emamian

emamian

مرحوم آیت الله محمدعلی ناصری از اساتید اخلاق حوزه در یکی از دروس اخلاق خود به موضوع «تاثیر اسم در شخصیت و زندگی دنیوی و اخروی فرزندان» پرداختند که متن آن بدین شرح است:

 

امام سجاد علیه‌السلام رساله ای به نام رساله حقوق دارند که حدود هشتاد مورد از حقوق را بیان می کنند و اول خدا و بعد پیامبر و امامان علیهم السلام و بعد از این ها پدر و مادر بیشترین حق را بر گردن ما دارند.

حضرت این حقوق را جزو حقوق واجب شمرده اند و به علاوه در قرآن در چند جا صراحتاً حضرت حق اشاره به حقوق والدین کرده است و همچنین روایاتی که در این زمینه وجود دارد.

 

حقوق پدر و مادر بسیار است ولی فرزندان هم حق دارند، والدین هم باید حق فرزند را رعایت کنند، و دختر و پسر هر دو حق مساوی دارند، روایت هست اولاد پنج حق بر والدین دارند اول این که اسم نیکو بر او بگذارد، اگر اسم نیک نگذارند روز قیامت فرزند از والدین خود شکایت می کند.

در این زمان مردم اسم های جدیدی از خود می‌سازند تا فرزندشان اسم منحصر به فردی داشته باشد؛ این کار اشتباه است؛ اسم بر روی مسمی تاثیرگذار است؛ اسم نیک برای فرزند خود انتخاب کنید تا اثر نیکو بر او بگذارد، فرزندان حاصل عمر و پاره تن انسان هستند، روایت دارد که اولاد، ارث الله است، مال خداست که به ما داده است، رحمت خود را عنایت کرده است. پس نامگذاری شما باید خوب باشد.

عالم وجود به خاطر چهارده معصوم علیهم‌السلام آفریده شده است اگر اسمی بهتر از اسم معصومین علیهم‌السلام بود خدا آن را برای ایشان انتخاب می کرد نام این ها از طرف خدا آمده است، اسم بر انسان تأثیرگذار است لذا نام خوب روی اولاد خود بگذارید.

 

روایت داریم هر کس اسمش محمد یا علی باشد، وقتی نامش را می برید شیاطینی که در اطراف هستند آب می شوند، این اثر دنیوی این اسامی است، این اسامی اثر معنوی دارند، اگر نام بد بگذارند و به این واسطه خلافی از فرزند صادر شود، گناهش برای پدر و مادر هم هست، چون اسم بر مسمی تأثیرگذار است.

 

درس اخلاق | تأثیر اسم بر شخصیت و آینده کودکان

 

به تازگی بعضی نام خود را تغییر می دهند و از ما در این مورد سؤال می کنند که این کار چطور است؟ من مدرکی برای این کار در روایت و حتی کلام علما که نام را تغییر دهی تا وضع مالی و یا مرض و گرفتاری رفع شود، ندیدم.

برخی به خاطر فقر و مریضی نام را عوض می کنند و از مردم به خاطر این کار پول هم می‌گیرند، به این عنوان که این فقر یا مریضی به خاطر این نام است که از حیث حروف ابجد اسم با فرد مطابقت ندارد و باعث گرفتاری شده است، این درست نیست؛ حتی اسامی اهل بیت علهم السلام که پدرومادر روی آنها گذاشته اند را تغییر می دهند، این کار را نکنید.

 

بعضی متأسفانه از دختر خوششان نمی آید، این فرزندان را خدا عنایت می کند، در روایت هست که فردی نزد امام صادق علیه‌السلام آمد و گفت خدا به من هشت فرزند دختر داده، می خواهم یک پسر داشته باشم، حضرت عملی را به او تعلیم دادند که او صاحب پسر شد؛ بعضی از اشخاص که چند دختر دارند ناراحت هستند و متأسفانه شنیده ام بعضی سقط می کنند.

خدا شاهد است این کار قتل نفس است و مورد غضب الهی قرار می گیرند و دیه دارد. پیغمبر صلی‌الله علیه وآله چهار دختر داشتند، پیغمبر فرمود: «البنات ریحانة» دختر گل خوشبوی است.

 

چقدر پیغمبر سفارش بر محبت کردن به دختر داشت، حتی روایت است غذا که به منزل می بری و فرزندان به استقبال می آیند، اول این غذا را به دختر بدهید، بیشتر به او محبت کنید، همه فرزندان خوب هستند، لکن دختران محبت بیشتری به پدر و مادر دارند.

در مورد تربیت فرزندان روایت هست که هفت سال اول آنها را به حال خود بگذار و هفت سال دوم مراقب آنها باشید تا به انحراف کشیده نشوند.

همراه خود ببرید و مراقب او باشید که با چه کسی دوست است، می‌فرماید به اولاد خود محبت کنید، آن ها را ببوسید اگر به او محبت کردید او هم به شما محبت می کند و علاقه به شما پیدا می کند.

شخصی نزد رسول اکرم صلی‌الله علیه وآله آمد و ناگهان حسنین علیهما السلام پیش حضرت آمدند و حضرت این ها را بغل گرفته و بوسیدند، عرض کرد یا رسول الله من دوازده فرزند داشتم و هیچ کدام را نبوسیدم، حضرت فرمود خدا رحم و مروت را از دل تو برده است، به بچه خود محبت کنید، دل این ها را شاد کنید مخصوصا دختران را بیشتر محبت کنید.

جمعه, 04 آبان 1403 21:05

عزت نفس در روایات

امام على (علیه السلام): «اکرم نفسک عن کل دنیه و ان ساقتک الى الرغائب فانک لن تعتاض‏بما تبذل من نفسک عوضا و لاتکن عبد غیرک و قد جعلک الله‏حرا».
على علیه السلام به فرزندش امام مجتبى سلام الله علیه فرمود: نفس خویش را عزیزبشمار و به هیچ پستى و دنائتى تن مده گرچه عمل پست، تو را به تمنیاتت‏برساند،زیرا هیچ چیز با شرافت نفس برابرى نمى‏کند و (به جاى عزت از دست داده) عوضى‏همانند آن نصیبت نخواهد شد، و بنده دیگران نباش که خداوند تو را آزاد آفریده‏است.
امام على (علیه السلام): «من کرمت علیه نفسه لم‏یهنها بالمعصیه‏».
کسى که نفس شرافتمند و با عزت دارد هرگز آن را با پلیدى گناه، خوار و پست ‏نخواهد ساخت.
امام على (علیه السلام): «النفس الدنیه لاتنفک عن الدنائات‏».
کسى که فرومایه و دنى النفس است از کارهاى پست جدایى ندارد.:
امام على (علیه السلام) «ساعه ذل لاتفى بعز الدهر».
یک ساعت ذلت‏با عزت تمام دوران زندگى برابرى نمى‏کند.
امام على (علیه السلام): «من تذلل لابناء الدنیا تعرى من لباس التقوى‏».
کسى که در مقابل شیفتگان دنیا اظهار ذلت کند، با این عمل، جامه تقوى و پاکى‏را از بر خود به در آورده است.
امام على (علیه السلام): «اعجز الناس من قدر على ان یزیل النقص عن نفسه و لم‏یفعل‏».
عاجزترین مردم کسى است که مى‏تواند نقائص اخلاقى خود را برطرف سازد و از انجام‏آن خوددارى کند.
امام صادق (علیه السلام): «ان الله عزوجل فوض الى المومن اموره کلها و لم یفوض الیه‏ان یذل نفسه‏».
خداوند تمام کارهاى مومن را به خود او واگذار کرده ولى به او اختیار نداده که‏خود را خوار و ذلیل کند.
امام صادق (علیه السلام): عن زراره عن الصادق(علیه السلام): «ان رجلااتاه فقال اننى لا احسن ان‏اعمل عملا بیدى و لا احسن ان اتجر و انا محارف محتاج‏فقال اعمل واحمل على راسک واستغن عن الناس‏».
زراره از امام صادق علیه السلام نقل کرده که مردى به حضور حضرت آمد عرض کرددست‏سالمى ندارم که با آن کار کنم، سرمایه ندارم تا با آن تجارت کنم مرد محروم‏و مستمندى هستم چه کنم؟ حضرت مى‏دید که سر آن مرد سالم است و مى‏تواند طبق رسوم‏محلى با آن کار کند فرمود: بار را بر سرت ببر و خود را از مردم بى‏نیاز بدار (وگدایى نکن).
امام صادق (علیه السلام): «اقصر نفسک عما یضرها من قبل ان تفارقک واسع فى فکاکها کماتسعى فى طلب معیشتک فان نفسک رهینه بعملک‏».
از آن چه براى جانت زیان بخش است اجتناب‏نما پیش از آن که مرگت فرا رسد، و درراه آزاد کردن نفس خویش از قیود سیئات اخلاقى کوشش نما همانطور که براى معاش‏خود تلاش مى‏کنى، چه آن که خودت و جانت در گرو اعمالى است که انجام مى‏دهى.
پاسداراسلام – شماره 197
عزت نفس امام على علیه السلام:
«لا تسالوا الا الله سبحانه، فانه ان اعطاکم اکرمکم، و ان منعکم حاز لکم». [1] به جز از خداى سبحان چیزى نخواهید زیرا اگر به شما بدهد، شما را گرامى داشته و اگر ندهد ذخیره [ آخرتتان‏] خواهد کرد.
امام على علیه السلام:
«من اتى غنیا فتواضع له لغناه ذهب ثلثا دینه». [2] هر کس نزد ثروتمندى رود و به خاطر توانگرى و ثروتش در مقابل او کرنش و فروتنى کند، دو سوم دینش رفته است.
امام على علیه السلام:
«الصبر على الفقر مع العز اجمل من الغنى مع الذل». [3] شکیبایى بر تنگدستى همراه با عزت، زیباتر از ثروتمندى با ذلت است.
امام حسن علیه السلام:
«اذا اردت عزا بلا عشیره و هیبه بلا سلطان فاخرج من ذل معصیه الله الى عز طاعه الله». [4] هرگاه خواستى عزت بدون داشتن فامیل، و شکوه بدون سلطنت را، پس از ذلت نافرمانى خدا، به سوى عزت اطاعت او خارج شو.
امام حسین علیه السلام:
«موت فى عزه خیر من حیاه فى ذل». [5] مرگ با عزت، بهتر از زندگى با ذلت است.
امام سجاد علیه السلام:
«ما احب ان لى بذل نفسى حمر النعم». [6] دوست ندارم داراى شتران سرخ مو (و ثروت کلان) باشم ولى در برابر تحصیل آن لحظه‏اى تن به ذلت دهم.
امام سجاد علیه السلام:
«رایت الخیر کله قد اجتمع فى قطع الطمع عما فى ایدى الناس و من لم یرج الناس فى شى‏ء و رد امره الى الله عزوجل فى جمیع اموره، استجاب الله عزوجل له فى کل شى‏ء». [7] تمام خیر و نیکى را دیدم که در بریدن طمع از آن چه دست مردم است مى‏باشد، و هر که هیچ امیدى به مردم نداشته باشد و امورش را در هر کارى به خداى عزوجل واگذارد، خداى عزوجل در تمام چیزها او را اجابت کند.
امام سجاد علیه السلام:
«من کرمت علیه نفسه هانت علیه الدنیا». [8] هر کس خود را ارجمند شمارد، دنیا را پست انگارد.
امام باقر علیه السلام:
«طلب الحوائج الى الناس استلاب للعز… والیاس عما فى ایدى الناس، عز المؤمن فى دینه». [9] حاجت خواستن از مردم، موجب سلب عزت خواهد شد. و قطع امید از آن چه در دست مردم است، مایه عزت مؤمن در دینش مى‏باشد.
امام صادق علیه السلام:
«لاینبغى للمؤمن ان یذل نفسه، قیل له و کیف یذل نفسه؟ قال: یتعرض لما لایطیق». [10] سزاوار نیست مؤمن خود را ذلیل کند، سؤال شد چگونه؟ فرمود: خود را در معرض کارى که از او ساخته نیست قرار دهد.
امام صادق علیه السلام:
«من سال الناس و عنده قوت ثلاثه ایام لقى الله تعالى یوم یلقاه و لیس فى وجهه لحم». [11] کسى که از مردم تقاضاى کمک کند، با این که غذاى سه روز را دارد، روز قیامت‏با خداوند ملاقات کند در حالى که در صورتش گوشت نیست (یعنى با چهره زشت و بى‏آبرو وارد محشر مى‏شود).

پی نوشت:

[1]. نهج البلاغه، نامه 31.
[2]. همان، حکمت 228.
[3]. غرر الحکم.
[4]. بحارالانوار، ج 44، ص 139.
[5]. همان، ص 192.
[6]. مستدرک الوسائل، ج 2، ص 464.
[7]. اصول کافى، ج 2، ص 148.
[8]. تحف العقول، ص 285.
[9]. بحارالانوار، ج 75، ص‏112.
[10]. فروع کافى، ج 5، ص 46.
[11]. ثواب الاعمال، (ترجمه شده) ص 630.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی در پیامی خطاب به جوانان عزیز جبهه مقاومت با تجلیل از شخصیت جناب «سیّدهاشم صفی‌الدین» رضوان‌الله‌علیه رئیس شورای اجرایی حزب‌الله لبنان تأکید کردند: امروز هم حزب‌الله قوی‌ترین مدافع لبنان و مستحکم‌ترین سپر در برابر طمع ورزی رژیم صهیونی است که از دیرباز تجزیه‌ی لبنان را هدف گرفته بوده است.

متن پیام رهبر انقلاب به این شرح است:

بسم الله الرّحمن الرّحیم
جوانان عزیز جبهه ی مقاومت

سید مجاهد رشید و فداکار، جناب سید هاشم صفی الدین رضوان الله علیه به صف شهیدان مقاومت پیوست و ستاره‌ی درخشان دیگری، آسمان جهاد در راه قدس شریف را مزین کرد. او از برجسته‌ترین شخصیت‌های بزرگ حزب‌الله و یار و همراه همیشگی جناب سید حسن نصرالله بود. حزب‌الله با تدبیر و شجاعت رهبرانی چون او بود که باز هم توانست لبنان را از خطر تجزیه و فروپاشی مصون دارد و تهدید رژیم غاصب را که ارتش شقی و ظالم آن، گاه تا بیروت را لگد مال میکرد خنثی سازد. شهامت و فداکاری او و دیگر فرماندهان و مجاهدان محور نصرالله بود که خطر غصب و اشغال جنوب لیطانی و صور و دیگر شهرهای آن ناحیه و انضمام آن به فلسطین مغصوب و اشغال شده را از سر لبنان رفع کرد و جان و مال و آبروی ارزشمند حزب‌الله را در راه حفظ تمامیت ارضی آن کشور به میدان آورد، و رژیم صهیونی متجاوز و جنایتکار را ناکام گذاشت.

امروز رهبرانی چون نصرالله و صفی الدین به ظاهر در این نشئه حضور ندارند ولی روح و رهبری آنان در میدان حاضر است و از لبنان و مردم بی دفاع آن دفاع میکند. امروز هم حزب‌الله قوی‌ترین مدافع لبنان و مستحکم‌ترین سپر در برابر طمع ورزی رژیم صهیونی است که از دیرباز تجزیه‌ی لبنان را هدف گرفته بوده است. دشمن کوشش میکند نقش فداکارانه‌ی حزب‌الله برای لبنان را انکار کند. دلسوزان لبنان نگذارند این سخن باطل از حنجره‌ی آنان شنیده شود.

حزب‌الله زنده و روینده است و نقش تاریخی خود را ایفاء میکند. جمهوری اسلامی نیز مانند همیشه به مجاهدان قدس و مقاومت کنندگان در برابر اشغالگری باند جنایتکار غاصب فلسطین  کمک خواهد کرد باذن الله.

اینجانب شهادت سید عزیزمان جناب صفی الدین را به خانواده ی گرامی و بستگان و همرزمانش در همه ی جبهه ی مقاومت تبریک و تسلیت عرض میکنم.
و السلام علی عباد الله الصالحین

سیّدعلی خامنه‌ای
۱۴۰۳/۸/۳

ویتامین ب‌۱۲‌ ماده مغذی یا خانواده مولکول‌هایی به نام کوبالامین است که در ساختارش یونی از عنصر کبالت دارد که در سلامت خون و سلول‌های عصبی بدن و همچنین در ساخت دی‌ان‌ای (ماده ژنتیکی سلول‌ها) موثر است.

ب۱۲ همچنین از کم‌خونی مگالوبلاستیک که نوعی بیماری خونی و عامل احساس خستگی و ضعف است جلوگیری می‌کند.

نشانه‌های کمبود ویتامین ب۱۲

به گزارش وبسایت فُرچون (Fortune)، کمبود ویتامین ب‌۱۲ علاوه بر ضعف و خستگی، نشانه‌های دیگری هم دارد که عبارتند از پوست رنگ پریده، تپش قلب، از دست دادن اشتها، کاهش وزن، ناباروری، سوزن‌سوزن شدن دست‌ها و پاها به‌دلیل مشکلات عصبی، بی‌تعادلی، افسردگی، گیجی، حافظه ضعیف و دردهای دهانی.

مواد غذایی حاوی ب۱۲

ب۱۲ در طیف گسترده‌ای از مواد غذایی حیوانی یافت می‌شود زیرا باکتری‌های روده آن را تولید می‌کنند و سپس طی زمان در بافت ماهیچه‌ای بیشتر حیوانات گیاه‌خوار مانند ماهی، گاو، مرغ و ... انباشته می‌شود. ب۱۲ از طریق مواد غذایی حیوانی مانند گوشت یا محصولات لبنی دریافت می‌شود.

ب۱۲ در برخی از منابع گیاهی ازجمله برخی قارچ‌ها هم وجود دارد. اما این مقدار برای گیاه‌خواران کافی نیست و با تایید کمبود ویتامین ب۱۲ پس از آزمایش، باید این کمبود را از طریق غذاهایی مانند غلات و شیرهای گیاهی یا مکمل‌ها جبران کرد.

به گزارش ایندیپندنت، به گفته «کاتی دنهی»، داروساز و محقق مکمل‌های غذایی و پروفسور دانشگاه کالیفرنیا سانفرانسیسکو، برخی از افراد مانند مبتلایان به اختلال خودایمنی «‌کم‌خونی حاد»، کسانی که نمی‌توانند ب۱۲ جذب  کنند و افرادی که داروهای کاهش اسید معده بدون نسخه مانند فاموتیدین مصرف می‌کنند، با کمبود ویتامین ب۱۲ مواجه‌اند.

توصیه متخصصان این است که برای برطرف کردن کمبود ویتامین ب۱۲ از طریق مکمل‌ها به متخصص یا پزشک مراجعه کنید و از خرید محصولات ارزان و بدون برچسب خودداری کنید. ویتامین ب۱۲ را می‌توان به شکل مولتی‌ویتامین‌ها، مکمل‌های ب‌کمپلکس و قرص‌های زیرزبانی تهیه کرد. همچنین بسته به نیاز افراد، ویتامین ب۱۲ به‌شکل‌های تزریقی، اسپری بینی یا سرم نیز تجویز می‌شود.

موادغذایی اولیه پیش از پخت غذا تا هنگامی که غذای خوش‌طعم و بو روی سفره بیاید، تغییرات زیادی در آنها پدیدار می‌شود.

عملیاتی که پیش از پختن، روی ماده غذایی انجام می‌شود، مدت زمان پختن غذا، مقدار مایع مورد استفاده برای پختن غذا و مدت زمانی که غذا را داغ نگه می‌دارید یا در هوای آزاد می‌گذارید تا مصرف شود، چهار عاملی هستند که نقش مهمی در کاهش مواد مغذی موثر دارند. برای اینکه غذاها مواد مغذی خود را حفظ کنند، باید این چهار عامل کنترل شوند.

اغلب روش‌های پخت غذا، موجب کاهش ویتامین C در ماده غذایی می‌شوند و همچنین طعم و رنگ و مزه ماده غذایی را تغییر می‌دهند که ناشی از واکنش‌های شیمیایی است که درون ماده غذایی رخ می‌دهد. به عنوان یک قانون کلی هر چه در تهیه غذا، آب، زمان و روغن کمتری استفاده شود، مواد مغذی کمتری از بین خواهد رفت.

آب‌پز کردن

به‌طور معمول افرادی که رژیم غذایی دارند، از روش آب‌پز برای پختن مواد غذایی استفاده می‌کنند؛ چون در آن خبری از روغن نیست. در این روش قسمت عمده ماده غذایی وارد آب می‌شود و از رسیدن به بدن بازمی‌ماند. مزیت جوشاندن مواد غذایی آن است که آب دارای گرمای ویژه بالایی است و محیط مناسبی برای انتقال حرارت به مواد غذایی است. در عین حال، جوشاندن روش آسانی برای آشپزی است. هرچه در آب‌پز کردن مواد غذایی از آب بیشتری استفاده شود و زمان جوشاندن افزایش یابد، کاهش عناصر معدنی و ویتامین‌های محلول در آب مواد غذایی بیشتر است.

اگر قرار است سبزی‌ها، سیب‌زمینی و ... را به روش آب‌پز پخت تا جایی که امکان دارد آنها را کمتر خرد کرد، حتی بهتر است به صورت درسته پخته شوند؛ چرا که با این کار مواد ویتامینی و املاح معدنی کمتری از آنها جدا شده و از دست می‌رود.

استفاده از مایکروویو

مایکروویو در زندگی کارمندی و کمبود وقت، یک معجزه در آشپزی سریع است. مایکروویو، کوتاه‌ترین زمان ممکن برای پخت غذا را در اختیارتان می‌گذارد.

بخارپز کردن

بخارپز کردن، سالم‌ترین روش پختن غذا است؛ چرا که از دست رفتن مواد مغذی به حداقل میزان ممکن تقلیل می‌یابد. در این روش، مواد غذایی به وسیله بخار آب، آماده خوردن می‌شوند. در این روش چون زمان پخت طولانی است، مقدار ویتامین C که به وسیله حرارت تجزیه می‌شود، زیاد است.

دیگ زودپز یکی از وسایل آشپزخانه است که به شما این امکان را می‌دهد که موادغذایی را بخارپز کنید. در دیگ زودپز با استفاده از بخار تحت فشار زیاد، سرعت پخت افزایش می‌یابد. به‌خاطر داشته باشید پس از آنکه دیگ زودپز به حرارت مناسب خود برسد، نیازی به حرارت دادن زیاد نیست و حرارت ملایم هم می‌تواند دمای داخل آن را به طور ثابت بالا نگه دارد.

بخارپز کردن برای پخت گوشت‌ قرمز، مرغ، ماهی و سایر گوشت‌ها مناسب است.

سرخ کردن

این روش به دلیل استفاده از چربی و روغن زیاد، خطر چاقی و اضافه وزن را افزایش می‌دهد. سرخ کردن یکی از روش‌های پخت سریع غذا است. زمانی که چربی‌ها حرارت می‌بینند، در آنها عوامل سرطان‌زا پدید می‌آید و با مواد غذایی آمیخته می‌شود. در تفت دادن داخل ماهی‌تابه، شما مواد غذایی را با روغن زیاد به مدت کوتاه و حرارت بالا سرخ می‌کنید. در سرخ کردن معمولی مواد غذایی درون روغن حرارت داده می‌شوند و بدتر از همه سرخ کردن عمیق است که مواد غذایی به طور کامل درون روغن غوطه‌ور می‌شوند. در این روش حرارت بالای روغن سبب از بین رفتن برخی مواد غذایی و افزایش انرژی‌زایی غذا در حجم کم می‌شود.

از آنجایی که روغن کمتری برای سرخ کردن مواد غذایی در ظروف تفلون استفاده می‌شود، برای سرخ کردن غذا مناسب هستند. هر چه روغن کمتری برای سرخ کردن ماده غذایی استفاده کنید، مواد مغذی آن کمتر از بین خواهد رفت.

آرام‌پز کردن

بنابر اعلام دفتر بهبود تغذیه و جامعه وزارت بهداشت، پختن مواد غذایی در آب داغ که حرارت آن پایین‌تر از نقطه جوش است را روش «آرام پختن» می‌گویند. تغییراتی که در غذا حین آرام پختن رخ می‌دهد مانند جوشاندن است ولی با سرعت کمتری رخ می‌دهند. در این روش از حرارت پایین‌تری استفاده می‌کنید و غذا قابل هضم‌ترین شکل خود را خواهد داشت. همچنین غذاهای پروتئینی تردتر خواهند شد. چون کاهش ارزش تغذیه‌ای مواد غذایی در این روش بسیار کم می‌شود، این روش برای پختن ماهی مناسب‌ است.

پنج شنبه, 03 آبان 1403 12:39

عوامل خشکی و ترک خوردن پوست

عوامل مختلفی از کم‌آبی بدن گرفته تا تغییرات فصلی و آب و هوا می‌تواند باعث خشکی و ترک خوردن پوست شود که یکی از بهترین روش‌ها برای درمان، بهبود رژیم غذایی است، زیرا رژیم غذایی غنی از مواد مغذی به طور قابل توجهی برای پوست مفید است.

 ۳ ویتامین اصلی که در حفظ سلامت پوست و مقابله با خشکی نقش دارند، عبارتند از:

ویتامین C

ویتامین C دارای خواص آنتی اکسیدانی و ضد التهابی است، به ترمیم آسیب‌های پوستی کمک می‌کند. ویتامین C در طیف گسترده‌ای از میوه‌ها و سبزیجات وجود دارد، از جمله: پرتقال، کیوی، لیمو، گریپ فروت، گوجه فرنگی، توت فرنگی، کلم بروکلی، گل کلم، فلفل دلمه‌ای و ....

ویتامین D

ویتامین D نقش مهمی در حفظ یکپارچگی سد طبیعی پوست دارد که به عنوان اولین خط دفاعی در برابر باکتری‌های مضر عمل می‌کند. اگر ویتامین D کافی دریافت نکنید، پوست شما دیر یا زود ممکن است دچار اگزما یا پسوریازیس شود که هر دو با خشکی پوست مرتبط هستند. ویتامین D همچنین به تنظیم سطح رطوبت پوست کمک می‌کند.

کمبود ویتامین D بسیار رایج است. معمولا ما بیشتر ویتامین D مورد نیاز بدن را از نور خورشید دریافت می‌کنیم. کسانی که مبتلا به کمبود ویتامین D هستند، اغلب با خشکی مزمن پوست، دست و پنجه نرم می‌کنند؛ توصیه می‌شود این افراد تحت نظر پزشک به مصرف مکمل‌های این ویتامین روی بیاورند.

ویتامین E

اگر می‌خواهید پوستی سالم و سرشار از رطوبت داشته باشید، دریافت ویتامین E کافی ضروری است. ویتامین E یک آنتی اکسیدان است و علاوه بر اینکه به طور گسترده به عنوان مکمل در دسترس است، معمولاً در خوراکی‌هایی مانند: تخمه آفتابگردان، بادام زمینی، کدو تنبل، فلفل دلمه‌ای قرمز، بادام و روغن جوانه گندم نیز یافت می‌شود.

ویتامین E با جلوگیری از آسیب رادیکال‌های آزاد ناشی از UV، به محافظت از پوست در برابر اشعه‌های مضر UV خورشید کمک می‌کند. این ویتامین در درمان آفتاب سوختگی نیز نقش دارد.

در پاسخ باید به چند نکته توجه داشت:

اول: اینکه دین اسلام پایه پذیرش خود را بر مبنای عقل گذاشته است و اصول دین را با عقل اثبات و تایید می کند. در اصول دین بحث نبوت مطرح می شود و معصومیت انبیاء و در درجه کاملتر عصمت رسول اکرم (ص) نیز اثبات می می شود.

در قران نیز بر این مطلب صحه گذاشته می شود که “و ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی” پیامبر اکرم (ص) هیچ سخنی را از سر هوی و هوس بیان نمی کند و آنچه به زبان می راند وحی است که از طرف خداوند به او می رسد.

دوم: در قرآن در مورد اهل بیت پیامبر اکرم (ص) آیه تطهیر نازل شد که

إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا . احزاب / ۳۳ .

خدا مى خواهد آلودگى را فقط از شما خاندان  [ پیامبر ] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند .

و در روایات شیعه و سنی هم تطبیق این آیه بر پنج تن آل عبا وارد شده است.

سوم: پیامبر اکرم (ص) که دارای عصمت است به حکم عقل و قرآن، جانشین خود و وصی خود را تعیین نمودندو برای گمراه نشدن مردم حدیث مشهور و متواتر ثقلین را بیان فرمودند که :

انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله وعترتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا بعدی: کتاب الله فیه‌الهدی والنور حبل ممدود من السماء الی الارض وعترتی اهل بیتی وان اللطیف الخبیر قد اخبرنی‌انهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض وانظروا کیف تخلفونی فیهما

«من در میان شما دو امانت نفیس و گرانبها می‌گذارم یکی کتاب خدا قرآن و دیگری عترت و اهل بیت خودم. مادام که شما به این دو دست بیازید هرگز گمراه نخواهید شد و این دو یادگار من هیچ‌گاه از هم جدا نمی‌شوند مگر بر سر حوض کوثر.»

همچنین ام سلمه از پیامبر اسلام حدیثی با همان مضمون حدیث ثقلین نقل می‌کند که وی گفت:

«علی با قرآن است و قرآن با علی است، آنها از هم جدا نمی‌شوند تا اینکه در حوض بر من وارد شوند.( مستدرک حاکم، ج ۳، ص ۱۲۴/صواعق المحرقه، ابن حجر، فصل ۹، بخش ۲، ص ۱۹۱، ۱۹۴/تاریخ الخلفا، جلال الدین سیوطی، ص ۱۷۳)

چهارم: پیش بینی پیامبر نسبت به ۷۲ فرقه شدن امت و تنها فرقه ای که اهل بهشت است:

پیامبر اکرم (ص) فرمود: قوم یهود بعد از حضرت موسی(ع) هفتاد و یک فرقه شدند که از آنها یک فرقه اهل بهشت و هفتاد فرقه اهل جهنمند و نصارا بعد از حضرت عیسی(ع) هفتاد و دو فرقه شدند که از آنها یکی اهل بهشت و هفتاد و یک فرقه اهل جهنم هستند، امت اسلام نیز بعد از نبی اکرم(ص) هفتاد و سه فرقه می شوند که از آن میان یکی در بهشت است و هفتاد و دو فرقه در جهنم خواهند بود.

(ر.ک: کافی، ج۸، ص۲۴۴، وسایل الشیعه، ج۲۷، ص۴۹، بحار، ج ۱۰ ص۱۱۴ و ج۲۴ ص۱۴۴ و ج۲۸ ص۴-۲۹ و … و از منابع اهل سنت ر.ک: مسند احمدبن حنبل، ج۲، ص۳۲۲ و ج۴ ص۱۰۲، سنن ابن ماجه، ج۲، ص۱۳۲۱ و ۱۳۲۲و ۱۴۶۰ و ۱۴۶۱ و سنن ابی داود، ج۲، ص۳۹۰ و سنن ترمذی، ج۴، ص ۱۳۴، مستدرک حاکم، ج۱، ص۶ و ص۱۲۸، صحیح ابن حبان، ج۱۵، ص۱۲۵ و …)

در کتاب روایی شیعه، در بسیاری از این روایات که عمدتا از زبان رسول اکرم(ص) است تصریح شده است که فرقه ناجیه(فرقه ای که اهل بهشت است) شیعیان اهل بیت(ع) هستند. همچنین در یکی از این روایات آمده است که از این هفتاد و سه فرقه، سیزده فرقه قائل به ولایت اهل بیت پیامبرند که از این سیزده فرقه، دوازده فرقه اهل آتشند و تنها یکی اهل نجات است.(ر.ک بحارالانوار، ج۲۸، ص۱۳)

پنجم: سنت الهی، امتحان و جدا شدن سره از ناسره است:

 «أَ حَسِبَ النَّاسُ أَن یُترَْکُواْ أَن یَقُولُواْ ءَامَنَّا وَ هُمْ لَا یُفْتَنُونَ * وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِم‏؛ …»(عنکبوت،۲): مردم گمان نکنند، همین که گفتند: ایمان آوردیم، ما آن‌ها را رها می‌کنیم و از آن‌ها می‌پذیریم. نه، این‌ها باید امتحان شوند. پیشینیان را هم امتحان کردیم، این‌ها را هم امتحان خواهیم کرد. بعد از این‌هم هر کس بیاید، امتحان خواهد شد. این یک اصل کلی است.

قرآن مجید به این حقیقت در جاى دیگر تصریح کرده مى گوید: «و لیبتلى الله ما فى صدورکم و لیمحص ما فى قلوبکم و الله علیم بذات الصدور؛ او آنچه را شما در سینه دارید مى آزماید تا دل هاى شما کاملا خالص گردد و او به همه اسرار درون شما آگاه است.» (آل عمران/ ۱۵۴)

امام علی (ع) تعریف بسیار پر معنى در زمینه فلسفه امتحانات الهى دارد مى فرماید:

«و ان کان سبحانه اعلم بهم من انفسهم، ولکن لتظهر الافعال التى بها یستحق الثواب و العقاب؛

گرچه خداوند به روحیات بندگانش از خودشان آگاهتر است ولى آنها را امتحان مى کند تا کارهاى خوب و بد که معیار پاداش و کیفر است از آنها ظاهر گردد.» (نهج البلاغه/ حکمت ۹۳)

یعنى صفات درونى انسان به تنهایى نمى تواند معیارى براى ثواب و عقاب گردد مگر آن زمانى که در لابه لاى اعمال انسان خودنمایى کند، خداوند بندگان را مى آزماید تا آنچه در درون دارند در عمل آشکار کنند، استعدادها را از قوه به فعل برسانند و مستحق پاداش و کیفر او گردند.

ششم: پیامبر اکرم (ص) جعل حدیث و راه تشخیص احادیث صحیح را پیش بینی کرده بودند:

پیامبر اکرم(ص) فرمود: “در آخرالزمان، گروهی از امّت، احادیثی را برای شما نقل کنند که شما و پدرانتان آنها را نشنیده اید. بر شما باد که از آنها دوری گزینید».(المستدرک، ج۱، ص۱۰۳٫)

سهل بن سعد از پیامبر نقل می کند که فرمود: «إِنّی فَرَطَکُم عَلَی الحوْضِ … لَیرُدَّنَّ عَلی أقوامٌ أعْرِفهُم وَ یعْرِفونَنی، ثُمَّ یحالُ بَینی و بَینَهُمْ … فَأقُولُ سُحْقاً سُحقَ لِمَن غَیر بَعْدی؛ من پیش از شما بر حوض وارد می شوم … به راستی گروهی بر من وارد می شوند که من آنان را می شناسم و آنان مرا می شناسند، سپس بین من و آنها فاصله می شود (و از حوض دور می شوند) … می گویم دورباد، دورباد کسی که (اوضاع را) بعد از من دگرگون کرد». (صحیح بخاری، دار ابن کثیر، بیروت، ۱۴۱۴ق، باب ۵۳، حدیث۶۲۱۲٫)

لذا پیامبر اکرم(ص) در حجه الوداع فرمود: «بعد از من جاعلان حدیث فراوان می شوند. بدین جهت باید احادیث را بر قرآن و سنّت (قطعی) عرضه کنید. هر حدیثی که موافق قرآن و سنّت من باشد، به آن عمل کنید و اگر مخالف آن دو بود، بدان عمل نشود»

نتیجه:

دین اسلام از همان ابتدا راه روشن و صحیح خود را بر مردم نمایان ساخت و با ادله وبراهین عقلی و نقلی این راه قابل فهم و درک کرد.

اما از آنجایی که سنت الهی در اختیار داشتن انسان است و این سنت موجب ابتلائات و امتحانات بشر می گردد لذا بشر در انتخاب راه آزاد گزارده شد و البته خداوند در کنار این اراده و اختیار، عقل را هم به بشر هدیه داد تا بر اساس این پیامبر درونی از گمراهی خارج شود. و همچنین وحی و حبل الله را به بشر عطا کرد تا بشر با چنگ زدن به این ریسمان الهی از خطاها و اشتباهات و گمراهی نجات پیدا کنند.

عقل حکم می کند که قرآنی که میخواهد راه سعادت بشر را تعیین کند مصون از خطا و تحریف باشد، عقل حکم می کند پیامبر و امامانی که مسئولیت ابلاغ دین خدا و هدایت مردم را دارند از خطا و اشتباه مصون باشند. این اراده تکوینی الهی است و دست بشر در تغییر آن راهی ندارد.

در واقع دین اسلام راه مصون ماندن روایات از تحریف و خطا را هم فراهم و بیان نموده است. به این صورت که اگر مردم طبق دستور قرآن و رسول خدا (ص) به اهل بیت علیهم السلام تمسک می کردند قطعا جلوی تشویش و جعل حدیث و .. گرفته می شد و مکتب شیعه بر اساس همین راه است که دستورات ناب دین اسلام و مکتب اهل بیت علیهم السلام را دریافت می کند.

اما اینکه مردم نسبت به اهل بیت و روایات چه مسیری را انتخاب می کنند و چه موضعی انتخاب می کنند اینجا جای امتحان و اختیار انسان است. و به شهادت تاریخ با رحلت پیامبر اکرم(ص) بعد از ۲۳ سال تلاش برای هدایت و سازندگی جامعه اسلامی، مسائل انحرافی فراوانی همچون: غصب خلافت، غصب فدک و اهانت به فاطمه زهرا(س) پیش آمد و نقل و تدوین احادیث پیامبر اکرم ممنوع شد و حتی به بهانه های واهی، آن را به آتش کشیدند که خسارت های جبران ناپذیری به جامعه اسلامی بلکه جامعه بشری وارد کرد؛ چرا که مجموعه سخنان پیامبر اکرم(ص) که طی ۲۳ سال گرد آمده بود و گنجینه نفیسی از رهنمودها، هدایت ها و حکمت ها را تشکیل می داد، از بین رفت. البته جامعه تشیع به برکت وجود امامان خویش سخنان رسول خدا(ص) را از طریق آنان شنید و بهره برد، امّا بخش دیگر جامعه اسلامی بر اثر برخی تعصّبات، نتوانست بهره کاملی از احادیث آن حضرت ببرد.

منع نقل احادیث در زمان خلیفه اول و دوم شروع شد و بعد از آن معاویه دست به جعل حدیث زد:

یحیی بن جعده می گوید: «عمر اراده کرد که سنّت را بنویسد و آن را نوشت. سپس رای او عوض شد و آن گاه به شهرها نوشت: در نزد هر کسی که چیزی از سنّت هست، آن را محو کند»(کنزالعمّال، متقی هندی، ج۱۵، مؤسسه الرساله، بیروت، ص۲۹۱)

ابوجعفر اسکافی می گوید: «معاویه عده ای از اصحاب و تابعان را وادار کرد که حدیث هایی در طعن و تبرّی از علی(ع) جعل کنند و برای این کار اجرت زیادی تعیین کرد و افرادی مانند ابوهریره، عمرو بن عاص، عروه بن زبیر … را اجیر کرده بود»( شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۴، ص۱۴۳٫)

پنج شنبه, 03 آبان 1403 12:26

درب اختصاصی بهشت برای مجاهدین

پیامبرگرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم):

لِلْجَنَّةِ بَابٌ یُقَالُ لَهُ بَابُ اَلْمُجَاهِدِینَ یَمْضُونَ إِلَیْهِ فَإِذَا هُوَ مَفْتُوحٌ وَ هُمْ مُتَقَلِّدُونَ سُیُوفَهُمْ وَ اَلْجَمْعُ فِی اَلْمَوْقِفِ وَ اَلْمَلاَئِکَةُ تُرَحِّبُ بِهِمْ فَمَنْ تَرَکَ اَلْجِهَادَ أَلْبَسَهُ اَللَّهُ ذُلاًّ فِی نَفْسِهِ وَ فَقْراً فِی مَعِیشَتِهِ وَ مَحْقاً فِی دِینِهِ إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی أَعَزَّ أُمَّتِی بِسَنَابِکِ خَیْلِهَا وَ مَرَاکِزِ رِمَاحِهَا

بهشت را دربی است به نام درب جهادکنندگان و مجاهدین که ایشان به سوی آن می‌روند، در حالی که سلاح بر دوش دارند و مردم همه در محشر ایستاده‌اند. فرشتگان به آنان خوشامد می‌گویند.

هر کس جهاد را ترک کند، خداوند جامۀ زبونی و فقر بر او می‌پوشاند که در زندگی زبون و بینوا خواهد بود و دین او از میان می‌رود.

همانا که خداوند متعال، امت من را با تاخت و تاز اسبهایش و پیکانهای نیزه‌هایش عزت و شوکت بخشیده است.

 

بحارالأنوار، ج ۹۷، ص ۸

مرحوم آیت الله محمدعلی ناصری از اساتید اخلاق حوزه در یکی از دروس اخلاق خود به موضوع «ریا در اعمال و شرک خفی بودن آن» پرداختند که متن آن بدین شرح است:

 

امام سجاد علیه‌السلام در دعای مکارم الأخلاق می‌فرماید: «وَ لَیسَ عِنْدِی مَا یوجِبُ لِی مَغْفِرَتَک، وَ لَا فِی عَمَلِی مَا أَسْتَحِقُّ بِهِ عَفْوَک». پروردگارا، من چیزی ندارم که وسیله آمرزش من شود و در اعمالم چیزی نیست که باعث استحقاق بخشش تو باشد.

در فرازهای پیشین، امام از خداوند طلب می‌کند که «الهی، من به امید آمرزش به در خانه تو آمدم و به سوی عفو و بخشش تو حرکت کردم. مشتاق گذشت تو هستم و به احسانت اعتماد دارم».

 

حقیقت این است که ما هیچ عملی نداریم که بتواند باعث مغفرت ما شود.

اعمال ما به سه دسته تقسیم می‌شوند: واجبات، ترک محرمات و اعمال صالحه مانند زیارت و صدقه. با این حال، هیچ‌یک از این اعمال تضمین‌شده نیستند؛ زیرا احتمال ریا و انگیزه‌های نادرست وجود دارد و روشن نیست که این اعمال واقعاً برای خداوند انجام شده‌اند.

حتی واجبات نیز معلوم نیست مورد رضایت او قرار بگیرند. در مورد محرمات نیز باید از خود بپرسیم آیا همه آن‌ها را ترک کرده‌ایم؟

هیچ عملی به‌طور قطعی قابل‌قبول نیست؛ زیرا نیت واقعی ما همیشه روشن نیست. مثلاً کسی که هر سال به زیارت مشهد یا کربلا می‌رود، اگر این کار واقعاً برای خدا باشد، یک بار هم می‌تواند هزینه سفر را به شخص نیازمندی بدهد که توانایی رفتن به زیارت را ندارد.

 

بسیاری از ما انتظار داریم که امام رضا علیه‌السلام به دیدارمان بیاید چون بارها به زیارتش رفته‌ایم؛ اما معمولاً زیارت‌های ما با انگیزه‌هایی همچون خودنمایی همراه است.

گاهی از گناه پرهیز می‌کنیم نه به خاطر خدا، بلکه از ترس اینکه آبرویمان در محله نرود. ما گمان می‌کنیم برای خدا عمل می‌کنیم، ولی ممکن است نیت‌های دیگری در میان باشد.

