emamian

emamian

اذان جایگاهی مهم در اسلام دارد و برخلاف تصور عموم، اولین گوینده آن بلال نبوده است.

گفتار پیرامون اولین اذان، محورهای گوناگونی دارد:

تشریع اذان: یعنی زمانی که خداوند اذان را در قانون اسلام گنجاند؛ در این‌باره گفته‌اند که اولین زمانی که اذان مشروعیت پیدا کرد، برای نماز صبح بوده است.[۱]

اگر یاد دادن اذان را اذان گفتن به حساب نیاوریم، اولین کسی که اذان گفت و از جنس بشر بوده و صدای اذان بر روی زمین توسط وی بلند گردیده، بلال بن رباح حبشی بود.[۲]

اما با توجه به قیدی که برای اولین گوینده اذان آوردیم، نکته زیر مهم است:

اگر یاد دادن اذان را اذان گفتن بدانیم، اولین اذان را جبرئیل (ع) بر روی زمین گفته است؛ زیرا او برای اجرای این مأموریت در حالی بر زمین فرود آمد که سر مبارک رسول خدا (ص) بر بالین امیرمؤمنان (ع) بود و در همان حال اذان و اقامه را گفت. رسول خدا (ص) به امیرمؤمنان فرمود: «آیا آنچه جبرئیل گفت شنیدی؟» گفت: «بلی.» فرمود: «آیا حفظ کردی؟» گفت: «بلی.» فرمود: «پس برو و بلال را فرا بخوان و اذان و اقامه را به او یاد بده.»[۳]

در این صورت، اولین آدمی که بر روی زمین اذان گفت، امیرمؤمنان (ع) است؛ زیرا او به بلال یاد داده؛ و جبرئیل، گرچه قبل از امیرمؤمنان شروع به یاد دادن کرد، اما از جنس فرشته بود.

اولین کسی که در آسمان اذان گفت، جبرئیل (ع) بود[۴] که ظاهراً در زمانی بوده که رسول خدا (ص) را به معراج بردند و در آن‌جا جبرئیل اذان را و میکائیل اقامه را گفت.[۵]

اولین مکان‌هایی که اذان گفته شد:

اولین اذانی که در زمین به صورت رسمی گفته شد، مدینه بود.

این اذان در خانه‌ای نزدیک مسجدالنبی (ص) بود. شخصی به نام نوار امّ زید بن ثابت گوید: «خانه من طولانی‌ترین خانه‌ها بود که پیرامون مسجد قرار داشت. پس بلال می‌آمد و روی آن اذان می‌گفت. این اذان گفتن، که از آغاز در همان‌جا بود، تا آن‌گاه که رسول خدا (ص) مسجدش را بنا نهاد، ادامه داشت؛ سپس در پشت‌بام مسجد اذان می‌گفتند.»[۶]

اولین اذانی را که جبرئیل گفت، در آسمان، در مکانی به نام بیت‌المعمور بود.[۷]

پی‌نوشت:

۱. حقی بروسوی، اسماعیل، تفسیر روح البیان، ج ۸، ص ۲۶۱، ناشر، دارالفکر.

۲. ابن اثیر، اسدالغابة، ج ۱، ص ۲۴۳، بیروت، دارالفکر، چاپ ۱، ۱۴۰۹ق؛ ابن حجر، عسقلانی، الاصابة، ج ۱، ص ۹۷، دارالکتب العلمیة، چاپ ۱، ۱۴۱۵؛ البلاذری، انساب الاشراف، ج ۱، ص ۱۸۷، بیروت، دارالفکر، چاپ ۱، ۱۴۱۷ق؛ مقریزی، امتاع الاسماع، ج ۹، ص ۹۶، تهران، دارالکتب العلمیة، چاپ ۱، ۱۴۲۰ق؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج ۵، ص ۶۳۳۳، بیروت، دارالفکر، چاپ ۱، ۱۴۰۷ق؛ شیخ صدوق، تهذیب، ج ۲، ص ۲۸۴، تهران، دارالکتب العلمیة، ۱۳۶۵ه؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۲۴۸، لبنان، موسسة الوفاء، ۱۴۰۹ق.

۳. شیخ صدوق، تهذیب، ج ۲، ص ۲۷۷؛ عاملی، حر، وسائل الشیعة، ج ۵، ص ۳۶۹، قم، آل البیت، ۱۴۰۹ق؛ کلینی، یعقوب، کافی، ج ۳، ص ۳۰۲، دارالکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۶۵ه.

۴. صالحی شامر، سبل الهدی، ج ۳، ص ۳۵۸، تهران، دارالکتب العلمیة، چاپ ۱، ۱۴۱۴ق؛ ثعلبی نیشابوری، الکشف والبیان عن تفسیر القرآن، ج ۴، ص ۸۳، لبنان، دارالاحیاء التراث العربی، ۱۴۲۲ق.

۵. وسائل الشیعة، ج ۵، ص ۴۲۰؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۱۸، ص ۳۵۰.

۶. تفسیر روح البیان، ج ۸، ص ۲۶۱، بیروت، دارالفکر.

۷. همان

حجاب در نگاه اسلامی، سرچشمه‌ رشد فکری، آرامش روحی و حضور فعال زن در عرصه‌های اجتماعی است. رهبر معظم انقلاب نیز در دیدار ۱۲ آبان ۱۴۰۴، با تأکید بر ضرورت حفظ حجاب زهرایی و زینبی، آن را نشانه‌ای از کرامت و هویت زن مسلمان دانستند. این تعبیر، فراتر از ظاهر پوشش است.

حجاب زهرایی یادآور شخصیت حضرت فاطمه زهرا(س) است؛ بانویی که در سایه عفاف و پاکدامنی، به قله‌های معرفت، علم و استدلال رسید. خطبه فدکیه او نمونه‌ای از زنی است که با حجاب و وقار، از جایگاه دین، عقل و عدالت دفاع کرد. این حجاب، اندیشه را می‌رویاند، زیرا زن را از وابستگی ظاهری و سطحی می‌رهاند و او را به ژرفای علم و ایمان می‌کشاند.

در مقابل، حجاب زینبی الهام‌گرفته از حضرت زینب کبری(س) است؛ بانویی که در میدان‌های دشوار تاریخ، در اوج پوشیدگی، پرچم آگاهی و مقاومت را برافراشت. او با حجاب خود، نه کناره‌گیری که حضور مسئولانه و مؤثر در اجتماع را معنا کرد. حجاب زینبی جامعه را بیدار می‌کند، زیرا زنی که بر ارزش‌های خود پای می‌فشارد، الهام‌بخش بیداری و استقامت برای دیگران می‌شود.

رهبر انقلاب با اشاره به این دو الگو، به بانوان یادآور شدند که حجاب، عامل محدودیت نیست، بلکه رمز آزادی درونی، قدرت عقلانی و استقلال اجتماعی زن مؤمن است. جامعه‌ای که زنانش با روحیه زهرایی و زینبی پرورش یابند، جامعه‌ای است که از درون می‌بالد و در برابر هجمه فرهنگی و فکری دشمنان استوار می‌ماند.

