
emamian
دنیای اسلام نابودی غده سرطانی صهیونیسم را شاهد خواهد بود
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار شرکت کنندگان در چهلمین دوره مسابقات بینالمللی حفظ و قرائت قرآن کریم، عمل به معارف قرآن را برآورنده نیازهای آحاد بشریت و جوامع بشری دانستند و با انتقاد از عمل نکردن به معارف و دستورات قرآن از جانب سران کشورهای اسلامی، در موضوع غزه، گفتند: امروز نیروهای مقاومت غزه و فلسطین با ایستادگی خود در مقابل دشمن خبیث صهیونیستی، در حال عمل به دستورات قرآن هستند و به لطف الهی پیروزی نصیب ملت فلسطین خواهد شد و دنیای اسلام حتماً نابودی غده سرطانی صهیونیست را به چشم خواهد دید.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به آیاتی از قرآن کریم که به بیان توصیف و معرفی قرآن میپردازند، افزودند: قرآن، «کتاب هدایت»، «کتاب ذکر و از بین بَرنده غفلت» و «کتاب حکمت و نور و برهان» است و حضرت علی (ع) که شاگرد برجسته قرآن است، این کتاب آسمانی را کتاب زنده کننده دلها و درمان دردهای بزرگ بشریت میخواند.
حضرت آیتالله خامنهای خاطرنشان کردند: کسانی که قرآن را کتاب «کُنجِ معابد» و برای ارتباط شخصی بشر با خداوند میدانند و «اسلام سیاسی» و «اسلام سازنده نظام اجتماعی» را قبول ندارند در واقع در نقطه مقابل توصیف قرآن از خود و توصیف حضرت امیرالمومنین (ع) از قرآن هستند.
ایشان، تلاوت قرآن و فنون و هنرهای تلاوت را یکی از راههای مؤثر برای تشویق مسلمانان به انس با قرآن و فهم معارف آن برشمردند و گفتند: متأسفانه امروز شکایت رسول الله (ص) به خداوند درباره مهجور بودن قرآن، یکی از واقعیتهای تلخ بخشهای زیادی از دنیای اسلام است که نتیجه آن عمل نشدن به دستورات و معارف قرآنی است.
رهبر انقلاب اسلامی، موضوع غزه را مساله بزرگ دنیای اسلام خواندند و افزودند: آیا سران و مسوولان کشورهای اسلامی به دستور قرآن که میگوید؛ «با دشمنان خدا و مسلمانان ارتباط برقرار نکنید» عمل میکنند؟ و چرا سران کشورهای اسلامی علناً به قطع رابطه خود با رژیم قاتل صهیونیستی و قطع کمک به این رژیم، اقدام نمیکنند؟
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: خداوند متعال آحاد ملتهای مسلمان را به دلیل اینکه به دولتهای خود برای قطع پشتیبانی از رژیم صهیونیستی فشار نیاوردند و همچنین دولتهای اسلامی را به دلیل عمل نکردن به دستورات قرآنی مورد سوال و مواخذه قرار خواهد داد.
ایشان تاکید کردند: البته مقاومت غزه و فلسطین با ایستادگی خود در مقابل دشمن صهیونیستی در حال عمل به معارف و دستورات قرآنی و روی دیگر این ماجرا هستند و به لطف خداوند و بر اساس وعدههای قرآنی، نصرت الهی شامل حال آنها خواهد شد.
رهبر انقلاب اسلامی با تاکید بر اینکه امروز دنیای اسلام و آزادگان جهان عزادار مردم غزه هستند، گفتند: مردم غزه مورد ظلم کسانی قرار گرفتهاند که هیچ بویی از انسانیت نبردهاند و بر همین اساس بزرگترین وظیفه، حمایت از مردم مظلوم غزه و ایستادگی شجاعانه نیروهای مقاومت و حمایت از کسانی است که به مردم غزه کمک میکنند.
حضرت آیتالله خامنهای در پایان خاطرنشان کردند: امید ما به لطف و نصرت الهی تمام نخواهد شد و دنیای اسلام حتماً نابودی غده سرطانی صهیونیست را مشاهده خواهد کرد.
