emamian
چند نکته درباره توافق اخیر ایران و آژانس درباره بازرسیها؛ تفاهم به شرط پایان ماشه؟
شب گذشته آقایان سید عباس عراقچی وزیر خارجه کشورمان و رافائل گروسی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام کردند که به توافقی برای همکاریها دست یافتهاند. درباره این توافق چند نکته را میتوان مطرح کرد:
1- ایران بر اساس قانون مصوب مجلس، بعد از تجاوز نظامی 12 روزه در خرداد و تیرماه 1404 به تاسیسات هستهای خود، همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را به حالت تعلیق درآورده بود؛ موضعی که با توجه به بیعملی و حتی بدعملی آژانس درباره این حمله، کاملاً منطقی بوده و هست. توافق شب گذشته، چارچوبی را برای همکاری آتی با آژانس فراهم میکند.
2- آقای گروسی در بخشی از بیانیهای که امروز درباره این توافق منتشر کرده، نوشته است: «Being a safeguards implementing document, it is not a public one» بدین معنی که محتوای کامل توافق، منتشر نمیشود.چرا که این یک توافق «تکنیکی و عملیاتی» است.
3- توافق صورت گرفته، ذیل NPT است و فراتر از آن نیست.
4- گروسی میگوید توافق شامل همه تأسیسات و تاسیسات ایران است و گزارشدهی لازم درباره تأسیسات مورد حمله و مواد هستهای موجود در آنها پیشبینی شده است امّا آقای عراقچی میگوید که در حال حاضر هیچ دسترسی جدیدی به بازرسان داده نمیشود، مگر در مورد نیروگاه بوشهر به دلیل تعویض سوخت.
بنابراین، طبق اظهارات آقای عراقچی، توافق فعلاً حقوق ایران در کنترل دسترسیها و حفظ امنیت تأسیسات را تضمین میکند و صرفاً چارچوب فنی برای گزارشدهی آتی و مذاکرات آینده فراهم کرده است.
5- ظاهراً از اظهارات اینطور برمیآید که توافق فنی و مرحلهای است، نه دسترسی کامل فوری. ایران چارچوب را میپذیرد اما کنترل امنیت تأسیسات را حفظ میکند.
حملات گذشته و حساسیت امنیتی ایران، سبب شده که توافق با شرطهای امنیتی و سیاسی خاص همراه باشد. توافق به نحوی طراحی شده که راه حل دیپلماتیک و تعامل عملیاتی ایجاد شود، بدون اینکه ایران احساس کند امنیت داخلی یا حق حاکمیتش به خطر افتاده است.
6- از اظهارات آقای عراقچی و همچنین تاحدودی از اظهارات آقای گروسی اینطور برمیآید که توافق اخیر یک چارچوب عملیاتی فنی برای بازگشت همکاریهاست، اما اجرای آن به تدریج و تحت شرایط امنیتی و سیاسی صورت میگیرد.
ایران تلاش میکند که هم تعهدات بینالمللی را طبق NPT «فعلاً» حفظ کند و هم امنیت تأسیسات هستهایاش تضمین شود.
7- ایران از طریق آقای عراقچی رسماً اعلام کرده است که اگر مکانیسم ماشه تا انتها اجرایی شود و تحریمها برگردد، این گامهای عملی ایران منتفی خواهد بود. بنابراین، از شروط اصلی اجرای کامل این توافق، عدم اجرای مکانیسم ماشه است.
پیامبر اکرم (ص)؛ الهامبخش تمدن و اخلاق
مجموعهای از فیلسوفان، مورخان و نویسندگان برجسته غربی همچون تولستوی، کارلایل، لامارتین، مایکل هارت و برنارد شاو در آثار خود به عظمت شخصیت پیامبر اسلام (ص) اذعان کردهاند؛ دیدگاههایی که بر صداقت، اخلاق والا، شجاعت و نقش بیبدیل آن حضرت در هدایت بشریت و بنیانگذاری تمدنی مبتنی بر عدالت و معنویت تأکید دارد.
مجموعهای از فیلسوفان، مورخان و نویسندگان برجسته غربی همچون تولستوی، کارلایل، لامارتین، مایکل هارت و برنارد شاو در آثار خود به عظمت شخصیت پیامبر اسلام (ص) اذعان کردهاند؛ دیدگاههایی که بر صداقت، اخلاق والا، شجاعت و نقش بیبدیل آن حضرت در هدایت بشریت و بنیانگذاری تمدنی مبتنی بر عدالت و معنویت تأکید دارد.
به گزارش ایسنا، به بهانه ۱۷ ربیعالاول و ولادت حضرت رسولاکرم (ص)، بخشی از دیدگاههای فیلسوفان و اندیشمندان غربی غیرمسلمان درباره پیامبر اسلام (ص) منتشر میشود که گواهی روشن بر حقانیت نبوت و رسالت پیامبری است که خداوند متعال او را پاس داشت و یادش را در جهان جاودانه ساخت تا پیامآور همه زمانها و مکانها باشد
در زیر بخشی از اظهارنظرهای چهرههای مختلف جهان را که در کتابها درج شده است برگزیدهایم تا به بیان شخصیت پیامبر خاتم از نگاه دیگران بپردازیم:
پروفسور ویل دورانت مورخ مشهور آمریکایی مینویسد: «اگر میزان تأثیر این مرد بزرگ را در مردم بسنجیم، باید بگوییم که حضرت محمد (صلی الله علیه وسلم) از بزرگترین بزرگان تاریخ انسانی است. وی در صدد بود سطح معلومات و اخلاق قومی را که از فرط گرمای هوا و خشکی صحرا به تاریکی توحش افتاده بودند اوج دهد. در این زمینه توفیقی یافت که از توفیقات تمام مصلحان جهان بیشتر بود. کمتر کسی را جز او میتوان یافت که همه آرزوهای خود را در راه دین انجام داده باشد؛ زیرا به دین اعتقاد داشت.
از قبایل بتپرست و پراکنده در صحرا، امتی واحد به وجود آورد. برتر و بالاتر از دین یهود و دین مسیح و دین قدیم عربستان، آیینی ساده و دینی روشن و نیرومند با معنویاتی که اساس آن شجاعت و مناعت قومی بود پدید آورد که در طی یک نسل در یکصد معرکه نظامی پیروز شد و در مدت یک قرن امپراطوری عظیم و پهناوری به وجود آورد و در روزگار ما نیروی مهمی است که بر یک نیمه جهان نفوذ دارد.
تولستوی نویسنده و فیلسوف بزرگ روسی، تحت تأثیر اسلام و تعالیم آن در زهد، اخلاق و عرفان قرار گرفت. او مجذوب ویژگیهای پیامبر شد و در مقاله محمد کیست؟ نوشت:
«محمد هم بنیانگذار و هم پیامبر است. او در زمره مردان بزرگی است که عمیقاً در ساختار اجتماعی خدمت کردند. همین بس که او امتی کامل را به سوی نور حقیقت هدایت کرد، آنان را به سوی صلح و آرامش کشاند، به زهد و پارسایی فراخواند و از خونریزی و قربانی انسان بازداشت و راه را برای توسعه و تمدن هموار ساخت. این کاری سترگ است که تنها مردی نیرومند میتواند انجام دهد و مردی چون او شایسته احترام و ستایش است.»
جورج برنارد شاو، نویسنده و نمایشنامه نویس ایرلندی میگوید: به نظر من اسلام تنها مذهبی است که استعداد آنرا دارد که بتواند با تحولات اعصار مختلف زندگی بشر همگام گردد. من راجع به مذهب محمّد پیشگویی میکنم که این مذهب را اروپای فردا خواهد پذیرفت، همانطوری که این مذهب به نظر اروپاییهای امروز قابل قبول گردیده است .
کلیسای قرون وسطی یا از روی جهل و یا از روی تعصب، اسلام را به وضع تاریک و مبهمی رنگ آمیزی کرده است. آنها این طور وانمود کردهاند که به نظر مردم، محمّد ضد مسپح آمده و اینچنین مسیحیان را از مذهب اسلام متنفر ساختهاند.
من زندگی و کار محمد را مطالعه کردهام، به عقیده من نه تنها او ضد مسیح نیست، بلکه او را باید نجات دهنده عالم بشریت دانست. من اعتقاد دارم اگر مردی مانند محمّد، دیکتاتوری دنیای جدید را به دست بگیرد، میتواند مسایل این جهان را چنان حل کند که آن صلح و سلمی که دنیا به آن نیازمند است تامین شود...
ادوارد گیبون، نویسنده و مورخ انگلیسی معتقد است:عقاید محمد، عاری از تردید و ابهام است و قرآن یک شاهد باشکوه از وحدانیت خداوند است. پیامبر مکه، پرستش بتها و انسانها و ستارگان را رد کرد؛ با این اصل عقلانی که هرچیزی که ظهور و بعد افول و مرگ دارد، شایسته پرستش نیست...
پیامبر مکه، پرستش بتها و انسانها و ستارگان را رد کرد؛ با این اصل عقلانی که هرچیزی که ظهور و بعد افول و مرگ دارد، شایسته پرستش نیست.
آلفونس دو لامارتین نویسنده، شاعر و سیاستمدار مشهور فرانسوی قرن نوزدهم میگوید: اگر بزرگی هدف، ناچیزی وسایل و نتایج حیرتانگیز، سه معیار برای نبوغ بشر باشد، چه کسی جرأت دارد در تاریخ مدرن، مرد بزرگی را با محمد-صلّی الله علیه وسلّم- مقایسه کند؟ معروفترین مردان، تنها سلاح، قوانین و امپراتوری را تأسیس کردند. آنها چیزی بیش از قدرت مادی تأسیس نکردند که در هر صورت، اغلب در جلو چشم آنها از هم پاشیده شد. این مرد نه تنها ارتش، قانون، امپراتوری، امت و حکومت را به حرکت درآورد، بلکه میلیونها نفر از مردان در یک سوم از جهان مسکونی آن روز و نیز بیشتر از آن، عبادتگاهها، خدایان، ادیان، عقاید، باورها و روحها را متحول ساخت.
