emamian
توصیه امام جواد در مواجهه با بدی
امام جواد علیه السلام:
مَنِ استَحسَنَ قَبیحا کانَ شَریکا فیهِ
هر که کار زشتی را نیک بشمارد، در آن کار شریک است.
بحارالأنوار، ج ۷۵، ص ۸۲
عوامل تقویت عقل و حافظه بر اساس روایات
برای تقویت حافظه و افزایش هوش، نیازی به جستجو در کتابهای پیچیده نیست!
اهل بیت علیهمالسلام راهکارهای عملی و سادهای را برای ما به یادگار گذاشتهاند.
در روایات اهلبیت علیهمالسلام به موضوع عقل و حافظه تصریح شده و عواملی را باعث کاهش و حتی افزایش آن میداند و در ادامه برخی از عوامل و کارهایی که در افزایش عقل و حافظه تأثیرگذار هستند بیان خواهند شد.
عوامل تقویت عقل و حافظه
۱. رعایت تقوی
در برخی روایات، گناه بهعنوان عامل کاهش و زوال عقل شمرده شده است. در مقابل، ترک گناه و رعایت تقوا از موضوعاتی است که بهعنوان راه افزایش عقل شمرده شده است. در روایتی طولانی امیرالمؤمنین علیهالسلام به یکی از یارانش بهعنوان موعظه و نصیحت نوشتهاند که تقوی موجب عزتمندی و توانمندی است و کسی که از نگاهش به جهان واپسین باشد و از حرامها دست بکشد و به اندک دنیا اکتفا کند، خداوند در عوض بر عقلش میافزاید.(۱)
۲. اطاعت از فرد ناصح
در روایتی چنین گفته شده که اطاعت از کسانی که دلسوز و اندرز دهنده هستند، میتواند در افزایش عقل تأثیرگذار باشد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودهاند: «أَمَّا طَاعَهُ النَّاصِحِ فَیَتَشَعَّبُ مِنْهَا الزِّیَادَهُ فِی الْعَقْلِ وَ کَمَالُ اللُّبِّ وَ مَحْمَدَهُ الْعَوَاقِبِ؛»(۲) «اما آنچه از پیروی ناصح و اندرزگوی به وجود میآید: فزونی عقل، تکامل فهم و سرانجام خوش است.»
۳. فراگیری علم و تجربهآموزی
از راهکارهای زیاد شدن عقل علمآموزی و تجربه کردن است. در روایتی از امیرالمؤمنین علیهالسلام چنین بیان شده است: «الْعَقْلُ غَرِیزَهٌ تَزِیدُ بِالْعِلْمِ وَ التَّجَارِبِ؛»(۳) «عقل غریزهای است که با علم و تجربه زیاد میشود.» این علمآموزی میتواند در علوم اجتماعی و تجربی و یا حتی علوم انسانی و وحیانی باشد. شاهد این مطلب حدیثی از امیرالمؤمنین علیهالسلام است که پس از بیان نکاتی عمیق و زیبا در موضوعهای معارفی، این معارف را موجب زیاد شدن عقل میدانند: «عَلِّمُوا هَذِهِ الْحِکَمَ أَوْلَادَکُمْ فَإِنَّهَا زِیَادَهٌ فِی الْعَقْلِ وَ الْحَزْمِ وَ الرَّأْیِ؛»(۴) «این حکمتها را به فرزندانتان بیاموزید، زیرا اینها بر عقل و شناخت و قدرت تصمیم میافزاید.»
۴. قرائت قرآن و روزه گرفتن
در برخی احادیث آمده که قرائت قرآن نیز میتواند در قدرت حافظه تأثیرگذار باشد. در حدیثی از پیامبر صلی الله علیه و آله آمده است: «یَا عَلِیُّ ثَلَاثَهٌ یَزِدْنَ فِی الْحِفْظِ وَ یَذْهَبْنَ السُّقْمَ اللُّبَانُ وَ السِّوَاکُ وَ قِرَاءَهُ الْقُرْآن؛»(۵) «یا علی سه چیز قوه حافظه را میافزاید و بیماری را از تن بیرون میکند: کندر خوردن و مسواک کردن و قرآن خواندن.»
در روایتی دیگر نیز از پیامبر صلی الله علیه و آله چنین بیان شده است: «ثَلَاثٌ یُذْهِبْنَ النِّسْیَانَ وَ یُحْدِثْنَ الذُّکْرَ قِرَاءَهُ الْقُرْآنِ وَ السِّوَاکُ وَ الصِّیَامُ؛»(۶) «سه چیز فراموشی را از بین میبرد و حافظه میآورد: تلاوت قرآن، مسواک زدن و روزه.»
۵. عطر زدن
عمل دیگری که در تقویت عقل مؤثر است، عطر زدن است. در حدیثی از رسول اکرم صلی الله علیه و آله چنین سفارش شده است: «مَا طَابَتْ رَائِحَهُ عَبْدٍ إِلَّا زَادَ عَقْلُه؛»(۷) «عطر لباس انسان خشک نمیشود مگر اینکه عقلش زیاد میشود.»
در حدیثی از امام صادق علیهالسلام نیز استفاده از عطر موجب بقا و پایداری عقل معرفی شده است: «مَنْ تَطَیَّبَ أَوَّلَ النَّهَارِ لَم یَزَلْ عَقْلُهُ مَعَهُ إِلَی اللَّیْل؛»(۸) «کسی که در اول روز از عطر استفاده کند تا شب عقلش باقی میماند.»
۶. حجامت
در احادیث فوایدی برای حجامت بیان شده است. یکی از این فواید، زیاد شدن عقل است. در حدیثی از امیرالمؤمنین علیهالسلام چنین نقل شده است: «إِنَّ الْحِجَامَهَ تُصَحِّحُ الْبَدَنَ وَ تَشُدُّ الْعَقْل؛»(۹) «حجامت بدن را سالم میکند و عقل را تقویت میکند.»
در حدیثی از پیامبر صلی الله علیه و آله نیز نقل شده که: «الْحِجَامَهُ تَزِیدُ الْعَقْلَ وَ تَزِیدُ الْحَافِظَ حِفْظاً؛»(۱۰) «حجامت عقل را زیاد میکند و سبب تقویت حافظه هم میشود.»
۷. مسواک زدن
مسواک عملی بهداشتی است که در احادیث تأکید فراوان و تأثیرات شگرفی برای آن بیان شده است. از دیگر کارهایی که مطابق احادیث در افزایش عقل انسان مؤثر است، مسواک زدن است.
در روایتی از امام باقر علیهالسلام چنین نقل شده است: «السِّوَاکُ یَذْهَبُ بِالْبَلْغَمِ وَ یَزِیدُ فِی الْعَقْلِ؛»(۱۱) «مسواک زدن بلغم را برطرف میکند و عقل را زیاد میکند.»
در حدیثی از امام صادق علیهالسلام نیز در مورد فواید مسواک زدن ۱۲ نکته آمده که یکی از آنها، افزایش حافظه است. «در مسواک زدن دوازده فایده و اثر است: جزء سنّت است و پاکیزهکننده دهان است، روشنیبخش چشم است و خداوند را خشنود میسازد، دندانها را سفید میکند و زردی دندان را از بین میبرد، لثه را محکم ساخته و اشتهای غذا می آورد، بلغم را از بین برده و حافظه را زیاد میکند، اجر و حسنات را دوچندان کرده و فرشتگان بدان شادمان میشوند.»(۱۲)
۸. استفاده از برخی خوراکیها
در احادیث توصیههایی برای استفاده از برخی خوراکیها و مواد برای افزایش عقل وجود دارد. بهعنوانمثال «سداب» در روایات عامل افزایش عقل شمرده شده است.(۱۳)
یا در مورد «کندر» و تأثیر آن بر افزایش عقل و تیزی ذهن و رفع فراموشی احادیث فراوانی نقل شده است.(۱۴) حتی کندر برای تیزهوشی جنین(۱۵) و زیاد شدن عقل(۱۶) نیز سفارش شده است.
