emamian

emamian

پنج شنبه, 26 تیر 1399 17:30

تفاوت شیعه با غالیان

مخالفین شیعه برای اینکه حق را بپوشانند، برای زیر سوال بردن حقانیت مذهب شیعه مطالب گوناگون را القا می‌کنند. مثلا گاهی می‌گویند مذهب شیعه را عبدالله بن سبأ به وجود آورده است، گاهی می‌گویند صفویان ایران شیعه را به وجود آورده، گاهی می‌گویند غالیان سبب به وجود آمدن شیعه شده اند. این طائفه چشم برتاریخ صدر اسلام بسته و از حقیقت مطلب هرگز خود را آگاه نساخته و یا اینکه خود شان را به ناآگاهی زده و راهی را می‌روند که با حقیقت اسلام فرسنگها فاصله دارد. این نوشته بیان کرده که بین شیعه و غالیان فاصله بین کفر و اسلام است.

برای بیان  مطلب باید اولاً به معنای شیعه پرداخته شود.

معنای شیعه پیرو و یار است و لذا شیعه­ی هر کسی به اتباع و انصار او گفته می­شود. در قرآن نیز شیعه به همین معنا استعمال شده است: «فَوَجَدَ فِیها رَجُلَینِ یقْتَتِلانِ هذا مِنْ شِیعَتِهِ وَ هذا مِنْ عَدُوِّهِ»[۱]؛ موسى در شهر دو مرد را دید که مقاتله میکردند یکى از پیروان و یکى از دشمنانش بود.[۲]

اگر به تاریخ صدر اسلام رجوع شود به روشنی آشکار می‌گردد که مذهب شیعه به وسیله شخص رسول خدا(صلی‌الله علیه و آله) تأسیس شده است تا در میان فرقه ها و مذاهبی که بعدا به وجود آمده شاخته شده باشد. به این بیان که پیروان حضرت علی (علیه‌السلام) در صدر اسلام شیعه نامیده شده اند و دلیل آن هم اینست که پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) در زمان حیات خویش این اسم را بارها برای نزدیکان و دوست داران علی (علیه‌السلام) به کار می‌برد، چنانکه از عبدالله انصاری و  ابن عباس نقل شده که پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) در تفسیر آیه «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِکَ هُمْ خَیرُ الْبَرِیهِ:[۳]؛ کسانی که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، بهترین مخلوقات اند» به علی (علیه‌السلام) اشاره کرده و فرمودند «تو و شیعیانت، روز قیامت رستگار خواهید بود.»[۴].

بنابراین پیروان امام علی (علیه‌السلام) بعد از رحلت پیامبر اسلام به مذهب شیعه معروف شد و اسم دیگری که برای این مذهب به کار برده می­شود مذهب اهل بیت است. در میان مذاهب اسلامی تنها مذهبی که از اهل بیت پیروی می‌کند مذهب شیعه است و بنا به گفته رسول خدا(صلی‌الله علیه و آله) مسلمان نجات یافته کسی است که از قرآن و اهل بیت پیروی کند. در متون شیعه و سنی نقل شده که پیامبر اسلام فرمود: «یا ایهاالناس انی تارک فیکم امرین لن تضلوا ان اتبعتموهما و هما کتاب الله و اهل بیتی عترتی»[۵] یعنی من در میان شما دو چیز را بجا می­گذارم اگر از هردوی آنها متابعت کنید هرگز گمراه نمی­شوید و آن دو کتاب خدا و اهل بیتم عترتم هستند.

از این رو مذهب شیعه مذهب دوازده امامی نیز نامیده می‌شود. علت این نامگذاری برای این مذهب اینست که از میان تمام مذاهب اسلامی، این مذهب برای امامان دوازده گانه که در روایات پیامبر اسلام (صلی‌الله علیه و آله) آمده دوازده نفر از اولاد آن حضرت را به عنوان امام و پیشوایان دینی و علمی پذیرفته است. این روایات و احادیث در کتاب های اهل سنت تحت عنوان دوازده خلیفه، دوازده امیر و امثال این عناوین نقل گردیده است.

پس مذهب شیعه که همان مذهب اهل بیت رسول خدا است هیچ وجه مشترکی با غالیان ندارد؛ بلکه این مذهب ادامه اسلام ناب محمدی است که برای تشخیص و جدا کردن آن از مذاهب دیگر به وسیله خود رسول خدا(صلی‌الله علیه و آله) شیعه نامیده شده است.

اما غالیان به فرقه هایی گفته می‌شود که در حق امام علی (علیه السلام) غلو کرده و با این عقیده از حوزه اسلام خارج شده و در هیچ عقیده و آموزه ای با مذهب شیعه مشترک نیست.

در کتب لغت، کلمه‌ «غلو» به معنی مطلق تجاوز از حد آمده است.[۶] که هر گونه تجاوز از حد را شامل می‌گردد و در برخی دیگر از کتب لغت مانند لسان العرب و تاج العروس این کلمه به تجاوز از حد همراه با افراط معنی گردیده است.[۷] در اصطلاح علما و محققین اسلامی «غلو» عبارت است از اعطای مقام الوهیت به پیشوایان دینی[۸].

بعضی به خاطر غرض‌ورزی و باهدف ایجاد تفرقه بین صفوف مسلمین شیعیان را متهم به غلو نموده‌اند در حالی که شیعیان دوازده امامی به پیروی از ائمه (علیهم السّلام)  معتدل‌ترین فرقه اسلامی است که از افراط و تفریط همیشه دور بوده‌اند و همیشه راه اعتدال را پیموده‌اند. پیامبر اسلام درباره امام  علی ( علیه السّلام) فرموده: «دو گروه درباره تو به هلاکت می‌افتند گروهی که از فرط دوستی به وادی غلو می‌‌‌غلتند و گروهی هم که در دشمنی خود با تو سخت می‌باشند.»[۹]

از بررسی تاریخ اسلام بدست می‌آید که این سخن پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در مورد امام علی ـ علیه السّلام ـ محقق گردید. گروه‌هایی در دنیای اسلام پدید آمدند که نسبت به امام علی (علیه السّلام) راه غلو را پیموده‌اند و او را از آنچه بود بالاتر دانستند تا جایی که در حد خدایی رسانده‌اند، بغدادی در کتاب «الفرق بین الفرق» باب جداگانه‌ای به غالیان اختصاص داده‌ و گفته است: باب چهارم از ابواب این کتاب در بیان فرقه‌هایی است که به اسلام نسبت داده شده‌اند و لکن در واقع از امت اسلامی نیستند.»[۱۰]

در سیر تاریخ و تشدید اختلافات مذهبی فرقه هایی مختلفی در اسلام به وجود آمد و در این میان فرقه هایی پدیدار گشتند که دچار افراط و تفریط شده و درباره ائمه (علیهم السّلام) گزافه گویی کردند. به نحوی که یا ایشان را خدا نامیدند، یا قائل به حلول جوهر نورانی الهی در ایشان شده، و یا به تناسخ قائل شدند.[۱۱] شاخص ترین آنها غلات هستند که به خاطر نسبت های کاذبی که به ائمه (علیهم السّلام) می‌دهند، از طرف دیگر مذاهب اسلامی، رد شده اند تا حدی که آنان را به سبب بیان سخنان کفرآمیزشان از دین اسلام بیرون می‌دانند.

غُلات غالبا از موالیان ایرانی و سایر ملل هستند که یا به خاطر ساده دلی و عامی بودن، که تحت تاثیر کلام شیوا و رفتار پسندیده ائمه (علیهم السّلام) قرار می‌گرفتند و یا شیادانی مثل ابوالخطاب بودند که برای رسیدن به مقامات دنیوی و نفوذ در نفوس مردم نسبت گزافی به ائمه (علیهم السّلام) می‌دادند تا شاید به اسم و رسمی رسیده و مریدانی برای خود بیابند.[۱۲]

پی نوشت:

[۱] . قصص، ۵۱.

[۲] . قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج۴، ص۹۵، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۱ش.

[۳] . بینه،۷.

[۴] . سیوطی، جلال‌الدین، الدر المنثور، دارالفکر، ج ۸، ص ۵۸۹؛ رک: الغدیر، ج ۲، ص ۵۷ و ۵۸.

[۵] . حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۱۸، بیروت، دارالکتب الغلمیه، چ۱، ۱۴۱۱ق.

[۶]  . راغب اصفهانی، حسین بن محمد، معجم مفردات الفاظ قرآن، ص ۶۱۳ ، بیروت، دارالشامیه.

[۷]  . ابن منظور، لسان العرب، ج ۱۰، ص ۱۱۳، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چ۱، ۱۴۰۸.

[۸]  . شهرستانی‌، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، ص ۲۰۳، لبنان، دارالمعرفه، چ۱، ۱۴۱۰ ه. ق.

[۹]  . ابن ابی الحدید، عزالدین ابی حامد، شرح نهج‌البلاغه،ج ۵ ، ص۴، بیروت، دار احیاء الکتب العربی، بی‌تا.

[۱۰]  . بغدادی، عبدالقاهر، الفرق بین الفرق، ص ۲۱۱، لبنان، دارالمعرفه، چ۲، ۱۴۱۷ق.

[۱۱] . تاریخ شیعه و فرقه های اسلام، ص ۱۴۷، محمد جواد مشکور، انتشارات اشراقی، ۱۳۵۵، تهران.

[۱۲] . فرهنگ فرق اسلامی، ص ۴۰، محمد جواد مشکور، انتشارات آستان قدس رضوی، ۱۳۷۵، مشهد.

 مذهب شیعه در حال حاضر دارای سه فرقه  اثنی عشری، اسماعیلی و زیدی است. هرچند در گذشته فرقه های دیگری هم وجود داشته ومنقرض شده اند. برای برخی ممکن است این سؤال پیدا شود که از میان این فرقه چگونه تشخیص بدهیم که کدام یکی بر خق است.  در این نوشته مختصر به مطالبی پرداخته شده که به این سؤال پاسخ می‌گوید.

 

شیعه در لغت به معنی پیروی کردن و اطاعت کردن است و در اصطلاح به کسانی گفته می شود که به امامت و خلافت بلافصل علی (علیه‌السلام) معتقدند و بر این عقیده اند که امامت او از طریق نص ثابت شده است و امامت حق او و فرزندان او است.[۱]

اما گذر زمان و انگیزه های شخصی برای برخی از بزرگان شیعه موجب شد که این گروه به فرقه ها و دسته هایی تقسیم شوند به طوری که بعد از شهادت امام حسین (علیه‌السلام) این افتراقات پیش آمد که ابتدا فرقه کیسانیه پیدا شد که معتقد به امامت محمد حنفیه بودند و بعد از شهادت امام سجاد (علیه‌السلام) فرقه زیدیه به وجود آمد و بعد از آن به طور معمول بعد از شهادت هر امامی فرقه های جدیدی پیدا می شدند که برخی بعد از اندک زمانی از بین می رفتند و برخی مدّت ها به حیات خود ادامه می دادند. اما دانشمندان اسلامی و ملل و نحل شناسان فرقه های مهم شیعه را، شامل زیدیه، کیسانیه، امامیه، اسماعیلیه می دانند.[۲] که از فرقه کیسانیه امروز اثری وجود ندارد. بنابراین فرقه های اصلی شیعه عبارت است از امامیه، اسماعیلیه و زیدیه اما باید دید که از این فرقه ها کدامشان برحقند و برای فهمیدن این امر باید سراغ روایات اسلامی که به تعداد ائمه، اسامی ائمه، اینکه از نسل کدام امام هستند و اینکه آخرین امام چه کسی است، رفت تامعلوم شود که کدام گروه برحق است.

۱. بر اساس دسته ای از روایات صحیحه که از شیعه و سنی نقل شده است حضرت پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله) تعداد امامان بعد از خود را دوازده نفر شمردند.

از امام سجاد (علیه‌السلام) نقل شده که حضرت از جدشان رسول الله (صلی‌الله علیه و آله) نقل فرمودند: حضرت رسول الله (صلی‌الله علیه و آله) فرمود: امامان بعد از من دوازده نفرند اولشان یا علی تو هستی و آخرشان همان قائمی است که خداوند بواسطه او شرق و غرب عالم را فتح می کند.[۳]

باز از پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله) نقل شده که حضرت فرمودند: جانشینان بعد از من دوازده نفرند مثل عدد نقبای بنی اسرائیل، و در بعضی روایات آمده است که همه شان از قریش هستند.[۴]

روایاتی به این مضمون از طریق شیعه و سنی نقل شده که آیت الله صافی گلپایگانی حدود ۲۷۱ حدیث را در کتاب  منتخب الاثر آورده است.

۲. برخی از روایات از رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) وارد شده است که در آنها به نام تمام امامان دوازده گانه اشاره شده است.

در روایتی ابن عباس از رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) درباره امامان بعد از آن حضرت سئوال می کند حضرت می فرمایند: به عدد حوارین عیسی و اسباط موسی و نقبای بنی اسرائیل هستند ابن عباس می گوید: عرض کردم یا رسول الله تعداد آنها چند نفر بودند؟ فرمود: دوازده نفر بودند و امامان بعد از من هم دوازده نفر هستند، اول آنها علی بن ابی طالب است و بعد از او دو نواده ام حسن و حسین(علیهما السلام) بعد از حسین پسرش علی است، بعد از علی بن الحسین پسرش محمد بن علی است، بعد جعفر پسر محمد، بعد موسی پسر جعفر، بعد از آن علی پسر موسی، بعد محمد پسر علی، بعد علی پسر محمد، بعد حسن پسر علی و وقتی که امامت حسن منقضی شد نوبت به پسرش حجت می رسد، ای ابن عباس اینها امامان بعد از من هستند.[۵]

۳. دسته ای دیگر از روایات بر این نکته اشاره دارند که امامت در، نسل امام حسین (علیه‌السلام) جریان خواهد داشت و آخرین امام، نهمین فرزند از نسل آن حضرت می باشد.

