emamian

emamian

«سید حسن نصرالله»، دبیرکل جنبش حزب‌الله لبنان شامگاه سه‌شنبه در مورد تحولات لبنان و منطقه غرب آسیا سخنرانی کرد.

سید حسن نصرالله در ابتدا یاد پیروزی در جنگ تموز (جنگ ۳۳ روزه) و خاطره شهدای این جنگ و شکست دشمن صهیونیستی و طرح آمریکایی "خاورمیانه جدید" را گرامی داشت. جنگ مذکور ۱۲ ژوئیه ۲۰۰۶ با حملات رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان آغاز شد.

دبیرکل حزب‌الله لبنان همچنین با اشاره به سالروز درگذشت آیت‌الله محمد حسین فضل الله، از علما و مراجع تقلید لبنان او را شخصیتی بزرگ و حامی مقاومت در این کشور دانست.

سید حسن نصرالله به شرایط اقتصادی لبنان اشاره کرد و گفت که ارزیابی اوضاع اقتصادی باید ارزیابی ملی و مشمول تلاش‌های همه لبنانی‌ها باشد و حتی کسانی که در لبنان مقیم هستند.

نگاه به شرق به معنای قطع روابط با غرب نیست

او گفت که در سخنرانی گذشته خود نگاه به شرق را مطرح کرده ولی این سخنان وی به معنای این نیست که لبنان کاملا از غرب و داشتن روابط با کشورهای غربی قطع رابطه کند. دبیر کل جزب‌الله لبنان گفت که لبنان به جز رژیم صهیونیستی می‌تواند بر حسب ضرورت و نیاز با کشورهای غربی روابط و همکاری داشته باشد.

سید حسن نصرالله گفت: «برخی تلاش کردند که موضوع نگاه به غرب را به جای دیگر سوق دهند؛ برخی می‌گویند غرب برای ما به منزله اکسیژن است. ما از شما نخواستیم که این اکسیژن را رها کنید ولی اگر غربی‌ها این اکسیژن را از ما قطع کند، ما باید چه کار کنیم؟:

نصرالله به برداشت‌های اشتباه برخی در رابطه با اظهارات قبلی خود مبنی بر نگاه به شرق و برقراری روابط تجاری و اقتصادی با ایران اشاره کرد و گفت که برخی چنین برداشت کردند که نگاه به شرق و برقراری روابط با ایران، به این معناست که ما می‌خواهیم لبنان را به مدل ایرانی تبدیل کنیم. ولی ما چنین چیزی نگفتیم. ما از ایران خواستیم به ما کمک کند. هنگامی که ایران با فروش مشتقات نفتی و بنزین آن هم با لیره لبنان موافقت کند، بدین معناست که ایران لطف و فداکاری بزرگی انجام می‌دهد.

او در ادامه، مقاومت ایران در برابر تحریم‌های ظالمانه آمریکا طی چند دهه را ستود و به مقایسه ایران و لبنان پرداخت و گفت: «مطمئن باشید که لبنان عناصر و عوامل مدل ایرانی را ندارد؛ مدلی که باعث شد که ایران در برابر تحریم‌های آمریکا بایستد و مقاومت کند.

سید حسن نصرالله افزود: «ایران تقریبا در مواد غذایی خودکفاست و صنایع و تجهیزات آن پیشرفته و توسعه یافته و توانسته است به فضا ماهواره ارسال کند و در تولید بنزین، گازوئیل، برق خودکفا شود و به خارج دارو صادر کند ولی لبنان عناصر و پتانسیل‌های مدل ایران را ندارد؛ مطمئن باشید. اگر ایران بخواهد به لبنان کمکی [اقتصادی] بکند،‌ باید محترمانه این موضوع بررسی شود و نباید کسی آن را مایه نگرانی بداند».

لبنان و ایران می‌توانند به جای دلار پول‌های ملی خود استفاده کنند

دبیر کل حزب الله تصریح کرد: «[راهکار دیگر، اقدامات بانک مرکزی است]، خرید مشتقات نفتی از ایران با لیر چقدر برای بانک مرکزی [مصرف دلار] را صرفه‌جویی می‌کند؟ من این را ضمانت می‌کنم و این را به مسئولان لبنان و به دور از چشم رسانه‌ها پیشنهاد کردیم و گفتیم این گزینه را آزمایش کنیم تا ببینیم این مسیر ما را به کجا می‌رساند».

وی گفت: «ایران چهل سال است که در برابر تحریم‌ها مقاومت کرده است ولی در لبنان ما همینکه کمی تحریم و تهدید آمد، دیدیم که برخی برای تسلیم شدن در برابر آمریکا عجله دارند. ما در لبنان قصد نداریم این کشور را به کشوری دیگر تبدیل کنیم».

باید همه راه‌ها و گزینه‌ها را برای برون رفت از بحران فعلی آزمود

دبیرکل حزب‌الله لبنان با بیان اینکه در لبنان باید با هرکشوری که به دنبال کمک به این کشور است، روابط برقرار کرد، اظهار داشت که نباید برای برون رفت از اوضاع کنونی تنها یک راه و روش را انتخاب و بر آن اصرار و تأکید کرد.

او افزود برخی می‌گویند برای برون‌رفت از اوضاع کنونی به سراغ صندوق بین‌المللی پول برویم، ما گفتیم مانعی نیست ولی این بدین معنا نیست که گزینه‌های دیگر را رها کنیم. سید حسن نصرالله گفت که باید در لبنان مسیرهای ممکنی که مانع از فروپاشی اقتصادی و گرسنگی در لبنان می‌شود را رفت و نباید به یکی اکتفا کرد.

دولت و ملت در کنار هم می‌توانند تهدید اخیر را به فرصت تبدیل کنند

دبیرکل حزب‌الله لبنان شرایط اقتصادی و مالی اخیر این کشور را خطرناک‌ترین تهدید دانست و گفت که این تهدید ملت و دولت لبنان را نشانه رفته است ولی لبنانی‌ها می‌توانند این تهدید را به فرصت تبدیل کرده و  اقدامات مناسبی اتخاذ کنند.

سید حسن نصرالله گفت که داشتن روابط تجاری و اقتصادی با کشورهای شرق مانند ایران و چین و عراق این فایده را دارد که به آمریکایی‌ها و سایرین این پیام را خواهد فرستاد که لبنان گزینه‌های دیگر نیز دارد.

او گفت که لبنان به دلیل برخی سیاست‌ها تقریبا به کشوری مصرف کننده تبدیل و به گونه‌ای شده است که من باب تشبیه، آب و اکسیژن هم به لبنان وارد می‌شود. سید حسن نصرالله گفت که لبنان ساده‌ترین محصولات و تولیدات را وارد می‌کند و باید این کشور به یک کشور تولید کننده مبدل شود.

باید همه به سمت تولید برویم

او خواستار تغییر معادله و مدل اقتصادی در لبنان شد و گفت که باید به سمت تولید رفت و مسئولیت این کار بر عهده دولت و ملت لبنان است.

دبیرکل حزب‌الله گفت که باید به سمت مقاومت زراعی یا جهاد کشاورزی رفت و وارد نبرد احیای بخش زراعی و صنعتی شد. وی این دو بخش را شرط اساسی ثبات و مقاومت لبنان دانست.

داشتن حاکمیت ملی مستلزم عدم وابستگی به خارج است

سید حسن نصرالله گفت که تا زمانی که مردم لبنان خود به تولیدکننده تبدیل نشوند و از دست‌رنج خود استفاده نکنند، نمی‌توانند ملتی دارای حاکمیت باشد.

مداخلات سفیر آمریکا در بیروت

دبیرکل حزب‌الله لبنان در ادامه سخنان خود، به دخالت‌های سفیر آمریکا در بیروت در امور داخلی لبنان اشاره کرد و گفت این دولت لبنان است که سرنوشت مردم این کشور را تعیین می‌کند نه سفیر آمریکا یا وزارت خارجه این کشور.

او گفت: «ما هر روز مورد حمله قرار می‌گیریم و این سفیر آمریکا می‌آید و علیه ما حرف می‌زند. خطرناک‌تر از این، نشست و برخواست او با رهبران سیاسی در لبنان و تحریک آن‌ها علیه حزب‌الله است». سید حسن نصرالله اظهارات سفیر آمریکا را مردود دانست و از دولت لبنان خواست در برابر اتهام‌های وی علیه مقاومت اسلامی در این کشور سکوت نکند.

تصمیم قاضی مازح شایسته تقدیر است

دبیرکل حزب‌الله اقدام قاضی لبنانی (محمد مازح) در صدور قرار منع مصاحبه رسانه‌های لبنان با «دورتی شیا»، سفیر آمریکا در بیروت را شجاعانه و شرافتمندانه دانست و پرسید: «تصمیمات مالی در لبنان چه ربطی به سفیر آمریکا دارد؟ ولی این اتفاق افتاد و سفیر آمریکا حتی بسیاری از مسئولان را تهدید کرد و حتی خواست که فلان معاون رئیس بانک مرکزی یا رئیس کمیته نظارت بر بانک ها را بیاورند؛ اگر به خواسته‌ها و مداخلات او تن دهید، وای بر شما».

سرنوشت لبنان به دست مردم آن است نه سفیر آمریکا

سید حسن نصرالله ادامه داد: «نمونه دیگر مداخلات سفیر آمریکا در امور لبنان طی روزهای گذشته این است از او نقل شده است که کار این دولت [لبنان] به پایان رسیده است؛ به تو چه ربطی دارد؟ این مردم لبنان است که تصمیم می‌گیرند دولت بماند یا استعفا دهد، نه سفیر آمریکا».

دبیرکل حزب‌الله لبنان ادامه داد، سفیر آمریکا به جای مصاحبه با این رسانه و آن رسانه در لبنان و حمله به حزب‌الله، به جنگ‌ها و جنایت‌هایی که آمریکا در کشورهای منطقه انجام داده نگاهی بیاندازد.  سید مقاومت خطاب به سفیر آمریکا گفت: «رئیس تو ترامپ، اعتراف می‌کند که دولت شما داعش را ایجاد کرده است. شما از تروریسم اسرائیلی و تروریسم تکفیری در منطقه حمایت می‌کنید؛ لذا توصیه می‌کنیم حد و حدود خود را بشناسید و به خودتان احترام قائل شوید».

دستان آمریکایی‌ها به خون لبنانی‌ها آغشته است

سید حسن نصرالله به جنگ ۳۳ روزه اسرائیل علیه مقاومت لبنان اشاره کرد و گفت که همه کسانی که در این جنگ کشته شدند، خونشان بر گردن دولت جنایت‌کار آمریکا است که از اسرائیل حمایت می‌کند.

او دولت ترامپ را مورد خطاب قرار داد و گفت که «سیاست‌های شما برای خفه کردن لبنان، حزب‌الله را قوی‌ و متحدان و نفوذ شما در لبنان را تضعیف خواهد کرد».

اقدامات دیپلماتیک حزب الله برای متوقف کردن مداخلات آمریکا

دبیرکل حزب‌الله لبنان ادامه داد: «نمایندگان حزب الله در فراکسیون "الوفاء للمقاومة" به زودی درخواستی مکتوب به وزارت خارجه لبنان مبنی بر احضار سفیر آمریکا ارائه خواهند داد و از او خواهند خواست خود را ملزم به رعایت قوانین بین‌الملل کند».

فلسطینیان را نباید فراموش کرد

سید حسن نصرالله در پایان سخنرانی خود به طرح اشغال کرانه باختری توسط رژیم صهیونیستی اشاره کرد و گفت که سرگرم شدن لبنانی‌ها به اوضاع اقتصادی خود نباید باعث شود آن‌ها از حمایت از فلسطینیان و ایستادن در کنار آن‌ها برای مقابله با طرح اشغالی الحاق کرانه باختری غافل شوند.

دبیرکل حزب‌الله گفت: «خطرناک‌‌ترین مسئله در حال حاضر، طرح [اشغالی] الحاق کرانه باختری به قلمرو رژیم اشغالگر است. ما با گروه‌های مختلف فلسطین در ارتباط هستیم و دیروز پیامی از برادر اسماعیل هنیه (رئیس دفتر سیاسی حماس) دریافت کردم. آنچه می‌خواهم بگویم این است که ما نباید فلسطینی‌ها را فراموش کنیم. همه باید با صدای رسای خود موضعی در حمایت از فلسطین اتخاذ کند و در ارتباط با رهبران فلسطینی جهت هماهنگی و همکاری به منظور مقابله با این طرح باشد. این مسئله باید تقویت شود».

شهر دبی با سرعت سرسام آوری در حال پیشرفت است و جز جذاب ترین مقاصد گردشگری در بین مسافران است و سالانه میلیون ها نفر را به سمت خود جذب می کند. دبی را در نظر گرفتن مراکز خرید بی نظیر، جاذبه های مدرن و فوق العاده شرایط را برای سفر مسافران ایده آل کرده است. یکی از مهمترین جاذبه های این شهر، مسجد جمیرا است که به عبارتی نماد دبی هم به شمار می رود.