توصیه شده که کندر برای تأثیرگذاری در افزایش عقل، خوب جویده شود و فوراً قورت داده نشود.(۱۷) علاوه بر این، کرفس نیز در احادیث موجب تقویت حافظه(۱۸) و عقل(۱۹) دانسته شده است. از دیگر خوراکیها که موجب افزایش عقل دانسته شده، «سرکه» است.(۲۰)
همچنین در حدیثی مصرف سرکه موجب تقویت ذهن دانسته شده است.(۲۱) خرفه،(۲۲) چغندر،(۲۳) کدو،(۲۴) و به(۲۵) نیز از دیگر خوراکیهایی هستند که در احادیث موجب افزایش عقل دانسته شدهاند.
۹. تجارت
نکتهی قابلتوجه اینکه در برخی روایات، تجارت کردن از عوامل افزایش عقل شمرده شده است. در حدیثی از امام صادق علیهالسلام آمده است: «التِّجَارَهُ تَزِیدُ فِی الْعَقْلِ؛»(۲۶) «تجارت عقل را زیاد میکند.» در مقابل حدیثی نیز وجود دارد که تجارت نکردن را عامل زوال عقل میداند.(۲۷) البته ممکن است در این دسته از روایات مراد از عقل، عقل معاش باشد.
نتیجه گیری
در روایات به عواملی تصریح شده که با انجام آنها میتوان عقل و حافظه را افزایش داد. مطابق احادیث، رعایت تقوی، اطاعت از فرد ناصح و فراگیری علم و تجربهآموزی از این موارد شمرده میشوند. در کنار این، قرائت قرآن و روزه گرفتن نیز در این امر بیتأثیر نیست. عطر زدن، حجامت کردن و مسواک زدن نیز میتواند در افزایش عقل انسان مفید باشد. همچنین استفاده از برخی خوراکیها و تجارت کردن بهعنوان عملی برای افزایش حافظه و عقل تصریح شده است.
پینوشتها:
۱. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق / مصحح: غفاری علیاکبر و آخوندی، محمد، تهران: دارالکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ ق، ج۲، ص۱۳۶، ح ۳۲.
۲. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، محقق / مصحح: غفاری، علیاکبر، قم: جامعه مدرسین، ۱۳۶۳ ق، ص۱۸.
۳. لیثی واسطی، علی بن محمد، عیون الحکم و المواعظ، محقق / مصحح: حسنی بیرجندی، حسین، قم: دارالحدیث، ۱۳۷۶ ش، ص۵۲، ح ۱۳۴۶.
۴. ابنبابویه، محمد بن علی، معانی الأخبار، محقق / مصحح: غفاری، علیاکبر، قم: دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۰۳ ق، ص۴۰۱، ح ۶۲.
۵. ابنبابویه، محمد بن علی، الخصال، محقق / مصحح: غفاری، علیاکبر، قم: جامعه مدرسین، ۱۳۶۲ ش، ج۱، ص۱۲۶، ح ۱۳۲.
۶. ابن حیون، نعمان بن محمد مغربی، دعائم الإسلام، محقق / مصحح: فیضی، آصف، قم: مؤسسه آل البیت علیهمالسلام، ۱۳۸۵ ق، ج۲، ص۱۳۷، ح ۴۸۱.
۷. ابن حیون، نعمان بن محمد مغربی، دعائم الإسلام، محقق / مصحح: فیضی، آصف، قم: مؤسسه آل البیت علیهمالسلام، ۱۳۸۵ ق، ج۲، ص۱۶۵، ح ۵۹۳.
۸. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق / مصحح: غفاری علیاکبر و آخوندی، محمد، تهران: دارالکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ ق، ج۶، ص۵۱۱، ح ۷.
۹. ابنبابویه، محمد بن علی، الخصال، محقق / مصحح: غفاری، علیاکبر، قم: جامعه مدرسین، ۱۳۶۲ ش، ج۲، ص۶۱۱، ح ۱۰.
۱۰. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الأخلاق، محقق / مصحح: ندارد، قم: الشریف الرضی، ۱۴۱۲ ق، ص۷۶.
۱۱. ابنبابویه، محمد بن علی، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، قم: دارالشریف الرضی للنشر، ۱۴۰۶ ق، ص۱۸.
۱۲. ابنبابویه، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، محقق / مصحح: غفاری، علیاکبر، قم: دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۳ ق، ج۱، ص۵۵، ح ۱۲۶.
۱۳. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق / مصحح: غفاری علیاکبر و آخوندی، محمد، تهران: دارالکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ ق، ج۶، ص۳۶۷، ح ۱.
۱۴. مستغفری، جعفر بن محمد، طب النبی صلی الله علیه و آله و سلم، محقق / مصحح: الهی خراسانی، علیاکبر، نجف: مکتبه الحیدریه، ۱۳۸۵ ق، ص۲۵.
۱۵. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق / مصحح: غفاری علیاکبر و آخوندی، محمد، تهران: دارالکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ ق ، ج۶، ص۲۳، ح ۷.
۱۶. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق / مصحح: غفاری علیاکبر و آخوندی، محمد، تهران: دارالکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ ق، ج۶، ص۲۳، ح ۶.
۱۷. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الأخلاق، محقق / مصحح: ندارد، قم: الشریف الرضی، ۱۴۱۲ ق ص۱۹۴.
۱۸. مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، بحار الأنوار (ط - بیروت)، محقق / مصحح: جمعی از محققان، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ق، ج۶۳، ص۲۴۰، ح ۲.
۱۹. مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، بحار الأنوار (ط - بیروت)، محقق / مصحح: جمعی از محققان، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ق، ج۵۹، ص۳۰۰.
۲۰. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق / مصحح: غفاری علیاکبر و آخوندی، محمد، تهران: دارالکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ ق، ج۶، ص۳۲۹، ح ۲.
۲۱. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق / مصحح: غفاری علیاکبر و آخوندی، محمد، تهران: دارالکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ ق، ج۶، ص۳۲۹، ح ۴.
۲۲. برقی، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، محقق / مصحح: محدث، جلالالدین، قم: دارالکتب الإسلامیه، ۱۳۷۱ ق، ج۲، ص۵۱۷، ح ۷۱۲.
۲۳. برقی، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، محقق / مصحح: محدث، جلالالدین، قم: دارالکتب الإسلامیه، ۱۳۷۱ ق، ج۲، ص۵۲۰، ح ۷۲۵.
۲۴. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق / مصحح: غفاری علیاکبر و آخوندی، محمد، تهران: دارالکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ ق، ج۶، ص۳۷۱، ح ۵.
۲۵. برقی، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، محقق / مصحح: محدث، جلالالدین، قم: دارالکتب الإسلامیه، ۱۳۷۱ ق، ج۲، ص۵۵۰، ح ۸۸۷.
۲۶. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق / مصحح: غفاری علیاکبر و آخوندی، محمد، تهران: دارالکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ ق ، ج۵، ص۱۴۸، ح ۲.