در این دیدار پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، تعدادی از قاریان و حافظان ممتاز و بینالمللی قرآن از کشورمان و برخی کشورهای دیگر به تلاوت قرآن و اجرای «ابتهال» و «فراز خوانی قرآن» پرداختند.
همچنین حجتالاسلام و المسلمین خاموشی، رییس سازمان اوقاف و امور خیریه گزارشی از برگزاری چهلمین دوره مسابقات بینالمللی حفظ و قرائت قرآن کریم در تهران ارائه کرد.
کمبود این ویتامین باعث درد مفاصل میشود
رخلاف باور عمومی، درد مفاصل تنها متوجه افراد سالمند یا میانسال نیست و میتواند به دلایل مختلفی از جمله فقر ویتامینها در افراد جوان هم رخ دهد. هرچند عوامل دیگری از جمله چاقی هم میتواند سبب بروز درد در ناحیه مفاصل شود.
عصر ایران نوشت: برخی از کمبودهای ویتامینی و ارتباط آنها با درد مفاصل شناخته شده است:
ویتامین D: ویتامین D برای جذب کلسیم و حفظ تعادل مواد معدنی در بدن ضروری است. ویتامین D ناکافی باعث اختلال در جذب کلسیم و تضعیف استخوانها به همراه درد مفاصل میشود.
به گزارش اقتصاد نیوز، کمبود ویتامین D همچنین میتواند منجر به تضعیف ماهیچهها شود. همه افراد باید روزانه ۱۵ میکروگرم ویتامین D را از طریق مواد غذایی، مولتی ویتامینها و نور خورشید به دست بیاورند. غلات غنی شده و فرآوردههای لبنی حاوی ویتامین D هستند.
ویتامین C: اسید اسکوربیک یک ویتامین شناخته شده در تولید کلاژن است که جزو کلیدی تاندونها، رباطها و استخوانها شناخته میشود.
کمبود ویتامین ث منجر به تضعیف بافت همبند، درد و تورم مفاصل میشود. برای حفظ سلامت مفاصل، یک مرد بزرگسال باید روزانه به طور متوسط ۹۰ میلی گرم ویتامین ث دریافت کند در حالی که میزان نیاز زنان ۷۵ میلیگرم است. سبزیجات، میوهها بخصوص توت فرنگی، فلفل قرمز و مرکبات حاوی ویتامین C هستند.
نفخ معده به معنای احساس سفتی، فشار یا پر بودن معده است. گاهی اوقات نفخ، باعث ایجاد تورم در شکم هم میشود.
ویتامین A: بدن شما برای فرایندهای مختلف از جمله رشد استخوانها و تمایز سلولی نیاز به ویتامین A دارد. یک مرد به طور متوسط نیاز به ۳ هزار واحد ویتامین A در روز دارد در حالی که میزان نیاز روزانه زنان به این ویتامین قریب به ۲۳۰۰ واحد است.
سیب زمینی شیرین، هویج، کدو، کلم پیج حاوی مقادیر زیادی از این ویتامین هستند. کمبود ویتامین A منجر به صدمه به بافت همبند و درد مفاصل میشود. با این حال مکملهای این ویتامین اگر بیش از حد استفاده شود نیز درد مفاصل را به همراه خواهد داشت.
دیگر ویتامینها: کمبود برخی دیگر از ویتامینها نیز با درد مفاصل ارتباط دارد. این امر بویژه در افراد با رژیم و تغذیه نامناسب رایج است. ویتامین B۱ و ویتامین E، ویتامینهای B۶ و ویتامین B۱۲ از این دست هستند.
با این حال درد مفاصل میتواند ناشی از مشکلات جدی دیگر هم باشد بنابراین؛ اگر با جبران ویتامینها همچنان دچار درد مفاصل بودید، حتما به پزشک مراجعه کنید.
با خوردن این ادویه جوان بمانید!
علم مدرن نشان داده، فلفل سیاه در واقع فوایدی برای سلامتی دارد، عمدتاً در نتیجه آلکالوئیدی به نام پیپرین، ماده شیمیایی که طعم تند فلفل و آنتی اکسیدان قوی آن را مهیا میکند.
آنتی اکسیدانها مولکولهایی هستند که مواد مضری به نام رادیکالهای آزاد را از بین میبرند.
رژیم غذایی ناسالم، قرار گرفتن بیش از حد در معرض نور خورشید، مصرف الکل و سیگار میتواند تعداد رادیکالهای آزاد را در بدن افراد افزایش دهد.
وجود بیش از حد آنها میتواند به سلولها آسیب برساند، افراد را سریعتر پیر کرده و باعث طیفی از مشکلات سلامتی از جمله بیماریهای قلبی عروقی، سرطان، آرتریت، آسم و دیابت شود.
مطالعات آزمایشگاهی روی حیوانات و سلولها نشان داده است که پیپرین با این رادیکالهای آزاد مقابله میکند.
فلفل سیاه همچنین ممکن است جذب کورکومین را که ماده فعال موجود در ادویه ضد التهابی محبوب زردچوبه است، بهبود بخشد.
دانشمندان دریافتند که مصرف ۲۰ میلی گرم پیپرین به همراه ۲ گرم کورکومین میزان دسترسی به کورکومین را در انسان تا ۲۰۰۰ درصد بهبود میبخشد.
مطالعات دیگر نشان داده اند که فلفل سیاه ممکن است جذب بتاکاروتن را بهبود بخشد، ترکیبی که در سبزیجات و میوهها یافت میشود و بدن آن را به ویتامین A تبدیل میکند.
بتاکاروتن به عنوان یک آنتی اکسیدان قوی عمل میکند که ممکن است با آسیب سلولی مبارزه کند. تحقیقات نشان داد که مصرف ۱۵ میلی گرم بتاکاروتن با ۵ میلی گرم پیپرین در مقایسه با مصرف بتاکاروتن به تنهایی، سطح بتاکاروتن خون را به میزان زیادی افزایش میدهد.
الگوی جوان در حقطلبی
اخلاق و رفتار رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بهاندازهای پسندیده و زیبا بود که دلهای بسیاری را معطوف خودکرده و باعث گرویدن مردم بسیاری به اسلام شده بود. قرآن در وصف اخلاق و منش حضرت میفرماید: «لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ»؛[1] «اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو پراكنده میشدند».
بعد از پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرزندی در بنیهاشم به دنیا آمد که شباهت زیادی به حضرت داشت و مردم را به یاد پیامبر میانداخت. او علیاکبر فرزند امام حسین علیهالسلام است. امام وقتی فرزند خود را به میدان جنگ رهسپار میکرد در وصفش فرمود: «فَقَدْ بَرَزَ إِلَیْهِمْ غُلامٌ اشْبَهُ النـَّاسِ خـَلْقاً وَ خُلْقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِکَ محمد صلّیاللهعلیهوآله، کُنَّا إِذَا اشْتَقْنا إِلی نَبِیِّکَ نَظَرْنا إِلی وَجْهِهِ»؛[2] «اینک جوانی به مبارزه بـا آنان میرود که از نظر صورت و سیرت و گفتار، شبیهترین مردم بـه رسول تو، حضرت محمد است. ما هر زمان که مشتاق دیدار پیامبرت میشدیم، به چهره او مینگریستیم».
حقیقتطلبی از جمله رفتارهای پسندیده پیامبر بود که حتی سختترین شرایط مانند شعب ابیطالب نیز باعث نشد که حضرت از حقیقت دست بردارد. حضرت علیاکبر علیهالسلام نیز مانند جدش پیرو حق بود، هرچند این حقطلبی به قیمت جان باشد؛ زیرا در مسیر کربلا زمانی که امام حسین علیهالسلام به فرزند خود فرمود: این کاروان بهسوی مرگ میرود، حضرت علیاکبر سؤال کرد: پدر جان! مگر ما بر حق نیستیم؟! حضرت پاسخ داد: بله فرزندم ما حق هستیم. فرزند دلیر امام با شجاعت تمام فرمود: پدرجان! در این صورت باکی نیست و بر حق جان میدهیم.[3]
حقیقتطلبی ازجمله صفات پسندیده حضرت علیاکبر علیهالسلام میباشد که از جد خود به ارث برده است. این اخلاق نیک یک الگوی پسندیده برای جوان امروزی است که بر اساس آن میتوان روحیه شجاعت، شهادتطلبی و حقطلبی را به جامعه تزریق کرد. در این صورت جوان با هر شکست و ناکامی از حق دست بر نمیدارد.
پینوشت:
[1]. آلعمران: 159.
[2]. شیخ عبدالله بحرانی، العوالم الإمام الحسين، مؤسسه امام مهدی، ص285.
[3]. مدرسه الإمام المهدي، مثیر الاحزان، مطبعة الأمير، ص47.
خورشید امامت در دوران حضور و غیبت
تفاوت نور و تاریکی بر همگان مشهود بوده و نیاز به بیان ندارد. نور خورشید با تابش خود بر روی زمین فواید متعددی را به ارمغان میآورد و زمین بدون تابش خورشید قابل تصور نیست. امام معصوم علیهالسلام نیز همانند خورشید بر اهل آن نورافشانی کرده و برکاتش را بر اهل زمین به ارمغان میآورد. در روایات نیز امام به خورشید تشبیه شده است. امام رضا علیهالسلام در این راستا میفرماید: «الْإِمَامُ كَالشَّمْسِ الطَّالِعَةِ الْمُجَلِّلَةِ بِنُورِهَا لِلْعَالَم»؛[1] «امام همچون خورشید تابناکى است که نورش جهان را فراگرفته است».
همانطور که زمین بدون خورشید از بین میرود و متصور نیست، بدون امام نیز زمین از بین میرود و از هم میپاشد. امام صادق علیهالسلام میفرماید: «لَوْ بَقِيَتِ الْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ لَسَاخَت»؛[2] «اگر زمين بدون امام باقی بماند در هم فرومیریزد».
اکنونکه بیان شد زمین بدون امام باقی نمیماند، شاید برخی با این سؤال مواجه شوند که در دوران غیبت امام زمان علیهالسلام چرا زمین از بین نمیرود؟!
پاسخ اینگونه است؛ چنانکه زمان ابری بودن آسمان، هوا همچنان روشن و نورانی بوده و زمین از نور خورشید بهرهمند میشود در دوران غیبت نیز مردم از وجود امام زمان علیهالسلام بهرهمند میشوند. رسول خدا در وصف دوران غیبت میفرماید: «و الّذي بَعَثَني بالنّبوّةِ، إنّهم لَينتَفِعونَ بهِ و يَستَضيؤونَ بنورِ وَلايتِهِ في غَيبتهِ كانْتِفاعِ النّاسِ بالشَّمسِ و إنْ جَلّلَها السَّحابُ»؛[3] «سوگند به آنکه مرا به پيامبرى برانگيخت، آنان از وجود او بهرهمند میشوند و در روزگار غيبتش از نور ولايت او پرتو میگیرند، همچنان كه مردم از خورشيدِ نهان در پسِ ابر، بهرهمند میشوند».
در نتیجه خورشید امامت در هر حالتی برای مردم، نور و برکت است؛ حال امام حاضر باشد یا غائب.
پینوشت:
[1]. جعفر بیاتی، الأخلاق الحسينية، انوار الهدی، ص18.
[2]. شیخ کلینی، کافی، اسلامی، ج1، ص179.
[3]. علامه مجلسی، بحارالانوار، مؤسسه الوفاأ، ج52، ص93
حضرت علیاکبر(ع) الگوی جوانان منتظر
هرچند یک جوان برای همه اقشار جامعه از مرد و زن، پیر و جوان میتواند الگو باشد؛ ولی بیتردید تناست بین آنها آثار بیشتری دارد؛ بنابراین حضرت علیاکبر علیهالسلام بهترین الگو برای جوانان در راستای پیمودن راه سعادت و تنظیم کردن برنامه زندگی خواهد بود.
جوانی بهترین زمان برای حرکت و تلاش در جهت فتح قلههاست و چه زیباست که جوان امروز، زندگی خویش را با الگو گرفتن از بزرگانی همچون حضرت علیاکبر علیهالسلام پرشورتر کرده و خود را آماده ظهور امام زمان علیهالسلام کند.
ایمان و معرفت حضرت علیاکبر علیهالسلام
معرفت و شناخت، نخستین امری است که انسان را از عموم جامعه ممتاز کرده و او را انسان خاص و دوستداشتنی میکند. امام رضا علیهالسلام فرمود: «أَنَّ الْمَعْرِفَةَ التَّصْدِيقُ وَ التَّسْلِيمُ وَ الْإِخْلَاصُ فِي السِّرِّ وَ الْعَلَانِيَة»؛[1] «معرفت و شناخت، تصدیق[حقائق]، تسلیم[خدا و اهلبیت] و اخلاص[در همه امور] است چه آشکارا و چه مخفیانه».
امام حسین علیهالسلام درباره علیاکبر علیهالسلام میفرماید: «خَلُّوا سَبِيلَه فَإِنَّهُ مَمْسُوسٌ فِي ذَاتِ اللَّه»؛[2] «راه را بر او باز کنید؛ زیرا او مجذوب و شیفته نسبت به ذات خداوند[مخلوط شدن گوشت و خون او با محبت الهی] است».
نخستین حرکت جوان امروز باید در راستای شناخت خدا و معرفت باشد؛ زیرا این امر زیربناییترین و اساسیترین آموزههایی است که سعادت او را تضمین میکند.
آمادگی حضرت علیاکبر علیهالسلام برای جانفشانی
از خصوصیات جوانی این است که اگر حق برای او روشن شد و به آن باور قلبی پیدا کرد تا پای جان و با شجاعت از آن دفاع میکند؛ همانگونه که حضرت علیاکبر علیهالسلام هنگامی که دید پدرش آیه «إِنَّا لِلّه وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ» را میخواند، با ادب از پدر پرسید: پدرجان! فدایت شوم، چرا کلمه استرجاع را خواندید؟ امام حسین علیهالسلام فرمود: دیدم هاتفی را که ندا میکرد که مرگ، این کاروان را بدرقه میکند.
بعد از اینکه علیاکبر علیهالسلام حقانیت راهشان را از پدر پرسید فرمود: «فَاِنَنَّا اِذَاً مَا نُبَالِی اَن نَمُوتَ مُحِقِّینَ»؛ «اگر مسیر ما حق است، دیگر هیچ ترسی از مرگ نداریم».[3]
آری! شایسته است که جوان امروز، با الگو قرار دادن جوانانی مانند حضرت علیاکبر علیهالسلام فرزند برومند امام حسین علیهالسلام، خود را برای همراهی دولت سرتاسر حقیقت امام زمان علیهالسلام آماده کند؛ زیرا بیشتر یاران و اصحاب امام زمان علیهالسلام را جوانان تشکیل میدهند.[4]
پینوشت:
[1]. الفقه المنسوب الیالامام الرضا علیهالسلام، مؤسسةآلالبیت، ص65.
[2]. بیضون، لبیب، موسوعة كربلاء، مؤسسةالاعلمی، ج2، ص117.
[3]. مفید، محمدبن محمد، الارشاد، کنگره شیخ مفید، ج۲، ص۸۲.
[4]. طوسی، محمدبن الحسن، الغیبة، دارالمعارف الاسلامیة، ص576.
روش برخورد پیامبر (ص) با ماه شعبان
در قسمتی از صلوات شعبانیه می خوانیم «... الَّذِی کَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ یَدْأَبُ فِی صِیَامِهِ وَ قِیَامِهِ فِی لَیَالِیهِ وَ أَیَّامِهِ بُخُوعاً لَکَ فِی إِکْرَامِهِ وَ إِعْظَامِهِ إِلَى مَحَلِّ حِمَامِهِ؛ یعنی «و رسولت صلى الله علیه و آله (در ماه شعبان) جهد و کوشش بسیار به نماز و روزه در شبها و روزهاى این ماه داشت و براى فروتنى به درگاه تو این ماه را تا به آخر محترم و گرامى مى داشت.
در این فراز رفتار رسول خدا صلی الله علیه و آله در قبال ماه شعبان روزهداری و قیام برای عبادت در شب و روز این ماه بود. ایشان این عمل را به جهت تکریم و تعظیم یا بزرگداشت ماه شعبان انجام می داد، منتها در این مسیر «باخعانه» رفتار می کردند: «بُخُوعاً لَکَ فِی إِکْرَامِهِ وَ إِعْظَامِهِ». «باخع» از مادّه «بَخع» به معنای هلاک کردن خود از شدت غم و اندوه است. این عبارت را در آیه سوم سوره شعرا میبینیم، آنجا که خداوند خطاب به پیامبرش فرمود «لَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَفْسَکَ أَلَّا یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ»؛ یعنی (ای پیامبر) شاید تو می خواهی برای اینکه آنان ایمان نمی آورند، خود را از شدت اندوه هلاک کنی!
بنابراین معنای این فراز اینگونه می شود که پیامبر صلی الله علیه و آله به جهت تکریم، تعظیم و بزرگداشت ماه شعبان، خود را به شدت به مشقت می انداخت به گونه ای که روزها به روزهداری می پرداختند و شبها برای خدا برای عبادت قیام می کردند. دلیل این سختکوشی در عمل ماه شعبان هم قطعاً آمادگی جهت ورود به ماه مهمانی خدا یعنی ماه مبارک رمضان بود.
این فراز از صلوات شعبانیه نشان می دهد که سیره و روش زندگانی پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت وحی علیهم السلام با امور روزمره ما بسیار تفاوت دارد؛ در جایی که برترین مخلوق خدا که به اذن الله تمام علم و قدرت و حکمت خداوند در دستان اوست، اینچنین مشغول عبادت است، عمده ما انسان ها در پیچ و خم زندگانی دنیا صرفاً به دنبال یک لقمه نان می گردیم و نماز و عبادت را هم از سر عادت انجام می دهیم؛ در حالی که اگر امور روزمره خود را با نیت های خدایی و با نیت صالحیت انجام دهیم، امید است اعمال ما جزو عبادت محسوب شود؛ از این جهت گاهی انسان با یک اصلاح نیت می تواند جنس عمل خود را ارتقاء دهد.
توصیه اسلام به خواندن آیةالکرسی برای دوری از شیطان
ملحدان و اسلامستیزان که توانایی تحلیل صحیح گزارههای معارف اسلامی را ندارند، به گمان باطلشان به دنبال یافتن تناقض در باورهای اسلامی میباشند. شبهه آنان این است که مسلمانان با خواندن آیةالکرسی سعی میکنند که شیطان را از خود دور سازند، در حالیکه شیطان از خود خدا نترسید چه رسد به نام او.
در پاسخ به این شبهه به چند نکته اشاره میشود:
الف- مروری کوتاه بر سرنوشت ابلیس به روشنی نشان میدهد که او رانده شدن خویش از درگاه الهی را به پای آدم علیهالسلام نوشته بود. از این رو با صراحت به خداوند گفت: «قالَ أَ رَأَيْتَكَ هذَا الَّذِي كَرَّمْتَ عَلَيَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ إِلَّا قَلِيلًا»؛[1] «ابلیس به خدا گفت: «آيا ملاحظه كردى، اين كسى را كه بر من برترى دادى؟ اگر مرا تا روز قیامت زنده بگذاری، جز اندكى از فرزندانش را، حتماً منحرف و ريشهكن خواهم ساخت». از آن پس بود که ابلیس تمام تلاش و حیله خود را به هدف نابودی نسل آدم بهکار بست.
ب- هدف از آفرینش انسان، مشخص شدن خوب از بد و مؤمن از کافر است و این هدف فقط با اراده و اختیار انسان معنا پیدا میکند، پس خدا به انسان عقل و اندیشه داد تا بتواند در برابر مکر و حیله ابلیس و دوستانش تصمیم صحیح را بگیرد. البته شیاطین اجازه ندارند به صورت مستقیم، انسان را نابود کند؛ بلکه صرفاً از مسیر وسوسه و گمراه ساختن انسان به هدف شوم خود میپردازند.[2]
ج- ابلیس به خوبی میداند که عاقبتی جز عذاب جاودان ندارد، بنابراین تلاش میکند تا هر جا که بتواند انسانهای بیشتری را با خود به جهنم بکشاند. اینجاست که خداوند افزون بر قدرت عقل و اندیشه، مسیرهای نجات از مکر شیطان و دور ساختن او را به انسان نشان میدهد.
