
emamian
حضور نمایندگان رهبر انقلاب در مراسم تشییع شهید سید حسن نصرالله
هیئتی چهارنفره با حضور حججاسلام والمسلمین محمدحسن اختری، سید مجتبی حسینی، محسن قمی و سید رضا تقوی به نمایندگی از رهبر معظم انقلاب اسلامی برای شرکت در مراسم تشییع شهید سید حسن نصرالله و شهید سید هاشم صفی الدین وارد بیروت شدند.
همچنین پیام کتبی رهبر معظم انقلاب اسلامی در مراسم تشییع شهیدسیدحسن نصرالله و شهید صفیالدین، توسط حجتالاسلاموالمسلمین سیدمجتبی حسینی نماینده رهبر انقلاب اسلامی در عراق و عضو هیئت اعزامی قرائت خواهد شد.
سید حسن رفت که تفرقه برود و اتحاد مسلمین منسجم تر شود
سیدعلاء الدین حیدری فعال مدنی کُرد اهل سنت در یادداشتی آورده است:
عملیات طوفان الاقصی را می توان سرآغاز تاریخی نو در خاورمیانه دانست. آغازی مبارک که قدرت محور مقاومت را به رخ جهانیان جبهه حامی صهیونیستها کشید. مقاومتی که قدرتش درون زا و مهارش برای صهیونیستها و جهان پیرامونش ناممکن شد.
طوفان الاقصی تمام موازنات سیاسی، نظامی صهیونیستها را بر هم زد و موازنه ای جدید را شکل داد.
قطعا می توان گفت که طوفان الاقصی و مقاومت پس از آن، بنوعی آزمون بزرگی برای مقاومت بود. محور مقاومت به همه یاران صهیونیست فهماند که مقاومت اثرگذاری بیشتر از آنچه آنها می پنداشتند را دارد.
در این ۱۵ ماه مقاومت، صهیونیستها استراتژی جز قتل عام وحشیانه و ترورهای ناجوانمردانه نداشتند.
فجیع ترین جنایتها ، ارتکاب جنایت های جنگی، قتل عام وحشیانه بی دفاعان و ترور رهبران مقاومت تنها دستاورد صهیونیستها و حامیان جنایتکارش بود.
ترور رهبران بزرگی چون اسماعیل هنیه، سید حسن نصرالله، یحیی سنوار و ... که هم حزن انگیز بود و هم غرورآفرین، چراکه تاریخ را از نو آغاز کردند.
در این میان برای سید حسن نصرالله از جنسی دیگر غمگین شدم، چراکه شهدای دیگر مقاومت بنوعی فلسطینی و برای فلسطین شهید شدند، اما سید حسن نصرالله برای کمک به برادرانش در فلسطین به میدان آمد و دشمن را در رسیدن به نقشه های شوم خود ناکام گذاشت.
سید حسن نصرالله مردانه به میدان آمد، او دلاورانه مقاومت کرد و شرط وفا را در حق رفقایش تمام کرد.
سید حسن نصرالله شهید شد اما شهادتش درخت وحدت و انسجام امت را تنومند تر کرد.
سید حسن به جهان ثابت کرد وقتی پای اسلام و امت در میان باشد شیعه و سنی یکی هستند و در راه هم جان می دهند.
سید حسن نصرالله ثابت کرد که می شود برای هم حتی جان داد.
سید دلاور ما برای ماندن امت اسلامی رفت.
سید حسن رفت که تفرقه برود و اتحاد مسلمین منسجم تر شود.
جنس عزاداری ام برای سید حسن نصرالله طوری دیگری بود چراکه مرام ایشان برایم افتخار بود.
براستی باید سید حسن نصرالله را شهید امت دانست.
شهیدی که آنقدر دشمنان خونخوار امت اسلامی را عاجز کرده بود که از شدت کینه و عصبانیت ۸۵ تن مواد منفجره را روی سرش ریختند که عقده گشایی کنند.
هر چند فراق این سید بزرگ امت سخت و سنگین بود، اما وقتی به جوانه های فرزندان امت نگاه می کنم این فراق برایم با حس افتخار گره می خورد و نوعی آرامش را حس می کنم.
تاریخ باید به قهرمانان مقاومت افتخار و در مقابل آنها سر ارادت فرو بیاورد.
یاد سید مقاومت، شهید بزرگ امت، سید حسن نصرالله گرامی و راهش پر رهرو باد.
تنها راهحل مشکلات، پایبندی به مبانی انقلاب است
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار وزیر، معاونان و مدیران وزارت اطلاعات که در تاریخ ۱ اسفند ۱۴۰۳ برگزار شده بود، امروز در محل همایش یادواره «شهدای جامعه اطلاعاتی و چهلمین سالروز تأسیس وزارت اطلاعات» منتشر شد.
حضرت آیتالله خامنهای در این دیدار، حفظ روحیه و رویکرد انقلابی در وزارت اطلاعات در طول سالهای متمادی را از ویژگیها و امتیازات ممتاز این وزارتخانه برشمردند و گفتند: وزارت اطلاعات مجموعهای واقعاً انقلابی و پایبند به انقلاب است و همچنانکه عناصر قدیمی این وزارت، انقلابی ماندند، نیروهای جدید آن نیز در مسیر انقلاب حرکت میکنند که این نعمتی بزرگ است.
ایشان، تنها راهحل و دریچه نورافشان کشور در برابر مشکلات را پایبندی به مبانی انقلاب خواندند و افزودند: رفع مشکلات در هر یک از بخشهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کشور در گرو توکل به پروردگار، پایبندی به اصول انقلاب و پیگیری مجدّانه برای تحقق طرحها و قوانین خوب موجود در کشور و جبران عقبماندگیها است.
حضرت آیتالله خامنهای، برنامهریزی برای انجام امور کشور و حل مشکلات را بخشی از اقدامات لازم و ضروری برشمردند و گفتند: آنچه مهم است، دستیابی به خروجی عینی و مطلوب است زیرا اگر نتیجه جلسات و برنامهریزیها و زمانبندیها، محصول ملموس و مطلوب نباشد، فایدهای ندارد و نتیجه مطلوب هم هنگامی حاصل میشود که پیگیری مستمر وجود داشته باشد.