مسجد جمیرا در دبی، یکی از مهمترین مساجد شهر دبی است

مسجد جمیرا در دبی، یکی از مهمترین مساجد شهر دبی است و از آن به عنوان نماد این شهر عربی هم یاد می شود. نکته ی قابل توجهی که در خصوص  مسجد جمیرا (Jumeirah Mosque) باید بدانید این است که ورود تمامی پیروان ادیان دیگر به آن مجاز است و هیچ محدودیتی از این بابت برای مسافران وجود ندارد. این در حالی است که در کشور اسلامتی مانند امارات متحده عبادتگاه های بسیاری وجود دارد که پیروان دین ها به ندرت اجازه ورود به آن را دارند اما مسئولان جمیرا این امکان را برای تمامی پیروان دین ها دیگر فراهم آورده است.

مسجد جمیرا در منطقه ای به همین نام نیز قرار دارد که یکی از سواحل مسکونی و لوکس دبی است و گردشگران زیادی را به سمت خود جذب می کند. این مسجد نه تنها در شهر دبی بلکه در سراسر کشور امارات متحده عربی دارای شهرت است و جز اصلی ترین سوژه ها برای عکاسانی است که به دبی سفر می کنند. توجه داشته باشید که تنها در صورتی عکاسی در داخل ساختمان مسجد مجاز است که نمازگزاران در داخل آن نباشند و تنها از معماری مسجد عکس گرفته شود.

مسجد جمیرا در دبی سال ۱۹۷۶ ساخته شده و یکی از قدیمی ترین عبادتگاه مسلمانان امارات متحده عربی به شمار می رود و دارای ظرفیت ۱۳۰۰ نفر می باشد. ظاهر مسجد جمیرا در دبی بسیار زیبا بوده و سبک معماری آن یکی از رایج ترین سبک ها در دوران حکومت فاطمینان نیز بوده است. مساجد زیادی در شهر دبی هستند که بتوانید برای بازدید از آن ها بروید اما ما به شما این اطمینان را می دهیم حس معنوی که در این مسجد بدست خواهید آورد کاملا متفاوت است.

نورپردازی زیبا در مسجد جمیرا در دبی

مختصری از تاریخ مسجد جمیرا در دبی

در زمان های دور اعراب در منطقه ساحلی جمیرا زندگی می کردند و اکثر آن ها به شغل ماهی گیری و صید مروارید مشغول بودند. آن ها از سال ۱۹۶۰ به بعد کم کم به مکانی برای اقامت ثروتمندان خارجی تبدیل شد. ساخت این مسجد در همین دوران به پایان رسید و محلی برای تجمع اهالی این منطقه محسوب شد. در سال ۱۹۹۵ طرحی در این شهر ارائه شد مبنی بر توسعه مسکن در جمیرا که تعدادی آپارتمان مسکونی در آن ساخته شود. این منطقه رفته رفته به یکی از شلوغ ترین و معروف ترین مکان های دبی تبدیل شد و در حال حاضر هم به دلیل قرار گیری مسجد جمیرا در آن تبدیل به یکی از پر بازدیدترین مناطق دبی تبدیل شده است.

مسجد جمیرا در دبی نمونه ای از معماری های دوران خلافت فاطمیان است.

معماری مسجد جمیرا در دبی

ساخت مسجد جمیرا در دبی توسط مشاوره و پیمانکاری هگازی و موغایض بوده و مدیریت پروژه بر عهده ی یکی از معروف ترین فعالان این حوزه به نام مصطفی کامل حسین خلیل بوده است؛این دفتر زیر مجموعه شرکت پیمانکاری الملا به شمار می آید.

مسجد جمیرا در دبی نمونه ای از معماری های دوران خلافت فاطمیان همان فاطمی در بین سال ۹۰۹ تا ۱۱۶۷ میلادی نیز بوده است. این سبک را می توان تلفیقی از معماری کشورهای شرقی و غربی دانست به همین منظور در آن عناصری از معماری باستانی، بیزانسی، مصری، معماری قبطی و آفریقای شمالی به چشم می خورد.

تمامی اثرهایی که از فاطمیان در حال حاضر به جا مانده در شهر قاهره است و در دیگر سرزمین های اسلامی و عربی هم نمونه هایی از این سبک معماری می توانید مشاهده کنید. حاکمان فاطمیان با فرمانرواهای عباسی و بیزانس نیز رقابت داشتند تا همگی کاخ ها و بناهای لوکس تری نیست به هم بسازند؛ همین موضوع سبب شد تا بناهای متعددی در زمان حکومت این دو دودمان به جا بماند و حکومت های بعدی هم از این سبک معماری نیز پیروی کنند.

مسجد جمیرا در منطقه ای به همین نام نیز قرار دارد که یکی از سواحل مسکونی و لوکس دبی است

یکی از مهمترین مواردی که در این سبک سعی شده از آن پیروی شود، ساختن مربعی مساجد نیز بوده و دیگری نیز مربوط به گنبد مسجد می شده که از پایه های مهم در این سبک به شمار می رفته است. شاید برایتان جالب باشد بدانید که پادشاهان فاطمی به منبرهای پر زرق و برق هم تمایل داشتند به همین خاطر در مسجد جمیرا از همین اساس استفاده شده و منبری بسیار با شکوه ساخته شده است.

از نکات مهم دیگری که در خصوص معماری مسجد جمیرا وجود دارد، دیوارهای اصلی آن است. دیوارهای این مسجد نیز به گونه ای ساخته شده اند که به طور کامل رو به خانه خدا باشد و نمازگزاران برای ایستادن رو به قبله با هیچ مشکلی روبرو نخواهند شد. محراب مسجد نیز قبله را نشان می دهد و مقدس ترین محل این عبادتگاه به شمار می آید. این محراب آن قدر روحانی و جذاب است که هنوز هم امامان جماعت در این محراب قرار گرفته و نماز و خطبه می خوانند.

استفاده از خوش نویسی در معماری اسلامی و فاطمی نیز در آن زمان بسیار رواج داشته از همین در ساخت این مسجد هم از این اصل پیروی شده و در محوطه داخلی مسجد جمیرا در دبی نیز آن استفاده شده است؛ در عبادتگاه جمیرا هم این خوش نویسی ها به چشم می خورند.

آداب و رسوم ورود به مسجد جمیرا

ویژگی های ظاهری بنای مسجد جمیرا

مسجد معروف شهر دبی “جمیرا” از سنگ های گران مایه ای به رنگ  های کرم و صورتی کم رنگ ساخته شده و همین خود یکی از دلایل عمده ای است که سبب به یاد ماندن آن در ذهن ها شده است.این مسجد دارای یک گنبد بسیار بزرگ بوده که ارتفاعش به ۱۶ متر نیز می رسد اما در این عدد اختلاف نظرهایی هم وجود دارد. درست همانطور که مشاهده می کنید مسجد جمیرا در دبی دارای دو گلدسته مرتفع است که ارتفاع هر یک به ۴۰ متر می رسد. داخل هر کدام از مناره ها هم چندین پله به صورت مارپیچ وجود دارد که بر فراز آن ها دو گنبد کوچک نیز به چشم می خورد و محلی برای سر دادن اذان نیز می باشد.

شب هنگان دور تا دور این گلدسته ها با چراغ های زرد نورانی می شود و جلوه ی معنوی خاصی به این عبادتگاه می بخشد. گنبد این مسجد بسیار دیدنی بوده و با طرح های برجسته ی ساده ای که دارد، سبب زیبایی هر چه بیشتر این مسجد نیز شده است.

ورود تمامی پیروان ادیان دیگر به مسجد جمیرا مجاز است و هیچ محدودیتی از این بابت برای مسافران وجود ندارد.

آداب و رسوم ورود به مسجد جمیرا

همانند هر مسجد دیگری، مسجد جمیرا در دبی هم دارای آداب و قوانین خاصی می باشد، به طور مثال برای ورود به بیشتر مساجد کشور امارات متحده عربی داشتن حجاب برای بانوان اجباری است، اما این قانون در مسجد جمیرا در دبی صادق نیست و علاوه بر این که تمامی پیروان دیگر ادیان می توانند وارد این مسجد شوند، حجاب هم برای خانم هایی که وارد آن می شوند نیز اجباری نیست.

اما حتما توجه داشته باشید که کس مناسبی و پوشیده ای تن داشته باشید، شما می توانید به طور رایگان از لباس های سنتی عربی که در این مسجد وجود دارد استفاده کنید و آن ها را از مسئولین مسجد بگیرید.

حتما همراه خودتان برای ورود به مسجد جمیرا کفش داشته باشید، چرا که هیچ کس اجازه ورود با کفشی که بیرون از مسجد می پوشد را ندارد. پوشیدن جوراب اجباری است. اجازه عکاسی از داخل مسجد تحت هیچ شرایطی زمانی که نمازگذاران در آن هستید وجود ندارد و تنها از بنا و دیوارهای داخلی مسجد عکاسان می توانند عکس بگیرند.

شاید برایتان جالب باشد بدانید که بازدیدکنندگان این مسجد از ۱۳۷ ملت مختلف هستند و هر کدام هم دارای فرهنگ ها و سنت های متفاوتی می باشند، پس با رعایت قوانینی که این مسجد در نظر گرفته می توان همه کنار یکدیگر در صلح باشیم و از این بنای زیبا دیدن کنیم.

مسجد "جمیرا" از سنگ های گران مایه ای به رنگ های کرم و صورتی کم رنگ ساخته شده

تحولات جنگ لیبی پس از توقف پیشروی‌های نیروهای دولت وفاق ملی تحت رهبری فائز سراج اما همچنان بحرانی به قوت خود باقی مانده و عرصه جنگ نیابتی میان بازیگران منطقه ای و بین المللی روبه تشدید است.

در حالی که ترکیه و قطر از دولت فائز السراج، رئیس دولت وفاق ملی مستقر در طرابلس حمایت می‌کنند، روسیه، مصر و امارات از خلیفه حفتر، فرمانده کل نیروهای موسوم به ارتش ملی لیبی در شرق این کشور حمایت می‌کنند.

در جدیدترین رویداد روز گذشته پایگاه الوطیه برای اولین بار از زمان کنترل نیروهای دولت وفاق ملی بر آن در ۱۸ مه گذشته، هدف بمباران جنگنده‌های ناشناسی قرار گرفت. جنگنده‌های وابسته به نیروهای موسوم به "ارتش ملی لیبی" در این حملات رادارها و سامانه‌های پدافند هوایی "هاوک" و سامانه‌های اخلالگر "کورال" در پایگاه الوطیه را هدف قرار دادند. این خبر را «صلاح النمروش» سرپرست وزارت دفاع دولت وفاق ملی لیبی روز یکشنبه در رسانه های اجتماعی اعلام کرد.

 

اهمیت الوطیه و واکنش ترکیه

حمله هواپیماهای ارتش ملی لیبی به تأسیسات پیشرفته تازه استقرار یافته در پایگاه الوطیه که نشان از آمادگی کشورهای مخالف حضور و نفوذ ترکیه در لیبی برای مقابله تمام عیار با اقدامات آنکارا به منظور تثبیت حضور بلندمدت نظامی در این کشور می باشد، با واکنش مقامات ترک روبه رو شد.

مسؤول وزارت دفاع ترکیه در واکنش به حمله بامداد یکشنبه به پایگاه الوطیه اظهار کرد: این حمله به صورت آشکار قصد حفتر و قدرت‌های خارجی حامی او برای استمرار بی‌ثباتی در لیبی را نشان داد.

این مسؤول آنکارا گفت: ادامه این حملات و حمایت آشکار از حفتر، این چهره کودتایی در لیبی موجب تقویت وضعیت آشوب و درگیری‌ها در لیبی خواهد شد.

او افزود: حمله به الوطیه که دولت وفاق ملی لیبی بر آن کنترل دارد، باعث خرابی برخی سیستم‌های آن شد.

گفتنی است تلاش ترکیه برای استقرار دائمی در پایگاه هوایی «الوطیه» و پایگاه دریایی «مصراته»٬ از اهداف مهمی است که می‌تواند بر آینده لیبی تاثیر بگذارد.

«الوطیه» در 140 کیلومتری جنوب غربی طرابلس٬ پذیرای جنگنده‌های اف 16 و بالگردهای نظامی آتاک ترکیه خواهد بود و در صورتی که نیروهای این کشور در مصراته هم حضور ثابت و بدون دردسر داشته باشند٬ ترکیه از کارت‌های بیشتری برای بازی برخوردار خواهد بود. موضوعی که می تواند از سرفصل های سفر اخیر مقامات ارشد نظامی ترک به لیبی باشد.

روز جمعه گذشته ژنرال خلوصی آکار وزیر دفاع و ژنرال یاشار گولر رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ترکیه به صورت از پیش اعلام نشده وارد لیبی شدند.

وزیر دفاع ترکیه در مصاحبه با خبرنگاران بر این موضوع تأکید کرد که ارتش کشورش در لیبی می‌ماند تا به تعبیر او٬ «برادران و خواهران لیبیایی در امنیت و آسایش بیشتری زندگی کنند.»

آکار همچنین به تاریخ پانصد ساله مشترک ترکیه و لیبی اشاره کرده و در ادامه گفته «به منظور حفظ عدالت و بر اساس حقوق بین‌الملل٬ به شیوه‌ای که شایسته شان و شهرت اجدادمان باشد در لیبی خواهیم ماند.»