امروز زنان و دختران ایران اسلامی، با تکیه بر همین دو الگو، در عرصه‌های علم، پژوهش، مدیریت، هنر و فعالیت‌های اجتماعی می‌درخشند. حجاب زهرایی و زینبی برای آنان نه مانع که پرچم هویت است؛ پوششی که آنان را از سطح‌گرایی و مصرف‌زدگی جهانی دور کرده و به سرچشمه خلاقیت، ایمان و پیشرفت پیوند می‌دهد. این زنان ادامه‌دهندگان راه فاطمه و زینب‌اند؛ زنانی که در پرتو ایمان و عفاف، مسیر عزت و تمدن نوین اسلامی را روشن می‌سازند.

به این ترتیب حجاب زهرایی، اندیشه را می پروراند؛ حجاب زینبی، جامعه را بیدار می‌کند و هر دو، ریشه‌های ایمان، اندیشه و عزت در امت اسلامی‌ اند

زهره امانی

حجت الاسلام والمسلمین محمدی شاهرودی به پرسش و پاسخی پیرامون موضوع «حجاب حضرت زهرا (س)» پرداخت که تقدیم شما فرهیختگان می شود.

* پرسش

* آیا حجابی که حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها داشتند، مشابه چادر امروز ما بود و وضعیت پوشش آن زمان چگونه بود؟

* پاسخ

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم؛ گرچه نمی‌توان با قطعیت گفت، اما با توجه به نقل‌ها، پوشش حضرت کامل و سراسری بوده است.

وقتی حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها می‌خواستند وارد مسجد شوند یا سخنرانی کنند، چند نکته رعایت می‌شد:

۱. حضرت ابتدا گوشه‌ای از مسجد را با چادر خود جدا می‌کردند تا از بقیه مسجد تفکیک شود.

۲. حضرت همراه گروهی از بانوان وارد مسجد می‌شدند.

۳. لباس حضرت شامل مقنعه‌ای بود که تا زیر زانو می‌رسید و جلبابی که تا زمین امتداد داشت؛ به‌طوری که وقتی راه می‌رفت، چادرش زیر پا کشیده می‌شد.

حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها حتی در حضور فرد نابینا نیز حجاب کامل خود را رعایت می‌کردند.

نقل شده است که شخص نابینایی همراه پیامبر به خانه حضرت آمد و حضرت حجاب کامل گرفتند.

پیامبر فرمودند: «دخترم، او نابیناست، چرا چنین پوشیده‌ای؟»

حضرت پاسخ دادند: «پدر، او نابینا است، اما ممکن است بتواند عطر یا بوی مرا استشمام کند.»

این نکته نشان‌دهنده اهمیت و جامعیت پوشش حضرت بود.

توجه به این نکته نیز ضروری است که حجاب اختصاص به اسلام ندارد.

همه ملت‌ها و امت‌ها در زمان‌های گذشته پوشش داشته‌اند.

برای مثال، در ایران باستان و در بسیاری از جوامع، پوشش کامل زنان مرسوم بوده است؛ حتی در اروپا و جوامع مسیحی نیز تا حدود ۱۵۰–۲۰۰ سال پیش، پوشش کامل وجود داشت.

بعد از انقلاب صنعتی و دوره رنسانس، با پیشرفت صنایع و تولید کالاهای متنوع، غربی‌ها برای تأمین اغراض اقتصادی خود از برهنگی زنان در تبلیغات و بازاریابی استفاده کردند.

بنابراین، برهنگی و کاهش پوشش، پدیده‌ای جدید و مرتبط با منافع اقتصادی غرب بوده است، نه سنت اولیه جوامع.

در اسلام نیز قرآن به‌طور مستقیم نگفت «چادر سر کنید» یا «مقنعه سر کنید».

دستور اسلام این بود که زنان مقنعه خود را به نحوی بپوشانند که بدنشان کاملاً پوشیده باشد و دو طرف مقنعه روی هم قرار گیرد.

اسلام در نحوه پوشش زنان تغییرات جزئی ایجاد کرد تا پوشش کامل و معقول باشد، اما لباس و پوشش کامل پیش از آن نیز در جوامع وجود داشت.

بنابراین، حجاب حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها، کامل و سراسری بود و رعایت آن حتی در حضور افراد نابینا نیز انجام می‌شد.

پنج شنبه, 07 آذر 1404 00:25

ارزش سخنِ حق

امام صادق علیه‌السلام:

«کَلامٌ فی حَقٍّ خَیرٌ مِن سُکوتٍ عَلی باطِلٍ.»

سخن گفتن درباره حق، از سکوت بر باطل بهتر است.

من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۳۹۶.

به این پرسش می‌پردازیم که چرا پیامبر اسلام آخرین پیامبر است و پس از او دیگر پیامبری فرستاده نشد.

پرسش از این‌که «چرا خداوند پس از پیامبر اسلام پیامبر دیگری نفرستاد؟»

از مهم‌ترین و قدیمی‌ترین سؤال‌هاست. پاسخ این مسئله نه پیچیده است و نه مبهم؛ قرآن، تاریخ و عقل هر سه در یک نقطه مشترک قرار می‌گیرند:

«پیام الهی با اسلام کامل شد و جهان دیگر به پیامبر جدید نیاز نداشت.»

قرآن در آیه ۴۰ سوره احزاب، به‌صراحت می‌گوید:
مَا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِکُمْ وَلَٰکِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِیِّینَ: حضرت محمد صلی الله‌علیه و آله و سلم فرستاده خدا و آخرین پیامبران است.
مفسران بزرگ مانند علامه طباطبایی نیز «خاتَم» را به‌معنای پایان‌بخش و مُهر تکمیل‌کننده دانسته‌اند؛ همان‌گونه که در پایان یک نامه، مُهر نهایی زده می‌شود و متن کامل می‌گردد.

در آیه‌ای دیگر، خداوند می‌فرماید: الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ مروز دین شما را کامل کردم (مائده/۳). پیامبری که حامل پیام «کامل» است، پیامبری است که پس از او دیگر نیازی به فرستاده تازه نیست.

مسئله این نیست که «مردم همه چیز را فهمیده‌اند یا نه»، بلکه خود پیام الهی به درجه‌ای رسیده که پاسخ‌گوی همه نیازهای بشر تا پایان دنیا باشد.

برای فهم این نکته، یک مثال روشن کافی است:
وقتی نسخه نهایی یک کتاب منتشر می‌شود، دیگر نیاز به چاپ کتاب از نویسنده جدید نیست؛ چرا؟ چون کتاب ناقص نیست. تا زمانی که پیام دین ناقص بود، پیامبران جدید آمدند؛ اما وقتی کامل شد، سلسله پیامبری پایان یافت.

* در ادیان گذشته، کتاب‌های آسمانی دچار تحریف می‌شدند؛ همین تحریف‌ها ضرورت آمدن پیامبر جدید را پدید می‌آورد. اما قرآن خود می‌گوید: «ما این کتاب را نازل کردیم و خود نگهبان آن هستیم» (حجر/۹). این وعده الهی یعنی پیام نهایی نه دستخوش تحریف می‌شود و نه نیازمند اصلاح. وقتی «متن دین» حفاظت‌شده و کامل باشد، «فرستاده جدید» معنایی ندارد.