آیةالکرسی یکی از بهترین گشایشها و راههای نجات در برابر نیرنگ شیاطین است؛ زیرا بهترین آیه و قله آیات قرآن کریم میباشد[3] و قرآن نیز جز نور و روشنایی برای مؤمنان ندارد. در حقیقت، انسان مؤمن با خواند آیةالکرسی خود را در پناه اسم اعظم خداوند قرار میدهد و بیتردید وعده خداوند حق است که انسان مؤمن را از دام شیطان دور میسازد.
البته انسان مؤمن میداند که این راه و مسیر کاملا موقت و شکننده است؛ زیرا شیاطین در کمین هستند و شبانه روز، منتظر فرصت برای ایجاد لغزش در زندگی مؤمنان میباشند.
پینوشت:
[1]. اسراء، 62.
[2]. اسراء، 65.
[3]. مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، ج89، ص267، دار إحياء التراث العربي.
تشخیص و پذیرش آزادانه مسیر، آمادگی عمومی برای ظهور
غیبت امام زمان علیهالسلام مانند غیبت بسیاری از پیامبران قبل، دارای حکمتها و آثار فراوانی است که برخی از آنها در متون دینی اشاره شده است. غیبت حضرت دارای حکمتهایی مانند نبودن در بیعت دیگران، حفظ جان امام، امتحان انسانها، متولد شدن انسانهای مؤمن و... است.[1]
آمادگی عمومی مردم برای پذیرش امام علیهالسلام، یکی دیگر از حکمتهای غیبت امام زمان علیهالسلام است؛ زیرا یکی از شرایط ظهور، آمادگی عمومی مردم برای پذیرش شرایط ظهور است؛ یعنی خود مردم باید با شناخت مسیر و انتخاب آزادانه آن، خود را برای ظهور آماده کنند و این امر با وجود امام در هر زمان منافات ندارد.
عدم تنافی تشخیص مسیر هدایت با وجود امام
تشخیص مسیر و انتخاب آن در ابتدای امر مهم است تا انسان با اختیار کامل بپذیرد؛ ولی در ادامه، برای گمراه نشدن، نیازمند امام است؛ بنابراین باید به چنان رشدی برسد که قادر به تشخیص راه و انتخاب آزادانه آن و به دور از هرگونه اجبار باشد؛ ولی هرگز از امام و هدایتهای او بینیاز نخواهد شد؛ زیرا انسان در هر حال نیازمند واسطه است و سنت الهی بر این تعلق گرفته است که برای ارتباط با خدا، واسطههایی وجود داشته باشد[2] تا برنامهها و پیامهای رستگاری بشر را در دنیا و آخرت به گوش او برساند که به او «واسطه فیض» گفته میشود، پس به هر اندازه که انسان در تشخیص مسیر قوی باشد، باز برای رسیدن به سعادت، نیاز به دریافت پیامهای الهی دارد؛ بنابراین در هر زمان و شرایطی نیاز به امام وجود دارد.
غفلت از حس نیاز به امام
بهطورمعمول انسانها با امور مادی و حس روبهرو هستند و تنها چیزهایی را باور میکنند که در حیطه حس و تجربه آنها بگنجد، غافل از اینکه همه چیز قابل سنجش در آزمایشگاهها نخواهد بود، بیشک اموری وجود دارد که عموم انسانها با آن سر و کار دارند؛ ولی مانند غفلت ماهی از آب، از آن غافلاند. این در حالی است که در موارد فراوانی مردم از وجود امام بهرهمند میشوند؛ ولی از آن غفلت دارند. امام صادق علیهالسلام در مورد بهرهمندی از امام غایب فرمود: «كَمَا يَنْتَفِعُونَ بِالشَّمْسِ إِذَا سَتَرَهَا السَّحَابُ»؛[3] «همانگونه که از خورشید بهره میبرند، زمانی که ابرها آن را میپوشانند»؛ بنابراین اینکه کسی نیازمندی خویش به امام را حس نمیکند، دلیل بر عدم نیاز وی به امام نیست.