 

اگر عملی برای خدا باشد، ارزشمند است، اما اگر برای خدا نباشد، ارزشی ندارد. بنابراین، به جای تکیه بر اعمال خود، باید به درگاه خداوند برویم و بگوییم: «خدایا، ما چیزی نداریم و امید ما فقط به احسان توست».

ممکن است کسی بگوید خداوند در قرآن و روایات بارها بر بخشندگی‌اش تأکید کرده است. آیا این با سخنان ما در تضاد نیست؟ پاسخ این است که خیر، من هم همان سخن خداوند را می‌گویم.

نباید به گونه‌ای عمل کنیم که از شرایط عفو الهی خارج شویم. بخشش خداوند اندازه دارد و برخی از انسان‌ها از شمول بخشش او خارج می‌شوند.

قرآن می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ لَا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ». شرک مورد بخشش واقع نمی‌شود، بنابراین نباید تا جایی پیش برویم که از قابلیت عفو الهی خارج شویم.

 

شرک به دو گونه است: جلی و خفی. شرک جلی همان پرستش غیر خداست و شرک خفی ریا در عمل است.

در روز قیامت، انسان به خداوند عرض می‌کند: «من نماز خواندم و کارهای خوب انجام دادم». خداوند پاسخ می‌دهد: «درست است، اما این کارها را برای دیگران انجام دادی. مرا در عمل با غیر من شریک کردی. پس حق خود را به همان کسی واگذار می‌کنم که برای او عمل کردی. برو و پاداشت را از او بگیر».

در اینجا انسان باید توبه کند، وگرنه این‌گونه اعمال قابل بخشش نخواهند بود. برخی از گناهان، مانند قتل ائمه علیهم‌السلام، از دایره بخشش خداوند خارج هستند.

رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دست‌اندرکاران برگزاری کنگره ۱۵ هزار شهید استان فارس، حوادث منطقه و ایستادگی و مجاهدت مقاومت را باعث تغییر در سرنوشت و تاریخ منطقه خواندند و با تأکید بر شکست رژیم صهیونیستی در نابود کردن مقاومت با وجود کشتار بیش از ۵۰ هزار انسان بی‌گناه، شکست بزرگ‌تر را رسوایی فرهنگ و تمدن و سیاستمداران غرب دانستند و گفتند: در صف‌آرایی جبهه مقاومت در مقابل جبهه شرارت، پیروزی از آنِ مقاومت است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای مسائل کنونی منطقه و حوادث غزه، لبنان و کرانه باختری را تاریخ‌ساز خواندند و گفتند: اگر امثال شهید سنوار پیدا نمی‌شدند که تا لحظه آخر بجنگند یا اگر بزرگانی همچون شهید سیدحسن نصرالله نبودند که جهاد و عقل و شجاعت و فداکاری را با هم درآمیزند و به میدان بیاورند، سرنوشت منطقه به گونه‌ای دیگر رقم می‌خورد.

رهبر انقلاب برآیند کنونی حوادث منطقه را شکستی بزرگ نه فقط برای رژیم صهیونیستی بلکه برای تمدن و فرهنگ غرب دانستند و گفتند: صهیونیست‌ها فکر می‌کردند به آسانی قادر به نابودی گروههای مقاومت هستند اما امروز به رغم به شهادت رساندن بیش از ۵۰ هزار انسان بی‌دفاع و غیرنظامی و چند تن از سران برجسته مقاومت، و همچنین با وجود انبوه هزینه‌ها و حمایت‌های آمریکا و روسیاهی و نفرتی که در دنیا از آنها ایجاد شد به طوری که حتی در دانشگاههای آمریکا علیه جنایتکاران راهپیمایی شد، جبهه مقاومت و جوانان مبارز در حماس، جهاد اسلامی و حزب‌الله و سایر گروههای مقاومت با همان عزم و قدرت در حال مبارزه هستند که این شکستی بزرگ برای رژیم صهیونیستی است.

ایشان شکست بزرگ‌تر را از آنِ فرهنگ و تمدن غرب خواندند و گفتند: قتل عام ۱۰ هزار کودک معصوم و بی‌گناه با بمب‌های دو تُنی و انواع تسلیحات در حالی که سیاستمداران غربی حتی خم به ابروی خود نیاوردند، باعث رسوایی سیاستمداران دروغگوی غربی و مدعیان حقوق بشر شد و بی‌اعتباری تمدن غرب را به همه دنیا نشان داد که این بزرگ‌ترین شکست برای آنها است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای جبهه پشتیبان رژیم صهیونیستی را جبهه شرارت خواندند و افزودند: در مقابل این جبهه شرارت، جبهه مقاومت ایستاده و به توفیق الهی پیروزی از آنِ جبهه مقاومت است.

رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار همچنین استان فارس را برترین مظهر ترکیب دین، حماسه و هنر خواندند و با گرامیداشت یاد شهیدان برجسته این دیار از گذشته تا کنون از جمله شهیده معصومه کرباسی که به تازگی در لبنان هدف جنایت رژیم صهیونیستی قرار گرفت، گفتند: کنگره شهدای استان فارس باید ترکیب زیبای حماسه و هنر و دین را ماندگار کند.

ایشان با اشاره به تلاش‌هایی در دوره پهلوی برای دین‌زدایی از شیراز و استان فارس خاطرنشان کردند: غلط کردند کسانی که در آن دوره خیال کردند با اقدامات سخیفی مانند جشن هنر شیراز می‌توانند شیراز را از حرم اهل‌بیت و مرکز دین و ایمان به نقطه فسادبرگردانند. البته امروز نیز برخی تفاله‌ها و پسماندهای آن تشکیلات در کشور عزیز ما به دنبال جدا کردن هنر از معنویت و حماسه‌اند اما آنچه موجب پیشرفت کشور و ملت است، ترکیب دین، حماسه و هنر است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دست‌اندرکاران برگزاری کنگره ۱۵ هزار شهید استان فارس را به اثرسنجی تولیدات فرهنگی و هنری توصیه کردند و افزودند: جوانان ما به شناخت گذشته پر افتخار کشور بخصوص سالهای پس از انقلاب و حقایقی مانند ابعاد تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در تهران و یا علت ۸ سال جنگ در مقابل دشمن بعثی نیاز دارند که لازمه آن، روایت خوب و صحیح از حواث انقلاب است.

احادیث