روسای پارلمانهای کشورهای عربی آغاز شد و امروز نیز ادامه دارد.
در برخی گزارشهای بینالمللی پیشبینی شده که عراق در سال ۲۰۲۳ به یکی از بهترین رشدهای اقتصادی تبدیل میشود.
طبق گزارشی که واحد اطلاعات اقتصادی گروه اکونومیست با عنوان "خاورمیانه افقهای ۲۰۲۳" تهیه کرده، پیشبینی شده چندین کشور از جمله عراق در سال جاری میلادی بالاترین رشد اقتصادی را خواهند داشت.
در سفر هیئت عراقی به واشنگتن چه توافقاتی حاصل شد؟
بالاخره چند روز پیش سفر هیئت عراقی به واشنگتن به پایان رسید. سفری که حدود 6 روز به طول انجامید که در عرف سفرهای دیپلماتیک، طولانی محسوب میشود و نشان دهنده اهمیت و پیچیدگی مذاکرات و رایزنیهاست. این هیئت به ریاست «فؤاد حسین» وزیر امور خارجه و با «علی العلاق» رئیس بانک مرکزی و تعدادی از نمایندگان مجلس مانند «عدنان الزرفی» (تنها نماینده شیعه پارلمان که بعد از ترور فرماندهان پیروزی، با خروج نظامیان آمریکایی از عراق مخالفت کرده بود!) با هدف حل مسائل مربوط به ارز به این کشور سفر کرده بود.
مهمترین دستور کار این مذاکرات، رایزنی بر سر «درآمد ارزی دولت عراق» بود که به طور مستقیم بر وضعیت ارز در ایران نیز اثرگذار است. به همین جهت، در این گزارش به بررسی توافقات صورت گرفته میان بغداد و واشنگتن، و تأثیر توافقات بر روی ایران و امکان یا عدم امکان خروج عراق از سیطره دلار خواهیم پرداخت.

نتایج سفر به واشنگتن
در ابتدا باید گفت که آنچه در این سفر حاصل شد، توافق به معنای مثلا امضای معاهده یا قرارداد میان بغداد و واشنگتن نبود؛ بلکه طرفین به یک «چارچوب کار مشترک» رسیدند. این چارچوب مشترک، محرمانه مانده و به صورت رسمی از جزئیات آن رونمایی نشده است؛ اما جهتگیری کلی آن را منابع منتقد ایران، «تلاش برای کاهش وابستگی عراق به ایران و در مقابل افزایش وابستگی این کشور به آمریکا و متحدان غربی و عربی این کشور» خواندهاند!
در مورد جزئیات این چارچوب مشترک باید گفت، مجموع اخبار غیررسمی و پراکنده درز کرده نشان میدهد توافقهای صورت گرفته حول محورهای زیر بوده است:
1. اعطای مهلت سه ماهه برای پیوستن به سوئیفت
تنها جایی که در واقع طرف آمریکایی از خود نرمشی نشان داد، اعطای مهلتی سه ماهه به طرف عراقی برای آماده شدن این کشور برای پیوستن به نظام مالی «سوییفت» است.
پیش از این بانک مرکزی عراق سامانهای (وابسته به فدرال رزرو آمریکا) را برای فروش ارز طراحی کرد و هدف هیئت عراقی این بود که از آمریکاییها مهلتی سه ماهه برای اجرایی شدن کامل کار با این سامانه به دلیل طولانی بودن برخی از پروسههای اداری مربوطه را خواستار شود اما این موضوع با موافقت آمریکاییها رو به رو نشد.
در مقابل آمریکاییها برای پیوستن عراق به نظام مالی سوییفت که هدف آن بیشتر کنترل و نظارت بر مبادلات مالی عراق خصوصا با کشورهای عضو محور مقاومت است و نیز برای راستیآزمایی گامهای اعتمادساز عراقیها مهلتی سه ماهه دادهاند.