۲۷. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق / مصحح: غفاری علیاکبر و آخوندی، محمد، تهران: دارالکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ ق، ج۵، ص۱۴۸، ح ۱.
امام جواد (علیه السلام) و صیانت از اسلام
یکی از اقدامات اساسی و مهمی که باید توسط هر مسلمانی بخصوص طلاب، فضلا و علمای حوزهی علمیه مورد اهتمام ویژه قرار گیرد، صیانت از اسلام ناب محمدی در برابر انحرافات است؛ چراکه پس از رحلت نبی مکرم اسلام( صلواتاللهعلیهوآله) تاکنون، شریعت نبوی همواره مورد هجمهی بدعتها، کجرویها و گرایشات باطل بوده است.
حراست از دین سیرهایست که از ائمهاطهار( علیهمالسلام) و علمای سلف به دست ما رسیدهاست. از آنجا که دشمنان اسلام از ابتدا بدنبال تفرقه در بین مسلمانان و ایجاد فِرق مختلف بودهاند تا به زعم خود، اسلام ناب را از حقیقت الهی آن دور کرده و اسباب ضلالت و گمراهی بندگان را فراهم سازند، پیشوایان ما همیشه در مقابلهی با این انحرافات، پیشقدم بودهاند.
امام جواد (علیهالسلام) نیز همچون اجداد طاهرین خویش به رویارویی جدی خود با اینگونه فِرَق پرداختند، مردم را از خواندن نماز جماعت به امامت این افراد برحذر داشتند و حکم اعدام برخی دیگر را صادر کردند. بدین ترتیب با اعتبار زدایی از اعتقادات و اعمال غلات، اهل حدیث، زیدیه و واقفیه بر راه و روش آنان مُهر باطل زده و از پیوستن مردم به آنان جلوگیری کردند.
امروزه شاهد ظهور فرقههایی نوپدید همچون اسلام رحمانی، شیعه انگلیسی و یمانی هستیم؛ جماعتی که افکار و باورهای دینی مردم را رو به تاریکی برده و با سخنان بیمنطق، مغالطهها و یا اسناد جعلی، دین و آیینی ساختگی را به مردم القا میکنند؛ لذا جا دارد لزوم ورود قویتر حوزههای علمیه را در متن جامعه یادآور شد و بدین سبب، نور و هدایت را پس از ریشهکنی همهی کجرویها و گرایشات شیطانی در سایهی تبیین و روشنگری به ارمغان آورد.
کدو تنبل؛ معجزهای برای کاهش وزن و سلامت بدن
وبگاه آرتی عربی نوشت: «ماریا کالوشینا، متخصص غدد میگوید، کدو تنبل برای افراد دارای اضافه وزن و چاق توصیه میشود، زیرا حاوی ویتامین T یا ال-کارنیتین است که متابولیسم بدن را تسریع میکند، چربیها را میسوزاند و سطح کلسترول را کاهش میدهد.
کدو تنبل همچنین حاوی ویتامین K است که برای افرادی که مشکلات انعقادی خون دارند مفید است، به پیشگیری از پوکی استخوان در بزرگسالان کمک میکند، جذب ویتامین D را در کودکان افزایش میدهد و از بیماری راشیتیسم جلوگیری میکند».
به گفته وی، کدو تنبل همچنین حاوی مقدار زیادی روی است که به سیستم ایمنی بدن در مبارزه با ویروسها کمک میکند، سطح کورتیزول (هورمون استرس) را کاهش میدهد، سطح قند خون را تنظیم میکند و در موارد مقاومت به انسولین مفید است. همچنین، مصرف کدو تنبل به بهبود وضعیت مو، پوست و ناخن کمک میکند.
این پزشک به فواید آب کدو تنبل اشاره میکند و پختن کدو تنبل را با روغن توصیه میکند. بهتر است روغن بعد از پخت اضافه شود، زیرا ویتامینهای موجود در کدو تنبل در چربیها محلول هستند و روغنهای خوب مانند روغن زیتون به جذب بهتر آنها کمک میکنند.
به گفته وی، میتوان کدو تنبل را به کیکها، سالادها و گوشت چرخکرده اضافه کرد. این کار باعث کاهش کالری گوشت و طعم شیرینتر آن میشود.
راهکاری برای بخشش گناهان
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم:
مَنْ اَصْبَحَ لا یَهِمُّ بِظُلْمِ اَحَدٍ غَفَرَ اللّهُ مَا اجْتَرَمَ
هر کس صبح کند و قصد ظلم کردن به کسی را نداشته باشد، خداوند جُرم و گناه او را می بخشد.
کافی، ج ۲، ص ۳۳۲، ح ۸
۶ استدلال امام علی (ع) درباره سکوتشان در سقیفه از قرآن
ماجرای خلافت پس از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، یکی از مهمترین و بحثبرانگیزترین مسائل تاریخ اسلام به شمار میآید. این مسئله در حالی رخ داد که رسول خدا در واقعه غدیر خم، با بیانی روشن و صریح، جانشینی امیرالمؤمنین علی علیهالسلام را به مسلمانان ابلاغ کرده بود. با این وجود، عدهای از صحابه با نادیده گرفتن این توصیه آشکار، زمینه فتنهای بزرگ را فراهم آوردند و خلافت را از جایگاه اصلیاش خارج کردند. این اقدام نهتنها اصولی چون وفاداری به وصایای پیامبر را نقض کرد، بلکه سبب شکلگیری انحرافی تاریخی شد که تأثیرات آن تا قرون بعدی نیز ادامه یافت.
شدت حوادث پس از رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله و ابعاد گسترده این وقایع، بهگونهای بود که منابع معتبر اهل سنت نیز نتوانستند از کنار آن عبور کنند. به همین دلیل، گزارشهای متعددی از وقایع سقیفه در این منابع به چشم میخورد که هریک تلاش کردهاند زوایای مختلف این رویداد را شرح دهند.
این مسئله با سکوت معنادار امیرالمؤمنین علی علیهالسلام همراه شد، سکوتی که بسیاری از صحابه و اطرافیان را به تعجب و پرسش واداشت. در حالی که برخی این سکوت را نشانه رضایت میپنداشتند، حقیقت امر بر پایه مصالح بلندمدت امت اسلامی و حفظ انسجام جامعه مسلمانان استوار بود. امیرالمؤمنین علیهالسلام، با وجود حق مسلم خود، از تقابل آشکار خودداری کرد تا از فروپاشی وحدت نوپای امت و ایجاد شکافهای جبرانناپذیر در صفوف مسلمانان جلوگیری کند.
این سکوت، که از منظر برخی به معنای ضعف یا بیاعتنایی تلقی میشد، در واقع راهبردی حکیمانه برای صیانت از اسلام و جلوگیری از سوءاستفاده دشمنان خارجی و داخلی بود. امام علی علیهالسلام با اولویتبخشی به مصلحت عمومی، نشان داد که اهداف والای الهی و منافع کلان امت اسلامی را بر منافع شخصی ترجیح میدهد، هرچند این انتخاب، باری سنگین از رنج و مظلومیت را برای ایشان به همراه داشت و سبب شهادت همسر بزرگوارشان و دخت نبی مکرم اسلام و سیدة نساءالعالمین حضرت فاطمه سلام الله علیها شد. با این حال، اطرفیان امیرالمؤمنین علیهالسلام به مناسبتهای مختلف از علت سکوت ایشان میپرسیدند و آن حضرت در هر بار پاسخهای قانعکنندهای ارائه میدادند.