رهبر انقلاب یکی از وظایف دستگاه اطلاعاتی را همکاری با دولت خواندند و گفتند: وزارت اطلاعات با همه دولتها باید همکاری کامل داشته باشد تا دولت مستقر بتواند وظیفه سنگین اداره کشور را به خوبی انجام دهد.
حضرت آیتالله خامنهای خاطرنشان کردند: همکاری وزارت اطلاعات با دولت به معنای انجام کار خوب اطلاعاتی است.
ایشان همچنین با تأکید بر همکاری و هماهنگی دستگاههای اطلاعاتی با یکدیگر در همه سطوح، توجه ویژه مجموعه های اطلاعاتی به تزکیه اخلاقی و مسائل معنوی را نیز مهم و ضروری دانستند.
حضرت آیت الله خامنهای، تجلی طراوت و نشاط انقلابی در راهپیمایی ۲۲ بهمن و به صحنه آمدن جوانان و نوجوانان برای دفاع از انقلاب با وجود حجم انبوه خصومتها علیه نظام اسلامی را نشانه اراده پرورگار برای پیشرفت اسلام در بستر جمهوری اسلامی خواندند و افزودند: نمونه دیگری از بروز اراده الهی، تجمعات ضد صهیونیستی در اروپا و حتی آمریکا و افزایش چشمگیر حمایت افکار عمومی جهان از مردم فلسطین است.
در ابتدای این دیدار، حجتالاسلام والمسلمین خطیب وزیر اطلاعات، گزارشی از عملکرد و برنامههای این وزارتخانه در خنثیسازی تهدیدهای امنیتی و ضربات به سرویسهای جاسوسی متخاصم بیان کرد.
ترس و امید؛ دو بال پرواز به سوی خدا
مرحوم آیت الله محمدعلی ناصری از اساتید اخلاق حوزه در یکی از دروس اخلاق خود به موضوع «خوف و رجا؛ دو بال پرواز به سوی خدا» پرداختند که متن آن بدین شرح است:
خوف و رجا از ویژگیهای بارز متقین و اولیای الهی است. در روایات آمده است که خوف و رجای مؤمنین باید مانند دو کفه ترازو متعادل باشد، اما در برخی روایات تأکید شده است که رجا (امید) بیشتر باشد بهتر است.
خوف به دو نوع تقسیم میشود: «خوف مذموم» و «خوف ممدوح».
* گناه کردن بیحیایی بزرگی است
خوف ممدوح، مانند ترس از عظمت خداوند، ترس از عدالت الهی یا ترس از اعمال خود است. مثلاً کسی که مرتکب خیانت شده و باید به دادگاه برود، طبیعی است که بترسد.
در واقع، «الخائنُ خائفٌ» (خیانتکار همواره ترسان است). همه ما در برابر خداوند خیانتکاریم و یکی از مصادیق این خیانت، گناهان ماست.
خداوند در قرآن میفرماید: اعمال و رفتار شما تحت کنترل است. دو فرشته به نامهای «رقیب» و «عتید»، شاهد و مراقب اعمال ما هستند.
در وجود انسان، عقل و نفس وجود دارد که هر کدام لشکری دارند و همواره بین آنها کشمکش است. اگر عقل غالب شود، فرد به مقام اولیای الهی میرسد، اما اگر نفس حاکم گردد، فرد به شقاوت دچار میشود.
ترس از اعمال زشت، ترسی نیکو است، زیرا خداوند خود شاهد اعمال ماست. در قرآن آمده است: «وَنَحۡنُ أَقۡرَبُ إِلَیۡهِ مِنۡ حَبۡلِ ٱلۡوَرِیدِ» (ما از رگ گردن به او نزدیکتریم) و نیز «هوَ مَعَکُمْ أَیْنَ ما کُنْتُمْ» (او هر کجا که باشید، با شماست).
با این وجود، گناه کردن بیحیایی بزرگی است. چهارده معصوم علیهمالسلام، فرشتگان، زمین، روز و شب و حتی اعضای بدن ما شاهد اعمالمان هستند و در قیامت شهادت خواهند داد.
اگر از این شهود بترسیم، این خوفی ممدوح و نیکوست. برای در امان ماندن از عواقب اعمال، باید توبه کنیم؛ توبهای که همراه با پشیمانی از گذشته و تصمیم بر ترک گناه در آینده باشد. خداوند أرحم الراحمین است و بخشندهترینِ بخشندگان.
* خوف از خدا، انسان را از افتادن در ورطه گناه نجات میدهد
رسول خدا صلیالله علیه وآله میفرمایند: «ترس من از خدا از همه شما بیشتر است.» امام سجاد علیهالسلام در هنگام نماز از عظمت خداوند به لرزه میافتادند.
امام صادق علیهالسلام نیز در هنگام احرام بستن برای حج، چنان از خوف خداوند به خود میلرزیدند که تلبیه (لبیک گفتن) را به زبان نمیآوردند.
وقتی از ایشان پرسیدند: چرا تلبیه نمیگویید؟ فرمودند: «میترسم بگویم لبیک اللهم لبیک و خداوند پاسخ دهد: لا لبیک و لا سعدیک.»
همچنین نقل شده است که امام سجاد علیهالسلام در حال نماز بودند که یکی از فرزندانشان در چاه افتاد. اطرافیان کودک را نجات دادند، اما امام تا پایان نماز متوجه این اتفاق نشدند.
وقتی از ایشان پرسیدند: مگر متوجه نشدید؟ فرمودند: «از عظمت خداوند چنان به لرزه افتاده بودم که متوجه نشدم.» این خوف از عظمت و عدل الهی، ترسی نیکو و نشانه ایمان است.
امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمایند: «الخَوفُ سِجْنُ النّفْسِ عَن الذُّنوبِ ورادِعُها عنِ المَعاصی» (ترس از خداوند، زندانیکننده نفس از گناهان و بازدارنده آن از معاصی است).