* نکته مهم این است که ختم نبوت به معنای رها شدن بشر نیست. پس از پیامبر اسلام، وظیفه هدایت و تبیین دین به امامان معصوم و پس از آنان به عالمان سپرده شد. همان‌گونه که پس از پایان یافتن دوره یک معلم، درس‌ها تعطیل نمی‌شود؛ بلکه کتاب درسی باقی می‌ماند و استادان دیگر آموزش را ادامه می‌دهند، پس از خاتم پیامبران نیز قرآن و سنت باقی است و هدایت از مسیر دیگری جریان پیدا می‌کند، نه با پیامبر تازه.

* از سوی دیگر، اسلام دینی است که برای یک قوم یا یک دوره نیامده؛ قوانین ثابت و اصول بنیادین آن برای همه زمان‌ها قابل اجراست. در کنار این اصول ثابت، خداوند ابزار «اجتهاد» و «عقل» را قرار داده تا انسان بتواند در هر دوره نیازهای تازه را در چارچوب همان دین پاسخ دهد؛ بنابراین، بشر برای زندگی امروز خود هم دستورالعمل دارد و هم توان فهم و اجرا. این یعنی جهان دیگر محتاج پیامبر جدید نیست.

جمع‌بندی:

پیامبر اسلام آخرین پیامبر است چون: پیام الهی با او کامل شد؛ قرآن کتابی محفوظ و تغییرناپذیر است؛ اسلام قابلیت هدایت تمام دوران‌ها را دارد؛ و انسان به رشد فکری رسیده که این پیام کامل را حفظ و اجرا کند. امامان معصوم علیهم‌السلام نیز راهنمایی امت را در تبیین و اجرای این پیام ادامه می‌دهند.

در روزگاری که اضطراب و بی‌ثباتی روحی به یکی از چالش‌های جدی انسان معاصر تبدیل شده است، بازگشت به ایمان و معنویت، نه تنها یک نیاز فردی، بلکه ضرورتی اجتماعی است. آموزه‌های قرآن کریم با تأکید بر پیوند ناگسستنی میان ایمان، امید و آرامش، نسخه‌ای جاودانه برای سلامت روان و پایداری در برابر فشارهای زندگی ارائه می‌دهد. پرسش اصلی این است که چرا ایمان می‌تواند سرچشمه امید و آرامش باشد و چگونه می‌توان این حقیقت قرآنی را در زیست روزمره بازآفرینی کرد؟ در عصری که بحران‌های هویتی و روانی، جوامع مختلف را درنوردیده، تمسک به منابع وحیانی می‌تواند پناهگاهی امن برای روح تشنه آرامش باشد.

۱. ایمان؛ ریشه آرامش درونی

قرآن کریم ایمان را نه صرفاً یک اعتقاد ذهنی، بلکه عاملی برای اطمینان قلبی معرفی می‌کند. در آیه شریفه «الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (رعد/۲۸)، آرامش قلبی، نتیجه مستقیم یاد خدا دانسته شده است. این یاد و ذکر، انسان را از آشفتگی دنیای بیرون به ثبات درونی می‌رساند؛ زیرا فرد مؤمن، تکیه‌گاهی فراتر از جهان مادی دارد و خود را در مدار اراده الهی می‌بیند. ایمان به عنوان یک نیروی درون‌زا، اضطراب را به آرامش و تردید را به یقین تبدیل می‌کند. در روانشناسی مثبت‌نگر نیز بر نقش باورهای معنوی در کاهش تنش‌های روانی تأکید شده است، اما قرآن این نقش را در قالب رابطه مستقیم با خالق هستی تعریف می‌کند. مؤمن با یاد خدا، گویی پناهگاهی نفوذناپذیر در درون خود می‌سازد که هیچ طوفانی قادر به ویرانی آن نیست.

۲. امید؛ ثمره باور به رحمت الهی

یکی از زیباترین جلوه‌های ایمان، امید است. قرآن امید را در بستر توکل و رحمت الهی می‌نشاند. در آیه «وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ» (طلاق/۳)، انسان مؤمن از وابستگی‌های اضطراب‌آور رها می‌شود، زیرا باور دارد که خداوند کافی است. این باور، او را به امیدی فعال و سازنده می‌رساند؛ امیدی که برخلاف خوش‌بینی سطحی، بر پایه یقین به رحمت الهی استوار است. مؤمن امیدوار، در سختی‌ها مأیوس نمی‌شود، چون می‌داند شکست، پایان راه نیست، بلکه زمینه رشد و آزمون است. در فرهنگ قرآنی، امید تنها یک احساس زودگذر نیست، بلکه موتور محرکه عمل صالح و تلاش برای ساختن فردایی بهتر است. این امید، حتی در تاریک‌ترین لحظات، چراغ راه انسان باقی می‌ماند و او را از فروغلتیدن به ورطه ناامیدی بازمی‌دارد.

۳. آرامش؛ میوه هم‌نشینی ایمان و امید

وقتی ایمان و امید در جان انسان ریشه می‌دواند، آرامش، ثمر طبیعی آن است. آرامشی که قرآن از آن سخن می‌گوید، سکون منفعل نیست؛ بلکه «اطمینان فعال» است آرامشی که انسان را برای پایداری در مسیر حق توانمند می‌سازد. در سیره پیامبران نیز این پیوند آشکار است: نوح(ع) در میان طوفان، موسی(ع) در برابر فرعون، و پیامبر اکرم(ص) در سخت‌ترین شرایط، آرامش خود را از ایمان و امید به وعده‌های الهی می‌گرفتند. این آرامش، مایه مقاومت در برابر ظلم، استقامت در دعوت و بردباری در برابر آزارها بود. در زندگی امروز نیز این الگو قابل بازتولید است: ایمان به خدا و امید به یاری او، به انسان توان می‌بخشد تا در برابر مشکلات ایستادگی کند، بدون آنکه روحش در گرداب یأس و پریشانی فروبلعد.

۴. نقش اجتماعی ایمان و امید در ایجاد آرامش جمعی

ایمان و امید تنها در سطح فردی عمل نمی‌کنند، بلکه توانایی دگرگونی فضای اجتماعی را نیز دارند. جامعه‌ای که بر پایه ایمان و امید بنا شده باشد، در برابر بحران‌های روانی و اخلاقی مقاوم‌تر خواهد بود. قرآن کریم با اشاره به جوامعی که به سبب بی‌ایمانی و یأس دچار فروپاشی شدند، هشدار می‌دهد که ناامیدی، بیماری مهلک تمدن‌هاست. در مقابل، جامعه مؤمن، با تکیه بر ارزش‌های الهی و امید به آینده، می‌تواند بر دشواری‌ها غلبه کند و آرامش را نه تنها در دل افراد، که در روابط و مناسبات اجتماعی نیز جاری سازد. این آرامش جمعی، بستری برای پیشرفت، همبستگی و تعالی اخلاقی فراهم می‌آورد.

۵. راهکارهای عملی برای تقویت ایمان و امید در زندگی روزمره

برای آنکه ایمان و امید به آرامش واقعی بینجامد، باید به صورت عملی در زندگی جاری شوند. از جمله این راهکارها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: مداومت بر ذکر و عبادت: یاد خدا و انجام مناسک عبادی به صورت منظم، روح را با منبع آرامش پیوند می‌زند. همان‌گونه که پیامبر اکرم(ص) می‌فرمایند: حتی در مشغله‌های روزمره، می‌توان با اذکار مختصر اما پیوسته، این ارتباط را زنده نگه داشت.