اما تلاشهای ترکیه برای حضور بلندمدت نظامی به هیچ وجه خوشایند رقبایی چون مصر، روسیه و امارات نیست.

 

تداوم تهدیدات مکرر مصر

همزمان با بلندپروازی های ترکیه در لیبی، مصر یکی از مهمترین مخالفان حضور بلندمدت نظامی آنکارا در جوار مرزهایش در خاک لیبی می باشد. عبدالفتاح السیسی پس از آنکه ترکیه پیشنهاد آتش مصر را نپذیرفت مواضع نظامی در امتداد مرزهای با لیبی را تقویت کرده است.

در همین راستا رئیس جمهوری مصر امروز دوشنبه (16 تیر) در دیدار با فرماندهان ارشد نیروهای مسلح این کشور خواستار تامین امنیت در مرزهای مشترک با لیبی شد.  سخنانی که می توان آن را تهدید به مداخله مستقیم نظامی در لیبی دانست.

منطقه شرق لیبی مرکز منافع مصر محسوب می شود و قاهره مشتاق است کنترل بر تهدیدات نامتقارن در امتداد مرز 1115 کیلومتری که دو کشور را از هم جدا می‌کند در دست گیرد.

مصر در چند سال گذشته اقدامات امنیتی متعددی همچون استقرار ارتش در مأموریت ضد تروریستی و انجام مانور نظامی گسترده به نام رعد 24 در منطقه غرب کشور نزدیک ایست بازرسی شهرک السلوم برای حفاظت از مرز پرمنفذ و جلوگیری از ورود جهادی‌ها از شرق لیبی به داخل مصر انجام داده است.

تمرکز ویژه‌بر حفاظت از صحرای سینا به‌عنوان ناحیه راهبردی وجود دارد که گروه ولایت سینا وابسته به داعش به این منطقه بارها حمله کرده است.

از دیدگاه قاهره، تسری خشونت به خاک مصر می‌تواند همگرایی خطرناک منافع با گروه‌های اخوان‌المسلمین ایجاد کند که هم در بخش شرقی لیبی و هم در بخش صحرای غربی مصر حضور دارند.

 

تشدید حضور مزدوران نیابتی در لیبی

روند پیچیده بحران لیبی و حضور بازیگران مختلف بین المللی در این عرصه موجب شده تا بسیاری جنگ لیبی را به سمت سوریه ای شدن برآورد کنند. اما شاید یکی از مهمترین وجوه تشابه میان جنگ لیبی و بحران سوریه حضور گسترده نیروهای تروریستی خارجی است که از سوی طرف های مختلف به جنگ گسیل می شوند.

در این رابطه روز گذشته روزنامه "لیبیا آبزرور" چاپ لیبی نوشت عبدالفتاح البرهان، رئیس شورای انتقالی سودان در ماه ژوئن به موجب قراردادی که امارات بودجه آن را تامین کرد، سه هواپیمای باری نظامی حامل تسلیحات و تجهیزات نظامی به شرق لیبی ارسال کرد.

پیش از این امارات از حمیدتی (دیگر چهره اصلی قدرت در سودان) خواسته بود در حمایت از عملیات خلیفه حفتر علیه طرابلس، تجهیزات نظامی و مزدور به لیبی بفرستد و حمیدتی نیز با اعزام دو گروه شبه‌نظامی به لیبی موافقت کرد.

در آن طرف ماجزا نیز دیده بان حقوق بشر سوریه روز یکشنبه در بیانیه‌ای اعلام کرد بازگشت سری جدیدی از شبه نظامیان از لیبی به سوریه رصد شده و این بازگشت همزمان با عملیات عکس آن یعنی خروج شورشیان سوری آموزش دیده از پادگان‌های ترکیه به مقصد خاک لیبی است.

دیده بان حقوق بشر سوریه که نهاد وابسته به مخالفان سوری است، آورده است: افزایش تعداد جنگجویانی که تا امروز به خاک لیبی رفته‌اند به حدود ۱۵ هزار و ۳۰۰ تن رسیده، ۵۲۵۰ تن آنها به سویه بازگشته‌اند در حالی‌که ترکیه به انتقال نیروهای مزدور بیشتر به پادگان‌هایش جهت آموزش ادامه می‌دهد.

این نهاد خاطرنشان کرد: از مجموع کلی نیروهای داوطلب جذب شده حدود ۳۰۰ تن بین ۱۴ تا ۱۸ سال و اکثرا از گردان "السطان مراد" هستند، جذب آنها برای جنگ در لیبی از طریق پیشنهادات مالی و در راستای سوء استفاده کامل از وضعیت معیشتی سخت و فقر این افراد است، به اضافه این‌که ۴۰۰ مزدور نیز رفتن به لیبی را بهانه‌ای برای رسیدن به اروپا قرار داده‌اند و به طرق غیرقانونی از طریق ایتالیا وارد خاک اروپا شده‌اند.

وقتی مصطفی الکاظمی، روزنامه‌نگار و وزیر اطلاعات و امنیت عراق  در 9 آوریل 2020 (21 فروردین 1399) به صورت رسمی از سوی برهم صالح، رئیس جمهوری عراق مامور تشکیل کابینه جدید دولت فدرال شد، باور این موضوع سخت بود که مورد استقبال کم سابقه جناح‌های سیاسی عراقی قرار بگیرد. با این اوصاف او در میان ناباوری ناظران در 6 می2020 (17 اردیبهشت 1398) موفق شد از پارلمان عراق رای اعتماد بگیرد و در ادامه تمامی اعضای کابینه او نیز رای اعتماد نمایندگی مجلس را کسب کنند.

اما تنها با گذشت دو ماه از روی کار آمدن مصطفی الکاظمی به نظر می‌رسد زمزمه‌هایی مبنی امکان استیضاح الکاظمی در حال مطرح شدن هستند. به گونه‌ای که جاسم البخاتی، نماینده جریان حکمت ملی عراق در پارلمان این کشور، از دیدار قریب الوقوع با مصطفی الکاظمی، نخست وزیر این کشور و تدوین فهرستی از سوالات برای پرسش از وی خبر می‌دهد. اکنون این پرسش قابل طرح است که چرا در شرایطی که مصطفی الکاظمی با یکی از بی سابقه‌ترین استقبال‌های کرسی نخست‌وزیر عراق را کسب کرد، تنها با گذشت دو ماه در کنش‌ها و مدیریت‌اش شبهاتی مطرح شده است؟ یا به عبارت روشن‌تر چرا می‌توان سایه استیضاح بر مصطفی الکاظمی را در مقطع کنونی جدی مورد تلقی قرار داد؟ در این زمینه می‌توان به سه دلیل یا محور اصلی به عنوان عوامل مطرح شدن سناریوی استیضاح نخست‌وزیر جدید عراق اشاره کرد.

 

عملکرد ضعیف در اجرای بحث اخراج نظامیان آمریکایی از عراق

بدون تردید نه تنها برای مصطفی الکاظمی، بلکه برای هر شخص دیگری که منصب نخست‌وزیری کشور عراق را در مقطع کنونی عهده‌دار می‌شد، مهم‌ترین مساله پیش‌روی او بحث اجرایی کردن مصوبه پارلمان عراق برای اخراج نظامیان آمریکایی بود. طی ماههای اخیر نه تنها هیچ گونه اقدامی عینی و عملی در زمینه اخراج نظامیان آمریکایی انجام نشده، بلکه حضور نظامی غیر قانونی آن‌‎ها در کشور عراق نیز ابعادی جدید به خود گرفته است که مهم‌ترین آن‌ها استقرار سامانه دفاع موشکی پاتریوت در پایگاهای نظامی عین الاسد، حریر اربیل و سفارت‌خانه آمریکا در منطقه الخضراء بغداد است.

در همین راستا، در جدیدترین کنش، نیروهای آمریکایی در اقدامی که وحشت ساکنان محلی را در پی داشت در 4 جولای 2020 (14 تیر 1399) سامانه دفاع موشکی پاتریوت را در منطقه امنیتی سبز بغداد آزمایش کرد. این اقدام هر چند با واکنش مقام‌های مختلف سیاسی عراقی به ویژه نمایندگان پارلمان همراه شده اما واقعیت امر این است که این اقدام آمریکا، خلاف تمامی موازین حقوق بین‌الملل و نقض آشکار حاکمیت ملی کشور عراق می‌باشد. عدم موضع‌گیری دولت مصطفی الکاظمی نسبت به این اقدام بی‌سابقه و غیرقانونی واشنگتن، اکنون موجبات نارضایتی بسیاری از نمایندگان را به همراه داشته است.

در سطحی دیگر، حمله نیروهای مبارزه با تروریسم به مقر تیپ ۴۵ گردان‌های حزب‌الله در منطقه البوعثیه در جنوب شرق بغداد در بامداد 26 ژوئن 2020 (6 تیر 1399) که با دستور مستقیم مصطفی الکاظمی انجام گرفت نارضایتی‌ها را از نخست‌وزیر مستقر به شدت افزایش داد. زمانی این موضوع بیشتر مورد توجه قرار گرفت که مشخص شد یگان‌هایی از نیروهای مبارزه با تروریسم عراق با کمک نیروهای آمریکایی به مقر نیروهای حشد الشعبی یورش برده‌اند. در مجموع روند کنونی نشان می‌دهد که مصطفی الکاظمی بر خلاف خواست و اراده ملت عراق، اراده‌ای جدی برای مقابله با آمریکایی‌ها و نیز اجرایی کردن مصوبه اخراج نظامیان خارجی از کشور ندارد و همین موضوع می‌تواند در نهایت به پاشنه آشیل او در منطقه الخضراء تبدیل شود.

 

سکوت دولت در برابر توهین‌های مطرح شده نسبت به مرجعیت

یکی دیگر از عوامل مطرح شدن بحث استیضاح مصطفی الکاظمی طی چند وقت اخیر را می‌توان در ارتباط با سکوت دولت او در برابر توهین‌های یک روزنامه سعودی به مرجع عالیقدر شیعیان در عراق یعنی آیت‌الله سیستانی ارزیابی کرد. کاریکاتور موهن روزنامه سعودی «الشرق الاوسط» از آیت‌اللله سیستانی، طی روزهای گذشته موجی از خشم و نفرت شهروندان عراقی را به همراه داشته و بسیاری از مقامات سیاسی و حزبی این کشور، انتشار این کاریکاتور را محکوم کرده‌اند اما در این میان، دولت تا کنون هیچ گونه موضوع‌گیری در قبال این مساله نداشته است. در مجموع، تعلل و عدم موضع‌گیری مصطفی الکاظمی و دیگر اعضای دولت او در قبال این بی احترامی، روزنامه سعودی‌ها در آینده می‌تواند زمینه‌ساز استیضاح او شود.

 

موضع‌گیری ضعیف در برابر عربستان

یکی دیگر از انتقادات وارده به مصطفی الکاظمی به عملکرد او در نوع مواجه با عربستان ارتباط پیدا می‌کند. او در اولین اقدام خود پس از گرفتن رای اعتماد از پارلمان رای کابینه خود، در اقدامی غیر منتظره علی عبدالامیر علاوی، وزیر دارایی عراق را در 22 می 2020 (3 خرداد 1399) عازم کشورهای عربستان و کویت کرد. هر چند این سفر دارای اهداف اقتصادی بزرگ معرفی شد اما در عمل به هیچ گونه توافق یا کمک مالی منجر نشد.

متعاقب این رخداد، بسیاری از سیاست‌مداران عراقی، به شدت از اقدام «مصطفی الکاظمی» نخست‌وزیر جدید انتقاد کردند. حتی ایاد علاوی، سیاست‌مدار با تجربه عراقی طی اظهاراتی اعلام کرد: «من به شدت، طرح نخست وزیر در اعزام وزیر دارایی خود برای گدایی کمک یا وام از دیگر کشورها را رد می‌کنم.» در حقیقت، افکار عمومی کشور عراق به شدت نسبت به این موضوع نگران هستند که نخست‌وزیر کشور موضعی متزلزل و ضعیف را در مقابل ریاض نشان داده که عملا خلافت کرامت ملی شهروندان است. در مجموع، اتخاذ مواضع ضعیف در برابر عربستان نیز به یکی دیگر از مسائل مورد انتقاد جناح‌های سیاسی از الکاظمی تبدیل شده که شاید در آینده نه چندان دور زمینه‌ساز آغاز روند استیضاح او شود.

(و بدانید که) آنچه خدا بر شما باقی گذارد برای شما بهتر است اگر واقعا به خدا ایمان دارید. [هود 86]

سه شنبه, 17 تیر 1399 20:40

دجال کیست؟

دجال در لغت

دَجَل به معنای روکش نمودن یک شئ است که باطن آن کم‌ارزش باشد ولی روی‌ آن را  زرق و برق داده یا طلاکاری کنند بنابراین وقتی دجال را برای کسی بکار می‌برند یعنی‌ آن شخص منافق، دروغگو و فریبنده است[1] البته معانی متعددی که گاه به ده معنا می‌رسد برای این واژه ذکر شده است، که به عنوان نمونه به یکی از آنها اشاره شد.

او چشم راست ندارد ، و چشم دیگرش در پیشانی اوست ، و مانند ستاره صبح می درخشد، چیزی در چشم اوست که گویی آمیخته به خون است. وی در یک قحطی سختی می آید .
 