2. توسعه توافق استراتژیک میان عراق و آمریکا (امضا شده در سال 2008)
یکی دیگر از نقاط مشترکی که طرفین به آن رسیدند، گسترش همکاریهای مربوط به توافق استراتژیک میان عراق و آمریکا مربوط به سال 2008 و در زمان دولت نوری المالکی نخست وزیر وقت عراق بود. این توافق نامه شامل بخشهای مختلف نظامی، امنیتی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، آموزشی، اقتصادی و...میشود.
اما اصولا آنچه که بیشتر مورد توجه طرفین قرار گرفته است، بخش نظامی و امنیتی آن بود که طی آن نیروهای آمریکایی حاضر در عراق در برههای از زمان تعداد آن ها کاهش و در برههای دیگر تعداد آن ها افزایش یافته است. حال در سفر اخیر توافق شد که بقیه بخشهای غیر نظامی و غیر امنیتی این توافق نامه نیز اجرایی شود.
3. تأکید دوباره بر اجرای پروژه انتقال نفت به بندر العقبه اردن
با توجه به این که در این سفر مسائل مختلف اقتصادی مانند صادرات نفت و گاز عراق هم مورد بحث قرار گرفت، به نظر می آید یکی از توافقات حاصله، وعده طرف عراقی برای صادرات نفت از طریق خط لوله انتقال نفت از بصره به «بندر العقبه» اردن است. به طور کل به دور از اصرار آمریکاییها بر اجرایی شدن این پروژه، قدمت این پروژه به زمان جنگ تحمیلی و زمان نظام بعث بر میگردد. در آن هنگام برای این که مسیرهای صادرات نفت عراق تنوع داشته باشد و فقط وابسته به خلیج فارس تحت حاکمیت ایران یا «بندر جیهان» ترکیه نباشد، این پروژه مطرح شد اما این طرح در آن زمان اجرایی نشد.
اما موضوع اجرایی شدن آن به زمان نظام فعلی هم رسید و البته یکی از مهم ترین دلایل توجه سیاسیون عراقی در نظام فعلی همان موضوع کاهش وابستگی به ترکیه و ترس از وقوع جنگی میان ایران و آمریکا در خلیج فارس است. با این حال این پروژه از طرف شخصیتهای طرفدار محور مقاومت مخالفانی دارد.
دلایل مخالفان هم سیاسی است و به عقیده آنان این قضیه عراق را به عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی خواهد کشاند و هم اقتصادی است زیرا معتقدند هزینههای این پروژه مبالغه آمیز است و در قبال آن اردن هم حق ترانزیت دریافت میکند هم بخشی از نفت صادر شده از طریق بندر خود را میتواند با تخفیف ویژه خریداری کند. در مقابل، مخالفان طرح جایگزینی ارائه میدهند و آن انتقال نفت عراق از کرکوک به "بندر بانیاس" سوریه است.
اما برای آمریکا اجرای این پروژه از دو نظر مهم است: یکی حل بخشی از مشکلات اقتصادی اردن -از مهم ترین متحدان آمریکا- که مربوط به بحران انرژی است و دوم کاهش وابستگی عراق در زمینه صادرات انرژی هم به ایران و هم به ترکیه.
4. مشارکت شرکتهای آمریکایی در تولید برق عراق
موضوع مورد توافق بعدی شامل اعطای قولهایی از طرف عراقیها برای مشارکت بیشتر شرکتهای آمریکایی در زمینه تولید برق و صیانت از نیروگاهها و نیز مشارکت شرکتهای این کشور در زمینه استخراج گاز همراه با نفت برای کاهش واردات گاز ایران توسط عراق است.
به طور کل هدف از این موضوع هم بیشتر نه تنها کاهش وابستگی عراق به گاز ایران بلکه تبدیل عراق به یک کشور صادر کننده گاز به اروپا برای کاهش وابستگی اروپاییها به گاز روسیه است. اساسا توافق اخیر دولت السودانی با شرکت آمریکایی "جنرال الکتریک" در زمینه برق و همچنین سفر اخیر لاوروف به عراق را باید در همین زمینه تفسیر کرد.