طبرسی در کتاب احتجاج خود مینویسد «نقل شده که امیرالمؤمنین علیهالسلام پس از جنگ نهروان در مجلسى نشسته بود و از جریان امور گذشته مذاکره میشد، تا اینکه از ایشان پرسیده شد که چرا با ابو بکر و عمر همچون طلحه و زبیر و معاویه نجنگیدى؟ امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود: من از روز نخست زندگى پیوسته مظلوم واقع شده و حقوق خود را مورد تجاوز و دستبرد دیگران میدیدم.
پس اشعث بن قیس برخاسته و گفت: اى امیرالمؤمنین، چرا دست به شمشیر نبردى و حقّ خود را نگرفتی: فرمود: اى اشعث مطلبى را پرسیدى پس خوب به پاسخش گوش کرده و به خاطر بسپار و به حقیقت کلام و حجّت من توجّه کن که من از 6 تن از انبیاى گذشته تبعیّت و پیروى کردم:
* اول از نوح که خداوند دربارهاش میفرماید: فَدَعا رَبَّهُ أَنِّی مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ (اعراف: 150) (پس پروردگارش را خواند که: «من مغلوب شدم؛ به داد من برس.) پس اگر کسى بگوید او از قوم خود خوف نداشته، منکر کلام خدا و کافر بدان شده است.
* دوم از لوط که خداوند در باره او میفرماید: لَوْ أَنَّ لِی بِکُمْ قُوَّةً أَوْ آوِی إِلى رُکْنٍ شَدِیدٍ ( قمر54) ([لوط] گفت: «کاش براى مقابله با شما قدرتى داشتم یا به تکیهگاهى استوار پناه میجستم.) پس اگر کسى بگوید: لوط این کلام را براى مطلبى غیر از ترس گفته مسلّما کافر است، و گرنه اوصیاى انبیاء در این مقام معذورترند.
* سوم از إبراهیم خلیل در این آیه که: وَ أَعْتَزِلُکُمْ وَ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ (هود: 80) (و از شما و [از] آنچه غیر از خدا میخوانید کناره میگیرم) پس اگر کسى بگوید او این سخن را براى غیر ترس گفته کافر است، وگرنه وصىّ رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله معذورتر است.
* چهارم از موسى در این آیه: فَفَرَرْتُ مِنْکُمْ لَمَّا خِفْتُکُمْ (مریم: 48) (و چون از شما ترسیدم، از شما گریختم) پس اگر کسى با وجود این آیه منکر ترس موسى شود کافر است، وگرنه وصىّ معذورتر است.
* پنجم از سخن هارون برادر آن حضرت در این آیه که گفت: ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِی وَ کادُوا یَقْتُلُونَنِی (شعرا: 21) (اى فرزند مادرم، این قوم، مرا ناتوان یافتند و چیزى نمانده بود که مرا بکشند) اگر کسى منکر ترس هارون باشد مسلّما کافر است، وگرنه وصىّ رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله معذورتر است.
* ششم از برادرم محمّد صلّى اللَّه علیه و آله خیر البشر پیروى و تبعیّت کردم که روى احتیاط و خوف از قریش مرا در جاى خود خوابانیده و خود از مکّه بیرون و در غار مخفى شد. اگر کسى منکر ترس آن حضرت از دشمنان باشد کافر است، وگرنه وصىّ او معذورتر است.
در این وقت همه مردم یکپارچه برخاسته و گفتند: اى امیرالمؤمنین ما همه دریافتیم که فرمایش شما صحیح و عمل شما حقّ است، و ما جاهل و گناهکاریم، و ما میدانیم که شما در ترک دعوى و سکوت و تسلیم شدن خود معذور هستی.» (الإحتجاج طبرسی / ترجمه جعفرى، ج1، ص412)
اگر نبود امامی همچون امیرالمؤمنین علیهالسلام که به بطون قرآن اشراف دارند و عالم به تأویل این کتاب شریف هستند، هیچ احدی توان ارائه چنین استدلالهای ژرف و حکیمانهای را نداشت. ایشان با بهرهگیری از دانش الهی و استناد به آیات قرآن، حقایقی را آشکار کرد که فهم آنها فراتر از توان عقول بشری عادی بود و عظمت مقام وصایت و امامت را نمایان کرد.
زنده نگه داشتن امید مهترین وظیفه رسانهها/مایه اصلی مقاومت، ایستادگی در مقابل حرکت خباثتآلود رژیم صهیونی است
رهبر معظم انقلاب اسلامی در سالروز قیام ۱۹ دی ۱۳۵۶ مردم قم، در دیدار هزاران نفر از مردم این شهر، ۴۶ سال محاسبات و سیاستهای غلط آمریکا در قبال ملت ایران را استمرار همان خطای محاسباتی آمریکاییها در تحلیل قیام تاریخی ۱۹ دی خواندند و با اشاره به ضرورت درسآموزی از قیام ۱۹ دی، تلاش «بیوقفه، پرحجم و مؤثر» رسانهها و فعالان مجازی برای «پاره کردن پرده توهم اقتدار دشمن و مصونیت بخشی به افکار عمومی» را از نیازهای جدی امروز برشمردند.
حضرت آیتالله خامنهای، قیام ۱۹ دی مردم مؤمن و شجاع قم را از قلههای تاریخ کشور و همچون همه ایامالله، حاوی درسها و عبرتهای مختلف دانستند و گفتند: مهمترین درس آن روز این است که نشان میدهد آمریکا، چه ایرانی را میپسندد و آرزو دارد.
رهبر انقلاب با اشاره به سفر کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا در دهم دی ۵۶ به تهران و تعاریف دروغین او از محمدرضا و توصیف ایران پهلوی به «جزیره ثبات»، افزودند: ایرانِ ۵۶ که کارتر مطلوب آمریکا میدانست، از لحاظ سیاست خارجی تابع محض آمریکاییها و تأمینکننده منافع آنها، از لحاظ سیاست داخلی شاهد سرکوب شدید همه جریانهای مخالف و حتی متفاوت با رژیم، از لحاظ اقتصادی دارای درآمد هنگفت فروش نفت اما بشدت طبقاتی، از لحاظ علم و فناوری عقبمانده و از لحاظ فرهنگی کشوری بود که فرهنگ فساد و بیحیایی و ابتذال غربی هر روز در آن در حال گسترش بود.
حضرت آیتالله خامنهای تأکید کردند: قیام ۱۹ دی، «ایرانِ مطلوب آمریکاییها» را از چنگال آنها بیرون آورد اما آمریکا همچنان در آرزوی آن ایران است که البته همانطور که کارتر این آرزو را به گور برد، دیگر آمریکاییها هم به گور میبرند.
ایشان دومین درس قیام ۱۹ دی را آشکار کردن خطای محاسباتی آمریکا و اثبات ناتوانی آنها در درک واقعیات ایران دانستند.
رهبر انقلاب افزودند: کسانیکه به ظواهر آمریکا دل میبندند و عظمت خدا و ملت ایران را از یاد میبرند به این نکته توجه کنند که فقط ۹ روز پس از تعریف و تمجید کارتر از «جزیره ثبات» آمریکاییها، قیام قمیهای پیشتاز، نشان داد آمریکا چقدر در فهم مسائل ایران عقبمانده و غافل است.