پیشینه دجال

تاریخچه دجال به قبل از اسلام برمی‌گردد در کتاب انجیل نام دجال نیز به میان آمده است از آیات انجیل استفاده می‌شود که دجال به معنای دروغگو و گمراه کننده است و چنین استفاده می‌شود که داستان خروج دجال و زنده بودنش در آن زمان هم در بین نصاری شایع بوده و در انتظار خروجش بوده‌اند[2]

در اسلام نیز سخن از دجال به میان آمده است و روایاتی در این موضوع از فریقین (سنی وشیعه) وارد شده است، که روایات اهل سنت در این باب به مراتب بیشتر از روایاتی است که در منابع شیعه موجود می‌باشد و اکثر روایات شیعه نیز در این موضوع برگرفته شده از منابع حدیثی اهل سنت می‌باشد.
 

حتمی بودن خروج او

حضرت علی (علیه السلام) از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نقل می کند که فرمود:«پیش از قیامت ده امر حتمی واقع می شود ، که خروج سفیانی و دجال از امور حتمیه ای است که اتفاق می افتد.

روایات اهل سنت در این باب به مراتب بیشتر از روایاتی است که در منابع شیعه موجود می‌باشد و اکثر روایات شیعه نیز در این موضوع برگرفته شده از منابع حدیثی اهل سنت می‌باشد
 

نام و نسب او

عده ای گویند که نام دجال؛ صائد بن صید یا ابن صیاد است ،و برخی مخالف این امر هستند در لغت دجال به معنی کذاب (بسیار دروغ گو) است، و فعل آن را به معنی «آب طلا و آب نقره دادن» دانسته اند. دجال را در زبان های انگلیسی و فرانسه،«آنتی کریست» نامیده اند که به معنی دشمن و ضد مسیح است.
 

خصوصیات فردی او

حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرماید: «او چشم راست ندارد ، و چشم دیگرش در پیشانی اوست ، و مانند ستاره صبح می درخشد، چیزی در چشم اوست که گویی آمیخته به خون است. وی در یک قحطی سختی می آید ، و بر الاغ سفیدی سوار است»

در صحیح مسلم در کلام رسول خدا (صلی الله علیه و آله) دجال چنین توصیف شده است:«او مردی چاق، سرخ روی ، با موی سر مجعد و اعور (چپ چشم) است ،چشمش همچون دانه انگوری است که بر روی آب قرار گرفته باشد»
 

عقیده او

امیرالمؤمنین(علیه السلام) می فرماید:«او با صدای بلندی فریاد می زند که بین مشرق و مغرب ، صدایش را جن و انس و شیطان می شنوند (ممکن است این عمل به وسیله رسانه های موجود از قبیل ماهواره ، اینترنت و شبکه های رادیویی صورت بگیرد) و می گوید: ای دوستان من! به سوی من آیید.

من هستم کسی که آفریده است؟ پس استوار ساخته و مقرر کرده و هدایت نموده است. (و مردم را به شرک فرا می خواند) و  می گوید (انا ربکم الاعلی یعنی: من پروردگار برتر شما هستم).

او مردی چاق، سرخ روی ، با موی سر مجعد و اعور (چپ چشم) است ،چشمش همچون دانه انگوری است که بر روی آب قرار گرفته باشد
 

مکان خروج

امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرمایند:«او از شهری(در آن سوی ماوراء النهرین) و قریه ای که معروف به «یهودیه» است بیرون می آید» و در روایات دیگر مکانهای مختلفی برایش نقل شده است از جمله اصفهان، خراسان، سجستان
 

مرگ او

رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می فرمایند:«دجال در امت من بیرون می شود در چهل روز ، پس خداوند عیسی بن مریم را مأمور می کند، او را طلب می کند و از بین می برد. و حضرت علی (علیه السلام) ضمن یک خطبه طولانی فرمود:«مهدی (علیه السلام) با یارانش از مکه به بیت المقدس می آیند، و در آن مکان بین آن حضرت با دجال و ارتش او، جنگ واقع می شود، دجال و ارتش او مفتضحانه شکست می خورند ، به طوری که از اول تا آخر آنها به هلاکت می رسند و دنیا آباد می شود و حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) عدالت و قسط را در جهان به پا می دارد، و طبق روایتی آن حضرت، دجال را در کناسه کوفه به دار می زند.

هر مؤمنی که دجال را ببیند، آب دهان خود را بر روی او بیندازد و سوره مبارکه حمد را بخواند، تا سحر آن ملعون دفع شود و در او اثر نکند چون او ظاهر شود، عالم را پر از فتنه و آشوب نماید

بعضی از علما چون شیخ صدوق(ره) با استناد به پاره ای از روایات از جمله روایت امیرالمومنین معتقدند که غرض و هدف الهی ، بر این تعلق گرفته است که دجال زنده باشد و کسی نتواند او را بکشد.

مرحوم محدث قمی (رحمه الله) می  گوید: در روایت ابو امامه است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «هر مؤمنی که دجال را ببیند، آب دهان خود را بر روی او بیندازد و سوره مبارکه حمد را بخواند، تا سحر آن ملعون دفع شود و در او اثر نکند چون او ظاهر شود، عالم را پر از فتنه و آشوب نماید، و میان او و لشکر قائم (علیه السلام) جنگ واقع شود و بالاخره آن ملعون به دست مبارک حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) یا به دست عیسی بن مریم (علیه السلام) کشته شود.

البته عقیده شیعه بر این است که امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است که دجال را می کشد نه حضرت عیسی(علیه السلام)
 

نتیجه گیری

باتوجه به خصوصیاتی که ذکر شد و در بعضی موارد با هم اختلاف دارند، بعضی از جمله مرحوم صدر [*] معتقدند: همان گونه که از ریشه لغت دجال از یک سو و از منابع حدیث از سوی دیگر استفاده می شود، دجال منحصر به فرد معینی نیست ، بلکه عنوانی است کلی برای افراد پر تزویر و حیله گر که برای کشیدن توده های مردم به دنبال خود از هر وسیله ای استفاده می کنند، اما حقیقت این است که این حرف وجاهت علمی ندارد و با فرمایشات معصومین (علیهم السلام) سازگار نیست.

چنانکه در ابتدای کلام گذشت و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نیز فرموده اند:«هر پیامبری بعد از نوح قوم خود را از فتنه دجال بر حذر داشت و من نیز شما را بر حذر می دارم، پس دجال آن بوده که از ابتدای تاریخ مردمان را از فتنه ای او بیم می داده اند و چنانچه کسی اشکال کند ، که اخبار مربوط به دجال ، اخبار آحاد و خبر واحد بوده و خبر واحد از اعتبار کافی برخوردار نیست ، در پاسخ به او می گوییم : اولا اخبار آحاد بر اساس آنچه در کتب اصولی آمده ، چنانچه سایر شرائط را داشته باشد ،  از اعتبار کافی بر خوردار است و در ثانی ، محتوای حدیث دجال اگر از تواتر و فراوانی لفظی برخوردار نباشد ، حتماً از تواتر در معنا برخوردار است و این کافی است در صحت احادیث آن.

پس دجال از علائم قطعیه ای است که حتماً رخ خواهد داد، ولی برخی از تعریفات و توصیفاتی که درباره‌اش در برخی کتابها شده است مدرک قابل اعتمادی ندارد. و این قضیه بدون تردید با افسانه‌هایی آمیخته شده است که صورت حقیقی خود را از دست داده است.

در عین حال پاره ای از دانشمندان از جمله ؛ مرحوم علامه سید محمد صدر در جلد سوم موسوعة ارزشمند الامام المهدی با عنوان «تاریخ الغیبة الکبری» بحث مفصلی را به بررسی دجال اختصاص داده است ایشان معتقدند که اخبار دجال مبتلا به دو اشکال جدی هستند. اول ضعف سندی دوم دلالت بر ایجاد معجزات مضلّه که به لحاظ قوانین کلامی محال است. که خداوند سبحان قدرت خرق عادت و اظهار معجزه را به افراد گمراه و گمراه‌کننده واگذار نماید.

و بعضی از محققین دیگر ریشة تعریفات و توصیفاتی که در رابطه با دجال به ما رسیده است را به دو روایت برمی‌گردانند که در کتاب بحارالانوار و کتب دیگر نقل شده است که از دیدگاه علم رجال سند این دو روایت ضعیف می‌باشد و نمی‌شود به این توصیفات اعتماد نمود.[3]

به قول بعضی از محققین بزگوار[4] روایات را اگر حمل بر معنای رمزی کنیم از کنار گذاشتن آن روایت بهتر است، مخصوصاً روایات دجال که بعضی از آنها به شخص حضرت رسول ـ صلی الله علیه و آله ـ می‌رسد و متعین است که بگوییم رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ به یک سلسه معانی حقیقی گسترده اجتماعی با این عبارت اشاره فرموده ‌اند.  . 

در مجموع می‌توان بیان نمود که دو دیدگاه راجع به دجال وجود دارد.

دجال شخصی: که در برخی روایات توصیفاتی برای او ذکر شده است مانند دجال مردی چاق،‌سرخ ‌رو، موی سر مجعّد، چشم راست او اعور، چشم او مانند دانه انگوری است که بر روی آب قرار دارد ، که بیان شد .[5]

و در روایت دیگر آمده است در زمان پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ دجال موجود بوده است و نامش عبدالله یا صائد بن صید است. پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ و اصحابش به قصد دیدار او به خانه‌اش رفتند او مدعی خدائی بود عمر خواست او را به قتل برساند ولی پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ مانع شدند.[6]

قابل توجه است که محمد ابن یوسف گنجی در کتاب البیان صفحه صد و هشت در این مطلب تردید کرده روایتی را نقل می‌کند که فرزند صائد، دجال بودن خود را انکار می‌کند، اشاره می‌نماید به روایتی که مسلم از قول او نقل کرده است که می‌گوید: پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود: دجال فرزند ندارد و من دارم و همچنین پیامبر فرمود دجال وارد بر مکه و مدینه نمی‌شود ولی من در مدینه به دنیا آمدم و اکنون می‌خواهم به مکه بروم.

پینوشتها
[1] . نگرش بر اخبار و علائم ظهور حضرت مهدی، علی اکبر عارف، چاپ شریعت، ص 181.
[2] . دادگستر جهان، ابراهیم امینی. ص 224، چاپ 78.
[3] . دادگستر جهان، ابراهیم امینی، ص 225، چاپ 78.
[4] . تاریخ غیبت کبری، سید محمد صدر، ترجمة افتخارزاده، ص 643.
[5] . صحیح مسلم، ج 9، باب 1094، ح 1947.
[6] . بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، ج 52، ص 193، چاپ اسلامی.
[7] . نشانه‌های یار و چکامة انتظار، مهدی علیزاده، ص 67، به نقل از موسوعة امام مهدی، سید محمد صدر.
[8] . اثبات الهداة، شیخ حرعاملی، ج 7، ص 405و مختصر بصائر الدرجات، ص 202 و الغیبه طوسی، ص 426 و خصال شیخ صدوق، ج 2، ص 431.
[9] غیبة نعمانی،‌ص 245.
[*] علامه سیدمحمد صدر در این باره می‌گوید: مفهوم دجال سمبل پیچیده‌ترین و خطرناک‌ترین دشمن اسلام و خداست و این در واقع توصیف نمودن و جهان‌بینی ماتریالیستی غرب است[7] و عده‌ای دیگر از بزرگان نیز دجال را نماد و سمبل می‌دانند و این نکته را نیز باید توجه داشت جدا از اینکه روایات دجال قابل اعتماد هستند یا خیر و اینکه شیعه هم مانند اهل سنت مسأله دجال را قبول دارند یا نه و با چشم‌پوشی از اینکه دجال شخصی است یا نوعی یک نظریة دیگری نیز دربارة دجال وجود دارد و آن اینکه دجال را بعضی جزء اشراط الساعه و علائم قیامت شمرده‌اند اگر این احتمال پذیرفته شود پرونده بحث دجال در باب علائم ظهور بسته خواهد شد خصوصاً که بعضی روایات این برداشت را تأیید می‌نمایند از جمله روایتی از پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ که ده نشانه قبل از وقوع قیامت را شمارش می‌فرمایند از جمله خروج دجال که در منابع مختلف و معتبر این رایت نقل شده است.[8]

این روزها شایعه شده که قد ایرانیان رو به کاهش گذاشته. این گفته، هر پدر و مادری را به صرافت می اندازد که مراقب مسائل رشدی فرزند خود باشد و هرگونه عامل ناخواسته و تاثیرگذار که جلوی رشد کودکش را می گیرد از بین ببرد. در عین حال همیشه پدر و مادرها می خواهند فرزندانشان قد بلندتری داشته باشند چرا که فکر می کنند قد بلند نشانه سلامت است ودر ورزش و همین طور زمینه های مختلف زندگی به موفقیت بیشتر منجر خواهد شد.برای همین سراغ چند متخصص رفتیم تا ببینیم بچه ها برای داشتن قد مناسب نیاز به چه مراقبت هایی دارند.