اگر ترس از خدا داشته باشید، این ترس مانند زندانی است که شما را از گناه بازمیدارد و کنترل میکند. این خوف، انسان را از افتادن در ورطه گناه
چرا به هنگام ذکر شدن نام امام عصر(عج) قیام میکنیم؟
با وجود احترام برابر به تمامی ائمه اطهار علیهم السلام این پرسش مطرح است که چرا تنها با شنیدن نام حضرت قائم (عج) به قیام میایستیم و دست راست خود را بر سر میگذاریم؟
در خصوص این عمل، باید توجه داشت که پارهای از امور در عرف متشرعین شکل گرفته و به تدریج به فرهنگ بدل میشوند، ریشه برخی از این امور، روایات منقول است و برخی دیگر چنین نیستند.
آداب و رسومی که در عزاداریها، جشنها و مراسم گوناگون پدید میآیند، لزوماً در جزئیات، منطبق با روایات نیستند، اما هنگامی که کلیت یک عمل، ذاتاً ناپسند نبوده و حتی از جهاتی مورد تأیید دین باشد، این فرهنگها و رسوم نیز فینفسه اشکالی ندارند.
در خصوص قیام به هنگام شنیدن نام امام عصر (عج)، دو روایت احتمالاً منشأ این عمل گردیده است.
نخست، روایتی است از امام رضا (ع) نقل شده که "دعبل خزاعی" در محضر ایشان قصیدهای میخواند، و چون به نام امام عصر (عج) و لقب «قائم» رسید، امام رضا (ع) از جای برخاست، دست بر سر نهاد و از خداوند تعجیل در فرج آن حضرت را مسئلت نمود.
دیگر، روایتی است از امام صادق (ع) که ایشان نیز به هنگام ذکر نام امام (ع) قیام میکردند و این قیام را نشانه احترام به امام میدانستند.
اگرچه این دو روایت از نظر سندی، در کتب معتبر ما به طور قطعی یافت نمیشوند؛ اما با این حال، سنتی است که علمای بزرگ و بزرگان دین به آن ملتزم بودهاند. نام همه ائمه (علیهمالسلام) با احترام یاد میشود، اما این عمل خاص، یعنی قیام کردن و دست بر سر گذاشتن، مختص به امام زمان (عج) است.
برخی معتقدند این عمل تنها مختص به لقب «قائم» است، نه هرگاه که نام ایشان برده میشود؛ در هر صورت، قیام و دست بر سر نهادن، شاید نمادی از پذیرش ولایت امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشد.
اما در مجموع، باید به این نکته توجه داشت که شکلگیری اینگونه سنتها، مادامی که به بدعت در دین نینجامد و به این معنا انجام نپذیرد که گویی یک توصیه دینی است، اشکالی ندارد؛ بلکه به عنوان نمادی از احترام، فرهنگ و رسوم، و به منظور تعظیم امام عصر (عج) و یادآوری نام مبارک ایشان، قابل انجام است. ریشه روایی این عمل نیز، همانگونه که پیشتر عرض شد، موجود است.
راز موفقیت در سختیها؛ توکل بر خدا یا تلاش انسان؟
مرحوم آیت الله محمدعلی ناصری از اساتید اخلاق حوزه در یکی از دروس اخلاق خود به موضوع «توکل بر خدا و نقش اسباب در زندگی انسان» پرداختند که متن آن بدین شرح است:
حضرت سجاد علیهالسلام در دعای مکارم الاخلاق از خدا میخواهد که «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی أَصُولُ بِک عِنْدَ الضَّرُورَةِ»؛ خدایا در گرفتاریها توفیق ده تا ملاذ و ملجأ من تو باشی.
این دعای پرمحتوا اشاره به نیاز انسان به توجه و ارتباط مستقیم با خداوند در زمان مشکلات دارد. این در حالی است که در همه شرایط باید به خدا توکل کرد، زیرا جمیع امور در دست اوست.
* توکل بر خدا در مشکلات
در تعقیب نماز مغرب، میخوانیم «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی یَفْعَلُ مَا یَشَاءُ وَ لاَ یَفْعَلُ مَا یَشَاءُ غَیْرُهُ»، ستایش مخصوص خداوندی است که آنچه میخواهد محقق میشود نه آنچه غیر او بخواهد. این یادآوری از قدرت مطلق خداوند، انسان را به توکل و ایمان به اراده خداوند در تمام امور زندگی رهنمون میکند. داستان حضرت ابراهیم و اسماعیل نیز همین نکته را تبیین میکند که خداوند در نهایت، چاقویی که برای قربانی شدن حضرت اسماعیل آماده بود را از عمل بازداشت، چون اراده خداوند غیر از آنچه انسان میخواهد است.
قدرت بیانتهای خداوند در همه امور
همچنین، یکی از رفقا از خاطرهای گفت که در زمان حمله روسها به آذربایجان، در دفاع از وطن بود و در هنگام مواجهه با دشمن، به وضوح مشاهده کرد که همهچیز در دست خداوند است. او تعریف کرد که سربازی روسی در حال شلیک به پیشانی او بود، اما تفنگ بارها عمل نکرد و در نهایت، سرباز با عصبانیت او را به زمین زد. این داستان به خوبی نشان میدهد که حتی در شرایطی که به نظر میرسد مرگ نزدیک است، اگر خدا نخواهد، هیچ چیزی اتفاق نخواهد افتاد.
* الهام از خداوند برای انجام اعمال خیر
مطالبی که به ذهن انسان میرسد، از خداوند است. حضرت بقیة الله عجل الله فرجه فرمودند:
«دوستان ما هر عمل خیری که میخواهند بکنند، ما به ذهن آنها القاء میکنیم». این نکته نشاندهنده اهمیت ارتباط معنوی با اهل بیت و ائمه معصومین است که ما را در انجام کارهای نیکو راهنمایی میکنند.
عمل خیری که از انسان سر میزند، در حقیقت، الهام و هدایت الهی است که از طریق امام زمان علیهالسلام به انسانها میرسد.