سلمان فارسی نقل می کند: روزی وارد محضر مبارک پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله) شدم دیدم که حسین بن علی (علیه‌السلام) روی زانوی حضرت نشسته است و حضرت بین چشمان و دهان او را می بوسد می گوید: تو بزرگوار پسر بزرگواری، تو امام پسر امامی، تو حجت خدا پسر حجت خدائی و پدر حجت های نه گانه ای هستی که از نسل تو به وجود می آیند که نهمین نفرشان قائم (علیه‌السلام) است.[۶]

 با توجه به این تعداد اندک که از میان ده ها بلکه صدها روایت مشابه اینها نقل شد معلوم می شود که هم تعداد ائمه (علیهم السلام) هم اسامی آنها و هم اینکه از نسل کدام امام هستند و هم اینکه آخرین امام چه کسی است از طریق روایات نقل شده از پیامبراکرم (صلی‌الله علیه و آله) معلوم و معین هستند و این دلیل اول ماست که مذهب اثنی عشری برحق است.

 اما دلیل دوم این است که از دوازده امام ذکر شده هر کدام به امامت امام بعدی تصریح کرده اند.

کلینی به روایت عبدالاعلی از امام صادق (علیه‌السلام) روایت کرده که او فرمود: پدرم آنچه نزدش بود به امانت به من سپرده و چون هنگام وفاتش رسید، گفت: برای من گواهانی فرا خوانید و من چهار تن از قریش را از جمله نافع خدمت‌کار عبدالله بن عمر را فراخوندم پس فرمود: بنویس این وصیت یعقوب به فرزندانش است: ای فرزندان من خدا شما را به آئین پاک برگزید از آن پیروی کنید و تا زمان جان دادن جز تسلیم رضای خدا نباشید…[۷] و محمد بن علی به جعفر بن محمد وصیت کرده و دستور داد وی را در بُردی که در آن نماز جمعه گزارده کفن کرده و عمامه اش بر سر گذارد. امام صادق (علیه‌السلام) می فرماید: پس از آنکه گواهان رفتند من به پدرم عرض کردم چه چیزی بود که بر آن گواه گرفتی. فرمود: خوش نداشتم که مغلوب گردی و بگویند به او وصیت نکرد پس خواستم برایت حجت باشد.[۸]

باز کلینی به روایت صفوان جمال از امام صادق (علیه‌السلام) روایت کرده که منصور بن حازم به آن حضرت گفت: پدر و مادرم به فدایت، جان ها، صبح و شام در گذرند اگر چنین شد چه کسی پس از تو امام است؟ فرمود: در آن صورت این شخص امامتان خواهد بود و با دست بر شانه راست ابوالحسن زد (لقب امام کاظم (علیه‌السلام) ) که گمان کنم در آن روز پنج ساله بود در حالی که عبدالله فرزند دیگر امام صادق (علیه‌السلام) هم با ما نشسته بود.[۹]

دلیل سوم بر حقانیت شیعه اثنی عشری این است که زید بن علی که زیدیه خود را منسوب به او می دانند و وی را امام خود می دانند دعوی امامت نداشت. چنانچه در برخی از روایات چنین نیتی که زید ادعای امامت داشته و هنگام قیام مردم را به امامت خود فراخوانده، صریحا انکار شده است. در این زمینه امام رضا (علیه‌السلام) درجواب مأمون که به مدح امام از زید اعتراض کرده بود فرمود: زید چیزی را که حق وی نبود مدعی نشد. او پرهیزکارتر از این بود که چنین ادعایی کند. وی مردم را به رضایت آل محمد (صلی‌الله علیه و آله) فراخواند، و افزود: سوگند به خدا که زید از مخاطبان این آیه است که می فرماید: «وَ جاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ هُوَ اجْتَباکُم‏…[۱۰]»؛ «و در راه خدا چنان که حق جهاد [در راه‏] اوست جهاد کنید، اوست که شما را [براى خود] برگزیده‏».[۱۱]

هم چنین در مورد اسماعیل فرزند امام جعفر صادق (علیه‌السلام) باید گفت: با اینکه اسماعیلیه خود را منسوب به ایشان می دانند و برخی از گروه های اسماعیلیه او را امام خود می دانند این در صورتی است که اسماعیل در سال ۱۴۵ق در حالی که هنوز امام صادق (علیه‌السلام) حیات داشتند، وفات یافت و امام صادق (علیه‌السلام) در مراسم تشییع جنازه فرزندش اسماعیل خیلی گریه کردند و چندین بار دستور دادند تا جنازه را زمین بگذارند و روی جنازه را باز کرد تا مردم ببینند که اسماعیل از دنیا رفته است.[۱۲]

اسماعیلیه که معتقدند اسماعیل چون فرزند بزرگ امام صادق (علیه‌السلام) بود باید امام باشد که شیخ مفید در نقد این ادعا می گوید: این ادعا اگر هم پذیرفته شده باشد در جایی است که فرزند بزرگ امام پس از در گذشت امام زنده باشد. ولی اسماعیل قبل از در گذشت پدر از دنیا رفت و جنازه او در انظار همگان تشییع و تدفین شد.[۱۳]

بنابراین با توجه به اینکه احادیث وروایات فراوان هم بر تعداد ائمه و هم به نام و نشان و هم اینکه آخرین امام چه کسی و نیز اخباری که از امام قبلی برای امامت امام بعد از خود وارد شده و نیز به دلیل آنکه هیچ دلیلی بر ادعای امامت زید نداریم و رحلت اسماعیل قبل از امام جعفر صادق (علیه‌السلام) واقع شده است و ادله فراوان دیگر که از حوصله این مختصر خارج است می توان به این نتیجه رسید که شیعه اثنی عشری تنها مکتبی است که مظهر اسلام راستین می باشد.

پی نوشت:

[۱]. شهرستانی، عبدالکریم، الملل و النحل، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۶۹.

[۲]. ربانی گلپایگانی، علی، فرق و مذاهب کلامی، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، ۱۳۸۳ش، ص۶۱.

[۳]. اربلی، علی بن عیسی، ابوالفتح، کشف الغمه فی معرفه الائمه، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۰۵ق، ج۳، ص۳۱۲.

[۴]. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، بیروت، موسسه اعلمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۵۴.

[۵]. خزاز قمی رازی، کفایه الأثر، قم، انتشارات خیام، ۱۴۰۱ق، ص۱۷ـ۱۸؛ عاملی، زین الدین، الصراط المستقیم، مکتبه المرتضویه، بی تا، ج۲، ص۱۴۵.

[۶]. ابن بابویه قمی، الامامه و التبصره، قم، مدرسه امام مهدی(عج)، بی تا، ص۱۱۰.

[۷]. بقره / ۱۳۲.

[۸]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، انتشارات آخوندی، ۱۳۸۸ق، ج۱، ص۳۰۷.

[۹]. همان، ص۳۰۹.

[۱۰] . حج/۷۸.

[۱۱]. شیخ صدوق، عیون اخبارالرضا، ترجمه نجفی اصفهانی، قم، انتشارات پیام علمدار، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۲۲۶.

[۱۲]. شیخ مفید، الارشاد، قم، مؤسسه آل البیت، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۰۹.

[۱۳]. شیخ مفید، الفصول المختاره، بیروت، دارالمفید، ۱۴۱۴ق، ص۳۰۸.

خبرنگار واشنگتن‌پست در سن‌دیگو بامداد دوشنبه به وقت محلی به نقل از مقامات نیروی دریایی آمریکا اعلام کرد که تعداد مجروحان حادثه آتش‌سوزی در ناو آبی-خاکی «یواس‌اس بونهوم ریچارد» به 57 نفر رسیده است.

مقامات نیروی دریایی آمریکا به رسانه‌های این کشور اعلام کرده‌اند که مجروحان حادثه اغلب به دلیل استنشاق دود و گرمازدگی ناشی از شدت آتش‌‌سوزی به بیمارستان منتقل شده و به دلیل جدی نبودن جراحات از بیمارستان ترخیص شده‌اند. به گفته آنها در حال حاضر 5 نفر از مجروحان همچنان بستری هستند.

صبح دیروز یکشنبه (به وقت محلی) نیروی دریایی آمریکا از بروز حادثه در ناو آبی‌-خاکی «یواس‌اس بونهوم ریچارد» که در نزدیکی سواحل پایگاه دریایی سن‌دیگو لنگر انداخته بود، خبر دادند.

حادثه آتش سوزی در این ناو جنگی آمریکایی که حوالی ساعت 9:15 صبح به وقت محلی رخ داد، موجب شد تا 2 کشتی جنگی دیگر مجبور ترک پایگاه دریایی سن‌دیگو شوند.

با وجود گذشت بیش از 24 ساعت از زمان وقوع حادثه، آتش‌سوزی هنوز مهار نشده و ناو بونهوم ریچارد هنوز در حال سوختن است. نیروی دریایی آمریکا هنوز علت دقیقی را برای این حادثه اعلام نکرده است.

بنابر اعلام منابع آگاه در نیروی دریایی آمریکا، آتش‌سوزی در ناو بونهوم ریچارد ممکن است تا چند روز آینده نیز ادامه پیدا کند

وزارت خارجه تشکیلات خودگردان فلسطین با صدور بیانیه‌ای از تمام کشورها و سازمان‌های بین‌المللی که در کنار ملت فلسطین و احقاق حقوق آن ایستاده‌اند، قدردانی کرد.

بر اساس گزارش وبگاه النشره، وزارت خارجه فلسطین خطاب به این طرف‌ها اعلام کرد، مخالفت آنها با طرح رژیم صهیونیستی برای اشغال اراضی کرانه باختری باعث امیدواری است و موضع آنها باعث می‌شود دیگران نیز در برابر جنایات رژیم اسرائیل و «اشغالگری استعماری» بایستند.

در ادامه این بیانیه آمده: پس از گذشت بیش از نیم قرن از اشغالگری و استعمار، باید با یکدیگر برای پایان دادن به این پروژه استعماری کار کنیم، پروژه‌ای که در راستای الحاق کار می‌کند تا بقای خود را حفظ کند. ادامه اشغالگری اسرائیل «قضا و قدر» نیست. با شجاعت ، اراده و کار مشترک می‌توان با این دستورکارهای خصمانه مقابله کرد.

وزارت خارجه فلسطین سپس خواستار ادامه اعمال فشار بر رژیم صهیونیستی برای جلوگیری از اجرای طرح مذکور و نیز محاکمه سران این رژیم شد.

رژیم صهیونیستی قصد داشت در ابتدای ژوئیه طرح اشغال کرانه باختری را اجرا کند اما به دلایلی از جمله عدم همراهی آمریکا در برهه فعلی از انجام آن منصرف شد. در تازه‌ترین خبرها آمده آمریکا اجرای این طرح را به کسب موافقت ائتلاف «آبی-سفید» مشروط کرده است.

رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (یکشنبه) در ارتباط تصویری با نمایندگان ملت در مجلس شورای اسلامی، مجلس یازدهم را «مظهر امید و انتظار مردم» خواندند و با استناد به «بنیه قوی و ظرفیت‌های مادی کشور» و «توانایی‌هایی معنوی و ایمانی ملت» تأکید کردند: اطمینان داریم همه مشکلات موجود قابل حل است و مجلس باید با اولویت‌بندی مسائل، پرهیز از حاشیه‌سازی و نیز کار مخلصانه برای مردم در روند حل مشکلات، تأثیر محسوس بگذارد.

 


همچنین ایشان با ابراز تأسف عمیق از اوج‌گیری مجدد کرونا، همه را به رعایت کامل دستورالعمل های بهداشتی فراخواندند و افزودند: مردم با گسترش نهضت تعاون به نیازمندان بار دیگر کشور را از طراوت کمک به قشرهای ضعیف وخانواده‌های نیازمند سرشار کنند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای حضور درصد قابل قبولی از مردم در انتخابات مجلس را با وجود شرایط سخت اقتصادی و تبلیغات مأیوس‌کننده دشمنان نشان‌دهنده امیدواری و انتظار ملت برای حل مشکلات خواندند و به نمایندگان مجلس توصیه کردند: قدر این موقعیت مهم را بدانید.

ایشان مجلس یازدهم را از قوی‌ترین و انقلابی‌ترین مجالس پس از انقلاب خواندند و افزودند: حضور «جوانان پرانگیزه، پر ایمان، پر توان، تحصیل‌کرده و کارآمد» در کنار شماری از مدیران انقلابی و دارای سوابق اجرایی، و نیز شماری از پیشکسوتان دارای سوابق نمایندگی، مجلس یازدهم را به مجلسی بسیار خوب و امیدبخش تبدیل کرده است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با ابراز خرسندی از حساسیت نشان دادن مجلس یازدهم به مسائل انقلاب و سرعت عمل نمایندگان در تشکیل هیئت رئیسه و کمیسیون‌ها افزودند: مهلت چهار ساله نمایندگی، فرصت خوبی برای ریل‌گذاری حرکت عمومی کشور و تأثیرگذاری فراوان در روند حل مسائل و پیشرفت و آینده ایران است.