توصیه به مادران

شیر مادر کامل ترین و مهم ترین منبع غذای کودک در 6 ماه اول است. بعد از (6) ماه می توانید به او غذای مکمل هم بدهید. تا (3) سالگی کودکتان سعی کنید (6-5)وعده در روز به او غذا بدهید و در غذای او از شیر مادر، میوه، سبزی های زرد، نارنجی، سبز کدو حلوایی و ... طالبی، خرما، آلو، زردآلو و ... استفاده کنید.اگر کودکتان به بیماری مبتلا شد،باید برای جبران رشد به تعویق افتاده اش یک وعده اضافی به او غذا بدهید.سعی کنید به کودکتان ابراز علاقه و عشق کنید، زیرا بهبود عاطفی عاملی موثر بر رشد جسمی و ذهنی است.

 

هورمون تیروئید

هورمون تیروئید تاثیرات خود بر رشد را از دوران جنینی شروع کرده و تا (3) سالگی ادامه میدهد به دلیل این که این هورمون نمی تواند از جفت عبور کند، اگر در مراحل جنینی اختلالی در تولید این هورمون به وجود آید نوزاد از بدو تولد دچار کم کاری تیروئیدی و در نتیجه عقب ماندگی رشد جسمی و مغزی خواهد شد.امروزه یکی از آزمایش های مهم بدو تولد اندازه گیری هورمون تیروئید است.

 

هورمون رشد (GH)

هورمون رشد از غده ای در مغز به نام هیپوفیر پیشین ترشح می شود. این هورمون باعث رشد بیشتر و تقویت استخوان ها خواهد شد و مهم ترین عامل افزایش قد، در دوران رشدی هر فرد است.اگرچه میزان تولید هورمون رشد در بدن کاملا به مغز وابسته است اما می توان با روش هایی تولید این هورمون را در مغز افزایش داد.برای افزایش ترشح هورمون رشد،سعی کنید کودک تان خواب کافی در طول شبانه روز داشته باشد وعده های غذایی کم حجم و متعددتری به فرزندتان بدهید.زیرا خوردن غذاهایی که دارای قند بالا هستند سبب ترشح انسولین بیشتر شده در نتیجه این قند تبدیل به چربی شده واضافه وزن کودک تان را سبب خواهد شد و در نهایت تولید هورمون رشد در بدن کودک متوقف خواهد شد.
 

استانداردهای طبیعی برای قد کودکان

(95)درصد نوزادان کامل قدی بین (55-45) سانتی متر دارند که دریک سال اول زندگی (30-25) سانتی متر افزایش قدی خواهند داشت.در سال دوم میزان رشد بدن کاهش یافته و حدود (4) سانتی متر در سال است. در سنین قبل از مدرسه هر سال افزایش قد ثابت است و (8-6)سانتی متر در سال است. یعنی کودک (3) ساله قدی حدود (91) سانتی متر و کودک (4) ساله قدی حدود (101) سانتی متر خواهد داشت. از (4) سالگی تا شروع سنین بلوغ رشد قدی کودک (7-5)سانتی متر است. در نوجوانی رشد قد بسته به جنسیت کودک تغییر می کند. متوسط افزایش قد در دختران (12-8)ساله (8)سانتی متر و در پسران (14) ساله (10) سانتی متر در سال است. این تغییرات ابتدا با طویل شدن اندام ها شروع شده و با افزایش طول قطر تنه همراه است. لازم به ذکر است رشد طولی عمومی بین (22-17) سالگی با بسته شدن صفحات رشدی و یکنواخت شدن استخوان ها پایان می یابد.
 

دلیل اختلالات رشدی

از دیگر اختلالات رشد، انحراف استخوان ها از زوایه های طبیعی مثل انحراف زانوها است که باید به طورجدی تحت درمان قرار گیرد. عوامل موثر براین بیماری وراثت، تغذیه نامناسب، عدم ورود کلسیم کافی به بدن و کمبود ویتامین هایی مانند ویتامین D در سنین رشد است که برای جبران آنها می توان از لبنیات و آفتاب کافی بهره برد.
 

بیخود مرا نکشید

رشد قدی تابع عوامل مختلفی است که وراثت مهم ترین آنهاست. اگر در بررسی های عوامل موثر بر رشد، سایر عوامل به غیر از وراثت، درحال طبیعی قرار داشته باشند، باید از دست کاری بی مورد مثل داروهای هورمونی خودداری کرد. به خصوص که گاهی افزایش هورمون رشد در دوران بلوغ باعث افزایش قدی بیش از حد معمول می شود.
 

کوتاهی قد به خاطر مشکل تغذیه

کوتاهی قد در کشورهای درحال توسعه به دلیل کمبودهای تغذیه ای به نسبت دیگر کشورها بیشتر مشاهده می شود.عوامل مختلفی روی قد تاثیر می گذارند از جمله قد، نژاد و سلامت کلی اجتماع. در سال های بعد از پیروزی انقلاب اسلامی سوء تغذیه و کوتاهی قد نسبت به سال های ابتدایی انقلاب بهبود قابل توجهی یافته اما هنوز در شرایط مطلوب قرار نگرفته. هر پدر و مادری باید بداند که فرزندش از لحاظ تغذیه ای، سلامت و رشد و نمو در چه شرایطی قرار دارد. به والدین توصیه می شود از مراکز بهداشتی درمانی منحنی رشدی فرزند خود را بخواهند. البته در کمال تاسف باید متذکر شد این مراکز مانند سابق قد و وزن بچه ها را به طور مرتب و دقیق اندازه نمی گیرند که نقش نظارت وزارت بهداشت بر کار این گونه مراکز باید پررنگ تر شود. همچنین مراکز بهداشتی باید به مادران آموزش دهند که برای رسیدن به قد و وزن متناسب کودک، چه ترفندهای تغذیه ای و بهداشتی را پیاده کنند.تعادل در تغذیه کودک بسیار مهم است و از روی همین منحنی ها است که می توان کمبودهای تغذیه ای کودک را شناخت و اقدامات مکمل را به منظور بهبود تغذیه او انجام داد.
 

بچه ام چند وجبی باشد سالم است؟

1-وزن
وزن یک نوزاد طبیعی و به موقع دنیا آمده بین (3/5-2/5) کیلوگرم است. شما می توانید وزن کودک خود را با فرمول های زیر مقایسه کنید و دریابید که کودکتان رشد طبیعی دارد یا خیر.
2(سن شیرخوار به ماه +9) =12 ماهگی -3 ماهگی
8+(2×سن کودک به سال)=6 سالگی -2 سالگی
2/(5-(7×سن کودک به سال))=6 سالگی -12 سالگی
2-قد
قد نوزاد سالم به موقع دنیا آمده حدود (50) سانتی متر است .نوزاد به مرور تا یک سالگی (25) سانتی متر افزایش قد خواهد داشت .برای مقایسه قد کودک خود با استانداردهای سلامت می توانید از فرمول زیر کمک بگیرید:
77+(6×سال)=اندازه طبیعی کودک (2 تا12) سال
3-دورسر
دورسر یک نوزاد سالم وبه موقع دنیا آمده حدود (35) سانتی متر است .سپس در سه ماهه اول (6)سانتی متر در سه ماهه دوم (3)سانتی متر و در (6) ماهه دوم (3)سانتی متر به دور سر او اضافه خواهد شد.
بد نیست بدانید ابعاد کودک دائما در حال رشد است. بنابراین با داشتن این اطلاعات مختصر می توان ارزیابی دقیقی از وضعیت سلامت کودک خود داشت. توصیه می کنیم شما والدین در اولین سال تولد هر ماه فرزندتان را توزین کنید و به محض این که احساس کردید رشد فرزندتان کند شده یا لاغری محسوس را در کودک خود دیدید، حتما به پزشک مراجعه کنید و توصیه های بهداشتی و پزشکی او را مو به مو اجرا کنید .لازم به یادآوری است که سرعت رشد وزنی به مراتب سریع تر از سرعت رشد قد و دور سر است .علاوه بر عوامل فوق الذکر رشد کودک به شدت تحت تاثیر عوامل محیطی یعنی شرایط اقتصادی، موقعیت جغرافیایی، نژاد، وضعیت فرهنگی و بهداشتی خانواده مهم است. یعنی اگر شما دوقلوهای همسان داشته باشید هریک را در شرایط محیطی مختلف بزرگ کنید، رشد جسمانی و روانی آنها متفاوت است.

 

منحنی رشد مخصوص کودک خود را بکشید

هدف اصلی از به کاربردن منحنی های رشد پی بردن به روند رشد کودک است که وزن کودک خود شاخص بسیار گویایی از سوءتغذیه کودک است.مطابقه با استانداردهای جهانی کودک زیر (3) سال باید هر (2) ماه افزایش وزن نداشته باشد، رشد کودک دچار اختلال شده، توصیه می کنیم کودک زیر یک سال را هر ماه،کودک (2-1)سال را هر (2) ماه و کودک (3-2) ساله را هر سه ماه وزن کنید.

«روی» عنصرمسئول سوخت و سازی بدن

به طور کلی مقدار روی موجود در بدن (2/5 -1/5) گرم است که بخش قابل توجهی از این مقدار در بافت عضلانی، استخوان ها و کبد تجمع یافته و مقداری از آن هم در مو، ناخن و پوست است.د رکشور ما کمبود روی شایع است و دیده شده کودکانی که کوتاهی قد تغذیه ای داشته اند با مکمل روی رشد بهتری کرده اند.
منابع روی: به طور کلی منابع غذایی که حاوی پروتئین هستند منبع خوبی از روی هم هستند.جگر و انواع گوشت قرمز، گوشت سفید هم روی دارد اما نه به اندازه گوشت قرمز، تخم مرغ، لوبیا، عدس، غلات سبوس دار، لبنیات، مغزهای گردو، بادام، فندق و... سعی کنید بیشتر از منابع حیوانی استفاده کنید زیرا جذب روی از منابع حیوانی به مراتب ساده تر از منابع گیاهی است .شیر مادر هم شامل مقادیر قابل توجهی روی است که قابلیت جذب بالایی هم دارد.

 

رشد با افزایش طو ل استخوان

افرادی که مراقبت کودک را برعهده دارند باید آشنایی دقیقی با الگوهای رشد طبیعی داشته باشند تا هرگونه انحراف از این الگوها را به سرعت شناسایی و تحت کنترل قرار دهند. دراین رابطه منحنی های رشدی که روی کارت های بهداشتی مراکز بهداشت رسم می شوند کمک چشمگیری به والدین کودک می کنند. رشد طولی کودکان از طریق افزایش طول استخوان هاست که به وسیله صفحات رشد استخوانی صورت می گیرد. عملکرد این صفحات رشد،تحت تاثیر تغذیه و هورمون های متعددی از جمله هورمون رشد، هورمون جنسی، هورمون تیروئید و انسولین است.علاوه بر این هورمون های متعدد،آسیب های موضعی مثل شکستگی ها، عفونت های استخوانی، ضربه های کوچک و مداوم هم می تواند تاثیرات به سزایی بر رشد استخوان ها داشته باشد.

حس خجالت چیست؟

خجالت در واقع نوعی ویژگی شخصیتی در کودکان است، نه یک عیب و نقص که نیازی به دعوا و شرمندگی والدین داشته باشد. این ویژگی با تشویق و حمایت والدین قابل اصلاح است جالب است بدانید دانشمندان می‌گویند خجالتی بودن در بعضی فرهنگ‌ها مورد پسند و ستایش مردم است و از راه فرهنگ جامعه به کودکان به ارث می‌رسد.
 
از نظر علمی احساس خجالت، یک واکنش طبیعی نسبت به افراد یا محیط‌های جدید است که در حقیقت ترکیبی از حس ترس و کنجکاوی را در خود دارد.

شیرخواران با دیدن غریبه‌ها روی‌شان را برمی‌گردانند. کودکان نوپا به زمین نگاه می‌کنند و به پدر یا مادرشان می‌چسبند و حتی ممکن است در این شرایط به مکیدن انگشت شست بپردازند اما بیشتر بچه‌ها قبل از 3 سالگی به راحتی با همه ارتباط برقرار می‌کنند و به‌نظر بسیار اجتماعی می‌آیند اما بعد از این سن، ترس بیشتر کودکان از غریبه‌ها شروع می‌شود و آن‌ها حس خجالت و شرمندگی را یاد می‌گیرند. در این زمان است که ناگهان کوچولوی اجتماعی و برون‌گرای شما تبدیل به یک موجود خجالتی می‌شود.1
 

علل خجالتی بودن کودکان

برای درمان خجالتی بودن کودکان لازم است تا ابتدا علت کم‌رویی فرزند خود را جستجو کنید. آیا خجالتی بودن یکی از ویژگی‌های شخصیتی در اوست و یا برخی از عوامل محیطی و تنش‌های روانی سبب‌ساز این مسئله شده‌اند؟ یکی از علت‌های مهم در خجالتی بودن کودکان به دوران نوزادی آن‌ها باز می‌گردد؛ برای مثال نوزادانی که تحریک پذیرند و دائم جیغ می‌زنند و گریه می‌کنند احتمالش وجود دارد که در آینده در زمینه‌های ارتباطی در ردیف کودکان کمرو ترسو و خجالتی قرار بگیرند.