* دستیابی به هدایت الهی و شکرگزاری از نعمتهای خداوند
حضرت ابراهیم علیهالسلام خطاب به پدرش میگوید: «ٱلَّذِی خَلَقَنِی فَهُوَ یَهۡدِینِ وَٱلَّذِی هُوَ یُطۡعِمُنِی وَیَسۡقِینِ وَإِذَا مَرِضۡتُ فَهُوَ یَشۡفِینِ»، که یادآوری از نعمتهای بیشمار خداوند است.
باید شکرگزاری از این نعمتها در قلب انسان وجود داشته باشد و انسان نباید به معصیت کردن بپردازد.
خداوند انسان را به بهترین شکل خلق کرده و همه امور زندگیاش از جمله هدایت به ولایت را در دست دارد. این هدایت را باید گرامی داشت و از آن بهره برد.
* ارتباط اسباب و توکل بر خداوند متعال
خداوند همه امور را با اسباب انجام میدهد. در روایت آمده است: «أبی اللهُ أَن یَجریَ الأُمور إلّا بأَسْبابِها».
این بدان معناست که ما باید به دنبال اسباب و ابزارهای لازم باشیم، زیرا خداوند با اسباب همه چیز را به انسان میدهد.
باید به اسباب عمل کرد، اما توکل بر خداوند باید در پسزمینه همه این امور قرار گیرد. برای مثال، خدا میتواند بدون اسباب فرزند به انسان بدهد، اما او از اسباب استفاده میکند.
لذا در عمل باید دنبال راه و روش خداوند رفت و به اسباب دل نبست.
* درس حضرت موسی درباره دعا و سببشناسی
در بحارالأنوار جلد دوم، امام سجاد علیهالسلام نقل میکند که حضرت موسی علیهالسلام فردی را دید که در حال دعا بود.
حضرت موسی پس از گذشت چند روز دوباره همان شخص را در همان وضعیت یافت و از خداوند پرسید چرا حاجت او برآورده نمیشود؟
خداوند پاسخ داد: «برای اینکه بدون اینکه به دنبال سبب کار رود، از من میخواهد». این حدیث نشان میدهد که دعا باید همراه با جستوجو برای سبب باشد. دعا کردن بدون تلاش برای یافتن سبب، نمیتواند نتیجه دهد.
* تواضع در برابر علم پزشکان و شفا از خداوند
در نهایت، باید بدانیم که شفا از خداوند است، ولی خداوند در بسیاری از موارد، اثر شفابخشی را در داروها و پزشکان قرار میدهد.
همانطور که در داستان حضرت موسی علیهالسلام آمده است، شفا از خداست و پزشکان باید به خداوند توکل کنند تا در دلشان راهحل صحیح را برای درمان پیدا کنند.
این درس بزرگ از توحید افعالی است که در دعای امام سجاد علیهالسلام نیز اشاره شده است.
در مجموع، باید به یاد داشته باشیم که هر عملی که در این دنیا انجام میدهیم، از خداست و ما باید به اسباب و وسایل کارها توجه کنیم، اما در عین حال توکلمان بر خداوند باشد.
هر چیزی که به نظر میرسد در دست ما نیست، در نهایت تحت اراده خداوند قرار دارد و اوست که نتیجه را رقم میزند.
عوامل موثر بر خوابی با کیفیت
خواب کافی و مناسب، نقشی حیاتی در سلامت جسمی و روانی ایفا میکند. کمتوجهی به این موضوع و محروم شدن از خواب مطلوب و آرامشافزا، پیامدهای جدی همچون افزایش خطر ابتلا به بیماریهای مزمن، اختلال در عملکرد روزانه و کاهش کیفیت روانی را همراه دارد. این درحالیست که با ایجاد تغییرات ساده در سبک زندگی و رعایت بهداشت خواب، میتوان گامهای موثری در جهت بهبود کمیت و کیفیت خواب برداشت.
خواب خوب، سوخت و ساز بدن را تنظیم کرده، حافظه و یادگیری را تقویت و به کاهش استرس و اضطراب کمک میکند.
زمان خواب
خواب منظم
سعی کنید هر روز در یک ساعت مشخص به رختخواب بروید و در یک زمان مشخص بیدار شوید، حتی در آخر هفتهها
زمان مناسب شروع خواب شبانه
بهترین زمان برای شروع خواب شبانه بین ساعت ۸ تا ۱۰ شب است.
مدت خواب
بزرگسالان باید به طور میانگین ۷ تا ۹ ساعت در شبانهروز بخوابند.
محیط و بستر خواب
خواب در محیط تاریک
تاریکی نه تنها برای ترشح ملاتونین، هورمون تنظیمکننده خواب ضروری است، بلکه تولید ویتامین A نیز نقش دارد. ویتامین A برای حفظ سلامت چشم، پوست و سیستم ایمنی ضروری است.
خواب در محیط ساکت
سر و صدای مزاحم میتواند خواب را مختل کند. در صورت نیاز، از گوشگیر یا ماشین صداساز نویز سفید استفاده کنید.
خواب در دمای معتدل
دمای بالا یا پایین میتواند کیفیت خواب را کاهش دهد. دمای مطلوب برای اکثر افراد حدود ۱۸ تا ۲۴ درجه سانتیگراد است.
بستر خواب (تشک، زیرسری و روانداز)
یک تشک راحت با سطح سفتی متوسط که ستوان فقرات را پشتیبانی میکند و درعین حال نقاط فشار را کاهش میدهد، انتخاب کنید. بهترین ارتفاع بالش، ارتفاعی است که ستون فقرات گردن را در یک راستای طبیعی با ستوان فقرات نگه دارد، که معمولا بین ۱۰ تا ۱۵ سانتی متر است. روانداز مناسب نیز به حفظ دمای بدن در طول شب کمک میکند.
نحوه خوابیدن
برای کاهش خر و پف، به پهلو بخوابید. خوابیدن به پشت میتواند باعث افتادگی زبان و بافتهای نرم گلو به عقب شده و راه هوایی را مسدود کند.
آمادگی برای خواب شبانه
پرهیز از چرتهای طولانی در روز
چرت کوتاه (۲۰-۳۰ دقیقه) در طول روز میتواند مفید باشد، اما چرتهای طولانیتر ممکن است بر چرخه خواب تاثیر منفی بگذارد.
محدود کردن استفاده از وسایل الکترونیکی
حداقل یک ساعت قبل از خواب، استفاده از تلویزیون، تلفن همراه، تبلت و کامپیوتر را محدود کنید.
ایجاد یک عادت قبل از خواب
یک عادت آرامشبخش قبل از خواب، مانند خواندن کتاب یا گوش دادن به موسیقی ملایم، میتواند به شما کمک کند تا بهتر به خواب بروید.
تغذیه و خواب
حفظ رژیم غذایی سالم
یک رژیم غذایی متعادل و سالم میتواند بر کیفیت خواب تاثیر مثبت داشته باشد.
اجتناب از کافئین، نیکوتین و الکل
مصرف این مواد، به ویژه در ساعات نزدیک به خواب، میتواند باعث بیخوابی شده، کیفیت خواب را کاهش دهد.
چند ساعت قبل از خواب شام بخوریم؟
سعی کنید حداقل ۲ تا ۳ ساعت قبل از خواب شام بخورید تا به بدن فرصت هضم غذا را بدهید.
هنگام خواب، شکم نه پر و نه خالی
از مصرف وعدههای غذایی سنگین، چرب و تند قبل از خواب اجتناب کنید.
محدود کردن مصرف مایعات در شب
نوشیدن مایعات زیاد قبل از خواب میتواند منجر به بیدار شدن مکرر برای رفتن به دستشویی میشود.
فعالیت بدنی و خواب
ورزش منظم
ورزش منظم میتواند کیفیت خواب را بهبود بخشد، اما سعی کنید حداقل سه ساعت قبل از خواب ورزش سنگین نکنید. انجام تمرینات شدید بلافاصله قبل از خواب میتواند برای برخی افراد مشکلساز باشد. با این حال، فعالیتهای سبک مانند پیاده روی آرام بعد از شام، میتواند به آرامش ذهن و بدن کمک کند و خواب را تسهیل کند. توصیه میشود ورزشهای شدید را حداقل سه ساعت قبل از خواب به پایان برسانید.
مدیریت استرس
فنون آرامسازی مانند مدیتیشن یا تنفس عمیق را امتحان کنید تا استرس را کاهش دهید و خواب بهتری داشته باشید.
کابوسهای شبانه
کابوسهای مکرر ممکن است نشانهای از اختلالات خواب یا مشکلات روانی باشد. در صورت تداوم با پزشک مشورت کنید.
مکملها و داروهای خوابآور
مکملهایی مانند ملاتونین یا گیاهان دارویی مانند بابونه ممکن است به بهبود خواب کمک کند، اما قبل از مصرف با پزشک مشورت کنید. مصرف طولانی مدت داروهای خوابآور میتواند منجر به وابستگی شود. سعی کنید روشهای غیر دارویی بهبود خواب را امتحان کنید.
والدین چطور میتوانند مانع ایجاد تنش بین خود و نوجوانشان شوند؟
نقطه عطف دوران زندگی هر شخص، دوران نوجوانی اوست؛ این دوران تغییرات بنیادین و اساسی را به همراه دارد که شامل رشد جسمانی و جنسی، تکامل شناختی، شکلگیری هویت، استقلال و مسئولیتپذیری و ... میشود. اما مسائل زیادی به سبب تغییرات متعدد در دوران نوجوانی رخ میدهد که اگر والدین نسبت به این مسائل آگاهی کافی نداشته باشند ممکن است باعث ایجاد چالش بین والدین با نوجوانان شود.
همچنین اگر این چالشها بزرگ شده و به آنها رسیدگی نشود باعث ایجاد آسیبهای روانی خواهد شد که گاهی جبرانپذیرند؛ یکی از آنها بحران چالشهای کلامی است که باید والدین آگاهی داشته باشند که چطور میتوانند از تنشهای دوره نوجوانی پیشگیری کنند؟ که در این خصوص توصیههایی شده است که در ادامه به آنها اشاره میشود:
دستوری حرف نزنید: دستوری حرف زدن آن هم با صدای بلند باعث واکنش نوجوان و بی اعتنا شدن او میشود. با نوجوان با صدای آرام صحبت کنید تا او شما را در کنار خود ببیند، نه در مقابل خود
اول نکات مثبت رفتاری اش را بگویید و او را تحسین و تأیید کنید: با این کار اعتماد به نفس او را تقویت میکنید و باعث میشوید او نسبت به انجام کارهای خوب تشویق شود.
نصیحت نکنید و به جای آن شنونده خوبی باشید: این یعنی به نظرات او احترام بگذارید. نوجوان شما باید احساس کند که به خوبی شنیده و درک میشود در غیر این صورت حالت تدافعی میگیرد و نگرانی هایش را با شما در میان نمیگذارد.
با او مهربان باشید و از توهین، تحقیر و قضاوت وی بپرهیزید: توهین به طرف مقابل، در هر سنی باشد، باعث میشود که حرف هایتان شنیده نشود.
بیانات در دیدار مردم آذربایجان شرقی
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
از خداوند متعال بقا و دوام این روحیههای برجسته و ممتاز را که در این جمعِ حاضر مشاهده میکنیم، استدعا میکنیم و طلب میکنیم. خوشامد عرض میکنم به همهی حضّار محترم، بخصوص خانوادهی معظّم شهیدان و مسئولان محترم. رئیسجمهور(۲) محترم هم به مقتضای خوی مردمی در این جمع حضور دارند.
لازم میدانم قبل از هر سخنی یاد کنم از امام جمعهی شهید و فقیدمان، مرحوم آقای آلهاشم که سال گذشته در همین جلسه در اینجا بیانات متین، با بیان فصیح و پُرمغز بیان کردند. خداوند انشاءالله درجات ایشان را عالی کند و خوشا به سعادت خدمتگزارانی که پایان کارشان اینچنین، با این شیوه به ارادهی الهی انجام میگیرد. همچنین یاد کنم از استاندار جوان و انقلابی و محبوب آذربایجان(۳) که ایشان هم جزو شهدای آن حادثه هستند و دیگرِ شهیدان عزیزی که در حادثهی تلخ گذشته از دست ملّت ایران گرفته شدند.
روز بیستونهم بهمن سال ۵۶، آنچه اتّفاق افتاد، حادثهی بزرگی بود. من امروز مایلم با نگاه به مردمی که آن حادثه را آفریدند، چند کلمهای عرض بکنم؛ چون افتخارات آذربایجان، از جهات مختلف، خیلی زیاد و متعدّد است و بنده مکرّر در مکرّر دربارهی این مطالب با شما عزیزان، مردم آذربایجان سخن گفتهام. امروز، جوان تبریزی ما که اوضاع منطقه را میبیند، میشناسد، دشمنان را، دوستان را تشخیص میدهد، در مقابل عربدههای یک نفر از آن طرف و زوزههای یک نفر از این طرف هیچ احساس ترسی نمیکند، احساس انفعالی نمیکند، [بلکه] احساس قدرت میکند.
جوان آذربایجانی، جوان تبریزی، امروز در مقابل این حوادثی که افراد کارکشتهی سیاست را متزلزل میکنند، مثل کوه میایستد؛ این جوان [باید] بداند که این روحیه میراث چه کسانی است، متعلّق به چه حادثهای است. اگر جوان ما ــ که دوران انقلاب را درک نکرده و از بیستونهم بهمن، جز یک نام و یک حادثه چیزی در خاطر ندارد ــ نداند که گذشتهی این مجموعه و مردمی که این حادثه را به وجود آوردند، این واقعهی عظیم را ایجاد کردند، که بودند، چه بودند، چه کار میکردند، با چه روحیهای در میدان حاضر میشدند، روایتهای غلطِ ساختهی دشمن بر ذهنها غالب خواهد شد؛ من امروز روی این نکته میخواهم یک مقداری عرایضی بکنم و تکیه کنم.
آذربایجان و تبریز در واقع سدّ مستحکم ایران در دورههای مختلف در قبال تعرّض و تجاوز بیگانگان بوده. در مواردی، به خاطر اینکه مرکزنشینان و پایتختنشینان بیعرضگی به خرج دادند، مأموران دولتهای تزاری یا عثمانی بر مناطقی از آذربایجان، حتّی بر خود تبریز مسلّط شدند امّا این مردم تبریز بودند که توانستند با ایستادگی خود، با صبر خود، در مقابل دشمن رفتاری را دنبال کنند که دشمن را مجبور به فرار بکنند. مأموران تزاری اصرار میکردند به ستّارخان که بالای خانهات پرچم سفید بزن تا از تعرّض نیروهای روس ــ که در آنجا بودند ــ محفوظ بمانی؛ ستّارخان گفت: من زیر بیرق ــ به تعبیر او «بیدق» ــ اباالفضلالعبّاسم؛ من زیر بیرق هیچ کس دیگر نمیروم.
در دورههای متعدّدی از سوی آدمهایی ــ که نمیتوان درست اینها را مأمور بیگانه دانست لکن به هر حال منحرف بودند و دستی در دستگاههای دولتی زمان طاغوت داشتند ــ تلاش میشد با تکیه بر خصوصیّات قومی، با یک نگاه ضدّ دینی و بهاصطلاح سکولاریستی، یک هویّت غیر اسلامی به آذربایجان بدهند؛ آنچه در مقابل این حرکت اتّفاق افتاد، برای چشمهای بینا درسآموز است. در همان دورانی که این تلاشها انجام میگرفت، تبریز گوهرهای درخشانی از قبیل علّامهی طباطبائی،(۴) از قبیل علّامهی امینی،(۵) شخصیّت برجستهی ادبی و هنریای از قبیل استاد محمّدحسین شهریار و امثال اینها را تحویل جامعهی ایران داد و نام ایران را، عنوان ایران را، اعتبار ایران را بالا برد. در دستگاههای مختلف اینجوری است.
یکی از خصوصیّات ممتاز آذربایجان که حوادثی از قبیل حادثهی مهمّ بیستونهم بهمن را به وجود آورد، ایمان اسلامی و غیرت دینی مردم آذربایجان بود. مردم تبریز و همهی کسانی که از شهرستانهای دیگرِ استان در آن روز در تبریز بودند و در آن حرکت شرکت کردند، این حادثه را به وجود آوردند. بزرگی حادثه فقط به این نیست که رژیم طاغوت مجبور شد در مقابل مردم، تانک در خیابانها بیاورد؛ بزرگی حادثه به این است که این حرکت توانست الگویی بشود برای سراسر ایران، و مردم ایران در شهرهای مختلف این حرکت را تکرار کنند و حرکت انقلابی عظیم سال ۵۷ اتّفاق بیفتد؛ عظمت حادثه اینجا است.
یکی از خصوصیّات مهمّ مردم تبریز و آذربایجان عبارت است از پیشتازی در مسائل مختلف. در حوادث گوناگون، پیشتازی آذربایجان را ما دیدهایم، ملاحظه کردهایم؛ میدانیم که در قضایای مختلف ــ چه قضایای علمی و فرهنگی، چه قضایای سیاسی، چه قضایایی که در دفاع از کشور ممکن است برای یک کشور پیش بیاید ــ اینها پیشتاز بودند، اینها بودند که حرکت را آغاز کردند و شروع کردند. این خصوصیّت این مردم است؛ جوانِ امروز باید بداند اینها را. این میراث ایستادگی و احساس قدرت و احساس توان و عدم انفعال در مقابل حوادث ــ که امروز این احساس را جوان آذربایجانی و تبریزی ما دارد ــ یادگار آن دوران است.
یکی از خصوصیّات آذربایجان و تبریز، الگوسازی است؛ خود این حادثه یک الگو بود. شخصیّتهایی که در آذربایجان، در تبریز نقش آفریدند، هر کدام یک الگو هستند؛ الگوهای ممتاز که از یاد تاریخ ایران و ملّت ایران نمیروند. ثقةالاسلام،(۶) عالِم روحانی یا شیخ محمّد خیابانی، عالِم روحانی، اینها در مقابل دخالت بیگانه، جان خودشان را از دست دادند. شخصیّتهایی مثل ستّارخان و باقرخان در حادثهی مشروطه پیشتاز بودند، و برای قهرمانانِ حرکتِ عظیمِ مشروطه در ایران و انقلاب مشروطه الگو شدند. در دفاع مقدّس، جوانان برجستهی آذربایجان ــ که یک نمونهی آنها شهیدان باکری(۷) هستند ــ نمونه شدند. در ادبیّات، در فرهنگ، در علم، در آذربایجان نمونه زیاد داریم. در یک دورهای، تعداد علمای بزرگی که حوزهی علمیّهی تبریز توانست به جامعه تقدیم کند، از همهجای کشور بجز اصفهان، بیشتر و بالاتر بود. دو شهرِ تبریز و اصفهان، از لحاظ برونداد علمای بزرگ و برجسته در میان همهی حوزههای علمیّه و شهرهای بزرگ کشور نمونهاند، ممتازند. این خصوصیّت مردمی است که این حادثه را آفریدند و این حوادث را آفریدند. بنابراین جوانِ امروزِ آذربایجان، مرد و زنِ امروزِ تبریز باید خصوصیّت «ایمان و غیرت دینی»، خصوصیّت «پیشتازی»، خصوصیّت «الگوسازی» را میراث ماندگار اخلاقی و اجتماعی خودشان بدانند و از آنها برای پیشرفت کشور ــ که حالا عرض خواهم کرد آنچه امروز ما نیاز داریم چیست ــ استفاده کنند.
برادران عزیز، خواهران عزیز! ما به برکت تلاش جوانانمان، دانشمندانمان، فنّاوران ماهرمان، امروز از لحاظ دفاع سخت، از لحاظ تهدیدِ سختافزاریِ دشمن نگرانی و مشکل نداریم. امروز بحمدالله خود ما هم میدانیم، دوستان ما هم میدانند، دشمنان ما هم میدانند که ایران اسلامی از لحاظ تواناییهای مقابله با تهدیدهای سخت، در یک سطح عالی قرار دارد و مردم از این جهت احساس امنیّت میکنند. بنابراین مسئلهی امروز ما تهدید سختافزاری دشمن نیست.
امّا یک تهدید مهمّ دیگری وجود دارد که باید برای آن آماده شد و آن، تهدید نرمافزاری است. امروز دشمنان ما اعتراف میکنند که به این نتیجه رسیدهاند که اگر بخواهند بر ملّت ایران فائق بیایند، اگر بخواهند جمهوری اسلامی را از مواضع قدرتمندانهی خودش عقب برانند، راهش این است که در داخل کشور، در داخل ملّت مشکل ایجاد کنند، مردم را دچار مشکلات و تهدیدات نرمافزاری کنند.
تهدید نرمافزاری چیست؟ تهدید نرمافزاری یعنی دستکاری کردن افکار عمومی مردم، یعنی ایجاد اختلاف، یعنی ایجاد تردید در محکمات انقلاب اسلامی؛ این تهدید نرمافزاری است. تهدید نرمافزاری یعنی ایجاد تردید در پایداری در مقابل دشمن؛ این کار را دارند میکنند. به فضل الهی، تا امروز موفّق نشدهاند؛ تا امروز وسوسهی دشمن نتوانسته دل مردم ما را تکان بدهد، جوانان ما را از عزم و از حرکت باز بدارد. نمونهاش همین راهپیمایی عظیم روز بیستودوّم بهمن؛ کجای دنیا چنین چیزی وجود دارد؟ بعد از چهل و چند سال از پیروزی انقلاب، روز پیروزی انقلاب را آحاد مردم ــ نه نیروهای مسلّح، نه مسئولین، [بلکه] تودهی مردم، آحاد مردم، بدنهی ملّت ــ اینجور گرامی بدارند و با این حجم عظیم وارد میدان بشوند؛ و ۴۶ سال با همهی مشکلاتی که وجود دارد ــ مردم مشکلاتی دارند، توقّعاتی دارند، توقّعات بهحقّی دارند ــ امّا اینها مانع نمیشود از اینکه از انقلابشان دفاع کنند. معنای این چیست؟ معنایش این است که تهدید نرمافزاری دشمن هم تا امروز در این کشور و در این ملّت کارساز نبوده. حرف من این است که نگذارید این حیلهی دشمن که همچنان ادامه دارد، در آینده هم اثر کند.
صاحبان دستگاههای تبلیغاتی، صاحبان بیان، صاحبان قلم، اصحاب هنر، اصحاب دانش، آن کسانی که در دستگاههای رسمی آموزش و رسانه و هنر و مانند اینها مسئولیّت دارند، آحاد جوانان ما که با فضای مجازی ارتباط دارند، اینها بایستی تلاششان را متوجّه به این بکنند که ببینند دشمن بر روی چه نقطهای تکیه میکند و انگشت میگذارد، از چه راهی میخواهد در ذهن مردم و در افکار عمومی مردم نفوذ کند، آن راه را ببندند؛ تولید محتوا کنند؛ صاحبان اندیشه تولید فکر و اندیشه کنند و با این کار خودشان در مقابل دشمن بِایستند؛ امروز این [کار] از دفاع سختافزاری مهمتر است. در دفاع سختافزاری اگر نقصی ایجاد بشود، با حرکت نرمافزاری میشود آن نقص را جبران کرد، آن ضعف را برطرف کرد ــ که بارها این کار انجام گرفته ــ امّا اگر چنانچه در دفاع نرمافزاری مشکل داشته باشیم، مشکل را ابزارهای سختافزاری برطرف نمیکنند؛ به این توجّه باید کرد.