تأثیر اقدامات ارزی اخیر طرف عراقی بر ایران چیست؟
به طور کل اقدامات اخیر خالی از تأثیر منفی بر روی ایران و کاهش ورود ارز در قالب مبادلات تجاری از عراق به ایران نیست. اما این تأثیر نمیتواند – خصوصا در کوتاهمدت - باعث صفر شدن ورود ارز از عراق به ایران شود. چرا که این ارز از طریق بازار آزاد یا به صورت دستی -و نه حواله بانکی- میتواند از عراق خارج شود. اما چون منبع اول تزریق ارز در عراق بانک مرکزی این کشور است، در هر حال محدودیتهایی در این خصوص وجود خواهد داشت.
همچنین باید توجه داشت که فؤاد حسین در مصاحبههای خود در واشنگتن تأکید داشت که عراق به روابط تجاری خود با ایران و روسیه ادامه خواهد داد؛ اما با «مکانیزم جدید» که این مکانیزم جدید و تحمیلی از طرف آمریکاییها را شاید بتوان تلاش عراق برای عدم پرداخت دلار به ایران و روسیه تفسیر کرد.
یکی از نتایج مهم بحران اخیر ارز در عراق چه بود؟
یکی از مهم ترین نتایج این بحران وضوح کامل «هیمنه اقتصادی آمریکا بر عراق» بود. این موضوع از آنجا اهمیت دارد که بر خلاف روایت برخی از رسانههای عربی و غربی که تلاش دارند ایران فقط مسلط بر عراق و در نتیجه مسئول مشکلات این کشور نشان دهند، ثابت میکند که آمریکا نیز تا چه در عراق نفوذ دارد و بالتبع مسئول بخشی از مشکلات این کشور است.
آیا عراق توان خروج از هیمنه دلار را دارد؟
در این زمینه به واقع بانک مرکزی این کشور اقدام قابل توجهی را اخیرا انجام داده است و آن پرداخت پول واردات از چین به یوآن است اما این اقدام ناکافی و در عین حال ناقص است؛ زیرا بیش از 90% درآمد مالی عراق از نفت و به دلار است.
در مورد توافق با چین نیز قرار است این یوآن نیز به بانک آمریکایی جی پی مورگان پرداخت شود و همه این موضوعات نشان دهنده ناکافی بودن این اقدام است. به همین خاطر تنها راه حل همان وجود اجماع و اراده سیاسی در میان احزاب این کشور است که چنین چیزی تا الان موجود نیست.
شهاب نورانی فر، تحلیلگر حوزه عراق
پایان نشست عقبه؛ ماموریت تشکیلات خودگردان برای سرکوب انتفاضه رسمی شد
دفتر نخست وزیر رژیم صهیونیستی در بیانیهای که در اختیار رسانههای این رژیم قرار داد اعلام کرد، کمیته امنیتی مشترک بین (رژیم) اسرائیل و تشکیلات خودگردان برای رایزنی در مورد تجدید همکاری امنیتی و افزایش توانمندی تشکیلات برای سرکوب (مبارزات ملت فلسطین) در کرانه باختری و قدس تشکیل میشود.
در این بیانیه به نقل از یک مسئول امنیتی اسرائیلی آمده است: دو طرف قرار است نشست دیگری را هم پیش از آغاز ماه رمضان با حضور مصر برگزار و میزان پیشرفتهای انجام گرفته در بخش امنیتی را مورد بحث و بررسی قرار دهند.
کمیته فرعی نیز برای اندیشیدن در مورد افزایش اعتماد متقابل اقتصادی تشکیل میشود!
گفتنی است در بیانیه مشترک نشست عقبه رژیم صهیونیستی و تشکیلات خودگردان تعهد خود را به تمامی توافقنامههای سابق اعلام و قول دادند که از سطح تنش کاسته و مانع از گسترش خشونت شوند.
یک مسئول اسرائیلی به رویترز گفت: به رغم موافقت تشکیلات خودگردان برای همکاری در سرکوب فلسطینیان ، تغییری در ساخت 9 شهرک صهیونیست نشین جدید در کرانه باختری به وجود نخواهد آمد.
دیدار رؤسای پارلمانهای عربی با رئیسجمهور سوریه
دفتر ریاست جمهوری سوریه، عصر امروز (یکشنبه)، اعلام کرد که «بشار اسد» رئیسجمهور این کشور با رؤسای پارلمانهای عربی دیدار کرده است.
بنابر این اعلام، رؤسای پارلمان عراق، امارات عربی متحده، اردن، فلسطین، لیبی، مصر و رؤسای هیأتهای عمان و لبنان با بشار اسد دیدار کردهاند.
خبرگزاری رسمی سوریه (سانا) امروز گزارش داده بود که تعدادی از رؤسای پارلمان کشورهای عربی که روز گذشته در اجلاس اتحادیه پارلمان عربی مشارکت کرده بودند، در راستای تأکید بر حمایت از سوریه و ایستادگی در کنار این کشور وارد فرودگاه بینالمللی دمشق شدهاند.
این سفر در حالی انجام شد که «محمد الحلبوسی» رئیس پارلمان عراق، روز گذشته، از کشورهای عربی خواست که برای بازگشت سوریه به جمع کشورهای عربی تصمیم نهایی خود را اتخاذ کنند.
رئیس پارلمان عراق، روز گذشته در جریان سی و چهارمین اجلاس اتحادیه پارلمان عربی،گفت «کشورهای عربی در تمامی سطوح پارلمانی و دولتی تصمیم نهایی بازگشت سوریه به جمع کشورهای عربی را اتخاذ نمایند و این کشور نقش خود را در میان کشورهای عربی، منطقه و جهان به طور مؤثر ایفا کند و برای ثبات، بازسازی زیرساختها و بازگشت عزتمندانه و باکرامت برادران سوری که جنگ آنها را از سرزمین و کشورشان کوچانده، به طور جدی تلاش شود.»


گیاه خوشعطری که قاتل نفخ و ضعف معده است
گیاه مرزه از گیاهانی است که متعلق به خانواده نعناع است و گیاهی یک ساله با گلهای کوچک و برگهای صاف هستند و نباید با ترخون اشتباه گرفته شوند. برگهای ترخون بزرگتر از برگهای مرزه هستند.
مرزه یکی از گیاهان دارویی است که خواص و فواید فراوانی برای بدن و سلامتی دارد. از جمله خواص مرزه میتوان به کمک به سلامت پوست و مو و درمان التهاب اشاره کرد. طبع سبزی مرزه گرم و خشک است.
مرزه حاوی ویتامینهای A، C، B6، تیامین، نیاسین، کلسیم، آهن، منیزیم، پتاسیم، سدیم، فسفر، روی، مس، منگنز، سلنیوم و فیتواسترول است که داشتن این مواد و ویتامینها موجی این خواص مرزه و فواید آن برای سلامتی شدهاند.
بر اساس اعلام پژوهشکده گیاهان دارویی، مرزه را به عنوان ضد نفخ، مدر، هضم کننده غذا، ضدعفونی کننده، مقوی معده و نیرو دهنده (مقوی قوه باه) مورد استفاده قرار می دهند. نکته قابل توجه در مورد مرزه این است که ضد سرطان نیز است.
از مرزه میتوان مانند گیاه دارویی آویشن، در رفع ضعف و حالت چنگ زدگی معده استفاده کرد.
از گیاهان دارویی موثر بر اندام گوارشی نیز است.
بهترین و بدترین غذاها برای گوارش
تعداد زیادی از میکروارگانیسم ها در دستگاه گوارش ما زندگی می کنند. آنها نقش اساسی در عملکردهای بدن ما از جمله ایمنی، هضم، متابولیسم و از بین بردن سموم دارند.
به گفته متخصصان، داشتن یک رژیم غذایی سالم می تواند به بهبود روند هضم مواد غذایی کمک کند. از سوی دیگر غذاهایی که سرشار از چربی اشباعشده هستند به پوشش روده آسیب میرسانند و سلامت کلی فرد را در خطر قرار میدهند.
در ادامه به نقل از نشریه "هندوستان تایمز"، به چند مورد از بهترین و بدترین غذاها برای فرآیند هضم خواهیم پرداخت.