ایشان پیروزی انقلاب اسلامی از دل «مهمترین سنگر استکبار» را به پرورش حضرت موسی(ع) در کاخ فرعون تشبیه کردند و افزودند: آمریکاییها خواب ماندند و انقلاب عظیم اسلام از دل قلعه مستحکم منافع آنها جوشید؛ همچنانکه فرعون نیز غافل بود که حضرت موسی در خانه او در حال رشد و پرورش است.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به استمرار خطاهای دستگاه محاسباتی آمریکا در قبال ایران در ۴۶ سال گذشته، افزودند: کسانیکه مرعوب سیاستهای آمریکا هستند، مرعوب نباشند و به این نقطهضعف اساسی و مستمر رژیم ایالات متحده، توجه کافی کنند.
رهبر انقلاب در تشریح برخی سیاستهای غلط و بینتیجه آمریکا در قبال ملت ایران، به بحث تحریم اشاره کردند و گفتند: آنها در تحریم، به زانو درآوردن اقتصادی ایران را هدف گرفتند اما ملت ایران در تحریم، در علم و فناوری بیشترین پیشرفت را کرد و جوانان آماده بکارش در عرصههای مختلف به میدان آمدند.
ایشان افزودند: البته تحریم ضررهایی به کشور زد اما نتوانست اهداف آنها را محقق کند که انشاءالله ملت ایران روزی به حساب این ضررها هم خواهد رسید.
حضرت آیتالله خامنهای پیروزی انقلاب را ایجاد تَرَک در دیوار بتنی استکبار و متزلزل شدن حصار غرب خواندند و افزودند: درس دیگر قیام ۱۹ دی این است که باید افکار عمومی خود را در قبال تبلیغات دشمن مصونیت دهیم.
ایشان هدف انتشار مقالهای موهن علیه امام خمینی در یکی از روزنامههای دی ۱۳۵۶ را نتیجه توجه و استفاده آمریکاییها و رژیم پهلوی از ابزارهای نرمافزاری دانستند و گفتند: آنها میخواستند «ذوالفقار زبانِ» امام خمینی را که از کنار مرقد مطهر امیرمومنان(ع) به دلهای مردم امید و گرما میداد، از بین ببرند اما قمیها با هوشیاری و بیاعتمادی به تبلیغات آمریکا و پهلوی، آن حرکت را ناکام گذاشتند.
رهبر انقلاب با اشاره به افزایش هزاران برابری استفاده آمریکاییها از نرمافزار تبلیغ برای تثبیت نتایج استفاده از سختافزارها گفتند: در غزه دهها هزار انسان را قتلعام کردند اما نتوانستند مقاومت را با سختافزار از بین ببرند. در لبنان نیز شخصی مانند سید حسن نصرالله و دیگر فرماندهان را شهید کردند اما حزبالله از بین نرفت و نخواهد رفت.
حضرت آیتالله خامنهای کار تبیینی و تبلیغی را شاخصی بسیار مهم خواندند و گفتند: دشمن با دروغپردازی، فاصله انداختن بین واقعیت با فکر و تصور مردم و روشهای دیگر، در تلاش برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی است و امروز صداوسیما، وزارت ارشاد، همه دستگاههای تبلیغاتی-فرهنگی و فعالان فضای مجازی باید پرده توهم اقتدار دشمن را پاره کنند و افکار عمومی را در برابر دروغها، تهدیدات و تحریفهای او مصون کنند.
رهبر انقلاب با اشاره به اینکه ذات استکبار تغییری با گذشته آن نکرده، گفتند: کسی خیال نکند آمریکا و رژیم صهیونیستیِ امروز با آن روز متفاوتند البته روشها و ابزارهای آنها هزار برابر متنوعتر و گستردهتر شده است که در مقابل، ما هم باید هزار برابر، هوشیارتر و با دقتتر عمل کنیم.
ایشان ایمنسازی افکار عمومی را ضروری دانستند و افزودند: کلید قضیه این است که حرف دشمن را باور نکنیم. بدانیم آنچه دشمن در تبلیغات خود برای اثرگذاری بر افکار عمومی مطرح میکند فریبکارانه و دروغ است و بیدرنگ آن را رد کنیم.
حضرت آیتالله خامنهای در بخش دیگری از سخنانشان، ایران را قلهای راهبردی در دنیا به دلیل برخورداری از موهبتهایی ارزشمند همچون امکانات طبیعی و نیروی انسانی پیشرفتهتر از متوسط دنیا و قرار داشتن در موقعیت جغرافیایی خوب و جغرافیای سیاسی حساس برشمردند و افزودند: ایران از حدود ۸۰ سال قبل به مدت چند دهه متعلق به آمریکا بود اما انقلاب اسلامی کشور را از مشت آمریکا خارج کرد و به همین علت است که تلخکامی آنها از انقلاب، فراموششان نمیشود.
ایشان با اشاره به سخنان برخی افراد مبنی بر اینکه چرا جمهوری اسلامی با وجود ارتباط با کشورهای اروپایی و دایر بودن سفارت آنها در ایران، حاضر به مذاکره و ارتباط با آمریکا نیست، گفتند: ایرانِ قبل از انقلاب، تحت تملّک آمریکا بود که انقلاب اسلامی باعث شد آن ثروت عظیم سیاسی و اقتصادی از قبضه آمریکاییها خارج شود بنابراین کینه آنها از انقلاب شتری است و این تفاوت زیادی با کشورهای اروپایی دارد.
رهبر انقلاب، ناکامی آمریکا در پس گرفتن ایران با وجود هزینههای سنگین در ۴۶ سال گذشته را علت دیگر کینه آنها از ملت ایران و جمهوری اسلامی خواندند و افزودند: آمریکا در این کشور شکست خورده و درصدد جبران آن شکست است؛ بنابراین هر چه بتواند با مردم ایران دشمنی میکند.
حضرت آیتالله خامنهای، یکی از خواستههای استکبار و در رأس آن دولت آمریکا از همه کشورها از جمله از مسئولان جمهوری اسلامی را رعایت کردن منافع و ملاحظات آنها در طراحی مسائل گوناگون خواندند و با تاکید بر اینکه تن دادن به این توقع بیجای آمریکا، تهدید مردمسالاری و جمهوریت در کشور است، گفتند: مردم به مسئولان رأی دادهاند که منافع آنها را محقق کنند نه منافع آمریکا را؛ بنابراین تصمیمگیران در مسائل اقتصادی مانند تورم، تولید و ارز و مسائل فرهنگی از جمله حجاب، در تصمیمات خود فقط به منافع ملت ایران و جمهوری اسلامی توجه کنند و به هیچوجه منافع آمریکا و صهیونیستها را ملاحظه نکنند؛ زیرا آنها از بن دندان با ملت ما و جمهوری اسلامی دشمنند و آرزویشان ویرانی ایران است.
رهبر انقلاب با ابراز خرسندی از مواضع صریح، قاطع و شجاعانه رئیسجمهور کشورمان علیه رژیم صهیونیستی و پشتیبانیهای آمریکا از جنایات صهیونیستها گفتند: این مواضع دل مردم را شاد کرد.
حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر اهمیت زنده نگه داشتن مسئله امید در مقابل فعالیت دشمن برای مأیوس کردن جوانان، گفتند: ما باید به هدایت و کمک الهی و به نیروی خدادادی ملتها، امیدوار باشیم و مهمترین هدف همه فعالان حوزه تبلیغات و صاحبان سخن باید زنده کردن امید در دلها و پرهیز از بیان سخنان ناامید کننده باشد.