رهبر انقلاب اسلامی در بخش دیگری از سخنانشان مشکلات فراوان اقتصادی کشور را به «بیماری» تشبیه و در عین حال تأکید کردند: به علت بنیه قوی و قدرت دفاعی، کشور بدون تردید توان غلبه بر این بیماری را دارد، همان‌گونه که دشمنان نیز امروز اذعان می‌کنند که با وجود سخت‌ترین تحریم‌ها و فشارهای همه‌جانبه نتوانسته‌اند به اهداف ضد ایرانی خود دست یابند.

ایشان «تورم، کاهش ارزش پول ملی، گرانی‌های بی‌منطق، مشکلات بنگاه‌های تولیدی و مشکلات ناشی از تحریم‌ها» را از جمله مسائلی خواندند که سختی معیشت را بویژه برای طبقات پایین و متوسط به همراه آورده است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در تشریح برخی ظرفیت‌های کشور افزودند: ایجاد هزاران شرکت دانش‌بنیان، اجرای صدها طرح زیربنایی، بهره‌برداری مستمر از طرح‌های جدید، پیشرفت‌های حیرت‌انگیز در صنایع نظامی و موفقیت‌های تحسین‌برانگیز در مسائل فضایی نتایج استفاده از بخشی از ظرفیت‌های بسیار قوی وگسترده در کشور است.

رهبر انقلاب ظرفیت‌های معنوی ملت را که در ایمان مذهبی و انقلابی مردم ریشه دارد، مکمل ظرفیت‌های فراوان طبیعی، جغرافیایی و تاریخی برشمردند و افزودند: باید ظرفیت‌های معنوی را به عنوان عاملی بسیار مهم، مورد توجه و استفاده قرار داد.

ایشان «حضور بهنگام و فداکارانه مردم در مقابله با موج اول کرونا»، «خدمات بسیار با ارزش ملت در نهضت کمک مؤمنانه به خانواده‌های ضعیف» و «حضور با شکوه و خیره‌کننده مردم در بدرقه سردار سلیمانی» را نمونه‌هایی از ظرفیت معنوی عمیق ملت ایران دانستند و افزودند: مردم در تجلیل از «مظهر اقتدار ملی و جهادی» ایرانیان یعنی شهید سلیمانی نشان دادند که به مبارزه و مقاومت در مقابل استکبار ایمان دارند و برای قهرمان ملی خود بالاترین ارزش‌ها را قائل هستند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با یادآوری حضور تعیین‌کننده مردم در مقابله با غائله‌هایی نظیر حوادث سال‌های ۷۸ و ۸۸ افزودند: ملت در مقابله با هر حرکت ضدنظام، دشمن را مأیوس می‌کند و آیا توانایی و ظرفیتی بالاتر از این برای یک کشور قابل تصور است؟

رهبر انقلاب در نوعی جمع‌بندی از این بخش از سخنانشان، بخشی از مشکلات موجود را نیز ناشی از بی‌توجهی و کم‌توجهی مسئولان در طول سال‌های مختلف خواندند و افزودند: اگر تفکر خوداتکایی و اعتماد به نفس ملی بویژه در جوانان همچنان رو به گسترش باشد و از بنیه قوی کشور استفاده شود و امیدهای واهی به بیرون مرزها و شرطی کردن اقتصاد کشور تضعیف شود، من اطمینان کامل دارم که مشکلات اقتصادی قابل حل است.

رهبر انقلاب اسلامی سپس توصیه هایی را خطاب به نمایندگان مجلس یازدهم بیان کردند.

«نیت الهی و خالص»، «کار برای مردم» و «پرهیز از جو زدگی» اولین توصیه حضرت آیت الله خامنه ای به نمایندگان مجلس بود.

توصیه دیگر رهبر انقلاب مربوط به «سوگند نمایندگان» بود که گفتند: سوگندی که نمایندگان در آغاز به کار مجلس ادا می کنند، یک سوگند شرعی است و بر اساس آن باید به صورت جدی پاسدار حریم اسلام و نگهبان دستاوردهای انقلاب اسلامی باشند.

حضرت آیت الله خامنه ای در سومین توصیه، «توجه به مسائل کلیدی و اصلی کشور و پرهیز از دچار شدن به حاشیه‌ها و اولویت دادن به مسائل فرعی» را مورد تأکید قرار دادند و افزودند: در شرایط کنونی، در موضوع اقتصاد، مسائل اصلی کشور عبارتند از «تولید، اشتغال، مهار تورم، مدیریت نظام پولی و مالی، و عدم وابستگی اقتصاد کشور به نفت».

ایشان در زمینه مسائل اجتماعی هم تأکید کردند: موضوع «مسکن» به عنوان یک مسئله بسیار مهم و کلیدی، مسئله «ازدواج جوانان و راههای تسهیل آن»، مسئله «فرزندآوری و جلوگیری از حرکت کشور به سمت پیری جمعیت» و مسئله «مدیریت فضای مجازی در کوتاه مدت و میان مدت» از دیگر مسائل اصلی کشور هستند.

رهبر انقلاب اسلامی توصیه چهارم خود به نمایندگان مجلس یازدهم را به «تعامل و هم افزایی قوا» اختصاص دادند و گفتند: نقشه کلی تعامل قوا، از جانب دستگاه اجرایی و قوه قضاییه به اینگونه است که آنها باید مصوبات مجلس را به صورت دقیق و کامل اجرا کنند و هیچگونه تعللی در این زمینه جایز نیست.

حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: این تعامل از جانب مجلس نیز باید به اینگونه باشد که در مصوبات، ظرفیت ها و واقعیت های کشور در نظر گرفته شود.

ایشان در موضوع تعامل قوا خطاب به نمایندگان مجلس تأکید کردند: روابط مجلس با دولتمردان باید مطابق قانون و شرع باشد، یعنی سؤال و تفحص به عنوان حق مجلس وجود داشته باشد اما توهین و دشنام و نسبتِ بدون علم به دولتمردان به هیچ وجه جایز نیست و برخی از این نسبت‌ها حرام شرعی است.

رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: حضور وزرا در یک ماه اول آغاز به کار مجلس و ارائه گزارش از شرایط کشور، کار بسیار خوبی بود اما نباید به وزرا توهین و یا تهمتی زده شود.

حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: از برخوردهای احساسی و غیرمنطقی پرهیز شود و بیان دیدگاه و نظر مخالف متین، خردمندانه، قوی و قابل توجیه باشد.

ایشان درباره همکاری مجلس با قوای دیگر گفتند: مردم از مجلس و دو قوه دیگر انتظار بیان حق و پیگیری آن رادارند و به شدت با مجادله و گریبان گیری و تشنج میان قوا مخالف هستند و همه بدانند فضای منازعه در رئوس دستگاهها برای افکار عمومی زیان بخش و ناراحت کننده است.

رهبر انقلاب اسلامی، اتحاد و انسجام داخلی و یک صدایی در برابر جبهه گسترده دشمن را تکلیف همه مسئولان و قوا برشمردند و افزودند: امروز جبهه دشمن که خبیث ترین و قبیح ترین آن امریکا است، تمام توان سیاسی، اقتصادی و تبلیغاتی خود را برای به زانو درآوردن ملت قوی ایران به کار گرفته است و در چنین شرایطی حتی با وجود اختلاف سلیقه و نظر در داخل، در مقابل دشمن یاوه‌گو باید دست به دست هم بدهیم و یک سخن گفته شود.
حضرت آیت الله خامنه ای نقش نظارتی مجلس را بسیار مهم و حیاتی دانستند و خاطرنشان کردند: این نقش باید با متانت، خردمندانه و بدون حاشیه ایفا شود.

ایشان همچنین با اشاره به سال آخر دولت گفتند: سال آخر دولتها معمولاً سال حساسی است و باید مراقبت شود که پیگیری امور به هیچ وجه سست نشود و بر همین اساس اعتقاد راسخ دارم که دولت ها باید تا روز آخر وظایف خود را انجام دهند و بعد از پایان دوره قانونی خود، امانت را با ارائه صورت وضعیت، به دولت بعدی تحویل دهند.

رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: در شرایط حساس سال آخر دولت و همچنین سال اول مجلس، باید دو قوه فضا را به گونه ای مدیریت کنند که به کار مهم کشور لطمه نخورد.

حضرت آیت الله خامنه ای همچنین مرکز پژوهش های مجلس و مرکز نظارت بر رفتار نمایندگان را دو مرکز بسیار مهم برشمردند و بر لزوم استفاده مطلوب از دیدگاههای کارشناسی مرکز پژوهش ها تأکید کردند.

رهبر انقلاب اسلامی در بخش پایانی سخنانشان، گسترش مجدد بیماری کرونا و جان‌باختن روزانه تعداد زیادی از مبتلایان را حقیقتاً غم‌انگیز خواندند و با تجلیل چندین باره از خدمات درخشان و فداکاری‌های کادرهای درمانی که بعضی از آنها نیز در راه خدمت به مردم به بیماری مبتلا شدند و یا جان باختند، گفتند: با وجود این خدمات، بعضی افراد حتی کار ساده‌ای مثل ماسک زدن را انجام نمی‌دهند که من واقعاً از آن پرستاری که فداکارانه در حال ارائه خدمت است خجالت می‌کشم.

حضرت آیت الله خامنه‌ای با اشاره به واقعیت تلخ دور شدن کشور از موفقیت اولیه در مقابله با کرونا، خطاب به همه دستگاهها، گروههای خدمت‌رسان و آحاد مردم تأکید کردند: همه نقش خود را به بهترین وجه ایفا کنند تا در کوتاه‌مدت زنجیره سرایت را قطع کنیم و کشور را به ساحل نجات برسانیم.

ایشان مشارکت گسترده مردم در نهضت خدمت مؤمنانه در آستانه ماه رمضان را بسیار با ارزش و گره‌گشا از زندگی قشرهای ضعیف دانستند و افزودند: این نهضت تعاون و احسان باید رشد و توسعه پیدا کند و هر کس به هر شکل که می‌تواند کمک و مراقبت کند که کسی از نیازمندان از قلم نیفتد.

رهبر انقلاب اسلامی در پایان همگان بویژه جوانان را به دعا و توسل عمومی به درگاه خداوند متعال برای دفع بلا فراخواندند.

پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، آقای قالیباف رئیس مجلس در گزارشی از رویکردها، اقدامات و برنامه‌های مجلس، هدف اصلی نمایندگان را حل مسائل مردم و تبدیل مجلس به یک نهاد چابک و انقلابی بیان کرد و گفت: «اصلاح ساختار بودجه ریزی»، «نوسازی نظام مالیاتی»، «حمایت از قشرهای ضعیف»، «رفع موانع جهش تولید» و «تحول در حوزه تجارت خارجی» از جمله‌ محورهای بسته تحولی مجلس یازدهم برای اقتصاد است.

آقای قالیباف «ساماندهی امور نمایندگان و صیانت از آنان»، «شفافیت در فرایندهای قانون‌گذاری» و «توجه ویژه به نظارت در کنار تقنین» را نیز از دیگر برنامه‌های مجلس برشمرد.

رئیس مجلس همچنین با بیان اینکه پرداختن به هرگونه حاشیه‌ای که مجلس را از حل مسائل مردم دور کند خطا است، بر ضرورت همکاری با سایر قوا تأکید کرد.

بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)

الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

 خدا را شاکر هستیم که این توفیق را به ملّت ایران داد که در موعد مقرّر و معیّن بتوانند مجلس شورای اسلامی را تشکیل بدهند و نمایندگان منتخب خودشان را به این مجمع مهم و تأثیرگذار ملّی بفرستند، و خدا را شاکر هستیم از اینکه امروز به بنده توفیق داد که بتوانیم با توجّه به شرایط جاری کشور، شرایط بیماری و محدودیّتهای موجود، این دیدار را با شما داشته باشیم و عرایضی را عرض بکنیم. از جناب آقای دکتر قالیباف، رئیس محترم مجلس هم تشکّر میکنیم؛ مطالب بسیار خوب و البتّه مهمّی بیان کردند. از خدا میخواهیم که به شما همه -به رئیس و هیئت‌رئیسه و آحاد نمایندگان محترم- این توفیق را بدهد که بتوانید این مطالب مهم و اساسی را ان‌شاءالله از مجاریِ درستِ قانونیِ خودش دنبال کنید و به نتیجه برسانید.

 بنده اوّلاً یک جمله‌ای راجع به خود این مجلس شما عرض میکنم، بعد یک چند کلمه‌ای درباره‌ی شرایطِ کلّیِ کشور عرایضی را به شما تقدیم میکنم، بعد از آن هم توصیه‌هایی دارم، عرایضی دارم به شما نمایندگان، آنها را خواهم شمرد و عرض میکنم، در آخر هم اگر وقتی باقی بود، راجع به این مسئله‌ی بیماری جاری کشور  -این کرونا- چند جمله‌ای مجدّداً عرض خواهم کرد.

 امّا در مورد اوّل که مربوط به مجلس شما است، یک نکته‌ی مهم این است که این مجلس -مجلس یازدهم- مجلس امید و انتظار مردم است، نقطه‌ی امید مردم و مظهر امید مردم است؛ چرا؟ چون مردم در شرایط سخت اقتصادی پای صندوقها آمدند و به شما نمایندگان محترم رأی دادند؛ در شرایط سخت اقتصادی. علاوه‌ی بر این، امواج تبلیغات گوناگون از اطراف از سوی دشمنان خارجی، بعضاً هم عدّه‌ی قلیلی در داخل [بود]، حرفهایی زده میشد، تبلیغاتی میشد که مأیوس‌کننده بود، ناامیدکننده بود و به طور طبیعی بایستی مردم را از آمدن به عرصه‌ی انتخابات مانع میشد. با همه‌ی این شرایط، مردم با یک درصد قابل قبولی -که باز در دنیا جزو درصدهای خوب است- پای صندوقها آمدند و نمایندگان خودشان را انتخاب کردند و به شماها رأی دادند؛ چرا؟ چون امیدوار بودند. علی‌رغم همه‌ی این عواملی که دست ‌به دست هم داده بود تا مردم را از صندوق و از مجلس و از انتخابات مأیوس کند و ناامید کند، مردم آمدند و امیدوارانه به تشکیل مجلس شورای اسلامی رأی دادند و شماها را انتخاب کردند. پس این مجلس مظهر امید مردم است، مظهر انتظار مردم است؛ این بسیار نکته‌ی مهمّی است.