توکل در عمل: توکل به خدا به معنای دست کشیدن از تلاش نیست، بلکه به معنای تلاش کردن و سپس نتیجه را به خدا واگذار کردن است. این نگرش، بار اضطراب را از دوش انسان برمی‌دارد.

انجام کارهای خیر: کمک به دیگران و خدمت به خلق، احساس معناداری و امید را در فرد زنده نگه می‌دارد. همانگونه که در روایت داریم: »الخلق عیال الله...»(کلینی، محمدبن یعقوب، ج۲، ص۱۶۴) و خدمت به بندگان، خدمت به خداست.

مطالعه آیات و روایات: انس با متون دینی، بینش و امید فرد را عمق می‌بخشد. تأمل در سرنوشت گذشتگان و وعده‌های الهی، چشم‌انداز روشنی پیش رو می‌گذارد.

همنشینی با افراد مؤمن و امیدوار: محیط اجتماعی تأثیر زیادی بر روحیه دارد و همنشینی با انسان‌های باایمان، ایمان و امید را تقویت می‌کند.

۶. ایمان و امید در برابر چالش‌های معاصر

در جهان امروز که با چالش‌های متعددی از جمله بحران‌های محیط زیستی، اقتصادی و اخلاقی روبروست، ایمان و امید می‌توانند نقش راهگشایی ایفا کنند. ایمان به خداوند و امید به آینده، به انسان توان می‌بخشد تا بدون تسلیم شدن در برابر مشکلات، برای بهبود شرایط تلاش کند. این نگرش، نه تنها به فرد کمک می‌کند، بلکه می‌تواند الهام‌بخش حرکت‌های جمعی برای ساختن جامعه‌ای بهتر باشد. تجربه نشان داده است که جامعه‌ای که به ارزش‌های معنوی پایبند است، بهتر می‌تواند در برابر بحران‌ها مقاومت کند و راه حل‌های خلاقانه بیابد.

۷. پیامدهای فقدان ایمان و امید در زندگی فردی و اجتماعی

فقدان ایمان و امید می‌تواند پیامدهای ویرانگری برای فرد و جامعه داشته باشد. در سطح فردی، این فقدان منجر به اضطراب، افسردگی و احساس پوچی می‌شود. در سطح اجتماعی نیز ناامیدی عمومی می‌تواند به بی‌اعتمادی، کاهش مشارکت اجتماعی و در نهایت فروپاشی روابط اجتماعی بینجامد. قرآن کریم با اشاره به سرنوشت اقوام گذشته که به سبب ناامیدی و بی‌ایمانی نابود شدند، هشدار می‌دهد که حفظ ایمان و امید، شرط بقا و تعالی جامعه است.

جمع‌بندی

ایمان، امید و آرامش سه حلقه از یک زنجیر الهی‌اند که انسان را از ترس، یأس و اضطراب می‌رهانند. قرآن کریم با تکیه بر ذکر، توکل و یقین، الگویی جامع برای ساختن دنیایی آرام‌تر درون ما ترسیم می‌کند. جامعه‌ای که ایمان و امید در آن زنده بماند، از بحران‌های روانی و اخلاقی نیز در امان‌تر خواهد بود. بازگشت به این آیات، دعوتی است برای بازسازی آرامش درونی؛ آرامشی که نه از خاموشی مشکلات، بلکه از روشن شدن دل با نور ایمان برمی‌خیزد. در دنیای پرشتاب و پراضطراب امروز، این پیام قرآن بیش از هر زمان دیگری ضرورت خود را نشان می‌دهد. ما با بهره‌گیری از این آموزه‌ها می‌توانیم هم در زندگی فردی و هم در عرصه اجتماعی، آرامش و امید را تجربه کنیم و در نهایت، به جامعه‌ای متعالی و انسانی‌تر دست یابیم.

سید مهدی حسینی تبار

بحث «سفیانی» از موضوعات بسیار مهم در معارف مهدویت است که هم در منابع شیعه و هم در منابع اهل سنت مطرح شده؛ اما در مکتب اهل‌بیت(ع) با دقت بیشتری مورد بررسی قرار گرفته است. در سال‌های اخیر، انتشار گسترده شایعاتی مانند «دیده شدن سفیانی»، «عکس سفیانی»، «خروج سفیانی بسیار نزدیک است» یا تحلیل‌های غیرعلمی درباره «سفیانی الان کجاست؟» اهمیت پرداختن علمی به این موضوع را دوچندان کرده است.

این مقاله با هدف ارائه یک تحلیل عمیق، مستدل و منطبق بر مبانی حدیثی شیعه برای انتشار در سایت حوزه نیوز نوشته شده است. متن حاضر تلاش دارد:

  • چهره واقعی سفیانی را طبق روایات معتبر بازسازی کند

  • از افراط‌ها و شایعات فضای مجازی فاصله بگیرد

  • و با زبانی علمی، محققانه و در عین حال قابل‌فهم، برداشت صحیح شیعی از این شخصیت را بیان کند

در این مسیر، پرسش‌هایی چون «سفیانی کیست؟»، «سفیانی چه کسانی هستند؟»، «خروج او چه زمانی است؟»، «آیا حمله سفیانی به ایران واقعیت دارد؟»، «سفیانی از کجا ظهور می‌کند؟»، «رابطه دروزی‌ها و سفیانی چیست؟» و «پرچم سفیانی چگونه است؟» مورد بررسی دقیق قرار می‌گیرد.

جایگاه سفیانی در منظومه علائم ظهور

در روایات شیعه، نشانه‌های ظهور پیامبرگونه و حکیمانه دسته‌بندی شده‌اند. برخی نشانه‌ها غیرقطعی هستند و ممکن است رخ دهند یا رخ ندهند، اما پنج نشانه، طبق روایات معتبر، حتمی‌اند:

  1. خروج سفیانی

  2. خروج یمانی

  3. صیحه آسمانی

  4. خسف بیداء

  5. قتل نفس زکیه

این فهرست نشان می‌دهد که سفیانی یک نقطه عطف تاریخی در تحولات آخرالزمان است. او نه یک شخصیت خیالی و نمادین، بلکه یک انسان حقیقی است که در برهه‌ای خاص از تاریخ بشریت ظهور می‌کند و بخش بزرگی از تحولات سیاسی و نظامی منطقه را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

علت اهمیت شخصیت سفیانی

اهمیت سفیانی از چند جهت است:

  • او نخستین علامت حتمی ظهور است.

  • ظهور او آغازگر درگیری‌های بزرگ منطقه‌ای خواهد بود.

  • او در برابر جبهه حق و امام مهدی(عج) می‌ایستد.

  • سقوط او زمینه‌ساز تشکیل حکومت عدل الهی است.

به همین دلیل است که شناخت دقیق و علمی او از نگاه دین، اهمیت فراوان دارد.

سفیانی کیست؟ بررسی هویت تاریخی و روایی

۱. معنای لغوی و تاریخی "سفیانی"

سفیانی منسوب به «سفیان» است؛ و مشهورترین فرد این شاخه، ابوسفیان بن حرب، دشمن سرسخت پیامبر اکرم(ص) است. بسیاری از روایات اشاره دارند که سفیانی از نسل ابوسفیان است و شخصیت او امتداد تاریخی جریان اموی دشمن اهل‌بیت(ع) محسوب می‌شود.

۲. آیا سفیانی یک فرد حقیقی است؟

در برخی تحلیل‌های مدرن، برخی اندیشمندان اهل سنت تلاش کرده‌اند سفیانی را نمادین و استعاری تفسیر کنند.
اما در منابع شیعه، هیچ روایت معتبری سفیانی را نماد یا جریان صرفاً فکری معرفی نمی‌کند.

همه احادیث معتبر نشان می‌دهند که:

  • سفیانی شخصی واقعی است

  • در زمان ظهور، حضور عینی دارد

  • و فرماندهی آشکار نیروهای نظامی را در دست خواهد داشت

۳. ویژگی‌های شخصیتی سفیانی

روایات او را چنین توصیف می‌کنند:

  • چهره‌ای خشن، بی‌رحم و سنگدل

  • اهل خونریزی و خشونت

  • بدون پایبندی به ارزش‌های اخلاقی

  • دارای قدرت سیاسی و نظامی

  • مورد حمایت قبایل و گروه‌های سیاسی در شام

این ویژگی‌ها با سنت تاریخی امویان همخوانی دارد.

از کجا ظهور می‌کند؟

محل خروج سفیانی در روایات معتبر

در منابع شیعه مانند الغیبة شیخ طوسی و الغیبة نعمانی، محل خروج سفیانی منطقه شام (دمشق) معرفی شده است. در برخی روایت‌ها، دقیق‌تر آمده است که او از وادی یابس خروج می‌کند؛ منطقه‌ای در اطراف دمشق که در متون جغرافیایی قدیم ذکر شده است.

نکته مهم درباره موقعیت جغرافیایی

روایات سفیانی را یک پدیده شامی معرفی می‌کنند.
این نکته برای تحلیل‌های سیاسی معاصر بسیار کلیدی است؛ چرا که بسیاری از شایعات، خروج او را به مناطق دیگر مانند عراق، اردن، یا حتی ایران نسبت می‌دهند که هیچ مبنای حدیثی ندارد.

سفیانی الان کجاست؟ آیا زنده است؟

این پرسش یکی از رایج‌ترین جستجوهای اینترنتی درباره سفیانی است. برخی مدعی‌اند که سفیانی زنده است و در سازمان‌های مخفی یا گروه‌های سیاسی پنهان شده است.

اما هیچ روایت معتبر چنین ادعایی را تأیید نمی‌کند.

چند نکته مهم:

  • روایات می‌گویند او در زمان خروجش متولد شده و بزرگ می‌شود؛ نه اینکه هزارسال عمر داشته باشد.

  • او مانند انسان‌های معمولی رشد می‌کند.

  • محل زندگی او پیش از خروج تعیین نشده است.

بنابراین مطالبی مانند:

  • «سفیانی متولد شده است»

  • «سفیانی الان در لبنان است»

  • «سفیانی از دروزی‌هاست»

  • «سفیانی در ارتش سوریه فعالیت می‌کند»
    همه گمانه‌زنی‌های غیرمعتبر هستند.

خروج سفیانی چگونه رخ می‌دهد؟

۱. زمینه‌های سیاسی–اجتماعی خروج

روایات می‌گویند:

  • در شام هرج‌ومرج شدید رخ می‌دهد

  • چند دولت کوچک به‌وجود می‌آیند

  • اختلاف‌های داخلی گسترش می‌یابد

در چنین فضایی سفیانی فرصت می‌یابد که با تکیه بر پشتوانه قبیله‌ای و نظامی، قدرت بگیرد.

۲. هم‌زمانی خروج سفیانی با یمانی و خراسانی

طبق روایات، خروج سفیانی همراه با:

  • خروج یمانی از یمن

  • خروج خراسانی از شرق اسلامی

این سه پرچم نماد سه جریان مهم آخرالزمان هستند:

  • پرچم باطل (سفیانی)

  • پرچم هدایت (یمانی)

  • پرچم عدالت‌گستر (خراسانی)

آیا خروج سفیانی نزدیک است؟ بررسی روایات

برخلاف شایعات رایج، در روایات:

  • هیچ‌گاه زمان خروج سفیانی تعیین نشده است

  • هیچ نشانه‌ای برای «نزدیکی قطعی» خروج بیان نشده

بنابراین ادعاهایی مانند:

  • «خروج سفیانی بسیار نزدیک است»

  • «فلان حادثه یعنی نزدیک شدن خروج سفیانی»

  • «نشانه‌های تازه دیده شده»

همگی فاقد پشتوانه معتبر بوده و بیشتر برداشت سیاسی و رسانه‌ای است.

سفیانی چه کارهایی انجام می‌دهد؟ نقش او در جنگ‌ها

۱. سیطره بر شام

پس از خروج، سفیانی:

  • دمشق را در اختیار می‌گیرد

  • مخالفان را سرکوب می‌کند

  • مناطق اطراف سوریه را تصرف می‌کند

۲. حمله به عراق

روایات می‌گویند او به:

  • کوفه

  • بغداد

  • و برخی شهرهای عراق

حمله می‌کند. این حملات جنبه نظامی و رسانه‌ای گسترده‌ای خواهند داشت.

۳. آیا حمله سفیانی به ایران صحت دارد؟

در هیچ روایت معتبر شیعه حمله مستقیم سفیانی به ایران بیان نشده است.

آنچه مطرح شده:

  • درگیری او با «سپاه خراسانی» است

  • که ممکن است شامل نیروهایی از ایران، افغانستان یا منطقه شرق اسلامی باشد

پس ادعای «حمله سفیانی به ایران» نادرست و غیرروایی است.

خسف بیداء؛ نقطه پایان

مهم‌ترین نقطه شکست سفیانی، حادثه خسف بیداء است؛ یعنی:

  • فرو رفتن سپاه سفیانی در زمین

  • در منطقه بیداء بین مکه و مدینه

  • که از علائم حتمی ظهور است

این حادثه نشانه‌ای قطعی برای اهل ایمان خواهد بود که سفیانی پایان یافته و ظهور نزدیک است.

پرچم سفیانی؛ تحلیل روایات و شایعات

در روایات معتبر:

  • خبری از شکل ظاهری پرچم سفیانی نیست

  • رنگ آن نیز مشخص نشده

تصاویر و نمادهایی که با عنوان «پرچم سفیانی» در اینترنت منتشر می‌شوند:

  • ساختگی

  • بدون پشتوانه تاریخی

  • و گمراه‌کننده هستند

رابطه دروزی‌ها و سفیانی؛ بررسی علمی یک شایعه

در برخی نوشته‌های غیرعلمی گفته می‌شود:

«سفیانی از قوم دروزی‌هاست.»

اما در منابع حدیثی:

  • هیچ اشاره‌ای به دروزی‌ها نشده

  • هیچ ارتباطی بین آنها و نسب سفیانی ذکر نشده

بنابراین این ادعا یک شایعه سیاسی–رسانه‌ای است که در سال‌های اخیر رواج یافته است.