سرزنش کودک از سوی والدین، حمایت بیش از اندازه والدین و تنبیه‌های شدید والدین از علل دیگر خجالتی بودن کودکان می‌باشد‌. خجالتی بودن کودک می‌تواند به صورت ارثی و یا تقلید از والدین خجالتی باشد.

خجالتی بودن کودک در صورتی که باعث مشکل در روابط اجتماعی و یا مشکل در مدرسه و تحصیل شود با عنوان اختلال رفتاری شناخته می‌شود که البته جای نگرانی ندارد. سخت گیری و فشار بر روی کودک شرایط را بدتر می‌کند و در بسیاری مواقع باعث بروز استرس در کودک می‌شود.2
 

کمرویی و گوشه‌گیری کودکان به این شکل‌ها بروز می‌کند

 

بی‌میلی اجتماعی

کودک اشتیاقی برای بازی با همسالان خود (آشنا و ناآشنا) ندارد و زمانی که با کودکان است، ترجیح می‌دهد به تنهایی بازی کند و شیء‌گراست تا مردم‌گرا و نکته مهم این است که در این حالت از تعامل با همسالان ترس ندارد و در صورت اجبار، وارد فعالیت گروهی می‌شود و بخوبی با دیگران تعامل می‌کند.
 

ناظر و تماشاچی

کودک تمایل دارد با کودکان و همسالان خود بازی کند ولی به دلیل اضطراب اجتماعی، از نزدیک شدن به کودکان اجتناب می‌کند و گوشه‌ای می‌ایستد و فقط نظاره‌گر بازی کودکان می‌شود.
 

انزوای اجتماعی

کودک نه‌تنها تمایل به تنها بازی کردن ندارد بلکه از بازی کردن با دیگران نیز گریزان است و رفتارهای او از لحاظ بالینی، با خجالت شروع و با خشم و گاهی افسردگی همراه می‌شود.3
 

راه‌کارهای مؤثر برای اجتماعی شدن کودک

مهارت های دوست‌یابی را در قالب قصه، بازی و گفتگو به کودکانتان آموزش دهید. با کم رویی کودک خود همدردی کنید، اذعان به آنچه که او حس می‌کند بدون قضاوت و داوری کردن می‌تواند حس بهتری به فرزندتان بدهد. زمانی که مدام به کودک خود می‌گویید خجالتی ست، احساس مشکل می‌کند، ناامید می‌شود و بیشتر به گوشه‌گیری می‌پردازد. در ادامه راه‌کارهای مناسبی را برای درمان کودک خجالتی ارائه داده‌ایم.
 

1. به کودک برچسب خجالتی بودن نزنید

هنگامی که در حضور فرزندتان به دیگران می‌گویید که فرزند من خجالتی است و احساس شرمندگی می‌کنید در واقع  به او این پیام را می‌دهید که چیز غیر طبیعی در وجود اوست، و همین موضوع باعث می‌شود کودک احساس گناه کند. بیان این جملات حتی توجیهی برای او می شود تا نخواهد تغییر کند و از هر موقعیت اجتماعی که برایش سخت است، بگریزد.
 

2. بازی درمانی برای کودکان خجالتی

بازی درمانی یکی از راه‌های موثر برای درمان کودکان خجالتی است؛ بدین صورت که در نقش‌های دیگر غیر از والدین با او بازی کنید. مثلا شما در نقش یکی از دوستانش با او وارد صحبت شوید و در زمینه‌هایی که می‌دانید کودکتان کمرو است و احساس خجالت می‌کند با او صحبت کنید.به همین ترتیب شما بدون اینکه دستور داده باشید یا کودک را نصیحت کرده باشید او را به برقراری ارتباط تشویق می‌کنید.
 

3. آموزش مسئولیت پذیری به کودک

از دیگر راه های درمان خجالتی بودن کودک دادن مسئولیت به اوست، به کودک مسئولیت بدهید ولی او را با دیگران مقایسه نکنید و شرایطی فراهم کنید تا بتواند از پس آن مسئولیت بربیاید. حتی اگر شکست خورد شکست او را با دیگر کودکان مقایسه نکنید بلکه به پیشرفت او در مقایسه با رفتارهای قبلی اهمیت بدهید.
 

4.حامی خجالتی بودن کودکتان نشوید

دور کردن فرزندتان از محیط‌های اجتماعی به بهانه این که او خجالتی است، مسئله را بدتر از آن چیزی که هست می‌کند. ترس والدین به کودک منتقل می‌شود و همین امر سبب استرس او و خجالتی شدنش می‌شود. اجازه دهید کودک با مشکلاتش کنار بیاید و جایگاهی در میان دیگران برای خود باز کند.

مراقب باشید که خجالتی بودن نباید ادب و آداب اجتماعی را از کودک بگیرد. وقتی جایی می روید یا با کسی روبه رو می شوید، از او بخواهید سلام کند یا بابت کادویی که دریافت کرده تشکر کند. آموزش برقراری روابط اجتماعی به کودکان نیازمند صرف وقت و به کارگیری اصول صحیح تربیتی است. برای این منظور مشاوره کودک می‌تواند بهترین راهنمای شما باشد.
 

5. خجالتی بودن می‌تواند ویژگی مناسبی باشد

در پایان به یاد داشته باشید که خجالتی بودن همیشه هم ویژگی بد و نامطلوبی نیست؛ این ویژگی به همراه خود صفات دیگری را هم می‌آورد که مثبت و مطلوب هستند مثلا احتیاط بیشتر، مشاهده دقیق‌تر و گوش دادن بهتر به گفته‌های اطرافیان. حتی گفته می‌شود کودکانی که خجالتی هستند، در آینده گوش شنوای بهتر و دوستان وفادارتری خواهند شد.2
 

نکات قابل توجه در بهبود کودک گوشه گیر

ـ از واژه‌های تمسخرآمیز مانند ترسو، خجالتی، دست و پاچلفتی و بی‌عرضه استفاده نکنید.

ـ از سرزنش کودک به دلیل بازی نکردن با همسالان بپرهیزید.

ـ او را با دیگران مقایسه نکنید و اجتماعی بودن اطرافیانش را به رخ او نکشید.

ـ در کودک احساس امنیت ایجاد کنید و از دیگران او را نترسانید.

- از سرزنش کودک گوشه گیر به دلیل بازی نکردن با همسالان بپرهیزید

ـ به کودک برچسب خجالتی بودن نزنید و اگر سوم شخصی در یک جمع از شما پرسید، آیا کودکتان خجالتی است، بلافاصله پاسخ دهید: خیر، کمی زمان نیاز دارد تا به موقعیت جدید عادت کند.

ـ به کودک مسئولیت‌های کوچک بدهید و اعتماد به نفس او را تقویت کنید.

ـ رفتار مثبت و واقعی در کودک پیدا کنید و آنها را برجسته کنید و تشویقش کنید.

ـ در هفته دوبار کودک را به محل بازی کودکان ببرید.

ـ فرزندتان را همان طور که هست، بپذیرید و توقع و انتظار بی‌مورد و بیش از حد نداشته باشید.

ـ درباره تجربیات خوب فرزندتان با همبازی‌هایش صحبت کنید.

ـ متناسب با سن و توانایی فرزندتان یکی دو هنر و تردستی به او بیاموزید (نظیر بازی با طناب یا حلقه پلاستیکی). این کار به کودک کمک می‌کند برای نشان دادن خودش به همسالانش فرصت داشته باشد.

ـ داستان‌های مفهومی و مشارکتی برای کودک بخوانید.

ـ بازی‌های دسته‌جمعی که در آنها بزرگسالان با کودکان مشارکت می‌کنند انجام دهید.3

سه شنبه, 17 تیر 1399 20:28

عزت و ذلت از دیدگاه قرآن

عزت و افتخار حسینى

بى شک عزت و افتخار حسینى در پرتو فرهنگ انسان ساز قرآنى، دست یافتنى است و دور ماندن از قرآن، زمینه ساز ذلت و خوارى فرد و جامعه به شمار مى رود.

آن چه در پى مى آید، نگاهى است به دیدگاه قرآن درباره ى عوامل عزت و ذلت به همراه بررسى عوام زدگى ـ یکى از مهم ترین عوامل ذلت ساز ـ که رسالت خواص در پیشبرد جامعه ى اسلامى را نیز بررسى مى کند.

عوامل عزت و ذلت از دیدگاه قرآن

«عزت» به معناى حالتى است که از شکست انسان پیش گیرى مى کند و «ذلت» همان نبود عزت و شرافت در انسان است. به همین دلیل، انسان ذلیل شکست را به راحتى مى پذیرد.[۱] علاقه مندى به «عزت» و تنفر داشتن از «ذلت»، امرى فطرى است که در نهاد همه ى انسان ها وجود دارد. شکوفایى«عزت» به پیدایش عواملى نیاز دارد که بى توجهى به آن ها سبب پذیرش ذلت و شکست در انسان مى شود.

انسانى که طعم شیرین عزت را بچشد، هیچ گاه به ننگ ذلت و خوارى، تن در نمى دهد. حضرت على(علیه السلام) مى فرماید:

کسى که نفس عزیز و شریفى دارد، آن را با پلیدى گناه، خوار نمى سازد.[۲]

اینک به عوامل عزت از دیدگاه قرآن کریم و روایات اسلامى مى پردازیم:

۱ـ عزّت خواهى از خداوند

خداوند متعال، سرچشمه ى عزت به معناى واقعى است و دیگر آفریده ها در ذات خود، فقیر و ذلیل هستند. آنان به خداوند نیازمندند و خداوند عزیز مالک همه ى آن ها است. قرآن کریم مى فرماید:

(مَنْ کانَ یُریِدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِیعاً)[۳]

کسى که خواهان عزت است [بداند]عزت یکسره از آن خداست.

سخن اصلى این آیه آن است که عزت جویان باید عزت را از خداوند متعال بخواهند; زیرا عزت در ملک خداوند است و انسان در پرتو پرستش خدا و تسلیم شدن در برابر او به عزت مندى مى رسد. پرستش خداى یگانه و کردار شایسته دو بال آدمى براى رسیدن به عزت است. خداوند متعال مى فرماید:

(اِلَیهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالُحَ یَرْفَعُهُ)[۴]

سخنان پاکیزه (باورهاى درست) به سوى او بالا مى رود و کردار شایسته آن را در بالاتر رفتن کمک مى رساند.

حضرت على(علیه السلام) نیز فرموده است:

العزیز بغیر الله ذلیل.[۵]

عزیزى که عزتش از غیر خدا باشد، ذلیل است.

۲ـ پاى بندى به قرآن کریم و دین مقدس اسلام

پاى بندى به قرآن کریم و یارى جستن از آن عامل عزت و سربلندى است. خداوند مى فرماید:

(تَنْزِیلُ الْکِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ)[۶]

این کتابى است که از سوى خداوند عزیز و حکیم فرو فرستاده شده است.

چون خداوند متعال سرچشمه ى عزت و بزرگى است، پیروى از قرآن کریم که سخن اوست، در بردارنده ى عوامل عزت و بزرگوارى انسان است.

خداوند متعال مى فرماید:

(فَاستَمْسِکْ بِاَّلذِى اُوحِىَ اِلَیْکَ اِنَّکَ عَلی صِراط مُسْتَقِیمَ وَ اِنَّهُ لَذِکْرُ لَکَ وَ لِقَوْمِکَ وَ سَوفَ تُسْئَلُون)[۷]

آن چه را بر تو وحى شده محکم بگیر; زیرا تو بر صراط مستقیم هستى و این، مایه ى یادآورى (و بزرگى) تو و قوم تو است و به زودى از شما پرسش خواهد شد.

۳ ـ پیروى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) و اهل بیت(علیهما السلام)

رسول گرامى اسلام و اهل بیت عزیز آن حضرت(علیه السلام) مصداق کامل پیوند یافتن با خدا به وسیله ى ایمان آوردن و انجام کردار شایسته و عزت آفرینى هستند. پیامبر اسلام در مقام راه یافتن به سرچشمه ى کمال الهى به جایى رسید که خداوند درباره ى او فرمود:

(وَاِنَّکَ لَعلى خُلُق عَظِیم)[۸]

و تو اخلاق بزرگ و برجسته اى دارى.

از جمله فضایل برجسته ى اخلاقى آن حضرت، عزت و شرافت نفس است. قرآن کریم با تاکید بر پیروى از پیامبر و اهل بیت(علیهم السلام) مى فرماید:

(یا أیُهَا الَّذِینَ آمَنُوا اطِیعُوا اللّهَ وَ اَطیعُوا الرَّسُولَ وَ اُولى الاَمْرِ مِنْکُمْ فَانْ تَنازَعْتُم فِى شَىْء فَرُدُّوهُ الَى اللّهِ والرَّسُولِ إنْ کُنْتُمْ تُؤمِنُونَ بِاللّهِ وَالْیَومِ الآخَر ذلِکَ خَیْرٌ وَ اَحْسَنُ تَأوِیلاً)[۹]

اى کسانى که ایمان آورده اید! از خدا و پیامبر خدا و اولوالامر، پیروى کنید. پس اگر در امرى، اختلاف داشتید، آن را به داورى خدا و رسول بگذارید اگر به خدا و قیامت، ایمان دارید، این کار نیکو و پایانش نیکوتر است.