ایشان پیام امام بزرگوار از نجف پس از حادثه ۱۹ دی و بشارت پیروزی به ملت ایران را نمونهای از توجه فراوان امام به اهمیت امید دانستند و خاطرنشان کردند: چه کسی آن روز که امام نوید پیروزی نهضت را داد، باور داشت انقلاب پیروز میشود و قدرتی بزرگ و خطشکن همچون جمهوری اسلامی در این منطقه از جهان سر بر خواهد آورد که جلوی بسیاری از تجاوزها و اهداف خباثتآلود غرب را بگیرد؟ و چه کسی باور میکرد که روزی فرا برسد که در کشورهای غربی و حتی خود واشنگتن پرچم آمریکا به آتش کشیده شود؟
رهبر انقلاب، افق مسائل اقتصادی کشور را نیز در نگاه کارشناسان و افراد مطلع از واقعیات، امیدوارکننده خواندند و افزودند: برخی افراد تحقق سیاستهایی مانند رشد اقتصادی هشت درصد را ناممکن میدانند در حالی که در نمایشگاه فعالان اقتصادی که چندی قبل رئیسجمهور نیز از آن دیدن کرد، گفته و ثابت شد که تحقق رشد هشت درصد بدون احتیاج به خارج، امکانپذیر است و رئیسجمهور هم حرف آن فعالان و کارشناسان را تکرار کرد.
ایشان لازمه ثمر دادن امید را تلاش و پشتکار دانستند و افزودند: باید با امیدواری و تلاش، لوازم پیشرفت کشور را تأمین کنیم.
حضرت آیتالله خامنهای در پایان سخنانشان با تأکید بر اینکه حوادث منطقه از جمله سوریه نباید موجب کمرنگ شدن مسئله فلسطین شود، گفتند: مایه اصلی مقاومت، ایستادگی در مقابل حرکت خباثتآلود رژیم صهیونی است.
ایشان با تأکید بر «زنده ماندن و روز به روز قویتر شدن مقاومت»، گفتند: ما از مقاومت در غزه، کرانه باختری، لبنان، یمن و در هر نقطهای که مقابل رژیم صهیونیستی ایستادگی و مقاومت کند، حمایت میکنیم.
رهبر انقلاب: باید مقابل اشغالگری آمریکاییها در عراق ایستاد
حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی عصر امروز در دیدار «محمد شیاع السودانی» نخست وزیر عراق با قدردانی از اقدامات خوب السودانی در جهت آبادانی و امنیت گفتند: عراق هر مقدار که آبادتر و همراه با امنیت بیشتر باشد به نفع جمهوری اسلامی ایران نیز خواهد بود.
ایشان با اشاره به ارتباط خوب میان دولت و ملت عراق، وحدت و انسجام میان مذاهب و قومیتهای مختلف عراق را بسیار ضروری و مهم برشمردند و خطاب به السودانی افزودند: همانگونه که جنابعالی تصریح کردید، حشدالشعبی نیز یکی از مؤلفههای مهم قدرت در عراق است که باید در جهت حفظ و تقویت بیش از پیش آن اهتمام داشت.
رهبر انقلاب اسلامی حضور نیروهای اشغالگر آمریکایی در عراق را غیرقانونی و برخلاف منافع مردم و دولت عراق خواندند و تاکید کردند: قرائن و شواهد حاکی از تلاش آمریکاییها برای تثبیت و گسترش حضور خود در عراق است که باید در مقابل این اشغالگری با جدیت ایستاد.
رهبر انقلاب اسلامی همچنین با اشاره به تحولات منطقه بهویژه شرایط سوریه تاکید کردند: نقش دولتهای بیگانه در این قضایا کاملاً مشهود است.
در این دیدار که پزشکیان رئیس جمهور نیز حضور داشت، «شیاع السودانی» نخست وزیر عراق با ابراز خرسندی از مذاکرات خود در تهران اظهار امیدواری کرد این مذاکرات و توافقهای انجام شده در تهران، روابط دو کشور را بیش از پیش گسترش و تعمیق دهد.
نخست وزیر عراق، «مردم» ، «حشد الشعبی»، «وحدت و انسجام ملی» و «مرجعیت» را از مؤلفههای قدرت در عراق برشمرد و با اشاره به تجاوزگریهای رژیم صهیونیستی در غزه و لبنان تاکید کرد: موضع اصولی عراق حمایت از مردم غزه و لبنان و مقاومت در منطقه بوده است.
السودانی همچنین با اشاره به تحولات سوریه و نقش بیگانگان در این تحولات، خاطرنشان کرد: موضع عراق همواره حمایت از اراده مردم سوریه و حفظ استقلال و تمامیت ارضی این کشور و تشکیل حکومتی فراگیر بوده است.
نوزده دي نماد بصيرت ملت ايران
نوزدهم دي ماه سال 1356 را بايد صفحه آغازين فصل پاياني کتاب مبارزات ضد شاهنشاهي ملت ايران دانست، قيامي عظيم که پس از يک دوره نسبتاً طولاني از تحولات خونين قيام 15 خرداد و حادثه تبعيد امام خميني از کشور، خون تازه اي در رگ هاي ملت دميد، البته اين بدين معنا نيست که در طي اين مدت هيچ تحولي در روند مبارزات ملت ايران وجود نداشت و يا رهبري انقلاب در اين مدت سکوت اختيار کرده بودند، چرا که از زمان آغاز قيام در سال 1342و اعلام حرام بودن تقيه، امام خميني (ره) و ياران انقلابي اش لحظه اي دست از مبارزه بر عليه رژيم طاغوت بر نداشته و صرفاً شيوه و سطح مبارزه اندکي تفاوت هايي پيدا کرده بود، به عنوان مثال در طي اين مدت، امام خميني (ره) از تبعيدگاه خويش در نجف اشرف، کليه تحولات داخل کشور را رصد نموده و با توجه به مناسبت هاي مختلف به صدور اطلاعيه و افشاي چهره زشت رژيم پهلوي مي پرداخت و يا در سال 1348 براي نخستين بار، تئوري ولايت فقيه را در قالب درس هايي تحت عنوان حکومت اسلامي به جهانيان ارائه کردند و به اين ترتيب جهت دهي مبارزه را به سمت سرنگوني رژيم شاهنشاهي و استقرار نظام مبتني بر دين معرفي کردند. علاوه بر اين فعاليت ها، ساير شخصيت ها و گروه هاي انقلابي فعاليت هايي بر عليه رژيم انجام داشتند که منجر به بازداشت، شکنجه، زندان، تبعيد و حتي اعدام شدن این نیروهای مبارز گردید ، در اين ميان مساله مهمي که وجود داشت اين بود که با توجه به تشديد فضاي خفقان در طي سال هاي پس از تبعيد امام خميني(ره)، چنين تحرکاتي چندان در جامعه بازتاب پيدا نمي کرد و يا به گونه تحريف شده اي بازتاب پيدا مي کرد به گونه اي که رژيم به راحتي مي توانست به القائات خود و گمراه کردن افکار عمومي اقدام نمايد به عنوان مثال رژيم هر گونه اقدام انقلابي را به نيروهاي مارکسيست وابسته به شوروي نسبت مي داد و در مجموع توانسته بود با ترفندهاي مختلف نوعي ثبات و آرامش نسبي را در جامعه ايجاد نمايد. از طرفي ديگر با انتخاب کارتر به عنوان رئيس جمهور آمريکا و طرح فضاي باز سياسي[1]، رژيم به جاي ايجاد واقعي چنين فضايي، با همکاري و همراهي آمريکايي ها شيوه اي مزورانه در پيش گرفت تا نيروهاي انقلابي را از هر جهت خلع سلاح نمايد، به عنوان مثال