دیده شدن سفیانی یا اسراری از محل خروج سفیانی؛ چرا این شایعات همیشه تکرار می‌شود؟

دلایل انتشار مکرر این شایعه:

  1. ناشناخته بودن چهره واقعی سفیانی

  2. التهاب سیاسی در منطقه

  3. جذابیت رسانه‌ای موضوعات آخرالزمانی

  4. استفاده رسانه‌ها از عنوان «دجال»، «سفیانی» برای جذب مخاطب

اما حقیقت این است:

تشخیص سفیانی تنها زمانی ممکن است که تمام نشانه‌های روایی‌اش تحقق یابد.

آیا سفیانی یک نفر است یا یک جریان؟

دیدگاه معتبر شیعه:

  • سفیانی یک فرد خاص است

  • اما می‌تواند نماینده یک جریان فکری و تاریخی باشد

  • این جریان ادامه همان تفکر دشمن اهل‌بیت(ع) است

اما این «جریان» به معنای چند فرد یا گروه امروزی نیست؛ بلکه ریشه تاریخی دارد و بر پایه روایات، شخص سفیانی در آخرالزمان نمود عینی می‌یابد.

سفیانی چه کسانی هستند؟ تحلیل اجتماعی

برخی روایات اشاره دارند که سفیانی:

  • از خاندان ابوسفیان

  • از نسل بنی‌امیه

  • و دارای پیروان قبیله‌ای خاص در منطقه شام است

این موضوع نشان می‌دهد که:

  • پیروان سفیانی، «جریان اموی» در عصر جدید خواهند بود

  • نه تمام مردم شام، و نه گروه خاص مانند دروزی‌ها

پاسخ به پرسش‌های پرجستجوی مردم

۱. عکس سفیانی چیست؟

هیچ عکسی از او موجود نیست.
تمام تصاویر منتشرشده، ساختگی‌اند.

۲. سفیانی الان کجاست؟

روایات محل زندگی او را تعیین نکرده‌اند.

۳. خروج سفیانی بسیار نزدیک است؟

هیچ دلیل روایی برای نزدیک بودن خروج وجود ندارد.

۴. آیا ممکن است با فردی معاصر تطبیق داده شود؟

قبل از تحقق علائم حتمی، هیچ تطبیقی معتبر نیست.

منابع روایی درباره سفیانی

مهم‌ترین منابع:

  • الغیبة (نعمانی)

  • الغیبة (شیخ طوسی)

  • کمال‌الدین (شیخ صدوق)

  • ارشاد (شیخ مفید)

  • بحارالانوار (علامه مجلسی)

این آثار پایه اصلی روایت‌شناسی شخصیت سفیانی هستند.

نتیجه‌گیری نهایی

سفیانی یکی از مهم‌ترین شخصیت‌های منفی در منظومه آخرالزمان از دیدگاه شیعه است. او:

  • یک فرد حقیقی است

  • از شام خروج می‌کند

  • ظلم و آشوب بزرگی ایجاد می‌نماید

  • با امام مهدی(عج) دشمنی می‌ورزد

  • و سرانجام به اراده الهی نابود می‌شود

اما برای فهم صحیح این شخصیت، باید از:

  • تحلیل‌های سطحی

  • شایعات اینترنتی

  • تصاویر ساختگی

  • تعیین زمان برای خروج

پرهیز کرد و تنها به روایات معتبر و تحلیل عالمانه تکیه نمود.

بسم‌الله الرحمن الرحیم

در پاسخ به این سوال باید گفت: در قرآن کریم تنها نسبت به پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) آمده است که چرا ایشان کتابی ننوشته‌اند. در سوره عنکبوت، آیه ۴۸، به این مطلب اشاره شده است:

«وَ مَا کُنتَ تَتْلُو مِن قَبْلِهِ مِن کِتَابٍ وَلَا تَخُطُّهُ بِیَمِینِکَ إِذاً لَّارْتَابَ الْمُبْطِلُونَ» (و تو پیش از این [قرآن]، هیچ کتابی را نمی‌خواندی و با دست خود چیزی نمی‌نوشتی؛ در آن صورت، باطل‌اندیشان در مورد وحی قطعاً به شک می‌افتادند).

اگر پیامبر اکرم مطلبی را می‌نوشتند و دست به قلم می‌بردند، در آن صورت برخی افراد شروع به ایجاد شک و شبهه می‌کردند و می‌گفتند: «آنچه شما ادعا می‌کنید که از ناحیه خدای متعال است، در واقع نوشته‌های خودتان است.» اما پیامبر اکرم «اُمّی» بود؛ یعنی کسی که مدرسه نرفته بود و به طور متعارف، قدرت نوشتن نداشت. بنابراین، آنچه آن حضرت می‌فرمایند، آموخته‌هایی نیست که از دیگران گرفته باشد، بلکه عنایتی است که خدای متعال به ایشان داشته و از این طریق، عالم شده است. «عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوَی» (به او [جبرئیل] که بسیار نیرومند است، آموخت).

حال با توجه به این ملاک، در مورد اهل‌بیت (علیهم‌السلام) چگونه می‌توان تحلیل کرد؟ به نظر می‌رسد همان دلیلی که درباره پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) وجود داشت، در مورد ائمه (ع) نیز صادق است. اگر آن بزرگواران نیز مستقیماً کتابی می‌نوشتند، این باب برای مخالفان باز می‌شد تا به شیعه تهمت بزنند که: «شیعه در کنار قرآن، کتاب دیگری دارد!»

برای مثال، اگر در دست یک شیعه، کتابی دیده می‌شد که منسوب به امام صادق (ع) یا امیرالمؤمنین (ع) بود، به او تهمت می‌زدند که از قرآن دور افتاده و به جای تمسک به قرآن، به کتاب دیگری روی آورده است. در نتیجه می‌گفتند: «اینان از اسلام خارج شده‌اند و به کتاب دیگری اعتقاد دارند.» بنابراین، مجال چنین اتهام‌هایی فراهم می‌شد.

لذا ائمه (علیهم‌السلام) با تدبیر حکیمانه‌ای که به کار بردند، با این که خود معلم و مدرس قرآن بودند و معارف قرآن و روایات را بیان می‌فرمودند، اما مستقیماً دست به تألیف کتاب نزدند تا این بهانه از دست مخالفان گرفته شود.

با این حال، می‌دانیم که برای ماندگاری مطالب علمی برای آیندگان، نوشتن ضروری است؛ چنان که در روایات نیز آمده است:

«اِقِیدُوا العِلمَ بِالکِتابَة»دانش را با نوشتن به بند کشید و نگهدارش کنید.

اگر مطالب فقط به صورت شفاهی نقل شود، به مرور زمان فراموش شده و از بین می‌رود. بنابراین، نوشتن از اهمیت بالایی برخوردار است.

در نتیجه، از یک سو اگر ائمه (ع) مستقیماً کتاب می‌نوشتند، شبهه‌ها و اتهام‌ها به شیعه گسترش می‌یافت و از سوی دیگر، اگر این مطالب نوشته نمی‌شد، خطر فراموشی و محرومیت امت از این بیانات ارزشمند وجود داشت.

لذا آن تدبیری که ائمه (علیهم‌السلام) اتخاذ کردند، این بود که با پرورش شاگردان و تشکیل جلسات درس، معارف را به انسان‌های فاضل و مطمئن منتقل کردند و آنان این مطالب را نوشتند. بنابراین، جوامع حدیثی در واقع همان بیانات اهل‌بیت هستند که به صورت، برای مثال، املای جلسات درسی، توسط اصحاب تنظیم و دسته‌بندی شده و به صورت کتاب‌های حدیثی درآمده‌اند.

امروزه این آثار در دسترس همگان قرار دارد؛ مانند بیانات امام صادق (علیه‌السلام)، یا کتاب نهج‌البلاغه که شامل سخنان امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) است، و نیز صحیفه سجادیه که مناجات‌ها و دعاهای امام سجاد (حضرت زین‌العابدین) را در بر می‌گیرد. این مطالب اگرچه به صورت خلاصه و با واسطه نوشته شده‌اند، اما هر دو هدف را محقق ساخته‌اند: هم مسئله «قَیِّدُوا العِلْمَ بِالکِتَابَة» تحقق یافته و این معارف به دست آیندگان رسیده، و هم اینکه مطالب مستقیماً توسط خود اهل‌بیت نوشته نشده تا زمینه اتهام و افترا فراهم شود.

رزق و روزی، تنها یک مسئله اقتصادی و دنیوی نیست؛ بلکه در نگاه قرآن و روایات، بابی گسترده از رابطه انسان با خداوند متعال است. انسان در مسیر زندگی، گاهی با چالش‌های مالی و کسادی کسب‌وکار روبه‌رو می‌شود و احساس می‌کند که درهای روزی بر او بسته شده است.

در چنین شرایطی، دین اسلام توصیه می‌کند که علاوه بر تلاش، برنامه‌ریزی و کار، نباید از دعا رزق و روزی و درخواست برکت از خداوند غافل شد. دعا، دل را آرام و نگاه انسان را از اسباب ظاهری به دست قدرت الهی متوجه می‌کند؛ همان دستی که قرآن آن را «خَیرُ الرّازِقین» معرفی کرده است.

از منظر معارف اهل‌بیت(ع)، رزق تنها به معنای پول و درآمد نیست. سلامتی، آرامش، فرزند صالح، دوست نیکو، فرصت‌های جدید و حتی توفیق عبادت، همه از مصادیق رزق‌اند. اما از آنجا که مردم بیشترین نیاز را در زمینه اقتصادی احساس می‌کنند، روایات فراوانی درباره دعاهای افزایش رزق و راه‌های جلب برکت وارد شده است.

معنای رزق در نگاه اهل‌بیت(ع)

امیرالمؤمنین(ع) رزق را به دو نوع تقسیم می‌کنند: «رزقی که تو در پی آنی، و رزقی که در پی تو است.» این نگاه، انسان را از اضطراب‌های بی‌پایه می‌رهاند و به او یاد می‌دهد که خداوند، سهم هر انسان را مقدر کرده و نگرانیِ بیش از حد، تنها روح را خسته می‌کند. با این حال، اسلام هرگز به تنبلی دعوت نمی‌کند؛ بلکه دعا را در کنار تلاش قرار می‌دهد. یعنی انسان هم باید کار کند و هم برای دعا افزایش رزق و روزی از خدا بخواهد که مسیرهای پنهانِ برکت را بر او بگشاید.

دعای طلب رزق در زندگی روزمره

یکی از دعاهای بسیار معروف برای گشایش در رزق، دعای پیامبر اکرم(ص) است که می‌فرمایند:
«اللَّهُمَّ اکْفِنِی بِحَلالِکَ عَنْ حَرَامِکَ وَ أَغْنِنِی بِفَضْلِکَ عَمَّنْ سِوَاکَ.»

این دعا، در حقیقت یک تربیت معنوی است؛ انسان را به رزق حلال دعوت می‌کند و دل او را از وابستگی به مردم پاک می‌سازد. بسیاری از علمای اخلاق گفته‌اند که استمرار بر این دعا، نه‌تنها روزی را زیاد می‌کند، بلکه اسباب عجیب و پیش‌بینی‌نشده‌ای برای انسان فراهم می‌سازد.

در کنار این دعا، استغفار جایگاه ویژه‌ای دارد. قرآن بارها فرموده که استغفار، درهای آسمان را می‌گشاید و رزق را بیشتر می‌کند. امام صادق(ع) نیز تصریح کرده‌اند که «زیاد استغفار کنید، زیرا رزق را فراوان می‌سازد.» به همین دلیل، بزرگان دین توصیه می‌کنند که هر روز با ذکر «اَستَغفِرُاللهَ رَبّی وَ اَتوبُ اِلَیه» آغاز شود تا روزی انسان برکت یابد.

دعای رزق و روزی مغازه و برکت در کسب‌وکار

کسانی که صاحب مغازه یا محیط کسب‌وکار هستند، معمولاً بیش از دیگران با مسئله رکود بازار، کمبود مشتری یا کاهش درآمد مواجه می‌شوند. روایات شیعه برای این افراد دعاهای ویژه‌ای معرفی کرده است. یکی از این دعاها، ذکری است که هنگام ورود به مغازه گفته می‌شود:
«بِسْمِ اللَّهِ، تَوَکَّلْتُ عَلَی اللَّهِ، لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّه.»

این ذکر، زمینه دل‌بستگی به خدا را تقویت می‌کند و فضای کسب‌وکار را از ترس، نگرانی و انرژی‌های منفی دور می‌سازد. برخی علما گفته‌اند که این ذکر، دل انسان را برای پذیرش برکت آماده می‌کند؛ برکتی که گاهی از راه‌های کاملاً غیرمنتظره وارد زندگی می‌شود.

دعای دیگری که میان بازاریان قدیم مشهور بوده، این عبارت است:
«اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی مِنْ فَضْلِکَ وَ لَا تُحَوِّجْنِی إِلَی غَیْرِکَ.»
این دعا برای رزق و روزی مغازه بسیار خوانده شده و در بسیاری از کتب ادعیه توصیه شده است.

دعا رزق و روزی کسب و کار؛ نگاه اخلاقی به تجارت

در کنار دعا، روایات تأکید دارند که اخلاق نیکو در معامله، بیشترین نقش را در جلب مشتری و افزایش رزق دارد. صداقت در گفتار، پرهیز از قسم دروغ، انصاف در قیمت‌گذاری و خوش‌برخورد بودن با مردم، همگی زمینه‌ساز برکت الهی‌اند. بسیاری از کسبه باتقوا نقل کرده‌اند که گاهی یک رفتار نیکو، از چندین ساعت کارِ ظاهراً سودآور، روزی بیشتری برای انسان به همراه می‌آورد.

در روایات آمده است که گفتن ذکر «یَا فَتَّاح، یَا رَزَّاق» در آغاز کار روزانه، مسیرهای بسته را باز می‌کند و برای رزق و روزی کسب و کار اثر آشکاری دارد. این ذکر، دعوتی به رحمت الهی است؛ رحمتی که انسان را از وابستگی به اسباب ظاهری آزاد می‌کند.

چهار سوره برای رزق و روزی

علما بارها اشاره کرده‌اند که برخی سوره‌های قرآن، اثر ویژه‌ای در گشایش رزق دارند. این چهار سوره که به نام چهار سوره برای رزق و روزی شناخته می‌شوند عبارتند از: واقعه، یس، لقمان و فتح.

سوره واقعه، مهم‌ترین سوره در رفع فقر است. خواندن آن در شب، انسان را در پناه رزق الهی قرار می‌دهد. سوره یس نیز گره‌های معیشتی را باز می‌کند و دل را به توکل بیشتر دعوت می‌نماید. سوره لقمان، با مضامین اخلاقی و تربیتی‌اش، رزقِ خانواده را برکت می‌بخشد. و سوره فتح، آغازی است برای گشایش‌های بزرگ، به‌ویژه در کسب‌وکار.

این سوره‌ها تنها ذکرهایی برای تلاوت نیستند؛ بلکه برنامه‌ای تربیتی‌اند که انسان را از درون تقویت می‌کنند و نگاه او را به حکمت خداوند باز می‌گشایند.

تأثیر استغفار در افزایش روزی

در معارف اسلامی، استغفار یکی از مهم‌ترین عوامل افزایش رزق و رفع تنگی معیشت معرفی شده است. قرآن کریم در چندین آیه، ارتباط مستقیم میان «طلب آمرزش» و «گشایش اقتصادی» را بیان کرده است؛ ارتباطی که نشان می‌دهد مشکلات مالی انسان، همیشه ریشه در تلاش کم یا شرایط بیرونی ندارد، بلکه گاهی روح انسان نیازمند پاکی و توبه است تا درهای رزق گشوده شوند.

استغفار در قرآن

در سوره نوح، خداوند به پیامبر این‌گونه فرمان می‌دهد که به مردم بگوید:
«اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کَانَ غَفَّارًا * یُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَیْکُمْ مِدْرَارًا * وَیُمْدِدْکُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِینَ…»

این آیات صریحاً می‌گویند که استغفار، سبب نزول باران، افزایش اموال، گسترش نعمت، و آبادانی زندگی می‌شود. قرآن، رابطه‌ای معنوی میان پاکی روح و گشایش رزق ترسیم کرده است؛ یعنی هرچه انسان به خدا نزدیک‌تر شود و دل او از آلودگی‌ها پاک گردد، برکت بیشتری وارد زندگی او می‌شود.

استغفار در نگاه روایات اهل‌بیت(ع)

ائمه اطهار(ع) بارها به اهمیت استغفار در مشکلات مالی اشاره کرده‌اند. امام صادق(ع) فرمودند:
«کسی که در رزق خود گرفتاری و تنگی ببیند، بسیار استغفار کند.»

این سخن نشان می‌دهد که استغفار، یک دستور جدی برای رفع گرفتاری‌های اقتصادی است. وقتی انسان توبه می‌کند و از خطاهای گذشته پاک می‌شود، روح او سبک می‌شود و نگاهش به زندگی تغییر می‌کند؛ این پاکی درونی، زمینه‌ساز برکت بیرونی می‌گردد.

پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «مَنْ أَکْثَرَ الِاسْتِغْفَارَ جَعَلَ اللَّهُ لَهُ مِنْ کُلِّ هَمٍّ فَرْجًا وَ مِنْ کُلِّ ضِیقٍ مَخْرَجًا وَ رَزَقَهُ مِنْ حَیثُ لا یَحْتَسِبُ» (هرکس استغفار را بسیار کند، خداوند برایش از هر غمی گشایش و از هر تنگی راه نجاتی قرار می‌دهد و از جایی که گمان نمی‌برد به او روزی می‌رساند.)

نتیجه‌گیری

رزق و روزی، صرفاً نتیجه تلاش فیزیکی نیست؛ بلکه ترکیبی از ایمان، اخلاق، تلاش، و درخواست از خداوند است. دعا رزق و روزی مغازه، دعاهای ویژه رزق و روزی کسب و کار، ذکرهای افزایش روزی و تلاوت چهار سوره برای رزق و روزی، همه مسیرهایی هستند که دین اسلام برای افزایش برکت معرفی کرده است.

برای فردی که در مسیر زندگی با سختی مواجه می‌شود، دعا تنها یک عمل عبادی نیست؛ بلکه نوری است که دل را روشن و راه را هموار می‌سازد. وقتی دعا با تلاش، صداقت، استغفار و نیت پاک همراه شود، انسان شاهد گشایش‌هایی می‌شود که جز از جانب خداوند قابل تفسیر نیست.

دو توافق بلندمدت ایران با چین و روسیه، به‌عنوان دو بازیگر مهم در نظام بین‌الملل، ظرفیت مهمی برای کاهش فشارهای تحریمی غرب و گسترش همکاری‌های اقتصادی و راهبردی تهران فراهم کرده است؛ امری که تنها با هماهنگی همه دستگاه‌ها قابل تحقق خواهد بود.

امضای دو سند بلندمدت همکاری بین ایران و چین (۲۵ ساله) و ایران و روسیه (۲۰ ساله)، نقطه عطفی در دیپلماسی اقتصادی و راهبردی جمهوری اسلامی محسوب می‌شود؛ به‌ویژه در شرایطی که غرب همچنان بر ابزار تحریم به‌عنوان اصلی‌ترین راهبرد فشار علیه ایران تکیه دارد.

به گزارش پارس‌تودی به نقل از ایرنا، اسناد همکاری ایران با چین و روسیه، می‌تواند شبکه‌ای از ظرفیت‌های اقتصادی، انرژی، حمل‌ونقل و فناوری را فعال کرده و بخش مهمی از محدودیت‌های تحریمی را خنثی کنند.

سند جامع همکاری ایران و چین که ابتدا در سفر «شی جین‌پینگ» به تهران در سال 2015 مطرح شد، امروز به بستری برای توسعه سرمایه‌گذاری، مشارکت در زیرساخت‌ها، انرژی، فناوری اطلاعات و گردشگری تبدیل شده است. چین به‌عنوان رقیب جدی آمریکا در اقتصاد جهانی، خود هدف فشار و محدودیت‌های واشنگتن است و همین اشتراک در تجربه "تحریم‌پذیری"، زمینه را برای همکاری‌های بلندمدت و برد - برد فراهم می‌کند. تقویت نقش ایران در مسیرهای ترانزیتی و مشارکت در پروژه‌های مشترک، بخش مهمی از پایداری اقتصادی مورد نیاز در دوران فشار خارجی را تضمین خواهد کرد.

در سوی دیگر، سند ۲۰ ساله ایران و روسیه نیز که در سفر اخیر « مسعود پزشکیان» رئیس‌جمهوری ایران به مسکو نهایی شد، سازوکارهای مهمی در حوزه‌های امنیتی، اقتصادی، انرژی، حمل‌ونقل و مالی پیش‌بینی کرده است. روسیه نیز مانند ایران با تحریم‌های گسترده غرب مواجه است و این اشتراک موقعیت، زمینه همکاری دو کشور را تقویت می‌کند. ایجاد مسیرهای جدید مبادلات مالی، توسعه همکاری‌های انرژی، و فعال‌سازی مزیت‌های متقابل صنعتی، از جمله قابلیت‌هایی است که می‌تواند گره‌های موجود در روابط تجاری تهران و مسکو را باز کند.

در مجموع، این دو سند راهبردی نه فقط ابزاری برای عبور از فشارهای غرب به شمار می‌روند، بلکه می‌توانند ساختار همکاری‌های منطقه‌ای و اورآسیایی ایران را تقویت کرده و جایگاه تهران را در معادلات اقتصادی و ژئوپلیتیکی ارتقا دهند.

احادیث