توماس کارلایل فیلسوف، نویسندهی طنزپرداز، مقالهنویس و مورخ اسکاتلندی در کتاب خود تحت عنوان «قهرمانان و قهرمانپرستی» دربارهی محمد-صلّی الله علیه وسلّم- نوشته است:
بسیار شرمآور است که کسی به این اتهام گوش کند، که اسلام یک دروغ و محمد-صلّی الله علیه وسلّم- یک کلاهبردار و فریبکار بوده است. ما دیدیم که او با عزم و ارادهی راسخ و مهربان و بخشنده، دلسوز، وارسته، پرهیزکار، با مردانگی واقعی، سختکوشی و اخلاص، بر اصول خود ثابتقدم باقی ماند. علاوه بر تمام این ویژگیها، او در برخورد با دیگران اهل مدارا، بردباری، مهربانی و خوشرویی بود و حتی گاهی با یاران خود مطایبه و مزاح میکرد. او عادل، راستگو، باهوش، خالص، بزرگوار و حاضرذهن بود. چهرهی او چنان درخشان بود که گویا چراغی در درون خود داشت تا تاریکترین شبها را روشن کند، او یک مرد بزرگ بود، با این خصوصیت که در یک مدرسه درس نخوانده بود و توسط یک معلم پرورش نیافته بود، چرا که او به هیچکدام از اینها نیازی نداشت.
یوهان ولفگانگ میگوید: ما اروپاییها، با تمام مفاهیممان نمیتوانیم به آنچه محمد-صلّی الله علیه وسلّم- رسیده است برسیم و هیچ کس قادر نخواهد بود تا از او پیشی بگیرد. من تاریخ بشریت را برای پیدا کردن یک الگو، بررسی کردهام و متوجه شدم که تنها محمد-صلّی الله علیه وسلّم- است که باید به عنوان یک حقیقت آشکار شود. در واقع، محمد-صلّی الله علیه وسلّم- موفق شد کل جهان را برای عقیدهی توحید تحت کنترل در آورد.
مهاتما گاندی رهبر هند در مورد شخصیت محمد-صلّی الله علیه وسلّم- در مجلهی «هند جوان» میگوید: من میخواستم بهترین کسی را که امروزه بصورت بیچون و چرا بر قلب میلیونها نفر از مردم حکومت میکند، بشناسم. من بیشتر به این قناعت رسیدهام که این شمشیر نبود که در برنامهی زندگی آن روزها، جایی را برای اسلام بدست آورد. این سادهزیستی پیامبر-صلّی الله علیه وسلّم-، توجه وسواسگون به وعدههایش، اخلاص و ایثار شدید نسبت به دوستان و پیروانش، شجاعتش، بی باکیاش، اعتماد مطلق او به خداوند در مأموریتش؛ اینها و نه شمشیر، همه چیز را برای آنها بدست آورد و بر هر مانعی غلبه کرد. وقتی که من جلد دوم کتاب (زندگینامه پیامبر-صلّی الله علیه وسلّم-) را بستم، متأسف شدم که چیز دیگری برای خواندن من دربارهی زندگی این مرد بزرگ وجود ندارد.
دکتر گوستاو ویل خاورشناس آلمانی در کتاب «تاریخ ملل اسلامی» مینویسد: محمد-صلّی الله علیه وسلّم- یک الگوی درخشان برای قوم خود بود. شخصیت او خالص و بیشائبه بود. خانهاش، لباسش، خوراکش متمایز با یک سادگی نادر بود. تا آنجا بیتکلف بود که از اصحاب خود هیچ علامت خاصی از احترام دریافت نکرد و هر خدمتی که میتوانست برای خود انجام دهد از غلامش قبول نمیکرد. او برای همه و در هر زمانی قابل دسترسی بود. از بیمار عیادت میکرد و سرشار از همدردی برای همه بود. خیرخواهی و سخاوت او نامحدود بود. همچنین دلواپسی و نیکخواهی او برای رفاه جامعه بود.
گوته، شاعر پرآوازه آلمانی پس از آشنایی با دین اسلام و پیام آور این ایین یگانه، قطعه شعری با عنوان «نغمه محمد» درباره پیامبر اعظم (ص) سرود. این قطعه شعر از زبان نزدیک ترین خویشان پیامبر؛ یعنی حضرت علی علیه السلام و حضرت فاطمه علیها السلام گفته میشود. گوته در شعرش همه مراحل و مقاطع دعوت رسول اکرم(ص) و راهنماییاش در میان مردم را به زبان توصیف و تشبیه و نماد میآورد.
جان اسپیزیتو استاد دانشگاه جورج تاون آمریکا میگوید: « او را باید منجی بشریت خواند. من اعتقاد دارم که اگر مردی مثل او حاکمی در عصر جدید می شد، برای حل مشکلاتش از صلح و دوستی استفاده می کرد. او عالی ترین مردی بود که روی زمین پا گذاشته است. او به دین دعوت کرد. یک تمدن را پایه گذاری کرد. ملتی را بنا نهاد. اخلاق را نهادینه کرد. اجتماعی زنده و قدرتمند ایجاد کرد تا آموزش های او را به صحنة عمل آورند و دنیای تفکر و رفتار انسانی را برای همیشه و به طور کامل منقلب کرد. نام او «محمد» است. در سال ۵۷۰ بعد از میلاد، در عربستان چشم به جهان گشود. رسالت خود برای دعوت به دین راستین (اسلام) را در سال چهلم عمر خود آغاز کرد و در شصت و سومین سال عمرش با جهان وداع گفت. در مدت کوتاه ۲۳ سال از پیامبریاش به پرستش خدای یگانه رهنمون شد. وی مردم را از جنگ و نزاع های قبیلهای رهانید و به اتحاد و همبستگی ملی رسانید. او در این مدت، مردم را از هرزگی و مستی به اعتدال و پرهیزکاری، از بی قانونی به زندگی نظام مند، و از تباهی به بالاترین معیارهای تعالی اخلاقی هدایت کرد. تاریخ بشری چنین دگرگونی کامل را از جانب یک شخص یا در مکان دیگر قبل از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله یا پس از او نشناخته است. تصور همه این عجایب باور نکردنی در طی این دو دهه نخست است».
خانم کارن آرمسترانگ، از صاحب نظران غیر مسلمان وین است. پس از یازده سپتامبر ۲۰۰۲ م. در مورد زندگی پیامبر اسلام، کتابی نوشت که در ردیف پرفروش ترین کتاب های سال آمریکا و اروپا قرار گرفت. انگیزه اصلی او در نوشتن کتاب مذکور، دفاع از اسلام و روشن کردن ذهن مسیحیان غربی به پیامبر اسلام بود. او در مقدمه کتابش چنین نوشته است: «بیشتر همّ پیامبر صرف جلوگیری از برخوردهای وحشیانه گردید؛ زیرا لغت اسلام که به معنای تسلیم بودن در برابر خداوند است، از ریشه «سلام» به معنای «صلح» گرفته شده است. محمد(ص) مرد جهاد بود، ولی یک صلح طلب واقعی هم بود؛ زیرا جان و اعتقاد نزدیک ترین یاران خود را در جریان صلح با مکه به گرو گذاشت تا این اتحاد بدون خونریزی به انجام رسد. او به جای خونریزی و قتل عام، در فکر مذاکره و صلح بود. آگاهی از داستان واقعی زندگی حضرت محمد(ص) در این مقطع خطرناک تاریخ بشری، لازم است و نباید اجازه داد که متعصبین خیره سر با تحریف زندگی پیامبر به نفع خود از آن استفاده کنند. انسان غربی معاصر از داستان زندگی آن حضرت، مسائل بسیار مهم تری را برای هدایت خود در این دنیای متغیر باید بیاموزد»
کارل ماکس مینویسد: حقیقت انکار ناپذیر این است که محمد مبعوث شد تا رسالتی را که خلاصه رسالات سابق و مافوق آنها بود، برای عالم بیاورد.
الکساندر دوما مینویسد: محمد، معجزه شرق بود؛ زیرا دینش دارای آموزه های بزرگی بود. اخلاقش برجسته بود و رفتاری پسندیده داشت.
این پیامبر که با رسالتش آغازگر عصر دانش و نور و معرفت بود، سزاوار است که تمام سخنان و رفتارش به شیوه علمی تدوین گردد. او با تعالیم آسمانی اش وظیفه داشت که تمام مطالب نابخردانه و اوهام و خرافاتی که نادانان و دانشمندان آگاه، بر ادیان گذشته افزوده بودند بزداید.
محمد(ص) مردی بود که از میان مردمی بت پرست با اراده آهنین برخواست و آنان را به یگانه پرستی دعوت کرد و در دل های ایشان روح و روان جاودانی کاشت. بنابراین او را نه تنها باید در ردیف مردان بزرگ و برجسته تاریخ شمرد، بلکه سزاوار است که به پیامبری او اعتراف کنیم و از دل و جان بگوییم که او پیامبر خداست.
جان پورت، اسلام شناس معروف انگلیسی در کتاب «عذر تقصیر به پیشگاه محمد و قرآن» چاپ لندن، سال ۱۸۶۹ چنین نگاشته است:
نویسندگانی که کورکورانه تحت تأثیر تعصب قرار گرفته و گمراه شدهاند و در نتیجه به حسن شهرت زنده کننده آیین یکتا پرستی اهانت روا داشتهاند؛ نه فقط ثابت کردهاند که روح خیرخواهی نجات دهنده (مسیح) که با آن همه استقامت و قدرت در انجام آن پایداری نشان داده، در آنها تأثیر ننموده است؛ بلکه در قضاوت نیز راه خطا پیمودهاند؛ زیرا با مختصر تأمل و تفکری میتوانستند این نکته را درک کنند و دریابند که پیغمبر و تعلیمات او را نباید از نظر یک نفر مسیحی یا از لحاظ فکر اروپایی انتقاد کنند؛ بلکه این بحث باید از نظر شرقی مورد قضاوت قرار گیرد و به عبارت دیگر شخصیت محمد را به عنوان یک نفر مصلح دینی و قانونگذاری که در قرن هفتم مسیحی در آسیا قیام کرده است، باید مورد مطالعه و تحقیق قرار داد. در این صورت بدون شک اگر او را یکی از نوادر جهان و منزهترین نوابغی که گیتی تاکنون توانسته است پرورش دهد به شمار نیاوریم ستم بزرگی را مرتکب شدهایم. همانا باید او را بزرگترین و یگانه شخصیتی بدانیم که قاره آسیا میتواند به وجود چنان فرزندی برخود ببالد.