برخي زندانيان سياسي را آزاد کرد، به برخي مطبوعات اجازه و حتي دستور داد تا به انتشار برخي مطالب انتقادي بر عليه رژيم بپردازند، با برخي دست نشانده هاي خود که در راس آنها هويدا قرار داشت برخورد و حتي بازداشت نمود، براي نخستين بار تصاويري از تظاهرات مخالفان خود را از طريق رسانه هاي رسمي از جمله تلويزيون نشان داد چنانکه در سفر شاه به آمريکا در آبان سال 56، تصاوير تظاهرات دانشجويان بر عليه شاه پخش شد، برخي مخالف نمايان فرصت طلب اجازه برگزاري ميتينگ و همايش پيدا کردند که اين اقدام در راستاي تلاش براي جلوه زدن چنين چهره هايي به عنوان نمايندگان انقلاب صورت مي گرفت و.... چنين اقداماتي سبب شده بود تا چنان فضايي از ثبات در ظاهر ملک و مملکت ديده شود که کارتر در سفر خود به آمريکا جمله تاريخي خود مبني بر اينکه ايران به برکت شاه، جزيره ثبات مي باشد را در برابر دوربين هاي عکاسان و خبرنگاران رسانه هاي جهان بر زبان بياورد و اعلام دارد : «ايران به سبب رهبري داهيانه شاهنشاه، يک جزيره ثبات در يکي از آشوبزدهترين مناطق جهان است و اين واقعيت مديون شما اعليحضرت و در نتيجه رهبري شماست... ما در جهان، سرزمين ديگري را نميشناسيم که اين چنين به ما نزديک باشد و با آن براي امنيت متقابل نظاميمان برنامهريزي کنيم و درباره مسائل منطقهاي مورد علاقه دو کشور مشاوره نزديک داشته باشيم و هيچ رهبر ديگري نيست که من نسبت به او اين چنين احساس عميق سپاسگزاري و دوستي شخصي داشته باشم.[2]»
به نظر مي رسد اين اظهارات کارتر چنان اعتماد به نفسي دردرون شاه به وجود آورد که تصميم گرفت تا طي اقدامي جنون آميز زهر خود را به مخالف سازش ناپذير خود و رهبر بزرگ انقلاب اسلامي مردم ايران يعني امام خميني ره بريزد و به همين جهت بود که به انتشار مقاله توهين آميز مشهور به قلم مستعار احمد رشيدي مطلق پرداخت که به جرقه اي براي شعله ور شدن دوباره آتش انقلاب اسلامي و قيام عظيم نوزده دي تبديل شد. در اين ميان امروزه بسياري از تحليل گران از خود مي پرسند که شاه به چه دليلي دست به چنين انتحاري زد و کاري کرد که جز شعله ور شدن آتش انقلاب و تبديل شدن آن به پرتگاه سقوط رژيم حاصل ديگري براي وي نداشت ؟! پاسخ به اين سوال در اين واقعيت نهفته است که شاه هرگز تصور بروز چنين وقايعي را نمي کرد، بلکه وي در خيالات خام خود چنين تصور مي کرد که فضاسازي هايي که از ماه ها قبل تلاش کرده بود در کشور انجام دهد (فضاسازي هايي که باعث شد تا کارتر آنگونه از وي تجليل به عمل آورد) به سوپاپ اطمينان رژيم او تبديل شده و در نهايت بهترين فضا را براي حل ريشه اي اصلي ترين دشمن او فراهم کرده است، از اين روي پيش از هر گونه توطئه خطرناک ديگري، شاه تلاش کرد تا يک بار ديگر فضاي سياسي کشور را تست نمايد و نتيجه بخش بودن هر اقدام ديگر خود را تضمين نمايد که در همين جا نقش بصيرت بي نظير مردم ايران، ناگهان خود را عيان ساخته و تمام نقشه هاي شاه را در هم مي ريزد. در واقع ظواهر حاکي از اين است که شاه آنگاه که طرح چاپ مقاله کذايي را در سر مي پروراند فردايي آرام براي روز پس از چاپ مقاله پيش بيني مي کرد، اما بصيرت و هوشياري مثال زدني مردم ايران به ويژه در شهر مقدس قم، تمام خواب هاي شاه را آشفته ساخت به گونه اي که تيشه اي که آماده شده بود تا شاهرگ حياتي انقلاب مردم ايران را قطع نمايد ريشه نظام شاهنشاهي را از جاي کند.
[1].رک سید جلال الدین مدنی، تاريخ سیاسی معاصر ایران، انتشارات اسلامی ج2 ، ص 311
[2] ردپای 60 سال خیانت و جنایت(پاورقی) روایتی مستند از دخالتها و جنایات آمریکا در ایران 1392-1332، روزنامه کيهان، 13/12/1392
آیا عهد جدید همان انجیل است؟
یکی از سوالات پیرامون دین مسیحیت، این پرسش است که آیا عهد جدید همان انجیل است؟ که در این مطلب به انتشار پاسخ آن خواهیم پرداخت:
به مجموعهای از نوشتههای کوچک و بزرگ که مسیحیان و بخشی از یهودیان، آن را کتاب آسمانی و الهی خود میدانند؛ «کتاب مقدس» میگویند. در زبان انگلیسی و بیشتر زبانهای اروپایی به کتاب مقدس Bible گفته میشود که ظاهراً از یک کلمه یونانی Biblia، به معنای کتابها، گرفته شده است؛ اما در زبانهای فارسی و عربی عنوان عهدین (عهد قدیم و عهد جدید) برای این کتب به کار میرود.(۱)
عهدین
کتاب مقدس مشتمل بر دو عهد قدیم و جدید است. عهد قدیم یا عهد عتیق، کتبی مشتمل بر سیونه کتاب است که مجموعاً به کتابهای احکام و تاریخ و شعر (سرود) تقسیم میشود. پنج کتاب از این کتب منسوب به حضرت موسی علیهالسلام است که مجموعاً تورات نامیده میشود و بقیه آن به پیامبران و یا اولیایی که بعد از حضرت موسی علیهالسلام تا حدود چهارصد و بیست سال قبل از میلاد مسیح علیهالسلام بودهاند، منسوب است.(۲) عهد جدید شامل مجموعه کتبی است که بعد از حضرت عیسی علیهالسلام توسط حواریون و شاگردان او نوشته شده است؛ که در این نوشتار به معرفی آن پرداخته میشود.
عهد جدید
عهد جدید عنوانی است که به این اعتقاد مسیحیان اشاره دارد که خدا دو عهد و پیمان با انسان بسته است؛ یکی همان عهد قدیم که در آن خدا از انسان پیمان گرفته است که بر شریعت الهی گردن نهد و آن را انجام دهد. این عهد و پیمان ابتدا با حضرت ابراهیم علیهالسلام بسته شده و سپس در زمان حضرت موسی علیهالسلام تجدید و تحکیم شده است. با ظهور حضرت عیسی علیهالسلام دوران این عهد و پیمان پایان یافت و خدا عهد دیگری را با انسان بست. این عهد جدید پیمانی بر سر محبت خدا و عیسی مسیح است؛ بنابراین نامگذاری به عهد قدیم و جدید مربوط به مسیحیت است و یهودیان معتقدند که خدا تنها یک پیمان با انسان بسته و آن همان پیمان شریعت است. بر این اساس آنان تنها بخش قدیم را که عهد مینامند، قبول دارند.(۳)
عهد جدید مجموعه بیستوهفت کتاب و رساله است که در قرن اول میلادی (حدود نیمه دوم قرن اول) بهوسیله هشت نفر از مؤمنان به مسیح به نامهای متّی، َمرقُس، لوقا، یوحنّا، پُولُس، یعقوب، پطرس و یهودا نگاشته شده است.
