emamian

emamian

یکشنبه, 24 دی 1402 07:21

ماه رجب و نزول رحمت الهی

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم:

رَجَبٌ شَهرُ اللّه ِ الأصَبُّ یَصُبُّ اللّه ُ فِیهِ الرَّحمَةَ عَلی عِبادِهِ

رجب ماه بارش رحمت الهی است. خداوند در این ماه رحمت خود را بر بندگانش فرو می ریزد.

 

عیون اخبارالرضا (علیه السلام)، ج ۲، ص ۷۱

یکشنبه, 24 دی 1402 07:21

منزلت ماه رجب

از حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌وآله نقل شده که فرمودند: إِنَّ اللهَ تَعَالَی نَصَبَ فِی السَّمَاءِ السَّابِعَهِ مَلَکاً یُقَالُ لَهُ الدَّاعِی فَإِذَا دَخَلَ شَهْرُ رَجَبٍ یُنَادِی [نادی] ذَلِکَ الْمَلَکُ کُلَّ لَیْلَهٍ مِنْهُ إِلَی الصَّبَاحِ: طُوبَی لِلذَّاکِرِینَ طُوبَی لِلطَّائِعِینَ وَ یَقُولُ اللهُ تَعَالَی: «أَنَا جَلِیسُ مَنْ جَالَسَنِی وَ مُطِیعُ مَنْ أَطَاعَنِی وَ غَافِرُ مَنِ اسْتَغْفَرَنِی الشَّهْرُ شَهْرِی وَ الْعَبْدُ عَبْدِی وَ الرَّحْمَهُ رَحْمَتِی فَمَنْ دَعَانِی فِی هَذَا الشَّهْرِ أَجَبْتُهُ وَ مَنْ سَأَلَنِی أَعْطَیْتُهُ وَ مَنِ اسْتَهْدَانِی هَدَیْتُهُ وَ جَعَلْتُ هَذَا الشَّهْرَ حَبْلًا بَیْنِی وَ بَیْنَ عِبَادِی فَمَنِ اعْتَصَمَ بِهِ وَصَلَ إِلَیَّ» کتاب إقبال الأعمال، جلد ۲ صفحه ۶۲۸

خداوند در آسمان هفتم، ملکی را منصوب کرده که به او «داعی» می گویند. هرگاه ماه رجب فرا می رسد، آن ملک هر شب تا صبح چنین ندا می‌دهد: خوشا به حال ذاکران. خوشا به حال اهل طاعت.

همانا خداوند متعال می‌فرماید: من همنشین کسی هستم که با من همنشینی کند، و مطیع کسی هستم که از من اطاعت نماید، و آمرزنده کسی هستم که از من آمرزش بطلبد. این ماه، ماه من است و بنده، بنده من و رحمت، رحمت من است؛ پس هر کس در این ماه، من را بخواند، او را اجابت می‌کنم و هر کس از من درخواستی داشته باشد، به او عطا می‌کنم و هر کس از من هدایت بخواهد، او را هدایت می‌نمایم. من این ماه را ریسمانی میان خود و بندگانم قرار دادم که هر کس به این ریسمان چنگ بزند، به من وصل شده است.

در نام‌گذاری این ماه به «رجب الاصَبّ» و «رجب الاصَمّ» از پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله نقل است که فرمود: یُسَمَّی شَهرُ الرَّجبِ الاَصَبَّ ِلاَنَّ الرّحمةَ تُصَبُّ عَلَی اُمَّتی فیهِ صَبّاً وَ یُقالُ الاصَمُّ لِاَنَّهُ نُهِیَ فیهِ عَن قِتالِ المُشرکینَ وَ هُوَ مِنَ الشُّهورِ الحُرُم. ماه رجب را اصبّ نامیده‌اند چون در این ماه رحمت الهی بر امت من فرو می‌ریزد و ماه اصم می‌گویند چون در این ماه از جنگ با مشرکان نهی شده است و چون صدایی برای فرا خواندن به جنگ (نه فراخوانی برای جنگ و نه شیهه اسب و نه صدای کشیده شدن شمشیر از نیام) در این ماه شنیده نمی‌شود گویا این ماه از این نظر ناشنواست. کتاب وسائل الشیعه، جلد۱۰ صفحه ۵۱۱

از مجموع احادیث بالا و دیگر احادیث به خوبی روشن می‌شود که این ماه، ماه تهذیب نفوس و خودسازی و آغاز یک دوره جدید سیر و سلوک الی الله است، که از ماه رجب آغاز و به ماه مبارک رمضان منتهی می‌شود. خوشا به حال آنان که قدر و منزلت این سه ماه را بدانند و از آن بهره کافی ببرند.

«معاد» و مسایل مربوط به آن، یکی از اصول مبنایی و دینی اسلام است که همه مکاتب الهی، فرق اسلامی و مسلمانان مذاهب گوناگون، طبق آیات قرآن، آن را پذیرفته اند و به آن اعتقاد راسخ دارند، اما فروعات و بحث هایی در چگونگی معاد، حشر، شفاعت، تجسم اعمال، موقف های چندگانه، نداها و... در مطالعات کلامی این اتفاق بزرگ، طبق اسناد روایی مدقق بررسی قرار گرفته که عقلاً و نقلاً قابل ابراز و پذیرش می باشد که به اجمال و از باب: «مایُدرک کلّه لایُترک کلّه» فرادیدتان می نهیم.

 

خداوند در قرآن مجید می فرماید: «فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَیْنَهُمْ أَنْ لَعْنَةُ اللّهِ عَلَی الظّالِمینَ»؛۱ در این هنگام، ندا دهنده ای در میان آن ها ندا می دهد که لعنت خدا بر ستمگران باد. همه اهل محشر این ندا را می شنوند و در حقیقت، سیطره تفوقی بر همه آنان دارد که سر برافراشته تا بدانند این ندا از کیست؟!

حاکم حسکانی از اهل سنت، از محمد حنفیه از امیرمؤمنان علی(ع) نقل می کند که فرمود: « أنا ذلِک المُؤذَّنُ؛۲ آن که این ندا را سر می دهد، منم.» و هم چنین ابن عباس می گوید که امام علی(ع) در قرآن نام هایی دارد که مردم آن ها را نمی دانند، از جمله: «مُؤذَّن» آیه یاد شده است که این ندا را در می دهد و می گوید: «أَلا لَعْنَةُ اللّهَ عَلَی الَّذِیْنَ کَذَّبُوا بِوِلایَتِی وَ اسْتَخَفُّوا بِحَقِّی؛۳ لعنت خدا بر آن ها باد که ولایت مرا تکذیب کردند و حق مرا کوچک شمردند.»

در کتاب های شیعه نیز روایات متعددی در این زمینه وارد شده است، از جمله این که: مرحوم «صدوق» با سند خود از امام باقر(ع) نقل می کند: امیرمؤمنان علی(ع) به هنگام بازگشت از میدان جنگ نهروان، مطلع شد که «معاویه» آشکارا او را دشنام می دهد و یارانش را به قتل می رساند، حضرت برخاست و خطابه ای ایراد کرد و در ضمن آن فرمود:

«ندا دهنده در دنیا و آخرت منم همان گونه که خداوند می فرماید: «فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَیْنَهُمْ أَنْ لَعْنَةُ اللّهِ عَلَی الظّالِمینَ»؛ من آن مؤذن رستاخیزم، و نیز می فرماید: «وَأَذانٌ مِنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ» که به هنگام حج می بایست از طرف خدا و پیامبر این صدا به گوش همه مردم می رسید... آن مؤذن نیز من بودم.»۴

 

علت این که امیرمؤمنان علی(ع) به عنوان مؤذن و ندا دهنده در آن روز انتخاب می شود، دو مورد در این باره تأکید دارد:

أ) از سوی رسول مهربانی(ص) پس از فتح مکه مأموریت یافت، تا سوره برائت(توبه) را در موسم حج با صدای رسا اعلام دارد: «وَ أَذانٌ مِنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَی النّاسِ یَوْمَ الْحَجِّ الأَکْبَرِ...»؛۵ و این، اعلامی است از سوی خدا و پیامبرش به (عموم) مردم در روز حج اکبر (روز عید قربان) که... .

ب) امام علی(ع) در تمام زندگانی اش، توفیق مبارزه با ظلم، ستم، درگیری مدام با ظالمان، ستمگران و یاغیان را داشت، آن چنان که حمایت از مظلومان و دشمنی با ظالمان در همه فرازهای دوران زندگانی اش ـ با توجه به شرایط خاص زمانه اش ـ می درخشد.

با توجه به این دو مورد و اعتقاد به تجسم اعمال، بایستی اقرار کرد که زندگانی در جهان دیگر(معاد)، یک نوع تجسم بزرگ و تکامل یافته از زندگانی انسان ها در این جهان(دنیا) می باشد، نتیجه این که این دو مورد از فضیلت های ناشناخته و مغفول قرار گرفته امیرمؤمنان علی(ع) می باشد که در آن روز از لفافه ها برکنار و آشکار می گردد... .

 

از بعضی روایات نیز فهمیده می شود که در روز قیامت افراد و گروهایی نام برده شده اند که آن روز ندا می شوند که این افراد و گروه ها کجا هستند؟ و این پرسش هم درباره نیکوکاران و اهل بهشت است که پرسیده می شوند و هم کسانی که زشت کردار و اهل جهنم می باشند که به بعضی از آنان اشاره می شود:

الف) جابر از پیامبر اکرم(ص) نقل می کند که در روز محشر ندا دهنده ای صدا می زند: «أین سیّد الأنبیاء؟۶ سرور پیامبران کجاست؟» که با جلوه های خاصی مرا حاضر می کنند و هم چنین می فرماید بعد از آن، ندا داده می شود: «أین‏ سیّد الوصیّین علیّ أمیر المؤمنین؟۷ سرور اوصیا و امیر مؤمنان کجاست؟» و در نقل دیگری صدا زده می شود: «أَیْنَ‏ خَلِیفَةُ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ؛۸ خلیفه خدا بر روی زمین کجاست؟»

در ادامه روایت می فرماید: «...أین‏ سیّدی شباب أهل الجنّة؟... أین‏ سیّدة النساء؟... أین سیّدۀ النساءِ المُؤمِنین...؟ ابتدا سرور جوانان بهشت؛ امام حسن(ع) و امام حسین(ع) فرا خوانده می‌شوند. بعد از آن، حضرت فاطمه(س) به عنوان سرور زنان، مورد خطاب قرار می‌گیرد. در آخر از حضرت خدیجه(س) به عنوان سرور زنان مؤمن درخواست می‌شود که حضور پیدا کند.۹

ب) زُهری از اهل سنت، از این عباس و او از پیامبر(ص) نقل می کند که روز قیامت صدا زده می شود: «أَیْنَ‏ زَیْنُ الْعَابِدِینَ؟۱۰ گویا می‌بینم که آن‌گاه فرزندم، علی بن الحسین، در بین صفوف راه می‌رود.»

ج) درباره جایگاه و منزلت زوار امام حسین(ع) نیز آمده که در روز قیامت ندا داده می شود: «أَیْنَ‏ زُوَّارُ قَبْرِالْحُسَیْنِ؟۱۱ زایران قبر حسین کجا هستند؟ گروه زیادی از مردم بلند می‌شوند. به آنان گفته می شود: دست هر کس را که می‌خواهید بگیرید و با خود به بهشت ببرید.»

د) یاران مخلص معصومان و دیگر شیعیان هر کدام از چهارده معصوم(ع) که این افراد نیز به طور جداگانه فراخوانده می‌شوند، امام کاظم(ع) فرمود: «إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ نَادَی مُنَادٍ أَیْنَ حَوَارِیُّ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ ... ثُمَّ یُنَادِی‏ أَیْنَ‏ حَوَارِیُّ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ... ثُمَّ یُنَادِی الْمُنَادِی أَیْنَ حَوَارِیُّ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ... ثُمَّ یُنَادِی‏ أَیْنَ‏ حَوَارِیُّ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ فَیَقُومُ کُلُّ مَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَهُ... ثُمَّ یُنَادِی‏ أَیْنَ‏ حَوَارِیُّ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ... ثُمَّ یُنَادِی‏ أَیْنَ‏ حَوَارِیُّ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَ حَوَارِیُّ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ...؛۱۲ روز قیامت می‌پرسند: حواری محمد(ص) کجا هستند؟ بعد از آن به ترتیب حواری علی بن ابی طالب و امام حسن و دیگر امامان فراخوانی می‌شوند. برای هر معصوم تعداد کمی از اصحابش به عنوان حواری حاضر می‌شوند به جز امام حسین(ع) که همه همراهانش که در کربلا به شهادت رسیده‌اند، حاضر می‌شوند... .»۱۳

هـ) دوستداران و علاقه مندان امیرمؤمنان علی(ع): ابن عباس از پیامبر(ص) نقل کرده: «...أین محبُّ عَلیّ...؟ ثم ینادی المنادی أین البقیة من محبُّ علی...؟ ثم ینادی أین‏ البقیة من محبّی عَلیّ...؟؛۱۴ روز قیامت ندا داده می‌شود: محبان علی(ع) کجا هستند؟ آن‌گاه عده‌ای از انسان‌های صالح و با تقوا بلند شده و هم خود به بهشت می‌روند و هم کثیری را از آتش نجات داده و با خود به بهشت می‌برند. سپس ندا داده می‌شود: مابقی دوستداران علی(ع) کجا هستند؟ گروهی از افراد متوسط از دوستداران او بلند می‌شوند و خواسته آنان اجابت می‌شود. برای مرتبه دوم این سؤال تکرار می‌شود و گروهی گناه‌کار بلند می‌شوند... .»

و) منسوبان به حضرت فاطمه(س): در روایتی طولانی به نقل از پیامبرگرامی اسلام(ص) آمده، پس از این‌که حضرت فاطمه وارد محشر می‌شود، به او اجازه شفاعت داده می‌شود و او از فرزندان، شیعیان و دوستدارانش شفاعت می‌کند، آن‌گاه خدا می‌فرماید: «أَیْنَ ذُرِّیَّةُ فَاطِمَةَ وَ شِیعَتُهَا وَ مُحِبُّوهَا وَ مُحِبُّو ذُرِّیَّتِهَا؛۱۵ فرزندان و شیعیان فاطمه و دوستداران او و دوستداران فرزندانش کجا هستند؟ پس از این‌که این افراد حاضر شدند، حضرت فاطمه(س) آنان را وارد بهشت می‌کند.»

ز) رجبیون: کسانی که در ماه رجب روزه گرفته و مورد قبول خدا واقع شدند، با ندای «أَیْنَ‏ الرَّجَبِیُّونَ»۱۶ دعوت شده و مورد تکریم ویژه قرار می‌گیرند.

ح) صابرون: کسانی که در مقابل مشکلات، بلاها و سختی‌ها صبر پیشه کرده‌اند، با عبارت: «أین‏ المتصبرون؟»۱۷ و یا: «أَیْنَ‏ الصَّابِرُون‏؛۱۸ صبر کنندگان کجا هستند؟» مورد خطاب قرار می‌گیرند.

ط) اهل فضل: کسانی که اهل بخشش و صله رحم بوده‌اند، ندا داده می شود: «أَیْنَ‏ أَهْلُ الْفَضْلِ؟۱۹ اهل فضل کجایند؟»

ی) همسایگان خدا: که با عبارت: «أَیْنَ‏ جِیرَانُ اللَّهِ؟۲۰ همسایگان خدا کجایند؟» فرا خوانده می‌شوند.کسانی که حُب و بغض شان برای خدا بوده و همه کارهای ‌خود را برای خشنودی خدا انجام می‌دادند.

ک) فقرا: که با ندای: «أَیْنَ‏ فُقَرَاءُ الْمُؤْمِنِینَ؛۲۱ فقرای مؤمن کجایند؟»کسانی که در دنیا فقیر بوده‌اند، دعوت می‌شوند.

گروه‌های اشاره شده، اهل بهشت بودند و برای فرستادن آنان به بهشت، احضار و ندا داده می‌شوند.

 

از سوی دیگر؛ گروه‌هایی هستند که برای این‌که به جهنم فرستاده شوند، ندا و فراخوانده می‌شوند. این گونه افراد، با عبارت‌هایی نظیر: «أَیْنَ‏ الصُّدُودُ لِأَوْلِیَائِی‏؛۲۲ روگردانان از دوستان من کجا هستند؟» و یا: ندا داده می شوند: «أَیْنَ‏ الظَّلَمَةُ وَ أَعْوَانُهُم‏؛۲۳ ظالمان و همکاران آنان کجا هستند؟» و هم چنین فراخوانده می شوند: «أَیْنَ‏ أَعْدَائِی‏؛۲۴ دشمنان من کجایند؟» و نیز ندا داده می شود: «أَیْنَ‏ الْمُؤْذُونَ لِأَوْلِیَائِی‏؛۲۵ کجا هستند کسانی که دوستداران مرا اذیت کرده‌اند »؛ احضار می‌شوند.

همان گونه که مطالب را مرور کردید، عبارت: «أینَ الفَاطمیُّون» در روایات یافت نشده. اما با این وجود نمی‌توان آن‌ را بدعت دانست؛ زیرا روایتی که در بخش (و) آمده، به همین مضمون ارجاع داد و می‌توان گفت که این عبارت الهام گرفته از همین روایت می باشد، والله العالم.

 

پی نوشت:

۱. اعراف، آیه۴۴.

۲. بحار الانوار»، ج ۲۴، ص ۲۵۴ و ج ۳۹، ص ۲۲۷.

۳. حسن بن محمد دیلمی، غررالأخبار، محقق و مصحح: ضیغم، اسماعیل، ص ۲۰۱.

۴. علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة، محقق و مصحح: رسولی محلاتی، هاشم‏، ج۱، ص ۱۴۱.

۵. توبه، آیه۳.

۶. حسن بن محمد دیلمی، همان.

۷. همان.

۸. علی بن عیسی اربلی، همان.

۹. غرر الاخبار، ص۲۰۱.

۱۰.محمدبن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی(شیخ صدوق)، علل الشرایع، تحقیق و تصحیح محمدجواد مصطفوی، ج۱، ص ۲۳۰.

۱۱. جعفربن محمد ابن قولویه، کامل الزیارات‏، محقق و مصحح: عبد الحسین امینی‏، ص۱۶۷.

۱۲. محمدبن محمد شیخ مفید، الإختصاص‏، محقق و مصحح: علی اکبر غفاری، محمود محرمی زرندی، ص ۶۱ -۶۲.

۱۳. همان.

۱۴. رجب بن محمد حافظ برسی، مشارق أنوار الیقین فی أسرار أمیر المؤمنین، محقق و مصحح: علی‏ عاشور، ص ۲۴۵-۲۴۶.

۱۵. فرات بن ابراهیم کوفی، تفسیر فرات الکوفی‏، محقق و مصحح: کاظم، محمد، ص۴۰۸.

۱۶. محمدبن علی شیخ صدوق‏، الأمالی، ص ۱۸.

۱۷. محمدبن علی شیخ صدوق، فضائل الأشهر الثلاثة، محقق و مصحح: غلامرضا عرفانیان یزدی، ص۳۱.

۱۸. سیدهاشم بن سلیمان بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص ۷۳۱.

۱۹. الفقه المنسوب للإمام الرضا(ع)، ص ۳۶۵.

۲۰. حسین بن سعیدکوفی اهوازی، الزهد، محقق و مصحح: غلامرضا عرفانیان یزدی، ص۹۳.

۲۱. همان.

۲۲. محمدبن همام بن سهیل ابن همام اسکافی‏، التمحیص‏، محقق و مصحح: مدرسه امام مهدی، ص۴۶.

۲۳. محمدبن یعقوب، کلینی، الکافی، محقق و مصحح:‌ علی اکبر غفاری، محمد آخوندی، ج ‏۲، ص۳۵۱.

۲۴. شیخ صدوق، محمدبن علی، ‏ثواب الأعمال و عقاب الأعمال‏، ص۲۰۶.

۲۵. حسن بن محمد دیلمی، إرشاد القلوب إلی الصواب، ج ۱، ص۱۷۴.

در روايات، براى انتظار فرج، ثوابهاى زيادى، بيان شده است.
«المنتظر لامرنا كالمتشحّط بدمه فى سبيل اللّه»(1) و «افضل اعمال شيعتنا انتظار الفرج»(2) به گونه‏اى از اين فضيلت‏ها اشاره دارد.
با دقت در اين روايت و روايات مشابه روشن مى‏شود كه در فرهنگ اهل بيت‏عليه السلام، انتظار نه صرفاً يك حالت روانى، بلكه از مقوله عمل شمرده شده است، پس اگر انتظار، يك عمل است، منتظر هم بايد عامل باشد.
اگر منتظران، با وظايف خود آشنا نباشند و به آن عمل نكنند، تاريخ تكرار خواهد شد و همان گونه كه در زمان امام حسين‏عليه السلام، شيعيان فراوانى وجود داشتند، ليكن از ميان آنها، تنها 72 نفر به وظيفه خود عمل كردند و لذا امام حسين‏عليه السلام تنها ماند و آن چه نمى‏بايست اتفاق بيفتد، اتفاق افتاد، در زمان غيبت هم، چنانچه شيعيان به وظايف خود عمل نكنند، امام زمانشان تنها خواهد ماند و ظهورش به تأخير خواهد افتاد.
در اينجا پاره‏اى از وظايف شيعه در دوران غيبت را بر شمرده و به توضيح برخى از آنها مى‏پردازيم:

وظايف منتظران در دو مقوله فردى و اجتماعى قابل بررسى است:

وظايف فردى:

1- معرفتِ امام:
امام كاظم‏عليه السلام: افضل العبادة بعد المعرفة انتظارالفرج.
امام هشتم در معرفى امام مهدى‏عليه السلام مى‏فرمايد: يكون اولى الناس بالناس من أنفسهم و أشفق عليهم من آبائهم و امّهاتهم.
تذكر:مشكل عمده جامعه ما، بسط سطحى مهدويت گرايى است.
بايد اذعان داشت كه مهدويت و انتظار، نه از حيث عقيدتى، نه از حيث انديشه و تفكّر، و نه از حيث سلوك و رفتار، عمق چندانى در بين مردم و خصوصاً جوانان ما ندارد و در همين راستا، ضررهاى فراوانى متوجه نظام ما شده است.
مهم‏ترين ريشه اين مشكل، برخورد سنتى مردم با مهدويت و انتظار است، متأسفانه مردم ما عادت كرده‏اند، آنچه را كه آسان‏تر است و براى تأمين زندگى مادى و عادى آنان، سودمندتر به نظر مى‏رسد، برگزينند و گرايش كمترى به مقوله‏هاى معرفتى و تعهد آور داشته باشند. مثلاً نيمه شعبان را بهانه‏اى براى طاق نصرت بستن و تزيين معابر و برگزارى جشن‏ها قرار مى‏دهند و مداحى‏ها را بر سخنرانى‏ها و دريافت پيام‏هاى مهدويت و انتظار ترجيح مى‏دهند.
(البته بايد توجه داشت كه بستن طاق نصرت و چراغانى‏ها هر چه بيشتر و بهتر بايد انجام شود، اما بايد رفتار ما به گونه‏اى باشد كه علاوه بر استفاده از نور ظاهرى آنها، از نور معرفت صاحب آنها بهره‏مند گرديم).
اكثر مردم، زيارت جمكران و نماز صاحب الزمان(عج) را تنها ابزارى براى درخواست حوائج از آن بزرگوار مى‏شمارند.
و به جاى آنكه امام را براى امام بخواهند، امام را براى خود مى‏خواهند، و از اين كه شناختى نسبت به مقام و مرام آن عزيز سفر كرده ندارند، كمبودى حس نمى‏كنند، گويا هيچ وظيفه‏اى در ايام غيبت امام زمان‏عليه السلام بر عهده افراد گذاشته نشده است.
گر معرفت دهندت بفروش كيميا را
گر كيميا دهندت، بى معرفت گدايى‏

2- محبّت به امام:
قل لا أسألكم عليه أجراً الاّ المودّة فى القربى‏.(3)
امام زمان‏عليه السلام: فليعمل كلّ امرء منكم بما يقرب به من محبّتنا.(4)

برخى از جلوه‏هاى محبت از اين قرارند:
- ياد حضرت‏
- دعا براى سلامتى و ظهور حضرت‏
اكثروا الدّعاء بتعجيل الفرج(5) / إنّ الرّضاعليه السلام كان يأمر بالدعاء لصاحب الامر(6)
- صدقه دادن براى سلامتى حضرت‏
- تقديم خواست او بر خواست خود
منصور بزرج مى‏گويد: به امام صادق‏عليه السلام عرض كردم: اى آقاى من، چه بسيار از شما ياد سلمان فارسى را مى‏شنوم؟ فرمود: نگو سلمان فارسى، بگو سلمان محمدى‏صلى الله عليه وآله آيا مى‏دانى چرا بسيار از او ياد مى‏كنم؟ عرض كردم نه.
فرمود: براى سه صفت:
1- مقدم داشتن خواسته اميرمؤمنان‏عليه السلام بر خواسته خودش
2- دوست داشتن فقرا
3- دوست داشتن علم و علماء.(7)
- تلاش در كسب رضايت او:
اعمال و رفتار و گفتار منتظر بايستى بر وفق رضاى محبوب باشد. منتظر بايد ببيند، امام چه مى‏پسندد. آيا از كار او راضى است يا نه؟
به قول امام راحل(ره): توجه داشته باشيد كه در كارهايتان جورى نباشد كه وقتى بر امام زمان‏عليه السلام عرضه شد، خداى نخواسته، آزرده بشوند و پيش ملايكةاللّه يك قدرى سرافكنده بشوند كه، اين‏ها شيعه‏هاى من هستند. اين‏ها دوستان من هستند و بر خلاف مقاصد خدا عمل كردند... بايد ماها و شماها طورى رفتار كنيم كه رضايت آن بزرگوار را كه رضايت خداست، به دست بياوريم.
- تجديد بيعت (اللّهم اِنى... عهداً و عقداً و بيعة له فى عنقى)(8)
- اشتياق عزيز علىّ أن ارى الخلق ولاتُرى‏(9)
- اظهار ناراحتى از فراق‏
اللّهم إنا نشكوا اليك فقد نبيّنا و غيبة وليّنا(10)

3- اطاعت‏
ولو أنّ اشياعنا و فقّهم اللّه لطاعته، على اجتماع من القلوب فى الوفاء بالعهد عليهم لما تأخّر عنهم اليمن بلقائنا.(11)
امام صادق‏عليه السلام: هُم اطوع له من الأَمة لسيّدها.(12)

پى‏نوشت‏ها:

1. كمال الدين، ص 645.
2) بحار، 51/156.
3) شورى، 23.
4) احتجاج، ج 2، ص 599.
5) كمال الدين، ج 2، ص 485.
6) بحار، ج 92، ص 330.
7) مكيال، ج 2، ص 450.
8) دعاى عهد.
9) دعاى ندبه.
10) دعاى افتتاح.
11) احتجاج، ج 2، ص 602.
12) بحار، ج 52، ص 308.
13) بحار، 51، 72.

ارتداد به معنای آن است که یک مسلمان، کافر شده و از دین اسلام خارج گردد.[1] آیات قرآن کریم بر حرام بودن این رفتار صراحت دارد.[2] همچنین منابع حدیثی شیعه[3] و اهل‌تسنن[4] نیز آن را یکی از گناهان کبیره برشمرده‌اند. فقهای مسلمان اعلام داشته‌اند که ارتداد با انکار خداوند یا شریک قرار دادن برای او یا انکار نبوت خاتم الانبیاء صلی‌الله‌علیه‌وآله یا انکار یکی از تعالیم شریعت نبوی که در میان امت اسلام ضروری است، حاصل می‌شود.[5]

نکته قابل توجه آن است که ارتداد و خروج از اسلام فقط با انکار ضروری دین ایجاد می‌شود، خواه چیزی که انکار می‌شود از اصول دین باشد مثل انکار توحید، خواه از فروع دین مثل وجوب نماز یا حرمت نوشیدن مایع‌ مست کننده.

یکی از اختلاف‌های اساسی در امت اسلامی، بحث پیرامون امامت و رهبری پس از خاتم الانبیاء صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌باشد، به‌طوری که در هیچ مسئله‌ای به اندازه این موضوع، در امت اسلامی جنگ و خون‌ریزی انجام نشده است.[6]

شیعیان با توجه به استدلال‌های استوار عقلی و نقلی بر این باورند که مذهب شیعه همان اسلام واقعی است که پیامبر معظم اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله آن را ترویج و تبلیغ کردند و پس از ایشان، امیرالمؤمنین علیه‌السلام مامور گسترش و پاسداری از آن بودند تا اینکه این وظیفه به امام زمان علیه‌السلام منتهی شد. بنابراین امامت و رهبری یکی از اصول مسلم و بی‌تردید اسلام خواهد بود.

با این حال، برخی روایات و گزارش‌ها از سیره معصومان علیهم‌السلام گواه بر آن است که امامت با تمام اهمیت آن، از ضروریات مذهب شیعه است و انکار آن توسط دیگر مسلمانان، دلیل بر ارتداد و خروج از اسلام نیست.[7] برای نمونه، هیچ گزارشی از سیره امیرالمؤمنین علیه‌السلام نقل نشده که ایشان با طرفداران سقیفه و مسلمانان منحرف، همانند کفار و مشرکان رفتار کنند.

پی‌نوشت:
[1]. خوئی، ابوالقاسم، فقه الشيعة - كتاب الطهارة، ج‌6، ص18‌، مؤسسة آفاق.
[2]. بقره، 217 ؛ مائده، 54.
[3]. حر عاملی، حسن، وسائل الشيعة، ج٢٨، ص٣٢٣-٣٢٤، مؤسسة آل‌البیت علیهم‌السلام.
[4]. نسائی، احمد، سنن النسائی، ج2، ص301، دار الکتب العلمیة.
[5]. کاشف الغطا، جعفر، کشف الغطاء، ج٤، ص٤١٨، جامعه مدرسین.
[6]. شهرستانی،‌محمد، الملل و النحل، ج‏1، ص31، الشریف الرضی.
[7]. گروه نویسندگان، امامت پژوهى (بررسى ديدگاه‌هاى اماميه، معتزله واشاعره)، ص120، دانشگاه علوم اسلامی رضوی.

امام محمدباقر فرزند امام سجاد علیهماالسلام، پنجمین امام شیعیان است. مادر او فاطمه، دختر امام مجتبی علیه‌السلام می‌باشد. مشهورترین لقب ایشان «باقر» به معنای شکافنده علم است. ایشان در روز اول ماه رجب سال57 هجری قمری دیده به جهان گشود.[1]

داستانی پرمغز و آموزنده
ابوبصير مى‏‌گويد: «همراه با امام محمدباقر عليه‌السلام وارد مسجد شدم، در حالی‌ که مردم نيز به مسجد وارد و خارج مى‌‏شدند. حضرت به من فرمود: از مردم بپرس آيا مرا مى‌‏بينند؟

هر كس را ديدم از او پرسيدم: آيا امام محمدباقر عليه‌السلام را ديدى؟

مى‏‌گفت: نه! در حالى‌ كه او [در کنار من] ايستاده بود، تا اينكه هارون مكفوف[نابینا] وارد مسجد شد.

حضرت فرمود: از اين هم[که نابیناست] بپرس.

پرسيدم: آيا امام محمدباقر علیه‌السلام را ديدى؟

گفت: مگر همین شخص ايستاده نیست!

گفتم: [تو که چشم نداشتی] از كجا فهميدى!؟

گفت: چگونه نفهمم، در حالى‌ كه او نور درخشنده است.

سپس امام محمدباقر علیه‌السلام از مردى که از آفريقا آمده بود، حال «راشد» را پرسید؟

آن مرد گفت: او را زنده و سالم ترک نمودم و به شما سلام مى‏‌رساند.

حضرت فرمود: خدا او را رحمت كند.

آن مرد پرسيد: مگر او از دنیا رفته است؟

حضرت فرمود: آرى! دو روز بعد از آمدن تو از دنیا رفت... مردى از دوستان و محبان ما بود.

سپس فرمود: آيا گمان مى‏‌كنيد براى ما در ميان شما، چشمان بينا و گوش‌هاى شنوا نيست؟ چه گمان بدى! «وَ اللَّهِ لَا يَخْفَى عَلَيْنَا شَيْ‏ءٌ مِنْ أَعْمَالِكُمْ، فَاحْضُرُونَا جَمِيعاً وَ عَوِّدُوا أَنْفُسَكُمُ‏ الْخَيْرَ وَ كُونُوا مِنْ أَهْلِهِ تُعْرَفُونَ بِهِ... ‏»؛ به خدا سوگند! هيچ يک از اعمال شما بر ما پوشيده نيست. پس اعمال خوب را به حضور ما بياوريد و خودتان را به نيكى عادت دهيد و از اهل نيكى باشيد و با آن شناخته شويد. به فرزندان و شيعيانم اين گونه وصيت مى‏‌كنم‏».[2]

پیام‌هایی از این روایت 
این روایت دارای پیام‌هایی است که به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود:

یک. از این روایت استفاده می‌شود که ممکن است در حالی‌ که امام در بین مردم حضور دارد، از چشم آنان غایب باشد. همین امر دلیلی بر امکان حضور امام زمان علیه‌السلام در بین مردم است؛ زیرا اگرچه مردم جسم امام را نمی‌بینند؛[3] ولی حضرت در میان مردم حضور دارد.

دو. همیشه چشم ظاهر، قابلیت دیدار حقیقت امام معصوم را ندارد؛ زیرا چه بسیار افرادی بودند که چشم ظاهر داشتند؛ ولی از وجود امام بهره‌ای نبردند.  

سه. امام از احوال دوستان و شیعیانش کاملا آگاهی داشته و خبر دارد؛ بلکه از تمام اعمال انسان‌ها باخبر است.[4]

چهار. انسان مؤمن باید همواره امامان علیهم‌السلام را حاضر بداند.

پنج. عادت دادن خویشتن به اعمال خیر برای انسان مؤمن ضروری است.

امام محمدباقر علیه‌السلام در پایان روایت می‌فرماید: «فَإِنِّي بِهَذَا آمُرُ وُلْدِي وَ شِيعَتِي»؛ «پس به راستی من فرزندان و شیعیانم را به این موارد، امر[سفارش] می‌کنم».

پی‌نوشت:
[1]. طوسی، محمدبن حسن، مصباح‌المتهجد، مؤسسة الفقه‌الشیعه، ج1، ص801.
[2]. راوندی، قطب‌الدین، الخرائج و الجرائح، مؤسسةالامام‌المهدی، ج2، ص595.
[3]. ابن بابویه، محمدبن علی، کمال‌الدین، اسلامیه، ج2، ص370.
[4]. طبرسی، احمدبن علی، الاحتجاج، نشر مرتضی، ج2، ص497.

توجه به مرگ و سفر آخرت یکی از توصیه‌های مهم تعالیم اسلامی به مؤمنان است. برهان‌های متعددی بر وجود عالمی فراطبیعی گواهی می‌دهد و هر کسی با کمترین تامل و اندیشه درمی‌یابد که انسان برای گذران عمر در یک بازه زمانی کوتاه دنیایی به وجود نیامده که پس از آن نیستی و پوچی باشد.

روشنفکران اسلام‌ستیز در برابر این ویژگی تعالیم اسلامی برنتابیده و ادعا می‌کنند پیامد توجه به دستورات اسلام آن است که انسان مؤمن همواره آرزوی مرگ کند و سر و سامان دادن به زندگی دنیایی برای او هیچ اولویتی نداشته باشد.

باید توجه داشت آنچه که در اسلام ناپسند شمرده می‌شود، دلبستگی و دلدادگی بیش از اندازه به دنیا و امور دنیوی است به‌ گونه‌ای که باعث غفلت انسان نسبت به جنبه‌های معنوی و روحانی شود. بر اساس باورهای اسلامی، دنیا یکی از آفریده‌های خداوند است و خدا جز خیر نیافریده و مؤمن از این آفریده در راه آماده ساختن خویش برای سفر برزخ و آخرت بهره می‌برد.

یاد مرگ و اندیشه در مورد آن، یکی از راه‌های غفلت‌زدایی از انسان مؤمن است. مؤمن هر روز با غم‌ها و شادی‌های گوناگونی روبرو می‌شود و در تجارت و کاسبی به سود رسیده و یا دچار زیان می‌شود، تمام اینها غباری از غفلت و فراموشی را به‌ همراه می‌آورد و احتمال انحراف از مسیر هدایت را بیشتر می‌کند. از این‌رو توجه به مرگ و نزدیک بودن آن به هر کسی، از دلبستگی به دنیا می‌کاهد و باعث می‌شود مؤمن در همان حال که به فکر به دست آوردن روزی حلال برای خود و خانواده‌اش است، همین کار و فعالیت را در راستای پربار ساختن توشه آخرت خود به‌شمار آورد.

بر خلاف گمان باطل ملحدان، امیرالمؤمنین علیه‌السلام خطاب به مؤمنان می‌فرمودند: «هرگز آرزوى مرگ مكن جز آن كه بدانى در عالم پس از دنیا، نجات می‌یابی».[1] همچنین خاتم الانبیاء صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: «نبايد هیچ‌یک از شما آرزوى مرگ كند؛ زيرا ترس عذاب قيامت بسیار دشوار است. بی‌تردید یکی از توفیقات انسان آن است که عمرش طولانی باشد و خداوند فرصت توبه را نصيب او فرمايد».[2]

همچنین، اشاره به شاهنامه فردوسی در این زمینه برای ملحدان سود چندانی ندارد؛ زیرا به گفته شاهنامه‌پژوهان و مورخان ادبیات فارسی، فردوسی در دیوانش هرجا مناسب دیده به ویژه در پایان داستان‌های مربوط به شاهان و پهلوانان و هنگام مرگ و قتل آنان، مسئله مرگ و توجه مخاطب به آن را مورد اشاره قرار می‌دهد. فردوسی می‌گويد در جهانى كه همه چيز در آن ناپايدارست، بايد به نيكى كوشيد و كردار، گفتار و انديشه را اصلاح کرد؛[3]

چنينست کيهان ناپايدار
تو در وى بجز تخم نيكى مكار.[4]

پی‌نوشت:
[1]. نهج البلاغة، نامه 69.
[2]. مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج‏6، ص138، دار إحياء التراث العربي‏.
[3]. صفا، ذبیح‌الله، تاريخ ادبيات در ايران، ج‏1، ص488، انتشارات فردوس.
[4]. شاهنامه فردوسی، ص646، مؤسسه نور.

شنبلیله گیاهی است که بخشی از خانواده حبوبات است. اولین بار در آسیا رشد کرد، اما اکنون در سایر نقاط جهان از جمله هند، شمال آفریقا، خاورمیانه، فرانسه، اسپانیا و آرژانتین رشد می کند.

مدت‌هاست که از شنبلیله برای فواید سلامتی آن استفاده می‌شده است (از حدود ۴۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح) و قدیمی‌ترین گیاه از خانواده حبوبات است که در پزشکی استفاده می‌شود. دانه های آن غنی ترین مواد مغذی هستند و اغلب در پخت و پز استفاده می شوند.

فواید شنبلیله برای سلامتی

۱. برای قلب مفید است

آن داناهی، متخصص تغذیه می‌گوید که محتوای آهن شنبلیله آن را به غذایی مفید برای سلامت قلب تبدیل می‌کند. او می‌گوید: «بیشتر مردم وقتی به غذاهای غنی از آهن فکر می‌کنند به گوشت فکر می‌کنند، اما در گیاهان و دانه‌هایی مانند شنبلیله نیز وجود دارد.» داناهی توضیح می دهد که بدن برای ساختن هموگلوبین، پروتئین موجود در گلبول های قرمز که اکسیژن را در سراسر بدن حمل می کند، به آهن نیاز دارد. جیمی لی مک اینتایر، دیگر متخصص تغذیه می گوید: «آهن اکسیژن را به ماهیچه ها و مغز می رساند. بدون آهن کافی، خستگی و ضعف هم از نظر جسمی و هم از نظر شناختی ایجاد می شود.»

علاوه بر این، تحقیقات علمی نشان می‌دهد افرادی که آهن کافی مصرف نمی‌کنند بیشتر در معرض خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی عروقی، از جمله نارسایی مزمن قلبی هستند. به همین دلیل است، به خصوص اگر یک رژیم غذایی عمدتاً گیاهی دارید، مهم است که آجیل و دانه‌ها مانند دانه‌های شنبلیله را در رژیم غذایی خود بگنجانید.

۲. به کاهش فشار خون کمک می‌کند

روش دیگری که شنبلیله از سلامت قلب حمایت می کند، تأثیر آن بر فشار خون است. داناهی می گوید که برخی تحقیقات علمی و شواهد زیادی وجود دارد که نشان می دهد مصرف شنبلیله می تواند فشار خون و کلسترول را کاهش دهد. فشار خون بالا و کلسترول بالا دو مورد از بزرگترین عوامل خطر برای بیماری های قلبی عروقی هستند، به همین دلیل است که این مزیت خاص بسیار قابل توجه است.

۳. التهاب را کاهش می‌دهد

شنبلیله سرشار از آنتی اکسیدان است که می تواند به محافظت در برابر سطوح بالای التهاب مزمن کمک کند. شنبلیله حاوی پلی فنول ها یا ترکیبات گیاهی به نام فلاونوئیدها است که دارای خواص آنتی اکسیدانی هستند، به این معنی که به مبارزه با آسیب رادیکال های آزاد در بدن کمک می کنند. شواهد علمی رو به رشدی وجود دارد که از خواص ضد التهابی فلاونوئیدها حمایت می‌کند و نشان می‌دهد که شنبلیله ممکن است به دلیل محتوای فلاونوئیدی خود به طور بالقوه به سرکوب پاسخ التهابی در بدن کمک کند. فلاونوئیدها با مسدود کردن مسیرهای التهابی و حمایت از سیستم ایمنی، از سلول ها محافظت می کنند و خطر ابتلا به بسیاری از بیماری های مزمن را کاهش می دهند.

۴. از افزایش سطح قند خون جلوگیری می‌کند

شنبلیله اغلب برای کنترل قند خون و پیشگیری از دیابت استفاده می شود زیرا به نظر می رسد حساسیت به انسولین را بهبود می بخشد. تحقیقات علمی این موضوع را تأیید می کند: در یک مطالعه، یک گروه از شرکت کنندگان مبتلا به دیابت نوع ۲ روزانه ۱۰ گرم دانه شنبلیله را که در آب داغ خیس شده بود مصرف کردند در حالی که گروه دیگری از شرکت کنندگان مبتلا به دیابت نوع ۲ این کار را نکردند. دو گروه پنج ماه بعد با هم مقایسه شدند و گروهی که دانه‌های شنبلیله خیس‌شده را روزانه مصرف می‌کردند نسبت به گروهی که دانه‌های شنبلیله را مصرف نمی‌کردند به‌طور قابل‌توجهی سطح قند خون پایین‌تری داشتند.

۵. به جلوگیری از زوال عقل کمک می‌کند

دو دلیل عمده وجود دارد که چرا مصرف منظم دانه شنبلیله ممکن است از سلامت شناختی حمایت کند: یکی خواص ضد التهابی آن است. کاهش التهاب در بدن، به ویژه مغز، می تواند به بهبود اختلالات شناختی کمک کند. دومی به دلیل محتوای منیزیم و آهن آن است.

۶. برای روده مفید است

در حالی که هیچ مطالعه علمی به طور خاص بر روی شنبلیله و سلامت روده متمرکز نشده است، چندین ماده مغذی در این گیاه وجود دارد که نشان می دهد می تواند از هضم سالم و سلامت کلی روده حمایت کند. منیزیم، آهن و فیبر که همگی در شنبلیله یافت می‌شوند، به سلامت روده کمک می‌کنند. منیزیم به هضم غذا کمک می کند زیرا به عضلات روده کمک می کند تا شل شوند. در مورد آهن، عدم دریافت کافی می تواند باعث کاهش اسید معده شود که می تواند باعث مشکلات گوارشی شود. فیبر نیز نقش مهمی در سلامت دستگاه گوارش دارد.

۷. به افزایش شیر مادر کمک می‌کند

اگر در حال شیردهی هستید، ممکن است بخواهید شنبلیله بیشتری را به رژیم غذایی خود اضافه کنید. چهار مطالعه علمی مختلف نشان دادند که مصرف منظم آن در مقایسه با دارونماها به طور قابل توجهی باعث افزایش شیر مادر می‌شود.

۸. به رشد مو کمک می‌کند

شواهد اولیه ای وجود دارد که نشان می دهد مصرف عصاره شنبلیله می تواند به رشد مو کمک کند. اما باید توجه داشت که تاکنون مطالعات علمی بسیار اندک بوده است و برای اثبات صحت این ارتباط باید تحقیقات بیشتری انجام شود.

این هر دو عضو خانواده سبزیجات چلیپایی، به دلیل ویژگی‌های تغذیه‌ای و تطبیق پذیری در آشپزی هم به عنوان غذای اصلی و هم به عنوان غذایی جانبی در کنار بشقاب غذای اصلی مورد تحسین قرار گرفته‌اند. با این حال گل کلم و کلم بروکلی هر کدام دارای ویژگی‌های منحصر به فردی هستند. کلم بروکلی که به خاطر گلچه‌های سبز زیبا و جذابش شناخته می‌شود، مانند یک نیروگاه مغذی، سرشار از ویتامین‌های C و K، فیبر و آنتی اکسیدان است. خواص ضد سرطانی بالقوه کلم بروکلی و حمایت آن از سلامت قلب این سبزی را تا حد یک منبع فوق العاده غذایی ارتقا داده است. از سوی دیگر، گل کلم، مجموعه‌ای متمایز از مواد مغذی، از جمله سطوح بالای فیبر، ویتامین C و K، و همچنین ترکیبات منحصر به فرد با خواص ضد التهابی و آنتی اکسیدانی را ارائه می‌دهد.

فواید کلم بروکلی و گل کلم ؛ کدام یک از این دو سبزی برای سلامت بهتر است؟

در این مطلب به بررسی فواید سلامتی بروکلی در مقابل گل کلم می پردازیم و در نظر داریم به این نکته پی ببریم که کدام یک از این دو سالم‌تر است.

کلم بروکلی

فواید کلم بروکلی و گل کلم ؛ کدام یک از این دو سبزی برای سلامت بهتر است؟

کلم بروکلی، به خاطر ویژگی‌های غذایی استثنایی و فواید بالقوه سلامتی مشهور است. کلم بروکلی سرشار از ویتامین‌ها و مواد معدنی ضروری و منبعی غنی از ویتامین C است که به‌ خاطر خواص تقویت‌کننده سیستم ایمنی و ویتامین K که در حفظ سلامت استخوان‌ها نقش مهمی دارد، شناخته شده است. این جواهر چلیپایی همچنین مقدار قابل توجهی فیبر فراهم می‌کند و سلامت دستگاه گوارش را ارتقا می‌دهد. بروکلی همچنین به دلیل آنتی اکسیدان‌های قوی خود مانند «سولفورافان» که ممکن است به کاهش التهاب و مبارزه با استرس اکسیداتیو کمک کند، مشهور است. مطالعات نشان می دهد که مصرف منظم بروکلی ممکن است اثرات محافظتی در برابر سرطان‌های خاص داشته باشد و از سلامت قلب حمایت کند. انتخاب کلم بروکلی به عنوان یک غذای اصلی می تواند یک انتخاب خوش طعم و مغذی برای ترویج سبک زندگی سالم‌تر باشد.

گل کلم

فواید کلم بروکلی و گل کلم ؛ کدام یک از این دو سبزی برای سلامت بهتر است؟

گل کلم به دلیل غنای غذایی و کاربردهای متنوع در آشپزی شناخته شده است. گل کلم سرشار از ویتامین‌ها و مواد معدنی ضروری، منبع خوبی از ویتامین C است که به عملکرد سیستم ایمنی کمک می‌کند. گل کلم همچنین حاوی ویتامین K است که برای لخته شدن خون و سلامت استخوان‌ها ضروری است. محتوای کم کالری و فیبر بالا گل را به یک مکمل ارزشمند برای یک رژیم غذایی متعادل تبدیل کرده و سلامت دستگاه گوارش را ارتقا می‌دهد. فراتر از محتوای غذایی، گل کلم حاوی ترکیبات منحصر به فردی از جمله گلوکوزینولات‌ها با خواص ضد التهابی و آنتی اکسیدانی بالقوه است. این ترکیبات ممکن است مزایای سلامتی، از جمله حمایت از سلامت قلب و کاهش خطر ابتلا به برخی سرطان‌ها را ارائه دهند.طعم خنثی و تطبیق پذیری گل کلم آن را به یک جایگزین محبوب برای مواد غذایی پر کربوهیدرات مانند برنج یا آرد تبدیل کرده است.

مقایسه مزایای کلم بروکلی با گل کلم؛ کدامیک سالم‌تر است؟

ارزش غذایی ۱ فنجان کلم بروکلی خام

  • کالری: ۳۰
  • پروتئین: ۲ گرم
  • چربی: ۰ گرم
  • کربوهیدرات: ۶ گرم
  • شکر: ۲ گرم
  • فیبر: ۲ گرم
  • سدیم: ۲۹ میلی گرم

ارزش غذایی ۱ فنجان گل کلم خام

  • کالری: ۲۷
  • پروتئین: ۲ گرم
  • چربی: ۰ گرم
  • کربوهیدرات: ۵ گرم
  • شکر: ۲ گرم
  • فیبر: ۲ گرم
  • سدیم: ۳۲ میلی گرم

    فواید کلم بروکلی و گل کلم ؛ کدام یک از این دو سبزی برای سلامت بهتر است؟

     

کلم بروکلی و گل کلم هر دو سبزیجاتی غنی از مواد مغذی با طعم و بافت متمایز هستند که آن‌ها را به یک رژیم غذایی سالم تبدیل می‌کند. هر دوی این سبزی‌ها مزایای سلامتی منحصر به فردی را ارائه می‌دهند.

کلم بروکلی به دلیل محتوای بالای ویتامین C خود که از عملکرد سیستم ایمنی پشتیبانی می‌کند، مشهور است و همچنین منبع خوبی از ویتامین K، فیبر و آنتی اکسیدان ها است. حاوی سولفورافان است، ترکیبی که با خواص ضد سرطانی بالقوه مرتبط است.

گل کلم در حالی که ویتامین C کمی کمتر دارد، سرشار از فیبر، ویتامین K و کولین است که یک ماده مغذی ضروری برای سلامت مغز است. گل کلم همچنین حاوی آنتی اکسیدان‌ها و ترکیبات ضد التهابی است.

محققان برخی از سبک‌های زندگی را شناسایی کرده‌اند که می‌تواند خطر سرطان را تا ۳۰ درصد کاهش دهد.

رعایت بیشتر توصیه‌های پیشگیری از سرطان که سبک زندگی سالم را تشویق می‌کند، خطر ابتلا به انواع سرطان‌ها و برخی سرطان‌های خاص را کاهش می‌دهد.

رفتارهای سالم می‌توانند به بهبود سلامت شما و کاهش خطر ابتلا به بسیاری از سرطان‌ها همچنین بیماری‌های قلبی، سکته، دیابت و پوکی استخوان کمک کنند و حتی تغییرات کوچک می‌تواند تاثیر زیادی داشته باشد؛ بنابراین کنترل سلامتی خود را به دست بگیرید و دوستان و خانواده خود را نیز تشویق کنید که این کار را انجام دهند.

برای شروع یک یا دو رفتار را انتخاب کنید. هنگامی که آنها را حذف کردید، به سراغ بقیه بروید. هر روز فعالیت بدنی  را وارد زندگی خود کنید. زمان حضور در مقابل تلویزیون و رایانه را محدود و سعی کنید بیشتر بایستید.

از رژیم غذایی غنی از میوه‌ها، سبزیجات و غلات کامل استفاده کنید. وعده‌های کوچکتر را انتخاب، آهسته‌تر غذا بخورید و نوشیدنی‌های شیرین را محدود کنید.

نتایج تحقیق جدید برخی از گزینه‌های کلیدی در سبک زندگی را شناسایی کرده است که می‌تواند خطر ابتلا به سرطان‌های خاص را تا ۳۰ درصد کاهش دهد. این موارد شامل محدود کردن مصرف گوشت قرمز به سه وعده در هفته، پرهیز از نوشیدنی‌های شیرین و حفظ رژیم‌غذایی غنی از فیبر است.

فعالیت بدنی منظم، دستیابی به وزن مناسب و به حداقل رساندن مصرف فست فود نیز نقش مهمی ایفا می‌کند. نکته قابل توجه، پرهیز کامل از مصرف الکل به‌عنوان یکی دیگر از مراحل مهم در پیشگیری از سرطان خواهد بود.

ارتباط مصرف فست فود با سرطان به نقش آن در چاقی نسبت داده شد که می‌تواند باعث تغییرات هورمونی شود و رشد تومور را تقویت کند.

گوشت قرمز و فرآوری شده به دلیل داشتن ترکیبات بالقوه مضر مورد توجه قرار گرفتند، در حالی که الکل مرتبط با آسیب دی ان ای و سرطان‌های مختلف مورد توجه قرار گرفت.

با این حال، یافته‌های منتشر شده در مجله BMC Medicine بر اهمیت انتخاب سبک زندگی در پیشگیری از سرطان تاکید می‌کند.

محققان برخی از غذاهایی که ممکن است به دلیل خواص آنتی‌اکسیدانی، ضد التهابی و غنی از مواد مغذی، خطر سرطان را کاهش دهند را در ذیل معرفی کردند:

سبزیجات با برگ سبز مانند اسفناج و کلم که مملو از ویتامین‌ها، مواد معدنی و آنتی‌اکسیدان‌ها هستند.

توت‌ها، به ویژه زغال اخته، توت فرنگی و شاه توت، سرشار از آنتی اکسیدان‌ها و ویتامین‌ها هستند.

سبزیجات چلیپایی مانند کلم بروکلی، گل کلم و کلم بروکسل حاوی سولفورافان هستند که تصور می‌شود خواص ضد سرطانی دارد.

غلات کامل مانند برنج قهوه‌ای و جو دوسر فیبر رژیمی دارند که با کاهش خطر سرطان روده بزرگ مرتبط است.

گوجه فرنگی منبع خوبی از لیکوپن، آنتی‌اکسیدانی با کاهش خطر ابتلا به سرطان پروستات است.

سیر و پیاز ترکیبات گوگردی دارند که ممکن است اثرات ضد سرطانی داشته باشد.

آجیل، به ویژه گردو و بادام، سرشار از مواد مغذی مفید و چربی‌های سالم هستند.

زردچوبه، ادویه‌ای حاوی کورکومین، به دلیل خواص ضد التهابی آن شناخته شده است.

ماهی‌های چرب مانند سالمون و ساردین سرشار از اسیدهای چرب امگا ۳ هستند که اثرات ضد التهابی دارند.

چای سبز سرشار از آنتی‌اکسیدان‌هایی است که ممکن است از آسیب سلولی جلوگیری کرده و خطر سرطان را کاهش دهد.

گنجاندن این غذاها در رژیم غذایی متعادل، همراه با فعالیت بدنی منظم، می‌تواند به سلامت کلی کمک کند و به‌طور بالقوه خطر ابتلا به سرطان را کاهش دهد.

خطر ابتلا به سرطان را می‌توان به‌طور قابل‌توجهی تحت تأثیر عوامل مختلف سبک زندگی قرار داد.

سیگار کشیدن شاید شناخته‌شده‌ترین و مهمترین عامل خطر برای بسیاری از انواع سرطان ازجمله سرطان ریه، گلو، دهان و مثانه باشد.

به‌طور مشابه، مصرف الکل با افزایش خطر ابتلا به سرطان‌هایی مانند سرطان کبد، سینه و مری مرتبط است.

رژیم غذایی

رژیم غذایی نیز نقش مهمی دارد. رژیم‌های غذایی سرشار از گوشت‌های فرآوری شده و میوه‌ها و سبزیجات کم می‌توانند خطر ابتلا به سرطان را افزایش دهند. به ویژه، گوشت‌های فرآوری شده و قرمز با سرطان روده بزرگ مرتبط هستند. چاقی یکی دیگر از عوامل خطر مهم است که خطر ابتلا به چندین سرطان ازجمله سرطان سینه، روده بزرگ و کلیه را افزایش می‌دهد.

فعالیت بدنی

عدم تحرک بدنی به‌طور غیرمستقیم با افزایش احتمال چاقی در خطر ابتلا به سرطان نقش دارد اما ممکن است تأثیر مستقیمی نیز داشته باشد. فعالیت بدنی منظم برای کاهش خطر برخی سرطان‌ها ازجمله سرطان سینه و روده بزرگ شناخته شده است.

ترکیبات مضر؛ اشعه ماوراء بنفش

قرار گرفتن در معرض اشعه ماوراء بنفش از خورشید یا برنزه به‌طور قابل توجهی خطر ابتلا به سرطان‌های پوست ازجمله ملانوم را افزایش می‌دهد. اقدامات ایمن در برابر آفتاب، مانند استفاده از کرم ضد آفتاب و پوشیدن لباس‌های محافظ، اقدامات پیشگیرانه مهمی هستند.

آلاینده‌ها و مواد شیمیایی

سایر عوامل سبک زندگی شامل قرار گرفتن در معرض آلاینده‌های محیطی و مواد شیمیایی است که می‌تواند خطر ابتلا به سرطان را افزایش دهد. این شامل قرار گرفتن در معرض آزبست، مواد شیمیایی خاص در محل کار و آلودگی هواست.

عفونت‌ها

علاوه بر این، برخی عفونت‌ها مانند ویروس پاپیلومای انسانی (HPV) و هپاتیت B و C با سرطان مرتبط هستند. واکسیناسیون و سایر اقدامات پیشگیرانه می‌تواند خطر ابتلا به سرطان‌های مرتبط با این ویروس‌ها را کاهش دهد.

نتایج بررسی نشان می‌دهد که پیروی از توصیه‌های پیشگیری از سرطان مبتنی بر سبک زندگی با کاهش خطر ابتلا به سرطان مرتبط است.