جوانهای ما خودشان را با مفاهیم انقلاب، با بیانات امام، با آنچه در طول این سالهای متمادی از انقلاب و از خصوصیّات انقلاب گفته شده آشنا کنند، مأنوس کنند. انقلاب ما به معنای حقیقی کلمه مبارزهی نور با ظلمت بود، مبارزهی حق با باطل بود. انقلاب درصدد اعتلای ایران، اعتلای ملّت ایران و عظمت آیندهی ایران و نشان دادن هویّت ملّت ایران بوده؛ امروز هم همان است. بحمدالله تا امروز موفّق شدهایم، تا امروز در این راه توانستهایم پیش برویم. بله، به اهدافی که انقلاب برای ما ترسیم کرده، به طور کامل دست پیدا نکردهایم. ما امروز در زمینهی عدالت عقبیم، در زمینهی شکافهای اجتماعی عقبیم، در بعضی از مسائل گوناگون اصولی عقبیم که باید بیشتر تلاش کنیم، پیش برویم، لکن انقلاب توانسته است خود را به عنوان یک هویّت مستقل، به عنوان یک پایگاه عظیم و امیدبخش برای ملّتهای منطقه بلکه حتّی برخی از ملّتهای فرامنطقه حفظ کند، نگه دارد. عصبانیّت مستکبرین عالم و مستعمرین عالم و عناصر پلیدی که زیر نامهای خوب دارند جنایت میکنند، از جمهوری اسلامی به خاطر همین است که جمهوری اسلامی توانسته بماند، توانسته بِایستد، توانسته مشت محکم خود را به اینها نشان بدهد.
بعضی در تحلیلهای ناقص دوست میدارند اینجور وانمود کنند که ملّت ایران، خودش به دست خودش دشمن درست میکند؛ اینجور نیست. اگر شما میبینید دستگاههای سیاستگذارِ آمریکای جبّار به طور دائم دارند علیه ملّت ایران تلاش میکنند، به خاطر این نیست که شما «مرگ بر آمریکا» میگویید؛ این به خاطر آن است که ایران به همّت این مردم، به فداکاری این مردم، توانسته است خودش را از یوغِ اسارتِ قدرتِ استعمارگر خارج کند؛ دشمنی با ملّت ایران به خاطر این است. از ملّت ایران عصبانی هستند به خاطر اینکه زیر بار تحمیل آنها نمیرود. آنها عادت کردهاند تحمیل کنند؛ میشنوید [میگویند]: فلان جا را به ما بدهید، فلان محل را به اسم ما بکنید! این کلام آنها است؛ عمل آنها خیلی سختتر، خیلی زشتتر، خیلی بدتر است. غارتگری ثروتهای ملّتها، تسلّط بر ارادهی ملّتها جزو جنایات بزرگ مستکبرین، در رأس آنها آمریکا و شبکهی پیچیدهی صهیونیسم است. اینها نمیتوانند ببینند یک ملّتی مثل ملّت ایران بر روی پای خودش بِایستد و علیه ظلم آنها، علیه دخالت آنها، علیه تجاوز آنها اعتراض کند، نظام تشکیل بدهد و این نظام را بتواند چهل و چند سال نگه دارد و روزبهروز قویتر کند؛ اینها این را نمیتوانند ببینند.
امروز مخاطب من، در درجهی اوّل، شما جوانان آذربایجان و جوانان تبریز هستید، امّا این سخن خطاب به همهی جوانان کشور است: امروز مسئولیّت شما حفظ این روحیه، تقویت این حرکت و پیشرفت در راه رسیدن به اهدافی است که انقلاب معیّن کرده. ما به جوانها امیدوار هستیم و انشاءالله در همهی بخشها این حرکت عظیم مردمی پیشرفت خواهد کرد. خداوند شما را حفظ کند، خداوند انشاءالله برکات خودش را بر شما مردم عزیز، بر مردم تبریز و مردم آذربایجان نازل کند.
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته
چرا دنیای فانی هرگز ما را راضی نمیکند؟
چرا با وجود اعتقاد به آخرت ابدی، باز هم در دنیای فانی به دنبال رضایت هستیم؟ این سوالی است که ریشه در فطرت انسان دارد. دنیای گذرا با لذتهای زودگذرش نمیتواند ما را کاملاً سیراب کند، در حالی که امید به زندگی جاودان آخرت، ما را به تلاش و صبر در این دنیا وامیدارد. این مقاله به بررسی این تضاد جذاب و دلایل آن میپردازد.
چرا در دنیای فانی رضایت نداریم، با آنکه آخرت ابدی را نیز قبول داریم؟ این سوالی است که ذهن بسیاری از انسانها را به خود مشغول کرده است.
چرا با وجود اعتقاد به زندگی ابدی در آخرت، باز هم در دنیای فانی به دنبال رضایت و خوشبختی هستیم؟
دلایل متعددی برای این موضوع وجود دارد که در ادامه به برخی از آنها اشاره میکنیم:
۱. طبیعت انسان: انسان موجودی است که همواره به دنبال کمال و بهترینهاست. این میل به کمال در وجود انسان باعث میشود که هیچگاه به وضع موجود راضی نباشد و همواره به دنبال بهبود شرایط خود باشد.
۲. دنیای فانی: دنیای فانی، دنیایی است که در آن همه چیز گذرا و ناپایدار است. لذتها و خوشیهای این دنیا زودگذر هستند و نمیتوانند رضایت دائمی را برای انسان به ارمغان بیاورند.
۳. آخرت ابدی: آخرت، دنیایی است که در آن همه چیز ثابت و پایدار است. لذتها و خوشیهای آخرت دائمی هستند و میتوانند رضایت واقعی را برای انسان به ارمغان بیاورند.
۴. تفاوت بین دنیا و آخرت: دنیا و آخرت دو دنیای متفاوت هستند. دنیا، دنیای عمل و تلاش است و آخرت، دنیای نتیجه و پاداش. در دنیا انسان باید تلاش کند و زحمت بکشد تا به موفقیت برسد، اما در آخرت، نتیجه اعمال خود را خواهد دید.
۵. امید به آخرت: امید به آخرت، یکی از عواملی است که باعث میشود انسان در دنیا تلاش کند و به سختیها و مشکلات آن صبر کند. انسان امیدوار است که در آخرت، پاداش صبر و تلاش خود را خواهد گرفت.