بنابراین هر چه قدر هم که انسانها از نظر تشخیص مسیر درست و راه صحیح، پیشرفت کنند، باز هم نیازمند وجود امام و رهبر در همه جهات هستند؛ زیرا برای پیمودن راه سعادت، نیاز به راهنمایی دارند که در هر لحظه انتخابهایش مطابق با مصلحت است.
پینوشت:
[1]. حکمتهای غیبت.
[2]. مائده: 35.
[3]. صدوق، محمدبنعلی، الامالی، کتابچی، ص186.
ویژگیهای جامعه اسلامی در عصر انتظار
برگزارى مراسم عيد سعيد ولادت امام زمان؛ حضرت مهدی علیهالسلام و تشكيل مجالس جشن، دعا و سخنرانى، شعر و مديحهخوانى در ايام خجسته نيمه شعبان از فرصتهاى بسيار عزيز و مغتنم است كه بايد از آن براى تبليغات اسلامى و امامشناسى بهره برد.
روح و جان عاشقان اهلبیت علیهمالسلام در این روزها بیشتر رنگوبوی مهدوی به خود گرفته و روحيه انتظار و آمادهسازی جهت ظهور آخرین ذخیره الهی افزونتر میگردد. بنابراین بر همگان چه مردم و چه مسئولان لازم است که نسبت به هويت ولايى و اسلامى جامعه رسيدگى کنند و ابعاد مختلف جامعه در موضوعات اخلاقی، نظامی، سياسی، اقتصادی و فرهنگی را رشد داده و نقاط ضعف را برطرف و نقاط قوت را تقویت کنند.
هیچ جامعهای نباید پیش از ظهور امام معصوم علیهالسلام خود را عاری و خالی از نقص و عیب بداند، در غیر این صورت، هیچگاه در اندیشه اصلاح نواقص فردی و اجتماعی نخواهد بود. پیامد وجود چنین جامعهای که به ظاهر شعار اسلام میدهد، آن است که نگرانی و رنجش خاطر ولی امر مسلمانان که در پرده غیبت به سر میبرد، برایش اهمیت ندارد.
جامعه منتظر و جامعه اسلام ناب، پيرو ولايت اهلبيت عليهمالسلام است و در تمام زوایای مربوط به اندیشه و هویت، شعارش اسلام است؛ از هر سو که به این جامعه نظر شود، به اسلام منتهى میشود. مسئولان متعهد و مؤمن در جامعه منتظر، مشروعيت هر برنامه را در این جامعه، با هدایتها و ارشادهای قوانین اسلام مورد سنجش قرار میدهند.
جامعه منتظر، تمدنش اسلامى و برگرفته از قرآن مجيد است که میفرماید: «بر سخنى كه ميان ما و شما يكسان است، بیایید كه جز خداوند را نپرستيم و چيزى را بر او شريک نگردانيم»،[1] «بهراستی، ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شماست».[2] در سنت نبوی نیز آمده که فرمود: «هیچ برتری برای عرب نسبت به عجم وجود ندارد».[3]
جامعه منتظر، به جاهليتهای پيش از اسلام که نمود آن در برهنگی و بیبندباری بود، افتخار نمیكند؛ بلكه پيوند خود را با آنها قطع میسازد و ترویج چنین فرهنگی را بازگشت به عقب و قهقرا میداند. در جامعه منتظر، زن و مرد مؤمن با یکدیگر در ایجاد یک هويت اسلامى همیاری میکنند. هرچند در چنین جامعهای بانوان دارای كرامت ويژه و خاص هستند، اما با مردان بيگانه اختلاط ندارند. خلاصه آنکه جامعه منتظر، جامعه حجاب، عفت، پارسايى است و از هرگونه رفتار ناپسند ظاهری و باطنی که خلاف شریعت اسلامی است، پرهیز میکند.
پینوشت:
[1]. آلعمران، 64.
[2]. حجرات، 13.
[3]. مسند احمد بن حنبل، ج38، ص474، مؤسسة الرسالة.