بهترین غذاها برای کمک به فرآیند هضم
۱. غذاهای تخمیر شده: این غذاها حاوی پروبیوتیک هایی هستند که به تعادل باکتری های سالم در روده کمک کرده و در برابر باکتری های مضر محافظت می کنند. افزودن غذاهای تخمیر شده (ماست و ...) به رژیم غذایی می تواند فواید بسیاری برای سلامتی داشته باشد و به کاهش نفخ کمک کند.
۲. غلات کامل: غلات سبوس دار (جو دوسر، برنج قهوه ای و ...) سرشار از مواد مغذی و فیبر هستند و به جلوگیری از یبوست کمک می کنند.
۳. میوه ها: میوه ها نیز سرشار از فیبر، ویتامین ها و مواد معدنی هستند که به هضم غذا کمک می کنند.
۴. چای: نوشیدن چای گرم بعد از وعده غذای ممکن است بسیاری از علائم گوارشی مانند نفخ، گاز معده، حالت تهوع، گرفتگی معده و سوزش سر دل را تسکین دهد.
بدترین غذاها برای فرآیند هضم
۱. غذاهای سرخ شده: غذاهای سرخ شده فیبر کمی دارند و می توانند باعث اسهال شوند. بنابراین خوردن آنها در یک دوره زمانی می تواند بر سلامت روده شما تأثیر بگذارد.
۲. غذای فرآوری شده: غذاهای فرآوری شده فاقد مواد مغذی هستند. آنها همچنین قند زیاد و فیبر کم دارند و حاوی مواد نگهدارنده هستند. این عوامل می توانند منجر به یبوست و سایر مشکلات گوارشی شوند.
۳. شیرین کننده های مصنوعی: شیرین کننده های مصنوعی می توانند به گرفتگی شکم و اسهال منجر شوند.
۴. حبوبات: گاهی اوقات می توانند باعث ناراحتی شکمی شوند. بنابراین بهتر است قبل از مصرف آنها را خیس کنید.
"بنیه قوی مردمی نظام" حجت را بر همه مسئولان و علما تمام کرده است
رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (پنجشنبه) در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری، این مجلس رفیع و بسیار مهم را نماد درهم آمیختگی «جمهوریت» و «اسلامیت» خواندند و با اشاره به حضور بیبدیل، حیاتی و مستمر مردم در صحنههای گوناگون گفتند: بنیه قویِ مردمی نظام، ثروتی ملی است که خداوند با آن، حجت را بر علما و همه مسئولان نظام تمام کرده است و همه باید در حفظ و افزایش این سرمایه عظیم، بیوقفه تلاش کنیم.
ایشان با تبریک حلول ماه مبارک شعبان و اعیاد بزرگ و شادی آفرین آن، مجلس خبرگان را نماد حقیقی مردمسالاری دینی دانستند و افزودند: این مجلس در پرتو تحقق کاملاً سالمِ مردمسالاری، منتخب مردم است ضمن اینکه متشکل از علمای دین است و جوهره دینی نظام را نشان میدهد.
رهبر انقلاب، جایگاه، اهمیت و حساسیت مجلس خبرگان را بالاتر از هر مرکز و مجموعهای در نظام برشمردند و گفتند: این مجلس، هم تعیینکننده رهبری، و هم با مراقبتهای خود، تضمینکنندهی وجود و استمرار شرایط رهبری است که چنین جایگاه عظیمی، وظایف سنگینی را متوجه اعضای خبرگان میکند و هیچ اهمالی در ادای این وظایف، در درگاه پروردگار پذیرفته نیست.
حضرت آیتالله خامنهای، اهتمام خبرگان در رسیدگی به مسائل گوناگون کشور را مطالبه رهبری و موضوعی درست دانستند و در عین حال گفتند: مهمتر از همه مسائل، پرداختن و اهتمام جدی به وظایف درونی و بیرونی اعضای مجلس خبرگان است.
ایشان استمرار فعالیت هیئت تحقیق مجلس خبرگان در رسیدگی و مراقبت از «حفظ شرایط رهبری و انجام وظایف مندرج در قانون اساسی و دیگر وظایف قطعی رهبری» را بسیار مهم خواندند و افزودند: مهمترین وظیفه رهبری، رصد و حفظ حرکت کلی و حرکت بخشهای مهم نظام در جهت انقلاب است تا زاویهای از مسیر اصلی پیش نیاید و انقلاب اسلامی مثل انقلابهای دیگر منحرف نشود.