بدین ترتیب، پیروى از پیامبر و جانشینان آن حضرت که هر کدام به سرچشمه ى عزت، پیوسته اند، مایه ى عزت مندى است.[۱۰]

پیامبر گرامى هیچ گاه از خود ذلت نشان نداد و از مؤمنان نیز خواست به ذلت تن درندهند. ایشان مى فرماید:

هیچ مؤمنى نباید نفس خود را خوار بشمارد.[۱۱]

هنگامى که از حضرت امام حسین(علیه السلام) درخواست شد سخنى را که خود از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم)شنیده است، بازگوید، ایشان این گفته را فرمود:

خداوند کارهاى بزرگ و با شرافت را دوست دارد و کارهاى پست و ذلیل را خوش نمى دارد.[۱۲]

۴ـ پیوند با مؤمنان

پیوند یافتن با مؤمنان که افتخار بندگى خدا را دارند و عزت خویش را از سرچشمه ى اصلى ـ خداوند عزیز ـ گرفته اند، عامل عزت و مانع ذلت پذیرى است. قرآن کریم مى فرماید:

(وَللهِ العِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ وَلکِنَّ الْمُنافِقیِنَ لا یَعْلَمُونَ)[۱۳]

و عزت از آن خدا و رسول او و مؤمنان است، ولى منافقان نمى دانند.

عزت و سعادت هیچ گاه با ولایت کافران و منافقان به دست نمى آید و خداوند هرگونه ولایت کافران و مشرکان را بر مؤمنان نفى کرده است. خداوند در قرآن مى فرماید:

(وَلَنْ یَجْعَلَ اللّهُ لِلْکافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبیلاً)[۱۴]

و خداوند هرگز براى کافران، راهى (براى چیرگى) بر مؤمنان ننهاده است.

در جایى دیگر مى فرماید:

همانانى که کافران را به جاى مؤمنان، دوست خود برمى گزینند، آیا مى خواهند از آنان عزت و آبرو بجویند، با این که همه ى عزت ها از آنِ خداست.[۱۵]

از آیات یاد شده برمى آید که کافران و مشرکان در منطق و گفتوگو و روابط نظامى، سیاسى، اقتصادى، اجتماعى و... هیچ گونه برترى و ولایتى نسبت به مؤمنان و مسلمانان نخواهند داشت و حق هیچ گونه سلطه اى بر امور مسلمانان را ندارند.[۱۶]

۵ـ روزى حلال

پیامبر گرامى(صلى الله علیه وآله وسلم) به دست آوردن روزى حلال را جهاد مى داند و مى فرماید:

خداوند دوست دارد بنده اش را در تلاش براى به دست آوردن روزى حلال ببیند.[۱۷]

انسان عزیز و شکست ناپذیر بر سر سفره هاى حلال پرورش مى یابند. امام حسین(علیه السلام)مى فرماید:

... سینه هاى پاکیزه اى که ما از آن شیر نوشیده ایم، ذلت را بر ما روا نمى داند.[۱۸]

از سخن امام حسین(علیه السلام) چنین برمى آید که به دست آوردن روزى حلال در عزت مندى انسان ها تاثیر دارد. لقمه ى حلال، آدمى را از مفاسد و خوارى هاى بسیارى، دور نگاه مى دارد و او را به انسانى شجاع و با شرف بدل مى کند. انسان شرافت مند باور دارد که باید با کوشش و توکل بر خداوند، روزى خویش را به دست آورد:

(هَلْ مِنْ خالِق غَیْرُ اللهِ یَرْزُقُکُمْ مِنَ السَّماءِ وَالْاَرضِ)[۱۹]

آیا جز خدا آفریدگارى است که شما را از آسمان و زمین، روزى دهد؟

انسانى که با عزت نفس، روزى خود را تنها از خدا درخواست کند، همواره شرافت و عزت خویش را حفظ خواهد کرد. قرآن کریم مى فرماید:

(وللّهِ الْعِزَّةُ وُ لِرُسولِه وَلْلِمومِنِیِنُ...)[۲۰]

و عزت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است.

پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) مى فرماید:

اگر به دیگران نیاز دارید، با عزت نفس از آنان بخواهید.[۲۱]

بنابراین، تلاش براى به دست آوردن روزى حلال، داشتن عزت نفس و توکل کردن بر خداوند متعال، عزت و شرافت مندى را براى انسان به ارمغان مى آورد.

مؤمنان و زمام داران اسلامى نیز در امور حکومتى و اجتماعى نباید چیرگى بیگانگان را در عرصه هاى سیاسى، فرهنگى، اقتصادى و... بپذیرند. آنان باید با الگوپذیرى از قیام امام حسین(علیه السلام)اصل عزت و افتخار را در همه ى امور کشوردارى اجرا کنند و در برابر ستم گران و سلطه جویان جهان، عزت نفس نشان دهند.[۲۲] حضرت امام حسین(علیه السلام) که الگوى عزت و شرافت در جهان است، در این باره مى فرماید:

موت فى عزّ خیر من حیاة فى ذل.[۲۳]

مرگ با عزت و شرف از زندگى همراه با خوارى، بهتر است.

هم چنین ایشان فرموده است:

هیهات منا الذلة.[۲۴]

خوارى از ما اهل بیت(علیه السلام) بسیار به دور است.

این فریاد پرخروش از حنجره اى برمى آید که در همه ى عمر، با قلبى سرشار از ایمان به خدا و کارنامه اى درخشان، با رسول اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) و مؤمنان در پیوند بوده و همواره از روزى حلال برخوردار گشته است. قرآن کریم درباره ى چنین افرادى که نَفسى با شرف و عزت دارند، مى فرماید:

یا أَیَّتهُاَ النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِى الى رَبِّک راضِیةً مَرْضِیَّه فَادْخُلِى فِى عِبادِى وَ اْدخُلِى جَنَّتىِ.[۲۵]

تو اى روح آرام یافته! به سوى پروردگارت بازگرد، در حالى که هم تو از او خشنودى و هم او از تو خشنود است. پس در سلک بندگانم و در بهشتم، وارد شو.

امام حسین(علیه السلام) مصداق روشن «نفس مطمئنه» است که خداوند او را عزیز دانسته و به سوى خویش فراخوانده است. بنابراین، هر فرد یا اجتماع و حکومتى اگر بخواهد در دنیا و آخرت، با عزت زندگى کند، باید به عوامل یاد شده چنگ زند. در غیر این صورت، به خوارى تن درخواهد داد. هر عامل دیگرى که با این عوامل در تقابل باشد، عامل خوارى به شمار مى آید.[۲۶]

پی نوشتها

[۱]. مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانى، تهران، مکتبة المرتضویة، صص ۳۴۴ ـ ۳۴۵.

[۲]. غرر الحکم، عبدالواحد بن محمد تمیمى آمدى، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى، ص ۲۳۱.

[۳]. فاطر، ۱۰.

[۴]. فاطر، ۱۰، نک: تفسیرنمونه، ناصر مکارم شیرازى و همکاران، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج ۱۸، صص ۱۸۷ ـ ۱۹۸.

[۵]. بحارالانوار، علامه مجلسى، بیروت، مؤسسة الوفاء، ج ۷۵، ص ۱۰.

[۶]. زمر، ۱.

[۷]. زخرف، ۴۳ ـ ۴۴.

[۸]. قلم، ۴.

[۹]. نساء، ۵۹.

[۱۰]. تفسیر نمونه، ج ۳، ص ۴۳۴.

[۱۱]. وسائل الشیعه، شیخ حر عاملى، قم مؤسسه ى آل البیت(علیه السلام)، ج ۱۶، ص ۱۵۸.

[۱۲]. غوالى اللئالى، ابن ابى جمهور احسائى، قم، سیدالشهداء، ج ۱، ص ۶۷.

[۱۳]. منافقون، ۸.

[۱۴]. نساء، ۱۴۱.

[۱۵]. نساء، ۱۳۹.

[۱۶]. تفسیرنمونه، ج ۴، ص ۱۷۳.

[۱۷]. جامع الاخبار، تاج الدین شعیرى، قم، انتشارات رضى، ص ۱۳۹.

[۱۸]. بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۷.

[۱۹]. فاطر، ۳.

[۲۰]. منافقون، ۸.

[۲۱]. شرح نهج البلاغه، عبدالحمید، ابن ابى الحدید، قم، کتاب خانه ى آیت الله مرعشى نجفى، ج ۲۰، ص ۳۱۷.

[۲۲]. تعلیم و تربیت در اسلام، مرتضى مطهرى، قم، انتشارات صدرا، صص ۲۱۱ ـ ۲۲۴.

[۲۳]. المناقب، محمدابن شهر آشوب، قم، انتشارات علامه، ج ۴، ص ۶۸.

[۲۴]. لهوف، سیدبن طاووس، تهران، انتشارات جهان، ص ۹۷.

[۲۵]. فجر، ۲۷ ـ ۳۰.

[۲۶]. المیزان فى تفسیر القرآن، محمد حسین طباطبایى، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ج ۲۰، صص ۴۱۳ ـ ۴۱۶; تفسیر نمونه، ج ۲۶، ص ۴۳۸. براى آگاهى بیش تر نک: انسان کامل، مرتضى مطهرى، قم، انتشارات صدرا، ص ۲۴۲; و فلسفه ى اخلاق، مرتضى مطهرى، قم، انتشارات صدرا، ص ۱۹۰.

انسان از منظر قرآن، مسافری است رهسپار لقای خداوند سبحان و این سالک توشه ای می طلبد تا بتواند به سرمنزل مقصود برسد. بالاترین توشه مسافر زندگی، خو گرفتن به اخلاق اله و مهمترین محور آن تزکیه نفس است که در آیات و روایات متعددی یکی از مهمترین اهداف نزول قرآن و بعثت پیامبران شمرده شده است.

قلمرو اخلاق، اعمال و رفتار فردی و اجتماعی و بینالمللی انسان را شامل می شود و روابط میان انسان با خدا و انسان با خود و انسان با دیگران و طبیعت را تنظیم می کند و نتیجه آن رسیدن فرد و جامعه به رستگاری و کمال است.

مراد از اخلاق بین الملل چگونگی رفتار و برخورد یک جامعه اسلامی با جامعه ای است که اعتقادی به اسلام ندارد. در برقراری روابط با جوامع غیر اسلامی باید بدانیم که طرف مقابل ما از کدام یک از گروه های غیر اسلامی است. غیر مسلمانان را می توان به طور کلی به دو دسته تقسیم کرد:

۱. کفار محارب: جوامعی که حقوق مسلمانان را محترم نمی شمارند و در صدد نابودی مسلمانان و براندازی اسلام هستند.

۲. کفار غیرمحارب: جوامعی که مسلمان نیستند، اما حقوق مسلمانان را محترم می شمارند.

بحث ما درباره روابط با کفار غیرمحارب است. بعضی از مسائل اخلاقی و حسن و قبحها را عقل، با صرف نظر از شرع و دین درک می کند و دستور دین اسلام در این امور، ارشادی است. در این مختصر به بعضی از این امور اشاره میشود:

۱. عدالت و احترام متقابل:

این مسئله یکی از مسائل انسانی و عقلی و جزء حقوق بین الملل است. رابطه بین انسانها از هر ملت و مذهبی، باید بر اساس عدالت و احترام متقابل باشد. از آن جا که این مسئله یک اصل اساسی و قانون کلی است، اسلام به تمام افراد باایمان فرمان میدهد که به عدالت قیام کنند:

(یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا قَوّامِینَ بِالْقِسْطِ)[۱]; ای کسانی که ایمان آوردهاید، قسط و داد را برپای دارید.

کلمه «قوّام» در این آیه صیغه مبالغه است که به معنای بسیار قیام کننده است; یعنی باید در هر حال و در هر کار و در هر عصر و زمانی به عدالت قیام کنید.

امیرالمؤمنین(علیه السلام)رمز پیروزی را اجرای عدالت می داند و می فرماید:

«اجعل الدین کهفک و العدل سیفک تنجح من کل سوء و تظفر علی کل عدو»;[۲]دین را پناهگاه خود ساز و عدالت را به جای شمشیر به کار بر، تا از هرگونه پیشامدی آسوده شوی و بر هر گونه دشمنی پیروز آیی.

عدالت با دشمن: در قرآن با صراحت از ظلم کردن حتی نسبت به دشمن منع شده است:

(یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا قَوّامِینَ لِلّهِ شُهَداءَ بِالْقِسْطِ وَ لا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَئانُ قَوْم عَلی أَلاّ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوی)[۳]; ای کسانی که ایمان آورده اید، برای خدا برپا باشید و به عدالت گواهی بدهید. دشمنی گروهی وادارتان نکند که عدل و داد نکنید، عدالت را پیشه سازید که به تقوا نزدیکتر است.

این آیه شریفه به یکی از عوامل انحراف از عدالت اشاره میکند و به مسلمانان می گوید که نباید کینه ها و عداوتها و تصفیه حسابهای شخصی مانع اجرای عدالت و موجب تجاوز به حقوق دیگران گردد; زیرا عدالت از همه اینها بالاتر است.[۴]

مرحوم طبرسی در ذیل این آیه می گوید: معنای آیه این است که ای مؤمنان، با دوست و دشمن عادلانه رفتار کنید.[۵] علی(علیه السلام)به امام حسین(علیه السلام) دستور می دهد:

بالعدل علی الصدیق و العدو;[۶] با دوست و دشمن به عدالت رفتار کن.

همچنین خداوند می فرماید:

(لا یَنْهاکُمُ اللّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ);[۷] خدا شما را از دوستی آنان که با شما در دین قتال و دشمنی نکرده و شما را از دیارتان بیرون نکرده اند نهی نمی کند تا بیزاری از آنها بجویید; بلکه با آنها با عدالت و انصاف رفتار کنید که خداوند مردم با عدل و داد را بسیار دوست دارد.

و در مقابل نیز می فرماید:

(إِنَّما یَنْهاکُمُ اللّهُ عَنِ الَّذِینَ قاتَلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ أَخْرَجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ وَ ظاهَرُوا عَلی إِخْراجِکُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ فَأُولئِکَ هُمُ الظّالِمُونَ)[۸]; خداوند شما را از دوستی با کسانی که با شما عناد می ورزند و می جنگند و شما را از وطنتان اخراج کرده اند و یا در این راه کمک کرده اند، بازمیدارد، دوستداران آنها ستمگران اند.

عدالت در حق اقلیتها: در اسلام آنقدر به رعایت حقوق مخالفین و اقلیتها اهتمام شده است که اگر کسی از اهل ذمه کاری را انجام دهد که از نظر اسلام خلاف است ولی در شرع خودشان خلاف نیست، به شرط آن که تظاهر به آن نکند، تحت تعقیب قرار نمی گیرد; ولی اگر کاری که در شرع خودشان هم حرام است، انجام دهد، قاضی حق دارد او را محاکمه کند یا به ملت خودشان تحویل دهد تا طبق موازین خودشان محاکمه شود:

(فَإِنْ جاؤُکَ فَاحْکُمْ بَیْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ);[۹] اگر از اهل کتاب کسانی برای رفع مرافعه پیش تو آمدند، پس حکم کن میان آنها، یا این که از آنها اعراض کن.

حضرت علی(علیه السلام) در سر راه خود پیرمردی نصرانی را دید که گدایی می کرد، فرمود:

استعملتموه حتی اذا کبر و عجز منعتموه، انفقوا علیه من بیت المال;[۱۰] در جوانی از او کار کشیدید، آن گاه که پیر شد او را به حال خود واگذاشته اید! هزینه اش را از بیت المال بپردازید.

عدالت در جنگ: حتی جنگ هم نباید تبدیل به انتقام و اسراف شود;

(وَ قاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللّهِ الَّذِینَ یُقاتِلُونَکُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ);[۱۱] در راه خدا با کسانی که با شما میجنگند بجنگید، ولی از اندازه در نگذرید; زیرا خداوند تجاوزکاران را دوست ندارد.

علامه طباطبایی(رحمه الله) در ذیل این آیه میفرماید: نه (لاتعتدوا) مطلق است و شامل هر عملی میشود که عنوان تجاوز بر آن صادق باشد; مثل جنگ قبل از پیشنهاد مصالحه بر سر حق، جنگ ابتدایی، قتل زنان و کودکان و جنگ قبل از اعلان جنگ با دشمن.[۱۲]

۲. عهد و میثاق

یکی دیگر از مسائل اخلاق بین الملل، عهد و میثاق است. وفای به عهد و میثاق جزء امور عقلی است; یعنی جزء اموری است که عقل انسان حسن آن را درک میکند و نیازی به راهنمایی خارجی ندارد و اگر اسلام به آن دستور میدهد، حکم مولوی نیست، بلکه ارشاد به حکم عقل است; لذا این مسأله یک مسأله انسانی و همگانی است و تمام ملتها احترام به عهد و میثاق را تحسین و نقض پیمان را تقبیح مینمایند. امیر المؤمنین(علیه السلام) در نامه خود به مالک اشتر مینویسد:

همه مردم جهان با تمام اختلافاتی که در افکار و تمایلات دارند، در آن (وفای به عهد) اتفاق نظر دارند، تا آن جا که مشرکین زمان جاهلیت به عهد و پیمانی که با مسلمانان داشتند وفادار بودند; زیرا آینده ناگوار پیمان شکنی را آزمودند، پس هرگز پیمان شکن مباش و در عهد خود خیانت مکن.[۱۳]

به خاطر این که عهد و میثاق جزء امور انسانی است، خداوند میفرماید:

(إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللّهِ... الَّذِینَ عاهَدْتَ مِنْهُمْ ثُمَّ یَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ فِی کُلِّ مَرَّة وَ هُمْ لا یَتَّقُونَ)[۱۴]; به یقین بدترین جنبندگان نزد خدا... کسانی هستند که با آنها پیمان بستی، سپس هر بار عهد و پیمان خود را میشکنند و پرهز ندارند.

از این آیه کاملاً معلوم میشود که پیمانشکنی با انسانیت انسان سازگار نیست; چون فرمود بدترین جنبندگان این گونهاند. عهد و میثاق گاه بین چند نفر، گاه بین چند گروه و گاه هم بین چند جامعه است که اصطلاحاً به آن معاهده نیز گفته میشود; مانند پیمان جامعه اسلامی با دولتها و ملتهای دیگر که این خود انواع مختلفی دارد: معاهده ترک مخاصمه و آتشبس، معاهده صلح، معاهده همکاری سیاسی، اقتصادی، نظامی و...; لذا خداوند میفرماید:

(یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ)[۱۵]; ای کسانی که ایمان آوردهاید، به پیمانها و قراردادها وفا کنید.

کلمه «عقود» جمعی است که بر سر آن «ال» آمده است که افاده عموم و شمول میکند; لذا این آیه دلیلی است بر وجوب وفا به تمام عهدها و پیمانها، اعم از سیاسی، اقتصادی، نظامی، اجتماعی، فردی و گروه، و عهد و پیمانهایی که بین مسلمانان و غیر مسلمانان منعقد میشود.

وفای به عهد حتی با دشمن: چون وفای به عهد جزء امور انسانی و عقلایی است، خداوند به مسلمین دستور میدهد که اگر با گروه از مشرکین که عهدشکن نیستند پیمان بستید، به آن پایبند باشید:

(إِلاَّ الَّذِینَ عاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ثُمَّ لَمْ یَنْقُصُوکُمْ شَیْئاً وَ لَمْ یُظاهِرُوا عَلَیْکُمْ أَحَداً فَأَتِمُّوا إِلَیْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلی مُدَّتِهِمْ);[۱۶] مگر کسانی از مشرکین که با آنها عهد بستید و چیزی از آن را در حق شما فروگذار نکردند و احدی را بر ضد شما تقویت ننمودند; پس پیمان آنها را تا پایان مدتشان محترم شمارید.

علی(علیه السلام) در نامه خود به مالک اشتر میفرماید:

و ان عقدت بینک و بین عدوک عقدة او البسته منک ذمة فَحُط عهدک بالوفاء وَ ارعَ ذمتک بالامانة;[۱۷] حال اگر پیمانی بین تو و دشمن منعقد شد یا در پناه خود او را امان دادی به عهد خویش وفادار باش و به آنچه برعهده گرفتی امانتدار باش.

مدت وفای به عهد: شرط اصلی لزوم وفای به عهد و پیمان این است که التزام دو طرفی باشد; اما اگر یک طرف آن را نقض کرد یا در صدد توطئه و نقض عهد بود، طرف مقابل ملزم به وفاداری نیست:

(وَ إِمّا تَخافَنَّ مِنْ قَوْم خِیانَةً فَانْبِذْ إِلَیْهِمْ عَلی سَواء إِنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ الْخائِنِینَ);[۱۸] اگر از گروه خوف آن داشتی که در پیمان خیانت کنند، یکسره پیمان را لغو کن و به آنان اعلام کن که همانند خودشان عمل خواه کرد، همانا خداوند خائنان را دوست ندارد.

پس اگر در جایی قرائنی یافت شود بر این که دشمن درصدد توطئه و هجوم است، باید پیشدستی کرد و پیمان را تا زمانی که بیم توطئه نباشد لغو کرد.

۳. ادای امانت

یکی دیگر از مسائل اخلاق بین الملل، ادای امانت است. این مسأله مختص به مسلمانان نیست، بلکه تمام ملل و ادیان آن را قبول دارند و اگر کسی آن را رعایت نکند مورد مؤاخذه واقع می شود و این موضوع جزء مستقلات عقلیه است; یعنی عقل بدون کمک وحی آن را درک میکند:

(إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلی أَهْلِها);[۱۹] خدا به شما فرمان می دهد که امانتها را به صاحبشان بازگردانید.

امانت معنای وسیعی دارد و هرگونه سرمایه مادی و معنوی را در تمام شئون زندگی اجتماعی، سیاسی و اخلاقی شامل می شود و طبق آیه فوق، در هچ امانتی نسبت به هیچ کس نباید خیانت کرد و، در حقیقت، این مسأله جزو حقوق بشر حساب می شود. در شأن نزول آیه فوق آمده است: زمانی که پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) مکه را فتح کرد، عثمان بن طلحه را که کلیددار کعبه بود احضار کرد و کلید را از او گرفت، تا درون کعبه را از وجود بتها پاک سازد. عباس عموی پیامبر(صلی الله علیه وآله)پس از انجام این مقصود تقاضا کرد که پیامبر(صلی الله علیه وآله) با تحویل کلید کعبه به او، مقام کلیدداری بیت الله را که در میان عرب یک مقام برجسته بود، به او بسپرد; ولی پیامبر(صلی الله علیه وآله)، برخلاف این تقاضا، پس از تطهر خانه خدا از لوث بتها، در حالی که آیه (إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلی أَهْلِها) را تلاوت مینمود در خانه را بست و کلید را به عثمان بن طلحه داد.[۲۰]

خداوند در کنار امر به ادای امانت، از خیانت در امانت هم نهی فرموده است:

(...[لا]تَخُونُوا أَماناتِکُمْ);[۲۱] در امانتهای خود خیانت روا مدارید.

حتی خداوند عده ای از اهل کتاب را به خاطر این که ادای امانت می کنند، می ستاید و عده ای را که در امانت خیانت می کنند نکوهش می کند:

(وَ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِقِنْطار یُؤَدِّهِ إِلَیْکَ وَ مِنْهُمْ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِدِینار لا یُؤَدِّهِ إِلَیْکَ إِلاّ ما دُمْتَ عَلَیْهِ قائِماً);[۲۲] بعضی از اهل کتاب اگر ثروت زیادی را به رسم امانت به آنها بده، به موقع آن را پس خواهند داد و بعضی دیگر، حتی اگر یک دینار به آنها بسپاری از ادای آن سرباز می زنند، مگر این که در برابر آنها توانایی و قدرت داشته باشی.

اهمّیّت ادای امانت به حدی است که امام صادق(علیه السلام) می فرماید:

«ان ضارب علی بالسیف و قاتله لو ائتمنی و استنصحنی و استشارنی ثم قبلت منه لادیت الیه الامانة»;[۲۳] اگر قاتل علی امانتی پیش من می گذاشت و یا از من نصیحتی می خواست و یا با من مشورت می کرد و من آمادگی خود را اعلام می داشتم، قطعاً حق امانت را ادا می کردم.

پی نوشتها

[۱]. نساء: ۱۳۵.

[۲]. عبدالواحد آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، (تهران: چ چهارم، ۱۳۳۷) ج ۱، ص ۱۲۴.

[۳]. مائده: ۸.

[۴]. ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، (قم: انتشارات دار الکتب الاسلامیه، چ چهاردهم، ۱۳۷۴) ج ۴، ص ۳۰۲.

[۵]. طبرسی، مجمع البیان، (قم: مکتبة آیة الله مرعشی، ۱۴۱۳) ج ۲، ص ۶۹.

[۶]. شعبة الحرانی، تحف العقول، (قم: انتشارات علمیة الاسلامیه، چ اول، ۱۳۶۳) ص ۸۹.

[۷]. ممتحنه: ۸.

[۸]. ممتحنه: ۹.

[۹]. مائده: ۴۲.

[۱۰]. وسائل الشیعه، ج ۱۵، باب ۱۹، ح ۱.

[۱۱]. بقره: ۱۹۰.

[۱۲]. محمد حسین طباطبایی، تفسیر المیزان، (قم: منشورات جامعه مدرسین) ج ۲، ص ۶۱.

[۱۳]. نهج البلاغه، نامه ۵۳.

[۱۴]. انفال: ۵۵ ـ ۵۶.

[۱۵]. مائده: ۱.

[۱۶]. توبه: ۴.

[۱۷]. نهج البلاغه، نامه ۵۳.

[۱۸]. انفال: ۵۸.

[۱۹]. نساء: ۵۸.

[۲۰]. طبرسی، مجمع البیان، (بیروت: مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، چ اول، ۱۴۱۵) ج ۳، ص ۱۲.

[۲۱]. انفال: ۲۷.

[۲۲]. آل عمران: ۷۵.

[۲۳]. حویزی، تفسیر نور الثقلین، (بیروت: مؤسسة التاریخ العربی، چ چهارم، ۱۴۲۲) ج ۲، ص ۸۲.

نویسنده: محمد رضا هفت تنانیان