 خوشبختانه مجلسِ تشکیل‌شده یکی از قوی‌ترین و انقلابی‌ترین مجالس دوران انقلاب هم هست. بحمدالله سرشار است از نیروهای پُر‌انگیزه و پُر‌ایمان،‌ نیروهای پُر‌توان، نیروهای جوان. هم جوانان تحصیل‌کرده و انقلابی در بین شماها زیاد هستند -جوانان کاربلد، نه دور از مسائل اجرائی؛ در بین مجموعه‌ی شما جوانانی هستند که هم پُر‌انگیزه هستند، پُر‌توانند، هم کاربلدند- هم مدیران انقلابی دوره‌های گذشته؛ تعدادی از مدیرانی که کار اجرائی کرده‌اند، اجرا را می‌شناسند، عرصه‌ی عمل را کاملاً می‌شناسند، در بین شماها جمعی از اینها هستند که وجودشان مغتنم است؛ و هم بالاخره سابقه‌داران در قوّه‌ی مقنّنه؛ [یعنی] عدّه‌ای که قبلاً در مجلس بودند و شیوه‌های کار مجلس را می‌شناسند. مجموعه‌ی این سه گروه -آن جوانان، و آن مدیران، و این پیشکسوتان و سابقه‌داران- مجموعه‌ی بسیار خوب و کارآمد و به‌دردبخوری را بحمدالله در این مجلس به وجود آورده. بنابر‌این، مجلس، مجلس بسیار خوبی است. خوشبختانه به مسائل انقلاب هم این مجلس حسّاس است. در همین یک ماه و اندی که گذشته، انسان احساس میکند به مسائل انقلاب حسّاسند. سرعت عمل هم به خرج دادید؛ هم در تشکیل هیئت‌رئیسه، هم در تشکیل کمیسیون‌های تخصّصی و تعیین رؤسای این کمیسیون‌ها، و بحمدالله کار را زود پیش بردید و اینها همه‌ در خور تحسین است.

 خب! چهار سال شما در پیشِ رو دارید؛ چهار سال زمان کمی نیست، زمان زیادی است. بله؛ شما مجری نیستید، امّا ریل‌گذار اجرا هستید، میتوانید تأثیرات بسیار زیادی در مسائل کشور و پیشرفت کشور و آینده‌ی کشور بگذارید، آن‌ هم در چهار سال؛ چهار سال زمان کمی نیست. وظایف سنگینی بر دوش شما عزیزانی است که امروز مخاطب این حقیر هستید که بعد در بخش بعدی، آن چیزهایی که به ذهنم میرسد به عنوان توصیه، عرض خواهم کرد. این، آن مطلبی که مربوط به این مجلس بود.

 امّا در مورد وضعیّت عمومی کشور، خب در کشور مشکلاتی هست که از دید شماها پنهان نیست؛ مشکلات اقتصادی. حالا بحث فرهنگ بحث جداگانه‌ای است که به یک باب واسع دیگری احتیاج دارد؛ من امروز بیشتر روی مسائل اقتصادی تکیه میکنم. مشکلات فراوانی در کشور از لحاظ اقتصادی هست، ولی بنیه‌ی کشور قوی است؛ این خیلی مهم است. بله؛ بیماری هست، امّا بنیه‌ی بیمار قوی است و قدرت دفاعی او زیاد است و توان غلبه‌ی بر بیماری در او وجود دارد. اگر شما کشور را به جسم یک انسان تشبیه بکنید، این مشکلات، همان ‌طور که عرض کردم، به منزله‌ی بیماری است، منتها خطر بیماری نسبت به همه یکسان نیست. خب حالا کرونا در کشور هست، امّا خطر کرونا نسبت به همه یک جور نیست. کسی پیر باشد،‌ ناتوان باشد، توانایی تقویت جسمانی نداشته باشد، دارای بیماری‌های زمینه‌ای باشد، بیماری برای او خطرناک است، خطرآفرین است، پزشک هم وقتی با یک چنین بیماری مواجه میشود خیلی امیدوار نیست؛ لکن اگر چنانچه این بیمار جوان باشد، توانایی جسمی داشته باشد و بیماری‌های زمینه‌ای نداشته باشد، فرضاً ورزشکار و از لحاظ جسمی قدرتمند باشد، این بیماری در او هست، لکن خطر در مورد او زیاد نیست و وقتی طبیب هم با یک چنین بیماری مواجه میشود، با امید بیشتری به سراغ این بیمار میرود. بله؛ کشور بیماری‌هایی دارد، لکن این بیماری‌ها مواجه است با یک توانایی‌هایی که حالا اشاره خواهم کرد.

 مشکلات اقتصادی که از آن تعبیر کردیم به بیماری، خب عمده‌ترینش تورّم است، کاهش ارزش پول ملّی است، گرانی‌های بی‌منطق است، مشکلات بنگاه‌های تولیدی است، وجود تحریمهای خارجی است -که نقش این تحریمها را نباید نادیده گرفت- و نتیجه‌ی اینها هم سختیِ معیشتِ طبقاتِ پایین و متوسّط است. این بیماری‌ها هست، لکن بنیه‌ی کشور قوی است. چرا میگوییم بنیه‌ی کشور قوی است؟ به خاطر ظرفیّتهای گسترده‌ای که در کشور وجود دارد، که آقای قالیباف به بعضی از این ظرفیّتها اشاره کردند. بعضی از این ظرفیّتها طبیعی است، بعضی انسانی است. لذا می‌بینید به خاطر همین ظرفیّتها است که در دوران سخت‌ترین تحریمها و فشارهای همه‌جانبه‌ای که علیه کشور در زمینه‌ی اقتصاد به وجود می‌آید، کشور توانسته چند هزار شرکت دانش‌بنیان به وجود بیاورد، صدها طرح زیربنایی ایجاد کند، در همین دوران تحریم و با وجودِ کاهشِ درآمدِ نفت، کار بزرگی مثل ایجادِ پالایشگاهِ ستاره‌ی خلیج فارس را انجام بدهد؛ یک حرکت به این بزرگی، و کارهای فراوان که در زمینه‌ی مسائل نیرو، آب و برق انجام گرفته؛ افتتاحهای فراوانی دارد انجام میگیرد که شما می‌بینید اینها را؛ اینها واقعی است، اینها وجود دارد، دارد کار انجام میگیرد. در زمینه‌ی صنایع نظامی، کارهای حیرت‌انگیز انجام میگیرد، در زمینه‌ی مسائل فضائی [هم] همین ‌جور. دشمنان ما، مخالفین ما، همان کسانی که این تحریمها را تحمیل کرده‌اند و امیدوار بودند که ایران را به خاطر این تحریمها به زانو دربیاورند، همانها دارند اقرار میکنند، اعتراف میکنند که نتوانسته‌اند و کشور سر پای خودش ایستاده؛ این نشان‌دهنده‌ی این است که بنیه‌ی‌ کشور خیلی قوی است.

 این چیزهایی که ما عرض کردیم، بخشی از ظرفیّتهای کشور است. حالا فرض بفرمایید ظرفیّتهای مادّی مثل معادن، جنگلها، موقعیّت جغرافیایی، تنوّع اقلیمی، تا برسیم به مسئله‌ی تاریخ و هویّت ملّی و امثال اینها. اینها همه ظرفیّتهای بسیار مهم و اساسی است که در کشور ما بعضی از این ظرفیّتها اختصاصی است؛ یعنی هیچ کشور دیگری از آنها برخوردار نیست، ما برخورداریم بحمدالله. اینها ظرفیّتهای مادّی است، لکن در کنار اینها ظرفیّتهای معنوی [هم] هست. من اصرار دارم که به این ظرفیّتهای معنوی توجّه کنیم، از اینها استمداد کنیم، این ظرفیّتها را -آنهایی که نیاز به فعلیّت دارد- به فعلیّت برسانیم. این ظرفیّتهای معنویِ کشورِ ما، غالباً یا تقریباً همه، ریشه در ایمان مذهبی و ایمان انقلابی دارد؛ یعنی ایمان مذهبی و انقلابی مردم زیاد است، ظرفیّتی به وجود می‌آورد، توانایی‌هایی را در کشور به وجود می‌آورد که از این توانایی‌ها میشود استفاده کرد. در طول انقلاب -از اوّل انقلاب تا دوران جنگ تحمیلی تا امروز-  نمونه‌هایش را دیده‌ایم. تازه‌ترین نمونه‌ی این ظرفیّتهای مهمّ ملّی و مبتنی بر ایمان انقلابی و مذهبی، همین حضور به‌هنگام و فداکارانه‌ی ملّت در موج اوّل بیماری کرونا است. این شوخی بود؟ مجموعه‌های درمانی، مبارزان صف مقدّم بودند؛ پشت سر اینها آحاد عظیمی از مردم، جوانها، در جاهای مختلف و به شکلهای گوناگون وارد میدان شدند و خدمت کردند و کار کردند و کار اینها آن روز مؤثّر بود در کاهش آلام ملّت ایران در مقابل این بیماری خطرناک. یا در نهضت کمک مؤمنانه؛ از مردم خواسته شد که وارد عرصه‌ی کمک به آحاد ضعیف جامعه بشوند. البتّه اگر ما هم نمیگفتیم، خود مردم وارد شده بودند؛ قبل از گفتن ما هم وارد شده بودند، بعد هم به شکل فراگیر در همه‌ی کشور، شما دیدید چه کارهای بزرگی انجام گرفت، چه خدمات باارزشی به خانواده‌های ضعیف شد که در آستانه‌ی ماه مبارک رمضان، این حرکت عمومی مردم انجام گرفت. اینها ظرفیّتهای معنوی کشور است، اینها چیزهای مهمّی است. نمونه‌ی دیگر این ظرفیّت معنوی، اندکی قبل از همین حوادث، مربوط به حرکت خیره‌کننده‌ی مردم در بدرقه‌ی شهید سلیمانی است. شما دیدید ملّت ایران چه کردند؛ چه کردند در تهران، چه کردند در شهرستان‌های مختلف، مردم چگونه با این قضیّه‌ی مهم -شهادت یک سردار برجسته- مواجه شدند. خطا است اگر ما خیال کنیم این فقط یک حرکت عاطفی محض بود؛ بله؛ عواطف هم تأثیر داشت، لکن این حرکت خیلی فراتر از یک حرکت عاطفی محض بود؛ این، ایمان به جهاد مردم را نشان میداد. مردم نشان دادند که به جهاد در میدان مقاومت معتقدند، به مبارزه معتقدند، به مقاومت در مقابل استکبار معتقدند. مردم نشان دادند که به کسی که مظهر اقتدار ملّی و اقتدار جهادی ایران است احترام میگذارند. شهید سلیمانی مظهر این اقتدار بود، در کلّ منطقه اقتدار ملّی ایران را به رخ دشمنان کشور و دشمنان انقلاب میکشید، مظهر این روحیه‌ی اقتدار ملّی بود، مردم به این احترام گذاشتند. این مسئله، مسئله‌ی خیلی مهمّی است؛ یک چنین ظرفیّتی خیلی باارزش است؛ نشان داد که مردم برای قهرمان ملّی خودشان چه اهمّیّتی قائلند؛ مُشتی بود به دهان آن کسانی که درباره‌ی این چهره‌ی درخشان یاوه‌گویی میکنند، حرفهای متناسب خودشان را میزنند، مثل مسئولین آمریکا و امثال اینها در سطح دنیا. نمونه‌های فراوان دیگری هم از این ظرفیّت معنوی و حضور معنوی و آمادگی ملّت ایران وجود دارد که همه‌ی اینها ریشه در ایمان اسلامی و ایمان انقلابی دارد؛ اینها را نمیشود منکر شد؛ اگر کسی منکر بشود، مثل این است که منکر آفتاب در وسط روز شده باشد. شما ببینید در طول این سالها هر جایی که نظام مشکل پیدا کرد، مردم وارد میدان شدند؛ آنجایی که کسانی با تحریک دشمنان -چه در سال ۷۸، چه در سال ۸۸ چه در سالهای بعد- یک حرکتی انجام دادند که برای نظام مضر بود، آن که توانست بیاید وسط میدان و دشمن را مأیوس کند مردم بودند. ظرفیّت از این بالاتر؟ بنیه‌ی قوی از این بهتر؟ این بنیه‌ی قویِ ملّت ایران است. پس بنابر‌این، این واقعیّتها را که انسان میبیند، میفهمد که بنیه‌ی کشور در مقابل این حوادث گوناگون قوی است.

 مشکلات ما هم حقیقتاً ناشی از این است که خودمان کم‌توجّهی کردیم: ظَهَرَ الفَسادُ فِی البَرِّ وَ البَحرِ بِما کَسَبَت اَیدِی النّاس؛(۲) خود ما یک جاهایی بی‌توجّهی کردیم، کم‌توجّهی کردیم. مثلاً فرض کنید به تولید اهمّیّت ندادیم، به سرمایه‌گذاری اهمّیّت ندادیم، ناگهان مواجه شدیم با شکست کارخانه‌جات مِن باب مثال، یا فرض کنید که مشکلات تولید در کشور. خب وقتی انسان کار نکند، نتیجه‌ی کار نکردن مشهود است. آنجاهایی که خود ما مسئولین بی‌توجّهی کردیم، کم‌توجّهی کردیم -در طول سالهای مختلف البتّه- نتایجش این خواهد بود. اگر چنانچه این تفکّر و روحیه‌ی خوداتّکائی و اعتمادبه‌نفْس ملّی -که امروز خوشبختانه عمومیّت پیدا کرده و بخصوص در بین قشر جوان تحصیل‌کرده‌ی با عزم و اراده رشد پیدا کرده- و این اعتماد به نیروی داخلی در اقتصاد به همین شکل پیش برود و امیدهای واهی‌ای که گاهی انسان مشاهده میکند به بیرون از مرزها وجود دارد و اقتصاد کشور را شرطی میکند نسبت به تصمیم‌گیری بیگانگان، اگر چنانچه وجود نداشته باشد یا ضعیف بشود و اعتماد ملّی افزایش پیدا کند، به نظر بنده همه‌ی این مشکلاتی که امروز در اقتصاد وجود دارد قابل رفع و برطرف کردن است. بایستی از این بنیه‌ی قوی کشور استفاده کرد. و حالا [اگر] همین مطالبی را که در بیانات آقای دکتر قالیباف بود و امثال اینها را ان‌شاء‌الله با شدّت و جدّیّت و در حدّ امکانات و مسئولیّتهای مجلس و مجاری قانونی مجلس دنبال کنید، ان‌شاء‌الله مشکلات برطرف خواهد شد؛ خاطر بنده جمع است که همه‌ی این مشکلات قابل برطرف شدن است.

 و امّا مسئله‌ی مسئولیّتهای شما نمایندگان عزیز، که بحث اصلی در واقع این است و من اینجا هم البتّه نمیخواهم زیاد صحبت کنم، چند مطلب را به عنوان توصیه عرض میکنم. اوّلین مطلب این است که برادران عزیز، خواهران عزیز! نیّتتان را خالص کنید و برای مردم کار کنید. در پارلمان‌های دنیا به نام مردم خیلی حرف زده میشود، امّا برای مردم کار نمیشود. یک پارلمان منحط آن پارلمانی است که در آن، مسائل شخصی و مسائل جناحی بیشتر از مسائل ملّی و مسائل مردمی تأثیرگذار باشد. اوّلین مسئله این است، اوّلین توصیه این است. برای خدا، یعنی حقیقتاً با نیّت خالص، تصمیم بگیرید برای مردم کار کنید. اسیر جَو و مانند این چیزها هم نشوید. گاهی اوقات میشود جوّی به وجود می‌آید که انسان را میکشاند به یک طرفی؛ نه، نگاه کنید ببینید تکلیف چیست، چه چیزی برای مردم مفید است؛ ولو بر خلاف جوّ حاکم هم باشد، اشکالی ندارد، آن را دنبال بکنید. اسیر جَو نشوید و به تعبیر معروف، جَوزده نشوید.

 یک مطلب، مسئله‌ی سوگند شما است. این سوگندی که در آغاز مجلس دسته‌جمعی اداء میشود، یک سوگند شرعی است و به هیچ وجه تشریفات ظاهری نیست؛ این قسم خوردن است، یعنی تعهّد ایجاد میکند. شما در این سوگند تعهّد کردید که پاسدار حریم اسلام باشید، نگاهبان دستاوردهای انقلاب باشید؛ اینها در متن سوگند شما آمده. بایستی بِجِد پایبند این معنا باشید؛ یعنی نگاهبان دستاوردهای انقلاب و پایبند جدّی به این تعهّد و پاسدار حریم اسلام. تخلّف از این سوگند، بازخواست شرعی دارد،‌ بازخواست الهی دارد؛ یعنی روز قیامت خدای متعال از انسان سؤال میکند. این مثل یک قسم معمولی عادّی هم نیست؛ آن هم البتّه تخلّف کردنش کفّاره دارد،‌ آن هم سؤال دارد از طرف خدای متعال، امّا این خیلی فرق میکند با اینکه مثلاً ما یک قسمی بخوریم برای یک کار شخصی؛ این یک مسئله‌ی عمومی است، مسئله‌ی مردمی است، باید جواب داد و این سوگند، سوگند مهمّی است.

 توصیه‌ی بعدی ما این است که به مسائل کلیدی توجّه کنید، اولویّت را به مسائل کلیدی بدهید. به مسائل فرعی و درجه‌ی دو گاهی انسان لازم است برسد، لکن جوری برخورد نشود با مسائل درجه‌ی دو که مانع از حرکت جدّی و متمرکز به سمت مسائل کلیدی بشود. مثلاً حالا در مقوله‌ی اقتصاد اگر بخواهیم مسائل کلیدی را مطرح کنیم، مسئله‌ی تولید یک مسئله‌ی جدّاً کلیدی است که ما امسال را گفتیم [سال] «جهش تولید»؛ الان ماه چهارم سال هستیم، بایستی نشان داده بشود در سال که این جهش انجام گرفته. مسئله‌ی اشتغال جزو مسائل کلیدی است که البتّه با تولید ارتباط پیدا میکند. مسئله‌ی مهار تورّم مسئله‌ی جدّاً کلیدی است که علل زنجیره‌ی تورّم و گرانی را شناسایی کنید و بروید سراغ این علل. مدیریّت نظام پولی و مالی جزو مسائل کلیدی است؛ عدم وابستگی اقتصاد کشور به نفت جزو مسائل کلیدی است؛ اینها مسائلِ مهم است. اینها در زمینه‌های اقتصادی.

 در مقوله‌ی مسائل اجتماعی و غیره هم مسئله‌ی مسکن یک مسئله‌ی جدّاً مهم و کلیدی است؛ در سبد هزینه‌های خانوار، مسکن سهم بسیار عمده‌ای دارد و مسئله‌ی مسکن خیلی مهم است. مسئله‌ی ازدواج جوانان خیلی مهم است؛ جزو مسائلی است که اصلاً نباید از آن غفلت کرد و راه‌هایی برای تسهیل ازدواج، و امکان ازدواج برای جوانها، باید پیش‌بینی بشود. بعضی از این راه‌ها هزینه‌ی مادّی هم ندارد؛ فقط تصمیم‌گیری لازم دارد، توجّه لازم دارد. مسئله‌ی فرزندآوری و مسئله‌ی نسل بسیار مهم است؛ این موضوعی است که بنده بارها(۳) در این چند سال اخیر تکیه کرده‌ام و تأکید کرده‌ام، [ولی] متأسّفانه حالا که انسان نتایج را نگاه میکند، معلوم میشود که خیلی این تأکیدها تأثیر زیادی نداشته. اینها احتیاج دارد به قانون، احتیاج دارد به دنبال‌گیری جدّی دستگاه‌های اجرائی و بایستی بِجِدْ مسئله‌ی فرزندآوری را مهم دانست و از پیری جمعیّت ترسید. حالا خارجی‌ها را کار نداریم؛ دشمن، دشمن است؛ امّا بعضی کج‌سلیقگی‌ها را متأسّفانه آدم در داخل مشاهده میکند -یک جایی خواندم- که میگویند «آقا! پیری جمعیّت اشکالی ندارد»! چطور اشکالی ندارد؟ یکی از پُرفایده‌ترین ثروتهای یک کشور، جمعیّت جوان در یک کشور است که ما بحمدالله از اوایل انقلاب تا امروز برخوردار بوده‌ایم و اگر بنا باشد بعداً برخوردار نباشیم، یقیناً عقب خواهیم ماند. مسئله‌ی مدیریّت فضای مجازی جزو مسائل مهمّ ما است که این مسئله، مسئله‌ی بلندمدّت هم نیست؛ مسئله‌ی کوتاه‌مدّت و میان‌مدّت و جزو مسائل نزدیک ما است که باید [به آن توجّه بشود] و امثال اینها مسائل کلیدی‌ای وجود دارد. توجّه کنید دچار حاشیه‌ها نشوید، دچار مسائل فرعی و بی‌اولویّت نشوید.

 یک توصیه‌ی دیگر مسئله‌ی تعامل و هم‌افزایی با بقیّه‌ی قوا است. نقشه‌ی کلّی تعامل به نظر حقیر این است: از طرف دو قوّه‌ی مجریه و قضائیّه تعاملشان به این است که بایستی موبه‌مو مصوّبات شما را عمل کنند؛ یعنی تعلّل در اجرای مصوّبات مجلس جایز نیست و تعطیل مصوّبات مجلس، و بی‌اعتنائی به آنها، جایز نیست؛ آن دو قوّه موظّفند که مصوّبات شما را عمل کنند. از طرف شما هم تعامل به این است که مصوّبه را با توجّه به ظرفیّتهای کشور تصویب کنید، ایجاد کنید. خیلی چیزها هست که انسان دلش میخواهد تصویب کند، این چیز خیلی خوبی است، امّا ظرفیّت کشور، توانایی کشور، واقعیّتهای کشور پاسخگو نیست. توجّه بشود به ظرفیّتهای قوّه‌ی مجریه و قوّه‌ی قضائیّه و ظرفیّتهای کشور و واقعیّتهای موجود، با توجّه به اینها مصوّبه تولید کنید و این به نظر من میتواند یک تعامل خوبی از دو طرف به وجود بیاورد.

 روابط خودتان با دولتمردان را هم [مواظبت کنید]؛ چون شما سر و کار دارید با دولتمردان. یکی از کارهای خوب همین بوده که وزرای محترم آمده‌اند در مجلس و اوضاع بخش مربوط به خودشان را برای شما توضیح داده‌اند؛ یکی‌ از کارهای خوبی که در این یک ماه و اندی انجام گرفته این است. لکن این روابط با دولتمردان بایستی هم با قانون منطبق باشد، هم با شرع؛ هم قانونی باید باشد، هم شرعی. یعنی سؤال، تفحّص و امثال اینها که در قانون آمده، اینها حقّ شما است، بایستی انجام بدهید، امّا توهین نه، دشنام نه، نسبتِ بدون علم نه؛ اینها حقّ شما نیست و بعضی‌اش حرام شرعی هم هست و جایز نیست؛ انسان به وزیر مثلاً توهین کند یا دشنام بدهد یا تهمتی بزند، این مطلقاً جایز نیست. بنابر‌این، تفکیک کنید بین آنچه وظیفه‌ی شما است و آنچه ممنوع است برای شما. شرع و قانون یک چیزهایی را به عنوان کارهای بایدِ شما معیّن کرده، یک چیزهایی را به عنوان نبایدِ شما معیّن کرده؛ هم به بایدها، هم به نبایدها، بایست توجّه بکنید. برخورد احساسی نباید کرد، برخورد غیر منطقی نباید کرد؛ برخورد متین، خردمندانه، قابل توجیه، ولو قوی. گاهی هست که شما حرف طرف مقابل را صددرصد قبول ندارید؛ یعنی صددرصد رد میکنید؛ هیچ اشکالی ندارد، لکن باید جوری نظر و همین رأی مخالف ادا بشود که کسی که از بیرونِ مجلس دارد نگاه میکند، ببیند حق با شما است؛ یعنی با متانت و با خردمندی.

 در زمینه‌ی همکاری‌های با قوا و با دولتمردان، دو نکته‌ی دیگر هم هست که آن را هم عرض میکنم. یک نکته اینکه به تجربه در طول این سالهای متمادی ثابت شده که درگیری‌ها و منازعات و مجادلات در صدر، برای افکار عمومی مردم زیان‌بخش است، مردم را ناراحت میکند. بله؛ مردم از شما و از دولت یا قوّه‌ی قضائیّه توقّع دارند که حق را بیان کنید و حق را دنبال بکنید، امّا توقّع ندارند که با هم مجادله کنید و گریبان یکدیگر را بگیرید؛ این را مردم هیچ دوست نمیدارند و تشنّج در رئوس دستگاه‌ها بخصوص، مردم را اذیّت میکند، ناراحت میکند، روی افکار عمومی تأثیر منفی میگذارد.

 دوّم اینکه امروز شما ملاحظه میکنید می‌بینید دشمن غدّار،(۴) این جبهه‌ی دشمن -فقط آمریکا نیست؛ آمریکا خبیث‌ترین و قبیح‌ترین‌شان است، وَالّا فقط آمریکا نیست؛ دشمن یک جبهه است- همه‌ِی نیرویش را متمرکز کرده برای اینکه جمهوری اسلامی را بلکه به عقب‌نشینی وادار کند. البتّه این هم جزو افتخارات ما است؛ اینکه جبهه‌های قدرتمند سیاسی و اقتصادی در دنیا همه‌ی توانشان را روی هم بگذارند بیایند مقابل انسان، نشان‌دهنده‌ی اقتداری است که در شما وجود دارد. اگر شما قوی نبودید، اگر شما مقتدر نبودید، آنها لازم نبود این ‌قدر خِیل و رَجِل(۵) جمع کنند، این ‌همه نیرو و سیاهی لشکر دنبال خودشان راه بیندازند بیایند مقابل شما؛ این نشان‌دهنده‌ی این است که شما قوی هستید. امّا بالاخره واقعیّت این است که دشمن همه‌ی نیرویش را به میدان آورده؛ نیروی اقتصادی را، نیروی سیاسی را، نیروی تبلیغاتی را. می‌بینید؛ شاید بشود گفت هر روز یا لااقل هر دو سه روز یک ‌بار این یاوه‌گوهای آمریکایی، آن وزیر خارجه و آن یکی دیگر و آن رئیسشان، حتماً یک چیزی راجع به ایران میگویند؛ یا در یک مصاحبه یا در یک مجمع مثلاً بین‌المللی یا [اگر] هیچ جا نباشد، لااقل در لابی صهیونیستی، یک چیزی، یک غُری، یک نِقی، یک حرف چرندی علیه جمهوری اسلامی ایران میزنند. خب این نشان‌دهنده‌ی این است که اینها بِجِد تصمیم گرفته‌اند که همه‌ی امکان تبلیغاتی خودشان را هم وارد میدان کنند؛ علاوه بر امکانات اقتصادی، امکانات این ‌جوری را هم وارد میدان کنند. خب در این شرایط، تکلیف ما چیست؟ تکلیف ما اتّحاد داخلی و انسجام داخلی است که نشان‌دهنده‌ی وحدت در مقابل دشمن است. بله؛ اختلاف سلیقه داریم، اختلاف نظر داریم، بعضی افرادمان ممکن است همدیگر را قبول هم نداشته باشیم، امّا در مقابل دشمن، همه با هم دست به دستِ هم میدهیم، یک حرف میزنیم، یک فریاد میکشیم، یک اقدام میکنیم، یک حرکت انجام میدهیم.

 من البتّه نقش نظارتی مجلس را خیلی مهم میدانم؛ یعنی واقعاً نقش نظارتی مجلس یک نقش اساسی و حیاتی است و هیچ نبایستی به این نقش نظارتی بی‌توجّهی بشود، لکن معتقدم که این نقش را با متانت ایفا بکنید؛ خردمندانه و با متانت و بدون حاشیه ایفا بشود.

 و یک نکته‌ای هم، هم خطاب به شما عرض میکنم، هم به دولتی‌ها؛ مجموعاً توجّه کنید. سال آخر دولتها معمولاً سال حسّاسی است. خب تجربه‌ی بنده دیگر زیاد است در این زمینه. سال چهارم دولتها، بخصوص اگر [سالِ] چهارمِ دوّم باشد، سال بسیار حسّاسی است و معمولاً در این سال اگر چنانچه مراقبت نشود، کارها سست خواهد شد. اوّلاً همه‌ی دولتها موظّفند تا روز آخر تلاش کنند و کار کنند؛ تا لحظه‌ی آخر. بنده اعتقاد راسخ دارم که دولتها بایستی تا آخرین روز مسئولیّتشان تلاش کنند و کار کنند و وظایف خودشان را انجام بدهند، بعد امانت را به دولت بعدی تسلیم کنند، البتّه عقیده‌ام این است که با صورت‌وضعیّت؛ مثل مهندسی که  وسط کار، بنا را به یک مهندس دیگری تحویل میدهد و صورت‌وضعیّت میدهد؛ این کاری است که انجام گرفته، این وضعی است که الان موجود است. بایست تا روز آخر مشغول کار باشند. در این شرایطِ حسّاسِ سالِ آخریِ دولت که سال اوّل شروع کار شما و فعالیّت شما است، بایستی هر دو -هم دولت، هم مجلس- سعی کنند فضا را به نحوی مدیریّت کنند که به کار لطمه نخورد. مراقبت بشود؛ جوری مدیریّت کنید فضا را که به کار مهمّ کشور هیچ ‌گونه لطمه‌ای وارد نشود.

 آخرین بحث من در مورد مجلس این است که شما دو مرکز بسیار مهم دارید که هر کدام به نوبه‌ی خود اهمّیّت ویژه‌ی خودش را دارد. یکی مرکز پژوهشها است که مرکز کارشناسی است و بسیار مرکز مهمّی است؛ از این مرکز به بهترین وجه استفاده کنید. در گذشته هم خوشبختانه در موارد زیادی از مرکز پژوهشها خیلی خوب استفاده شده؛ این مرکز گاهی کمک کارشناسی حیاتی به نمایندگان کرده. این مرکز، مرکز بسیار مهمّی است.

 مرکز دوّم مرکز نظارت بر رفتار نمایندگان است که چند سالی است راه افتاده؛ این هم خیلی مهم است. شماها البتّه  همه خیلی خوبید، خدا ان‌شاءالله که همه‌ی شما را اجر بدهد؛ امّا خوب بودن یک مسئله است، خوب ماندن یک مسئله‌ی دیگر است؛ باید سعی کنیم خوب بمانیم. همه‌ی ما در معرض اشکال هستیم، ممکن است خدای‌ نکرده لغزشی برایمان پیش بیاید. همه‌ی ما -بنده هم همین جور هستم، شما هم همین جور هستید- در معرضیم، بایستی مراقبت کنیم؛ هم خودمان از خودمان مراقبت کنیم، هم «وَ تَواصَوا بِالحَقِّ ‌وَ تَواصَوا بِالصَّبر».(۶) این مرکز نظارت بر رفتار نمایندگان همان «تَواصَوا بِالحَقِّ ‌وَتَواصَوابِالصَّبر» است، همان امر به معروف و نهی از منکر است، همان مراقبت و تکافل(۷) اجتماعی است که در اسلام وجود دارد.

 خب؛ صحبت آخر هم مربوط به کرونا است. اوّلاً این گسترش مجدّد کرونا یک غم عمیقی را در انسان به وجود می‌آورد. اینکه انسان تلویزیون را باز کند ببیند میگوید امروز ۱۸۰ نفر، چند روز پیش ۲۲۰ نفر [جان باختند]، انسان خیلی دل‌شکسته میشود، خیلی غصّه‌دار میشود؛ در یک شبانه‌روز این تعداد! ۳۰ نفر هم زیاد بود. آن وقتی که کم شده بود حدود ۳۰ نفر [بود، که] آن هم زیاد بود. این ۳۰ نفر هر کدامشان به‌تنهایی عزیزانی دارند، عزیز کسانی هستند؛ پدر دارند، مادر دارند، همسر دارند، فرزند دارند، برادر دارند، دوستانی دارند، اینها عزادار میشوند. حالا اگر این رقم مثلاً برسد به ۲۰۰ و ۱۸۰ و ۱۵۰ و مانند اینها، خب واقعاً خیلی غم‌انگیز است، حقیقتاً غم‌انگیز است. من خواهش میکنم همه‌ی کسانی که میتوانند نقشی در این زمینه ایفا کنند، به بهترین وجهی نقش خودشان را ایفا کنند.

 خب خوشبختانه مجموعه‌های درمانی فداکاری کرده‌اند. دیگر زبان انسان قاصر است از اینکه بخواهد مبلغ فداکاری اینها را بیان کند؛ چه تعدادی از اینها که خودشان مبتلا شدند و تعدادی جان باختند در راه خدمت به مردم! اینها خیلی باارزش است، خیلی مهم است. لکن فقط مجموعه‌ی درمانی نیستند؛ مجموعه‌های گوناگونی که در این زمینه تصمیم‌گیری میکنند و آنهایی که اجرا میکنند، آنهایی که از اینها پشتیبانی میکنند [هم هستند]. عدّه‌ی زیادی از جوانهای ما در آن ماه‌های اوّل وارد میدان شدند، خدمت کردند، پشتیبانی کردند، به اینها کمک کردند، بعد هم آحاد مردم. من وقتی میبینم در تلویزیون نشان میدهد که بعضی‌ها عبور میکنند و همین چیز ساده، همین ماسک را نمیزنند، من از آن پرستار واقعاً خجالت میکشم که آنها آن جور دارند فداکاری میکنند -آن پزشک، آن پرستار- آن وقت این آدم، جوان یا غیر جوان، حاضر نیست یک ماسک بزند اینها باید انجام بگیرد. این عرضِ اوّلِ ما است. من خواهش میکنم همه‌ی کسانی که در این زمینه مؤثّرند، چه مسئولین اجرائی کشور، چه آحادی که میتوانند خدمتگزاری کنند، چه آحاد مردم، همه در این زمینه فعّالیّت کنند تا بتوانیم در ظرف مدّت کوتاهی این زنجیره‌ی سرایت را قطع کنیم و کشور را به ساحل نجات برسانیم. ما اوّلِ کار جزو بهترین کشورها و موفّق‌ترین کشورها بودیم؛ امروز آن جور نیست. حالا امروز هم باز از خیلی از کشورها جلوتریم، بهتریم، لکن آن مقداری که اوّل بود امروز نیست و انسان غصّه‌دار میشود. این یک نکته.

 نکته‌ی دوّم این است که در این قضایای کرونا خب به طبقات ضعیف، بلکه طبقات متوسّط واقعاً ضربه خورد از لحاظ زندگی و معیشت و مانند اینها. آن کاری که در آستانه‌ی ماه رمضان شروع شد، آن خدمت مؤمنانه‌ای که همه در آن شرکت کردند، خیلی کار باارزشی بود، توانست غمهای خانواده‌هایی را کم کند. من امروز هم معتقدم که این نهضت تعاون و احسان را مجدّداً مردم عزیز ما شروع کنند. البتّه قطع نشده، لکن لازم است یک مقداری رشد پیدا کند، یک مقداری توسعه پیدا کند و بار دیگر فضای کشور را طراوت بدهید، کودکانی را شاد کنید، خانواده‌هایی را برخوردار کنید، پدرمادرهایی را از دغدغه‌ی معاش فرزندانشان نجات بدهید؛ این کاری است که مردم میتوانند بکنند. حالا کیفیّتش چگونه باشد، چه جوری مدیریّت بشود، اینها قابل مدیریّت متمرکز نیست؛ اینها کارهایی است که در سطح عامّه‌ی مردم، در سطح کشور [انجام میگیرد]؛ خب بحمدالله کشور بزرگ است، مردم هم زیادند، در این سطح گسترده است؛ هر کسی هر مقداری که میتواند، هر جوری که میتواند، به این کار کمک کند. این را هم نگویند که حالا مثلاً به فلان خانواده از دو طریق یا سه طریق فرض کنید که یک چیزی رسید؛ خب برسد؛ بهتر. اگر چنانچه بتوانند با نظم و ترتیبی انجام بدهند که منظّم و مرتّب باشد، البتّه بهتر است، اگر هم نشد، اشکالی ندارد؛ بفرض حالا به یک خانواده از دو جا یا از سه جا [کمک بشود]. ایراد نگیرند که با این وضعی که هست، ممکن است به بعضی‌ها مثلاً دو برابر برسد؛ خب برسد. فقط سعی بشود کسی از قلم نیفتد؛ فقط همین. مراقبت بشود که کسی از قلم نیفتد و مردم بتوانند ان‌شاءالله برخوردار بشوند. این، کشور را طراوت میدهد، به کارها برکت میدهد، لطف و فضل الهی را متوجّه شما میکند.

 یکی از چیزهایی هم که من مایلم تأکید کنم -این آخرین عرض بنده است- مسئله‌ی توسّل و دعا است. ما از اوّل هم عرض کردیم که در این قضیّه، توسّل عمومی خیلی چیز مهمّی است. و مخصوص این دعای هفتم صحیفه‌ی سجّادیّه که خب عدّه‌ی زیادی خواندند و عمل کردند نیست؛ دعاهای مختلف. دعا کنید، از خدا بخواهید، تضرّع کنید و طلب کنید از خدای متعال. بخصوص جوانها، بخصوص دلهای پاک و صاف که مثل آب زلال، بعضی از دلها روشنند؛ دعای اینها میتواند کاملاً مستجاب بکند؛ «دعای نیم‌شبی رفع صد بلا بکند» ان‌شاءالله. امیدواریم خداوند همه‌ی شما را موفّق بدارد و خداوند روح مطهّر امام و ارواح طیّبه‌ی شهدا را از ما راضی کند.


والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته


۱) در ابتدای این دیدار، آقای دکتر محمّدباقر قالیباف (رئیس مجلس شورای اسلامی) گزارشی ارائه کرد.
۲) سوره‌ی روم، بخشی از آیه‌ی ۴۱؛ «به سبب آنچه دستهاى مردم فراهم آورده، فساد در خشکى و دریا نمودار شده است. ...»
۳) از جمله بیانات در دیدار جمعی از زوجهای جوان (۱۳۹۸/۵/۱۳)
۴) حیله‌گر
۵) لشکر

۶) سوره‌ی عصر، بخشی از آیه‌ی ۳؛ «... و همدیگر را به حق سفارش و به شکیبایى توصیه کرده‌‌اند.»
۷) ضمانت و تعهّد نسبت به یکدیگر
جمعه, 20 تیر 1399 12:48

پوشش زن از نظر قرآن

در قرآن کریم برای پوشش بانوان، دو نوع لباس مطرح شده است:

1- خمار یا مقنعه[1]،

۱. جلباب یا چادر[2].
در مفهوم «جلباب» اختلاف نظر وجود دارد. آنچه با توجه به کتب لغت و گفتار مفسّران مانند طبرسی در مجمع البیان و فخر رازی در تفسیر کبیر و بعضی مفسرین دیگر و نیز اهل لغت[3] به دست می آید جلباب معنای لباس یا پیراهن گشاد و پوشش سراسری مانند چادر یا عبا است که زنان بدان وسیله سر و گردن و سینه خود را می پوشانند. چنانکه در تعریف جلباب گفته اند:

«الجلباب: القمیص أو الثوب الواسع».

یا «الجلباب ثوب اوسع من الخمار دون الردّاء تُغطی به المرأة رأسها و صدرها».

اما در این میان تفسیر علّامه طباطبایی و فیض کاشانی و بعضی از مفسرین اهل سنّت مانند قرطبی صحیح تر به نظر می رسد[4] و آن اینکه: «هو ثوبٌ تشتمل به المرأة فیغطّی جمیع بدنها»[5] است که «جلباب» ملحفه و پوششی چادر مانند است، نه روسری و خمار.

از ابن عبّاس و ابن مسعود روایت شده که منظور عبا است. پس «جلباب» لباس گشاد و پارچه ای است که همه بدن را می پوشاند.

همان گونه که مفسّران بزرگ مانند شیخ طوسی و طبرسی فرموده اند، در گذشته دو نوع روسری برای زنان معمول بود: روسری های کوچک که آن ها را «خِمار» یا «مقنعه» می نامیدند و معمولًا در خانه از آن استفاده می کردند؛ و روسری های بزرگ که مخصوص بیرون خانه به شمار می آمد. زنان با این روسری بزرگ، که «جلباب» خوانده می شد و از «مقنعه» بزرگ تر و از «رداء» کوچک تر است و به چادر امروزین شباهت دارد، مو و تمام بدن خود را می پوشاندند.

«جلباب» پوششی است که روی همه پوشش ها به سر می کردند درباره «جلباب» گفته اند: آن روسری خاصی که بانوان هنگامی که برای کاری به خارج از منزل می روند، سر و روی خود را با آن می پوشند: «الجلبابُ خمارُ المرأة الذی یغطّی رأسها و وجهها اذا خرجت لحاجة»[6].

نزدیک ساختن جلباب «یدنین عَلیهنّ مِن جلابیهنّ»[7]؛ کنایه از پوشیدن چهره و سر و گردن با آن است؛ یعنی چنان نباشد که چادر یا روپوش های بزرگ (مانتو) تنها جنبه تشریفاتی داشته باشد و همه پیکرشان را نپوشاند[8].
زنان نباید چنان چادر یا مانتو بپوشند که نشان دهند اهل پرهیز از معاشرت با مردان بیگانه نیستند، از نگاه چشم های نامحرم نمی پرهیزند و از مصادیق «کاسیات عاریات» شمرده می شوند؛ یعنی ظاهراً پوشیده هستند، ولی در واقع برهنه اند.

از رسول اللّه صلی الله علیه و آله روایت شده است: «صنفانِ مِن اهلِ النّارِ لم أرهما: قومٌ معهم سیاطٌ کأذناب البقرِ یضربونَ بها النّاس؛ و نساءٌ کاسیاتٌ عاریاتٌ ممیلاتٌ مائلاتٌ رؤسهنَّ کأسنمةِ البختِ المائلة...»؛ «دو گروه از دوزخیان را هنوز من ندیده ام. گروهی که تازیانه هایی مانند دم گاو در دست دارند و مردم را با آن می زنند و گروه دیگر زنانی که پوشش دارند اما برهنه اند، کج راهه می روند و دیگران را نیز به کجروی تشویق می کنند. سرهایشان همچون کوهان شتر خراسانی فروهشته است. اینان به بهشت نمی روند و بوی بهشت را که از فاصله چندان و چندان به مشام می رسد استشمام نمی کنند»[9].

قرآن فرمان می دهد: «بانوان با مراقبت، جامه شان را بر خود گیرند و آن را رها نکنند، تا نشان دهند اهل عفاف و حفظ تقوای دل به شمار می آیند.

پوششی مطلوب است که خود به خود دورباش ایجاد می کند و ناپاک دلان را نومید می سازد»[10].

برخی ادّعا می کنند: حجاب به معنای مقابله با برهنگی است و قابل قبول است ولی در هیچ جای قرآن از پوشش مو سخن به میان نیامده است!

نادرستی این سخن آشکار است؛ زیرا علاوه بر شأن نزول آیه، زنان مسلمان، حتی پیش از نزول این آیه، موهای خود را می پوشاندند و تنها مشکل آنان آشکار بودن گردن و گوش ها بود و در این آیه [11]، از روسری سخن به میان آمده است، باید پرسید: آیا روسری جز آنچه بر سر می افکنند و موها را بدان می پوشاند، معنایی دارد؟ افزون بر این، حکم میزان پوشش در روایات متعدّد وارد شده است و علّت تأکید بر پوشش مو در موضوع حجاب بانوان، به فلسفه حجاب برمی گردد. مهم ترین فلسفه پوشش زن در ارتباط با دیگران، مسئله زیبایی و جذّابیت اوست و معمولًا موی دختران و زنان، جذّاب و دلرباست.

در احادیث گفته شده که یکی از دو زیبایی، مو است.[12]

در روایتی از رسول اکرم صلی الله علیه و آله وارد شده است که به هنگام خواستگاری، مرد می تواند از زن درباره موهایش بپرسد که یکی از دو زیبایی مهم زن است.

قال رسول اللَّه صلی الله علیه و آله: «اذا أراد احدکم ان یتزوج المرأة فلیسأل عن شعرها کما یسأل عن وجهها فإن الشعر احد الجمالین»[13].

یکی از نشانه های اهمیت مو برای زنان این است که شرکت های تبلیغی از این زیبایی نهایت بهره را برده، و کالای خود را در کنار زنان سر برهنه تبلیغ می کنند.

در پایان گفتنی است؛ درباره حدود پوشش، نسبت به زنان پیر و از کار افتاده [14] و یا زنان روستایی که اهل آرایش نیستند، تخفیف داده شده و استثنائاتی وارد گردیده است.[15]


پی نوشت ها:
[1] . نور( 24)، آیه 31.
[2] . احزاب( 33)، آیه 59.
[3] . ر. ک: مرتضى مطهرى، پیشین، ص 158 و 159؛ سید على‏اکبر قرشى، پیشین، ج 2، ص 41 و 42.
[4] . سید محمدحسین طباطبایى، پیشین، ج 16، ص 361.
[5] . مولى محسن فیض کاشانى، پیشین، ج 4، ص 203؛ قرطبى، الجامع لأحکام القرآن، ج 14، ص 156.
[6] . شیخ طوسى، التبیان فى تفسیر القرآن، ج 8، ص 361؛ فضل‏بن حسن طبرسى، مجمع‏البیان، ج 7 و 8، ص 578.
[7] . قرطبى، پیشین، ذیل تفسیر آیه 59.
[8] . فضل‏بن حسن طبرسى، پیشین، ص 580؛ سید محمدحسین طباطبایى، پیشین، ج 16، ص 361.
[9] . محمد محمدى رى‏شهرى، میزان‏الحکمه، ج 2، ص 259.
[10] . مرتضى مطهرى، پیشین، ص 160 و 161.
[11] . احزاب( 33)، آیه 59.
[12] . محسن فیض کاشانى، تفسیر صافى، ج 3، ص 430 و 431.
[13] . بحارالانوار، ج 100، ص 238، ح 36.
[14] . سیدعلى کمالى، قرآن و مقام زن، ص 107؛ به نقل از: محدث نورى، المستدرک الوسائل، ج 2، ص 559.
[15] . نور( 24)، آیه 60.

جمعه, 20 تیر 1399 12:46

حجاب و فلسفه آن

حجاب در قرآن
داشتن پوشش اسلامی از جمله احکام ضروری است که در قرآن نیز به آن پرداخته شده است. به همین دلیل هیچ مسلمانی نمی تواند در مورد فلسفه حجاب تردید کند.

خداوند در آیه 30 سوره نور می فرماید:
«قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ۚ ذَٰلِکَ أَزْکَىٰ لَهُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ»
«به مؤمنان بگو چشم های خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند و عفاف خود را حفظ کنند؛ این برای آنان پاکیزه‌تر است؛ خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه است»

و در آیه بعد در توصیه به زنان می فرماید:
«وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا ۖ وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُیُوبِهِنَّ ۖ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَىٰ عَوْرَاتِ النِّسَاءِ ۖ وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ ۚ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»
«و به زنان با ایمان بگو چشمهای خود را (از نگاه هوس‌آلود) فرو گیرند و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را -جز آن مقدار که نمایان است- آشکار ننمایند و (اطراف) روسری های خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود) و زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدر شوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران همسرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان هم‌کیششان، یا بردگانشان [=کنیزانشان‌]، یا افراد سفیه که تمایلی به زن ندارند، یا کودکانی که از امور جنسی مربوط به زنان آگاه نیستند؛ و هنگام راه رفتن پاهای خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود (و صدای خلخال که برپا دارند به گوش رسد). و همگی بسوی خدا بازگردید ای مؤمنان، تا رستگار شوید»

همانطور که مشخص است خداوند در این آیه حجاب بانوان را در پوشاندن سر و گردن و پوشاندن زینت ها تعریف می کند.

همچنین خداوند در آیه 59 سوره احزاب در مورد حجاب به پیامبر (ص) چنین دستور می دهد:
«یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ۚ ذَٰلِکَ أَدْنَىٰ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ ۗ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا»
«ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: «جلبابها [= روسری‌های بلند] خود را بر خویش فروافکنند، این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است؛ (و اگر تاکنون خطا و کوتاهی از آنها سر زده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده رحیم است.»

فلسفه حجاب از جنبه های مختلف

از نظر روانی
حجاب می تواند به بهداشت روانی جامعه کمک کند. رعایت حجاب باعث کاهش هیجان ها و التهاب جنسی شده و در نتیجه عطش سیری ناپذیر شهوت را کم می کند.

از نظر خانوادگی
حجاب می تواند سبب تحکیم روابط افراد خانواده و برقراری صمیمیت کامل بین زوجین بشود. با رواج یافتن بی حجابی و جلوه گری زن ها، جوانان مجرد ازدواج را نوعی محدودیت در برابر آزادی های خود تلقی می کنندو افراد متاهل نیز آن چه که دارند را با آنچه ندارند مقایسه می کنند.

از نظر اجتماعی
حجاب موجب حفظ و استیفای نیروی کار و فعالیت اجتماع می گردد. دختر و پسری که در محیط کار و دانشگاه تحریک شهوانی شوند از تمرکز و کارآیی آن ها کاسته خواهد شد و نیروی فکری و کاری آن ها تحلیل می رود.

در مجموع می توان نتیجه گرفت که اسلام در نظر دارد تا انواع التذاذهای جنسی از جمله بصری و لمسی به محیط خانوادگی و در قالب ازدواج قانونی قرار گیرد و اجتماع منحصرا جایی برای کار و فعالیت باشد.

چرا حجاب بر زنان واجب شده است نه برای مردان؟
اصل پوشش مخصوص خانم ها نیست و بر مردان نیز تا حدودی لازم است. دلیل این که بر پوشش بیشتر و کامل تر خانم ها تاکید می شود ویژگی های خاصی است که در خانم ها وجود دارد. زن مظهر زیبایی و جمال و مرد مظهر شیفتگی است. عملا مردها پوشیده تر از زن ها از خانه بیرون می آیند چرا که تمایل مرد به نگاه کردن است و برعکس تمایل زن ها به خودنمایی.

علامه طباطبایی در این باره می گوید: «زن در عین دارا بودن مشترکات، از جهاتی با مرد اختلاف دارد، چون ویژگی های ساختمانی متوسط زنان نظیر: مغز، قلب، شریانها، اعصاب، قامت و وزن، طبق آن چه که در کالبد شناسی توضیح داده شده است از متوسط مردان در همان ویژگی ها مؤخرتر است و این مسئله موجب شده است که جسم زن لطیفتر و نرم تر از مرد باشد و در مقابل، جسم مرد درشت تر و سخت تر باشد. و احساساتی لطیف نظیر: دوستی، رقت قلب، زیباگرایی و آرایش جویی در زن بیشتر و اندیشه گرایی در مرد فزون تر شود. بنابراین؛ زندگی زن «احساس گرا» و زندگی مرد «اندیشه گرا» است».

چگونه انگیزه‌ی حجاب را در دختران ایجاد کنیم؟

 تربیت دینی و نهادینه کردن آموزه‌های دینی در کودکان و نوجوانان سبب مصونیت آنان از آسیب‌های اخلاقی و اجتماعی می‌شود. چراکه دلیل بروز بسیاری از رفتارهای ناهنجار، بی‌بهرگی از تربیت دینی و اخلاقی است. در نظام تربیتی اسلام، آغاز تعلیم و تربیت با روش‌شناسی و بررسی شیوه‌های صحیح تربیتی، جایگاه ویژه‌ای دارد.

بر این اساس، می‌توان یکی از دلایل مهم آسیب‌های فردی و اجتماعی آینده‌ی افراد را بی‌ توجّهی و غفلت در تربیت دینی در دوره‌ی کودکی و نوجوانی دانست؛ با این استدلال که حضرت علی(علیه السلام)درباره‌ی تربیت‌پذیر بودن کودک و نوجوان به امام حسن(علیه السلام) می‌فرماید: «قلب نونهال مانند زمین خالی است که هر تخمی که در آن افشانده شود، می‌پذیرد.1

حال برای شروع چه باید کرد؟ از چه روش‌هایی می‌توان استفاده کرد؟ مؤثرترین روش‌ها و عوامل کدامند؟ پاسخ به این پرسش‌ها، موضوع و محتوای این نوشتار می‌باشد.
 

1- ارائه‌ی الگو

یکی از روش‌های مؤثّر در نهادینه کردن حجاب و عفاف بین فرزندان، روش الگویی است یعنی استفاده از فرد یا افراد دیگر به عنوان سرمشق و الگو؛ زیرا غریزه‌ی تقلید یکی از غرایز نیرومند و ریشه‌دار در انسان است.

همزمان با گذر از دوران کودکی به موازات این‌که دختران، توانایی درک معانی رفتار و حرکات بیشتری را پیدا می‌کند، احساس نیاز بر همانندسازی با دوستان و الگوهای شایسته در آن‌ها بیشتر می‌شود.

اوّلین و بهترین همجنس دختران، مادران پر عاطفه و محبّت آن‌ها هستند که بیشترین علاقه را به رشد و تکامل فرزندانشان دارند. مادری که توانمندی برقراری رابطه‌ی صمیمی با فرزند خویش را داشته باشد، رفتار و حرکات و حتّی طرز لباس پوشیدن و نگاه کردن او بر رفتار، احساس و عقاید دخترش تأثیر خواهد داشت.2
 

2- از 3سالگی تربیت آموزه‌های دینی را درفرزندان تقویت کنید

از آن‌جا که فطرت کودک از همین سنّ کم، پذیرای نکات مثبت و منفی می‌باشد، پس نهادینه کردن حجاب در کودکان امری مهم است. از این‌رو ابتدا با تهیّه‌ی یک چادر یا روسری او را به این امر تشویق کنید. عبارات محبّت‌آمیز و تشویق در این مسئله بسیار نتیجه‌بخش می‌باشد. عادت دادن کودک به حجاب، بسیار مهم است ما نمی‌توانیم حجاب را به صورت فشرده اعمال کنیم. ملایمت و لطافت و عادت دادن او بسیار اهمیّت دارد.
 

 3- روش محبّت

در دین اسلام محبّت به عنوان اساس و رکن در جذب و هدایت انسان‌ها مطرح است. یکی از ابزارهایی که می‌تواند در نهادینه کردن این مسئله، مؤثّر باشد، محبّت است. امام علی(علیه السلام)می‌فرماید: «دوستی ورزیدن، پیوند با مردم را فراهم می‌آورد.» 3

نیروی محبّت از نظر تربیتی، نیرویی عظیم و کارساز است و بهترین تربیت آن است که بدین روش تحقّق یابد؛ زیرا محبّت با فطرت و سرشت آدمی سازگاری زیادی دارد و پذیرش، درونی و بدون هیچ تحمیلی است. ضرورت و اهمیّت به کارگیری روش محبّت از این‌رو است که محبّت، اطاعت‌آور است و سبب همسانی و همراهی فرزند با والدین و مربّی می‌شود.

از حضرت علی(علیه السلام) نقل شده که: «از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) درباره‌ی سنّت و روش آن حضرت پرسیدم، فرمود: محبّت، بنیاد و اساس(روش و سنت) من است.» 4
 

4- روش قصّه‌گویی

قصّه‌ی غیرمستقیم می‌تواند در روح کودک و نوجوان تأثیرگذار باشد. افلاطون که ارزش و اهمیّت داستان‌ها و افسانه‌ها را در تربیت کودک دریافته، می‌گوید: «پس باید پرستاران و مادران را وادار کنیم که فقط حکایاتی را که پذیرفته‌ایم برای کودکان نقل کنند و متوجّه باشند پرورشی که روح اطفال به وسیله‌ی حکایت حاصل می‌کند به مراتب بیشتر از تربیتی است که جسم آن‌ها به وسیله ورزش پیدا می‌کند.»5

والدین و مربیّان می‌توانند با بیان داستان‌های مربوط به امام زمان(عج) و یاورانش، زمینه‌ی رشد و شناخت کودک را فراهم سازند. با قصّه‌های آموزنده و جذّاب به ساخت الگوی معنوی ذهنی آنان بپردازند و زمینه‌ی علاقه و انگیزه‌ی آنان را در انجام مسائل معنوی فراهم آورند. در این صورت، نوعی اشتیاق در او ایجاد می‌شود و در نتیجه از انجام اعمال دینی احساس رضایت می‌کند که این رضایت باعث درونی شدن عمل اخلاقی در وجودش می‌شود.
 

5- ارائه‌ی حجاب در قالبی زیبا

همزمان با تکلیف دختران، بلوغ جسمانی هم اتّفاق می‌افتد. این امر او را درگیر ظاهرش خواهد کرد. والدین آگاه باید با لباس‌های شاد و متفاوت در رنگ‌های متنّوع و استفاده از خلاّقیت به او بفهمانند که حجاب، زیبایی‌های او را کم نکرده است.
 

6- شناساندن الگوهای والا

متأسّفانه دختران مسلمان آن‌چنان که بایسته و شایسته با چهره‌های بلند تاریخ اسلام آشنا نیستند. زندگی حضرت زهراƒ و حضرت زینب(سلام الله علیها) و دیگر چهره‌های والای تاریخ گذشته و معاصر باید برای دختران ما نشان داده شود تا بدانند چگونه با حفظ حجاب و هویت و متانت می‌توانند در جامعه حضور داشته و ایفای نقش نمایند.
 

 7- آشنایی با پیامدهای شوم بی‌حجابی و بدحجابی

شناخت و آگاهی کافی از جنبه‌های مختلف این ارزش اخلاقی می‌تواند آثار اجتماعی و تأثیرات معنوی زیادی در رشد شخصیت فردی داشته باشد.

با شناساندن برخی از پیامدهای این مسئله از جمله: سقوط شخصیت انسانی زن، انحطاط اخلاقی، فروپاشی نظام خانواده، عقوبت اخروی بی‌حجاب و... در قالب روایات و داستان‌های زیبا می‌توانیم دخترانمان را از آسیب‌های این پدیده‌ی اجتماعی آگاه کنیم. ایفای این نقش توسّط خانواده، محیط آموزشی و رسانه‌های ارتباطی میسّر می‌باشد.
 

8-گسترش حجاب توسّط مساجد و نهادهای مذهبی

گسترش حجاب باید در برنامه‌ریزی مسئولان مساجد و نهادهای مذهبی گنجانده شود چرا که حجاب و عفاف به عنوان دو نماد فرهنگی و منادی گویا و صادق از تعهّد و اعتقادات افراد نسبت به فرهنگ عمومی جامعه است و از نتایج و مظاهر ایمان محسوب می‌شود. بنابراین در درجه‌ی اوّل باید بر تحکیم ایمان و تقویت باورهای دینی افراد جامعه توجّه کنیم و به همین دلیل باید آگاهی‌ها را بالا ببریم.

در این راستا اگر جوانان، به گونه‌ای برنامه‌ریزی شده و مفید در مساجد و نهادهای مذهبی از نظر آموزش مورد نیاز جوانان، کارهای فرهنگی و اقتصادی و... پرورش یابند، می‌توان امیدوار بود که هیچ تبلیغاتی نتواند آنان را از دین دور کند.

پینوشتها
1.نهج البلاغه. نامه‌ی ۳۱
2.مسعودی معصومی (احکام مربوط به زن و مرد)، تهران، 1380، ص83
3.نهج البلاغه، نامه31، حکمت211
4.المستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، ج۱۱، ص۱۷۳
5.محمدرضا عطاران، آرای مربیان بزرگ مسلمان در باره کودک، 1383، ص123.

در قرآن کریم، «کعبه» دو بار، «البیت» هفت‌ بار، «بیت» یک‌ بار، «بیت‌الحرام» دو بار، «بیت‌العتیق» دو بار، «بیتک‌المحرّم» یک‌ بار، «بیتی» دو بار، «بکه» یک‌ بار، «مسجدالحرام» یک‌ بار و «بیت‌المعمور» هم یک‌ بار به کار رفته‌ است، که در این مجال به معانی که به عبارت «بیت‌العتیق» حمل می‌شود توجهی داریم.

در آیات 29 و 33 از سوره مبارکه حج، کعبه به این نام خوانده شده و برای عتیق سه معنا بیان شده است که اولین معنا «آزاد» بوده که مقصود این است که خدا آن خانه را از حوادث مصون داشته و آزاد کرده و در برخی از احادیث مصادیق مختلفی درباره آزادی کعبه ذکر شده است، مثلا «آزاد از مالکیت مردم» که در روایتی از امام باقر (ع) نقل است: «عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَمَّنْ أَخْبَرَهُ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ قُلْتُ لَهُ لِمَ سُمِّیَ الْبَیْتُ الْعَتِیقَ قَالَ لِأَنَّهُ بَیْتٌ حُرٌّ عَتِیقٌ مِنَ النَّاسِ وَ لَمْ یَمْلِکْهُ أَحَدٌ؛ کعبه خانه ای است که آزاد از مردم بوده و هیچ کس مالک آن نیست.» (بحارالانوار جلد 96 صفحه 58) (صدوق، علل الشرایع، ج 2، ص 399)

 مصداق دیگر در تأیید معنا «آزاد از غرق و طوفان نوح (ع)» است که خداوند متعال در طوفان نوح (ع)، تمام زمین را غرق آب کرد؛ لذا هر چه در زمین بود غرق شد، مگر کعبه که خداوند آن را از زمین بالا برد تا غرق نشود؛ از این رو است که به کعبه عتیق گفته‌اند، حضرت صادق (ع) فرمودند: «قبه‌‏اى که خداوند متعال براى آدم نازل کرده بود تا زمان نوح (ع) همچنان برپا بود ولى در روزگار طوفان نوح (ع) هنگامى که آب روى زمین را فرا گرفت خداوند آن قبه را به آسمان برد و «مکه» در آن جریان غرق نشد و به همین مناسبت «بِالْبَیْتِ الْعَتِیقِ» یعنى سرزمین «آزاد شده از غرق» نامیده شد». (ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‏2، ص 56)

 «آزادی از جهنم» نیز دیگر مصداق است که در بعضی از روایات از جمله در الکافی (ج 4، ص 189) به این نکته اشاره شده است که اگر کسی خانه خدا را در دنیا زیارت کند و زائر بیت‌الله الحرام باشد، خداوند او را از جهنم نجات می‌دهد و برائت از جهنم هدیه او خواهد بود، پس کعبه باعث برائت از آتش جهنم است و به همین دلیل به آن بیت‌العتیق گفته‌اند.

 به عبارتی دیگر؛ زمینی که کعبه در آن قرار گرفته و نیز خود کعبه، بر خلاف دیگر اماکن، مِلک و مُلک احدی نبوده و نیست، بلکه آزاد است، نه مِلک کسی بوده و نه تحت سلطه احدی قرار گرفته است، زمین بی‌آب و گیاهی بود که هیچ کس را در آن رغبتی نبود و در آنجا سکونت نداشت آنچنان که قرآن کریم می‌فرماید: «رَبَّنا إِنِّی أَسْکَنْتُ مِنْ ذُرِّیَّتی‏ بِوادٍ غَیْرِ ذی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّم‏...؛ پروردگارا! من بعضى از ذریه خویش را در دره ‏اى غیر قابل کشت نزد خانه حرمت یافته تو سکونت دادم...». (ابراهیم/ 37)

 دیگر معنایی که برای عتیق بیان شده است و معروف‌تر و مشهورتر بین عموم مردم نیز هست، معنای «قدیم و کهن» است. این مضمون در روایات هم آمده است. امام باقر (ع) در مسجدالحرام نشسته بودند که از ایشان درباره بیت عتیق سؤال شد و فرمودند: «خداوند کعبه را قبل از خلقت زمین آفرید، سپس به آفرینش زمین پرداخت و زمین را از زیر آن گستراند».

در بیان السعادة فی مقامات‌العبادة نیز این مفهوم بیان شده است: «الْعَتِیقِ بیت قدیم، چون بیت‌اللّه در ظاهر اوّلین بیت است که براى مردم وضع شده است چنانچه در اخبار آمده است که آن بیت براى آدم از بهشت و به باطنش نازل شده است، چه قلب صنوبرى در ملک بدن عنصرى اوّلین خانه‏‌اى است که براى مردم در عالم صغیر شده است‏.» (ج‏10/ص 71)

 همچنین معنای «کریم» را هم برای عتیق گفته‌اند و هر چیزی مکرم و زیبا را عتیق می‌نامند و چون کعبه این دو مزیت را دارد به این نام خوانده شده است. در فرهنگ جامع ذیل عبارت «عَتَقَ» این معنا نیز بیان شده است.

 

 

 

در ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن به نوعی به این سه معنا اشاره شد است: «العتیق: چیزى که از نظر زمانى یا مکانى یا رتبه و ارزش، کهن و قدیمى باشد از این جهت به قدیم- عتیق- گفته شده و همچنین به شخص جوانمرد و با کرم و به کسى که از رقیّت و بندگى آزاد شود خداى تعالى گوید: وَ لْیَطَّوَّفُوا بِالْبَیْتِ الْعَتِیقِ‏ (الحجّ/29) ) گفته شده خداوند کعبه را از این جهت با واژه «عتیق» وصف نموده که پیوسته از اینکه جباران و ستمگران کوچکش بشمارند آزاد و متعالى است. عاتقان: طریق گردن که میان دو شانه قرار دارد چون از سایر اعضای بدن بالاتر است و نیز «عاتق» دختر جوان و کنیزکى که از شوهرش جدا و دور شده و در خانه پدر و مادرش مانده». (ج‏2، ص 547)

 

 

 

نکته بسیار جالب در آیه «و لیطوفوا بالبیت العتیق» اینکه برخی مفسران این آیه را مربوط به طواف نساء دانسته‌اند و از طرفی هم می‌بینیم یکی از معانی عتیق بنا به نقل برخی از مفسرین به دختر جوان، کنیزکی که از شوهر جدا شده است باز می‌گردد و این ارتباط معنایی به لغت و حکم طواف نساء در این آیه بسیار قابل تأمل و جای کار در حد یک مقاله علمی پژوهشی را دارد.