رهبرانقلاب تبیین منطقی، مستدل و مستمر جایگاه مجلس خبرگان برای افکار عمومی به خصوص برای نسل جوان را دیگر وظیفه اعضای این مجلس دانستند و افزودند: تبیین صحیح جایگاهِ تعیینکنندهی مجلس خبرگان، مردم را با شوق و اشتیاق به پای صندوقهای رأی در انتخابات این مجلس میآورد؛ البته اعضای این مجلس، شأنیت علمایی نیز دارند که وظایف سنگین دیگری را متوجه آنها میکند.
رهبر انقلاب، دشمنیها با مجلس خبرگان را از جنس دشمنی با اصل جمهوری اسلامی خواندند و گفتند: بعضی دشمنیها با جمهوری اسلامی مربوط به مسائل سیاسی و مواضع آن در قبال موضوعی مانند فلسطین است اما بعضی دشمنیها با ذات نظام است چرا که این نظام در مقابل افراد معتقد به نسخه غرب که با هر گونه دخالت دین در مسائل اجتماعی مخالفند و یا در برابر سردمداران لیبرال دموکراسی که پشت پرچم دروغین آزادی و دموکراسی، نقشه سلطه و غارت منابع دنیا را کشیدهاند، ایستاده و با قرار دادن «مردمسالاری و آزادی» در کنار «دین» نقشه آنها را بهم زده است.
ایشان تبیین علت اصلی دشمنیها برای مردم را ضروری دانستند و افزودند: با تبیین این علت اصلی، دیگر کسی نباید در فضای مجازی و غیر از آن، بگوید جمهوری اسلامی برای خود دشمن میتراشد زیرا این ذات مردمسالاری دینی است که موجب ابطال نقشههای بدخواهان و عامل دشمنی آنها است.
حضرت آیتالله خامنهای، شأن دوم اعضای مجلس خبرگان را «شأن علمایی» آنها برشمردند و گفتند: بنیه مردمیِ قوی جمهوری اسلامی و ارتباط و اتکاء مردم و نظام به یکدیگر، ثروتی ملی، حقیقتی غیرقابل کتمان و بینظیر یا لااقل کمنظیر در دنیا است که جلوههای آن در ماجرای کرونا و به میدان آمدن مردم، کمکهای مؤمنانه و همچنین حضور و تلاشهای مردم در کمک به آسیبدیدگان حوادث طبیعی حقیقتاً حیرتانگیز است.
ایشان راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال را تجلّی دیگری از بنیه مردمیِ قوی نظام خواندند و خاطرنشان کردند: در کجای دنیا مشابه چنین اجتماع عظیمی برای یک امر سیاسی وجود دارد که مردم با این کثرت و تنوع جمعیت و سلایق، از پیران قدخمیده تا نوجوانان نورسیده، چهل و چند سال پشت سر هم و در شرایط آب و هوایی غالباً سخت، هر سال در صحنه حاضر شوند؟ این پشتوانه و بنیه مردمی قوی نظام است که البته ما به آن عادت کردهایم و شاید عظمت آن را خوب درک نکنیم.
رهبر انقلاب افزودند: حضور مردم، حجت الهی را بر ما مسئولان و علما تمام کرده است و اینکه فقط به این ثروت ملی افتخار کنیم، کافی نیست بلکه باید این ثروت را مستمراً حفظ و زیاد کنیم و به وظایف خود در این زمینه عمل کنیم.
ایشان نقش دین و علما را در شکلگیری اینگونه حرکتهای ملی و انقلابی، مهم و بیبدیل برشمردند و خاطرنشان کردند: در انقلاب اسلامی هم امام خمینی بهعنوان یک عالم دینی و مرجع تقلید نقشآفرین بود که توانست به پشتوانه میراث هزار ساله علمای دین و اعتماد و اعتقادی که در مردم به آنها شکل گرفته بود، ملت را از تهران تا روستاها و شهرهای دوردست با شعار واحد به حرکت درآورد که این کار از هیچ حزب و شخصیت سیاسی دیگری ساخته نبود.