چهار بخش محتوای عهد جدید
۱. زندگینامه و سخنان حضرت عیسی علیهالسلام
این بخش مشتمل بر چهار انجیل است که گفته میشود متی، مرقس، لوقا و یوحنا آنها را نگاشتهاند (کلمه انجیل، یونانی و به معنای مژده است). درواقع این چهارکتاب، سیره عملی و گفتاری حضرت عیسی علیهالسلام هستند که افرادی آن را روایت میکنند.
۲. تبلیغات و مسافرتهای تبلیغی مبلغان مسیحی
در این بخش تنها یک کتاب به نام اعمال رسولان وجود دارد که اقدامات حواریون و دیگر مسیحیان، بهخصوص پولس را بیان میکند.
۳. نامهها
حواریون و رسولان مسیحی صدر اول، نامههایی به شهرها و افراد مختلف نگاشتهاند که بیستویک عدد از آنها در مجموعه عهد جدید وجود دارد. سیزده یا چهارده عدد از این نامهها از پولس و از هفتنامه باقیمانده، سه نامه به یوحنا، دو نامه به پطرس و دو نامه دیگر به یعقوب و یهودا منسوب است.
۴. رؤیا و مکاشفه
در این بخش نیز تنها یک کتاب وجود دارد که به یوحنا منسوب است و در پایان عهد جدید واقع شده است.
اسامی کتبی که در عهد جدید ذکر شده، به ترتیب کتاب مقدس به قرار زیر می باشد:
۱. انجیل متّی
این انجیل نوشته یکی از حواریون و شاگردان حضرت عیسی به نام «متّی» است. بعضی تاریخ تصنیف انجیل متّی را سال ۳۸ میلادی و بعضی دیگر بین ۵۰ تا ۶۰ میلادی نوشتهاند. در سابق عقیده بر این بوده است که انجیل متّی اولین و قدیمیترین انجیل است؛ اما محققین امروز بر این عقیدهاند که انجیل مرقس نسبت به اناجیل دیگر قدمت بیشتری دارد؛ اما انجیل متّی همانند بقیه انجیلها بعد از حضرت مسیح تألیف یافته است.(۴)
۲. انجیل مرقُس
این انجیل منسوب به فردی به نام مرقُس است. مرقس از حواریون عیسی نبوده است، بلکه در زمان حیات حضرت عیسی نوجوانی بوده که پس از چندی با شاگردان معروف حضرت عیسی یعنی «پطرس» آشنا میشود و جزء شاگردان و همراهان او قرار میگیرد. گویند مرقس انجیل خود را به اشاره و دستور پطرس مینویسد و عقیده به خدایی مسیح نداشت. به همین خاطر بعضی از دانشمندان مسیحی به انجیل او چندان اهمیت نمیدهند.(۵)
۳. انجیل لوقا
«لوقا» نه خود از حواریون بوده و نه مسیح را دیده است او کسی است که نصرانیت را از پُولُس گرفته است و اغلب با پُولُس همسفر میشد تا در رساندن پیام به مردم او را یاری دهد. لوقا هم پزشک بود و هم تاریخنویس به همین جهت است که سرگذشت عیسی مسیح را با رعایت ترتیب رویدادها بیان کرده است.(۶)
۴. انجیل یوحنّا
یوحنّا یکی از حواریون دوازدهگانه عیسی مسیح است و بیش از هر کس دیگر با او بوده است و شدیداً مورد محبت او قرار داشته است. در این انجیل، مسیح جنبه الوهی یافته و خداوند متجسم گردیده است. غالب محققان امروزی تاریخ نگارش این انجیل را به پایان قرن اول، یعنی نزدیک به هفتادسال پس از حضرت عیسی، بر میگردانند.(۷)
همچنین کتاب اعمال رسولان، نامه پولس به رومیان؛ نامه اول پولس به قرنتیان؛ نامه دوم پولس به قرنتیان؛ نامه پولس به غلاطیان؛ نامه پولس به افسسیان؛ نامه پولس به فیلپیان؛ نامه پولس به کولسیان؛ نامه اول پولس به تسالونیکیان؛ نامه دوم پولس به تسالونیکیان؛ نامه اول پولس به تیموتائوس؛ نامه دوم پولس به تیموتائوس؛ نامه پولس به تیطس؛ نامه پولس به فلیمون؛ نامه به عبرانیان؛ نامه یعقوب؛ نامه اول پطرس؛ نامه دوم پطرس؛ نامه اول یوحنا؛ نامه دوم یوحنا؛ نامه سوم یوحنا؛ نامه یهودا؛ و مکاشفه یوحنا از دیگر کتابهایی هستند که عهد جدید بهحساب میآیند.(۸)
نتیجه گیری
کتاب عهد جدید مجموعهای شامل بیستوهفت کتاب و رساله است که در قرن اول میلادی (حدود نیمه دوم قرن اول) بهوسیله هشت نفر از مؤمنانِ به مسیح نگاشته شده است و فقط چهارکتاب از این مجموعه به انجیلهای چهارگانه اختصاص یافته است. به عبارتی اناجیل چهارگانه بخشی از کتب عهد جدید است نه اینکه عهد جدید همان انجیل باشد. البته خود این اناجیل نیز انجیل واقعی نیستند؛ چراکه معنا ندارد چهار انجیل با تفاوتهای متعدد همان انجیل واقعی باشند.
جهت مطالعهی بیشتر
نقد و بررسی کتاب مقدس، نوشتهی عباس نیکزاد.
پی نوشت ها:
۱. کتاب مقدس، عهد قدیم و عهد جدید، مجله، معارف، مرداد و شهریور ۱۳۸۷، شماره ۵۸.
۲. ر. ک. فخرالاسلام محمدصادق، انیس الاعلام فی نصره الاسلام، بیجا، بینا، چاپ اول، ۱۳۱۹ هق، ج ۱، ص ۱۱۶.
۳. کتاب مقدس، عهد قدیم و عهد جدید، شماره ۵۸.
۴. نیکزاد، عباس، نقد و بررسی کتاب مقدس، قم مرکز پژوهشهای اسلامی صداوسیمای جمهوری اسلامی، ۱۳۸۰، صص ۴۲-۴۳.
۵. نیکزاد، عباس، نقد و بررسی کتاب مقدس، قم مرکز پژوهشهای اسلامی صداوسیمای جمهوری اسلامی، ۱۳۸۰، صص ۴۳-۴۴.
۶. نیکزاد، عباس، نقد و بررسی کتاب مقدس، قم مرکز پژوهشهای اسلامی صداوسیمای جمهوری اسلامی، ۱۳۸۰، صص ۴۴-۴۵.
۷. ر ک: نیکزاد، عباس، نقد و بررسی کتاب مقدس، قم مرکز پژوهشهای اسلامی صداوسیمای جمهوری اسلامی، ۱۳۸۰، صص ۴۵- ۴۷.
۸. رک: نیکزاد، عباس، نقد و بررسی کتاب مقدس، قم مرکز پژوهشهای اسلامی صداوسیمای جمهوری اسلامی، ۱۳۸۰، صص ۴۷-۶۶.
منبع: مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی































