emamian

emamian

جمعه, 10 مرداد 1399 14:25

عید قربان مبارک باد

همه چیز درباره اسرار و ماجرای عید قربان

عید قربان یا عید الأضحی روز دهم ذالحجه است که یکی از اعیاد بزرگ مسلمانان می باشد. کلمه اضحی جمع ماده ضحی به معنی ارتفاع روز و امتداد نور آفتاب است، آن موقع از روز که خورشید طلوع می کند (قبل از ظهر)، ضحی نامیده می شود. به همین دلیل حجاج بیت الله الحرام با طلوع خورشید در این روز قربانی می کنند و آن را عیدالضحی می نامند.

تاریخچه عید قربان

طبق روایات اسلامی، در این روز خداوند برای آزمودن پیامبر خود حضرت ابراهیم (ع) فرمان داد تا فرزند خود حضرت اسماعیل را قربانی کند. به ابراهیم خلیل فرمان داد تا فرزندش اسماعیل را قربانی کند. او اسماعیل را به قربانگاه برد ولی جبرئیل همراه با «قوچی» نازل شد و ابراهیم آن را به جای اسماعیل قربانی کرد.

روز دهم ذالحجه و عید قربان که پس از وقوف در عرفات"مرحله شناخت"، مشعر "محل آگاهی و شعور" و منا "سرزمین آرزوها، رسیدن به عشق" فرا می رسد، روز رها شدن از تعلقات دنیوی و هر آنچه غیرخدایی است. در این بزرگ زائر خانه خدا، اسماعیل وجودش را، یعنی هر آنچه بدان دلبستگی دنیوی پیدا کرده، قربانی می کند تا سبک بال شود.

فلسفه عید قربان

برای معنای قربان گفته شده است :

«والقربان ما یقصد به القرب من رحمه الله من اعمال البر»، یعنی:قربان هر کار نیکی است که انسان به وسیله آن بخواهد به رحمت خدا نزدیک گردد.

بر این اساس می توان گفت قربانی کردن رمز فداکاری، از خود گذشتگی و حد نهایی تسلیم شدن در برابر خداوند است یعنی همانطور که خون قربانی را در راه خداوند می ریزیم، برای دفاع از حریم دین و اجرای فرامین الهی حاضریم بدون فکر و تامل از جان خود نیز بگذریم.

عید قربان

تاریخچه عید قربان

عید قربان در دوران قبل از تاریخ بشریت وجود داشته است. انسانهای اولیه برای جلب رضایت خدایان خود، انسانهای دیگر و حیوانات را قربانی می کردند. در این بخش به برخی از این موارد اشاره می کنیم:

1- نخستین قربانی در عالم بشریت، مربوط به قربانی فرزندان حضرت آدم (ع) است که در آیات 30- 27 سوره مائده بدان اشاره شده است:«اذ قربا قربانا فتقبل من احدهما و لم تقبل من الاخر» (مائده 27)؛ وقتی که (هابیل و قابیل، پسران آدم) قربانی تقدیم کردند از یکی (یعنی هابیل) پذیرفته شد و از دیگری (قابیل) پذیرفته نشد.

2- حضرت نوح (ع) پس از طوفان، با ترتیب دادن مذبحی، بسیاری از حیوانات را برای خداوند در آن مکان قربانی کرد.

3- قربانی شدن حضرت اسماعیل (ع) توسط حضرت ابراهیم خلیل الله (ع) در قرآن ذکر شده است. «فلما بلغ معه السعی الی و فدیناه بذبح عظیم» ( آیات 102 تا 107 سوره صافات)

تاریخچه عید قربان

4. به اعتقاد یهودیان، در زمان حضرت موسی (ع) دو نوع قربانی وجود داشت:یکی قربانی دموی و دیگری قربانی غیر دموی.

قربانی دموی خود به دسته تقسیم می شود:1. قربانی که برای تندرستی انجام می دادند و در خوردن گوشت آن مختار بودند. 2. قربانی که آن را به آتش می سوزاندند و جز پوست آن چیزی باقی نمی گذاردند.3. قربانی که برای جبران گناه تقدیم می کردند و قسمتی از آن را می سوزاندند و قسمت دیگر را برای کاهنان باقی می گذاشتند.

 قربانی غیردموی هم به معنای رها کردن حیوان در بیابان بود که اعراب به تقلید از بنی اسرائیل برای تقرب به بت های خود، حیوانات را در بیابان رها می کردند. اسلام با نهی کردن از این کار، این عادت ناپسند را تحریم کرده است. در آیه 103 سوره مائده در قرآن، این قربانی بحیره و سائبه نامیده شده است.

5- در دین مسیحیت به اعتقاد پیروان آن، قربانی فقط مخصوص حضرت عیسی (ع) بود و ایشان خون و گوشت خود را فدای مردم جهان ساخت. به همین دلیل یکی از اعمال دین نصاری، رفتن به نزد کشیش در ماه و یا حداقل یکبار در سال و پرداخت وجهی در حد تمکن است. همچنین اقرار به تمام گناهان برای بخشیده شدن در نزد کشیش است.

6- در اعراب زمان جاهلیت با ورود سران قبایل به مکه، سکنان این سرزمین با میزبانی از آنها اقدام به کشتن شتر، گاو و گوسفند برای بت های خود و اطعام آن برای فقرا و گوسفندان می کردند.

داستان عید قربان

عید قربان روز ذبح نفس

عید قربان روز ذبح نفس با تیغ تقوا است. قربانی کردن حیوان، به نشانه ذبح جنبه حیوانی انسان است، بنابراین انسان باید برای رسیدن به کمال باید با الهام از ایمان و تقوای حضرت ابراهیم (ع)، در قربانی کردن نفس و امیال دنیوی و غیر خدایی تلاش کند و در انجام اعمال خالص به درگاه خداوند کوشا باشد.

تاریخ عید قربان

عید قربان حضرت ابراهیم (ع) و حضرت اسماعیل

در روایتی آمده است که حضرت ابراهیم به یگانه فرزندش فرمود:«إِنِّی أَرَی فِی الْمَنَامِ أَنِّی أَذْبَحُک» پسر نازنینم! در خواب به من امر شده تو را در راه خدا قربانی کنم «فَانظُرْ مَاذَا تَرَی» نظر تو چیست؟!

حضرت اسماعیل پاسخ داد:«یا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِی إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنْ الصَّابِرِینَ» ای پدر! هرآنچه بدان مأموری انجام بده، ان شاءالله مرا از بندگان صبور و شکیبا خواهی یافت. (سوره صافات، آیه 102)

آنگاه حضرت ابراهیم(ع) با فرزندش به قربانگاه رفتند.در میان راه شیطان چندین بار خواست که ایشان را وسوسه کرده و از راه حق منحرف نماید، اما حضرت ابراهیم (ع) با صلابت فوق بشری، بر نفس سرکش لگام زد و شیطان را توسط سنگ از کنار خود رانده و رمی جمره کرد. پس از رسیدن به منا با ذکر نام خداوند چاقو را بر گلوی فرزندش نهاد، اما هرچه سعی کرد چاقو گلوی حضرت اسماعیل را نبرید.زیرا خواست خداوند مورد اطاعت حضرت ابراهیم قرار گرفته بود و جبرئیل مانع اثر کردن چاقو شده و یک قوچ بهشتی توسط ابراهیم، به جای اسماعیل ذبح شد.

شیعیان براساس روایات وآیات قرآن، حضرت اسماعیل(ع) را ذبیح الله می نامند، اما یهودیان، اسحاق را ذبیح می نامند و اهل سنت درباره این موضوع اختلاف نظردارند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در خجسته عید قربان در سخنرانی زنده تلویزیونی، ملت شریف ایران را به حضور پر نشاط و گسترده‌تر در مسابقه معنوی «کمک مؤمنانه به قشرهای آسیب دیده و یاری مجاهدان سلامت» فراخواندند و با تشریح اهداف کوتاه‌مدت، میان‌مدت و درازمدت امریکا در جنایت تحریم ملت ایران تأکید کردند: دشمن به موازات جریان تحریم، جریان تحریف حقایق را هم دنبال می کند اما به فضل الهی و با هوشیاری، زیرکی و شناخت عمیق ملت ایران از امریکا به هیچ کدام از اهدافش نرسیده و نخواهد رسید و ایران عزیز با صبر و ثبات، تلاش بیشتر مسئولان برای حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم و استفاده هرچه بیشتر از ظرفیت های داخلی به راه روشن خود ادامه خواهد داد.
ایشان درباره عزاداری ماه محرم نیز تأکید کردند: همه سوگواران حسینی، هیأتها و مداحان موظفند به هرچه ستاد ملی مبارزه با کرونا اعلام می‌کند، عمل کنند زیرا موضوع بسیار مهم است.

رهبر انقلاب با تبریک عید سعید قربان به ملت عزیز ایران، مسلمانان جهان و پیروان ادیان ابراهیمی، دهه اول ذیحجه را دهه خاطرات پر شکوه و هدایتگر و دهه تضرع و توسل خواندند و افزودند: دهه دوم این ماه پر برکت، با توجه به عید سعید غدیر دهه ولایت است که این موضوع از همه احکام الهی جایگاه برتری دارد چرا که ولایت تضمین کننده اجرای همه احکام الهی است.
ایشان افزودند: دهه سوم ذیحجه نیز با مناسبت‌هایی از جمله مباهله، دهه مهمی است که امیدواریم ملت دهه اول را به مبارکی و دو دهه بعد را آنچنان که موجب رضای الهی و خوشبختی ملت است، سپری کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای دیدارهای مردمی را از دلخوشی ها و دلبستگی های پرجاذبه خود خواندند و خاطرنشان کردند: این دشمن حقیر اما بسیار خطیر یعنی کرونا این دلخوشی را نیز سلب کرده است.
ایشان در همین زمینه افزودند: قرار بود این دیدار به صورت تصویری با خدمتگزاران عرصه سلامت و کمک مؤمنانه انجام شود اما چون ستاد ملی مبارزه با کرونا گفته اجتماع بیش از ده نفر ممنوع است، متأسفانه این دیدار تصویری هم ممکن نشد.
ایشان ایثارگری را از خصوصیات بارز ملت ایران برشمردند و افزودند: امروز نیز که مجموعه‌های درمانی اعم از پزشکان، پرستاران و دیگر عوامل، با تمام وجود در خدمت بیماران کرونا هستند لازم است داوطلبان در کارهای غیرتخصصی و عمومی به یاری آنان بشتابند.
رهبر انقلاب با اشاره به آسیب دیدن اقتصادی اغلب مردم در دوران کرونا افزودند: البته در این میان عده ای دچار آسیب ها و مشکلات جدی شده اند که باید با گسترش نهضت کمک مؤمنانه مردمی، به کمک این قشرها شتافت.
حضرت آیت الله خامنه ای با استناد به آیات قرآنی، مردم را به حضور پرنشاط و فعال‌تر در این مسابقه معنوی دعوت کردند و افزودند: سبقت در کار خیر از دستورات مؤکد و مکرر الهی در قرآن مجید است و موجب شوق و انگیزه دیگران به کارهای خیر نیز می شود.
رهبر انقلاب اینگونه کارها را معنای واقعی انقلابی‌گری خواند و افزودند: اطعام ماه‌محرم نیز می‌تواند با رعایت کامل دستورالعمل‌های بهداشتی به شکل کمک مؤمنانه به دست خانواده‌ها برسد.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به تلاشهای جدی علمی در کشور برای شناخت ویروس کرونا و راههای مقابله و درمان آن افزودند: اینگونه تلاش ها در همه ابعاد باید گسترش یابد.
رهبر انقلاب در بخش دوم سخنانشان، تحریم‌های امریکا را جنایتی بزرگ علیه ملت ایران برشمردند و افزودند: دشمن خبیث از این تحریم‌ها که همه ملت را نشانه گرفته اهداف مختلفی دارد.
ایشان «خسته کردن و به ستوه آوردن ملت» را هدف کوتاه‌مدت تحریم‌ها برشمردند و گفتند: دشمن می خواهد مردم را آشفته کند تا در خیابانها در مقابل حکومت بایستند به همین علت مدام از تابستان داغ سخن گفته و می گوید اما اکنون خودشان به تابستان داغ مبتلا شده اند.
«ایجاد محدودیت و جلوگیری از پیشرفت کشور بخصوص در بعد علمی» هدف میان مدت امریکایی‌هاست که رهبر انقلاب با تبیین آن گفتند: دشمن در درازمدت هم دنبال به ورشکستگی کشاندن و فروپاشی اقتصادی ایران است چرا که در آن صورت، ادامه حیات برای یک کشور، امکان پذیر نخواهد بود.
حضرت آیت الله خامنه ای «قطع رابطه جمهوری اسلامی با مراکز و جریانهای مقاومت در منطقه» را هدف جنبی امریکایی‌ها از تحریم ایران دانستند و در جمع بندی این بخش از سخنانشان گفتند: به فضل الهی و با هوشیاری ملت، دشمن در تحقق همه این اهداف ناکام مانده و به قول ما ایرانی‌ها شتر در خواب بیند پنبه دانه!
رهبر انقلاب افزودند: البته کشور دچار مشکلاتی است که بخشی از آن به تحریم‌ها، بخشی به ضعف‌ها و مدیریت‌ها و بخشی هم به کرونا باز می گردد اما همانگونه که شماری از اندیشمندان و فعالان غربی هم به صراحت اعتراف می کنند دشمن با همه شدت عمل خود نتوانسته به اهداف خود در جنایت تحریم دست یابد.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه به موازات جریان تحریم، یک جریان «تحریف حقایق» و واژگون نشان دادن واقعیات هم وجود دارد، گفتند: هدف این جریان، ضربه زدن به روحیه مردم و دادن آدرس غلط درباره علاج تحریم است.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به سخنان مداوم مقام‌های آمریکایی و تبلیغات گسترده رسانه‌های وابسته به آنها برای واژگون نشان دادن واقعیات ایران افزودند: هدف دشمن، گرفتن نشاط و امید از ملت بویژه جوانان است تا اینگونه القا کنند که کشور به بن بست رسیده و امکان حل مشکلات وجود ندارد.
ایشان تحریف واقعیات را خط ثابت تبلیغاتی رسانه های غربی در طول چهل و یک سال گذشته خواندند و خاطر نشان کردند: در این خط تبلیغاتی، نقاط قوت به‌طور کلی انکار و یا در مورد آن سکوت می شود اما اگر نقطه ضعفی باشد، دهها و حتی صدها برابر بزرگنمایی می شود.
رهبر انقلاب اسلامی درخصوص آدرس غلط دادن برای رفع تحریم‌ها نیز گفتند: در این خط تبلیغاتی گفته می‌شود اگر می‌خواهید تحریم‌ها برطرف شود، کوتاه بیایید و ایستادگی نکنید و متأسفانه برخی در داخل هم این آدرس غلط را تکرار می کنند اما این خط بر روی اکثریت ملت ایران با شناختی که از دشمن و غرض ورزی او دارند ، مؤثر نیست.
حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر اینکه جریان تحریف واقعیات به مقاصد خود نرسیده است، خاطر نشان کردند: اگر جریان تحریف شکست بخورد، قطعاً جریان تحریم هم شکست خواهد خورد، زیرا عرصه کنونی، میدان جنگ اراده ها است و اگر اراده ملت ایران مستحکم باقی بماند، بر اراده دشمن غلبه خواهد کرد.
نکته دیگری که رهبر انقلاب اسلامی به آن اشاره کردند، استفاده ملت زیرک ایران از تحریم برای شکوفایی علمی کشور بود.
حضرت آیت الله خامنه ای گفتند: با اینکه تحریم یک جنایت بزرگ است اما مردم بویژه جوانان، مسئولان، دانشمندان و فعالان سیاسی از این موضوع برای افزایش اتکاء به نفس ملی استفاده کردند.
رهبر انقلاب اسلامی در همین زمینه افزودند: تولید جت آموزشی و قطعات حساس و ظریف، راه اندازی چند هزار شرکت دانش بنیان، ساخت پالایشگاه ستاره خلیج فارس به دست سپاه، اقدامات بزرگ در پارس جنوبی، طرح های وزارت نیرو در زمینه آب و برق، طرح های وزارت راه و تولیدات شگفت انگیز دفاعی، همه در دوران تحریم انجام شده است.
حضرت ایت الله خامنه ای یکی دیگر از آثار دوران تحریم را تمرین جداسازی اقتصاد کشور از نفت برشمردند و گفتند: به علت آنکه نفت کشور کمتر فروش می رود، جداسازی اقتصاد از نفت خام به‌طور طبیعی درحال روی دادن است که این موضوع باید با پیگیری دولت و مجلس به سرانجام برسد.
رهبر انقلاب اسلامی در پاسخ به این سؤال مهم که «آیا تحریم ها قابل علاج است؟» گفتند: تحریم ها قطعاً قابل علاج است اما علاج آن، عقب نشینی و کوتاه آمدن در مقابل امریکا نیست زیرا عقب نشینی موجب پیشروی متجاوز می شود.
ایشان افزودند: خواسته امروز آمریکا از ایران، کنار گذاشتن  کاملِ صنعت هسته ای، کاهش بسیار شدید توان دفاعی و رها کردن اقتدار منطقه ای است اما پذیرفتن این خواسته‌ها قطعا موجب عقب‌نشینی آمریکا نخواهد شد و هیچ عقلی نیز حکم نمی کند که برای توقف متجاوز، خواسته های او را اجابت کنیم.
رهبر انقلاب اسلامی با اظهار تأسف از  تکرار حرف های دشمن مبنی بر فایده نداشتن صنعت هسته ای از زبان عده ای در داخل گفتند:  صنعت هسته ای نیاز قطعی فردای کشور برای تولید برق است و امروز باید به فکر فردا باشیم.
حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر اینکه با وجود خسارات فراوان برجام، اصل صنعت هسته ای حفظ شده است، درخصوص ادعای آمریکایی‌ها برای مذاکره با ایران، خاطر نشان کردند: من علت مذاکره نکردن با امریکایی‌ها را بارها گفته ام اما برخی یا متوجه نمی شوند و یا وانمود می کنند که متوجه نشده اند.
ایشان تأکید کردند: هدف اصلی امریکایی‌ها از ادعای مذاکره، گرفتن توانایی های حیاتی ملت ایران است. البته رییس جمهور فعلی امریکا هم به‌دنبال برخی منافع شخصی و انتخاباتی است همچون استفاده تبلیغاتی از مذاکره با کره شمالی.
ایشان با تأکید بر اینکه جمهوری اسلامی ایران با همه کشورها به جز آمریکا و رژیم جعلی صهیونیستی مذاکره می کند، افزودند: علاج تحریم‌ها، عقب نشینی و مذاکره با دشمن نیست بلکه علاج واقعی آن، تکیه بر توانایی های ملی، وارد کردن  جوانان به میدان و احیای ظرفیت های فراوان کشور، و در یک کلام عمل به ارکان اقتصاد مقاومتی  یعنی درون زایی و برون گرایی است.
رهبر انقلاب اسلامی تاکید کردند: ما امکانات و توانایی های داخلی و ظرفیت های بین المللی فراوان داریم که باید با مدیریت جهادی و تدبیر واقعی، به فعلیت در بیایند.
حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر اینکه جمهوری اسلامی ایران دوستان مؤثری در دنیا دارد اما تکیه واقعی نظام اسلامی به خدا و مردم است، گفتند: تکیه بر امکانات و استقلال داخلی، هم دشمنان خارجی و هم بدخواهان داخلی دارد. آن کسی که برای منافع خودش حاضر است کالایی را که در داخل تولید می شود، از خارج وارد کند، در واقع خیانت می کند و با وجود تأکیدهای مکرری که شده است اما همچنان واردات کالاهایی که در داخل تولید می شوند، ادامه دارد.
آخرین نکته ای که رهبر انقلاب اسلامی درخصوص تحریم ها گفتند «دل نبستن به وعده های توخالیِ دیگران» بود.
حضرت آیت الله خامنه ای گفتند: در سال ۹۷ و بعد از خروج آمریکا از برجام، متاسفانه کشور ماهها معطل وعده های اروپایی ها باقی ماند و اقتصاد کشور شرطی شد در حالیکه معطل کردن اقتصاد به وعده های دیگران، بسیار مضر است.
ایشان افزودند: اروپایی ها هیچ کاری برای مقابله با تحریم های آمریکا نکردند و آنچه که به نام اینستکس نیز مطرح کردند، بازیچه‌ای بود که محقق نشد.
رهبر انقلاب اسلامی در جع بندی این بخش از سخنان خود تاکید کردند: علاج تحریم ها فعال کردن ظرفیت های داخلی است که نیازمند مجاهدت است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بخش دیگری از سخنانشان با اشاره به گرانی‌ها و مشکلات جدی خانوارها در تأمین معیشت، گفتند: کارهای لازم برای رفع این مشکلات را در جلسات خصوصی با مسئولان از جمله آقای رئیس‌جمهور مطرح کرده‌ایم و باز هم به دستگاههای مسئول تأکید می‌کنیم.
رهبر انقلاب اسلامی مسئله فوری در بخش اقتصاد را «مهار نوسان قیمتها، ایجاد ثبات در بازار و حفظ ارزش پولی ملی» دانستند و افزودند: این حالتِ هر روز یک قیمت برای اجناس و افسار پاره کردن قیمت ارز برای کشور مضرّ است و افراد آشنا به مدیریتهای اجرایی معتقدند که این مسئله با برخورد دستگاههای اجرایی و در مواردی دستگاه قضایی قابل مهار است.
ایشان افزودند: در قضیه ارز، بانک مرکزی تلاشهای زیادی انجام می‌دهد که ان‌شاءالله موفق خواهد شد البته گزارش‌های مطمئنی وجود دارد که دلایل سیاسی، امنیتی در افزایش قیمت ارز بیش از دلایل اقتصادی مؤثر است که در این صورت باید با کسانی که به این آتش دامن می‌زنند، جداً مقابله شود.
حضرت آیت الله خامنه‌ای مسئله «هدایت نقدینگی به سمت تولید» و همچنین «رفع موانع جهش تولید» را از دیگر اولویتهای اقتصاد کشور خواندند و گفتند: عده‌ای از کارشناسان پیشنهاد کرده‌اند رؤسای سه قوه کارگروهی را برای شناسایی و رفع موانع تولید تعیین کنند.
رهبر انقلاب اسلامی اصلاحات اساسی در اقتصاد کشور را «اصلاح ساختار بودجه»، «اصلاح نظام بانکی»، «ارتقاء سرمایه‌گذاری و اشتغال» و «بهبود محیط کسب و کار» برشمردند و گفتند: این موارد دو سال قبل و همزمان با تشکیل جلسه شورای عالی هماهنگی اقتصادی به سران قوا ابلاغ شد که البته با وجود تلاشها پیشرفت قابل توجهی نداشته است البته مهم این است که ما می‌دانیم چه می‌خواهیم و به دنبال چه برنامه‌ای هستیم.
ایشان، «صبر» و «ثبات» را دو نیاز اساسی برای آینده کشور دانستند و با تأکید بر اینکه بر اثر ایمان مذهبی و اعتماد مردم به نظام، ثبات ملت خوب است، افزودند: مسئولین هم باید با کار جهادی، صبر و ثبات خود را نشان دهند و از تردید و نگرانی‌های مضرّ اجتناب کنند.
حضرت آیت الله خامنه‌ای، مشکلات دشمن اصلی یعنی آمریکا را بسیار بزرگ و غیرقابل مقایسه با مشکلات ایران خواندند و با برشمردن مصادیقی از مشکلاتِ امروز آمریکا مثل فاصله طبقاتی عجیب، تبعیض نژادی، مشکلات اقتصادی و بیکاری‌های گسترده، مشکلات مدیریتی در قضیه کرونا و مدیریت اجتماعی ضعیف که منجر به بی‌رحمی‌ و قتل و شکنجه به دست پلیس آمریکا می‌شود، گفتند: امروز آمریکا در سطح دنیا منفور و منزوی است.
ایشان تأکید کردند: حوادث جاری آمریکا آتش زیر خاکستری است که شعله‌ور شده و اگرچه آن را سرکوب کنند اما دوباره شعله‌ور می‌شود و نظام کنونی آمریکا را از بین می‌برد چرا که فلسفه سیاسی و اقتصادی این نظام غلط و محکوم به نابودی است.
رهبر انقلاب اسلامی سخنان مکرر مقام‌های آمریکایی علیه ایران را نشان‌دهنده سردرگمی آنها دانستند و افزودند: مدیریت آمریکا دچار سرگیجه و آشفتگی است. آمریکایی‌ها به دنبال پیدا کردن دشمن هستند بنابراین گاهی از ایران اسم می‌برند و گاهی از روسیه و چین، اما امروز رژیم آمریکا دشمنی بزرگ‌تر از ملت خود ندارد و همین دشمن آن رژیم را به زانو درخواهد آورد.
حضرت آیت الله خامنه‌ای با تأکید مجدد بر صبر، ثبات و کار جهادی افزودند: دولت در اواخر دوران مسئولیت خود قرار دارد البته در طول این ۷ سال هر چه توانستند تلاش کردند و در برخی بخشهای دولت نیز واقعاً کارهای خوبی انجام گرفت، پس از این دولت هم، دولت تازه‌نفسی خواهد آمد که کارها را با جدیت بیشتر دنبال کند.
رهبر انقلاب اسلامی در پایان سخنانشان به مسئله عزاداری در محرم اشاره و تأکید کردند: در عزاردای‌ها معیار آن چیزی است که ستاد ملی کرونا اعلام می‌کند. بنده هر چه آنها لازم بدانند مراعات خواهم کرد. توصیه و تأکید من به همه عزاداران، هیئات، منبری‌ها و مداحان نیز این است که ضوابط ستاد ملی کرونا باید رعایت شود، چرا که اگر همین مقدار مراقبت و کنترل هم سست شود، فاجعه‌ای بزرگ پدید خواهد آمد.

یکی از موضوعاتی که امروزه در جامعه دینی بدان پرداخته می شود، و می توان گفت تعاریف مختلفی از آن به میان می آید، مسئله ی عزت است؛

عزت یکی از عناوینی است که هم در عرف امروز و هم در منابع دینی ما بدان اشاره شده است؛ و انسان عاقل برای دستیابی به آن تلاش می کند. اما راه کسب آن باید درست تشخیص داده شود تا بتوان به این هدف بزرگ نائل آمد؛ در غیر این صورت چیزی که انسان بدان دست می یابد، فرسنگ ها با مفهوم عزت، فاصله خواهد داشت؛ چون در برخی از احادیث آمده که ممکن است که انسان راه کسب عزت را اشتباه طی کند، و سرانجام جز ذلت، چیز دیگری نصیبش نخواهد شد.

چنانچه در حدیث قدسی خداوند به حضرت موسی علیه السلام فرمود: «إنّی وَضَعْتُ الْعِزَّه فِی قِیَامِ اللَّیْلِ وَ النَّاسُ یَطْلُبُونَهَا فِی اَبْوَابِ السَّلَاطِینَ... وَلَمْ یَجِدُوها اَبَداً» و عزّت را در قیام شبانه قرار داده ‏ام و مردم آن را در درگاه پادشاهان طلب مى‏کنند... و هرگز آن را نخواهند یافت.

پس راه اشتباه، نتیجه اشتباه بدنبال دارد؛ خداوند، عزت را در شب زنده داری و نماز شب قرار داده است و مردم آنرا در رفتن به درگاه سلاطین و پادشاهان می یابند؛ در حقیقت عزت در اطاعت و بندگی خداست نه در بندگی سلطان.

این حدیث اشاره به موضوع امروز جامعه مسلمین دارد؛ اینکه امروز نگاه انسان مسلمان به دست کدخدا باشد، ذلت است؛ مومن عزیز، نگاهش به خود خداست نه کد خدا.

دلیل این مطلب نیز، در آیات قرآن به صراحت آمده است؛


دلیل اول: تمام عزت در نزد خداست

در دنیای امروز عزت مسلمانان، در دستان کدخدایان و سلطه جویان نیست، بلکه باید عزت را نزد خداوند یافت؛ و طبیعی است که کسی عزیز است که نزد خداوند مقامی داشته باشد؛ قرآن کریم می فرماید: «الَّذِینَ یَتَّخِذُونَ الْکَافِرِینَ أَوْلِیَاءَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِینَ أَیَبْتَغُونَ عِندَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّـهِ جَمِیعًا»

همانها که کافران را به جای مؤمنان، دوست خود انتخاب می‌کنند. آیا عزّت و آبرو نزد آنان می‌جویند؟ با اینکه همه عزّتها از آن خداست؟!


نظر امام خامنه ای در مورد عزت

امام خامنه ای در مورد عزت می فرمایند: «در منطق قرآن، عزت واقعی و کامل متعلق به خداوند و متعلق به هر کسی است که در جبهه‌ی خدائی قرار میگیرد. در مصاف بین حق و باطل، بین جبهه‌ی خدا و جبهه‌ی شیطان، عزت متعلق به کسانی است که در جبهه‌ی خدائی قرار میگیرند. این، منطق قرآن است.»[1]
مومن عزیز، نگاهش به خود خداست نه کد خدا.در جای دیگری خداوند متعال به پیامبرش دلداری داده و می فرماید: «وَ لا یَحْزُنْکَ قَوْلُهُمْ إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِیعاً هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ»[2] گفتار مخالفان، تو را غمگین نسازد. زیرا عزّت، به تمامى از آن خداوند است و او شنوا و داناست. اراده‌ى خداوند بر این است که در برابر آن همه تحقیر، پیامبر و مؤمنان عزیز باشند.


دلیل دوم: فساد و ذلیل کردن مومنین توسط کدخدایان

خداوند در سوره مبارکه نمل می فرماید: «قَالَتْ إِنَّ الْمُلُوکَ إِذَا دَخَلُوا قَرْیَةً أَفْسَدُوهَا وَجَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِهَا أَذِلَّةً وَکَذَلِکَ یَفْعَلُونَ»[3] [ملکه سبا] گفت: پادشاهان هنگامی که وارد منطقه آبادی شوند آن را به فساد و تباهی می‌کشند، و عزیزان آنجا را ذلیل می‌کنند؛ (آری) کار آنان همین‌گونه است!


ویژگی های کدخدایان

در آیه مذکور، دو ویژگی کدخدایان و پادشاهان مستبد و زورگو را بیان می کند:

اول: فساد و تباهی در کشور مستعمره

دوم: ذلیل کردن مردم کشور مستعمره

نکته ی بسیار مهم دیگری که شاید از نظرها مغفول بماند، آن است که خداوند نیز بر این نظر ملکه ی سبا که دو ویژگی برای کدخدایان و سلطه جویان برمی شمرد، صحه می گذارد و مهمتر آنکه می فرماید: «وَکَذَلِکَ یَفْعَلُونَ» این کارشان بعنوان یک روش همیشگی است.

حال باید پرسید، اگر مسلمانان در مقابل مستبدان استقامت نکنند و نگاهشان به دست کدخدایان و سلطه جویان باشد، به فساد و تباهی و ذلت نمی افتند؟!

باید گفت: اگر مسلمانان در مقابل ابرقدرتها و جهان خواران  نایستند، و دوستی آنان را ترجیح دهند، در حقیقت ایمان به خدا و رسولش ندارند و الّا چنین جرمی مرتکب نمی شدند؛ چنانچه این معنا را قرآن اینگونه بیان می فرماید: «وَلَوْ کَانُوا یُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ وَالنَّبِیِّ وَمَا أُنزِلَ إِلَیْهِ مَا اتَّخَذُوهُمْ أَوْلِیَاءَ وَلَـکِنَّ کَثِیرًا مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ»[4] و اگر به خدا و پیامبر (ص) و آنچه بر او نازل شده، ایمان می‌آوردند، (هرگز) آنان [= کافران‌] را به دوستی اختیار نمی‌کردند؛ ولی بسیاری از آنها فاسقند.


علت دوستی با کفار

در این آیه دو دلیل برای دوستی با کفار و قبول سرپرستی آنان، بیان شده است؛

اول: ایمان نداشتن به خدا و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و قرآن کریم.

دوم: فسق آنان

می توان از این آیه چنین نتیجه گرفت که اگر مسلمانان اعتقاد و ایمان راسخ به خدا و پیامبر و قرآن کریم داشته باشند و دچار فسق و فجور نشوند، می توانند از تحت ولایت ابلیس بیرون رفته و منتظر دستور کدخدایان نباشند.


دلیل سوم: دوست کدخدایان، در زمره آنان است

انسان با توجه به تفکرات و طرز فکرهایش سنجیده می شود، و اینکه او از چه گروه و حزبی حمایت می کند، نکته بسیار مهمی است که حتی قرآن کریم بدان اشاره صریح دارد و معتقد است که اگر مسلمانی حتی به مقدار دوستی با آنان مراوده داشته باشد، مانند یکی از آنان است؛ چنانچه می فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِیَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ وَمَن یَتَوَلَّهُم مِّنکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّـهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ»[5]

ای کسانی که ایمان آورده‌اید! یهود و نصاری را ولّی (و دوست و تکیه‌گاه خود،) انتخاب نکنید! آنها اولیای یکدیگرند؛ و کسانی که از شما با آنان دوستی کنند، از آنها هستند؛ خداوند، جمعیّت ستمکار را هدایت نمی‌کند.


نکته آیه

در این آیه خداوند به مومنین هشدار می دهد که مبادا با یهود و نصاری که با مومنین به ستیز برخاسته اند، طرح دوستی بریزید که این کارتان دو پیامد منفی بدنبال دارد:

اول آنکه: شما نیز یکی از آنان بشمار خواهید رفت.

دوم آنکه: بدلیل آنکه شما جزو آنان بشمار می روید، ستمکارید و خداوند ستمکاران را هدایت نمی کند.

نکته بسیار مهم و هشدار دهنده ی دیگری که در آیه بعد بدان اشاره شده است اینکه اینان که در پی ریختن طرح دوستی با دشمنان دینند، دلهایشان مریض است، و در دوستی گرفتن از یکدیگر پیشی می گیرند و علت پیشی گرفتنشان هم، ترس از وقوع حادثه ناگوار از سوی دشمنان است؛ خداوند می فرماید: «فَتَرَى الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ یُسَارِعُونَ فِیهِمْ یَقُولُونَ نَخْشَى أَن تُصِیبَنَا دَائِرَةٌ...»[6] «(ولی) کسانی را که در دلهایشان بیماری است می‌بینی که در (دوستی با آنان)، بر یکدیگر پیشی می‌گیرند، و می‌گویند: «می‌ترسیم حادثه‌ای برای ما اتفاق بیفتد (و نیاز به کمک آنها داشته باشیم)! ...»

پس در آیات مذکور، ویژگی های کدخدایان، آثار و نتایج دوستی با آنان، بوضوح بیان شد.

باشد تا عبرتی برای تمامی مسلمانان و سردمداران آنان که به لبخند کدخدا، امیدی نبندند و گوش به فرمان اولیاء الهی باشند.


پی نوشت:

[1]  بیانات در مراسم بیست‌ و سومین سالگرد رحلت امام خمینی (رضوان الله علیه)، ۱۳۹۱/۰۳/۱۴
[2]  سوره یونس، آیه 65.
[3]  سوره نمل، آیه ۳۴
[4]  سوره مائده، آیه ۸۱
[5]  سوره مائده، آیه ۵۱
[6] سوره مائده، آیه ۵۲
جمعه, 10 مرداد 1399 12:08

اشاره های معرفتی عید قربان

در اسلام دو عید بعنوان عید اسلامى به رسمیّت شناخته شده است؛ عید فطر عیدی براى ضیافة اللَّه، و عید قربان عیدی براى لقاء اللَّه؛ اگرچه به صراحت در قرآن از عید قربان و عید فطر نام برده نشده است امّا با توجّه به تفسیر روایی قرآن از ائمه معصومین(ع) پی به اشاره داشتن بعضی از آیات قرآن بر عید قربان و نماز آن روز می بریم. از جمله این آیات، آیه 185 سوره بقره[1] و آیات 14 و 15 سوره اعلی و آیه 2 سوره کوثر، می باشد.[2]
 
دو عید بزرگی که یکی از آنان از زمان حضرت ابراهیم(ع) و دیگری از زمان پیامبر خاتم(ص) به ما رسیده است. دو روزی که مؤمنان با پوشیدن لباس های نو و پاکیزه به مساجد بزرگ رفته و با ایجاد تجمّع با شکوه از محضر پروردگارشان شکرگزاری نموده که به آنان لیاقت درک مقام ضیافتُ اللّهی و لقاءُ اللّهی را عطا نموده است. البتّه که عید واقعی روزی است که خداوند در آن روز نافرمانی نشود.[3]
 

اصناف مؤمنین در روز عید قربان

سه دسته از مردم در روز عید قربان به محضر باری تعالی شرفیاب می شوند و از خداوند خواسته های خویش را مسئلت می نمایند.
 

الف) طالبین

کسانی که خداوند را بخوبی شناخته اند و از اوصاف او به خوبی با خبرند. این دسته از افراد با قسم دادن خداوند به پیامبر و خاندان طیب و طاهرش و با ذکر اوصاف خداوند متعال خواسته های معنوی خویش را از خداوند درخواست می نمایند و از خداوند پاداش های چند برابر و بی شمار را می طلبند.[4]
 

ب) راغبین

این دسته از افراد به ضعف و گناهان کرده خویش آگاهند و به امید لطف و رحمت الهی پا به میدان قربانگاه و اقامه نماز عید گذاشته اند. این افراد امیدی به اعمال و رفتار خویش نداشته و بجای آن تمام امیدشان به آمرزش و رحمت خداوند می باشد. این افراد تمام امیدشان بخداوند است و بر طرف کردن تمامی نیازشان را بخدا واگذارده اند.[5]
 

ج) راهبین

این افراد به گناهان و بدی هایی که نسبت به خود کرده اند اعتراف و اقرار می کنند و با توجه به عفوی که خدا از مجرمان داشته است، امیدوارند. این افراد ترس سراسر وجودشان را فراگرفته و از ترس مجازات خداوند دست به دعا برداشته اند.[6]
 

اشارات عرفانی عید قربان

مناسک حجّ دارای اعمال متفاوتی می باشد از احرام و تلبیه[7] تا قربانی نمودن. همه این اعمال را باید بر اساس فقه و نظر مرجع تقلید انجام داد. یکی از این اعمال قربانی نمودن و نماز خواندن در روز عید قربان است که در این مقال بدنبال بررسی جنبه های معنوی و معرفتی عید قربان و مسائل پیرامون آن هستیم.
 

1 – توجه به توحید و شکر الهی

الف) در تکبیرات روز عید

در روز عید قربان یکی از اعمال مستحبّ قبل و بعد از نماز عید، گفتن تکبیرات متعدد می باشد.[8] تکبیراتی که در آن از اعتقاد به توحید خداوند و شکر از نعمت های الهی سخن می گوید.
 
نزد اهل معرفت غایت توحید، نفی شرک نسبت به الله می باشد. این که شما برای خداوند متعال شریکی قائل نباشی و تمام نعمت ها را از آن او بدانی و توفیق شکر و حمد را نیز نعمتی بدانی که او به تو ارزانی داشته است، نهایت امری است که دین اسلام از ابتدای وجودش بدنبال آن بوده است و آن توحید افعالی و اوصافی خداوند متعال می باشد. پیامبر اکرم(ص) در روز حج بزرگ ندا سر می دادند که خدا و رسول برى هستند از مشرکان: وَ أَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ یَوْمَ الْحَجِّ الْأَکْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِی‏ءٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ وَ رَسُولُهُ.[9]
 

ب) در دعای هنگام ذبح قربانی

همانگونه که تکبیرات نماز عید قربان ما را به وحدانیّت الهی سوق می دهد، دعای هنگام ذبح قربانی نیز سرتاسر معارف توحیدی می باشد. در این دعا شما اقرار می نمایید که مشرک نیستید و تسلیم اوامر الهی هستید و عمل قربانی را برای رضای خداوند انجام می دهید.[10]
 

ج) در قنوت نماز عید قربان

توجه به توحید و ذکر برخی از اوصاف باری تعالی و قسم دادن خداوند به پیامبر و خاندان طیب و طاهرش برای رسیدن به هر سعادتی که ایشان داشته اند و رسیدن به مقام صالحین معارفی است که مؤمنین در دعای قنوت نماز عید قربان از خداوند می خواهند.[11]
 

2 – قربانی نمودن نفس

قربانی نمودن در روز عید قربان یکی از واجبات حج می باشد و حجّاج بیت الله الحرام برای قبولی اعمال حجّ خویش باید که حیوانی[12] را در راه خدا ذبح نمایند. و این عمل اگر از لحاظ معرفتی به آن نظر بیاندازیم در واقع نشانه قربانی خواسته ها و تمایلات نفسانی ای هست که در درون انسان ریشه دوانیده است که شما آن را در راه خدا ذبح می نمایید و آن را از خود جدا می نمایید.
 
انسان باید از خود که منشاء بزرگ شرک است بسوی خداوند هجرت نماید و حاجی طیّ مسیر و مشقّت های سفر را تحمّل می نماید فقط برای رضای خدا تا بدرجات معنوی برسد و این حاصل نمی شود مگر آنکه دستورات عبادی حجّ را بطور صحیح و شایسته انجام دهد.
 

نقش قربانی تمایلات در مسیر خدایی شدن

شیطان دشمن قسم خورده انسان می باشد و تا آخرین لحظات عمر دنیا دست از دشمنی خویش بر نخواهد داشت و اگر انسان مسائل معنوى را به فراموشى بسپارد، و بطور خاص حاجی گمان کند که بصرف آمدن حج و قربانی کردن تمامی گناهانش پاک شده است در اشتباه محض می باشد. زیرا تا در بند خویشتن خویش و هواهاى نفسانى خود باشد، نمی تواند از چنگال شیطان و نفس رهایى یابد. و کسی که از چنگال شیطان و نفسش رهایی نیابد نمى‏تواند جهاد فى سبیل اللَّه و دفاع از حریم اللَّه نماید. وکسی که نتواند برای خداوند قدمی بردارد، چگونه می تواند به لقاء الله برسد.[13] تا حج آنها حج ابراهیمى ابو الأنبیا(ص) نباشد و حج محمّدى(ص) نباشد مصداق این روایت خواهند شد که وَ الّا ما أکْثَرَ الضَّجِیجَ وَ أَقَلَّ الحجِیجَ. چه بسیارند ناله و فریاد کنندگان، و چه اندکند حج‏گذاران.[14]
 

3 - نماز عید قربان، قیام لِلَّه است

براى خدا باید قیام نمود. و خداوند در قرآن کریم یک موعظه دارد: قُلْ إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى‏ وَ فُرادى،[15] برای خداوند قیام نمایید، چه بصورت اجتماعى و چه بصورت انفرادى قیام للَّه انجام دهید. انفرادى براى وصول به معرفت اللَّه، اجتماعى براى وصول به مقاصد اللَّه. قیام للَّه معرفت اللَّه مى‏آورد. معرفت الله نیز لقاء الله می آورد.
 
یکى از مصادیق قیام لله این است که با هم اختلاف نکنیم، و اختلافات جزئى را فدای حفظ وحدت جامعه اسلامی نماییم. از همین رو دستور داده اند که همگی در اجتماعی عظیم حضور بهم رسانید و نماز عید قربان را بخوانید.[16]
 
قیام للَّه فدایى براى اللَّه مى‏آورد. قیام للَّه فداکارى براى اسلام مى‏ آورد. همه چیز در این قیام للَّه است، و لهذا تنها موعظه‏ اى که انتخاب کرده خداى تبارک و تعالى از بین موعظه‏ ها همین موعظه است که أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى‏ وَ فُرادى.
 

4 - تجمع دین و سیاست در عید قربان

امری که از دیرباز بین مردم رواج داشته است، جدایی دین از سیاست می باشد. البته که این امر توهمی بیش نیست و اسلام بصورت عملی آن را نفی می نماید. بعنوان مثال امام جماعت نماز عید قربان به ایراد دو خطبه بعد از نماز می پردازند که همچون خطبه های نماز جمعه علاوه بر پرداختن به مسائل دینی و توصیه به رعایت تقوی از مشکلات و دردهای جامعه سخن و از مسئولین، مراعات حال ضعیفان جامعه را خواستارند.
 
امام سجاد(ع) در روز عید قربان از غصب خلافت سخن می گویند و از غارت این مقام از صاحبان اصلیش نزد خداوند شکایت می نمایند و این افراد غاصب را مورد لعن و نفرین قرار می دهند.
 
ایشان به بررسی وضع حاکم بر جامعه می پردازند، از جمله کنار گذاشتن قرآن، تغییر احکام، تحریف واجبات و سنت های پیامبر، که همگی این موارد دلالت بر توجه ایشان بر امور سیاسی جامعه در روز عید قربان که در ظاهر عیدی مذهبی می باشد؛ هست و این نشان دهنده توجه امامان ما به دین و سیاست توأمان با هم می باشد.[17]
 

کلام آخر

همانگونه که مشاهده نمودید، عید قربان، نماز عید قربان و قربانی کردن همگی بصورت مستقیم بنده را بسمت توحید می کشاند و از همینرو این عید را عید لقاء الله می شناسیم.


پی‌نوشت:
[1] وسائل الشیعه، ج7، ص455.
[2] بحارالانوار، ج87، ص 348 و 349.
[3] نهج البلاغه، حکمت 432.
[4] فرازهای دوم و سوم دعای 48 صحیفه سجادیه.
[5] فرازهای چهارم و پنجم دعای 48 صحیفه سجادیه.
[6] فراز هفتم دعای 48 صحیفه سجادیه.
[7] لبیک ها و تکبیرهای در زمان انجام حج را تلبیه گویند.
[8] اللهُ اَکبرُ اللهُ اَکبرُ لا اِلهَ اِلّا اللهُ وَ اللهُ اَکبرُ اللهُ اَکبرُ وَ لِلّهِ الحَمدُ اللهُ اکبرُ عَلی مَا هَدانَا. اَللهُ اَکبَرُ عَلی ما رَزَقَنَا مِن بَهیمَةِ الاَنعامِ وَ الحَمدُ لِلّهِ عَلی مَا اَبلانا.
[9] بخشى از آیه 3 سوره توبه: «در روز حج بزرگ از جانب خدا و پیامبرش به مردم اعلام مى‏شود که خدا و پیامبرش از مشرکان بیزارند».
[10] انی وجهت وجهی للذی فطر السموات والارض حنیفاَ وما انا من المشرکین ان صلواتی و محیای و مماتی لله رب العالمین لا شریک له و بذالک امرت وانا من المسلمین اللهم منک ولک.
[11] مفاتیح الجنان، ص 431.
[12] شتر، گاو، گاومیش، گوسفند یا بز.
[13] صحیفه امام، ج‏19، ص: 26
[14] زندگانى حضرت سجاد و امام محمد باقر علیهما السلام ( ترجمه جلد 46 بحار الأنوار)، ص: 182.
[15] سوره سبأ، آیه 46.
[16] امام سجاد علیه السلام می فرمایند: مسلمانان در این روز در نواحی مختلف زمین جمعند.(صحیفه سجادیه، دعای 48).
[17] فراز نهم و دهم دعای 48 صحیفه سجادیه.

جمعه, 10 مرداد 1399 12:02

راهکار پاک کردن گناهان

انسان در زندگی دنیای خود، بدلیل معصوم نبودن از گناه و خطا و آلودگی، دچار گناه می شود، و اگر نفس لوامه ی وی، به او فشار آورد، و او را ملامت کند، به دنبال پاک کردن گناهان و جبران آن اقدام می کند.

اما اگر نفس لوامه ی وی چندان به او فشار نیاورد، یا اساساً آنقدر دچار آلودگی شده که دیگر نفس ملامت کننده، کاری نمی تواند از پیش ببرد، نه تنها نفسش اورا ملامت نخواهد کرد، و سرزنش کننده ای در کار نخواهد بود، و در نتیجه او بدنبال جبران گناهانش نخواهد بود. نفس ملامتگری که بالاتر از نفس اماره و پایین تر از نفس مطمئنه قرار دارد.

عملکرد نفس لوامه:

عطاء از ابن‌عبّاس نقل کرده است: نفس لوّامه نفس بسیار ملامت‌کننده است و هیچ نفسى نیست -خوب یا بد- مگر آنکه صاحب خود را در قیامت ملامت و توبیخ مى‌کند. اگر کار خوب کرده باشد مى‌گوید: چرا زیاد نکردى و اگر کار بد کرده باشد مى‌گوید: اى کاش نکرده بودم.[1]

اما اگر بر نفس لوامه آدمی هنوز غبار غفلت ننشسته و هنوز عملکرد خوبی داشته باشد، او انسان را برای جبران گناهانش، بر می انگیزاند.


راه پاک شدن گناهان

حال باید دید راهکار پاک شدن باطن انسان از گناهان چیست؟


1. استغفار

یکی از راههای پاک شدن گناهان، استغفار است؛ استغفار بعنوان بنیادی ترین عامل پاک شدن گناهان دانست؛ چرا که استغفار درون خودش، مراحلی دارد: چنانچه امام علی ـ علیه السلام ـ فرمود: «التَّوبَهُ علی أرَبَعِه دَعائِمَ: نَدَمٌ بالقَلبِ، و استغفارٌ باللِّسانِ، و عَمل بالجَوارحِ، و عَزمٌ عَلی أن لایَعودَ...»[2]

توبه بر چهار پایه استوار است: پشیمانی با قلب، طلب آمرزش با زبان، عمل به وسیله اعضا و جوارح، و اراده و تصمیم جدی بر اینکه به گناه و آلودگی گذشته بازگشت ننماید.

با توجه به این حدیث، استغفار بهمراه چهار مرحله، می تواند عامل بسیار مستحکمی در برابر گناهان بعدی باشد؛ چون اگر انسان در دلش، بر کردار ناشایست خود، پشیمان باشد، می تواند مانعی برای تکرار دوباره گناه باشد. و در مرحله دوم، طلب مغفرت با زبان نیز باید باشد، اقرار زبانی در استغفار مهم است؛ و در مرحله ی سوم باید برای جبران گذشته اگر حق الله به گردنش باشد، آنرا بجا آورد، و اگر حق الناس باشد، هم از خدا طلب مغفرت کند و هم باید حق مردم را ادا کند؛ و مهمترین مرحله ی استغفار آن است که دوباره به گناه گذشته بازنگردد؛

استغفار، درمان گناه است؛ و پر واضح است که گناه، دردی است که نیاز به درمان دارد؛ و درد اگر کهنه شود، درمانش سخت تر خواهد شد، و اگر بدان توجه نشود، می تواند درد بی درمانی شود که درصد درمانش کم کم تمام خواهد شد؛ پیامبر اکرم(ص) فرمود: «لکلّ داء دواء و دواء الذّنوب الاستغفار»؛[3] «برای هر دردی، درمانی است. درمان گناهان توبه و استغفار است»

اگرچه نمی توان مایوس شد، اما غفلت از استغفار و توبه باعث می شود که زمینه های استغفار از بین رفته و دچار مشکل دیگری بنام «زده شدن مهر بر قلب» شود که دیگر هر چه در گوش موعظه گفته شود، نخواهد شنید، و هرچه ببیند، عبرتی نخواهد گرفت؛ اینجاست که دیگر صورتش، صورت انسان، اما قلبش قلب حیوان خواهد شد. چنانچه امیرالمؤمنین علیه‌السلام در نهج البلاغه می فرماید: «فَالصُّورَةُ صُورَةُ إِنْسَانٍ وَ الْقَلْبُ قَلْبُ حَیَوَانٍ»، برخی از انسان‌ها هستند که چهره ظاهری آنها انسان است، اما قلبشان قلب حیوان است.


۲. پرداخت حقوق مالی:

اگر انسان در برابر حقوق مالی دیگران، حساس باشد، و حقوق مالی دیگران را رعایت کند، این کار او می تواند باعث پاک شدن گناهان مالی اش شود؛

نکته ای که در این میان، حائز اهمیت است، اینکه اگر انسان، حقوق مالی انسان های معمولی دیگر را رعایت نکند، از قلمرو شیعه بودن خارج می شود؛ چنانچه امام صادق علیه السلام فرمود: «لَیسَ بِوَلِیٍّ لی مَن أَکَلَ مالَ مؤمنٍ حَراماً».[4] یعنی: «هر کس مال مؤمنی را به ناحق بخورد پیرو من نیست.»

اگر خوردن مال مومنی باعث می شود که انسان از شیعه بودن خارج شود، پس اگر کسی خمس که مال خود امام است، غصب کرده، پرداخت نکند، به طریق اولی از ولایت و شیعه بودن خارج می شود.

اما اگر خمس را به وقتش بپردازد، می تواند گناهانش پاک شود. یعنی با پرداخت مالی، گناهانش از بین می رود.

چنانچه در حدیث امام رضا علیه السلام در باب فواید پرداخت خمس، از سوی شیعیان، به این مطلب تصریح شده و فرمودند: «... فَاِنَّ اِخْراجَهُ [الخمس] ... تَمْحیصُ ذُنوبِکُم...» چرا که خارج کردن خمس، مایه پاک شدن گناهانتان خواهد بود.

«تَمحِیص» به معناى پاک گرداندن از هرگونه عیب و نقص است؛[5] یعنی مومن با پرداخت خمس، که از امور مالی است، می توان گناهان را پاک کرد و از هر عیب و نقص و آلودگی پاک شد.

رابطه آمرزش و حق الناس مالی:

علاوه بر مطلب بالا، میان طلب آمرزش و پرداخت حق الناس مالی دیگران، رابطه ی تنگاتنگی وجود دارد؛ و آن مشروط بودن استجابت به پرداخت حقوق مالی است. چنانچه در روایتی از امام جعفر صادق (علیه ‌السلام) آمده است که: «اذا ارادَ اَحدُکُم أَن یُستجابَ لَهُ فَلیُطَیّبْ کَسْبَهُ وَ لِیَخْرُجْ مِن مَظالِمِ النّاسِ».[6]

یعنی: «اگر کسی بخواهد دعایش مستجاب شود باید که درآمدش حلال و پاکیزه باشد و از حقّ الناس و مظالم عباد چیزی به گردنش نباشد.»

از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) سوال شد: «أَیُّ کَسْبِ اَلرَّجُلِ أَطْیَبُ قَالَ عَمَلُ اَلرَّجُلِ بِیَدِهِ.»[7] یعنی: «پاکیزه ترین کسب ها کدام است؟ حضرت فرمود: کاری که با دسترنج خود انجام گیرد.»


چهره ی نورانی؛ نتیجه کار و تلاش

در مورد درآمد حلال و پاکیزه باید گفت که اگر درآمد، حلال و پاکیزه باشد، علاوه بر استجابت دعا، باعث می شود که در قیامت با چهره ای نورانی با خدا ملاقات خواهد کرد؛

امام باقر علیه السّلام مى فرماید: «مَنْ طَلَبَ الرِّزْقَ فِی الدُّنْیَا اسْتِعْفَافاً عَنِ النَّاسِ وَ تَوْسِیعاً عَلَى أَهْلِهِ وَ تَعَطُّفاً عَلَى جَارِهِ لَقِیَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ یَوْمَ الْقِیَامَةِ و َوَجْهُهُ مِثْلُ الْقَمَرِ لَیْلَةَ الْبَدْرِ»؛[8] هر کس براى حفظ آبروى خود در میان مردم، تلاش براى خانواده و نیکى به همسایه ها در جستجوى رزق حلال باشد خدا را در حالى ملاقات مى کند که چهره اش چون ماه شب چهاردهم باشد.

نتیجه
ملاقات کردن خدا با چهره ای نورانی، شاید کنایه از روسفیدی و عاقبت بخیری و آرامش هنگام حضور در محضر خدا باشد.

با توجه به این احادیث، دعا در صورتی مستجاب می شود که درآمد، حلال و حقوق مالی دیگران بر عهده نباشد.

پی نوشت:

[1]  طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱۰، ص ۵۹۷.
[2]  بحارالانوار، ج 75، ص 81.
[3]  وسائل الشیعه، ج 11، ص 354
[4]  وسائل الشیعه، ج ١٢، ص ٥٣
[5]  تفسیر نور، محسن قرائتی، ذیل آیه ۱۴۱سوره آل عمران.
[6]  بحار، ج ٩٣، ص ٣٢١
[7]  مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج13، ص24
[8]  کافى، ج5، ص78

زخم معده

حتما تا به حال اسم زخم‌معده را شنیده‌اید. این بیماری به معنی نوعی آسیب خوش‌خیم در معده است که نام دیگر آ. K. «پپتیک اولسر» است. در گذشته‌های نه‌چندان دور تصور می‌شد شیوه زندگی مانند علاقه زیاد به غذا‌های پرادویه یا شغل‌های استرس‌زا، ریشه زخم‌معده هستند، اما امروزه پزشکان دریافتند که علت اصلی زخم‌معده، استرس یا رژیم غذایی نیست بلکه آلوده شدن به باکتری خاصی به نام هلیکوباکتر پیلوری علت اصلی آن است. این باکتری در بزاق وجود دارد و از طریق استفاده از قاشق و چنگال فرد آلوده یا خوردن غذای نیمه کاره دیگران منتقل می‌شود. برخی از دارو‌ها مانند آسپیرین، ایبوپروفن، ناپروکسن، کتوپروفن و برخی دارو‌های درمان‌کننده بیماری آرتریت (درد و ورم مفاصل) ازجمله این داروهاست که می‌توانند باعث زخم معده شوند به همین علت باید از مصرف هرگونه دارو بدون مشورت با پزشک خودداری کنید. مصرف سیگار هم از دیگر علل زخم معده است.1

زخم معده معمولا با تجویز آنتی بیوتیک و روش‌های کاهش‌دهنده و خنثی‌کننده‌ی اسید معده، درمان می‌شود. اما برخی غذاها و درمان‌های طبیعیِ خانگی هم در تخفیف علائم و حتی درمان زخم معده آن مؤثر هستند.


بهترین خوراکیها برای زخم معده


هویج

هویج یکی از سبزیجاتی است که مصرف آن به بیماران مبتلا به زخم معده بسیار توصیه شده است. این محصول از ویژگی های قلیایی‌سازی و شفابخشی سود می برد که در کنار هم به بهبود دیواره داخلی معده که تحت تاثیر اسید بیش از اندازه قرار گرفته است، کمک می کنند.  

هویج در اشکال مختلف پوره، سالاد یا آب هویج یک ماده غذایی فوق العاده برای کنترل ناراحتی ناشی از زخم معده مانند سوزش و بازگشت اسید است.


سیب

به واسطه تراکم بالای مواد مغذی اساسی، سیب یکی از محبوب‌ترین میوه های دارویی است. این محصول حاوی فیبرهای غذایی و اسیدهای ارگانیک است که به عنوان تنظیم کننده برای دستگاه گوارش عمل می کنند.

مصرف سیب برای تسکین زخم معده و همچنین گاستریت (ورم معده)، یبوست و اسهال توصیه شده است.


آلوئه ورا

کریستال های موجود در گیاه آلوئه ورا به واسطه توانایی شفابخشی و ضد میکروبی خود شناخته شده هستند. اگر با زخم معده مواجه هستید، استفاده از آلوئه ورا می تواند تولید شیره های اسیدی اضافه معده و تحریک غشا مخاطی این اندام را کنترل کند.

مواد موجود در آلوئه ورا توانایی مهار رشد بیش از حد باکتری اچ.پیلوری را دارند که دلیل اصلی بیماری زخم معده محسوب می شود. افزون بر این، آلوئه ورا حاوی آلئو امودین و آلئولین است که این ترکیبات به ترمیم بافت های آسیب دیده کمک می کنند.


موز

موز میوه ای سرشار از نشاسته ها و ترکیبات قلیایی‌ساز است که پس از جذب در بدن به تنظیم pH معده کمک می کنند. مصرف این ماده غذایی می تواند به توقف زوال غشا مخاطی معده کمک کرده و زخم ها را کاهش دهد.

موز برای معده مشکل آفرین نیست و مواد مغذی موجود در آن به بهبود بافت های آسیب دیده این اندام کمک می کند. در همین راستا، مصرف موز می تواند به تسکین ناراحتی ناشی از بازگشت اسید معده به مری و گاستریت کمک کند.


سیب زمینی

سیب زمینی به عنوان یکی از بهترین مواد غذایی ضد اسید در نظر گرفته می شود و بخشی از یک گروه غذایی است که به بهبود زخم های معده کمک می کنند. نشاسته های موجود در سیب زمینی به همراه فیبر و آنتی اکسیدان ها به بهبود بهینه سازی گوارش کمک کرده و نقشی کلیدی در فواید این ماده غذایی دارند.

نمک های قلیایی سیب زمینی فرآیند التهاب را کاهش می دهند و به روند بهبود بافت های تحریک شده به واسطه اسیدها کمک می کنند. افزون بر این، آنها سوزش در ناحیه شکم را کاهش داده و تورم و بازگشت اسید را متوقف می کنند.


بذر کتان

بذر کتان که در آب خیس خورده باشد، ماده ای ژلاتینی آزاد می کند که در بهبود زخم های معده موثر است. مصرف آن به کاهش التهاب و سوزش که به واسطه این مشکل شکل گرفته اند، کمک می کند.

همچنین، بذر کتان منبع خوبی برای اسیدهای چرب امگا-3 و فیبر غذایی است که این مواد مغذی برای بهبود روند ترمیم بافت های آسیب دیده معده در موارد ابتلا به زخم معده مفید هستند.2


عسل

عسل چیزی بسیار بیشتر از شیرینی، با خود دارد. بسته به نوع گیاهی که زنبور از آن تغذیه کرده است، عسل شامل ۲۰۰ عنصر مختلف است، از جمله پلی‌فِنول (polyphenol) و انواع آنتی اکسیدان ها. عسل یک ضدباکتری قوی و در مقابله با باکتری اچ. پیلوری مؤثر است. اگر مشکل قند خون ندارید، می توانید از شیرینی عسل لذت ببرید در حالی که به درمان زخم معده‌تان هم کمک می‌کنید.


سیر

آزمایشات نشان داده‌اند عصاره‌ی سیر مانع رشد باکتری اچ. پیلوری می‌شود. اگر از طعم سیر خوش‌تان نمی‌آید، می‌توانید آن را به صورت مکمل مصرف کنید. سیر رقیق‌کننده‌ی خون است. اگر از وارفارین (warfarin) یا دیگر داروهای رقیق‌کننده‌ی خون استفاده می‌کنید، درباره‌ی مصرف پیوسته‌ی سیر، با پزشک مشورت کنید.


کرنبری

کرنبری با خاصیت درمانی‌اش در دفع عفونت‌های کلیوی و با جلوگیری از تجمع باکتری‌ها در دیواره‌ی مثانه، شناخته می‌شود. این میوه و عصاره‌ی آن در از بین بردن باکتری اچ. پیلوری موثر هستند. میوه، آبمیوه و مکمل‌های داروییِ کرنبری همگی مفید هستند.

در مورد میزان مصرف این میوه اطلاعات قابل اتکایی وجود ندارد. فارغ از اینکه زخم معده داشته باشید یا نه، مصرف زیاد کرنبری باعث دل‌درد می‌شود. پس با مقدار کم شروع کنید و به تدریج به میزان مصرف اضافه کنید. بسیاری از آبمیوه‌های موجود در بازار، دارای قند فراوان و شیره‌ی ذرت هستند که موجب افزایش کالری دریافتی می‌شوند و ممکن است باعث ناراحتی معده شوند. از مصرف این نوع آبمیوه‌ها اجتناب کنید.


کُندُر

کُندُر از شیره‌ی نوعی درخت که در نواحی مدیترانه‌ای می‌روید، تولید می‌شود. مطالعات صورت گرفته درباره‌ی اثر کُندُر بر زخم معده، نتایج قطعی در بر نداشته است اما دست کم یکی از این مطالعات نشان داده است کُندُرِ جویدنی به مبارزه با باکتری اچ. پیلوری کمک می‌کند. اگر از روش‌های درمانی دیگر نتیجه نگرفتید، با توجه به اینکه ظاهرا این ماده عوارض جانبی شناخته‌شده‌ای ندارد، می‌توانید آدامس کُندُر را امتحان کنید. امکان مصرف کُندُر به شکل آدامس و داروی مکمل وجود دارد.3


فلفل دلمه قرمز

فلفل دلمه قرمز سرشار از ویتامین C است که به محافظت از شما در مقابل زخم معده کمک می کندو این ویتامین نقش مهمی در بهبود زخم ها دارد. افرادی که ویتامین C کافی دریافت نمی کنند احتمال این که به زخم معده مبتلا شوند، بیشتر است. این ماده مغذی در مرکباتف توت فرنگی، کیوی و کلم بروکلی یافت می شود.4

«قرنطینه خانگی»، «شستن مکرر دست‌ها»، «استفاده از ماسک»، «دوری از محیط مدرسه»، «کناره‌گیری از دوستان» و ده‌ها پیشنهاد دیگر را طی چند ماه اخیر از مسئولان مختلف شنیده‌ایم که به اقشار مختلف جامعه؛ بالاخص کودکان توصیه کرده اند تا از ابتلا به ویروس کرونا و افزایش احتمال مرگ و میر جلوگیری کنند.
 

کرونا و اضطراب غیرقابل کنترل در کودکان

با شیوع ویروس کرونا (COVID-19) و هجمه گسترده انواع توصیه‌ های پزشکی در راستای رعایت فاصله فیزیکی و قرنطینه خانگی، عموم مردم مراودات اجتماعی خود را به حداقل رسانده و از خروج سالمندان و کودکان از منزل جلوگیری کردند. بی شک این روند بدیهی ترین امر در راستای جلوگیری از ابتلا به بیماری کرونا محسوب می شود اما نباید از آسیب ها و مخاطرات روحی – روانی آن نیز غافل شد.

کودکان و نوجوانانی که تا چند ماه گذشته با حضور در مدرسه و محیط های آموزشی و تفریحی در میان دوستان و هم سن و سالان و حتی اقوام خود روز را می گذراندند، اینک در کُنج خانه، با اضطراب و استرس ناخواسته و به دور از اکثر امکانات آموزشی، تفریحی و رفاه عمومی به سر می بُرند و به اعتراف روانشناسان اجتماعی این رویه اجباری؛ بسترساز «سونامی بحران روانی» در دوران پساکرونا خواهد بود که بی تردید کاهش و یا رفع آسیب ها و معضلات حاصل از آن با دشواری های جدی، بلند مدت و پُر هزینه همراه است.

در این میان باید توجه داشت که دیگر انتشار اخبار مربوط به کرونا جزو جدایی ناپذیر زندگی همگان گشته و نمی توان آن را از کودکان و نوجوانان (قشر آسیب پذیر) مخفی نگه داشت چرا که فضای مجازی این مجال را از همه گرفته و قرنطینه خانگی، میزان زمان حضور افراد در فضای مجازی را افزایش داده است. از این رو، بر اضطراب و استرس این قشر که درک کمتر و اطلاعات محدودتری نسبت به بحران بیماری کرونا دارند افزوده شده و آنها را با سردگمی و تحریفات فکری گسترده ای همراه کرده است.بی شک شیوع فراگیر بیماری کرونا، تهدیدی جدی برای همگان محسوب می شود اما باید توجه داشت که در بطن هر تهدیدی فرصتی نهفته است که با کمی ژرف اندیشی و درایت به فرصت تبدیل می شود. در این بحران نیز اینچنین است و می توان از فرصت قرنطینه خانگی به عنوان مناسب ترین زمان برای افزایش گرایش عاطفی میان اعضای خانواده و احیای روابط بین والدین و فرزندان استفاده کرد.بر اساس آخرین گزارش ها، طی 6 ماه گذشته با آمار فزاینده ای در حوزه افسردگی، پریشان حالی و پرخاشگری این قشر در جامعه مواجه بوده ایم که تعداد معدودی از آنها توسط والدین به مراکز مشاوره برای درمان بدخوابی، هنجارشکنی، پرخاشگری و عدم کنترل خشونت مراجعه کرده اند اما از ان جایی که نه تنها بیماری کرونا پایان نیافته، بلکه بر شدت و حدت فراگیری آن نیز افزوده شده، نمی توان انتظار اخذ پاسخی مطلوب و کوتاه مدت از روند درمانی این افراد داشت.


بحران افسردگی حاصل از قرنطینه خانگی

بسیاری از افراد با بروز کوچک ترین نگرانی و غمی در دوران خاص زندگی، به خود تلقین می کنند که دچار افسردگی شده اند، در حالی که روانشناسان میان غم و افسردگی تمییز قائل بوده و مرز مشخصی برای تفکیک این دو از یکدیگر دارند و افسردگی را مستلزم درمان در اسرع وقت می دانند اما درمانی برای غم و اندوه در نظر نگرفته و آن را کاملا گذرا قلمداد می کنند. نشانه های اصلی بروز و ظهور افسردگی در افراد عبارت است از؛ الف) کلافگی و سردرگمی در انجام امور روزانه و ب) سرزنش گری مستمر خویشتن.

باید توجه داشت که این روند (افسردگی)، در کودکان کمی متفاوت تر از افراد بالغ است چرا که اضطراب و استرس در این قشرِ آسیب پذیر به شکل های مختلفی همچون؛ سردرد، تهوع، مشکلات گوارشی، شب بیداری و... نمود پیدا می کند و از آن چایی که اکثر والدین بر اطلاعات مطلوبی در این حوزه ندارند، با کم توجهی به این قبیل موارد در دوران خاص، موجب تشدید بیماری در فرزندان خود می شوند در حالی که در صورت داشتن اطلاعات کافی و اطلاع از نحوه برخورد با چنین مواردی به سهولت می توانند سدی در برابر بحران روحی و روانی فرزندان خود ایجاد کنند. برخی از بهترین راهکارهای مقابله با اضطراب و استرس کودکان در این دوران، هم کلامی و هم بازی شدن با آنها و نیز مشارکت دادن کودکان در امور منزل، مانند نظافت و آشپزی برشمرده شده است، با این روش نه تنها زمان بیشتری را با فرزندان خود می گذرانید، بلکه احساس امنیت به وی داده و سطح سلامت روحی فرزند را افزایش خواهید داد.

باید توجه داشت بر اساس گزارش های اعلام شده از سوی نهادهای اجتماعی، اکثر والدین توانایی بیان توضیح کافی و درست از بیماری کرونا را برای فرزندان خود نداشته و به صورت کاملا ناخواسته زمینه ایجاد افسردگی در آنها را تقویت کرده اند! کودکانی که از یک سو، با موج عظیم اخبار مربوط به آمار فوتی ها و مبتلایان به کرونا در روز و از دیگر سو، با اهداف و آرزوهای بر باد رفته خود مواجه شده اند، آینده ای برای خویش متصور نبوده و با سرزنش خود به دلایل مختلف به سمت و سوی بیماری روانی افسردگی سوق داده می شوند.

در این میان باید توجه داشت که نحوه و چگونگی برخورد والدین با تغییرات رفتاری و افسردگی احتمالی کودکان و نوجوانان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. چرا که کوچک ترین خطایی در نحوه این برخورد، کم توجهی و یا اهمال کاری، می تواند ضربات سهمگین و غیر قابل جبرانی را بر پیکره روحی و روانی فرزندان وارد کند. بنابراین توصیه می شود در این دوران با صبوری بیش از پیش و درکی بالاتر، با پرخاشگری های بی دلیل، گوشه گیری و حتی گریه کردن های فرزندان برخورد شود.

حائز اهمیت ان که بسیاری از والدین با این تصور اشتباه که کودکان، متوجه این قبیل بحران ها نیستند و درک واضح و روشنی از عمق آن ندارند؛ نه تنها توجهی به تغییرات رفتاری آنها نداشته بلکه به اعتراض بروز رفتارهای پرخاشگرانه و نوظهور فرزندان واکنش سوء و نامتعارف نشان می دهند و گاها این روند به سرزنش و ایجاد شکاف عاطفی بین والدین و فرزندان منتهی و در غائت رفتار پرخاشگرانه و حالات افسردگی در این قشر را تشدید خواهد کرد.
 

احیای رابطه میان والدین و فرزندان در دوران شیوع بیماری کرونا

بی شک شیوع فراگیر بیماری کرونا، تهدیدی جدی برای همگان محسوب می شود اما باید توجه داشت که در بطن هر تهدیدی فرصتی نهفته است که با کمی ژرف اندیشی و درایت به فرصت تبدیل می شود. در این بحران نیز اینچنین است و می توان از فرصت قرنطینه خانگی به عنوان مناسب ترین زمان برای افزایش گرایش عاطفی میان اعضای خانواده و احیای روابط بین والدین و فرزندان استفاده کرد.

روانشناسان و همچنین جامعه شناسان، توصیه کرده اند تا با دو هدف اصلی جلوگیری از بروز افسردگی در فرزندان و نیز ترمیم روابط بین اعضای خانواده؛ در دوران بحران کرونا و اِعمال قرنطینه خانگی، مطلوب است که زمان مناسبی را برای هم کلام شدن و شنیدن صحبت های ناگفته فرزندان اختصاص دهید تا ضمن کاهش بار روانی متحمل بر آنها، سطح روابط دوستانه افزایش یابد.

از دیگر سو، والدین موظف هستند تا به بهترین روش ممکن و با بیانی دوستانه و توام با آرامش، زوایای مختلف این بیماری را برای فرزندان تشریح کرده و از بازگویی ابعاد خاص و مخاطره آمیز آن که منجر به ایجاد اضطراب و استرس بیش از حد متعارف می شود، اجتناب کنند.

والدین باید تلاش خود را به کار گیرند تا فرزندان نیز لب به سخن بگشایند و احساسات و جنبه های مختلف هراس خود از این بحران را به سهولت بیان کنند. در این میان، سکوت کنید و اجازه دهیذ فرزندتان با آرامش خیال و به دور از انتظار نصیحت گرانه پدر و مادر، سخنان خود را بازگو کند تا هیجانات وی به حداقل رسد. در واقع، این رویه می تواند کمک چشمگیری به عبور مطلوب فرزندان از بحران بیماری کرونا، حواشی خاص آن و فشارهای روحی – روانی حاصل از شرایط جاری داشته باشد.

یکی دیگر از امور مهمی که والدین می توانند در شرایط بحران کرونا برای جلوگیری از بروز . ظهور مشکلات روحی و روانی برای فرزندان انجام دهند، آن است که وی را ترغیب کنند تا از منابع معتبر همچون درگاه های مجازی سازمان جهانی بهداشت به جمع آوری اطلاعات در راستای ویروس کووید-19 اقدام کنند تا ضمن کسب اطلاعات صحیح، به دور از شایعات و بزرگ نمایی های کاذب، شخصا به صورت مستقیم به راهکارهای مفید برای جلوگیری از ابتلا به این ویروس دست یابند.


ظاهر خود را حفظ کنید!

طی چند ماه گذشته در میان بسیاری از خانواده ها، فرد یا افرادی مشاهده شده اند که به بیماری کرونا مبتلا و نهایتا فوت کرده اند، باید توجه داشت که والدین وظیفه خطیر حفظ ظاهر خود را در راستای عدم القای شرایط بحرانی به فرزندان و جلوگیری از ایجاد زمینه استرس و اضطراب در آنها را بر عهده دارند. درست است که این کار با دشواری های جسمی و روحی بسیاری همراه است اما اگر واکنش ها و رفتار خود را تحت کنترل قرار ندهید، بی تردید و به صورت کاملا خواسته جوّی غم آلود، توام با غبار افسردگی را در کانون خانواده اشاعه خواهند داد.

از آن جایی که کودکان و نوجوانان وابستگی زیادی به والدین خود دارند و با تکیه به آنها، حس امنیت و آسایش را در خود تقویت می کنند، مهارت مدیریت رفتار در والدین اهمیتی دوچندانی در این دوران پیدا می کند که قدرت کنترل و اشراف به امور و رفتار اعضای خانواده را در شرایط خاص و بحران زا، به والدین می دهد.

جمعه, 10 مرداد 1399 11:55

نقش پدر در تربیت پسر

حرف های مردانه ی پدر و پسری 

با اینکه خیلی‌ها گمان می کنند مادرها مهمترین نقش را در تربیت بچه دارند، چیزهایی هست که مطمئنا یک پدر بهتر می تواند از پس آنها بربیاید، به ویژه وقتی پای فرزند پسر در میان باشد.
 

1ـ اهمیت چگونه بردن و باختن را برای او توضیح دهید

به جز دوستان چه کسی می تواند بهترین همراه یک کودک در بازی ها و مسابقاتش باشد؟ البته که پدر. این فرصت مناسبی برای تمرین خاصیت‌های مردانه است. در خلال این بازیها بچه طعم پیروزی را می چشد و تلاشی که لازمه رسیدن به این پیروزی است را درمی‌یابد و همچنین فرصتی عالی برای یک پدر است تا به پسرش بگوید شکست غیر قابل اجتناب است. اگر افتادی کافی است برخیزی و ادامه بدهی و هیچ شرمی در شکست نیست.
 
نقش پدر در تربیت پسر

2ـ رفتار مناسب در برابر زنان را به او یاد دهید

یک مادر هم می تواند به فرزندش بگوید که چگونه با یک زن برخورد کند، اما فقط یک پدر است که می تواند نمونه‌ی عینی این موضوع باشد. بسیار خوب است که پسر تمام چیزهای مهم در مورد زنان را از پدرش یاد بگیرد. از دوستان نه، از اینترنت نه، بلکه از پدر، این مهم است. پسرتان را به گلفروشی ببرید و برای مادرش گل هدیه بگیرید. با هم به فروشگاه بروید و مودبانه با صندوقدار صحبت کنید تا پسرتان در مورد ارتباط با زنان ناآشنا شک به دل خود راه ندهد. فقط همین.
 

3ـ یک صحبت مردانه با او درباره‌ی عشق داشته باشید

این نکته در ادامه‌ی موضوع قبل اهمیت پیدا می کند. وقتی که زمانش فرا رسید، اجازه بدهید که پسرتان از مکالمات صادقانه‌ی شما در مورد این احساس قدرتمند یاد بگیرد. برای یک نوجوان، هدیه‌ای ارزشمند خواهد بود اگر پدرش برای او از عشق اول یا قرار اولش بگوید و اینکه به او بگوید که نباید در عشق عجله کند و بهتر است تا رسیدن دختری که صاعقه‌ای در روحش خواهد زد، صبر پیشه کند. این چنین مکالماتی بسیار به اعتماد متقابل میان پدر و پسر کمک می کند.
 

4ـ به او یاد بدهید چگونه از خودش دفاع کند

یک پدر، تنها کسی است که می تواند به پسرش بیاموزد قوی و محکم باشد و از خودش و از حقش دفاع کند. می تواند به او بیاموزد که تشخیص دهد چه زمانی می‌ارزد تا از خود قدرت نشان بدهد تا مهاجم جرات نزدیک شدن به وی را نداشته باشد و چه زمانی منطقی تر این است که توجهی به تحریکات نکند و با آرامش صحنه را ترک کند. باید به پسرش توضیح دهد که مهربانی ضعف نیست و خود نیز به عنوان نمونه‌ی عملی فرزندش این گونه رفتار کند.
 

5 ـ به او کمک کنید تا دید خود را از دنیا به دست آورد

در این مورد نیاز به کار خاصی نیست. گاه به گاه در کنارش باشید و با وی صحبت کنید. بچه باید بفهمد که تنها دید مادرش با ملزومات و انتظارات خاص یک مادر به دنیا وجود ندارد و اینکه شخص دیگری هست که با دید دیگری به هستی می نگرد. البته وقتی بحث بر سر تربیت فرزند باشد، پدر و مادر باید هر دو از هم پشتیبانی کنند، اما در مورد دید شخص به دنیا، فلسفه‌ی آنها می تواند کاملا متفاوت باشد و این کاملا طبیعی است. با کمک پدر، بچه می فهمد که چندین دید مختلف به یک پدیده وجود دارد و یاد می گیرد که دیده ها را تجزیه و تحلیل کرده و دید شخصی خود را شکل دهد.
 

6 ـ زندگی بچه را با احساسات جدید غنی کنید

همه ‌چیز از زمانی که او هنوز یک نوزاد است، شروع می شود. حتی زمانی که شش ماه دارد، می تواند تفاوت ابراز عشق مذکر و مونث به خود را احساس کند. بر خلاف مادران که کودک را نوازش می کنند و می بوسند و در آغوش می کشند، پسران بازی‌هایی با فعالیت بیشتر را که حاکی از کاراکتری مردانه دارند، ترجیح می دهند. پدرها کودک را به هوا پرتاب می کنند یا دور خود می چرخانند. مادرها معمولا از این کارها می ترسند اما کودک عشق و عاطفه‌ی دیداری، شنیداری و لامسه‌ی بسیاری دریافت می کند و تجربه‌ی جدیدی که به او درکی از موقعیت فضایی‌اش می دهد.
 
نقش پدر در تربیت پسر

7 ـ کارهای مردانه به او یاد بدهید

کارهایی هستند که مردان انجام می دهند و در چشم زنان جادوگری به حساب می‌آید؛ برای نمونه، روشن کردن آتش، چکش زدن به میخ و یا تعمیر ماشین. حتی اگر بچه‌ی شما با شخصیتی صددرصد شهری رشد کند، شکی نیست که توانایی روشن کردن یک آتش در آینده به کارش می‌آید، حداقل برای روشن کردن منقل. در معیت هر کس یا کسانی که باشد، مهارت‌هایی که چند نمونه از آنها را ذکر کردیم، ۱۰۰ امتیاز به شهرت و محبوبیت پسرتان اضافه می کند.
 

8 ـ به او کمک کنید در انجام وظایف خانگی، یک مرد حرفه‌ای شود

البته که در مورد چیزی به غیر از بستن کراوات، تراشیدن صورت و اتو کردن پیراهن صحبت نمی کنیم. اکنون که جواب هر پرسشی در اینترنت پیدا می شود، چاره‌ای نیست، جز اینکه اعتراف کنیم که بهتر است این گونه کارها را از پدرش بیاموزد. بله، درست فکر کردید، تنها پدر است و نه هیچ‌ کس دیگر که می تواند به پسرش نشان بدهد که مردها هم می توانند آشپزی کنند، حداقل به این دلیل که روز مبادا از گرسنگی نمیرند.
 

 

9. علایق او را تشویق کنید

اگر پسرتان به فعالیت هایی که پسرانه نیستند علاقه مند است ، با تشویق فرزندتان به انجام آن فعالیت ها، با هرگونه اذیت و آزار اطرافیان به دلیل متفاوت بودن پسرتان با دیگران مقابله کنید و به او اعتماد به نفس دهید .

نقش پدر در تربیت پسر

10. توجه بیشتر به مدرسه پسرتان

مرتبا با معلم پسر خود صحبت کنید تا از نقاط ضعف و قوت او در کلاس درس مطلع شوید . به این ترتیب می‎ توانید بر روی این نقاط ضعف او تمرکز کرده و در صدد برطرف کردن آن ها در خانه باشید .
 

11. اگر او به اندازه کافی مردانه عمل نمی‎ کند نگران نباشید

برای مثال اگر پسرتان از محبت بالایی نسبت به اطرافیان برخوردار است و علاقه زیادی به محبت کردن و نوازش دارد ، این ویژگی باعث تقویت مهارت هایی می‎شود که در بزرگسالی برای او بسیار مفید خواهند بود پس هرگز نگران نباشید .
 

12. احترام گذاشتن به دیگران

پسری که با گوش دادن به سخنان افراد بزرگتر از خود، پیروی از قوانین و تعامل های دلسوزلنه بزرگ می ‎شود، احترام گذاشتن به دیگران را می ‎آموزد و اینگونه آموزش ها وظیفه والدین است .

نقش پدر در تربیت پسر

13. فضای گفتگو

روزانه وقتی را اختصاص دهید تا با فرزند خود صحبت کنید. از کارهای روزانه، مسائل و مشکلات پیش آمده و راه حل برطرف کردن آن‌ها بگویید. به او اجازه دهید درباره برنامه­ ها، فعالیت­ها و مشکلات روزانه­ اش صحبت کند. لازم است بدانید فضای گفتگو، باید بدون قضاوت و نظر باشد.
 

14. فضای مشورت

 فضایی ایجاد کنید تا اگر پسرتان با مشکلی مواجه است، بدون هیچ ترسی با شما مشورت کند. در این فضا باید شما شنونده خوبی باشید و بدون قضاوت و عصبانیت به او راه حل پیشنهاد بدهید و اجازه دهید در نهایت خودش تصمیم گیرنده باشد. شما هم درباره مشکلات و مسائل تان از او مشورت بگیرید.
 

بازی های جسمانی :

بررسی ها نشان می ‎دهند که انجام بازی های مهیج جسمانی مانند کشتی توسط پدران و پسرانشان باعث می ‎شود که پسران یاد بگیرند چگونه انگیزه های جسمی و احساسی خود را کنترل کنند و علاوه بر این تماس جسمی پدران و پسران باعث ایجاد احساس فوق العاده ای در پسر ها می ‎شود .
 

بی توجهی پدر به پسر چه عواقبی دارد؟

1. بی توجهی پدران به پسران آثار مخربی را خواهد داشت؟
2. پسرانی که پدرشان به آن ها بی توجه است معمولا:
3. اعتماد به نفسشان کم است.
4. احساس کوچک بودن و بی اهمیت بودن میکنند.
5. افسرده و نا امید می شوند.
6. قدرت تصمیم گیری شان را از دست می دهند.
7. عقده های روانی نهفته دارند.
8. پرخاشگر و عصبی می شوند.
9. از زیر بار مسئولیت شانه خالی می کنند و به دیگران اهمیتی نمی دهند.
10. متکی و ضعیف هستند.
11. نمی دانند که چگونه زندگی کنند و مدیریت مالی و کنترل خود را از دست می دهند.
12. خودشیفته هستند و انتقاد پذیر نیستند.
13. مدام نگران و مضطرب هستند.

و با این تفاصیر احتمال بزهکاری آن ها بسیار زیاد است و در شرایط خطرناکی قرار می گیرند.
 

نتیجه گیری

شرط پویایی و استواری خانواده به عنوان اساسی ­ترین نهاد اجتماعی، وجود روابط صحیح و پایدار میان افراد خانواده است. هدف از طرح ها، جلب توجه به تاثیر پدر در رشد شخصیتی و اجتماعی پسران است. تاثیری که بیشتر اوقات نادیده گرفته می­شود، اما وجود دارد و واقعی است.

عادت هایی که موجب آسیب روانی در کودکان میشود

رابطه امن والد ـ فرزندی یک عشق بی‌قید و شرط برای مراقبت و نگهداری است. در رابطه عاطفی سالم با کودک، شما پیوندی عمیق و مثبت با کودک ایجاد می‌کنید. والدینی که واقعا فرزندشان را دوست دارند اشتباه کودک را با ارائه یک الگوی رفتاری درست اصلاح می‌کنند. آنها کودک را بخاطر اشتباه، تحقیر نمی‌کنند و او را نادیده نمی‌گیرند. پیام آنها به فرزندشان این است: «رفتارت را نمی‌پسندم اما همچنان دوستت دارم».‏

آیا تا به حال کودکتان را مورد تحقیر و تمسخر قرار داده‌اید؟ آیا می‌دانید آسیب‌های روانی آزارهای عاطفی و کلامی همواره با فرزندتان باقی خواهند ماند؟

آزارهای کلامی بیش از هر چیز هویت و اعتماد به نفس کودک را ویران می‌کند. پس از یک دوره طولانی قرار گرفتن در معرض خشونت‌‌های کلامی، کودک توانایی برقراری ارتباط سالم با دیگران را از دست می‌دهد.

او دچار بی‌اعتمادی می‌شود و در توسعه مهارت‌های اجتماعی و تحصیلی ضعیف می‌شود. آزارهای کلامی و عاطفی به اندازه خشونت‌های فیزیکی و بی‌توجهی به تغذیه سالم کودک را در معرض خطر قرار می‌دهد.‏

خشونت کلامی والدین و اسیب روانی در کودکان

چگونه کودک در معرض آزارهای کلامی قرار می‌گیرد؟

شما ممکن است کودک را با چنین رفتارهایی مورد آزار و خشونت کلامی قرار بدهید‎:‎

ـ کودک را تحقیر کنید و اسامی و عناوین تحقیرکننده‌ای را به او نسبت بدهید؛ مثلاً کودک را احمق، بی‌عرضه، زشت، لاغرمردنی یا چاق بنامید.‏

ـ پشت‌سر کودک بدگویی کنید؛ مثلا به والد دیگرش از رفتارهای او با لحن و کلام آزاردهنده انتقاد کنید؛ در حالی‌که او صدای شما را می‌شنود.‏

ـ وجود و هویت او را با نفرین یا آرزوهای بد زیر سوال ببرید. مثلاً بگویید «کاش اصلا تو را به دنیا نمی‌آوردم» یا «باید بچه دیگران می‌شدی»، چنین گفته‌هایی در کودک این احساس را ایجاد می‌کند که کسی او را نمی‌خواهد.‏

ـ تهدید به کتک‌زدن یکی از بدترین روش‌های خشونت و آزار کلامی است. گفتن جمله‌های تهدیدآمیزی مثل «الان حسابت را می‌رسم» یا «صبر کن پدرت بیاید» و قرار دادن کودک در موقعیت ناامنی و ترس خشونت‌آمیز است.‏

ـ ایجاد احساس گناه و متهم کردن کودک با گفتن جمله‌هایی مثل «اگر تو را نداشتم زندگی‌ام بهتر بود» و یا «وجود تو دردسر است» یا «اگر بهتر رفتار می‌کردی خواهرت را هم دچار مشکل نمی‌کردی» همگی تهدیدآمیز و نشانه آزارهای کلامی هستند.‏

ـ متلک انداختن به کودک با گفتن جمله‌ای مثل «چقدر باعرضه‌ای» در موقعیتی که کودک نتوانسته کاری را به درستی انجام بدهد یا کودک را باهوش خطاب کردن وقتی او نمره‌های خوبی نگرفته خشونت کلامی به حساب می‌آید. کودک به راحتی معنای ضمنی حرف شما را می‌فهمد.‏

ـ والدینی که به یکدیگر به راحتی توهین، تحقیر و فحاشی می‌کنند در واقع کودک را نیز مورد خشونت کلامی خود قرار می‌دهند. در یک مطالعه در دانشگاه مریلند مشخص شده است کودکانی که شاهد خشونت‌های کلامی والدین خود نسبت به یکدیگر هستند بیشتر دچار افسردگی، اضطراب و مشکلات شخصیتی می‌شوند.‏
 

کودکی که در معرض خشونت کلامی است را شناسایی کنید

آزارهای کلامی به سرعت اثر خود را در رفتار کودک نمایان می‌کنند. کودکی که در معرض این نوع خشونت است معمولا تصویر اشتباهی از خودش دارد.

او همه آنچه از والدینش می‌شنود را تکرار می‌کند. مثلاً خودش را احمق، بی‌عرضه خطاب می‌کند و یا می‌گوید «کسی دوستم ندارد». کودکی که دچار افسردگی، پریشان‌حالی و ناامیدی است نیز در واقع تصویر اشتباهی ازخودش دارد.‏

همچنین او خود را در معرض آسیب‌های فیزیکی خود خواسته قرار می‌دهد. او ممکن است به خودش صدمه بزند و یا رفتارهای پرخطری نشان بدهد تا بار تحقیر و فشار عصبی را کم کند.‏

کودکانی که در معرض خشونت‌های کلامی قرار می‌گیرند معمولاً رفتارهایی ضد اجتماع دارند. این کودکان بیشتر پرخاشگری می‌کنند، دیگران را آزار می‌دهند و بدرفتاری‌های بیشتری نسبت به کودکان در سن و سال خود دارند.

علاوه براین آنها در رشد و توسعه مهارت‌ها تاخیر دارند. این کودکان در مهارت‌های فردی، تحصیلی، اجتماعی و رفتاری بسیار ضعیف عمل می‌کنند و همگام با گروه سنی خود پیش نمی‌روند. آنها معمولاً خشم ناشی از تحقیر را با رفتارهای عصبی، شب‌ادراری، کابوس‌های شبانه و مقابله به مثل نشان‎ ‎می‌دهند.‏

خشونت کلامی والدین و اسیب روانی در کودکان

تاثیر ماندگار خشونت کلامی

فراموش نکنید که خشونت‌های کلامی شما هرگز فراموش نمی‌شوند. صدای شما برای همیشه باقی می‌ماند. یک لحظه چیزی را می‌گویید و به نظرتان می‌آید که تمام شده است اما واقعاَ اینطور نیست. آنچه که می‌گویید می‌تواند تبدیل به اندوهی ناتمام شود. کودک شما با کلام‌های تحقیر‌آمیز دچار کمبود اعتماد به نفس، ترس و اضطراب، افسردگی، احساس بی‌کفایتی و ناامیدی می‌شود.‏

پیش می‌آید که والدی از فرزندش عصبانی بشود و حرفی بزند که نباید. اما اگر شما نسبت به چیزی که به فرزندتان در موقع خشم گفته‌اید احساس پشیمانی نمی‌کنید، آن را عادی می‌دانید و فحاشی کردن و کوچک شمردن او برایتان آسان است باید متوجه رفتارتان و آسیب‌های روانی کاری که می‌کنید باشید.
اگر نمی‌توانید خشم‌تان را کنترل کنید. بهتر است با رفتار درمانی و استفاده از روش‌های کنترل خشم خود را اصلاح کنید.‏
 

بهتر است بفهمید که چه چیزی باعث می‌شود فرزند کوچک خود را در معرض این نوع آزار قرار بدهید:

آیا فکر می‌کنید آزار کلامی یک شیوه موثر تربیتی است؟

آیا این یک راه برای تخلیه فشارهای عصبی خودتان است؟

آیا دچار استرس هستید؟

آیا نمی‌توانید احساسات قوی و شدید خود را کنترل کنید؟

آیا خودتان در معرض خشونت کلامی قرارگرفته‌اید؟

دلیل مشکلات خود را بفهمید و به فکر راه حلی برای آن باشید. به احتمال زیاد شما نیاز به یک رفتار درمان یا روان‌شناس و روانپزشک خواهید داشت.
این بسیار ارزشمند است که این مشکل را در خودتان بپذیرید و بخاطر خود و فرزندتان قدمی برای اصلاح آن بردارید. زندگی آینده فرزندتان چیزی است که شما می‌سازید. او را دچار اندوه ناتمام نکنید.‏

هر پدر و مادری این حق را دارد تا آن طور که فکر می‌کند، فرزندش را بزرگ و تربیت کند؛ اما تمام والدین درک و شناخت کافی از چگونگی تربیت کودک خود ندارند. خیلی از والدین به طور ناخواسته، به دلایل مختلف تربیت خشن و رفتارهای پرخاش‌گرانه با کودک خود نشان می‌دهند. این پرخاش‌گری در بیشتر وقت‌ها‌ ادامه می‌یابد؛ چرا که بسیاری از والدین از الگوی رفتاری پرخاش‌گرانه یا نامطلوب خود آگاه نیستند. خیلی از آن‌ها عواقب سوء رفتار با کودک خود را نمی‌دانند. بسیاری دیگر از مشکلات ارتباط با کودک خود آگاه اند؛ اما راه‌های مناسب برای بهبود ارتباط را به خوبی نمی‌شناسد. آگاهی از فرزندپروری مناسب، شناخت تربیت پرخاش‌گرانه و یادگیری بهبود رفتار با کودک، برای رشد، تحول و سلامت روان کودک بسیار مفید است.

والدینی که از مهارت‌های تربیتی آگاهی کافی ندارند، از خشونت و پرخاش‌گری بیشتر استفاده می‌کنند. پرخاش‌گری، معمولا الگویی از رفتارها و اعمال است که در ایجاد ارتباط مؤثر بین کودک و والدین لطمه می‌زند. والدین پرخاش‌گر، مسائل را در کوتاه‌مدت ممکن است حل کنند؛ اما بر چگونگی رشد و تطبیق با مشکلات در بزرگ‌سالی کودکان، اثر مخربی می‌گذارد.
 

آثار مخرب خشونت کلامی روی کودک

بهتر است بدانید آسیب‌هایی که خشونت کلامی در دوران کودکی بر فرد بر جا می‌گذارد، می‌تواند پیامدهای جدی در زندگی کودک داشته باشد. در ادامه این مقاله از کودکت به آثار خشونت کلامی روی کودکان اشاره می‌کنیم.
 

تغییر در رشد مغز

محیطی که کودک در آن زندگی می‌کند، چگونگی رشد مغز او را تعیین می‌کند. وقتی کودک در یک محیط امن رشد کند و مورد توجه باشد، از لحاظ احساسی پایدار  پرورش می‌یابد. همچنین اگر یک کودک در محیط پرتنش، خشونت آمیز و ناخوشایند رشد کند همواره تحت فشار و استرس خواهد بود که همین امر روی رشد و پیشرفت مغز تاثیر منفی خواهد گذاشت.

تحقیقاتی که در سال ۲۰۱۱ انجام شد تایید می‌کند که بدرفتاری با کودکان موجب کوچک‌تر شدن ساختار هیپوکمپ و کاهش چین خوردگی‌های سطح مغز می‌شود.

براساس این مطالعه، استرس ناشی از خشونت کلامی در دوران کودکی می‌تواند تعداد نورون‌ها در هیپوکامپ (بخشی از مغز که با تنظیم عواطف و احساسات مرتبط است)  را کاهش دهد. این موضوع نشان می‌دهد که آسیب های ناشی از خشونت کلامی باعث تغییر ساختار مغز کودک می‌شود.
 

کاهش اعتماد به نفس

سرزنش کردن مکرر، فریاد زدن و تحقیر کردن می‌تواند اعتماد به نفس کودک را کاهش دهد. اگر دائما به کودک بگویید که «در هیچ چیزی خوب نیست» می‌تواند باعث شود کودک کم کم به این باور برسد که واقعا در هیچ چیزی موفق نیست. این امر باعث می‌شود اعتماد به نفس خود در برابر توانایی‌هایش را از دست بدهد و در انجام کارهای جدید تردید کند.

به عنوان مثال، اگر به فرزند خود دائما بگوید که او خنگ و دست و پا چلفتی است، او کم کم  به این باور می‌رسد که این موضوع درست است و در همه جنبه‌های زندگی ضعیف عمل می‌کند. اما، اگر والدین حتی زمانی که کودک اشتباه می‌کند، از او حمایت کنند، عملکرد او با گذشت زمان بهبود خواهد یافت.
 

خود کم بینی

کودکان در سال‌های اول زندگی به دنبال درک این موضوع هستند که او چه کسی است و جایگاه او در این جهان کجا است. آموختن امکان نخواد داشت مگر با آزمون و خطا. بنابراین، بسیار مهم است که او اجازه کشف کردن و امتحان کردن داشته باشد.
اگر کودک همواره مورد شماتت و سرزش بزرگترها قرار بگیرد، به این باور می‌رسد که تنها دلیلی که بزرگتر‌ها با آن‌ها بدرفتاری می‌کنند این است که به اندازه کافی خوب نیستند. این طرز فکر به مرور زمان باعث به وجود آمدن تفکر خود کم بینی و حقارت شده و کودک خود را در برابر همسن و سال‌های خودش حقیرتر و کم ارزش‌تر تصور می‌کند.
 

ویژگی‌های تربیت پرخاش‌گرانه

تربیت پرخاش‌گرانه می‌تواند به شکل‌های مختلف باشد. پرخاش‌گری شامل کلامی (تحقیر کردن، مسخره کردن، فحش دادن، داد زدن) و جسمی (لت‌وکوب، کنترل بیش از حد جسمی و …) است. بر اساس مطالعات، کودکانی که در معرض پرخاش‌گری والدین قرار گرفته اند، بیشتر احتمال دارد که پرخاش‌گری در کودکی و بزرگ‌سالی نشان دهند. برخی ویژگی‌های رفتاری والدین پرخاش‌گر عبارت است از:

• اجرای اعمال تربیتی بیش از حد خشن.
• به کار بردن تنبیه‌هایی که کودک را تحقیر می‌کند.
• ایجاد ترس برای کنترل کودک.
• جیغ و داد کردن بر سر کودک.
• بدرفتاری یا تنبیه بدنی مثل لت‌وکوب کردن.
 

دلایل پرخاش‌گری والدین

والدین در برخی شرایط، بیشتر احتمال دارد کنترل خود را از دست بدهند. اطلاع از روش‌های کنترل خشم در مقابل کودکان و شناسایی موقعیت‌های تنش‌زا، به شما کمک می‌کند تا از تشدید و بدتر شدن اوضاع جلوگیری کنید.

• جدایی والدین یا مشکلات ارتباطی و تنش زیاد بین والدین.
• شرایط بد اقتصادی و محیطی.
• سبک شخصیتی یا مشکلات والدین، مثل عصبی و تحریک‌پذیر بودن.
• مشکلات رفتاری یا روانی کودک مثل ابتلا به بیش‌فعالی.
• والدینی که خود در کودکی مورد سوء رفتار تربیت خشن قرار گرفته اند.

خشونت کلامی والدین و اسیب روانی در کودکان

 تأثیرات پرخاش‌گری والدین بر کودک

پرخاش‌گری و دعواهای والدین می‌تواند تأثیرات منفی کوتاه‌مدت و درازمدت زیادی بر کودک بگذارد. برخی از اثرهای منفی پرخاش‌گری والدین شامل موارد زیر است:

• افزایش مشکلات رفتاری در کودکان.
• مشکلات تحصیلی و افت تحصیلی.
• گوشه‌گیری و کناره‌گیری اجتماعی.
• کاهش اعتماد به نفس کودک و افزایش احساس بی‌ارزشی و احساس گناه.
• افزایش احتمال ایجاد اختلال‌هایی مثل اضطراب، افسردگی در کودکان و مشکلات رفتاری
• ایجاد مشکل در روابط اجتماعی، سازگاری و تأثیر منفی بر روابط در بزرگ‌سالی.
• یادگیری پرخاش‌گری و ایجاد رفتارهای پرخاش‌گرانه در کودکی و در روابط بزرگ‌سالی.
• افزایش احتمال سوء رفتار و تربیت پرخا‌ش‌گرانه با کودک خود در بزرگ‌سالی.
 

راه‌های مقابله با پرخاش‌گری در والدین

برخی والدین به دلیل شرایط محیطی یا ویژگی‌های فردی، ممکن است تربیت خشن یا رفتارهای پرخاش‌گرانه‌ی بیشتری نسبت به کودک خود داشته باشند. به کارگیری نکات تربیتی فرزندان و استفاده از برخی راه‌ها برای مقابله با پرخاش‌گری والدین که در ادامه شرح داده ایم، مفید خواهد بود.

• یادگیری تنظیم هیجان و مدیریت خشم، با روش‌هایی مثل خواندن کتاب، تمرین مدیریت و مشاوره گرفتن.
• افزایش آرامش و روحیه‌ی مثبت با روش‌هایی مثل ورزش، یوگا و موسیقی آرام‌بخش.
• افزایش ارتباط مثبت با کودک، وقت‌گذرانی با کودک و انجام فعالیت‌هایی مثل بازی‌های تعاملی، قصه‌گویی، بیرون رفتن با کودک، نشان دادن محبت با رفتارهایی مثل در آغوش گرفتن کودک، نوازش کردن و تشویق کردن کودک، احترام به کودک و گوش دادن به او.
• شناخت ویژگی‌ها و توان‌مندی کودک و تعدیل کردن انتظارات از کودک.
• شناخت علت پرخاش‌گری مثل مشکلات ارتباطی با همسر یا خانواده، فشارهای روانی، اختلال‌های اضطرابی، الگوهای رفتاری آموخته شده یا ویژگی عصبی بودن، تحریک‌پذیری و… سپس تلاش برای حل علت زیربنایی، با گرفتن کمک تخصصی.

با توجه به مواردی که در بالا به آن اشاره کردم، بهتر است که والدین از پرخاش‌گری با کودکان خودداری کنند و با بالا بردن سطح آگاهی شان نسبت به امور تربیتی فرزندان، از روش‌های مؤثرتر بهره بگیرند تا کودکان سالم از لحاظ روانی و جسمی داشته باشند.

جمعه, 10 مرداد 1399 11:44

راهکارهایی جهت درمان تنبلی

ماهیت تنبلی چیست؟

تنبلی عدم تمایل برای کار کردن، صرف انرژی و عقب انداختن هر کاری است که به انجام آن تمایل ندارید. این عدم تمایل برای انجام کارهایی است که افراد فکر می‌کنند بسیار سخت و ناراحت کننده است. معمولا هیچکس دوست ندارد برای رسیدن به اهدافش سخت کار کند وقتی می‌تواند فقط دراز بکشد و استراحت کند.

انسان تا زمانی که ترس از بقای خود نداشته باشد دست به هیچ کاری نمی‌زند و در واقع می‌توان گفت تمام تلاش‌های انسان برای حفظ بقا و پیشرفت در زندگی است. درمان تنبلی نیز با همین هدف باید مورد توجه قرار بگیرد.1
 

علل تنبلی و سستی افراد

 

توقع بیش از حد از خود

بعضی ها بیش از حد از خود توقع دارند در نتیجه هرگز کار را نمی­توانند به سامان برسانند.

امام علی (علیه السلام): به راستی که زیان کارترین مردم در معامله وناامید ترینشان در تلاش وکوشش، کسی است که تن خود را در راه بدست آوردن آرزوهای خود فرسوده است  به خواسته های خود نرسیده است چنین کسی با حسرت از این جهان رخت بر می_بندد ودر آخرت هم گرفتار نتیجه کرده_های خویش است.
 

خود کم بینی

گاهی علل سستی افراد خود کم بینی است . خود کم بینی هم ریشه در عواملی دارد از جمله عوامل فردی وشخصیتی وعوامل محیطی واجتماعی که همه با هم دست به دست هم می­دهند وفرد نسبت به خود احساس خود کم بینی می­کند .عوامل فردی مثلا از خود توقع دارد که کاری را به انجام رساند وقتی نمی­تواند به انجام برساند وناقص انجام می­دهد خود کم بین می­شود.

عوامل محیطی پدران ومادران میخواهند از روی دلسوزی فرزندان از نوابغ روزگار باشند اما شیوه برخورد را نمیدانندوبه همین دلیل پیوسته اورا با دیگران مقایسه میکنند واورا تحقیر میکنند وچون فرزند نمیتواند به خواستهای بلند پروازانه پدر ومادر جامه عمل بپوشاند رفته رفته در خود احساس خود کم بینی میکند.
 

عدم آینده نگری

برخی ها قادر به دیدن آینده نیستند وتنها به فکر حال هستند وفکر میکنند همه چیز برای حال آفریده شده است وفردایی وجود ندارد هرچند باید حال را غنیمت شمرد ولی باید برای آینده هم برنامه­ای داشته باشد و نتیجه­ی آن چیزی جز مادی­گرایی نیست.
 

لذت جویی وراحت طلبی

بسیاری از تنبلی ها نتیجه لذت جویی آنی است مثلا در شب امتحان به جای اینکه به فکر درس خواندن باشد به شب نشینی وتفریح می پردازد چون از این لذت آنی خوشش می آید.
 

آموزش و یادگیری تنبلی

کودک انسان هر گاه از چیزی نفرت داشته باشد و یا بدش بیاید با جیغ کشیدن وفریاد زدن نا خوشنودی خویش را از آن ابراز می­دارد .اما هرچه بر او زمان میگذرد وبه تدریج بزرگتر وبر تجارب او افزوده میشود و شیوه برخوردبامسائل را تغییر می­دهد مثلا به جای فریاد کشیدن همواره قول می­ دهد ولی آنرا انجام نمی­دهد.
 

بی نظمی و بی برنامه­ گی

یکی از عوامل تنبلی وسستی بی نظمی و بی برنامه گی است نداشتن برنامه معین ومشخص در زندگی وبی توجهی به تدبیر و طراحی برای آینده ، کارهایی با حجم بسیار کم در نظر شخص به صورت انبوهی از کارهای انجام نشده مجسم میکند .این حالت باعث میشود تا شخص خود را نا توان از انجام آن کار ببیند ودر انجام آن تنبلی وسستی میکند.
 

افسردگی

یکی از عوامل تنبلی افسردگی است ، روبرو شدن با مردم برای انسان افسرده کسالت آور وخسته کننده است.
 

احساس عدم مسئولیت در برابر دیگران

اگر انسان در برابر دیگران احساس مسئولیت نکند وتنها به فکر خود باشد، در مسئولیتی که به عهده دارد تنبلی وسستی می­کند.
 

گاهی از ترس قضاوت دیگران تنبلی می­کند

می­ترسد از اینکه نتواند کار را به خوبی انجام دهد و دیگران اورا بی عرضه وبی دست وپا بنامند .
 

هم نشینی و دوستی با افراد تنبل

تنبلی و سستی یک بیماری مسری است واز شخصی به شخص دیگر سرایت میکند از این رو اگر دوست انسان تنبل و سست باشد این تنبلی و سستی، او در انسان اثر میگذارد.
 

پذیرش کارهای طاقت فرسا

گاه انسان به کاری مبادرت می­کند خودش ایجاد  که از توان او خارج است و چون نمی­تواند آن را به انجام برساند زمینه تنبلی وسستی را در او ایجاد میکند.
 

تجربه نکردن لذتِ تلاش وکوشش

بعضی ها چون لذت تلاش و کوشش را تجربه نکرده اند و نمی­دانند که تلاش و کوشش چه لذتی دارد همواره تنبلی می­کنند.2
 

درمان تنبلی

 

به خود پاداش بدهید

بزرگ‌ترین نیروی انگیزه بخش در جهان، شور و هیجان و رضایت از کاری است که انجام می‌دهید. اگر احساس کنید که پاداش تلاش خود را می‌گیرید انگیزه‌ای برای کار بیشتر به دست می‌آورید.
 

قاطعیت نشان دهید

خیلی‌ها به علت نداشتن قاطعیت و موافقت کردن با انجام کارهایی که علاقه‌ای به انجام آن ندارند، مسامحه می‌کنند. البته همه ما در مواقعی برای کمک به دیگران تن به انجام کارهایی می‌دهیم که به آن علاقه‌ای نداریم، اما اگر احساس کنید شما باید همیشه آری بگویید و همه را راضی کنید ، می‌تواند مساله‌ساز شود. ممکن است بیش از حد خود را متعهد کنید و به جای آن که برخوردی صادقانه داشته باشید ، تن به مسامحه دهید و آنوقت کار مهم تری را با تاخیر انجام دهید.
 

از کلمه باید استفاده نکنید

تنبل‌ها بیشتر به خود می‌گویند: باید آن نامه‌ها را بنویسم ، باید شروع کنم. عبارت‌های بایددار معمولا موثر نیستند، زیرا احساسی از گناه تولید می‌کند و در نتیجه شرایطی فراهم می‌کنند که شما از انجام آن خودداری می‌کنید.

در همان لحظه که به خود می‌گویید : «باید این کار را بکنم» احتمالا این اندیشه را در سر دارید …«اما حالا به انجام آن مجبور نیستم، تا فرصتی دیگر صبر می‌کنم.» گاهی اوقات هر چه بیشتر به خود بگویید که باید کاری صورت دهید، انجامش به همان اندازه دشوار می‌شود.
 

مثبت فکر کنید

 وقتی به کاری که از انجامش طفره رفته‌اید فکر می‌کنید ، احتمالا ناراحت می‌شوید و ترجیح می‌دهید کار دیگری بکنید. علتش این است که به خود پیام‌های منفی می‌دهید و در اثر آن خود را گناهکار و شکست خورده می‌بینید. می‌توانید برخورد با این افکار منفی را بیاموزید تا تحت تاثیر آنها قرار نگیرید. این افکار را یادداشت کنید. کار بسیار مهمی است.
 

وقت مشخصی را تعیین کنید

(مثلا چهارشنبه از ساعت ۱۰ تا ۱۵/۱۰ دقیقه) و این وقت را منحصرا به انجام کاری که به تعویق انداخته‌اید اختصاص دهید. خواهید دید که همین ۱۵ دقیقه کوشش، کل مشکل تعلل ورزی شما را از میان برمی‌دارد.
 

نگاه دقیقی به زندگی خود بیندازید

ببینید اگر می‌دانستید فقط ۶ ماه دیگر زنده خواهید بود، آیا همین روش‌ها و همین کارها را انتخاب می‌کردید؟ اگر نه بهتر است کارهایی که «می‌خواهید» انجام دهید، زیرا به طور نسبی هر چه دارید همین است. اگر ابدیت زمان را در نظر بگیریم، ۳۰ سال یا ۶ ماه فرقی با هم ندارند. زندگی شما لحظه‌ای بیش نیست و تاخیر در هر کاری بی‌معنی است.
 

زمان حال را با دقت بررسی کنید

ببینید اکنون از چه چیزی اجتناب می‌کنید و شروع به مقابله و مبارزه با ترس از زندگی مثبت و سازنده کنید. به تعویق اندازی موجب نگرانی نسبت به امری در آینده می‌شود و این نگرانی جانشین زمان حال شما می‌شود. اگر آن امر به صورت «اکنون» در آید نگرانی نسبت به آینده طبعا باید از بین برود.3
 

پیامدهای تنبلی چیست؟

تنبلی پیامدهای منفی زیادی برای افراد به همراه دارد و افراد تنبل همیشه مورد سرزنش قرار می‌گیرند. آگاهی از پیامدهای تنبلی به شما کمک می‌کند تا بیشتر در مورد رفتارهای خود فکر کنید و به فکر کار و تلاش و درمان تنبلی بیوفتید. در ادامه برخی از معایب تنبلی را شرح داده‌ایم:
 

1. آسیب رساندن به روابط بین فردی

به دلیل ملاک‌های خاصی که افراد تنبل برای کار کردن دارند، معمولا تمایل دارند کار خود را به گردن دیگری بیاندازند. آن‌ها معمولا درباره میزان و سختی کار خود اغراق می‌کنند، دنبال توجیه تنبلی هستند، وظایفشان را کم اهمیت می‌پندازند، غر می‌زنند و فکر می‌کنند بیشتر از بقیه کار می‌کنند و کسی قدر کار‌های آن‌ها را نمی‌داند. تمام این مسائل به کار و روابط آن‌ها صدمه می‌زند.
 

2. افسردگی و اضطراب

این الگوهای رفتاری ممکن است باعث افت تحصیلی، از دست دادن شغل و آسیب دیدن روابط افراد تنبل شود. این اتفاقات باعث بدتر شدن شرایط آن‌ها می‌شود. تنبل‌ها بخاطر بی تفاوتیشان، در مورد داشتن یک کار جدید یا اصلاح روابط تردید می‌کنند و ترجیح می‌دهند خودشان را توجیه کنند، احساس بدبختی کنند و وضعیتشان روز به روز بدتر می‌شود.

در این شرایط ممکن است به افسردگی دچار شوند. بی‌خوابی یا خوابیدن زیاد از علائم افسردگی است که به دنبال تنبلی بروز پیدا می‌کند. لازم است برای جلوگیری از ابتلا به افسردگی به درمان تنبلی بپردازید.
 

3. آسیب به وضعیت جسمانی

یکی دیگر از جنبه‌های منفی تنبلی، فعالیت کمتر بدنی است. آن‌ها ترجیح می‌دهند خودشان را در محدوده زندگی‌شان قرار دهند و از آن محدوده تکان نخورند. تنبلی و عدم تحرک، باعث غیر فعال شدن سلول‌های چربی، افزایش حجم آن‌ها و در نهایت چاقی می‌شود. همراه با چاقی و اضافه وزن ممکن است انواع مشکلات خواب و عزت نفس پایین بروز پیدا کند.


4. پشیمانی و حسرت

افراد تنبل به دلیل اینکه تمایلی به انجام هیچ کار مهمی ندارند، فرصت‌های فراوانی که در طور زندگی به دست می‌آورند را از دست می‌دهند. آن‌ها همیشه امیدوارند و خود را توجیه می‌کنند که بعدا جبران می‌کنند، بعدا کارشان را انجام می‌دهند اما همه می‌دانیم که هیچ بعدی وجود ندارد و تنها اتفاقی که بعدا می‌افتد حسرت از دست دادن فرصت‌ها است.
 

5. تخریب فکر و روحیه

بدن انسان برای فعالیت ذهنی، هیجانات عاطفی و تحرک بدنی طراحی شده است و تخلیه درست تمام انرژی‌های درونی باعث ایجاد حس خوب در فرد می‌شود. اما تنبل‌ها این امکان را از خود می‌گیرند و به مرور زمان دچار رکود ذهن، ضعف حافظه و تخریب فکر می‌شوند. درمان تنبلی باعث می‌شود به مرور توانایی‌های شناختی خود مانند حافظه، قدرت فکر کردن و خلاقیت را بازیابید و آن‌ها را تقویت کنید.