حضرت آیتالله خامنهای، ثروت عظیم و تهدیدزدای حضور و بنیه مردمی برای نظام را حیاتی دانستند و گفتند: علما فارغ از داشتن یا نداشتن مسئولیت دولتی، برای حفظ این سرمایه عظیم وظایف سنگینی دارند که مهمترین آن جهاد تبیین است، ضمن اینکه «تقوا، صداقت، پاکدستی، پرهیز از موارد شبههناک، انگیزه خدایی و دعوت کردن با عمل نه فقط با زبان» مردم را دلگرم و خاطرجمع میکند.
ایشان علما را به ارتباط با جوانان و دانشجویان و حضور در مراکز دانشجویی سفارش کردند و گفتند: با حرف نو، بیان نو و منطق نو، با جوانان گفتگو و گرههای ذهنی آنها را باز کنید البته در برابر شبهاتی هم که پاسخ آنها را نمیدانیم بگوییم نمیدانم یا باید بررسی کنم.
رهبر انقلاب، تشکیل حلقههای معرفتی از فضلای جوان و پُر شمار و صاحبفکر در شهرهای مختلف با محوریت علمای بزرگ و اعضای مجلس خبرگان را گامی دیگر برای ارتباط مؤثر با جوانان، خواندند و افزودند: از شبهه هم نباید رنجید و همچنانکه مرحوم شهید مطهری خودش شبهه و پاسخ آن را کشف میکرد، باید برای مواجهه با شبهه آماده شد.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: شبهات مانند تحریمها است و موجب مطالعه و فکر و تحقیق برای پاسخگویی میشود همانطور که تحریمها ما را وادار کرد در مسائل مختلفی مانند دفاعی، درمانی و سلامت به دستاوردهای جدیدی دست یابیم که اگر تحریمها نبود، مطمئناً این پیشرفتهای فنی و صنعتی وجود نداشت.
ایشان سؤالها و شبهههای جوانان را نیازمند بیان منطقی و اقناعی دانستند و گفتند: مراقب باشیم حرف سست و بیمنطق نزنیم که البته وظیفه پشتیبانی فکری مجموعههای جوان و افراد صاحب فکر، برعهده حوزه علمیه قم و سایر حوزههای علمیه است.
حضرت آیتالله خامنهای در بخش پایانی سخنانشان با تأکید بر ضرورت امیدآفرینی، سیاست مستمر دشمن را یأسآفرینی خواندند و با اشاره به نامه یک گروه سیاسی در سال ۱۳۶۹ به یکی از مسئولان کشور گفتند: یک سال پس از رحلت امام بزرگوار، آن گروه در نامهای سرگشاده و سراسر یأسآفرین نوشت کشور و ملت به لبه نابودی و ویرانی رسیده است.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: کسانی که خودشان و شخصیتشان در معرض نابودی و ویرانی است، همه چیز را از این زاویه میبینند اما در مقابل، کسانی که دل و ذهنی پُر از امید دارند، امیدوارانه به مسائل و تحولات نگاه میکنند که امیدواریم خداوند همه ما را موفق بدارد که با این نگاه، و به پشتوانه لطف الهی و حضور مردمی، به وظایف خود با جدیت و بدون خستگی و سستی عمل کنیم.
در ابتدای این دیدار، حجتالاسلام والمسلمین رئیسی نایب رئیس مجلس خبرگان رهبری، به بیان گزارشی از سه بخش کاری یازدهمین اجلاس رسمی این مجلس پرداخت.
«انتخابات اعضای هیئت رئیسه، کمیسیونها و هیئت اندیشهورز»، «جلسات جداگانه با حضور فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران درباره تحولات منطقه و وزیر اقتصاد درباره موضوعات معیشتی» و همچنین «بحث درباره دغدغههای فرهنگی، اقتصادی و تحلیل اغتشاشات پاییز در نطقهای پیش از دستور ۱۴ تن از اعضای این مجلس»، محورهای گزارش آقای رئیسی بود.