هرگاه وضع اعراب را قبل از ظهور محمد در نظر بگیریم و با اوضاع بعد از قیام او مقایسه کنیم، و هرگاه اندک تفکری در شعله عشق و علاقهای که در قلوب پیروان او برافروخته شده و تا به امروز به همان حال باقی است توجه کنیم، به خوبی احساس میکنیم که اگر از تمجید و تکریم چنان مرد بزرگ و فوقالعادهای خودداری کنیم بیانصافی است.
رپرسی سایکس نویسنده مشهور انگلیسی در کتاب «تاریخ ایران» مینویسد: «به عقیده شخصی من حضرت محمد (صلی الله علیه و سلم) در میان عالم بشریت بزرگترین انسانی است که با یک مرام عالی، تمام هم خود را مصروف این داشت که شرک و بتپرستی را از اندیشهها منهدم ساخته و به جای آن افکار بلند اسلام را برقرار سازد. خدمت وافر و نمایانی که از این راه به نوع بشر نموده، خدمتی است که آن را ستایش نموده و سر تعظیم فرود میآورم.
جواهر لعل نهرو نخست وزیر پیشین هند در کتاب خود «نگرشی بر تاریخ جهان» چنین میگوید: محمد (صلی الله علیه و سلم) برای نشر رسالت خود شتاب نداشت؛ بلکه مدتی در سکوت زندگی کرد. مایه شگفتی و اعتماد هموطنان خود واقع شد تا آنجا که او را «امین» لقب دادند. او به خود و پیامبری خود باور داشت و با این اعتماد و ایمان، وسایل اقتدار، عزت و مناعت را برای امت خویش مهیا ساخت و آنها را از مردمانی ساکن صحرا به سرورانی مبدل کرد که نصف جهان شناختهشده زمان خود را فتح کردند.
همیلتن گیب استاد دانشگاه لندن و اکسفورد (Oxford) مینویسد: اما شگفت انگیزتر از سرعت کشورگشاییها، خاصیت نظم و ترتیب آنها بود، در طی سالها جنگ میبایست خرابیهایی به بار آمده باشد؛ اما بر روی هم تازیان [مسلمانان] که آثاری از ویرانی برجای نگذاشته بودند، راه را برای یکپارچه شدن اقوام و فرهنگها هموار میکردند.
ساخت قانون و حکومتی که محمد (صلی الله علیه وسلم) برای اخلاف خود یعنی خلفا به میراث نهاده بود، ارزش خود را در ضبط و نظارت بر کارهای این سپاه بدوی به اثبات رسانده بود.
اسلام در درون دنیای متمدن خارجی به عنوان خرافات خام طایفههای غارتگر راه نیافت؛ بلکه به عنوان نیرویی اخلاقی معرفی شد که احترام همگان را برمیانگیخت و به منزله آیینی منطقی که مسیحیت روم شرقی و دین زرتشت را در ایران، یعنی هر یک از این دو کیش را در سرزمین و خاستگاه خویش میتوانست به مبارزه بطلبد.
پروفسور آنهماری شیمل، اسلامشناس معاصر آلمانی نوشته است: همین آرمان تقلید از محمد است که مسلمانان را از مراکش گرفته تا اندونزی به این اندازه یکسانی کردار بخشیده است، هر کس به هر جایی که باشد میداند که هنگام در آمدن به منزلی چگونه رفتار کند، کدام عبارت تعارفآمیز را کار برد، در همنشینی از چه بپرهیزد، چگونه غذا بخورد، چگونه سفر کند…
کودکان مسلمان قرنهاست که به این شیوهها پرورش یافتهاند و تنها در این اواخر بود که این دنیای سنتی بر اثر هجوم فرهنگ تکنولوژیکی امروز از هم فروپاشید.
ریورینت باسوارت سمیت، استاد دانشگاه اکسفورد می گوید: محمد(ص) هم حاکم بود هم رهبر دینی، حاکم بدون گارد و تشریفات، بدون بادی گارد، بدون کاخ و قصر و بدون مصارف و هزینه مقرره. اگر کسی در تاریخ به طور صحیح و عادلانه حکومت کرده باشد، محمد(ص) است. او بدون آلات و ابزار قدرت و بدون کدام پشتیبانی تمام قدرت را بدست آورد.
کی اس راما کریشنا راو، پروفیسور فلسفه هندی می گوید: این خیلی مشکل است که ما کاملا به شخصیت محمد(ص) پی ببریم. من اجمالا به آن نظر می اندازم، محمد پیامبر است، محمد تاجر است، محمد حاکم است، محمد سخن ور است، محمد مصلح است، محمد پناهگاه یتیمان است محمد حامی و نجات دهنده غلامان و زنان است، او داور و دادگستر است، او نجیب و شریف است، خلاصه کلام اینکه تمام این کارکردها در بخشهای فعالیتهای بشری بیان گر این است که او مثل یک قهرمان است.
دیوان چندشرما دانشمند هندی در کتابش پیامبر مشرق، ص ۱۲ می گوید: محمد روح مهربانی و عطوفت بود، او بیشتر و یا کمتر از یک انسان نبود؛ اما شخصیتی بود که هدف مقدس داشت، هدفش متحد نمودن بشر بر یکتاپرستی بود، پرستش نمودن خدای یک و یگانه، تعلیم نمودن راه انسانیت و ایمان داری در سطح بالای از زندگی، استوار و مبتنی بر دستورات خداوند بود، او همیشه خود را بنده و پیامبر خدا می دانست و همه فعالیت هایش برای خدا بود.
جان برناس دین شناس مشهور میگوید: سراسر عالم اسلام، اصول اساسی و قوانین اخلاقیی خودرا از سر چشمه قرآن اخذ میکنند. محمد(ص) در کردار و رفتار تابعین خود اندیشه بسیار فرموده و باید گفت که برای آنها یک روش قانونی برقرار نموده که بسیار واضح و صریح به سوی هدف و مقصودی واحدی سیر می کند و آن همان بالا بردن سطح اخلاق آنهاست. به گونهای که مقام اعراب را از عالم جدال وشقاق عشایری قدیم ترفیع داده دریک سطح اخوت و برادری عام قرار داد. بنابراین، عمل هر مسلمان از زن ومرد، از هنگام تولد تا زمان موت متوجه آن هدف می باشد. احکام که پیامبر در حرمت شراب و قمار آورده، همچنان قوانینی در باب روابط جنسی وضع کرده، دستور زندگی اجتماعی افراد است ومقام زن را به رتبه اعلی می برد و از همان زمان تشریع، این شارع بزرگ در زندگانی پیروان خود تغییری فراوان ایجاد نموده است.
ویلیام سویر، ادیب و دانشمند انگلیسی، در کتابش «سیره محمد» میگوید: محمد(ص) با روشنی کلامش و آسانی شریعتش، سرآمد همه بزرگان جهان است، او با کارهای برجستهاش عقل ها را به تحیر واداشت و تاریخ، مصلحی همانند وی که در زمان کوتاه، بشریت خفته را بیدار کرد و خوی های نیکو را رایج و دانش و فضیلت را ارزش بخشیده باشد، سراغ ندارد.
جیمز میشنر تاریخنگار اروپایی در مقاله خود با عنوان شخصیت خارقالعاده نوشت: «با شخصیت خارقالعادهاش، محمد (صلوات و درود خدا بر او) در شبهجزیره عربستان و در سراسر شرق انقلابی پدید آورد. او با دستان خالی بتها را در هم شکست و دینی جاودانه بنیان نهاد که مردم را به ایمان به خدای یکتای قادر متعال فرا میخواند.»
ادوارد رمزی شرقشناس آمریکایی گفت: «محمد با پیام خدای یکتای قادر متعال به جهان آمد تا مردم را از تاریکی به سوی نور رهنمون شود. سپیدهدمی تازه در افق پدیدار شد. روزی که او وحی را دریافت کرد، این مصلح بزرگ، عدالت و آزادیِ از دسترفته جهان را بازگرداند. خردِ استوار او نادانان را روشن کرد و عربها سرانجام از خواب سنگین بندگی بیدار شدند.»
لامارتین شاعر و فیلسوف فرانسوی میگوید: «پایداری محمد به مدت ۱۳ سال پیاپی، در حالی که پیام خود را در میان دشمنانش در قلب مکه و اطراف آن تبلیغ میکرد، شجاعت و صبر او در برابر خشم مشرکان بتپرست، شور او در گسترش پیامش، جنگهایی که با نیروهای نامساوی جنگید، و بلندپروازی او که بهطور کامل وقف ترویج کلام حقیقت و تثبیت عقیده درست شده بود ـ نه در پی پادشاهی ـ همگی نشان میدهند که محمد به ایمانی استوار و عقیدهای راستین تکیه داشت تا بشریت را از ستم و خواری رها سازد. این باور که روح او را فراگرفته بود، سرچشمه نیروی او در زنده کردن اندیشهای بزرگ بود؛ اندیشهای که خدایان دروغین را نابود ساخت و شیوهای تازه از تفکر درباره زندگی و امور مردم بنیان گذاشت. او فاتح اندیشهها، پیشگام عقل، ترویجدهنده عقاید آزادکننده و بنیانگذار دینی بیتصویر بود.»
فرانسوا ولتر فیلسوف فرانسوی نوشت: «تمام آیینهایی که محمد بنیان نهاد، روح را تسخیر و پالایش کردند؛ زیبایی آنها تحسین و احترام عمیقی برای دین محمدی به همراه آورد. به همین دلیل، بسیاری از ملتهای جهان اسلام را پذیرفتند، حتی مردم آفریقای مرکزی و ساکنان جزایر اقیانوس هند و آرام.»
مایکل هارت، دانشمند آمریکایی، موفقیت پیامبر در گسترش اسلام را به بردباری این دین و عظمت اخلاق پیامبر (ص) نسبت داد. او ایشان را در صدر فهرست صد شخصیت تأثیرگذار تاریخ قرار داد و نوشت: «محمد تنها فردی در تاریخ بود که هم در عرصه دینی و هم در عرصه دنیوی به عالیترین موفقیت رسید و به رهبری سیاسی و نظامی نیز دست یافت.»
ویلیام مویر تاریخنگار انگلیسی در کتاب زندگی محمد نوشته است: «محمد (ص) با شفافیت سخنانش و سادگی دینش شناخته میشود. او کارهایی شگفتانگیز انجام داد. تاریخ هرگز اصلاحگری را نشناخته که در زمانی چنین کوتاه، روحها را بیدار کرده، اخلاق نیکو را زنده ساخته و فضیلت را ارتقا داده باشد، همانگونه که محمد، پیامبر اسلام، انجام داد.»
برگزاری مراسم عید بزرگ ولادت پیامبر اعظم(ص) و امام صادق(ع) در حسینیه امام خمینی(ره)
در این مراسم که جمعی از خانوادههای شهدای جنگ تحمیلی ۱۲ روزه از نقاط مختلف کشور، قشرهای مختلف مردم و همچنین میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی حضور داشتند، حجتالاسلام والمسلمین اختری رئیس شورای عالی مجمع جهانی اهل بیت(ع) در سخنانی با اشاره مناسبتهای ماه ربیعالاول بهویژه هزار و پانصدمین سالروز میلاد پیامبر اکرم(ص)، مهمترین مشکل دنیای اسلام در شرایط کنونی را عدم شناخت کامل از شخصیت رحمه للعالمین حضرت محمد مصطفی(ص) دانست و گفت: تبیین ابعاد فردی و اجتماعی دین اسلام از مهمترین وظایف جامعه اسلامی است.
رئیس شورای عالی مجمع جهانی اهل بیت(ع) با تأکید بر اینکه موضوع فلسطین و جنایات رژیم صهیونیستی در غزه مهمترین مسئله دنیای اسلام است، افزود: در چنین شرایطی، وظیفه مسلمانان ایستادگی در برابر ظالمان و ستمگران و وظیفه دولتهای اسلامی، قطع هرگونه ارتباط با رژیم صهیونیستی است.
در این مراسم ضمن همخوانی در ثنای پیامبر مکرم اسلام(ص) و امام جعفر صادق(ع)، حمید رمضانپور به مولودیخوانی پرداخت.
پیامبر(ص) با استعانت از عفو،بسیاری از مسائل ارتباطی بشر را سامان دادند
امروز هفدهم ربیع الاول، سالروز میلاد با سعادت پیامبر رحمت حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم است. سیره پیامبر اکرم (ص) نشان میدهد که ایشان شخصیتی است که جامع جمیع صفات برجسته انسانی و الگویی بیبدیل برای بشریت در طول تاریخ محسوب میشوند. بر همین اساس در این گفتگو که با حجت الاسلام والمسلمین سید محمد باقر علم الهدی استاد حوزه علمیه صورت گرفته تلاش شده تا با استناد به آیات نورانی قرآن کریم و روایات متقن، جنبههای کلیدی اخلاق، رفتار و منش آن حضرت به تصویر کشیده شود که حاصل آن در ادامه تقدیم مخاطبان میشود:
حجت الاسلام والمسلمین سید محمدباقر علم الهدی در گفتگو با خبرنگار مهر، در خصوص اصول حاکم بر روابط اجتماعی حاکم بر روابط اجتماعی پیامبر (ص) بعد از هجرت گفت: یکی از برجستهترین رویکردهای اصول روابط اجتماعی پیامبر اسلام (ص) پس از هجرت، به طراحی بنیانهای حکومت اسلامی و ایجاد نظامی قانونمند جهت تأمین آسایش و نظم برای جامعه انسانی بازمیگردد. بیشک، استقرار نظم و انضباط در شئون زندگی فردی و جمعی، گامی اساسی در جهت رسانیدن انسانها به سرمنزل مقصود و سعادت مورد انتظار است.
وی افزود: دین مبین اسلام، با نداهای عدالت پرورانه، تضمین حقوق، برپایی واجبات و حدود الهی و احیای ارزشهای والای انسانی، راهنمای بشر در گذر از تاریکی به سوی نور گشته است. پیامبر رحمت (ص) به عنوان پرچمدار این مسیر متعالی، نقشی بیبدیل در هدایت جامعه بشری ایفا کردهاند. بدین ترتیب، تنظیم رفتارها و روابط انسانی، در چارچوب مدیریت الهی پیامبر (ص)، همواره در اولویت برنامههای حکومتی ایشان قرار داشته است. از آنجا که اسلام به عنوان آخرین دین الهی و پیامبر اکرم (ص) به عنوان خاتم رسولان معرفی میشوند، ایشان در ساماندهی روابط اجتماعی، نقشی محوری و تعیینکننده ایفا میکردند.
این استاد حوزه علمیه ادامه داد: افزودن اخلاق به روابط اجتماعی، به معنای تنظیم این روابط بر پایه اخلاق دینی است. در این چارچوب، مفاهیمی چون ایثار، عفو و گذشت از حقوق مسلم انسانی برجسته میشوند. پیامبر اکرم (ص) در این راستا، مسئولیت طراحی و ارائه الگویی از زندگی ارزشمند، سرشار از کرامت و عزت انسانی را بر عهده داشتند و مدلی صحیح از زیست اجتماعی را برای بشریت به ارمغان آوردند؛ رسالتی که با لطف الهی به شایستگی آن را به انجام رساندند.
علم الهدی اضافه کرد: قرآن کریم در وصف پیامبر مهربانیها میفرماید: اگر تندخو و سختدل بودی، قطعاً مردم از پیرامون تو پراکنده میشدند؛ این آیه گهربار نشان میدهد که اگر پیامبر اکرم (ص) رفتاری سختگیرانه، درشتخو و بیگذشت داشتند، مردم از گرد ایشان پراکنده میشدند. لذا، پیامبر اکرم (ص) با اقتدا به این رحمت الهی و با به نمایش گذاشتن عفو و گذشت، بسیاری از مسائل کلیدی اجتماعی و اصول ارتباطی میان جامعه بشری را سامان بخشیدند. به طور مثال، آنطور که در تاریخ نقل شده است نمونههای بسیار زیادی داریم که پیغمبر اکرم از حق مسلم خودشان میگذشتند و برای انسانهای جاهل که از روی جهالت و از روی نادانی، پیغمبر اکرم را آماج رفتارهای زشت خودشان قرار میدادند، از اینها میگذشتند و همین عفو و گذشت پیغمبر اکرم باعث میشد که مردم نسبت به دین و نسبت به شریعت، دلهایشان نرم شود و نسبت به ارزشهای دینی متواضع شوند.
وی ادامه داد: یا به طور مثال، راهاندازی کارهای مردم، دستگیری از مستمندان، همه این موارد از اصول ارزشی است که بر زندگانی پیامبر اکرم سایه افکنده بود و مردم به خاطر همین اخلاق ارزشمند پیغمبر اکرم به پیغمبر اکرم روی آوردند و با پیغمبر اکرم نشست و برخاست میکردند.
علم الهدی با استناد به روایات تاریخی، به بیان ماجرای عدی بن حاتم و درسهای اخلاقی آن پرداخت و گفت: این واقعه تاریخی در سال نهم هجری رخ داد. نقل شده که عدی بن حاتم، پس از شکست از سپاه اسلام، به شام گریخت، اما پس از مدتی به همراه خواهرش به مدینه بازگشت و در مسجد پیامبر (ص) شرفیاب حضور ایشان شد. پیامبر اکرم (ص) نیز وی را به منزل خود دعوت فرمودند.
این استاد حوزه علمیه افزود: در مسیر همراهی با عدی بن حاتم، پیامبر (ص) با پیرزنی برخوردند که وی نزد حضرت آمده و به بیان نیازمندیهای خود پرداخت. رسول خدا (ص) با صبوری و گشادهرویی، مدت زمان قابل توجهی به سخنان و درد دل آن بانوی سالمند گوش فرا دادند. عدی بن حاتم در این هنگام با خود اندیشید که این شیوه رفتار، شایسته یک حاکم و پادشاه نیست؛ چرا که سلاطین معمولاً چنین وقت و حوصلهای برای رسیدگی به امور جزئی مردم صرف نمیکنند و امر رسیدگی را به دیگران واگذار میکنند. اما مشاهده این حجم از تواضع و اهتمام پیامبر (ص) برای حل گرفتاری آن پیرزن، روزنهای از امید در دل عدی گشود.
وی اضافه کرد: پس از اتمام گفتگو با آن بانوی سالخورده و تنظیم امور وی، پیامبر (ص) به همراه عدی بن حاتم به منزل خود رهسپار شدند. عدی بن حاتم که انتظار دیدن خانهای مجلل و سلطنتی را داشت، با ورود به منزل پیامبر (ص) با فضایی بسیار ساده و بیپیرایه روبرو شد. اتاقی که فرش نداشت و تنها یک حصیر ساده از لیف خرما در گوشهای آن قرار داشت. پیامبر (ص) با تواضعی مثالزدنی، عدی بن حاتم را بر روی همان حصیر ساده نشانده و خود بر زمین جلوس فرمودند و با نهایت احترام از ایشان پذیرایی کردند. این رفتار متواضعانه و سادگی بیمانند پیامبر اعظم (ص) تأثیر عمیقی بر دل عدی بن حاتم گذاشت، تا جایی که بدون نیاز به هیچ استدلال و برهان دیگری، به پیامبری ایشان ایمان آورد. این روایت تاریخی، اوج سادگی، تواضع و کرامت انسانی در سیره نبوی را به تصویر میکشد و درسی ماندگار برای حاکمان و رهبران جامعه در برخورد با مردم، بهویژه اقشار مستضعف، ارائه میدهد.
وی بیان کرد: در سیره پیامبر اعظم (ص)، ابعاد ارزشمندی از فضائل اخلاقی قابل مشاهده است که در ماجرای عدی بن حاتم نیز به وضوح نمایان شد. ایشان در این واقعه، با احیای کرامت انسانی یک فرد مستضعف و سالخورده، به او ارزش و جایگاهی دوباره بخشیدند. این اقدام، نشاندهنده اهمیت فراوان رسول خدا (ص) به جایگاه انسانها، حتی در اوج دشمنی یا فقر است؛ تا جایی که با وجود جایگاه رفیع رسالت، در برابر یک پیرزن فقیر، فروتنی کرده و کرامت او را پاس داشتند. این سیره پسندیده، در مهماننوازی ایشان از عدی بن حاتم نیز متجلی شد. پیامبر (ص) با وجود آنکه عدی از دشمنان ایشان بود، او را به منزل خویش دعوت کردند، مورد پذیرایی قرار دادند، او را در جایگاهی ویژه نشانده و خود بر زمین نشستند تا بدین سان، کرامت انسانی او را به نمایش گذارند.
علم الهدی با بیان اینکه در کنار این فضائل، عدالتمحوری یکی دیگر از اصول بنیادین رفتار پیامبر اکرم (ص) بود ابراز کرد: همانگونه که قرآن کریم میفرماید: قل امر ربی بالقسط (بگو پروردگارم به عدالت فرمان داده است)، ایشان همواره به عدالت رفتار میکردند. این مهم، در جامعهای که رهبری آن عدالت را سرلوحه امور قرار میدهد، طبیعتاً موجب گرایش و همراهی بیشتر مردم با دین و گزارههای آن میشود. امام صادق (ع) نقل کردهاند که پیامبر اکرم (ص) در هنگام سخنرانی نیز عدالت را در نگاه خود رعایت میکردند و به تمامی مخاطبان به یکسان مینگریستند. این دقت در نگاه و رفتار، نمونهای برجسته از پایبندی ایشان به اصل عدالت بود که اصلی بسیار مهم در تعاملات اجتماعی محسوب میشود.
این استاد حوزه علمیه بیان کرد: یکی از ارکان اصلی سیره پیامبر اکرم (ص)، بنا نهادن زندگی بر پایه محبت و رأفت اسلامی بود. قرآن کریم در سوره آل عمران میفرماید: پس به رحمت خدا بود که با آنان نرم و مهربان شدی؛ این رویکرد رحمانی، در سیره عملی ایشان به وضوح قابل مشاهده است؛ چنانکه قرآن کریم هشدار میدهد: و اگر تندخو و سختدل بودی، قطعاً از پیرامون تو پراکنده میشدند. در همین راستا، در تاریخ نقل شده است که مردی عرب، با رفتاری خشن و کلامی سخیف، از پیامبر (ص) درخواست مال کرد. ایشان با وجود دارایی اندکی که همراه داشتند، آن را به وی بخشیدند. اما آن مرد قانع نشد و با جسارت بیشتری، مجدداً تقاضای خود را مطرح ساخت. این رفتار ناشایست، اصحاب را برآشفت و قصد تنبیه وی را داشتند که پیامبر (ص) مانع شدند.
وی افزود: رسول خدا (ص) سپس به آن مرد فرمودند که اگر نیاز بیشتری دارد، او را به منزل راهنمایی خواهند کرد تا از آنجا نیز وی را یاری دهند. در مسیر حرکت به منزل، آن مرد عرب با سادگی و صفای بینظیری که در خانه پیامبر (ص) حاکم بود، مواجه شد. پس از آنکه هدایای پیامبر (ص) افزایش یافت، مرد عرب بسیار خرسند گشت، از ایشان تشکر و قدردانی کرد و حتی نزد اصحاب پیامبر (ص) بازگشت و ضمن عذرخواهی از رفتار ناشایست خود، مراتب سپاسگزاریاش را ابراز کرد.
علم الهدی ادامه داد: پیامبر اکرم (ص) در این باره به اصحاب خود فرمودند: اگر شما با او برخورد تندی میکردید، چه بسا به قتل او منجر میشد و او در حالی که مشرک بود، از دنیا میرفت. اما من با اکرام و پذیرایی از او، سبب هدایت و مسلمان شدنش شدم و بدین ترتیب، یک نفر به امت من افزوده شد. افزون بر این، دست شما نیز به خون وی آلوده نشد و او از دین نیاکان خود دست کشید و مسلمان شد. این شیوه برخورد پیامبر (ص) در جذب مشرکان و افراد با روحیات متفاوت، تأثیر شگرفی بر استحکام باورهای دینی و تعاملات اجتماعی جامعه آن روز داشت و الگویی ماندگار از رحمت و حکمت را به بشریت ارائه کرد.
مکتب امام صادق (ع)؛ نقطه عطف تمدن اسلامی و بنیانگذار عقلانیت دینی
میلاد امام جعفر صادق (ع) نقطه عطفی در تاریخ اندیشه اسلامی است؛ امامی که با بهرهگیری از شرایط خاص سیاسی و اجتماعی عصر خویش، نهضتی علمی و معرفتی بنیان نهاد و پایههای فقه، کلام، تفسیر و علوم انسانی در جهان اسلام را استوار کرد.
محور تحول در اندیشه دینی
ولادت امام صادق (ع) در قرن اول هجری و در شرایطی اتفاق افتاد که امت اسلامی در حال عبور از یک مقطع بسیار حساس تاریخی بود. آن زمان خلافت اموی در حال افول و قدرت عباسی در حال شکلگیری بود.
این شرایط به امام فرصتی داد تا از محدودیتهای سیاسی که بر امامان پیشین تحمیل شده بود، رها شده و فعالیت علمی گستردهای آغاز کنند. همین فرصت تاریخی باعث شد که ایشان نقشی محوری در انتقال علوم اسلامی به نسلهای بعدی ایفا کنند.
امام صادق (ع) به دلیل شخصیت علمی و جایگاه معنوی، توانستند حلقهای از هزاران شاگرد تربیت کنند که هرکدام از آنها در توسعه علوم اسلامی نقش داشتند. به همین دلیل است که تاریخنگاران از دوره ایشان به عنوان «عصر شکوفایی علمی» یاد میکنند. این شکوفایی نه تنها شامل علوم دینی مانند فقه و حدیث بود، بلکه شاخههایی مانند کیمیا، نجوم، طب و فلسفه را هم دربر میگرفت. به همین علت ولادت امام صادق (ع) نقطه عطفی در تاریخ تمدن اسلامی است که برکات آن تا امروز ادامه دارد.
امام صادق (ع)؛ بنیانگذار نظام آموزشی اهل بیت (ع)
یکی از ویژگیهای بارز امام صادق (ع) سازماندهی و نهادینهسازی نظام آموزشی شیعه بود. قبل از ایشان، امامان معصوم به دلیل فشارهای سیاسی کمتر امکان داشتند مکتب علمی خود را آشکارا گسترش دهند. اما امام صادق (ع) با درک شرایط تاریخی، حوزهای علمی بنیان گذاشتند که در آن هزاران نفر از جمله بزرگانی چون هشام بن حکم، زراره، محمد بن مسلم و حتی دانشمندان اهل سنت مانند ابوحنیفه و مالک بن انس، تربیت شدند.
در این نظام، علم به طور همزمان با ایمان و اخلاق همراه بود. امام به شاگردان خود میآموختند که دانش نباید برای جدل یا قدرتطلبی باشد، بلکه باید برای هدایت جامعه و رسیدن به حقیقت مورد استفاده قرار گیرد. این همان چیزی است که موجب شد مکتب جعفری در تاریخ به عنوان مکتب عقلانیت و استدلال شناخته شود.
نکته مهم دیگر این است که امام صادق (ع) علوم را در انحصار یک طبقه خاص قرار ندادند. ایشان درهای دانش را به روی همه کسانی که ظرفیت علمی و معنوی داشتند، باز کردند. این رویکرد موجب شد که مکتب ایشان هم بُعد مردمی داشته باشد و هم پشتوانه علمی بسیار عمیقی پیدا کند.
توسعه فقه اسلامی
مشخص است که در فقه اسلامی، امام صادق (ع) جایگاهی بیبدیل دارند. فقه جعفری که امروز مبنای استنباط شیعه است، بیش از هر چیز مرهون تلاشهای آن حضرت است. بخش عمدهای از روایات فقهی که امروز در منابع شیعه موجود است، مستقیماً از ایشان نقل شده و این حجم گسترده روایت نشاندهنده تلاش بیوقفه امام در تبیین احکام الهی است.
آن حضرت در شرایطی زندگی کردند که مکاتب فقهی متعددی در حال شکلگیری بودند. در این میان، امام صادق (ع) با بهرهگیری از عقل، قرآن و سنت پیامبر (ص)، فقهی پویا و استدلالی ارائه دادند. این فقه نه بر اساس رأی شخصی، بلکه بر اساس اصول و قواعدی متین استوار بود. به همین دلیل بسیاری از فقهای اهل سنت هم به شاگردی یا تأثیرپذیری از مکتب ایشان اذعان کردهاند.
از طرف دیگر، امام صادق (ع) همواره بر بُعد اخلاقی فقه تأکید میکردند. یعنی احکام دینی تنها برای تنظیم رفتار اجتماعی نبود، بلکه باید به ارتقای روحی و معنوی انسانها نیز منجر میشد. این نگاه باعث شد فقه جعفری به عنوان فقهی جامع و انسانی مطرح شود.
نقش سیاسی امام
هرچند که امام صادق (ع) وارد قیامهای مسلحانه نشدند، اما فعالیت سیاسی ایشان بسیار عمیق و اثرگذار بود. امام با روشنگریهای علمی و فرهنگی، بنیان مشروعیت حکومتهای غاصب را به چالش کشیدند. ایشان نشان دادند که رهبری واقعی امت اسلامی باید بر اساس علم، تقوا و ارتباط با وحی باشد، نه صرفاً قدرت نظامی یا نسب خانوادگی.
آن حضرت در عین حال شبکهای گسترده از نمایندگان و شاگردان ایجاد کردند که در مناطق مختلف جهان اسلام فعالیت داشتند. این شبکه، علاوه بر انتقال معارف دینی، نوعی سازمان اجتماعی و سیاسی پدید آورد که توانست شیعیان را از انزوا خارج کند.
به همین دلیل، بسیاری از تاریخنگاران معتقدند که امام پایهگذار انسجام اجتماعی شیعه در سطح امت اسلامی بوده است. این نقش سیاسی، برخلاف ظاهر آرام آن، عمق راهبردی داشت و زمینهساز حرکتهای بعدی در تاریخ تشیع شد.
مکتب عقلانیت
امام صادق (ع) بیش از هر امام دیگری بر جایگاه عقل در فهم دین تأکید داشتند. ایشان شاگردانی تربیت کردند که توانایی مناظره و دفاع عقلانی از عقاید اسلامی را داشتند. برای نمونه، هشام بن حکم با آموزشهای امام در مناظرههای کلامی بسیار موفق عمل میکرد و حتی متفکران غیرمسلمان را تحت تأثیر قرار میداد.
این توجه به عقل، سبب شد که مکتب امام صادق (ع) نه تنها در مقابل جریانهای فکری آن زمان مانند معتزله و مرجئه، مقاوم باشد، بلکه بتواند پاسخهای قانعکنندهای به پرسشهای فلسفی و علمی بدهد. به همین دلیل مکتب جعفری همواره به عنوان مکتبی پویا و تطبیقپذیر شناخته شده است.
از نگاه امام، عقل و وحی دو منبع مکمل بودند. عقل اگر درست هدایت شود، هیچگاه با وحی تعارض ندارد. این مبنا باعث شد که معارف اهلبیت (ع) بتوانند با گذر زمان همچنان کارآمد و زنده باقی بمانند.
مروری بر بُعد معنوی و عرفانی شخصیت امام صادق (ع)
امام صادق (ع) علاوه بر جایگاه علمی و فقهی، در عرصه معنویت نیز قلهای بیبدیل بودند. ایشان بارها بر زهد، تقوا و توجه به باطن اعمال تأکید میکردند. در نگاه امام، علم بدون تهذیب نفس نمیتواند انسان را به حقیقت برساند. به همین دلیل، شاگردان خود را به مراقبت معنوی، دعا و ارتباط قلبی با خداوند توصیه میکردند.
از ایشان نقل شده که میفرمودند: با رفتار و اخلاق خود زینت ما باشید. این بیان نشان میدهد که امام عرفان عملی را در زندگی روزمره شیعیان جاری میکردند و آن را محدود به حلقههای خاص نمیدانستند.
همچنین در دعاهای نقلشده از امام، مضامین عمیق توحیدی و عرفانی دیده میشود که نشاندهنده اتصال ایشان به سرچشمه وحی است. این بعد معنوی در کنار بُعد علمی، سیمای جامع و متوازن امام صادق (ع) را شکل داده است.
فرصتی برای بازاندیشی در راهبردهای فکری، فرهنگی و اجتماعی
پیام اصلی زندگی امام صادق (ع) این است که علم، عقلانیت و معنویت باید در کنار هم قرار گیرند. جامعهای که تنها بر دانش ظاهری تکیه کند و از اخلاق و معنویت غافل شود، به بیراهه میرود. همچنین جامعهای که عقل و استدلال را کنار بگذارد، نمیتواند در برابر شبهات و هجمههای فکری مقاومت کند.
امام صادق (ع) الگویی ارائه دادند که در آن علم و دین، عقل و وحی، فرد و جامعه همه در تعادل هستند. این الگو امروز نیز میتواند راهنمایی مطمئن برای جوامع اسلامی باشد. به ویژه در جهانی که با چالشهای فکری، فرهنگی و اخلاقی متعددی روبرو است، بازگشت به مکتب امام صادق (ع) میتواند مسیر روشنی پیش پای ما بگذارد. به همین دلیل گرامیداشت میلاد امام صادق (ع) فرصتی برای بازاندیشی در راهبردهای فکری، فرهنگی و اجتماعی ماست.
لزوم شناخت دقیق «حبل الله»
دریایی از تهدیدات، کشتی امت اسلام را به شدت به تلاطم کشانده است. امواج خروشان استکبار جهانی از یک سو و تندبادهای تفرقه و اختلاف از سوی دیگر، بقا و عزت مسلمانان را به مخاطره انداخته است. نجات از این گرداب هولناک، نیازمند تمسک به نقشه راهی الهی است؛ نقشهای که قرآن کریم در آیه شریفه «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا» (آل عمران: 103) ترسیم میکند و مطابق آن «اتحاد اسلامی» تنها پناهگاه امن در برابر تهدیدهای داخلی و خارجی و تنها راه نجات امت اسلام است که امروز در یکی از حساسترین و پرآشوبترین برهههای تاریخی خود قرار دارد.
درک این نقشه نجات، مستلزم شناخت دقیق «حبل الله» است. مفسران، این ریسمان استوار الهی را به مصادیق حیاتیای چون قرآن کریم، عترت طاهره (ع)، دین اسلام و پیمان با پروردگار تفسیر کردهاند؛ اما نکته تعیینکننده، چگونگی تمسک جستن به آن است. فعل امر «اعْتَصِمُوا» بر ضرورت حرکتی فعال و آگاهانه تأکید دارد، و قید «جَمِیعًا» پاشنه آشیل این استراتژی را آشکار میسازد و تعیین میکند نجات، در گرو همبستگی و حرکت جمعی است.
این تاکید قرآن بر وحدت، پاسخی حیاتی به یکی از کهنترین توطئههای دشمنان اسلام است. استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا و رژیم صهیونیستی، به خوبی از قدرت یکپارچه امت اسلام آگاه است و میداند که تنها با تفرقه میتواند به پروژه سلطه خود ادامه دهد. آنان با دامن زدن به اختلافات سیاسی، مذهبی، قومی و نژادی، سعی در ایجاد جنگهای داخلی و انحراف توجه مسلمین از دشمن حقیقی دارند. توهینهای نظاممند به مقدسات، حمایت از گروهکهای تکفیری و بحرانآفرینی در کشورهایی مانند عراق، سوریه و یمن، همه بخشی از این نقشه شوم برای تضعیف درونی جهان اسلام است. در این میان وحدت اسلامى، سلاح قطعى امت اسلام در مقابل دشمنان است. وحدت، همان سپر محکمی است که این نیزههای زهرآگین را بیاثر میکند.
اما باید هوشیار بود که تهدید تنها از بیرون نمیآید؛ گاهی خطرناکترین تهدیدها از درون جان میگیرند. اگر تهدید خارجی همچون نیزهای است که از روبرو نشانه رفته، تهدید داخلی مانند زهری است که آرامآرام در پیکره جامعه نفوذ میکند. تعصبات کورکورانه مذهبی، قومیتگرایی افراطی و تبدیل اختلاف سلیقه سیاسی به دشمنی و تخریب، همان موریانههایی هستند که پایههای اقتدار امت را میجوند و راه را برای نفوذ دشمن بیرونی هموار میسازند. اینجاست که حلقه اتصال باز هم به همان آیه شریفه و مفهوم «حبل الله» بازمیگردد. درمان این آفات داخلی، بازگشت به مشترکات اساسی و حل اختلافات از طریق گفتوگوی علمی و برادری است. الگوی عملی این درمان را میتوان در جبهه مقاومت و پشتیبانی از آرمان فلسطین مشاهده کرد؛ جایی که شیعه و سنی و هر مسلمانی با هر سلیقه و مکتب سیاسی، در سایه احترام متقابل و با محوریت مبارزه با دشمن مشترک، در اقصی نقاط این کره خاکی قدرتمندترین نمونه وحدت را به نمایش گذاشتهاند.
بلی، پرچمداری این جبهه وحدت، رسالتی است که انقلاب اسلامی ایران از آغاز به دوش کشیده است؛ لکن رویارویی با تهدیدهای پیچیده امروز، نیازمند عزمی جهادی و همتی والا برای تحقق فرمان الهی است. وحدت اسلامی یک انتخاب نیست، یک ضرورت استراتژیک و فریضه ای دینی است. این مسؤولیتی همگانی بر دوش علما، روشنفکران، رسانههای متعهد و تک تک آحاد امت است که با ترویج فرهنگ وحدت و اخوت، توطئههای تفرقهافکنانه دشمن را خنثی کنند. به یاری خدا و با چنگ زدن به ریسمان محکم الهی، امت اسلام عزت و اقتدار خود را حفظ خواهد نمود و کشتی طوفانزده خود را به ساحل امن رهایی رهنمون خواهد شد. «وَأَنَّ هَٰذَا صِرَاطِی مُسْتَقِیمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِیلِهِ» (انعام: 153).
حمله اسرائیل به قطر؛ نقاب دیپلماسی، حمله به اخوانیها و پایان رویا
عصر امروز 15 جنگنده رژیم صهیونیستی با 12 موشک شهر دوحه پایتخت قطر را هدف قرار دادند که طی این حمله دستکم 10 نفر به شهادت رسیدند.
هدف این حمله ترور رهبران دفتر سیاسی حماس بود که به دلیل تبعید توسط رژیم صهیونیستی در دوحه حضور داشتند که براساس گزارش ها برخی از این رهبران از حمله امروز جان به در بردند. صهیونیست ها این عملیات را «یوم الحساب» نامیده اند و درحالی رهبران حماس را بمباران کردند که آنها درحال بررسی جدیدترین طرح آتش بس ارائه شده درباره غزه بودند.
قطر هم در واکنش به این حمله اعلام کرد که از میانجیگری برای آزادی گروگان های اسرائیلی در غزه کنار می کشدو این اقدام را به شدت محکوم کرد. این حمله با واکنش های مختلفی در عرصه بین المللی همراه بود و اغلب کشورهای عربی و اسلامی و سازمان های بین المللی این حمله رژیم صهیونیستی را محکوم کردند.
همچنین این حمله منجر به افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی شد و قیمت نفت تنها ساعتی بعد از این حمله با یک دلار افزایش به 63.2 دلار رسید.
اولین نکته در ارتباط با حمله امروز این بود که رژیم صهیونیستی در این حمله نیز مانند ترور سید حسن نصرالله و حمله 23 خرداد از نقاب مذاکرات دیپلماتیک استفاده کرد. رژیم صهیونیستی با همکاری آمریکا پس از آنکه مدعی شدند با طرح صلح ترامپ موافق هستند، این حمله را به قطر انجام دادند.احتمالا رهبران حماس بعد از اطلاع از موافقت رژیم با این طرح سیاسی، وارد جلسه شده بودند که توسط رژیم صهیونیستی ترور شدند.
دومین نکته در ارتباط با حمله عصر امروز این است که رژیم صهیونیستی دیشب حملات گسترده ای به سوریه انجام داد و براساس گزارشها به مقر نیروهای ترکیهای در استان تدمر حمله کرده است.یک هفته قبل تر نیز کماندوهای رژیم صهیونیستی در عملیات هلی برن در ریف دمشق تجهیزات نظامی از جمله موشک های ضد هوایی و دستگاه شنودی که ترکیه در آنجا مستقر کرده بود را ربوده بودند.
تقارن زمانی حملات علیه مواضع ترکیه در سوریه و حمله عصر امروز به دوحه میتواند پیام روشنی برای محور اخوانی در منطقه باشد و نشان دهد که نبرد رژیم صهیونیستی در منطقه فراتر از محور مقاومت است.
سومین نکته در ارتباط با حمله امروز رژیم صهیونیستی به دوحه این است که این حمله پایانی بر استراتژی امنیت ملی قطر و دیگر کشورهای شورای همکاری است که می توانند در محیط آشوب زده خاورمیانه در آرامش به تجارت نفت بپردازند.
این کشورها که تلاش داشتند منطقه شورای همکاری اقتصادی را صرفا با ایده های اقتصادی رشد و توسعه دهند و خود را از جنگ کنونی در منطقه مستثنی کنند، امروز با واقعیت جاری در خاورمیانه مواجه شدند چراکه امنیت یا برای همه است یا برای هیچکس، این امر پذیرفتنی نیست که دو میلیون نفر در غزه در قحطی باشند ولی در خلیج فارس هیچ تغییری رخ ندهد.
این پذیرفتنی نیست که میلیاردها دلار قرارداد با آمریکا و رژیم صهیونیستی منعقد شود و کشورهای منطقه درگیر جنگ و کشمکش باشند و آنها تنها به صدور بیانیه اکتفا نمایند علاوه براینها اتحاد راهبردی با آمریکا هم نمی تواند مانع از سرایت زبانه های آتش جنگ به خلیج فارس شود.
قطر با توجه به میزبانی از بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا در منطقه و همچنین قراردادهای بیش از یک میلیارد دلاری اش با ترامپ و حتی هدیه دادن یک هواپیما به وی بازهم نتوانست امنیت خود را تامین نماید.
مهمترین درس تحولات امروز را می توان در این امر خلاصه کرد که رژیم صهیونیستی تا زمانی که به دیواری سخت مواجه نشود به حملات و ماجراجویی هایش در منطقه ادامه خواهد داد و ممکن است بعد از دوحه، نوبت دیگر پایتخت های منطقه نیز فرابرسد.
۵ نکته درباره تجاوز نظامی اسرائیل به قطر/ جهان عرب منتظر واکنش دوحه است
کیان عبداللهی درباره با حمله تروریستی رژیم صهیونیستی به محل اسکان سران حماس در دوحه قطر نوشت: 1- در همین یکی دو ساعت اخیر فضای مجازی مملو از این پیام است که «سازش» هیچگونه «سپر امن» در مقابل تجاوز آمریکا و اسرائیل ایجاد نمیکند و از قضا با از بین بردن «سپرهای دفاعی»، شما را آسیبپذیرتر میکند.
مثلاً قطر تقریباً در نهایت سازش با آمریکائیها قرار داشت و کمتر خصومتی میان قطر با آمریکا در جریان بود؛ آمریکائیها یکی از بزرگترین پایگاههای نظامی خود در جهان را هم با نام «العدید» در قطر ساختهاند و از آن برای تجاوز نظامی به بقیه کشورها استفاده میکنند.
اما همین آمریکا رسماً اعلام کرد که کاملاً در جریان حمله اسرائیل به دوحه بوده است؛ به این معنا که این حمله نیز همچون حملات سابق اسرائیل، عملاً با چراغ سبز و حمایت کامل آمریکائیها و صد البته با تجهیزات آمریکائی انجام شده است.
2- اسرائیل در این روزهای اخیر فقط به قطر حمله نکرده، بلکه برخی اماکن و تجهیزات ترکیه در سوریه را هم مورد هدف قرار داده است. به این معنا، اسرائیل و آمریکا رسماً به ترکیه و قطر هم نشان دادند که علیرغم همهی انفعالشان در برابر اسرائیلیها و عدم اقدام جدی علیه رژیم، باز هم در معرض تهدید و حمله هستند.
اسرائیل نشان داده که سگ هاری است که سازش و انفعال نه تنها مانع حمله او نیست، بلکه او را جریتر و دستش را حتی بازتر هم میکند.
3- رئیس کنست (مجلس) رژیم صهیونیستی با انتشار ویدیویی از حمله اسرائیل به قطر گفته که این پیامی به کل خاورمیانه است!
این شاید دقیقترین و جزو نادر سخنان صادقانه صهیونیستها باشد. همهی غرب آسیا باید بداند که اسرائیل دشمن اوست و نهایتاً به دلیل ذات وحشیاش به سراغ او خواهد آمد. مگر اینکه با «مقاومت» برای خود «سپر دفاعی» چیده باشد و بتواند پاسخ دهد!
اگر همهی غرب آسیا در مقابل اسرائیل نایستد، اسرائیل حتما به سراغ تک تک رژیمهای منفعل خواهد رفت.
4- همه منتظرند که ببینند قطر چه اقدام متقابلی در مقابل اسرائیلیها انجام خواهد داد؛ ما امیدواریم قطر تحرک واقعی از خود بروز دهد. اگر چه بسیار بعید است؛ قطر از نظر نظامی به دلیل اتکا به آمریکا کاملاً وابسته است. پدافند قطریها عملاً متعلق به آمریکاییهاست و صدالبته مشخص است که پدافند آمریکایی علیه تجاوز اسرائیلی عمل نخواهد کرد و دوحه شهر بیدفاع است.
5- هرگونه واکنش قطری ها در جهان عرب قاعدتاً با واکنش اقتدارآمیز ایران مقایسه خواهد شد. جهان عرب و جهان اسلام بار دیگر اعتبار «مقاومت» یا «سازش» را سنجید و البته در ادامه بیشتر هم خواهد سنجید. ایران با پاسخ موشکی قدرتمند، اسرائیل را تنبیه کرد، اما آیا قطر غیر از محکوم کردن، کار دیگری خواهد کرد؟ حتماً امیدواریم که قطر حداقل با چشم واقعبینانهتری به دنیا نگاه کند.
خوشرویی و برکت زندگی
امام صادق علیهالسلام:
إنّ البِرَّ و حُسنَ الخُلقِ یَعْمُرانِ الدِّیارَ، و یَزیدانِ فی الأعْمارِ
نیکی کردن و خوشخویی، خانهها را آباد و عمرها را زیاد میکند.
بحارالأنوار، ج ۷۱، ص ۳۹۵، ح ۷۳
انفجار در دوحه / تجاوز رژیم صهیونیستی به مقر حماس/ الجزیره: رهبران حماس نجات یافتند
رویترز در خبری از وقوع چندین انفجار در دوحه پایتخت قطر گزارش داده است.
بر اساس این گزارش ، دود بر فراز منطقه «کتارا» در دوحه به هوا برخاسته است.
دوحه: حمله اسرائیل به قطر ترویسم دولتی است
نخست وزیر و وزیر امور خارجه قطر: کشور قطر امروز هدف حمله خائنانه اسرائیل قرار گرفت که مصداق تروریسم دولتی است. ما هیچ گونه نقض حاکمیت خود را تحمل نخواهیم کرد و با هرگونه نقض امنیتی قاطعانه برخورد خواهیم کرد و حق پاسخ به این حمله آشکار را برای خود محفوظ میدارد. یک تیم حقوقی برای انجام اقدامات قانونی برای پاسخ به این حمله تشکیل دادهایم.
اتحادیه اروپا حمله رژیم اسرائیل به قطر را محکوم کرد
اتحادیه اروپا حمله هوایی اسرائیل به دوحه، پایتخت قطر را نقض قوانین بینالمللی و تمامیت ارضی قطر دانست و هشدار داد این حمله خطر تشدید تنشهای منطقهای را به دنبال دارد.
ادعای اردن: جنگندههای اسرائیلی از حریم هوایی ما عبور نکردند
اردن مدعی شده که هیچ یک از جنگندههای رژیم اسرائیل برای حمله به قطر از حریم هوایی این کشور عبور نکردند.
تماس تلفنی ترامپ با امیر قطر
دیوان امیری قطر در بیانیهای از تماس تلفنی ترامپ با تمیم بن حمد بن خلیفه آلثانی، امیر قطر خبر داده است
طبق بیانیه مذکور ترامپ در این تماس، بر همبستگی با کشور قطر تاکید کرده و تجاوز بر حاکمیت آن را شدیدا محکوم کرده است.
قطر: از حمله اسرائیل به دوحه بیاطلاع بودیم
قطر گزارشها مبنی بر اطلاع از حمله رژیم اسرائیل به دوحه را تکذیب کرد.
سخنگوی وزارت امور خارجه قطر اظهار داشت: «تماس یک مقام آمریکایی همزمان با شنیده شدن صدای انفجارها صورت گرفت.»
ایران تجاوز نظامی رژیم صهیونیستی به قطر را شدیدا محکوم کرد
وزارت امور خارجه ایران اقدام جنایتکارانه رژیم صهیونیستی در حمله نظامی علیه قطر و تلاش برای ترور رهبران فلسطینی را به شدت محکوم میکند و شهادت جمعی از شهروندان فلسطینی و قطری در جریان این تجاوز را تسلیت میگوید.
این حمله تروریستی که نقض فاحش اصول منشور ملل متحد و قواعد بنیادین حقوق بینالملل، و تجاوزی آشکار علیه حاکمیت و تمامیت ارضی قطر است، نشانه آشکار دیگری از ماهیت خطرناک و تروریستی رژیمی است که همزمان با نسلکشی و کشتار در فلسطین اشغالی، دامنه تجاوزات خود را به کل منطقه گسترش داده و صلح و ثبات منطقه و جهان را با تهدیدی بیسابقه مواجه ساخته است.
بیانیه حماس درباره شکست اسرائیل در ترور رهبران این جنبش
جنبش حماس با صدور بیانیهای اعلام کرد تلاش مذبوحانه رژیم صهیونیستی برای ترور هیأت مذاکرهکننده حماس در پایتخت قطر، یک جنایت فجیع، تجاوز آشکار و نقض صریح همه قوانین بینالمللی است.
این جنایت، تعرضی به حاکمیت کشور قطر به شمار میآید؛ کشوری که به همراه مصر، نقش مهم و مسئولانهای در پیشبرد میانجیگری و تلاشها برای توقف تجاوز و دستیابی به توافق آتشبس و تبادل اسرا بر عهده دارد. این اقدام بار دیگر ماهیت جنایتکارانه اشغالگران و تمایل آن برای نابود کردن هر فرصتی جهت رسیدن به توافق را آشکار میکند.
کشته شدن نیروی امنیتی قطر در حمله اسرائیل
وزارت کشور قطر از کشته شدن یک نیروی امنیتی این کشور و مجروحیت چندین نفر دیگر در جریان حملات رژیم صهیونیستی خبر داد.
دفاع تمام قد نتانیاهو از تجاوز به قطر
نخست وزیر رژیم صهیونیستی دقایقی قبل در یک کنفرانس خبری مدعی شد به ارتش و شاباک دستور دادم تا علیه رهبران حماس این عملیات را انجام دهد
وی مدعی شد اسرائیل به طور مستقل عمل میکند و این عملیات ممکن است گشایشی برای پایان جنگ ایجاد کند.
نتانیاهو گفت اگر با پیشنهاد ترامپ و شروط اسرائیل در مورد آزادی تمامی ربوده شدگان موافقت شود، این جنگ ممکن است خیلی سریع به پایان برسد.
اندونزی حمله اسرائیل به قطر را محکوم کرد
وزارت امور خارجه اندونزی با صدور بیانیهای حمله اخیر اسرائیل به نشست رهبران حماس در دوحه را نقض آشکار منشور سازمان ملل، تعدی به حاکمیت قطر و تهدیدی جدی برای امنیت و صلح منطقهای توصیف کرد.
ماکرون: حملات امروز اسرائیل به قطر غیرقابل قبول است
امانوئل ماکرون، رئیس جمهور فرانسه در واکنش به حمله تروریستی امروز رژیم اسرائیل به دوحه، پایتخت قطر گفت: «حملات امروز اسرائیل به قطر صرف نظر از انگیزه آنها غیرقابل قبول است. من همبستگی خود را با قطر و امیر آن، شیخ تمیم آل ثانی، ابراز میکنم. تحت هیچ شرایطی جنگ نباید به منطقه گسترش یابد.»
مقام صهیونیستی: نمیتوانیم کشته شدن سران حماس را تایید کنیم
یک مقام اسرائیلی به شبکه 12 گفت که هیچ تاییدیهای در مورد کشته رهبران حماس وجود ندارد.
واکنش جوزف عون به حمله اسرائیل به قطر
رئیس جمهور لبنان در پیامی اعلام کرد که حمله اسرائیل به دوحه نشان از پافشاری این رژیم برای از بین بردن تلاشها جهت ثبات و امنیت منطقه دارد.
بهانه تراشی آمریکا برای توجیه حمله تروریستی اسرائیل به قطر
به دنبال حمله تروریستی رژیم صهیونیستی به قطر و گمانهزنیها در خصوص نقش ایالات متحده در این ماجرا یک مقام آمریکایی مدعی شده که اطلاعرسانی تل آویو زمانی انجام شد که موشکها شلیک شده بودند و بنابراین، دولت ترامپ فرصتی برای بررسی این موضوع نداشت.
مصر حمله اسرائیل به قطر را محکوم کرد
دفتر ریاست جمهوری مصر با صدور بیانیهای تجاوز اسرائیل به کشور قطر را محکوم کرده و این اقدام را تهدیدی برای از بین رفتن تلاشهای بینالمللی به جهت ثبات و استقرار دانست.
قدومی: ترور رهبران مقاومت در دوحه با هماهنگی آمریکا، ناکام ماند
خالد قدومی، نماینده جنبش مقاومت اسلامی حماس در ایران، اعلام کرد رژیم صهیونیستی با پشتیبانی مستقیم آمریکا تلاش داشته در جریان نشست مشورتی رهبران حماس در دوحه دست به ترور آنان بزند، اما این عملیات شکست خورده است.
ترکیه حمله به هیئت مذاکره حماس در قطر را محکوم کرد
وزارت خارجه ترکیه با صدور بیانیهای ضمن محکومیت حمله به قطر، اعلام کرد که حمله به هیات مذاکره کننده حماس در زمانیکه در حال گفتگو در مورد توافق آتشبس بودند، نشان داد که اسرائیل به دنبال ادامه جنگ است.
واکنش محمود عباس به تجاوز اسرائیل علیه قطر
محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، حمله اسرائیل به قطر را محکوم کرد و آن را «نقض آشکار قانون بینالملل» توصیف کرد.
ارتش رژیم صهیونیستی حمله به رهبران حماس در دوحه را بر عهده گرفت
در پی این انفجار ، ارتش رژیم صهیونیستی رسما اعلام کرد که رهبران حماس را در دوحه قطر هدف قرار داده است.
منابع عبری: 12 موشک به مقر رهبران حماس شلیک شد
منابع رسانه ای رژیم صهیونیستی مدعی شدند که جنگنده های این رژیم 12 موشک به مواضع و مقر رهبران حماس در دوحه شلیک کردند. کانال 14 رژیم صهیونیستی نیز مدعی شد که 10 جنگنده نیروی هوایی اسرائیل در حمله به دفتر حماس در دوحه شرکت داشتند.
سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی و سازمان امنیت داخلی (شاباک) در بیانیهای مشترک مدعی شدند که ساعاتی پیش، با استفاده از نیروی هوایی، حملهای علیه رهبران رده بالای حماس انجام شده است.
منبع حماس حمله به جلسه هیئت مذاکره کننده حماس در دوحه را تائید کرد
هنوز حماس بیانیه رسمی در این باره منتشر نکرده است اما شبکه الجزیره قطر به نقل از یک منبع از فرماندهان حماس حمله به جلسه هیئت مذاکره کننده حماس در دوحه را تائید کرد.
این منبع اضافه کرده است که این هیئت در حال گفتگو در مورد پیشنهاد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا در خصوص آتش بس در غزه بوده است که هدف حمله قرار گرفته شده است.
المیادین: هیئت مذاکره کننده حماس از ترور نجات پیدا کرده است
رسانههای صهیونیستی مدعی شدند که خلیل الحیه و زاهر جبارین دو تن از رهبران حماس هدف حمله بودهاند. در عین حال شبکه خبری المیادین به نقل از یک منبع رهبری در حماس گفت: هیئت مذاکرهکننده حماس از ترور رژیم صهیونیستی در دوحه جان به در برده است.
الجزیره: هیئت حماس به ریاست خلیل الحلیه از ترور جان بدر برده است
یک منبع برجسته حماس به الجزیره نیز گفت: هیئت رهبری حماس به ریاست دکتر خلیل الحیه از ترور جان سالم به در برده است.
این منبع گفت: حمله هوایی اسرائیل مقر هیئت رهبری حماس در دوحه را هدف قرار داده است.
به گفته این منبع، این هیئت در جریان جلسهای برای بررسی آخرین پیشنهاد ترامپ، هدف حمله هوایی اسرائیل قرار گرفت.
منابع فلسطینی: فرزند خلیل الحیه و مدیر دفتر او به شهادت رسیدند
برخی منابع محلی غیر رسمی فلسطینی از شهادت فرزند خلیل الحیه و مدیر دفتر وی در حمله رژیم صهیونیستی به مقر دفتر حماس در دوحه خبر دادند.
جروزالم پست: آمریکا از حمله اسرائیل به قطر مطلع بوده است
مقامهای رژیم صهیونیستی به روزنامه « جروزالم پست» گفتند که آمریکا از حمله اسرائیل به قطر مطلع بوده و با آن موافقت کرده است.
واکنش دفتر نتانیاهو در حمله اسرائیل به مقر حماس در دوحه
دفتر نتانیاهو اعلام کرد : عملیات علیه رهبران ارشد حماس کاملاً مستقل و توسط اسرائیل اجرا شده و مسئولیت کامل آن برعهده اسرائیل است.
قطر حمله رژیم صهیونیستی به مقر رهبران حماس را محکوم کرد/ تعلیق میانجیگری دوحه
وزارت امور خارجه قطر در اولین واکنش به این تجاوز ، طی بیانیهای حمله اسرائیل به محل اقامت سران حماس در دوحه را محکوم کرد.
وزارت خارجه قطر در بیانیه خود اعلام کرد: "این تجاوز جنایتکارانه، نقض تمامی قوانین بینالمللی و تهدیدی خطرناک برای امنیت و سلامت قطریها و ساکنان این کشور است."
در ادامه این بیانیه آمده است: "دولت قطر این تجاوز را به شدت محکوم میکند و تأکید مینماید که با این رفتار بیپروا و خصمانه اسرائیل مماشات نخواهد کرد."
قطر همچنین از تعلیق میانجیگری بین رژیم اسرائیل و حماس در برقراری آتش بس و مبادله اسرا خبر داد.
واکنش جنبش جهاد اسلامی به هدف قرار دادن مقر حماس در دوحه
جنبش جهاد اسلامی با صدور بیانیهای هدف قرار دادن نشست رهبران حماس در دوحه را اقدامی بزدلانه و مغایر با استاندارها و ارزشهای انسانی و قوانین بینالمللی دانست.
جهاد اسلامی در بیانیه خود آورده است که این حمله وحشیانه بر این موضوع تاکید دارد که رژیم صهیونیستی بر تداوم خونریزی در حق مردم فلسطین تاکید داشته و دولت ترامپ باید مسئولیت اقدامات جنونآمیز این رژیم را بر عهده بگیرد. به خصوص آنکه این اقدام بزدلانه پس از آنچه که پیشنهاد ترامپ در مورد آتشبس نامیده میشود، انجام گرفته است.































